هیچ جاذبه شهری اهالی این روستا را خوشبختتر نمیکند
خوشحال ترین مردم ایران در روستای «بیآبی»
زهره افشار
خبرنگار
«لیراه» روستای بدون «کد» که محلیها به آن «بیآبی علیا» هم میگویند؛ روستایی که برخلاف اسمش، خیلی هم پر آب است و شاخهای از سرچشمههای کوهستانهای زرد کوه چهارمحال و بختیاری از کنار آن میگذرد و آبی به زلالی اشک چشم را به اهالی این روستا میرساند. لیراه بهدلیل نداشتن کد و نام و نشانی در نظام تقسیمات سیاسی کشور حتی نمیتواند نام روستا را یدک بکشد و بر اساس قانون نباید انتظاری هم برای خدماتی مانند آب و برق داشته باشد اما برای 8 خانوار عشایری که این مکان را برای زندگی در 10 ماه از سال برگزیدهاند، بهشت کوچکی است و همین قدر که در یک منطقه بکر میتوانند به دامپروری بپردازند و همانگونه که خود می خواهند ساده زندگی کنند کافیست.
بهشت «آب»
«امیر قولی نیا» بخشدار مرکزی کوهرنگ در گفتوگو با «ایران» میگوید: لیراه داستان جالبی دارد. لیراه اسم مکانی است که محلیها به آن «بیآبی» میگویند البته نه به این معنی که آبی نداشته باشد و اتفاقاً برعکس خیلی نقطه خوش آب هوایی است که آب فراوانی هم دارد ولی بهدلیل اینکه رودخانه از داخلش رد نمیشود این نام را روی آن گذاشتهاند. پیشترها در 2 نقطه بیآبی تعدادی عشایر زندگی میکردند. نقاطی که بعدها نام «بیآبی سفلی» و «بیآبی علیا» بر آنها گذاشته شد. در سرشماری کشوری بیآبی علیا کد دار نشد و در عوض به بیآبی سفلی کد دادند ولی در حال حاضر روستایی که کد گرفته بود از سکنه خالیست و برعکس زندگی در بیآبی علیا یا لیراه جریان دارد. 8 خانوار ساکن آن همه زندگی عشایری دارند و لیراه برایشان ییلاق است و همه این خانوارها در روستای «سرآقا سید» که در 6 کیلومتری این روستاست خانه دومی دارند و در زمستان به آنجا میروند. بخشدار کوهرنگ افزود: نکته جالب در مورد این روستا این است که لیراه پیشتر و قبل از سال 1362 در قالب تقسیمات کشوری جزو استان اصفهان شده بود ولی بهدلیل اینکه ساکنان آن همه بختیاری هستند و فرهنگشان بیشتر با اهالی چهارمحال و بختیاری نزدیک است به درخواست اهالی منطقه از اصفهان جدا و به چهارمحال و بختیاری سپرده شد. حالا خانه اصلی این خانوارهای عشایری در استان چهارمحال و بختیاری است و در زمستان با طی یک مسیر 6 کیلومتری به خانه دوم خود در سر آقا سید میروند که جزو استان اصفهان است. به گفته وی، همه اهالی روستای سر آقاسید و لیراه سیدزاده هستند و بهدلیل ازدواجهای فامیلی این مسأله نسل به نسل ادامه یافته است. وی تأکید کرد: متأسفانه بهدلیل اینکه تعداد خانوار این روستا زیر 20 خانوار است بر اساس قانون نمیتوانیم خدماتی همچون آب و برق به آنها بدهیم.
هیچ امکانی در شهر ما را خوشبختتر نمیکند
در همین حال «محمدعلی دادور» یکی از اهالی روستای لیراه که برای صحبت کردن با وی دو روز وقت لازم شد تا از لیراه به مکانی بیاید که تلفن همراهش آنتن بدهد به ما میگوید: لیراه برای ما خود زندگی است و چون هنوز تکنولوژی شهری به اینجا نیامده مفهوم خوشبختی برایمان تغییر نکرده و با همین زندگی ساده شادمان و شکرگزار خدا هستیم. وی میافزاید: همه 8 خانوار لیراه با هم نسبت فامیلی دارند و این عامل پشتیبانی بیشتر آنها از یکدیگر است. مردان و زنان و حتی بچهها در اینجا هر کدام وظایف خود را انجام میدهند. مردان و پسران دامها را به چرا میبرند و زنان و دختران، گوسفندها را میدوشند و نان میپزند. اینجا همچنان زنان، ظرف ها و لباسها را در رودخانه کنار روستا میشویند و از تنها چشمه روستا برای آشامیدن استفاده میکنند. اهالی روستای لیراه در ماه اسفند بار و بندیل خود را از روستای سرآقاسید که در 6 کیلومتری لیراه است میبندند و همراه دامهای خود به لیراه میآیند تا سال تحویل را در لیراه باشند و حتی قبل از رسیدن بهار به دل طبیعت باز میگردند . فاصله 6 کیلومتری لیراه تا سرآقا سید فقط یک راه مالرو دارد که برای تردد در میان این دو روستا باید شش تا هفت ساعت وقت گذاشت آن هم از میان درههای کوهستانی و پرتگاههای خطرناک! اهالی لیراه در ماه های دی و بهمن و با سرد شدن هوا به سرآقا سید میآیند و هر سال این قصه زندگی برای اهالی لیراه تکرار میشود. زندگی اهالی این روستای عشایری چنان به طبیعت گره خورده که دادور میگوید اگر به شهر بیایند به مانند پرندهای که در قفس اسیر شده از بین خواهند رفت. به گفته وی، هر خانوار لیراه حدود 50 رأس دام دارد. خانهسازی اهالی روستا هم حکایت دیگری دارد. لیراه معماری منحصر به فردی دارد که جدا از اینکه این نوع ساخت و ساز چقدر استحکام دارد، ساختمانهای روستا را خاص کرده است. اهالی لیراه از مصالح بومی این منطقه برای ساخت خانه و محل نگهداری دام شان استفاده میکنند. سنگ معمولی، گل و تکههای چوب بلوط که به واسطه پراکندگی درختان بلوط در منطقه به وفور یافت میشود برای ساخت خانه یا بهتر بگویم اتاق محل زندگی، اهالی روستا سنگ و گل را خشکه چین میکنند و برای استحکام آن از تکههای چوب بلوط در میان گل استفاده میکنند. دادور میگوید: ما در روستا آب و برق نداریم و از چراغهای نفتی برای روشنایی استفاده میکنیم و بهدلیل نبود برق، تکنولوژی شهری در روستای ما جایی ندارد ولی ما راضی و خوشحال هستیم اینجا همه کاری برای انجام دادن دارند و شاید برای همین است که همه سرشب از فرط خستگی می خوابند و در اینجا کلمه بی خوابی مفهومی ندارد . از وی در مورد وضعیت تحصیلی کودکان پرسیدم که وی توضیح میدهد در لیراه مدرسه نیست ولی در زمانی که بچهها زمان تحصیل شان برسد آنها را با خود به قشلاق لیراه نمیآوریم و آنها پیش خاله، عمه یا پدربزرگ در روستای لیراه میمانند. لیراه روستای ناشناختهای است که به گفته دادور اهالی اش خیلی هم از این وضعیت ناراضی نیستند چون این طبیعت بکر را مدیون ناشناخته بودن روستا میدانند و بسیار احساس خوشبختی میکنند. وی میگوید: من هرازگاهی برای خرید مایحتاج به روستای سرآقا سید میروم و چیزهایی در مورد این بیماری جدید شنیدهام ولی بیشتر اهالی روستا در جریان این بیماری نیستند چون کرونا هم بهشتی همچون لیراه را نمیشناسد و به اینجا نخواهد آمد.
نیم نگاه
فاصله 6 کیلومتری لیراه تا سر آقا سید فقط یک راه مالرو دارد که برای تردد در میان این دو روستا باید شش تا هفت ساعت وقت گذاشت آن هم از میان دره های کوهستانی و پرتگاه های خطرناک ! اهالی لیراه در ماه های دی و بهمن و با سرد شدن هوا به سر آقا سید می آیند و هر سال این قصه تکرار می شود . زندگی اهالی این روستای عشایری چنان به طبیعت گره خورده که به گفته یکی از اهالی اگر به شهر بیایند به مانند پرنده ای که در قفس اسیر شده از بین خواهند رفت
دامداران قزوینی نسبت به تهیه واکسن اقدام کنند
قزوین - اداره کل دامپزشکی قزوین با صدور اطلاعیهای بهداشتی از دامداران استان خواست نسبت به تهیه و ذخیرهسازی واکسن مورد نیاز اقدام کنند. دراین اطلاعیه آمده است با توجه به احتمال شیوع بیماریهای عفونی دامی مانند لمپی اسکین و بروسلوز و تب برفکی که جزو بیماریهای مسری به شمار میروند و هرساله مشکلات و هزینههای گزافی را بر واحدهای دامداری تحمیل میکند، به دامداری ها توصیه میشود نسبت به خرید و ذخیرهسازی واکسن در شرایط استاندارد اقدام کنند تا در صورت اعلام دامپزشکی، واکسیناسیون بموقع دامها برای پیشگیری از بروز و شیوع بیماری انجام شود.در این اطلاعیه آمده است واکسیناسیون بموقع دامها از بروز بیماریها و خسارت به جمعیت دامی پیشگیری میکند.
براساس آمارهای ارائه شده از سوی دامپزشکی قزوین، وضعیت استان به لحاظ ابتلای جمعیت دام و طیور به بیماریها سفید بوده و ابتلای جمعیت دامی قزوین به بیماریها با کاهش قابل توجهی همراه بوده است.
پرواز بالگرد آبپاش برای خاموش کردن آتش زیر خاکستر در توسکستان
گرگان - پرواز بالگرد و تخلیه چهار سبد آب برای خاموشکردن باقیمانده آتش زیر خاکستر جنگل توسکستان آخرین اقدامات گروههای امدادی برای آسودگی خاطر از شعلهور نشدن دوباره حریق در این عرصه جنگلی هیرکانی است.
پایش زمینی منطقه جنگلی توسکستان هم برای خاموشکردن باقیمانده آتش با اعزام چند گروه از نیروهای منابع طبیعی و محیط زیست دیروز ادامه یافت. مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری گلستان در این باره گفت: در بازدید هوایی روز گذشته دود ناشی از کنده درختان، زغال و خاکستر برجای مانده از آتش یک هفتهای در درون درختان مشاهده شد که با پایش زمینی نیروهای اعزامی و خاموش کردن آتش زیر خاکستر نگرانی از بین رفت. سیدرضا قادری به ایرنا گفت: صبح سهشنبه و در ادامه پایش جنگل توسکستان، دود جزئی در چند نقطه گزارش شد که در یک منطقه سخت گذر و صخرهای از توان بالگرد و سبد آبپاش برای خاموشی کامل آن استفاده شد. وی بیان کرد: در زمان حاضر آتشی در منطقه مشاهده نمیشود اما ممکن است در درون درختان قطور آثار برجای مانده از خاکستر و گدازههای ریز و زغال باقی مانده باشد که نیروهای مستقر در منطقه سعی در خاموشی آنها دارند. آتش در منطقه سخت گذر توسکستان به کمک افزون بر ۶۰۰ نیرو اعم از جنگلبان، هلال احمر، کوهنورد، بسیج، ارتش، محیطبان و بومیان منطقه با استفاده از دو فروند بالگرد طی نزدیک به ۱۰ روز مهار و در پی باران اخیر که در برخی نقاط بهصورت برف بارید؛ خاموش شد.
بلاتکلیفی در ماشینسازی تبریز
تبریز - ناصر فرجزاده، مدیرعامل کارخانجات ماشینسازی تبریز از سمت خود کنارهگیری کرد تا بلاتکلیفی این واحد صنعتی قدیمی و مادر همچنان ادامه یابد.
به گزارش ایرنا، مدیرعامل کارخانجات ماشینسازی در حالی از مقام خود استعفا کرده است که این واحد صنعتی در ماههای اخیر با بحران بلاتکلیفی و اعتراضات جمعی از کارگران به کاهش تولید و نگرانی آنان از سوءاستفادههای احتمالی ناشی از بلاتکلیفی کارخانه پس از واگذاری به ایدرو مواجه بود. مدیرعامل ماشینسازی روز گذشته با اعلام کنارهگیری خود از این مسئولیت گفت که استعفای خود را به معاون وزیر صمت و رئیس هیأت عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) و سایر مبادی ذیربط ارسال کرده است. فرجزاده، علت استعفای خود را تداوم مشکلات ناشی از بلاتکلیفی مالکیت کارخانه، تعیین نشدن اعضای هیأت مدیره و عدم حصول نتیجه باوجود مدتها تلاش و پیگیری برای رفع این مشکلات برشمرد. وی تشریح کرد: تداوم این مشکلات، فعالیتهای کارخانه را با موانع متعددی در مراودات گمرکی، بانکی مواجه کرده بود و متأسفانه پیگیری ۱۶ ماهه اینجانب برای رفع این موانع منجر به نتیجه قطعی نگردید. گروه صنعتی ماشینسازی تبریز که از آن با عناوین دیگری چون «شرکت»، «مجموعه» و «کارخانه» یاد میشود، از جمله نخستین واحدهای صنعتی مادر کشور است که این روزها در برزخ واگذاری به سازمان گسترش و نوسازی صنایع (ایدرو) دست و پا میزند.