ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
احتمال برگزاری دربی پایتخت با حضور 30 هزار هوادار
سجادی: تلاش میکنیم تماشاگر داشته باشیم
هفته هفتم لیگ برتر در حالی دیروز آغاز شد که سازمان لیگ اعلام کرد بهدلیل اینکه مجوزهای لازم برای حضور تماشاگران از سوی ستاد مقابله با کرونا در ورزش و نهادهای ذی ربط صادر نشده، بازیهای این هفته بدون حضور تماشاگران برگزار خواهد شد. با این حال، دیروز خبری دیگر آمد مبنی بر اینکه شهرآورد بزرگ پایتخت با حضور 30 درصد تماشاگر در ورزشگاه آزادی انجام میشود. بر این اساس چیزی حدود 30 هزار بلیت بین طرفداران دو باشگاه توزیع میشود که سهم هر یک 15 هزار صندلی خواهد بود. غلامرضا نوروزی رئیس فدراسیون پزشکی ورزشی درباره این موضوع به فارس، گفت:«خود ما پیشنهاد دادیم بازی دربی با حضور تماشاگران برگزار شود اما تاکنون مصوبه و ابلاغیهای در این مورد دریافت نکردهایم. شاید هم موضوع در وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا مصوب شده باشد اما تاکنون اعلام نکردهاند. ما از این موضوع استقبال میکنیم و به احتمال زیاد تا دربی این نامه را دریافت خواهیم کرد.» سید حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان هم در خصوص بحث حضور تماشاگران در دیدار هفته هشتم استقلال و پرسپولیس که شنبه آینده برگزار میشود، گفت:«در تلاش هستیم بهترین تصمیم گرفته شود. ما هم بهعنوان جامعه ورزش علاقهمند هستیم تماشاگران در ورزشگاهها حضور داشته باشند. خودم ورزشی هستم و ورزش را درک میکنم و تفکرم این است که ورزش به معنای واقعیاش برگزار شود که یکی از لذتهای ورزش، به حضور تماشاگران باز میگردد. تلاش و خواهش میکنیم که اگر امکان داشته باشد، این اتفاق رخ دهد اما اگر قرار باشد تماشاگر نداشته باشیم، بنده بهعنوان خادم ورزش و جوانان، عذرخواهی میکنم و به احترام کادر درمان تمکین کنید. اگر هم مجوزی صادر شد که با تعداد محدود در ورزشگاهها میزبان تماشاگران هر دو تیم (استقلال و پرسپولیس) باشیم بویژه در دربی پیشرو، خواهشم این است پروتکلها و فاصلهگذاری را رعایت کرده و خودمان حال دیگران را مراعات کنیم.»
استاد سیدمحمد احصایی در گفتوگو با «ایران» از جزئیات پروژه تحریر کلام الله می گوید
تحریر 2650 صفحه ای قرآن در 40 سال
آزاده جعفریان
خبرنگار
سیدمحمد احصایی در ۸۲ سالگی همچنان مشق شب مینویسد. میگوید دست و بدن خوشنویس کوکی دارد که اگر از تمرین و تمرکز دور شود ناکوک میشود، مشق شبهای او با کیوریتوری بهزاد حاتم در گالری گلستان به تماشا درآمد تا نسل جوان هنر ما ببیند پیر نقاشیخط، همچنان برای دلش مینویسد و مینویسد. سال هاست قرآن سید محمد احصایی میان اهل هنر زمزمه میشود. پنج، شش سال پیش خبر کوتاهی از آن منتشر شد اما دیگر کسی اطلاع موثقی از این اثر معنوی دینی نداشت، تا اینکه بهزاد حاتم لابهلای کتاب نفیس مشق شب که بههمت نشر نظر و گالری ۱۰ منتشر شد، خبر داد تحریر این قرآن خاص دو سال پیش به اتمام رسیده است. در مصاحبه پیش رو از زبان استاد خوشنویس و نقاش شرح مفصل ماجرا را مرور خواهیم کرد؛ پیشتر ذکر این نکته الزامی است که دو نمایشگاه پیاپی عکسهای ۵۰ساله احصایی از موزههای جهان و مشق شبها که آبان ماه در گالری گلستان برپا بود، بهعنوان سومین و چهارمین «دیدار هنرمند» سلسله رویدادهایی است که به ابتکار بهزاد حاتم، منتقد پیشکسوت در گالریهای مختلف برپا میشود که شامل یک کتاب و یک نمایشگاه مفصل است.
شما اخیراً یک نمایشگاه غیرمنتظره عکس داشتید و یک نمایشگاه «مشق شب» که بیشتر به نظر میرسد تمرینهای شما بوده و هیچوقت قرار نبوده که تبدیل به نمایشگاه شود. درست است؟
هم تمرین بود و هم نبود. کسانی که کارهای هنری اجرایی مانند نوازندگی، نقاشی و خوشنویسی میکنند باید به طور دائم تمرین کنند تا آمادگی بدنیشان از بین نرود، اما این کارِ لازم، گاهی فراتمرین است و از تمرین جداست. در واقع هنرمند رفتار جدی و دقیق با این گونه از کارش دارد. آثار من در نمایشگاه مشق شب هم از این جنس است. من ۱۰ سال را متمرکز نوشتن قرآن با خط محقق بودم. قلمهای مختلف هم مثل دستگاههای مختلف، کوک خاص خودشان را دارند، یعنی اگر دست خوشنویس به قلم درشت مشغول باشد دیگر نباید به شیوههای دیگر دست بزند، چرا که قواعد و اصول و موارد مختلف معنوی که در این شیوهها نهفته است باید به دستش سپرده شود و دستش با آن قواعد اهلی شود. از این جهت من در این مدت از نوشتن نستعلیق محروم بودم. رشته تخصصی من در خوشنویسی، خط نستعلیق است و واقعاً دلم برای این نوع نوشتن تنگ شده بود. پس از نوشتن قرآن با خط محقق و فراغت از آن و از طرفی اجبار در خانه ماندن و معاشرت نداشتن با دیگران، یک توفیقی شد که بهکارهای مورد علاقهام برسم و دوباره به نوشتن خط نستعلیق روی آورم. من شبها که همه جا آرام بود دل به این کار دلخواهم که به آن عشق فراوانی دارم میسپردم که حاصلش را دیدید.
با توجه به نوع کاغذی که روی آن نوشتهاید، بهنظر میرسد وقتی داشتید این تحریرها را انجام میدادید اصلاً به برپایی نمایشگاه با آنها فکر نمیکردید، درست است؟
اصلاً فکر نمیکردم. اتفاقاً بهصورت عمدی روی این دفترچههای معمولی نوشتم چون قصد نمایش دادن، هدیه دادن و به مصرف رساندن آنها نداشتم. اگر قصد نمایش دادن آنها را داشتم باید وسایل و ابزار خودش را به کار میبردم. فقط دغدغه نوشتن بیتکلف را داشتم. آدم وقتی با یک چیزی خالص برخورد میکند باید همه چیز یکدست و بیریا باشد. من برای دل خودم و برای اینکه دلتنگیام را رفع کنم آن خطها را نوشتم.
پس چطور به یک نمایشگاه تمام عیار و یک کتاب نفیس بدل شدند؟
من در این مدت از طریق تلفن با دوستان نزدیک و صمیمیام از جمله آقای بهزاد حاتم و آقای دهباشی احوالپرسی میکردم و حرف میزدم. گاهی آنها میپرسیدند که چه کار میکنی و من بهصورت ناخودآگاه برای اینکه از فعالیتهایم به آنها گزارش بدهم این آثار را میفرستادم. آقای بهزاد حاتم وقتی آثار را دیدند نظرشان جلب شد و نمیدانم صحبت به کجا رسید که تصمیم گرفتند این آثار را به انتشار برسانند و من را در لیست خودشان برای سلسله رویدادی که تحت عنوان «دیدار هنرمند» شکل دادهاند، نوشتند. میان مشق شبها انتخابی کردند و یک نوشته بسیار فاخر، عالمانه و البته اغراقآمیز درباره بنده بر آن نگارش کردند که در کتاب نفیس این مجموعه آمده است، قلم و مطلبشان الحق جواهری از آب درآمد. قرار شد آثار را به همان اندازه و کیفیتی که به دیوار آویخته شده است در کتاب هم بگنجانیم و به همین خاطر قطع کتاب بزرگ شد. آقای دهباشی هم گفتند که چند اثر را بفرستید تا در بخارا چاپ کنیم و من ده، پانزده اثر را هم به ایشان دادم و ایشان در شماره آخر بخارا، آنها را با یک شرح کوتاهی چاپ کردند. در واقع علت برگزاری این نمایشگاه، پا پیش گذاشتن آقای بهزاد حاتم، دوست سالیان دراز، صمیمی، عزیز و مهرورز به من است.
بحثی راجع به خط نستعلیق وجود دارد که یک تضادی را به وجود میآورد. گاهی میشنویم که میگویند خوشنویس نستعلیق همان کسی است که مثل میرعماد بنویسد ولی در عین حال از شما که بزرگ این کار هستید نیز میشنویم که شما علاوه بر اینکه پا در سنت دارید باید خلاقیت هم داشته باشید. این دو مبحث را چطور میتوان با هم جمع کرد؟
کاری که میرعماد کرد این بود که زیباییشناختی، قواعد نوشتن نستعلیق را به کمال رساند و بعد از آن، میرزاغلامرضا زیباشناختی نستعلیق را اشباع کرد. ملاحظه کنید همه اینها از یک قواعد و هندسه تبعیت میکند. در واقع از میرعلی هروی آمده و میرعماد آن را کامل کرده و از دوره صفویه تا قاجاریه امتداد هنری چشمگیر دارد و البته رد نگاه میرزاغلامرضا و میرحسین خوشنویسباشی در آن هویداست. ما نمیتوانیم فراتر از این هندسهای که این افراد بتدریج کامل کردند جلوتر برویم. لیکن یک نکتهای وجود دارد، اگر شما شباهتی بین خوشنویسان دوره قاجار و میرعماد میبینید، در عین حال یک تفاوتی هم بین آثار آنها مشاهده میکنید که آن روایت شخصی آنهاست. روایت شخصی هر کسی در هر دورهای مربوط به عواطف شخصی خودش تغییر میکند. بنابراین قلمهای مختلف هم بنا بر سرشتهای مختلف، متفاوت خواهد شد ولی استخوانبندی و ساختار آنها یکی است. آن ساختار را میتوان ساختار هنری نامید، یعنی هنر در آن ساختار تکاملیافته خط نستعلیق قرار میگیرد. پس از آن دیگر نوشتن افراد مختلف با آن قواعد را نمیتوان هنر نامید، مگر اینکه چیزی فراتر از آن رعایت قواعد و اصول در اثر کسی دیده شود. هر کسی در هر رشتهای تا یک اندازهای میتواند به اصول برسد. اصول در دست هر کسی به یک شکلی اجرا میشود که به خود آن شخص ربط دارد. مثلاً در نواختن ابوعطا، مکتب اصفهان با مکتب تبریز متفاوت است. مکتب قزوین هم در خوشنویسی با مکتب هرات تفاوت دارد. اینها مسائل فنی است. بهطور کلی میتوان گفت آنچه از زیر دست خوشنویس بیرون میآید کاملاً بیانگر ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه خطاط و خوشنویس است. ما باید آثار یک شخص را ببینیم تا متوجه شویم آیا در آن اثر، هنر وجود دارد یا نه. مثلاً نوازندهها همیشه سر حال نیستند که یک چیزی بنوازند که هم خودشان و هم دیگران از آن لذت ببرند. تکنیک و اجرای فن با ابداع یک اثر هنری فرق میکند و قابل دیدن، شنیدن و حتی تشخیص است.
یک زمانی این بحث فراگیر شد که نقاشیخط راه برون رفت خوشنویسی سنتی است؛ با چنین تئوری موافق هستید؟ مهمترین مؤلفه نقاشیخطهای استاد احصایی چیست که چنین فراگیر شد؟
اول اینکه از زمان قاجار که تابلونویسی مرسوم بوده و مردم بالای مغازهها تابلو نصب میکردهاند، خط را نقاشی میکردند یعنی خط را بزرگ میکردند و با قلممو داخل آن را رنگ میگذاشتند. این در واقع خط نقاشی است. یعنی خط را نقاشی کردهاند. تعریف و موضوع نقاشیخط یک چیز دیگری است و فلسفه دیگری دارد. افرادی که خط شان خوب بود، با تغییراتی که از نظر تکنیک همان تابلونویسی است ولی از نظر شکل اجرا و انتخاب مضامین متفاوت است، برای ارائه یک کار تفننی که اصول و قواعد آن با عواطف ایرانی یکی باشد ولی از نظر اجرا و ظاهر تبدیل به یک تابلو نو و تازه شود، دست به کار شدند. حتی رد چنین آثاری در دوره قاجار نیز بوده و چند نفر از جمله ملکمحمد قزوینی هم در این زمینه مشهور بوده است. حتی قدیمیتر از آنها هم وجود داشته است. در بناهای ترکیه چنین آثاری فراوان است ولی همه اینها تحت یک اسم تزئینی بودهاند و بهعنوان اثر تفننی اجرا میشدهاند. اینها نه سبک هستند و نه پشتشان فلسفه وجود دارد، بلکه فقط تفننهای نقاشی هستند. من به علت اینکه در رشته نقاشی تحصیل کردم و مطالعاتی که داشتم، این کلام را بهعنوان دستمایه برای بیان کار نقاشانه انتخاب کردم. هر اثری یک صورت دارد و یک معنی و یک هدف. در دوران قبل از رنسانس، تصاویر افراد و مقدسین را میکشیدند و داستانهای تورات را تصویر میکردند که اینها همه مثل نقاشی قهوهخانهای ما یک صورت نقاشی دارند ولی آنها تحصیلات آکادمیک نداشتند و به بحث نسبت و آناتومی توجه نمیکردند. با وجود این در آثارشان هم تصویر زیبا دارند و هم داستان را روایت میکنند و هم اینکه در یک مقطع زمانی، مطلبی را میگویند. در آثار من آن فلسفهای که درون آن نهفته است موضوع کار من است که در هیچکدام از آثار قدیمی وجود ندارد. من بهدلیل اینکه نقاشی خواندهام و هنر نقاشی را تحصیل کردهام باید یک چیزی برای نقاشی کردن و بیان شخصی انتخاب میکردم و به همین جهت، کلام را انتخاب کردم. یک نفر پرتره کار میکند و یک نفر چهره میکشد و عواطف افراد را بیان میکند. مثلاً فرانسیس بیکن وقتی فیگور میکشد، پشت آثار او یک چیز دیگری هم وجود دارد. پشت آثار پیکاسو و آلبرتو جاکومتی هم مسائل فلسفی نهفته است چون هر کسی بیان خودش را دارد. تفاوت آثار من با خط نقاشیها نیز به همین مسأله برمیگردد. خوشبختانه وقتی این کار را شروع کردم، خوشنویس خط نویسهایی که خط شان خوب بود با تأثیر گرفتن از آثار بنده، از خط استفاده کردند و بنا به سلیقه و ذوق خودشان نقشها و شکلهای اختصاصی خودشان را به وجود آوردند.
شما در سالهای اخیر مشغول نوشتن قرآن بودید. آیا این اثر در حال حاضر به اتمام رسیده است؟
من ۴۰ سال است که دغدغه تحریر قرآن عزیز را دارم و دلم میخواست همراه با این مهم، قلم محقق را احیا کنم. شنیدهام این قلم در کشورهای عربی به نسخ ایرانی معروف است. وقتی این اسم را دارد و مشهور است، پس چه بهتر که ما احساس مسئولیت کرده و روی آن کار کنیم. من به خط محقق علاقهمند بودم و از آنجایی که کسی سراغ این خط نمیرفت مشتاق شدم که روی این خط کار کنم و آن را به روایت معاصر و خودم احیا کنم. حدود ده پانزده سال است که با سفارشهایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخصوص دوره وزارت آقای مسجدجامعی گرفتم به احیای محقق همت کردم. در نظر داشته باشید این خط از قبل وجود داشته و من مجبورم قواعد آن را رعایت کنم ، مثلاً نمیتوانم به قلم یاقوت مستعصمی که شناخته شده است، چیزی کم یا اضافه کنم. ولی روایت شخصی و عادت به نقاشی کردن من بالاخره تأثیر گذاشت. در عین حال بدیهی است من قرآن را برای نشر و خواندن مینوشتم. یعنی این کار من یک کار کاملاً شخصی نیست. قرآن یک کتاب کاربردی است و دیگران باید آن را بخوانند. خوشبختانه تحریر این کار سال گذشته تمام شد و الآن دست جناب آقای مجید فدائیان از کتابسازان مورد قبول و مشهور قرار دارد. آقای فدائیان از دوستان صمیمی من هستند و کار را از دست من گرفتهاند. ایشان به من گفتند بقیه این کار تکلیف من است. در حال حاضر کار در اختیار ایشان قرار دارد و از اختیار من خارج شده است.
قرآنی که تحریر کردید چند صفحه است؟
دو هزار و ۶۵۰ صفحه است و هر صفحه هم پنج سطر دارد. من در این سالها هر کجا که بودم تمام وقت این کار را انجام دادم ولی در کل چهل سال است که مشغول این کار هستم و هنوز هم هستم. انسان نمیتواند از کاری که میکند فارغ شود، البته در این مدت در کنار قرآن، کارهای دیگری هم انجام دادهام. در این مدت رفتار، تصمیم و عواطف من در اختیار تحریر کلامالله بود.
این اثر چه زمانی منتشر میشود؟
من از ابتدا هم نمیدانستم که این اثر برای چه کسی است و چه اتفاقی قرار است رخ بدهد و هنوز هم همینطور بیاطلاعم. نه من و نه آقای فدائیان هیچ خبری از زمان انتشار آن نداریم. آقای فدائیان در حال حاضر با عشق و علاقه روی این اثر کار میکنند و اطلاعات و مهارتشان را برای این کار میگذارند. همانطور که من برای نوشتن این قرآن عاطفه گذاشتم، ایشان هم با عواطف روحنوازی که دارند با این کار برخورد میکنند و وسواس بسیار زیادی دارند.
این کار اسپانسر دارد یا با هزینه شخصی انجام میشود؟
من از خالق و صاحب وحی این کتاب خواستم خودش وسایلش را فراهم کند و خودش فراهم کرد. خواستم که خودش توان بدهد و همینطور هم شد. در نتیجه من بهعنوان سرمایهگذار اصلاً دخالتی در این کار نداشتم و پس از این هم دخالتی نخواهم کرد. من کارم را تا همین جا انجام دادهام و نمیدانم در ادامه چه کسی اسپانسر آن خواهد شد و چه زمانی منتشر میشود البته زمانی که داشتم این کار را مینوشتم چندین ناشر آمدند که اسپانسری آن را برعهده بگیرند ولی من قبول نکردم.
نظرتان راجع به نسل جدید خوشنویسان چیست؟ آیا شما را راضی میکنند؟
صحبت در این مورد طولانی است چون به چند مسأله مختلف مربوط میشود. در حال حاضر نه صلاح میدانم راجع به این موضوع صحبت کنم و نه زمان آن وجود دارد اما به طور کلی باید بگویم از آنها راضی هستم و خرسندکننده است که یک هویتی دارد تثبیت میشود. از این جهت خوشنویسها و کار آنها مورد احترام من است و من همه آنها را دوست دارم. باید بگویم دست همه آنها را میبوسم ولی مسائلی وجود دارد که گفتن آن را صلاح نمیدانم.
خبرنگار
سیدمحمد احصایی در ۸۲ سالگی همچنان مشق شب مینویسد. میگوید دست و بدن خوشنویس کوکی دارد که اگر از تمرین و تمرکز دور شود ناکوک میشود، مشق شبهای او با کیوریتوری بهزاد حاتم در گالری گلستان به تماشا درآمد تا نسل جوان هنر ما ببیند پیر نقاشیخط، همچنان برای دلش مینویسد و مینویسد. سال هاست قرآن سید محمد احصایی میان اهل هنر زمزمه میشود. پنج، شش سال پیش خبر کوتاهی از آن منتشر شد اما دیگر کسی اطلاع موثقی از این اثر معنوی دینی نداشت، تا اینکه بهزاد حاتم لابهلای کتاب نفیس مشق شب که بههمت نشر نظر و گالری ۱۰ منتشر شد، خبر داد تحریر این قرآن خاص دو سال پیش به اتمام رسیده است. در مصاحبه پیش رو از زبان استاد خوشنویس و نقاش شرح مفصل ماجرا را مرور خواهیم کرد؛ پیشتر ذکر این نکته الزامی است که دو نمایشگاه پیاپی عکسهای ۵۰ساله احصایی از موزههای جهان و مشق شبها که آبان ماه در گالری گلستان برپا بود، بهعنوان سومین و چهارمین «دیدار هنرمند» سلسله رویدادهایی است که به ابتکار بهزاد حاتم، منتقد پیشکسوت در گالریهای مختلف برپا میشود که شامل یک کتاب و یک نمایشگاه مفصل است.
شما اخیراً یک نمایشگاه غیرمنتظره عکس داشتید و یک نمایشگاه «مشق شب» که بیشتر به نظر میرسد تمرینهای شما بوده و هیچوقت قرار نبوده که تبدیل به نمایشگاه شود. درست است؟
هم تمرین بود و هم نبود. کسانی که کارهای هنری اجرایی مانند نوازندگی، نقاشی و خوشنویسی میکنند باید به طور دائم تمرین کنند تا آمادگی بدنیشان از بین نرود، اما این کارِ لازم، گاهی فراتمرین است و از تمرین جداست. در واقع هنرمند رفتار جدی و دقیق با این گونه از کارش دارد. آثار من در نمایشگاه مشق شب هم از این جنس است. من ۱۰ سال را متمرکز نوشتن قرآن با خط محقق بودم. قلمهای مختلف هم مثل دستگاههای مختلف، کوک خاص خودشان را دارند، یعنی اگر دست خوشنویس به قلم درشت مشغول باشد دیگر نباید به شیوههای دیگر دست بزند، چرا که قواعد و اصول و موارد مختلف معنوی که در این شیوهها نهفته است باید به دستش سپرده شود و دستش با آن قواعد اهلی شود. از این جهت من در این مدت از نوشتن نستعلیق محروم بودم. رشته تخصصی من در خوشنویسی، خط نستعلیق است و واقعاً دلم برای این نوع نوشتن تنگ شده بود. پس از نوشتن قرآن با خط محقق و فراغت از آن و از طرفی اجبار در خانه ماندن و معاشرت نداشتن با دیگران، یک توفیقی شد که بهکارهای مورد علاقهام برسم و دوباره به نوشتن خط نستعلیق روی آورم. من شبها که همه جا آرام بود دل به این کار دلخواهم که به آن عشق فراوانی دارم میسپردم که حاصلش را دیدید.
با توجه به نوع کاغذی که روی آن نوشتهاید، بهنظر میرسد وقتی داشتید این تحریرها را انجام میدادید اصلاً به برپایی نمایشگاه با آنها فکر نمیکردید، درست است؟
اصلاً فکر نمیکردم. اتفاقاً بهصورت عمدی روی این دفترچههای معمولی نوشتم چون قصد نمایش دادن، هدیه دادن و به مصرف رساندن آنها نداشتم. اگر قصد نمایش دادن آنها را داشتم باید وسایل و ابزار خودش را به کار میبردم. فقط دغدغه نوشتن بیتکلف را داشتم. آدم وقتی با یک چیزی خالص برخورد میکند باید همه چیز یکدست و بیریا باشد. من برای دل خودم و برای اینکه دلتنگیام را رفع کنم آن خطها را نوشتم.
پس چطور به یک نمایشگاه تمام عیار و یک کتاب نفیس بدل شدند؟
من در این مدت از طریق تلفن با دوستان نزدیک و صمیمیام از جمله آقای بهزاد حاتم و آقای دهباشی احوالپرسی میکردم و حرف میزدم. گاهی آنها میپرسیدند که چه کار میکنی و من بهصورت ناخودآگاه برای اینکه از فعالیتهایم به آنها گزارش بدهم این آثار را میفرستادم. آقای بهزاد حاتم وقتی آثار را دیدند نظرشان جلب شد و نمیدانم صحبت به کجا رسید که تصمیم گرفتند این آثار را به انتشار برسانند و من را در لیست خودشان برای سلسله رویدادی که تحت عنوان «دیدار هنرمند» شکل دادهاند، نوشتند. میان مشق شبها انتخابی کردند و یک نوشته بسیار فاخر، عالمانه و البته اغراقآمیز درباره بنده بر آن نگارش کردند که در کتاب نفیس این مجموعه آمده است، قلم و مطلبشان الحق جواهری از آب درآمد. قرار شد آثار را به همان اندازه و کیفیتی که به دیوار آویخته شده است در کتاب هم بگنجانیم و به همین خاطر قطع کتاب بزرگ شد. آقای دهباشی هم گفتند که چند اثر را بفرستید تا در بخارا چاپ کنیم و من ده، پانزده اثر را هم به ایشان دادم و ایشان در شماره آخر بخارا، آنها را با یک شرح کوتاهی چاپ کردند. در واقع علت برگزاری این نمایشگاه، پا پیش گذاشتن آقای بهزاد حاتم، دوست سالیان دراز، صمیمی، عزیز و مهرورز به من است.
بحثی راجع به خط نستعلیق وجود دارد که یک تضادی را به وجود میآورد. گاهی میشنویم که میگویند خوشنویس نستعلیق همان کسی است که مثل میرعماد بنویسد ولی در عین حال از شما که بزرگ این کار هستید نیز میشنویم که شما علاوه بر اینکه پا در سنت دارید باید خلاقیت هم داشته باشید. این دو مبحث را چطور میتوان با هم جمع کرد؟
کاری که میرعماد کرد این بود که زیباییشناختی، قواعد نوشتن نستعلیق را به کمال رساند و بعد از آن، میرزاغلامرضا زیباشناختی نستعلیق را اشباع کرد. ملاحظه کنید همه اینها از یک قواعد و هندسه تبعیت میکند. در واقع از میرعلی هروی آمده و میرعماد آن را کامل کرده و از دوره صفویه تا قاجاریه امتداد هنری چشمگیر دارد و البته رد نگاه میرزاغلامرضا و میرحسین خوشنویسباشی در آن هویداست. ما نمیتوانیم فراتر از این هندسهای که این افراد بتدریج کامل کردند جلوتر برویم. لیکن یک نکتهای وجود دارد، اگر شما شباهتی بین خوشنویسان دوره قاجار و میرعماد میبینید، در عین حال یک تفاوتی هم بین آثار آنها مشاهده میکنید که آن روایت شخصی آنهاست. روایت شخصی هر کسی در هر دورهای مربوط به عواطف شخصی خودش تغییر میکند. بنابراین قلمهای مختلف هم بنا بر سرشتهای مختلف، متفاوت خواهد شد ولی استخوانبندی و ساختار آنها یکی است. آن ساختار را میتوان ساختار هنری نامید، یعنی هنر در آن ساختار تکاملیافته خط نستعلیق قرار میگیرد. پس از آن دیگر نوشتن افراد مختلف با آن قواعد را نمیتوان هنر نامید، مگر اینکه چیزی فراتر از آن رعایت قواعد و اصول در اثر کسی دیده شود. هر کسی در هر رشتهای تا یک اندازهای میتواند به اصول برسد. اصول در دست هر کسی به یک شکلی اجرا میشود که به خود آن شخص ربط دارد. مثلاً در نواختن ابوعطا، مکتب اصفهان با مکتب تبریز متفاوت است. مکتب قزوین هم در خوشنویسی با مکتب هرات تفاوت دارد. اینها مسائل فنی است. بهطور کلی میتوان گفت آنچه از زیر دست خوشنویس بیرون میآید کاملاً بیانگر ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه خطاط و خوشنویس است. ما باید آثار یک شخص را ببینیم تا متوجه شویم آیا در آن اثر، هنر وجود دارد یا نه. مثلاً نوازندهها همیشه سر حال نیستند که یک چیزی بنوازند که هم خودشان و هم دیگران از آن لذت ببرند. تکنیک و اجرای فن با ابداع یک اثر هنری فرق میکند و قابل دیدن، شنیدن و حتی تشخیص است.
یک زمانی این بحث فراگیر شد که نقاشیخط راه برون رفت خوشنویسی سنتی است؛ با چنین تئوری موافق هستید؟ مهمترین مؤلفه نقاشیخطهای استاد احصایی چیست که چنین فراگیر شد؟
اول اینکه از زمان قاجار که تابلونویسی مرسوم بوده و مردم بالای مغازهها تابلو نصب میکردهاند، خط را نقاشی میکردند یعنی خط را بزرگ میکردند و با قلممو داخل آن را رنگ میگذاشتند. این در واقع خط نقاشی است. یعنی خط را نقاشی کردهاند. تعریف و موضوع نقاشیخط یک چیز دیگری است و فلسفه دیگری دارد. افرادی که خط شان خوب بود، با تغییراتی که از نظر تکنیک همان تابلونویسی است ولی از نظر شکل اجرا و انتخاب مضامین متفاوت است، برای ارائه یک کار تفننی که اصول و قواعد آن با عواطف ایرانی یکی باشد ولی از نظر اجرا و ظاهر تبدیل به یک تابلو نو و تازه شود، دست به کار شدند. حتی رد چنین آثاری در دوره قاجار نیز بوده و چند نفر از جمله ملکمحمد قزوینی هم در این زمینه مشهور بوده است. حتی قدیمیتر از آنها هم وجود داشته است. در بناهای ترکیه چنین آثاری فراوان است ولی همه اینها تحت یک اسم تزئینی بودهاند و بهعنوان اثر تفننی اجرا میشدهاند. اینها نه سبک هستند و نه پشتشان فلسفه وجود دارد، بلکه فقط تفننهای نقاشی هستند. من به علت اینکه در رشته نقاشی تحصیل کردم و مطالعاتی که داشتم، این کلام را بهعنوان دستمایه برای بیان کار نقاشانه انتخاب کردم. هر اثری یک صورت دارد و یک معنی و یک هدف. در دوران قبل از رنسانس، تصاویر افراد و مقدسین را میکشیدند و داستانهای تورات را تصویر میکردند که اینها همه مثل نقاشی قهوهخانهای ما یک صورت نقاشی دارند ولی آنها تحصیلات آکادمیک نداشتند و به بحث نسبت و آناتومی توجه نمیکردند. با وجود این در آثارشان هم تصویر زیبا دارند و هم داستان را روایت میکنند و هم اینکه در یک مقطع زمانی، مطلبی را میگویند. در آثار من آن فلسفهای که درون آن نهفته است موضوع کار من است که در هیچکدام از آثار قدیمی وجود ندارد. من بهدلیل اینکه نقاشی خواندهام و هنر نقاشی را تحصیل کردهام باید یک چیزی برای نقاشی کردن و بیان شخصی انتخاب میکردم و به همین جهت، کلام را انتخاب کردم. یک نفر پرتره کار میکند و یک نفر چهره میکشد و عواطف افراد را بیان میکند. مثلاً فرانسیس بیکن وقتی فیگور میکشد، پشت آثار او یک چیز دیگری هم وجود دارد. پشت آثار پیکاسو و آلبرتو جاکومتی هم مسائل فلسفی نهفته است چون هر کسی بیان خودش را دارد. تفاوت آثار من با خط نقاشیها نیز به همین مسأله برمیگردد. خوشبختانه وقتی این کار را شروع کردم، خوشنویس خط نویسهایی که خط شان خوب بود با تأثیر گرفتن از آثار بنده، از خط استفاده کردند و بنا به سلیقه و ذوق خودشان نقشها و شکلهای اختصاصی خودشان را به وجود آوردند.
شما در سالهای اخیر مشغول نوشتن قرآن بودید. آیا این اثر در حال حاضر به اتمام رسیده است؟
من ۴۰ سال است که دغدغه تحریر قرآن عزیز را دارم و دلم میخواست همراه با این مهم، قلم محقق را احیا کنم. شنیدهام این قلم در کشورهای عربی به نسخ ایرانی معروف است. وقتی این اسم را دارد و مشهور است، پس چه بهتر که ما احساس مسئولیت کرده و روی آن کار کنیم. من به خط محقق علاقهمند بودم و از آنجایی که کسی سراغ این خط نمیرفت مشتاق شدم که روی این خط کار کنم و آن را به روایت معاصر و خودم احیا کنم. حدود ده پانزده سال است که با سفارشهایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخصوص دوره وزارت آقای مسجدجامعی گرفتم به احیای محقق همت کردم. در نظر داشته باشید این خط از قبل وجود داشته و من مجبورم قواعد آن را رعایت کنم ، مثلاً نمیتوانم به قلم یاقوت مستعصمی که شناخته شده است، چیزی کم یا اضافه کنم. ولی روایت شخصی و عادت به نقاشی کردن من بالاخره تأثیر گذاشت. در عین حال بدیهی است من قرآن را برای نشر و خواندن مینوشتم. یعنی این کار من یک کار کاملاً شخصی نیست. قرآن یک کتاب کاربردی است و دیگران باید آن را بخوانند. خوشبختانه تحریر این کار سال گذشته تمام شد و الآن دست جناب آقای مجید فدائیان از کتابسازان مورد قبول و مشهور قرار دارد. آقای فدائیان از دوستان صمیمی من هستند و کار را از دست من گرفتهاند. ایشان به من گفتند بقیه این کار تکلیف من است. در حال حاضر کار در اختیار ایشان قرار دارد و از اختیار من خارج شده است.
قرآنی که تحریر کردید چند صفحه است؟
دو هزار و ۶۵۰ صفحه است و هر صفحه هم پنج سطر دارد. من در این سالها هر کجا که بودم تمام وقت این کار را انجام دادم ولی در کل چهل سال است که مشغول این کار هستم و هنوز هم هستم. انسان نمیتواند از کاری که میکند فارغ شود، البته در این مدت در کنار قرآن، کارهای دیگری هم انجام دادهام. در این مدت رفتار، تصمیم و عواطف من در اختیار تحریر کلامالله بود.
این اثر چه زمانی منتشر میشود؟
من از ابتدا هم نمیدانستم که این اثر برای چه کسی است و چه اتفاقی قرار است رخ بدهد و هنوز هم همینطور بیاطلاعم. نه من و نه آقای فدائیان هیچ خبری از زمان انتشار آن نداریم. آقای فدائیان در حال حاضر با عشق و علاقه روی این اثر کار میکنند و اطلاعات و مهارتشان را برای این کار میگذارند. همانطور که من برای نوشتن این قرآن عاطفه گذاشتم، ایشان هم با عواطف روحنوازی که دارند با این کار برخورد میکنند و وسواس بسیار زیادی دارند.
این کار اسپانسر دارد یا با هزینه شخصی انجام میشود؟
من از خالق و صاحب وحی این کتاب خواستم خودش وسایلش را فراهم کند و خودش فراهم کرد. خواستم که خودش توان بدهد و همینطور هم شد. در نتیجه من بهعنوان سرمایهگذار اصلاً دخالتی در این کار نداشتم و پس از این هم دخالتی نخواهم کرد. من کارم را تا همین جا انجام دادهام و نمیدانم در ادامه چه کسی اسپانسر آن خواهد شد و چه زمانی منتشر میشود البته زمانی که داشتم این کار را مینوشتم چندین ناشر آمدند که اسپانسری آن را برعهده بگیرند ولی من قبول نکردم.
نظرتان راجع به نسل جدید خوشنویسان چیست؟ آیا شما را راضی میکنند؟
صحبت در این مورد طولانی است چون به چند مسأله مختلف مربوط میشود. در حال حاضر نه صلاح میدانم راجع به این موضوع صحبت کنم و نه زمان آن وجود دارد اما به طور کلی باید بگویم از آنها راضی هستم و خرسندکننده است که یک هویتی دارد تثبیت میشود. از این جهت خوشنویسها و کار آنها مورد احترام من است و من همه آنها را دوست دارم. باید بگویم دست همه آنها را میبوسم ولی مسائلی وجود دارد که گفتن آن را صلاح نمیدانم.
گزارش «ایران» از رویکرد دولت سیزدهم در فعال کردن ظرفیتهای مغفول مانده سیاست خارجی
فصل تازه در دیپلماسی انرژی
■ قرارداد نخستین سوآپ سه جانبه گازی با کشورهای همسایه بعد از سه ماه رایزنی و مذاکره منعقد شد
■ افزایش صادرات نفت ایران به بیش از یک میلیون بشکه در روز از مهمترین اقدامات دولت سیزدهم در تعاملات اقتصادی به حساب میآید
سیداحسان حسینی
خبرنگار
گسترش همکاریهای اقتصادی با چین ذیل توافق 25 ساله و مذاکرات متعدد وزارت نفت با همسایگان شمالی بخوبی نشان داد که با اتخاذ رویکرد درست در سیاست خارجه و دیپلماسی فعالانه وزارت نفت هم میتوان صادرات نفت ایران را افزایش داده و به بیش از یک میلیون بشکه در روز رساند و هم احیای تعاملات گازی با همسایگان شمالی را محقق کرد.
بهگزارش «ایران»، با روی کار آمدن دولت سیزدهم، راهبرد سیاست خارجه ایران از اتکای صرف به غرب به گسترش تعاملات با کشورهای منطقه، شرق آسیا، امریکای جنوبی و سایر کشورهای بلوک مقابل امریکا تغییر کرد و البته بهصورت موازی نیز احیای تعاملات اقتصادی با کشورهای غربی نیز ذیل چهارچوب برجام در حال پیگیری است. اما مطابق گفتههای رئیسجمهور و وزرای دولت، توسعه تعاملات تجاری ایران در دولت فعلی معطل مذاکره با غربیها نخواهد ماند. هرچند تنها حدود سه ماه از استقرار کابینه دولت سیزدهم میگذرد اما بررسی عملکرد دیپلماسی اقتصادی دولت در همین مدت کوتاه نیز نشان از برخی گشایشهای امیدوارکننده در تعاملات تجاری ایران بخصوص در حوزه نفت و گاز است. این گشایشهای اقتصادی در حوزه انرژی در حالی رقم خورد که ایران همچنان در سایه تحریمهای نفتی امریکا قرار دارد.
صادرات بیش از یک میلیون بشکهای نفت ایران به چین ذیل توافق 25 ساله
نخستین رویداد مهم در تعاملات انرژی کشور در دولت سیزدهم به افزایش رقم صادرات نفت ایران اختصاص دارد، موضوعی که سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور و جواد اوجی وزیر نفت بارها در مصاحبههای خود به آن اذعان کردهاند. هرچند رقم دقیق صادرات نفت ایران محرمانه باقی مانده است اما برخی شنیدهها از افزایش صادرات نفت و میعانات گازی ایران به بیش از یک میلیون بشکه در روز حکایت دارد. شنیدههایی که آمارهای رسمی اوپک و شرکتهای بینالمللی ردیابی نفتکش نیز بر آن صحه گذاشتهاند. عمده صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم به کشور چین است. کارشناسان گسترش تعاملات نفتی ایران و چین را تحت تأثیر توافق 25 ساله دو کشور تحلیل میکنند. در این راستا محمدصادق جوکار، سرپرست مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی در این باره میگوید: «با روی کار آمدن بایدن روند صادرات نفت ایران به چین نیز تسهیل شده است. البته در قالب رویکرد توازنگری نرم چین نه توازنگری سخت که تفاوت ماهوی دارند. در حقیقت این سخن بنده ناظر بر این نیست که چین بهخاطر ایران وارد تعارض با امریکا میشود، بلکه نظر بنده این است که چین الان تلاش میکند در قالب توازنگری نرم، ایران را به سمت خود متمایل سازد.»
وی با اشاره به دیپلماسی فعال دولت سیزدهم در تعامل با چینیها افزود: «دولت سیزدهم یک پالس مهم به چین و مابقی کشورها ارسال کرده است مبنی بر اینکه حتی اگر برجامی هم اتفاق بیفتد من مثل دولت آقای روحانی غربگرا نخواهم شد و دوستان دوره گرفتاریام را رها نمیکنم، بلکه ایران دنبال این است جلوی امریکایی را که دنبال ائتلافسازی است بگیرد زیرا امریکا ما را adversary میداند که یک مرحله قبل از enemy (دشمن) است. امریکا در دستورالعمل موقت استراتژی امنیت ملی دولت بایدن به چین و روسیه هم همین adversary را گفته است.»
پکن: با تحریمهای نفتی امریکا علیه ایران مخالف هستیم
افزایش صادرات نفت ایران به چین حتی باعث شد که مقامات امریکایی نسبت به افزایش واردات نفت ایران توسط چین، به چینیها هشدار دهند. رویترز در خبری اختصاصی به نقل از مقامهای امریکایی و اروپایی گزارش داده که ایالات متحده بهصورت دیپلماتیک در خصوص کاهش خرید نفت خام ایران با چین تماس گرفته است. همچنین جو بایدن رئیسجمهور امریکا طی یادداشتی به وزارت خارجه امریکا عنوان کرده که عرضه انرژی در دنیا کافی است و باید خرید نفت از ایران کم شود. در واکنش به این اظهارات امریکاییها، «هوآ چوانیینگ» سخنگوی وزارت خارجه چین اظهار داشت: «چین و ایران همواره با رعایت اصول برابری و منفعت متقابل، رابطه برد-برد و تجاریسازی همکاری کردهاند. چین قاطعانه با هرگونه تحریم یکجانبه مخالف است.»
صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم در حالی به بیش از یک میلیون بشکه در روز رسیده که این رقم در دولت گذشته کمتر از 300 هزار بشکه در روز بوده است. بیژن زنگنه وزیر سابق نفت همواره در اظهارنظرهایی عنوان کرده بود که هیچ کشوری بهدلیل تحریم حاضر به تعامل نفتی با ایران نخواهد بود، موضوعی که بارها حسن روحانی و اسحاق جهانگیری نیز در رسانهها عنوان کرده بودند.
شکست امریکا در جبران حفرههای تحریم نفتی ایران با اقدام نظامی
افزایش تعامل نفتی ایران و چین در دولت سیزدهم و ناتوانی تحریمهای امریکا در جلوگیری از صادرات نفت ایران باعث شد که حتی این کشور با رویکردهای نظامی مثل مصادره نفتکشهای ایرانی جریان صادرات نفت ایران به چین را قطع کند که البته با ورود نیروی دریایی سپاه تیر آنها به سنگ خورد. جواد اوجی وزیر نفت در پیامی ضمن قدردانی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهدلیل نجات نفتکش ایرانی از چنگ دزدان دریایی امریکایی درباره چرایی اقدام مذبوحانه امریکا برای مصادره نفت ایران اینگونه توضیح میدهد: «دشمنان مردم ایران وقتی با چشم دیدند که خادمان مردم ایران در دولت سیزدهم با اراده پولادین و بدون تعلل مصمم به شکستن حلقه سخت محاصره تحریمها هستند و نتیجه این اراده فرزندان ملت را در افزایش صادرات نفت و میعانات و فرآوردههای ایران مشاهده کردند و دیدند از طرق دیگر نمیتوانند جلوی این عزم ملی را سد کنند، در آخرین حربه سراغ یکی از راهحلهای قدیمی خود که سابقه تاریخی طولانی هم در آن دارند، رفتند.»
در نتیجه افزایش صادرات نفت ایران که عمدتاً به مقصد چین است نخستین گره کوری بود که دولت سیزدهم با دیپلماسی فعال در سایه تحریم آن را باز کرده و کشور را در تأمین منابع ارزی خود از بنبست خارج کرد.
دیپلماسی فعال دولت سیزدهم برای احیای روابط گازی با همسایگان شمالی
پس از انتخاب جواد اوجی وزیر نفت، یکی از کارویژههای اصلی وزارت نفت بر گسترش تعاملات گازی با همسایگان شمالی کشور قرار گرفت. در این راستا وزیر نفت در 23 شهریورماه سالجاری در نخستین سفر خارجی خود به ترکمنستان رفت تا دوباره جریان واردات گاز از ترکمنستان به ایران را برقرار کند. در جریان این سفر که با استقبال ویژه طرف ترکمنستانی همراه بود وزیر نفت ایران با معاون انرژی رئیسجمهور ترکمنستان به گفتوگو نشستند. در این نشست دو طرف خواستههای متفاوتی را مطرح کردند و بحث احیای واردات گاز از ترکمنستان و پرداخت بدهی گازی ایران به این کشور از جمله مهمترین محورهای گفتوگوی طرفین بود. اما دیپلماسی فعال دولت سیزدهم برای احیای تعاملات گازی تنها به یک جلسه محدود نشد بلکه در سطوح کلانتر نیز مورد پیگیری قرار گرفت. در این راستا سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور، 26 شهریور و در دومین روز از سفر به تاجیکستان برای حضور در نشست سازمان همکاریهای شانگهای با «قربانقلی بردی محمداف» رئیسجمهور ترکمنستان دیدار کرد و دو طرف بر حل مسأله گاز تأکید کرده و مذاکراتی نیز در این باره داشتند.
پس از این دیدار چندین بار هیأتهایی از طرف وزارت نفت ایران و ترکمنستان جلسات مشترکی را در خاک دو کشور برگزار کردند تا هم اعتماد از دست رفته دو کشور در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم بازگردد و هم مذاکرات گازی دو کشور در ابعاد جزئیات و کارشناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. همچنین بهطور موازی جلسات مشترکی نیز با دولتمردان کشور آذربایجان برگزار شد. به طور مثال هفته گذشته جواد اوجی وزیر نفت نشستی با شاهین مصطفیاف معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان داشت و در حاشیه این نشست طرفین برای گسترش تعاملات حوزه انرژی تأکید کردند.
در این نشست معاون نخستوزیر جمهوریآذربایجان گفت: «کشورهای جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران دو کشور دوست و همسایه هستند و بین مردمان دو کشور پیوندهای تاریخی، دینی و فرهنگی وجود دارد. امروز با وزیر نفت درباره ظرفیتهای همکاری دو کشور مذاکره کردیم و نگاهی به پروژههای موفقیتآمیز دو کشور انداختیم و درباره یکسری پروژههای جدید نیز صحبت کردیم. باور دارم که در آینده نزدیک اسناد همکاری دو کشور در زمینههای مختلف امضا خواهد شد.»
چراغ سبز ترکمنستان به ایران برای توسعه روابط اقتصادی
سرانجام بعد از گذشت کمتر از سه ماه از شروع مذاکرات گازی ایران و ترکمنستان و جمهوریآذربایجان، نخستین قرارداد گازی دو کشور بعد از پنج سال توقف تعاملات گازی روز یکشنبه در قالب سوآپ گازی بین ترکمنستان، ایران و جمهوریآذربایجان منعقد شد. این قرارداد علاوه بر مزایای اقتصادی، سیاسی و ترانزیتی برای ایران یک گام رو به جلو برای احیای تمامی تعاملات اقتصادی دو کشور است. سید مرتضی هاشمی نایب رئیس سابق هیأت رئیسه بازرگانان اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز و پتروشیمی درباره فواید انعقاد این قرارداد گازی میگوید: «ایران متأسفانه در سالهای اخیر نتوانست با کشورهای همسایه خود تعاملات مناسبی داشته باشد. البته مهمترین دلیل این مسأله، سیاست دولتهای یازدهم و دوازدهم بود. چرا که دولت وقت، تمام هم و غمش را برای ارتباط با اروپاییها صرف میکرد. بههمین دلیل ارتباط گسترده با همسایگان از اولویت خارج و حتی در مواردی نادیده گرفته شد.»
وی ادامه داد:«دولت رئیسی میتواند با این قرارداد، هزاران اتفاق مثبت را با کشورهای همسایه رقم بزند، زیرا در حال حاضر، ورود بسیاری از تاجران ایرانی به کشور ترکمنستان ممنوع بوده و حتی بسیاری از تاجران ایرانی در ترکمنستان زندانی هستند که این موارد در گذشته به ظریف، وزیر سابق خارجه هم گفته شده بود. این قرارداد فقط یک قرارداد گازی نیست. یک قرارداد اقتصادی،سیاسی و... است و جنبههای گوناگون دارد. باید اذعان کرد که چراغ سبز دیشب ترکمنستان به ایران را میتوان برگ طلایی این دولت قلمداد کرد.» به نظر میرسد در صورت تداوم روند فعلی و دیپلماسی فعال وزارت نفت، احیای قرارداد واردات گاز از ترکمنستان نیز بزودی رخ خواهد داد و بعد از گذشت پنج سال توقف، تجارت گازی دو کشور برقرار میشود. در مجموع تجربه سه ماهه دولت سیزدهم نشان میدهد که در صورت دیپلماسی فعال انرژی در وزارت نفت بسیاری از گرههای فعلی در تعاملات نفتی کشور حتی در سایه شدیدترین تحریمهای نفتی امریکا نیز قابل باز شدن است. گسترش همکاریهای اقتصادی با چین ذیل توافق 25 ساله و مذاکرات متعدد وزارت نفت با همسایگان شمالی بخوبی نشان داد که با اتخاذ رویکرد درست در سیاست خارجه هم میتوان صادرات نفت ایران را افزایش داد و هم توسعه تعاملات گازی را محقق کرد.قرارداد شب گذشته نشان داد قفل دیپلماسی انرژی شکسته شد. طبق قرارداد سوآپ گازی سهجانبه بین ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان قرار است سالانه ۱.۵ تا ۲ میلیارد متر مکعب گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از خاک جمهوری اسلامی ایران انتقال یابد. بر اساس این توافق، ترکمنستان روزانه ۵ تا ۶ میلیون مترمکعب گاز به جمهوری آذربایجان میفروشد. این گاز از مسیر ایران به جمهوری آذربایجان ترانزیت (سوآپ) خواهد شد و ایران گاز مصرفی موردنیاز خود در ۵ استان کشور را به عنوان حق انتقال این گاز برداشت خواهد کرد. این قرارداد از اول دیماه امسال بدون سقف زمانی اجرا میشود. موفقیتی که همه کارشناسان از آن به عنوان برگ برنده دولت سیزدهم در نزدیک 3 و نیم ماه نخست یاد می کنند.
استفاده از ظرفیتی که استفاده نشده بود!
مرتضی بهروزیفر
کارشناس انرژی
بعد از فروپاشی شوروی در دهه 90، ایران بهخاطر موقعیت جغرافیایی خود میتوانست موضوع ترانزیت انرژی برای کشورهای منطقه رابهعنوان یک عامل در مسیر چسبندگی اقتصادی ایجاد و تقویت کند؛ بویژه برای کشورهای محصور درخشکی. ازاین موقعیت در 30 سال گذشته استفاده نشد اما درروزهای اخیر مسئولان اعلام کردند که توافق سهجانبه سوآپ گازی بین ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان منعقد شده و نظر کارشناسی شروع خوبی است. این اولین گازی است که از مسیر بین دو کشور بهصورت جدی سوآپ میشود و در کنار مباحث فنی، به بهبود روابط کمک خواهد کرد.
باید پرسید چرا دولت های قبل نتوانستند؟
علی شمس اردکانی
رئیس کمیسیون اقتصاد کلان اتاق بازرگانی ایران
خبر عملیاتی شدن قرارداد سهجانبه سوآپ گاز ترکمنستان به آذربایجان از خاک ایران از اول فصل زمستان، یک اتفاق مثبت در دیپلماسی گازی ایران بهشمار میرود. اگرچه مقدار گازی که از این مسیر سوآپ میشود، بزرگ نیست اما هر نوع معاملهای که ایران را به بازارهای جهانی نزدیکتر میکند، اقدام بزرگی در زمینه دیپلماسی انرژی کشور محسوب میشود. ایران 3 دهه فرصت تبدیل شدن به هاب گاز منطقه را از دست داده است و هیچکس هم نپرسید که چرا دولتهای قبل با نادیده گرفتن این ظرفیتها به کشور ضرر زدند. روزی 300 میلیون مترمکعب ارتباطات گازی را از دست دادیم. اما با وجود این، اکنون یک گام مهم در مسیر بهبود روابط با کشورهای همسایه و همینطور فعال کردن دیپلماسی گازی کشور برداشته شده است. ایران میتواند خریدار گاز هرکشوری که گاز اضافه دارد، نظیر ترکمنستان و حتی قطر باشد و در ازای آن به هر کشوری که گاز نیاز دارد، بفروشد. باید برای صادرات گاز به بازار اتحادیه اروپا نیز برنامهریزی کرد.
فعال شدن دیپلماسی انرژی
مصطفی نخعی
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس
درخصوص توافق سهجانبه سوآپ گازی بین ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، باید توجه داشت که با توجه به عدم توازن ذخایر گازی در شمال و جنوب کشور و حضور مصرفکنندگان متعددی در شمال شرق کشور، این سوآپ گازی اهمیت ویژهای دارد به طوری که کمک میکند از ظرفیتهای گازی مهم و حیاتی که در گذشته وجود داشت، اما به خاطر برخی از کوتاهیها، لجبازیها و نگاه غالب مدیریتی دولت قبل که به سمت غرب بود، مجدداً استفاده کنیم. تیم جدید مدیریت در وزارت نفت در همان روزهای ابتدایی، دیداری با ترکمنستان داشت که این دیدارها زمینه ساز احیای روابط گازی با ترکمنستان و ایجاد مراودات سوآپ با همسایگان شمالی بود. در همین حال، صادرات نفت بویژه به بزرگترین مشتری ایران یعنی چین نیز در این مدت با توجه به تجربیات و پیگیریهای خوبی که در مجموعه مدیریت بازار نفت حاکم شد و جلسات مؤثری که در کمیسیون انرژی داشتیم، افزایش داشت.
خبرنگار
گسترش همکاریهای اقتصادی با چین ذیل توافق 25 ساله و مذاکرات متعدد وزارت نفت با همسایگان شمالی بخوبی نشان داد که با اتخاذ رویکرد درست در سیاست خارجه و دیپلماسی فعالانه وزارت نفت هم میتوان صادرات نفت ایران را افزایش داده و به بیش از یک میلیون بشکه در روز رساند و هم احیای تعاملات گازی با همسایگان شمالی را محقق کرد.
بهگزارش «ایران»، با روی کار آمدن دولت سیزدهم، راهبرد سیاست خارجه ایران از اتکای صرف به غرب به گسترش تعاملات با کشورهای منطقه، شرق آسیا، امریکای جنوبی و سایر کشورهای بلوک مقابل امریکا تغییر کرد و البته بهصورت موازی نیز احیای تعاملات اقتصادی با کشورهای غربی نیز ذیل چهارچوب برجام در حال پیگیری است. اما مطابق گفتههای رئیسجمهور و وزرای دولت، توسعه تعاملات تجاری ایران در دولت فعلی معطل مذاکره با غربیها نخواهد ماند. هرچند تنها حدود سه ماه از استقرار کابینه دولت سیزدهم میگذرد اما بررسی عملکرد دیپلماسی اقتصادی دولت در همین مدت کوتاه نیز نشان از برخی گشایشهای امیدوارکننده در تعاملات تجاری ایران بخصوص در حوزه نفت و گاز است. این گشایشهای اقتصادی در حوزه انرژی در حالی رقم خورد که ایران همچنان در سایه تحریمهای نفتی امریکا قرار دارد.
صادرات بیش از یک میلیون بشکهای نفت ایران به چین ذیل توافق 25 ساله
نخستین رویداد مهم در تعاملات انرژی کشور در دولت سیزدهم به افزایش رقم صادرات نفت ایران اختصاص دارد، موضوعی که سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور و جواد اوجی وزیر نفت بارها در مصاحبههای خود به آن اذعان کردهاند. هرچند رقم دقیق صادرات نفت ایران محرمانه باقی مانده است اما برخی شنیدهها از افزایش صادرات نفت و میعانات گازی ایران به بیش از یک میلیون بشکه در روز حکایت دارد. شنیدههایی که آمارهای رسمی اوپک و شرکتهای بینالمللی ردیابی نفتکش نیز بر آن صحه گذاشتهاند. عمده صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم به کشور چین است. کارشناسان گسترش تعاملات نفتی ایران و چین را تحت تأثیر توافق 25 ساله دو کشور تحلیل میکنند. در این راستا محمدصادق جوکار، سرپرست مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی در این باره میگوید: «با روی کار آمدن بایدن روند صادرات نفت ایران به چین نیز تسهیل شده است. البته در قالب رویکرد توازنگری نرم چین نه توازنگری سخت که تفاوت ماهوی دارند. در حقیقت این سخن بنده ناظر بر این نیست که چین بهخاطر ایران وارد تعارض با امریکا میشود، بلکه نظر بنده این است که چین الان تلاش میکند در قالب توازنگری نرم، ایران را به سمت خود متمایل سازد.»
وی با اشاره به دیپلماسی فعال دولت سیزدهم در تعامل با چینیها افزود: «دولت سیزدهم یک پالس مهم به چین و مابقی کشورها ارسال کرده است مبنی بر اینکه حتی اگر برجامی هم اتفاق بیفتد من مثل دولت آقای روحانی غربگرا نخواهم شد و دوستان دوره گرفتاریام را رها نمیکنم، بلکه ایران دنبال این است جلوی امریکایی را که دنبال ائتلافسازی است بگیرد زیرا امریکا ما را adversary میداند که یک مرحله قبل از enemy (دشمن) است. امریکا در دستورالعمل موقت استراتژی امنیت ملی دولت بایدن به چین و روسیه هم همین adversary را گفته است.»
پکن: با تحریمهای نفتی امریکا علیه ایران مخالف هستیم
افزایش صادرات نفت ایران به چین حتی باعث شد که مقامات امریکایی نسبت به افزایش واردات نفت ایران توسط چین، به چینیها هشدار دهند. رویترز در خبری اختصاصی به نقل از مقامهای امریکایی و اروپایی گزارش داده که ایالات متحده بهصورت دیپلماتیک در خصوص کاهش خرید نفت خام ایران با چین تماس گرفته است. همچنین جو بایدن رئیسجمهور امریکا طی یادداشتی به وزارت خارجه امریکا عنوان کرده که عرضه انرژی در دنیا کافی است و باید خرید نفت از ایران کم شود. در واکنش به این اظهارات امریکاییها، «هوآ چوانیینگ» سخنگوی وزارت خارجه چین اظهار داشت: «چین و ایران همواره با رعایت اصول برابری و منفعت متقابل، رابطه برد-برد و تجاریسازی همکاری کردهاند. چین قاطعانه با هرگونه تحریم یکجانبه مخالف است.»
صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم در حالی به بیش از یک میلیون بشکه در روز رسیده که این رقم در دولت گذشته کمتر از 300 هزار بشکه در روز بوده است. بیژن زنگنه وزیر سابق نفت همواره در اظهارنظرهایی عنوان کرده بود که هیچ کشوری بهدلیل تحریم حاضر به تعامل نفتی با ایران نخواهد بود، موضوعی که بارها حسن روحانی و اسحاق جهانگیری نیز در رسانهها عنوان کرده بودند.
شکست امریکا در جبران حفرههای تحریم نفتی ایران با اقدام نظامی
افزایش تعامل نفتی ایران و چین در دولت سیزدهم و ناتوانی تحریمهای امریکا در جلوگیری از صادرات نفت ایران باعث شد که حتی این کشور با رویکردهای نظامی مثل مصادره نفتکشهای ایرانی جریان صادرات نفت ایران به چین را قطع کند که البته با ورود نیروی دریایی سپاه تیر آنها به سنگ خورد. جواد اوجی وزیر نفت در پیامی ضمن قدردانی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهدلیل نجات نفتکش ایرانی از چنگ دزدان دریایی امریکایی درباره چرایی اقدام مذبوحانه امریکا برای مصادره نفت ایران اینگونه توضیح میدهد: «دشمنان مردم ایران وقتی با چشم دیدند که خادمان مردم ایران در دولت سیزدهم با اراده پولادین و بدون تعلل مصمم به شکستن حلقه سخت محاصره تحریمها هستند و نتیجه این اراده فرزندان ملت را در افزایش صادرات نفت و میعانات و فرآوردههای ایران مشاهده کردند و دیدند از طرق دیگر نمیتوانند جلوی این عزم ملی را سد کنند، در آخرین حربه سراغ یکی از راهحلهای قدیمی خود که سابقه تاریخی طولانی هم در آن دارند، رفتند.»
در نتیجه افزایش صادرات نفت ایران که عمدتاً به مقصد چین است نخستین گره کوری بود که دولت سیزدهم با دیپلماسی فعال در سایه تحریم آن را باز کرده و کشور را در تأمین منابع ارزی خود از بنبست خارج کرد.
دیپلماسی فعال دولت سیزدهم برای احیای روابط گازی با همسایگان شمالی
پس از انتخاب جواد اوجی وزیر نفت، یکی از کارویژههای اصلی وزارت نفت بر گسترش تعاملات گازی با همسایگان شمالی کشور قرار گرفت. در این راستا وزیر نفت در 23 شهریورماه سالجاری در نخستین سفر خارجی خود به ترکمنستان رفت تا دوباره جریان واردات گاز از ترکمنستان به ایران را برقرار کند. در جریان این سفر که با استقبال ویژه طرف ترکمنستانی همراه بود وزیر نفت ایران با معاون انرژی رئیسجمهور ترکمنستان به گفتوگو نشستند. در این نشست دو طرف خواستههای متفاوتی را مطرح کردند و بحث احیای واردات گاز از ترکمنستان و پرداخت بدهی گازی ایران به این کشور از جمله مهمترین محورهای گفتوگوی طرفین بود. اما دیپلماسی فعال دولت سیزدهم برای احیای تعاملات گازی تنها به یک جلسه محدود نشد بلکه در سطوح کلانتر نیز مورد پیگیری قرار گرفت. در این راستا سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور، 26 شهریور و در دومین روز از سفر به تاجیکستان برای حضور در نشست سازمان همکاریهای شانگهای با «قربانقلی بردی محمداف» رئیسجمهور ترکمنستان دیدار کرد و دو طرف بر حل مسأله گاز تأکید کرده و مذاکراتی نیز در این باره داشتند.
پس از این دیدار چندین بار هیأتهایی از طرف وزارت نفت ایران و ترکمنستان جلسات مشترکی را در خاک دو کشور برگزار کردند تا هم اعتماد از دست رفته دو کشور در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم بازگردد و هم مذاکرات گازی دو کشور در ابعاد جزئیات و کارشناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. همچنین بهطور موازی جلسات مشترکی نیز با دولتمردان کشور آذربایجان برگزار شد. به طور مثال هفته گذشته جواد اوجی وزیر نفت نشستی با شاهین مصطفیاف معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان داشت و در حاشیه این نشست طرفین برای گسترش تعاملات حوزه انرژی تأکید کردند.
در این نشست معاون نخستوزیر جمهوریآذربایجان گفت: «کشورهای جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران دو کشور دوست و همسایه هستند و بین مردمان دو کشور پیوندهای تاریخی، دینی و فرهنگی وجود دارد. امروز با وزیر نفت درباره ظرفیتهای همکاری دو کشور مذاکره کردیم و نگاهی به پروژههای موفقیتآمیز دو کشور انداختیم و درباره یکسری پروژههای جدید نیز صحبت کردیم. باور دارم که در آینده نزدیک اسناد همکاری دو کشور در زمینههای مختلف امضا خواهد شد.»
چراغ سبز ترکمنستان به ایران برای توسعه روابط اقتصادی
سرانجام بعد از گذشت کمتر از سه ماه از شروع مذاکرات گازی ایران و ترکمنستان و جمهوریآذربایجان، نخستین قرارداد گازی دو کشور بعد از پنج سال توقف تعاملات گازی روز یکشنبه در قالب سوآپ گازی بین ترکمنستان، ایران و جمهوریآذربایجان منعقد شد. این قرارداد علاوه بر مزایای اقتصادی، سیاسی و ترانزیتی برای ایران یک گام رو به جلو برای احیای تمامی تعاملات اقتصادی دو کشور است. سید مرتضی هاشمی نایب رئیس سابق هیأت رئیسه بازرگانان اتحادیه صادرکنندگان نفت و گاز و پتروشیمی درباره فواید انعقاد این قرارداد گازی میگوید: «ایران متأسفانه در سالهای اخیر نتوانست با کشورهای همسایه خود تعاملات مناسبی داشته باشد. البته مهمترین دلیل این مسأله، سیاست دولتهای یازدهم و دوازدهم بود. چرا که دولت وقت، تمام هم و غمش را برای ارتباط با اروپاییها صرف میکرد. بههمین دلیل ارتباط گسترده با همسایگان از اولویت خارج و حتی در مواردی نادیده گرفته شد.»
وی ادامه داد:«دولت رئیسی میتواند با این قرارداد، هزاران اتفاق مثبت را با کشورهای همسایه رقم بزند، زیرا در حال حاضر، ورود بسیاری از تاجران ایرانی به کشور ترکمنستان ممنوع بوده و حتی بسیاری از تاجران ایرانی در ترکمنستان زندانی هستند که این موارد در گذشته به ظریف، وزیر سابق خارجه هم گفته شده بود. این قرارداد فقط یک قرارداد گازی نیست. یک قرارداد اقتصادی،سیاسی و... است و جنبههای گوناگون دارد. باید اذعان کرد که چراغ سبز دیشب ترکمنستان به ایران را میتوان برگ طلایی این دولت قلمداد کرد.» به نظر میرسد در صورت تداوم روند فعلی و دیپلماسی فعال وزارت نفت، احیای قرارداد واردات گاز از ترکمنستان نیز بزودی رخ خواهد داد و بعد از گذشت پنج سال توقف، تجارت گازی دو کشور برقرار میشود. در مجموع تجربه سه ماهه دولت سیزدهم نشان میدهد که در صورت دیپلماسی فعال انرژی در وزارت نفت بسیاری از گرههای فعلی در تعاملات نفتی کشور حتی در سایه شدیدترین تحریمهای نفتی امریکا نیز قابل باز شدن است. گسترش همکاریهای اقتصادی با چین ذیل توافق 25 ساله و مذاکرات متعدد وزارت نفت با همسایگان شمالی بخوبی نشان داد که با اتخاذ رویکرد درست در سیاست خارجه هم میتوان صادرات نفت ایران را افزایش داد و هم توسعه تعاملات گازی را محقق کرد.قرارداد شب گذشته نشان داد قفل دیپلماسی انرژی شکسته شد. طبق قرارداد سوآپ گازی سهجانبه بین ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان قرار است سالانه ۱.۵ تا ۲ میلیارد متر مکعب گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از خاک جمهوری اسلامی ایران انتقال یابد. بر اساس این توافق، ترکمنستان روزانه ۵ تا ۶ میلیون مترمکعب گاز به جمهوری آذربایجان میفروشد. این گاز از مسیر ایران به جمهوری آذربایجان ترانزیت (سوآپ) خواهد شد و ایران گاز مصرفی موردنیاز خود در ۵ استان کشور را به عنوان حق انتقال این گاز برداشت خواهد کرد. این قرارداد از اول دیماه امسال بدون سقف زمانی اجرا میشود. موفقیتی که همه کارشناسان از آن به عنوان برگ برنده دولت سیزدهم در نزدیک 3 و نیم ماه نخست یاد می کنند.
استفاده از ظرفیتی که استفاده نشده بود!
مرتضی بهروزیفر
کارشناس انرژی
بعد از فروپاشی شوروی در دهه 90، ایران بهخاطر موقعیت جغرافیایی خود میتوانست موضوع ترانزیت انرژی برای کشورهای منطقه رابهعنوان یک عامل در مسیر چسبندگی اقتصادی ایجاد و تقویت کند؛ بویژه برای کشورهای محصور درخشکی. ازاین موقعیت در 30 سال گذشته استفاده نشد اما درروزهای اخیر مسئولان اعلام کردند که توافق سهجانبه سوآپ گازی بین ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان منعقد شده و نظر کارشناسی شروع خوبی است. این اولین گازی است که از مسیر بین دو کشور بهصورت جدی سوآپ میشود و در کنار مباحث فنی، به بهبود روابط کمک خواهد کرد.
باید پرسید چرا دولت های قبل نتوانستند؟
علی شمس اردکانی
رئیس کمیسیون اقتصاد کلان اتاق بازرگانی ایران
خبر عملیاتی شدن قرارداد سهجانبه سوآپ گاز ترکمنستان به آذربایجان از خاک ایران از اول فصل زمستان، یک اتفاق مثبت در دیپلماسی گازی ایران بهشمار میرود. اگرچه مقدار گازی که از این مسیر سوآپ میشود، بزرگ نیست اما هر نوع معاملهای که ایران را به بازارهای جهانی نزدیکتر میکند، اقدام بزرگی در زمینه دیپلماسی انرژی کشور محسوب میشود. ایران 3 دهه فرصت تبدیل شدن به هاب گاز منطقه را از دست داده است و هیچکس هم نپرسید که چرا دولتهای قبل با نادیده گرفتن این ظرفیتها به کشور ضرر زدند. روزی 300 میلیون مترمکعب ارتباطات گازی را از دست دادیم. اما با وجود این، اکنون یک گام مهم در مسیر بهبود روابط با کشورهای همسایه و همینطور فعال کردن دیپلماسی گازی کشور برداشته شده است. ایران میتواند خریدار گاز هرکشوری که گاز اضافه دارد، نظیر ترکمنستان و حتی قطر باشد و در ازای آن به هر کشوری که گاز نیاز دارد، بفروشد. باید برای صادرات گاز به بازار اتحادیه اروپا نیز برنامهریزی کرد.
فعال شدن دیپلماسی انرژی
مصطفی نخعی
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس
درخصوص توافق سهجانبه سوآپ گازی بین ایران، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، باید توجه داشت که با توجه به عدم توازن ذخایر گازی در شمال و جنوب کشور و حضور مصرفکنندگان متعددی در شمال شرق کشور، این سوآپ گازی اهمیت ویژهای دارد به طوری که کمک میکند از ظرفیتهای گازی مهم و حیاتی که در گذشته وجود داشت، اما به خاطر برخی از کوتاهیها، لجبازیها و نگاه غالب مدیریتی دولت قبل که به سمت غرب بود، مجدداً استفاده کنیم. تیم جدید مدیریت در وزارت نفت در همان روزهای ابتدایی، دیداری با ترکمنستان داشت که این دیدارها زمینه ساز احیای روابط گازی با ترکمنستان و ایجاد مراودات سوآپ با همسایگان شمالی بود. در همین حال، صادرات نفت بویژه به بزرگترین مشتری ایران یعنی چین نیز در این مدت با توجه به تجربیات و پیگیریهای خوبی که در مجموعه مدیریت بازار نفت حاکم شد و جلسات مؤثری که در کمیسیون انرژی داشتیم، افزایش داشت.
مذاکرات ایران و کشورهای 1+4 روز گذشته در «وین» آغاز شد
عزم ایران وقتکشی غربیها
همزمان با آغاز مذاکرات، وزیر خارجه انگلیس در اقدامی معنا دار در بیانیه مشترک با وزیر خارجه رژیم صهیونیستی خواستار پابرجا ماندن تحریمهای بانکی علیه ایران شد
جدیدترین نشست کمیسیون مشترک برجام با حضور دیپلماتهای ایران و کشورهای 1+4 روز گذشته در هتل «کوبورگ» وین در حالی آغاز شد که تهران برای به نتیجه رساندن زودهنگام این مذاکرات عزم خود را جزم کرده است. سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور که پیشتر پیگیری مذاکره نتیجه محور را یکی از مهمترین اولویتهای سیاست خارجی دولتش اعلام کرده، بر ضرورت لغو فوری تحریمها تأکید داشته است. حمایت صریح و بیوقفه رئیسجمهور بهعنوان بالاترین مقام اجرایی کشور بر پیگیری مذاکرات و بهکارگیری همه ظرفیتها جهت رسیدن به نتیجه در کوتاه مدت، راه را برهرگونه تردیدافکنی در رویکرد و اهداف تیم مذاکره کننده میبندد و روشن میکند که هیأت اعزامی به وین با طراحی یک سازوکار روشن درصدد است مسیر صعب و سخت مذاکره با قدرتهای بزرگ جهانی را طی کند.
علی باقری، رئیس هیأت مذاکرهکننده ایرانی یک روز پیش از آغاز این رایزنیها در یادداشتی که در نشریه «فاینشنال تایمز» منتشر شد با یادآوری اینکه مذاکرات بدون راهحل قوی، برای هیچکسی سودی ندارد، این واقعیت را مورد توجه قرار داد که بدون روی میز گذاشتن راهکارهای روشن، مذاکرات دچار فرسایش خواهد شد.
پشتوانه عزم تهران برای بهثمر رسیدن فوری «مذاکرات لغو تحریمها» حضور شمار زیادی از صاحبنظران و متخصصان عرصه اقتصادی در ترکیب هیأت ایرانی از جمله معاونت امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه، معاونت دیپلماسی اقتصادی، رئیس کمیسیون اقتصادی شورای راهبردی روابط خارجی و رئیسکل اسبق بانک مرکزی، معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس کل سازمان سرمایهگذاری، سرپرست معاونت بینالملل و بازرگانی وزارت نفت و دبیر سابق کمیته انرژی شورای عالی امنیت ملی، عضو هیأت عامل و معاون امور ارزی و بینالملل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است که نشان از آن دارد دیپلماتها از همین نقطه آغاز و به پشتوانه همفکری با صاحبنظران، برای روشن کردن ابعاد پیدا و پنهان تحریمها بر منافع اقتصادی ایران و یافتن راهکارهای عملی و پیگیری سازوکار راستی آزمایی تصمیمات اخذ شده، کوچکترین فرصتی را از دست نمیدهند.
دو نما از پشت پرده مذاکرات
اما سوی دیگر این میدان، مشی متناقض کشورهای غربی طرف برجام از جمله امریکاست. مشیای که بر پایه آن، ادعای آمادگی برای بازگشت به برجام را مطرح میکنند اما در این میان همچنان ایران را تحریم میکنند، نمایندگانشان با مخالفان ضد ایرانی از جمله رژیم صهیونیستی لابی میکنند و تهران را به تلاش برای طولانی کردن مذاکرات متهم میکنند. برای پی بردن به واقعیت ماجرا و روشن شدن ابعاد این تلاشها، کافی است به برنامه چند روز اخیر مقامات امریکایی و انگلیسی نگاهی شود.
سفرهای «رابرت مالی»، به کشورهای منطقه در چند روز اخیر و تکرار این موضع که ایران عجلهای برای آغاز مذاکره ندارد، بیش از آنکه نشان از تمایل واشنگتن به آغاز هرچه سریعتر مذاکرات داشته باشد، تلاش برای اجماعسازی علیه تهران و سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که اگر امریکا به طور یکجانبه از برجام خارج نمیشد و با اجرای تعهداتش، حجم انبوهی از تحریمها را مجدداً به تصویب نمیرساند، ضرورتی هم برای انجام چنین مذاکراتی وجود نداشت.
در امتداد پیگیری چنین هدفی، فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران از روز
20 تا ۲۹ آبان به کشورهای امارات، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و بحرین سفر کرد و در خلال همین سفرها هم مدعی شد که امریکا نگران فعالیتهای ایران در منطقه و چشمانداز دور هفتم مذاکرات است.
سرمقاله مشترک وزیران خارجه انگلیس و رژیم صهیونیستی
علاوه بر تلاش امریکاییها برای متحد کردن بازیگران بینالمللی علیه ایران و افزایش فشارهای سیاسی در آستانه مذاکرات، میزبانی لندن از «یائیر لاپید»، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی و انتشار یادداشت مشترک او و «لیز تراس»، وزیر خارجه انگلیس در رسانه «تلگراف» که درست ساعاتی پیش از آغاز مذاکرات ایران و گروه 1+4 انجام شد، پرده دیگر از نمایشی بود که کشورهای غربی با همپیمانی اسرائیل برای فضاسازی علیه ایران به جریان انداختهاند.
وزرای خارجه انگلیس و رژیم صهیونیستی در شرایطی در این سرمقاله بر تعهد خود برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای تأکید کردهاند که گفته شده یکی از اهداف اصلی دیدارهای «لاپید» با «بوریس جانسون» و سپس «امانوئل ماکرون» رهبران انگلیس و فرانسه اطمینان از پابرجا ماندن تحریمهای بانکی علیه ایران است. یعنی هدفی که اگر بهثمر برسد مذاکرات را در همان نقطه آغاز به بنبست خواهد کشاند.
همین امر واهی بودن ادعای مقامات امریکایی که ایران را متهم به وقت کشی میکنند، به اثبات میرساند. چه آنکه اگر قرار باشد تحریمها که رفع آنها در زمره تعهد کشورهای طرف مقابل در چارچوب برجام است، بر سر جای خود باقی بماند و طرفین همچنان مشغول مذاکره باشند، بخوبی روشن میشود که کدام طرف ماجرا بهدنبال فرسایشی کردن مذاکرات است. شبکه ۱۱ تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی با اشاره به اینکه شمار زیادی از اعضای هیأت ۴۰ نفره ایرانی اعزامی به وین، متخصصان اقتصادی هستند، به تمرکز اصلی تهران بر رفع تحریمها اشاره کرده است.
این همان هدفی است که وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، در سفر به اروپا و دیدار با مقامات انگلیسی و فرانسوی برای جلوگیری از محقق شدن آن دست بهکار شده است. پیشتر نگرانی اسرائیل از رفع تحریمها در این موضعگیری«نفتالی بنت»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نمایان شده که ادعا کرده بود: «اسرائیل عمیقاً نگران تمایل به لغو تحریمها و اجازه سرازیر شدن میلیاردها دلار به ایران در ازای محدودیتهای ناکافی در برنامه هستهای است». به همه اینها باید این پیام او را خطاب به نمایندگان کشورهای طرف مذاکره با ایران اضافه کرد که مدعی شده:«تهران بهدنبال پایان دادن به تحریمها در ازای تقریباً هیچ است».
تلاشهای کارشکنانه امریکا و اسرائیل در آستانه مذاکرات مهر تأیید بر این نظریه است که همچنان اجبار و فشار و تحریم، اهرم امریکایی است که ادعای بازگشت به برجام را دارد اما در صحنه عمل دست دوستی اسرائیل برای ایجاد بنبست در مذاکرات را میفشارد اما ناگفته پیداست که تهران این بار مماشات را بر نمیتابد و با دست پر وارد کارزار مذاکره با قدرتهای بزرگ شده است.
برش
نشست کمیسیون مشترک برجام
نشست کمیسیون مشترک برجام بعد از ظهر دوشنبه با حضور هیأتهای دیپلماتیک ایران، آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین برگزار شد.
علی باقری، رئیس هیأت مذاکره کننده ایران پیش از نشست کمیسیون مشترک، ملاقاتهای دو جانبه و سه جانبهای را در سطوح کارشناسی و سطح رؤسای هیأتهای چین و روسیه و همچنین با «انریکه مورا» هماهنگکننده اتحادیه اروپا برگزار کرد.
درهمین چارچوب به گفته «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی نیز از رایزنیهای رسمی سه جانبه چین، ایران و روسیه و رایزنیهای غیررسمی سهجانبهای در راستای آمادهسازی از سرگیری رسمی گفتوگوهای وین خبر داد. او این تبادل دیدگاهها را برای درک موضع به روز ایران درباره مذاکره، مفید ارزیابی کرد.
نماینده روسیه همچنین در ارزیابی خود از فضای حاکم بر مذاکرات احیای توافق هستهای در وین گفت: «ما کاملاً به مشکلاتی که در مذاکرات وین وجود دارند، واقفیم اما به آن خوشبین هستیم. دلیل این خوشبینی محتاطانه بسیار ساده است: ما هیچ جایگزین قابل قبولی برای نتیجهگیری موفقیتآمیز از مذاکرات پیرامون توافق هستهای نداریم».
علی باقری، رئیس هیأت مذاکرهکننده ایرانی یک روز پیش از آغاز این رایزنیها در یادداشتی که در نشریه «فاینشنال تایمز» منتشر شد با یادآوری اینکه مذاکرات بدون راهحل قوی، برای هیچکسی سودی ندارد، این واقعیت را مورد توجه قرار داد که بدون روی میز گذاشتن راهکارهای روشن، مذاکرات دچار فرسایش خواهد شد.
پشتوانه عزم تهران برای بهثمر رسیدن فوری «مذاکرات لغو تحریمها» حضور شمار زیادی از صاحبنظران و متخصصان عرصه اقتصادی در ترکیب هیأت ایرانی از جمله معاونت امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه، معاونت دیپلماسی اقتصادی، رئیس کمیسیون اقتصادی شورای راهبردی روابط خارجی و رئیسکل اسبق بانک مرکزی، معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس کل سازمان سرمایهگذاری، سرپرست معاونت بینالملل و بازرگانی وزارت نفت و دبیر سابق کمیته انرژی شورای عالی امنیت ملی، عضو هیأت عامل و معاون امور ارزی و بینالملل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است که نشان از آن دارد دیپلماتها از همین نقطه آغاز و به پشتوانه همفکری با صاحبنظران، برای روشن کردن ابعاد پیدا و پنهان تحریمها بر منافع اقتصادی ایران و یافتن راهکارهای عملی و پیگیری سازوکار راستی آزمایی تصمیمات اخذ شده، کوچکترین فرصتی را از دست نمیدهند.
دو نما از پشت پرده مذاکرات
اما سوی دیگر این میدان، مشی متناقض کشورهای غربی طرف برجام از جمله امریکاست. مشیای که بر پایه آن، ادعای آمادگی برای بازگشت به برجام را مطرح میکنند اما در این میان همچنان ایران را تحریم میکنند، نمایندگانشان با مخالفان ضد ایرانی از جمله رژیم صهیونیستی لابی میکنند و تهران را به تلاش برای طولانی کردن مذاکرات متهم میکنند. برای پی بردن به واقعیت ماجرا و روشن شدن ابعاد این تلاشها، کافی است به برنامه چند روز اخیر مقامات امریکایی و انگلیسی نگاهی شود.
سفرهای «رابرت مالی»، به کشورهای منطقه در چند روز اخیر و تکرار این موضع که ایران عجلهای برای آغاز مذاکره ندارد، بیش از آنکه نشان از تمایل واشنگتن به آغاز هرچه سریعتر مذاکرات داشته باشد، تلاش برای اجماعسازی علیه تهران و سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که اگر امریکا به طور یکجانبه از برجام خارج نمیشد و با اجرای تعهداتش، حجم انبوهی از تحریمها را مجدداً به تصویب نمیرساند، ضرورتی هم برای انجام چنین مذاکراتی وجود نداشت.
در امتداد پیگیری چنین هدفی، فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران از روز
20 تا ۲۹ آبان به کشورهای امارات، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و بحرین سفر کرد و در خلال همین سفرها هم مدعی شد که امریکا نگران فعالیتهای ایران در منطقه و چشمانداز دور هفتم مذاکرات است.
سرمقاله مشترک وزیران خارجه انگلیس و رژیم صهیونیستی
علاوه بر تلاش امریکاییها برای متحد کردن بازیگران بینالمللی علیه ایران و افزایش فشارهای سیاسی در آستانه مذاکرات، میزبانی لندن از «یائیر لاپید»، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی و انتشار یادداشت مشترک او و «لیز تراس»، وزیر خارجه انگلیس در رسانه «تلگراف» که درست ساعاتی پیش از آغاز مذاکرات ایران و گروه 1+4 انجام شد، پرده دیگر از نمایشی بود که کشورهای غربی با همپیمانی اسرائیل برای فضاسازی علیه ایران به جریان انداختهاند.
وزرای خارجه انگلیس و رژیم صهیونیستی در شرایطی در این سرمقاله بر تعهد خود برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای تأکید کردهاند که گفته شده یکی از اهداف اصلی دیدارهای «لاپید» با «بوریس جانسون» و سپس «امانوئل ماکرون» رهبران انگلیس و فرانسه اطمینان از پابرجا ماندن تحریمهای بانکی علیه ایران است. یعنی هدفی که اگر بهثمر برسد مذاکرات را در همان نقطه آغاز به بنبست خواهد کشاند.
همین امر واهی بودن ادعای مقامات امریکایی که ایران را متهم به وقت کشی میکنند، به اثبات میرساند. چه آنکه اگر قرار باشد تحریمها که رفع آنها در زمره تعهد کشورهای طرف مقابل در چارچوب برجام است، بر سر جای خود باقی بماند و طرفین همچنان مشغول مذاکره باشند، بخوبی روشن میشود که کدام طرف ماجرا بهدنبال فرسایشی کردن مذاکرات است. شبکه ۱۱ تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی با اشاره به اینکه شمار زیادی از اعضای هیأت ۴۰ نفره ایرانی اعزامی به وین، متخصصان اقتصادی هستند، به تمرکز اصلی تهران بر رفع تحریمها اشاره کرده است.
این همان هدفی است که وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، در سفر به اروپا و دیدار با مقامات انگلیسی و فرانسوی برای جلوگیری از محقق شدن آن دست بهکار شده است. پیشتر نگرانی اسرائیل از رفع تحریمها در این موضعگیری«نفتالی بنت»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نمایان شده که ادعا کرده بود: «اسرائیل عمیقاً نگران تمایل به لغو تحریمها و اجازه سرازیر شدن میلیاردها دلار به ایران در ازای محدودیتهای ناکافی در برنامه هستهای است». به همه اینها باید این پیام او را خطاب به نمایندگان کشورهای طرف مذاکره با ایران اضافه کرد که مدعی شده:«تهران بهدنبال پایان دادن به تحریمها در ازای تقریباً هیچ است».
تلاشهای کارشکنانه امریکا و اسرائیل در آستانه مذاکرات مهر تأیید بر این نظریه است که همچنان اجبار و فشار و تحریم، اهرم امریکایی است که ادعای بازگشت به برجام را دارد اما در صحنه عمل دست دوستی اسرائیل برای ایجاد بنبست در مذاکرات را میفشارد اما ناگفته پیداست که تهران این بار مماشات را بر نمیتابد و با دست پر وارد کارزار مذاکره با قدرتهای بزرگ شده است.
برش
نشست کمیسیون مشترک برجام
نشست کمیسیون مشترک برجام بعد از ظهر دوشنبه با حضور هیأتهای دیپلماتیک ایران، آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین برگزار شد.
علی باقری، رئیس هیأت مذاکره کننده ایران پیش از نشست کمیسیون مشترک، ملاقاتهای دو جانبه و سه جانبهای را در سطوح کارشناسی و سطح رؤسای هیأتهای چین و روسیه و همچنین با «انریکه مورا» هماهنگکننده اتحادیه اروپا برگزار کرد.
درهمین چارچوب به گفته «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی نیز از رایزنیهای رسمی سه جانبه چین، ایران و روسیه و رایزنیهای غیررسمی سهجانبهای در راستای آمادهسازی از سرگیری رسمی گفتوگوهای وین خبر داد. او این تبادل دیدگاهها را برای درک موضع به روز ایران درباره مذاکره، مفید ارزیابی کرد.
نماینده روسیه همچنین در ارزیابی خود از فضای حاکم بر مذاکرات احیای توافق هستهای در وین گفت: «ما کاملاً به مشکلاتی که در مذاکرات وین وجود دارند، واقفیم اما به آن خوشبین هستیم. دلیل این خوشبینی محتاطانه بسیار ساده است: ما هیچ جایگزین قابل قبولی برای نتیجهگیری موفقیتآمیز از مذاکرات پیرامون توافق هستهای نداریم».
طی نامه معاون اقتصادی رئیس جمهور اعلام شد
وزارت جهاد کشاورزی مسئول نظارت بر کالاهای اساسی
معاون اقتصادی رئیسجمهور با ارسال نامهای به ارکان مختلف دولت، اعلام کرد که مطابق تصمیمات ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که به تأیید رئیسجمهور نیز رسیده است، وزارت جهاد کشاورزی مسئول بازرسی و نظارت بر کالاهای اساسی و خوراکیها است.
به گزارش «ایران» محسن رضایی در این نامه که خطاب به معاون اول رئیس جمهور، وزرای جهاد کشاورزی، صمت و دادگستری نوشته شده است، با اشاره به تصمیمات جلسه بیست و دوم ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که 18 آبان برگزار شده و به تأیید رئیسجمهور هم رسیده، آورده است: مسئولیت بازرسی و نظارت بر کالاهای اساسی و خوراکیها بهصورت کامل در اختیار وزارت جهاد کشاورزی است و وزارت صنعت، معدن و تجارت موظف است همه پرسنل، امکانات و اعتبارات مربوط به این حوزه را در اسرع وقت به وزارت جهاد کشاورزی منتقل کند.
معاون اقتصادی رئیس جمهور، مسئولیت بازرسی و نظارت بر اتاق اصناف را نیز متوجه وزارت جهاد کشاورزی دانسته و افزود سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان نیز موظف است تصمیمات وزارت جهاد کشاورزی را مبنای عمل قرار دهد.
رضایی در پایان اظهارکرد: سازمان بسیج مستضعفین مطابق تفاهمنامه منعقده موظف است با هماهنگی سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و تحت مدیریت وزارت جهاد کشاورزی نسبت به انجام نظارت و کنترل قیمتهای اقلام کالاهای اساسی و خوراکیهای موضوع قانون انتزاع اقدام کند.
به گزارش «ایران» محسن رضایی در این نامه که خطاب به معاون اول رئیس جمهور، وزرای جهاد کشاورزی، صمت و دادگستری نوشته شده است، با اشاره به تصمیمات جلسه بیست و دوم ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که 18 آبان برگزار شده و به تأیید رئیسجمهور هم رسیده، آورده است: مسئولیت بازرسی و نظارت بر کالاهای اساسی و خوراکیها بهصورت کامل در اختیار وزارت جهاد کشاورزی است و وزارت صنعت، معدن و تجارت موظف است همه پرسنل، امکانات و اعتبارات مربوط به این حوزه را در اسرع وقت به وزارت جهاد کشاورزی منتقل کند.
معاون اقتصادی رئیس جمهور، مسئولیت بازرسی و نظارت بر اتاق اصناف را نیز متوجه وزارت جهاد کشاورزی دانسته و افزود سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان نیز موظف است تصمیمات وزارت جهاد کشاورزی را مبنای عمل قرار دهد.
رضایی در پایان اظهارکرد: سازمان بسیج مستضعفین مطابق تفاهمنامه منعقده موظف است با هماهنگی سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و تحت مدیریت وزارت جهاد کشاورزی نسبت به انجام نظارت و کنترل قیمتهای اقلام کالاهای اساسی و خوراکیهای موضوع قانون انتزاع اقدام کند.
با حکم رهبر معظم انقلاب
حجتالاسلام موسیپور مدیر جدید شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی شد
در پی استعفای آیتالله جنتی از ریاست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای در حکمی با تشکر از خدمات ایشان، حجتالاسلام محمدحسین موسیپور را به مدیریت این شورا منصوب کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در شمار نهادهای قانونی فعال و اثرگذار در طول چند دهه و منشأ بصیرتافزایی و آرمانگرایی در بزرگداشت یادبودها و مناسبتهای انقلاب اسلامی بوده و در سایه مدیریت موفق جناب آیتالله آقای جنتی دامت برکاته خدمات ارزشمندی به کشور کرده است. اکنون با عنایت به استعفای جناب آقای جنتی و با تشکر و تقدیر از زحمات فراوان ایشان، جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ محمدحسین موسیپور دام توفیقه را به مدیریت این شورا منصوب می کنم. انتظار میرود مشی این شورا به تبعیت از شیوه راهنمایان بزرگ دینی، براساس تبیین و عمقبخشی به شعارها و رساندن پیام صادقانه و صمیمی به دلهای مخاطبان باشد. این شورا از آغاز بر این اساس شکل گرفته و حرکت کرده و باید هر چه بیشتر به آن اهتمام ورزد. توصیه اینجانب مردمی کردن بزرگداشتها و فعال کردن مساجد و نهادهای مردمی و بهکارگیری ابتکارات و خلاقیتهای جوانان انقلابی، و طراوت و تازگی بخشیدن به مراسم دینی و انقلابی است. توصیه دیگر چابک و سبک کردن تشکیلات و زدودن زائدهها و فرسودگیهای آن است.
از خداوند متعال توفیقات ایشان را مسألت میکنم و مجدداً از آیتالله آقای جنتی تشکر مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۸ آذر ۱۴۰۰
بسم الله الرحمن الرحیم
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در شمار نهادهای قانونی فعال و اثرگذار در طول چند دهه و منشأ بصیرتافزایی و آرمانگرایی در بزرگداشت یادبودها و مناسبتهای انقلاب اسلامی بوده و در سایه مدیریت موفق جناب آیتالله آقای جنتی دامت برکاته خدمات ارزشمندی به کشور کرده است. اکنون با عنایت به استعفای جناب آقای جنتی و با تشکر و تقدیر از زحمات فراوان ایشان، جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ محمدحسین موسیپور دام توفیقه را به مدیریت این شورا منصوب می کنم. انتظار میرود مشی این شورا به تبعیت از شیوه راهنمایان بزرگ دینی، براساس تبیین و عمقبخشی به شعارها و رساندن پیام صادقانه و صمیمی به دلهای مخاطبان باشد. این شورا از آغاز بر این اساس شکل گرفته و حرکت کرده و باید هر چه بیشتر به آن اهتمام ورزد. توصیه اینجانب مردمی کردن بزرگداشتها و فعال کردن مساجد و نهادهای مردمی و بهکارگیری ابتکارات و خلاقیتهای جوانان انقلابی، و طراوت و تازگی بخشیدن به مراسم دینی و انقلابی است. توصیه دیگر چابک و سبک کردن تشکیلات و زدودن زائدهها و فرسودگیهای آن است.
از خداوند متعال توفیقات ایشان را مسألت میکنم و مجدداً از آیتالله آقای جنتی تشکر مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۸ آذر ۱۴۰۰
گزارش «ایران» از کاهش ماهانه قیمت مسکن از مرداد تا آبان امسال
قیمت مسکن در مسیر ثبات
نهضت ساخت یک میلیون مسکن، آرام آرام تأثیرش را بر بازار مسکن گذاشت
گروه اقتصادی / فعالان بازار مسکن شروع ثبتنام از افراد فاقد مسکن و اجرای برنامه ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال را مؤثرترین فاکتور در جلوگیری از جهش و حرکت به سمت ثبات قیمت مسکن عنوان میکنند. بازار مسکن روزهای آرامی را پشت سر میگذارد و افزایش قیمت مسکن در هر ماه رشدی کمتر از 3درصد نسبت به ماه قبل را نشان میدهد. نگاهی به قیمت مسکن شهر تهران در سال گذشته نشان می دهد برای مثال در خرداد، تیر ، مرداد و مهر رشد قیمت مسکن هر ماه 10 تا 11 درصد و در شهریور 5 درصد بوده است اما امسال در شهریور و مهر رشد قیمت مسکن نزولی و در آبان امسال هم قیمت هر متر آپارتمان رشدی اندک و معادل 1.2 درصد را دارد. در آبان سال گذشته قیمت مسکن نسبت به سال قبل از آن (آبان 98) 118 درصد افزایش را تجربه کرد اما در آبان امسال این عدد 17 درصد است که نشان میدهد تورم نقطهای قیمت مسکن در آبان 1400 نسبت به آبان سال 99 بیش از 100درصد کمتر است.
به این ترتیب آمار و ارقام نشان میدهد رشد قیمت مسکن با جهش فاصله گرفته و آهنگ آن کند شده است. نکته قابل توجه در کاهش شتاب قیمت مسکن مقایسه آن با نرخ تورم است. عدد افزایش قیمت مسکن در آبان ماه (1.2درصد) کمتر از میزان رشد تورم عمومی کشور(2.5درصد) در همین ماه است. به این ترتیب با توجه به کمتر بودن نرخ رشد مسکن در آبان نسبت به نرخ تورم عمومی در همین ماه، به نظر می رسد افت شتاب رشد قیمت مسکن در ماه های آینده هم ادامه داشته باشد و رشد قیمت مسکن کمتر از میزان تورم عمومی ماهانه باشد. کاهش ساخت و ساز و عرضه مسکن کمتر از میزان تقاضا، عامل مؤثری در افزایش قیمت مسکن بویژه در سه سال اخیر است. به گفته اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران مجلس «میزان تقاضای انباشته برای مسکن حدود 12 میلیون واحد است و ساخت مسکن از یک میلیون در سال باید بیشتر باشد تا تعادل ایجاد شود.» اما در3 سال اخیر ساخت و تولید مسکن بسیار کمتر از این رقم و کمتر از 400 هزار مسکن در سال است؛ تا قبل از سال ۹۸ به طور متوسط سالانه ۳۲۰ هزار پروانه صادر میشد، در سالهای ۹۸ و ۹۹ تعداد پروانههای ساختمانی صادره به ۳۹۰ هزار فقره رسید. با توجه به کاهش شتاب قیمت مسکن بویژه در 4 ماه اخیر، در بازار مسکن فعالان این حوزه، اجرای برنامه دولت برای ساخت سالانه یک میلیون مسکن و شروع ثبتنام از متقاضیان مصرفی را عامل اثرگذار مهمی در این روند میدانند. چشمانداز بازار مسکن، تولید سالانه یک میلیون مسکن است که منجر به کاهش تعداد متقاضیان در بازار مسکن میشود. هرچه عرضه مسکن بیشتر باشد از تعداد متقاضیانی که سالها در انتظار خرید خانه هستند، کاسته میشود که این موضوع موجب ایجاد انتظار مثبت در بازار مسکن می شود. انتظار مثبت بر کندشدن شتاب قیمت مسکن اثر گذاشته است.
از سوی دیگر در آبان امسال خریداران بیشتری وارد بازار مسکن شدهاند و تعداد آنها 2 هزارنفر بیشتر از خریداران مسکن در مهرماه است. در آبان ماه 7هزار و 300 معامله مسکن در شهر تهران انجام شده که این عدد در مهرماه 5 هزار و 500 نفر بوده است. این نکته نشان دهنده بازگشت اعتماد خریداران به بازار مسکن است. به نظر میرسد متقاضیان مسکن متقاعد شدهاند که قیمت مسکن به قیمت واقعی نزدیک شده است.
به این ترتیب آمار و ارقام نشان میدهد رشد قیمت مسکن با جهش فاصله گرفته و آهنگ آن کند شده است. نکته قابل توجه در کاهش شتاب قیمت مسکن مقایسه آن با نرخ تورم است. عدد افزایش قیمت مسکن در آبان ماه (1.2درصد) کمتر از میزان رشد تورم عمومی کشور(2.5درصد) در همین ماه است. به این ترتیب با توجه به کمتر بودن نرخ رشد مسکن در آبان نسبت به نرخ تورم عمومی در همین ماه، به نظر می رسد افت شتاب رشد قیمت مسکن در ماه های آینده هم ادامه داشته باشد و رشد قیمت مسکن کمتر از میزان تورم عمومی ماهانه باشد. کاهش ساخت و ساز و عرضه مسکن کمتر از میزان تقاضا، عامل مؤثری در افزایش قیمت مسکن بویژه در سه سال اخیر است. به گفته اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران مجلس «میزان تقاضای انباشته برای مسکن حدود 12 میلیون واحد است و ساخت مسکن از یک میلیون در سال باید بیشتر باشد تا تعادل ایجاد شود.» اما در3 سال اخیر ساخت و تولید مسکن بسیار کمتر از این رقم و کمتر از 400 هزار مسکن در سال است؛ تا قبل از سال ۹۸ به طور متوسط سالانه ۳۲۰ هزار پروانه صادر میشد، در سالهای ۹۸ و ۹۹ تعداد پروانههای ساختمانی صادره به ۳۹۰ هزار فقره رسید. با توجه به کاهش شتاب قیمت مسکن بویژه در 4 ماه اخیر، در بازار مسکن فعالان این حوزه، اجرای برنامه دولت برای ساخت سالانه یک میلیون مسکن و شروع ثبتنام از متقاضیان مصرفی را عامل اثرگذار مهمی در این روند میدانند. چشمانداز بازار مسکن، تولید سالانه یک میلیون مسکن است که منجر به کاهش تعداد متقاضیان در بازار مسکن میشود. هرچه عرضه مسکن بیشتر باشد از تعداد متقاضیانی که سالها در انتظار خرید خانه هستند، کاسته میشود که این موضوع موجب ایجاد انتظار مثبت در بازار مسکن می شود. انتظار مثبت بر کندشدن شتاب قیمت مسکن اثر گذاشته است.
از سوی دیگر در آبان امسال خریداران بیشتری وارد بازار مسکن شدهاند و تعداد آنها 2 هزارنفر بیشتر از خریداران مسکن در مهرماه است. در آبان ماه 7هزار و 300 معامله مسکن در شهر تهران انجام شده که این عدد در مهرماه 5 هزار و 500 نفر بوده است. این نکته نشان دهنده بازگشت اعتماد خریداران به بازار مسکن است. به نظر میرسد متقاضیان مسکن متقاعد شدهاند که قیمت مسکن به قیمت واقعی نزدیک شده است.
نسخه های کارشناسی برای کاهش التهابات در بازار خودرو
تمام تصمیم گیران خودرو دور یک میز
نشست کارگروه خودروی دولت سایه با حضور آقایان روحالله ایزدخواه عضو کمیسیون صنایع مجلس، مهدی صادقی نیارکی و محسن صالحی نیا از معاونین وزیر صمت، رضا شیوا رئیس شورای رقابت، فرشاد مقیمی مدیرعامل شرکت ایران خودرو، دو نفر از مسئولان بورس کالا، جمعی از کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس و تعدادی از قطعهسازان در دفتر دکتر سعید جلیلی برگزار شد. در ابتدای این نشست دکتر میثم فرجاللهی دبیر کارگروه خودروی دولت سایه با مقایسه عملکرد صنایع خودروی ایران و کرهجنوبی در چند دهه اخیر، به بیان مشکلات و علل التهاب در بازار خودرو اشاره کرد.
وی با بیان اینکه برنامهریزی درست و تعیین مسئولیتهای مشخص از جمله علل توسعه صنعت خودرو در کرهجنوبی بوده است، خاطرنشان کرد که تاکنون برنامه مشخصی برای صنعت خودروی کشور وجود نداشته و همین امر موجب اتخاذ تصمیمات یکجانبه، نسنجیده و پیچیده شدن مشکلات این صنعت در ایران شده است.
در ادامه دکتر صالحی نیا رئیس سازمان گسترش با بیان اینکه تاکنون برنامههای متعددی برای توسعه صنعت خودرو تعیین شده است، عدم در نظر گرفتن شرایط سیاسی-اقتصادی کشور و همچنین عدم توازن پیشرفت بخشهای مختلف این صنعت را از جمله دلایل ناکارآمدی این برنامهها دانست. دکتر رضا شیوا نیز با رد عرضه خودرو در بورس کالا با قیمتی نزدیک به قیمت بازار، آن را غیرمنصفانه برای مصرفکننده برشمرد و پیشنهاد داد که خودروهای اقتصادی با قیمت شورای رقابت و خودروهای گرانقیمت با قیمت بازار عرضه گردد. آقایان دکتر جهرمی و سلطانینژاد از مسئولان بورس کالا نیز عرضه خودرو در این بازار را مشروط به تکمیل سامانهها و زیرساختهای لازم دانستند.
دکتر ایزدخواه نماینده مردم تهران در مجلس نیز با تأیید فقدان برنامهریزی مدون برای صنعت خودرو و ضعف دولتها در تنظیمگری بازار این کالا را از جمله مهمترین علل آشفتگی قیمت برشمرد و تصریح کرد که حمایت از بخش خصوصی و کنسرسیوم قطعهسازان برای راهاندازی خودروسازی جدید میتواند نسبت به رفع انحصار تولید خودرو در کشور راهگشا باشد.
فرشاد مقیمی، مدیرعامل ایرانخودرو نیز گفت که برنامه جامع زمانی محقق خواهد شد که ارکان مسئول در این برنامه از جمله بانکها، به مأموریتهای خود عمل کنند و واردات و صادرات بدرستی تنظیم شود. مقیمی همچنین اظهار داشت که نیاز فعلی به خودروهای نو، 800 هزار دستگاه بوده که بخش قابل توجهی از آن غیر واقعی است و منشأ دلالی دارد. دکتر خلخالی، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت نیز تکمیل دستوری زنجیره فناوری خودرو را نامطلوب خواند و رانت، فساد اداری و دولتی بودن را از جمله مهمترین علل عدم پیشرفت این صنعت در کشور دانست.
خلخالی تأکید کرد که بخش خصوصی باید وارد صنعت شود تا به تنظیم و توازن بازار بینجامد. در انتهای این نشست نیز دکتر مهدی صادقی نیارکی معاون امور صنایع وزارت صمت گفت: در حال حاضر برای عرضه 9 هزار دستگاه خودرو، بیش از 3 میلیون متقاضی وجود دارد که نشانگر وضعیت بد بازار خودرو در کشور است. وی با بیان اینکه صنایع ساخت با وجود رشد قابل توجه صنایع پایه نظیر فولاد، کوچک ماندهاند، تصریح کرد که در گام اول باید با اصلاح قیمت خودروسازان را از زیاندهی خارج کرد و سپس به اصلاح ساختار مالکیت خودروسازان پرداخت تا در نهایت به بخش خصوصی واگذار شوند.
نشست دوم با ارائه مدیرعامل ایرانخودرو
در نشست دوم که با حضور مدیران عامل دو خودروساز دولتی ایرانخودرو و سایپا برگزار شد، مقیمی مدیرعامل ایرانخودرو گزارشی را به منظورگذار از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب صنعت خودرو ارائه داد. دکتر مجید کریمی دبیر کارگروه پولی و مالی دولت سایه با انتقاد از وضعیت تأمین مالی دو خودروساز دولتی، خاطرنشان کرد که تازمانی که این شرکتها از طریق پیش فروش –که زمینه پرداخت رانت در آن ممکن است- تأمین مالی کنند و محصولاتش را بفروشد، بحث بر سر روشهای تأمین مالی موضوعیت ندارد؛ بنابراین میبایست روش فروش در این شرکتها تغییر کند و این امر مستلزم افزایش تولید و عرضه و همچنین جلوگیری از سوداگری در بازار خودرو است.
دکتر شیوا نیز در نشست دوم با بیان اینکه مقایسه قیمت فولاد بهعنوان ماده اولیه صنعت با قیمت خودرو یک قیاس مع الفارق است، اظهار داشت که سودآوری در صنعت خودرو زمانی محقق خواهد شد که تیراژ تولید خودروی داخلی، حداقل یک میلیون دستگاه در سال باشد. وی همچنین با انتقاد از سهامداری قطعهسازان در شرکتهای خودرویی، این اتفاق را عامل کاهش قدرت چانهزنی خودروسازان برشمرد.
مدیرعامل ایرانخودرو: اگر بهصورت ملی تمرکز کنیم میتوانیم صنعت خودرو را متحول کنیم
در ادامه، مقیمی مدیرعامل ایرانخودرو به ارائه نقطهنظرات خود در راستای تحول صنعت خودرو پرداخت.
مدیرعامل ایرانخودرو با اشاره به موفقیت ساخت گیربکس 6 سرعته در صنعت خودرو، گفت: هروقت روی یک موضوع متمرکز شدیم، موفق شدیم اما هروقت بدون تمرکز و پراکنده عمل کردیم توفیق زیادی کسب نکردیم؛ بنابراین برای تحول در وضعیت فعلی صنعت خودرو باید یک تمرکز جدی همراه با نگاه ملی به وجود بیاید.
وی با بیان اینکه صنعت خودرو باید ملی و نه دولتی باشد، تصریح کرد که نقشهراه این صنعت باید به گونهای طراحی شود که با تغییر مدیران و دولتها، خللی در اجرای مسیر توسعه این صنعت به وجود نیاید.
وی با بیان اینکه برنامهریزی درست و تعیین مسئولیتهای مشخص از جمله علل توسعه صنعت خودرو در کرهجنوبی بوده است، خاطرنشان کرد که تاکنون برنامه مشخصی برای صنعت خودروی کشور وجود نداشته و همین امر موجب اتخاذ تصمیمات یکجانبه، نسنجیده و پیچیده شدن مشکلات این صنعت در ایران شده است.
در ادامه دکتر صالحی نیا رئیس سازمان گسترش با بیان اینکه تاکنون برنامههای متعددی برای توسعه صنعت خودرو تعیین شده است، عدم در نظر گرفتن شرایط سیاسی-اقتصادی کشور و همچنین عدم توازن پیشرفت بخشهای مختلف این صنعت را از جمله دلایل ناکارآمدی این برنامهها دانست. دکتر رضا شیوا نیز با رد عرضه خودرو در بورس کالا با قیمتی نزدیک به قیمت بازار، آن را غیرمنصفانه برای مصرفکننده برشمرد و پیشنهاد داد که خودروهای اقتصادی با قیمت شورای رقابت و خودروهای گرانقیمت با قیمت بازار عرضه گردد. آقایان دکتر جهرمی و سلطانینژاد از مسئولان بورس کالا نیز عرضه خودرو در این بازار را مشروط به تکمیل سامانهها و زیرساختهای لازم دانستند.
دکتر ایزدخواه نماینده مردم تهران در مجلس نیز با تأیید فقدان برنامهریزی مدون برای صنعت خودرو و ضعف دولتها در تنظیمگری بازار این کالا را از جمله مهمترین علل آشفتگی قیمت برشمرد و تصریح کرد که حمایت از بخش خصوصی و کنسرسیوم قطعهسازان برای راهاندازی خودروسازی جدید میتواند نسبت به رفع انحصار تولید خودرو در کشور راهگشا باشد.
فرشاد مقیمی، مدیرعامل ایرانخودرو نیز گفت که برنامه جامع زمانی محقق خواهد شد که ارکان مسئول در این برنامه از جمله بانکها، به مأموریتهای خود عمل کنند و واردات و صادرات بدرستی تنظیم شود. مقیمی همچنین اظهار داشت که نیاز فعلی به خودروهای نو، 800 هزار دستگاه بوده که بخش قابل توجهی از آن غیر واقعی است و منشأ دلالی دارد. دکتر خلخالی، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت نیز تکمیل دستوری زنجیره فناوری خودرو را نامطلوب خواند و رانت، فساد اداری و دولتی بودن را از جمله مهمترین علل عدم پیشرفت این صنعت در کشور دانست.
خلخالی تأکید کرد که بخش خصوصی باید وارد صنعت شود تا به تنظیم و توازن بازار بینجامد. در انتهای این نشست نیز دکتر مهدی صادقی نیارکی معاون امور صنایع وزارت صمت گفت: در حال حاضر برای عرضه 9 هزار دستگاه خودرو، بیش از 3 میلیون متقاضی وجود دارد که نشانگر وضعیت بد بازار خودرو در کشور است. وی با بیان اینکه صنایع ساخت با وجود رشد قابل توجه صنایع پایه نظیر فولاد، کوچک ماندهاند، تصریح کرد که در گام اول باید با اصلاح قیمت خودروسازان را از زیاندهی خارج کرد و سپس به اصلاح ساختار مالکیت خودروسازان پرداخت تا در نهایت به بخش خصوصی واگذار شوند.
نشست دوم با ارائه مدیرعامل ایرانخودرو
در نشست دوم که با حضور مدیران عامل دو خودروساز دولتی ایرانخودرو و سایپا برگزار شد، مقیمی مدیرعامل ایرانخودرو گزارشی را به منظورگذار از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب صنعت خودرو ارائه داد. دکتر مجید کریمی دبیر کارگروه پولی و مالی دولت سایه با انتقاد از وضعیت تأمین مالی دو خودروساز دولتی، خاطرنشان کرد که تازمانی که این شرکتها از طریق پیش فروش –که زمینه پرداخت رانت در آن ممکن است- تأمین مالی کنند و محصولاتش را بفروشد، بحث بر سر روشهای تأمین مالی موضوعیت ندارد؛ بنابراین میبایست روش فروش در این شرکتها تغییر کند و این امر مستلزم افزایش تولید و عرضه و همچنین جلوگیری از سوداگری در بازار خودرو است.
دکتر شیوا نیز در نشست دوم با بیان اینکه مقایسه قیمت فولاد بهعنوان ماده اولیه صنعت با قیمت خودرو یک قیاس مع الفارق است، اظهار داشت که سودآوری در صنعت خودرو زمانی محقق خواهد شد که تیراژ تولید خودروی داخلی، حداقل یک میلیون دستگاه در سال باشد. وی همچنین با انتقاد از سهامداری قطعهسازان در شرکتهای خودرویی، این اتفاق را عامل کاهش قدرت چانهزنی خودروسازان برشمرد.
مدیرعامل ایرانخودرو: اگر بهصورت ملی تمرکز کنیم میتوانیم صنعت خودرو را متحول کنیم
در ادامه، مقیمی مدیرعامل ایرانخودرو به ارائه نقطهنظرات خود در راستای تحول صنعت خودرو پرداخت.
مدیرعامل ایرانخودرو با اشاره به موفقیت ساخت گیربکس 6 سرعته در صنعت خودرو، گفت: هروقت روی یک موضوع متمرکز شدیم، موفق شدیم اما هروقت بدون تمرکز و پراکنده عمل کردیم توفیق زیادی کسب نکردیم؛ بنابراین برای تحول در وضعیت فعلی صنعت خودرو باید یک تمرکز جدی همراه با نگاه ملی به وجود بیاید.
وی با بیان اینکه صنعت خودرو باید ملی و نه دولتی باشد، تصریح کرد که نقشهراه این صنعت باید به گونهای طراحی شود که با تغییر مدیران و دولتها، خللی در اجرای مسیر توسعه این صنعت به وجود نیاید.
با انجام واکسیناسیون و خروج شهرها از وضعیت قرمز
گالری ها چشم به راه تماشاگران
مریم سادات گوشه
خبرنگار
سال گذشته حال و هوای گالریها هم همانند سالنهای تئاتر و سینما با آمدن کرونا دگرگون شد. با اینکه اکثر گالریها به فضای مجازی روی آوردند اما وقتی درباره ایام کرونا و بسته شدن گالریهایشان صحبت میکنند، از روزهای سختی حرف میزنند که نه مردم رغبتی به گالری گردی داشتند و نه هنرمندان دوست داشتند نمایشگاه خالی از مخاطب بگذارند.
اما اکنون که بیشتر مردم واکسینه شدهاند و کسب و کارها به حالت قبل از دوران کرونا بازگشتهاند، گالریها هم مثل سایر مراکز فرهنگی هنری دوباره باز شدهاند و هنرمندان تجسمی با امید بیشتری نمایشگاه برگزار میکنند و انتظارها بر این است که گالریها هم رونق بگیرند. اما سؤال اینجاست که آیا مخاطبان گالریها در شرایط سخت اقتصادی بیشتر میشود؟ فروش آثر چطور؟
مخاطب بالاست اما فروش کم
سحر انتظامی، مدیر گالری انتظامی که همیشه مخاطبــــــــان بسیاری به گالری اش میآمدند نگرانی اقتصادی در رابطه با فروش آثار دارد. او میگوید: «ما دوران کرونای بسیار سختی را سپری کردیم. آمار بازدید کنندگان بعد از هر پیک کرونا که اجازه بازگشایی داشتیم پایین میآمد. حتی درخواست هنرمندان هم برای اینکه نمایشگاه بگذارند، خیلی کم شد. فقط نمایشگاه مجازی بود که در این روزهای کرونایی نقطه روشن و امید گالری دارها بود. استقبال آنلاین مخاطبان از گالری ما خیلی خوب بود و تعداد بازدیدکنندگان بسیار بالا بود اما فروش آنلاین خیلی کم بود. به هر حال بازدیدکنندگان دوست دارند آثار را از نزدیک ببینند و سپس آن را بخرند.»
اکنون که شرایط با واکسینه شدن مردم تغییر کرده است، او هم شرایط کنونی گالری اش را بسیار خوب توصیف میکند و معتقد است: «بعد از اجازه ستاد ملی کرونا به بازگشایی گالریها و سایر مراکز فرهنگی هنری ما هر هفته نمایشگاه داشتیم و با رعایت پروتکلهای بهداشتی با اینکه تصور میکردیم تعداد بازدیدکنندگان کم باشد، اما آمار بازدید بسیار بالا رفت. میتوانم بگویم یکی از گالریهای پرمخاطب هستیم.»
این گالری پرمخاطب اما مثل بسیاری از گالریهای دیگر فروش خوبی ندارد. انتظامی در ادامه تأکید کرد: «فروش داشتیم اما خیلی خوب نبود. کلاً آثار هنری در ایران بخوبی از سوی مردم خرید و فروش نمیشود. بخصوص در این زمان که به خاطر شرایط اقتصادی مردم قدرت خرید آثار هنری ندارند.»
مخاطبان خود هنرمندانند که آثار ارزان قیمت میخرند
بهارک بیگناه، مدیر گالری بهارک که از آن دست گالریهایی است که به هنرمندان جوان بیشتر مجال دیده شدن میدهد و به نوعی گالریاش مأمن هنرمندانی است که از پس هزینههای گالریهای مشهور برنمیآیند، درباره اوضاع نگارخانهها پس از پیک پنجم کرونا میگوید:«شرایط نگارخانهها در این ایام به گونهای بود که گالریها باز و بسته میشدند و هنرمندان میترسیدند نمایشگاه بگذارند و یکدفعه با بسته شدن گالری مواجه شوند. ما هم در این ایام نمایشگاههای بسیاری برگزار کردیم که بیشتر خانواده هنرمندان و خود هنرمندان برای دیدن آثار به نمایشگاه میآمدند. با اینکه ایمنی کشور به لحاظ واکسیناسیون بیش از گذشته شده است اما باز هم هنرمندان خیلی تبلیغ نمایشگاهشان را نمیکنند چون از شرایط مطمئن نیستند. از طرفی وضعیت اقتصادی مردم هم به گونهای است که بیشتر بهدنبال هزینه مایحتاج ومعیشتشان هستند تا آمدن به گالری. اما به نسبت قبل از واکسیناسیون میتوانم بگویم آمار بازدیدکنندگان گالریها بهتر شده است. در طول هفته بازدیدها را داریم. به جای اینکه در روز افتتاحیه متمرکز شوند روزهای دیگر هفته میآیند.» او اوضاع اقتصادی گالریها را خوب ارزیابی نمیکند و معتقد است برای رسیدن به بازار اقتصادی خوب نیاز به زمان است. بیگناه فروش آثار را منوط به آثار ارزان قیمت میداند و میگوید: «آثار گران قیمت فروش چندانی ندارند. و حتی فروش آثار گران قیمت را با اینکه قسطی میدهیم اما باز هم فروش خوبی ندارد. برای همین ما از هنرمندان معمولاً میخواهیم آثاری با قیمت مناسب به نمایشگاه عرضه کنند تا مردم هم بتوانند بخرند.»
استقبال زیاد مخاطب و فروش همه آثار
در میان گالریها، قطعاً گالریهای معروف و کهنه کار راحتتر از سایر گالریها به وضعیت مطلوب دست پیدا میکنند. وحید ملک مدیر گالری آرت سنتر معتقد است که طبیعتاً یک دوران رخوتی را دنیا بعد از کوید 19 طی کرد. اگر بخواهیم بر همان مدار زندگی کنیم قطعاً اتفاق مثبتی در حوزه تجسمی نخواهد افتاد. باید پویاتر از گذشته ادامه داد. من با ربع قرن تجربه و تلاش میدانم با عینک خوش بینی و تلاش مضاعف میتوان راه را بخوبی ادامه داد.»
این گالریدار با اشاره به اینکه طی 21 ماه گذشته سه نمایشگاه بسیار پرمخاطب و پرفروش داشته است، تصریح کرد تمام آثار حمید هادینژاد و خانم هیرو شیخالاسلامی و فرناز اخلاقی به فروش رفت. و از همه شگفت انگیزتر که مردم هم این آثار را خریداری کردهاند.»
خبرنگار
سال گذشته حال و هوای گالریها هم همانند سالنهای تئاتر و سینما با آمدن کرونا دگرگون شد. با اینکه اکثر گالریها به فضای مجازی روی آوردند اما وقتی درباره ایام کرونا و بسته شدن گالریهایشان صحبت میکنند، از روزهای سختی حرف میزنند که نه مردم رغبتی به گالری گردی داشتند و نه هنرمندان دوست داشتند نمایشگاه خالی از مخاطب بگذارند.
اما اکنون که بیشتر مردم واکسینه شدهاند و کسب و کارها به حالت قبل از دوران کرونا بازگشتهاند، گالریها هم مثل سایر مراکز فرهنگی هنری دوباره باز شدهاند و هنرمندان تجسمی با امید بیشتری نمایشگاه برگزار میکنند و انتظارها بر این است که گالریها هم رونق بگیرند. اما سؤال اینجاست که آیا مخاطبان گالریها در شرایط سخت اقتصادی بیشتر میشود؟ فروش آثر چطور؟
مخاطب بالاست اما فروش کم
سحر انتظامی، مدیر گالری انتظامی که همیشه مخاطبــــــــان بسیاری به گالری اش میآمدند نگرانی اقتصادی در رابطه با فروش آثار دارد. او میگوید: «ما دوران کرونای بسیار سختی را سپری کردیم. آمار بازدید کنندگان بعد از هر پیک کرونا که اجازه بازگشایی داشتیم پایین میآمد. حتی درخواست هنرمندان هم برای اینکه نمایشگاه بگذارند، خیلی کم شد. فقط نمایشگاه مجازی بود که در این روزهای کرونایی نقطه روشن و امید گالری دارها بود. استقبال آنلاین مخاطبان از گالری ما خیلی خوب بود و تعداد بازدیدکنندگان بسیار بالا بود اما فروش آنلاین خیلی کم بود. به هر حال بازدیدکنندگان دوست دارند آثار را از نزدیک ببینند و سپس آن را بخرند.»
اکنون که شرایط با واکسینه شدن مردم تغییر کرده است، او هم شرایط کنونی گالری اش را بسیار خوب توصیف میکند و معتقد است: «بعد از اجازه ستاد ملی کرونا به بازگشایی گالریها و سایر مراکز فرهنگی هنری ما هر هفته نمایشگاه داشتیم و با رعایت پروتکلهای بهداشتی با اینکه تصور میکردیم تعداد بازدیدکنندگان کم باشد، اما آمار بازدید بسیار بالا رفت. میتوانم بگویم یکی از گالریهای پرمخاطب هستیم.»
این گالری پرمخاطب اما مثل بسیاری از گالریهای دیگر فروش خوبی ندارد. انتظامی در ادامه تأکید کرد: «فروش داشتیم اما خیلی خوب نبود. کلاً آثار هنری در ایران بخوبی از سوی مردم خرید و فروش نمیشود. بخصوص در این زمان که به خاطر شرایط اقتصادی مردم قدرت خرید آثار هنری ندارند.»
مخاطبان خود هنرمندانند که آثار ارزان قیمت میخرند
بهارک بیگناه، مدیر گالری بهارک که از آن دست گالریهایی است که به هنرمندان جوان بیشتر مجال دیده شدن میدهد و به نوعی گالریاش مأمن هنرمندانی است که از پس هزینههای گالریهای مشهور برنمیآیند، درباره اوضاع نگارخانهها پس از پیک پنجم کرونا میگوید:«شرایط نگارخانهها در این ایام به گونهای بود که گالریها باز و بسته میشدند و هنرمندان میترسیدند نمایشگاه بگذارند و یکدفعه با بسته شدن گالری مواجه شوند. ما هم در این ایام نمایشگاههای بسیاری برگزار کردیم که بیشتر خانواده هنرمندان و خود هنرمندان برای دیدن آثار به نمایشگاه میآمدند. با اینکه ایمنی کشور به لحاظ واکسیناسیون بیش از گذشته شده است اما باز هم هنرمندان خیلی تبلیغ نمایشگاهشان را نمیکنند چون از شرایط مطمئن نیستند. از طرفی وضعیت اقتصادی مردم هم به گونهای است که بیشتر بهدنبال هزینه مایحتاج ومعیشتشان هستند تا آمدن به گالری. اما به نسبت قبل از واکسیناسیون میتوانم بگویم آمار بازدیدکنندگان گالریها بهتر شده است. در طول هفته بازدیدها را داریم. به جای اینکه در روز افتتاحیه متمرکز شوند روزهای دیگر هفته میآیند.» او اوضاع اقتصادی گالریها را خوب ارزیابی نمیکند و معتقد است برای رسیدن به بازار اقتصادی خوب نیاز به زمان است. بیگناه فروش آثار را منوط به آثار ارزان قیمت میداند و میگوید: «آثار گران قیمت فروش چندانی ندارند. و حتی فروش آثار گران قیمت را با اینکه قسطی میدهیم اما باز هم فروش خوبی ندارد. برای همین ما از هنرمندان معمولاً میخواهیم آثاری با قیمت مناسب به نمایشگاه عرضه کنند تا مردم هم بتوانند بخرند.»
استقبال زیاد مخاطب و فروش همه آثار
در میان گالریها، قطعاً گالریهای معروف و کهنه کار راحتتر از سایر گالریها به وضعیت مطلوب دست پیدا میکنند. وحید ملک مدیر گالری آرت سنتر معتقد است که طبیعتاً یک دوران رخوتی را دنیا بعد از کوید 19 طی کرد. اگر بخواهیم بر همان مدار زندگی کنیم قطعاً اتفاق مثبتی در حوزه تجسمی نخواهد افتاد. باید پویاتر از گذشته ادامه داد. من با ربع قرن تجربه و تلاش میدانم با عینک خوش بینی و تلاش مضاعف میتوان راه را بخوبی ادامه داد.»
این گالریدار با اشاره به اینکه طی 21 ماه گذشته سه نمایشگاه بسیار پرمخاطب و پرفروش داشته است، تصریح کرد تمام آثار حمید هادینژاد و خانم هیرو شیخالاسلامی و فرناز اخلاقی به فروش رفت. و از همه شگفت انگیزتر که مردم هم این آثار را خریداری کردهاند.»
شهادت مدافع امنیت با شلیک شرور سابقه دار
گروه حوادث / قاچاقچی سابقه دار و شرور وقتی خود را در محاصره پلیس دید با شلیک به قلب مأمور جوان وی را به شهادت رساند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت ۲۲ و ۳۵ دقیقه شامگاه یکشنبه، مأموران کلانتری احمدآباد مستوفی، از فروش و توزیع موادمخدر توسط یکی از قاچاقچیان و افراد شرور منطقه با خبر شده و بلافاصله اکیپی از مأموران کلانتری برای بررسی موضوع به محل فعالیت قاچاقچیان در احمدآباد مستوفی اعزام شدند.
سردار کیوان ظهیری، فرمانده انتظامی غرب استان تهران در تشریح این خبر گفت: در بررسی اولیه مأموران انتظامی مشخص شد چند نفر در محوطهای که آلونکی در آن تعبیه شده بود در حال توزیع و مصرف موادمخدر بودند که به محض نزدیک شدن مأموران کلانتری، یکی از قاچاقچیان مواد مخدر که از افراد سابقهدار و شرور منطقه نیز محسوب میشده و قبلاً چندین بار توسط پلیس دستگیر شده بود، با یک قبضه سلاح کمری به سمت استوار دوم امین سعیدی شلیک کرده که وی از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
با وجود انتقال سریع این همکار انتظامی به درمانگاهی در احمدآباد مستوفی، تلاش کادر درمان برای احیای استوار دوم امین سعیدی مؤثر واقع نشد و وی به درجه رفیع شهادت نائل شده و به خیل شهدای مبارزه با سوداگران مرگ پیوست.سردار ظهیری تصریح کرد: در جریان این درگیری چندین تیر به سمت این قاچاقچی مواد مخدر و فرد شرور و همدستانش شلیک شد اما متهمان با استفاده از تاریکی شب متواری شدند که بلافاصله تیمی از مأموران، دستگیری این فرد شرور و همدستانش را در دستور کار قرار دادند. پیکر مطهر این شهید صبح امروز در شهرستان اسلامشهرتشییع می شود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت ۲۲ و ۳۵ دقیقه شامگاه یکشنبه، مأموران کلانتری احمدآباد مستوفی، از فروش و توزیع موادمخدر توسط یکی از قاچاقچیان و افراد شرور منطقه با خبر شده و بلافاصله اکیپی از مأموران کلانتری برای بررسی موضوع به محل فعالیت قاچاقچیان در احمدآباد مستوفی اعزام شدند.
سردار کیوان ظهیری، فرمانده انتظامی غرب استان تهران در تشریح این خبر گفت: در بررسی اولیه مأموران انتظامی مشخص شد چند نفر در محوطهای که آلونکی در آن تعبیه شده بود در حال توزیع و مصرف موادمخدر بودند که به محض نزدیک شدن مأموران کلانتری، یکی از قاچاقچیان مواد مخدر که از افراد سابقهدار و شرور منطقه نیز محسوب میشده و قبلاً چندین بار توسط پلیس دستگیر شده بود، با یک قبضه سلاح کمری به سمت استوار دوم امین سعیدی شلیک کرده که وی از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
با وجود انتقال سریع این همکار انتظامی به درمانگاهی در احمدآباد مستوفی، تلاش کادر درمان برای احیای استوار دوم امین سعیدی مؤثر واقع نشد و وی به درجه رفیع شهادت نائل شده و به خیل شهدای مبارزه با سوداگران مرگ پیوست.سردار ظهیری تصریح کرد: در جریان این درگیری چندین تیر به سمت این قاچاقچی مواد مخدر و فرد شرور و همدستانش شلیک شد اما متهمان با استفاده از تاریکی شب متواری شدند که بلافاصله تیمی از مأموران، دستگیری این فرد شرور و همدستانش را در دستور کار قرار دادند. پیکر مطهر این شهید صبح امروز در شهرستان اسلامشهرتشییع می شود.
«ایران» با عوامل فیلم «منصور» درباره مضمون و ارزشهای این اثر به گفت و گو نشست
آمیزهای از ذوق هنری و نبوغ نظامی
فیلم سینمایی «منصور» بهکارگردانی سیاوش سرمدی پس از رونمایی در سیونهمین جشنواره فیلم فجر از اواسط آبانماه به نمایش عمومی درآمده است. این فیلم درباره شهید تیمسار منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. فیلم به سراغ همه فرازهای زندگی و خلوت او نرفته است بلکه تلاشهای شهید ستاری در دوران جنگ در زمینه احیا و توسعه صنعت هواپیماسازی و چالشهای آن را به نمایش میگذارد. با اتکا به تجربه مستندسازی کارگردان، فیلم رگههایی مستندگونه در روایت این چالشها و لحنی افشاگرانه در نقل بخشی از مدیریت دوران دفاع مقدس دارد. علیرضا داوودنژاد کارگردان کهنهکار سینمای ایران که بهعنوان مشاور کارگردان، عوامل فیلم «منصور» را همراهی کرده در گفتوگو با «ایران» از انگیزههای همکاری با این فیلم گفته است. از نظر او تیمسار منصور ستاری این ویژگی را داشته: «تیمسار ستاری نقاش و مجسمهساز و نجار بود و به طور حرفهای از این رشتههای هنری و صنعتی سر در میآورد.» این وجه از شخصیت شهید ستاری در کنار عواملی چون پرداختن به خودکفایی در صنایع دفاعی و حضور سیاوش سرمدی بهعنوان کارگردان عامل همراهی او با این فیلم بوده است. او معتقد است که ذوق و خلاقیت هنری، روحیه نوع دوستی و خدمتگزاری را در نیروی نظامی تقویت خواهد کرد. محسن قصابیان که پس از سالها دوری، با نقش شهید ستاری جلو دوربین «منصور» آمده در گفتوگویی مجزا، شهید ستاری را شخصیتی مهربان، مقتدر و آرام توصیف میکند و جذابیت فیلمنامه را ایستادگی او مقابل تحریمها و موانع و حل مشکلات آن هم در حیطه مهم و وسیع امنیت هوایی کشور عنوان میکند.
قهرمانی که میداند چه میخواهد
مهدی مطهر
مجری طرح
ساخت هواپیما رؤیای چندصد ساله بشر را محقق کرد و جنگنده با قدرت مانور و سرعتش شاید اوج بلوغ و بالندگی ذهن بشر بود. خیلی غرورآفرین است وقتی بدانیم در اوج جنگ تحمیلی با همه فشارها چند گروه در رؤیای ساخت هواپیما روز و شبشان یکی شده بود. در میان اسامی بسیاری که در این پروژه درخشیدند مهندس ثنایی اسمی ویژه است. نمیدانم چقدر اما اطمینان دارم شبیه مهندس ثنایی در سرزمین مادری من در همه حوزههای هستهای، پزشکی، جراحی و حتی خودرو کم نیستند، اما چرا حالمان در همه زمینهها خوب نیست؟ سال ۹۶ رهبر معظم انقلاب در پیامی به مناسبت درگذشت مهندس ثنایی فرمودند که ایشان در انجام این کار افتخارآفرین(سازنده جنگنده آذرخش) هیچگاه احساس یأس نکرد و حالا میدانیم چرا ثنایی در پروژهای که هیچ هواخواهی نداشت موفق شد؛ به طور حتم بخش زیادی از آن به خاطر همراهی «منصور ستاری» است. ما شبیه منصور ستاری کم داریم. واقعاً قهرمان ساخت جنگنده «ستاری» است ،قهرمانی که نه قدیس است و نه پرحرف و پرمدعا، قهرمانی که فقط و فقط میداند چه میخواهد و مهمتر آنکه میداند ما میتوانیم. شاید این حرف من تکراری باشد و شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید ،اما من اعتقاد دارم اگر قرار به رفتن است و «آنهایی» که دوست ندارند باید جمع کنند بروند؛ «آنها» مسئولانی هستند که فکر میکنند ما نمیتوانیم، کسانی که با بیعملی عرصه را آنقدر تنگ کردهاند که به زعم بسیاری ایران سختترین کشورها برای کارآفرینی و اشتغال شده است. «منصور» نشان داد که ما میتوانیم به مدرنترین تکنولوژی بشر برسیم و اگر در خودرو و مسکن و بهمان موضوع نتوانستیم ایراد به ژن و نژاد ما برنمیگردد. مشکل را در جای دیگر باید جست و جو کرد. منصور این روزها حرف دل خیلی از کسانی است که دلشان برای ایران میسوزد ولی نمیدانند از کجا باید شروع کنند.
علیرضا داوودنژاد درباره همراهیاش در فیلم «منصور»:
فرماندهای که آرزوها را محقق کرد
نیره خادمی
خبرنگار
چه عواملی باعث شد در این پروژه حضور داشته باشید؟
سه دلیل داشتم. اولی خود کارگردان یعنی سیاوش سرمدی بود. من از حدود بیست و پنج سال پیش او را میشناسم. از زمان نوجوانی تشنه دانستن بود و به سراغ من میآمد و درباره سینما پرس و جو میکرد؛ به نظرم میآمد هیچ پاسخی او را قانع نمیکند. سالیانی از او بیخبر بودم تا فهمیدم وارد سینمای مستند شده و دنبال ماجراجویی و ساختن فیلمهای جنجالی مثل گم شدن دیپلمات ایرانی در لبنان یا مسلمان شدن فرزند فلان خانواده اشرافی و متنفذ در ایتالیاست که گویا برایش دردسرساز هم بود؛ بلندپروازیهایی که با روحیه نوجوان پرسشگر و سمجی که میشناختم سازگار بود. دو، سه سال پیش باز به سراغم آمد و این بار برای ساختن یک فیلم سینمایی سخت و پر دردسر مشورت میخواست. او اینک مردی بود با تجربه که آثار پختگی در او پدیدار شده بود و به آغازی حرفهای در سینمای داستانی میاندیشید و «نه» گفتن به او برایم سخت بود. دلیل دوم موضوع فیلم بود که به شخصیتی استثنایی و منحصر به فرد میپرداخت. یکی از سؤالاتی که همیشه ذهن مرا به خود مشغول میکرد و شاید دلیلش پدرم بود که در شهربانی خدمت میکرد و من او را از کودکی اسلحه به کمر میدیدم. این بود که کدام ویژگیها میتواند نظامیان را -که ما برای امنیت شهرها و مرزهایمان به آنها احتیاج داریم- از غلبهجویی و سلطهطلبی بر دیگر اقشار مردم باز دارد و روحیه نوع دوستی و خدمتگزاری را در آنها تقویت کند. به نظرم رسید یکی از این ویژگیها روحیه ابداع و ابتکار و برخورداری از ذوق هنری و تمایل به آفرینش و کار خلاق است. شاید کمتر کسی خبر داشته باشد که تیمسار ستاری نقاش و مجسمهساز و نجار بود و بهطور حرفهای از این رشتههای هنری و صنعتی سر در میآورد در حدی که نردههای چوبی خانهاش را خودش میساخت و نصب میکرد و یکی از مجسمههایی که ساخته جایی در میدانی نصب شده است و تابلوهای نقاشی به جا مانده از او از جهت طراحی و رنگ آمیزی زیبا و حرفهای و دیدنی است. دلم میخواست بر این وجوه از شخصیت ستاری در فیلم تأکید شود. اینکه چگونه اوقات فراغتش را در خانه به خلق ماکتهای گوناگون هواپیما صرف میکرد و در سر کار برای ساختن هواپیمای جنگی به آب و آتش میزد. دلیل سومم هم این بود که در شرایط تحریم و جنگ و در وضعی که مملکت زیر باران بمب و موشک بود و ما از پس تعمیر هواپیماهایمان به سختی بر میآمدیم شهید ستاری به ساختن هواپیما فکر میکرد و برای ممکن کردن این آرزویی که محال به نظر میرسید از هیچ فداکاری و تلاشی فروگذار نکرد به نظرم حماسهای بود که واقعاً جای کار داشت. قهرمانی که هم سلحشور بود و هم هنرمند و خلاق ولی متأسفانه در فیلم به وجه هنرمندانه شخصیت او چندان پرداخته نشد.
حضور شما در روند کار چگونه بود؟
مشاورههای من بیشتر به اجرای سینمایی بر میگشت؛ هم درباره فیلمنامه که به زمانبندی و ریتم و حشو زوائد مربوط میشد و هم به ملاحظاتی که به ساخت و پرداخت صحنهها ارتباط پیدا میکرد. ترجیح میدادم جنبه ذوقی و هنری شخصیت - جنبه مورد علاقه من که در فیلم نیست یا کمرنگ شده است- حضور بیشتری داشته باشد ولی حجم حوادث و ماجراهایی که به کار و حرفه اصلی تیمسار و تلاش او برای دستیابی به ساخت و ساز هواپیما مرتبط میشد، زیاد بود. بنابراین بیشتر زمان فیلم، صرف پرداخت به این موارد شد. بعد هم اشاراتی که به آن وجه از شخصیت تیمسار شده بود در فیلم کوتاه شد. البته هنوز فیلم را در اکران ندیدهام و شاید همان اشارات هم حذف شده باشد.
نمایش یک قهرمان و باورپذیر شدنش برای مخاطب ظرافتهای زیادی را در فیلم میطلبد. برخی معتقدند برای نمایش آن فقط باید به ویژگیهای مثبت پرداخت در حالی که قهرمان هم انسان است و برای باورپذیر شدن او، نیاز به نمایش همزمان وجوه مثبت و منفی است. نظر شما در این باره چیست؟
معمولاً در همه جای دنیا، فیلمهایی که قهرمان ملی را نمایش میدهند بیشتر روی وجوه مثبت شخصیت که مربوط به هدف فیلمنامه است، تأکید دارند ولی ترجیح شخصی من این است که جنبههای مختلف زندگی قهرمان نشان داده شود. البته در این فیلم هم اشاراتی وجود دارد و قهرمان برای رسیدن به مقصود کارهایی میکند که به مذاق برخی از اطرافیان خوش نمیآید.
ما در تاریخ جنگ 8 سالهمان، شخصیتهای اینچنینی کم نداشتیم اما چرا کمتر سراغ آنها رفتهایم؟
ما در جنگ هشت ساله مصایب و سختیهای سهمگینی را پشت سر گذاشتیم؛ من شخصاً دو، سه ماهی را در جبههها گذراندم و در آنجا شاهد بودم که چگونه پیر و جوان دست از جان شسته بودند و واقعاً ازهیچگونه فداکاری و ایثار مضایقه نمیکردند. قهرمانهایی بینام و نشان از همین مردم عادی و زحمتکش کوچه و بازار که از جان و دل خدمت میکردند و بیهیچ چشمداشتی گوش به فرمان فرماندهان خود به زیر آتش گلوله و توپ و خمپاره میرفتند. اینکه چرا به این حماسهها پرداخته نمیشود برای من هم سؤال است و نمیدانم مسئولان برای این کوتاهی و قصور چه پاسخی دارند. شخصاً در جریان کار روی فیلمنامهای که به خاطرات شهید احدی میپرداخت و بر اساس نوشتههای خود او که رتبه اول کنکور پزشکی را هم داشت ساخته میشد، متوجه شدم که اصولاً هم و غم جدی برای بازتاب فداکاریهایی که ملت در آن زمان از خود نشان دادند، وجود ندارد.
محسن قصابیان از حضور در نقش شهید ستاری گفته است
«منصور» یعنی خواستن و توانستن
نرگس عاشوری
خبرنگار
بازخوانی یک چهره کمتر شناخته شده برای نسل جوان بر پرده سینما اقدامی ارزشمند است که میتواند فتح بابی برای به تصویر کشیدن سایر شخصیتهای اثرگذار تاریخی دفاع مقدس و انقلاب باشد. فیلم «منصور» اسباب آشنایی مخاطب با شخصیتی است که پیش از این تنها بهعنوان اسمی بر یکی از اتوبانهای تهران او را میشناختند. علاوه بر شهید ستاری یکی از شخصیتهای جذاب قصه مهندس ثنایی است؛ یک متخصص کارآمد که از حوزه فعالیتش رانده شده و قصد مهاجرت دارد اما میماند و سال 65 یک اف 5 را شبیهسازی میکند. خودتان قبل از «منصور» شناختی از این دو شخصیت داشتید؟
فیلمنامه از طریق کیومرث مرادی که انتخاب بازیگر و بازیگردانی کار را به عهده داشت به دستم رسید. پیش از خواندن فیلمنامه، من هم شناخت کمی از تیمسار ستاری داشتم. «منصور» باعث شد بیشتر درباره ایشان تحقیق کنم و پی ببرم که چه شخصیت تأثیرگذاری داشتند. بله اهمیت و تأثیرگذاری مهندس ثنایی انکارناپذیر است و البته درباره تصمیم او برای مهاجرت از ایران و انصراف از این تصمیم، نویسنده منبع موثقتری برای پاسخگویی است اما مسلماً برخی اتفاقات جهت دراماتیزه شدن داستان و حاصل تخیل نویسنده است. فیلمهایی مثل «منصور» میتواند فتح بابی باشد تا بیشتر به شخصیتهایی شبیه مهندس ثنایی و نیاز جامعه به آنها بپردازیم.
زمان خواندن فیلمنامه برداشت خودتان از شخصیت شهید ستاری چه بود؟ چه تصویری از ایشان در ذهنتان ترسیم شد؟
مهربان، مقتدر و آرام. جذابیت فیلمنامه و شخصیت منصور برای من همین ویژگی تلاش برای بازسازی، ایستادگی مقابل تحریمها و حل مشکلات آن هم در حیطه مهم و وسیع امنیت هوایی کشور است. او با موانع مختلف رو به رو میشود اما برای هر کدام از آنها راهحلهایی پیدا میکند. سرگذشت تیمسار ستاری خیلی وسیعتر از یک فیلم است و در قالب کارهای مختلف از جمله سریالسازی میتوان به زوایای شخصیتی ایشان پرداخت.
برای شناخت بیشتر شخصیت ایشان تحقیق کردید؟ از چه منابعی استفاده کردید که نقش پختهتر شود؟ به لحاظ استایل و فیزیک چطور؟ تغییری داشتید که به شمایل ظاهری شهید ستاری نزدیک شوید؟
بعد از خواندن فیلمنامه یک پروسه زمانی چهل روزه برای رسیدن به نقش داشتم. دورخوانی و گفتوگو با کارگردان برای پی بردن به هدف و نزدیک شدن به نقش براساس ایدههای ایشان مؤثر بود، بخصوص که فیلمنامهنویس کار هم خودشان بودند و این مسیر را راحتتر میکرد. علاوه بر مستندی که سیاوش سرمدی ساخته بود، فیلمهای موجود از شهید ستاری و برخی تحقیقات میدانی کمک کرد تا به شناخت بهتری برسیم. تلاش کردیم لهجه، سوی نگاه و جنس میمیک چهره در قالب کلیتی درست ارائه شود. حدود 10 کیلو وزن کم کردم تا به استایل مورد پسند کارگردان برسم. از یک جایی به بعد اما فقط بحث خود تیمسار ستاری مستند مطرح نیست، بازسازی آن در حیطه منطق فیلمنامه هم است و همین جاست که توان من بازیگر به چالش کشیده میشود، اینکه تو بهعنوان بازیگر چه چیزی به نقش اضافه میکنی تا برای مخاطب باورپذیری بیشتری ایجاد کنی. این جزو وظایف بازیگر است که برای نقش سلوکی پیدا کند و در طول کار حد و حدود آن را رعایت کند.
پیش از کلید خوردن فیلم با خانواده شهید ستاری گفتوگو داشتید؟ واکنش آنها پس از دیدن گریم و بازی شما چه بود؟
اولین برخوردم با پسر شهید ستاری (سورنا ستاری) مربوط به روزهای اول فیلمبرداری است. در ابتدا عامدانه از ایشان دور شدم تا در صحنه مستقر شوند. با دوستان مشغول گپ و گفت بودند که از پشت سر به ایشان نزدیک شدم. واکنششان جالب بود، تصورم این است که به نوعی تأیید کردند که چهره ، لباس و... به خاطراتی که ایشان از پدر داشتند نزدیک شده است.
چقدر آرامش نقش برگرفته از شخصیت واقعی شهید ستاری است؟ بهعنوان مثال آرامش بیرونی ایشان حتی در آن واکنش اعتراضی به مأمور دادگستری برگرفته از شخصیت ایشان است یا اینکه شیوه ارائه عواطف صرفاً مبتنی بر سبک بازیگری و برگرفته از منطق فیلمنامه است؟
شهید ستاری اقتدار بیشتری داشت و احتمالاً برخوردهایشان جدی تر بود. طمأنینه و خونسردی در تقابل با موقعیتهای فیلمنامه هم حاصل شخصیت فردی من است و هم فیلمنامه. در گپهایی که با سیاوش سرمدی داشتیم تأکید بر این بود که نیاز نیست عصبانیت شهید ستاری بشدت بروز پیدا کند. شاید شخصیتهای دیگر فیلم، عنان از دست بدهند اما تیمسار این کار را نمیکند. بر این اساس ماجرا را درونیتر میکند و برای مخاطب جذاب تر میشود.
شهید ستاری قهرمانی کنشگر است و مخاطب نسبت به آن همدلی دارد اما در عین حال براساس موقعیتی که در فیلمنامه شکل میگیرد و نوع واکنشهای ایشان با برخی موانع، ممکن است این برداشت شکل بگیرد که آیا منصور شخصیتی است که خود را در برابر سیستم میبیند و آنارشیک عمل میکند (حتی از نگهبان سوله میخواهد واکنشی جدی تر در مواجهه با حکم قانون داشته باشد و او را توبیخ میکند) یا شخصیتی است که برای اصلاح یک سیستم معیوب بهصورت خودجوش وارد عمل میشود؟
تیمسار ستاری فیلم «منصور» شخصیتی است که هدفی دارد و برایش مهم نیست که ساختارها مانع هستند یا نه. او بخوبی میداند چه میخواهد و مصمم است که میتواند. میگوید کار درست این است که به هدف برسیم. هدف او نوآوری و ساخت هواپیماست اگر سیستم مانع سازندگی است؛ معیوب است و باید اصلاح شود. سیستم پروتکل و دستورالعملی تجویز میکند که شدنی نیست، آن هم موقعیت بحرانی که نیاز به تصمیم دقیق و فوری برای خروج از بنبست است. تیمسار این خلاقیت را دارد که در لحظات سخت تصمیم درست بگیرد و تغییر ایجاد کند.
«منصور» همانطور که از نام و قصهاش پیداست یک فیلم شخصیت محور است و با نگاهی به بخشهایی از زندگی شهید ستاری و طراحی و تولید اولین جنگنده کاملاً ایرانی ساخته شده است. فارغ از نسبتش با قهرمان قصه، صنعت هواپیماسازی و چالشهای آن را در ایران به نوعی به نمایش میگذارد. فیلم در عین حال لحنی افشاگرانه دارد و بخشی از ناگفتههای مدیریتی دوران دفاع مقدس را روایت میکند. جدا از وجهه تاریخی درونمایه و پیام اثر مهم است. «منصور» را در القای این پیام موفق میدانید؟
قضاوت با مخاطب است اما فرض من بر این است که فیلمنامه راه درست را رفته و باز فرض من بر این است که کارگردان روایتی درست در زمان هدایت ما برای رسیدن به هدف دنبال کرده است. بازخوردهایی که تا به امروز داشتم مثبت بوده و تأییدکننده این فرضیه است. مخاطب با تیمسار ستاری همراه شده و فیلم را دوست دارد.
به اعتقاد شما اینکه یک نهاد پشتیبان و سازنده فیلم بوده باعث نمیشود مخاطب و علاقهمند جدی سینما توجهاش به ایدئولوژی و نگاه سیاسی آن جلب شود؟
من فارغ از بحثهای سیاسی، فیلم را دنبال میکنم چون خود اثر مهم است. امیدوارم نگاه تماشاگر هم همین باشد؛ اینکه آیا اثری هنرمندانه خلق شده و برای فرهنگ این مملکت و برای آینده ما مفید و سازنده است، اینکه فیلم کمک میکند تا امید بسازد و بر آحاد جامعه تأثیر بگذارد و... اگر سمت و سویه فیلم به گونهای باشد که برای همه مردم ساخته شود، همین بازخورد را هم از مخاطب دریافت میکند.
نسخه اکران شده فیلم متفاوت از نسخه به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر است. سکانس مربوط به دیدار شهید ستاری با آیتالله هاشمی به طور کلی حذف شده است. ممیزی 17 دقیقهای به فیلم ضربه نزده است؟
راجع به این اتفاق بهتر است سازندگان فیلم نظر بدهند آنچه برای من بهعنوان بازیگر مهم است زحمتی است که اتابک نادری بازیگر نقش زندهیاد آیتالله هاشمی رفسنجانی، متحمل شده است. ساعتهای متمادی برای درآمدن گریم زمان صرف شده و او تلاش کرد تا این صحنهها درآمده و ثبت شود. سهم ایشان کجاست؟ کاش تلاش بازیگر بیجواب نماند.
قهرمانی که میداند چه میخواهد
مهدی مطهر
مجری طرح
ساخت هواپیما رؤیای چندصد ساله بشر را محقق کرد و جنگنده با قدرت مانور و سرعتش شاید اوج بلوغ و بالندگی ذهن بشر بود. خیلی غرورآفرین است وقتی بدانیم در اوج جنگ تحمیلی با همه فشارها چند گروه در رؤیای ساخت هواپیما روز و شبشان یکی شده بود. در میان اسامی بسیاری که در این پروژه درخشیدند مهندس ثنایی اسمی ویژه است. نمیدانم چقدر اما اطمینان دارم شبیه مهندس ثنایی در سرزمین مادری من در همه حوزههای هستهای، پزشکی، جراحی و حتی خودرو کم نیستند، اما چرا حالمان در همه زمینهها خوب نیست؟ سال ۹۶ رهبر معظم انقلاب در پیامی به مناسبت درگذشت مهندس ثنایی فرمودند که ایشان در انجام این کار افتخارآفرین(سازنده جنگنده آذرخش) هیچگاه احساس یأس نکرد و حالا میدانیم چرا ثنایی در پروژهای که هیچ هواخواهی نداشت موفق شد؛ به طور حتم بخش زیادی از آن به خاطر همراهی «منصور ستاری» است. ما شبیه منصور ستاری کم داریم. واقعاً قهرمان ساخت جنگنده «ستاری» است ،قهرمانی که نه قدیس است و نه پرحرف و پرمدعا، قهرمانی که فقط و فقط میداند چه میخواهد و مهمتر آنکه میداند ما میتوانیم. شاید این حرف من تکراری باشد و شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید ،اما من اعتقاد دارم اگر قرار به رفتن است و «آنهایی» که دوست ندارند باید جمع کنند بروند؛ «آنها» مسئولانی هستند که فکر میکنند ما نمیتوانیم، کسانی که با بیعملی عرصه را آنقدر تنگ کردهاند که به زعم بسیاری ایران سختترین کشورها برای کارآفرینی و اشتغال شده است. «منصور» نشان داد که ما میتوانیم به مدرنترین تکنولوژی بشر برسیم و اگر در خودرو و مسکن و بهمان موضوع نتوانستیم ایراد به ژن و نژاد ما برنمیگردد. مشکل را در جای دیگر باید جست و جو کرد. منصور این روزها حرف دل خیلی از کسانی است که دلشان برای ایران میسوزد ولی نمیدانند از کجا باید شروع کنند.
علیرضا داوودنژاد درباره همراهیاش در فیلم «منصور»:
فرماندهای که آرزوها را محقق کرد
نیره خادمی
خبرنگار
چه عواملی باعث شد در این پروژه حضور داشته باشید؟
سه دلیل داشتم. اولی خود کارگردان یعنی سیاوش سرمدی بود. من از حدود بیست و پنج سال پیش او را میشناسم. از زمان نوجوانی تشنه دانستن بود و به سراغ من میآمد و درباره سینما پرس و جو میکرد؛ به نظرم میآمد هیچ پاسخی او را قانع نمیکند. سالیانی از او بیخبر بودم تا فهمیدم وارد سینمای مستند شده و دنبال ماجراجویی و ساختن فیلمهای جنجالی مثل گم شدن دیپلمات ایرانی در لبنان یا مسلمان شدن فرزند فلان خانواده اشرافی و متنفذ در ایتالیاست که گویا برایش دردسرساز هم بود؛ بلندپروازیهایی که با روحیه نوجوان پرسشگر و سمجی که میشناختم سازگار بود. دو، سه سال پیش باز به سراغم آمد و این بار برای ساختن یک فیلم سینمایی سخت و پر دردسر مشورت میخواست. او اینک مردی بود با تجربه که آثار پختگی در او پدیدار شده بود و به آغازی حرفهای در سینمای داستانی میاندیشید و «نه» گفتن به او برایم سخت بود. دلیل دوم موضوع فیلم بود که به شخصیتی استثنایی و منحصر به فرد میپرداخت. یکی از سؤالاتی که همیشه ذهن مرا به خود مشغول میکرد و شاید دلیلش پدرم بود که در شهربانی خدمت میکرد و من او را از کودکی اسلحه به کمر میدیدم. این بود که کدام ویژگیها میتواند نظامیان را -که ما برای امنیت شهرها و مرزهایمان به آنها احتیاج داریم- از غلبهجویی و سلطهطلبی بر دیگر اقشار مردم باز دارد و روحیه نوع دوستی و خدمتگزاری را در آنها تقویت کند. به نظرم رسید یکی از این ویژگیها روحیه ابداع و ابتکار و برخورداری از ذوق هنری و تمایل به آفرینش و کار خلاق است. شاید کمتر کسی خبر داشته باشد که تیمسار ستاری نقاش و مجسمهساز و نجار بود و بهطور حرفهای از این رشتههای هنری و صنعتی سر در میآورد در حدی که نردههای چوبی خانهاش را خودش میساخت و نصب میکرد و یکی از مجسمههایی که ساخته جایی در میدانی نصب شده است و تابلوهای نقاشی به جا مانده از او از جهت طراحی و رنگ آمیزی زیبا و حرفهای و دیدنی است. دلم میخواست بر این وجوه از شخصیت ستاری در فیلم تأکید شود. اینکه چگونه اوقات فراغتش را در خانه به خلق ماکتهای گوناگون هواپیما صرف میکرد و در سر کار برای ساختن هواپیمای جنگی به آب و آتش میزد. دلیل سومم هم این بود که در شرایط تحریم و جنگ و در وضعی که مملکت زیر باران بمب و موشک بود و ما از پس تعمیر هواپیماهایمان به سختی بر میآمدیم شهید ستاری به ساختن هواپیما فکر میکرد و برای ممکن کردن این آرزویی که محال به نظر میرسید از هیچ فداکاری و تلاشی فروگذار نکرد به نظرم حماسهای بود که واقعاً جای کار داشت. قهرمانی که هم سلحشور بود و هم هنرمند و خلاق ولی متأسفانه در فیلم به وجه هنرمندانه شخصیت او چندان پرداخته نشد.
حضور شما در روند کار چگونه بود؟
مشاورههای من بیشتر به اجرای سینمایی بر میگشت؛ هم درباره فیلمنامه که به زمانبندی و ریتم و حشو زوائد مربوط میشد و هم به ملاحظاتی که به ساخت و پرداخت صحنهها ارتباط پیدا میکرد. ترجیح میدادم جنبه ذوقی و هنری شخصیت - جنبه مورد علاقه من که در فیلم نیست یا کمرنگ شده است- حضور بیشتری داشته باشد ولی حجم حوادث و ماجراهایی که به کار و حرفه اصلی تیمسار و تلاش او برای دستیابی به ساخت و ساز هواپیما مرتبط میشد، زیاد بود. بنابراین بیشتر زمان فیلم، صرف پرداخت به این موارد شد. بعد هم اشاراتی که به آن وجه از شخصیت تیمسار شده بود در فیلم کوتاه شد. البته هنوز فیلم را در اکران ندیدهام و شاید همان اشارات هم حذف شده باشد.
نمایش یک قهرمان و باورپذیر شدنش برای مخاطب ظرافتهای زیادی را در فیلم میطلبد. برخی معتقدند برای نمایش آن فقط باید به ویژگیهای مثبت پرداخت در حالی که قهرمان هم انسان است و برای باورپذیر شدن او، نیاز به نمایش همزمان وجوه مثبت و منفی است. نظر شما در این باره چیست؟
معمولاً در همه جای دنیا، فیلمهایی که قهرمان ملی را نمایش میدهند بیشتر روی وجوه مثبت شخصیت که مربوط به هدف فیلمنامه است، تأکید دارند ولی ترجیح شخصی من این است که جنبههای مختلف زندگی قهرمان نشان داده شود. البته در این فیلم هم اشاراتی وجود دارد و قهرمان برای رسیدن به مقصود کارهایی میکند که به مذاق برخی از اطرافیان خوش نمیآید.
ما در تاریخ جنگ 8 سالهمان، شخصیتهای اینچنینی کم نداشتیم اما چرا کمتر سراغ آنها رفتهایم؟
ما در جنگ هشت ساله مصایب و سختیهای سهمگینی را پشت سر گذاشتیم؛ من شخصاً دو، سه ماهی را در جبههها گذراندم و در آنجا شاهد بودم که چگونه پیر و جوان دست از جان شسته بودند و واقعاً ازهیچگونه فداکاری و ایثار مضایقه نمیکردند. قهرمانهایی بینام و نشان از همین مردم عادی و زحمتکش کوچه و بازار که از جان و دل خدمت میکردند و بیهیچ چشمداشتی گوش به فرمان فرماندهان خود به زیر آتش گلوله و توپ و خمپاره میرفتند. اینکه چرا به این حماسهها پرداخته نمیشود برای من هم سؤال است و نمیدانم مسئولان برای این کوتاهی و قصور چه پاسخی دارند. شخصاً در جریان کار روی فیلمنامهای که به خاطرات شهید احدی میپرداخت و بر اساس نوشتههای خود او که رتبه اول کنکور پزشکی را هم داشت ساخته میشد، متوجه شدم که اصولاً هم و غم جدی برای بازتاب فداکاریهایی که ملت در آن زمان از خود نشان دادند، وجود ندارد.
محسن قصابیان از حضور در نقش شهید ستاری گفته است
«منصور» یعنی خواستن و توانستن
نرگس عاشوری
خبرنگار
بازخوانی یک چهره کمتر شناخته شده برای نسل جوان بر پرده سینما اقدامی ارزشمند است که میتواند فتح بابی برای به تصویر کشیدن سایر شخصیتهای اثرگذار تاریخی دفاع مقدس و انقلاب باشد. فیلم «منصور» اسباب آشنایی مخاطب با شخصیتی است که پیش از این تنها بهعنوان اسمی بر یکی از اتوبانهای تهران او را میشناختند. علاوه بر شهید ستاری یکی از شخصیتهای جذاب قصه مهندس ثنایی است؛ یک متخصص کارآمد که از حوزه فعالیتش رانده شده و قصد مهاجرت دارد اما میماند و سال 65 یک اف 5 را شبیهسازی میکند. خودتان قبل از «منصور» شناختی از این دو شخصیت داشتید؟
فیلمنامه از طریق کیومرث مرادی که انتخاب بازیگر و بازیگردانی کار را به عهده داشت به دستم رسید. پیش از خواندن فیلمنامه، من هم شناخت کمی از تیمسار ستاری داشتم. «منصور» باعث شد بیشتر درباره ایشان تحقیق کنم و پی ببرم که چه شخصیت تأثیرگذاری داشتند. بله اهمیت و تأثیرگذاری مهندس ثنایی انکارناپذیر است و البته درباره تصمیم او برای مهاجرت از ایران و انصراف از این تصمیم، نویسنده منبع موثقتری برای پاسخگویی است اما مسلماً برخی اتفاقات جهت دراماتیزه شدن داستان و حاصل تخیل نویسنده است. فیلمهایی مثل «منصور» میتواند فتح بابی باشد تا بیشتر به شخصیتهایی شبیه مهندس ثنایی و نیاز جامعه به آنها بپردازیم.
زمان خواندن فیلمنامه برداشت خودتان از شخصیت شهید ستاری چه بود؟ چه تصویری از ایشان در ذهنتان ترسیم شد؟
مهربان، مقتدر و آرام. جذابیت فیلمنامه و شخصیت منصور برای من همین ویژگی تلاش برای بازسازی، ایستادگی مقابل تحریمها و حل مشکلات آن هم در حیطه مهم و وسیع امنیت هوایی کشور است. او با موانع مختلف رو به رو میشود اما برای هر کدام از آنها راهحلهایی پیدا میکند. سرگذشت تیمسار ستاری خیلی وسیعتر از یک فیلم است و در قالب کارهای مختلف از جمله سریالسازی میتوان به زوایای شخصیتی ایشان پرداخت.
برای شناخت بیشتر شخصیت ایشان تحقیق کردید؟ از چه منابعی استفاده کردید که نقش پختهتر شود؟ به لحاظ استایل و فیزیک چطور؟ تغییری داشتید که به شمایل ظاهری شهید ستاری نزدیک شوید؟
بعد از خواندن فیلمنامه یک پروسه زمانی چهل روزه برای رسیدن به نقش داشتم. دورخوانی و گفتوگو با کارگردان برای پی بردن به هدف و نزدیک شدن به نقش براساس ایدههای ایشان مؤثر بود، بخصوص که فیلمنامهنویس کار هم خودشان بودند و این مسیر را راحتتر میکرد. علاوه بر مستندی که سیاوش سرمدی ساخته بود، فیلمهای موجود از شهید ستاری و برخی تحقیقات میدانی کمک کرد تا به شناخت بهتری برسیم. تلاش کردیم لهجه، سوی نگاه و جنس میمیک چهره در قالب کلیتی درست ارائه شود. حدود 10 کیلو وزن کم کردم تا به استایل مورد پسند کارگردان برسم. از یک جایی به بعد اما فقط بحث خود تیمسار ستاری مستند مطرح نیست، بازسازی آن در حیطه منطق فیلمنامه هم است و همین جاست که توان من بازیگر به چالش کشیده میشود، اینکه تو بهعنوان بازیگر چه چیزی به نقش اضافه میکنی تا برای مخاطب باورپذیری بیشتری ایجاد کنی. این جزو وظایف بازیگر است که برای نقش سلوکی پیدا کند و در طول کار حد و حدود آن را رعایت کند.
پیش از کلید خوردن فیلم با خانواده شهید ستاری گفتوگو داشتید؟ واکنش آنها پس از دیدن گریم و بازی شما چه بود؟
اولین برخوردم با پسر شهید ستاری (سورنا ستاری) مربوط به روزهای اول فیلمبرداری است. در ابتدا عامدانه از ایشان دور شدم تا در صحنه مستقر شوند. با دوستان مشغول گپ و گفت بودند که از پشت سر به ایشان نزدیک شدم. واکنششان جالب بود، تصورم این است که به نوعی تأیید کردند که چهره ، لباس و... به خاطراتی که ایشان از پدر داشتند نزدیک شده است.
چقدر آرامش نقش برگرفته از شخصیت واقعی شهید ستاری است؟ بهعنوان مثال آرامش بیرونی ایشان حتی در آن واکنش اعتراضی به مأمور دادگستری برگرفته از شخصیت ایشان است یا اینکه شیوه ارائه عواطف صرفاً مبتنی بر سبک بازیگری و برگرفته از منطق فیلمنامه است؟
شهید ستاری اقتدار بیشتری داشت و احتمالاً برخوردهایشان جدی تر بود. طمأنینه و خونسردی در تقابل با موقعیتهای فیلمنامه هم حاصل شخصیت فردی من است و هم فیلمنامه. در گپهایی که با سیاوش سرمدی داشتیم تأکید بر این بود که نیاز نیست عصبانیت شهید ستاری بشدت بروز پیدا کند. شاید شخصیتهای دیگر فیلم، عنان از دست بدهند اما تیمسار این کار را نمیکند. بر این اساس ماجرا را درونیتر میکند و برای مخاطب جذاب تر میشود.
شهید ستاری قهرمانی کنشگر است و مخاطب نسبت به آن همدلی دارد اما در عین حال براساس موقعیتی که در فیلمنامه شکل میگیرد و نوع واکنشهای ایشان با برخی موانع، ممکن است این برداشت شکل بگیرد که آیا منصور شخصیتی است که خود را در برابر سیستم میبیند و آنارشیک عمل میکند (حتی از نگهبان سوله میخواهد واکنشی جدی تر در مواجهه با حکم قانون داشته باشد و او را توبیخ میکند) یا شخصیتی است که برای اصلاح یک سیستم معیوب بهصورت خودجوش وارد عمل میشود؟
تیمسار ستاری فیلم «منصور» شخصیتی است که هدفی دارد و برایش مهم نیست که ساختارها مانع هستند یا نه. او بخوبی میداند چه میخواهد و مصمم است که میتواند. میگوید کار درست این است که به هدف برسیم. هدف او نوآوری و ساخت هواپیماست اگر سیستم مانع سازندگی است؛ معیوب است و باید اصلاح شود. سیستم پروتکل و دستورالعملی تجویز میکند که شدنی نیست، آن هم موقعیت بحرانی که نیاز به تصمیم دقیق و فوری برای خروج از بنبست است. تیمسار این خلاقیت را دارد که در لحظات سخت تصمیم درست بگیرد و تغییر ایجاد کند.
«منصور» همانطور که از نام و قصهاش پیداست یک فیلم شخصیت محور است و با نگاهی به بخشهایی از زندگی شهید ستاری و طراحی و تولید اولین جنگنده کاملاً ایرانی ساخته شده است. فارغ از نسبتش با قهرمان قصه، صنعت هواپیماسازی و چالشهای آن را در ایران به نوعی به نمایش میگذارد. فیلم در عین حال لحنی افشاگرانه دارد و بخشی از ناگفتههای مدیریتی دوران دفاع مقدس را روایت میکند. جدا از وجهه تاریخی درونمایه و پیام اثر مهم است. «منصور» را در القای این پیام موفق میدانید؟
قضاوت با مخاطب است اما فرض من بر این است که فیلمنامه راه درست را رفته و باز فرض من بر این است که کارگردان روایتی درست در زمان هدایت ما برای رسیدن به هدف دنبال کرده است. بازخوردهایی که تا به امروز داشتم مثبت بوده و تأییدکننده این فرضیه است. مخاطب با تیمسار ستاری همراه شده و فیلم را دوست دارد.
به اعتقاد شما اینکه یک نهاد پشتیبان و سازنده فیلم بوده باعث نمیشود مخاطب و علاقهمند جدی سینما توجهاش به ایدئولوژی و نگاه سیاسی آن جلب شود؟
من فارغ از بحثهای سیاسی، فیلم را دنبال میکنم چون خود اثر مهم است. امیدوارم نگاه تماشاگر هم همین باشد؛ اینکه آیا اثری هنرمندانه خلق شده و برای فرهنگ این مملکت و برای آینده ما مفید و سازنده است، اینکه فیلم کمک میکند تا امید بسازد و بر آحاد جامعه تأثیر بگذارد و... اگر سمت و سویه فیلم به گونهای باشد که برای همه مردم ساخته شود، همین بازخورد را هم از مخاطب دریافت میکند.
نسخه اکران شده فیلم متفاوت از نسخه به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر است. سکانس مربوط به دیدار شهید ستاری با آیتالله هاشمی به طور کلی حذف شده است. ممیزی 17 دقیقهای به فیلم ضربه نزده است؟
راجع به این اتفاق بهتر است سازندگان فیلم نظر بدهند آنچه برای من بهعنوان بازیگر مهم است زحمتی است که اتابک نادری بازیگر نقش زندهیاد آیتالله هاشمی رفسنجانی، متحمل شده است. ساعتهای متمادی برای درآمدن گریم زمان صرف شده و او تلاش کرد تا این صحنهها درآمده و ثبت شود. سهم ایشان کجاست؟ کاش تلاش بازیگر بیجواب نماند.
فرمانده معظم کل قوا از عملکرد ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش تقدیر کردند
سهند ایرانی در حیاطخلوت استکبار
آیین رونمایی از تقریظ فرمانده معظم کل قوا (مدظله العالی) بر گزارش عملکرد ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اعزامی به اقیانوس اطلس، دیروز با حضور جمعی از مسئولان عالی رتبه لشکری و کشوری در سازمان عقیدتی سیاسی ارتش برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی ارتش، در این مراسم امیرسرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش، سردار سرتیپ بسیجی شیرازی رئیس دفتر نظامی فرماندهی معظم کل قوا، امیر سرتیپ خلبان نصیرزاده جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدحسنی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، امیر دریادار سیاری معاون هماهنگ کننده ارتش، امیر سرتیپ صباحی فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی، امیر سرتیپ واحدی فرمانده نیروی هوایی، امیر دریادار ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش، سردار سرتیپ پاسدار شکارچی معاون محترم فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، امیر سرتیپ فلاح معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی ارتش، سردار سرتیپ شرفی جانشین معاون هماهنگ کننده ناجا، امیر دریادار خانزادی دستیار فرمانده کل ارتش در امور راهبردی و جمعی از فرماندهان و مسئولان لشکری و کشوری حضور داشتند.
در متن تقریظ فرمانده معظم کل قوا (مدظله العالی) آمده است:
«امیر فرماندهی کل ارتش جمهوری اسلامی ایران! اجرای مأموریت اقیانوس پیمای ناوگروه ۷۵، همراه با موفقیت کامل، مایه افتخار است. این اقدام شایسته، به نداجا، به ارتش و به کشور عزت بخشید. از فرماندهان، کارکنان و همه دستاندرکاران این مأموریت به گونه شایسته تقدیر کنید. نداجا آمادگیهای حرفهای و فنی و علمی خود را باز هم افزایش دهد. موفق باشید.»
عبور از مسیر 45 هزار کیلومتری در 133 روز
ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش، شهریورماه امسال یک مأموریت تاریخساز دریانوردی در پهنه اقیانوس اطلس را با موفقیت به اتمام رساند. این ناوگروه تمام ایرانی که مأموریت دریانوردی خود را ۱۲ اردیبهشت ماه از بندرعباس آغاز کرد، متشکل از ناوشکن سهند و ناوبندر مکران و یک فروند بالگرد AB با 317 نفر بود که مسیری به طول 45 هزار کیلومتر را در مدت 133 روز طی کرد.
ناوبندر مکران در این مأموریت همه نیازهای ناوشکن سهند شامل آذوقه، سوخت و مهمات را تأمین کرد و از همین رو است که ناوگروه 75 بدون توقف و پهلوگیری در بنادر و اسکلههای دریایی مأموریت خود را انجام داد. این در حالی بود که امریکا به خیلی از کشورها گفته بود اگر ناوبندر ایران تقاضای پهلوگیری کرد، به آنها اجازه ندهید. در این سفر ۱۰ بار ناوشکن سهند در طول مسیر از ناوبندر مکران سوختگیری کرد.
ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش در این مأموریت با پیمودن 3 اقیانوس از کنار 55 کشور جهان، عبور کرد و با اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی حامل پیام صلح و دوستی ملت بزرگ ایران بود. سربازان در ناوگروه ۷۵ اطلاعاتی رزمی نیروی دریایی ارتش سه اقیانوس هند، اطلس جنوبی و اطلس شمالی را شجاعانه درنوردیدند؛ دماغه امیدنیک را پشت سر گذاشتند و از هفت دریای عمان، عربی، سرخ، مدیترانه، شمال، بالتیک و خلیج فنلاند عبور کردند و از تنگههای حساس بینالمللی، چون موزامبیک، مالش، داور، سوئد، گریت یلت، جبلالطارق، کانال سوئز و بابالمندب گذشتند. در این دریاپیمایی حیاط خلوت امریکا در اقیانوس اطلس، حیاط خلوت ناتو در دریای بالتیک و حیاط خلوت رژیم صهیونیستی در دریای مدیترانه و شمال دریای سرخ شکسته شد. این ناوگروه که با هدف ارتقای اقتدار دریایی، تأمین امنیت خطوط دریانوردی و تقویت دیپلماسی دریایی راهی مأموریت شد در نهایت در تاریخ 18 شهریور به آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران رسید و مورد استقبال دو فروند شناور رزمی ناوتیپ سطحی از منطقه یکم نیروی دریایی و ۲ فروند جنگنده شکاری پایگاه هوایی شهید عبدالکریمی نیروی هوایی ارتش مستقر در بندرعباس قرار گرفت.
اقتدار نیروی دریایی به تدبیر مقام معظم رهبری به سال ۸۷ بازمیگردد. ایشان در آن سال تأکید داشتند که نداجا باید در دریای آزاد حضور داشته باشد. از این سال به بعد سفرهای دریایی به فرموده فرمانده کل قوا شروع شد و این اقدام با یک جابهجایی از خلیج فارس به سمت سواحل مکران و دریانوردی در دریاهای آزاد انجام گرفت.
سال 89 نخستین ناوگروه حرکت خود را آغاز و از کانال سوئز عبور کرد. ناوگروه دوم در سال 90 به دریای مدیترانه رسید. ناو گروه سوم هم یک سال بعد در دریای جنوب چین و در بندری در چین پهلو گرفت و چهارمین ناو گروه هم به بندری در آفریقای جنوبی رسید. در میانه این رفت و برگشتها، ناوگروههای دیگری هم بودند که در برخی دیگر از کشورها حضور داشتند و رفت و آمد کردند.
هرچند تاکنون ۷۷ ناوگروه به سوی آبهای آزاد روانه شدند و در بحث تأمین امنیت اقتصادی کشور و توسعه دیپلماسی اقتصادی اثرگذار بودند اما به گفته حبیب الله سیاری معاون هماهنگکننده ارتش ناوگروه ۷۵ گل سرسبد این ناوگروهها بود.
هنگامی که در اردیبهشت ۱۴۰۰ دستور حرکت ناوگروه 75 صادر و حرکت آن آغاز شد، مسیر کوتاهتری هم میتوانست برای پیمودن انتخاب شود. اما برای آنکه اقتدار نیروی دریایی ارتش به رخ استکبار جهانی کشیده شود، مسیر 45 هزار کیلومتری جایگزین مسیر 20 هزار کیلومتری شد. در این سفر که بدون هیچ گونه اشکالی در سامانههای ناوشکن انجام شد، با وجود اشراف اطلاعاتی کشورهای غربی، هیچ کشوری از مسیر عبوری ناوگروه 75 با خبر نشد و همه در ابهام بودند که مسیر نهایی آن کجاست. این ناوگروه برای بازگشت خود نیز مسیر جالبی را انتخاب کرد تا بار دیگر اقتدار نیروی دریایی ارتش در آبهای آزاد را نشان دهد.
ناوگروه 75 در مسیر برگشت ترجیح داد که آفریقا را دور نزند و از جبلالطارق وارد مدیترانه و سپس دریای سرخ شود و از بابالمندب عبور کند و در نهایت هم به بندرعباس برسد. این تصمیم در حالی گرفته شد که بسیاری حضور ایران در مدیترانه را غیرممکن میدانستند. آن گونه که دریادار سیاری روایت کرده بود: «در همان مقطعی که تصمیم گرفتیم وارد جبل الطارق و مدیترانه شویم خیلی از رسانه های وابسته به نظام استکباری عنوان میکردند که ملتی که در همه برنامههایش مرگ بر اسرائیل میگوید نمیتواند در مدیترانه دریانوردی کند.»
در چنین شرایطی بود که ناوگروه ایرانی باوجود مخالفتها و هوچیگریها، توانست با عزت و افتخار سفر 133 روزه خود را با موفقیت به پایان برساند تا اقتدار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی را بیش از دفعات گذشته به رخ دشمنان بکشد.
به گزارش روابط عمومی ارتش، در این مراسم امیرسرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش، سردار سرتیپ بسیجی شیرازی رئیس دفتر نظامی فرماندهی معظم کل قوا، امیر سرتیپ خلبان نصیرزاده جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدحسنی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، امیر دریادار سیاری معاون هماهنگ کننده ارتش، امیر سرتیپ صباحی فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی، امیر سرتیپ واحدی فرمانده نیروی هوایی، امیر دریادار ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش، سردار سرتیپ پاسدار شکارچی معاون محترم فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، امیر سرتیپ فلاح معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی ارتش، سردار سرتیپ شرفی جانشین معاون هماهنگ کننده ناجا، امیر دریادار خانزادی دستیار فرمانده کل ارتش در امور راهبردی و جمعی از فرماندهان و مسئولان لشکری و کشوری حضور داشتند.
در متن تقریظ فرمانده معظم کل قوا (مدظله العالی) آمده است:
«امیر فرماندهی کل ارتش جمهوری اسلامی ایران! اجرای مأموریت اقیانوس پیمای ناوگروه ۷۵، همراه با موفقیت کامل، مایه افتخار است. این اقدام شایسته، به نداجا، به ارتش و به کشور عزت بخشید. از فرماندهان، کارکنان و همه دستاندرکاران این مأموریت به گونه شایسته تقدیر کنید. نداجا آمادگیهای حرفهای و فنی و علمی خود را باز هم افزایش دهد. موفق باشید.»
عبور از مسیر 45 هزار کیلومتری در 133 روز
ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش، شهریورماه امسال یک مأموریت تاریخساز دریانوردی در پهنه اقیانوس اطلس را با موفقیت به اتمام رساند. این ناوگروه تمام ایرانی که مأموریت دریانوردی خود را ۱۲ اردیبهشت ماه از بندرعباس آغاز کرد، متشکل از ناوشکن سهند و ناوبندر مکران و یک فروند بالگرد AB با 317 نفر بود که مسیری به طول 45 هزار کیلومتر را در مدت 133 روز طی کرد.
ناوبندر مکران در این مأموریت همه نیازهای ناوشکن سهند شامل آذوقه، سوخت و مهمات را تأمین کرد و از همین رو است که ناوگروه 75 بدون توقف و پهلوگیری در بنادر و اسکلههای دریایی مأموریت خود را انجام داد. این در حالی بود که امریکا به خیلی از کشورها گفته بود اگر ناوبندر ایران تقاضای پهلوگیری کرد، به آنها اجازه ندهید. در این سفر ۱۰ بار ناوشکن سهند در طول مسیر از ناوبندر مکران سوختگیری کرد.
ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش در این مأموریت با پیمودن 3 اقیانوس از کنار 55 کشور جهان، عبور کرد و با اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی حامل پیام صلح و دوستی ملت بزرگ ایران بود. سربازان در ناوگروه ۷۵ اطلاعاتی رزمی نیروی دریایی ارتش سه اقیانوس هند، اطلس جنوبی و اطلس شمالی را شجاعانه درنوردیدند؛ دماغه امیدنیک را پشت سر گذاشتند و از هفت دریای عمان، عربی، سرخ، مدیترانه، شمال، بالتیک و خلیج فنلاند عبور کردند و از تنگههای حساس بینالمللی، چون موزامبیک، مالش، داور، سوئد، گریت یلت، جبلالطارق، کانال سوئز و بابالمندب گذشتند. در این دریاپیمایی حیاط خلوت امریکا در اقیانوس اطلس، حیاط خلوت ناتو در دریای بالتیک و حیاط خلوت رژیم صهیونیستی در دریای مدیترانه و شمال دریای سرخ شکسته شد. این ناوگروه که با هدف ارتقای اقتدار دریایی، تأمین امنیت خطوط دریانوردی و تقویت دیپلماسی دریایی راهی مأموریت شد در نهایت در تاریخ 18 شهریور به آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران رسید و مورد استقبال دو فروند شناور رزمی ناوتیپ سطحی از منطقه یکم نیروی دریایی و ۲ فروند جنگنده شکاری پایگاه هوایی شهید عبدالکریمی نیروی هوایی ارتش مستقر در بندرعباس قرار گرفت.
اقتدار نیروی دریایی به تدبیر مقام معظم رهبری به سال ۸۷ بازمیگردد. ایشان در آن سال تأکید داشتند که نداجا باید در دریای آزاد حضور داشته باشد. از این سال به بعد سفرهای دریایی به فرموده فرمانده کل قوا شروع شد و این اقدام با یک جابهجایی از خلیج فارس به سمت سواحل مکران و دریانوردی در دریاهای آزاد انجام گرفت.
سال 89 نخستین ناوگروه حرکت خود را آغاز و از کانال سوئز عبور کرد. ناوگروه دوم در سال 90 به دریای مدیترانه رسید. ناو گروه سوم هم یک سال بعد در دریای جنوب چین و در بندری در چین پهلو گرفت و چهارمین ناو گروه هم به بندری در آفریقای جنوبی رسید. در میانه این رفت و برگشتها، ناوگروههای دیگری هم بودند که در برخی دیگر از کشورها حضور داشتند و رفت و آمد کردند.
هرچند تاکنون ۷۷ ناوگروه به سوی آبهای آزاد روانه شدند و در بحث تأمین امنیت اقتصادی کشور و توسعه دیپلماسی اقتصادی اثرگذار بودند اما به گفته حبیب الله سیاری معاون هماهنگکننده ارتش ناوگروه ۷۵ گل سرسبد این ناوگروهها بود.
هنگامی که در اردیبهشت ۱۴۰۰ دستور حرکت ناوگروه 75 صادر و حرکت آن آغاز شد، مسیر کوتاهتری هم میتوانست برای پیمودن انتخاب شود. اما برای آنکه اقتدار نیروی دریایی ارتش به رخ استکبار جهانی کشیده شود، مسیر 45 هزار کیلومتری جایگزین مسیر 20 هزار کیلومتری شد. در این سفر که بدون هیچ گونه اشکالی در سامانههای ناوشکن انجام شد، با وجود اشراف اطلاعاتی کشورهای غربی، هیچ کشوری از مسیر عبوری ناوگروه 75 با خبر نشد و همه در ابهام بودند که مسیر نهایی آن کجاست. این ناوگروه برای بازگشت خود نیز مسیر جالبی را انتخاب کرد تا بار دیگر اقتدار نیروی دریایی ارتش در آبهای آزاد را نشان دهد.
ناوگروه 75 در مسیر برگشت ترجیح داد که آفریقا را دور نزند و از جبلالطارق وارد مدیترانه و سپس دریای سرخ شود و از بابالمندب عبور کند و در نهایت هم به بندرعباس برسد. این تصمیم در حالی گرفته شد که بسیاری حضور ایران در مدیترانه را غیرممکن میدانستند. آن گونه که دریادار سیاری روایت کرده بود: «در همان مقطعی که تصمیم گرفتیم وارد جبل الطارق و مدیترانه شویم خیلی از رسانه های وابسته به نظام استکباری عنوان میکردند که ملتی که در همه برنامههایش مرگ بر اسرائیل میگوید نمیتواند در مدیترانه دریانوردی کند.»
در چنین شرایطی بود که ناوگروه ایرانی باوجود مخالفتها و هوچیگریها، توانست با عزت و افتخار سفر 133 روزه خود را با موفقیت به پایان برساند تا اقتدار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی را بیش از دفعات گذشته به رخ دشمنان بکشد.
درباره موضوعات فرابرجامی مذاکره نخواهیم کرد
حسین امیرعبداللهیان
وزیر امور خارجه
پس از شش دور مذاکره فشرده در وین که به دلیل زیادهخواهی و مواضع زیادهخواهانه امریکا به موفقیت نرسید، اکنون در آستانه شروع دور جدیدی از مذاکرات هستیم. هدف اصلی این مذاکرات احقاق حقوق ملت ایران و رفع همه تحریمهاست. تحریمهایی که به صورت یک جانبه و فراسرزمینی از سوی امریکای خارج شده از برجام اعمال شده است.
امریکا در هشتم ماه مه ۲۰۱۸ به صورت یکجانبه از برجام خارج شد؛ اقدامی که در سطح بینالمللی به عنوان عملی غیرقانونی شناسایی و محکوم شد. اجماعی بینالمللی وجود دارد که اینگونه رفتارهای ضد قانونی ایالات متحده، نادیده گرفتن کامل قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد و در راستای تخریب چندجانبهگرایی و تهدید بزرگی برای صلح و امنیت بینالمللی است.
با وجود روی کار آمدن دولت جدید ایالات متحده، نه تنها تمام تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه پا بر جا مانده است، بلکه سیاست اعمال تحریم علیه ایران تداوم یافته است. پر واضح است که هدف از این اقدامات امریکا، جلوگیری از بهرهمندی ایران، سایر اعضای برجام و جامعه بینالمللی از حقوق و امتیازات مصرح در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد است.
البته دولتهای سه کشور اروپایی طرف برجام، علیرغم غیر قانونی و غیر قابل قبول دانستن این رویکرد امریکا، در عمل با سکوت و بی عملی خود، با آن رویکرد همراهی کردهاند. اقدامات مخرب ایالات متحده و همراهی سه کشور اروپایی، برجام را ناکارآمد کرده است و همه مزایای اقتصادی این توافق را برای ایران از بین برده است. اینها واقعیات تلخ چند سال گذشته است که باید چراغ راهی برای آینده باشد.
تداوم رویکرد تخریبی دولت ترامپ در دولت فعلی امریکا، این سؤال جدی را ایجاد کرده است که آیا دولت امریکا واقعاً ارادهای برای اجرای تعهدات خود دارد و آیا آماده است تا از سیاستهای شکست خورده قبلی دست بردارد؟ پاسخ به این سؤال با توجه به رویکرد و اقدامات ایالات متحده در ماههای گذشته، دشوار به نظر نمیرسد.
هیچ کس نمیتواند جدیت و حسن نیت ایران را در پایبندی به تعهدات کامل زیر سؤال ببرد. در پی خروج غیر قانونی امریکا و وضع تحریمها، ایران با حسن نیت از انجام اقدامات جبرانی خودداری کرد و با توجه به درخواست اعضای باقی مانده برجام و اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده توافق هستهای، به توقف اجرای تعهدات خود در چهارچوب برجام متوسل نشد تا از این طریق سایر اعضای برجام بتوانند شرایط منفی ناشی از خروج امریکا را جبران کنند.
با این حال با توجه به استمرار این وضعیت غیرسازنده و پس از یک سال صبر راهبردی، به دلیل افزایش تحریمهای ایالات متحده و نیز عدم پایبندی سه کشور اروپایی به تعهدات، برای ایران چارهای باقی نماند جز اینکه از حقوق خود وفق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام استفاده کند و اجرای بخشی از تعهدات خود را به صورت مرحلهای از هشتم ماه مه ۲۰۱۹ متوقف سازد.
با عدم تغییر وضعیت و در فقدان اقدامی مؤثر از سوی طرفهای ذیربط برجام و با توجه به سابقه تأسف بار ایجاد شده، مجلس شورای اسلامی ایران قانون «برنامه اقدام راهبردی لغو تحریمها و حفظ منافع ملت ایران» را در تاریخ دوم دسامبر ۲۰۲۰ تصویب کرد. این قانون دولت را مکلف کرد که در صورت تداوم عدم پایبندی اعضای برجام به تعهد خود، اجرای تمامی تعهدات داوطلبانه ایران ذیل برجام بتدریج متوقف شود مگر اینکه سایر طرفهای برجام تعهدات کامل خود را در عمل به اجرا درآورند.
جمهوری اسلامی ایران علیرغم تمامی بدعهدیهای غرب در برجام، مجدداً به منظور نشان دادن حسن نیت و با هدف غایی لغو تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی، اکنون آماده گفتوگوی نتیجه محور برای دستیابی به «توافق خوب» با ۱+۴ است.
جمهوری اسلامی ایران ایران در این راه «حسن نیت» و عزم جدی داشته و دارای اراده لازم برای رسیدن به یک توافق خوب در وین است.
در چهارچوب این فرایند، هرگز نباید فراموش کرد که امریکا عامل اصلی ایجاد وضعیت فعلی است. در چهار سال گذشته، کاخ سفید برای از بین بردن برجام از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و این ایران بود که تمام توان خود را برای زنده نگاه داشتن این توافق به کار بست. آنچه در شش دور مذاکرات قبلی برای ایران آشکار شد این است که ایالات متحده هنوز درک درستی از این واقعیت ندارد که بدون رفع همه تحریمهایی که علیه ملت ایران در دوران پس از خروج این کشور از برجام اعمال کرده است، راهی برای بازگشت به برجام ندارد.
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد از همه کشورهای عضو میخواهد «اقداماتی که ممکن است برای حمایت از اجرای برجام مناسب باشد، از جمله اقدامات متناسب بر اساس برنامه اجرایی مندرج در برجام و این قطعنامه را اتخاذ نمایند و از اقداماتی که اجرای تعهدات ذیل برجام را تضعیف میکند بپرهیزند.»
هدف اصلی مذاکرات پیش رو باید اجرای کامل و مؤثر برجام و با هدف عادی سازی روابط تجاری و همکاریهای اقتصادی پایدار با جمهوری اسلامی ایران باشد. بدیهی است برای بازگشت به برجام، ایران باید بتواند به طور کامل از لغو تمامی تحریمها منتفع شود.
ایران آمادگی دارد تا در صورت ارائه تضمین، بررسی خسارات و لغو مؤثر و قابل راستیآزمایی تحریمها، اقدامات جبرانی خود را متوقف کند.
بازگشت احتمالی امریکا به برجام مورد توجه ما نخواهد بود مگر اینکه تضمینهایی ارائه گردد که تجربه تلخ گذشته تکرار نخواهد شد و شرکای اقتصادی ایران بتوانند با اطمینان خاطر وارد تعاملات اقتصادی پایدار و بدون نگرانی با ایران شوند. آنچه در مذاکرات آتی مشخص است اینکه ایران با حسن نیت وارد مذاکرات میشود تا به یک توافق خوب برسد اما درخواستهای فرابرجامی را نخواهد پذیرفت و جمهوری اسلامی ایران در مورد موضوعات فراتر از برجام وارد مذاکره نخواهد شد. مایلم مجددا تأکید کنم که این فرصت، پنجرهای نیست که تا ابد باز بماند و امریکا و سه کشور اروپایی میبایست بخوبی این را درک کنند.
جمهوری اسلامی ایران در کنار تلاش متین، قوی و فعال دیپلماتیک برای لغو تحریمهای ظالمانه ایالات متحده، همزمان برنامه مؤثری برای خنثیسازی تحریمها و در سایه برنامه توسعه پایدار اقتصادی کشور دارد.
بی تردید تهران به همان میزان که متعهد به عدم انحراف برنامه صلحآمیز هستهای خود است، متعهد به حفظ و صیانت از دستاوردهای دانشمندان و صنعت هستهای صلحآمیز خویش نیز هست و علیرغم تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی، نیز دست از توسعه همهجانبه کشور در عرصههای صنعتی، تجاری، دریانوردی، فضایی، دفاعی، علم و فناوری، رشد فزاینده اقتصادی و... برنخواهد داشت.
ما معتقدیم توافق ممکن و در دسترس است اگر اراده سیاسی طرفهای مقابل نیز در عمل وجود داشته باشد.
علیرغم بدعهدیهای غرب و بی اعتمادی به رویکرد و سیاستهای غیر سازنده کاخ سفید، جمهوری اسلامی ایران با «اراده واقعی» و «حسن نیت» در دور جدید مذاکرات وین تلاش خواهد کرد به «توافق خوب»، پایدار و قابل راستی آزمایی مؤثر در حوزه لغو تحریمها دست یابد. تیم مذاکره کننده هستهای جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از حسن نیت و جدیت و منطق مذاکراتی تأمین کننده منافع و حقوق ملت ایران در وین و در میز مذاکرات فعالانه حضور دارد. من وهمکارانم نیز به پشتیبانی کامل از تیم مذاکره کننده و مذاکرهکننده ارشد آقای دکتر باقری که دارای تجربه بالای مذاکراتی در این موضوع است، مشغولیم و در صورت لزوم با همتایان خود رایزنی بیشتری خواهم داشت.
وزیر امور خارجه
پس از شش دور مذاکره فشرده در وین که به دلیل زیادهخواهی و مواضع زیادهخواهانه امریکا به موفقیت نرسید، اکنون در آستانه شروع دور جدیدی از مذاکرات هستیم. هدف اصلی این مذاکرات احقاق حقوق ملت ایران و رفع همه تحریمهاست. تحریمهایی که به صورت یک جانبه و فراسرزمینی از سوی امریکای خارج شده از برجام اعمال شده است.
امریکا در هشتم ماه مه ۲۰۱۸ به صورت یکجانبه از برجام خارج شد؛ اقدامی که در سطح بینالمللی به عنوان عملی غیرقانونی شناسایی و محکوم شد. اجماعی بینالمللی وجود دارد که اینگونه رفتارهای ضد قانونی ایالات متحده، نادیده گرفتن کامل قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد و در راستای تخریب چندجانبهگرایی و تهدید بزرگی برای صلح و امنیت بینالمللی است.
با وجود روی کار آمدن دولت جدید ایالات متحده، نه تنها تمام تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه پا بر جا مانده است، بلکه سیاست اعمال تحریم علیه ایران تداوم یافته است. پر واضح است که هدف از این اقدامات امریکا، جلوگیری از بهرهمندی ایران، سایر اعضای برجام و جامعه بینالمللی از حقوق و امتیازات مصرح در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد است.
البته دولتهای سه کشور اروپایی طرف برجام، علیرغم غیر قانونی و غیر قابل قبول دانستن این رویکرد امریکا، در عمل با سکوت و بی عملی خود، با آن رویکرد همراهی کردهاند. اقدامات مخرب ایالات متحده و همراهی سه کشور اروپایی، برجام را ناکارآمد کرده است و همه مزایای اقتصادی این توافق را برای ایران از بین برده است. اینها واقعیات تلخ چند سال گذشته است که باید چراغ راهی برای آینده باشد.
تداوم رویکرد تخریبی دولت ترامپ در دولت فعلی امریکا، این سؤال جدی را ایجاد کرده است که آیا دولت امریکا واقعاً ارادهای برای اجرای تعهدات خود دارد و آیا آماده است تا از سیاستهای شکست خورده قبلی دست بردارد؟ پاسخ به این سؤال با توجه به رویکرد و اقدامات ایالات متحده در ماههای گذشته، دشوار به نظر نمیرسد.
هیچ کس نمیتواند جدیت و حسن نیت ایران را در پایبندی به تعهدات کامل زیر سؤال ببرد. در پی خروج غیر قانونی امریکا و وضع تحریمها، ایران با حسن نیت از انجام اقدامات جبرانی خودداری کرد و با توجه به درخواست اعضای باقی مانده برجام و اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده توافق هستهای، به توقف اجرای تعهدات خود در چهارچوب برجام متوسل نشد تا از این طریق سایر اعضای برجام بتوانند شرایط منفی ناشی از خروج امریکا را جبران کنند.
با این حال با توجه به استمرار این وضعیت غیرسازنده و پس از یک سال صبر راهبردی، به دلیل افزایش تحریمهای ایالات متحده و نیز عدم پایبندی سه کشور اروپایی به تعهدات، برای ایران چارهای باقی نماند جز اینکه از حقوق خود وفق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام استفاده کند و اجرای بخشی از تعهدات خود را به صورت مرحلهای از هشتم ماه مه ۲۰۱۹ متوقف سازد.
با عدم تغییر وضعیت و در فقدان اقدامی مؤثر از سوی طرفهای ذیربط برجام و با توجه به سابقه تأسف بار ایجاد شده، مجلس شورای اسلامی ایران قانون «برنامه اقدام راهبردی لغو تحریمها و حفظ منافع ملت ایران» را در تاریخ دوم دسامبر ۲۰۲۰ تصویب کرد. این قانون دولت را مکلف کرد که در صورت تداوم عدم پایبندی اعضای برجام به تعهد خود، اجرای تمامی تعهدات داوطلبانه ایران ذیل برجام بتدریج متوقف شود مگر اینکه سایر طرفهای برجام تعهدات کامل خود را در عمل به اجرا درآورند.
جمهوری اسلامی ایران علیرغم تمامی بدعهدیهای غرب در برجام، مجدداً به منظور نشان دادن حسن نیت و با هدف غایی لغو تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی، اکنون آماده گفتوگوی نتیجه محور برای دستیابی به «توافق خوب» با ۱+۴ است.
جمهوری اسلامی ایران ایران در این راه «حسن نیت» و عزم جدی داشته و دارای اراده لازم برای رسیدن به یک توافق خوب در وین است.
در چهارچوب این فرایند، هرگز نباید فراموش کرد که امریکا عامل اصلی ایجاد وضعیت فعلی است. در چهار سال گذشته، کاخ سفید برای از بین بردن برجام از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و این ایران بود که تمام توان خود را برای زنده نگاه داشتن این توافق به کار بست. آنچه در شش دور مذاکرات قبلی برای ایران آشکار شد این است که ایالات متحده هنوز درک درستی از این واقعیت ندارد که بدون رفع همه تحریمهایی که علیه ملت ایران در دوران پس از خروج این کشور از برجام اعمال کرده است، راهی برای بازگشت به برجام ندارد.
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد از همه کشورهای عضو میخواهد «اقداماتی که ممکن است برای حمایت از اجرای برجام مناسب باشد، از جمله اقدامات متناسب بر اساس برنامه اجرایی مندرج در برجام و این قطعنامه را اتخاذ نمایند و از اقداماتی که اجرای تعهدات ذیل برجام را تضعیف میکند بپرهیزند.»
هدف اصلی مذاکرات پیش رو باید اجرای کامل و مؤثر برجام و با هدف عادی سازی روابط تجاری و همکاریهای اقتصادی پایدار با جمهوری اسلامی ایران باشد. بدیهی است برای بازگشت به برجام، ایران باید بتواند به طور کامل از لغو تمامی تحریمها منتفع شود.
ایران آمادگی دارد تا در صورت ارائه تضمین، بررسی خسارات و لغو مؤثر و قابل راستیآزمایی تحریمها، اقدامات جبرانی خود را متوقف کند.
بازگشت احتمالی امریکا به برجام مورد توجه ما نخواهد بود مگر اینکه تضمینهایی ارائه گردد که تجربه تلخ گذشته تکرار نخواهد شد و شرکای اقتصادی ایران بتوانند با اطمینان خاطر وارد تعاملات اقتصادی پایدار و بدون نگرانی با ایران شوند. آنچه در مذاکرات آتی مشخص است اینکه ایران با حسن نیت وارد مذاکرات میشود تا به یک توافق خوب برسد اما درخواستهای فرابرجامی را نخواهد پذیرفت و جمهوری اسلامی ایران در مورد موضوعات فراتر از برجام وارد مذاکره نخواهد شد. مایلم مجددا تأکید کنم که این فرصت، پنجرهای نیست که تا ابد باز بماند و امریکا و سه کشور اروپایی میبایست بخوبی این را درک کنند.
جمهوری اسلامی ایران در کنار تلاش متین، قوی و فعال دیپلماتیک برای لغو تحریمهای ظالمانه ایالات متحده، همزمان برنامه مؤثری برای خنثیسازی تحریمها و در سایه برنامه توسعه پایدار اقتصادی کشور دارد.
بی تردید تهران به همان میزان که متعهد به عدم انحراف برنامه صلحآمیز هستهای خود است، متعهد به حفظ و صیانت از دستاوردهای دانشمندان و صنعت هستهای صلحآمیز خویش نیز هست و علیرغم تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی، نیز دست از توسعه همهجانبه کشور در عرصههای صنعتی، تجاری، دریانوردی، فضایی، دفاعی، علم و فناوری، رشد فزاینده اقتصادی و... برنخواهد داشت.
ما معتقدیم توافق ممکن و در دسترس است اگر اراده سیاسی طرفهای مقابل نیز در عمل وجود داشته باشد.
علیرغم بدعهدیهای غرب و بی اعتمادی به رویکرد و سیاستهای غیر سازنده کاخ سفید، جمهوری اسلامی ایران با «اراده واقعی» و «حسن نیت» در دور جدید مذاکرات وین تلاش خواهد کرد به «توافق خوب»، پایدار و قابل راستی آزمایی مؤثر در حوزه لغو تحریمها دست یابد. تیم مذاکره کننده هستهای جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از حسن نیت و جدیت و منطق مذاکراتی تأمین کننده منافع و حقوق ملت ایران در وین و در میز مذاکرات فعالانه حضور دارد. من وهمکارانم نیز به پشتیبانی کامل از تیم مذاکره کننده و مذاکرهکننده ارشد آقای دکتر باقری که دارای تجربه بالای مذاکراتی در این موضوع است، مشغولیم و در صورت لزوم با همتایان خود رایزنی بیشتری خواهم داشت.
مأموریت دریایی تاریخ ساز
امیر دریادار شهرام ایرانی
فرمانده نیروی دریایی ارتش
برای یک سرباز افتخاری بالاتر ازآن نیست که فرمانده او از عملکردش اعلام رضایت کند، آن هم نه فرماندهی صرفاً نظامی، بلکه شخصیتی وارسته و الهی که در مقام ولایت، برای سربازان خویش است. تقریظ مقام معظم فرماندهی کل قوا (مدظله العالی) برگزارش عملکرد ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از این دست است. این تقریظ نشانه عنایت معظمله به فرزندان خویش در نیروی دریایی است، آن هم نیرویی که اگر دستاوردی داشته یا بهعنوان یک نیروی راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران و در منطقه مطرح شده، خود حاصل درایتها، هدایتها، رهبریها و چشماندازهایی است که مقام معظم فرماندهی کل قوا ترسیم کردهاند.
به عبارت دیگر، نه فقط دستاوردهای ناوگروه 75 در این مأموریت، بلکه اساساً عملکرد نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در راستای همان چشمانداز و راهبردهای کلانی است که رهبرمعظم انقلاب فرماندهی کل قوا برای فرزندان خود در این نیرو تعریف کردهاند؛ چشماندازهایی مانند حضور مؤثر، قدرتمند، پرصلابت، آرامشبخش و امنیتآفرین در آبهای سرزمینی و نیز دریاها و اقیانوسها.در این میان مأموریت ناوگروه75 معنا و جایگاهی ویژه دارد. نخست اینکه این مأموریت با استفاده از ناوشکن تمام ایرانی سهند و ناوبندر مکران انجام شد. دوم، مکان و پهنه انجام این مأموریت است.
زیرا ناوگروه ۷۵ با طی مسیر 45 هزار کیلومتری، با گذر از دماغه اُمیدنیک در آفریقای جنوبی، حضور در اقیانوس اطلس و طی کردن مسیر در طول قاره آفریقا، از کانال مانش که میان دو کشور انگلیس و فرانسه واقع شده، عبور کرده و با طی مسیر در دریای بالتیک، سرانجام وارد خلیج فنلاند شد و در بندر سنپترزبورگ روسیه پهلو گرفت. در نهایت نیز این ناوگروه پس از حضور در رژه و مراسم مشترک نظامی با نیروی دریایی روسیه، با عبور از کانال سوئز و دریای سرخ، خلیج عدن، دریای عمان و تنگه هرمز به سلامت وارد آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران شد.
دشمنان معنای راهبردی این مأموریت را بهدرستی دریافتند و این امر از دست و پازدنهای بیهوده رسانههای وابسته به آنان هویدا بود. اینکه رسانههای وابسته بهدشمنان، لحظه لحظه حضور این ناوگروه در اقیانوس اطلس، کانال مانش یا دریای بالتیک را با گزارشهای مغرضانه خود پوشش میدادند، نشان میدهد دشمنان دریافتند که نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، بهراستی به یک نیروی راهبردی تبدیل شده است.
ناوگروه 75 در طول 4 ماه مأموریت خود، از ۳ اقیانوس، ۳ کانال مهم و ۸ تنگه دریایی عبور کرد که شامل گذر از کنارههای ۵۵ کشور بود. نکته راهبردی این واقعیت است که همه این مأموریت، بدون کوچکترین کمک گرفتن از دیگر کشورها و کاملاً خودکفا انجام شد و ناوگروه در طول مسیر حتی یک بار نیز در هیچ بندری پهلو نگرفت. امروز نیروی دریایی، صرفاً نیرویی حاضر در محدوده آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه این نیرو میتواند هرجا که منافع و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران اقتضا کند، در هر دریا و هر اقیانوسی، حضور داشته باشد. تأمین امنیت نفتکشهای حامل سوخت ایرانی به مقصد لبنان، گوشهای دیگر از این تلاشهاست؛ امری که باعث شد رجزخوانیهای بیهوده دشمنان نهایتاً به ناکامی توأم با آبروریزی آنان منجر شده و درعین حال افتخار و اقتدار دیگری برای جمهوری اسلامی ایران کسب شود. راهی که نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران پیمود، بهویژه پساز دفاع مقدس، راهی یک سره نو و بدیع بوده و در تاریخ این سرزمین بیبدیل است. به عبارت دیگر، در کمتر دورهای از تاریخ است که ایران دارای چنین نیروی دریایی مقتدری بوده باشد. این امر دامنه تأثیرگذاری، نفوذ، اقتدار و امنیتآفرینی جمهوری اسلامی ایران را بسیار فراتر از محدوده سرزمینی آن قرار داده است و همین امر است که خواب دشمنان را آشفته کرده است. اما آشفتگی دشمنان، تنها ابتدای ماجراست، زیرا مطابق راهبردهای تعریف شده برای نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، مسیر توسعه و تعالی این نیرو توقفناپذیر است. این توقفناپذیری، خود ناشی از بینیازی نسبت به بیگانگان است. زیرا جمهوری اسلامی توانمندیهای دریایی و دفاعی خود را صرفاً با اتکا به درون کسب کرده و آنچه حاصل شده، محصول توان جوانان، دانشمندان و پژوهشگران این سرزمین است.
فرمانده نیروی دریایی ارتش
برای یک سرباز افتخاری بالاتر ازآن نیست که فرمانده او از عملکردش اعلام رضایت کند، آن هم نه فرماندهی صرفاً نظامی، بلکه شخصیتی وارسته و الهی که در مقام ولایت، برای سربازان خویش است. تقریظ مقام معظم فرماندهی کل قوا (مدظله العالی) برگزارش عملکرد ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از این دست است. این تقریظ نشانه عنایت معظمله به فرزندان خویش در نیروی دریایی است، آن هم نیرویی که اگر دستاوردی داشته یا بهعنوان یک نیروی راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران و در منطقه مطرح شده، خود حاصل درایتها، هدایتها، رهبریها و چشماندازهایی است که مقام معظم فرماندهی کل قوا ترسیم کردهاند.
به عبارت دیگر، نه فقط دستاوردهای ناوگروه 75 در این مأموریت، بلکه اساساً عملکرد نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در راستای همان چشمانداز و راهبردهای کلانی است که رهبرمعظم انقلاب فرماندهی کل قوا برای فرزندان خود در این نیرو تعریف کردهاند؛ چشماندازهایی مانند حضور مؤثر، قدرتمند، پرصلابت، آرامشبخش و امنیتآفرین در آبهای سرزمینی و نیز دریاها و اقیانوسها.در این میان مأموریت ناوگروه75 معنا و جایگاهی ویژه دارد. نخست اینکه این مأموریت با استفاده از ناوشکن تمام ایرانی سهند و ناوبندر مکران انجام شد. دوم، مکان و پهنه انجام این مأموریت است.
زیرا ناوگروه ۷۵ با طی مسیر 45 هزار کیلومتری، با گذر از دماغه اُمیدنیک در آفریقای جنوبی، حضور در اقیانوس اطلس و طی کردن مسیر در طول قاره آفریقا، از کانال مانش که میان دو کشور انگلیس و فرانسه واقع شده، عبور کرده و با طی مسیر در دریای بالتیک، سرانجام وارد خلیج فنلاند شد و در بندر سنپترزبورگ روسیه پهلو گرفت. در نهایت نیز این ناوگروه پس از حضور در رژه و مراسم مشترک نظامی با نیروی دریایی روسیه، با عبور از کانال سوئز و دریای سرخ، خلیج عدن، دریای عمان و تنگه هرمز به سلامت وارد آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران شد.
دشمنان معنای راهبردی این مأموریت را بهدرستی دریافتند و این امر از دست و پازدنهای بیهوده رسانههای وابسته به آنان هویدا بود. اینکه رسانههای وابسته بهدشمنان، لحظه لحظه حضور این ناوگروه در اقیانوس اطلس، کانال مانش یا دریای بالتیک را با گزارشهای مغرضانه خود پوشش میدادند، نشان میدهد دشمنان دریافتند که نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، بهراستی به یک نیروی راهبردی تبدیل شده است.
ناوگروه 75 در طول 4 ماه مأموریت خود، از ۳ اقیانوس، ۳ کانال مهم و ۸ تنگه دریایی عبور کرد که شامل گذر از کنارههای ۵۵ کشور بود. نکته راهبردی این واقعیت است که همه این مأموریت، بدون کوچکترین کمک گرفتن از دیگر کشورها و کاملاً خودکفا انجام شد و ناوگروه در طول مسیر حتی یک بار نیز در هیچ بندری پهلو نگرفت. امروز نیروی دریایی، صرفاً نیرویی حاضر در محدوده آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه این نیرو میتواند هرجا که منافع و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران اقتضا کند، در هر دریا و هر اقیانوسی، حضور داشته باشد. تأمین امنیت نفتکشهای حامل سوخت ایرانی به مقصد لبنان، گوشهای دیگر از این تلاشهاست؛ امری که باعث شد رجزخوانیهای بیهوده دشمنان نهایتاً به ناکامی توأم با آبروریزی آنان منجر شده و درعین حال افتخار و اقتدار دیگری برای جمهوری اسلامی ایران کسب شود. راهی که نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران پیمود، بهویژه پساز دفاع مقدس، راهی یک سره نو و بدیع بوده و در تاریخ این سرزمین بیبدیل است. به عبارت دیگر، در کمتر دورهای از تاریخ است که ایران دارای چنین نیروی دریایی مقتدری بوده باشد. این امر دامنه تأثیرگذاری، نفوذ، اقتدار و امنیتآفرینی جمهوری اسلامی ایران را بسیار فراتر از محدوده سرزمینی آن قرار داده است و همین امر است که خواب دشمنان را آشفته کرده است. اما آشفتگی دشمنان، تنها ابتدای ماجراست، زیرا مطابق راهبردهای تعریف شده برای نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، مسیر توسعه و تعالی این نیرو توقفناپذیر است. این توقفناپذیری، خود ناشی از بینیازی نسبت به بیگانگان است. زیرا جمهوری اسلامی توانمندیهای دریایی و دفاعی خود را صرفاً با اتکا به درون کسب کرده و آنچه حاصل شده، محصول توان جوانان، دانشمندان و پژوهشگران این سرزمین است.
وزیر امور اقتصادی و دارایی از تولید ۱۷ دستگاه ایکسری در طول دو سال آینده خبر داد
گمرک در مسیر هوشمند سازی
سامانههای کانتینری تولید داخل صبح دیروز با حضور معاون اول رئیسجمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی رونمایی و پروژههای ایکسری هوشمند معرفی شد. مهدی میراشرافی، رئیس گمرک در مراسم رونمایی از این سامانهها با بیان اینکه دو دهه است که گمرکات کشور از دستگاههای ایکس ری استفاده میکنند، خاطرنشان کرد: هم اکنون ۱۵ دستگاه ایکس ری فعالیت میکنند که ارزش هر دستگاه پنج میلیون یورو است.
وی گفت: در مجموع از محل دستگاههای تولید ایکس ری در داخل سه هزار میلیارد تومان صرفهجویی اقتصادی داشتیم. احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی هم در این مراسم اظهار داشت: هوشمند شدن نظارتها با استفاده از تولیدات داخلی یکی از نقاط قابل توجه در نظام گمرکی و فرایند تجارت محسوب میشود.
وی با بیان اینکه در حال حاضر شاهد هستیم این دستگاهها از ۱۵ به ۱۷ دستگاه افزایش یافته است، افزود: در طول دو سال آینده بیش از ۱۷ دستگاه ایکسری دیگر به دستگاههای موجود در گمرک اضافه میشود و در همین راستا در سه ماه آینده هر ماه یک افتتاح جدید
را شاهد هستیم.
وزیر اموراقتصادی و دارایی با بیان اینکه هوشمندسازی رویکرد قطعی دولت سیزدهم به شمار میرود و میتوان از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان با استفاده از هوش مصنوعی استفاده کرد، گفت: تولید دستگاههای هوشمند گمرک در داخل کشور و توسط وزارت دفاع و بخش خصوصی انجام میشود.
وی با تأکید بر اینکه متصل کردن سایر سامانههای اقتصادی در حوزه تجارت و گمرک مدنظر است، تصریح کرد: در حد وسع خود سامانههای زیرمجموعه وزارت اقتصاد را با جدیت یکپارچه خواهیم کرد تا بتوانیم حکمرانی دقیقی در اقتصاد داشته باشیم.
خاندوزی همچنین با اشاره به ضرورت بهره گیری از سامانههای اقتصادی گفت: در حوزه مالیاتی، بانکی و گمرکی چارهای جز اتصال سامانههای اقتصادی نداریم و از سایر بخشهای اقتصادی و مدیریتی تقاضا میکنیم که به این سامانه بپیوندند چرا که در این حالت قاچاق کالا و فرار مالیاتی کاهش مییابد و از سوءاستفاده جلوگیری میشود.
وی گفت: در مجموع از محل دستگاههای تولید ایکس ری در داخل سه هزار میلیارد تومان صرفهجویی اقتصادی داشتیم. احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی هم در این مراسم اظهار داشت: هوشمند شدن نظارتها با استفاده از تولیدات داخلی یکی از نقاط قابل توجه در نظام گمرکی و فرایند تجارت محسوب میشود.
وی با بیان اینکه در حال حاضر شاهد هستیم این دستگاهها از ۱۵ به ۱۷ دستگاه افزایش یافته است، افزود: در طول دو سال آینده بیش از ۱۷ دستگاه ایکسری دیگر به دستگاههای موجود در گمرک اضافه میشود و در همین راستا در سه ماه آینده هر ماه یک افتتاح جدید
را شاهد هستیم.
وزیر اموراقتصادی و دارایی با بیان اینکه هوشمندسازی رویکرد قطعی دولت سیزدهم به شمار میرود و میتوان از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان با استفاده از هوش مصنوعی استفاده کرد، گفت: تولید دستگاههای هوشمند گمرک در داخل کشور و توسط وزارت دفاع و بخش خصوصی انجام میشود.
وی با تأکید بر اینکه متصل کردن سایر سامانههای اقتصادی در حوزه تجارت و گمرک مدنظر است، تصریح کرد: در حد وسع خود سامانههای زیرمجموعه وزارت اقتصاد را با جدیت یکپارچه خواهیم کرد تا بتوانیم حکمرانی دقیقی در اقتصاد داشته باشیم.
خاندوزی همچنین با اشاره به ضرورت بهره گیری از سامانههای اقتصادی گفت: در حوزه مالیاتی، بانکی و گمرکی چارهای جز اتصال سامانههای اقتصادی نداریم و از سایر بخشهای اقتصادی و مدیریتی تقاضا میکنیم که به این سامانه بپیوندند چرا که در این حالت قاچاق کالا و فرار مالیاتی کاهش مییابد و از سوءاستفاده جلوگیری میشود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سجادی: تلاش میکنیم تماشاگر داشته باشیم
-
تحریر 2650 صفحه ای قرآن در 40 سال
-
فصل تازه در دیپلماسی انرژی
-
عزم ایران وقتکشی غربیها
-
وزارت جهاد کشاورزی مسئول نظارت بر کالاهای اساسی
-
حجتالاسلام موسیپور مدیر جدید شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی شد
-
قیمت مسکن در مسیر ثبات
-
تمام تصمیم گیران خودرو دور یک میز
-
گالری ها چشم به راه تماشاگران
-
شهادت مدافع امنیت با شلیک شرور سابقه دار
-
آمیزهای از ذوق هنری و نبوغ نظامی
-
سهند ایرانی در حیاطخلوت استکبار
-
درباره موضوعات فرابرجامی مذاکره نخواهیم کرد
-
مأموریت دریایی تاریخ ساز
-
گمرک در مسیر هوشمند سازی
اخبارایران آنلاین