- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در جمع فرمانداران سراسر کشور اعلام شد
هشدار ها و توصیه های انتخاباتی روحانی
معیار بررسی صلاحیت باید نظر مراجع قانونی باشد ونه چیز دیگر
گزیده سخنان رئیس جمهوری در جمع فرمانداران
فرمانداران در برابر هیچ حزب و فشاری مرعوب نشوند.
هیچ تفکر سیاسی و جناحی در کشور به دلیل داشتن ریشههای دینی، فکری، اعتقادی و علمی قابل حذف نیست.
همه نهادها همانند دولت در برابر رأی مردم مسئول هستند.
دولت به هیچوجه به عنوان حامی این جناح یا آن جناح وارد انتخابات و درگیر جریانهای سیاسی نخواهد شد.
مبادا در هیچکجا به سمع و گوش کسی این حرف بخورد که دولت، سپاه، ارتش، صدا و سیما، استاندار و فرماندار یا دفتر امام جمعه، طرفدار نامزد خاصی است.
جریان رأیگیری و شمارش آرا باید به گونهای باشد که شفافیت و سلامت انتخابات پیشروی همه مردم آشکار شود.
ما دارای عصمت نیستیم، خواب هم متأسفانه نمیبینیم و به فال و جن گیر هم معتقد نیستیم. مبنای هر اقدام دولت، مشورت با صاحبنظران بوده.
چه کسی حق دارد با لحن بیادبانه نسبت به سردار جبهه دیپلماسی کشور، حرف بزند؟ این بیادبی از کجا نازل شده است.
«هشدارها و تمهیدهای انتخاباتی» محور سخنان روز گذشته رئیس جمهوری در جمع فرمانداران بود. رئیس جمهوری در هشداری به نهادهای «شبه دولتی و سایر جمع های قدرتمند»، آنان را از ورود به انتخابات و حمایت از نامزدها برحذر داشت و هم به عنوان تمهیدی برای برگزاری انتخابات سالم و پرشور، به فرمانداران تأکید کرد که نباید مرعوب هیچ جریانی شوند و جز به اجرای قانون رضایت ندهند. رئیس دولت یازدهم نه تنها خواستار رأیگیری و شمارش آرا به صورت شفاف شد، بلکه صریحترین هشدار انتخاباتی خود را این طور بیان کرد: «در انتخابات اسفندماه، رئیس جمهوری به عنوان مجری قانون اساسی وارد عمل خواهد شد.»
حجتالاسلام حسن روحانی در همایش فرمانداران سراسر کشور، پیروزی دولت را برگزاری یک انتخابات پرشور، رقابتی، آزاد و سالم دانست.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، وی با اشاره به اینکه دولت فرای جناح و حزب است و در انتخابات مجری قانون است، اظهار کرد: رأی مردم بسیار مهم است و در اسلام نیز بر آن تأکید شده است و استانداران و فرمانداران در برابر هیچ حزب و فشاری نباید مرعوب شوند.
هیچ تفکر سیاسی قابل حذف نیست
رئیس شورای عالی امنیت ملی با تأکید بر اینکه باید انتخاباتی برگزار کنیم که مایه آبروی نظام شود، افزود: هیچ تفکر سیاسی و جناحی در کشور به دلیل داشتن ریشههای دینی، فکری، اعتقادی و علمی قابل حذف نیست و البته انتخابات نیز بدون رقابت امکانپذیر نیست. در جامعه ما افکار متفاوت وجود دارد و همه در بیان نظر و افکار خود آزادند، بنابراین در این جامعه جناحها و به نوعی احزاب حضور دارند.
روحانی تصریح کرد: انتخابات بدون رقابت امکانپذیر نیست و باید همه شرایط رقابت را فراهم کنیم تا الگوی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که شایسته است، به دنیای اسلام، منطقه و جهان معرفی کنیم.
معیار صلاحیت، قانون است
رئیس جمهوری با ابراز تأسف از اتهامات، شایعات و برچسبهایی که به افراد مختلف زده میشود، گفت: همه ما در درون جامعه اسلام، قانون اساسی، انقلاب، امام(ره) و رهبری را قبول داریم، بنابراین هر گروه جناح و حزبی که قانونی است، باید بتواند فعالیت قانونی کند. معیار صلاحیت و عدم صلاحیت افراد در چارچوب قانون، برمبنای نظر مراجع قانونی است و نه چیز دیگر. به هیچ وجه در انتخابات به اتهامات و شایعات نمیتوانیم توجه کنیم. وی با تأکید بر اینکه دولت به هیچوجه به عنوان حامی این جناح یا آن جناح وارد انتخابات و درگیر جریانهای سیاسی نخواهد شد، در ضرورت اتخاذ این رویکرد گفت: دولت، فرای جناحها، احزاب و تجمعات سیاسی است و تنها به عنوان مجری قانونی وارد عمل میشود. درست است که دولت باید پایش را از رقابتهای سیاسی بیرون بکشد، اما نباید این گونه باشد که قوای دیگر و شبه دولتیها و سایر جمعهای قدرتمند حق داشته باشند به عنوان حامی جریانهای سیاسی وارد انتخابات شوند.
رئیس شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه رئیس جمهوری دارای دو حیثیت رئیس دستگاه اجرایی و پاسدار قانون اساسی است، تصریح کرد: نباید به خاطر انتخابات کاری کنیم که دینمان را برای دنیای دیگران بفروشیم. بدون تردید مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری جایگاه رفیعی دارند، مهم این است که مردم چه کسی را از بین افراد صاحب صلاحیت به عنوان اصلح برمیگزینند.
هشدار به دخالت نهادهای شبه دولتی
رئیس جمهوری انذار انتخاباتی خود را این طور ادامه داد: مبادا در هیچکجا به سمع و گوش کسی این حرف بخورد که دولت، سپاه، ارتش، صدا و سیما، استاندار و فرماندار یا دفتر امام جمعه، طرفدار نامزد خاصی است، زیرا این حرف برای انتخابات سم است. همه مقامات و صاحبان قدرت و مدیران رده بالای کشور که مسئولیتشان فراتر از احزاب و جناحها است باید به شیوهای عمل کنند که این تهمت به آنها زده نشود.
روحانی با تأکید بر اینکه باید گذاشت انتخابات شفاف و رقابتی برگزار شود و مردم مطمئن باشند که رأی آنان به عنوان حقالناس بر کرسی خواهد نشست، خطاب به فرمانداران و مدیران انتخابات وزارت کشور گفت: به همه شما به صراحت میگویم در ماجرای انتخابات در برابر هیچ حزب، جریان و گروهی مرعوب واقع نشوید و در عین حال در برابر هیچ جریانی نیز مفتون نباشید و به آنچه حق و اصل است پایبند باشید، زیرا انتخابات یعنی عدالت و عدالت یعنی فرصت برابر برای همه مردم. رئیس شورای عالی امنیت ملی با اشاره به تفاوت انتخابات در رژیم پهلوی و نظام جمهوری اسلامی اظهار کرد: در نظام اسلامی انتخابات تشریفاتی و تزئینی نیست و مشروعیت سیاسی و حتی بخشی از مشروعیت دینی از آرای مردم به دست میآید.
رأیگیری و شمارش آرا باید شفاف باشد
روحانی با بیان اینکه در روند برگزاری انتخابات نباید هیچ سوء ظنی ایجاد شود، گفت: جریان رأیگیری و شمارش آرا باید به گونهای باشد که شفافیت و سلامت انتخابات پیشروی همه مردم آشکار شود. انشاءالله انتخابات خوب، شفاف و رقابتی که مایه آبروی نظام است، برگزار خواهد شد و دستاندرکاران وزارت کشور، همان طور که رهبر معظم انقلاب گفتند صندوق رأی را حقالناس و امانت در نظر خواهند گرفت.
رئیس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه استانداران و فرمانداران سراسر کشور، نمایندگان عالی نظام در سراسر میهن اسلامی هستند و اعمال و رفتار آنان به عنوان اعمال و رفتار نظام تلقی میشود گفت: به همین دلیل اعمال و رفتار ما اهمیت خاصی دارد و عمل، رفتار، نگاه، برخورد و تعامل ما به عنوان نحوهای از برخورد و تعامل نظام تلقی میشود.
مردم در 24 خرداد حرف خود را پای صندوق ها زدند
رئیس دولت یازدهم به برگزاری انتخابات پرشور ۲۴ خرداد دو سال قبل اشاره کرد و با بیان اینکه مردم از طریق صندوق آرا و به صورت امانتی ۴ ساله قدرت را در اختیار این دولت گذاشته است، افزود: آنان حرفهای خود را این گونه زدند که قدرت را به شرط عدالت اجرای قانون اساسی به دولت واگذار میکنیم و انتظار داریم دولت ما متعادل و تعاملگرا باشد و اخلاق، راستگویی و امانتداری را مدنظر داشته باشد. روحانی با اشاره به اینکه مردم از اختلافات و دعواهای سیاسی و شعارهای بیمحتوا خسته شده بودند، خاطرنشان کرد: ملت ما ملتی صلحطلب و آشتیخواه و خواهان تعامل سازنده با جهان است. امروز ما در جامعه نیازمند وحدت هستیم، اقوام و اقلیتها باید محترم باشند و امنیت پایدار در کشور و منطقه وجود داشته باشد. رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه این نداها و مطالبات با زبان آشکار و بلند، فریاد زده شده و ما شنیدیم، گفت: در رقابتهای انتخاباتی و در تمام سخنرانیها آنگاه که حرف از آشتی، صلح، تعامل، رونق اقتصادی و احیای اخلاق مطرح میشد، مردم با فریاد بلند آن را تأیید میکردند.
دولت یازدهم فراجناحی است
رئیس دولت در ادامه با اشاره به اینکه هر یک از ما ممکن است دارای نظرات شخصی، فردی و جناحی باشیم، تصریح کرد: اما هنگامی که در جایگاه فعلی قرار گرفتهایم، اجازه نداریم تمایلات فردی و جناحی خود را ابراز کنیم. این دولت شعارش فراجناحی است و تمام کارگزاران دستگاههای اجرایی باید مسائل حزب، جناح، شخص، قوم و قومیت را فراموش کنند زیرا مسئولیت سنگینی در برابر خدا و قانون اساسی برعهده گرفتهاند.
به باور روحانی، مردم با ما خویشاوند نیستند و به دلایل واهی به ما رأی ندادند، بلکه آنان در انتخاباتی شگفتانگیز که نتیجه آرا در پایتخت و دورافتادهترین روستاها یکسان بود، این پیام عمومی را اعلام کردند که مردم به برنامهها و وعدههای رئیس جمهوری رأی دادند و اگر امروز رئیس جمهوری، وزرا و استانداران، فرمانداران و مدیرکلها به آن وعدهها عمل نکنند، خلاف وعده عمل کرده و به امانت مردم خیانت کردند.
مردم قدرت بی قید و شرط به مسئولان ندادهاند
رئیس جمهوری در تشریح دیگر پیامهای انتخاب مردم در 24 خرداد 92، با اشاره به اینکه دولت به عنوان منتخب مردم در یک انتخابات رقابتی پرشور بار مسئولیت را بر دوش گرفت، ادامه داد: مردم قدرت بیقید و شرط به مسئولان ندادهاند. به مردم وعده آرامش دادیم و همه نهادها همانند دولت در برابر رأی مردم مسئول هستند و این رأی مردم درانتخابات ملی، برای همه دستگاه های اجرایی است. روحانی در ادامه با بیان اینکه به مردم وعده داده بودیم تا در زندگی و اقتصاد آنها آرامش و ثبات را حاکم کنیم، اظهار کرد: به مردم گفتیم اقتصادی خواهیم ساخت که نوسان آن همپای نوسان معمولی باشد، گفتیم ثباتی در اقتصاد حاکم خواهیم کرد که صفی برای طلا و سکه نباشد، مردم به این وعدهها که به صراحت در سخنرانیهای انتخاباتی بیان شد، رأی دادند.
به فال و جنگیر معتقد نیستیم
رئیس جمهوری که سخنانش با تشویق حاضران همراه بود، با تأکید بر اینکه باید به تمام وعدههایمان که به مردم دادیم عمل کنیم، افزود: مسیری که دولت انتخاب کرده، مسیر درستی است. ما دارای عصمت نیستیم، خواب هم متأسفانه نمیبینیم و به فال و جنگیر هم معتقد نیستیم. مبنای هر اقدام دولت ما، مشورت با صاحبنظران بوده و هست.
وی در عین حال افزود: همه نهادها همانند دولت در برابر رأی مردم مسئول هستند، رأی مردم تنها برای دستگاه اجرایی نیست، زیرا آنان در انتخاباتی ملی به پای صندوقهای آرا آمدند و به یک نفر و برنامههایش به عنوان رئیس جمهوری رأی دادند که فکر، مطالبات و رویکردشان در این اتفاق مشخص است. روحانی با اشاره به اختلاف ۱۳ میلیونی آرا میان نامزد اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گفت: معنای این اختلاف رأی آن است که مردم دقیق، آگاهانه و حسابشده مسیر را برگزیدهاند. ما در برابر ۲۴ خرداد ۹۲، بار مسئولیت سنگینی بر دوش داریم و احساسم این است که دولت همه توان خود را با وجود برخی نقصها که طبیعی است، برای اجرای وعدهها به کار گرفته است.
صف های طولانی تحقیرکننده ملت شکل نمیگیرد
رئیس جمهوری گفت: امروز بخش خصوصی حاضر است سرمایهاش را روی زمین منتقل کند، سرمایهداران و کارآفرینان ایرانی مقیم خارج یا خارجیها برای سرمایهگذاری اظهار تمایل میکنند و معنای آن این است که راه دولت درست است.
رئیس شورای عالی اقتصاد با اشاره به اینکه امروز حرص و ولعی برای انبار کردن کالا وجود ندارد و صفهای طولانی تحقیرکننده ملی در تهران و شهرستانها شکل نمیگیرد، افزود: اینکه عدهای آزادانه، براحتی و بدون لکنت زبان از دولت انتقاد میکنند، نشان میدهد حتی منتقدان نیز به دولت اعتماد دارند و بیانگر این حقیقت است که مسیر ما مسیر درستی است.
روحانی با بیان اینکه مردم از هیچ قوهای به اندازه قوه مجریه براحتی و بدون دغدغه و لکنت زبان انتقاد نمیکنند، اظهار کرد: هرگاه بحث انتقاد از دولت و رئیس جمهوری مطرح میشود زبانها باز میشود و گل از گل شکفته میشود، البته ما باید نقد شویم، زیرا دارای عصمت نیستیم. رئیس شورای عالی اقتصاد گفت: در دولت قبل و در سالهای ۹۱ و ۹۲ به دلیل برخی تصمیمات نادرست مجموعاً ۹ درصد رشد منفی داشتیم که معنای آن کاسته شدن از ثروت مردم بود، در حالی که باید در تمام تصمیمگیریها کل ملت و زندگی آنها را پیشروی خود قرار دهیم.
درخواست از فرمانداران برای ایجاد ثبات و آرامش
روحانی خطاب به حاضران گفت: نخستین درخواستم از استانداران و فرمانداران به عنوان اساس کار این است که ثبات اقتصادی و آرامش در بازار را فراهم کرده و مردم را تشویق به سرمایهگذاری و حرکت به سمت رونق اقتصادی کنند، زیرا از هر چیزی میتوان گذشت، اما از هیچ گروه یا دستهای که بخواهند به امید مردم نسبت به آینده لطمه بزنند، نمیتوان گذشت.
رئیس جمهوری ادامه داد: امروز خالق امید، نشاط و لبخند، خود مردم هستند و چه نعمتی برای ما مسئولان بالاتر از آنکه چهره بشاش و خوشحال مردم را در خیابانها ببینیم که این بالاترین مزد الهی است. وظیفه ما خوشحال کردن مردم و برداشتن بار از دوش آنان است و در این هدف، راه طولانی پیش رو داریم.
ابراز تأسف روحانی از سیاسیتر شدن فضا
روحانی در بخش دیگری از سخنانش با طرح این پرسش که چرا در زمینه هستهای دولت این همه تلاش کرده و گاهی زخم زبانهای زشت را تحمل میکند، گفت: زیرا نتیجه مذاکرات در زندگی مردم، در توفیق اقتصادی و ثبات بازار و حفظ ارزش پول مردم تأثیرگذار است و ما باید همه چیز را در نظر بگیریم. رئیس جمهوری ادامه داد: ثبات امروز اقتصادی مرهون این باور مردم به دولتمردان و دستگاههای اجرایی است که- انشاءالله درست باشد- آنها افرادی راستگو، متدین، متخصص و دلسوز هستند که برای کشور و آینده آن عاقلانه تصمیم میگیرند. روحانی با ابراز تأسف از سیاسیتر شدن فضای جامعه، گفت: امروز همه متخصص حقوق، امنیت و مسائل ملی شدند و مدام درباره این مسائل سخنرانی میکنند، اما نکته مهم آن است که به مردم دروغ نگوییم زیرا دروغها دیر یا زود آشکار خواهد شد.
بیاحترامی به سرداران دیپلماسی از کجا نشأت میگیرد
رئیس جمهوری تصریح کرد: چه کسی حق دارد با لحن بیادبانه نسبت به سردار جبهه دیپلماسی کشور حرف بزند؟ این بیادبی از کجا نازل شده است؟ این زبان زشت، بد و تند حرف زدن و بیاحترامی کردن از کجا نشأت میگیرد؟ در حالی که همه مؤمنان و مردم ایران عزیزند و باید محترم باشند، مخصوصاً کسانی که خدمت بیشتری انجام میدهند. وی خاطرنشان کرد: بگذارید به حول و قوه الهی این مذاکرات در سایه روح بلند پیامبر(ص) و توجهات حضرت ولی عصر(عج) با موفقیت به پایان برسد، بعد برای مردم شرح خواهیم داد که مذاکرهکنندگان کشورمان چه کشیدند و چه سختیهایی تحمل کردند، خیلی از شما و بنده افتخار حضور در جبهه و مذاکرات سیاسی را داشتهایم، اما مذاکرات فعلی سختتر، پیچیدهتر و دلهرهآورتر نسبت به شبهای عملیات در میدان جنگ است، چرا که در آنجا شهادت یا زنده ماندن افتخار بود اما اگر در مذاکرات شکست بخوریم، ندامت و پشیمانی بزرگ تاریخی در انتظار ماست و اگر پیروز شویم عدهای زخم زبان میزنند و با حیثیت ما بازی میکنند. رئیس جمهوری افزود: چرا عدهای تا میبینند دولت با تدبیر مذاکرات هستهای را پیش میبرد، ناخرسند میشوند و میخواهند کار مردم شیرین نباشد، مگر آنها از لبخند مردم میترسند؟
بگذارید کام مردم شیرین شود
وی که سخنانش با تشویق پی در پی حضار همراه بود، ادامه داد: بگذاریم کام مردم شیرین باشد، مسأله هستهای مسأله این جناح و آن جناح، این حزب و آن حزب و این قوه و آن قوه نیست، مسألهای ملی است و بار آن بر دوش نظام و نظام جمهوری اسلامی است که دارد قدم به قدم راه را جلو میبرد تا به هدف برسد.
رئیس جمهوری با انتقاد از برخی توصیهها که بدیهیات را یادآور میشود، گفت: میگویند اسرار کشور محفوظ بماند، مگر کسی در این خصوص شک دارد، حال اگر رهبر معظم انقلاب نصیحت میکنند، ایشان رهبر هستند و وظیفهشان است، نه اینکه هر کسی راه افتاده و به دولت توصیههایی از این قبیل میکند که اگر تشنه شدی، به شما میگویم باید آب بخوری!
روحانی ضمن بیان اینکه مذاکرهکنندگان که بار مسئولیت را برعهده گرفتند از لحاظ سیاسی، حقوقی، قضایی و فنی در سطح بالای تخصصی هستند، اظهار کرد: بدانیم مردم در این انتخابات به این مهم رأی دادند که چرخ اقتصاد و زندگی مردم باید همراه با سانتریفیوژها بچرخد. این رأی مردم است و ما بر مبنای آرا و نظرات و خطوط قرمز ترسیم شده حرکت خواهیم کرد. تیم هستهای ما کاملاً با مسائل آشناست و میداند که چگونه باید حرف بزند و مسیر درست را انتخاب کند. آنها بعد از خدا در این کارزار بینالمللی امیدشان به ملت است و ملت نیز پشتیبان آنهاست، حتی کسانی که طور دیگر حرف میزنند. رئیس شورای عالی امنیت ملی افزود: میخواهیم ثابت کنیم که ایران فعالیت هستهایاش خلاف ادعای بدخواهان صلحآمیز است و آنچه در ایران به عنوان دستاورد فناوری هستهای ایجاد خواهد شد، به نفع ملت ایران و ملتهای منطقه است و به ضرر کسی نخواهد بود. رئیس جمهوری تصریح کرد: میخواهیم بگوییم ملت ایران آنقدر قدرت و توان دارد که میتواند پای میز مذاکره و در برابر قدرتهای بزرگ، حقوق خود را به کرسی بنشاند و از دستاوردهای خود دفاع کند و تحریم ظالمانه را از دوش مردم بردارد، باید در این مسیر متحد و منسجم حرکت کنیم.
دادستان کل کشور: تخلفات در انتخابات خارج از نوبت رسیدگی میشود
دادستان کل کشور گفت: در صورت بروز هرگونه تخلفات احتمالی در حوزههای انتخابیه در انتخابات آتی به این موارد بسرعت و خارج از نوبت رسیدگی خواهد شد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت کشور، حجتالاسلام ابراهیم رئیسی روز گذشته در همایش فرمانداران سراسر کشور با اعلام اینکه حضور دادستانها در کنار مجریان و ناظران انتخابات در سراسر کشور نقشی پیشگیرانه خواهد داشت، گفت: مهمترین مؤلفه قدرت و امنیت در کشورها حضور با معنای مردم در صحنه است و شایسته است با رعایت قانون، انتخابات را به جلوهای از امنیت، وحدت و انسجام ملی تبدیل کنیم. رئیسی با مهم خواندن نقش قانون در برگزاری انتخابات با نشاط توأم با اخلاق و حضور حداکثری مردم اظهار داشت: قانونشکنی در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 کام مردم را تلخ کرد و قانونمداری انتخابات سال 92 کام همگان را شیرین کرد و موجب حضور پرمعنای مردم در این عرصه مهم سیاسی و اجتماعی شد.
وزیر کشور به عنوان مجری انتخابات، روز گذشته تأکید کرد که «قطعاً ما به عنوان دولت و برگزارکننده انتخابات طرفدار هیچ گروهی نیستیم و از هیچ جناحی طرفداری نخواهیم کرد.»
عبدالرضا رحمانی فضلی این مطلب را خطاب به فرمانداران سراسر کشور گفت و با تأکید بر لزوم تلاش برای برگزاری انتخاباتی سالم در سال 94 افزود: به دنبال این هستیم عدالت انتخاباتی که همان اجرای صحیح قانون است به طور کامل برقرار شود. به دنبال این هستیم که مردم با امنیت و آرامش پای صندوقهای رأی بروند و در این میان هر کس صلاحیتهای لازم را دارا بود و خود را در معرض مردم قرار داد و مردم به آن رأی دادند از نظر ما نماینده خواهد بود.
وی با اشاره به نزدیکی انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری اظهار کرد: این روزها بهانهجوییها زیاد میشود و برخی درصدد استفاده از توان دولت و دستگاهها در جهت استفاده از منافع خود برمیآیند تا از این طریق خود را در معرض دید مردم قرار دهند. باید تمام تلاش خود را به کار گیریم که از ظرفیت دولت در جهت انتخابات، فرد یا گروهی استفاده نکنند.
وزیر کشور خطاب به فرمانداران سراسر کشور ادامه داد: باید مرتباً این مسائل را رصد کنیم و جمعبندیها را به وزارت کشور ارجاع دهیم. بیتردید هرگونه تخلف توسط دستگاههای اجرایی باید رصد شود و قانون به طور کامل اجرا شود.
رحمانی فضلی تأکید کرد: از زمان شروع قانونی تبلیغات انتخابات، برگزاری تجمعهای قانونی هیچ منعی ندارد، اما هرگونه اقدامی که موجب ایجاد التهابات سیاسی شود، وجاهت قانونی ندارد و باید با چنین اقداماتی برخورد قاطع شود.وی با اشاره به اینکه میزان اعتماد و توجه مردم به دولت و حاکمیت به برگزاری سالم انتخابات وابسته است، خاطرنشان کرد: اگر انتخابات از منظر مردم خدشهدار باشد و احساس کنند برگزاری انتخابات توسط مسئولان اعم از دستگاههای اجرایی، انتظامی، قضایی، امنیتی و تبلیغاتی دچار خدشه شده است، توجهشان به حاکمیت کم خواهد شد. وی در بخش دیگری از سخنان خود به برگزاری تجمعات اخیر درباره مذاکرات هستهای اشاره کرد و ادامه داد: گردهماییها و تجمعهایی که مورد وفاق رهبری، دولت و ملت است لزومی ندارد به کف خیابان کشیده شود. موضوعی مانند مسأله هستهای که جنبه ملی دارد کسی نمیتواند به عنوان موافق یا مخالف در کف جامعه تجمع یا گردهمایی درخصوصش برگزار کند. هیچ گونه مجوزی برای مسائلی که مورد وفاق عینی قرار گرفته است، صادر نخواهیم کرد.
رحمانی فضلی به مسأله سوءاستفاده از ظرفیتهای قومیتی اشاره کرد و گفت: استفاده از ظرفیت قومیتها و اقلیتها در جهت منافع شخصی بویژه در انتخابات پذیرفته نیست و تحریک قومیتها که موجب ایجاد تشنج در جامعه میشود بیتردید سایه آن بر وحدت و انسجام ملی تأثیر میگذارد و با چنین مسائلی برخورد جدی خواهیم داشت.
وزیر کشور ادامه داد: سوءاستفاده از ظرفیت اقوام خط قرمز است و با این موضوع برخورد قاطعی خواهیم داشت البته خط قرمزهای وزارت کشور برای برگزاری انتخابات یک ماه پیش از برگزاری انتخابات در سال 94 به طور رسمی اعلام خواهد شد.
وی با اشاره به وجود برخی مشکلات از جمله کمآبی و ریزگردها در استانهایی مانند اصفهان، آذربایجان، سیستان و بلوچستان، گفت: همه دستگاهها تلاش خود را انجام میدهند تا این موضوعات را مرتفع کنند اما اجازه نخواهیم داد چنین مسائلی مورد سوء استفاده برخی افراد در انتخابات قرار گیرد و موجب ایجاد تنش در جامعه شود. باید از هر موضوعی که به صلاح منافع ملی نیست، جلوگیری شود. رحمانی فضلی تصریح کرد: برخی بداخلاقیها و اتهامات ناروا و طرح موضوعات غیرواقع که آبروی افراد و گروهها را مورد هدف قرار میدهد باید توسط وزارت کشور به عنوان دستگاه اجرایی و شورای نگهبان به عنوان دستگاه نظارتی مورد توجه قرار گیرد. .
تأکید بر جلوگیری از تجمعات فاقد مجوز
وزیر کشور همچنین در حاشیه این همایش، در جمع خبرنگاران، تجمعات موافقان و مخالفان در مسائلی که مورد وفاق ملی است را فاقد جایگاه دانست و با تأکید بر جلوگیری از برگزاری آنها، گفت: تجمعات در سالنهای اجتماعات هم باید از دستگاههای مربوطه مجوز دریافت کنند. رحمانی فضلی افزود: تجمع روی مسائلی همچون مسأله هستهای که اجماع کلی وجود دارد و سیاستهای آن با تدابیر رهبری و اجرای دولت عملیاتی میشود و مجلس در آن ناظر است، جایگاهی ندارد. وی ادامه داد: بررسی این مسائل وسط خیابان یا شهر صورت نمیگیرد بلکه باید در محافل علمی و سیاسی که مبحث کارشناسی است با اخذ مجوز، بحث شود.
وزیر اطلاعات به عنوان یکی از سخنرانان روز گذشته فرمانداران سراسر کشور، از فشارهای زودهنگام و برنامهریزی برای اعمال فشارها با هدفهای انتخاباتی به دولت سخن گفت؛ فشارهایی که شخص وزیر اطلاعات را هدف گرفته است. حجتالاسلام سیدمحمود علوی، با اعلام اینکه برخی مجموعهها که دستی در انتخابات دارند، از هم اکنون جهتگیری کرده و از همین حالا برای جایگزینی من در وزارت اطلاعات تلاش میکنند، گفت: ما انقلاب کردیم تا آبروی مردم حفظ شود، ما رضای خدا را ملاک قرار داده و اجازه نمیدهیم به خاطر جهتگیریهای سیاسی آبروی کسی به بازی گرفته شود.
به گزارش ایسنا، وی با اشاره به اینکه رهبری فرمودهاند رأی مردم حقالناس است، خاطر نشان کرد: خطا در رأی مردم قابل گذشت نیست، ما در وزارت اطلاعات صرفاً به پرونده گذشته افراد اکتفا نمیکنیم. اکنون یک شورای تعیین صلاحیت تشکیل داده و یک روحانی غیر خطی را مسئول آن کردهایم و به او گفتهایم که جواب در قیامت با خود او است. ما حتی افراد را برای توضیح درباره عملکرد گذشته آنها دعوت میکنیم، ما با آبروی افراد بازی نمیکنیم. علوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه برای حاکمیت فرهنگ دینی نمیتوانیم آرامش مردم را سلب کنیم، خاطرنشان کرد: بستر رشد فرهنگ دینی، آرامش جامعه است. امنیتی که اسلام برای جامعه میپسندد، امنیت همراه با آرامش، شادابی و سرور است. امنیت گورستانی جامعه را به جایی نمیرساند.
وزیر اطلاعات همچنین با بیان اینکه در نظام اسلامی باید در چارچوب شرع اسلام عمل کنیم، اظهار کرد: کار اطلاعاتی هم باید در چارچوب شرع و حلال و حرام باشد. توهین و دروغ برای وزارت اطلاعات و سایر مسئولان هم حرام است، ما نمیتوانیم به بهانه حفظ نظام وارد حریم خلاف شرع شویم. خود اجتهادی، برای ما حجت شرعی ایجاد نمیکند. نباید بولتنهایی ایجاد شود و در آنها اخبار نادرست را بنویسیم. به این دلیل که از مسئولی خوشمان نمیآید و میخواهیم او را از صحنه بیرون کنیم. از راه معصیت نمیتوان نظام را حفظ کرد.
وی اظهار کرد: انتخابات با خود چالشهایی دارد که این چالشها با مدیریت صحیح کاهش مییابد. عدهای که بنا دارند برای انتخابات نامزد شوند فکر میکنند اگر برشاخصهای فرقهای، قومی یا منطقهای دست بگذارند رأی جمع میکنند که چالشهای ضد امنیتی از همین جا شکل میگیرد.
وزیر اطلاعات در پایان با بیان اینکه ما باید بیطرفی خود را حفظ کرده، اما باید با چالشها برخورد و آنها را مدیریت کنیم، گفت: برخی نامزدها از هم اکنون سایرین را تخریب کرده یا قومیتها را تحریک میکنند و من دستور دادهام که از همان ابتدا با این اظهار نظرها برخورد شود تا با چالشهای امنیتی مواجه نشویم. علوی همچنین با تأکید بر اینکه باید اخلاق را رعایت کنیم، گفت: کشور ما با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه است و اداره کشور در این شرایط سخت است، دست فرماندارها هم برای اجرای پروژهها بسته است، اما باید با روی گشاده رضایت مردم را جلب کنیم. طبق اطلاعات ناجا در دو ماه اول سال تجمعات صنفی 55 درصد افزایش داشته است، بنابراین امکان تبدیل این تجمعات به اعتراضهای سیاسی و چالشهای امنیتی وجود دارد. در این بیپولی لبخند فرمانداران و مسئولان میتواند رضایت مردم را به دست آورد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: دولت یازدهم میخواهد بستر را برای حضور همه فرزندان انقلاب فراهم کند. این دولت جناحی نیست و نمیخواهد هیچ جناحی را به حاشیه براند، بنابراین باید برای مسئولیتها، بهترینها انتخاب شود تا دست اصولگرایان، اصلاحطلبان و مستقلین در دست هم باشد. علوی همچنین با بیان اینکه ما با دو تحریم جهانی و داخلی روبهرو هستیم، اظهار کرد: استکبار به دنبال این است که اسلام را به دوقطب شیعه و سنی تبدیل کند. در داخل کشور هم دشمن درصدد است جامعه را دو قطبی کند. در این فضا باید افکار نقد محترمانه و حرمتها حفظ شود اما نباید یک سلسله تخریبها و تهمت زدنها ایجاد شود. این اقدامات با شعار سال جور درنمیآید، فرمانداران باید با مدیریت خود مانع موفقیت دشمنان شوند.
دبیر شورای نگهبان روز گذشته در جمع فرمانداران کشور، خواستار تعامل وزارت کشور با این شورا در سراسر کشور و رعایت قانون و شرع، در برگزاری انتخابات شد. آیت الله احمد جنتی با اشاره به اینکه وزارت کشور و این شورا در انتخابات باید با هم هماهنگ و دوست باشند و در مقابل هم نباشند، خاطرنشان کرد: در دورهای وزارت کشور علناً در مقابل شورای نگهبان ایستاد و کار به آنجا رسید که به ما گفتند، حق ندارید در شهرها و استان ها دفتر داشته باشید. حتی آنها ادعا میکردند دفتر شما را میبندیم چون قانونی نیست. ما چنین گذشتهای داشتیم، البته دوره هایی هم کاملاً خوب بود و شورای نگهبان و وزارت کشور به یکدیگر کمک میکردند.
به گزارش ایرنا، وی سال جاری را به دلیل وقوع دو انتخابات مهم مجلس و خبرگان رهبری، سال انتخابات دانست و افزود: دولت و وزارت کشور نمیتوانند به یک جریان گرایش داشته باشند. آن جریان هرچه میخواهد باشد، چپ و راست، مستقیم و غیرمستقیم هیچ تفاوتی نمیکند. نمیتوانند این کار را بکنند. وی با بیان اینکه دولت و وزارت کشور باید به وظیفه قانونی خود عمل کنند، حال هر جریانی میخواهد به نفعش یا به ضررش باشد، از اینکه برخی مقامات گرایش های خود را مخفی نمیکنند، ابراز تأسف کرد. جنتی با طرح این سؤال که آیا عضو فلان حزب میتواند در انتخابات به نفع این حزب کار نکند، گفت: قانون و شرع باید در انتخابات رعایت شود که اگر رعایت شد، پیش خداوند و مردم احترام داریم و اعتماد مردم به حاکمیت بیشتر میشود و شما باید برای چنین عملی آماده باشید. وی با بیان اینکه بسیاری کارهایی انجام میدهند که با هیچ معیاری مطابقت ندارد، به برخی اظهارنظرها درباره انتخابات آتی اشاره کرد و افزود: برخی اظهارنظرها که اگر مجلس را گرفتیم، جای خود باقی میمانیم و اگر مجلس را نگیریم در غیر این صورت جایگاه خود را از دست میدهیم، معنی بدی دارد یعنی دخالت در امر انتخابات است.
آیت الله جنتی، دخالت دولت در انتخابات را خلاف قانون عنوان کرد و در ادامه به مسائل روز کشور اشاره کرد و گفت: یکی از این مسائل، فتنه است. مسأله فتنه، مسأله روز است و رهبر معظم انقلاب هم در این باره فرمودند که فتنه خط قرمز ما است یعنی این مسائل، مسائل روز ما است و کهنه نشده و نباید فراموش شود. آیت الله جنتی خطاب به فرمانداران گفت: شما باید این مسأله را باور داشته باشید زیرا این داستان همچنان ادامه دارد. فتنه گران هنوز هستند و موضوع را رها نکرده اند و با کمال تأسف بعضی پست ها و مقام ها را اشغال و در همه جا حضور پیدا میکنند و حمایت و پشتیبانی هم می شوند.
آیت الله جنتی در بخش دیگری از سخنان خود به احراز شرایط و صلاحیت ها اشاره کرد و گفت: مسأله احراز شرایط را نتوانستیم به بعضی ها که مدعی حقوقدانی هستند، بفهمانیم. وی با بیان اینکه شرط باید احراز شود، افزود: به طور مثال در نماز شرط این است که فرد وضو داشته باشد. باید بداند که وضو دارد و احراز شود. در انتخابات نیز مدرک تحصیلی شرط است که داوطلب باید آن را نشان دهد و ثابت شود که این مدرک درست است و جعلی نیست، یعنی این مدرک علمی را احراز کنید، بنابراین اگر عدهای تأیید صلاحیت نمیشوند برای این است که شورای نگهبان احراز نمیکند.
آیت الله جنتی ادامه داد: بعضی ها از اروپا و امریکا میآیند و هوس می کنند در انتخابات شرکت کنند، در صورتی که ما سوابق آنها را نداریم و نمی شناسیم، باید صلاحیت آنها احراز شود، باید بدانیم فرد چهکاره است و سوابقش چیست، نمی شود هرکس که ثبت نام کرد به آنها صلاحیت داد. وی همچنین گفت: باید شرایط و مواردی که برای نامزدهای انتخابات لحاظ شده به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد. شورای نگهبان بیتردید درمورد افرادی که سوابق آنها مشخص نیست و درباره آنها تحقیق می کنیم و به جایی نمی رسیم، حق ندارد صلاحیت آنها را تأیید کند. جنتی افزود: تأیید صلاحیت ها کار بسیار سنگینی است؛ چرا که باید در مدت کوتاهی شرایط چند هزار نفر احراز شود. ما در مقابل ملت و مجلس باید پاسخگو باشیم چرا که ورود افراد نالایق به مجلس شورای اسلامی چهار سال موجب ضرر به ملت میشود و این حق بر گردن شورای نگهبان است.
فروش ٢١ میلیارد و ٤٠ میلیون تومانی ١٢٥ اثر هنری و ثبت رکورد فروش دو میلیارد و ٨٠٠ میلیون تومانی برای یک اثر هنری دو رویدادی بود که جمعه شب اهالی فرهنگ و هنر ایران را شگفت زده کرد؛ عددی که در پسا پشت خود، حقایق بسیاری را پنهان کرده است.
چهارمین حراج تهران عصر جمعه هشتم خرداد٩٤ خورشیدی در هتل پارسیان آزادی برگزار شد؛ در حضور ٨٠٠ خریدار و هنر دوست، هنر ایران حائز رکوردهای بینالمللی فروش شد: بار دیگر نقاشی از سری تنه درختان سهراب سپهری با رقم قابل توجه دو میلیارد و ٨٠٠ میلیون تومان گرانقیمتترین اثر هنری به فروش رسیده در داخل کشور در سراسر تاریخ هنر کشورمان شد؛ با دستیابی به مجموع فروش ٢١ میلیاردی (بیش از ٦ میلیون دلار در یک شب) هنر ایران همه رکوردهای مجموع فروش خود در اقصی نقاط دنیا را شکست و در یک ابتکار تازه با ارائه ١٢ اثر هنری کلاسیک و سنتی بخش مغفول مانده از تاریخ هنرمان را به بازار رسمی هنر پیشنهاد داد.
دو اثر میلیاردی سپهری و ٥٣ اثر بالای یکصد میلیونی
در این شب طلایی هنر ایران در یک حراج کاملاً ایرانی دو تابلوی نقاشی از سهراب سپهری دو رکورد نخست را با عبور از میلیارد از آن خود کرد؛ رکورد دوم او یک نقاشی دیگر و کوچکتر از سری تنه درختان، یک میلیارد و ٧٠٠ میلیون تومان چکش خورد؛ اما رکورد سوم همه را غافلگیر کرد: یک اثر زیبا از منوچهر یکتایی ٩٥٠ میلیون تومان فروخته شد؛ نقاشی از طبیعت بی جان بهمن محصص با فروش ٧٢٠ میلیون تومان جایگاه چهارم و نقاشی انتزاعی از سهراب سپهری با فروش ٧٠٠ میلیون تومان حائز جایگاه پنجم شد.
در چهارمین حراج تهران تابلوی دو قطعه ای آیدین آغداشلو ٥٥٠ میلیون، یک چهره قاجاری از کمال الملک ٥٠٠ میلیون تومان، مجسمه یادمان شماره ١ برای کلمه هیچ ٥٠٠ میلیون تومان، آثاری از حسین زنده رودی و نیز علی اکبر صادقی هر یک ٤٥٠ میلیون تومان، نقاشیهایی از کوروش شیشهگران و رضا درخشانی هر یک ٣٦٠ میلیون تومان، اثر عشاق تناولی و نقاشی کوزه فرهاد مشیری ٣٥٠ میلیون تومان و تابلوی زیبای «الله» سیدمحمد احصایی ٣٤٠ میلیون تومان نقاشی انتزاعی از فریده لاشایی و نیز مسعود عربشاهی هر یک ٣٢٠ میلیون تومان، سه اثر از احصایی، ابوالقاسم سعیدی و درخشانی هر یک ٣٠٠ میلیون تومان چکش خوردند. در این شب پنج اثر بالای ٢٠٠ میلیون تومان فروخته شدند: یک اثر کلاسیک از «حسن زرین قلم»که ثابت میکند بیش از یک قرن پیش نقاشیخط خلق میکرد ٢٦٠ میلیون، نقاشی از بهجت صدر ٢٦٠میلیون، اثری دیگر از شیشه گران ٢٤٠ میلیون، یک هیچ کوچک ایستاده تناولی ٢٢٠ میلیون و عربشاهی ٢٢٠ میلیون تومان فروخته شدند.
٢٨ اثر در چهارمین دور این حراجی بالای ١٠٠ میلیون تومان به فروش رسیدند: نقاشی ناصر عصار ١٩٠ میلیون، چهار اثر منصور قندریز، رضا مافی، نصرالله افجهای و ژازه تباتبایی هر یک ١٨٠ میلیون، دو اثر بهمن محصص و منوچهر یکتایی هر یک ١٧٠ میلیون، چهار اثر میرزاعبدالمطلب(نقاش باشی)، مهدی ویشکایی، هوشنگ پزشک نیا و نصرالله افجهای هر یک ١٦٠ میلیون، چهار اثر مارکو گریگوریان، ژازه تباتبایی، قاسم حاجیزاده و شهریار احمدی هر یک ١٥٠ میلیون، ناصر عصار ١٤٥ میلیون، سه تابلو از حسین کاظمی، صداقت جباری و سیراک ملکونیان هر یک ١٤٠ میلیون، چهار اثر سونیا بالاسانیان، هوشنگ پزشک نیا، مهدی ویشکایی و پروانه اعتمادی هر یک ١٢٠ میلیون، سه اثر مرتضی ممیز، محسن وزیری مقدم و لیلی متین دفتری هر یک ١١٠ میلیون تومان و سه اثر پرویز کلانتری، غلامحسین نامی و محسن سهیلی هر یک ١٠٠ میلیون تومان چکش خوردند.
آثار بالای 50 میلیونی
٢٦ اثر بالای ٥٠ میلیون تومان چکش خوردند: هانیبال الخاص ٩٥میلیون، رضا مافی ٩٠میلیون، چهار اثر عباس کیارستمی، نیکزاد نجومی، جعفر روحبخش و بسمالله جلیل رسولی هر یک ٨٥ میلیون، جواد حمیدی هر یک ٨٠میلیون، سه اثر بهمن دادخواه، محمود جوادیپور و حامد صدرارحامی هر یک ٧٥میلیون، چهار اثر افشین پیرهاشمی، نصرتالله مسلمیان، اسماعیل آشتیانی و جعفر پتگر هر یک میلیون، چهار اثر علی محمد حیدریان، بیتا وکیلی، ایرج کریم خان زند و محمود سبزی هریک ٦٠میلیون، پنج اثر منصوره حسینی، عباس کیارستمی، علی رخساز، طه بهبهانی و پویا آریانپور هریک ٥٥میلیون، سه اثر علی شیرازی، مهرداد صدری و مهرداد محب علی هر یک ٥٠ میلیون تومان. دقایقی پس از چهارمین حراج تهران، دکتر علیرضا سمیع آذر مدرس هنر و رئیس حراج تهران، رضا کیانیان و حسین پاکدل دو مجری این حراج در یک کنفرانس خبری به سؤالات خبرنگاران پاسخ گفتند.
سمیع آذر با اعلام رشد ١٩٠ درصدی فروش حراج چهارم نسبت به سال قبل، این میزان رشد را یک امر کاملاً بی سابقه در میان حراجیهای دنیا خواند و آن را نشانه شوق و هیجان جامعه ایرانی برای حمایت از هنر و هنرمندان کشورشان ارزیابی کرد؛ او خبر داد فقط یک اثر در این حراجی به فروش نرسید و دو اثر نیز که در طول حراج به فروش نرسیدند هم با پیشنهاد خریدار و پذیرش فروشنده از طریق After Sale که در همه حراجیها معمول است به قیمت کمینه فروخته شدند.
او با ابراز خشنودی از ارائه ١٢ اثر از پیشگامان نوگرایی در هنر ایران در بخش آثار کلاسیک، گفت: «حراج تهران با خاستگاه فرهنگی شکل گرفته است و بنا به یک تعهد ملی و رسالت فرهنگی این برش مهم از تاریخ هنر کشور را وارد مارکت هنر کرده است تا مجموعهداران با ریشههای هنر ایران آشنا شوند؛ شاید معرفی بنیانهای فرهنگی یک سرزمین وظیفه یک حراجی نباشد اما ما این کار را کردیم زیرا حسرت می خوریم کار استادی مانند حیدریان از شاگردان بزرگوارش مانند تناولی، نامی، کیارستمی، آغداشلو... ارزانتر است؛ ما با این کار ضمن شناساندن گنجینه های فرهنگ و هنرمان زمینه ارزش افزوده آنها را فراهم میکنیم.»
سپس رضا کیانیان، یکی از مجریان این رویداد، با انتقاد از برخی نقدهایی که این روزها از حراج تهران خوانده است پرسید چگونه تأثیرات مثبت و اهمیت حراج تهران را نمیبینند؟ او گفت: «حراج تهران توانسته ارزی که از کشور برای خرید اثر هنری خارج میشد را در کشور نگاه دارد؛ دیگر لازم نیست هنرمندان برای فروش آثارشان روانه کشورهای همسایه باشند؛ سرمایه دارانی را جذب کرده است که به جای خرید و فروش سکه و دلار و تضعیف قدرت مالی اقشار ضعیف جامعه ، در امر هنر سرمایهگذاری کردهاند و انگیزه خلق اثر هنری افزایش یافته است و... لذا متوجه نشدم چرا از حراج تهران انتقاد میکنند.» حسین پاکدل که برای نخستین بار در حراج تهران چکش زد در سخنانی کوتاه گفت: «حراج تهران را یک اتفاق بسیار مبارک میدانم؛ گردش مالی اینچنینی برای هنر ایران ضروری است اما همچنان این عددها مثلاً در مقایسه با یک ساختمان در شمیران تهران اندک است.»
در چهارمین حراج تهران ١٢٦ اثر از ١٠٩ هنرمند شامل ٨٤ نقاشی، ١٣ مجسمه، ٦ عکس و ٢٣ نقاشیخط عرضه شد که غیر از یک اثر، همه آثار به فروش رسیدند.
مرتضی گلپور سوته
ایجاد ساختاری نو، با عنوان «دستیاری ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی» از ابتکارات دولت تدبیر و امید محسوب می شود، ابتکاری که با استقبال اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی همراه بود، اما فشارهایی را نیز متوجه دولت و این دستیاری کرد. گرچه میتوان دستیاری ویژه را گامی مهم در پرداختن به مسائل اقلیتهای دینی و مذهبی و اقوام عنوان کرد، اما این به معنای پاسخ به همه مطالبات موجود نیست. چه، مسئولان دستیاری نیز به این امر اذعان دارند که موانع بسیاری در مسیر وجود دارد،؛ موانعی که باعث شد وعده ایجاد «معاونت اقوام و مذاهب رئیس جمهوری» به عنوان یکی از برنامههای روحانی در انتخابات، در نهایت به دستیاری ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی تقلیل یابد. در میزگردی با حضور چهرههای علمی، دانشگاهی و فعالان اهل سنت، یکی از محورهای فعالیت دستیاری ویژه رئیس جمهوری، یعنی اهل سنت به بحث گذاشته شد. بحث های این میزگرد، گرچه حول محور وضعیت اهل سنت در کشور بود، اما به دلیل شرایط ویژه منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی، گفتوگوها به بررسی شرایط مذهبی موجود در منطقه و پیامدهای آن برای وضعیت اسلام در غرب نیز کشیده شد. در کنار دکتر احمد باقریان که سمت معاونت اهل سنت دستیاری ویژه رئیس جمهوری را برعهده دارد، دکتر احمد فلاحی استاد دانشگاه، دکتر جلیل رحیمی رئیس واحد دانشگاه آزاد کابل، ابوبکر خوجم لی امام جمعه اهل سنت «نگین شهر» استان گلستان و دکتر محمدطاهر نظامی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد کرج و رئیس انجمن طالشان مقیم مرکز از حاضران اهل سنت این میزگرد بودند که دیدگاههای خود و بالطبع، همکیشان خود را درباره مسائل اهل سنت در منطقه و نیز تحولات جهان اسلام مطرح کردند.
در سالهای اخیر غرب به گسترش اسلام هراسی در کشورهای اروپایی و امریکا دامن میزند. ریشهها و انگیزههای چنین رویکردی را چه میدانید و در صورت تداوم این رویکرد، چه پیامدهایی میتوان برای آن برشمرد؟
دکتر رحیمی: میتوان سه عامل را برای چرایی شکلگیری این رویکرد مطرح کرد؛ نخست منافعی که غرب در مناطق اسلامی دارد و براساس آن نیازمند توجیه حضور خود در مناطق اسلامی است. امریکا از زمان جنگ جهانی دوم، خطر کمونیزم را محور تبلیغات خود قرار میداد، اما پس از فروپاشی شوروی، غرب باید جایگزینی برای تهدید کمونیزم تعریف میکرد. بخشی از تلاش برای ارائه تصویر نادرست از اسلام ناشی از همین نیاز غرب است.
چرا «اسلام» انتخاب شده است؟
دکتر رحیمی: بخش اعظم منطقهای که غرب به آن نگاه ویژهای دارد، در اختیار مسلمانان است. خلیج فارس که مهمترین نقطه این جغرافیای سیاسی محسوب میشود نیز در همین منطقه است. دلیل دوم، گسترش اسلام در خود غرب است. در چند دهه گذشته شاهد بروز سرگشتگی فکری در غرب هستیم و در عین حال، میبینیم که مکاتبی چون لیبرالیسم، فاشیسم و کمونیزم نتوانستند نیازهای روحی و معنوی آنان را تأمین کنند. به همین دلیل گسترش اسلام در غرب بشدت بالاست. به همین دلیل، غرب در منافع درازمدت خود، این امر را به عنوان یک خطر تعریف کرده که در نظریه هانتینگتون نیز مطرح شده است. در نگاه آنان، اسلام هراسی و تصور نادرست ارائه شده از اسلام میتواند روند اسلامگرایی در غرب را کند یا مهار کند.
در این سالها، حداقل در حوزههای تبلیغاتی توانستهاند شیعیان و اهل سنت را به سوی موضعگیری علنی مقابل هم سوق بدهند. منافع غرب از تشدید این شکافها چیست؟
دکتر رحیمی: همه شکاف شیعه و سنی که در چند دهه گذشته در خاورمیانه تشدید شده است از غرب ناشی نمیشود، بلکه بخشی از آن به فقدان دموکراسی در خود خاورمیانه بازمیگردد. بسیاری از کشورهایی که «بهار عربی» را تجربه کردند، نتوانستند حکومتهای مبتنی بر دموکراسی و همراه با احترام به حقوق اقوام و مذاهب ایجاد کنند. ریشه بسیاری از شکافهای شیعه و سنی که در خاورمیانه تشدید شده نیز همین است یعنی مسأله، داخلی است و ناشی از فقدان دموکراسی است. غرب هم به دلیل منافع امنیتی که در منطقه دارد - مانند حضور نظامی و تسلط بر منابع انرژی – به تشدید این چالشها دامن میزند. عامل دیگر، وابستگی برخی گروهها در داخل کشورهای خاورمیانه، به شرق یا غرب است. ممکن است در کشوری، بخشی از یک گروه مذهبی تحت حمایت غرب باشد و بخش دیگر تحت حمایت شرق. این حمایتها نیز یکی از عوامل ایجاد یا تشدید شکافهاست. من قبول ندارم که تشدید اختلافها، به عنوان یک استراتژی برای غرب دارای اهمیت است، زیرا غرب به دنبال سلطه در منطقه است و این سلطه از طریق ایجاد حکومتهای دست نشانده و نزدیک به غرب میسر است. از آن سو، اگر در کشوری که با غرب مشکل دارد و حاضر نیست سلطه غرب را بپذیرد، همین مشکلات وجود داشته باشد، ممکن است غرب وارد روند تشدید این مشکلات شود. به عبارت دقیق، غرب به این حوادث نگاه تاکتیکی دارد نه استراتژیک.
خوجملی: با پیروزی انقلاب اسلامی، دو اتفاق روی داد؛ یک اتفاق در دنیای اسلام و دیگری در غرب. ما در غرب شاهد گسترش اسلامگرایی هستیم. به عنوان مثال، هنگام پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد مسلمانان انگلستان، کمتر از یک میلیون نفر بود، اما اکنون به دو میلیون و 500 هزار نفر رسیده است. آنان چاره را در این دیدند که به «اسلامهراسی» پرداخته و بعد هم با اهانت به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) «اسلامستیزی» را آغاز کردند. در حوزه جهان اسلام نیز سنی هراسی را میان اهل تشیع و در میان اهل سنت؛ به شیعه هراسی دامن زدند. نتیجه اینکه امروز میبینیم گروههای افراطی در جهان اسلام پدیدار شدند و به مصیبتهای بسیاری دامن زدند.
تأثیر پدیده داعش را در نوع نگاه غربیها به اسلام چگونه میبینید؟
خوجم لی: داعش طرحی نیست که غرب یک شبه آن را به وجود آورده باشد، یک پروسه و روند است، آن هم در داخل جهان اسلام. عدهای در دنیای اسلام، سالها در ورطه افراطگرایی افتاده و هرچه را خود میاندیشیدند حق دانستند. از آن طرف، غرب موافق بروز چنین پدیدهای بود تا منافع آنان در کشورهای مسلمان در امان باشد. استفاده اصلی غرب از داعش، دامن زدن به اسلام هراسی است تا رشد مثبت و تصاعدی اسلامگرایی را در کشورهای خود، کند یا متوقف کند. غرب امروز به برخی نتایج خود دست یافته است، چنانکه بررسیهای جدید نشان میدهد اسلامگرایی در غرب روند منفی پیدا کرده است.
دکتر فلاحی: تقلیل شکاف شیعه و سنی به تلاشهای غرب، غیرواقعی است. گرچه عنوان شکاف را نمیپسندم، اما معتقدم میان شیعه و سنی، اختلاف، از ابتدا بوده است. اما چه شد که اختلاف، به وضعیت فعلی رسید؟ برخی از این وضعیت به خود کشورهای اسلامی بازمیگردد. اکنون چند سال است که کنفرانس وحدت اسلامی برگزار میشود، نتیجه این کنفرانسها چه بود و آیا توانسته چالشها و شکافها را پر کند؟ از طرف دیگر، نگاه افراد این دو مذهب حذفی نیست و نمیگویند که دیگری نباشد، پس در فرهنگ اختلاف یا دگرپذیری دچار یک مشکل هستیم. در این شرایط، محتوای برخی از فتاوای دینی یا فعالیتهای برخی مبلغان، باعث شده که حاملان افراطگرایی بتوانند بهرهبرداری کنند. طبیعی است که وضعیت کشورهای اسلامی، باعث بهرهبرداری کشورهای دیگر میشود. به جای اینکه روی چالشهای نظری یا شیوههای تقریب اهل سنت و تشیع تمرکز کنیم، چالشها را پیدا کرده و بعد راهکار بدهیم، باید ببینیم که نقش غرب در این میان چیست؟ آفتی که جهان اسلام را به صورت کلی فراگرفته و گویی ما نیز از آن مستثنی نیستیم، این است که با فرافکنی، مشکلات خود را به عوامل خارجی نسبت میدهیم. این باعث میشود سهم خود را نادیده بگیریم.
دکتر طاهر نظامی: در تحلیل گسترش داعش، نمیتوان مشکلات داخلی کشورهای منطقه را نادیده گرفت. در داخل کشور ما هم، شرایط چنان است که گاهی احساس میکنم، دارم خواب میبینم که چنین جلساتی تشکیل شده است. بسیار خوشحالیم که از دو سال پیش، زمینه طرح چنین بحثهایی فراهم شد. این وعده آقای روحانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری بود و ایشان به صراحت عنوان کردند که همه اقوام و مذاهب باید فعال شوند و در تحقق همین وعده نیز یکی از دولتمردان خوشنام یعنی جناب آقای یونسی را به عنوان دستیار ویژه انتخاب کردند. شکلگیری این بحثها و حل کردن مشکلات ضروری است، زیرا کشور ما در بسیاری از زمینههای داخلی مستعد شکاف و تفرقه است.
باقریان: زمینههای تشدید شکاف میان اهل سنت و شیعه و اسلام هراسی را میتوان هم در درون دنیای اسلام و هم بیرون دنیای اسلام جست. در 100 سال اخیر، در دنیای اسلام تحولاتی شکل گرفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تشدید شد و آن، شکلگیری هویت جدید مسلمانان بود. دنیای اسلام دریافت که میتواند هویت خود را بازیابی کرده و به آموزههای اصیل خود که تحولطلبی و دموکراسیخواهی نیز در آن وجود دارد، برگردد. اما تحقیری که مدتها از سوی غربیها به دنیای اسلام تحمیل شده بود، باعث شد برخی گروهها واکنشهای تندی نشان بدهند که این واکنشها، خود، زمینه اسلام هراسی را ایجاد کرد. موضوع دیگر، تضاد منافع است که هم درون دنیای اسلام و هم بین دنیای اسلام و دنیای خارج از آن، قابل تعریف است. علاوه بر منفعتطلبی غربیها و نگاه خاص آنان نسبت به منطقه خاورمیانه، باید در نظر داشت که هویتخواهی دنیای اسلام باعث شکلگیری یک بیداری در مسلمانان شد و آنان دریافتند که میتوانند حافظ منافع خود باشند چون این امر در تضاد با منافع غرب بود، غربیها سوار بر امواجی شدند که در دنیای اسلام بسترهای آن وجود داشت.
خوجم لی: اصل آموزهها هیچ مشکلی ندارد. آموزهها هیچ گاه اجازه نمیدهند پیروان نسبت به یکدیگر توهین روا بدارند بلکه این، نوع برداشت از آموزههاست که انحراف ایجاد میکند. نوع استنباط و اجتهاد است که این مشکلات را ایجاد کرده است.
دکتر رحیمی: اگر پدیده داعش را فقط به توطئه غرب منتسب کنیم، بسیاری از واقعیتها مکتوم میماند. حادثهای که تحت عنوان پیدایش داعش در منطقه خاورمیانه رخ داد، به وضعیت سوریه به طور خاص برمیگردد و به طور گستردهتر به وضع سوریه و عراق. حکومت سوریه مانند بسیاری از کشورهای عربی در جریان بهار عربی دچار مشکل شد، اما چون از یک طرف، غرب نتوانست تقسیم و تضاد منافع خود را با روسیه در این کشور مدیریت کند و نتوانست به صورت مستقیم، مانند لیبی در سوریه نیز مداخله مستقیم کند و از طرف دیگر بروز حوادثی در منطقه که برخی از کشورها را وادار به حمایت لجستیکی و اطلاعاتی از گروه داعش کرد، به شکلگیری و گسترش این گروه در منطقه دامن زد. پیشتر باید به شکلگیری دو حادثه در منطقه توجه کرد. حادثه اول روی کار آمدن نیروهای اخوانالمسلمین بود. وقتی حکومتهای دیکتاتوری لیبی، مصر و تونس سقوط کردند، اخوانیها و نیروهای نزدیک به آنان، قدرت را در دست گرفتند. با رشد اخوانالمسلمین، سعودیها و تفکرات سلفی احساس میکردند در حال از دست دادن نفوذ سنتی و تاریخی خود هستند که منجر به واکنش آنان شد. سعودیها و جریانات تکفیری برای مقابله با اخوانیها، در مصر با نیروهای لائیک و طرفدار غرب پیوند برقرار و حکومت اخوان را سرنگون کردند. عامل دیگری را هم باید در نظر گرفت و آن نفوذ ایران در منطقه است. ایران با نفوذ سیاسی، امنیتی و فرهنگی خود در سوریه، لبنان و عراق، زنگ خطر را برای جهان عرب به صدا در آورد و سعودیها و اخوانیها نسبت به این امر واکنش نشان دادند. اتفاقاً نقطه اتصال و پیوند میان ترکیه و قطر اخوانی، با سعودیها و تفکر نزدیک به داعش در کنترل نفوذ ایران است. به عبارت دیگر، بحران داعش پاسخی است به شرایط سوریه و عراق. عراق بعد از فروپاشی حکومت صدام که مورد تأیید اهل سنت نبود - هیچ اهل سنتی در هیچ کجای جهان نیست که بگوید صدام نمادی از تفکر اهل سنت بوده است. داعش ریشه داخلی و ریشه در تحولات خاورمیانه دارد، هرچند غرب هم در درازمدت نگاهی نسبت به این تحولات دارد، اما پدیدهای که تحت عنوان داعش اکنون در منطقه وجود دارد، به سوریه و سرکوب علیه مردم این کشور به صورت مستقیم برمیگردد.
باقریان: ریشه داعش تنها به بحران سوریه برنمیگردد، بلکه به تحولات پس از افغانستان بویژه بعد از حمله غرب به این کشور و عراق بازمیگردد. نفرات اصلی داعش کسانی هستند که بعد از سرنگونی صدام و شکلگیری جنگهای داخلی در این کشور، گروههایی را ایجاد کرده و در ابتدا علیه منافع امریکا دست به تحرکات زدند. اما ظهور و بروز داعش در سوریه بعداز بهارعربی یا بیداری اسلامی به بهانه مهار محور مقاومت و نابودی آن بود. تضاد منافع و تلاش عربستان و قطر بهعنوان بازیگران منطقهای که کوشیدند با حمایت از گروههای تکفیری داعش را به سمت سوریه گسیل کنند.
دکتر رحیمی به جنگ مذهبی و احتمال شکلگیری آن اشاره کردید. بفرمایید منظور از این جنگ مذهبی چیست؟
دکتر رحیمی: رادیکالیسم سلفی در منطقه خاورمیانه که بعد از بحران افغانستان رشد کرد، جنگ مذهبی را به عنوان یک استراتژی در منطقه دنبال میکنند. بخش اعظمی از این هدف هم انزوا و بایکوت کردن ایران است. چون میدانند ایران در یک جنگ مذهبی در انزوا قرار میگیرد. اما سخن من این بود که ما نباید وارد این بازی جنگ مذهبی که برای منطقه طراحی شده است، بشویم. زیرا ما ایرانیها دارای حوزه تمدنی، فرهنگی و تاریخی هستیم که اگر این حوزه را احیا کنیم، بخشهایی از آسیای میانه، بخشهایی از شبه قاره هند و افغانستان و پاکستان و بخشهایی از عراق و آذربایجان و ترکیه را شامل میشود. اما اگر وارد فضای جنگ مذهبی شویم، نه تنها ممکن است در خاورمیانه تنها شویم، بلکه ممکن است در درون کشور هم دچار مشکل شویم.
دکتر فلاحی: افراطگرایی دینی فراتر از افغانستان است و ریشههای تاریخی دارد. ابتدا باید دید آیا خشونت اساساً یک بحث اجتماعی است یا یک امر دینی؟ و آیا امر دینی میتواند دستاویز امر خشونتگرا باشد؟ دیگر اینکه خشونت خاص اسلام است یا غیرمسلمان هم میتواند از متن دینی برای تقدیس امر خشونت استفاده کند؟ خشونت را باید یک امر اجتماعی تلقی کرد که میتواند از متن مقدس هم برای آموزههای خود استفاده کند. منظور از آموزهها قرآن و سنت نیست، بلکه منظور چیزی است که در کلام برخی فقها آمده است. باوجود این، باید در نظر داشت گروهی به نام اخوان از آموزههای فقهی بهره میگیرد، اما خشونتگرا نشد. به این ترتیب، میتوان گفت از نظر روششناسی، کسانی هستند که خشونت و افراطگرایی را برای نیل به هدف خود تعریف میکنند. اگر از منظر تاریخی نگاه کنیم، این امر از حدود سالهای 30 تا 35 هجری قمری در دنیای اسلام روی داد. به باور من، خوارج ابتدا در همین دوره رشد کرد. عراق هم، آیا قبل از داعش در میان اهل تشیع نمونههای تندرو نداریم؟ باید بپذیریم که در عراق مشکل وجود داشته و دارد و این مشکل باعث شد گروهی با همین ابزار جلو بیایند. همچنان که باید توجه داشت هیچ انسان اهل سنتی از طیف میانه نیست که اقدامات داعش را تأیید کند، یا هر انسان آزادیخواه و آزاد اندیشی، و به همین دلیل است که داعش یک پدیده محدود محسوب میشود. محدودیت از این نظر که غرب داعش را در رسانههای خود بسیار بزرگ کرده است، انگار که مشکلی جهانی است، در حالی که این قدر جهانی نیست که همه دنیای اسلام را به این پدیده محدود یا مشغول کند.
کسانی که تفکر افراطی دارند در اقلیت هستند، اما اکثریت خاموشند. چرا اکثریت، گامهای عملی برای همگرایی برنمیدارد یا اگر کنفرانسهایی در کشورهای اسلامی برگزار میشود، این نشستها به گامهای عملی منتهی نمیشود؟
خوجم لی: پاسخ را باید در نوع نگاه حکومتها جستوجو کرد. یعنی اگر دنبال شکلگیری یک گفتوگو هستیم، نخست باید اجماع عملی میان حکومتهای منطقه ایجاد شود تا میل به این امر در میان ملتها و اندیشمندان نیز ایجاد شود. درست است که ایران اسلامی دنبال این امر است، اما بسیاری از کشورها به دلیل وابستگیهایی که به غرب دارند، نمیتوانند در این امر وارد شده و به ارتباط و گفتوگوها رونق بدهند. آنانی که معتدل هستند ارتباطاتی دارند، اما قدرت اجرایی ندارند و این قدرت اجرایی جاهای دیگری است.
دکتر فلاحی: گروه داعش، وضعیت متفاوتی نسبت به سایر گروههای تندرو دارد و آن استفاده از رسانه و انتشار فیلم جنایات است. میبینیم که برد تبلیغاتی داعش برخلاف گروه بوکوحرام بسیار بیشتر است. اما اینکه چرا از طرف علمای اسلام کار جدی صورت نمیگیرد، بستگی به این دارد که کار جدی را چه تعریف کنیم؟ در سطح روشنفکران تعداد مطالبی که در نقد خشونت و افراطگرایی، در دوران فعالیت داعش منتشر شده، رشد بسیار چشمگیری دارد. از آن طرف این امر باعث شد خط فکرها نیز مشخصتر شود. مثلاً اتحادیه علمای جهان اسلام، تاکنون چندین بیانیه در محکومیت اقدامات داعش منتشر کرده است. اما در زمینه کشورهای مسلمان، دولتها در منافع درگیریهایی دارند و به همین دلیل در سطح دولتها اقدامات اینچنینی انجام نشده است، گرچه همایشهایی برگزار میشود. از طرف دیگر، برخی فعالیتهای ضدداعش در داخل کشور ما نیز پوشش مناسبی داده نمیشود. نمونهاش، کسی مانند سلمان عوده در عربستان است که به خاطر دیدگاههای میانه خود نزدیک به دو سال ممنوعالخروج بود یا تلاشهایی که قرضاوی انجام داد و در رسانههای ما بازتاب نداشت. اما اینکه چرا این تحرکات به صورت جنبش درآمده باشد، دلیلش این است که از گذشته، دیدگاه غالب در دنیای اسلام همین وضعیت میانه بوده است، اما همین دیدگاه میانه تلاش درخوری نداشته است و بیشترین تلاش آنان متوجه اروپا بوده است.
باقریان: القاعده، اگر زمینه نداشته باشند یا اگر پشتیبانی نشوند دوام نمییابد. من بستر و زمینه فعالیت این گروهها را در جامعه آنان میبینم و پشتیبانان آنان را هم در سطح حکام و دولتها. این امر در فعالیت جریانات مثبت نیز مصداق دارد یعنی جریانات مثبتی مانند جریانات تقریبی که میتوانند سکاندار امور باشند، دارای بسترهای لازم در جوامع اسلامی هستند، اما هم عملکردها ضعیف است و هم فاقد پشتیبانی دولتها هستند. مثلاً اتحادیه علمای جهان اسلام، تنها به یک اطلاعیه و بیانیه اکتفا میکند و دولتها هم حمایت نمیکنند. جمهوری اسلامی خودش را سکاندار تقریب مذاهب میداند و حمایتهایی میکند، اما در کشورهایی مانند قطر یا عربستان و سایر کشورهای اسلامی یا تقریب را قبول ندارند یا اصلاً از آن حمایت نمیکنند. ضمن اینکه علمای تقریبی وحدتگرای دنیای اسلام نیز باید میدانداری کنند و اگر میدانداری نکنند، آدمهای ضعیف النفسی وارد میدان میشوند که پشتیبانان هدفمندی هم دارند. جریانات تکفیری و افراطی از این وضعیت برخوردارند. برخی دولتها به خاطر منافع خود از افراطگراها به عنوان ابزار استفاده میکنند و آنها را مورد حمایت قرار میدهند. از سوی دیگر، به خاطر حساسیتهای مردم و جوامع و حمایتهای رسانهای، فعالیتهای تندروها بازتاب وسیعی دارد. به طور کلی، ضعف را در جبهه همسو و همگرا و تقریبی و در حمایت نکردن دولتها میدانم.
به حوزه داخلی بپردازیم، دستیاری ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، با وجود فشارهایی که اعمال میشود، توانسته کارهای مثبتی نیز انجام دهد، هرچند تا نقطه مطلوب فاصله وجود دارد. نظر شما درباره مسیری که طی شده چیست؟
دکتر نظامی: فعالیت دستیاری ویژه را بسیار مطلوب ارزیابی میکنم. براساس حرفه خود با همه اهل تسنن از فلات قاره تا سرخس و غیره ارتباط دارم. به جرأت میتوان گفت فعالیتهای دستیاری انعکاس خوبی در جامعه داشته است. باوجود این انتظار داریم که این رویه به لایههای پایین جامعه هم سرایت کند، زیرا هنوز متخصصان رشتههای مختلف که از اهل سنت باشند، در پیکره اجرایی کشور حضور ندارند. به همین دلیل است که باوجود فعالیتهای خوب دستیاری ویژه، هنوز چشمها نگران و گوشها در انتظار شنیدن خبرهای خوش، نه تنها درباره اهل سنت که اقوام یا ادیان دیگر است.
دکتر رحیمی: دستیاری ویژه رئیس جمهوری، عمر کوتاه اما پربرکتی داشته است. نباید توقع داشت که هزار و 400 سال تفاوت و تنش، با فعالیت یک نهاد نوپا، آن هم در یک و نیم سال حل شود. ما در ایران، نیازمند تدوین دکترین و استراتژی کلان قومیت و مذاهب هستیم. آنچه ما نیاز داریم، یک سیاست اجرایی، یک دکترین اقوام و مذاهب و استراتژی دراز مدت است. اگر دستیاری ویژه رئیس جمهوری بتواند این نگاه مبتنی بر تهدید را، به نگاه مبتنی بر فرصت، نگاه فرهنگی و نگاه مبتنی بر واقعیتهای جامعه ایران تبدیل کند، میتواند بخش زیادی از مشکل مبتنی بر قومیت و مذهب را حل کند. در گام نخست باید نگاه به تنوع مذهبی و قومی را اصلاح کنیم. تصاویری که در تخت جمشید هست، هر قومی را با لباس و هویت خود نشان میدهد و این یعنی، ایران زمانی قدرتمند است که این تنوع قومی و مذهبی را به رسمیت بشناسد و آن را تهدید نبیند. در گام دوم، اجازه مشارکت در قدرت را به آنان بدهیم.
دکتر فلاحی: برای نخستین بار بعد از انقلاب اسلامی، ساختار سیاسی کشور به این نتیجه رسید که مطالبهای وجود دارد و برای آن نهادی به نام دستیاری ویژه را تأسیس کرد. اما مهم است که برونداد این نهاد چه باشد. در مدتی که این نهاد فعال بود، تبیین کردن این مسأله به عنوان مسألهای ملی و دغدغه دولتی از سوی رئیس جمهوری، امر بسیار مبارکی بوده است. البته دو نکته را باید از هم جدا کرد: یکی قابل درک بودن و دیگری قابل پذیرش بودن مسائل. قابل درک است که رئیس جمهوری مشکل دارد، اما قابل پذیرش بودن نکته دیگری است.
در زمینه اهل سنت، اینکه در داخل دولت مطالبات دنبال میشود، گام مهمی است و میتوان آن را یک موفقیت به حساب آورد. تعریف من از اهل سنت و حقوق اهل سنت، خاص است. به نظر من اهل سنت با سه مصداق یا شاخص حقوقی
رو به رو است؛ یکی شاخص حقوق سیاسی به عنوان شهروند عام ایرانی، وزیر شدن، استاندار شدن و مدیر شدن، دیگری شاخص اقتصادی تحت عنوان حقوق اقتصادی مبنی بر اینکه اگر در شهری مانند سنندج، 100 کارخانه ایجاد شد، به این معنی نیست که حقوق اهل سنت رعایت شده یا نشده است. اما حقوق مذهبی اهل سنت آن دسته از حقوقی است که من به عنوان آن حق دارم اهل سنت باقی بمانم. آیا دستیاری ویژه رئیس جمهوری در تحقق این حق سوم، موفق بوده است؟ برای احقاق حقوق اول و دوم، گامهایی برداشته شده و آقای یونسی تلاش زیادی کرده است که اهل سنت در ساختار اجرایی حضور داشته باشد، چنانکه یکی از معاونان آقای زنگنه اهل سنت است و تلاشهایی برای بقیه وزارتخانهها صورت گرفت. باید توجه داشت که ساختار قدرت در کشور ما قدری سخت است و نفس طولانی میخواهد. هرچند به نظر من ساختار مشکل ندارد، اما در مرحله اجرا با چالشهای عملی مواجه هستیم.
خوجم لی: نگاه من نسبت به دستیاری ویژه مثبت است، بویژه آقای یونسی که به موضوع اشراف دارند و آداب و رسوم و مطالبات اهل سنت را میشناسند و دیدار با اهل سنت در مناطق مختلف و طرح دیدگاههای اهل سنت به ایشان، اثر زیادی برای تداوم و استحکام پایههای نظام دارد. اما انتظار داریم دستیاری ویژه حوزه توانایی خود را تعریف کند و اگر تصور این باشد که دستیاری همه کاری میتواند بکند، آثار خوبی نخواهد داشت. ارتباط نزدیک با اقوام و اهل سنت میتواند در استحکام وحدت و شبههزدایی موفق باشد زیرا وحدتخواهی از آرمانهای نظام است که توسط رهبر معظم انقلاب دنبال میشود، چنانکه حضرت امام(ره) هم نسبت به اهل سنت و اقوام مختلف نظر ویژه داشته و آنها را از نظام میدانستند و دستیاری ویژه هم دارد در راستای مهندسی امام حرکت میکند، اما میتواند این را تقویت کند و در راستای شبههزداییهای اهل سنت از اهل تشیع و متقابلاً فعالیت کند. به عبارتی باید ارتباطات اهل تشیع را تقویت کند تا گفتمانی بین آنها وجود داشته باشد تا به اعتدالگرایی کامل مطرح شده از سوی دکتر روحانی برسانیم.
مسأله دیگر، تقویت مراکز فرهنگی اهل سنت، حوزههای علمیه و مساجد و مصلاهاست، ضمن احترام به استقلال آنها.
باقریان: تا قبل از این، پیگیری مسائل اقوام و اهل سنت، از وظایف مشاوران اهل سنت رئیس جمهوری بوده است. اما در دولت یازدهم، نهادی تحت عنوان دستیاری ویژه رئیس جمهوری تأسیس شد. شاید این نهاد به لحاظ اجرایی توانایی پاسخگویی به همه مطالبات را نداشته باشد که به تعریف ساختار این نهاد برمیگردد، اما اگر ساختار قویتر هم تعریف میشد، تا این دغدغهها به همه بخشهای دستگاههای اجرایی تسری نیابد، مشکلات حل نمیشد. اگر سازمانها و نهادهای ما به وظایف خود دقیقتر عمل میکردند، شاید نیازی به این ساختار و سازمان جدید هم نبود. از این رو، ایجاد دستیاری ویژه پاسخ به مسائلی است که حل نشده است. شکلگیری این ساختار، براساس دیدگاه آقای رئیس جمهوری پایهگذاری شده، این امر نشان میدهد نگاه رئیس جمهوری به مسأله اقوام و مذاهب، ملی و استراتژیک است. در درون این نهاد، نگاه جناب آقای یونسی به مسأله اهل سنت، وحدت و اقوام، نگاهی استراتژیک است و نه تاکتیکی. به این معنا که اقوام و اهل سنت برای دولت یا نظام، ابزار نیستند که فصل انتخابات به آنان توجه شود یا از دشمن نگرانی داشته باشیم و به همین دلیل دنبال وحدت باشیم. پذیرش تنوع قومی در جمهوری اسلامی و توسط رهبران جمهوری اسلامی، براساس آموزههای اسلامی، یک نگاه کاملاً استراتژیکی است و نه تاکتیکی. اما اینجا دو حوزه داریم؛ یک حوزه نظر و دیگری حوزه عمل. به لحاظ نظری و سیاستگذاری، نقیصهای مشاهده نمیشود و اگر در حوزه عمل درست پیش برویم، این سیاستها در بسیاری از اوقات میتواند راهگشای ما باشد. سیاستهای راهبردی برای مسائل قومی کشور و اهل سنت تعریف شده است و به لحاظ سیاستگذاری و قانونی خلأ چندانی نداریم. این سیاستهای راهبردی، در قوانین ما، معطوف به چند نکته اساسی است: یکی اینکه بر مدار وحدت ملی دور میزند و نگاهش به اقوام، فرصت محور است و نه تهدید محور، بر شایستهسالاری در اعطای پستهای دولتی تأکید میکند و نه خصلتهای مذهبی و نژادی و تأکیدش بر مؤلفههای مشترک وحدت ملی است، مانند اسلامیت و ایرانیت و به رسمیت شناختن همه قومیتها و مذاهبی که داخل کشور هستند.
من نکته آقای رحیمی مبنی بر اینکه به دلیل حضور اهل سنت در مرزها، در صورت بروز مشکل با چالشی مواجه میشویم را اصلاح میکنم. اتفاقاً معتقدم اهل سنت در صورت بروز مشکلات، در دایره جمهوری اسلامی و کنار جمهوری اسلامی قرار میگیرند، گذشته این را نشان داده و آینده هم آن را نشان خواهد داد. زیرا اکثریت جامعه اهل سنت و اقوام ما، به ایرانی بودن و همسو بودن با نظام سیاسی خود افتخار میکنند. اما اگر بتوانیم با همکاری و همدلی دوستان اهل سنت، این نوع نگاهها را گسترش دهیم و در درون دستگاههای اجرایی نیز نگاه فرصتمحور نسبت به اهل سنت را تقویت کنیم، بسیار موفقتر خواهیم بود.
ما نتوانستیم جریان مقابل را درست بشناسیم و جریان مقابل هم نتوانسته ما را بدرستی بشناسد.
دکتر رحیمی: اینکه گفتم اگر چالش مذهبی در خاورمیانه رو به گسترش برود، ما آسیبهایی خواهیم داشت، به این مفهوم نیست که قومیتها یا اهل سنت ما که در اطراف مرز مستقر هستند، بخواهند با گروههای مخالف نظام یا کشور، همگنی داشته باشند. منظور من این است که وقتی همگنیهایی در مرزهای خود دارید و پشت مرزهای شما، یک جنگ مذهبی در جریان باشد، ضریب امنیتی شما در داخل کاهش مییابد. این برداشت ناشی از نگاه رئالیستی به مسائل است و بخشی از دغدغههای دولتمردان ما در این زمینه ناشی از همین نگاه است. اما اگر به تاریخ نگاه کنیم، اهل سنت مانند همه اقوام و مذاهب صادقترین مدافعان این مرز و بوم بودند. آمار شهدای اهل سنت در جنگ تحمیلی بهترین گواه این مدعاست.
گرچه جریان تخریب نسبت به جریان تقریب در اقلیت است، اما چه باید کرد که تقریب، تقویت شود و برای این امر به چه برنامهها و تلاشهای فرهنگیای نیاز هست، با علم به مشکلاتی که در ساختار اجرایی کشور وجود دارد؟
خوجم لی: من در بعد مذهبی عرض میکنم. به نظر من مشکل در ناآگاهی از دیدگاههای یکدیگر است، بیشتر این ذهنیتها و دشمنیها به خاطر شناخت نداشتن از دیدگاه طرفین اتفاق میافتد و بهترین راه، فتح باب گفتوگو بین فریقین است. گفتوگو نیز باید با هدف آگاهییابی و روشن شدن مسائل باشد، اما متأسفانه طرفین اغلب به غلبه کردن بر دیگری فکر میکنند. اگر ثمره گفتوگو آگاهی از دیدگاه مقابل باشد، این باعث تعدیل ذهنیتها شده و شناخت حاصل میشود. ما در مراسم هفته وحدت فقط تعارف میکنیم، اما یکی از مسائلی که باید در این مراسم پیگیری کنند، این است که نسبت به یکدیگر ذهنیتزدایی کنیم.
دکتر رحیمی: وقتی صحبت از بعد فرهنگی است، باید دانست که راهکار فرهنگی نیاز به زمان دارد و شاید این کار، حاصل خود را سالها بعد نشان دهد، زیرا میزان آسیبهایی که ایجاد شده، ریشه تاریخی دارد و مربوط به یک قرن و دو قرن هم نیست. برادران اخوانی، در اساسنامه خود تأکید دارند که باید آنچه در آن مشترکیم را تقویت کنیم و در اختلافات خود به دیده اغماض بنگریم. این حرف درستی است. شیعه با اهل سنت و اهل سنت با شیعه فرق دارد و اگر ما بگوییم که فرق ندارد، نخستین اشتباه است و ادعای درستی نیست. اما اینکه این تفاوت، لاجرم به منازعه و چالش منتهی میشود، این حرف هم نادرست است. در بسیاری از فرق، ادیان و مذاهب اختلافات بسیاری وجود دارد، اما توانستهاند آن را مدیریت کنند. زیرا مسائل فرهنگی و اختلافات را از مسائل سیاسی و عملی جدا کردند و به ویژگیهای دینی، فرهنگی و تواناییهای یک فرد به دیده احترام نگریستند و آن را به حوزه حریم شخصی و خصوصی افراد واگذار کردند. گام اول در این زمینه، رفع این مشکل اساسی است، یعنی مسائل مذهبی و دیدگاههای مذهبی را در حوزه مسائل خصوصی افراد بپذیریم، نه در حوزه عمومی. اکنون اهل سنت در ایران بر سر برخی مسائل ذاتی و طبیعی مشکل دارد. نکته دوم اینکه ما مانند هفته وحدت، در ایران به هفته اقوام و مذاهب ایرانی نیاز داریم تا ویژگیهای فرهنگی، قومی و دینی ایران را معرفی و احیا کنیم. اهل سنت یا اقلیتهای دینی دیگر، خودشان میتوانند خودشان را معرفی کنند و دیدگاههای فرهنگی خود را بیان کنند و برای این امر، ما به رسانه غیردولتی مستقل نیاز داریم. در شرایط فعلی، شناخت درستی از هم نداریم. بسیاری از دوستان شیعه ما با تعجب از ما میپرسند مگر شما به حرم امام رضا(ع) هم میروید؟ مگر فرزندان شما اسم حسن و حسین دارند؟ وقتی تصور نادرست از اهل سنت تا این حد، حتی در نسل تحصیلکرده ما ریشه دوانده است، نباید فکر کنید که نگاه آنان نسبت به اهل سنت به سادگی اصلاح شود. برای اصلاح این نگرشهای نادرست نسبت به اهل سنت، باید حقوق سیاسی، عبادی و فرهنگی اهل سنت در قالب حقوق مبتنی بر دموکراسی پویا به آنان داده شود.
مریم رضازاده
«شمعدونی» سریالی است که این شبها از شبکه سه سیماپخش می شود و مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرده است. این سریال داستان خانوادهای ایرانی را نشان میدهد که با اتفاقهای متعددی روبهرو هستند و همین اتفاقها و حوادث باعث بهوجود آمدن موقعیتهای طنز و فانتزی قصه شده است. در این سریال بازیگرانی چون حسن معجونی، محسن قاضی مرادی، آتنه فقیه نصیری، نگار عابدی و... حضور دارند که هرکدام بازیهای قابل قبولی ارائه دادهاند. توجه مخاطبان به این سریال باعث شد تا میزگردی با عوامل این مجموعه داشته باشیم.سروش صحت نویسنده و کارگردان، رویا میرعلمی بازیگر نقش «زیبا» و محمد نادری بازیگر نقش «هوشنگ»، مهمان ما شدند تا از کم و کیف کار برایمان بگویند و به اظهارنظرهاو انتقادها پاسخ دهند. مشروح این میزگرد را در ادامه میخوانید:
آقای صحت! بین زمان تولید و پخش <شمعدونی> حدود دو سال فاصله افتاد. این موضوع از تازگی سریال کم نکرد؟
صحت: فکر و ایده سریال مربوط به زمانی است که شما اشاره کردید اما نوشتن فیلمنامه همزمان با تولید بود. تولید را اسفند 92 شروع کردیم و آن موقع یازده قسمت متن داشتیم و تا روزهای پایانی تصویربرداری که زمستان 93 بود، نگارش نیز پایاپای ادامه داشت.
چرا نام شمعدونی را برای این سریال انتخاب کردید؟
صحت: در قسمتهای پایانی مشخص میشود که چرا این نام را انتخاب کردیم.
در سریال شوخی اجتماعی و سیاسی هم گنجانده شده است. آیا از سوی تلویزیون سانسوری صورت گرفت؟
صحت: در چند مرحله که هیچکدام هم به تلویزیون ربطی ندارد این شوخیها کم شد. یکبار وقتی فکر میکردیم و فکرمان را روی کاغذ پیاده میکردیم تعدیل میشد، یکبار هم زمان ضبط حتی برخی سکانسها را قبل از ارسال برای پخش تغییر میدادیم.
چرا خودسانسوری؟
صحت: در کارهای بعدی شاید این خودسانسوری بیشتر هم بشود نه بهخاطر اینکه با چهرههای حقیقی شوخی کردیم که اتفاقاً باید بگویم آنها با ما برخورد خوبی هم داشتند بلکه بهخاطر شرایط. در فضایی که اگر با هر چیزی شوخی شود، به نظر میآید شوخی باعث ناراحتی یا حتی توهین خواهد شدو ما نمیخواستیم چنین اتفاقی بیفتد.
آیا شوخیهایتان با مسئولین واکنشی از سوی آنها در پی داشت؟
صحت: با آدمهایی شوخی کردیم که دوستشان داریم. همه ما بشدت به آقای ظریف علاقهمندیم. کارهایی که آقای قالیباف برای تهران کرده است بر کسی پوشیده نیست. با این نگاه چنین شوخیهایی را انجام دادیم که بگوییم با همه صنوف و حرفههای مختلف میشود شوخی کرد. ضمناً تا بهحال بازخورد بدی از طرف افراد حقیقی که با آنها شوخی کردیم، نداشتیم.
اغلب بازیگران سریال شمعدونی، تقریباً تئاتری بودند. دلیل این انتخاب چه بود؟
صحت: شاید عرصههای سینما، تئاتر و تلویزیون با هم متفاوت باشند اما همه یک پیشوند مشابه بهنام بازیگر دارند.علاقه بسیاری دارم با بازیگرهایی کار کنم که توانمندی زیادی دارند ولی کمتر دیده شدهاند به نظرم مثل یک دوست جدید، یک هوای تازه یا یک پنجره نو میمانند. این کار کمی ریسک دارد و کمی زمان میبرد تا ارتباط بین چنین بازیگری و مخاطب ایجاد شود اما از یک جایی به بعد مخاطب احساس میکند یک دوست جدید پیدا کرده است که نگاهش تکراری نیست. امیدوارم در کارهای بعدی هم بتوانم از بازیگرانی با چنین ویژگیهایی استفاده کنم و چنین روندی را ادامه دهم. سعی کردیم بر اساس نقش بازیگرها را انتخاب کنیم. کافی بود بازیگر نقش را پیدا کند، بعد عملاً من بیکار بودم چون همه چیز سرجای خودش بود.
نادری: من تفاوتی در عرصههای بازیگری نمیبینم. به نظرم بازیگر، بازیگر است. حالا یا روی صحنه تئاتر یا روی پرده سینما و حتی قاب تلویزیون. مهم این است که بازیگر به شکل باورپذیری نقش را ایفا کند. ضمن اینکه بخش عمده بازیگری بده بستان است. اتفاق خوبی که در این سریال افتاد این بود که خارج از هدایت و نظارت کارگردان، ارتباط خوبی بین بازیگرها شکل گرفت.
خانم میرعلمی! برای شخصیت «زیبا» تیپسازی کردید. از روند بازی در این مجموعه بگویید.
میرعلمی: پیگیر کارهای آقای صحت بودم خصوصاً سریال پژمان را دوست داشتم. آن سریال در تلویزیون در عرصه کمدی اتفاق خوبی بود. ساختمان پزشکان را هم کم و بیش دیدم و دوست داشتم. اما فکر نمیکردم روزی با این تیم کار کنم ظاهراً آقای صحت کارهای مرا در تئاتر دنبال میکردند و بهخاطر بازی در یکی از نمایشها برای بازی در شخصیت «زیبا» انتخاب شدم. از ابتدای حضورم در شمعدونی، متوجه شدم زیبا نقشی است که جای کار زیادی دارد و مطمئن بودم اتفاقات خوبی برای این نقش خواهد افتاد. ابتدا یک تیپ و ظاهری برای زیبا بر اساس نقش و فیلمنامه درست کردم اما به مرور این تیپ به کاراکتر تبدیل شد. این آدم فراز و فرود داشت. خوشبختانه آقای صحت بر اساس بازی هریک از شخصیتها فیلمنامه را پیش میبرد.
آقای نادری! زمانی که هوشنگ مظاهری را بازی میکردید، میدانستید که این نقش مورد توجه قرار میگیرد؟
نمیدانستم اما حدس میزدم که چنین اتفاقی بیفتد با توجه به اینکه کارهای قبلی آقای صحت را که مورد توجه قرار گرفت دیده بودم. ابتدا نگرانی داشتم. از دوستان نظر میخواستم که مثلاً سکانس خوب شده یا نه.خدا را شکر اتفاق خوبی افتاد هم سریال مورد توجه قرار گرفت و هم اینکه نقش هوشنگ دوستداشتنی شد. بخشی از این توجهی که اشاره کردید برمیگردد به ویژگی شخصیت هوشنگ مظاهری. گافها و ارتباطش با بقیه، شخصیتی را درست کرد که شیرین بود.
نقش هوشنگ حدوداً 15 سال بزرگتر از خودتان بود و البته 15 کیلو چاقتر. گریم و اضافه وزن چقدر به این شخصیت کمک کرد؟
نادری: ابتدا که وارد سریال شدم اضافه وزن داشتم آقای صحت گفت این اضافه وزن به شخصیتپردازی کمک میکند و واقعاً هم کمک کرد چرا که هوشنگ کارمند پشت میزنشین است و این اضافه وزن بخشی از فیزیک چنین کاراکتری است. البته در خصوص افزایش سنم، گریم کمک زیادی کرد. الان که نگاه میکنم اگر 50 سالم بشود و حواسم به وزنم نباشد، شاید همین شکلی شوم.
البته گریم خانم فقیه نصیری طوری بود که مشخص میکرد از آقای نادری بزرگتر است.
صحت: من چنین حسی نداشتم. غیر از دو- سه قسمت اول که زمان لازم بود تا سریال جا بیفتد، خوشحالم که گریمها پیدا نیست.
آقای نادری! شمعدونی اولین تجربه حرفهای شما در زمینه سریال است. حضور در سریال نگاهتان را تغییر داد که مایل باشید بیشتر در عرصه تصویر فعالیت کنید؟
نادری: کلاً آدم متعصبی نیستم، برای من بازیگری مهم است و اینکه نقشم را درست ایفا کنم وگرنه عرصهاش فرقی نمیکند. البته در فضای کاری در سینما و تلویزیون جذابیتهای بیشتری وجود دارد، حالا از لحاظ شهرت و درآمد ممکن است بازیگر را بیشتر وسوسه کند اما با این حال چون سالها تئاتر کار کردهام گاهی دلم برای تئاتر تنگ میشود و الان هم یکی دو پیشنهاد تئاتری دارم که شاید یکی را پذیرفتم.
آقای صحت اشاره کردید که بازیگر برای نقش باید درست سر جای خودش باشد، خاطرم هست زمانی که سر صحنه سریال آمده بودم خانم میرعلمی گفتند که باوجود آسیبدیدگی و شکستگی پایشان، شما اصرار به حضورشان در نقش زیبا داشتید و حتی گفتید قصه را طوری پیش میبرید که مثلاً زیبا پایش شکسته.
صحت: برای خیلی از نقشها سعی کریم دو کاندیدا داشته باشیم که اگر به هر دلیلی اولی نشد، سراغ دومی برویم و خدا را شکر در بیشتر موارد گزینههای اول قطعی شد اما برای نقش زیبا فقط یک کاندیدا داشتیم و آن هم خانم میرعلمی بود.
ابتدا صحبت کردیم و پاسخ مثبت داد اما بعد گفت نه، چون پایش شکست. کمی قصه را جرح و تعدیل کردیم، قرار شد یکماه اول خانم میرعلمی فقط سه جلسه بیایند و بعد از آن یک هفته روی ویلچر، بعد با دو عصا، بعد با یک عصا و بعد هم بیعصا.
در شوخیهای سریال تکیهکلام ندارید، نگاهتان به این موضوع چیست؟
صحت: وقتی در زندگی روزمره هم به آدمها نگاه میکنم، میبینم که همه تکیهکلام ندارند. بعضی افراد از برخی واژهها و عبارات بیشتر استفاده میکنند، اما اینگونه نیست که آدمها دائماً یک کلمه یا یک جمله را تکرار کنند.در سریال ما هم قرار بود شخصیتها از آدمهای معمولی همین جامعه باشند و همین مورد دربارهشان صدق میکرد مثلاً هوشنگ تکیهکلام ندارد اما گاهی اوقات از عبارت «بسپارش به من» استفاده میکند.
شما در این سریال از موسیقی دنگشو استفاده کردید. برخی بر این باورند که سریال و موسیقی تیتراژ با هم انطباق ندارند، نظرتان چیست؟
صحت: من در این باره نظرات موافق و مخالف زیادی شنیدم البته موافقها بیشتر بودند. خودم هم موسیقی را دوستدارم. اعضای گروه دنگشو از دوستان قدیمی من هستند. اصولاً در موسیقی جوانها را دوست دارم و افتخار میکنم با این گروه کار کردم و امیدوارم در آینده بتوانم با بقیه گروههای موسیقی از جمله چارتار، پالت و بومرانی هم کار کنم.
پس سلیقهتان به این نوع موسیقی نزدیک است تا اینکه مثلاً خواندن تیتراژ سریالتان را به خوانندههایی مثل خواجه امیری بسپارید؟
صحت: از آن سبک هم استقبال میکنم، اما طرفدار پروپاقرص گروههایی هستم که به آن اشاره کردم.
آقای صحت در ابتدا سریال ریتم سریعتری داشت، اما هرچه پیش میرویم داستان آرامتر پیش میرود. نظرتان چیست؟
صحت: این هم از آن مواردی است که نظرات مختلفی دربارهاش شنیدم، برخی معتقد هستند هرچه قصه جلوتر میرود ریتم سریال تندتر میشود.
سریال فضای فانتزی دارد مثلاً اینکه کل خانواده به محل کار شخصیت زهره با بازی فقیه نصیری میروند یا زندانی شدنش در گاوصندوق. فضای فانتزی با واقعیت فاصله دارد، چگونه این فضا شکل گرفت و بازیگران چگونه با این فضا ارتباط برقرار کردند؟
صحت: من خیلی ذهنم فانتزی نیست، متأسفانه با فانتزی خالص ارتباط برقرار نمیکنم. در شخصیتهایمان هم تیپ خالص نداریم بلکه تیپ شخصیت هستند. آدمهای داستانمان سیاه و سفید هستند. در بحث فانتزی هم بجز یکی دو لحظهای که واقعاً فانتزی خالص است و هیچ مابهازایی در زندگی واقعی ندارد بقیه فانتزیهایمان ریشه در واقعیت دارد. ممکن است کل اعضای خانواده به بانک محل کار یک کارمند بانک نروند اما امکان بروز چنین اتفاقی هست.
نادری: در جنس کار سروش صحت بستر واقعیت وجود دارد اما موقعیتهایی وجود دارد که تبدیل به موقعیت کمدی میشوند. بنابراین جنس این کمدی برای بازیگر ملموستر است چون بازیگر قرار نیست خودش موقعیت خندهداری را ایجاد کند. در کل مجموعه میبینیم بازیگران سعی و تلاش زیاد از حد نمیکنند که موقعیت خندهداری ایجاد کنند.
میرعلمی: کمدی که در شمعدونی اتفاق میافتد، کاملاً کمدی موقعیت است. ما دنبال لودگی و هجو نبودیم. چیزی که فیلمنامه به ما ارائه داد موقعیت کمدی در بستر جدی است. وقتی بازیگر در چنین فضایی قرار میگیرد لازم نیست کار اضافهای انجام دهد.
بازیگر خردسال سریال در برخی مواقع بامزه است، اما بعضی مواقع کارهای خوبی نمیکند. مثلاً شوهرعمهاش را با اسم کوچک صدا میزند یا در سکانس بانک به پدرش میگوید به مامان میگویم پیش شیوا بودی و به نوعی دنبال باجخواهی است و در درازمدت ممکن است اثر منفی بگذارد و ترویج بیادبی برای کودکان کند.
صحت: در خیلی از فیلمها و سریالها بچههای مؤدب زیادی دیدم، در حالی که در دنیای واقعی بچه خیلی مؤدب ندیدم. به هرحال شیطنت و تجربه کردن جزو خصایص کودکی است. فکر میکنم یکی از کارهای طنز این است که باید شاخکها را حساس کند. شاید بچههای مؤدب آن سریالها را کسی یادش نباشد اما «عرشیا» را همه یادشان میماند و البته این را بگویم او خودش پسر مؤدبی است. خیلی از پدر و مادرها با همین سریال گفتند باید مراقب باشیم که فرزندمان به واسطه محبت ما پایش را از حد و مرزها فراتر نگذارد.
مطلبی را از دکتری درباره عرشیا خواندم. او نوشته بود، پدر و مادرها باید پس از دیدن سریال شمعدونی، رفتارهای فرزندانشان را مورد تحلیل قرار دهند و رفتارهای خوب و بد کودک را از یکدیگر تفکیک کنند.
در طول سریال هم میبینیم که همه افراد خانواده بجز مادر که کارهای عرشیا را تأیید میکند، همه اعضای خانواده رفتارهای زشت و کارهای ناپسند او را گوشزد کرده و او را مورد شماتت قرار میدهند. البته بهواسطه اینکه کارمان کمدی است کمی اغراق هم کردهایم اما فکر میکنم این موضوع را در دنیای واقعی دیدهایم.
شوخیها و اصطلاحاً کل کلهای هوشنگ و عطا بجا و اندازه است. آقای نادری! چه کردید که میزان و اندازه بودن این رابطه میان هوشنگ و عطای قصه شکل بگیرد؟
نادری: من در طول کار سکانسهای دو نفره عطا و هوشنگ را بسیار دوست داشتم. حتی در مواردی با نگاهشان کلکل میکردند. طبیعی است در یک بگومگو وقتی جملهای را یکی از طرفین میگفت طرف دیگر دلش میخواست یک جمله دیگر هم بگوید. جایی متن میگفت این سکانس تمام شده ولی من میگفتم آقای صحت، هوشنگ میتواند این جمله را هم بگوید. چند باری این اتفاق افتاد اما سروش میگفت بهتر است ادامه ندهی، چون ادامه پیدا کردن این بحثها و متلکها هوشنگ را از شخصیت مورد نظر دورتر میکند. چراکه هوشنگ تا این حد بدجنس نیست. از این رو هوشنگ سریال شمعدونی همان چیزی شده که ملاحظه میکنید و فکر میکنم هم خیلی خوب و متعادل شخصیتش حفظ شده است.
خانم فقیه نصیری تجربه طنز در فیلمی مثل «جیببرها به بهشت نمیروند» را داشتهاند اما اصولاً او را به عنوان یک بازیگر طنز نمیشناسیم. این انتخاب برپایه چه دلیلی بود؟
صحت: من یکی از طرفداران خانم فقیه نصیری بودم. همانطور که اشاره شد در این سریال کسی کمدی بازی نمیکند، بلکه در موقعیت و شرایط کمدی قرار میگیرد. در این بلبشو به آدمی نیاز داشتیم که متینتر، مؤقرتر و بافکرتر عمل کند و طوری باشد که همه دوستش داشته باشند و در عین حال هم بتواند بحرانهای قصه را کنترل کند. «بابارضا» را داشتیم که در بسیاری مواقع بیمار بود. زهره بحرانها را بخوبی مدیریت و کنترل میکرد و اگر دقت کنیم در اکثر خانوادهها چنین فرد و افرادی را داریم. به همین خاطر بهترین گزینه برای چنین نقشی خانم فقیه نصیری بود.
خانم میرعلمی بازهم طنز بازی میکنید؟
میرعلمی بله، اگر نقش خوبی مثل زیبا که خوب نوشته شده بود، پیشنهاد شود حتماً میپذیرم.
آقای صحت گفتوگو را شما به پایان برسانید.
صحت: شمعدونی را خیلی دوست دارم. فضای کاری خوب و تیم خوبی در این سریال داشتیم. عدهای سریال را دوست دارند عدهای هم انتقاداتی دارند، نظر هر دو گروه برایم محترم است و خوشحالم که سریال مورد توجه قرار گرفت.
حالا دیگر شمعدونی
با سرعت لاک پشت میشوید
سید کامران علمدهی
این شبها شبکه سه سیما سریالی با عنوان شمعدونی را روی آنتن دارد. این مجموعه جایگزین سریال پر انتقاد «در حاشیه» شد، اگرچه در قسمتهای نخست نوید یک سریال متفاوت از سروش صحت را میداد اما رفته رفته و در ادامه سریال دچار ضعفهایی شد که به کلیت کار لطمه زد.
شمعدونی در مجموع داستان سه خانواده است که با وجود ارتباط غیرصمیمی و غیر دوستانه اما اصرار بر معاشرت و با هم بودن دارند، البته این نکته را نمیتوان به عنوان نکته منفی کار قلمداد کرد، چراکه همین تناقضها نقطه عطف مجموعه به حساب میآید. اما این سریال ضعف هایی داردکه اگر نویسندگان و کارگردان کار آن را جدی میگرفتند مجموعهای پرمخاطب لقب میگرفت.
نخستین مسأله بحث ریتم و سرعت پیشرفت داستان است که در قسمتهای نخست با حالت بسیار خوبی پیش میرفت اما در ادامه ریتم کار کند شد و در نتیجه مجموعه کسلکننده شد. به هرحال وقتی یک فیلم یا سریال از ابتدا با سرعت خاصی حرکت میکند مخاطب توقع دارد این روند تا پایان با کار همراه باشد اما در شمعدونی این اتفاق نیفتاد و هرچه که جلوتر رفتیم ریتم به حداقل سرعت رسید. نکته دوم بحث شوخیهایی است که یا به صورت کاملاً جدی یا به حالت کل کل بین هوشنگ – مجید نادری با عطا – حسن معجونی – دیده میشود. این شوخیها در قسمتهای نخست بسیار جذاب، شنیدنی و نو بود اما هرچه تعداد قسمتها دو رقمی شد این شوخیها به ورطه تکرار افتاد و مخاطبی که در ابتدا بهخاطر شوخیها و حرفهای طنزگونه و غیرمتعارف جذب این سریال شده بود به خاطر تکرار همین شوخیها دلزده شد. حساب کردن پول ماشین توسط شوهر خواهر یا عذرخواهی اجباری شوهرخواهر از برادر زن و بسیاری دیگر از این اتفاقها و شوخیها با همان شکل و شمایل قسمتهای نخست ادامه پیدا کرد بهطوری که بیننده به آنجا میرسد که ظاهراً نویسندگان، داستانی در ذهنشان جرقه خورده و تا چند قسمتی هم آن را پیش بردهاند اما در ادامه و به یکباره دیالوگها تهی شد و مخاطب ناچار است علاوه بر ریتم کند مجموعه، دیالوگها و شوخیهای تکراری را هم تحمل کند. نقد دیگری که به مجموعه وارد است نوع شخصیتپردازی بازیگر خردسال آن است به گونهای که در تیزرهای تبلیغاتی پیش از پخش لحن و شیرین زبانی کودک مخاطب را ترغیب میکرد که شمعدونی کار خوبی خواهد شد اما پس از پخش، شخصیت کودک آنقدر نادرست پرداخته شده بود که علاوه بر ناراحتی مخاطب، به نوعی ترویج بیادبی هم بود، چراکه یک کودک با خبرچینی و بیاحترامی به بزرگترها دائم مورد حمایت و تشویق مادرش قرار میگرفت و برای فرزندان خردسال هم چه چیزی بهتر از آنکه بتوانند مادرشان را خوشحال کنند. بنابراین برداشت از این کودک بیتردید بدآموزی تأثیرگذاری در بینندگان کم سن و سال شمعدونی دارد. در بحث بازیگران هم اگرچه انتخاب بازیگران تا حد زیادی مناسب بود و بازیگر نقش زهره - آتنه فقیه نصیری – از همسرش بزرگتر به نظر میرسید اما اغلب کارشان را بخوبی انجام دادند و توانستند به لحاظ بازیگری موفق عمل کنند البته در این میان رویا میرعلمی بازیگر نقش زیبا نتوانست نقشاش را بخوبی ایفا کند و هرگاه قرار بود که او دیالوگ بلندی را بگوید مخاطب به آنجا میرسید که او قصد دارد از خودش یک شقایق دهقان – منشی مطب در سریال ساختمان پزشکان – بسازد که در نوع خود ناموفق بود.
اگر در سریالهای خارجی میبینیم که موفقیتی چند فصلی را در پی دارند علتش صرفاً حمایت مالی و روابط نیست. این سریالها علاوه بر رعایت نکات جذب مخاطب، شخصیتها را یا خلق نمیکنند یا اگر خلق کنند قطعاً از آنها استفاده بهینه خواهند کرد چیزی که ما در سریال شمعدونی با آن کمتر مواجه بودیم. شخصیت پدر خانواده با بازی محسن قاضی مرادی که در قسمتهای نخست بسیار موفق و تأثیرگذار دیده میشد در قسمتهای بعدی کمرنگ شد و چند قسمتی را در بیمارستان و در حالت بیهوشی گذراند و پس از دورهای هم کمتر دیده شد و این مسأله تنها به خود نویسنده برمی گردد که شخصیتی را خلق کرده و حالا بنابه دلایلی نمیداند که باید با آن شخصیت چه کند!
در کل اگر بخواهیم درباره سریال شمعدونی جمع بندی داشته باشیم باید بگوییم که این سریال پتانسیل یک مجموعه بسیار خوب و ماندگار در عرصه طنز را داشت و اگر بدرستی با آن رفتار میشد و اصول مختلف بازیگری، نویسندگی و کارگردانی رعایت میشد این سریال قطعاً مخاطبان بیشتری داشت. ضمن اینکه سروش صحت نشان داده در ساخت سریالهای ژانر طنز کارش را بلد است و میتواند مجموعههای موفقی چون پژمان و ساختمان پزشکان را بسازد اما به نظر میآید اگر سریال شمعدونی در هر قسمت مانند سریالهای قبلی صحت داستانی را دنبال میکرد هم ریتم تندتر بود و هم شخصیتها بهتر پردازش میشد و نقش آنها پررنگ به چشم میآمد.
ناصر حسینی
در سالی که ناظران سیاسی آن را به دلیل قرار گرفتن دو انتخابات مجلس و خبرگان آن را سال انتخابات در ایران نامیده اند روحانی در جلسه مهم فرمانداران سراسر کشور حضور یافت تا خطوط نگاه دولت را به عنوان مجری و متولی انتخابات ترسیم کند. اظهارات مبسوط رئیس جمهوری حاوی مجموعهای از توصیهها و هشدارها بود که بدون اغراق میتوان آن را مانیفست دولت اعتدال در باب رویداد مهم انتخابات به حساب آورد. این سخنان در شرایطی بیان شد که فضای سیاسی ایران بیش از هر چیز تحت تاثیر رویداد دیگری در عرصه دیپلماسی یعنی مذاکرات هستهای است، مذاکراتی که بعد از
20 ماه به مرحله حساس و نهایی خود وارد شده است. دور از انتظار نبود در روزی که تیم مذاکره کننده علی رغم تذکرات رهبری همچنان از سوی اقلیت تندرو تحت فشار است روحانی نیز در جمع مدیران استانی بر حرکت تخریبی اقلیت تندرو چشم بپوشد لذا او از تریبون وزارت کشور به صورت تمام قد از تیم هسته ای حمایت کرد و مخالفان را «اقلیتی بسیار کوچک با بلندگوهای بزرگ» خواند که مشغول تشویش اذهان عمومی علیه «کلیت» و «روند» مذاکرات هستند و تا سرحد توهین به مذاکرهکنندگان پیش رفتهاند.
اما با وجود تمرکز دولت بر پیشبرد مذاکرات در چارچوب تامین منافع ملی، سخنان دیروز روحانی حاوی این پیام روشن بود که دولت تدبیر و امید، حتی در بحبوحه مذاکره هستهای از اهمیت امر انتخابات و نیز این بخش از حقوق مردم و فعالان سیاسی غافل نیست و عزم خود را جزم کرده است تا به آحاد شهروند ایرانی نسبت به برگزاری رقابتی آزاد و سالم اطمینان بخشد. روحانی نقطه نظرات خویش در باب انتخابات را در چارچوبی حقوقی و با استناد به اصول قانون اساسی بیان کرد و از همین منظر به آسیب شناسی فرایند اجرایی و نظارتی انتخابات پرداخت و در نهایت در مقام مجری قانون اساسی راهکارهای اصلاحی خود را برای پیشگیری از بروز هر گونه خدشه در این عرصه مهم ارائه کرد. او به دفعات، فرمانداران را به ضرورت پایبندی به «امانت»، « راستگویی»، «صداقت» و «بیطرفی» فرا خواند و وظیفه سنگین آنان در حفظ و تقویت اعتماد مردم را یادآور شد. در مسیر برگزاری یک انتخابات عادلانه و اثرگذار روحانی بر این واقعیت انگشت تاکید نهاد که اجرای این پروسه به تنهایی در وسع امکانات دولت نیست بلکه همدلی و همگامی سایر نهادهای حکومتی نیز امری لازم و بلکه واجب است. هم از این روست که روحانی تاکید کرد که «نباید کسی بگوید که سپاه، صدا و سیما، فرماندار، دفتر امام جمعه و غیره طرفدار فلان نامزد در انتخابات است زیرا این برای انتخابات سم است. همه مقامات مسئول، همه قدرتهای مسلح و غیرمسلح و همه مسئولانی که مسئولیتشان برای حزب و جناح است نباید کاری کنند که به آنها تهمت زده شود».
محور انتظار روحانی در مقام مجری انتخابات، دقیقاً همان چیزی است که رهبری نظام و آحاد شهروندان مطالبه کردهاند یعنی بیطرفی و پرهیز جدی از اقدامی که شائبه «دخالت» در انتخابات را تداعی کند. این اصل را مرجع عالی نظام در انتخابات 92 تحت عنوان مفهوم والای «حق الناس» بیان کردند. عدول از مدار بیطرفی و دخالت در انتخابات توسط مسئولان، اعم از دولتی و غیر دولتی، اولین چیزی است که بر گوهر اعتماد عمومی خدشه میاندازد.
از همین روست که انتظار می رود راهبرد انتخاباتی روحانی که بر آمده از متن قانون اساسی و مطالبه مردم است با استقبال طیف های مختلف از فعالان سیاسی و مدنی روبهرو شود. البته نباید انکار کرد ممکن است که در مسائل مختلف مرتبط با انتخابات، اختلاف نظرهایی میان مسئولان نهادهای گوناگون بروز کند. اما برای عبور از گرداب این اختلافها، روحانی فصل الخطاب را قانون می بیند که باید داور نهایی در همه مناقشات باشد. زیرا اگر یکی از طرفین اختلاف از پذیرش «قانون» خودداری کند، نوعی هرج و مرج و سلیقه سالاری شکل خواهد گرفت که به اصالت انتخابات ضربه خواهد زد.
دیروز روحانی و دیگر مسئولان ارشد دولت به نوعی بر سر حفظ حقوق مردم در عرصه خطیر انتخابات همپیمان شدند دولتی که سکاندار حقوقدانش همه چیز را بر مدار قانون می نگرد طبیعی است که هر گونه شائبه بی قانونی را در وادی انتخابات برنتابد اما گویی دغدغه کابینه اعتدال متوجه جریانی است که گاهی اختیاراتی فراقانونی برای خود قائل می شود و به رفتارهایی خارج از مدار قانون روی میآورد. سخن دیروز روحانی نوعی اتمام حجت با این دست جریان ها بود تا از دولت توقع نداشته باشند که به دلیل فشار و مصلحت به مداخله آنان در انتخابات گردن نهد. رئیس جمهوری، پیشاپیش، به این گروه قانون گریز هشدار داد که در محاسبات خود ، گزینه مماشات دولت در قبال اقدامات و تصمیمهای مغایر قانون را حذف کنند. اظهارات روحانی در عین حال حاوی این پیام بود که مسئولیت دولت در امر خطیر انتخاباتی بر پشتوانه اختیارات قانونی متکی است که قانون اساسی با عنوان وظیفه «نظارت بر حسن اجرای اصول قانون اساسی» برعهده او نهاده است و برآن است از این اختیارات قدرت قانونی خود برای مهار تکرویها و قانونگریزیها استفاده و با موانع تحقق اراده مردم مقابله کند.
حسن وزینی
تحرکات مخالفان مذاکره و توافق هستهای اگر تاکنون گل بود، اکنون پس از تصمیمهای اقتصادی دولت به سبزه نیز آراسته شده است. قریب به 20 ماه است که آنها با حربه رسانهای تحریف و تخریب کارنامه دولت در همه حوزهها، امیدوار بودند رویکرد اعتدالی دولت در سیاست خارجی را ناکام بگذارند. حال آنکه تاکنون با وجود مخالفتهای خود نتوانستهاند طرح یا ایدهای جدید برای حل و فصل مناقشه هستهای ارائه کنند.
مخالفان دیپلماسی دولت اعتدال در حالی خود را منتقد میدانند که تاکنون حتی یک بار قلم و زبان خود را در حمایت از ضرورت توافق و عزم دولت برای کسب نتیجه مطلوب به حرکت در نیاوردهاند. آن هم دولتی که در شروع کار با بحرانها و چالشهای اساسی چون تورم بیش از 40 درصدی، تحریمهای بیسابقه و ظالمانه، کاهش بیش از 50 درصدی فروش نفت، تعهد به پرداخت یارانهای نقدی با وجود کسری بودجه، اوضاع وخیم دارویی و درمان، محیط زیست پرآشوب و هوای آلوده ناشی از توزیع بنزین پتروشیمی، رشد منفی 6 درصدی اقتصادی، افزایش فساد اقتصادی، رکود شدید اقتصادی، رونق دلالی و سفتهبازی و بیاعتمادی عمیق مردم به تصمیمگیریهای کلان اجرایی مواجه بوده است.
برای شناخت دقیق منتقدان واقعی میتوان گفت که آنها مجموعهای از جریانها و طیفها هستند که خود را همسوی دولت در تأمین اهداف مردم و قانون اساسی میدانند و در نقد دولت هدفی جز ارائه راه حلهای بهتر و راهبردهای کارآمد برای گرهگشایی چالشها و بحرانها ندارند. اگر به آن دسته از اقدامات منطقی مجلس مانند فراخوانی مسئولان تیم مذاکره توجه کنیم، نشانههای نگاه انتقادی به مذاکرات هستهای دیده میشود. در واقع منتقدان ضمن حمایت از اصل تعامل و تنشزدایی و اعتمادآفرینی سیاست خارجی، راهبرد حفظ خطوط قرمز نظام را در دستور کار خود دادند. این رفتار بخصوص در سران جبهه اصولگرایی و مجلس به وضوح دیده میشود. این گروه منافع ملی را بر منافع کوتاه مدت و جناحی خود ترجیح میدهد و سهم بزرگی در اجماع بینظیر کنونی برای عبور از گردنه تحریم و تنش به واسطه رفتار پخته و عقلانی دارند. اما در این رفتارهای عقلانی و قانونی عده دیگری هستند که خود را منتقد میدانند در حالی که شاکله رفتار و گفتار آنها شائبه مخالفت با اصل گفتمان اعتدال و مطالبات مردم در صندوقهای 22 خرداد را با قرائن و شواهد دقیق به اذهان متبادر میکند. این گروه وانمود میکند کشور را در اوج رشد اقتصادی و بدون هرگونه چالش و بحرانی تحویل سکانداران اعتدال دادهاند و آنچه در زیر پوست اقتصادی و اجتماعی جامعه میگذرد، واقعیت خارجی نداشته است.
با توجه به اینکه دولت اعتدال مدعی نقدپذیری است و روحانی نیز بارها از ضرورت نقد صاحبان قدرت سخن گفته، ترویج نقد و پذیرش آن میتواند یکی از افتخارات دولت محسوب شود. اما تأسف اینجاست که در ماههای اخیر مخالفان با عبور از خط قرمزهای اخلاقی و متعارف رقابت سیاسی اصل را با فرع جابهجا کردهاند و هر چه فریاد دارند بر سر منتخبان مردم در دولت خالی کردهاند. اگر مدعیان نقد نگاهی به کارنامه خود بیندازند، در این 20 ماه کمترین حمایتی از دولت منتخب 22 خرداد به عمل نیاوردهاند. دولتی که در همه حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، محیط زیست و دیپلماسی میراثدار گرهها و چالشهای بزرگی بوده است. راهبرد این مدعیان در ناکام گذاشتن دولت در اصلاح روندهای سابق خلاصه شده و از ابزارهای قانونی، عرفی و تریبونهای رسانهای خود برای مانعتراشی در برابر دولت استفاده حداکثری میکنند. با وجود در اقلیت بودن، به خود حق میدهند که از جانب ملت سخن بگویند. وزیران اعتدال را به چشم رقبا مینگرند. با آنکه بارها در اثر تندرویهایشان مورد نهیب بزرگان نظام قرار گرفتهاند اما اثرپذیریشان از هشدارها به تعداد روزهای معدودی محدود بوده است.
اگر یک نهاد بیطرفی میخواست عیار نقد این مخالفان را سنجش کند، باید به کدام زبان پاک آنها، قصد و نیت خیرشان، همدلی و همزبانیشان و انصاف در توجه به واقعیتهای کشور نمره قبولی بدهد؟ اینان اگر در گذشته کارهای انجام شده را به تیغ تحریف و جعل میسپردند، اکنون به نیتخوانی برنامهها و طرحهای اقتصادی روی آوردهاند. اگر دولت در اثر فشار کسری بودجه برای توزیع یارانه نقدی قیمت حاملهای انرژی را آن هم براساس مصوبات مجلس افزایش میدهد، آن را به توطئهای برای فشار خیابانی در راستای توافق بد هستهای تعبیر و تفسیر میکنند. آیا روی دیگر این اقدام دولت نمیتواند ناشی از تدابیری باشد که راه را بر سوء استفاده بیگانگان در مذاکرات هستهای ببندد؟ به گونهای که آنها خیال نکنند در هر صورت مفروض نتیجه مذاکرات، دولت با فشار مالی بیش از حد و طاقت خود مواجه نباشد تا بتواند آثار آن را مدیریت کند. اینکه دولت به دلیل حضور در آوردگاه حساس دیپلماسی نمیتواند همه حرفهای خود را واگویه کند، مجوز هرگونه حمله سیاه و خالی کردن دل مردم را میدهد؟ چه شده که مخالفان اعتدال هر طرحی را برای رسیدن به هدف خود حلال کردهاند. نکند دوران «هدف نباید وسیله را توجیه کند» برای این مدعیان به سر آمده است؟
شروع قسط از زیر یک میلیون تومان
پرداخت اقساط وام ۸۰ میلیونی مسکن پلکانی میشود
در دستورالعملی که بانک مسکن برای تأیید پرداخت وام ۸۰ میلیون تومانی خرید مسکن به بانک مرکزی ارائه کرده روشی پیشبینی شده تا خانه اولیها راحتتر بتوانند اقساط خود را بازپرداخت کنند. به گزارش فارس، در روش پلکانی متقاضیان در سال اول به مراتب آسانتر بازپرداخت اقساط را انجام میدهند و در سالهای بعد با افزایش درآمد و افزایش میزان اقساط، خود را با شرایط وقف داده و بازپرداخت اقساط را راحتتر میدهند. در روش ثابت تعیین شده و مصوب بانک مرکزی دوره بازپرداخت تسهیلات حساب صندوق پسانداز مسکن خانه اولیها، حداکثر 12 سال خواهد بود بنابراین در این روش شاید سالهای نخست بازپرداخت اقساط تا حدودی سخت و دشوار باشد اما در ادامه و در سالهای سوم به بعد با افزایش درآمد و حقوق این متقاضیان بازپرداخت آن نیز به مراتب آسانتر از سال اول خواهد بود. همچنین در دستورالعملی که بانک مسکن به بانک مرکزی ارائه کرده این گونه است که وام 80 میلیونی خرید مسکن برای خرید واحدهای مسکونی نوساز پرداخت خواهد شد.
مریم طالشی
بالاخره روزی که پریوش خانم منتظرش بود، فرا رسید. از مدتها قبل برایش برنامه ریزی کرده بود. سفارش داده بود چند مدل شیرینی و دسر، از قنادی معروف بیاورند. بساط شربت، چای و نسکافه هم برپا بود. ماهها بود که داشت زحمت میکشید و حالا وقت آن بود که نتیجه زحماتش را پیش روی دوست و فامیل قرار دهد. از تصور اینکه چقدر مورد تحسین قرار میگیرد، در دلش قند آب میشد. خصوصاً خانواده داماد که چقدر قدردانش میشدند و خود داماد هم حتماً به خاطر وجود چنین مادرزنی، به خودش میبالید. «جهیز بران» دختر یکی یکدانه اش باید به بهترین شکل برگزار میشد، شوخی که نبود. خستگی روزهایی که پای پیاده کل بازار را گز کرده و با کلی بار به خانه برمیگشت، هنوز در تنش مانده بود. چقدر از این ور و آن ور وام گرفته و مقروض چند نفر شده بود تا بتواند برای تنها دخترش سنگ تمام بگذارد. حرف آنهایی هم که میگفتند حالا چه لزومی دارد که جهیزیه به این سنگینی بدهی، اصلاً به خرجش نمیرفت و همیشه در جواب میگفت: «مگر من چند تا دختر دارم؟! اگر کم بگذارم آنوقت مردم نمیگویند دلش نیامد به دختر یکی یکدانه اش جهیزیه درست و حسابی بدهد؟!» با اینکه فشار روی خانواده زیاد بود، اما او با همین حرف ها، خودش را آرام میکرد و در دلش میگفت: «این عروسی به سلامتی بگذرد، قرض و قولهها را خرد خرد میدهیم.»
بالاخره روز جهیزبران دختر پریوش خانم هم رسید و چه بارک الله گفتنها بود و چه تحسینها که نثار مادر نمونه شد؛ در این میان بعضیها هم بودند که گاه درگوشی چیزی با هم میگفتند و احتمالاً خردهای به جهیزیه میگرفتند که البته از چشم مادر عروس پنهان نبود و به خاطر همین نجواها هم بود که گهگاه چهره خندانش اندکی مکدر میشد. همه میدانند که جهازبران، رسمی نیست که هنوز آنقدرها رایج باشد اما خیلیها هم هستند که اصرار دارند این مراسم را هرطوری هست برگزار کنند. جهیزیه را مرتب و با سلیقه بچینند و به آشنا و فامیل نشان دهند. قدیمها البته جهیزبران جور دیگری بود. قدیمیها نقل میکنند که روز مراسم، جهاز عروس را در طبق هایی میگذاشتند و همراه نقل و شیرینی به خانه داماد میبردند. جهیزیهای که شامل چند تکه ظرف و ظروف ضروری، پارچه، فرش و زیر انداز، ابزار خیاطی، چند دست رختخواب و سایر لوازم ضروری برای شروع زندگی زوج جوان میشد که با سلام و صلوات به خانه داماد میرفت و ساده و باسلیقه، به دست خانمهای باتجربه فامیل چیده میشد. عروسها هم با همان جهیزیه سالها زندگی میکردند، چند تا بچه میآوردند و بعد اگر ضرورتی حس میکردند یا به خانه بزرگتری نقل مکان میکردند، وسایل دیگری اضافه میکردند.
بعدتر هم، در سالهای جنگ و پس از آن، آنوقتها که فرش ماشینی و یخچال عروس را با حواله تحویل میگرفتند و گاز رومیزی سه شعله را از تعاونی محل میخریدند، کسی حواسش به اینکه سرویس قاشق و چنگال عروس، مارکش فلان بود و رومیزیهای سرمه اش خدات تومان میارزید، نبود. حالا اما با قدیم کمی فرق دارد. خیلی از رسمهای قدیمی از بین رفتهاند اما رسم جهیزیه دادن، آنهم از نوع سنگین و پرتجمل، انگار هر روز پررنگ تر میشود. خیابان امین حضور از آن مکان هایی است که خانواده هایی را که برای خرید جهیزیه آمدهاند، میتوان براحتی در آن پیدا کرد. پدر، مادر و دختر که بعضی وقتها فرد دیگری هم همراهشان است. شاید یکی از تجربه دارهای فامیل که مثلاً چند تا دختر شوهر داده و به چم و خم کار وارد است و راه و رسم چک و چانه زدن را هم خوب میداند، گرچه مغازه دارهای اینجا عمدتاً یک کلام هستند، خصوصاً آنها که مدعی نمایندگی برندهای مطرحاند و هیچ جوره راضی به تخفیف دادن نمیشوند و با گفتن یک جمله که «اجناس ما شرکتی است» خودشان را راحت میکنند. در بازار لوازم برقی، هرچه دلتان بخواهد هست، آن هم در انواع و اقسام متنوع. بسته به این دارد که چقدر بخواهید هزینه کنید و خرید چه وسایلی مدنظرتان باشد.
«همه یک جور نیستند. بعضیها همه نوع لوازم میخواهند. دوست دارند جهیزیه تکمیل باشد. یخچال حتماً باید ساید بای ساید باشد و گاز و ماشین لباسشویی هم آخرین مدل بازار. باقی لوازم برقی را هم حتماً میخواهند. بعضیها هم فقط به خرید وسایل ضروری، آن هم در ساده ترین و ارزان ترین شکل ممکن قناعت میکنند. به هرحال دست مردم تنگ است دیگر!» اینها را یکی از مغازه دارهای امین حضور میگوید. همانها که هر روز با عده زیادی از کسانی که برای خرید جهیزیه میآیند، روبهرو میشود. «از شما فهرست جهیزیه هم میخواهند؟» در پاسخ به این سؤال میگوید: «بعضیها ماشاءالله خودشان حسابی وارد هستند. بعضیها هم کارشان را راحت میکنند و از ما میخواهند فهرست کامل جهیزیه را به آنها بدهیم. فهرست کامل، شامل تمام وسایل برقی میشود.» و آن وقت انگار که فهرست را از بس که تکرار کرده، از حفظ باشد، شروع به شمردن میکند: «جاروبرقی، ماکرو ویو، غذاساز، چرخ گوشت، پلوپز، زودپز، بخارپز، آرام پز، قهوه جوش، توستر، جاروی شارژی، ماشین ظرفشویی، بخارشوی، چای ساز، گوشت کوب برقی، تخم مرغ پز، همزن برقی، اتوی پرسی، ساندویچ ساز، سبزی خردکن، کباب پز، آب پرتقال گیری، رنده برقی و...» آدم سرش گیج میرود. تازه اینها بجز یخچال، گاز و ماشین لباسشویی است که جزو ضروریات جهیزیه به حساب میآید. « این همه وسیله؟! واقعاً تازه عروس از تمام این لوازم استفاده میکند؟!» مرد میخندد و میگوید: «بیشترشان فقط دکور هستند در خانه، میخرند که داشته باشند. نمونه اش دختر خود من. 3 سال پیش عروسی کرده و از خیلی لوازم برقی اش حتی یک بار هم استفاده نکرده است. قدیمها کجا اینطوری بود؟ اووووه، بعد چند سال که زندگی عروس و داماد میگذشت، تازه پولی جمع میکردند و یک تکه وسیله برقی که نیاز داشتند میخریدند و کلی هم به خاطرش کیف میکردند.»
او ادامه میدهد:« حالا همه چیز حاضر و آماده در اختیار جوانها قرار داده میشود. دیگر قدر نمیدانند، چون برای به دست آوردنش زحمتی نکشیدهاند. به نظر من وجود این همه وسیله آن هم در آپارتمانهای کوچک فعلی، هیچ ضرورتی ندارد و بیشتر برای چشم و همچشمی است. مثلاً همین ماکرو ویو، که تا چند سال پیش معدود خانواده هایی آن را در آشپزخانه داشتند، حالا یک پای ثابت جهیزیه است. انگار نباشد، نمیشود. همه هم آخرین مدلش را میخواهند. حتماً باید دارای قابلیت انواع پخت باشد اما واقعیت این است که بیشتر خانوادههای ایرانی از ماکرو ویو فقط برای گرم کردن غذا و نان و باز کردن یخ مواد غذایی فریزی استفاده میکنند.» لوازم برقی، تنها بخشی از جهیزیه پر و پیمانی است که عروس خانم باید با آن راهی خانه بخت شود. مبلمان، سرویس خواب، انواع سرویسهای ظرف و ظروف و لوازم آشپزخانه، لوازم صوتی و تصویری، فرش، لوستر، پرده و کلی خرده ریز دیگر هم هست که محاسبه قیمت تمامشان، دود از سر آدم بلند میکند. اما نکته جالب، خرید لوازم غیر معمول در جهیزیه است که به تازگی در میان برخی خانوادههای مرفه رایج شده؛ لوازمی مثل پیانو و میز بیلیارد که جهیزیه عروس را کامل تر از کامل میکند!
شما جهیزیه بخرید، ما تزئین میکنیم!
خرید جهیزیه یک بحث است و تزئین اش، بحثی دیگر. تعجب نکنید! تزئین جهیزیه هم از آن کارهایی است که گرچه از گذشته به شکلی معمول و در حد بستن روبانهای رنگی به برخی لوازم عروس، مرسوم بوده اما حالا شکلی کاملاً تخصصی پیدا کرده، تا جایی که در سایتهای مختلف میتوان تصاویر مربوط به تزئینات جهیزیه را دید که شامل تمام قسمتهای خانه حتی سرویس بهداشتی میشود! مبتکران این ایده خلاقانه، پا را از این نیز فراتر گذاشتهاند و در قالب مؤسسات خدمات ازدواج به ارائه چنین خدماتی اقدام میکنند. به هرحال وقتی تقاضا وجود دارد، پای عرضه هم به میدان باز میشود و در شرایطی که چشم و همچشمی ها، گاه اولویت اول برخی خانوادهها میشود، چه کاری بهتر از هرچه بیشتر توی چشم آوردن جهیزیه تمام و کمال عروس!
پیدا کردن این مؤسسات، کار چندان سختی نیست. آگهیها در صفحات وب درج شدهاند. بعضی از مؤسسات سایت هم دارند که در آن به معرفی انواع خدماتی که ارائه میدهند، پرداختهاند و عکسهای نمونه کار را هم ضمیمه اش کردهاند تا دیگر هیچ جای ابهامی برای مشتری باقی نماند. با یکی از شمارهها تماس میگیرم. مربوط به یکی از همان مؤسسات دارای سایت. مردی که آن سوی خط است، با خوشرویی جواب میدهد. قبل از اینکه پاسخ سؤال را بدهد هم، دعای خیر میکند برای زوج خوشبخت که حالا لابد دغدغه تزئین جهیزیه را دارند در روزهای اندک باقی مانده تا عروسی. به گفته او، خدمات، هم به صورت پکیج ارائه میشود و هم به شکل تکی. وقتی متوجه میشود که فقط برای تزئین جهیزیه تماس گرفته ام، شروع میکند به توضیح دادن:« نرخ تزئین جهیزیه بسته به متراژ خانه و مقدار وسایل، فرق میکند. مثلاً ممکن است در یک خانه 60، 70 متری آنقدر وسیله وجود داشته باشد که بیشتر از تزئین یک آپارتمان 100 متری زمان ببرد. نوع خدماتی هم که مشتری خواهان آن است، در قیمت تأثیر دارد. به عنوان مثال بعضیها دوست دارند طرح خاکی تزئین کنند و بعضیها طرح سنتی.» «طرح خاکی؟!» از ابراز تعجبم جا نمیخورد و با همان لحن میگوید: «بله، در تزئین طرح خاکی وسایل را با مادهای شبیه خاک میپوشانیم و قسمت هایی از آن را پاک میکنیم. کار جالبی میشود. البته زحمت تمیز کردن بعدش به دوش عروس خانم و خانواده اش میافتد. کار سختی هم نیست. به این طرح، کویری هم میگویند. البته بیشتر مشتریها طرحهای سنتی و فانتزی را ترجیح میدهند.»
قیمتها به گفته او، از 800 هزار تومان شروع میشود و تا 4 میلیون تومان هم ممکن است برسد. البته توجه داشته باشید که این مبلغ تنها برای تزئین جهیزیه دریافت میشود که ممکن است از دو ساعت تا یک روز تمام، وقت ببرد. در ضمن آنطور که مسئول مؤسسه میگوید، خرید وسایل معمول تزئین مثل روبان و شمع بر عهده خود مشتری است و تیم تزئین که از یک تا 4، 5 نفر ممکن است متغیر باشد، فقط لوازم مخصوص کار خود را به همراه میآورند. عکسها را دوباره نگاه میکنم. تصویر آشپزخانهای که تمام وسایلش روی کانتر چیده شده، آن هم به شکلی که هیچ چیز حتی یک نمکدان کوچ، از چشم مخفی نماند و لابه لای وسیلهها هم تا دلتان بخواهد مروارید و گل پارچهای دیده میشود یا یخچالی که آنقدر پر از خوراکی شده که بعید به نظر میرسد تا ماهها بعد از عروسی، به مصرف زوج جوان برسد. البته هنر، در تزئین یخچال تا جایی کامل شده که در یکی از عکس ها، تصویر فریزر یخچال با در باز به چشم میآید که یک مرغ و خروس یخ زده را که لباس عروس و داماد پوشاندهاند، طوری در آن نشاندهاند که آدم خیال میکند، مرغ و خروسها از ابتدای خلقتشان، جامه پوش بودهاند!
تزئین سرویس بهداشتی هم از دیگر جاهای خانه کم نمیآورد؛ از گلهای قرمز که به شکل قلب کف آن چیده شده گرفته تا نمایش انواع صابون و شامپو که به نظر میرسد برای مصرف 5 سال آینده زوج جوان، کفایت کند. جهیزیه سنگین، خوشبختی نمیآورد. این را بارها به زبان گفته ایم، اما آیا وقتی پای عمل به میان میآید، باز هم حاضریم بادی به غبغب بیندازیم و به همان محکمی جملات شعارگونه اینچنینی را به زبان آوریم؟ گیریم پدر و مادری آنقدر وسعشان نرسید که دختر دلبندشان را با جهیزیه پر و پیمان راهی خانه بخت کنند؛ آنوقت فامیل و آشنا باید یک شیپور دستشان بگیرند و کل شهر را خبر کنند که فلانی عروس بیجهاز بود و هزار حرف و حدیث دیگر؟! اصلاً خانواده هایی که زیربار قرض و مشکلات میروند تا فقط جلوی حرف مردم را گرفته باشند، چگونه میتوانند اطمینان داشته باشند که به مقصودشان میرسند. مگر نه اینکه از قدیم گفتهاند:« در دروازه را میشود بست اما در دهان مردم را نمیشود» میدانید چند دختر دم بخت به خاطر همین قید و بندها، خواستگارها را جواب میکنند و در خانه میمانند تا پدر و مادر را شرمنده دوست و فامیل نکنند؟ با وجود این شرایط چطور میتوان ازدواج آسان را بین جوانان ترویج کرد؟ سازمان ثبت احوال، تعداد جوانان ازدواج نکرده را 11 میلیون نفر اعلام میکند و این در حالی است که مکرر نسبت به پایین آمدن نرخ ازدواج و کاهش رشد جمعیت، هشدار داده میشود. با این احوال هنوز هم بسیاری از ما در قید و بند رسوم دست و پاگیر هستیم و به جای اهمیت دادن به اصل، حاشیه را در اولویت قرار دادهایم.
پیش بهسوی ازدواج آسان
این روزها بساط جشن عقد و عروسی در کشور برپاست. ماههای رجب و شعبان به دلیل اعیاد مبارک، روزهای خوبی برای برگزاری مراسم اینچنینی است؛ مراسمی که از مدتها قبل تدارک اش چیده شده و افراد زیادی را درگیر آماده کردن مقدمات پیوند فرخنده زوج جوان کرده است. کسی نیست که نداند این روزها مخارج بالای برگزار کردن جشن ازدواج و شروع زندگی مشترک، چه باری بر دوش خانوادهها میگذارد، اما در این میان هستند جوانانی که سادگی و صداقت را اصول زندگی خود قرار میدهند و به جای خرج تراشیهای معمول و گاه بیمورد، با کمال سادگی زندگی مشترک شان را آغاز میکنند. این ها، همان کسانی هستند که دنبال تالارهای لوکس و منوی غذای آنچنانی نیستند. عین خیالشان هم نیست که ماشین عروس شان لیموزین و پورشه نباشد که با پول کرایه یک شب اش، چه کارها که نمیتوان کرد. راستی یادتان هست جریان پژوهای تشریفاتی را که برای اجلاس عدم تعهد تولید شد و بعد به فروش رسید و سر از مؤسسات خدمات مجالس درآورد تا کجاوه عروس و دامادها شود؟ عروس و دامادهایی که خیلی وقتها سبک زندگی و سطح درآمدشان، هیچ جوره به ضیافت عروسی شان نمیآید و گاه از جشنهای باشکوه و آنچنانی، راهی آپارتمانهای نقلی اجارهای میشوند که باید زیر سقف اش، ماهها و حتی سالها، قسطهای مراسم یک شب عروسی را بپردازند. اما برای آنها که سادگی را ترجیح میدهند هم راه هایی هست که بشود با آن یک جشن کوچک و آبرومندانه برگزار کرد و راهی خانه بخت شد. مؤسسات برگزاری ازدواج آسان هم با همین هدف راهاندازی شد. پیش از آن ازدواج دانشجویی و گروهی، راه را برای برگزاری ازدواج آسان باز کرده بود؛ طرحی که نه تنها در ایران، بلکه در برخی کشورهای دیگر هم اجرا میشود و اتفاقاً کم طرفدار هم نیست. گروههای خودجوشی هم همیشه از گذشته تا کنون وجود داشتهاند که در امر ازدواج به صورت خیرخواهانه به فعالیت میپردازند و مثلاً برای عروسهای بیبضاعت جهیزیه فراهم و هزینه ازدواج زوجهای کم توان مالی را تقبل میکنند. البته متأسفانه از آنجایی که همیشه پای کلاهبرداران به هر کاری باز میشود، این گونه فعالیتهای خیرخواهانه هم از تیررس سوءاستفاده آنها مصون نمانده است. نمونه اش کلاهبرداریهای میلیاردی که در قالب مؤسسات دروغین ازدواج آسان و مجمع خیالی خیران، انجام شده و آه از نهاد مالباختگان برآورده است. تصور کنید زوجهای جوانی را کهاندک پس اندازشان را به مؤسسات کاذب میبرند تا با حداقل هزینه جشن کوچکی برایشان ترتیب داده شود و بعد متوجه میشوند که مؤسسه کلاهبرداری کرده و همان پس انداز مختصرشان هم از بین رفته است. راستی چه جور آدم هایی هستند آنهایی که دلشان میآید چنین ضربهای را به زوج هایی که در ابتدای راه زندگی ایستادهاند، وارد کنند؟!
وصال روحانی
کفاشیان: حالا وقت امتیاز گرفتن از بلاتر است
علی کفاشیان که در اجلاس طوفانی دو روزه اخیر فیفا در زوریخ سوئیس حاضر بود، گفت حالا که سپ بلاتر به لطف حمایت یکپارچه آسیاییها و آفریقاییها در سمت خود ماندنی شده و از حمله گسترده تشکیلاتی امریکا و بخشی از اروپا جان سالم به در برده، لابد قدر قارههای کهن و سیاه را بهتر از گذشته میداند. رئیس فدراسیون فوتبال ایران که طبعاً رأی خود و ایران را به بلاتر داد، گفت: در این مدت نیروهای غربی با طراحی امریکا و با برنامهریزی قبلی یک تهاجم گسترده را به بلاتر انجام دادند و دستگیریها و گرفتن چند مقام ارشد فیفا نیز در همین راستا انجام شد. آنها میخواستند بن حسین اردنی رئیس فیفا شود، اما تنها اثر کارشان طولانیتر شدن روند ابقای بلاتر بود. کفاشیان افزود: اتفاق خاص تازهای در فیفا روی نخواهد داد زیرا آنجا روی یک سیستم استوار است و به افراد وابسته نیست، اما فایده اتفاقات اخیر برای ما آسیاییها این است که بتوانیم امتیازات بیشتری را از بلاتر و فیفا به پاس حمایتمان از او بگیریم و حالا بیش از پیش وظیفه بلاتر است که به ما کمک و فوتبال دو قاره آسیا و آفریقا را تقویت کند. کفاشیان در پاسخ به این سؤال که آیا از خبر دروغین بمبگذاری در هتل محل اقامت میهمانان فیفا نترسیده است، گفت: هتل کاملاً تحت مراقبت قرار داشت و جایی برای نگرانی نبود. تازه ما بچه جنگیم و از این بمبها زیاد دیدهایم!
سپ بلاتر رئیس سوئیسی 17 سال اخیر فیفا، جمعه شب ریاست خود بر این سازمان را برای چهار سال دیگر تمدید کرد. در رأی گیری جدید نهاد حاکم بر فوتبال جهان، وی شاهزاده علیبن حسین اردنی را با اختلاف زیادی پشت سر گذاشت و برای پنجمین بار به این سمت برگزیده شد. همزمانی این انتخابات با تهاجم بی سابقه و مشکوک امریکا و بریتانیا به فیفا و دستگیری بیش از 10 تن از مدیران ارشد فعلی و سابق این نهاد شانسهای مقام 79 ساله سوئیسی را برای یک پیروزی تازه ظاهراً کاهش داده بود و بخشی از اروپا و قسمت اعظم قاره امریکا فقط به قصد سرنگونی بلاتر پشت سر بن حسین تنها رقیب بلاتر ایستاده بودند، اما این مسأله نیز سبب نشد بن حسین فزونتر از 73 رأی در مقابل 133 رأی مدیر پیر ولی همچنان هوشمند و مکار و مقاوم سوئیسی کسب کند. این میزان رأی چون به دو سوم مورد نیاز برای پیروزی قطعی در انتخابات نمیرسید، کار را به مرحله دوم کشاند اما بن حسین که میدید در مرحله اول با اختلاف چشمگیری به بلاتر باخته و طبعاً بختی برای مرحله نهایی ندارد انصراف داد و کار را به سود بلاتر یکسره و تمامکرد.
محاکمه در امریکا!
نواب رئیسان بازداشت شده فیفا که برای محاکمه به امریکا برده خواهند شد (!) اتهاماتی همچون پولشویی و رشوهگیری در امر تعیین میزبانهای چند دوره اخیر جام جهانی را دارند اما هدف اصلی غربیها که سرنگون کردن بلاتر به قصد لوث کردن انتخاب روسیه و قطر بهعنوان میزبانان جام های جهانی 2018 و 2022 و گرفتن میزبانی از آنها بود حاصل نیامد و حالا که بلاتر با حمایت روسها و تمامی آسیا و آفریقا در مسند قبلیاش ابقا شده، بدیهی است که میزبانی دو کشور فوق را نیز محفوظ نگه خواهد داشت. در عین حال همه شعارهای بلاتر در خصوص پاک کردن فوتبال از فساد مالی هم که چه در نطق قبل از شروع رأیگیری و چه طی سخنرانی او بعد از پیروزی ادا شد وعدههایی نشان داد که مقام سوئیسی قطعاً اصراری بر انجام آن نخواهد داشت زیرا او در دوره قبلی انتخاب شدنش هم که با تهاجم ملایمتری از همین دست توسط نیروهای مخالف مواجه شد، فریاد زده بود که ریشه رشوهگیری را در فیفا خشک خواهد کرد اما اینک گفته میشود قطر میزبانی جامجهانی 2022 را با کشیدن چکهای کلان و متعدد برای این و آن کسب کرده است.
منتظر اصلاحات نباشید!
بنابراین حاصل اجلاس شصتو پنجم فیفا که به مدت دو روز در شهر زوریخ سوئیس مقر فیفا برگزار شد فقط روشنتر شدن خط و خطوط بین طرفین دعوا بود. دعوایی که بلاتر میداند نباید اصراری بر تکرار آن در چهار سال بعد داشته باشد زیرا رقبا در مرتبه بعدی با ادوات کارآمدتری او را نشانه خواهند گرفت. این در حالی است که عدم وجود پروندهای روشن برای خود بلاتر در زمینه فساد مالی ناظران جهانی را متحیر کرده و آنها از خود میپرسند چطور در نهادی که از رأس تا ذیل آن رشوه میگرفته و در پولشویی کم یا زیاد سهیم بودهاند، رئیس اصلی از همه اتهامات مبرا مانده است و همه زندانی شدهاند جز خود او؟!
بلاتر: قادر به کنترل داخل فیفا نیستم!
بلاتر در نطق بعد از پیروزیاش در حالی که آثار پیری در او هویداتر از هر زمانی بود ضمن تشکر چندباره از حضار در یک موضعگیری سیاستمدارانه متذکر شد که لابد فرد ایدهآلی برای این سمت نیست. اما نهایت تلاش خود را به کار میگیرد تا فیفا را پاکسازی کند. او با تأکید مجدد بر این که نمیتواند تمامی اجزای فیفا را بررسی و از صحت کارشان حصول اطمینان کند، گفت: دیدید که این توانایی را داشتم که یک بار دیگر مسئول این نهاد شوم و به محض این که ببینم کارم تمام است خودم انصراف خواهم داد. تصور من این است که یک همکاری همه جانبه بین من و سایر اعضای جامعه جهانی فوتبال میتواند حلال مشکلات باشد و در صورتی که کنار یکدیگر قرار گیریم و قصد ضربه زدن به طرف مقابل را نداشته باشیم کارها بهتر انجام خواهد شد.
بن حسین: آنها که به من رأی دادند شجاع بودند
بن حسین اردنی که یکی از نواب رئیسان فیفا است و به رغم حمایت کاملاً سازماندهی شده اروپاییها و امریکاییها از وی باز مغلوب مرد مسن سوئیسی شد و از مرحله آخر رقابت گریخت، دیروز افراد رأی دهنده به خود را شجاع خواند و از آنها تشکر کرد. او از تبریک گفتن به بلاتر خودداری کرد و مدعی شد به رغم شکست در انتخابات جدید زوریخ تجربه زیادی اندوخته است که در آینده به کارش خواهد آمد. او تأکید کرد بررسی پروندههای مشکوک و بیلان کار مقامهای بازداشت شده و نشده فیفا برای سالمتر شدن نهاد حاکم بر فوتبال جهان الزامی است.
تبریک پوتین به بلاتر
در حالی که اکثر کشورهای اروپا در یک حرکت سازماندهی شده توسط امریکا علیه سپ بلاتر موضع گرفتهاند، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه دیروز انتخاب مجدد این مقام دیرپای سوئیسی به سمت ریاست فیفا را به وی تبریک گفت.
تأسف اروپاییها از انتخاب مجدد بلاتر
اکثر روزنامههای اروپا دیروز از انتخاب مجدد سپ بلاتر به عنوان رئیس فیفا به گونهای ابراز تأسف کردند و متذکر شدند ابقای وی به معنای استمرار فساد مالی و تشکیلاتی در نهاد حاکم بر فوتبال جهان است. بجز اسپانیا و چند کشور معدود دیگر، سایر اروپاییها در انتخابات جمعه شب ریاست فیفا به ضرر بلاتر رأی دادند اما تیرشان به سنگ خورد.
فیگو: فوتبال بازنده شد
دیروز لوییس فیگوی مشهور و پرتغالی نیز یک بار دیگر به انتقاد از سپ بلاتر پرداخت و انتخاب مجدد وی را عقبگردی بزرگ برای فیفا و کل فوتبال دانست و گفت بلاتر اگر کمی منصف بود قبل از انتخابات انصراف میداد و راه را به روی گزینهای بهتر میگشود. وی که 20 روز پیش با تصور باخت قطعی مقابل بلاتر و بدون پیشبینی توفان سازماندهی شدهای که امریکا و بخشی از اروپا علیه بلاتر به راه خواهند انداخت از کاندیدایی انصراف داده بود، افزود: متأسفم که بگویم فوتبال بازنده شد و هر کسی که این ورزش را دوست دارد باید غصه بخورد. چه چیزی بدتر از اینکه بلاتر به جای دادن قول اصلاحات میگوید هیچکس به تنهایی نمیتواند همه تحولات را در فیفا بررسی و کنترل کند؟!
عراقچی: نحوه اجرای پروتکل الحاقی از موارد مورد اختلاف است
عضو ارشد تیم هستهای کشورمان هدف از دیدار دوجانبه وزیران خارجه ایران و امریکا در ژنو را تلاش برای یافتن راهکار درباره موضوعات مورد اختلاف از جمله نحوه اجرای پروتکل الحاقی دانست. سید عباس عراقچی در گفتوگو با خبرگزاری صدا و سیما با اشاره به دیدار دوجانبه وزیران خارجه ایران و امریکا اظهار داشت: «نشست دوجانبه در ژنو، گفتوگویی است درباره موضوعات محتوایی و مسائلی که هنوز برای آن راهحلی پیدا نشده است.» این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان درباره دیدگاه نهایی ایران درباره مصاحبه با دانشمندان و بازرسی از مراکز نظامی و اینکه این مسأله به ادعای منابع غربی همچنان به عنوان یکی از موضوعات چالشی مهم در مذاکرات مطرح است،گفت: «بحث مصاحبه با دانشمندان و بازرسی از مراکز نظامی به طور کامل منتفی است ولی در چارچوب رویههایی که پروتکل الحاقی پیشبینی کرده گفتوگوهای ما ادامه دارد.» این عضو تیم مذاکرهکننده کشورمان افزود: «نحوه اجرای پروتکل الحاقی از موارد مورد اختلاف است که در حال صحبت درباره آن هستیم.»
مقام امریکایی: در مذاکرات پیشرفت اساسی به دست آمده است
اظهارات عراقچی در حالی است که یک مقام ارشد وزارت خارجه امریکا اعلام کرد که در مذاکرات هستهای طی هفتههای اخیر در وین برای تدوین پیشنویس توافق سیاسی همچنین سه ضمیمه فنی، پیشرفت اساسی به دست آمده است. خبرگزاری رویترز در گزارشی از ژنو به نقل از این دیپلمات امریکایی در جمع خبرنگاران افزود: «امریکا گفته است که مذاکرات را بعد از 30 ژوئن (9 تیر) تمدید نخواهد کرد، ما یقیناً باور داریم امکان رسیدن به توافق تا 30 ژوئن هست و در مورد تمدید مهلت مذاکرات بحثی مطرح نیست.» این مقام امریکایی که در ژنو به سر میبرد، با تأکید بر مناسب بودن روند جاری گفتوگوها برای رسیدن به توافق تا 30 ژوئن یادآور شد که «برنامه کاری وزیر امور خارجه امریکا در ماه ژوئن (خرداد- تیر) به منظور تمرکز بیشتر وی بر موضوع مذاکرات هستهای، تنظیم شده است.» همزمان با ابراز خوشبینی مقام امریکایی برای حصول یک توافق، سخنگوی وزارت خارجه آلمان اظهارات سفیر این کشور در امریکا را که گفته بود توافق نهایی با ایران سبب لغو تحریمها تا پایان سال جاری نخواهد شد، غیرسازنده خواند و از آن انتقاد کرد.
مذاکرات یک روزه ژنو با حضور محمدجواد ظریف و جان کری در حالی پیش از ظهر دیروز (شنبه) انجام شد که این دو مقام دیپلماتیک قبل از مذاکرات با حضور معاونانشان با یکدیگر ملاقات کردند و پس از آن گفتوگوها را با حضور نماینده اتحادیه اروپا و 1+5 دنبال کردند. در این دیدار عراقچی، مجید تختروانچی و حمید بعیدینژاد اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان حضور داشتند. همچنین وندی شرمن، معاون جان کری و ارنست مونیز وزیر انرژی امریکا وزیر خارجه امریکا را در این دیدار همراهی کردند.
-
هشدارها و توصیههای انتخاباتی روحانی
-
تخلفات انتخاباتی خارج از نوبت رسیدگی میشود
-
مصمم به برگزاری انتخاباتی با نشاط و عادلانه هستیم
-
اعمال فشارهای انتخاباتی بر وزارت اطلاعات
-
باید قانون و شرع در انتخابات رعایت شود
-
شب طلایی هنر ایران
-
بررسی مسائل فرقهای در میزگرد <ایران>
-
عوامل سریال «شمعدونی» در <ایران>
-
مانیفست انتخاباتی روحانی
-
هدف وسیله را توجیه میکند؟
-
پرداخت وام۸۰ میلیونی پلکانی میشود
-
حکایت جهیزیههای امروزی
-
«بلاتر» بازی بزرگ را بُرد
-
دیدار تازه ظریف و کری در ژنو