متروپل در یک قدمی تخریب نهایی
گروه حوادث/ عملیات آواربرداری ساختمان متروپل آبادان در حالی نهمین روز خود را پشت سرگذاشته با دستیابی امدادگران به طبقه منفی یک و کشف دو جسد دیگر تعداد اجساد کشف شده به 36 نفر رسید.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صادق خلیلیان استاندار خوزستان روز گذشته درباره آخرین جزئیات این عملیات گفت: با مقاومسازی بخشهایی از قسمت برپا مانده سازه متروپل عملیات جست و جو و آواربرداری شتاب بیشتری گرفت و توانستیم به طبقه زیرزمین برسیم و دو جسد دیگر در این محل کشف شد. عملیات آواربرداری و جستوجو توسط چند تیم بهصورت نوبتی در ۲۴ ساعت شبانهروز انجام میشود. بیرون آوردن پیکرهای احتمالی از زیر آوار اولویت گروههای جستوجو در متروپل است و پس از آن عملیات آواربرداری با سرعت بیشتری انجام خواهد شد.
پنج دانشآموز در میان قربانیان
مسعود حمیدینژاد سرپرست اداره کل آموزش و پرورش خوزستان با صدور پیام تسلیتی نسبت به درگذشت 5 دانشآموز در حادثه متروپل گفت: در حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان پنج دانشآموز جان خود را از دست دادند که پیکرهای آنها از زیر آوار خارج شده است. ملیکا و میترا صالحیانپور و مسیح صادقی سه دانشآموز خرمشهری و آرین و حمیدرضا جلیلیان 2 دانشآموز آبادانی بودند.
ساختمان متروپل بدون اخذ پروانه ساخته شد
حمزه شکیب سرپرست سازمان نظام مهندسی ساختمانی کشور با بیان اینکه ساختمان متروپل به شکل عجیبی ساخته شد، گفت: مالک متروپل این طرح را بدون اخذ پروانه شروع به ساخت کرد. در زمان ساخت این ساختمان سازمان نظام مهندسی در جریان کار نبوده و اگر این ساختمان به بهرهبرداری میرسید تعداد بیشتری از شهروندان ممکن بود جان خود را از دست بدهند.
بهکارگیری تجهیزات پیشرفته سنگین مورد نیاز برای عملیات
احسان عباسپور سخنگوی حادثه ساختمان متروپل آبادان گفت: تجهیزات پیشرفته سنگین مورد نیاز آواربرداری از سراسر کشور در محل ریزش ساختمان متروپل وارد عمل شدند و از این به بعد سرعت عملیات آواربرداری در چند جبهه سرعت خواهد گرفت. ضمن اینکه تلاش کردیم از دستگاه فوق سنگین بهدلیل ارتعاش ایجاد شده استفاده نکنیم تا بخش لرزان ساختمان متروپل دچار ریزش نشود و جان گروههای امداد و نجات به خطر نیفتد و در حال حاضر به لحاظ تجهیزات فنی، لجستیک و نیروی انسانی ماهر و کارکشته، هیچگونه کمبودی برای تداوم عملیات آواربرداری نداریم.
تخریب باقیمانده ساختمان متروپل آبادان
کوروش خواجوی رئیس سازمان نظام مهندسی استان خوزستان درخصوص آخرین تصمیم ستاد فرماندهی عملیات پاسخ به بحران خوزستان درباره بقایای ساختمان متروپل گفت: برای تعیین تکلیف بخش باقیمانده سازه از نظرات کارشناسان دستگاههای مختلف استفاده و درنهایت، تخریب باقیمانده سازه قطعی شد چرا که به هیچ عنوان قابلیت نگهداری ندارد.
جنایت مرد شیشهای در خانه برادر
گروه حوادث/ مرد شیشهای بهدنبال توهم ناشی از مصرف موادمخدر نیمه شب به برادر و زن برادرش با چاقو حمله کرد و باعث قتل زن باردار شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، نیمه شب ششم خرداد مأموران پلیس در جریان جنایتی هولناک در خانهای واقع در یکی از محلههای ساوجبلاغ قرار گرفتند.
نخستین بررسیها نشان میداد مردی معتاد برادر و زن برادرش را که باردار بوده در خواب با چاقو زده است که پس از انتقال مجروحان به بیمارستان زن جوان به علت شدت خونریزی جان باخت اما شوهرش تحت مداوا قرار گرفت.
بدین ترتیب بازپرس تفرشی قاضی کشیک قتل دادسرای جنایی کرج درمحل جنایت حضور یافت و دستور دستگیری متهم صادر شد.
فرزندان مقتول که در خانه حضور داشتند درباره این جنایت اظهار داشتند مدتی بود که عمو و زن عمویمان با هم درگیری داشتند. آن شب پدرم برای میانجیگری به خانه آنها رفت و عمویم را که معتاد بود به خانه خودمان آورد تا آتش درگیریهایشان فروکش کند. نیمه شب ناگهان در حالی که همه خواب بودند متوجه صدای فریاد مادرمان شدیم وقتی لامپها را روشن کردیم با صحنه دلخراشی روبهرو شدیم. پدر و مادرمان غرق در خون بودند.
همچنین متهم پس از دستگیری به اداره پلیس منتقل شد. او در حالی که اتهامهایش را قبول داشت، گفت: نیمه شب در حالی که شیشه مصرف کرده بودم فردی به من فرمان داد تا برادر و زن برادرم را به قتل برسانم.
با اعترافهای این جنایتکار شیشهای، او به اتهام قتل عمد زن باردار بازداشت شد.
نگاه کارشناس
فاطمه نورا جوادی / روانشناس
استفاده طولانی مدت از مخدر شیشه با وجود لذت آنی بالایی که دارد منجر به آسیب به سلولهای عصبی میشود.
به همین دلیل است که ترک شیشه مانند ترک کراک جزو دشوارترین موارد ترک اعتیاد به حساب میآید و به هیچ عنوان نباید در طول دوره ترک از بیمار غافل شد.
اما مهمترین عوارض شیشه که در اثر سوء مصرف آن روان فرد را درگیر میکند، جنون شیشه (روان پریشی) است. در این حالت ابتدا فرد شروع به زیر نظر گرفتن دیگران میکند حتی برای این کار ممکن است از دوربین استفاده کند اما بعد از گذشت مدتی این روال کاملاً برعکس شده و حالا فرد تصور میکند دیگران او را کنترل میکنند و زیر نظر دارند. در این زمان است که بدبینی در او به بالاترین حد خود رسیده و حتی به خانواده و همسر خود هم تهمت ناروا میزند. این گونه رفتارها در نهایت باعث از هم پاشیدن خانواده و مشکلات کاری شدید برای وی میشود. شیشهایها حتی سارقان و جنایتکاران حرفهای هستند که اغلب در اثر توهم دست به این اعمال میزنند.
گروه حوادث / دستگیری زوج جوانی که در پوشش خریدار گوشی تلفن همراه، سرقت میکردند باعث شد تا راز فعالیت یک باند کیفقاپی نیز فاش شود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل دختر جوانی در تماس با پلیس از سرقت گوشی تلفن همراهاش خبر داد و گفت: در یکی از سایتها آگهی فروش تلفن همراه را گذاشته بودم که مردی با من تماس گرفت و خواستار گوشیام شد. حتی یک میلیون تومان هم بهعنوان بیعانه به حسابم پرداخت کرد. اما زمانی که سر قرار رفتم، مرد جوان گوشی را از من قاپید و سوار بر خودروی پرایدی شده و از محل متواری شد.با شکایت زن جوان، تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس آغاز شد. در حالی که تحقیقات ادامه داشت، کارآگاهان با شکایتهای مشابه دیگری مواجه شدند.
در بازبینی دوربینهای مداربسته، تیم تحقیق موفق به شناسایی شماره پلاک خودروی پراید شده و درنهایت صاحب خودرو که مرد جوانی بود، بازداشت شد و گفت: در سایتهای فروش آگهی جست و جو میکردم و با دیدن آگهی فروش گوشیهای مدل بالای آیفون، با فروشندهها که اغلب خانم بودند تماس میگرفتم و با آنها قرار خرید میگذاشتم. حتی برای اینکه آنها به من اعتماد کنند، مبلغی بهعنوان ودیعه به حساب فروشندگان واریز میکردم. مالباختگان هم با این تصور که من واقعاً قصد خرید دارم، گوشی و کارتن آن را هم میآوردند. در مرحله بعدی با دیدن گوشی مدل بالا و کارتن، گوشی را میقاپیدم و سوار خودروام که چند قدم جلوتر از محل قرار بود، میشدم. نامزدم در تمام این مدت پشت فرمان بود و به محض سوار شدن؛ خودرو را روشن کرده و فرار میکرد. برای اینکه ردی از خودم به جا نگذارم؛ کارتهایی که با آن پول انتقال میدادم را از معتادان خریداری میکردم.در ادامه تحقیقات و در بازرسی از مخفیگاه مرد جوان، تعدادی گوشی سرقتی کشف شد که مأموران موفق به شناسایی صاحبان آنها شدند. اما در میان مالباختگان، دختر جوانی که تلفن همراهش در خانه متهم پیدا شده بود گفت: سارق گوشی من، این مرد نیست. کسی که گوشی مرا سرقت کرد بر خلاف او خیلی لاغر اندام بود. من در حال عبور از خیابان بودم که کیفم را یک موتورسوار قاپید. داخل کیفم به غیر از گوشیام، کارتن آن هم بود. من آن روز کارتن را داخل کیفم گذاشته بودم تا برای فروش به مغازه یکی از دوستانم بروم.
بهدنبال اظهارات دختر جوان، تحقیقات در رابطه با این پرونده ادامه یافت. در بررسیهای پلیسی، کارآگاهان دریافتند باند دیگری نیز در پایتخت فعالیت میکند که به روش گوشی قاپی سرقت میکنند. بنابراین با چهرهنگاری متهم مشخص شد وی از سارقان سابقهدار است.
با دستگیری دومین متهم به نام هومن، مرد جوان به گوشی قاپی اعتراف کرد و گفت: من و دوستم شقایق، در خیابانهای تهران پرسه میزدیم و گوشیهای تلفن مدل بالا و کیف خانمها را میقاپیدیم. بعد از سرقت، گوشیها را به مالخر میفروختیم. در یکی از سرقتهایمان، کیفی را سرقت کردیم که داخل آن نه تنها گوشی تلفن همراه مدل بالایی بود بلکه کارتن آن هم داخل کیف بود. با دیدن کارتن تصمیم گرفتیم آن را در فضای مجازی آگهی کنیم و با قیمت بالایی بفروشیم. اما زمانی که به محل قرار با خریدار رفتم؛ او سارق از آب درآمد و گوشی را دزدید.
بدین ترتیب، راز فعالیت باند دوم نیز فاش شد و متهمان دستگیر شدند.
گروه حوادث / مرد جوان که همسر سابقش را به قتل رسانده بود، در حالی به دار مجازات آویخته شد که دخترهایش از خون او گذشت کرده بودند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواخر آبان سال 96 بود که خبر وقوع یک قتل در شرق تهران به مأموران کلانتری 127 نارمک و بازپرس کشیک قتل اعلام شد.
وقتی تیم جنایی راهی محل حادثه شدند مرد 41 سالهای را دیدند که مقابل ساختمان محل سکونتش ایستاده و در حالی که آثار خون روی دستانش بود، جسد خونین زن جوانی نیز روی سنگفرش خیابان افتاده بود.
مرد جوان در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: با همسرم اختلاف داشتم و با وجود داشتن دو دختر مدتی قبل از هم جدا شده بودیم. روز حادثه به همراه دو دخترم به پارک رفته بودیم. وقتی به خانه برگشتیم همسرم را دیدم که مقابل خانه ایستاده بود و میخواست بچهها را ببیند، اما دوباره سر موضوعی با هم درگیر شدیم و من از شدت عصبانیت او را با چاقو زدم اما خیلی پشیمانم قصدم کشتن او نبود.
با اعتراف مرد میانسال به جنایت، او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و با صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
در جلسه محاکمه، پدر و مادر مقتول و دو دخترش خواهان قصاص متهم شدند و دادگاه حکم بر قصاص صادر کرد.
اما وقتی پرونده برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد در ادامه دو دختر مقتول از قصاص پدرشان گذشت کردند. با این حال پدر و مادر مقتول همچنان بر اجرای حکم قصاص داماد سابقشان اصرار داشتند. حتی آنها با پرداخت سهم دیه نوه هایشان و همچنین تفاضل دیه مقدمات اجرای حکم را فراهم کرده و سرانجام مرد زندانی در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
دستگیری عامل قتل عام خانوادگی در اسفراین
گروه حوادث / مرد جنایتکار که 3کودک و یک زن جوان را به قتل رسانده و خانهشان را به آتش کشیده بود، پس از 2 سال در اسفراین دستگیر شد.
نادر نادرنژاد اقداش، دادستان عمومی و انقلاب اسفراین، ضمن تشریح اقدامات انجام شده از سوی مراجع قضایی و انتظامی برای دستگیری متهم به قتل ۴ عضو یک خانواده اسفراینی اظهار کرد: براساس گزارش مرجع انتظامی در بهمن سال ۹۸ پس از وقوع یک فقره آتشسوزی خانه در اسفراین 3کودک ۴، ۶ و ۹ ساله و نیز زنی ۳۵ ساله که عمه بچهها بود در این حادثه جان باختند. در ادامه پس از بررسیهای میدانی، فنی و تخصصی و تلاشهای انجام شده در ریشهیابی این ماجرا، شائبه وقوع قتل عمدی بیش از هر فرضیه دیگری محتملتر به نظر میرسید.
دادستان عمومی و انقلاب اسفراین با اشاره به اینکه متهم یک بار در سال ۱۳۹۸ دستگیر شد اما به علت نبود ادله قوی برای احراز وقوع جرم آزاد شد تا اینکه اقدامات فنی و پلیسی لازم در طول 2سال گذشته ادامه یافت و در نتیجه پس از تکمیل مدارک و ادله کافی و احراز وقوع جرم از سوی متهم درنهایت وی در روز شنبه هفته جاری دوباره دستگیر شد و این بار به دلیل کافی بودن مدارک لازم ناگزیر به قتل این ۳ کودک و عمه آنها اعتراف کرد.
نادرنژاد اقداش با بیان اینکه بر اساس شواهد و قرائن موجود، متهم به قتل هیچ نسبت سببی یا نسبی با مقتولین ندارد، با استناد به اظهارات فرد دستگیر شده انگیزه وی را از ارتکاب این جنایت هولناک، کینه شخصی و انتقامجویی اعلام کرد.
وی خاطرنشان کرد: متهم به قتل ابتدا زن ۳۵ ساله و سپس کودکان را به قتل رسانده و پس از باز کردن شلنگ گاز تلاش کرد تا وانمود کند به دلیل نشت گاز حادثه آتشسوزی رخ داده است.
گروه حوادث / نوزاد 4 روزه که هنگام شستوشو در حمام به علت رفتن آب و کف به داخل بینی و دهانش در بیمارستان بستری شده بود پس از 20 روز جان باخت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 7 خرداد امسال خبر مرگ کودکی 24 روزه در یکی از بیمارستانهای جنوب غربی تهران به بازپرس میثم حسینپور اعلام شد. با گزارش این خبر، بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند.
با ورود به بیمارستان در تحقیقات اولیه مشخص شد که نوزاد پسر 20 روز قبل به بیمارستان منتقل شده و تلاش کادر درمان برای نجات او ادامه داشته، اما در نهایت نوزاد جان خود را از دست می دهد.
مادر نوزاد در تحقیقات اولیه گفت: بعد از به دنیا آوردن پسر دومم مادرم برای کمک به خانهمان آمده بود.
روز حادثه پسر 6 سالهام را به حمام بردم و بعد از شستن او از مادرم خواستم تا نوزادم را هم به حمام بیاورد سرگرم شستن او بودم که ناگهان کف شامپو داخل بینی بچه رفت و رنگش سیاه شد.
شروع به داد و فریاد کردم و نوزاد را به بیمارستان انتقال دادیم، اما چند روز بعد پسرم جان باخت.
در ادامه تحقیقات همسر و مادر وی نیز اظهارات او را تأیید کردند. به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
طــــلاق به خاطر جعبه خاطرات
گروه حوادث/ در میان همهمه زوجهایی که در طبقه سوم مجتمع قضایی خانواده باهم بحث و جدل میکردند مجادله زوجی جوان قدری متفاوت بود. مرد جوان همسرش را به خاطر نگه داشتن کادوهای نامزد سابقش مورد شماتت قرار میداد و همسرش هم در پاسخ میگفت: موضوع آنطوری نیست که فکر می کنی چرا به من اعتماد نداری؟!
بحث آنها ادامه داشت تا اینکه منشی شعبه با خواندن اسم زوج آنها را به داخل شعبه فراخواند. رضا... و سحر...
زوج جوان وارد شعبه شدند و روی صندلی نشستند. قاضی میانسال رو به رضا کرد و گفت: من پرونده شما را خواندم اما ابهاماتی داشت و فکر میکنم اگر خودت بهطور دقیق موضوع را توضیح دهی ابهامات برطرف خواهد شد.
رضا گفت: 5 ماهی است که با سحر ازدواج کردهام و در زندگیمان هم مشکلی نداشتیم تا اینکه چند هفته پیش سحر به خانه مادرش رفت و من برای پیدا کردن کارت پایان خدمتم به سراغ وسایل داخل کمد رفتم. بین وسایل یک جعبه به شکل قلب پیدا کردم. کنجکاو شدم تا ببینم چه چیزی داخل جعبه است اما وقتی در آن را باز کردم با دیدن عکسهای دو نفره همسرم با نامزد سابقش و همینطور دو شیشه عطر و یک گردنبند و چند نامه شوکه شدم. وقتی نامهها را باز کردم و خواندم انگار دنیا روی سرم خراب شد و تمام آرزوهایم را نقش بر آب دیدم. نامههایی که از آغاز تا پایان آن حرفهای عاشقانه نامزد سابق همسرم بود. آقای قاضی با خودم فکر کردم اگر موضوع مربوط به گذشته و پیش از ازدواج من و سحر بوده چرا او باید این جعبه عاشقانه و خاطراتش را نگه دارد؟ این نشان میدهد که هنوز هم به او علاقه دارد اگر هم مربوط به بعد از ازدواج من و او باشد که وای بر من چون سحر در این مدت به من خیانت کرده و من با خیال خوش فکر میکردم خوشبختم.
قاضی رو به سحر کرد و گفت: حرفهای همسرت را قبول داری؟
سحر جواب داد: آقای قاضی باور کنید اینطوری که رضا تعریف میکند نیست. من در این چند هفته که او متوجه این ماجرا شده بارها خواستم برایش توضیح دهم اما رضا اصلاً به حرفم گوش نکرد و مدام میگوید نمیتوانم با تو زندگی کنم و طلاقت میدهم.
قاضی گفت: حالا توضیح بده!
سحر گفت: من و رضا در دانشگاه همکلاسی بودیم و بعد از مدتی به هم علاقهمند شدیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم اما خانوادههایمان مخالف ازدواج ما بودند و با اصرار ما بالاخره راضی شدند و ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه رضا آن جعبه قلب داخل کمد را دید. در داخل آن عطر و عکس و نامه از نامزد سابقم بود که بدون هیچ انگیزهای آنها را نگه داشته بودم. باور کنید اگر میدانستم ممکن است با دیدن آن زندگیام خراب شود هیچ وقت آن را نگه نمیداشتم. این وسایل مربوط به چند سال پیش بود و چند بار خواستم موضوع را به رضا بگویم اما ترسیدم که به من انگ خیانت و دروغگویی بزند. من اگر رضا را دوست نداشتم جلوی پدر و مادرم نمیایستادم و همسرش نمیشدم. حاج آقا من همسرم را دوست دارم.
قاضی حرفهای سحر را قطع کرد و از رضا پرسید: چقدر به حرفهای همسرت اعتماد داری؟
آقای قاضی من عاشق همسرم بودم اما از وقتی آن جعبه را دیدم دیگر نمیتوانم به او و حرفهایش اعتماد کنم. اگر این موضوع را قبل از ازدواج یا حتی قبل از اینکه خودم متوجه ماجرا بشوم گفته بود مشکلی نداشتم اما حالا که خودم فهمیدم دیگر نمیتوانم به او اعتماد کنم. حالا وقتی به این 5 ماه و حرفهای عاشقانهای که از او شنیدم فکر میکنم به خودم میگویم حتماً همه حرفهایش دروغ بوده و همان موقع هم فریبم داده است. احساس میکنم دیگر آرامش ندارم. الان هم از من نخواهید گذشت کنم لطفاً حکم طلاق ما را صادر کنید تا به آرامش برسم.
سحر در جواب رضا گفت: من به تو خیانت نکردم این جعبه مربوط به سالها قبل است اصلاً فکر نمیکردم اهمیتی داشته باشد. اصلاً من اشتباه کردم و بابت این موضوع از تو عذرخواهی میکنم.
قاضی رو به زوج جوان کرد و گفت: شما هنوز جوان هستید و خوب نیست که اینقدر زود تصمیم بگیرید. آقا رضا اینطور که از شواهد پیداست همسر شما یک اشتباه بچگانه کرده و حالا هم از کارش پشیمان است. اما نکته مهم آن است که هردوی شما هنوز به هم علاقهمند هستید. به طور قطع کار سحر خانم قدری دشوار است و باید با تلاش بیشتری اعتماد از دست رفته را به زندگیشان برگرداند. به همین خاطر شما را به واحد مشاوره ارجاع میدهم و امیدوارم پس از 3 ماه حضور در کلاسهای مشاوره از تصمیمتان منصرف شوید و زندگیتان را که با تلاش ساختید ویران نکنید.
امیرحسین صفدری/ کارشناس حوزه خانواده
متأسفانه نداشتن صداقت، پنهانکاری و زنده نگه داشتن خاطرات رابطههای قبل از ازدواج این روزها حجم قابل توجهی از علتهای دادخواستهای طلاق را به خودش اختصاص داده است.در این پرونده مشاهده میکنید که پنهانکاری سحر باعث شد همسرش نسبت به او و زندگیشان سرد و بیاعتماد شود. بنابراین سحر اگر زندگی اش را دوست داشته باشد باید از این به بعد هیچ گاه به سراغ پنهانکاری و دروغ نرود چرا که یکبار چوب بیصداقتیاش را خورده و تا مرز جدایی پیش رفته است.
مرگ کارگر در معدن زغال سنگ طبس
گروه حوادث / ریزش سنگ در معدن زغالسنگ پروده شرقی (ممرادکو) شهرستان طبس موجب مرگ یک کارگر شد.
محمود زارعنیا رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت شهرستان طبس در این باره به ایرنا گفت: این حادثه حدود ساعت ۲ بامداد سهشنبه رخ داد که بلافاصله گروه امداد و نجات معدن به محل حادثه اعزام شدند. با وجود تلاش نیروهای امدادی، یک کارگر 39 ساله اهل مینودشت استان گلستان بر اثر مصدومیت شدید از ناحیه سر و قفسه سینه جان خود را از دست داد. رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت شهرستان طبس خاطرنشان کرد: علت ریزش سنگ در این معدن در کمیته «اچ اس ای» در دست بررسی است.
قتل خواننده هندی با شلیک گلوله
خواننده معروف رپ هندوستان به ضرب گلوله افراد ناشناس کشته شد.
به گزارش گاردین، پلیس هند در حال تحقیق درباره قتل «سیدهو موسی والا» خواننده رپ محبوب پنجابی یک روز پس از تیراندازی مرگبار به وی است.
«شوبدیپ سینگ سیدو» خواننده ۲۸ ساله که بیشتر با نام هنری «سیدهو موسی والا» شناخته میشد، عصر یکشنبه حین رانندگی با ماشین خود در منطقه مانسا، منطقهای در ایالت پنجاب، در شمال هند مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.
مقام ارشد پلیس ایالت پنجاب اعلام کرده تحقیقات اولیه نشان داده قتل به خاطر یک رقابت بین گروهی بوده است.
به گزارش رسانههای محلی، یک روز قبل از این حمله، دولت پنجاب پوشش امنیتی بیش از ۴۰۰ نفر از جمله «موسی والا» را در تلاش برای سرکوب فرهنگ سلبریتی برداشته بود.این خواننده رپ سال گذشته به حزب کنگره هند پیوست و حضور ناموفقی در انتخابات مجلس این ایالت داشت.