انهدام باند تروریستی در خوزستان

گروه حوادث/ سه عضو یک باند تروریستی که با حمله به خودروی پلیس در شهرستان شادگان باعث به شهادت رسیدن یک افسر نیروی انتظامی شده بودند در عملیات ویژه پلیس خوزستان دستگیر شدند.
 نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه‌ای از انهدام یک باند تروریستی و دستگیری اعضای آن در استان خوزستان خبر داد و اعلام کرد: اعضای یک تیم تروریستی در تیر سال‌جاری خودروی گشت پاسگاه انتظامی «خنافره» شهرستان شادگان را مورد حمله قرار دادند و در اقدام تروریستی و ناجوانمردانه این گروهک منحله، سروان مالک رسولی نیک به شهادت رسید.
فرماندهی انتظامی استان خوزستان بلافاصله پس‌ از رصد، با اشراف و تسلط اطلاعاتی و با تلاش مستمر، هر ۳ عضو این باند را در شهرستان شادگان شناسایی و پس از هماهنگی قضایی، آنها را طی چند عملیات منسجم و ضربتی در مخفیگاه‌هایشان دستگیر کردند.
پس از بررسی‌های فنی لازم مشخص شد، اعضای این باند وابسته به یک گروهک تروریستی بودند و از سوی آنها حمایت و هدایت می‌شدند و در بازرسی از مخفیگاه‌های آنها ۳ قبضه سلاح جنگی و مقادیر قابل توجهی مواد منفجره و مهمات جنگی کشف شد.

دستگیری مدعی پیامبری با ساطور و فشنگ

گروه حوادث/مدعی دروغین پیامبری با 55 فشنگ جنگی و شکاری و ساطور دستگیر شد.
سرهنگ حسین اکبرپور، فرمانده انتظامی استهبان در تشریح این خبر گفت: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر اینکه فردی در یکی از خیابان‌های استهبان خود را پیامبر معرفی می‌کند موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت و مأموران انتظامی بلافاصله به محل اعزام و فرد مورد نظر را در حالی که یک قبضه سلاح سرد در دست داشت دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کردند.
فرمانده انتظامی استهبان با بیان اینکه فرد مذکور دارای اختلالات روانی است و برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شد، گفت: در بازرسی از منزل متهم ۶ قبضه سلاح سرد از نوع چاقو و ساطور و ۵۵ عدد فشنگ شکاری و جنگی برنو و کلاش کشف شد.

هشدار رئیس پلیس پایتخت:
جوانان بیشترین مصرف کننده  شیشه در کشور هستند

گروه حوادث / چهاردهمین مرحله از طرح ظفر پلیس پایتخت با کشف دو تن و ۶۷۰ کیلو مواد مخدر  و دستگیری ۸۵ قاچاقچی عمده پایان یافت.
 سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت در حاشیه این طرح که صبح دوشنبه در فرماندهی انتظامی تهران بزرگ برگزار شد، در جمع خبرنگاران ضمن هشدار نسبت  به ورود بی‌سابقه مواد مخدر شیشه به کشور گفت:  در دو ماه گذشته در حالی بالغ بر یک تن شیشه در تهران کشف کردیم که جوانان بین ۱۸ تا ۲۵ سال بیشترین مصرف کننده شیشه هستند. از زمانی که  قانون اعدام قاچاقچیان برداشته شده است، میزان هزینه‌ای که مجرمین بخصوص قاچاقچیان باید بپردازند بسیار ناچیز است.
وی در ادامه افزود:  چهاردهمین مرحله طرح ظفر با تلاش  پلیس مبارزه با مواد مخدر و پایگاه های یازده گانه این پلیس به مرحله اجرا درآمد و در این طرح 2 تن و ۶۷۰ کیلوگرم مواد مخدر کشف و  5باند بزرگ قاچاق مواد مخدر منهدم شد که  در مجموع ۸۵ قاچاقچی عمده دستگیر شدند.
وی با اشاره به اشراف اطلاعاتی پلیس بر فضای مجازی گفت: بیش از ۶۰ تارنما که اقدام به تبلیغ مواد مخدر و فروش آن می‌کردند شناسایی و مسدود شدند و ۴۲ کیلو مواد مخدر از ادمین‌های این تارنماها  کشف شد؛ همچنین هفت سرشبکه شناسایی و دستگیر شد.
سردار رحیمی درباره برخورد با اراذل و اوباش گفت: در چهاردهمین مرحله طرح ظفر ۱۵ نفر از اراذل و اوباش که علاوه بر اوباشگری اقدام  به فروش مواد مخدر می‌کردند دستگیر و ۸۰ کیلو گرم مواد مخدر از آنها کشف و ضبط شد، همچنین هزار و ۱۶۶ خرده فروش مواد مخدر در این طرح دستگیر و تحویل مراجع قضایی شدند که  ارزش ریالی مواد کشف شده بالغ بر ۳۰ میلیارد تومان است.

احتمال قتل در  پرونده مرگ جوینده گنج

گروه حوادث/ همزمان با کشف جسد پسر جوانی که جوینده گنج و زیرخاکی بود خانواده وی مدعی شدند پسرشان به دست دو شریکش به قتل رسیده است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل پیکر بی‌جان پسر موتورسواری در خیابان پیدا شد و شواهد نشان می‌داد بر اثر تصادف جان خود را از دست داده است. با اعلام موضوع به بازپرس حبیب‌الله صادقی درتحقیقات مشخص شد که امیر حسین 31 ساله چندین برگه کپی که به نظر نقشه گنج بود همراه داشته است.
جسد به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد و با انجام آزمایشات از سوی متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ شکستگی جمجمه و خونریزی اعلام شد.در حالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت، خانواده امیرحسین به دادسرا رفته و مدعی شدند که او به قتل رسیده است.
همسر امیرحسین گفت: همسرم در کار زیر خاکی و عتیقه و گنج بود. او دو شریک دیگر داشت که هر چند وقت یکبار با به‌دست آوردن نقشه گنجی؛ راهی محل مورد نظر شده و پس از حفاری گنج را به‌دست می‌آوردند. در این مدت هر گنج و زیرخاکی که به‌دست می‌آمد، دست دو همدست امیرحسین می‌ماند. دفعه آخری که برای حفاری رفتند، زیرخاکی که به‌دست آمده را امیرحسین برداشته بود و به آنها گفته بود چندین بار زیرخاکی دست شما بوده و این بار دست من باشد تا مشتری پیدا کنیم. آنها هم ظاهراً قبول کرده بودند اما دو روز قبل از اینکه امیرحسین تصادف کند دو شریکش به سراغ او آمدند و مدام سؤال می‌کردند که چه ساعتی از خانه خارج می‌شوی و کی برمی گردی؟ دو روز بعد امیرحسین در حالی که کلاه کاسکت به سر داشت تصادف کرد. اما می‌گویند علت مرگ او شکستگی جمجمه بوده است. ما فکر می‌کنیم او را به قتل رسانده‌اند.
با شکایت خانواده امیرحسین؛ بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت دو شریک او و تحقیقات تکمیلی را صادر کرد.

گروه حوادث/  زن میانسال برای تصاحب ارثیه میلیاردی همسرش، سناریوی ربودن و اسارت دختر جوانش در یک کمپ ترک اعتیاد را طراحی و اجرا کرد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل مرد جوانی به پلیس رفت و گفت: در یک شرکت معماری کار می‌کنم و دختر جوانی به نام سپیده همکارم است او طراح دکوراسیون داخلی و نقاش حرفه‌ای نیز هست. مدتی است که با مادرش بر سر ارث و میراث پدری اختلاف دارد. امروز قبل از رفتن به من گفت که قرار است برای صحبت درباره ارثیه میلیاردی پدرش به دیدار مادرش برود و اگر تا دو ساعت دیگر خبری از او نشد حتماً با پلیس تماس بگیرم، اما وقتی با او تماس گرفتم گوشی اش خاموش بود. با یکی از همکاران خانم به مقابل خانه‌اش رفتیم اما خانه نبود و سرایدار محل سکونتش می‌گفت، از صبح که از خانه خارج شده، برنگشته است. من نگران او هستم و باتوجه به حرف‌هایی که زده بود، احتمال می‌دهم بلایی سرش آمده باشد.به‌دنبال اظهارات مرد جوان، موضوع به بازپرس محمدرضا صاحب جمعی اعلام شد و بازپرس جنایی دستور تحقیقات برای یافتن دختر نقاش را آغاز کرد. در نخستین گام کارآگاهان به سراغ مادر سپیده رفته اما زن میانسال مدعی بود که هیچ اطلاعی از دخترش ندارد.در حالی که هیچ رد و سرنخی از دختر جوان در دست نبود، زن جوانی به یکی از کلانتری‌های پاکدشت رفت و اظهاراتی را مطرح کرد و گفت: من مدت هاست اعتیاد دارم و برای ترک به کمپی در پاکدشت رفته بودم. دو روز قبل دختر جوانی را به کمپ آوردند. او مدعی بود که اعتیاد ندارد و به خاطر توطئه مادرش او را به زور به این کمپ آورده‌اند، اما مسئول کمپ هیچ توجهی به او نمی‌کرد. از آنجایی که بیشتر افرادی که برای ترک به کمپ می‌آیند، اصرار دارند معتاد نیستند من هم تصور کردم او دروغ می‌گوید اما دختر جوان که سپیده نام داشت، حقیقت را می‌گفت. او حتی اصرار داشت که مسئولان کمپ از او تست اعتیاد بگیرند که به این موضوع هم توجه نکردند. سپیده زمانی که متوجه شد من قرار است ترخیص شوم از من خواست تا به محض بیرون آمدن از کمپ به سراغ پلیس بروم و ماجرای ربوده شدن و حبس غیر قانونی او را در کمپ بگویم.با اظهارات زن جوان، مشخصات سپیده در سیستم پلیس مورد بررسی قرار گرفت و تحقیقات نشان می‌داد که گزارش ناپدید شدن دختر جوان 48 ساعت قبل در تهران اعلام شده است.
بدین ترتیب موضوع به بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت اعلام شد و کارآگاهان پلیس آگاهی راهی کمپ شده و دختر جوان را نجات دادند.
سپیده درباره این سناریوی عجیب گفت: پدرم تاجر بود و وضع مالی خوبی داشت، وقتی فوت کرد بیشتر ارثیه‌اش به من رسید و مادرم از این موضوع بشدت ناراحت بود. همین مسأله هم آغاز اختلاف‌های ما شد. روز حادثه مادرم با من تماس گرفت و خواست در رابطه با ارثیه پدری‌ام صحبت کنیم. من مقداری طلا و سکه داشتم که می‌خواستم آنها را بفروشم اما مادرم گفت آنها را نیز می‌خرد. به محل قراری که مادرم گفته بود رفتم و چون احتمال می‌دادم مشکلی پیش بیاید به همکارم گفتم اگر تا دوساعت خبری از من نشد، به پلیس خبر دهد.دختر جوان ادامه داد: وقتی به محل قرار با مادرم رفتم، در حال صحبت بودم که ناگهان خودرویی در کنار ما توقف کرد و دو مرد و یک زن از داخل ماشین پیاده شده و با زور مرا سوار خودرو کرده و به راه افتادند. هر چقدر داد و فریاد و التماس کردم و از مادرم کمک خواستم او توجهی نکرد. آدم ربایان مرا به کمپ بردند و مدعی شدند که من اعتیاد دارم. در کمپ هر چقدر گفتم که معتاد نیستم هیچ توجهی نکردند و تصور می‌کنم که مسئول کمپ هم با مادرم همدست باشد.
دوربین‌های مداربسته
در ادامه کارآگاهان به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محلی پرداختند که سپیده مدعی بود او را ربوده‌اند. بازبینی دوربین‌ها ادعای دختر جوان را تأیید کرد و بدین ترتیب به دستور بازپرس جنایی، مادر سپیده، دو مرد و زن جوانی که در آدم ربایی نقش داشتند و مسئول کمپ بازداشت شدند.مادر سپیده در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد و گفت: با مرگ همسرم، تقریباً همه ارثیه به سپیده می‌رسید و این موضوع برای من قابل قبول نبود. من سال‌ها زحمت کشیده بودم تا شوهرم این اموال را جمع‌آوری کند، آن وقت تمام آن به دخترم می‌رسید. برای همین به مسئول کمپ پول دادم و با اجیر کردن سه نفر، دخترم را به کمپ منتقل کردند. می‌خواستم او مدتی در کمپ باشد تا با سند سازی، تمام اسناد را به‌نام خودم بزنم و بعد هم از کشور خارج شوم و به امریکا بروم.
متهمان به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

گروه حوادث /  قاچاقچی سابقه دار و شرور وقتی خود را در محاصره پلیس دید با شلیک به قلب مأمور جوان وی را به شهادت رساند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت ۲۲ و ۳۵ دقیقه شامگاه یکشنبه، مأموران کلانتری احمدآباد مستوفی، از فروش و توزیع موادمخدر توسط یکی از قاچاقچیان و افراد شرور منطقه با خبر شده و بلافاصله اکیپی از مأموران کلانتری برای بررسی موضوع به محل فعالیت قاچاقچیان در احمدآباد مستوفی اعزام شدند.
سردار کیوان ظهیری، فرمانده انتظامی غرب استان تهران در تشریح این خبر گفت: در بررسی اولیه مأموران انتظامی مشخص شد چند نفر در محوطه‌ای که آلونکی در آن تعبیه شده بود در حال توزیع و مصرف موادمخدر بودند که به محض نزدیک شدن مأموران کلانتری، یکی از قاچاقچیان مواد مخدر که از افراد سابقه‌دار و شرور منطقه نیز محسوب می‌شده و قبلاً چندین بار توسط پلیس دستگیر شده بود، با یک قبضه سلاح کمری به سمت استوار دوم امین سعیدی شلیک کرده که وی از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
با وجود انتقال سریع این همکار انتظامی به درمانگاهی در احمدآباد مستوفی، تلاش کادر درمان برای احیای‌ استوار  دوم  امین سعیدی مؤثر واقع نشد و وی به درجه رفیع شهادت نائل شده و به خیل شهدای مبارزه با سوداگران مرگ پیوست.سردار ظهیری تصریح کرد: در جریان این درگیری چندین تیر به سمت این قاچاقچی مواد مخدر و فرد شرور و همدستانش شلیک شد اما متهمان با استفاده از تاریکی شب متواری شدند که بلافاصله تیمی از مأموران، دستگیری این فرد شرور و همدستانش را در دستور کار قرار دادند. پیکر مطهر این شهید صبح امروز در شهرستان اسلامشهرتشییع می شود.

گروه حوادث /  آتش‌سوزی در یک انبار فرش در زرند 2 فوتی و 3 مصدوم برجا گذاشت.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این حادثه عصر روز یکشنبه در انبار فرش، موکت و پنبه بازار زرند که در یکی از خیابان‌های اصلی شهر واقع شده رخ داد و مأموران آتش‌نشانی و اورژانس بلافاصله بعد از اطلاع از این حادثه در محل حضور یافتند.
علی صادق‌زاده فرماندار زرند در این باره گفت: حجم و گستردگی حریق به حدی بود که امکان شناسایی افراد محبوس در آتش‌سوزی وجود نداشت و برق مناطق اطراف محل انبار قطع شد و در نهایت حریق پس از 4 ساعت اطفا شد. گروه کارشناسی از کرمان برای بررسی زوایای علت آتش‌سوزی به زرند اعزام شده‌اند.سید‌محمد صابری رئیس اورژانس کرمان نیز گفت: ساعت ۱۵:۲۰ یکشنبه ۷ آذر ماه گزارش آتش‌سوزی انبار فرش واقع در خیابان اسد آبادی شهر زرند اعلام شد، به علت شدت آتش‌سوزی دو زن ۲۵ و ۶۰ساله در این حادثه جان باخته و دو مرد 27 و 30 ساله هم مصدوم شده‌اند که حال عمومی آنها وخیم گزارش شده است.
حجت‌الاسلام‌ اسماعیل بلوچ‌زاده، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زرند نیز  در حاشیه بازدید از محل آتش‌سوزی اظهار داشت: با وجود  تلاش‌های نیرو‌های امدادی و پزشکی متأسفانه در این آتش‌سوزی دو نفر از ساکنان طبقه بالای این کارگاه فوت کرده‌اند و سه نفر با سوختگی بالای ۵۰ درصد به مراکز درمانی منتقل شده‌اند که علت دقیق آتش‌سوزی هنوز مشخص نشده و در دست بررسی قرار دارد.دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زرند گفت: با توجه به گزارشات مردمی در صحنه، بحث کم‌کاری آتش‌نشانی و کمبود امکانات و تجهیزات نیز مطرح است که این موضوع نیز در دست بررسی است و در صورت تأیید این موارد و ارتکاب جرم، موضوع از باب ترک فعل مورد بررسی دادستانی زرند قرار خواهد گرفت.

گروه حوادث / مرد جوان که به اتهام آزار دختر خردسال به شلاق، تبعید و دیه محکوم شده بود، با اعتراض پدر کودک بار دیگر محاکمه شد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از خرداد سال‌جاری با انتقال دختر 2 و نیم ساله‌ای به بیمارستانی در شرق تهران آغاز شد. این دختربچه با تشخیص پزشکان بلافاصله مورد عمل جراحی قرار گرفت و کادر درمانی بیمارستان اظهار داشتند وی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
پدر این کودک در توضیح ماجرا به مأموران گفت: سرکار بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت داماد خواهرم به خانه‌مان آمده و با اصرار نوشیدنی به همسرم داده که او بی‌هوش شده و پس از بیدار شدن متوجه شده که دختر ۲ و نیم سال‌ام حال خوبی ندارد و بلافاصله او را به بیمارستان رسانده است.
به‌دنبال اظهارات این مرد، دختربچه به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکی قانونی آزار و اذیت را تأیید کردند. به این ترتیب مرد ۲۷ ساله بازداشت شد. اما وی اتهامش را نپذیرفت و گفت: آن روز همسرم گفت در خانه دایی‌اش میهمان هستیم من از سرکار به خانه آنها رفتم تا همسرم هم به آنجا بیاید. وقتی به آنجا رسیدم چون خسته بودم به اتاق خواب رفتم و خوابیدم و ساعتی بعد زن‌دایی همسرم به سراغم آمد و گفت که حال دخترش خوب نیست و ما با هم او را به بیمارستان رساندیم من به‌هیچ عنوان آسیبی به دختربچه نزده‌ام.
در ادامه زن جوان به مأموران گفت: این مرد رابطه خوبی با همسرم نداشت. آن روز به خانه‌مان آمد و یک شیشه آب انار در دست داشت. او با اصرار آب انار را به من خوراند که به خواب رفتم بعد با صدای گریه شدید دخترم از خواب پریدم. هراسان از اتاق بیرون آمدم و دخترخردسالم را در وضعیت بدی دیدم و حالا هم از این مرد شکایت دارم.
پرونده پس از تکمیل و صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و قضات دادگاه متهم را به خاطر آزار و اذیت دختر خردسال به ۹۹ ضربه شلاق، دو سال تبعید و پرداخت دیه محکوم کردند که حکم با اعتراض پدر بچه همراه شد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت و حکم نقض شد. پدر قربانی مدعی است دلایل زیادی برای صدور حکم اعدام داماد خواهرش وجود دارد. به این ترتیب پرونده بار دیگر به دادگاه کیفری رفت و در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 12 دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد متهم ضمن دفاع از خود بار دیگر اتهام آزار و اذیت را رد کرد.با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

گروه حوادث/ دو دستگاه اتوبوس در دو حادثه جداگانه در جاده‌های کشور واژگون و 36 نفر مصدوم شدند.در نخستین حادثه که ساعت 10 شب یکشنبه رخ داد یک دستگاه اتوبوس در جاده شبستر-علیشاه، ناگهان واژگون شد و در این حادثه 17 نفر مصدوم شدند.
 وحید شادی نیا، سخنگوی اورژانس آذربایجان‌شرقی گفت: بعد از اینکه این حادثه به مرکز اورژانس استان اطلاع داده شد بلافاصله ، چهار دستگاه آمبولانس از پایگاه‌های اورژانس شبستر به محل اعزام شده و همکاران اورژانس مصدومان را تحت اقدامات اولیه درمانی قرار دادند.وی با اشاره به اعزام تعدادی از مصدومان این حادثه به بیمارستان شبستر، ادامه داد: با توجه به شرایط مصدومان، اتوبوس آمبولانس از تبریز به طرف شبستر اعزام شد و ۱۰ مصدوم این حادثه را به بیمارستان‌های امام علی(ع) ارتش و امام رضا(ع) تبریز انتقال داد. مابقی مصدومان در بیمارستان شبستر تحت درمان قرار گرفتند.طبق اعلام شاهدان عینی، اتوبوس سانحه دیده متعلق به یکی از واحدهای تولیدی آذربایجان شرقی است.
دومین سانحه
در دومین سانحه که ساعت ۴:۱۰ بامداد دوشنبه در ۶۰ کیلومتری مهریز به انار رخ داد یک دستگاه اتوبوس با 22 مسافر که از بندرعباس عازم اصفهان بود از مسیر اصلی منحرف شد.
محسن حرازی‌زاده یزدی، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان یزد با بیان اینکه انحراف اتوبوس مسافربری در محور مهریز به انار منجر به مصدوم شدن ۱۹ مسافر شد، گفت: پس از اعلام حادثه به جمعیت هلال احمر، یک تیم امداد و نجات جاده‌ای متشکل از 3 نجاتگر از پایگاه امداد و نجات زین‌الدین مهریز با یک دستگاه آمبولانس به محل حادثه اعزام شد. از ۱۹ مصدوم حادثه ۲ نفر توسط هلال احمر و ۱۲ نفر توسط عوامل اورژانس به مرکز درمانی منتقل شدند.همچنین پنج نفر از مصدومان به‌صورت سرپایی توسط نجاتگران و عوامل امدادی اورژانس در صحنه درمان شدند.

گروه حوادث/ 6 مأمور قلابی وزارت بهداشت که با ورود به خانه مرد ثروتمند اموالش را سرقت کرده بودند، در حالی محاکمه شدند که یکی از متهمان هنوز دستگیر نشده است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده با شکایت مرد ثروتمندی مبنی بر ورود افراد مسلح به داخل خانه‌اش و سرقت اموال با ارزش‌اش آغاز شد. شاکی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من و همسرم در خانه تنها بودیم که دو مرد با معرفی خودشان به‌عنوان مأمور وزارت بهداشت از ما خواستند تا برای انجام معاینات مربوط به کرونا در را باز کنیم، من که باورم شده بود در را باز کردم اما ناگهان 4 مرد مسلح با کلت کمری وارد خانه‌مان شدند و پس از بستن دست و پای من و همسرم اموال قیمتی و قدیمی، پول و طلا و جواهرات موجود را سرقت کردند. من به یکی از بستگان دورمان مشکوک هستم و فکر می‌کنم او در این ماجرا دست داشته است.
با اطلاعاتی که شاکی از فرد مظنون در اختیار مأموران قرار داد، متهم شناسایی و بازداشت شد و در بازجویی‌ها به سرقت با همدستی 5 نفر دیگر اعتراف کرد. پس از او، 4متهم دیگر نیز دستگیر شدند اما پلیس نتوانست آخرین متهم را دستگیر کند.به این ترتیب متهمان در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.در ابتدای جلسه شاکی برای آنها درخواست اشد مجازات کرد و سپس متهمان که همه آنها سابقه دار بودند از خود دفاع کردند و اتهام‌شان را پذیرفتند.
پس از آن متهم ردیف اول گفت: من با یکی از دوستانم که از آشنایان دور شاکی بود نقشه سرقت را کشیدیم و برای اجرای آن از سایر دوستانمان کمک گرفتیم.
ما خودمان را مأمور وزارت بهداشت معرفی کردیم و مقابل خانه شاکی رفتیم و پس از باز شدن در وارد خانه شده و سرقت کردیم حتی می‌خواستیم خودروی شاکی را هم سرقت کنیم اما سوئیچ آن را پیدا نکردیم.یکی دیگر از متهمان به جایگاه رفت و عنوان کرد: من به خاطر نیاز مالی این کار را کردم و از کارم پشیمانم. به من گفته بودند خانواده شاکی آنقدر ثروتمند هستند که این سرقت آسیبی به زندگی‌اش نمی‌زند.بعد از گفته‌های متهمان و وکلای آنها با توجه به فراری بودن یکی از متهمان، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.