ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام رضا علیه السّلام فرمودند:
پیوند خویشاوندى را برقرار کنید، گرچه با جرعه آبى باشد و بهترین پیوند خویشاوندى، خوددارى از آزار خویشاوندان است.
تحف العقول، ص 469
پیوند خویشاوندى را برقرار کنید، گرچه با جرعه آبى باشد و بهترین پیوند خویشاوندى، خوددارى از آزار خویشاوندان است.
تحف العقول، ص 469
دولت باید فیلمهای بزرگ و آبرومند بسازد
بهروز افخمی:دولت باید فیلمهای بزرگ و آبرومند بسازد و فیلمهایی که تماشاچی را به سینما برمیگرداند. سینمای ایران در وضعیتی است که میتواند با تقلید از فرمولهای ثابت تبدیل به افتضاح شود. همانطور که جشنواره فیلم کن به یک افتضاح تبدیل شده و دارد ادای دورههای قبلی را درمیآورد. بعید نیست که برای ما هم همین اتفاق بیفتد. ما فیلمهای امسال کن را ندیدهایم اما میتوانیم بگوییم مجموعه فیلمهای ایرانی امسال کن فیلمهای مهمی نیستند. وزارت ارشاد باید وظیفه اصلی خودش را انجام دهد و آن وظیفه ساختن فیلمهای ماندگار برای تماشاگران اصلی سینماست. ساختن فیلم خوب در ایران ممکن است ،به شرطی که کار را به کارشناس واگذار کنند.
بخشی از صحبتهای این نویسنده و کارگردان در میزگرد بررسی سیاستهای جشنواره فیلم کن در برنامه تلویزیونی سینما دو
چند نکته درباره «پسران دریا» به کارگردانی افشین هاشمی و تهیهکنندگی بهروز نشان
احترام به نسلی که متمایز است
ارمغان بهداروند
نویسنده و شاعر
انکار نسل، مصیبت خاموش جامعهای است که نمیخواهد تغییر را بپذیرد و از موقعیت خویش عقبنشینی کند؛ موقعیتی که وجه استبدادی آن میتواند نادیدهانگاری جمعیت جدیدی باشد که زیست خود را براساس درکی متمایز و متفاوت طراحی کردهاند که دست بر قضا از حداقل تجانس با آموزههای خانوادگی و تکالیف اجتماعی برخوردارند. این نسل بیش از امر و نهی و سرزنش، شایسته ستایشاند که اندیشهورزانه انتخاب میکنند و به طرح پرسش و میز گفتوگو متمایلند. وظیفه سینما است که این تمایز را ترجمه کند و با ابزار و ابراز هنری به احترام این نسل، به جزماندیشیها و ناباوریها کات بدهد. «پسران دریا» به کارگردانی افشین هاشمی دعوتنامه صمیمانهای است که ما را به لزوم «پذیرشِ نسلی» یادآوری میکند. سینمایی که با انتخاب دو سوی جغرافیایی شمال و جنوب، تکثیر هوشمندانه کودکان این سرزمین را به نمایش میگذارد. اگر در آثاری همچون «سازدهنی» و «دونده»، کودکانی را تجربه میکنیم که برای آرزوهای خویش میجنگند، در «پسران دریا» با کودکانی روبهرو هستیم که نگران دیگرانند و میکوشند از سهم خود کوتاه بیایند و به بضاعت خویش، مبلغی به آرامش دیگران بیفزایند. کودکانی که سعادت خود را نه در تسلیم به تجربیات دیگران که خروج جسورانه از چهارچوبهای معیار میدانند. کارگردان به ظرافت، ضمن ترسیم جهان کودکانه، دیگرانی را در تکمیل قصههای خود دعوت کرده است که یکسره در نقش پدرگونگی و مادرگونگی باقی نماندهاند و در خلق جهان ذهنی کودکان به موافقت و مرافقت قدم برمیدارند. کودکان «پسران دریا» میتوانند واقعیتهای پنهان پیرامون هر کدام از ما باشند که سالها است انکار شدهاند؛ کودکانی که یا مثل «لوچو» میتوانند حق خود را هر طور که تصمیم میگیرند خرج کنند یا مثل «منگوش» در برابر تحقیر شدنها و دروغ، قد علم کنند و زیر میز مناسبات مرسوم بزنند. تأکید درست بر نقش اقلیم، طبیعت و لهجه از یکسو، مراجعه هنرمندانه به فقر، فلاکتها، ناپایداریهای اقتصادی و طبقهبندیهای اجتماعی از سوی دیگر، میتوانند مشخصههای مؤثر این اثر باشند. نقشآفرینی دوستداشتنی «افشین هاشمی» و «مونا فرجاد» از وجوه باورپذیری جهان پیشنهادشده متن است که بیهیچ تعارفی، قابل ستایشاند. پس از تماشای پسران دریا میشود نفسی عمیق کشید و از اینکه میتوان با سینما به صلح و صلاح روزگار خویش اندیشید، امیدوار ماند. نکته پایانی اینکه پسران دریا بهعنوان بهترین فیلم چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان برگزیده شد و طی روزهای گذشته چند اکران خصوصی برای اهالی سینما و مطبوعات داشت و داستانش، داستانی اجتماعی است که در جنوب اتفاق میافتد.
نویسنده و شاعر
انکار نسل، مصیبت خاموش جامعهای است که نمیخواهد تغییر را بپذیرد و از موقعیت خویش عقبنشینی کند؛ موقعیتی که وجه استبدادی آن میتواند نادیدهانگاری جمعیت جدیدی باشد که زیست خود را براساس درکی متمایز و متفاوت طراحی کردهاند که دست بر قضا از حداقل تجانس با آموزههای خانوادگی و تکالیف اجتماعی برخوردارند. این نسل بیش از امر و نهی و سرزنش، شایسته ستایشاند که اندیشهورزانه انتخاب میکنند و به طرح پرسش و میز گفتوگو متمایلند. وظیفه سینما است که این تمایز را ترجمه کند و با ابزار و ابراز هنری به احترام این نسل، به جزماندیشیها و ناباوریها کات بدهد. «پسران دریا» به کارگردانی افشین هاشمی دعوتنامه صمیمانهای است که ما را به لزوم «پذیرشِ نسلی» یادآوری میکند. سینمایی که با انتخاب دو سوی جغرافیایی شمال و جنوب، تکثیر هوشمندانه کودکان این سرزمین را به نمایش میگذارد. اگر در آثاری همچون «سازدهنی» و «دونده»، کودکانی را تجربه میکنیم که برای آرزوهای خویش میجنگند، در «پسران دریا» با کودکانی روبهرو هستیم که نگران دیگرانند و میکوشند از سهم خود کوتاه بیایند و به بضاعت خویش، مبلغی به آرامش دیگران بیفزایند. کودکانی که سعادت خود را نه در تسلیم به تجربیات دیگران که خروج جسورانه از چهارچوبهای معیار میدانند. کارگردان به ظرافت، ضمن ترسیم جهان کودکانه، دیگرانی را در تکمیل قصههای خود دعوت کرده است که یکسره در نقش پدرگونگی و مادرگونگی باقی نماندهاند و در خلق جهان ذهنی کودکان به موافقت و مرافقت قدم برمیدارند. کودکان «پسران دریا» میتوانند واقعیتهای پنهان پیرامون هر کدام از ما باشند که سالها است انکار شدهاند؛ کودکانی که یا مثل «لوچو» میتوانند حق خود را هر طور که تصمیم میگیرند خرج کنند یا مثل «منگوش» در برابر تحقیر شدنها و دروغ، قد علم کنند و زیر میز مناسبات مرسوم بزنند. تأکید درست بر نقش اقلیم، طبیعت و لهجه از یکسو، مراجعه هنرمندانه به فقر، فلاکتها، ناپایداریهای اقتصادی و طبقهبندیهای اجتماعی از سوی دیگر، میتوانند مشخصههای مؤثر این اثر باشند. نقشآفرینی دوستداشتنی «افشین هاشمی» و «مونا فرجاد» از وجوه باورپذیری جهان پیشنهادشده متن است که بیهیچ تعارفی، قابل ستایشاند. پس از تماشای پسران دریا میشود نفسی عمیق کشید و از اینکه میتوان با سینما به صلح و صلاح روزگار خویش اندیشید، امیدوار ماند. نکته پایانی اینکه پسران دریا بهعنوان بهترین فیلم چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان برگزیده شد و طی روزهای گذشته چند اکران خصوصی برای اهالی سینما و مطبوعات داشت و داستانش، داستانی اجتماعی است که در جنوب اتفاق میافتد.
درس هایی از فضایل و کرامت های رضوی(1)
تفاوت معجزه و کرامت
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
کرامت، ظرفیتی فوقالعاده در افرادی خاص است که آنان را قادر میسازد تا رفتاری برتر از عادتهای معمول داشته و توان انجام کارهای معجزه گونه داشته باشند، کارها و رفتاری که اغلب از توان افراد عادی خارج است. این ظرفیت از آنجایی که واجدانش را قادر به انجام کارهای بزرگ و شگفت انگیز مینماید، مقارن با معجزه تلقی شده و اغلب، کسانی صاحب کرامت شناخته میشوند که معجزهای از خود نشان داده باشند. حال آنکه کرامت دارای ابعاد گوناگون بوده وسویههای آن ریشه در رفتارهای هدایتگر و رشددهنده دارد و به اخلاق والا و منش و شخصیت افراد خاص همچون انبیا و اولیای الهی باز میگردد. به عبارتی دیگر کرامت دارای مفهوم گستردهای است که ریشه در سماحت و بلند نظری افراد خاص داشته و دارد. اینکه متکلمان از معجزات پیامبران یا غیر پیامبران و اولیای الهی با عنوان کرامت یاد کردهاند نیز ناظر بر این معناست و بیانگر آن است که مقصود متکلمان از به کار بردن لفظ کرامت برای معجزات انبیا و اولیای الهی، بیانگر عظمت کارها و بزرگواری شخصیت آنان در پیشگاه خداوند است، بر همین اساس امام صادق(ع) میفرماید: «المعجزه علامهالله لایعطیها الّا انبیائه و رسله و حججه لیعرف به صدق الصّادق من کذب الکاذب»، معجزه نشانهای برای خداست که خداوند آن را به کسی جز پیامبران و رسولان و حجتهایش عطا نمیکند و هدف از آن این است که به وسیله آن راستگویی راستگو از دروغگویی دروغگو شناخته شود.(بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۷۱)
«معجزه» برگرفته از واژه «عجز» بوده و به معنی کارهای خارقالعادهای است که افراد عادی ازانجام آن عاجز هستند. بنابراین معجزه پیامبران برای نشان دادن صدق نبوت آنان است تا موجبات هدایت وایمان آوردن مردم به توحید با نشان دادن بزرگی و عظمت شخصیت پیامبر الهی(ص) فراهم آمده و هدفمند بودن خلقت هستی آشکار شود. کما اینکه قرآن کریم از معجزات حضرت موسی(ع) در برابر فرعونیان (معجزه عصا و ید بیضا) تعبیر به برهان کرده و میفرماید: «فذانک برهانان من ربّک؛ این دو (عصا و ید بیضا) دو برهان از طرف پروردگارت میباشند.»(قصص/32)
پیامبران بویژه پیامبران اولوالعزم برای اثبات نبوت خود دارای معجزه بودند و در قرآن کریم معجزات مختلفی از معجزات پیامبران مانند معجزات حضرت موسی(ع) و زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) ذکر شده و از غیر پیامبران نیز در قرآن معجزاتی همانند معجزه آصف برخیا نیز ذکر شده است.
بر این اساس با نگاهی ژرف به واژه کرامت، به معنای بزرگواری و عظمت معنوی نبی، امام و سایر بزرگان دین دست یافته و به کنه کارهای خارقالعادهای که از پیامبران برای هدایت مردم سرزده است پی برده و در این میان بهدلیل نامگذاری این گونه کارها با عنوان کرامت آشنا میشویم. بدین ترتیب کرامت در اصل در گفتار متکلمان، همان سماحت و بزرگی و بزرگواری انبیا و اوصیا است که در قالب معجزه بروز مییابد، چرا که مبین صدق گفتار و نشانه عظمت و بزرگواری آنان در پیشگاه خداوند میباشد. در همین راستا وقتی ابوبصیر یکی از اصحاب امام باقر(ع) که نابینا بوده از آن حضرت سؤال میکند که: «آیا شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» میفرماید: آری. بار دیگر میپرسد: رسول خدا(ص) وارث همه انبیا بود؟ آیا آنچه را آنان میدانستند، رسول خدا(ص) نیز میدانست؟ حضرت میفرماید: آری. پس از آن سؤال میکند: «فأنتم تقدرون علی آن تحیوا الموتی و تبرؤوا الاکمه و الابرص؟؛ پس شما میتوانید مرده را زنده کنید و کور و بیمار مبتلا به پیسی را خوب نمایید؟» آن حضرت پاسخ میدهد: آری. و در ادامه خطاب به ابوبصیر میفرماید: نزدیک بیا، وقتی نزدیک میرود، دست مبارکش را بر صورت و چشم وی میکشد. وی خورشید، آسمان، زمین، خانهها و هرچه را که در آنجا بود میبیند، آنگاه میفرماید: «آیا دوستداری همین گونه بینا باشی، تا همچون سایر مردم در قیامت به حساب و کتاب الهی کشیده شوی و یا (به حال اولت برگردی) و به طور خالص (و بیدغدغه) وارد بهشت شوی؟» ابوبصیر پاسخ میدهد: «میخواهم به همان حال قبل برگردم..»(همان)
دبیر گروه پایداری
کرامت، ظرفیتی فوقالعاده در افرادی خاص است که آنان را قادر میسازد تا رفتاری برتر از عادتهای معمول داشته و توان انجام کارهای معجزه گونه داشته باشند، کارها و رفتاری که اغلب از توان افراد عادی خارج است. این ظرفیت از آنجایی که واجدانش را قادر به انجام کارهای بزرگ و شگفت انگیز مینماید، مقارن با معجزه تلقی شده و اغلب، کسانی صاحب کرامت شناخته میشوند که معجزهای از خود نشان داده باشند. حال آنکه کرامت دارای ابعاد گوناگون بوده وسویههای آن ریشه در رفتارهای هدایتگر و رشددهنده دارد و به اخلاق والا و منش و شخصیت افراد خاص همچون انبیا و اولیای الهی باز میگردد. به عبارتی دیگر کرامت دارای مفهوم گستردهای است که ریشه در سماحت و بلند نظری افراد خاص داشته و دارد. اینکه متکلمان از معجزات پیامبران یا غیر پیامبران و اولیای الهی با عنوان کرامت یاد کردهاند نیز ناظر بر این معناست و بیانگر آن است که مقصود متکلمان از به کار بردن لفظ کرامت برای معجزات انبیا و اولیای الهی، بیانگر عظمت کارها و بزرگواری شخصیت آنان در پیشگاه خداوند است، بر همین اساس امام صادق(ع) میفرماید: «المعجزه علامهالله لایعطیها الّا انبیائه و رسله و حججه لیعرف به صدق الصّادق من کذب الکاذب»، معجزه نشانهای برای خداست که خداوند آن را به کسی جز پیامبران و رسولان و حجتهایش عطا نمیکند و هدف از آن این است که به وسیله آن راستگویی راستگو از دروغگویی دروغگو شناخته شود.(بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۷۱)
«معجزه» برگرفته از واژه «عجز» بوده و به معنی کارهای خارقالعادهای است که افراد عادی ازانجام آن عاجز هستند. بنابراین معجزه پیامبران برای نشان دادن صدق نبوت آنان است تا موجبات هدایت وایمان آوردن مردم به توحید با نشان دادن بزرگی و عظمت شخصیت پیامبر الهی(ص) فراهم آمده و هدفمند بودن خلقت هستی آشکار شود. کما اینکه قرآن کریم از معجزات حضرت موسی(ع) در برابر فرعونیان (معجزه عصا و ید بیضا) تعبیر به برهان کرده و میفرماید: «فذانک برهانان من ربّک؛ این دو (عصا و ید بیضا) دو برهان از طرف پروردگارت میباشند.»(قصص/32)
پیامبران بویژه پیامبران اولوالعزم برای اثبات نبوت خود دارای معجزه بودند و در قرآن کریم معجزات مختلفی از معجزات پیامبران مانند معجزات حضرت موسی(ع) و زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) ذکر شده و از غیر پیامبران نیز در قرآن معجزاتی همانند معجزه آصف برخیا نیز ذکر شده است.
بر این اساس با نگاهی ژرف به واژه کرامت، به معنای بزرگواری و عظمت معنوی نبی، امام و سایر بزرگان دین دست یافته و به کنه کارهای خارقالعادهای که از پیامبران برای هدایت مردم سرزده است پی برده و در این میان بهدلیل نامگذاری این گونه کارها با عنوان کرامت آشنا میشویم. بدین ترتیب کرامت در اصل در گفتار متکلمان، همان سماحت و بزرگی و بزرگواری انبیا و اوصیا است که در قالب معجزه بروز مییابد، چرا که مبین صدق گفتار و نشانه عظمت و بزرگواری آنان در پیشگاه خداوند میباشد. در همین راستا وقتی ابوبصیر یکی از اصحاب امام باقر(ع) که نابینا بوده از آن حضرت سؤال میکند که: «آیا شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» میفرماید: آری. بار دیگر میپرسد: رسول خدا(ص) وارث همه انبیا بود؟ آیا آنچه را آنان میدانستند، رسول خدا(ص) نیز میدانست؟ حضرت میفرماید: آری. پس از آن سؤال میکند: «فأنتم تقدرون علی آن تحیوا الموتی و تبرؤوا الاکمه و الابرص؟؛ پس شما میتوانید مرده را زنده کنید و کور و بیمار مبتلا به پیسی را خوب نمایید؟» آن حضرت پاسخ میدهد: آری. و در ادامه خطاب به ابوبصیر میفرماید: نزدیک بیا، وقتی نزدیک میرود، دست مبارکش را بر صورت و چشم وی میکشد. وی خورشید، آسمان، زمین، خانهها و هرچه را که در آنجا بود میبیند، آنگاه میفرماید: «آیا دوستداری همین گونه بینا باشی، تا همچون سایر مردم در قیامت به حساب و کتاب الهی کشیده شوی و یا (به حال اولت برگردی) و به طور خالص (و بیدغدغه) وارد بهشت شوی؟» ابوبصیر پاسخ میدهد: «میخواهم به همان حال قبل برگردم..»(همان)
گذر از جاده موسیقی با نغمه های دل انگیز
رضا مهدوی
موسیقی پژوه و نوازنده سنتور
در همان ابتدای شنیدن قطعه اول تا آخر که میخواهی بفهمی در چه فضای شنیداری قرار است بهرهمند شوی، متوجه می شوی که مجموعه «سپردمت به جادهها» توانسته در جایگاه فرمال با رعایت استفاده از تکنیکهای موسیقیهای مختلف از گونههای متنوع در کلیت موسیقی ایرانی و اروپایی همزمان از موسیقی آوازی و سازی در وحدت رویه توانسته به نقطه اشتراکی برسد که شنونده را در حین اینکه دچار مفاهیم رُمنس(romance) وار میکند، به دیگر جهات روایتگری در فن موسیقا هم رهنمونسازی کند. عاشقانه خواندن سلیس و روان و داستان وار از تکنیکهای استاد اکبر گلپایگانی بود که در دورهای آوازخوانی را با نوع ابداعِ خود در توده مردم نهادینه کرد. حال سالار عقیلی به مدد کارگردانی و آهنگسازی مسعود پیروی و بهنام ابوالقاسم با صدای گرم و نرم خود به وسعتی دست یافته که شنونده را آگاه میسازد که این آلبوم تفاوت های محسوسی با دیگر خوانشهای سالار دارد و همینطور موسیقی ای که برای آواز طراحی شده. اینکه آگاهانه یا غیر آگاهانه از صدای بلند استفاده نکرده و در جای دقیق صدا دهی حنجره خود با وجود دارا بودن صدای بالا همچون مرحوم استاد بنان (در ظاهر رفتاری و البته در این آلبوم صدایش بسیار نزدیک به بنان شده)، اما بسنده میکند به اصوات بم که مردم توجه ویژهای به آن دارند و بیشتر لذت میبرند حاکی از نکته برجستهای که خلأ شنیداری آن سالهاست احساس میشود. متأسفانه چند سالی است برخی خوانندگان و آوازخوانان به صدای بلند فریاد گونه ترغیب شدهاند و قدرتنمایی کرده و گوشها را میآزارند تا جایی که فرهنگ شنیداری به سمت و سویی کشیده شده که مردم کمتر تمایلی به شنیدن موسیقی سنتی ِ دستگاهی دارند. نغمات به ترتیب: حسرت پرواز، سپردمت به جادهها، آفتاب میشود (بهنام ابوالقاسم)، آغوش، اشک پروانهها، رفتی ولی کجا؟ (بهنام ابوالقاسم)، بیتو ماندم و شیدا با اشعاری از فروغ فرخزاد، اکبر آزاد، احسان افشاری، علیرضا کلیایی، هوشنگ ابتهاج، اطهری کرمانی و اسماعیل امینی به زیبایی و هوشمندانه پشت سرهم در مایههای شور، دشتی، نوا و شوشتری، تنظیم شده که باعث گردیده شنونده نتواند به یک شیار (تراک) بسنده کند و اجبار داشته باشد همه مجموعه را در آرامش پشت سر هم بشنود و حظّ ببرد. اشعار به لحاظ مضمونی متفکرانه انتخاب و سفارش داده شده و در بیان منسجم در تفهیم تشکل یافته عمیق و تازه جلوه گری دارد برای گوشها. بویژه قطعه آخر، شعر دکتر اسماعیل امینی که پربار از مفاهیم عرفانی- تغزّلی روزآمدشده است که عینیت پیدا کرده با نگاه و ساختارسازی آهنگساز که نخواسته محصور بماند در چهارچوب موسیقیهایی که صرفاً به طبقه خاص توجه دارند. در آلبوم «سپردمت به جادهها» جدای از اینکه موسیقی قبل از انتخاب شعر یا بالعکس طراحی شده، نکته مهم در این است که توانسته فرهنگها و تکنیکهای مختلف موسیقایی از جمله؛ دستگاهی، آوازی، سازی، ترکیبی و حتی مدرن را توأمان با هم تصنیف کند به گونهای که این قطعات برای همگان قابل پذیرش باشد بدون اینکه ذرهای از فخامت و ارزش آن کاسته شود. مجموعه «سپردمت به جادهها» فرازی تازه و پُر نشاط ساخته برای همگان در جاده موسیقی همه فهم ِ فنّی که نوازندگان معتبری در رسیدن ایده آل های موسیقی نویس آن مسعود پیروی که از نخبههای نسل نو است، همراهی کردهاند با کوالیته منحصر.
سپردمت به جاده ها
آهنگساز: مسعود پیروی
ناشر: صاحب اثر
تولید 1401
موسیقی پژوه و نوازنده سنتور
در همان ابتدای شنیدن قطعه اول تا آخر که میخواهی بفهمی در چه فضای شنیداری قرار است بهرهمند شوی، متوجه می شوی که مجموعه «سپردمت به جادهها» توانسته در جایگاه فرمال با رعایت استفاده از تکنیکهای موسیقیهای مختلف از گونههای متنوع در کلیت موسیقی ایرانی و اروپایی همزمان از موسیقی آوازی و سازی در وحدت رویه توانسته به نقطه اشتراکی برسد که شنونده را در حین اینکه دچار مفاهیم رُمنس(romance) وار میکند، به دیگر جهات روایتگری در فن موسیقا هم رهنمونسازی کند. عاشقانه خواندن سلیس و روان و داستان وار از تکنیکهای استاد اکبر گلپایگانی بود که در دورهای آوازخوانی را با نوع ابداعِ خود در توده مردم نهادینه کرد. حال سالار عقیلی به مدد کارگردانی و آهنگسازی مسعود پیروی و بهنام ابوالقاسم با صدای گرم و نرم خود به وسعتی دست یافته که شنونده را آگاه میسازد که این آلبوم تفاوت های محسوسی با دیگر خوانشهای سالار دارد و همینطور موسیقی ای که برای آواز طراحی شده. اینکه آگاهانه یا غیر آگاهانه از صدای بلند استفاده نکرده و در جای دقیق صدا دهی حنجره خود با وجود دارا بودن صدای بالا همچون مرحوم استاد بنان (در ظاهر رفتاری و البته در این آلبوم صدایش بسیار نزدیک به بنان شده)، اما بسنده میکند به اصوات بم که مردم توجه ویژهای به آن دارند و بیشتر لذت میبرند حاکی از نکته برجستهای که خلأ شنیداری آن سالهاست احساس میشود. متأسفانه چند سالی است برخی خوانندگان و آوازخوانان به صدای بلند فریاد گونه ترغیب شدهاند و قدرتنمایی کرده و گوشها را میآزارند تا جایی که فرهنگ شنیداری به سمت و سویی کشیده شده که مردم کمتر تمایلی به شنیدن موسیقی سنتی ِ دستگاهی دارند. نغمات به ترتیب: حسرت پرواز، سپردمت به جادهها، آفتاب میشود (بهنام ابوالقاسم)، آغوش، اشک پروانهها، رفتی ولی کجا؟ (بهنام ابوالقاسم)، بیتو ماندم و شیدا با اشعاری از فروغ فرخزاد، اکبر آزاد، احسان افشاری، علیرضا کلیایی، هوشنگ ابتهاج، اطهری کرمانی و اسماعیل امینی به زیبایی و هوشمندانه پشت سرهم در مایههای شور، دشتی، نوا و شوشتری، تنظیم شده که باعث گردیده شنونده نتواند به یک شیار (تراک) بسنده کند و اجبار داشته باشد همه مجموعه را در آرامش پشت سر هم بشنود و حظّ ببرد. اشعار به لحاظ مضمونی متفکرانه انتخاب و سفارش داده شده و در بیان منسجم در تفهیم تشکل یافته عمیق و تازه جلوه گری دارد برای گوشها. بویژه قطعه آخر، شعر دکتر اسماعیل امینی که پربار از مفاهیم عرفانی- تغزّلی روزآمدشده است که عینیت پیدا کرده با نگاه و ساختارسازی آهنگساز که نخواسته محصور بماند در چهارچوب موسیقیهایی که صرفاً به طبقه خاص توجه دارند. در آلبوم «سپردمت به جادهها» جدای از اینکه موسیقی قبل از انتخاب شعر یا بالعکس طراحی شده، نکته مهم در این است که توانسته فرهنگها و تکنیکهای مختلف موسیقایی از جمله؛ دستگاهی، آوازی، سازی، ترکیبی و حتی مدرن را توأمان با هم تصنیف کند به گونهای که این قطعات برای همگان قابل پذیرش باشد بدون اینکه ذرهای از فخامت و ارزش آن کاسته شود. مجموعه «سپردمت به جادهها» فرازی تازه و پُر نشاط ساخته برای همگان در جاده موسیقی همه فهم ِ فنّی که نوازندگان معتبری در رسیدن ایده آل های موسیقی نویس آن مسعود پیروی که از نخبههای نسل نو است، همراهی کردهاند با کوالیته منحصر.
سپردمت به جاده ها
آهنگساز: مسعود پیروی
ناشر: صاحب اثر
تولید 1401
به خودمان بیشتر بیندیشیم
ترانه وفایی
نویسنده، ناشر و مدرس دانشگاه
در روزگاران کودکی در کلاس خوشنویسی معلم یک سرمشق میداد و ما با قلم «درشت» و «ریز» آن را مینوشتیم. در یکی از این روزها، سرمشق کلاس ما، این بود: «خور و خواب تنها طریق دد است...» امروز یاد این سرمشق افتاده بودم. میشود این سرمشق را به چند گونه محدود خواند و برداشت کرد! اما یادم میآید از کودکی که همه میگفتند مگر آدم حیوان است که فقط بخورد و بخوابد! به یاد سعدی والا… …«خور و خواب تنها طریق دد است/بر این بودن آیین نابخرد است…»…وقتی یک بیت شعر جدا میشود از بقیه شعر، جای برداشت هم بیشتر میشود، اما اینجا به سعدی بزرگوار و این شعر اشاره نمیکنم. فقط خاطرهاش زنده شد. حیوانات میخورند، میخوابند و در طبیعت گردش میکنند. پس شرط حیاتشان را انجام میدهند. همه چیز به اندازه. و بهترین چیزی را که ممکن است در طبیعتشان به طور غریزی دارند. عشق. این عشقِ نزد حیوانات همان خرد لازم برای آنها است. انجام تکالیفی که به عهدهشان است، برای ادامه نظم حیات. این هم خرد آنها است. خرد خاص حیوان! ما در فرهنگ گذشته، خواب و خوراک متعادلی داشتهایم. هر چه متمدنتر شدهایم، راههای صنعتی ضد سلامتمان هم بیشتر شده تا جایی که در سالهایی فرهنگ بیخوابی و خوردن برخی چیزها هم از روشنفکری و هنرمندی به شمار رفت.کسی که به خوابیدن و خوراکش اهمیت میداد، خیلی آدم روشنفکری به حساب نمیآمد!
برای انسان جز خورد و خوراکش، خردش است که هدایتگر است. ذات انسان مانند حیوان عشق را میشناسد. حیوان در معرض این تمدن و فرهنگ که متغیرند قرار نمیگیرد اما انسان همیشه در معرض انتخاب است. در هر لحظه از زندگیاش دچار بحران میشود. خموده میشود. سرحال میشود. گول میخورد. روشن میشود. تصمیم بجا و نابجا میگیرد و خیلی چیزها! چیزی که حیوان برایش وقت زیادی صرف نمیکند. در ذاتش راههای بسیاری نهادینه شدهاند. او بهراحتی تصمیم میگیرد و پای انتخابش جان میدهد یا میماند. جریان ما آدمها که زندگی را به دست گرفتهایم متفاوت است. بسیار بسیار متفاوت. ما تمدن بنا کردهایم. حیوانات را هم وارد کردهایم. اهلی غیر اهلی و… وارد این داستان نمیشوم، اما دوباره به خور و خوابی که زمانی رعایتش «خیلی خوب» نبود، برگشتهایم. دوباره میگوییم روح سالم در بدن سالم. وای که در این روزگار، صنعت هم چه میکند! افسار را به دست گرفته در ممالک غرب میتازد و میتازاند! بعد هم میکشد به ما! خوب است و نه همیشه اینقدر خوب! همیشه افرادی که دارای خرد بودهاند از تعادل خارج نشدهاند و هیچ جریانی نمیتواند آنها را از راهی که برگزیدهاند کاملاً خارج کند. آزمون و خطا جزئی از این خرد و زندگی است. خواستم داشتن خرد را برای پایین آوردن اشتباهات با ماشینی شدن نزدیک نکرده باشم!! خرد در تعادل است. روح سالم در بدن متعادل سالم. بدن نیازمند روح سالم است تا از این خدمتی که به او میکنیم استفاده کند.
انسان ناطق است. صحبت میکند. گفتوگو میکند. واژه به کار میبرد. در تلاش وسعت دامنه واژههایش است. پس برای ایجاد تعادل و بهداشت فردی و اجتماعی چارهای بجز بجا به کار بردنش ندارد!
و من بر این باورم که در حال حاضر، تعادل خوراک و خواب و به کارگیری این گفتار به هم خورده است!
نویسنده، ناشر و مدرس دانشگاه
در روزگاران کودکی در کلاس خوشنویسی معلم یک سرمشق میداد و ما با قلم «درشت» و «ریز» آن را مینوشتیم. در یکی از این روزها، سرمشق کلاس ما، این بود: «خور و خواب تنها طریق دد است...» امروز یاد این سرمشق افتاده بودم. میشود این سرمشق را به چند گونه محدود خواند و برداشت کرد! اما یادم میآید از کودکی که همه میگفتند مگر آدم حیوان است که فقط بخورد و بخوابد! به یاد سعدی والا… …«خور و خواب تنها طریق دد است/بر این بودن آیین نابخرد است…»…وقتی یک بیت شعر جدا میشود از بقیه شعر، جای برداشت هم بیشتر میشود، اما اینجا به سعدی بزرگوار و این شعر اشاره نمیکنم. فقط خاطرهاش زنده شد. حیوانات میخورند، میخوابند و در طبیعت گردش میکنند. پس شرط حیاتشان را انجام میدهند. همه چیز به اندازه. و بهترین چیزی را که ممکن است در طبیعتشان به طور غریزی دارند. عشق. این عشقِ نزد حیوانات همان خرد لازم برای آنها است. انجام تکالیفی که به عهدهشان است، برای ادامه نظم حیات. این هم خرد آنها است. خرد خاص حیوان! ما در فرهنگ گذشته، خواب و خوراک متعادلی داشتهایم. هر چه متمدنتر شدهایم، راههای صنعتی ضد سلامتمان هم بیشتر شده تا جایی که در سالهایی فرهنگ بیخوابی و خوردن برخی چیزها هم از روشنفکری و هنرمندی به شمار رفت.کسی که به خوابیدن و خوراکش اهمیت میداد، خیلی آدم روشنفکری به حساب نمیآمد!
برای انسان جز خورد و خوراکش، خردش است که هدایتگر است. ذات انسان مانند حیوان عشق را میشناسد. حیوان در معرض این تمدن و فرهنگ که متغیرند قرار نمیگیرد اما انسان همیشه در معرض انتخاب است. در هر لحظه از زندگیاش دچار بحران میشود. خموده میشود. سرحال میشود. گول میخورد. روشن میشود. تصمیم بجا و نابجا میگیرد و خیلی چیزها! چیزی که حیوان برایش وقت زیادی صرف نمیکند. در ذاتش راههای بسیاری نهادینه شدهاند. او بهراحتی تصمیم میگیرد و پای انتخابش جان میدهد یا میماند. جریان ما آدمها که زندگی را به دست گرفتهایم متفاوت است. بسیار بسیار متفاوت. ما تمدن بنا کردهایم. حیوانات را هم وارد کردهایم. اهلی غیر اهلی و… وارد این داستان نمیشوم، اما دوباره به خور و خوابی که زمانی رعایتش «خیلی خوب» نبود، برگشتهایم. دوباره میگوییم روح سالم در بدن سالم. وای که در این روزگار، صنعت هم چه میکند! افسار را به دست گرفته در ممالک غرب میتازد و میتازاند! بعد هم میکشد به ما! خوب است و نه همیشه اینقدر خوب! همیشه افرادی که دارای خرد بودهاند از تعادل خارج نشدهاند و هیچ جریانی نمیتواند آنها را از راهی که برگزیدهاند کاملاً خارج کند. آزمون و خطا جزئی از این خرد و زندگی است. خواستم داشتن خرد را برای پایین آوردن اشتباهات با ماشینی شدن نزدیک نکرده باشم!! خرد در تعادل است. روح سالم در بدن متعادل سالم. بدن نیازمند روح سالم است تا از این خدمتی که به او میکنیم استفاده کند.
انسان ناطق است. صحبت میکند. گفتوگو میکند. واژه به کار میبرد. در تلاش وسعت دامنه واژههایش است. پس برای ایجاد تعادل و بهداشت فردی و اجتماعی چارهای بجز بجا به کار بردنش ندارد!
و من بر این باورم که در حال حاضر، تعادل خوراک و خواب و به کارگیری این گفتار به هم خورده است!
هنرمندان در فضای مجازی
این روزها و در آستانه فرارسیدن تابستان، اهالی هنر با جدیت بیشتری برای به سرانجام رساندن تولیدات فرهنگی خود میکوشند. از همین رو صحبت درباره تازههای شبکه نمایش خانگی، کارهای جدید نمایشی و از طرفی تازههای کتاب، بخشی از مطالبی هستند که فعالان فرهنگی- هنری درباره آنها دست به اطلاعرسانی در صفحات خود میزنند.
در سوگ یار دیرین امام و رهبری
اواخر روز یکشنبه درگذشت حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی، روحانی و فعال عرصه فرهنگ و رسانه موجی از پیامهای برآمده از اندوه و تسلیت فعالان حوزه فرهنگ و هنر را به راه انداخت. غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پیامی درگذشت زندهیاد دعایی را تسلیت گفته و سالها کوشش وی در پاسداری از فرهنگ اسلامی- ایرانی را ارج نهاده است. یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نوشته: «حسن خلق در معاشرت با عموم مردم و زهد در زندگی و پایبندی به راه و اندیشه امام راحل رضوان الله علیه و متابعت از رهبر حکیم انقلاب از آن بزرگوار شخصیتی محبوب و مؤثر ساخته بود.» رضا کیانیان، بازیگر سینما و تئاتر تصویری از دعایی منتشر کرده و نوشته: «آقای دعایی هم رفت. با سینهای پر از مهر. همیشه تا هنرمندی از این دنیا میرفت او بدون دعوت و منت سر تشییع حاضر بود و نماز میت را با احترام میخواند.» هوشنگ مرادی کرمانی هم دربارهاش گفته: «بارها به ایشان گفتم تواضع و فروتنی را کلی شرمنده کردهای!» پیروز ارجمند نوازنده و آهنگساز با ذکر صفاتی از جمله «روحانی عارف» و «مرد صبر و اعتدال» در سوگ درگذشت دعایی نوشته و ادامه داده: «نمیشد کنارش نشست و از دامنه معرفت او بیبهره ماند.» محمد مهدی عسگرپور، کارگردان هم در سوگ درگذشت دعایی نوشته: «روحش شاد. یک روحانی دوستداشتنی و همراه با مردم. صادق و نیک نهاد.» رضا اسماعیلی، نویسنده و شاعر هم درگذشت دعایی را تسلیت گفته و در نهایت نوشته: «هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق.» مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز با پیامی درگذشت یار دیرین امام را تسلیت گفته و جملاتی در باب خدمات خالصانه وی در مؤسسه اطلاعات و انتشار آثار فاخر توسط این مؤسسه نوشته است. علیاصغر عزتی پاک، داستاننویس هم نوشته: «سید از یکرنگترینها بود. من نیز مانند خیلیها دوستش میداشتم. انسان برایش محترم بود و او حرمت خیلی چیزها را یکتنه حفظ کرد.»
چهرهها
علی سرابی، بازیگر و صداپیشه با انتشار تصویری از همه عوامل نمایش اخیر خود «آن سوی آینه» تشکر کرده و نوشته: «عوامل بینظیر، با اخلاق، مهربان و به معنای کامل کلمه، حرفهای و کاربلد تالار وحدت و گروه درجه یک و دوستداشتنی خودم، بیتردید همگی دلیلی شدید به انجام یکی از بهترین تجربههایم.» سرابی کارگردانی این نمایش را به عهده داشته و علی اوجی هم به عنوان میهمان در آن حضور داشته است.
همایون شجریان خواننده با انتشار یک استوری نکاتی درباره برپایی کنسرت تازهاش را اطلاعرسانی کرده و نوشته: «به اطلاع دوستان و عزیزانی که جویای کنسرت تهران بودند میرسانم که این اجراها از اوایل تیرماه آغاز خواهد شد. جزئیات دقیق و تاریخهای نهایی شده به همراه مشخصات سایت تهیه بلیت در چند روز آینده به سمع و نظرتان خواهد رسید.»
محسن یگانه خواننده پاپ هم از برپایی تازهترین کنسرت خود در رامسر خبر داده است. آنطور که در متن استوری یگانه آمده، این کنسرت روزهای هفدهم و هجدهم ماه جاری به میزبانی سالن همایشهای تلهکابین رامسر برگزار میشود، البته بیست و یکم و بیست و دوم همین ماه هم اهالی انزلی میتوانند در سالن همایشهای منطقه آزاد انزلی در کنسرت محسن یگانه شرکت کنند.
دیگه چه خبر...
صفحه گالری هنرهای تجسمی «اکنون» درباره برپایی نمایشگاهی از آثار محمد احصایی اطلاعرسانی کرده است. بنابر اطلاعات مندرج در این خبر، نمایشگاه مذکور مجموعهای منتخب از آثار استاد محمد احصایی است که توسط امراله فرهادی آردکپان، علیرضا مصطفیزاده ابراهیمی و مجید عباسی گردآوری شده و به صورت انحصاری بازنشر و در نگارخانه ویژه به نمایش گذاشته میشود، البته علاوه بر 21 اثر یاد شده، یک اثر دیگر هم از مجموعه آثار «الفبای ازلی» به صورت تک اثر به نمایش گذاشته است.
صفحه سازمان هنری رسانهای اوج از به تعویق افتادن پخش سریال «مستوران» خبر داده است. در متن این اطلاعرسانی آمده: «با تغییر کنداکتور شبکه یک سیما، پخش سریال مستوران که قرار بود از 16 خردادماه روی آنتن برود، به زمان دیگری موکول شد. فصل نخست سریال مستوران به کارگردانی مسعود آبپرور و سیدجمال سیدحاتمی آماده پخش از تلویزیون است.» تازهترین محصول سازمان هنری رسانهای اوج برگرفته از قصههای کهن ایرانی است و مجری طرح آن نیز مجموعه استودیو بادبان است.
در سوگ یار دیرین امام و رهبری
اواخر روز یکشنبه درگذشت حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی، روحانی و فعال عرصه فرهنگ و رسانه موجی از پیامهای برآمده از اندوه و تسلیت فعالان حوزه فرهنگ و هنر را به راه انداخت. غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پیامی درگذشت زندهیاد دعایی را تسلیت گفته و سالها کوشش وی در پاسداری از فرهنگ اسلامی- ایرانی را ارج نهاده است. یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نوشته: «حسن خلق در معاشرت با عموم مردم و زهد در زندگی و پایبندی به راه و اندیشه امام راحل رضوان الله علیه و متابعت از رهبر حکیم انقلاب از آن بزرگوار شخصیتی محبوب و مؤثر ساخته بود.» رضا کیانیان، بازیگر سینما و تئاتر تصویری از دعایی منتشر کرده و نوشته: «آقای دعایی هم رفت. با سینهای پر از مهر. همیشه تا هنرمندی از این دنیا میرفت او بدون دعوت و منت سر تشییع حاضر بود و نماز میت را با احترام میخواند.» هوشنگ مرادی کرمانی هم دربارهاش گفته: «بارها به ایشان گفتم تواضع و فروتنی را کلی شرمنده کردهای!» پیروز ارجمند نوازنده و آهنگساز با ذکر صفاتی از جمله «روحانی عارف» و «مرد صبر و اعتدال» در سوگ درگذشت دعایی نوشته و ادامه داده: «نمیشد کنارش نشست و از دامنه معرفت او بیبهره ماند.» محمد مهدی عسگرپور، کارگردان هم در سوگ درگذشت دعایی نوشته: «روحش شاد. یک روحانی دوستداشتنی و همراه با مردم. صادق و نیک نهاد.» رضا اسماعیلی، نویسنده و شاعر هم درگذشت دعایی را تسلیت گفته و در نهایت نوشته: «هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق.» مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز با پیامی درگذشت یار دیرین امام را تسلیت گفته و جملاتی در باب خدمات خالصانه وی در مؤسسه اطلاعات و انتشار آثار فاخر توسط این مؤسسه نوشته است. علیاصغر عزتی پاک، داستاننویس هم نوشته: «سید از یکرنگترینها بود. من نیز مانند خیلیها دوستش میداشتم. انسان برایش محترم بود و او حرمت خیلی چیزها را یکتنه حفظ کرد.»
چهرهها
علی سرابی، بازیگر و صداپیشه با انتشار تصویری از همه عوامل نمایش اخیر خود «آن سوی آینه» تشکر کرده و نوشته: «عوامل بینظیر، با اخلاق، مهربان و به معنای کامل کلمه، حرفهای و کاربلد تالار وحدت و گروه درجه یک و دوستداشتنی خودم، بیتردید همگی دلیلی شدید به انجام یکی از بهترین تجربههایم.» سرابی کارگردانی این نمایش را به عهده داشته و علی اوجی هم به عنوان میهمان در آن حضور داشته است.
همایون شجریان خواننده با انتشار یک استوری نکاتی درباره برپایی کنسرت تازهاش را اطلاعرسانی کرده و نوشته: «به اطلاع دوستان و عزیزانی که جویای کنسرت تهران بودند میرسانم که این اجراها از اوایل تیرماه آغاز خواهد شد. جزئیات دقیق و تاریخهای نهایی شده به همراه مشخصات سایت تهیه بلیت در چند روز آینده به سمع و نظرتان خواهد رسید.»
محسن یگانه خواننده پاپ هم از برپایی تازهترین کنسرت خود در رامسر خبر داده است. آنطور که در متن استوری یگانه آمده، این کنسرت روزهای هفدهم و هجدهم ماه جاری به میزبانی سالن همایشهای تلهکابین رامسر برگزار میشود، البته بیست و یکم و بیست و دوم همین ماه هم اهالی انزلی میتوانند در سالن همایشهای منطقه آزاد انزلی در کنسرت محسن یگانه شرکت کنند.
دیگه چه خبر...
صفحه گالری هنرهای تجسمی «اکنون» درباره برپایی نمایشگاهی از آثار محمد احصایی اطلاعرسانی کرده است. بنابر اطلاعات مندرج در این خبر، نمایشگاه مذکور مجموعهای منتخب از آثار استاد محمد احصایی است که توسط امراله فرهادی آردکپان، علیرضا مصطفیزاده ابراهیمی و مجید عباسی گردآوری شده و به صورت انحصاری بازنشر و در نگارخانه ویژه به نمایش گذاشته میشود، البته علاوه بر 21 اثر یاد شده، یک اثر دیگر هم از مجموعه آثار «الفبای ازلی» به صورت تک اثر به نمایش گذاشته است.
صفحه سازمان هنری رسانهای اوج از به تعویق افتادن پخش سریال «مستوران» خبر داده است. در متن این اطلاعرسانی آمده: «با تغییر کنداکتور شبکه یک سیما، پخش سریال مستوران که قرار بود از 16 خردادماه روی آنتن برود، به زمان دیگری موکول شد. فصل نخست سریال مستوران به کارگردانی مسعود آبپرور و سیدجمال سیدحاتمی آماده پخش از تلویزیون است.» تازهترین محصول سازمان هنری رسانهای اوج برگرفته از قصههای کهن ایرانی است و مجری طرح آن نیز مجموعه استودیو بادبان است.
عکس نوشت
جمشید هاشمپور به دیدار دوست و همکار قدیمیاش رضا صفاییپور رفت. صفاییپور که از سالها قبل در سینما فعالیت داشته و به خاطر نقشهای منفی به «طوفان» معروف بود، مدتی است به پارکینسون مبتلا شده و چند هفته پیش هم در بیمارستان بستری شد.او پس از مرخص شدن از بیمارستان شرایط جسمی و نیز قدرت تکلم بهتری پیدا کرده و حالش رو به بهبود است.
صفاییپور از دیدارش با جمشید هاشمپور گفته: «بیشتر از ۵۰ سال است که با هم دوست هستیم و تقریباً کار خود را در سینما با هم شروع کردیم. هر دو رزمی کار میکردیم و نقشهایمان اغلب منفی بود. من و جمشید بچه این کار و سینما هستیم و وقتی شنیدم او بازی میکند فکر کردم ای کاش شرایط جسمی من هم طوری بود که میتوانستم بازی کنم.»/ایسنا
صفاییپور از دیدارش با جمشید هاشمپور گفته: «بیشتر از ۵۰ سال است که با هم دوست هستیم و تقریباً کار خود را در سینما با هم شروع کردیم. هر دو رزمی کار میکردیم و نقشهایمان اغلب منفی بود. من و جمشید بچه این کار و سینما هستیم و وقتی شنیدم او بازی میکند فکر کردم ای کاش شرایط جسمی من هم طوری بود که میتوانستم بازی کنم.»/ایسنا
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
دولت باید فیلمهای بزرگ و آبرومند بسازد
-
احترام به نسلی که متمایز است
-
تفاوت معجزه و کرامت
-
گذر از جاده موسیقی با نغمه های دل انگیز
-
به خودمان بیشتر بیندیشیم
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین