ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبر اکرم(ص):
خداوند مرا اشکالگیر و اشکالتراش نفرستاده بلکه آموزگار و آسانگیر فرستاده است.
نهج الفصاحه، حدیث 725
شهرام گیل آبادی: حرمت و حریم تئاتر شهر به عنوان موجودی زنده باید مد نظر قرار بگیرد
اینکه حریم تئاتر شهر را به نسبت مشکلات و پیچیدگیهای اقتصادی، پیچیدگیهای معیشتی مردم و مشکلات جدیای که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند به فراموشی بسپاریم بی توجهی است و شهرداری و اساساً ارگانهای دیگری مانند نیروی انتظامی و بهزیستی که متولی هستند باید به تاریخ نسبت به این بی توجهی پاسخ دهند. حرمت و حریم تئاتر شهر، حریم پارک، حریم شهر به عنوان موجودی زنده و حرمت مردم باید مد نظر قرار بگیرد و تصمیم جدی و عاجلی برای حریم تئاتر شهر گرفته شود.
مدیرعامل خانه تئاتر از تعیین حریم تئاتر شهر دفاع کرد.
مدیرعامل خانه تئاتر از تعیین حریم تئاتر شهر دفاع کرد.
ضرورت حمایت بیشتر از فعالان نشر
اسدالله امرایی
نویسنده، مترجم و روزنامهنگار
برپایی طرحهای تخفیف فصلی کتاب اقدام خوبی است که چند سالی از شکلگیریاش میگذرد، البته تمرکز یارانه حمایتی این طرح به مخاطبان و کمک به افزایش قدرت خرید آنها است، وگرنه برای کتابفروش همان بحث قیمت روال توافقی با توزیعکننده در میان است؛ با این حال از آنجایی که به فروش کتاب میانجامد تا حدی منجر به حفظ حیات نشرمان تا گذر از شرایط فعلی هم میشود. با اینکه موافق برگزاری فصلی این طرح هستم، اما به گمانم بهتر است بودجه بیشتری به آن اختصاص پیدا کند، بویژه حالا که گفتههای سازمان بهداشت جهانی حاکی از برقراری بیماری کرونا در سال جاری میلادی است ،بنابراین گمان میکنم بهار 1400 هم شرایط برای دایر کردن نمایشگاه کتاب تهران فراهم نباشد، نه فقط نمایشگاه کتاب، بلکه برخی دیگر از برنامه های معاونت فرهنگی هم به واسطه ضرورت رعایت پروتکلهای بهداشتی متوقف شدهاند؛ حداقل بخشی از بودجه نمایشگاه کتاب تهران و این برنامهها را میتوان به طرحهای تخفیف فصلی تزریق کرد. نکته مثبت دیگر درباره برگزاری این طرحها فراهم شدن شرایطی است که طی آن مردم میتوانند کتابهای مورد علاقه خود را خریداری کرده و بخوانند، البته ضروری است که میزان یارانه اختصاصی به هر علاقهمند در این طرح افزایش یابد، با قیمت فعلی کتاب با سقف اعلامی برای هر خریدار، نهایت 2 الی 3 جلد کتاب میتوان خرید. یکی دیگر از نکات مثبت برگزاری این طرح دخیل شدن کتابفروشیها در فروش آثار است؛ طی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران و همچنین نمایشگاههای استانی کتابفروشان آسیب بسیاری میبینند. باید چارهای اندیشید تا بعد از کنترل بیماری کرونا و بازگشت به شرایط عادی، کتابفروشان هم به شکلی در نمایشگاههای کتاب دخیل شوند. کتابفروشان شرایط خوبی ندارند؛ در همه دنیا مسئولان شرایطی برای تشویق به فعالیتهای فرهنگی در نظر میگیرند. در کنار اقداماتی همچون طرحهای تخفیف فصلی باید چارهای هم برای تسهیل فعالیت در این عرصه مهم اندیشیده شود، حتی به این منظور میتوان به سراغ راهکارهای پیشنهادی خود اهالی نشر و همچنین کارشناسان اقتصادی رفت، البته در نظر گرفتن تخفیف برای مواردی همچون مالیات، بیمه کارکنان و حتی قبوض پرداختی شهرداری میتواند اثرگذار باشد. وقتی بخش عمدهای از سخنرانیهای مسئولان به صحبت از فرهنگ اختصاص دارد دیگر وقت آن شده که کاری جدی برای حفظ نشرمان به خرج بدهند؛ در کنار طرحهای اینچنینی مسئولان باید کاری هم برای رونق گرفتن کتابخانههای عمومی سطح کشور به خرج بدهند؛ تجهیز مخازن کتابخانه بیتوجه به نیازسنجی از مخاطبان و با کتابهای سلیقهای انجام میشود. در صورتی که اداره اصولی اینها هم میتواند در شرایطی که قدرت خرید مردم کم شده حداقل به حفظ سرانه فعلی مطالعه کمک کرد و همین که ناشران موفق به فروش بخشی از کتابهای خود بشوند.
نویسنده، مترجم و روزنامهنگار
برپایی طرحهای تخفیف فصلی کتاب اقدام خوبی است که چند سالی از شکلگیریاش میگذرد، البته تمرکز یارانه حمایتی این طرح به مخاطبان و کمک به افزایش قدرت خرید آنها است، وگرنه برای کتابفروش همان بحث قیمت روال توافقی با توزیعکننده در میان است؛ با این حال از آنجایی که به فروش کتاب میانجامد تا حدی منجر به حفظ حیات نشرمان تا گذر از شرایط فعلی هم میشود. با اینکه موافق برگزاری فصلی این طرح هستم، اما به گمانم بهتر است بودجه بیشتری به آن اختصاص پیدا کند، بویژه حالا که گفتههای سازمان بهداشت جهانی حاکی از برقراری بیماری کرونا در سال جاری میلادی است ،بنابراین گمان میکنم بهار 1400 هم شرایط برای دایر کردن نمایشگاه کتاب تهران فراهم نباشد، نه فقط نمایشگاه کتاب، بلکه برخی دیگر از برنامه های معاونت فرهنگی هم به واسطه ضرورت رعایت پروتکلهای بهداشتی متوقف شدهاند؛ حداقل بخشی از بودجه نمایشگاه کتاب تهران و این برنامهها را میتوان به طرحهای تخفیف فصلی تزریق کرد. نکته مثبت دیگر درباره برگزاری این طرحها فراهم شدن شرایطی است که طی آن مردم میتوانند کتابهای مورد علاقه خود را خریداری کرده و بخوانند، البته ضروری است که میزان یارانه اختصاصی به هر علاقهمند در این طرح افزایش یابد، با قیمت فعلی کتاب با سقف اعلامی برای هر خریدار، نهایت 2 الی 3 جلد کتاب میتوان خرید. یکی دیگر از نکات مثبت برگزاری این طرح دخیل شدن کتابفروشیها در فروش آثار است؛ طی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران و همچنین نمایشگاههای استانی کتابفروشان آسیب بسیاری میبینند. باید چارهای اندیشید تا بعد از کنترل بیماری کرونا و بازگشت به شرایط عادی، کتابفروشان هم به شکلی در نمایشگاههای کتاب دخیل شوند. کتابفروشان شرایط خوبی ندارند؛ در همه دنیا مسئولان شرایطی برای تشویق به فعالیتهای فرهنگی در نظر میگیرند. در کنار اقداماتی همچون طرحهای تخفیف فصلی باید چارهای هم برای تسهیل فعالیت در این عرصه مهم اندیشیده شود، حتی به این منظور میتوان به سراغ راهکارهای پیشنهادی خود اهالی نشر و همچنین کارشناسان اقتصادی رفت، البته در نظر گرفتن تخفیف برای مواردی همچون مالیات، بیمه کارکنان و حتی قبوض پرداختی شهرداری میتواند اثرگذار باشد. وقتی بخش عمدهای از سخنرانیهای مسئولان به صحبت از فرهنگ اختصاص دارد دیگر وقت آن شده که کاری جدی برای حفظ نشرمان به خرج بدهند؛ در کنار طرحهای اینچنینی مسئولان باید کاری هم برای رونق گرفتن کتابخانههای عمومی سطح کشور به خرج بدهند؛ تجهیز مخازن کتابخانه بیتوجه به نیازسنجی از مخاطبان و با کتابهای سلیقهای انجام میشود. در صورتی که اداره اصولی اینها هم میتواند در شرایطی که قدرت خرید مردم کم شده حداقل به حفظ سرانه فعلی مطالعه کمک کرد و همین که ناشران موفق به فروش بخشی از کتابهای خود بشوند.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#کرونا
حرفهای وزیر بهداشت درباره سفرهای نوروزی بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. سعید نمکی گفت: «حتی اگر همه دروازهها هم باز شد، حضرت عباسی سفر نروید. ما التماس کردیم که سفر نباشد. وزیر بهداشت باید خواهش کند، تمنا کند، دست ببوسد و پا ببوسد تا بلکه بتواند یک قدم بردارد. انتظارمان این است که به برخی عرایضی که وزیر بهداشت میگوید، توجه بیشتری معطوف شود.» کاربران زیادی از این مینوشتند که باید قوانین سختگیرانه برای منع سفرهای نوروزی اعمال شود و از خطرات سفر در این شرایط میگفتند. کاربران دیگری هم به مسأله واکسیناسیون در جهان و ایران و آمارهای آن پرداختند: «وزیر بهداشت: «حتی اگر همه دروازهها هم باز شد، حضرت عباسی سفر نروید.» به جای این که مردم را قسم بدهید آنها را متقاعد کنید سفر نروند. یعنی از شما بپذیرند و قبول کنند که سفر نروند. یعنی خرسند شوند از تصمیمات شما و همراهی کنند با شما.»، «نمکی:«وزیر بهداشت باید دست ببوسد، پا ببوسد و التماس کند که به درخواستش عمل شود تا سفر نروید.» هیچ کجای دنیا با دست بوسی و پا بوسی مردم دست از سفر و معاشرت بر نداشتند، قوانین سختگیرانه میخواهد و نظارت درست»، «آقای نمکی! شما مسئولید! اگر فکر میکنید سفر نوروزی باید ممنوع شود، آن را قانون و ابلاغ کنید»، «٩٠ میلیون نفر در امریکا تا امروز واکسن کووید ١٩ زدهاند. همین.»، «طبق گفته وزیر بهداشت ترکیه، تا الان بیش از ۱۰ میلیون واکسن تزریق شده و با توجه به قرنطینههای سختگیرانه و کنترل شدید از دوشنبه پیش آمار مبتلایان و تعداد شهرهای قرمز رو به افزایشه...»، «آقای وزیر بهداشت! دست بوسی برای چه؟ سفر با وسایل نقلیه عمومی آزاده، هتلها و میهمانپذیرها و ویلاهای اجارهای آزادند، ویلاداران قبلاً رفتن ماشیناشونو مقصد گذاشتن و برگشتن و قطار و هواپیما و اتوبوس رزرو کردن واسه سفر، بعد یه خانواده با ماشین شخصی خودش نباید بره سفر؟»، «وزیر بهداشت مملکت که کارش با قسم و آیه پیش نمیره، آقای نمکی ممنوعیت سفر بزار با هر وسیلهای. شخصی و عمومی»، «از اینایی که از کرونا نمیترسن ترسناکتر اینایی هستن که از کرونا نمیترسیدن و کرونای سبک گرفتن. دیگه به هیچ صراطی مستقیم نیستن که کرونا میتونه چقدر خطرناک باشه»، «کرونا برخلاف تصور اولیه ویروس عادلی نبود. هیچ ثروتمند، قدرتمند یا سیاستمدار گردن کلفتی نبود که در این یک سال بر اثر کرونا بمیرد. ترامپ ظرف ۳ روز با معجزه آنتیبادی رجنرون بهبود یافت. بشار اسد و همسرش هم عین دیگران بهبود پیدا میکنند.
نژادپرستی سلطنتی
مصاحبه پرنس هری و همسرش مگان با اپرا وینفری که در آن مگان درباره نژادپرستی خاندان سلطنتی بریتانیا صحبت کرد مورد توجه جهان قرار گرفت. کاربران ایرانی هم از قافله بحث درباره این موضوع عقب نماندند و درباره حرفهای مگان و سابقه نژادپرستی در خاندان سلطنتی نوشتند: «مگان مارکل رفته مصاحبه کرده که خانواده سلطنتی نژادپرستن و فلانن. یعنی اون موقع که رفت عروس خانوادهای شد که نماد استعمار و هزار تا چیز دیگهس این چیزا براش مشکلی نبود بعداً یهو پیدا شد؟»، «مصاحبه پرنس هری و مگان هم جالب بود و پرده از خانه تاریک ملکه برداشت تا حدودی»، «تو مصاحبه مگان و هری با اپرا اونقدر از زجر کشیدناشون گفتن که من منتظر بودم الان اسم بیارن. بعدم گفتن نه ملکه و شوهرش خیلی هم خوب و مهربونن با ما! کیت هم خیلی خوب و مهربونه. خب پس کی اذیت میکرده؟ چارلز؟ یا زنش؟ ویلیام؟ خرزو خان؟»، «مگان مرکل اون وقتی که عروسی ۳۰ میلیون دلاری گرفت و تمام سلبریتیها تو عروسیش حاضر شدن رویال ودینگ و رویال بودن بد نبود. اما بعد که دید چه محدودیتهایی داره، زد بیرون ولی دلش میخواست همچنان قصر بهشون پول بده و عنوانشون حفظ کنن. نمیشه که. یا خدا یا خرما. الانم همه جیغ و دادش واسه پوله. اینکه رویال فمیلی نژادپرست و دارای مشکلات عدیده هستن بحثی درش نیست ولی این خانم باوجود اینکه اینارو میدونست به خاطر پول و عنوان ازدواج کرد حالا هم فقط به خاطر پول شلوغش کرده.»، «مگان که خب همون دروغهای همیشه تکراری بود. تنها نتیجهگیری مصاحبه اینه که اوپرا چه احمق موجسواریه»، ««به گفته مگان مارکل، وقتی فرزندش آرچی را باردار بوده، دغدغه اعضای خانواده سلطنتی میزان تیرگی رنگ پوست فرزندش بوده است.» پ ن: عجیبه که تلویزیون فارسی ملکه، نژاپرستی در خاندان سلطنتی دربار انگلستان را تقصیر ایرانیها ندانسته. مسئولان شبکه رسیدگی کنند لطفاً.»، «خبر ساعت ۲ میگفت مصاحبه مگان با اپرا سبب شد حواسها از دادگاه فلوید و تبعیض نژادی در زدن واکسن در امریکا پرت بشه! متأسفانه حواس خودش هم پرت شد، حدود ۵ دقیقه داشت خاندان سلطنتی انگلیس را میکوبید و به فلوید مظلوم و اینکه فقط به سفیدها در امریکا واکسن میزنند نپرداخت»، «بعد از مصاحبه مگان و هری فهمیدم که مادرشوهر و جاری در تمام دنیا یک جور آدم رو زجر میدن و خدارو شکر این موضوع فقط مختص ایران نیست.»، «نشستم کل مصاحبه مگان و هری رو دیدم. مهمترین قسمتش اونجاییه که مگان میگه خانواده سلطنتی دغدغه رنگ پوست بچه مگان رو داشتن که تیره نباشه. از اول معلوم بود که این عروس خانوم اومده انتقام خون دایانا رو از ملکه بگیره.»
بعثت؛ پاسخگویی به نیاز بشر به معنویت
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
گروهی براین عقیدهاند که پایبندی به اصول متکی بر حسن و قبح عقلی و مورد تأیید وجدان درونی به تنهایی برای انسان در تمشیت امور زندگی جمعی و تأمین نیکبختی فردی کفایت میکند و دیگر نیازی به اعتقادات مذهبی و بعثت انبیای الهی نیست. این عده معتقدات مذهبی را خاص اشخاص عامی دانسته و میگویند؛انسان چون به علوم دست یافته، زمام امکانات مادی را به تسخیر خود درآورده و از مکاتب آسمانی بینیاز است. همچنین میگویند؛ ایمان به غیب و ماورای طبیعت انسان را از واقعیات جهان هستی غافل کرده و مجبور میسازد برغلبه علم و تکنولوژی چشم ببندد، حتی بدان پشت پا بزند. اینان اما از این واقعیت غافلند که ایمان متکی بر وحی نه تنها بر مناسبات علمی صحه میگذارد، بلکه چون با مجاهدت در راه کسب فضیلت و تبدیل آن به ملکه تقوی همراه است از تبدیل شدن علم به سلاحی خطرناک که زمینهساز تجاوز به حقوق دیگران و ظلم و جور و فساد است، جلوگیری میکند. باور به وحی از پیشرفت علم و دانش استقبال میکند و راه را برای درک نسبت عقلانی هستی با پدیدههای مادی میگشاید. لکن صفحات تاریخ و وضع آشفته کنونی دنیا دلالت بر این دارد که هرگاه علم با معنویت وحی به نحوی راستین و دائمی همراه و هماهنگ نبوده و نباشد، خوی سرکش آدمی بر اهلیت انسانی او غلبه یافته و مدار حیات زندگی فردی و جمعی را تحت تأثیر قرار میدهد که جنگها و کشمکشهای برتریطلبی یکی از نتایج آن است.
درعصر ما انسان کم وبیش بر ماده فائق آمده است، اما یک نگاه اجمالی به آمارهای فقر و فلاکت نشان میدهد که علم و تکنولوژی نتوانسته قدرت مادی را تحت تسلط مکارم اخلاقی درآورده و رذایل با قدرت وسیعتر و مخوفتری بر حیات آدمی سایه افکندهاند و فقر روزبهروز در حال گسترش است. همچنین میلیونها انسان قربانی مطامع سیاسی- اقتصادی صاحبان علم و تکنولوژی برتر قرار گرفته و در محرومیتهای هولناکی به سر میبرند و معلوم نیست سرنوشت انسان به کجا منتهی خواهد شد. این همه مؤید این حقیقت است که راه متکی بر علم و تکنولوژی صرف بدون توجه به نیاز انسان به آسمان و آنچه از آسمان نازل میشود - وحی - راه صوابی نبوده است.
زیرا اقلیت محدودی بیحساب از همه مزایا مانند ثروت و قدرت برخوردار شده و زندگی غرق در ناز و نعمتی دارند و اکثریت عظیمی حتی از یک حداقل زندگی و رفاه معمولی هم محرومند و این فاصله روزبهروز در حال تزاید است.اینجاست که حقیقت استمداد از مکتب اخلاق گستر وحی ضرورت خود را مینمایاند و نشان میدهد تنها با اتکا به نیروی تقوی، همان که در پیشانی رسالت انبیا از جمله پیامبر خاتم(ص) قرار گرفته، میتواند راهبر بشریت به زندگی سعادتمندانه برای همه ساکنان زمین باشد.
بعثت رسول گرامی اسلام(ص) سرآغاز دگرگونی در عرصه روابط انسانی و بازگرداندن عدالت به زندگی بشراست که جهل و خودخواهی را مقهورخود ساخته و زندگی سعادتمندانهای را پیش روی انسان قرار میدهد. بعثت رسول گرامی اسلام با خود دستور زندگی بههمراه دارد و با ضرورتهای عصر و زمانه بیگانه نیست. اسلام که حاصل بعثت و رسالت محمدی(ص) است علاوه بر دستورالعمل زندگی، بر مجاهده علیه نفس اماره، مجاهدت علیه ستم و ستمکاری، سعی و تلاش در برقراری عدل و عدالت و کوشش در راه کسب فضل و دانش همراه است و افق حیات بشری را سرشار از طراوت و شکوه معنوی میکند.
از اینرو میتوان گفت، بعثت ابتدای صراط مستقیمی است که به توحید منتهی میشود و سرچشمه فیض ربوبی را روی بشریت میگشاید.
دبیر گروه پایداری
گروهی براین عقیدهاند که پایبندی به اصول متکی بر حسن و قبح عقلی و مورد تأیید وجدان درونی به تنهایی برای انسان در تمشیت امور زندگی جمعی و تأمین نیکبختی فردی کفایت میکند و دیگر نیازی به اعتقادات مذهبی و بعثت انبیای الهی نیست. این عده معتقدات مذهبی را خاص اشخاص عامی دانسته و میگویند؛انسان چون به علوم دست یافته، زمام امکانات مادی را به تسخیر خود درآورده و از مکاتب آسمانی بینیاز است. همچنین میگویند؛ ایمان به غیب و ماورای طبیعت انسان را از واقعیات جهان هستی غافل کرده و مجبور میسازد برغلبه علم و تکنولوژی چشم ببندد، حتی بدان پشت پا بزند. اینان اما از این واقعیت غافلند که ایمان متکی بر وحی نه تنها بر مناسبات علمی صحه میگذارد، بلکه چون با مجاهدت در راه کسب فضیلت و تبدیل آن به ملکه تقوی همراه است از تبدیل شدن علم به سلاحی خطرناک که زمینهساز تجاوز به حقوق دیگران و ظلم و جور و فساد است، جلوگیری میکند. باور به وحی از پیشرفت علم و دانش استقبال میکند و راه را برای درک نسبت عقلانی هستی با پدیدههای مادی میگشاید. لکن صفحات تاریخ و وضع آشفته کنونی دنیا دلالت بر این دارد که هرگاه علم با معنویت وحی به نحوی راستین و دائمی همراه و هماهنگ نبوده و نباشد، خوی سرکش آدمی بر اهلیت انسانی او غلبه یافته و مدار حیات زندگی فردی و جمعی را تحت تأثیر قرار میدهد که جنگها و کشمکشهای برتریطلبی یکی از نتایج آن است.
درعصر ما انسان کم وبیش بر ماده فائق آمده است، اما یک نگاه اجمالی به آمارهای فقر و فلاکت نشان میدهد که علم و تکنولوژی نتوانسته قدرت مادی را تحت تسلط مکارم اخلاقی درآورده و رذایل با قدرت وسیعتر و مخوفتری بر حیات آدمی سایه افکندهاند و فقر روزبهروز در حال گسترش است. همچنین میلیونها انسان قربانی مطامع سیاسی- اقتصادی صاحبان علم و تکنولوژی برتر قرار گرفته و در محرومیتهای هولناکی به سر میبرند و معلوم نیست سرنوشت انسان به کجا منتهی خواهد شد. این همه مؤید این حقیقت است که راه متکی بر علم و تکنولوژی صرف بدون توجه به نیاز انسان به آسمان و آنچه از آسمان نازل میشود - وحی - راه صوابی نبوده است.
زیرا اقلیت محدودی بیحساب از همه مزایا مانند ثروت و قدرت برخوردار شده و زندگی غرق در ناز و نعمتی دارند و اکثریت عظیمی حتی از یک حداقل زندگی و رفاه معمولی هم محرومند و این فاصله روزبهروز در حال تزاید است.اینجاست که حقیقت استمداد از مکتب اخلاق گستر وحی ضرورت خود را مینمایاند و نشان میدهد تنها با اتکا به نیروی تقوی، همان که در پیشانی رسالت انبیا از جمله پیامبر خاتم(ص) قرار گرفته، میتواند راهبر بشریت به زندگی سعادتمندانه برای همه ساکنان زمین باشد.
بعثت رسول گرامی اسلام(ص) سرآغاز دگرگونی در عرصه روابط انسانی و بازگرداندن عدالت به زندگی بشراست که جهل و خودخواهی را مقهورخود ساخته و زندگی سعادتمندانهای را پیش روی انسان قرار میدهد. بعثت رسول گرامی اسلام با خود دستور زندگی بههمراه دارد و با ضرورتهای عصر و زمانه بیگانه نیست. اسلام که حاصل بعثت و رسالت محمدی(ص) است علاوه بر دستورالعمل زندگی، بر مجاهده علیه نفس اماره، مجاهدت علیه ستم و ستمکاری، سعی و تلاش در برقراری عدل و عدالت و کوشش در راه کسب فضل و دانش همراه است و افق حیات بشری را سرشار از طراوت و شکوه معنوی میکند.
از اینرو میتوان گفت، بعثت ابتدای صراط مستقیمی است که به توحید منتهی میشود و سرچشمه فیض ربوبی را روی بشریت میگشاید.
به بهانه انتشار «تئاتر در ایران از کودتا تا انقلاب»
دوره، دوره گفتوگوست
ناصر حسینی مهر
کارگردان و پژوهشگر
این کتاب در واقع حاوی سه دهه از فعالیت هنرمندان تئاتر تهران و شهرهای دیگر است که سعی شده در آن، قدمبهقدم با جریانهای گوناگون اجرایی و نمایشنامهنویسی تا مقطع انقلاب همراه شویم. کاری که شش سال بدون وقفه ادامه داشت و صرفاً برای کتاب شدن یا نگارش تاریخ مکتوب نشده بلکه قصد آن بوده که آنچه در سالهای نوجوانی و جوانی در تئاتر ما گذشته و من آن را دیدهام همه، بدون هیچگونه تصنع و تعارف بررسی شود و اجتناب داشته باشم از ارائه آمار و ارقام و ستایشگری از چهرهها و اجراهایی خاص. رویکرد من در کتاب نسبت به پیشینه تئاتر ما، بیشتر مبتنی بر نقد انتقادی به تئاتر بوده است. و همانطور که بسیاری میدانند نظریههای انتقادی رویکردی علمی است در حوزه جامعهشناسی هنر و فلسفه که سرآمد آنها نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت است و با چنین رویکردی میشود از فراز و نشیب تاریخ آموخت و راه جدیدی در آینده باز کرد. این نوع نگاه به هنر است که راه را بر خودشیفتگی و عدم انتقادپذیری میبندد و از افتادن ما در دوره های متسلسل و باطل پیشگیری خواهد کرد. از نظر من یکی از دلایل عمدهای که ما در حوزههایی مثل ادبیات و تئاتر نقد و منتقد به معنی اخص آن نداریم این است که کمکاری نظامهای فرهنگی در این حوزه است که اهمیتی به این موضوع نمیدهند. در کشورهای پیشرفته برای بررسی پدیدهای مثل تئاتر، چندین پژوهشکده وجود دارد که افراد صاحب سبک و سواد و منتقد را استخدام میکنند، از آنها حمایتهای مالی و معنوی میکنند تا آنها مدتی روی موضوعی مشخص بهعنوان پروژه کار کنند و در نهایت مشخص است این پژوهشها برای فرهنگ و هنر آن کشور چه افزودهای خواهد داشت. به قولی دیگر باید گفت که کار پژوهشی کار علمی است اما در ایران صرفاً یک کار دلی محسوب میشود و مثلاً اگر هر منتقد و چهره صاحبنامی دست به تحقیق و پژوهش و نوشتن نقد میزند به خاطر دل خودش است، در حالی که باید جایی باشد که از پژوهشگر حمایت کند. در کل از نظر پایه ضعیف هستیم و در وهله اول باید پژوهشکدههای هنری افزایش پیدا کند و معدودی که هستند هم از حالت فرمالیته خارج شوند. از سوی دیگر بهصورت اخص درباره این کتاب بگویم که خوشحالی من از انتشار آن زمانی خواهد بود که کتاب خوانده شود و دربارهاش گفتوگو شکل بگیرد. در واقع انتظار میرود ضمن خواندن چنین کتابها و پژوهشهایی بحث و گفتوگو و فکر به وجود بیاید و وقتی فکرهای تازه در گفتوگو کنار هم قرار بگیرند حتماً راههای تازهای برای تئاتر ما باز خواهد شد. معتقدم حرفها و نظریات من در این کتاب به هیچ عنوان صددرصد صحیح، تام و درست نیست و حتماً قابل نقد است و دیگری و دیگران میتوانند نظر خود را بگویند تا بیحب و بغض گفتوگو شروع شود. باید انعطافناپذیری را در دوره معاصرکه دوره جدیدی است کنار بگذاریم و مخصوصاً ما تئاتریها باید یاد بگیریم که گفتوگو کنیم و حتی اگر مثلاً از اجرای کاری روی صحنه لذت نمیبریم آن صحنه را ویران نکنیم.
کارگردان و پژوهشگر
این کتاب در واقع حاوی سه دهه از فعالیت هنرمندان تئاتر تهران و شهرهای دیگر است که سعی شده در آن، قدمبهقدم با جریانهای گوناگون اجرایی و نمایشنامهنویسی تا مقطع انقلاب همراه شویم. کاری که شش سال بدون وقفه ادامه داشت و صرفاً برای کتاب شدن یا نگارش تاریخ مکتوب نشده بلکه قصد آن بوده که آنچه در سالهای نوجوانی و جوانی در تئاتر ما گذشته و من آن را دیدهام همه، بدون هیچگونه تصنع و تعارف بررسی شود و اجتناب داشته باشم از ارائه آمار و ارقام و ستایشگری از چهرهها و اجراهایی خاص. رویکرد من در کتاب نسبت به پیشینه تئاتر ما، بیشتر مبتنی بر نقد انتقادی به تئاتر بوده است. و همانطور که بسیاری میدانند نظریههای انتقادی رویکردی علمی است در حوزه جامعهشناسی هنر و فلسفه که سرآمد آنها نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت است و با چنین رویکردی میشود از فراز و نشیب تاریخ آموخت و راه جدیدی در آینده باز کرد. این نوع نگاه به هنر است که راه را بر خودشیفتگی و عدم انتقادپذیری میبندد و از افتادن ما در دوره های متسلسل و باطل پیشگیری خواهد کرد. از نظر من یکی از دلایل عمدهای که ما در حوزههایی مثل ادبیات و تئاتر نقد و منتقد به معنی اخص آن نداریم این است که کمکاری نظامهای فرهنگی در این حوزه است که اهمیتی به این موضوع نمیدهند. در کشورهای پیشرفته برای بررسی پدیدهای مثل تئاتر، چندین پژوهشکده وجود دارد که افراد صاحب سبک و سواد و منتقد را استخدام میکنند، از آنها حمایتهای مالی و معنوی میکنند تا آنها مدتی روی موضوعی مشخص بهعنوان پروژه کار کنند و در نهایت مشخص است این پژوهشها برای فرهنگ و هنر آن کشور چه افزودهای خواهد داشت. به قولی دیگر باید گفت که کار پژوهشی کار علمی است اما در ایران صرفاً یک کار دلی محسوب میشود و مثلاً اگر هر منتقد و چهره صاحبنامی دست به تحقیق و پژوهش و نوشتن نقد میزند به خاطر دل خودش است، در حالی که باید جایی باشد که از پژوهشگر حمایت کند. در کل از نظر پایه ضعیف هستیم و در وهله اول باید پژوهشکدههای هنری افزایش پیدا کند و معدودی که هستند هم از حالت فرمالیته خارج شوند. از سوی دیگر بهصورت اخص درباره این کتاب بگویم که خوشحالی من از انتشار آن زمانی خواهد بود که کتاب خوانده شود و دربارهاش گفتوگو شکل بگیرد. در واقع انتظار میرود ضمن خواندن چنین کتابها و پژوهشهایی بحث و گفتوگو و فکر به وجود بیاید و وقتی فکرهای تازه در گفتوگو کنار هم قرار بگیرند حتماً راههای تازهای برای تئاتر ما باز خواهد شد. معتقدم حرفها و نظریات من در این کتاب به هیچ عنوان صددرصد صحیح، تام و درست نیست و حتماً قابل نقد است و دیگری و دیگران میتوانند نظر خود را بگویند تا بیحب و بغض گفتوگو شروع شود. باید انعطافناپذیری را در دوره معاصرکه دوره جدیدی است کنار بگذاریم و مخصوصاً ما تئاتریها باید یاد بگیریم که گفتوگو کنیم و حتی اگر مثلاً از اجرای کاری روی صحنه لذت نمیبریم آن صحنه را ویران نکنیم.
عکس نوشت
پیامبر اکرم(ص) در بسیاری از آثار هنری ایرانی- اسلامی حضور داشته است. از شعر تا نقاشی. معراج پیامبر اسلام(ص) از موضوعاتی است که هنرمندان زیادی آن را به تصویر کشیدهاند که نگاره معراج پیامبر اسلام(ص) در نسخه خطی هفت اورنگ جامی یکی از قدیمیترین آنهاست. قرار است از این نگاره روز چهارشنبه و همزمان با عید مبعث در کتابخانه و موزه ملی ملک رونمایی شود.
به نام تاریخ
20 اسفند
تولدها
رضا بابک: بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون سال 1324 در چنین روزی بهدنیا آمد. رضا بابک در رشته بازیگری و کارگردانی تحصیل کرد و کارش را از تئاتر آغاز کرد. با تأسیس اولین گروه هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شروع به اجرای نمایش در این کانون کرد و پساز آن کار در تئاتر را بهصورت حرفهای ادامه داد. سال 1357 با بازی در «چریکه تارا» وارد سینما شد و پس از آن در فیلمهای «ارثیه»، «ریحانه»، «سفر عشق»، «گربه آوازخوان»، «لبه تیغ»، «مرد آفتابی»، «شوریده»، «به رنگ ارغوان»، «دعوت» و «بنفشه آفریقایی» بازی کرد. رضا بابک را در سریالهای تلویزیون زیاد دیدهایم و در این سالها در سریالهای «آیینه»، «راویان اخبار»، «آرایشگاه زیبا»، «عاطفه»، «گل پامچال»، «قصههای تابه تا»، «هوای تازه»، «چشم به راه»، «روزهای زندگی»، «خانه ما»، «داستانهای نوروز»، «میهمان پذیر طوبی»، «بچههای خیابان»، «روزگار قریب» و «گاو صندوق» بازی کرده است.
منوچهر لشکری نوازنده سازهای ویولن و فلوت، منصور نریمان نوازنده و مدرس عود، بهروز وثوقی بازیگر، محمد حاتمی بازیگر، محمدسعید شریفیان آهنگساز، محمد بهرامی نویسنده و منتقد، پرویز ابوالفتحی داستان نویس و شاعر، محمد اسدیان شاعر، مسعود بیزارگیتی شاعر، نوذر پرنگ شاعر، محمد خلیلی داستان نویس، حسن محمودی داستان نویس، علی محمد مؤدب شاعر، ضیا همایون بازیگر و کارگردان تئاتر و سروش جمشیدی بازیگر تئاتر و تلویزیون هم متولد امروز هستند.
21 اسفند
تولدها
فرهاد فخرالدینی: موسیقیدان و رهبر ارکستر شناخته شده ایران سال 1316 در چنین روزی به دنیا آمد. فرهاد فخرالدینی فرزند محمدعلی فخرالدینی از شعرای آذربایجان بود. او نواختن ویولن را از کودکی آغاز کرد و همزمان با تحصیل در هنرستان از سوی حسین دهلوی برای تدریس دعوت شد. آهنگسازی را از سال 1347 با ساخت موسیقی فیلم «شوهر آهو خانم» آغاز کرد و سال 1352 برای رهبری ارکستر بزرگ رادیو و تلویزیون انتخاب شد. فخرالدینی در این سالها برای سریالهای مطرحی چون «امام علی(ع)»، «کیف انگلیسی» و «مسافر ری» موسیقی ساخته و آهنگساز ترانههایی چون «اگر دستم رسد روزی»، «خاکستر»، «سوگند»، «داروگ»، «موج»، «نیایش»، «رفتی به سلامت»، «دامن کشان» و «آمد نوبهار» بوده است. او از سال 1377 ارکستر موسیقی ملی ایران را ایجاد کرد و اکنون هم رهبر آن است.
سالروز تولد پیمانه روشنزاده داستان نویس هم امروز است.
درگذشتها
هوشنگ طاهری روزنامه نگار و سردبیر مجله سخن و هاشم فیاض تعزیه خوان در چنین روزی درگذشتند.
22 اسفند
تولدها
ادوارد آلبی: نمایشنامه نویس مشهور امریکایی سال 1928 در چنین روزی به دنیا آمد. ادوارد آلبی از نوجوانی شروع به نوشتن داستان و شعر کرد و پس از آشنایی با تورنتون وایلدر نمایشنامه نویس مشهور آن زمان، شروع به نوشتن نمایشنامه کرد و با نوشتن «داستان باغ وحش» بهعنوان نمایشنامه نویس حرفهای کارش را آغاز کرد. «مرگ بسی اسمیت»، «رؤیای امریکایی»، «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟»، «لولیتا» و «توازن ظریف» از مشهورترین آثار اوست. او در سالهای 1967، 1975 و 1994 برنده جایزه پولیتزر شد و نشان ملی هنر امریکا را هم دریافت کرد. آلبی سال 2016 درگذشت.
سالروز تولد هنری هاتاوی فیلمساز امریکایی و محمدرضا طهماسبی شاعر هم امروز است.
درگذشتها
ایرج میرزا: شاعر برجسته دوران مشروطیت سال 1304 در چنین روزی درگذشت. ایرج میرزا متولد 1253 و فرزند صدرالشعرا بود. او مدیر نخستین نشریه دانشجویی تبریز بود و پیش از مشروطه بیشتر قصیده میسرود اما در دوره پس از مشروطه بیشتر آثار ایرج میرزا مضمونهای انتقاد اجتماعی داشت و اشعارش تأثیر زیادی بر شعر دوران مشروطه گذاشت. زبان ساده و خروج او از چارچوبها و قالبهای رایج شعر فارسی باعث شهرتش شد. قطعات «دل مادر» و «هدیه عاشق» از مشهورترین اشعار اوست. از ایرج میرزا «مثنوی عارف نامه» و «مثنوی زهره و منوچهر» هم به جا مانده است.
حسین گل گلاب: شاعر سرود «ای ایران» سال 1363 در چنین روزی درگذشت. حسین گل گلاب متولد 1276 بود و پدرش از نقاشان و عکاسان دوره قاجار بود. گل گلاب از کودکی نواختن تار و سه تار را آموخت و همزمان با تحصیل در رشته گیاه شناسی به موسیقی هم میپرداخت. در سال 1303 همکاری با گروه موسیقی علینقی وزیری را آغاز کرد و سال 1323 با سرودن «ای ایران» به شهرت رسید. او «ای ایران» را پس از دیدن رفتار بیادبانه یک سرباز خارجی با مردم در خیابانهای تهران سرود. «آذرآبادگان»، «زبان عشق»، «ره عشق»، «بلبل مست» و «وصال دوست» از دیگر ترانهها و سرودهای مشهور اوست.
عبدالمحمد روح بخشان مترجم و روزنامه نگار، هاوارد فاست نویسنده امریکایی و یهودی منوهین نوازنده ویولن و ویولا هم در چنین روزی درگذشتند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
شهرام گیل آبادی: حرمت و حریم تئاتر شهر به عنوان موجودی زنده باید مد نظر قرار بگیرد
-
ضرورت حمایت بیشتر از فعالان نشر
-
شهروند مجـــازی
-
بعثت؛ پاسخگویی به نیاز بشر به معنویت
-
دوره، دوره گفتوگوست
-
عکس نوشت
-
به نام تاریخ
اخبارایران آنلاین