در گفتوگوی «ایران» با وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دلایل وپیامدهای کاهش متقاضیان تحصیلات تکمیلی بررسی شد
دغدغه اشتغال مهمتر از مدرک شده است
اکرم رضایی ثانی
خبرنگار
یکی از مسائلی که امکان ایجاد چالش برای جامعه علمی آینده را دارد، کاهش آمار تعداد دانشجویان در مقطع ارشد و دکترا است. این مسألهای است که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری آن را تأیید می کند. گزینه ای که ممکن است روی دیگری هم داشته باشد و آن خوابیدن تب تحصیلات تکمیلی و اشتغال آفرینی زودتر جوانان باشد. با اینهمه بررسی آن ضروری است. برخی از رؤسای دانشگاهها و مسئولان آموزش عالی کشور پیشتر این ادعا را داشتند که ایران در مقطع کارشناسی و دروس تئوریک بخوبی عمل میکند، به گونهای که وقتی دانشجویی برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر به کشورهای دیگر میرود، دارای اطلاعات غنی و دانش قابل قبول تئوریک است، اما برای دروس عملی و همچنین مقاطع بالاتر این ادعا کمرنگتر میشود. البته که این مسأله نمیتواند تنها علت کاهش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی در ایران باشد. وقتی دانشگاههای داخل میتوانند مقطع کارشناسی را به گونهای تقویت کنند که سطح علمی دانشجویان لیسانس ما، در دانشگاههای دنیا قابل قبول است، پس امکان تقویت در دورههای ارشد و دکترا هم وجود دارد.
کاهش دانشجویان مقاطع ارشد و دکترا در کشور علاوه بر مشکلات معیشتی و مهاجرت یک علت دیگر هم دارد که این علت میتواند علاوه بر دانشجویان عادی، پذیرش دانشجویان استعدادهای درخشان را تحت تأثیر قرار دهد. این علت به وزارت علوم مربوط میشود؛ پیش گرفتن سیاست وزارت علوم در راستای کاهش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای کیفیسازی این مقطع، میتواند یکی از علل قابل توجه کاهش آمار دانشجویان در دورههای تحصیلات تکمیلی باشد. سیاست وزارت علوم برای کیفیسازی و کاهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر پذیرش تمام دانشگاهها نیز تا حدودی مؤثر خواهد بود. حتی به گفته امیرمحمد احدی، رئیس دفتر استعدادهای درخشان دانشگاه شهید چمران اهواز، این سیاست میتواند پذیرش استعدادهای درخشان دورههای تحصیلی بالاتر را تحت تأثیر قرار دهد. «زیرا تقریباً ۱۵ تا ۲۰ درصد از دانشجویان ورودی هر رشته از طریق استعدادهای درخشان پذیرش میشوند، به این علت که پذیرش دانشجو بدون آزمون، براساس ظرفیت پذیرش در هر رشته در دوره روزانه تعیین میشود. اگر تعداد دانشجویان پذیرفته شده در مقطع تحصیلات تکمیلی روزانه کاهش پیدا کند، ظرفیتهای تعریف شده ما نیز مقداری کاهش پیدا خواهد کرد، هر چند تأثیر آن چشمگیر نخواهد بود.»
مدرک تحصیلی از کارشناسی تا دکترا اشتغال نمیآورد
همچنین طبق گفته علی خاکی صدیق معاون آموزشی سابق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری آمار حاکی از آن است که روند درحال تغییر بوده و استقبال گسترده جوانان برای تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا کمی کاهش یافته و افراد بیشتر به سمت فراگیری آموزشهای مهارتی درحرکت هستند. ناگفته نماند که این دلیل نمیشود که در این زمینه شرایط ما خوب میشود، چون هنوز با الگوهای ایدهآل فاصله زیادی داریم. «جوانان اخیراً به این موضوع فکر میکنند که داشتن مدرک تحصیلی از کارشناسی گرفته تا دکترا شغل نمیآورد و اگر میخواهند آینده کاری موفقی را تجربه کنند باید مهارتی را آموزش ببینند. چون دیگر حتی بخش خصوصی هم تنها مدرک را معیار نمیداند و بهدنبال افراد دارای تخصص و مهارت است.»
کاهش جمعیت و کمبود دانشجوی تحصیلات تکمیلی
علت دیگر کاهش دانشجویان فوقلیسانس و دکترا، کاهش جمعیت در کشور است. کاهش جمعیت در ایران و افزایش هزینهها در ابعاد مختلف جامعه تأثیرگذار بوده است که از جمله آنها میتوان به کاهش آمار دانشجویان تحصیلات تکمیلی اشاره کرد. در سالهای قبل به نسبت جمعیت کشور و تعداد فرزندانی که هر خانواده داشت امکان ادامه تحصیل برای حداقل یک مورد از فرزندان خانواده در دوره مقطع کارشناسی ارشد و دکترا وجود داشت. اکنون اما کمتر خانوادهای است که ۵ یا ۶ فرزند داشته باشد تا شانس شرکت در دوره ارشد و دکترا متوجه آنها باشد. البته دلایل دیگری هم در کاهش آمار دانشجویان تحصیلات تکمیلی وجود دارد. تحصیلات تکمیلی در سبک زندگی افراد، اندیشه، فرهنگ و سطح مطالبات یک جامعه تأثیر مستقیم دارد.
محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در گفتوگو با «ایران» درخصوص کاهش متقاضیان برای دورههای تحصیلات تکمیلی و همچنین تأثیر دورههای تحصیلات تکمیلی بر سبک زندگی افراد میگوید: «هر قدر سطح دانش و دانایی یک شهروند افزایش یابد از عمر و زندگیاش بهره بیشتری میبرد و قطعاً زندگی بهتری هم خواهد داشت.» وی با تأکید بر اینکه دانش افراد با استفاده بهینه آنها از عمر رابطه مستقیم دارد، تأکید میکند: «به تعبیر دیگر میزان دانایی یک فرد و جامعه با سطح رفاه و استفاده بهینه از عمر و زمان نسبت مستقیم دارد. به همین دلیل این فرهنگ در ایران وجود دارد که خانوادهها برای دانا شدن فرزندانشان هزینه میکنند؛ زیرا معتقدند هر چقدر دانایی فرزندانشان افزایش پیدا کند در آینده میتوانند زندگی بهتری داشته باشند و از عمرشان استفاده بهینه بکنند.»
زلفیگل در ادامه میافزاید: «شاید یکی از دلایل عمدهای که موجب کاهش انگیزه برای ادامه تحصیل در مقاطع ارشد و دکترا در کشور بوده به بحث اشتغال مربوط میشود. اگر بحث اشتغال حل و مشکل بیکاری به یک پروژه ملی تبدیل شود و تمامی امکانات کشور برای رفع معضل بیکاری بسیج شود، آنگاه نه تنها انگیزه برای ادامه تحصیل در دورهها و مقاطع تحصیلات تکمیلی مناسب خواهد بود، بلکه برای سایر مقاطع هم حتماً انگیزهها افزایش خواهد یافت.»
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری همچنین درباره دستاوردهای پژوهشی که به مرحله اجرا نمیرسند اینطور توضیح میدهد: «به طور کلی تحقیقات سه دسته هستند که شامل تحقیقات بنیادی، کاربردی و توسعهای میشوند. تحقیقات توسعهای یعنی قسمتی که پژوهش به فناوری تبدیل میشود و ثروت تولید میکند. اگر بعضاً بعد اجرایی کمرنگ شده شاید تا کنون، دلیلش این بوده که اغلب دانشگاهها روی تحقیقات بنیادی متمرکز شده بودند.»
وی با اشاره به برنامههای جدید وزارت علوم برای اجرایی شدن پژوهشهای دانشمندان ایرانی تصریح میکند: «در این دوره تلاش داریم شیوههای سنجشی، انگیزشی، آییننامه، قوانین و مقرراتمان را به گونهای تنظیم کنیم تا ضمن اینکه تحقیقات بنیادی را حفظ میکنیم و ارتقا میدهیم، شرایط رشد تحقیقات کاربردی و توسعهای در کشور را مهیا کنیم و بر همین اساس ارتباط دانشگاه، جامعه، صنعت و خلق ثروت از دانش با انگیزه بیشتری پیگیری میشود. پایههای تشویقی که قرار است جدیداً آییننامههایش را تکمیل کنیم در این زمینه است.»
جبران هایی برای دو سال کرونایی
این مباحث در حالی مطرح است که در دو سال کرونایی به دلیل آموزش آنلاین با افت تحصیلی دانشجویان در تمام مقاطع تحصیلی رو به رو هستیم که شاید تمرکز وزارت علوم بر جبران این افت در مقابل تمهیدات برای کیفی سازی تحصیلات تکمیلی و در ادامه رشد آن را به تعویق بیندازد.
زلفیگل در پاسخ به این سؤال که ترمیم وضعیت تحصیلی دانشجویان بویژه دانشجویان کارشناسی پس از دوران کرونا به چه صورتی پیش خواهد رفت و آیا برای ترمیم وضعیت تحصیلی دانشجویان به خاطر خلأهایی که ایجاد شده برنامه دارید، میگوید: «هر دانشگاهی با توجه به ظرفیتی که دارد میتواند برای ترمیم دروس برنامهریزی کند.»
وزیر علوم در ادامه توضیح میدهد: «بهعنوان مثال یک راه این است که خود دانشجویان از فرصتی که دارند استفاده کنند، به این صورت که آن دسته از دروسی که گذراندند و فکر میکنند نیاز است دوباره به آن مفاهیم مراجعه کنند تا عمیقتر یاد بگیرند میتوانند اجازه بگیرند و سر کلاسهایی که دارد برای ترمهای قبلی ارائه میشود بروند. مثلاً فیزیک ۲ را گذراندند ولی فکر میکنند مطلب برایشان خوب جا نیفتاده اما اکنون که کلاسها حضوری شده میتوانند در کلاس دانشجویان ترم پایینی حضور یابند و از این درس استفاده کنند؛ البته که این امر نیاز به برنامهریزی خود دانشجویان دارد. البته دانشگاهها هم باید هماهنگی لازم را انجام داده و اجازه حضور دانشجویانی که آن درس را ندارند، در کلاس بدهند.»
نیم نگاه
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری: شاید یکی از دلایل عمدهای که موجب کاهش انگیزه برای ادامه تحصیل در مقاطع ارشد و دکترا در کشور بوده به بحث اشتغال مربوط میشود. اگر بحث اشتغال حل و مشکل بیکاری به یک پروژه ملی تبدیل شود و تمامی امکانات کشور برای رفع معضل بیکاری بسیج شود، آنگاه نه تنها انگیزه برای ادامه تحصیل در دورهها و مقاطع تحصیلات تکمیلی مناسب خواهد بود، بلکه برای سایر مقاطع هم حتماً انگیزهها افزایش خواهد یافت
رئیس دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با «ایران» عنوان کرد
تأثیر منفی کاهش فارغالتحصیلان دانشگاهی بر پژوهشهای دانش بنیان
موضوع کاهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاهی از جمله تربیت مدرس که مختص دانشجویان تحصیلات تکمیلی است محسوستر است. فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با «ایران» درباره اهمیت دورههای تحصیلات تکمیلی میگوید: «در جامعه امروز ما یک باور عمده وجود که البته این باور نیز به علت شرایط جامعه جهانی یک باور درست تلقی میشود. آن باور این است که هرچه تحصیلات یک شخص بالاتر باشد علم او افزایش پیدا میکند و هر میزان که علم افزایش پیدا کند قدرت تحلیل، تجزیه و تفسیر مطالب افزایش پیدا میکند، بنابراین هرچه این قدرت بالاتر برود آگاهی و علم نیز در پی آن افزایش مییابد.»
رئیس دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به ارتباط فرهیختگی با تحصیلات تکمیلی بیان میکند: «این چرخه علم، افزایش آگاهی و دانایی هرچه بیشتر شود فرهیختگی در جامعه و رضایتمندی علمی به مراتب در همان جامعه افزایش خواهد یافت. به تعبیر دیگر هر چه سطح علمی و دانستههای یک فرد بالا برود نوع خواستهها و تعامل افراد در جامعه با یکدیگر و حکومت علمیتر میشود. البته ما در اینجا مسأله اشتغال در تحصیلات تکمیلی را مورد بررسی قرار نمیدهیم و فقط بحث اهمیت افزایش علم و سطح تحصیلات را بیان میکنیم.»
دانشجو با بیان اینکه بعضاً تفکر مردم ایران بر این است که هرکس تحصیلات بیشتری دارد حتماً شخص فرهیختهای است، میگوید: «به نظر من جدای از اینکه این افراد، شاغل هستند یا نیستند، ما ایرانیها از این بُعد هم به این قضیه مینگریم و فکر میکنیم هر کس علمش بیشتر باشد حتماً فرهیختهتر است، البته که به طور عقلانی همینطور هم میشود. بعضاً افرادی هستند که حتی وقتی شغل مورد نظر خود را پیدا میکنند باز هم درخواست اینکه بخواهند از نظر علمی تقویت شوند همواره از سوی آنها در جامعه مطرح بوده است، به این دلیل که یک شأن و منزلت پیدا میکنند.»
وی ادامه میدهد: «بر همین استناد است که در جامعه اغلب مشاهده میشود، شئونات اجتماعی فردی که دارای مدرک لیسانس است با شخصی که مدرک دیپلم دارد متفاوت است. گرچه امکان دارد که درآمدهایشان خیلی به موضوع تحصیلات ربطی نداشته باشد.»
رئیس دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این سؤال که بنابراین میتوان گفت سطح تحصیلات بر کیفیت زندگی در جامعه ما تأثیر دارد، توضیح میدهد: «در هر صورت اینکه تعاملات روی یک ریل علمی حرکت کند مهم است. وقتی فردی نداند مشکلات جامعهاش چیست، ممکن است خواستههای متفاوتی داشته باشد. مثلاً این مطالبه را داشته باشد که افراد در فلان کشور ماهی فلان قدر حقوق میگیرند ولی چرا ما حقوقمان این میزان نیست؟ اما زمانی که موضوعات از نظر علمی بررسی شود و بداند مشکلات اقتصادی حتی میتواند به بحث اوکراین و حمله روسیه نیز مربوط شود، قطعاً با این مسأله برخورد منطقیتری خواهد داشت، زیرا اکنون دنیا مانند سه ماه قبل نیست.»
وی با اشاره به اینکه مردم یک جامعه با افزایش علم و آگاهی، حقیقت تغییرات را بهتر درک خواهند کرد، میگوید: «بنابراین هرچه علم جامعه بالاتر برود در حقیقت مردم بهتر متوجه میشوند که شرایط تغییر کرده است. بهعنوان مثال در حال حاضر میزان گندم در کشور کاهش یافته یا شاید هم به حداقل رسیده است، در حالی که این مشکل صرفاً برای کشور ما نیست بلکه اقصی نقاط دنیا درگیر مسأله کاهش گندم شدهاند، زیرا اوکراین یکی از صادرکنندگان گندم بوده و خیلی از نقاط دنیا با این مشکل مواجه شدهاند.»
علم سطح صبر افراد را افزایش میدهد
دانشجو در ادامه خاطرنشان میکند: «بهعنوان مثال وقتی که قیمت نفت بالا میرود به این معنی نیست که ایران یک کاری کرده است؛ بلکه ممکن است تغییرات به تعاملات بینالمللی مربوط شود. در همه جای جهان همین است. صبر، تحمل و سعه صدر آدمها با افزایش علم نافع بیشتر میشود؛ تأکید میکنم که علم باید نافع باشد و اصلاً منظورم مدرک نیست، زیرا بعضی وقتها میبینیم برخی افراد از علم بالایی برخوردار هستند ولی مدرک دکترا ندارند.»
رئیس دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این سؤال که آیا وضعیت فعلی جامعه هم به لحاظ اقتصادی و سیاسی موجب شده که متقاضیان مقطع تحصیلات تکمیلی کاهش یابد، میگوید: «به طور کلی از چند سال پیش به این طرف میزان درخواست برای دورههای لیسانس و فوقلیسانس کمتر شده است و یکی از علل آن تقلیل رشد جمعیت است. در یک برههای، یک هجمه و یک موجی از نیروهای جوان آمدند، تحصیلات تکمیلی را طی کردند ولی اکنون بسیاری از خانوادهها نهایت یک یا دو فرزند دارند، بنابراین طبیعی است که به نسبت جمعیت، تقاضا نیز کاهش یابد. حتی اگر همه این افراد هم بخواهند دورههای تحصیلات تکمیلی را بگذرانند باز هم نسبت به جمعیت 10سال گذشته بسیار کمتر خواهد بود.»
وی با اشاره به سایر علتهایی که موجب کاهش آمار دانشجویان در تحصیلات تکمیلی میشود، توضیح میدهد: «علت دیگر این است که مشکلات اقتصادی موجب شده افراد دنبال درآمد باشند، در هر صورت باید زندگی آنها مدیریت شود. لذا خیلی از آنها تصمیم میگیرند به جای ادامه تحصیل کار پیدا کنند و حتی بعضاً مواردی بوده که تحصیل را رها کردند و سراغ کار و اشتغال رفتهاند.»
دانشجو درخصوص تمایل سایر کشورها به اشتغال در مقایسه به تحصیل میگوید: «در کشورهای دیگر مانند انگلیس و حتی اروپا بیشتر افراد بهدنبال شغل بوده و برای کار ارزش بسزایی قائل هستند. از طرف دیگر به نظر میرسد از آنجا که اشتغال در جامعه کم است شاید جوانها دیگر انتخاب اولشان این نباشد که ادامه تحصیل دهند؛ از اینرو میزان متقاضیان تحصیلات تکمیلی در کشور کم شده است.»
رئیس دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این سؤال که مهاجرت و تمایل به تحصیل در خارج از کشور چقدر در کاهش آمار دانشجویان تحصیلات تکمیلی در ایران مؤثر بوده است، تأکید میکند: «اینکه فردی در ایران برای ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی پذیرفته نشود اما بتواند با توجه به شرایط مالی که دارد در دانشگاه دیگری در خارج از کشور درس بخواند، وجود دارد. اما فکر نمیکنم خروج از کشور صرفاً برای ادامه تحصیل باشد زیرا امکان ادامه تحصیل در کشور خیلی زیاد است و اگر کسی دنبال علم و دانش باشد چیزی که در خارج از کشور به او بدهند بیش از آنچه که داخل کشور به او میدهند، نیست.»
وی میافزاید: «خیلی از استادان و دانشجویان ما که در ایران هستند، در اینجا درس میخوانند و درس میدهند از استادان خارج از کشور هیچ چیزی کم ندارند. اما بحث جوانی و اشتیاق تجربه کردن در جوانان هم وجود دارد. برخی اگر موقعیت پیدا کنند میروند اما به طور کلی جوانان بیشتر دوست دارند طبق اشتیاقی که دارند، تجربه کسب کنند.»
اینکه چه میزان دانشگاهها میتوانند برای افزایش تعاملات با دستگاه ها برای دخالت دادن بیشتر دانشگاه ها در فرایندهای تصمیمگیری و حتی اشتغال سهم داشته باشند نیز دانشجو به امضای تفاهمنامه با دادستانی اشاره کرده و میگوید: «ما اخیراً جلسهای را با دادستانی کل کشور آقای دکتر منتظری داشتیم که طی آن با دادستانی کل کشور برای چند مسأله خیلی مهم تفاهمنامهای را امضا کردیم. یک مورد هیأتهای اندیشهورز بود که مشترکاً با آنها این تیم را داشته باشیم. این هیأت برای رسیدگی به مسائلی است که از نظر علمی میتواند قابل تحقیق و بررسی در سیستم قضایی باشد، سپس به سیستم دانشگاه راه مییابد تا روی آن کار علمی شود و مجدداً به سیستم قضایی برگردد.»
رئیس دانشگاه تربیت مدرس تأکید میکند: «یکی دیگر از اهداف ما برای این تفاهمنامه پیشگیری از جرم بود و یکی از محورهایی که برای آن تفاهمنامه امضا کردیم صیانت از حقوق عامه است. صیانت از حقوق عامه گرچه در قانون اساسی وجود داشته اما پیشتر در قوه قضائیه یک معاونت مستقل نداشته است و اکنون یک معاونت مستقل برای صیانت از حقوق عامه مطرح شده تا حقوق مردم در آن شرح داده شود. بر همین اساس دادستانی موظف است با دقت تمام از حقوق مردم دفاع کند.»
وی در پاسخ به این سؤال که پیشتر بر تعامل و همفکری دانشگاه با دولت تأکیدهایی بسیار شده بود، آیا امضای تفاهمنامه با دادستانی کشور در راستای تأکید دولت برای تعامل با دانشگاهها است، توضیح میدهد: «به هر حال لازم است یک ارتباط بین سرویسهای علمی از جمله دانشگاهها و پژوهشگاهها با مراکز و نهادهایی که نیاز به همفکری با آن سرویس علمی دارند برقرار شود.»
دانشجو ادامه میدهد: «این تعامل خیلی ربط دارد به اینکه دانشگاهها ارتباطات را میسر کنند زیرا هر دو طرف باید به این ارتباط تمایل داشته باشند و باید آن سبک، سیاق و روش کار را بخوبی بدانند و خواستن صرف مطرح نیست. دانشگاههایی از جمله تربیت مدرس که تجربه بیشتری در این کارها دارند؛ مشکل خاصی در ارتباطات نخواهند داشت. طی هشت ماهی که من در خدمت همکاران در دانشگاه تربیت مدرس بودم شاهد این قضیه هستم. در دانشگاه ما هم با وزارت نفت و برخی از کارخانهها، پروژههای خوبی تعریف شده و کارها در حال انجام است. به نظر میرسد در حال حاضر رویکرد علمی مناسبی میان دانشگاه و بخشهای مختلف وجود دارد.»
لازم به ذکر است، در عین حال که با کاهش جدی تقاضا برای دورههای تحصیلات تکمیلی مواجه شدهایم، این موضوع، بحث پژوهش را که یکی از مکملهای اصلی دانشبنیانها هستند تحت تأثیر قرار میدهد. از اینرو وزارت علوم باید علاوه بر توجه به دوره لیسانس در صدد تقویت دورههای تحصیلات تکمیلی باشد. البته که در مبحث معیشت، اشتغال و مهاجرت مسئولیتی متوجه وزارتخانه مذکور نیست.
نیم نگاه
رئیس دانشگاه تربیت مدرس: «به طور کلی از چند سال پیش به این طرف میزان درخواست برای دورههای لیسانس و فوقلیسانس کمتر شده است و یکی از علل آن تقلیل رشد جمعیت است. در یک برههای، یک هجمه و یک موجی از نیروهای جوان آمدند، تحصیلات تکمیلی را طی کردند ولی اکنون بسیاری از خانوادهها نهایت یک یا دو فرزند دارند، بنابراین طبیعی است که به نسبت جمعیت، تقاضا نیز کاهش یابد. حتی اگر همه این افراد هم بخواهند دورههای تحصیلات تکمیلی را بگذرانند باز هم نسبت به جمعیت 10سال گذشته بسیار کمتر خواهد بود.»