جزئیات سقوط پدر و دختر از تله سیژ
5 دقیقه دلهــــره میان زمیــن و آسمــان
گروه حوادث/ پدر و دختری که سوار بر تلهسیژ در منطقه دربندسر قصد رفتن به اسکی داشتند بهعلت نبستن محافظ ایمنی در حال سقوط بودند که با کمک بموقع مسئولان تله سیژ نجات یافتند.بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر جمعه 3 بهمن کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که در آن یک پدر و دختر کوچکش را نشان میداد که در حال سقوط از روی صندلی تلهسیژ دربندسر بودند و دقایقی بعد هر دو به پایین سقوط کردند اما بهدلیل اینکه تور نجات در محل وجود داشت هر دو زنده ماندند.
برای اطلاع از چگونگی این حادثه و جزئیات این ماجرا با سینا سرپوشی، مدیر روابط عمومی تله کابین دربندسر تماس گرفتیم که وی در این رابطه به خبرنگار «ایران» گفت: روز جمعه همکارانم از طریق تله بیسیم با من تماس گرفتند و گزارش شد که 2 نفر سوار تله سیژ هستند اما بهخاطر نبستن حفاظ برایشان حادثهای رخ داده است. نخستین بررسیهای ما نشان میداد حادثه برای پدر و دختری رخ داده که در ایستگاه یکم برای اسکی بازی سوار دستگاههای دو نفره مخصوص اسکی بازها شده بودند. اما هنگام سوار شدن حفاظ تلهسیژ را نگذاشته بودند. از سویی ظاهراً دختر بچه 6 سال و نیمه روی صندلی بد نشسته بوده است. همین موارد باعث شده بود که به محض حرکت این حادثه رخ دهد.
این ماجرا حدود 5 دقیقه طول کشید، بلافاصله دستگاه خاموش شد و در عرض کمتر از یک دقیقه تجهیزات را آماده کردیم و توری را زیر پای آنها پهن کرده و شرایط پرش را برای آنها فراهم کردیم. ارتفاع خیلی کم بود که با فراهم شدن شرایط مناسب، پدر و دختر از تله سیژ پریدند و نجات یافتند. همزمان با پرش آنها، امدادگران در محل حاضر بودند. از آنجایی که فاصله زیادی تا زمین نبود از آنها خواسته شد که بپرند؛ اگر فاصله بیشتر بود، از تجهیزات دیگر مانند طناب برای نجات آنها استفاده میشد. وضعیت جسمی آنها بعد از این پرش خوب بود و با پای خودشان، به اورژانس رفتند. بعداز این حادثه تحت درمان قرار گرفتند.
بی دقتی حادثه ساز
مرد جوانی که با دخترش در این حادثه گرفتار شده است، از حادثه آویزان شدنش از تله سیژ چنین گفت: من و دخترم مانلی روی تله سیژ سوار شدیم همان لحظه اول که آمدیم بنشینیم، دخترم هنوز ننشسته بود که این اتفاق افتاد. خودم هر کاری کردم مانلی را عقب بکشم یک دستی نمیتوانستم تا اینکه یک دفعه هردو برگشتیم و آویزان شدیم.او ادامه داد: شرایط خیلی ترسناک و سخت بود. خدا را شکر به خیر گذشت و تا متوجه شدند که این اتفاق برای ما افتاده همه به کمک آمدند یک سری توریهای حفاظ را گذاشتند زیر پای ما و از آن بالا به پایین پریدیم و خدا را شکر اتفاقی برایمان نیفتاد.جواد شمشکی، رئیس شورای شهر شمشک دربندسر نیز در این رابطه گفت: افراد غیرحرفهای گاهی موارد ایمنی را بهصورت صحیح رعایت نمیکنند و این مورد نیز از همین دسته بود. اپراتور نیز پساز مشاهده نقص در بستن کمربند دستگاه را متوقف کرد و با استفاده از توری این دو فرد را نجات داده و با توجه به حضور اورژانس در محل، توسط پزشک معاینه شدند.
تعیین هیأت کارشناسی درحادثه سقوط چتـربـاز
گروه حوادث/ با گذشت سه روز از حادثه سقوط مرگبار مرد چترباز از نردبان آتشنشانی بازپرس جنایی تهران دستور تعیین هیأت کارشناسی برای بررسی علت حادثه و توقیف چتر وی را صادر کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح پنجشنبه 2 بهمن «محمد بزرگی»، چترباز حرفهای، هنگامی که قصد داشت به مناسبت بزرگداشت و یادبود شهدای حادثه پلاسکو، از مقابل ایستگاه آتشنشانی واقع در شهرک اکباتان با چتر از نردبان 58 متری آتشنشانی فرود آید، به علت بازنشدن کامل چترش سقوط کرد و جان باخت. گزارش مرگ این مرد 30 ساله به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و بازپرس محمدجواد شفیعی، رسیدگی به این پرونده را آغاز کرد. او ابتدا دستور توقیف چتری را که محمد بزرگی با آن قصد پرش داشت، صادر کرد تا به محلی مناسب انتقال داده و مورد بازبینی و بررسی کارشناسی قرار گیرد.
همچنین بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازبینی فیلمهایی که از صحنه پرش گرفته شده بود و تحقیق از اپراتور جرثقیل آتشنشانی که محمد بزرگی از نردبان آن پرید و تحقیق از شاهدان و افرادی که در صحنه حادثه حضور داشتند را نیز صادر کرد.
هیأت کارشناسی نیز به دستور بازپرس جنایی تعیین شد تا علت حادثه و وضعیت محیطی و وزش باد را بررسی کنند.
قصاص،مجازات قاتلان پیــک موتـوری
گروه حوادث/ دو مرد که به دستور یک زن، شوهر وی را کشته بودند به قصاص محکوم شدند و زن جوان نیز به اتهام معاونت در قتل به حبس محکوم شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، راز این جنایت از شامگاه 29 تیر سال 98 با کشف جسد مردی جوان در بزرگراه سعیدی تهران فاش شد. با اطلاع ماجرا به پلیس و انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد مرد جوان به نام داریوش بر اثر 19 ضربه کارد به قتل رسیده است.
پلیس در نخستین گام به سراغ همسر 25 ساله مقتول رفت، وی به مأموران گفت: شوهرم پیک موتوری بود و شبها هم به عنوان نگهبان در خوابگاه دختران کار میکرد. آخرین باری که شوهرم را دیدم به دنبال گرفتن یک سفارش از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت.اما مأموران در بررسی دقیقتر ماجرا به ارتباط پنهانی همسر مقتول با مرد جوانی به نام محمود پی بردند و با ردیابیهای فراوان یک ماه بعد او را دستگیر کردند. محمود خیلی زود به قتل داریوش با همدستی دوستش کیوان اعتراف کرد.وی گفت: وقتی من با سیما - همسر مقتول- آشنا شدم نمیدانستم متأهل است، بعد از مدتی عاشقش شدم و تصمیم به ازدواج گرفتم تا اینکه او به من گفت متأهل اما شوهرش معتاد است و خیلی اذیتش میکند. سیما پیشنهاد داد شوهرش را بکشیم . به همین خاطر طبق نقشه با داریوش تماس گرفتم و از او خواستم تا بستهای را به محلی در نزدیکی کوره آجرپزی ببرد. من آن روز به همراه دوست صمیمیام کیوان به پشت کوره آجرپزی رفته بودم . وقتی داریوش به آنجا آمد با او صحبت کردم و به او گفتم پلیس و از اقوام همسرش هستم.
من از او خواستم تا از همسرش جدا شود اما با هم درگیر شدیم و من چند ضربه چاقو به او زدم. میخواست فرار کند که دوستم هم چند ضربه به او زد و بلافاصله فرار کردیم . به دنبال اظهارات تکان دهنده این مرد، سیما نیز دستگیر شد اما ادعا کرد از قتل شوهرش بیخبر بوده است.
با افشای این ماجرا کیوان نیز ردیابی و بازداشت شد و به مشارکت در قتل اعتراف کرد. متهمان در بازجوییها مدعی شدند قبل از این جنایت ماده مخدر گل مصرف کرده بودند و حالت طبیعی نداشتند.
پرونده آنها با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه اولیای دم که قیم فرزند خردسال قربانی نیز هستند درخواست قصاص کردند.محمود در دفاع از خود گفت: من خودم نقشه قتل را کشیدم و سیما از این موضوع اطلاعی نداشت.کیوان نیز گفت: من به خواست خودم همراه محمود رفتم و وقتی دیدم آنها با هم درگیر شدهاند و داریوش قصد فرار دارد چند ضربه چاقو به او زدم.سیما نیز بار دیگر اتهام خود را انکار کرد و گفت: من اصلاً خبر نداشتم محمود با شوهرم قرار گذاشته است. او خودسرانه چنین تصمیمی گرفته بود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده محمود و کیوان را به قصاص محکوم کردند. زن جوان نیز به خاطر معاونت در قتل به زندان محکوم شد.
قتل کارگر باربری در پارک جوادیه
گروه حوادث/ درگیری دو پسر جوان در یکی از بوستانهای تهران منجر به قتل یکی از آنها شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 2 بعد از ظهر روز اول بهمن دختر نوجوانی با اورژانس تماس گرفت و از مجروح شدن دو پسر 21 و 22 ساله در نزدیکی پارکی در خیابان بعثت، منطقه جوادیه خبر داد. با اعلام این خبر امدادگران راهی محل شدند اما قبل از رسیدن آنها پسر 22 ساله که از ناحیه پهلو مورد اصابت جسمی نوک تیز مانند چاقو قرار گرفته بود تسلیم مرگ شد.
بهدنبال مرگ پسر جوان، مأموران کلانتری 117 جوادیه، موضوع را به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت تحقیقات در این خصوص آغاز و تیم جنایی دقایقی بعد راهی محل حادثه شدند. دومین زخمی که او نیز از ناحیه پهلو مصدوم شده بود به بیمارستان منتقل شد.
با حضور در محل دختر 16 سالهای که گزارش این نزاع خونین را به اورژانس اعلام کرده و شاهد حادثه بود، گفت: 6 ماه قبل در اینستاگرام با پسری بهنام ارشیا آشنا شدم. امروز با او قرار گذاشتم و داخل پارک نشسته بودیم که ناگهان پسری برایمان مزاحمت ایجاد کرد.
او ادامه داد: از روی صندلی پارک بلند شدیم تا از آنجا برویم که دوباره مقتول به سراغ ما آمد و این بار با ارشیا درگیر شدند او ناگهان چاقویی از جیبش درآورد و به پهلوی ارشیا ضربهای زد. ارشیا که سعی داشت از خود دفاع کند، چاقو را از دستش گرفت. پسر جوان مقاومت میکرد که یک دفعه چاقو به پهلوی او فرو رفت در حالی که هر دو نفر زخمی شده بودند من با اورژانس تماس گرفتم اما قبل از اینکه امدادگران برسند، پسر جوان تسلیم مرگ شد.
در تحقیقات میدانی که از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت صورت گرفت نیز مشخص شد پارکی که در آن درگیری و درنهایت جنایت رخ داده است، پاتوق مقتول بوده است.
در ادامه تحقیقات خانواده مقتول نیز شناسایی شدند. پدر مقتول به مأموران گفت: پسرم در باربری کار میکند و روز حادثه نیز به قصد رفتن به محل کارخانه را ترک کرد. تصور میکردم که پسرم در محل کارش است که مأموران تماس گرفتند و از قتل او خبر دادند.
بازپرس مصطفی واحدی دستور تحقیقات از متهم 21 ساله پس از بهبودی را صادر کرد تا انگیزه اصلی این جنایت مشخص شود.
تخریب خانه بر اثر انفجار گاز پیک نیک
گروه حوادث/ انفجار گاز پیکنیک باعث تخریب یک خانه و مصدوم شدن چهار نفر از اعضای خانواده در اهواز شد. ابراهیم قنبری، رئیس سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اهواز در این باره گفت: این حادثه در ساعت ۹:۳۰ صبح شنبه اتفاق افتاد و مأموران آتشنشانی به محض اطلاع از ماجرا راهی محل حادثه شدند. نخستین بررسیها نشان میداد انفجار گاز در خیابان هشت منطقه ملاشیه اهواز رخ داده و در پی آن چهار عضو یک خانواده مصدوم شدند. وی با بیان اینکه مصدومان این حادثه توسط نیروهای آتشنشانی از زیر آوار خارج شدند افزود: پدر و مادر این خانواده به بیمارستان سوانح و سوختگی اهواز منتقل شدند و ۲ فرزند آنها بهصورت سرپایی در محل درمان شدند. علت این حادثه باز ماندن شیر گاز پیک نیک از شب گذشته در خانه بود که صبح شنبه ناگهان بر اثر یک جرقه انفجار رخ داد و خانه تخریب شد. طبق اعلام سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اهواز از ابتدای امسال تا کانون ۱۴ مورد انفجار گاز شهری در اهواز رخ داده است و ۶ نفر در این حوادث جان خود را از دست دادهاند.
دردسر دختــر نوجوان برای انتقام از ناپدری
گروه حوادث/ دختر نوجوان که برای آزار دادن ناپدری خود با خواهرناتنی 3سالهاش از خانه فرار کرده بود در دام پسری فریبکار گرفتار شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل زن جوانی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن 2 دخترش خبر داد و گفت: من از ازدواج اولم یک دختر 16 ساله دارم و از ازدواج دومم نیز یک دختر 3 ساله. 3 روز قبل دختر بزرگم بهنام مونا به بهانه خرید ساندویچ با خواهرش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. امروز دوست مونا با من تماس گرفت و گفت که مونا به او پیام داده و گفته دیگر به خانه بر نمیگردد و ما هم نباید دنبال آنها بگردیم.
در حالی که ردیابیها برای یافتن این دو خواهر ادامه داشت یک روز بعد زن جوان با مراجعه به پلیس گفت: یک نفر شبانه دختر 3 سالهام را پشت در خانه رها کرده و رفته بود.
تلاش پلیس ادامه داشت تا اینکه یک هفته بعد مأموران مونا را با سر و وضعی آشفته در پارک سرخه حصار یافتند.دختر نوجوان می گفت از سوی پسری جوان تحت آزار قرار گرفته است.
پزشکی قانونی آثار ضرب و جرح روی بدن مونا را تأیید کرد و بدین ترتیب دختر نوجوان برای تحقیق و بازجویی به پلیس آگاهی منتقل شد. وی گفت: چند سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند و من همراه مادرم زندگی میکردم. تا این که مادرم با مرد جوانی ازدواج کرد و بهاره به دنیا آمد. ناپدریام با من بد رفتاری میکرد و مادرم هم اعتراضی نمیکرد به همین خاطر من هم برای اذیت کردن او و مادرم با بهاره از خانه خارج شدم. بعد با دوستم سینا تماس گرفتم و خواستم که دنبالم بیاید. اما سینا با یکی از دوستانش آمد. آنها ما را به بابلسر بردند. من میخواستم فرار کنم چون پشیمان شده بودم و نگران وضعیت خواهرم بودم اما آنها ما را به شمال بردند. وقتی برگشتیم دوست سینا خواهرم را به خانه رساند اما سینا مرا به جنگلهای سرخه حصار برد و آنجا به من تعرض کرد. بعد هم طلاهایم را دزدید. بهدنبال اطلاعاتی که دختر نوجوان به پلیس داده بود سینا و دوستش دستگیر شدند.
سینا در بازجوییها منکر اتهام خود شد و گفت: مونا را از قبل میشناختم.آن روز به من گفته بود تا دنبالش بروم.من و دوستم به خواست او به شمال سفر کردیم. او میگفت برای اذیت کردن ناپدری اش دست به چنین کاری زده است. اما بعد از اینکه به تهران برگشتیم به پارک سرخه حصار رفتیم و من به اصرار خودش با او رابطه برقرار کردم. او نمیخواست به خانهشان برگردد اما من به زور او را در پارک نگه داشتم تا تحویل خانوادهاش بدهم.
دوست سینا هم صحبتهای او را تأیید کرد و چون مدرکی علیه او به دست نیامده بود قرار منع تعقیب برایش صادر شد اما سینا به اتهام آدم ربایی و ضرب و جرح در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه دادگاه مادر مونا درخواست اشد مجازات را مطرح کرد. مونا نیز در حالی که اشک میریخت گفت: قبول دارم همراه سینا و دوستانش به شمال رفتم اما در پارک او با چاقو مرا تهدید به مرگ کرد وآزارم داد.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، سینا را به اتهام آدم ربایی به دو سال زندان و شلاق محکوم کردند.
طوفان شاهرود سقف دامداری را از جا کند
گروه حوادث/ وزش طوفان شدید در شاهرود ، سقف 25 تنی یک دامداری را از جا کند و 60 متر با خود برد .
این حادثه روز جمعه در روستای اسدآباد شاهرود رخ داد و بر اثر وزش طوفان که 100 کیلومتر در ساعت سرعت داشت سقف فلزی یک دامداری در حال ساخت که ۲۵ تن وزن دارد از سازه جدا شد و ۶۰ متر آن سوتر در باغ انگور مجاور سقوط کرد.
غلامرضا فرهادی مالک دامداری به خبرگزاری صدا و سیما گفت: شدت وزش طوفان آن قدر زیاد بود که دیوارهای دامداری فرو ریخت و سقف جدا و به باغ مجاور دامداری پرتاب شد.
علی اکبر جعفری مالک انگور نیز گفت: بر اثر پرتاب این سقف فلزی ۱۰۰ تا ۱۵۰ اصله درخت انگور از بین رفت.
این طوفان شدید همچنین به سازه پنج گلخانه به مساحت پنج هزار مترمربع آسیب زد و محصول گوجه آنها را از بین برد.