ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدار وزرای نفت و صنعت با رئیس جمهوری منتخب
رئیسی: تلاش میکنیم آرامش نسبی بر بازار حاکم شود
وزرای صمت و نفت دولت دوازدهم، با حجت الاسلام والمسلمین رئیسی منتخب مردم در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دیدار و گفتوگو کردند.
به گزارش شانا، بیژن زنگنه پیش از ظهر دیروز(سهشنبه، هشتم تیرماه) با حضور در دفتر سید ابراهیم رئیسی با وی دیدار کرد.وزیر نفت در این دیدار با تبریک پیروزی سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از اقدامهای این وزارتخانه و مسائل و چالشهای مهم حوزه نفت و انرژی ارائه کرد.سیدابراهیم رئیسی نیز در این دیدار با تشکر از اظهار محبت وزیر نفت و گزارش وی از وضع این وزارتخانه، بر استفاده همهجانبه از ظرفیتهای موجود حوزه نفت و انرژی در کشور برای بهبود شرایط زندگی مردم تأکید کرد. همچنین وزیر صنعت، معدن و تجارت روز گذشته با سید ابراهیم رئیسی دیدار کرد. به گزارش شاتا، علیرضا رزم حسینی، وزیر صنعت، معدن و تجارت در دیدار با رئیسجمهوری منتخب، گزارشی از عملکرد این وزارتخانه ارائه کرد.وزیر صمت در این دیدار با تبریک پیروزی سید ابراهیم رئیسی در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از عملکرد وزارتخانه متبوعش و چالشهای حوزه صنعت و تجارت ارائه کرد.رئیسی نیز در این دیدار با تشکر از اظهار محبت وزیر صمت و گزارشی که از وضعیت این وزارتخانه ارائه کرد، تأکید کرد: دولت مردمی بهدنبال آن است که با اقدامات فوری به بازار ثبات بخشد تا وضعیت بازار برای همه مردم قابل پیش بینی باشد.وی همچنین خاطرنشان کرد که دولت با هدایت، حمایت و نظارت بر چرخه تولید تا توزیع و مصرف کالا، تلاش خواهد کرد آرامش نسبی بر بازار حاکم شود و مردم براحتی بتوانند کالاهای اساسی مورد نیازشان را تأمین کنند. رئیسجمهوری منتخب این نکته را هم متذکر شد که با طراحی برنامههای بلند مدت برای جلوگیری از تلاطم و تکانهها در بخش صنعت و تجارت، فعالان این حوزهها میتوانند در فضایی شفاف، سالم و رقابتی فعالیت نمایند.
به گزارش شانا، بیژن زنگنه پیش از ظهر دیروز(سهشنبه، هشتم تیرماه) با حضور در دفتر سید ابراهیم رئیسی با وی دیدار کرد.وزیر نفت در این دیدار با تبریک پیروزی سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از اقدامهای این وزارتخانه و مسائل و چالشهای مهم حوزه نفت و انرژی ارائه کرد.سیدابراهیم رئیسی نیز در این دیدار با تشکر از اظهار محبت وزیر نفت و گزارش وی از وضع این وزارتخانه، بر استفاده همهجانبه از ظرفیتهای موجود حوزه نفت و انرژی در کشور برای بهبود شرایط زندگی مردم تأکید کرد. همچنین وزیر صنعت، معدن و تجارت روز گذشته با سید ابراهیم رئیسی دیدار کرد. به گزارش شاتا، علیرضا رزم حسینی، وزیر صنعت، معدن و تجارت در دیدار با رئیسجمهوری منتخب، گزارشی از عملکرد این وزارتخانه ارائه کرد.وزیر صمت در این دیدار با تبریک پیروزی سید ابراهیم رئیسی در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از عملکرد وزارتخانه متبوعش و چالشهای حوزه صنعت و تجارت ارائه کرد.رئیسی نیز در این دیدار با تشکر از اظهار محبت وزیر صمت و گزارشی که از وضعیت این وزارتخانه ارائه کرد، تأکید کرد: دولت مردمی بهدنبال آن است که با اقدامات فوری به بازار ثبات بخشد تا وضعیت بازار برای همه مردم قابل پیش بینی باشد.وی همچنین خاطرنشان کرد که دولت با هدایت، حمایت و نظارت بر چرخه تولید تا توزیع و مصرف کالا، تلاش خواهد کرد آرامش نسبی بر بازار حاکم شود و مردم براحتی بتوانند کالاهای اساسی مورد نیازشان را تأمین کنند. رئیسجمهوری منتخب این نکته را هم متذکر شد که با طراحی برنامههای بلند مدت برای جلوگیری از تلاطم و تکانهها در بخش صنعت و تجارت، فعالان این حوزهها میتوانند در فضایی شفاف، سالم و رقابتی فعالیت نمایند.
رئیس جمهوری:
دولت سیزدهم در تأمین کالاهای اساسی مشکلی نخواهد داشت
دویست و سی و هفتمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت به ریاست رئیسجمهوری برگزار شد، در ابتدای این جلسه سازمان برنامه و بودجه گزارشی از تأمین و پرداخت خرید تضمینی کالاهای اساسی مردم ارائه کرد.براساس این گزارش خرید گندم تولید داخلی، انجام و تاکنون بیش از 90درصد مطالبات گندم کاران پرداخت شده است و براساس برنامهریزیهای انجام گرفته مطالبات باقی مانده کشاورزان نیز تا پایان ماه تسویه خواهد شد، همچنین تلاش شده است علاوه بر تأمین کافی ذخایر، در مسیر تأمین نیازهای آینده به گونهای برنامهریزی و اقدام شود که در ادامه کار در دولت آینده هیچ گونه مشکلی وجود نداشته باشد.در این جلسه حسن روحانی رئیس جمهوری گفت: عوارض اقتصادی ناشی از محدودیتهای پاندمی کرونا موجب افزایش قیمتهای جهانی در تمامی کالاها بویژه کالاهای اساسی شده است و از سوی دیگر خشکسالی هم تولید برخی محصولات را کاهش داده است از اینرو دولت با برآورد واقع بینانه، پیش بینیهای لازم را انجام داده و با وجود همه مشکلات بویژه دو مانع بزرگ کرونا و جنگ اقتصادی، اجازه نخواهد داد، دولت سیزدهم در آغاز فعالیت خود با مشکلی در زمینه تأمین کالاهای اساسی روبهرو شود.
همچنین در این جلسه پیرو مباحث مطرح شده درخصوص تأمین کالاهای اساسی، بانک مرکزی گزارش مدیریت بهینه منابع ارزی و تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز را ارائه کرد.روحانی با بیان اینکه با مقاومت مردم امروز شاهد طلیعههای امیدبخش شکست جنگ اقتصادی دشمن و لغو تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران هستیم، گفت: با آزادسازی منابع ارزی کشور که به ناحق و غیرقانونی در کشورهای مختلف بلوکه شده است، ان شاءالله شاهد به ثمر نشستن مقاومت ملت ایران در برابر جنگ اقتصادی و اعتراف دشمن به ناکارآمدی تحریمها خواهیم بود.رئیسجمهوری افزود: نحوه هزینه منابع ارزی آزاد شده میبایست به گونهای برنامهریزی شود که بسرعت و سهولت جریان تأمین کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید داخلی کشور افزوده شود و مناسبات بانکی بینالمللی در مسیر رونق تولید کشور تقویت شود.وی استفاده از منابع ارزی برای تسریع واکسیناسیون عمومی چه از طریق تولید داخل و چه از طریق واردات واکسن را با توجه به اهمیت واکسیناسیون همه افراد جامعه در سریعترین زمان ممکن مورد تأکید قرار داد./پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری
همچنین در این جلسه پیرو مباحث مطرح شده درخصوص تأمین کالاهای اساسی، بانک مرکزی گزارش مدیریت بهینه منابع ارزی و تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز را ارائه کرد.روحانی با بیان اینکه با مقاومت مردم امروز شاهد طلیعههای امیدبخش شکست جنگ اقتصادی دشمن و لغو تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران هستیم، گفت: با آزادسازی منابع ارزی کشور که به ناحق و غیرقانونی در کشورهای مختلف بلوکه شده است، ان شاءالله شاهد به ثمر نشستن مقاومت ملت ایران در برابر جنگ اقتصادی و اعتراف دشمن به ناکارآمدی تحریمها خواهیم بود.رئیسجمهوری افزود: نحوه هزینه منابع ارزی آزاد شده میبایست به گونهای برنامهریزی شود که بسرعت و سهولت جریان تأمین کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید داخلی کشور افزوده شود و مناسبات بانکی بینالمللی در مسیر رونق تولید کشور تقویت شود.وی استفاده از منابع ارزی برای تسریع واکسیناسیون عمومی چه از طریق تولید داخل و چه از طریق واردات واکسن را با توجه به اهمیت واکسیناسیون همه افراد جامعه در سریعترین زمان ممکن مورد تأکید قرار داد./پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری
«ایران» در گفتوگو با متخصصان از آغاز پیک پنجم کرونا و شیوع ویروس دلتای هندی گزارش میدهد
دلتای هندی در نزدیکی دروازههای پایتخت!
- رئیس مؤسسه تحقیقات ویروس شناسی: ویروس کرونای دلتا در حال تبدیل شدن به سویه غالب در کشور است
فریبا خان احمدی
خبرنگار
کارشناسان حوزه سلامت هشدار میدهند موج پنجم کرونا با فاصله اندک از پیک چهارم در برخی از شهرها خیز برداشته است و شیوع گسترده گونه جدید ویروس کرونا معروف به کرونای دلتای هندی، نگرانیهایی بین مردم بخصوص در برخی از مناطق کشور ایجاد کرده است. آخرین گزارشها نشان میدهد که هم اینک 63 شهرستان در وضعیت قرمز قرار دارند. و آنطور که متخصصان تأکید میکنند؛ هیچ بعید نیست که بزودی واریانت دلتای هندی در کشور پخش شود چرا که سطح رعایت بهداشت اجتماعی در مردم بسیار پایین آمده و از طرفی در روزهای پیش رو بهدلیل تعطیلات تابستانی تجمعاتی از قبیل سفرها را خواهیم داشت.
رئیس مؤسسه تحقیقات ویروس شناسی به «ایران» میگوید: «با گسترش ویروس دلتا از جنوب کشور بهسمت مرکز این واریانت در حال تبدیل شدن به سویه غالب در کشور است و پایشهای ژنومیک نشان از این دارد که ویروس دلتای هندی با قدرت سرایتپذیری بالا تهران و دیگر استانها را درگیر خود میکند. این در حالی است که طبق گفته استاندار تهران، 7.3 درصد از جمعیت استان تهران واکسینه شدهاند.»با این حال مطابق اعلام رؤسای بیمارستانها با وجود آنکه در تهران هنوز تختهای بیمارستانی به اشغال کامل بیماران کرونایی درنیامدهاند اما روند نزولی نیز متوقف شده و ما در آستانه ورود به پیک پنجم بیماری هستیم.
تقی ریاحی رئیس بیمارستان رسول اکرم(ص) نیز درباره وضعیت تختهای بیمارستانی به «ایران» میگوید: «علیرغم کاهش قابل ملاحظه موارد بستری بیماران کرونایی که در روزهای پایانی اردیبهشت داشتیم و توانستیم در اوایل خرداد قریب به سه بخش را از دور خدمت به بیماران کرونا خارج کنیم با وجود این، از دو هفته گذشته موارد سرپایی و بستری مجدداً شیب افزایشی داشته و موارد بستری به نسبت اوایل خرداد به دو برابر رسیده است. بهگفته وی، با توجه به شیب افزایش در موارد سرپایی و بستری پیشبینیها بر این است در هفتههای آینده اگر اتفاق خاصی در سطح تهران رخ ندهد ما به شرایط فروردین و اردیبهشت در مراجعات سرپایی و بستری برخواهیم گشت برآوردها دال بر این است سویه منجر به بیماری با توجه به افزایش شهرهای قرمز در جنوب و جنوب شرقی همان سویه دلتا است که علاوه بر تهران مشکل سراسر کشور شده است. این در حالی است که باید موارد پیشگیری را زودتر شروع و در کنار آن واکسیناسیون را تسریع کنیم تا ایمنی لازم را در شرایط پرخطر ایجاد کنیم.
خیز موج پنجم در سایه بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی
مسعود یونسیان اپیدمیولوژیست و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره جزئیات وقوع پیک پنجم و ورود تهران به محدوده رنگ قرمز کرونایی به «ایران» میگوید: درباره زمان وقوع پیک پنجم بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد، گروه اول میگویند ما وارد پیک پنجم شدهایم، گروه دوم معتقدند در حال ورود به پیک پنجم هستیم و گروه دیگری هم تأکید دارند که تا اواخر تیرماه وارد پیک جدید میشویم البته نمیتوان در این باره قضاوت درستی کرد که کدام یک از این فرضیهها درست است.
وی درادامه میافزاید: موارد جدید ابتلا به کرونا و تعداد تستهای مثبت روزانه روبه افزایش است، هر اندازه نسبت بیشتری از تستها مثبت شود(چون تعداد تستها ثابت است) دلیل بر این است انتقال بیماری در حال افزایش است؛در استان تهران نیز این مسأله را میبینیم.
این اپیدمیولوژیست درباره پایش ویروس دلتا در تهران توضیح میدهد: ما دادههای دقیقی در خصوص پایش ویروسهای غالب یا واریانتهای ویروسی غالب در کشور نداریم همچنین تعداد مناسبی را مورد توالییابی ژنتیک قرار ندادیم، بیشتر حرفهای ما ماهیت حدس و گمانی دارد البته میتوان از تجربیات سایر کشورها هم استفاده کرد. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، ویروس دلتا در 85 کشور دنیا غالب شده است. ماهیت این ویروس سرایتپذیری حدود دو برابری آن نسبت به ویروس ووهان است معنایش این است براحتی میتواند انتقال پیدا کند و همین خاصیت باعث میشود به سادگی بتواند جای واریانتهای قبلی را بگیرد. در انگلستان که خاستگاه واریانت انگلیسی بود اول ماه ژوئن(11خردادماه) 20 درصد موارد واریانت دلتا بود، این رقم در اواخر ماه ژوئن، چند روز اخیر، به حدود 95 درصد موارد رسید و بسرعت جایگزین واریانت بریتانیایی شد، بنابراین دلیلی ندارد در ایران این اتفاق نیفتد.
میزان انتقال واریانت دلتا 60 درصد بیشتر از نوع آلفا است
رئیس مؤسسه تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره ویژگیهای ویروس دلتا و شیوع این نوع موتاسیون در کشور به «ایران» میگوید: ما پایش دقیقی درباره درصد جمعیت مبتلا به واریانتهای کرونا در ایران نداریم، در حال حاضر با توجه به اینکه استانهای جنوبی وارد پیک جدید شدهاند و شهرهای نارنجی و زرد به قرمز تبدیل میشوند احتمال قوی مربوط به واریانت دلتا است. بعید نیست با توجه به اینکه پایش دقیقی نداریم و کنترل و قرنطینه در شهرهای قرمز بخوبی رعایت نمیشود واریانت دلتای هندی در سراسر کشور پخش شده یعنی همان اتفاقی که در خوزستان برای واریانت بریتانیایی یا آلفا افتاد.
علیرضا ناجی در ادامه میافزاید: یکی از خصوصیات بارز و تفاوتهای بیولوژیک واریانت دلتا با واریانتهای قبلی قدرت سرایت بسیار بالای آن است بهطوریکه حتی نسبت به واریانت آلفا(بریتانیایی) 60 درصد میزان انتقالش بیشتر است برای همین بعید نیست ویروس دلتا در سراسر کشور پخش شده باشد. در استان تهران نیز شهرهایی از جمله فیروزکوه و دماوند که چهارراه ارتباطی هستند قرمز شدهاند و در شهر تهران نیز تعداد زیادی مراجعین سرپایی و بستری داریم و دوباره تختهای بیمارستانی پر شده،این خیزش در تهران کاملاً مشهود است و ما در آستانه ورود به پیک پنجم هستیم.
این ویروس شناس تأکید میکند: چنانچه اقدامات سریع انجام ندهیم بزودی با واریانت دلتای هندی در سراسر کشور مواجه خواهیم شد که علاوه بر انتقال شدیدتر، نسبت به واکسن مقاومت دارد. در عین حال پوشش واکسیناسیون در کشور نیز بالا نیست و این میتواند به وضعیت خطرناکی در روزهای آینده منجر شود.
توضیح مسئولان بهداشت درباره بینظمی در مراکز تزریق واکسن
در حالیکه این روزها با واردات واکسن کرونا و اخبار خوش تولید واکسنهای ایرانی واکسیناسیون در کشور روی ریل سرعت قرار گرفته اما همچنان برخی سالمندان نسبت به روند تزریق واکسن گلایههایی را مطرح میکنند. در همین زمینه معاون بهداشت وزارت بهداشت در پاسخ به اینکه اولویت وزارت بهداشت تزریق دوز دوم واکسن کرونا است یا سالمندانی که هنوز دوز اول واکسن را دریافت نکردهاند؟ به «ایران» میگوید: اولویت ما تزریق دوز دوم واکسن افراد بالای 70 سال است و بعد از آن سراغ جاماندهها خواهیم رفت که رقمشان حدود 15 درصد است. علیرضا رئیسی درباره علت ازدحام و شلوغی مراکز واکسیناسیون در تهران طی هفته گذشته توضیح میدهد: وضعیت تزریق واکسن در استان تهران بهدلیل وجود سه دانشگاه علوم پزشکی با استانهای دیگر متفاوت است هرچند که حوزههای تحت پوشش هر دانشگاهی مشخص است اما چون مناطق تحت پوشش دانشگاهها نزدیک به هم هستند برای همین سالمندان تهرانی سرگردان میشوند، از طرفی راهاندازی مراکز تجمیعی مانند ایرانمال در تهران موجب شد همه به ایرانمال مراجعه کنند در حالیکه هر مرکزی تعداد دوز مشخصی واکسن روزانه دریافت میکند. برخی مواقع سالمندان دوز اول را در یک دانشگاه زدهاند و دوز دوم را به مراکز تحت پوشش دانشگاه دیگری مراجعه میکنند، اینها موجب برخی ناهماهنگیها شده و از این هفته به بعد وضعیت بهتر خواهد شد.
بـــــرش
بی نظمی در مراکز تزریق واکسن
رئیس شبکه بهداشت وزارت بهداشت درباره ایجاد برخی بینظمیها در مراکز واکسیناسیون تجمیعی و نارضایتی سالمندان از روند واکسیناسیون به «ایران» میگوید: بینظمی در توزیع واکسن وجود ندارد، توزیع واکسن بر اساس دریافتی وزارت بهداشت انجام میشود. بهدلیل برخی بدقولیها حدود سه هفته در توزیع واکسن وقفه افتاد که موجب شد نتوانیم واکسن را در اختیار مراکز تجمیعی قرار دهیم، علاوه بر این برخی نهادها و سازمانها که سالنهایی را بهعنوان مراکز تجمیعی در اختیار ما قرار داده بوند آنها را پس گرفتند ما مجبور شدیم دوباره سراغ مراکز تجمیعی جدید برویم؛در کنار این مسأله همچنین پراکندگی تیمهای واکسیناتور به روند واکسیناسیون لطمه زد.
جعفرصادق تبریزی در پاسخ به اینکه عده زیادی از سالمندان اعلام میکنند پیامکی از سوی وزارت بهداشت به آنها ارسال نمیشود، توضیح میدهد: اغلب پایگاهها و خانههای بهداشت زمان تزریق واکسن را از طریق تماس تلفنی و پیامک اطلاعرسانی میکنند اما مردم دیگر توجهی نشان نمیدهند. سه هفته وقفه در تأخیر واکسیناسیون اعتماد مردم را سلب کرده، برای همین مراجعه حضوری بدون تماس تلفنی زیاد شده و تیمها نیز کاری از دستشان ساخته نیست و نمیتوانند سالمندان را برگردانند. وی در پاسخ به این سؤال که آیا واکسن کووبرکت برای تزریق عمومی در کشور توزیع شده است؟ عنوان میکند: از هفته دیگر واردات واکسن بیشتری خواهیم داشت و امیدواریم از دو هفته دیگر واکسن برکت به تولید بالا برسد. هنوز یک میلیون دوز واکسن کووبرکت به دست ما نرسیده و تنها حدود 10 هزار واکسن کووبرکت برای عوامل انتخابات تزریق شده و برای جمعیت عمومی توزیع نشده است و از این هفته برای جمعیت عمومی داوطلب توزیع خواهد شد. طبق قولی که دادهاند میزان تولید کووبرکت در مرداد ماه به سه تا پنج میلیون دوز، در شهریور به 7 تا 10میلیون و از مهر ماه به 30 میلیون دوز در ماه میرسد.
خبرنگار
کارشناسان حوزه سلامت هشدار میدهند موج پنجم کرونا با فاصله اندک از پیک چهارم در برخی از شهرها خیز برداشته است و شیوع گسترده گونه جدید ویروس کرونا معروف به کرونای دلتای هندی، نگرانیهایی بین مردم بخصوص در برخی از مناطق کشور ایجاد کرده است. آخرین گزارشها نشان میدهد که هم اینک 63 شهرستان در وضعیت قرمز قرار دارند. و آنطور که متخصصان تأکید میکنند؛ هیچ بعید نیست که بزودی واریانت دلتای هندی در کشور پخش شود چرا که سطح رعایت بهداشت اجتماعی در مردم بسیار پایین آمده و از طرفی در روزهای پیش رو بهدلیل تعطیلات تابستانی تجمعاتی از قبیل سفرها را خواهیم داشت.
رئیس مؤسسه تحقیقات ویروس شناسی به «ایران» میگوید: «با گسترش ویروس دلتا از جنوب کشور بهسمت مرکز این واریانت در حال تبدیل شدن به سویه غالب در کشور است و پایشهای ژنومیک نشان از این دارد که ویروس دلتای هندی با قدرت سرایتپذیری بالا تهران و دیگر استانها را درگیر خود میکند. این در حالی است که طبق گفته استاندار تهران، 7.3 درصد از جمعیت استان تهران واکسینه شدهاند.»با این حال مطابق اعلام رؤسای بیمارستانها با وجود آنکه در تهران هنوز تختهای بیمارستانی به اشغال کامل بیماران کرونایی درنیامدهاند اما روند نزولی نیز متوقف شده و ما در آستانه ورود به پیک پنجم بیماری هستیم.
تقی ریاحی رئیس بیمارستان رسول اکرم(ص) نیز درباره وضعیت تختهای بیمارستانی به «ایران» میگوید: «علیرغم کاهش قابل ملاحظه موارد بستری بیماران کرونایی که در روزهای پایانی اردیبهشت داشتیم و توانستیم در اوایل خرداد قریب به سه بخش را از دور خدمت به بیماران کرونا خارج کنیم با وجود این، از دو هفته گذشته موارد سرپایی و بستری مجدداً شیب افزایشی داشته و موارد بستری به نسبت اوایل خرداد به دو برابر رسیده است. بهگفته وی، با توجه به شیب افزایش در موارد سرپایی و بستری پیشبینیها بر این است در هفتههای آینده اگر اتفاق خاصی در سطح تهران رخ ندهد ما به شرایط فروردین و اردیبهشت در مراجعات سرپایی و بستری برخواهیم گشت برآوردها دال بر این است سویه منجر به بیماری با توجه به افزایش شهرهای قرمز در جنوب و جنوب شرقی همان سویه دلتا است که علاوه بر تهران مشکل سراسر کشور شده است. این در حالی است که باید موارد پیشگیری را زودتر شروع و در کنار آن واکسیناسیون را تسریع کنیم تا ایمنی لازم را در شرایط پرخطر ایجاد کنیم.
خیز موج پنجم در سایه بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی
مسعود یونسیان اپیدمیولوژیست و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره جزئیات وقوع پیک پنجم و ورود تهران به محدوده رنگ قرمز کرونایی به «ایران» میگوید: درباره زمان وقوع پیک پنجم بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد، گروه اول میگویند ما وارد پیک پنجم شدهایم، گروه دوم معتقدند در حال ورود به پیک پنجم هستیم و گروه دیگری هم تأکید دارند که تا اواخر تیرماه وارد پیک جدید میشویم البته نمیتوان در این باره قضاوت درستی کرد که کدام یک از این فرضیهها درست است.
وی درادامه میافزاید: موارد جدید ابتلا به کرونا و تعداد تستهای مثبت روزانه روبه افزایش است، هر اندازه نسبت بیشتری از تستها مثبت شود(چون تعداد تستها ثابت است) دلیل بر این است انتقال بیماری در حال افزایش است؛در استان تهران نیز این مسأله را میبینیم.
این اپیدمیولوژیست درباره پایش ویروس دلتا در تهران توضیح میدهد: ما دادههای دقیقی در خصوص پایش ویروسهای غالب یا واریانتهای ویروسی غالب در کشور نداریم همچنین تعداد مناسبی را مورد توالییابی ژنتیک قرار ندادیم، بیشتر حرفهای ما ماهیت حدس و گمانی دارد البته میتوان از تجربیات سایر کشورها هم استفاده کرد. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، ویروس دلتا در 85 کشور دنیا غالب شده است. ماهیت این ویروس سرایتپذیری حدود دو برابری آن نسبت به ویروس ووهان است معنایش این است براحتی میتواند انتقال پیدا کند و همین خاصیت باعث میشود به سادگی بتواند جای واریانتهای قبلی را بگیرد. در انگلستان که خاستگاه واریانت انگلیسی بود اول ماه ژوئن(11خردادماه) 20 درصد موارد واریانت دلتا بود، این رقم در اواخر ماه ژوئن، چند روز اخیر، به حدود 95 درصد موارد رسید و بسرعت جایگزین واریانت بریتانیایی شد، بنابراین دلیلی ندارد در ایران این اتفاق نیفتد.
میزان انتقال واریانت دلتا 60 درصد بیشتر از نوع آلفا است
رئیس مؤسسه تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره ویژگیهای ویروس دلتا و شیوع این نوع موتاسیون در کشور به «ایران» میگوید: ما پایش دقیقی درباره درصد جمعیت مبتلا به واریانتهای کرونا در ایران نداریم، در حال حاضر با توجه به اینکه استانهای جنوبی وارد پیک جدید شدهاند و شهرهای نارنجی و زرد به قرمز تبدیل میشوند احتمال قوی مربوط به واریانت دلتا است. بعید نیست با توجه به اینکه پایش دقیقی نداریم و کنترل و قرنطینه در شهرهای قرمز بخوبی رعایت نمیشود واریانت دلتای هندی در سراسر کشور پخش شده یعنی همان اتفاقی که در خوزستان برای واریانت بریتانیایی یا آلفا افتاد.
علیرضا ناجی در ادامه میافزاید: یکی از خصوصیات بارز و تفاوتهای بیولوژیک واریانت دلتا با واریانتهای قبلی قدرت سرایت بسیار بالای آن است بهطوریکه حتی نسبت به واریانت آلفا(بریتانیایی) 60 درصد میزان انتقالش بیشتر است برای همین بعید نیست ویروس دلتا در سراسر کشور پخش شده باشد. در استان تهران نیز شهرهایی از جمله فیروزکوه و دماوند که چهارراه ارتباطی هستند قرمز شدهاند و در شهر تهران نیز تعداد زیادی مراجعین سرپایی و بستری داریم و دوباره تختهای بیمارستانی پر شده،این خیزش در تهران کاملاً مشهود است و ما در آستانه ورود به پیک پنجم هستیم.
این ویروس شناس تأکید میکند: چنانچه اقدامات سریع انجام ندهیم بزودی با واریانت دلتای هندی در سراسر کشور مواجه خواهیم شد که علاوه بر انتقال شدیدتر، نسبت به واکسن مقاومت دارد. در عین حال پوشش واکسیناسیون در کشور نیز بالا نیست و این میتواند به وضعیت خطرناکی در روزهای آینده منجر شود.
توضیح مسئولان بهداشت درباره بینظمی در مراکز تزریق واکسن
در حالیکه این روزها با واردات واکسن کرونا و اخبار خوش تولید واکسنهای ایرانی واکسیناسیون در کشور روی ریل سرعت قرار گرفته اما همچنان برخی سالمندان نسبت به روند تزریق واکسن گلایههایی را مطرح میکنند. در همین زمینه معاون بهداشت وزارت بهداشت در پاسخ به اینکه اولویت وزارت بهداشت تزریق دوز دوم واکسن کرونا است یا سالمندانی که هنوز دوز اول واکسن را دریافت نکردهاند؟ به «ایران» میگوید: اولویت ما تزریق دوز دوم واکسن افراد بالای 70 سال است و بعد از آن سراغ جاماندهها خواهیم رفت که رقمشان حدود 15 درصد است. علیرضا رئیسی درباره علت ازدحام و شلوغی مراکز واکسیناسیون در تهران طی هفته گذشته توضیح میدهد: وضعیت تزریق واکسن در استان تهران بهدلیل وجود سه دانشگاه علوم پزشکی با استانهای دیگر متفاوت است هرچند که حوزههای تحت پوشش هر دانشگاهی مشخص است اما چون مناطق تحت پوشش دانشگاهها نزدیک به هم هستند برای همین سالمندان تهرانی سرگردان میشوند، از طرفی راهاندازی مراکز تجمیعی مانند ایرانمال در تهران موجب شد همه به ایرانمال مراجعه کنند در حالیکه هر مرکزی تعداد دوز مشخصی واکسن روزانه دریافت میکند. برخی مواقع سالمندان دوز اول را در یک دانشگاه زدهاند و دوز دوم را به مراکز تحت پوشش دانشگاه دیگری مراجعه میکنند، اینها موجب برخی ناهماهنگیها شده و از این هفته به بعد وضعیت بهتر خواهد شد.
بـــــرش
بی نظمی در مراکز تزریق واکسن
رئیس شبکه بهداشت وزارت بهداشت درباره ایجاد برخی بینظمیها در مراکز واکسیناسیون تجمیعی و نارضایتی سالمندان از روند واکسیناسیون به «ایران» میگوید: بینظمی در توزیع واکسن وجود ندارد، توزیع واکسن بر اساس دریافتی وزارت بهداشت انجام میشود. بهدلیل برخی بدقولیها حدود سه هفته در توزیع واکسن وقفه افتاد که موجب شد نتوانیم واکسن را در اختیار مراکز تجمیعی قرار دهیم، علاوه بر این برخی نهادها و سازمانها که سالنهایی را بهعنوان مراکز تجمیعی در اختیار ما قرار داده بوند آنها را پس گرفتند ما مجبور شدیم دوباره سراغ مراکز تجمیعی جدید برویم؛در کنار این مسأله همچنین پراکندگی تیمهای واکسیناتور به روند واکسیناسیون لطمه زد.
جعفرصادق تبریزی در پاسخ به اینکه عده زیادی از سالمندان اعلام میکنند پیامکی از سوی وزارت بهداشت به آنها ارسال نمیشود، توضیح میدهد: اغلب پایگاهها و خانههای بهداشت زمان تزریق واکسن را از طریق تماس تلفنی و پیامک اطلاعرسانی میکنند اما مردم دیگر توجهی نشان نمیدهند. سه هفته وقفه در تأخیر واکسیناسیون اعتماد مردم را سلب کرده، برای همین مراجعه حضوری بدون تماس تلفنی زیاد شده و تیمها نیز کاری از دستشان ساخته نیست و نمیتوانند سالمندان را برگردانند. وی در پاسخ به این سؤال که آیا واکسن کووبرکت برای تزریق عمومی در کشور توزیع شده است؟ عنوان میکند: از هفته دیگر واردات واکسن بیشتری خواهیم داشت و امیدواریم از دو هفته دیگر واکسن برکت به تولید بالا برسد. هنوز یک میلیون دوز واکسن کووبرکت به دست ما نرسیده و تنها حدود 10 هزار واکسن کووبرکت برای عوامل انتخابات تزریق شده و برای جمعیت عمومی توزیع نشده است و از این هفته برای جمعیت عمومی داوطلب توزیع خواهد شد. طبق قولی که دادهاند میزان تولید کووبرکت در مرداد ماه به سه تا پنج میلیون دوز، در شهریور به 7 تا 10میلیون و از مهر ماه به 30 میلیون دوز در ماه میرسد.
کارشناسان بازار سرمایه به «ایران» پاسخ دادند
اولویتهای بورسی دولت آینده
سپیده پیری
خبرنگار
پارسال همین وقتها که هنوز بازار آن روی سکه را نشان نداده بود و رکوردها یکی پس از دیگری جابهجا میشد کمتر کسی گمان میکرد بورس به کلید واژه مهم مردان سیاست در انتخابات 1400 تبدیل شود. اما دقیقاً اینطور شد. فارغ از میزان اثرگذاری و درست و غلط بودن راهکارهای ارائه شده، نامزدها در بکار بردن واژه بازار سرمایه از یکدیگر سبقت میگرفتند که این اتفاق یک پیام مهم دارد«بازار سرمایه با ذی نفعان میلیونیاش نمیتواند در کنج پستوی اقتصاد قرار بگیرد، باید قدر ببیند و بر صدر بنشیند» حالا هم پس از مشخص شدن رئیس قوه مجریه گمانه زنیها درباره تیم اقتصادی او آغاز شده اما آنچه مسلم است دولت آینده با هر تیمی باید برای بازار سرمایه استراتژی و برنامه عملیاتی داشته باشد. ما هم در «ایران» این موضوع را دنبال کردیم تا با اطلاع از دغدغههای اهالی بازار اولویتهای بورسی دولت سیزدهم را از آنان جویا شویم که در ادامه میخوانید.
اولویتهای بازار سرمایه از اقتصاد کلان جدا نیست
حسین علاقهمندان
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری توسعه ملی
بازار سرمایه با ایفای نقش واسطهای میان پساندازها و نیازهای سرمایهای شرکتها و دولتها یکی از ارکان رشد اقتصادی بهشمار میرود. این بازار با ایجاد نقدشوندگی در داراییها به تشکیل سبد سرمایهگذاری برای افراد و نهادها متناسب با درجه ریسکپذیری ایشان، نقش مهمی در تحقق اهداف مالی و اقتصادی آحاد اقتصادی ایفا میکند. در این راستا اولویت سیاستی دولت آتی در حوزه بازار سرمایه جدای از سیاستهای مورد نیاز کل اقتصاد نیست. لذا در حوزه کلان اقتصادی حذف قیمتگذاری در زنجیره تولید و استفاده از کمکهای رفاهی مستقیم بهجای تعیین قیمت دستوری از سیاستهای مورد انتظار برای حفظ توان تولید و رقابتپذیری آن در بازارهای داخلی و صادراتی است. همچنین متوازنسازی بودجه دولت با کاهش ایجاد موجهای تورمی، به ایجاد ثبات اقتصادی که لازمه تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی است کمک شایانی میکند. در همین راستا، ایجاد سهولت در افزایش سرمایه، پذیرهنویسی از طریق صرف سهام، ایجاد شرکتهای پروژهمحور و انتشار انواع اوراق بدهی از اولویتهای توسعه نقش بازار سرمایه در بخش واقعی اقتصاد است.
در طرف عرضه منابع سرمایهگذاری، تکمیل زنجیره ارزش مدیریت دارایی لازمه رشد و بهبود تقاضای مدیریت دارایی و تشویق به سرمایهگذاری بلندمدت و حرفهای است. به این منظور، لازم است با به کارگیری مکانیزمهای مخلتف از جمله مالیات، انگیزه سرمایهگذاری مستقیم و کوتاهمدت کاهش یافته و سرمایهگذاری به سمت افقهای میانمدت یا بلندمدت سوق یابد. در این صورت فرایند سرمایهگذاری پساندازهای فردی و نهادی با محوریت شرکتهای صاحبنام مدیریت دارایی انجام و با لحاظ شدن مدیریت ریسک سبد و اولویت منافع مشتریان دنبال میشود. مهمترین شاخصه بهبود در تکمیل زنجیره ارزش مدیریت دارایی توسعه صندوقهای سرمایهگذاری (سهامی یا درآمد ثابت) است که هر کدام بر اساس یک یا ترکیبی از اهداف سرمایهگذاری و با درجه ریسکپذیری متفاوتی طراحی شده و به مدیر دارایی کمک میکند بهترین ترکیب دارایی را برای مشتری خود پیشنهاد دهد.
علاوه بر موارد فوق، ضروری است مدیریت حرفهای بر هلدینگها و شرکتهای سرمایهگذاری دولتی یا شبهدولتی و شرکتهای موضوع سهام عدالت به طور مثال شرکتهای استانی که میزان دارایی تحت مدیریت آنها رابطه تنگاتنگی با کلیت بازار سرمایه دارد ایجاد شود. در این راستا ضروری است در نظام حاکمیتی این شرکتهای بازنگری شده و حتیالامکان قواعدی بر سرمایهگذاری این شرکتها حاکم شود تا منابع قابل توجه (در حدود ۳۰۰ همت) دارایی این شرکتها با تصمیمات غیرقابل توجیه در پروژههای بدون توجیه اقتصادی هدر نرفته بلکه در حوزه طرحهای توسعهای شرکتهای بزرگ فعال در بازار سرمایه مورد استفاده قرار گیرد.
8 پیشنهاد برای آینده بازار
فردین آقا بزرگی
کارشناس ارشد بازار سرمایه
برنامهها و سیاستهای اقتصادی و اتخاذ سیاستهای پولی و مالی با کیفیت و متناسب با ساختار اقتصادی است که میتواند موجبات بهبودی وضعیت معیشت مردم و اقتصاد کشور را فراهم کند. پایداری و کامیابی و نگرش پروژهای و منظومهای سیاستهای بلند مدت اقتصادی دولتها، راه برون رفت از چالشهای اقتصادی است. همچنین اصول حکمرانی اقتصادی در استفاده از تجربه سایر کشورها در سیاستهای توسعه اقتصادی و بهکارگیری تئوریهای علم اقتصاد روز نهفته است. از سوی دیگر کشور با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه است که بخشی از آن مربوط به تحریمهاست اما بخش مهم دیگری از آن در گرو تصمیمات و عملکرد مدیریت اقتصاد است. استفاده از ظرفیت بازار سرمایه برای دولت مانعی ندارد اما نه به قیمت ایجاد مشکلات برای سهامداران خرد. تا کنون نکات قابل توجه و مؤثری در جهت بهبود وضعیت بازارسرمایه از جهات مختلف مطرح شده اما تأمین خواسته کل فعالان بازار امکانپذیر نیست و در این زمینه اختلاف نظر هم وجود دارد .فضای کنونی بازار سرمایه طی 2 سال گذشته با افزایش ضریب نفوذ سهامداری از 6 میلیون فعال بورسی هم اکنون حداقل 50 میلیون نفر از تصمیمات سازمان بورس تأثیر میپذیرند و چنانچه به هردلیل مسئولان اقتصادی و دولت بخواهند نظرات خود را بدون توجه به تأثیرات نامطلوب آن بر منافع سایر سهامداران و فعالان بازار سرمایه دیکته کنند، موجبات ضرر و زیان اکثریت سهامداران را فراهم میکنند. صحبتهای مطرح شده درخصوص بورس تلاش در جهت بازگشت اعتماد از دست رفته پیشین به بورس است و برای هموار بودن شرایط انسجام و اقتدار در دولت جدید این هدف قابل دسترس است. در همین رابطه و بهدلیل افت قابل توجه سطح عمومی قیمتها و شاخص در بورس به میزان 40 درصد طی چند ماه گذشته، هم اکنون شاهد استقبال خریداران و فعالان بازار از بورس هستیم و میتوان هم اکنون بورس را در دو بخش متمایز توصیف کرد.اول شرکتهایی که بهدلیل اصلاح قیمت و وضعیت عملکرد سود و زیان مناسب کمتر از ارزش ذاتی و یا نزدیک به آن معامله میشوند و دوم آن دسته از شرکتهایی که بهدلیل دام گره معاملاتی و حجم مبنا کماکان بیش از ارزش ذاتی معامله میشوند و موجب کندی حرکت مثبت بازار هستند.
2رئیس سازمان بهدلیل عدم همخوانی خواستههای دولت و منافع سهامداران خرد مستعفی شدند! تمامی مسئولان ایرادات و نکات قابل بررسی بازار را بخوبی میدانستند و هم اکنون نیز بدور از موضع سازمانی خود به این اشکالات اذعان دارند و حداقل ازلحاظ تئوریک میدانند چه نکاتی میتواند بازار را به تعادل برساند اما مجال و امکان اجرای تصمیم دراختیار ندارند چون مصالح بسیاری از سوی مسئولان بالادست مانع اجرای راهکارهای لازم برای حل و فصل چالشها میشود.با آسیب شناسی این وضعیت به این نتیجه میرسیم که نگاه کوتاه مدت دولتها و استفاده از ظرفیت بازار سرمایه در جهت تأمین منابع و کاستیهایی که ممکن است در تراز عملیاتیشان وجود داشته باشد با منافع و اهداف بلند مدت سایر سهامداران متعارض است.در پایان میتوان تصمیمات لازم در حوزه بازار سرمایه را که از گروه مدیران اقتصادی و مشاوران رئیس جمهوری منتخب انتظار میرود در موارد زیر خلاصه کرد:
اصلاح قانون بازار اوراق بهادار با محوریت تصدی مسئولیت بخش خصوصی در شورای عالی بورس و محدودیت در امکان جابهجایی رئیس و اعضای هیأت مدیره سازمان بورس اصلاح و یا تغییر ترکیب شورای عالی بورس با محوریت اشخاص حرفهای و بخش خصوصی
اجرای اصل 44 قانون اساسی و کاهش تصدیگری و مدیریت دولت بر بنگاههای اقتصادی
الزام به اجرای قواعد وضع شده از سوی ناشرین درخصوص نصاب سهام شناور آزاد
لزوم توجه بیشتر به نحوه تأمین مالی صنعت و تولید از بازار اولیه و اهمیت و نقش بازار سرمایه در تأمین مالی بنگاههای اقتصادی کشور با محوریت بخش خصوصی.
درک منافع مشترک، وفاق و ثبات در تصمیمات اقتصادی
بهرسمیت شناختن استقلال سازمان بورس بهعنوان مؤسسه عمومی غیر دولتی حرفهای (نه بهعنوان قلک تأمین نقدینگی دولت)
حذف تدریجی دامنه نوسان قیمت و کاهش دخالت دستوری در امور شرکتهای بورسی و تحمیل قیمت بدون توجه به مکانیزم عرضه و تقاضای بازار
چنانچه برنامههای عملیاتی و منسجمی در زمینه مرتفع نمودن ایرادات گذشته در وضعیت اقتصاد کشور به اجرا درآید میتوان چشماندازی شفاف و رو به رشد برای بازار سرمایه و بورس ترسیم کرد.
خبرنگار
پارسال همین وقتها که هنوز بازار آن روی سکه را نشان نداده بود و رکوردها یکی پس از دیگری جابهجا میشد کمتر کسی گمان میکرد بورس به کلید واژه مهم مردان سیاست در انتخابات 1400 تبدیل شود. اما دقیقاً اینطور شد. فارغ از میزان اثرگذاری و درست و غلط بودن راهکارهای ارائه شده، نامزدها در بکار بردن واژه بازار سرمایه از یکدیگر سبقت میگرفتند که این اتفاق یک پیام مهم دارد«بازار سرمایه با ذی نفعان میلیونیاش نمیتواند در کنج پستوی اقتصاد قرار بگیرد، باید قدر ببیند و بر صدر بنشیند» حالا هم پس از مشخص شدن رئیس قوه مجریه گمانه زنیها درباره تیم اقتصادی او آغاز شده اما آنچه مسلم است دولت آینده با هر تیمی باید برای بازار سرمایه استراتژی و برنامه عملیاتی داشته باشد. ما هم در «ایران» این موضوع را دنبال کردیم تا با اطلاع از دغدغههای اهالی بازار اولویتهای بورسی دولت سیزدهم را از آنان جویا شویم که در ادامه میخوانید.
اولویتهای بازار سرمایه از اقتصاد کلان جدا نیست
حسین علاقهمندان
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری توسعه ملی
بازار سرمایه با ایفای نقش واسطهای میان پساندازها و نیازهای سرمایهای شرکتها و دولتها یکی از ارکان رشد اقتصادی بهشمار میرود. این بازار با ایجاد نقدشوندگی در داراییها به تشکیل سبد سرمایهگذاری برای افراد و نهادها متناسب با درجه ریسکپذیری ایشان، نقش مهمی در تحقق اهداف مالی و اقتصادی آحاد اقتصادی ایفا میکند. در این راستا اولویت سیاستی دولت آتی در حوزه بازار سرمایه جدای از سیاستهای مورد نیاز کل اقتصاد نیست. لذا در حوزه کلان اقتصادی حذف قیمتگذاری در زنجیره تولید و استفاده از کمکهای رفاهی مستقیم بهجای تعیین قیمت دستوری از سیاستهای مورد انتظار برای حفظ توان تولید و رقابتپذیری آن در بازارهای داخلی و صادراتی است. همچنین متوازنسازی بودجه دولت با کاهش ایجاد موجهای تورمی، به ایجاد ثبات اقتصادی که لازمه تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی است کمک شایانی میکند. در همین راستا، ایجاد سهولت در افزایش سرمایه، پذیرهنویسی از طریق صرف سهام، ایجاد شرکتهای پروژهمحور و انتشار انواع اوراق بدهی از اولویتهای توسعه نقش بازار سرمایه در بخش واقعی اقتصاد است.
در طرف عرضه منابع سرمایهگذاری، تکمیل زنجیره ارزش مدیریت دارایی لازمه رشد و بهبود تقاضای مدیریت دارایی و تشویق به سرمایهگذاری بلندمدت و حرفهای است. به این منظور، لازم است با به کارگیری مکانیزمهای مخلتف از جمله مالیات، انگیزه سرمایهگذاری مستقیم و کوتاهمدت کاهش یافته و سرمایهگذاری به سمت افقهای میانمدت یا بلندمدت سوق یابد. در این صورت فرایند سرمایهگذاری پساندازهای فردی و نهادی با محوریت شرکتهای صاحبنام مدیریت دارایی انجام و با لحاظ شدن مدیریت ریسک سبد و اولویت منافع مشتریان دنبال میشود. مهمترین شاخصه بهبود در تکمیل زنجیره ارزش مدیریت دارایی توسعه صندوقهای سرمایهگذاری (سهامی یا درآمد ثابت) است که هر کدام بر اساس یک یا ترکیبی از اهداف سرمایهگذاری و با درجه ریسکپذیری متفاوتی طراحی شده و به مدیر دارایی کمک میکند بهترین ترکیب دارایی را برای مشتری خود پیشنهاد دهد.
علاوه بر موارد فوق، ضروری است مدیریت حرفهای بر هلدینگها و شرکتهای سرمایهگذاری دولتی یا شبهدولتی و شرکتهای موضوع سهام عدالت به طور مثال شرکتهای استانی که میزان دارایی تحت مدیریت آنها رابطه تنگاتنگی با کلیت بازار سرمایه دارد ایجاد شود. در این راستا ضروری است در نظام حاکمیتی این شرکتهای بازنگری شده و حتیالامکان قواعدی بر سرمایهگذاری این شرکتها حاکم شود تا منابع قابل توجه (در حدود ۳۰۰ همت) دارایی این شرکتها با تصمیمات غیرقابل توجیه در پروژههای بدون توجیه اقتصادی هدر نرفته بلکه در حوزه طرحهای توسعهای شرکتهای بزرگ فعال در بازار سرمایه مورد استفاده قرار گیرد.
8 پیشنهاد برای آینده بازار
فردین آقا بزرگی
کارشناس ارشد بازار سرمایه
برنامهها و سیاستهای اقتصادی و اتخاذ سیاستهای پولی و مالی با کیفیت و متناسب با ساختار اقتصادی است که میتواند موجبات بهبودی وضعیت معیشت مردم و اقتصاد کشور را فراهم کند. پایداری و کامیابی و نگرش پروژهای و منظومهای سیاستهای بلند مدت اقتصادی دولتها، راه برون رفت از چالشهای اقتصادی است. همچنین اصول حکمرانی اقتصادی در استفاده از تجربه سایر کشورها در سیاستهای توسعه اقتصادی و بهکارگیری تئوریهای علم اقتصاد روز نهفته است. از سوی دیگر کشور با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه است که بخشی از آن مربوط به تحریمهاست اما بخش مهم دیگری از آن در گرو تصمیمات و عملکرد مدیریت اقتصاد است. استفاده از ظرفیت بازار سرمایه برای دولت مانعی ندارد اما نه به قیمت ایجاد مشکلات برای سهامداران خرد. تا کنون نکات قابل توجه و مؤثری در جهت بهبود وضعیت بازارسرمایه از جهات مختلف مطرح شده اما تأمین خواسته کل فعالان بازار امکانپذیر نیست و در این زمینه اختلاف نظر هم وجود دارد .فضای کنونی بازار سرمایه طی 2 سال گذشته با افزایش ضریب نفوذ سهامداری از 6 میلیون فعال بورسی هم اکنون حداقل 50 میلیون نفر از تصمیمات سازمان بورس تأثیر میپذیرند و چنانچه به هردلیل مسئولان اقتصادی و دولت بخواهند نظرات خود را بدون توجه به تأثیرات نامطلوب آن بر منافع سایر سهامداران و فعالان بازار سرمایه دیکته کنند، موجبات ضرر و زیان اکثریت سهامداران را فراهم میکنند. صحبتهای مطرح شده درخصوص بورس تلاش در جهت بازگشت اعتماد از دست رفته پیشین به بورس است و برای هموار بودن شرایط انسجام و اقتدار در دولت جدید این هدف قابل دسترس است. در همین رابطه و بهدلیل افت قابل توجه سطح عمومی قیمتها و شاخص در بورس به میزان 40 درصد طی چند ماه گذشته، هم اکنون شاهد استقبال خریداران و فعالان بازار از بورس هستیم و میتوان هم اکنون بورس را در دو بخش متمایز توصیف کرد.اول شرکتهایی که بهدلیل اصلاح قیمت و وضعیت عملکرد سود و زیان مناسب کمتر از ارزش ذاتی و یا نزدیک به آن معامله میشوند و دوم آن دسته از شرکتهایی که بهدلیل دام گره معاملاتی و حجم مبنا کماکان بیش از ارزش ذاتی معامله میشوند و موجب کندی حرکت مثبت بازار هستند.
2رئیس سازمان بهدلیل عدم همخوانی خواستههای دولت و منافع سهامداران خرد مستعفی شدند! تمامی مسئولان ایرادات و نکات قابل بررسی بازار را بخوبی میدانستند و هم اکنون نیز بدور از موضع سازمانی خود به این اشکالات اذعان دارند و حداقل ازلحاظ تئوریک میدانند چه نکاتی میتواند بازار را به تعادل برساند اما مجال و امکان اجرای تصمیم دراختیار ندارند چون مصالح بسیاری از سوی مسئولان بالادست مانع اجرای راهکارهای لازم برای حل و فصل چالشها میشود.با آسیب شناسی این وضعیت به این نتیجه میرسیم که نگاه کوتاه مدت دولتها و استفاده از ظرفیت بازار سرمایه در جهت تأمین منابع و کاستیهایی که ممکن است در تراز عملیاتیشان وجود داشته باشد با منافع و اهداف بلند مدت سایر سهامداران متعارض است.در پایان میتوان تصمیمات لازم در حوزه بازار سرمایه را که از گروه مدیران اقتصادی و مشاوران رئیس جمهوری منتخب انتظار میرود در موارد زیر خلاصه کرد:
اصلاح قانون بازار اوراق بهادار با محوریت تصدی مسئولیت بخش خصوصی در شورای عالی بورس و محدودیت در امکان جابهجایی رئیس و اعضای هیأت مدیره سازمان بورس اصلاح و یا تغییر ترکیب شورای عالی بورس با محوریت اشخاص حرفهای و بخش خصوصی
اجرای اصل 44 قانون اساسی و کاهش تصدیگری و مدیریت دولت بر بنگاههای اقتصادی
الزام به اجرای قواعد وضع شده از سوی ناشرین درخصوص نصاب سهام شناور آزاد
لزوم توجه بیشتر به نحوه تأمین مالی صنعت و تولید از بازار اولیه و اهمیت و نقش بازار سرمایه در تأمین مالی بنگاههای اقتصادی کشور با محوریت بخش خصوصی.
درک منافع مشترک، وفاق و ثبات در تصمیمات اقتصادی
بهرسمیت شناختن استقلال سازمان بورس بهعنوان مؤسسه عمومی غیر دولتی حرفهای (نه بهعنوان قلک تأمین نقدینگی دولت)
حذف تدریجی دامنه نوسان قیمت و کاهش دخالت دستوری در امور شرکتهای بورسی و تحمیل قیمت بدون توجه به مکانیزم عرضه و تقاضای بازار
چنانچه برنامههای عملیاتی و منسجمی در زمینه مرتفع نمودن ایرادات گذشته در وضعیت اقتصاد کشور به اجرا درآید میتوان چشماندازی شفاف و رو به رشد برای بازار سرمایه و بورس ترسیم کرد.
روایت معاون حقوقی بانک مرکزی از رفع توقیف پولهای ایران
دادگاهی که از وکلای ایرانی شکست خورد
گروه اقتصادی | معاون حقوقی بانک مرکزی در روایتی به چگونگی رفع توقیف 6 میلیارد دلار از اموال ایران، پرداخت. البته او این نکته را هم متذکر شده است که در حال حاضر این وجوه آزاد شده و در توقیف نیستند، اما به دلیل تحریمها و عدم اجرای توصیههای FATF و بالطبع، نداشتن روابط کارگزاری بانکی، این مبالغ فعلاً قابلیت انتقال به کشور را ندارند.
ماجرای توقیف اموال ایران از این قرار بود که در سال 2012 قانونی در امریکا به تصویب رسید که به موجب آن رأی دادگاه امریکایی در پرونده پیترسون که به محکومیت دولت و بانک مرکزی ایران (به اتهام دست داشتن دولت ایران در حادثه انفجار مقر تفنگداران امریکایی در بیروت در سال ۱۹۸۳) منجر شده بود اجرایی و به این ترتیب، مبلغ 1.8 میلیارد دلار دارایی بانک مرکزی که در اختیار کلیراستریم قرار داشت، توقیف و توسط امریکا مصادره شد. البته برای محکومیت دولت امریکا و استرداد مبلغ مزبور، دعوایی نزد دیوان بینالمللی دادگستری مطرح شد که پس از مرحله احراز صلاحیت، پرونده مزبور تحت رسیدگی دیوان قرار دارد. علاوه بر این، در اجرای آرای صادره از دادگاههای امریکا به نفع ورثه قربانیان حادثه یازدهم سپتامبر و به اتهام دستداشتن دولت ایران و بانک مرکزی در حادثه مزبور، دادگاههای لوکزامبورگ و ایتالیا در سال 2018 نیز به درخواست امریکا دستور توقیف داراییهای بانک مرکزی به ترتیب معادل مبالغ 1.6 و 6 میلیارد دلار را صادر کردند.بر همین اساس امیر حسین طیبیفرد، معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی، در مورد روند و اقدامات حقوقی که برای رفعتوقیف پولهای ایران انجام شده، توضیحاتی داده است.او با اشاره به رویه معمول در این رسیدگیها که ابتدا خواهان، دستور توقیف اموال و دارایی را از دادگاه تقاضا میکند تا وجوه مزبور مسدود و سپس مراحل شناسایی و اجرای رأی خارجی مورد پیگیری قرار گیرد، گفت: به موازات صدور دستور توقیف دارایی ایران در لوکزامبورگ، ورثه قربانیان حادثه 11 سپتامبر در سال 2018، با مراجعه به دادگاه ایتالیا و استناد به رأی دادگاه امریکایی، موفق شدند دستور توقیف داراییهای بانک مرکزی به مبلغ 6 میلیارد دلار را بگیرند.
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، طیبی فرد افزود: با توجه به تأثیر اولیه رأی دادگاههای امریکایی بر قضات دادگاه ایتالیا، دستور توقیف اولیه اموال بانک به گونهای صادر شده بود که خود دلالت بر ایراد اتهامات متعددی به دولت و بانک مرکزی ایران داشت چنانکه ایران را به نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بینالملل و بانک مرکزی ایران را متهم به تأمین مالی تروریسم کرده بود.
او با اشاره به این نکته که در زمان وقوع حادثه 11 سپتامبر این اتفاق از سوی مقامات ایرانی محکوم شده بود، گفت: در این رابطه تمامی اسناد و مدارک مرتبط با انزجار و محکومیت حادثه 11 سپتامبر توسط مقامات حکومتی ایران، همچون فرمایشات مقام معظم رهبری و بیانات رئیسجمهوری وقت ایران در این خصوص و همچنین تمامی مقررات و دستورالعملهای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم که پیش از تصویب قانون مبارزه با پولشویی، در شورای پول و اعتبار بانک مرکزی تصویب و به بانکها ابلاغ شده بود را گردآوری و ارسال کردیم.
معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی اظهار داشت: همچنین مدارک مرتبط با حادثه شهادت دیپلماتهای کنسولگری ایران در شهر مزار شریف و پیگیریهای محمدجواد ظریف، نماینده آن زمان ایران در سازمان ملل، برای محکوم کردن القاعده و طالبان که به صورت مستند موجود بود نیز گردآوری شد و در اختیار دادگاههای لوکزامبورگ و ایتالیا قرار گرفت.
طیبی فرد ادامه داد: در زمان حادثه 11 سپتامبر 2001، از طرف سازمان ملل برای تمام کشورها نامهای ارسال شده بود که تقاضا میکرد تمام اموال و داراییهای القاعده و طالبان توقیف شده و نتیجه به سازمان ملل ارائه شود. بانک مرکزی نیز در آن زمان مفاد نامه را به صورت بخشنامهای به شبکه بانکی کشور ابلاغ کرده بود. خوشبختانه اسناد و مدارک اجرای قطعنامههای سازمان ملل علیه القاعده و طالبان در شبکه بانکی کشور نیز موجود بود و در دادگاههای مورد اشاره مورد استفاده قرار گرفت.
او افزود: با استناد به این اسناد و مدارک میخواستیم اثبات کنیم برخلاف تصوری که از کشور و ملت ایران در صحنه جهانی شکل گرفته است، ایران در جستوجوی گفتوگو و برقراری صلح در جهان است.
جریان رسیدگی دادگاه به نفع ایران تغییر کرد
معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی با بیان اینکه تلاشهای بانک مرکزی صرفاً محدود به محیط دادگاه نمیشد بلکه رسانهها را هم در بر میگرفت، ادامه داد: امریکاییها برای پیشبرد اهداف خودشان، در فضای رسانهای این کشورها به صورت ویژه فعالیت میکردند. در یک نشریه مطرح لوکزامبورگی، شخصی از اتباع امریکا به نام «وولوسکی» به اتهام زنی علیه مردم ایران پرداخته بود و ایران را متهم به فعالیتهای تروریستی و دست داشتن در حادثه 11 سپتامبر کرده بود.
طیبی فرد سپس درباره چگونگی تجدید وقت رسیدگی دادگاه برای تغییر رأی به نفع ایران با اشاره به این نکته که در زمان ریاست کلی آقای سیف، اینجانب همراه وکیل ایتالیایی بانک به دادگاه تجدیدنظر رم (ایتالیا) مراجعه و با اشاره به سیاسی بودن آرای محکومیت صادره از دادگاههای امریکایی و گردآوری مدارک مبنی بر عدم ارتباط و انتساب حادثه ۱۱ سپتامبر به بانک مرکزی و دولت ایران، خواستار تجدید وقت رسیدگی دادگاه شدیم، گفت: خوشبختانه دادگاه ایتالیایی با این درخواست موافقت کرد و با ارائه مستندات جدید و تلاشهای وکلای ما، جریان رسیدگی دادگاه به نفع ایران تغییر کرد.
تلاش امریکاییها بینتیجه ماند
او سپس با طرح این موضوع که بانک مرکزی بدنبال یک وحدت رویهای در اتحادیه اروپا بود، گفت: یک هماهنگی بین وکلای بانک در کشورهای مختلف اروپایی ایجاد شد به گونهای که هر اقدامی که وکیل ما انجام میداد، به اطلاع سایر وکلای ایران در لوکزامبورگ و فرانسه نیز میرسید. با این هماهنگی، وکلای بانک از سیر تحولات پروندهها در سایر کشورها آگاه میشدند و خود منجر به ایجاد رویهای واحد در اروپا میگشت، در نتیجه این هماهنگی، تلاش همزمان امریکاییها برای توقیف اموال ایران در فرانسه بدون نتیجه ماند.
دستور توقیف اولیه اموال ایران لغو شد
طیبی فرد تلاشها را بسیار موفقیتآمیز دانست و تصریح کرد: بعد از تکمیل و ارائه مدارک به دادگاه تجدیدنظر ایتالیا، ما موفق شدیم پایه و اساس قوی برای رد اتهامات علیه کشور ایران ایجاد کنیم. در نتیجه این تلاشها، کار به جایی رسید که دستور توقیف اولیه اموال ایران لغو شد.
در مرحله فرجام است
معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی گفت: تلاش ما و وکلایمان در دادگاههای ایتالیا چنان موفقیتآمیز بود که اعتراض آنها به رأی دادگاه رد شد و در مرحله تجدیدنظر نیز رأی به نفع بانک مرکزی صادر و با توجه به استقلال بانک مرکزی و مصونیت اموال آن، از اموال بانک رفع توقیف شد. در حال حاضر پرونده به دلیل اعتراض خواهانهای امریکایی، در مرحله فرجام و در دیوان عالی کشور ایتالیا تحت رسیدگی است. امیدواریم رأی دادگاه تجدیدنظر نیز به تأیید دیوان عالی کشور ایتالیا برسد.او تأکید کرد: در ماه آوریل سالجاری، دیوان عالی کشور لوکزامبورگ، توقیف دارایی بانک مرکزی در آن کشور را غیرقانونی اعلام کرد و به این ترتیب، علاوه بر قاعده مصونیت اموال بانک مرکزی از توقیف و اجرا، مانع جدیدی را در بحث توقیف اوراق بانک مرکزی نزد مؤسسه کلیراستریم مطرح ساخت که به تقویت موضع بانک کمک کرد. با صدور این رأی از دیوانعالی کشور لوکزامبورگ، انتظار میرود سایر دادگاههای بدوی و تجدیدنظر لوکزامبورگ با تبعیت از رأی مزبور، از توقیف اموال بانک در پروندههای مشابه خودداری کنند.طیبیفرد در خصوص داراییهایی که در لوکزامبورگ باقیمانده بود، خاطرنشان کرد: مشابه آنچه در سال ۲۰۱۵ رخ داد، در سال ۲۰۱۹ قانونی در امریکا تصویب شد و به منظور اجرای آرای محکومیت دولت و بانک مرکزی ایران، کلیراستریم را مکلف میکرد دارایی بانک مرکزی را به ایالات متحده منتقل کند. به محض اطلاع از تصویب این قانون، با مراجعه به دادگاه ذیصلاح لوکزامبورگ، موفق به اخذ دستور موقتی مبنی بر منع کلیراستریم از انتقال دارایی مزبور به امریکا شدیم که نهایتاً این دستور موقت مورد تأیید و ابرام دادگاه تجدیدنظر آن کشور قرار گرفت و برای تخلف کلیراستریم از این دستور موقت نیز جریمهای را تعیین کرد و به این ترتیب، مانع اجرای قانون امریکا در لوکزامبورگ شدیم.
مانع از تکرار این جریانها میشویم
به گفته طیبی فرد، اکنون نه تنها توقیف اموال بانک مرکزی ایران در اروپا لغو شده، بلکه میتوان گفت رویهای قضایی در اروپا شکل گرفته که مانع تکرار این موضوع میشود.
معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی در پاسخ به این سؤال که اکنون وضعیت حقوقی داراییهای ایران در ایتالیا چگونه است؟ گفت: رسیدگی به درخواست توقیف اموال، خاتمه یافته و تمام آرا و قرارهای توقیف اموال، ملغی شده است. در زمان صدور دستور توقیف اموال به مبلغ 6 میلیارد دلار در ایتالیا، چنین مبلغی در حسابهای بانک مرکزی در ایتالیا وجود نداشت ولی تأیید همین رأی در دادگاههای بالاتر میتوانست منجر به اخراج بانک مرکزی از فعالیتهای پولی در اروپا و عدم امکان برقراری روابط کارگزاری بانکی در آن قاره باشد که بسیار زیانبار و خطرناک بود.
ماجرای توقیف اموال ایران از این قرار بود که در سال 2012 قانونی در امریکا به تصویب رسید که به موجب آن رأی دادگاه امریکایی در پرونده پیترسون که به محکومیت دولت و بانک مرکزی ایران (به اتهام دست داشتن دولت ایران در حادثه انفجار مقر تفنگداران امریکایی در بیروت در سال ۱۹۸۳) منجر شده بود اجرایی و به این ترتیب، مبلغ 1.8 میلیارد دلار دارایی بانک مرکزی که در اختیار کلیراستریم قرار داشت، توقیف و توسط امریکا مصادره شد. البته برای محکومیت دولت امریکا و استرداد مبلغ مزبور، دعوایی نزد دیوان بینالمللی دادگستری مطرح شد که پس از مرحله احراز صلاحیت، پرونده مزبور تحت رسیدگی دیوان قرار دارد. علاوه بر این، در اجرای آرای صادره از دادگاههای امریکا به نفع ورثه قربانیان حادثه یازدهم سپتامبر و به اتهام دستداشتن دولت ایران و بانک مرکزی در حادثه مزبور، دادگاههای لوکزامبورگ و ایتالیا در سال 2018 نیز به درخواست امریکا دستور توقیف داراییهای بانک مرکزی به ترتیب معادل مبالغ 1.6 و 6 میلیارد دلار را صادر کردند.بر همین اساس امیر حسین طیبیفرد، معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی، در مورد روند و اقدامات حقوقی که برای رفعتوقیف پولهای ایران انجام شده، توضیحاتی داده است.او با اشاره به رویه معمول در این رسیدگیها که ابتدا خواهان، دستور توقیف اموال و دارایی را از دادگاه تقاضا میکند تا وجوه مزبور مسدود و سپس مراحل شناسایی و اجرای رأی خارجی مورد پیگیری قرار گیرد، گفت: به موازات صدور دستور توقیف دارایی ایران در لوکزامبورگ، ورثه قربانیان حادثه 11 سپتامبر در سال 2018، با مراجعه به دادگاه ایتالیا و استناد به رأی دادگاه امریکایی، موفق شدند دستور توقیف داراییهای بانک مرکزی به مبلغ 6 میلیارد دلار را بگیرند.
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، طیبی فرد افزود: با توجه به تأثیر اولیه رأی دادگاههای امریکایی بر قضات دادگاه ایتالیا، دستور توقیف اولیه اموال بانک به گونهای صادر شده بود که خود دلالت بر ایراد اتهامات متعددی به دولت و بانک مرکزی ایران داشت چنانکه ایران را به نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بینالملل و بانک مرکزی ایران را متهم به تأمین مالی تروریسم کرده بود.
او با اشاره به این نکته که در زمان وقوع حادثه 11 سپتامبر این اتفاق از سوی مقامات ایرانی محکوم شده بود، گفت: در این رابطه تمامی اسناد و مدارک مرتبط با انزجار و محکومیت حادثه 11 سپتامبر توسط مقامات حکومتی ایران، همچون فرمایشات مقام معظم رهبری و بیانات رئیسجمهوری وقت ایران در این خصوص و همچنین تمامی مقررات و دستورالعملهای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم که پیش از تصویب قانون مبارزه با پولشویی، در شورای پول و اعتبار بانک مرکزی تصویب و به بانکها ابلاغ شده بود را گردآوری و ارسال کردیم.
معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی اظهار داشت: همچنین مدارک مرتبط با حادثه شهادت دیپلماتهای کنسولگری ایران در شهر مزار شریف و پیگیریهای محمدجواد ظریف، نماینده آن زمان ایران در سازمان ملل، برای محکوم کردن القاعده و طالبان که به صورت مستند موجود بود نیز گردآوری شد و در اختیار دادگاههای لوکزامبورگ و ایتالیا قرار گرفت.
طیبی فرد ادامه داد: در زمان حادثه 11 سپتامبر 2001، از طرف سازمان ملل برای تمام کشورها نامهای ارسال شده بود که تقاضا میکرد تمام اموال و داراییهای القاعده و طالبان توقیف شده و نتیجه به سازمان ملل ارائه شود. بانک مرکزی نیز در آن زمان مفاد نامه را به صورت بخشنامهای به شبکه بانکی کشور ابلاغ کرده بود. خوشبختانه اسناد و مدارک اجرای قطعنامههای سازمان ملل علیه القاعده و طالبان در شبکه بانکی کشور نیز موجود بود و در دادگاههای مورد اشاره مورد استفاده قرار گرفت.
او افزود: با استناد به این اسناد و مدارک میخواستیم اثبات کنیم برخلاف تصوری که از کشور و ملت ایران در صحنه جهانی شکل گرفته است، ایران در جستوجوی گفتوگو و برقراری صلح در جهان است.
جریان رسیدگی دادگاه به نفع ایران تغییر کرد
معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی با بیان اینکه تلاشهای بانک مرکزی صرفاً محدود به محیط دادگاه نمیشد بلکه رسانهها را هم در بر میگرفت، ادامه داد: امریکاییها برای پیشبرد اهداف خودشان، در فضای رسانهای این کشورها به صورت ویژه فعالیت میکردند. در یک نشریه مطرح لوکزامبورگی، شخصی از اتباع امریکا به نام «وولوسکی» به اتهام زنی علیه مردم ایران پرداخته بود و ایران را متهم به فعالیتهای تروریستی و دست داشتن در حادثه 11 سپتامبر کرده بود.
طیبی فرد سپس درباره چگونگی تجدید وقت رسیدگی دادگاه برای تغییر رأی به نفع ایران با اشاره به این نکته که در زمان ریاست کلی آقای سیف، اینجانب همراه وکیل ایتالیایی بانک به دادگاه تجدیدنظر رم (ایتالیا) مراجعه و با اشاره به سیاسی بودن آرای محکومیت صادره از دادگاههای امریکایی و گردآوری مدارک مبنی بر عدم ارتباط و انتساب حادثه ۱۱ سپتامبر به بانک مرکزی و دولت ایران، خواستار تجدید وقت رسیدگی دادگاه شدیم، گفت: خوشبختانه دادگاه ایتالیایی با این درخواست موافقت کرد و با ارائه مستندات جدید و تلاشهای وکلای ما، جریان رسیدگی دادگاه به نفع ایران تغییر کرد.
تلاش امریکاییها بینتیجه ماند
او سپس با طرح این موضوع که بانک مرکزی بدنبال یک وحدت رویهای در اتحادیه اروپا بود، گفت: یک هماهنگی بین وکلای بانک در کشورهای مختلف اروپایی ایجاد شد به گونهای که هر اقدامی که وکیل ما انجام میداد، به اطلاع سایر وکلای ایران در لوکزامبورگ و فرانسه نیز میرسید. با این هماهنگی، وکلای بانک از سیر تحولات پروندهها در سایر کشورها آگاه میشدند و خود منجر به ایجاد رویهای واحد در اروپا میگشت، در نتیجه این هماهنگی، تلاش همزمان امریکاییها برای توقیف اموال ایران در فرانسه بدون نتیجه ماند.
دستور توقیف اولیه اموال ایران لغو شد
طیبی فرد تلاشها را بسیار موفقیتآمیز دانست و تصریح کرد: بعد از تکمیل و ارائه مدارک به دادگاه تجدیدنظر ایتالیا، ما موفق شدیم پایه و اساس قوی برای رد اتهامات علیه کشور ایران ایجاد کنیم. در نتیجه این تلاشها، کار به جایی رسید که دستور توقیف اولیه اموال ایران لغو شد.
در مرحله فرجام است
معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی گفت: تلاش ما و وکلایمان در دادگاههای ایتالیا چنان موفقیتآمیز بود که اعتراض آنها به رأی دادگاه رد شد و در مرحله تجدیدنظر نیز رأی به نفع بانک مرکزی صادر و با توجه به استقلال بانک مرکزی و مصونیت اموال آن، از اموال بانک رفع توقیف شد. در حال حاضر پرونده به دلیل اعتراض خواهانهای امریکایی، در مرحله فرجام و در دیوان عالی کشور ایتالیا تحت رسیدگی است. امیدواریم رأی دادگاه تجدیدنظر نیز به تأیید دیوان عالی کشور ایتالیا برسد.او تأکید کرد: در ماه آوریل سالجاری، دیوان عالی کشور لوکزامبورگ، توقیف دارایی بانک مرکزی در آن کشور را غیرقانونی اعلام کرد و به این ترتیب، علاوه بر قاعده مصونیت اموال بانک مرکزی از توقیف و اجرا، مانع جدیدی را در بحث توقیف اوراق بانک مرکزی نزد مؤسسه کلیراستریم مطرح ساخت که به تقویت موضع بانک کمک کرد. با صدور این رأی از دیوانعالی کشور لوکزامبورگ، انتظار میرود سایر دادگاههای بدوی و تجدیدنظر لوکزامبورگ با تبعیت از رأی مزبور، از توقیف اموال بانک در پروندههای مشابه خودداری کنند.طیبیفرد در خصوص داراییهایی که در لوکزامبورگ باقیمانده بود، خاطرنشان کرد: مشابه آنچه در سال ۲۰۱۵ رخ داد، در سال ۲۰۱۹ قانونی در امریکا تصویب شد و به منظور اجرای آرای محکومیت دولت و بانک مرکزی ایران، کلیراستریم را مکلف میکرد دارایی بانک مرکزی را به ایالات متحده منتقل کند. به محض اطلاع از تصویب این قانون، با مراجعه به دادگاه ذیصلاح لوکزامبورگ، موفق به اخذ دستور موقتی مبنی بر منع کلیراستریم از انتقال دارایی مزبور به امریکا شدیم که نهایتاً این دستور موقت مورد تأیید و ابرام دادگاه تجدیدنظر آن کشور قرار گرفت و برای تخلف کلیراستریم از این دستور موقت نیز جریمهای را تعیین کرد و به این ترتیب، مانع اجرای قانون امریکا در لوکزامبورگ شدیم.
مانع از تکرار این جریانها میشویم
به گفته طیبی فرد، اکنون نه تنها توقیف اموال بانک مرکزی ایران در اروپا لغو شده، بلکه میتوان گفت رویهای قضایی در اروپا شکل گرفته که مانع تکرار این موضوع میشود.
معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی در پاسخ به این سؤال که اکنون وضعیت حقوقی داراییهای ایران در ایتالیا چگونه است؟ گفت: رسیدگی به درخواست توقیف اموال، خاتمه یافته و تمام آرا و قرارهای توقیف اموال، ملغی شده است. در زمان صدور دستور توقیف اموال به مبلغ 6 میلیارد دلار در ایتالیا، چنین مبلغی در حسابهای بانک مرکزی در ایتالیا وجود نداشت ولی تأیید همین رأی در دادگاههای بالاتر میتوانست منجر به اخراج بانک مرکزی از فعالیتهای پولی در اروپا و عدم امکان برقراری روابط کارگزاری بانکی در آن قاره باشد که بسیار زیانبار و خطرناک بود.
با دستور رئیس مجلس
طرح ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی از دستور کار خارج شد
گروه سیاسی/ مجلس شورای اسلامی هفتهای را که با خبر جنجالی مســـــــــــــدودسازی پیامرسانهای اجتماعی آغاز کرده بود؛ با از دستور خارج کردن آن به پایان رساند.
این طرح که با عنوان «صیانت از حقوق کاربران در فضایمجازی و سامـــــــــــاندهی پیامرســــانهای اجتماعــــی» از سوی کمــــــــــیسیون فرهنگی آماده و در اوایل هفته اعلام شده بود که در دستور کار مجلس قرار گرفته اعتراضات زیادی را به همراه داشت؛ تا آنجا که بسیاری از کاربران آن را «مسدود و محدودسازی فضای مجازی» خواندند و صدای آن به گوش نمایندگان هم رسید.
حال در مجلسی که واکنشی علنی نسبت به این موضوع وجود نداشت؛ آن گونه که از سوی یکی از نزدیکان محمدباقر قالیباف مطرح شده؛ رئیس مجلس به میدان آمد و این طرح را از دستور خارج کرد. محمدصالح مفتاح، رئیس کمیته سیاسی جمعیت پیشرفت و عدالت، در توئیتی نوشت: «قالیباف در جمع رؤسای کمیسیونهای مجلس{گفت}: فقط موضوعات اضطراری و ضروری باید در دستور کار مجلس باشد». او در ادامه نوشت: «طرح ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی موسوم به صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی از دستور مجلس خارج شد». این خبر دیروز از سوی سخنگوی دولت هم تأیید شد. علی ربیعی در نشست خبری خود درباره مباحث مرتبط با طرحهایی که به دنبال ایجاد محدودیت در فضای اینترنت است گفت: طبق اخبار غیررسمی گفته میشود که این طرح از دستور کار مجلس خارج شده است.
انتقاد فرهنگی از ناکارآمدی مجلس
اما دیروز در نطق میان دستور یکی از نمایندگان؛ صحبت از ناکارآمدی مجلس و کمیسیونها به میان آمد. محمدحسین فرهنگی که در اجلاسیه اول سخنگویی هیأت رئیسه مجلس را برعهده داشت و از هفته پیش جای خود را به سیدنظام موسوی داد؛ گفت که: کارآیی و کارآمدی مجلس و برخی از کمیسیونهای آن زیر سؤال جدی است و اهتمامی از سوی مدیریت مجلس برای اصلاح آن وجود ندارد، حتی از پیشنهادهای مؤثر استقبال نمیشود، لابیگری و ابراز ارادتهایی که گاهی مشمئزکننده هم است، فرصتها را به تهدید تبدیل کرده است.
او همچنین با اشاره به انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا بیان کرد: امیدوارم در فرصتهای محدود باقیمانده، امانتداری، دقت در رسیدگی به اعتراضات و شکایات و تسریع در تعیین تکلیف شوراهای اسلامی در سرلوحه اقدامات مسئولان ذیربط قرار داشته باشد.
در جلسه علنی دیروز مجلس، نمایندگان پس از شنیدن گزارش کمیسیون صنایع و معادن با تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان ملی استاندارد ایران موافقت کردند. همچنین ۱۳ لایحه از جمله لایحه تشکیل پلیس ویژه اطفال و نوجوانان در این جلسه اعلام وصول شد. نمایندگان همچنن با در اولویت قرار گرفتن بررسی طرح استفساریه تأمین قیر رایگان در سال ۱۴۰۰ موافقت کردند.
این اقدام در حالی صورت گرفت که به گفته مالک شریعتی نیاسر؛ طرحهای مهمی همچون شفافیت که در دستور کمیسیون آییننامه داخلی قرار گرفته و به دلیل درخواست نمایندگان برای دو فوریت قرار دادن، بررسی آن با تأخیر مواجه شده است.
نمایندگان هیچ حجت شرعی برای حضور در کابینه سیزدهم ندارند
محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در نشست مشترک با نمایندگان اقتصادی ادوار مجلس با اشاره به برخی گمانهها مبنی بر حضور نمایندگان در کابینه دولت آینده، تأکید کرد: در دیداری که به مناسبت سالگرد مجلس یازدهم با مقام معظم رهبری صورت گرفت، ایشان به دو عبارت تأکید کردند، اولین مورد این بود که مجلس یازدهم، مجلس انقلابی است و مورد دیگر این بود که نمایندگان در مجلس بمانند؛ بنابراین نمایندگان هیچ حجت شرعی برای حضور در دولت سیزدهم ندارند و باید کمک کنیم نیروهای با ظرفیت که در بیرون هستند، عضو کابینه دولت آینده شوند.
او موفقیت رئیسی را موفقیت یک جناح و گروه ندانست و گفت: موفقیت آقای رئیسی موفقیت جمهوری اسلامی است، لذا باید همه ظرفیتها برای موفقیت او فراهم شود. پورابراهیمی با تأکید بر اینکه رئیسجمهور منتخب باید برنامه اقتصادی منسجم داشته باشد، متذکر شد: همه ظرفیتها در داخل دولت، ارکان و نظام وجود دارد و از طریق کمک به یکدیگر و استفاده از این ظرفیتها میتوان مشکلات را حل کرد. او با تأکید بر اینکه مجلس حتماً به دولت آینده در جهت رفع مشکلات کمک خواهد کرد، ادامه داد: عملکرد دولت به پای کارنامه همه ما نوشته میشود، لذا هیچ راهی به غیر از کمک به دولت آینده وجود ندارد، همه امیدواریم دولتی که تشکیل میشود اثر گذارترین و کارآمدترین دولت بعد از انقلاب شود.
بررسی شکایت از عملکرد وزارت کشور در برگزاری انتخابات
سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی از بررسی شکایت از عملکرد وزارت کشور در برگزاری انتخابات در جلسه دیروز این کمیسیون خبر داد.
علی خضریان در گفتوگو با ایسنا با اشاره به جلسه دیروز کمیسیون اصل نود اظهار داشت: با عنایت به شکایات واصله به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس پیرامون عملکرد وزارت کشور در جریان برگزاری انتخابات ۲۸ خردادماه، جلسه کمیسیون با حضور وزیر کشور و معاونان ایشان برگزار شد.
وی افزود: نحوه طراحی تعرفهها و تشابه ظاهری آنها با یکدیگر بویژه در حوزههایی که یک داوطلب برای انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و ریاست جمهوری داشتند، بروز اختلال در سامانه الکترونیک تشخیص هویت و رأیگیری در برخی از ساعات اخذ رأی در شعب، تأخیر در آغاز فرایند رأیگیری و ازدحام جمعیت در ساعات اولیه انتخابات، بینظمی در صندوقهای اخذ رأی خارج از کشور، کمبود تعرفه در برخی از شعب اخذ رأی شهرستانها نظیر کهگیلویه و بویراحمد با وجود تأکید مقام معظم رهبری بر لزوم تأمین سریع، بموقع و کافی تعرفه در همه شعب اخذ رأی، عدم پیشبینی و اتخاذ تدابیر لازم برای اخذ رأی از گروههای حساس نظیر کادر درمان و سالمندان، قطعی اینترنت در استانهای مختلف کشور و بروز برخی سؤالات در طرز کار وزارت کشور در اعمال نظر هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستاها پیرامون عدم احراز صلاحیت برخی نامزدهای انتخابات شوراها براساس ماده ۶۳ قانون انتخابات از جمله موضوعات و شکواییههایی است که به دبیرخانه کمیسیون رسیده است.
خضریان یادآور شد: این موضوعات در جلسه دیروز با وزیر کشور مطرح و پاسخهای ایشان به صورت شفاهی استماع شد و نمایندگان عضو کمیسیون نیز نکات خود را مطرح کردند و مقرر شد براساس قانون وزیر پاسخ کتبی خود را نیز به کمیسیون تقدیم کرده و این پاسخ در کمیته سیاسی، نظامی و امنیتی کمیسیون مورد بررسی قرار گرفته و گزارشی درخصوص آن تدوین شود و پس از آن این گزارش در صحن کمیسیون جمعبندی و پس از تصویب کمیسیون به اطلاع مردم عزیزمان خواهد رسید.
این طرح که با عنوان «صیانت از حقوق کاربران در فضایمجازی و سامـــــــــــاندهی پیامرســــانهای اجتماعــــی» از سوی کمــــــــــیسیون فرهنگی آماده و در اوایل هفته اعلام شده بود که در دستور کار مجلس قرار گرفته اعتراضات زیادی را به همراه داشت؛ تا آنجا که بسیاری از کاربران آن را «مسدود و محدودسازی فضای مجازی» خواندند و صدای آن به گوش نمایندگان هم رسید.
حال در مجلسی که واکنشی علنی نسبت به این موضوع وجود نداشت؛ آن گونه که از سوی یکی از نزدیکان محمدباقر قالیباف مطرح شده؛ رئیس مجلس به میدان آمد و این طرح را از دستور خارج کرد. محمدصالح مفتاح، رئیس کمیته سیاسی جمعیت پیشرفت و عدالت، در توئیتی نوشت: «قالیباف در جمع رؤسای کمیسیونهای مجلس{گفت}: فقط موضوعات اضطراری و ضروری باید در دستور کار مجلس باشد». او در ادامه نوشت: «طرح ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی موسوم به صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی از دستور مجلس خارج شد». این خبر دیروز از سوی سخنگوی دولت هم تأیید شد. علی ربیعی در نشست خبری خود درباره مباحث مرتبط با طرحهایی که به دنبال ایجاد محدودیت در فضای اینترنت است گفت: طبق اخبار غیررسمی گفته میشود که این طرح از دستور کار مجلس خارج شده است.
انتقاد فرهنگی از ناکارآمدی مجلس
اما دیروز در نطق میان دستور یکی از نمایندگان؛ صحبت از ناکارآمدی مجلس و کمیسیونها به میان آمد. محمدحسین فرهنگی که در اجلاسیه اول سخنگویی هیأت رئیسه مجلس را برعهده داشت و از هفته پیش جای خود را به سیدنظام موسوی داد؛ گفت که: کارآیی و کارآمدی مجلس و برخی از کمیسیونهای آن زیر سؤال جدی است و اهتمامی از سوی مدیریت مجلس برای اصلاح آن وجود ندارد، حتی از پیشنهادهای مؤثر استقبال نمیشود، لابیگری و ابراز ارادتهایی که گاهی مشمئزکننده هم است، فرصتها را به تهدید تبدیل کرده است.
او همچنین با اشاره به انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا بیان کرد: امیدوارم در فرصتهای محدود باقیمانده، امانتداری، دقت در رسیدگی به اعتراضات و شکایات و تسریع در تعیین تکلیف شوراهای اسلامی در سرلوحه اقدامات مسئولان ذیربط قرار داشته باشد.
در جلسه علنی دیروز مجلس، نمایندگان پس از شنیدن گزارش کمیسیون صنایع و معادن با تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان ملی استاندارد ایران موافقت کردند. همچنین ۱۳ لایحه از جمله لایحه تشکیل پلیس ویژه اطفال و نوجوانان در این جلسه اعلام وصول شد. نمایندگان همچنن با در اولویت قرار گرفتن بررسی طرح استفساریه تأمین قیر رایگان در سال ۱۴۰۰ موافقت کردند.
این اقدام در حالی صورت گرفت که به گفته مالک شریعتی نیاسر؛ طرحهای مهمی همچون شفافیت که در دستور کمیسیون آییننامه داخلی قرار گرفته و به دلیل درخواست نمایندگان برای دو فوریت قرار دادن، بررسی آن با تأخیر مواجه شده است.
نمایندگان هیچ حجت شرعی برای حضور در کابینه سیزدهم ندارند
محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در نشست مشترک با نمایندگان اقتصادی ادوار مجلس با اشاره به برخی گمانهها مبنی بر حضور نمایندگان در کابینه دولت آینده، تأکید کرد: در دیداری که به مناسبت سالگرد مجلس یازدهم با مقام معظم رهبری صورت گرفت، ایشان به دو عبارت تأکید کردند، اولین مورد این بود که مجلس یازدهم، مجلس انقلابی است و مورد دیگر این بود که نمایندگان در مجلس بمانند؛ بنابراین نمایندگان هیچ حجت شرعی برای حضور در دولت سیزدهم ندارند و باید کمک کنیم نیروهای با ظرفیت که در بیرون هستند، عضو کابینه دولت آینده شوند.
او موفقیت رئیسی را موفقیت یک جناح و گروه ندانست و گفت: موفقیت آقای رئیسی موفقیت جمهوری اسلامی است، لذا باید همه ظرفیتها برای موفقیت او فراهم شود. پورابراهیمی با تأکید بر اینکه رئیسجمهور منتخب باید برنامه اقتصادی منسجم داشته باشد، متذکر شد: همه ظرفیتها در داخل دولت، ارکان و نظام وجود دارد و از طریق کمک به یکدیگر و استفاده از این ظرفیتها میتوان مشکلات را حل کرد. او با تأکید بر اینکه مجلس حتماً به دولت آینده در جهت رفع مشکلات کمک خواهد کرد، ادامه داد: عملکرد دولت به پای کارنامه همه ما نوشته میشود، لذا هیچ راهی به غیر از کمک به دولت آینده وجود ندارد، همه امیدواریم دولتی که تشکیل میشود اثر گذارترین و کارآمدترین دولت بعد از انقلاب شود.
بررسی شکایت از عملکرد وزارت کشور در برگزاری انتخابات
سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی از بررسی شکایت از عملکرد وزارت کشور در برگزاری انتخابات در جلسه دیروز این کمیسیون خبر داد.
علی خضریان در گفتوگو با ایسنا با اشاره به جلسه دیروز کمیسیون اصل نود اظهار داشت: با عنایت به شکایات واصله به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس پیرامون عملکرد وزارت کشور در جریان برگزاری انتخابات ۲۸ خردادماه، جلسه کمیسیون با حضور وزیر کشور و معاونان ایشان برگزار شد.
وی افزود: نحوه طراحی تعرفهها و تشابه ظاهری آنها با یکدیگر بویژه در حوزههایی که یک داوطلب برای انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و ریاست جمهوری داشتند، بروز اختلال در سامانه الکترونیک تشخیص هویت و رأیگیری در برخی از ساعات اخذ رأی در شعب، تأخیر در آغاز فرایند رأیگیری و ازدحام جمعیت در ساعات اولیه انتخابات، بینظمی در صندوقهای اخذ رأی خارج از کشور، کمبود تعرفه در برخی از شعب اخذ رأی شهرستانها نظیر کهگیلویه و بویراحمد با وجود تأکید مقام معظم رهبری بر لزوم تأمین سریع، بموقع و کافی تعرفه در همه شعب اخذ رأی، عدم پیشبینی و اتخاذ تدابیر لازم برای اخذ رأی از گروههای حساس نظیر کادر درمان و سالمندان، قطعی اینترنت در استانهای مختلف کشور و بروز برخی سؤالات در طرز کار وزارت کشور در اعمال نظر هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستاها پیرامون عدم احراز صلاحیت برخی نامزدهای انتخابات شوراها براساس ماده ۶۳ قانون انتخابات از جمله موضوعات و شکواییههایی است که به دبیرخانه کمیسیون رسیده است.
خضریان یادآور شد: این موضوعات در جلسه دیروز با وزیر کشور مطرح و پاسخهای ایشان به صورت شفاهی استماع شد و نمایندگان عضو کمیسیون نیز نکات خود را مطرح کردند و مقرر شد براساس قانون وزیر پاسخ کتبی خود را نیز به کمیسیون تقدیم کرده و این پاسخ در کمیته سیاسی، نظامی و امنیتی کمیسیون مورد بررسی قرار گرفته و گزارشی درخصوص آن تدوین شود و پس از آن این گزارش در صحن کمیسیون جمعبندی و پس از تصویب کمیسیون به اطلاع مردم عزیزمان خواهد رسید.
چرا صنایع دستی استان ها در تهران خریدار ندارد؟
خرید فقط به وقت سفر
مریم طالشی
گزارش نویس
بازارچه برای روز پنجشنبه و آخر هفته زیادی خلوت است. نزدیک غروب است اما مغازهها تک و توک بستهاند و آنهایی هم که باز هستند مشتری چندانی ندارند.
پشت ویترین مغازه انواع دستبندهای رنگی و صنایعدستی دیگر به چشم میخورند. رنگ و لعابش جوری است که نمیشود نادیدهاش گرفت و راحت از کنارش گذشت.فروشنده با خوشرویی برخورد میکند و درباره صنایعدستی مغازهاش توضیح میدهد. میگوید همهشان کار دست زنان ترکمن است که معمولاً در روستا ساکن هستند.
دختر جوانی یکی از دستبندها را برمیدارد و روی دستش امتحان میکند. کمی سبک و سنگین میکند و بعد دستبند را سر جایش میگذارد، قیمت بالا نیست اتفاقاً خیلی هم مناسب است البته صاحب مغازه میگوید :« ما اینجا در تهران مجبوریم کمی گرانتر از شهرستان بدهیم ولی باز خیلی ارزان تر از جنسهای وارداتی و جنسهای مشابه درمیآید، تازه اینها صنایع دستی هم هست.»
صاحب فروشگاه از فروش صنایعدستی در تهران راضی نیست. او میگوید: «اینجا باید کلی جنس بخوابد اما فروش نداریم. وقتی جنس زیادی از شهرستان میآورم و روی دستم میماند چرا باید جنس جدید بیاورم؟ نهایتش 4، 5 میلیون جنس میگذارم در مغازه و اگر فروش رفت باز میآورم. باور کنید همین 4، 5 میلیون هم فروش نمیرود.
در شهر خودمان فروش بیشتری داریم. آنجا مردم خودشان از صنایعدستی محلی استفاده میکنند و علاقه بیشتری نشان میدهند، مسافر هم که میآید دوست دارد خرید کند. مسافرها عاشق کارهای ما هستند حتی به همدیگر آدرس میدهند که اگر به شهر ما آمدند سراغ فلان فروشگاه بروند و فلان چیز را بخرند یا سفارش میدهند برایشان خرید کنند، حالا یا برای هدیه یا برای مصرف خودشان. اما نمیدانم همین مسافرها چرا وقتی به تهران برمیگردند دیگر علاقهای به خرید صنایع دستی ندارند. همان دستبندها و صنایعدستی را ما در تهران هم میفروشیم اما آنجا که میآیند دیگر میلی به خرید نشان نمیدهند. انگار در سفر آدم شرایطی دارد که دوست دارد خرید کند اما در شهر خودش به وسایل زینتی و چیزهای تزئینی و صنایعدستی اهمیتی نمیدهد.»
حمید اهل اصفهان مغازه کوچکی در تهران اجاره کرده و کار معرق انجام میدهد. در اصفهان پیش استاد خوبی آموزش دیده و کارش هم خوب است. فکر میکرد در تهران فروش خیلی خوبی داشته باشد با توجه به اینکه در اصفهان مشتریهای زیادی به فروشگاهی که در آن کار میکرد میآمدند و توجه زیادی به کارهای دستی نشان میدادند اما در تهران اوضاع فروش خوب نیست. او میگوید:«اینجا خیلی به صنایعدستی علاقه ندارند و این برای من با توجه به شهری که در آن بزرگ شدهام عجیب است. در اصفهان مردم میناکاری و معرق را میخرند و در خانهشان میگذارند یا سفره قلمکار را بهصورت رومیزی استفاده میکنند. میخواهم بگویم صنایعدستی در زندگی روزمرهشان جای دارد اما اینجا توجه خاصی نشان نمیدهند. من میبینم که در تهران مردم بیشتر تابلوهای نقاشی خارجی دوست دارند یا چیزهایی که کار دست نیست. خیلی بد است که بعضیها میآیند و کارهای معرق را میبینند و میگویند قشنگ است اما قدیمی شده و دیگر مُد نیست. مگر صنایعدستی قدیمی میشود؟! من سعی میکنم طرحهای جدیدی را به کارهایم اضافه کنم اما باز خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد، البته بخشی از آن به شرایط اقتصادی مردم هم برمیگردد ولی من میبینم همین مردمی که اینجا علاقه خاصی به صنایع دستی ندارند اگر اصفهان بروند حتماً یک تکه صنایع دستی تهیه میکنند. این نشان میدهد که خرید صنایع دستی بهصورت فرهنگ درنیامده و ما در فرهنگمان این را نداریم و گاهی فقط از سر عادت به اینکه حتماً در سفر سوغات آن شهر را بخریم، به خرید صنایعدستی اقدام میکنیم.»
مهدیه امینی اهل یزد و در کار بافت پارچه و منسوجات است. او میگوید: «وقتی که به تهران آمدم فکر میکردم نتیجه خیلی خوبی بگیرم چون چند بار در نمایشگاههای صنایعدستی تهران شرکت کرده بودم و بازدیدکنندگان بافتههای مرا خیلی دوست داشتند. من شال و حوله و دستمال و چیزهایی از این دست میبافم. دستگاه بافندگیام را به تهران آوردم و مغازه اجاره و شروع به کار کردم. بهنظرم آمد اینجا خیلی باید استقبال بشود اما اینطور نشد. حولههای آبگیر که در نمایشگاه صنایعدستی میفروختیم و خیلی طرفدار داشت، در مغازه که میآید دیگر توجه را جلب نمیکند. حالا شاید بهخاطر جو نمایشگاه است که مردم علاقه نشان میدهند یا فقط کسانی که نمایشگاه میآیند صنایع دستی دوست دارند. شالهای دارایی بافی که میبافتم در نمایشگاه همهاش فروش رفت و اتفاقاً خیلیها میآمدند و میگفتند کاش شما دوباره اینجا نمایشگاه بگذارید یا آدرس فروشگاه مرا در یزد میگرفتند اما وقتی در خود تهران مغازه زدم کار و بارم کساد شد. خیلی عجیب است که مردم در برابر یک محصول در دو مکان، واکنش متفاوت نشان میدهند. شاید هم به خاطر این است که صنایع دستی جایگاه خاصی در زندگی ما ندارد البته چیزهایی که من تولید میکنم مصرف روزانه دارد ولی میبینم همین دخترهای جوانی که در نمایشگاه از طرحهای من خوش شان میآید الان ترجیح میدهند شال و روسریهای چینی وارداتی بخرند یا طرحهایی که برگرفته از طرحهای روز دنیا باشد. در کل اجناسی که در نمایشگاههای صنایع دستی مورد علاقه و استقبال مردم قرار میگیرند در حالت عادی با استقبال مواجه نمیشوند. کسی که خوراکی میفروشد هرجا باشد خوراکیاش را میفروشد مثلاً کسانی که در این نمایشگاهها ترشی و مربا میفروشند هر جای شهر باشند کارشان به همان شکل است اما در مورد صنایع دستی اینطور نیست.»
حسام اکبری کارشناس صنایع دستی هم در این باره حرفهای جالب توجهی دارد. او میگوید:«ما به بسیاری از شهرها و استانها میرویم و با کارهای شاغلان در عرصه صنایعدستی آشنا میشویم اما مسأله این است که تمام صنایع دستی استانها لزوماً در تهران و مرکز طرفدار ندارند. شاغلان این حوزه اگر میخواهند در تهران برای خود بازاری پیدا کنند باید با سلیقه روز حرکت کنند و این چیزی است که در طرحها و نقشهایشان باید رعایت کنند. مثلاً ما الان صنایعدستی بلوچ را داریم که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفته است. این دستبندها و گردنبندهای بلوچ سوزن دوزی چیزی نبوده که خود زنان و دختران بلوچ استفاده میکردند اما سوزن دوزیهایی که روی لباسهایشان بوده آمدند تبدیل کردهاند به دستبند که در تمام شهرها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اگر بخواهند همان پیراهن بلوچی خودشان را تولید کنند و بفروشند شاید در تهران طرفدار چندانی نداشته باشد یا آنقدر گران دربیاید که مردم نتوانند آن را خریداری کنند اما به شکل دستبند و گوشواره هم قیمتش مناسب میشود و هم کاربردیتر است. یا گلدوزیها و جاجیم بافیهای خراسان بهشکل کوسن درآمده که در شکل زندگی شهری مورد استفاده است در حالی که در روستاها از اینها برای پشتی یا زیرانداز استفاده میکنند. در روستا پارچههای گلدوزی شده را رورختخوابی میکنند اما در تهران اخیراً مصرف پرده پیدا کرده و اتفاقاً خیلی هم طرفدار دارد. پس باید کاری کنیم که صنایع دستی مورد استفاده قرار گیرد و فقط یک جنس زینتی نباشد.»
گزارش نویس
بازارچه برای روز پنجشنبه و آخر هفته زیادی خلوت است. نزدیک غروب است اما مغازهها تک و توک بستهاند و آنهایی هم که باز هستند مشتری چندانی ندارند.
پشت ویترین مغازه انواع دستبندهای رنگی و صنایعدستی دیگر به چشم میخورند. رنگ و لعابش جوری است که نمیشود نادیدهاش گرفت و راحت از کنارش گذشت.فروشنده با خوشرویی برخورد میکند و درباره صنایعدستی مغازهاش توضیح میدهد. میگوید همهشان کار دست زنان ترکمن است که معمولاً در روستا ساکن هستند.
دختر جوانی یکی از دستبندها را برمیدارد و روی دستش امتحان میکند. کمی سبک و سنگین میکند و بعد دستبند را سر جایش میگذارد، قیمت بالا نیست اتفاقاً خیلی هم مناسب است البته صاحب مغازه میگوید :« ما اینجا در تهران مجبوریم کمی گرانتر از شهرستان بدهیم ولی باز خیلی ارزان تر از جنسهای وارداتی و جنسهای مشابه درمیآید، تازه اینها صنایع دستی هم هست.»
صاحب فروشگاه از فروش صنایعدستی در تهران راضی نیست. او میگوید: «اینجا باید کلی جنس بخوابد اما فروش نداریم. وقتی جنس زیادی از شهرستان میآورم و روی دستم میماند چرا باید جنس جدید بیاورم؟ نهایتش 4، 5 میلیون جنس میگذارم در مغازه و اگر فروش رفت باز میآورم. باور کنید همین 4، 5 میلیون هم فروش نمیرود.
در شهر خودمان فروش بیشتری داریم. آنجا مردم خودشان از صنایعدستی محلی استفاده میکنند و علاقه بیشتری نشان میدهند، مسافر هم که میآید دوست دارد خرید کند. مسافرها عاشق کارهای ما هستند حتی به همدیگر آدرس میدهند که اگر به شهر ما آمدند سراغ فلان فروشگاه بروند و فلان چیز را بخرند یا سفارش میدهند برایشان خرید کنند، حالا یا برای هدیه یا برای مصرف خودشان. اما نمیدانم همین مسافرها چرا وقتی به تهران برمیگردند دیگر علاقهای به خرید صنایع دستی ندارند. همان دستبندها و صنایعدستی را ما در تهران هم میفروشیم اما آنجا که میآیند دیگر میلی به خرید نشان نمیدهند. انگار در سفر آدم شرایطی دارد که دوست دارد خرید کند اما در شهر خودش به وسایل زینتی و چیزهای تزئینی و صنایعدستی اهمیتی نمیدهد.»
حمید اهل اصفهان مغازه کوچکی در تهران اجاره کرده و کار معرق انجام میدهد. در اصفهان پیش استاد خوبی آموزش دیده و کارش هم خوب است. فکر میکرد در تهران فروش خیلی خوبی داشته باشد با توجه به اینکه در اصفهان مشتریهای زیادی به فروشگاهی که در آن کار میکرد میآمدند و توجه زیادی به کارهای دستی نشان میدادند اما در تهران اوضاع فروش خوب نیست. او میگوید:«اینجا خیلی به صنایعدستی علاقه ندارند و این برای من با توجه به شهری که در آن بزرگ شدهام عجیب است. در اصفهان مردم میناکاری و معرق را میخرند و در خانهشان میگذارند یا سفره قلمکار را بهصورت رومیزی استفاده میکنند. میخواهم بگویم صنایعدستی در زندگی روزمرهشان جای دارد اما اینجا توجه خاصی نشان نمیدهند. من میبینم که در تهران مردم بیشتر تابلوهای نقاشی خارجی دوست دارند یا چیزهایی که کار دست نیست. خیلی بد است که بعضیها میآیند و کارهای معرق را میبینند و میگویند قشنگ است اما قدیمی شده و دیگر مُد نیست. مگر صنایعدستی قدیمی میشود؟! من سعی میکنم طرحهای جدیدی را به کارهایم اضافه کنم اما باز خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد، البته بخشی از آن به شرایط اقتصادی مردم هم برمیگردد ولی من میبینم همین مردمی که اینجا علاقه خاصی به صنایع دستی ندارند اگر اصفهان بروند حتماً یک تکه صنایع دستی تهیه میکنند. این نشان میدهد که خرید صنایع دستی بهصورت فرهنگ درنیامده و ما در فرهنگمان این را نداریم و گاهی فقط از سر عادت به اینکه حتماً در سفر سوغات آن شهر را بخریم، به خرید صنایعدستی اقدام میکنیم.»
مهدیه امینی اهل یزد و در کار بافت پارچه و منسوجات است. او میگوید: «وقتی که به تهران آمدم فکر میکردم نتیجه خیلی خوبی بگیرم چون چند بار در نمایشگاههای صنایعدستی تهران شرکت کرده بودم و بازدیدکنندگان بافتههای مرا خیلی دوست داشتند. من شال و حوله و دستمال و چیزهایی از این دست میبافم. دستگاه بافندگیام را به تهران آوردم و مغازه اجاره و شروع به کار کردم. بهنظرم آمد اینجا خیلی باید استقبال بشود اما اینطور نشد. حولههای آبگیر که در نمایشگاه صنایعدستی میفروختیم و خیلی طرفدار داشت، در مغازه که میآید دیگر توجه را جلب نمیکند. حالا شاید بهخاطر جو نمایشگاه است که مردم علاقه نشان میدهند یا فقط کسانی که نمایشگاه میآیند صنایع دستی دوست دارند. شالهای دارایی بافی که میبافتم در نمایشگاه همهاش فروش رفت و اتفاقاً خیلیها میآمدند و میگفتند کاش شما دوباره اینجا نمایشگاه بگذارید یا آدرس فروشگاه مرا در یزد میگرفتند اما وقتی در خود تهران مغازه زدم کار و بارم کساد شد. خیلی عجیب است که مردم در برابر یک محصول در دو مکان، واکنش متفاوت نشان میدهند. شاید هم به خاطر این است که صنایع دستی جایگاه خاصی در زندگی ما ندارد البته چیزهایی که من تولید میکنم مصرف روزانه دارد ولی میبینم همین دخترهای جوانی که در نمایشگاه از طرحهای من خوش شان میآید الان ترجیح میدهند شال و روسریهای چینی وارداتی بخرند یا طرحهایی که برگرفته از طرحهای روز دنیا باشد. در کل اجناسی که در نمایشگاههای صنایع دستی مورد علاقه و استقبال مردم قرار میگیرند در حالت عادی با استقبال مواجه نمیشوند. کسی که خوراکی میفروشد هرجا باشد خوراکیاش را میفروشد مثلاً کسانی که در این نمایشگاهها ترشی و مربا میفروشند هر جای شهر باشند کارشان به همان شکل است اما در مورد صنایع دستی اینطور نیست.»
حسام اکبری کارشناس صنایع دستی هم در این باره حرفهای جالب توجهی دارد. او میگوید:«ما به بسیاری از شهرها و استانها میرویم و با کارهای شاغلان در عرصه صنایعدستی آشنا میشویم اما مسأله این است که تمام صنایع دستی استانها لزوماً در تهران و مرکز طرفدار ندارند. شاغلان این حوزه اگر میخواهند در تهران برای خود بازاری پیدا کنند باید با سلیقه روز حرکت کنند و این چیزی است که در طرحها و نقشهایشان باید رعایت کنند. مثلاً ما الان صنایعدستی بلوچ را داریم که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفته است. این دستبندها و گردنبندهای بلوچ سوزن دوزی چیزی نبوده که خود زنان و دختران بلوچ استفاده میکردند اما سوزن دوزیهایی که روی لباسهایشان بوده آمدند تبدیل کردهاند به دستبند که در تمام شهرها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اگر بخواهند همان پیراهن بلوچی خودشان را تولید کنند و بفروشند شاید در تهران طرفدار چندانی نداشته باشد یا آنقدر گران دربیاید که مردم نتوانند آن را خریداری کنند اما به شکل دستبند و گوشواره هم قیمتش مناسب میشود و هم کاربردیتر است. یا گلدوزیها و جاجیم بافیهای خراسان بهشکل کوسن درآمده که در شکل زندگی شهری مورد استفاده است در حالی که در روستاها از اینها برای پشتی یا زیرانداز استفاده میکنند. در روستا پارچههای گلدوزی شده را رورختخوابی میکنند اما در تهران اخیراً مصرف پرده پیدا کرده و اتفاقاً خیلی هم طرفدار دارد. پس باید کاری کنیم که صنایع دستی مورد استفاده قرار گیرد و فقط یک جنس زینتی نباشد.»
گزارش «ایران» از وضعیت و مشکلات دانشجویان در سه ترم کرونایی
خستگی و فرسودگی از کلاسهای مجازی
هدی هاشمی
خبرنگار
یک سالی است که هجوم کرونا کلاسهای درس دانشگاه را خالی از دانشجو کرده و سهمیلیون و سیصدهزار دانشجو از همان روزهای اول شیوع کرونا تا همین امروز خانهنشین شدهاند.
همین در خانه ماندن مشکلات روحی بسیاری برای برخی از دانشجویان بهوجود آورده است که وزارت علوم هم آن را تأیید میکند. چندی پیش، معاونت دانشجویی وزارت علوم پرسشنامهای درباره مشکلات دانشجویان در دوران کرونا تهیه کرده و به دانشگاهها داده است تا دانشجویان به آن پاسخ دهند. حدود ۸ هزار دانشجو به این پرسشنامه پاسخ دادند که بر اساس آن، مشکلات و مسائلی که بیشتر دانشجویان در پرسشنامه به آن بهعنوان دغدغه خود اشاره کرده بودند، نگرانی از هزینههای اینترنت، نگرانی از جهت از دست دادن شغل سرپرست خانواده، نگرانیهای اقتصادی، احساس خطر ابتلا، افسردگی و افزایش استرس بود. همین موضوعات موجب شد تا رؤسای دانشگاهها درخواست کنند که وزارت بهداشت در واکسیناسیون توجه ویژهای به دانشجویان و استادان داشته باشد. البته سخنگوی وزارت بهداشت هم در این باره واکنش نشان داد و گفت: «احتمالاً میتوانیم در مردادماه برنامه واکسیناسیون استادان و دانشجویان را با توجه به واکسنهای موجود آغاز کنیم.» این خبر خوشی بود برای بسیاری از دانشجویان و استادان. برای همه آنهایی که روزهای خستهکننده و تکراری در خانه داشتند. برخی از این دانشجویان در گفتوگو با خبرنگار «ایران» گفتند که دیگر تحمل قرنطینه را ندارند. آنها میخواهند هر چه سریعتر واکسن را دریافت کنند و به زندگی عادی خود برگردند. برخی دیگر هم تأکید کردند قرنطینه را شکستهاند، کار میکنند و دوستانشان را میبینند فقط تنها جایی که نمیتوانند بروند کلاسهای درس و دانشگاه است. فاطمه ثقفی دانشجوی سال سوم تریبت بدنی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز است. او از حال و روزش در این دوران میگوید: «متأسفانه همه کلاسها مجازی بوده است و حتی درسهای عملی هم بهصورت آنلاین برگزار شد. تقریباً سه ترم است که دانشگاه نمیروم. این وضعیت دیگر خسته و کلافهام کرده است. مربی باشگاه بودم و روزهای اول کرونا به خاطر ترس و وحشتی که خانوادهام داشتند کارم را رها کردم اما حالا پشیمانم. چون کاری ندارم انجام دهم و همین بیکاری روح و روانم را به هم ریخته است. از طرفی وضعیت درسها هم خوب نیست. آموزش مجازی جوابگوی رشته تربیت بدنی نیست. افت تحصیلی داشتم. کلاً این روزها خیلی احساس ناامیدی و بیانگیزگی دارم. نسبت به همه چیز بیاعصاب شدهام و دلم میخواهد زودتر واکسن بزنم.»
محدثه غلامی دانشجوی سال دوم مهندسی صنایع غذایی دانشگاه علوم تحقیقات است. او هم در این باره میگوید: «کرونا شور و نشاط رفتن به کلاسهای درس را از ما گرفت و ما دانشجویان که در بهترین دوران سنی هستیم تبدیل به افراد بیانگیزه و بیحال در خانه شدیم. همه آموزشها مجازی بوده حتی دروس آزمایشگاهی را که قول دادند حضوری برگزار کنند هم مجازی تشکیل شد. از یک طرف استرس بیماری کرونا را داشتیم و از سویی هم دغدغه درس و دانشگاه.»
برخیهایشان هم از این دوران همهگیری طولانی خسته شدهاند و قرنطینه را شکستند. مثل بردیا رحمتی که دانشجوی سال دوم پزشکی دانشگاه تهران است: «واقعاً کرونا طولانی شده و روح و روان همه را به هم ریخته است. برای همین با رعایت پروتکلها خیلی وقتها دوستانم را میبینم و خیلی وقتها کتابخانه میروم تا درسم را بخوانم. درسهای تخصصی پزشکی را خیلی خوب میخوانم تا امتحان علوم پایه را بدهم. البته در خانه هم که هستم کتاب میخوانم، فیلم میبینم تا وقتم سپری شود. رشتهام سخت است. درسهای تخصصی را استادان با جزوه پیش میبرند. درسهای عمومی هم آنلاین است خودم را باید به کلاس برسانم البته رشتهام جوری است که باید کلاسها حضوری باشد. دانشگاه اعلام کرده اگر تابستان واکسیناسیون انجام شود در پائیز کلاسهای ما حضوری میشود، منتظرم تا حداقل استادان واکسن برنند و ما بتوانیم درسهای عملی را در دانشگاه یاد بگیریم.»
تا حالا دانشگاه را ندیدم
تقریباً سه ترم تحصیلی میشود که دیگر کار دانشجو در قالب دانشگاه و ارتباط با استادان معنا پیدا نمیکند. در این میان دانشجویان جدیدالورود هستند، آنها سالهای زیادی برای ورود به دانشگاه لحظهشماری میکردند، اما نه توانستند فضای دانشگاه را ببینند و نه ارتباط با استاد و همکلاسی را. برای خیلیهایشان نشستن پشت لپتاپ یا سیستم و ارتباط از طریق اینترنت، تجربه خوشایندی نیست. ساناز قدیمی دانشجوی سال اول اقتصاد در دانشگاه علوم تحقیقات در این باره توضیح میدهد: «هنوز حس دانشجویی ندارم. چون کلاسها مجازی بود و برای دانشجویان سال اولی این بدترین اتفاق است ما تازه وارد دانشگاه شدیم و دانشگاه هم اول راه زندگی خیلیهایمان است. برایش کلی هدف و آرزو داشتیم. درباره دانشگاه رفتن کلی حرفهای خوب شنیده بودیم اما پاندمی آمد و همه چیز را به هم ریخت. معلوم هم نیست کی دوباره دانشگاهها باز شود. یک سال از بهترین سالهای زندگیمان در خانه گذشت. این دو ترم همه کلاسهایمان مجازی بوده و کلاس حضوری نداشتم. فقط یک بار دانشگاه رفتم و آن هم برای ثبتنام بود. یک بار هم خودم تا جلوی در دانشگاه رفتم. اصلاً با فضای دانشگاه آشنا نیستم و نمیدانم رفتن به دانشگاه هم مثل مدرسه رفتن است یا طور دیگری. دوست دارم دانشگاه باز شود چون هیجان رفتن به دانشگاه را دارم.»
آتنا رضایی رشته روانشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز را میخواند. او دانشجوی سال اول است و فقط برای ثبتنام مدارکش را به دانشگاه برده است: «تا حالا دانشگاه نرفتم و نمیدانم چه فضایی دارد. فقط میدانم محل دانشگاهم کجاست. دوست دارم سال دیگر حضوری شود. اگر حضوری هم نشود حداقل برخی از درسها را حضوری برگزار کنند. دلم میخواهد با استادانم حضوری آشنا شوم. در درسهایم هم کلی مشکل پیش آمده و واقعاً آناتومی غدد و اعصاب را نمیشود در فضای مجازی یاد گرفت. استادان اسمهایی میگویند که واقعاً متوجه نمیشوم. اینترنت هم قطع و وصلی دارد. افت تحصیلی داشتم. استادانم بد نیستند. برخیهایشان با بچهها کنار میآیند. برخیها هم خیلی جدی هستند. استادانمان هم از این روش خسته و کلافه شدند، خودشان میگویند که دلشان کلاس درس حضوری را میخواهد.»
بعد از کرونا هم کلاسها مجازی باشد
در میان این دانشجویان هستند کسانی که هم کار میکنند و هم درس میخوانند. همانهایی که حالا مدافع پروپاقرص آموزش مجازیاند، صدف قضایی از همین دانشجویان است. او طراحی صحنه در دانشگاه هنر سوره میخواند. حسابدار و معلم نقاشی است: «کلاسها کلاً مجازی بود، امسال دروس عملی برنداشتم. چرا که میخواستم درسها را مجازی دنبال کنم تا خیالم بابت کرونا راحتتر باشد. البته بهکارهایم هم برسم. دوست دارم دانشگاه باز شود اما از طرفی دوست دارم که دانشگاه رفتن اختیاری باشد. اینکه همانطور که در دوران کرونا یک سری کلاسها مجازی برگزار شد بعد از کرونا هم این اتفاق بیفتد. به هر حال یک نفر ممکن است محل زندگیش دور باشد، یک نفر ممکن است شاغل باشد و نتواند محل کارش را برای دو ساعت کلاس ترک کند. از طرفی مجازی بودن موجب صرفهجویی در وقتمان هم میشود دیگر لازم نیست ساعتها در ترافیک باشیم و با اتوبوس و مترو به سمت دانشگاه برویم. من از سیستم مجازی خیلی راضی هستم. تازه همین فضای آنلاین موجب شده تا کلاسهای نقاشی هم آنلاین برگزار کنم. برای این کلاسها باید یک جایی را میگرفتم و هزینهای بابت اجاره پرداخت میکردم اما با این وضعیت اجاره هم نمیدهم.»
داوود میرى دانشجوی علوم سیاسی هم دلش میخواهد که کلاسها همچنان غیرحضوری باشد. او در یک کافه کار میکند: «باید کار کنم تا خرج خودم را در بیاورم. اگر کار نکنم وضعیتم به هم میریزد. الان فقط نگران سال بعد هستم که کلاسها چه میشود. اگر مجازی باشد میتوانم بهکارم برسم. اگر واکسن دریافت کنیم مجبورم بهگونهای برنامه بریزم که اولویت با کارم باشد.»
هانیه سعادت دانشجوی سال سوم مدیریت گردشگری است. در یک دفترخانه اسناد رسمی کار میکند. برای همین دوست دارد کلاسها بهصورت مجازی تشکیل شود. میگوید: «وقتی کلاس آنلاینی داشتم با مدیرم حرف میزدم و چند دقیقهای سر کلاس حاضر میشدم و بعدش میآمدم دوباره سر کارم. کلاسهای غیر حضوری را خیلی دوست دارم و تمام استرس هم برای سال بعد است که کلاسها حضوری شود. کارم را دوست ندارم از دست بدهم. همین الان هم استادانمان سرکلاسهای غیرحضوری، حضور و غیاب میکنند و من نیم ساعت بعد از کلاس هم آنلاینم و سعی میکنم مشارکت در کلاس داشته باشم. اما خوب در این مدل آموزش به همه کارهایم هم میرسیدم.کلاسهای آنلاین فقط یک مشکل داشت و آن هم این بود که برخی از دانشجوها وسایل و امکانات نداشتند. بهنظرم دانشگاهها باید امکانات دانشجو را هم در نظر بگیرند تا برنامهای که برای آموزش آنلاین استفاده میکنند در همه دستگاهها قابل استفاده باشد. بعضی از گوشی موبایل استفاده میکردند. حتی بعضی استادها هم با بعضی از برنامهها مشکل داشتند.
کلاسها را حضوری میکنیم
رؤسای دانشگاه بههمراه مسئولان وزارت علوم هم در جلسات مختلفی با مسئولان وزارت بهداشت پیگیر واکسیناسیون استادان و دانشجویان بودند.
موضوعی که محمود فتوحی، رئیس دانشگاه صنعتی شریف به آن اشاره میکند و میگوید: «عدم حضور دانشجو در دانشگاه و ماندن آنها در خانه موجب نگرانی بسیاری برای رؤسای دانشگاهها شده است. مسائل و مشکلات مختلفی نظیر مشکلات روحی روانی، استرس درسی و بیماری کرونا، دور بودن از محیط دانشگاه و عدم ارتباط با دوستان و استادان و همچنین افت تحصیلی بخصوص برای دروس تخصصی و عملی از معضلاتی است که عدم حضور دانشجویان در دانشگاه بهدنبال داشته است. بیشک یکی از شرایط ضروری برای حضور دانشجویان در دانشگاه و خوابگاهها در شرایطی که هنوز اپیدمی بیماری کرونا وجود دارد واکسینه شدن استادان و دانشجویان است. بههمین منظور در جلسهای که با مسئولان وزارت بهداشت داشتیم مطالبه دانشگاهیان از مسئولان وزارت بهداشت به استحضار آنها رسید تا واکسیناسیون دانشجویان و استادان را در اولویت بگذارند. مسئولان وزارت بهداشت نیز اعلام کردند که تلاش خواهند کرد تا پایان پائیز امسال همه استادان، دانشجویان و کارکنان دانشگاهها را واکسینه میکنند. البته این کار مرحله به مرحله اجرا خواهد شد. تلاش می شود تا ابتدا استادان و کارکنان واکسینه شوند و سپس با توجه به تعداد زیاد دانشجویان واکسیناسیون دانشجویان نیز همزمان شروع و شرایط برای حضور مرحله به مرحله و تدریجی آنها در دانشگاه فراهم شود. پیشبینی میشود آموزش حضوری از مهرماه امسال ابتدا برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی شروع شود و شاهد حضور بیشتر دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه باشیم. بعد از آن با واکسیناسیون گسترده احتمالاً از بهمن ماه شاهد حضور فیزیکی همه دانشجویان در مقاطع تحصیلی مختلف در دانشگاهها و ارائه آموزش حضوری خواهیم بود. البته دانشگاهها حتماً از تجربهای که دراین مدت در آموزش مجازی کسب کردهاند و از زیرساختهایی که ایجاد کردهاند بهرهمند خواهند شد.»
رئیس دانشگاه علم وصنعت هم بهطولانی شدن شیوع کرونا در کشور اشاره میکند و درباره مشکلات روحی برخی از دانشجویان میگوید: «آموزش مجازی موجب شد تا تعاملات بین استاد با دانشجو و دانشجو با همکلاسی کاهش پیدا کند. اولین آسیب این کاهش تعاملات تأثیرات روحی و روانی است که بر طرفین میگذارد. متأسفانه استادان هم در این مدل آموزش آسیب دیدند. در آموزش مجازی دانشجویان بیشتر در خانه بودند و آنها بیشترین تعامل را با خانواده داشتند. همین حضور همزمان و طولانی در خانه هم تأثیرات خاص خود را داشته است. همه میدانیم که رفتارهای اجتماعی دانشجویان هم تغییر کرده است و فکر میکنم بعد از تشکیل کلاسهای حضوری دانشگاهها باید برنامههای فرهنگی و اجتماعی ویژهای برای دانشجویان داشته باشند. کرونا بر فعالیتهای فرهنگی، تأثیر منفی گذاشت. با این همه ما در فضای مجازی برنامههای فرهنگی را ادامه دادیم. در شرایط کنونی وظیفه تشکلهای دانشجویی بسیار سنگینتر هم شده است و آنها باید در فضای مجازی هم ورود کنند. البته فضای مجازی کارکرد خود را دارد، ولی اصولاً نمیتوان این انتظار را داشت که بتواند در حوزه فرهنگی جایگزین کامل و صد درصدی برای فعالیتها در فضای حضوری باشد.
او تأکید میکند: «امیدوارم هر چه سریعتر واکسیناسیون استادان و دانشجویان انجام شود و دانشجویان در فضای حضوری درس را ادامه دهند. بخشی از مشکلات روحی دانشجویان با حضور در کلاسها و فعالیت کردن در دانشگاهها برطرف میشود.»
دلمان برای دانشجویان تنگ است
استادان دانشگاه هم برای کلاس درس لحظهشماری میکنند. روزهای کرونایی با آموزش مجازیاش برای آنها هم سخت بوده است. مهرداد عربستانی، استاد مردمشناسی دانشگاه تهران درباره روزهای تدریس مجازی میگوید: «در ماههای ابتدایی پاندمی وضعیت آموزش در دانشگاهها بسیار به هم ریخته بود. استادان و دانشجویان اصلاً نمیدانستند که چگونه در فضای مجازی درس بخوانند و با امکانات آشنا نبودند. برخیها به نبود زیرساختها اشاره میکردند، اما بنده معتقدم ما در ابتدای راه نمیدانستیم که از همین امکانات چگونه استفاده کنیم.کم کم با سامانهها و فعالیت در فضای مجازی آشنا شدیم و حالا به یک تعادلی رسیدیم. با این حال یک سال خستهکننده را بهلحاظ آموزشی سپری کردیم. نرفتن به فضای درس و دانشگاه هم برای دانشجو و هم برای ما سخت بود از نظرم کیفیت آموزش پایین آمده، ما استادان با چهره دانشجویان سر کلاس درس ارتباط میگیریم این ارتباط چهرهبهچهره را از دست دادیم. امکانات اینترنت جواب کارهای دانشگاهی را نمیدهد و دانشجویان سال اولی هنوز با همکلاسیهایشان آشنا نشدند.»
او البته به نکات مثبت آموزش مجازی اشاره میکند: «در این دوران، استادان و دانشجویان از وقتشان بسیار عالی استفاده کردند ما دیگر در ترافیک شهر معطل نمیماندیم. آلودگی هوا اذیتمان نکرد و دانشجویان هم مجبور نبودند یک ساعت و ٤٥ دقیقه روی صندلی بنشینند و به ما نگاه کنند. دانشجویان همیشه از خشکی کلاسهای حضوری شکایت داشتند. حداقل این مدل آموزشی، نظم و انضباط خاصی نداشت. با این حال امیدوارم واکسیناسیون استادان و دانشجویان انجام شود و ما بتوانیم کلاسها را حضوری برگزار کنیم. در این مدل آموزشی موضوعی که بسیار استادان را اذیت میکند این است که ساعتها باید پشت دستگاه کامپیوتر بنشینیم و کلاس برگزار کنیم. همین ما را خسته و کلافه کرده است.»
فاطمه ترابی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران هم از مشکلات روحی و روانی که برای استادان در این دوره آموزش مجازی بهوجود آمده، میگوید: «مشکلات آموزش مجازی خودش موجب شد تا حالا بسیاری از همکارانم اعلام کنند که بعد از واکسیناسیون کلاسها را حضوری ادامه میدهند. قطع و وصلیهای اینترنت، نداشتن نظارت روی دانشجو، بینظمی کلاسهای مجازی و نبود ارتباط مستقیم با دانشجو موجب خستگی استادان شده است. استادان برای آموزش برخی از دروس انرژی مضاعفی گذاشتند تا دانشجویان آن درسها را یاد بگیرند. استادان از صبح تا شب درگیر کارهای دانشجویانشان بودند اما در نهایت اصلاً نمیدانستیم که در این مدل آموزش، دانشجو مبحث درسی را یاد گرفته یا خیر؟ برخی از دانشجویان هم بینظم بودند و فقط برای حاضری زدن آنلاین میشدند. این موضوع از بزرگترین چالشهایی است که در رابطه با شرکت در کلاسهای آنلاین وجود دارد. عدهای از دانشجویان فقط اعلام حضور میکنند و جزوات و فایلهای مربوط را که در گروههای دانشجویی به اشتراک گذاشته میشوند دانلود میکنند.»
او تأکید میکند: «میزان مشارکت دانشجویان در کلاسهای مجازی بسیار پایینتر از آموزش حضوری است. بخشی از دانشجویان بهدلیل مشکلات تکنیکی صدا و امثالهم مشارکت نمیکنند و برخی هم علاقه نشان نمیدهند. در حالی که در فضای واقعی، استاد میتواند دانشجو را به مشارکت وادار کند. از سوی دیگر کلاسهای خالی از دانشجو و حیاط خلوت دانشگاه بار روانی منفی روی ما میگذارد. همه اینها موجب شده که ما دوست داشته باشیم کلاسها حضوری برگزار شود. البته دلمان هم برای دانشجویان تنگ شده است.»
ترابی درباره افت تحصیلی دانشجویان میگوید:«آموزش مجازی بهگونهای است که روی کیفیت تحصیلی دانشجویان تأثیر گذاشته است. اما از حالا نمیتوانیم بگوییم دانشجویان افت تحصیلی داشتهاند. اگر دانشگاه حضوری شود ما مهارتهای حل مسأله دانشجو و یا تحلیل او را ببینیم آن وقت میتوانیم درباره افت تحصیلی صحبت کنیم.»
لحظه شماری برای بازگشای دانشگاهها
عزیز حبیبی
رئیس دانشگاه خوارزمی
در این یکسال و چند ماه کرونایى، موضوعات و مسائل مختلفى را پشت سر گذاشتیم و فکر میکنم، ما دیگر نمیتوانیم همان افراد قبل از دوران کرونا باشیم. از آن جهت این موضوع را میگویم که شرایط افراد نسبت به قبل از کرونا بسیار تغییر کرده است.در حوزه آموزشی هم اتفاقات ویژهای رخ داد. آموزشهایی که سالهای سال به شکل حضوری بود، غیر حضوری شد و البته این مجازی شدن مشکلاتی را در حوزه علم، فناوری و پژوهش بهوجود آورد. بر این اساس باید بگویم که حالا رؤسای دانشگاهها لحظه شماری میکنند تا کلاسهای درس دانشجویان حضوری شود و دانشگاه با حضور دانشجویان پویایی و شادابیاش را بهدست آورد. البته باید تأکید کنم، رؤسای دانشگاه به این نتیجه هم رسیدند که آموزش مجازی جای آموزش حضوری را نمیگیرد. بخش زیادی از دانشجویان در حوزه علوم تجربی و فنی هستند، آنها نیاز بهکار آزمایشگاهی و علمی دارند، نزدیک به دو سال است که دانشجویان فعالیت کارگاهی نداشتند و دانشگاه حالا باید این ضعف را جبران کند. بنابراین در جلسات مختلفی که با مسئولان وزارت بهداشت داشتیم این پیشنهاد را دادیم که آنها اولویت واکسیناسیون استادان و دانشجویان را در دستور کار خود قرار دهند. بر این اساس قرار است که دانشجویان مرحلهبندی شده واکسن دریافت کنند. در مرحله اول دانشجویان دکترا، بعد دانشجویان کارشناسی ارشد و در آخر هم دانشجویان کارشناسی واکسن را دریافت میکنند. مسئولان دانشگاه هم زمانی میتوانند کلاسها را حضوری برگزار کنند که همه دانشجویان و استادان و کارکنان دانشگاه واکسن را دریافت کرده باشند. اما این نکته را فراموش نکنیم ما باید شرایط ایمن را برای استادان و دانشجویان بهوجود آوریم. همه میدانیم واکسیناسیون فقط کمک کوچکی به ایمنی افراد دارد. بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی مردم تمامی کشورها باید تا چند سال همچنان پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. بنابراین مسأله فعلی در کنار واکسن، رعایت پروتکلهای بهداشتی هم است. اگر دانشجویان بخواهند در کلاسهای درس، آزمایشگاه، کارگاه های عملی و خوابگاهها حضور داشته باشند باید شرایط ایمنی برای دانشجو ایجاد کنیم. مثلاً تعداد دانشجویان را کم و یا تعداد کلاسها را بیشتر کنیم. نکته قابل توجه دیگر این است که ستاد ملی کرونا باید دستورالعملها را بازبینی کند و بر اساس شرایط جدید تصمیمات جدید بگیرد تا دانشگاهها هم بتوانند آن دستورات را اجرایی کنند.
از اوایل فروردین ماه رؤسای دانشگاه ها اعلام کردند که مسئولان وزارت بهداشت واکسیناسیون استادان و دانشجویان را در دستور کار خود قرار دهند تا ما بتوانیم شرایط حضور دانشجویان را در سال تحصیلی جدید بهصورت حضوری فراهم کنیم. اما از همان روز تا حالا موضوع واکسن فراز و فرودهای بسیاری داشته است و حالا باید ببینیم که آیا در تابستان دانشجویان واکسینه خواهند شد یا خیر؟ ما در جلسات مختلف اعلام کردیم که دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه باید تا قبل از ١٥ شهریور ماه واکسینه شوند تا بر اساس تقویم آموزشی دانشگاه، بتوانیم کلاسها را حضوری برگزار کنیم اگر حتی ٣٠ درصد دانشجویان هم واکسینه نشوند، نمیتوانیم شاهد حضور دانشجویان در کلاسهای درس باشیم و دوباره آموزش مجازی خواهد بود.
خبرنگار
یک سالی است که هجوم کرونا کلاسهای درس دانشگاه را خالی از دانشجو کرده و سهمیلیون و سیصدهزار دانشجو از همان روزهای اول شیوع کرونا تا همین امروز خانهنشین شدهاند.
همین در خانه ماندن مشکلات روحی بسیاری برای برخی از دانشجویان بهوجود آورده است که وزارت علوم هم آن را تأیید میکند. چندی پیش، معاونت دانشجویی وزارت علوم پرسشنامهای درباره مشکلات دانشجویان در دوران کرونا تهیه کرده و به دانشگاهها داده است تا دانشجویان به آن پاسخ دهند. حدود ۸ هزار دانشجو به این پرسشنامه پاسخ دادند که بر اساس آن، مشکلات و مسائلی که بیشتر دانشجویان در پرسشنامه به آن بهعنوان دغدغه خود اشاره کرده بودند، نگرانی از هزینههای اینترنت، نگرانی از جهت از دست دادن شغل سرپرست خانواده، نگرانیهای اقتصادی، احساس خطر ابتلا، افسردگی و افزایش استرس بود. همین موضوعات موجب شد تا رؤسای دانشگاهها درخواست کنند که وزارت بهداشت در واکسیناسیون توجه ویژهای به دانشجویان و استادان داشته باشد. البته سخنگوی وزارت بهداشت هم در این باره واکنش نشان داد و گفت: «احتمالاً میتوانیم در مردادماه برنامه واکسیناسیون استادان و دانشجویان را با توجه به واکسنهای موجود آغاز کنیم.» این خبر خوشی بود برای بسیاری از دانشجویان و استادان. برای همه آنهایی که روزهای خستهکننده و تکراری در خانه داشتند. برخی از این دانشجویان در گفتوگو با خبرنگار «ایران» گفتند که دیگر تحمل قرنطینه را ندارند. آنها میخواهند هر چه سریعتر واکسن را دریافت کنند و به زندگی عادی خود برگردند. برخی دیگر هم تأکید کردند قرنطینه را شکستهاند، کار میکنند و دوستانشان را میبینند فقط تنها جایی که نمیتوانند بروند کلاسهای درس و دانشگاه است. فاطمه ثقفی دانشجوی سال سوم تریبت بدنی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز است. او از حال و روزش در این دوران میگوید: «متأسفانه همه کلاسها مجازی بوده است و حتی درسهای عملی هم بهصورت آنلاین برگزار شد. تقریباً سه ترم است که دانشگاه نمیروم. این وضعیت دیگر خسته و کلافهام کرده است. مربی باشگاه بودم و روزهای اول کرونا به خاطر ترس و وحشتی که خانوادهام داشتند کارم را رها کردم اما حالا پشیمانم. چون کاری ندارم انجام دهم و همین بیکاری روح و روانم را به هم ریخته است. از طرفی وضعیت درسها هم خوب نیست. آموزش مجازی جوابگوی رشته تربیت بدنی نیست. افت تحصیلی داشتم. کلاً این روزها خیلی احساس ناامیدی و بیانگیزگی دارم. نسبت به همه چیز بیاعصاب شدهام و دلم میخواهد زودتر واکسن بزنم.»
محدثه غلامی دانشجوی سال دوم مهندسی صنایع غذایی دانشگاه علوم تحقیقات است. او هم در این باره میگوید: «کرونا شور و نشاط رفتن به کلاسهای درس را از ما گرفت و ما دانشجویان که در بهترین دوران سنی هستیم تبدیل به افراد بیانگیزه و بیحال در خانه شدیم. همه آموزشها مجازی بوده حتی دروس آزمایشگاهی را که قول دادند حضوری برگزار کنند هم مجازی تشکیل شد. از یک طرف استرس بیماری کرونا را داشتیم و از سویی هم دغدغه درس و دانشگاه.»
برخیهایشان هم از این دوران همهگیری طولانی خسته شدهاند و قرنطینه را شکستند. مثل بردیا رحمتی که دانشجوی سال دوم پزشکی دانشگاه تهران است: «واقعاً کرونا طولانی شده و روح و روان همه را به هم ریخته است. برای همین با رعایت پروتکلها خیلی وقتها دوستانم را میبینم و خیلی وقتها کتابخانه میروم تا درسم را بخوانم. درسهای تخصصی پزشکی را خیلی خوب میخوانم تا امتحان علوم پایه را بدهم. البته در خانه هم که هستم کتاب میخوانم، فیلم میبینم تا وقتم سپری شود. رشتهام سخت است. درسهای تخصصی را استادان با جزوه پیش میبرند. درسهای عمومی هم آنلاین است خودم را باید به کلاس برسانم البته رشتهام جوری است که باید کلاسها حضوری باشد. دانشگاه اعلام کرده اگر تابستان واکسیناسیون انجام شود در پائیز کلاسهای ما حضوری میشود، منتظرم تا حداقل استادان واکسن برنند و ما بتوانیم درسهای عملی را در دانشگاه یاد بگیریم.»
تا حالا دانشگاه را ندیدم
تقریباً سه ترم تحصیلی میشود که دیگر کار دانشجو در قالب دانشگاه و ارتباط با استادان معنا پیدا نمیکند. در این میان دانشجویان جدیدالورود هستند، آنها سالهای زیادی برای ورود به دانشگاه لحظهشماری میکردند، اما نه توانستند فضای دانشگاه را ببینند و نه ارتباط با استاد و همکلاسی را. برای خیلیهایشان نشستن پشت لپتاپ یا سیستم و ارتباط از طریق اینترنت، تجربه خوشایندی نیست. ساناز قدیمی دانشجوی سال اول اقتصاد در دانشگاه علوم تحقیقات در این باره توضیح میدهد: «هنوز حس دانشجویی ندارم. چون کلاسها مجازی بود و برای دانشجویان سال اولی این بدترین اتفاق است ما تازه وارد دانشگاه شدیم و دانشگاه هم اول راه زندگی خیلیهایمان است. برایش کلی هدف و آرزو داشتیم. درباره دانشگاه رفتن کلی حرفهای خوب شنیده بودیم اما پاندمی آمد و همه چیز را به هم ریخت. معلوم هم نیست کی دوباره دانشگاهها باز شود. یک سال از بهترین سالهای زندگیمان در خانه گذشت. این دو ترم همه کلاسهایمان مجازی بوده و کلاس حضوری نداشتم. فقط یک بار دانشگاه رفتم و آن هم برای ثبتنام بود. یک بار هم خودم تا جلوی در دانشگاه رفتم. اصلاً با فضای دانشگاه آشنا نیستم و نمیدانم رفتن به دانشگاه هم مثل مدرسه رفتن است یا طور دیگری. دوست دارم دانشگاه باز شود چون هیجان رفتن به دانشگاه را دارم.»
آتنا رضایی رشته روانشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز را میخواند. او دانشجوی سال اول است و فقط برای ثبتنام مدارکش را به دانشگاه برده است: «تا حالا دانشگاه نرفتم و نمیدانم چه فضایی دارد. فقط میدانم محل دانشگاهم کجاست. دوست دارم سال دیگر حضوری شود. اگر حضوری هم نشود حداقل برخی از درسها را حضوری برگزار کنند. دلم میخواهد با استادانم حضوری آشنا شوم. در درسهایم هم کلی مشکل پیش آمده و واقعاً آناتومی غدد و اعصاب را نمیشود در فضای مجازی یاد گرفت. استادان اسمهایی میگویند که واقعاً متوجه نمیشوم. اینترنت هم قطع و وصلی دارد. افت تحصیلی داشتم. استادانم بد نیستند. برخیهایشان با بچهها کنار میآیند. برخیها هم خیلی جدی هستند. استادانمان هم از این روش خسته و کلافه شدند، خودشان میگویند که دلشان کلاس درس حضوری را میخواهد.»
بعد از کرونا هم کلاسها مجازی باشد
در میان این دانشجویان هستند کسانی که هم کار میکنند و هم درس میخوانند. همانهایی که حالا مدافع پروپاقرص آموزش مجازیاند، صدف قضایی از همین دانشجویان است. او طراحی صحنه در دانشگاه هنر سوره میخواند. حسابدار و معلم نقاشی است: «کلاسها کلاً مجازی بود، امسال دروس عملی برنداشتم. چرا که میخواستم درسها را مجازی دنبال کنم تا خیالم بابت کرونا راحتتر باشد. البته بهکارهایم هم برسم. دوست دارم دانشگاه باز شود اما از طرفی دوست دارم که دانشگاه رفتن اختیاری باشد. اینکه همانطور که در دوران کرونا یک سری کلاسها مجازی برگزار شد بعد از کرونا هم این اتفاق بیفتد. به هر حال یک نفر ممکن است محل زندگیش دور باشد، یک نفر ممکن است شاغل باشد و نتواند محل کارش را برای دو ساعت کلاس ترک کند. از طرفی مجازی بودن موجب صرفهجویی در وقتمان هم میشود دیگر لازم نیست ساعتها در ترافیک باشیم و با اتوبوس و مترو به سمت دانشگاه برویم. من از سیستم مجازی خیلی راضی هستم. تازه همین فضای آنلاین موجب شده تا کلاسهای نقاشی هم آنلاین برگزار کنم. برای این کلاسها باید یک جایی را میگرفتم و هزینهای بابت اجاره پرداخت میکردم اما با این وضعیت اجاره هم نمیدهم.»
داوود میرى دانشجوی علوم سیاسی هم دلش میخواهد که کلاسها همچنان غیرحضوری باشد. او در یک کافه کار میکند: «باید کار کنم تا خرج خودم را در بیاورم. اگر کار نکنم وضعیتم به هم میریزد. الان فقط نگران سال بعد هستم که کلاسها چه میشود. اگر مجازی باشد میتوانم بهکارم برسم. اگر واکسن دریافت کنیم مجبورم بهگونهای برنامه بریزم که اولویت با کارم باشد.»
هانیه سعادت دانشجوی سال سوم مدیریت گردشگری است. در یک دفترخانه اسناد رسمی کار میکند. برای همین دوست دارد کلاسها بهصورت مجازی تشکیل شود. میگوید: «وقتی کلاس آنلاینی داشتم با مدیرم حرف میزدم و چند دقیقهای سر کلاس حاضر میشدم و بعدش میآمدم دوباره سر کارم. کلاسهای غیر حضوری را خیلی دوست دارم و تمام استرس هم برای سال بعد است که کلاسها حضوری شود. کارم را دوست ندارم از دست بدهم. همین الان هم استادانمان سرکلاسهای غیرحضوری، حضور و غیاب میکنند و من نیم ساعت بعد از کلاس هم آنلاینم و سعی میکنم مشارکت در کلاس داشته باشم. اما خوب در این مدل آموزش به همه کارهایم هم میرسیدم.کلاسهای آنلاین فقط یک مشکل داشت و آن هم این بود که برخی از دانشجوها وسایل و امکانات نداشتند. بهنظرم دانشگاهها باید امکانات دانشجو را هم در نظر بگیرند تا برنامهای که برای آموزش آنلاین استفاده میکنند در همه دستگاهها قابل استفاده باشد. بعضی از گوشی موبایل استفاده میکردند. حتی بعضی استادها هم با بعضی از برنامهها مشکل داشتند.
کلاسها را حضوری میکنیم
رؤسای دانشگاه بههمراه مسئولان وزارت علوم هم در جلسات مختلفی با مسئولان وزارت بهداشت پیگیر واکسیناسیون استادان و دانشجویان بودند.
موضوعی که محمود فتوحی، رئیس دانشگاه صنعتی شریف به آن اشاره میکند و میگوید: «عدم حضور دانشجو در دانشگاه و ماندن آنها در خانه موجب نگرانی بسیاری برای رؤسای دانشگاهها شده است. مسائل و مشکلات مختلفی نظیر مشکلات روحی روانی، استرس درسی و بیماری کرونا، دور بودن از محیط دانشگاه و عدم ارتباط با دوستان و استادان و همچنین افت تحصیلی بخصوص برای دروس تخصصی و عملی از معضلاتی است که عدم حضور دانشجویان در دانشگاه بهدنبال داشته است. بیشک یکی از شرایط ضروری برای حضور دانشجویان در دانشگاه و خوابگاهها در شرایطی که هنوز اپیدمی بیماری کرونا وجود دارد واکسینه شدن استادان و دانشجویان است. بههمین منظور در جلسهای که با مسئولان وزارت بهداشت داشتیم مطالبه دانشگاهیان از مسئولان وزارت بهداشت به استحضار آنها رسید تا واکسیناسیون دانشجویان و استادان را در اولویت بگذارند. مسئولان وزارت بهداشت نیز اعلام کردند که تلاش خواهند کرد تا پایان پائیز امسال همه استادان، دانشجویان و کارکنان دانشگاهها را واکسینه میکنند. البته این کار مرحله به مرحله اجرا خواهد شد. تلاش می شود تا ابتدا استادان و کارکنان واکسینه شوند و سپس با توجه به تعداد زیاد دانشجویان واکسیناسیون دانشجویان نیز همزمان شروع و شرایط برای حضور مرحله به مرحله و تدریجی آنها در دانشگاه فراهم شود. پیشبینی میشود آموزش حضوری از مهرماه امسال ابتدا برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی شروع شود و شاهد حضور بیشتر دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه باشیم. بعد از آن با واکسیناسیون گسترده احتمالاً از بهمن ماه شاهد حضور فیزیکی همه دانشجویان در مقاطع تحصیلی مختلف در دانشگاهها و ارائه آموزش حضوری خواهیم بود. البته دانشگاهها حتماً از تجربهای که دراین مدت در آموزش مجازی کسب کردهاند و از زیرساختهایی که ایجاد کردهاند بهرهمند خواهند شد.»
رئیس دانشگاه علم وصنعت هم بهطولانی شدن شیوع کرونا در کشور اشاره میکند و درباره مشکلات روحی برخی از دانشجویان میگوید: «آموزش مجازی موجب شد تا تعاملات بین استاد با دانشجو و دانشجو با همکلاسی کاهش پیدا کند. اولین آسیب این کاهش تعاملات تأثیرات روحی و روانی است که بر طرفین میگذارد. متأسفانه استادان هم در این مدل آموزش آسیب دیدند. در آموزش مجازی دانشجویان بیشتر در خانه بودند و آنها بیشترین تعامل را با خانواده داشتند. همین حضور همزمان و طولانی در خانه هم تأثیرات خاص خود را داشته است. همه میدانیم که رفتارهای اجتماعی دانشجویان هم تغییر کرده است و فکر میکنم بعد از تشکیل کلاسهای حضوری دانشگاهها باید برنامههای فرهنگی و اجتماعی ویژهای برای دانشجویان داشته باشند. کرونا بر فعالیتهای فرهنگی، تأثیر منفی گذاشت. با این همه ما در فضای مجازی برنامههای فرهنگی را ادامه دادیم. در شرایط کنونی وظیفه تشکلهای دانشجویی بسیار سنگینتر هم شده است و آنها باید در فضای مجازی هم ورود کنند. البته فضای مجازی کارکرد خود را دارد، ولی اصولاً نمیتوان این انتظار را داشت که بتواند در حوزه فرهنگی جایگزین کامل و صد درصدی برای فعالیتها در فضای حضوری باشد.
او تأکید میکند: «امیدوارم هر چه سریعتر واکسیناسیون استادان و دانشجویان انجام شود و دانشجویان در فضای حضوری درس را ادامه دهند. بخشی از مشکلات روحی دانشجویان با حضور در کلاسها و فعالیت کردن در دانشگاهها برطرف میشود.»
دلمان برای دانشجویان تنگ است
استادان دانشگاه هم برای کلاس درس لحظهشماری میکنند. روزهای کرونایی با آموزش مجازیاش برای آنها هم سخت بوده است. مهرداد عربستانی، استاد مردمشناسی دانشگاه تهران درباره روزهای تدریس مجازی میگوید: «در ماههای ابتدایی پاندمی وضعیت آموزش در دانشگاهها بسیار به هم ریخته بود. استادان و دانشجویان اصلاً نمیدانستند که چگونه در فضای مجازی درس بخوانند و با امکانات آشنا نبودند. برخیها به نبود زیرساختها اشاره میکردند، اما بنده معتقدم ما در ابتدای راه نمیدانستیم که از همین امکانات چگونه استفاده کنیم.کم کم با سامانهها و فعالیت در فضای مجازی آشنا شدیم و حالا به یک تعادلی رسیدیم. با این حال یک سال خستهکننده را بهلحاظ آموزشی سپری کردیم. نرفتن به فضای درس و دانشگاه هم برای دانشجو و هم برای ما سخت بود از نظرم کیفیت آموزش پایین آمده، ما استادان با چهره دانشجویان سر کلاس درس ارتباط میگیریم این ارتباط چهرهبهچهره را از دست دادیم. امکانات اینترنت جواب کارهای دانشگاهی را نمیدهد و دانشجویان سال اولی هنوز با همکلاسیهایشان آشنا نشدند.»
او البته به نکات مثبت آموزش مجازی اشاره میکند: «در این دوران، استادان و دانشجویان از وقتشان بسیار عالی استفاده کردند ما دیگر در ترافیک شهر معطل نمیماندیم. آلودگی هوا اذیتمان نکرد و دانشجویان هم مجبور نبودند یک ساعت و ٤٥ دقیقه روی صندلی بنشینند و به ما نگاه کنند. دانشجویان همیشه از خشکی کلاسهای حضوری شکایت داشتند. حداقل این مدل آموزشی، نظم و انضباط خاصی نداشت. با این حال امیدوارم واکسیناسیون استادان و دانشجویان انجام شود و ما بتوانیم کلاسها را حضوری برگزار کنیم. در این مدل آموزشی موضوعی که بسیار استادان را اذیت میکند این است که ساعتها باید پشت دستگاه کامپیوتر بنشینیم و کلاس برگزار کنیم. همین ما را خسته و کلافه کرده است.»
فاطمه ترابی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران هم از مشکلات روحی و روانی که برای استادان در این دوره آموزش مجازی بهوجود آمده، میگوید: «مشکلات آموزش مجازی خودش موجب شد تا حالا بسیاری از همکارانم اعلام کنند که بعد از واکسیناسیون کلاسها را حضوری ادامه میدهند. قطع و وصلیهای اینترنت، نداشتن نظارت روی دانشجو، بینظمی کلاسهای مجازی و نبود ارتباط مستقیم با دانشجو موجب خستگی استادان شده است. استادان برای آموزش برخی از دروس انرژی مضاعفی گذاشتند تا دانشجویان آن درسها را یاد بگیرند. استادان از صبح تا شب درگیر کارهای دانشجویانشان بودند اما در نهایت اصلاً نمیدانستیم که در این مدل آموزش، دانشجو مبحث درسی را یاد گرفته یا خیر؟ برخی از دانشجویان هم بینظم بودند و فقط برای حاضری زدن آنلاین میشدند. این موضوع از بزرگترین چالشهایی است که در رابطه با شرکت در کلاسهای آنلاین وجود دارد. عدهای از دانشجویان فقط اعلام حضور میکنند و جزوات و فایلهای مربوط را که در گروههای دانشجویی به اشتراک گذاشته میشوند دانلود میکنند.»
او تأکید میکند: «میزان مشارکت دانشجویان در کلاسهای مجازی بسیار پایینتر از آموزش حضوری است. بخشی از دانشجویان بهدلیل مشکلات تکنیکی صدا و امثالهم مشارکت نمیکنند و برخی هم علاقه نشان نمیدهند. در حالی که در فضای واقعی، استاد میتواند دانشجو را به مشارکت وادار کند. از سوی دیگر کلاسهای خالی از دانشجو و حیاط خلوت دانشگاه بار روانی منفی روی ما میگذارد. همه اینها موجب شده که ما دوست داشته باشیم کلاسها حضوری برگزار شود. البته دلمان هم برای دانشجویان تنگ شده است.»
ترابی درباره افت تحصیلی دانشجویان میگوید:«آموزش مجازی بهگونهای است که روی کیفیت تحصیلی دانشجویان تأثیر گذاشته است. اما از حالا نمیتوانیم بگوییم دانشجویان افت تحصیلی داشتهاند. اگر دانشگاه حضوری شود ما مهارتهای حل مسأله دانشجو و یا تحلیل او را ببینیم آن وقت میتوانیم درباره افت تحصیلی صحبت کنیم.»
لحظه شماری برای بازگشای دانشگاهها
عزیز حبیبی
رئیس دانشگاه خوارزمی
در این یکسال و چند ماه کرونایى، موضوعات و مسائل مختلفى را پشت سر گذاشتیم و فکر میکنم، ما دیگر نمیتوانیم همان افراد قبل از دوران کرونا باشیم. از آن جهت این موضوع را میگویم که شرایط افراد نسبت به قبل از کرونا بسیار تغییر کرده است.در حوزه آموزشی هم اتفاقات ویژهای رخ داد. آموزشهایی که سالهای سال به شکل حضوری بود، غیر حضوری شد و البته این مجازی شدن مشکلاتی را در حوزه علم، فناوری و پژوهش بهوجود آورد. بر این اساس باید بگویم که حالا رؤسای دانشگاهها لحظه شماری میکنند تا کلاسهای درس دانشجویان حضوری شود و دانشگاه با حضور دانشجویان پویایی و شادابیاش را بهدست آورد. البته باید تأکید کنم، رؤسای دانشگاه به این نتیجه هم رسیدند که آموزش مجازی جای آموزش حضوری را نمیگیرد. بخش زیادی از دانشجویان در حوزه علوم تجربی و فنی هستند، آنها نیاز بهکار آزمایشگاهی و علمی دارند، نزدیک به دو سال است که دانشجویان فعالیت کارگاهی نداشتند و دانشگاه حالا باید این ضعف را جبران کند. بنابراین در جلسات مختلفی که با مسئولان وزارت بهداشت داشتیم این پیشنهاد را دادیم که آنها اولویت واکسیناسیون استادان و دانشجویان را در دستور کار خود قرار دهند. بر این اساس قرار است که دانشجویان مرحلهبندی شده واکسن دریافت کنند. در مرحله اول دانشجویان دکترا، بعد دانشجویان کارشناسی ارشد و در آخر هم دانشجویان کارشناسی واکسن را دریافت میکنند. مسئولان دانشگاه هم زمانی میتوانند کلاسها را حضوری برگزار کنند که همه دانشجویان و استادان و کارکنان دانشگاه واکسن را دریافت کرده باشند. اما این نکته را فراموش نکنیم ما باید شرایط ایمن را برای استادان و دانشجویان بهوجود آوریم. همه میدانیم واکسیناسیون فقط کمک کوچکی به ایمنی افراد دارد. بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی مردم تمامی کشورها باید تا چند سال همچنان پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. بنابراین مسأله فعلی در کنار واکسن، رعایت پروتکلهای بهداشتی هم است. اگر دانشجویان بخواهند در کلاسهای درس، آزمایشگاه، کارگاه های عملی و خوابگاهها حضور داشته باشند باید شرایط ایمنی برای دانشجو ایجاد کنیم. مثلاً تعداد دانشجویان را کم و یا تعداد کلاسها را بیشتر کنیم. نکته قابل توجه دیگر این است که ستاد ملی کرونا باید دستورالعملها را بازبینی کند و بر اساس شرایط جدید تصمیمات جدید بگیرد تا دانشگاهها هم بتوانند آن دستورات را اجرایی کنند.
از اوایل فروردین ماه رؤسای دانشگاه ها اعلام کردند که مسئولان وزارت بهداشت واکسیناسیون استادان و دانشجویان را در دستور کار خود قرار دهند تا ما بتوانیم شرایط حضور دانشجویان را در سال تحصیلی جدید بهصورت حضوری فراهم کنیم. اما از همان روز تا حالا موضوع واکسن فراز و فرودهای بسیاری داشته است و حالا باید ببینیم که آیا در تابستان دانشجویان واکسینه خواهند شد یا خیر؟ ما در جلسات مختلف اعلام کردیم که دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه باید تا قبل از ١٥ شهریور ماه واکسینه شوند تا بر اساس تقویم آموزشی دانشگاه، بتوانیم کلاسها را حضوری برگزار کنیم اگر حتی ٣٠ درصد دانشجویان هم واکسینه نشوند، نمیتوانیم شاهد حضور دانشجویان در کلاسهای درس باشیم و دوباره آموزش مجازی خواهد بود.
فعالان صنعت مخابرات از راهکار رفع چالش «ممنوعیت واردات سوئیچ» می گویند
کاهش میزان واردات سوئیچ شبکه با افزایش تولید داخلی
سوسن صادقی
خبرنگار
چندی پیش خبری مبنی بر ممنوعیت ثبت سفارش واردات سوئیچ شبکه رسانهای شد؛ خبری که چالشی را بین واردکنندگان و تولیدکنندگان این محصول سخت افزاری ایجاد کرد که برای حل این مشکل جلساتی از سوی سندیکای صنعت مخابرات ایران، اتحادیه فناوران رایانهای، سازمان نظام صنفی رایانهای کشور (نصر) و وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات و صمت تشکیل شد. طبق تصمیمگیری در این جلسات، مقرر شد برای حمایت از محصولات داخل تا زمان تولید حداکثری و تأمین بازار از سوی تولیدکنندگان داخلی، همچنان واردات سوئیچ شبکه ادامه داشته باشد و پس از آن ماهانه 1200 دستگاه از میزان واردات این کالا کاسته شود. فعالان صنعت مخابرات و واردکنندگان سخت افزاری درباره رفع این چالش به «ایران» میگویند.
کاستن از واردات با تولید حجم بالا
محمدرضا فرجی تهرانی رئیس اتحادیه فناوران رایانهای تهران معتقد است وقتی کالایی در داخل کشور تولید میشود برای حمایت از تولید داخل، طبق ساختار قانونی تعریف شده دیگر امکان ثبت سفارش و واردات کالاهای خارجی وجود ندارد.
فرجی تهرانی گفت: از ابتدای سالجاری بحث تولید سوئیچ شبکه در لایههای دو و سه در داخل کشور مطرح شد و بهصورت قانونی ثبت سفارش واردات این کالای سخت افزاری بسته شد و امکان واردات این دسته از کالا برای واردکنندگان میسر نبود و از آنجایی که هنوز تولید این کالای سخت افزاری در کشور به حجم بالایی نرسیده تا بتواند نیاز بازار را تأمین کند بنابراین نباید ثبت سفارش واردات آن بسته میشد از اینرو با جلسات مشترکی که برگزار شد، ممنوعیت واردات این کالاها تا اطلاع بعدی برداشته شده است.
رئیس اتحادیه فناوران رایانهای تهران در ادامه گفت: مقررشد تا زمان تأمین کالا از سوی تولیدکنندگان داخلی به اندازه کافی، بررسی کیفیت آن و تأمین بازار؛ ماهانه به تعداد یک هزار و 200 دستگاه از واردات این سوئیچ شبکه لایههای دو و سه کاسته شده و بازار به تولید داخل اختصاص یابد.
اعلام به تشکلها پیش از ممنوعیت
اشکان ابراهیمی، عضو هیأت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای (نصر) نیز اعتقاد دارد بحث ممنوعیت واردات سوئیچ شبکه در لایههای دو و سه یک ماه پیش اتفاق افتاد و باید بحث تولید داخل و حمایت از آن را پیش از بسته شدن ثبت سفارش این کالاها به سازمان نصر و اتحادیه فناوران رایانه که تشکلهای اصلی صنف فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند، اعلام میشد ولی این اتفاق نیفتاد. وی افزود: از سوی دیگر اقدام به تولید داخل و حمایت از آن ابتدا باید با کار کارشناسی، مشاوره و گزارش دهی توسط تشکلهای صنفی به سازمانها و ادارات بالادستی صورت بگیرد و بعد اقدام شود.
نایب رئیس کمیسیون تأمین کالا و تجهیزات فاوا سازمان نصر با بیان اینکه هیچ کس مخالف تولید داخل و حمایت از آن نیست، افزود: هر اقدامی که بدون بررسی و کارشناسی دقیق صورت گیرد قطعاً مشکلاتی برای تأمین تجهیزات زیرساختی کشور و همچنین بازرگانان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان نهایی ایجاد خواهد کرد.
بهگفته وی سوئیچهای تولید داخل از سری سوئیچهایی با نرم افزار قابلیت مدیریت پیکربندی (MANAGEMENT) هستند که در زیرساختهای شبکهای کشور استفاده میشوند.
ابراهیمی اعتقاد دارد بهطور قطع ممنوعیت واردات بدون در نظر گرفتن جایگزین؛ زیان و معضلات زیادی از جمله افزایش قیمتها، اختلال در انجام پروژههای زیرساختی و از همه مهمتر افزایش قاچاق کالا و ارز را ایجاد خواهد کرد.
این فعال حوزه سخت افزار در ادامه گفت: همه تشکلهای صنفی بهصورت صددرصد موافق حمایت از تولید داخل هستند ولی باید تولید واقعی و قابل رقابت با محصول خارجی باشد و از سوی دیگر بتواند نیاز بازار را تأمین کند از اینرو با همکاری وزارتخانههای صمت و ارتباطات و فناوری اطلاعات مشکل ثبت سفارش رفع و مقرر شد پس از بررسی دقیق میزان و کیفیت تولید این محصول در داخل کشور و تأمین نیاز بازار در زمینه ممنوعیت واردات این دستهها از کالاها تصمیمگیری شود.
ابراهیمی از وزارتخانههای بالادستی مانند وزارت صمت درخواست کرد قبل از اقدام به انجام هرکاری نظر کارشناسی و مشاورهای از تشکلهای مرتبط در آن حوزه را جویا شوند.
ممنوعیت واردات با کارشناسی منطقی
فرامرز رستگار دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران درباره ممنوع کردن وارد کردن محصولات خارجی به علت تولید داخل مانند سوئیچ شبکه گفت: ممنوعیت واردات محصولات داخلی به علت تولید داخل (با رعایت کیفیت، قیمت، ظرفیت و کشف قیمت در شرایط انحصار) برای استفاده حداکثری از توانمندیهای داخلی است به همین دلیل وزارتخانهها، سازمانها و شرکتها ملزم به استفاده حداکثری از توانمندیهای تولیدی و خدماتی داخلی میشوند.
رستگار افزود: البته ضمن مراقبت از تولید داخل مانند سوئیچ شبکه باید به مسائل جانبی بازار مصرف مانند کسب و کارهای واردات، توزیع، عمده فروشی، خرده فروشی و در نهایت خریدار نهایی یعنی تنطیم بازار هم توجه شود. بنابراین ممنوعیت واردات کالا بهصورت مطلق درست نیست از سوی دیگر آزاد بودن کامل واردات نیز باعث میشود تا مانع از شکلگیری تولید داخل شود در همین راستا باید بر هرگونه ممنوعیت واردات تصمیمهای منطقی و کارشناسی گرفته شود. وی درباره نوع سوئیچهای تولیدی در کشور نیز گفت: سوئیچهای شبکه دارای انواع مختلف است و در شبکههای ارتباطی و همچنین رایانهای مصرف دارد. مدلهایی که در داخل کشور ساخته میشود در لایههای ۲ و ۳ است که مشخصات فنی آن از سوی تولید کنندگان داخلی اعلام و معادل محصولات خارجی پر مصرف در کشور (برای امکان تطبیق ویژگیهای فنی با نیاز مصرف کنندگان) مشخص شده است. با بررسیهای انجام شده چند مدل سیسکو مانند 2960، 3850، 3750 و 9200 که پرمصرف هستند معادل داخلی آن ساخته شده است.
رستگار افزود: سوئیچهای کم ظرفیت که اصطلاحاً سوئیچهای KVM خوانده میشود، سوئیچهای SAN و همچنین سوئیچهای کلاس صنعتی هنوز در داخل کشور ساخته نمیشود. بنابراین نباید محدودیتی برای واردات آن بهدلیل وجود محصول مشابه داخلی اعمال شود. وی معتقد است شرکتهای تولیدکننده داخلی توانمندی لازم را برای محصولات داخلی دارند تنها باید به آنها فرصت داده شود و نباید بر یک برند خارجی پافشاری شود در این صورت است که امکان ساخت و تحویل محصولاتی مانند سوئیچ شبکه میسر خواهد شد.
بهگفته دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران سوئیچهای ساخت داخل از نظر کیفیت، قیمت و خدمات پشتیبانی قابل رقابت با محصولات خارجی است ولی بازار عمومی کشور با این محصولات آشنا نیست بنابراین به برندسازی، بازاریابی و تبلیغات بهصورت گسترده نیاز دارد و فقط باید تعاملات B2C را هم مانند B2B تجربه کنند.
رستگار درباره اینکه برخی از واردکنندگان معتقد هستند که ممنوعیت کالاهایی که نمونه داخلی دارد صحیح نبوده و بهترین راه افزایش تعرفه واردات آن است نیز گفت: کالایی که در داخل تولید میشود و دارای ویژگیهای لازم و با تولید در حجم بالا و فروش در بازار مصرف است هیچ توجیهی برای واردات آن نیست و در این صورت استفاده از مکانیزم تعرفه گمرکی برای حفاظت از تولیدات داخلی بسیار کارساز است مشروط براینکه نرخ محاسبه تعرفه گمرکی براساس همان نرخ ارز خرید کالا باشد.
بهگفته دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران برای حمایت از تولیدات داخلی رقابت پذیر پیادهسازی کامل قوانین مصوب در این زمینه لازم است.
وی در ادامه گفت: رعایت قوانین برای سازمانهای دولتی و دارای سهام دولتی بهعنوان بخشی از حاکمیت به منظور رونق و جهش تولید اقدام درستی است و باید دقیق نظارت شود. ولی برای عرضه کالا در بازار مصرف عمومی و تأمین خواستههای متنوع، پوشش سلیقهها و پاسخگویی به تمایلات مردم نیاز به فرهنگسازی و ایجاد اشتیاق باید با تبلیغات صحیح، بازارسازی مناسب، ارائه محصول و خدمات باکیفیت و گارانتی مطلوب جای خود را باز کند.
خبرنگار
چندی پیش خبری مبنی بر ممنوعیت ثبت سفارش واردات سوئیچ شبکه رسانهای شد؛ خبری که چالشی را بین واردکنندگان و تولیدکنندگان این محصول سخت افزاری ایجاد کرد که برای حل این مشکل جلساتی از سوی سندیکای صنعت مخابرات ایران، اتحادیه فناوران رایانهای، سازمان نظام صنفی رایانهای کشور (نصر) و وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات و صمت تشکیل شد. طبق تصمیمگیری در این جلسات، مقرر شد برای حمایت از محصولات داخل تا زمان تولید حداکثری و تأمین بازار از سوی تولیدکنندگان داخلی، همچنان واردات سوئیچ شبکه ادامه داشته باشد و پس از آن ماهانه 1200 دستگاه از میزان واردات این کالا کاسته شود. فعالان صنعت مخابرات و واردکنندگان سخت افزاری درباره رفع این چالش به «ایران» میگویند.
کاستن از واردات با تولید حجم بالا
محمدرضا فرجی تهرانی رئیس اتحادیه فناوران رایانهای تهران معتقد است وقتی کالایی در داخل کشور تولید میشود برای حمایت از تولید داخل، طبق ساختار قانونی تعریف شده دیگر امکان ثبت سفارش و واردات کالاهای خارجی وجود ندارد.
فرجی تهرانی گفت: از ابتدای سالجاری بحث تولید سوئیچ شبکه در لایههای دو و سه در داخل کشور مطرح شد و بهصورت قانونی ثبت سفارش واردات این کالای سخت افزاری بسته شد و امکان واردات این دسته از کالا برای واردکنندگان میسر نبود و از آنجایی که هنوز تولید این کالای سخت افزاری در کشور به حجم بالایی نرسیده تا بتواند نیاز بازار را تأمین کند بنابراین نباید ثبت سفارش واردات آن بسته میشد از اینرو با جلسات مشترکی که برگزار شد، ممنوعیت واردات این کالاها تا اطلاع بعدی برداشته شده است.
رئیس اتحادیه فناوران رایانهای تهران در ادامه گفت: مقررشد تا زمان تأمین کالا از سوی تولیدکنندگان داخلی به اندازه کافی، بررسی کیفیت آن و تأمین بازار؛ ماهانه به تعداد یک هزار و 200 دستگاه از واردات این سوئیچ شبکه لایههای دو و سه کاسته شده و بازار به تولید داخل اختصاص یابد.
اعلام به تشکلها پیش از ممنوعیت
اشکان ابراهیمی، عضو هیأت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای (نصر) نیز اعتقاد دارد بحث ممنوعیت واردات سوئیچ شبکه در لایههای دو و سه یک ماه پیش اتفاق افتاد و باید بحث تولید داخل و حمایت از آن را پیش از بسته شدن ثبت سفارش این کالاها به سازمان نصر و اتحادیه فناوران رایانه که تشکلهای اصلی صنف فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند، اعلام میشد ولی این اتفاق نیفتاد. وی افزود: از سوی دیگر اقدام به تولید داخل و حمایت از آن ابتدا باید با کار کارشناسی، مشاوره و گزارش دهی توسط تشکلهای صنفی به سازمانها و ادارات بالادستی صورت بگیرد و بعد اقدام شود.
نایب رئیس کمیسیون تأمین کالا و تجهیزات فاوا سازمان نصر با بیان اینکه هیچ کس مخالف تولید داخل و حمایت از آن نیست، افزود: هر اقدامی که بدون بررسی و کارشناسی دقیق صورت گیرد قطعاً مشکلاتی برای تأمین تجهیزات زیرساختی کشور و همچنین بازرگانان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان نهایی ایجاد خواهد کرد.
بهگفته وی سوئیچهای تولید داخل از سری سوئیچهایی با نرم افزار قابلیت مدیریت پیکربندی (MANAGEMENT) هستند که در زیرساختهای شبکهای کشور استفاده میشوند.
ابراهیمی اعتقاد دارد بهطور قطع ممنوعیت واردات بدون در نظر گرفتن جایگزین؛ زیان و معضلات زیادی از جمله افزایش قیمتها، اختلال در انجام پروژههای زیرساختی و از همه مهمتر افزایش قاچاق کالا و ارز را ایجاد خواهد کرد.
این فعال حوزه سخت افزار در ادامه گفت: همه تشکلهای صنفی بهصورت صددرصد موافق حمایت از تولید داخل هستند ولی باید تولید واقعی و قابل رقابت با محصول خارجی باشد و از سوی دیگر بتواند نیاز بازار را تأمین کند از اینرو با همکاری وزارتخانههای صمت و ارتباطات و فناوری اطلاعات مشکل ثبت سفارش رفع و مقرر شد پس از بررسی دقیق میزان و کیفیت تولید این محصول در داخل کشور و تأمین نیاز بازار در زمینه ممنوعیت واردات این دستهها از کالاها تصمیمگیری شود.
ابراهیمی از وزارتخانههای بالادستی مانند وزارت صمت درخواست کرد قبل از اقدام به انجام هرکاری نظر کارشناسی و مشاورهای از تشکلهای مرتبط در آن حوزه را جویا شوند.
ممنوعیت واردات با کارشناسی منطقی
فرامرز رستگار دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران درباره ممنوع کردن وارد کردن محصولات خارجی به علت تولید داخل مانند سوئیچ شبکه گفت: ممنوعیت واردات محصولات داخلی به علت تولید داخل (با رعایت کیفیت، قیمت، ظرفیت و کشف قیمت در شرایط انحصار) برای استفاده حداکثری از توانمندیهای داخلی است به همین دلیل وزارتخانهها، سازمانها و شرکتها ملزم به استفاده حداکثری از توانمندیهای تولیدی و خدماتی داخلی میشوند.
رستگار افزود: البته ضمن مراقبت از تولید داخل مانند سوئیچ شبکه باید به مسائل جانبی بازار مصرف مانند کسب و کارهای واردات، توزیع، عمده فروشی، خرده فروشی و در نهایت خریدار نهایی یعنی تنطیم بازار هم توجه شود. بنابراین ممنوعیت واردات کالا بهصورت مطلق درست نیست از سوی دیگر آزاد بودن کامل واردات نیز باعث میشود تا مانع از شکلگیری تولید داخل شود در همین راستا باید بر هرگونه ممنوعیت واردات تصمیمهای منطقی و کارشناسی گرفته شود. وی درباره نوع سوئیچهای تولیدی در کشور نیز گفت: سوئیچهای شبکه دارای انواع مختلف است و در شبکههای ارتباطی و همچنین رایانهای مصرف دارد. مدلهایی که در داخل کشور ساخته میشود در لایههای ۲ و ۳ است که مشخصات فنی آن از سوی تولید کنندگان داخلی اعلام و معادل محصولات خارجی پر مصرف در کشور (برای امکان تطبیق ویژگیهای فنی با نیاز مصرف کنندگان) مشخص شده است. با بررسیهای انجام شده چند مدل سیسکو مانند 2960، 3850، 3750 و 9200 که پرمصرف هستند معادل داخلی آن ساخته شده است.
رستگار افزود: سوئیچهای کم ظرفیت که اصطلاحاً سوئیچهای KVM خوانده میشود، سوئیچهای SAN و همچنین سوئیچهای کلاس صنعتی هنوز در داخل کشور ساخته نمیشود. بنابراین نباید محدودیتی برای واردات آن بهدلیل وجود محصول مشابه داخلی اعمال شود. وی معتقد است شرکتهای تولیدکننده داخلی توانمندی لازم را برای محصولات داخلی دارند تنها باید به آنها فرصت داده شود و نباید بر یک برند خارجی پافشاری شود در این صورت است که امکان ساخت و تحویل محصولاتی مانند سوئیچ شبکه میسر خواهد شد.
بهگفته دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران سوئیچهای ساخت داخل از نظر کیفیت، قیمت و خدمات پشتیبانی قابل رقابت با محصولات خارجی است ولی بازار عمومی کشور با این محصولات آشنا نیست بنابراین به برندسازی، بازاریابی و تبلیغات بهصورت گسترده نیاز دارد و فقط باید تعاملات B2C را هم مانند B2B تجربه کنند.
رستگار درباره اینکه برخی از واردکنندگان معتقد هستند که ممنوعیت کالاهایی که نمونه داخلی دارد صحیح نبوده و بهترین راه افزایش تعرفه واردات آن است نیز گفت: کالایی که در داخل تولید میشود و دارای ویژگیهای لازم و با تولید در حجم بالا و فروش در بازار مصرف است هیچ توجیهی برای واردات آن نیست و در این صورت استفاده از مکانیزم تعرفه گمرکی برای حفاظت از تولیدات داخلی بسیار کارساز است مشروط براینکه نرخ محاسبه تعرفه گمرکی براساس همان نرخ ارز خرید کالا باشد.
بهگفته دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران برای حمایت از تولیدات داخلی رقابت پذیر پیادهسازی کامل قوانین مصوب در این زمینه لازم است.
وی در ادامه گفت: رعایت قوانین برای سازمانهای دولتی و دارای سهام دولتی بهعنوان بخشی از حاکمیت به منظور رونق و جهش تولید اقدام درستی است و باید دقیق نظارت شود. ولی برای عرضه کالا در بازار مصرف عمومی و تأمین خواستههای متنوع، پوشش سلیقهها و پاسخگویی به تمایلات مردم نیاز به فرهنگسازی و ایجاد اشتیاق باید با تبلیغات صحیح، بازارسازی مناسب، ارائه محصول و خدمات باکیفیت و گارانتی مطلوب جای خود را باز کند.
«ایران» از چرایی عدم رعایت اصول ایمنی در محیطهای کارگری گزارش میدهد
جان در برابر نان
محبوبه مصرقانی
خبرنگار
«2 تیر مرگ یک کارگر در اسفراین»، «29 خرداد مرگ دو کارگر در اصفهان»، «24 خرداد مرگ 3 کارگر در سراب»، «23 خرداد مرگ یک کارگر در بابل»، «22 خرداد مرگ یک کارگر در مریوان»، «19 خرداد مرگ یک کارگر در تهران» و... بر اساس آمار اعلامی وزارت کار 3 هزار و 616 سانحه برای کارگران ساختمانی طی سال 99 رخ داده است. ۴۵ درصد از کل حوادث حین کار در کشور هم مربوط به فعالیتهای ساختمانی میشود و به طور میانگین سالانه ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ کارگر ساختمانی بهدلیل نبود ایمنی کار فوت میکنند. اغلبشان از ارتفاع سقوط میکنند. برخی آوار برسرشان فرو میریزد. برخی را برق میگیرد. اما چرا آمارها اینقدر بالاست؟ نظارت بر رعایت اصول ایمنی و حفاظت جان نیروی کار یک کشور به چه عواملی وابسته است که کنترل مرگ و میر و صدمات کارگران ساختمانی از دست متولیان امور خارج شده؟ به بهانه واکاوی و چرایی آمار بالای حوادث مربوط به فعالیتهای ساختمانی به سراغ افرادی رفتیم که خود درگیر کارند.
هر جا کار باشد میروم
آقای باقری کارگر است او در مورد ایمنی کار میگوید: از خطرات کار ما این است که نه بیمه داریم، نه بازنشستگی و هر جا کار باشد باید کار کنیم. باقری در پاسخ به اینکه منظور از پرسش ما خطرات و حوادث و ایمنی محیط کارش حین انجام کار است؛ توضیح میدهد: من کارگر آزاد هستم یعنی هرکاری میکنم از کارگری ساختمانی تا حمل بار و.... در ساختمانها زیاد کارگری کردم در برخی جاها کلاه به ما دادند برخی جاها ندادند. اما جای خواب اصلاً ندادند. کارگران شرکتی فرق میکنند به آنها میدهند ولی به ما نه. از او در مورد اینکه آیا با سوانح کاری مانند سقوط از ارتفاع و... برخورد داشته است یا نه میپرسم که پاسخ میدهند: تا دلتان بخواهد. رفیق خودم دو تا بودند روی بالابر کارفرما از طبقه اول تا سوم میلگرد میداد. میلگرد گیر کرد به برق فشار قوی بالایی فوت کرد پایینی را هم بردند بیمارستان که دست و گردنش شکست. یا یکی دیگر بود قالب باز میکرد هر چی به صاحبکار گفت بیا روی تیر برقها نزدیک ساختمان محافظ بگذار صاحبکار امروز و فردا کرد رفت قالب باز کند سرش را پایین برده بود سرش به کابل برق گیر میکند برق میگیردش و میافتد. به بیمارستان بردنش که آنجا پول بیمارستان را پنجاه، پنجاه حساب کردند. خودش که پول نداشت بعداً شکایت کرد که پول دیه بگیرد بعد 5- 6 ماه آن هم نصف دیه را گرفت. او در مورد اینکه تا به حال بازرسین کار را در اماکنی که کار کرده مشاهده کرده است یا نه میگوید: کار آزاد بازرس ندارد. مثلاً کسی بیاید بگوید لباس داشته باش اینها وجود ندارد. کارفرما میگوید کار همین است میخواهی بیا. نمیخواهی نیا. چیزی هم که زیاد است کارگر آزاد.
سکوت؛ برای قطع نشدن مستمری
آقای (ش) اهل چابهار، از دیگر کارگرانی است که چند سال پیش از ارتفاع سقوط میکند و از ناحیه گردن دچار معلولیت میشود. ما چند باری در مباحث مربوط به معلولیت به سراغ ایشان رفته و با ایشان گفتوگو کرده بودیم اما اینبار پس از تماس تلفنی؛ همسر ایشان اعلام کردند که حاضر به گفتوگو نیستند. با پیگیری از فعالان شهرشان متوجه شدیم که از ترس قطع مستمریشان از نهادهای حمایتی حاضر به گفتوگو نیستند.
همه بازرسان خودشان را متولی تولید میدانند
علی خدایی نماینده کارگران در شورای عالی کار میگوید: در حالت کلی باید بپذیریم ضعف عمدهای در مورد حوادث کار و ایمنی در کشورمان داریم. به اعتقاد من در طی سالیان گذشته ما اینقدر بر اهمیت تولید و از بین نرفتن تولید تکیه کردیم که حمایت از کارگرانمان را فراموش کردیم. امروزه بازرسین کار دچار نگرشی شدند که همه خود را متولی تولید و بقای کارگاهها میدانند. وقتی بازرسین به کارگاهها مراجعه میکنند و با مشاهده موارد غیر ایمن با اینکه وظیفهشان متوقف کردن کارگاهها است اینکار را انجام نمیدهند. به وفور به مواردی برمیخوریم که بازرسین اعلام میکنند ما اجازه توقف کارگاه را نداریم چرا که از سمت نهادهای مختلف تحت فشار هستیم که چرا موجب توقف تولید شدهاید.
ساز و کار ایمنی در کشور ناکارآمد است
او در خصوص آمار منتشره از سوی وزارت کار در مورد حوادث در محیطهای کارگری میافزاید: هر چند که آمارهایی که مسئولان از حوادث کار در کشور اعلام میکنند تقریباً با استانداردهای جهانی برابری دارد. اما بهنظر این آمار واقعی نیست چرا که در کشور ما پنهان کاری و عدم افشای سوانح و حوادث وجود دارد. یقیناً میزان حوادث کار در کشور ما بیشتر از میزان استاندارد جهانی کار است. بهطور کلی نبود علت حوادث کار «عدم امنیت شغلی» برای کارگران ما است و متأسفانه ساز و کاری که برای ایمنی کارگاهها دیده شده واقعاً ساز و کاری ناکارآمد است. هرچند در سالیان گذشته در حوزه «بازرسی کار» تلاشهایی مبنی بر تغییراتی در رویه نظارت بر کارها شد اما عملاً با فاصله کمتر از یک الی دو سال ناکارآمدی این روشها هم خودش را نشان داد. همچنین کارشناسان ایمنی و بهداشت که وظایفشان نظارت بر ایمنی کارگاهها است با رویه جدیدی انتخاب شدند که متأسفانه آن رویه درستی نبود و در حال حاضر بعد از مراجعه به کارگاهها شاهد آن هستیم که هیچ نگاه ایمنی در آنها وجود ندارد. و حتی آنهایی هم که نگاه ایمنی در آنها است نگاه پس از مسأله دارند یعنی بهجای رفع مشکلاتی که ممکن است هنگام کار برای کارگران رخ دهد بیشتر به پروندهسازی برای ارائه نهادهایی میپردازند که پس از وقوع حادثه مراجعه میکنند. یعنی کارفرما برای پس از رخداد حادثه و رفع مشکل پس از حادثه چارهسازی میکند تا پیشگیری و کاهش ریسک سوانح. در حوزه کارگران ساختمانی آمار سوانح فاجعه بار است. یکی از نزدیکان من که در یکی از این سوانح فوت کرد و من با بررسی موضوع متوجه شدم ایمنی کار در حوزه ساختمانی نزدیک به صفر است. بویژه در حوزه کار در ارتفاع. اولاً نه آموزشهای صحیح بهکارگران داده میشود و حتی کارفرمایان هم آموزش ایمنی را نادیده میگیرند. ثانیاً خرید ابزار ایمنی برای کارفرمایان گران است و هم سرعت کار را برای کارگران کاهش میدهد. در این مورد برای شما مثالی میزنم در ساخت یک سوله که نیاز به کار در ارتفاع است کارگری که از کمربند استفاده میکند انجام کارش تقریباً نسبت به زمانی که کمربند استفاده نمیکند به یک ششم تقلیل پیدا میکند.
متأسفانه نه صاحبان کار حاضر هستند مبلغی پرداخت کنند و نه کارگران میتوانند کارفرمایان را مجاب کنند که ابزار استفاده شود. چرا که رقابتی میان کارگران ایرانی و کارگران مهاجر وجود دارد و این منجر شده کارگران جهت به دست آوردن شغل تن به کار غیر ایمن دهند. همچنین این رقابت دستمزدها را هم پایین نگه داشته است. این رقابتها باعث شده اولین چیزی که این بندگان خدا هزینه کنند جانشان باشد.
قوانین مشوق حوادث هستند تا بازدارنده
اکبر شوکت رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی درباره عدم رعایت ایمنی در فعالیتهای ساختمانی میگوید: بحث ایمنی در کشور ما بیش از اندازه مهجور مانده است. چون تصمیم گیرنده در مورد مباحث ایمنی کار، خود کارفرمایان هستند و هیچگونه نظارت و قوانین بازدارندهای در خصوص بحث ایمنی کار وجود ندارد. قوانین مربوط به شرکتهای بیمه مسئولیت نیز متأسفانه بهجای بازدارنده بودن حتی مشوق حوادث هستند. در صنعت ساختمان در پروژههای کوچک که کارفرما الزامی برای گرفتن مسئول ایمنی ندارد. در پروژههای بزرگ هم اگر مسئول ایمنی بگیرند بهدلیل آنکه حقوق این مسئول را کارفرما پرداخت میکند، مسئول ایمنی نمیتواند تذکر جدی در مورد رعایت ایمنی به کارفرما دهد. برای مثال در بحث ساختمان کارفرما یک بیمه مسئولیت میگیرد و وقتی ۵ نفر سر یک پروژه بهدلیل عدم رعایت نکات ایمنی کشته میشوند شرکت بیمه خسارتش را پرداخت میکند. بازرسین اداره کار هم بابت کارشناسیهایی که انجام میدهند هزینه کارشناسی دریافت میکنند و به نحوی ذی نفع هستند. میتوان گفت تمامی این عوامل مانند ناکارآمد بودن قوانین بیمههای مسئولیت، بحث تعارض منافعی که بازرسین اداره کار بهعنوان کارشناس رسمی دادگستری دارند، عدم نظارت کافی روی کارفرمایان و نبود قوانین بازدارنده برای کارفرمایان و عدم آموزش کافی کارگران و کارفرمایان. همگی منجر به از بین رفتن جان نیروی کار متخصص در کشور میشود. متأسفانه امروز شاهد آمار بالای حوادث ساختمانی هستیم. وقتی یک کارگر در اثر نبود ایمنی فوت میکند کارفرما حتی برای ۲۴ ساعت هم بازداشت نمیشود و تنها با گذاشتن یک سند آزاد میشود. این روال سالیان سال است که در صنعت ساختمانی ما حاکم است و نتیجه آن فقط گسترش نهادهای حمایتی ما مثل کمیته امداد شده است.
نادیده گرفتن آمارهای پنهان سوانح ساختمانی
وی در مورد آمار بالای سوانح در پروژههای ساختمانی اینگونه توضیح میدهد: گزارش کامل و مستند حوادث کار را باید پزشکی قانونی اعلام کند نه از وزارت کار! چرا که وزارت کار فقط حوادثی را که منجر به شکایت میشوند پیگیری میکند در حالی که خیلی از حوادث که رخ میدهد متأسفانه پیگیری نمیشوند. در پزشکی قانونی هم اکثر حوادثی که منجر به از کار افتادگی یا فوت میشوند بهعلت اینکه ثبت شدهاند پیگیری میشوند. خیلی از کارگران اصلاً شکایت نمیکنند. کارگری که دستش میشکند از ترس اینکه نانش بریده نشود با کارفرما بر سر اندک مبلغی توافق میکند. اینها آمارهای پنهان است. بسیاری از کارگران ما مهاجران هستند که اینها حتی اگر دچار آسیبهای شدید هم شوند شکایت نمیکنند.
او در مورد خطرآفرینی عواملی که در هنگام کار در پروژههای ساختمانی برای کارگران رخ میدهد اینگونه میگوید: سقوط از ارتفاع یکی از بیشترین حوادث ماست، ما بهعنوان متولی صنف کارگران ساختمانی اولین کسانی بودیم که فریاد کشیدیم مسائل ایمنی باید در کشور رعایت شود؛ در طی بیستوچهار سال گذشته نزدیک به دویست تا سیصد هزار نفر را که در تاریخ وزارت کار بینظیر بوده بهصورت رایگان و با توان تشکل هایمان آموزش ایمنی کار دادهایم ولی باید بدانیم آموزش تأثیرگذار است ولی کافی نیست. ما میتوانیم با استفاده از داربستهای جدید و ایمن و جمعآوری داربستهای ناایمن و قدیمی از وقوع 90 درصد حوادث جلوگیری کنیم. خوشبختانه در کشور ما شرکتی وجود دارد که داربستهای ایمن تولید میکند و استفاده از این داربستهای مدرن ساخت ایران؛ در داخل و خارج نمای ساختمانها باعث کاهش پنجاه تا شصت درصدی حوادث میشود. سوختگی، برق گرفتگی، برخورد اجسام سخت با بدن کارگر حوادث دیگری هستند که جان و سلامت کارگران را تهدید میکنند که برای جلوگیری از هر کدام از آنها راهکاری وجود دارد. این راهکارها در کشور ما وجود دارد اما عزم جدی برای رفع مشکل وجود ندارد. راهکارهایی که برای دولت بار مالی چندانی ندارد و حتی با رعایت این راهکارها و نجات جان انسانها بسیاری از هزینههای دولت و نهادهای حمایتی کاهش مییابد.
سازمان نظام مهندسی ایمنی راهاندازی شود
اکبر شوکت در مورد راهکارهای کاهش حوادث ساختمانی اینگونه میگوید: ما پیشنهادهای زیادی به وزارت کار دادهایم. از نظر من برای کاهش سوانح ساختمانی ابتدا باید قوانین بیمههای مسئولیت برای کارفرمایان بازدارنده باشد و کارفرما را ملزم به کاهش حوادث کند نه اینکه یک برگه در اختیار کارفرما قرار دهیم تا اسباب آسایش کارفرما فراهم شود که اگر کارگری فوت کرد دیهاش را بیمه میدهد. ما باید برای کارفرمایان که مسائل مربوط به ایمنی را رعایت نمیکنند جرایم سنگین در نظر بگیریم برای مثال اگر کارفرمایی در پروژهاش حادثهای رخ داد تا پنجاه درصد مقصر شناخته شد شش ماه تا یکسال و یا حتی بیشتر از فعالیت در امور ساخت و ساز محروم شود. همچنین در پروژههای کوچک مالک را از دریافت پروانه پایان کار محروم کنیم. چرا که ما برای کارفرمایان هزینه تعریف نکردهایم و صرفاً گفتهایم با پرداخت یک پول به شرکتهای بیمه شما میتوانید خودتان را ایمن کنید. تا زمانی که برای مسببین حوادث هزینه نتراشیم این حوادث ادامه خواهد داشت. راهکار دیگری که به وزارت کار پیشنهاد دادیم، راهاندازی سازمان نظام مهندسی ایمنی در کشور است. یعنی بهجای اینکه کارفرما حقوق مسئولان ایمنی را پرداخت کند سازمان نظام مهندسی ایمنی این حقوق را بپردازد. این راهکار تعارض منافع را از بین میبرد. چرا که اگر یک مسئول ایمنی سر ساختمان به کارفرما تذکر دهد که مسائل ایمنی را رعایت کند وگرنه کار را تعطیل میکند، این مسئول ایمنی تا صبح اخراج میشود و حقوقی هم ندارد. اگر چنین سازمانی تأسیس شود و مسئول ایمنی را به سر ساختمان بفرستد و وجود بازرسی چرخشی و نظارت کامل مسئول ایمنی را هم بر عهده بگیرد بسیاری از مشکلات حل میشود. با این رویه سازمان نظام مهندسی ایمنی هزینههایش را از کارفرما میگیرد و به مسئولان ایمنی پرداخت میکند و به این ترتیب مسئول ایمنی اسیر دست کارفرما نمیشود.
فرهنگسازی ایمنی مسأله مغفول در کشور
مهندس علیرضا غریب ناظر پروژههای ساختمانی در مورد آموزشهای ایمنی بهکارگران اینگونه توضیح میدهد: ما در ابتدای بهکارگیری کارگران آموزشهای مقدماتی را به آنها میدهیم و همچنین تأکید میکنیم که باید در حین کار از کلاه، کمربند، دستکش و... که ما در اختیارشان قرار میدهیم استفاده کنند و اگر موارد را رعایت نکنند در صورت رخداد حادثه خودشان مقصر هستند. ما تمام تلاشمان را میکنیم تا فرد را وادار به مراقبت از خود کنیم. مسأله مغفول در کشور ما فرهنگسازی ایمنی است چرا که وقتی به کارگر میگوییم کلاه ایمنی بگذار و یا کمربندت را ببند میخندد. این رفتار اغلب در کارگرانی مشاهده میشود که کارگران حرفهای هستند. سابقه طولانی دارند و امر بر آنها مشتبه شده که دیگر حادثهای برای آنها رخ نمیدهد. پس از رخداد سانحه هم بازرسین وزارت کار مراجعه میکنند هم نمایندگان بیمه و عموماً در مواردی کارفرما مقصر شناخته میشود ومواردی خود کارگر بسته به نوع حادثه مقصر است.
کسی برای منفعت جان کارگر را به خطر نمیاندازد
او در پاسخ به این سؤال که ناظران ساختمانی که از کارفرمایان دستمزد میگیرند آیا حاضر به نادیده گرفتن مسائل ایمنی میشوند یا خیر میگوید: بنده در طی این سالها در شرکتهای مختلفی مشغول بودهام اما هرگز چنین پدیدهای را ندیدهام. کارفرمایان ما حتی در صورت جراحات سطحی نیز پیگیر مسائل کارگران میشوند حتی مبلغ بالاتر از چیزی که قانون تعیین کرده به کارگران آسیب دیده پرداخت میکنند. شرکتهای اسم و رسم دار حق یک کارگر را تضییع نمیکنند و برایشان فرقی ندارد چرا که بیمه مسئولیت هستند. در روند شکایات و فرایند پیگیری حق کارگران هم عموماً سعی میشود همه چیز به نفع کارگر تمام شود یعنی حتی در دادگاه اگر کارگر نوشته و تعهدی هم داده باشد باز حرف او را مورد استناد قرار میدهند. مهندس ناظر، کارفرما، کارگر همه انسانیم. چه کسی حاضر است بهخاطر منفعت خود نگران جان افراد نباشد.
این کارشناس ناظر ساختمان در مورد عواملی که سوانح ساختمانی را رقم میزنند، میگوید: بر اساس بررسی وزارت کار 11 عامل خطرات اصلی هستند که کارگران را هنگام کار تهدید میکنند. از این 11 عامل استفاده از وسایل بیحفاظ و معیوب در رتبه نخست مسائل غیرایمن در محیط ساختمانی هستند و دومین عامل بیاحتیاطی، بیدقتی و بیحوصلگی است. متأسفانه هرچقدر افراد حرفهایتر میشوند سختتر میتوان آنها را مجاب به رعایت اصول کرد. این فقط مختص کارگران نیست. به نحوی به فرهنگ ما برمیگردد.
مصایب کارگران ساختمانی
حمید حاج اسماعیلی
فعال کارگری
یک فصل کامل بهنام حفاظت فنی و بهداشت کار در قانون کار جمهوری اسلامی وجود دارد. این قانون تأکید بر صیانت از نیروی انسانی و سرمایههای مادی کشور دارد. در واقع قانونگذار با تصویب این قانون تأکید بر حفظ سلامتی نیروی کار دارد که حتماً باید مسائل بهداشتی و ایمنی رعایت شود. برای این مهم نیز آیین نامههای متعددی در کشور تصویب شده است و در همه بخشهای کاری ما تمامی آیین نامههای متعدد وجود دارد. پس از لحاظ قانونی ما هیچ کمبودی برای اجرای مسائل ایمنی و بهداشت کار در کشور نداریم. اما متأسفانه آمار حوادث ناشی از کار در کشور بالاست. شاید بهصورت تقریبی حوادث ناشی از کار در ایران چهار برابر استاندارد جهانی باشد. علت اصلی آن هم عدم رعایت اصول ایمنی در بعضی از کارگاهها در کشور است که از چند دلیل نشأت میگیرد. بالاترین آمار هم مربوط به حوادث ساختمانی است که در دو سال گذشته صنعت ساختمانسازی کاهش یافته است.
اما هنوز بسیاری از کارگاهها و ساختمان سازیهای فعال در کشور وجود دارند که بهصورت شخصی یا حتی خصولتی اداره میشوند و بر این بنگاههای کوچک کمتر نظارتهای جدی و مطمئن اجرا میشود. بخشی از این موضوع برمیگردد به اینکه ما مکانیزم نظارتی و بازرسی مطمئنی برای این بنگاهها نداریم. این اولین عامل اساسی حوادث ناشی از کار در کارگاههای ساختمانی است. دومین موضوع مربوط به عدم آموزش، هم در حوزه کارگری و هم کارفرمایی در کشور است برای آنکه فرهنگ کار بهلحاظ رعایت ایمنی و بهداشت در محیطهای کاری رعایت نمیشود. در واقع حقوق کار بهلحاظ استاندارد در کارگاههای ساختمانی هنوز نهادینه نشده است. این دومین مسألهای است که نتوانستیم کارگاههای ساختمانی را مجاب کنیم از زمانی که تصمیم به ساخت میگیرند و پروانه آنها صادر میشود باید کارگاههای آنها کاملاً مطابق استاندارد و ایمنی بهداشت کار باشد و کار را با رعایت اصول آغاز کنند تا کارگران دچار آسیب نشوند. سومین مورد نیز تعارض منافع کارفرمایان است که نمیخواهند امکانات و ابزار لازم را برای حفظ سلامتی کارگران در کارگاهها تهیه کنند.
رعایت اصول ایمنی برای کارفرما هزینه دارد. هزینهای که هم باید برای تهیه وسایل صرف کند و هم هزینهای که باید برای فراهمسازی گامهای تبیین ایمنی و مسائل بهداشت کارگاهها خرج کند؛ این باری است بر دوش کارفرمایان که آن را غیر ضروری میدانند. مسأله چهارم نیز مربوط به خود کارگران است چرا که آگاهی لازم در مورد خطراتی که سلامتی آنها را تهدید میکند به درستی ندارند. یعنی در حین کار مطالبات مربوط به تهیه لوازم و وسایل ایمنی را از کارفرمایان درخواست نمیکنند. همه این عوامل منجر به افزایش آمار حوادث کار در کارگاههای ساختمانی شده که به تبع آن هم نیروی انسانی ما آسیب میبیند و هم بار مالی بر سازمانهایی مثل تأمین اجتماعی، کمیته امداد و... برای جبران خسارت که در محیطهای غیر ایمن برای نیروی انسانی رخ داده افزایش پیدا میکند.
خبرنگار
«2 تیر مرگ یک کارگر در اسفراین»، «29 خرداد مرگ دو کارگر در اصفهان»، «24 خرداد مرگ 3 کارگر در سراب»، «23 خرداد مرگ یک کارگر در بابل»، «22 خرداد مرگ یک کارگر در مریوان»، «19 خرداد مرگ یک کارگر در تهران» و... بر اساس آمار اعلامی وزارت کار 3 هزار و 616 سانحه برای کارگران ساختمانی طی سال 99 رخ داده است. ۴۵ درصد از کل حوادث حین کار در کشور هم مربوط به فعالیتهای ساختمانی میشود و به طور میانگین سالانه ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ کارگر ساختمانی بهدلیل نبود ایمنی کار فوت میکنند. اغلبشان از ارتفاع سقوط میکنند. برخی آوار برسرشان فرو میریزد. برخی را برق میگیرد. اما چرا آمارها اینقدر بالاست؟ نظارت بر رعایت اصول ایمنی و حفاظت جان نیروی کار یک کشور به چه عواملی وابسته است که کنترل مرگ و میر و صدمات کارگران ساختمانی از دست متولیان امور خارج شده؟ به بهانه واکاوی و چرایی آمار بالای حوادث مربوط به فعالیتهای ساختمانی به سراغ افرادی رفتیم که خود درگیر کارند.
هر جا کار باشد میروم
آقای باقری کارگر است او در مورد ایمنی کار میگوید: از خطرات کار ما این است که نه بیمه داریم، نه بازنشستگی و هر جا کار باشد باید کار کنیم. باقری در پاسخ به اینکه منظور از پرسش ما خطرات و حوادث و ایمنی محیط کارش حین انجام کار است؛ توضیح میدهد: من کارگر آزاد هستم یعنی هرکاری میکنم از کارگری ساختمانی تا حمل بار و.... در ساختمانها زیاد کارگری کردم در برخی جاها کلاه به ما دادند برخی جاها ندادند. اما جای خواب اصلاً ندادند. کارگران شرکتی فرق میکنند به آنها میدهند ولی به ما نه. از او در مورد اینکه آیا با سوانح کاری مانند سقوط از ارتفاع و... برخورد داشته است یا نه میپرسم که پاسخ میدهند: تا دلتان بخواهد. رفیق خودم دو تا بودند روی بالابر کارفرما از طبقه اول تا سوم میلگرد میداد. میلگرد گیر کرد به برق فشار قوی بالایی فوت کرد پایینی را هم بردند بیمارستان که دست و گردنش شکست. یا یکی دیگر بود قالب باز میکرد هر چی به صاحبکار گفت بیا روی تیر برقها نزدیک ساختمان محافظ بگذار صاحبکار امروز و فردا کرد رفت قالب باز کند سرش را پایین برده بود سرش به کابل برق گیر میکند برق میگیردش و میافتد. به بیمارستان بردنش که آنجا پول بیمارستان را پنجاه، پنجاه حساب کردند. خودش که پول نداشت بعداً شکایت کرد که پول دیه بگیرد بعد 5- 6 ماه آن هم نصف دیه را گرفت. او در مورد اینکه تا به حال بازرسین کار را در اماکنی که کار کرده مشاهده کرده است یا نه میگوید: کار آزاد بازرس ندارد. مثلاً کسی بیاید بگوید لباس داشته باش اینها وجود ندارد. کارفرما میگوید کار همین است میخواهی بیا. نمیخواهی نیا. چیزی هم که زیاد است کارگر آزاد.
سکوت؛ برای قطع نشدن مستمری
آقای (ش) اهل چابهار، از دیگر کارگرانی است که چند سال پیش از ارتفاع سقوط میکند و از ناحیه گردن دچار معلولیت میشود. ما چند باری در مباحث مربوط به معلولیت به سراغ ایشان رفته و با ایشان گفتوگو کرده بودیم اما اینبار پس از تماس تلفنی؛ همسر ایشان اعلام کردند که حاضر به گفتوگو نیستند. با پیگیری از فعالان شهرشان متوجه شدیم که از ترس قطع مستمریشان از نهادهای حمایتی حاضر به گفتوگو نیستند.
همه بازرسان خودشان را متولی تولید میدانند
علی خدایی نماینده کارگران در شورای عالی کار میگوید: در حالت کلی باید بپذیریم ضعف عمدهای در مورد حوادث کار و ایمنی در کشورمان داریم. به اعتقاد من در طی سالیان گذشته ما اینقدر بر اهمیت تولید و از بین نرفتن تولید تکیه کردیم که حمایت از کارگرانمان را فراموش کردیم. امروزه بازرسین کار دچار نگرشی شدند که همه خود را متولی تولید و بقای کارگاهها میدانند. وقتی بازرسین به کارگاهها مراجعه میکنند و با مشاهده موارد غیر ایمن با اینکه وظیفهشان متوقف کردن کارگاهها است اینکار را انجام نمیدهند. به وفور به مواردی برمیخوریم که بازرسین اعلام میکنند ما اجازه توقف کارگاه را نداریم چرا که از سمت نهادهای مختلف تحت فشار هستیم که چرا موجب توقف تولید شدهاید.
ساز و کار ایمنی در کشور ناکارآمد است
او در خصوص آمار منتشره از سوی وزارت کار در مورد حوادث در محیطهای کارگری میافزاید: هر چند که آمارهایی که مسئولان از حوادث کار در کشور اعلام میکنند تقریباً با استانداردهای جهانی برابری دارد. اما بهنظر این آمار واقعی نیست چرا که در کشور ما پنهان کاری و عدم افشای سوانح و حوادث وجود دارد. یقیناً میزان حوادث کار در کشور ما بیشتر از میزان استاندارد جهانی کار است. بهطور کلی نبود علت حوادث کار «عدم امنیت شغلی» برای کارگران ما است و متأسفانه ساز و کاری که برای ایمنی کارگاهها دیده شده واقعاً ساز و کاری ناکارآمد است. هرچند در سالیان گذشته در حوزه «بازرسی کار» تلاشهایی مبنی بر تغییراتی در رویه نظارت بر کارها شد اما عملاً با فاصله کمتر از یک الی دو سال ناکارآمدی این روشها هم خودش را نشان داد. همچنین کارشناسان ایمنی و بهداشت که وظایفشان نظارت بر ایمنی کارگاهها است با رویه جدیدی انتخاب شدند که متأسفانه آن رویه درستی نبود و در حال حاضر بعد از مراجعه به کارگاهها شاهد آن هستیم که هیچ نگاه ایمنی در آنها وجود ندارد. و حتی آنهایی هم که نگاه ایمنی در آنها است نگاه پس از مسأله دارند یعنی بهجای رفع مشکلاتی که ممکن است هنگام کار برای کارگران رخ دهد بیشتر به پروندهسازی برای ارائه نهادهایی میپردازند که پس از وقوع حادثه مراجعه میکنند. یعنی کارفرما برای پس از رخداد حادثه و رفع مشکل پس از حادثه چارهسازی میکند تا پیشگیری و کاهش ریسک سوانح. در حوزه کارگران ساختمانی آمار سوانح فاجعه بار است. یکی از نزدیکان من که در یکی از این سوانح فوت کرد و من با بررسی موضوع متوجه شدم ایمنی کار در حوزه ساختمانی نزدیک به صفر است. بویژه در حوزه کار در ارتفاع. اولاً نه آموزشهای صحیح بهکارگران داده میشود و حتی کارفرمایان هم آموزش ایمنی را نادیده میگیرند. ثانیاً خرید ابزار ایمنی برای کارفرمایان گران است و هم سرعت کار را برای کارگران کاهش میدهد. در این مورد برای شما مثالی میزنم در ساخت یک سوله که نیاز به کار در ارتفاع است کارگری که از کمربند استفاده میکند انجام کارش تقریباً نسبت به زمانی که کمربند استفاده نمیکند به یک ششم تقلیل پیدا میکند.
متأسفانه نه صاحبان کار حاضر هستند مبلغی پرداخت کنند و نه کارگران میتوانند کارفرمایان را مجاب کنند که ابزار استفاده شود. چرا که رقابتی میان کارگران ایرانی و کارگران مهاجر وجود دارد و این منجر شده کارگران جهت به دست آوردن شغل تن به کار غیر ایمن دهند. همچنین این رقابت دستمزدها را هم پایین نگه داشته است. این رقابتها باعث شده اولین چیزی که این بندگان خدا هزینه کنند جانشان باشد.
قوانین مشوق حوادث هستند تا بازدارنده
اکبر شوکت رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی درباره عدم رعایت ایمنی در فعالیتهای ساختمانی میگوید: بحث ایمنی در کشور ما بیش از اندازه مهجور مانده است. چون تصمیم گیرنده در مورد مباحث ایمنی کار، خود کارفرمایان هستند و هیچگونه نظارت و قوانین بازدارندهای در خصوص بحث ایمنی کار وجود ندارد. قوانین مربوط به شرکتهای بیمه مسئولیت نیز متأسفانه بهجای بازدارنده بودن حتی مشوق حوادث هستند. در صنعت ساختمان در پروژههای کوچک که کارفرما الزامی برای گرفتن مسئول ایمنی ندارد. در پروژههای بزرگ هم اگر مسئول ایمنی بگیرند بهدلیل آنکه حقوق این مسئول را کارفرما پرداخت میکند، مسئول ایمنی نمیتواند تذکر جدی در مورد رعایت ایمنی به کارفرما دهد. برای مثال در بحث ساختمان کارفرما یک بیمه مسئولیت میگیرد و وقتی ۵ نفر سر یک پروژه بهدلیل عدم رعایت نکات ایمنی کشته میشوند شرکت بیمه خسارتش را پرداخت میکند. بازرسین اداره کار هم بابت کارشناسیهایی که انجام میدهند هزینه کارشناسی دریافت میکنند و به نحوی ذی نفع هستند. میتوان گفت تمامی این عوامل مانند ناکارآمد بودن قوانین بیمههای مسئولیت، بحث تعارض منافعی که بازرسین اداره کار بهعنوان کارشناس رسمی دادگستری دارند، عدم نظارت کافی روی کارفرمایان و نبود قوانین بازدارنده برای کارفرمایان و عدم آموزش کافی کارگران و کارفرمایان. همگی منجر به از بین رفتن جان نیروی کار متخصص در کشور میشود. متأسفانه امروز شاهد آمار بالای حوادث ساختمانی هستیم. وقتی یک کارگر در اثر نبود ایمنی فوت میکند کارفرما حتی برای ۲۴ ساعت هم بازداشت نمیشود و تنها با گذاشتن یک سند آزاد میشود. این روال سالیان سال است که در صنعت ساختمانی ما حاکم است و نتیجه آن فقط گسترش نهادهای حمایتی ما مثل کمیته امداد شده است.
نادیده گرفتن آمارهای پنهان سوانح ساختمانی
وی در مورد آمار بالای سوانح در پروژههای ساختمانی اینگونه توضیح میدهد: گزارش کامل و مستند حوادث کار را باید پزشکی قانونی اعلام کند نه از وزارت کار! چرا که وزارت کار فقط حوادثی را که منجر به شکایت میشوند پیگیری میکند در حالی که خیلی از حوادث که رخ میدهد متأسفانه پیگیری نمیشوند. در پزشکی قانونی هم اکثر حوادثی که منجر به از کار افتادگی یا فوت میشوند بهعلت اینکه ثبت شدهاند پیگیری میشوند. خیلی از کارگران اصلاً شکایت نمیکنند. کارگری که دستش میشکند از ترس اینکه نانش بریده نشود با کارفرما بر سر اندک مبلغی توافق میکند. اینها آمارهای پنهان است. بسیاری از کارگران ما مهاجران هستند که اینها حتی اگر دچار آسیبهای شدید هم شوند شکایت نمیکنند.
او در مورد خطرآفرینی عواملی که در هنگام کار در پروژههای ساختمانی برای کارگران رخ میدهد اینگونه میگوید: سقوط از ارتفاع یکی از بیشترین حوادث ماست، ما بهعنوان متولی صنف کارگران ساختمانی اولین کسانی بودیم که فریاد کشیدیم مسائل ایمنی باید در کشور رعایت شود؛ در طی بیستوچهار سال گذشته نزدیک به دویست تا سیصد هزار نفر را که در تاریخ وزارت کار بینظیر بوده بهصورت رایگان و با توان تشکل هایمان آموزش ایمنی کار دادهایم ولی باید بدانیم آموزش تأثیرگذار است ولی کافی نیست. ما میتوانیم با استفاده از داربستهای جدید و ایمن و جمعآوری داربستهای ناایمن و قدیمی از وقوع 90 درصد حوادث جلوگیری کنیم. خوشبختانه در کشور ما شرکتی وجود دارد که داربستهای ایمن تولید میکند و استفاده از این داربستهای مدرن ساخت ایران؛ در داخل و خارج نمای ساختمانها باعث کاهش پنجاه تا شصت درصدی حوادث میشود. سوختگی، برق گرفتگی، برخورد اجسام سخت با بدن کارگر حوادث دیگری هستند که جان و سلامت کارگران را تهدید میکنند که برای جلوگیری از هر کدام از آنها راهکاری وجود دارد. این راهکارها در کشور ما وجود دارد اما عزم جدی برای رفع مشکل وجود ندارد. راهکارهایی که برای دولت بار مالی چندانی ندارد و حتی با رعایت این راهکارها و نجات جان انسانها بسیاری از هزینههای دولت و نهادهای حمایتی کاهش مییابد.
سازمان نظام مهندسی ایمنی راهاندازی شود
اکبر شوکت در مورد راهکارهای کاهش حوادث ساختمانی اینگونه میگوید: ما پیشنهادهای زیادی به وزارت کار دادهایم. از نظر من برای کاهش سوانح ساختمانی ابتدا باید قوانین بیمههای مسئولیت برای کارفرمایان بازدارنده باشد و کارفرما را ملزم به کاهش حوادث کند نه اینکه یک برگه در اختیار کارفرما قرار دهیم تا اسباب آسایش کارفرما فراهم شود که اگر کارگری فوت کرد دیهاش را بیمه میدهد. ما باید برای کارفرمایان که مسائل مربوط به ایمنی را رعایت نمیکنند جرایم سنگین در نظر بگیریم برای مثال اگر کارفرمایی در پروژهاش حادثهای رخ داد تا پنجاه درصد مقصر شناخته شد شش ماه تا یکسال و یا حتی بیشتر از فعالیت در امور ساخت و ساز محروم شود. همچنین در پروژههای کوچک مالک را از دریافت پروانه پایان کار محروم کنیم. چرا که ما برای کارفرمایان هزینه تعریف نکردهایم و صرفاً گفتهایم با پرداخت یک پول به شرکتهای بیمه شما میتوانید خودتان را ایمن کنید. تا زمانی که برای مسببین حوادث هزینه نتراشیم این حوادث ادامه خواهد داشت. راهکار دیگری که به وزارت کار پیشنهاد دادیم، راهاندازی سازمان نظام مهندسی ایمنی در کشور است. یعنی بهجای اینکه کارفرما حقوق مسئولان ایمنی را پرداخت کند سازمان نظام مهندسی ایمنی این حقوق را بپردازد. این راهکار تعارض منافع را از بین میبرد. چرا که اگر یک مسئول ایمنی سر ساختمان به کارفرما تذکر دهد که مسائل ایمنی را رعایت کند وگرنه کار را تعطیل میکند، این مسئول ایمنی تا صبح اخراج میشود و حقوقی هم ندارد. اگر چنین سازمانی تأسیس شود و مسئول ایمنی را به سر ساختمان بفرستد و وجود بازرسی چرخشی و نظارت کامل مسئول ایمنی را هم بر عهده بگیرد بسیاری از مشکلات حل میشود. با این رویه سازمان نظام مهندسی ایمنی هزینههایش را از کارفرما میگیرد و به مسئولان ایمنی پرداخت میکند و به این ترتیب مسئول ایمنی اسیر دست کارفرما نمیشود.
فرهنگسازی ایمنی مسأله مغفول در کشور
مهندس علیرضا غریب ناظر پروژههای ساختمانی در مورد آموزشهای ایمنی بهکارگران اینگونه توضیح میدهد: ما در ابتدای بهکارگیری کارگران آموزشهای مقدماتی را به آنها میدهیم و همچنین تأکید میکنیم که باید در حین کار از کلاه، کمربند، دستکش و... که ما در اختیارشان قرار میدهیم استفاده کنند و اگر موارد را رعایت نکنند در صورت رخداد حادثه خودشان مقصر هستند. ما تمام تلاشمان را میکنیم تا فرد را وادار به مراقبت از خود کنیم. مسأله مغفول در کشور ما فرهنگسازی ایمنی است چرا که وقتی به کارگر میگوییم کلاه ایمنی بگذار و یا کمربندت را ببند میخندد. این رفتار اغلب در کارگرانی مشاهده میشود که کارگران حرفهای هستند. سابقه طولانی دارند و امر بر آنها مشتبه شده که دیگر حادثهای برای آنها رخ نمیدهد. پس از رخداد سانحه هم بازرسین وزارت کار مراجعه میکنند هم نمایندگان بیمه و عموماً در مواردی کارفرما مقصر شناخته میشود ومواردی خود کارگر بسته به نوع حادثه مقصر است.
کسی برای منفعت جان کارگر را به خطر نمیاندازد
او در پاسخ به این سؤال که ناظران ساختمانی که از کارفرمایان دستمزد میگیرند آیا حاضر به نادیده گرفتن مسائل ایمنی میشوند یا خیر میگوید: بنده در طی این سالها در شرکتهای مختلفی مشغول بودهام اما هرگز چنین پدیدهای را ندیدهام. کارفرمایان ما حتی در صورت جراحات سطحی نیز پیگیر مسائل کارگران میشوند حتی مبلغ بالاتر از چیزی که قانون تعیین کرده به کارگران آسیب دیده پرداخت میکنند. شرکتهای اسم و رسم دار حق یک کارگر را تضییع نمیکنند و برایشان فرقی ندارد چرا که بیمه مسئولیت هستند. در روند شکایات و فرایند پیگیری حق کارگران هم عموماً سعی میشود همه چیز به نفع کارگر تمام شود یعنی حتی در دادگاه اگر کارگر نوشته و تعهدی هم داده باشد باز حرف او را مورد استناد قرار میدهند. مهندس ناظر، کارفرما، کارگر همه انسانیم. چه کسی حاضر است بهخاطر منفعت خود نگران جان افراد نباشد.
این کارشناس ناظر ساختمان در مورد عواملی که سوانح ساختمانی را رقم میزنند، میگوید: بر اساس بررسی وزارت کار 11 عامل خطرات اصلی هستند که کارگران را هنگام کار تهدید میکنند. از این 11 عامل استفاده از وسایل بیحفاظ و معیوب در رتبه نخست مسائل غیرایمن در محیط ساختمانی هستند و دومین عامل بیاحتیاطی، بیدقتی و بیحوصلگی است. متأسفانه هرچقدر افراد حرفهایتر میشوند سختتر میتوان آنها را مجاب به رعایت اصول کرد. این فقط مختص کارگران نیست. به نحوی به فرهنگ ما برمیگردد.
مصایب کارگران ساختمانی
حمید حاج اسماعیلی
فعال کارگری
یک فصل کامل بهنام حفاظت فنی و بهداشت کار در قانون کار جمهوری اسلامی وجود دارد. این قانون تأکید بر صیانت از نیروی انسانی و سرمایههای مادی کشور دارد. در واقع قانونگذار با تصویب این قانون تأکید بر حفظ سلامتی نیروی کار دارد که حتماً باید مسائل بهداشتی و ایمنی رعایت شود. برای این مهم نیز آیین نامههای متعددی در کشور تصویب شده است و در همه بخشهای کاری ما تمامی آیین نامههای متعدد وجود دارد. پس از لحاظ قانونی ما هیچ کمبودی برای اجرای مسائل ایمنی و بهداشت کار در کشور نداریم. اما متأسفانه آمار حوادث ناشی از کار در کشور بالاست. شاید بهصورت تقریبی حوادث ناشی از کار در ایران چهار برابر استاندارد جهانی باشد. علت اصلی آن هم عدم رعایت اصول ایمنی در بعضی از کارگاهها در کشور است که از چند دلیل نشأت میگیرد. بالاترین آمار هم مربوط به حوادث ساختمانی است که در دو سال گذشته صنعت ساختمانسازی کاهش یافته است.
اما هنوز بسیاری از کارگاهها و ساختمان سازیهای فعال در کشور وجود دارند که بهصورت شخصی یا حتی خصولتی اداره میشوند و بر این بنگاههای کوچک کمتر نظارتهای جدی و مطمئن اجرا میشود. بخشی از این موضوع برمیگردد به اینکه ما مکانیزم نظارتی و بازرسی مطمئنی برای این بنگاهها نداریم. این اولین عامل اساسی حوادث ناشی از کار در کارگاههای ساختمانی است. دومین موضوع مربوط به عدم آموزش، هم در حوزه کارگری و هم کارفرمایی در کشور است برای آنکه فرهنگ کار بهلحاظ رعایت ایمنی و بهداشت در محیطهای کاری رعایت نمیشود. در واقع حقوق کار بهلحاظ استاندارد در کارگاههای ساختمانی هنوز نهادینه نشده است. این دومین مسألهای است که نتوانستیم کارگاههای ساختمانی را مجاب کنیم از زمانی که تصمیم به ساخت میگیرند و پروانه آنها صادر میشود باید کارگاههای آنها کاملاً مطابق استاندارد و ایمنی بهداشت کار باشد و کار را با رعایت اصول آغاز کنند تا کارگران دچار آسیب نشوند. سومین مورد نیز تعارض منافع کارفرمایان است که نمیخواهند امکانات و ابزار لازم را برای حفظ سلامتی کارگران در کارگاهها تهیه کنند.
رعایت اصول ایمنی برای کارفرما هزینه دارد. هزینهای که هم باید برای تهیه وسایل صرف کند و هم هزینهای که باید برای فراهمسازی گامهای تبیین ایمنی و مسائل بهداشت کارگاهها خرج کند؛ این باری است بر دوش کارفرمایان که آن را غیر ضروری میدانند. مسأله چهارم نیز مربوط به خود کارگران است چرا که آگاهی لازم در مورد خطراتی که سلامتی آنها را تهدید میکند به درستی ندارند. یعنی در حین کار مطالبات مربوط به تهیه لوازم و وسایل ایمنی را از کارفرمایان درخواست نمیکنند. همه این عوامل منجر به افزایش آمار حوادث کار در کارگاههای ساختمانی شده که به تبع آن هم نیروی انسانی ما آسیب میبیند و هم بار مالی بر سازمانهایی مثل تأمین اجتماعی، کمیته امداد و... برای جبران خسارت که در محیطهای غیر ایمن برای نیروی انسانی رخ داده افزایش پیدا میکند.
هواداران استقلال این بار مقابل ساختمان قوه قضائیه تجمع کردند
اجازه رقابت عادلانه و برابر بدهید
آدرینا ورشینگر / استقلال همچنان دستخوش حوادث و اتفاقهای زیادی است. شرایطی که باعث شده تا هواداران این تیم باز هم نارضایتی خود را از وضعیت موجود ابراز کنند. در روزهایی که استقلال با مشکلات مالی عدیده دست و پنجه نرم میکند و پس از اینکه اختلاف احمد مددی مدیرعامل استقلال و فرهاد مجیدی سرمربی این تیم به اوج خود رسید، هواداران استقلال مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند و خواستار تغییر مدیریت این باشگاه شدند. در این بین و پس از برگزاری مجمع، با استعفای حجت نظری و مهدی عبدیان که از هیأت مدیره کنارهگیری کرده بودند، موافقت و اعضای جدید هیأت مدیره استقلال معرفی شدند اما حمیدرضا آصفی راضی به ادامه کار در این هیأت مدیره نشد و داریوش دلفانی هم نیامده از سمت خود استعفا کرد تا مددی که در سمت خود ابقا شد به همراه پرویز مظلومی و علی اصغر ملکیان که دیگر اعضای جدید هیأت مدیره این باشگاه هستند، مسئولیت استقلال را بر عهده داشته باشند. در این شرایط، مجیدی در اقدامی جالب توجه پاداش 10 میلیونی برای برد مقابل پدیده و پاداش 20 میلیونی برای پیروزی برابر گل گهر را از حساب شخصی خود به بازیکنانش داد تا شاگردان ناراضیاش را با روحیه نگه دارد. این موضوع باعث شده تا هواداران استقلال که حامی سرمربی محبوبشان هستند، در حمایت از او و در انتقاد به مدیریت استقلال، دیروز و این بار مقابل ساختمان قوه قضائیه در بلوار کشاورز تهران تجمع کنند. این تعداد از هواداران با در دست داشتن بنر و کاغذهایی به شیوه انتخاب مدیران در باشگاه استقلال اعتراض کرده و از قوه قضائیه خواستار برخورد با عوامل انتخابها شدند و از مسعود سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان، مهدی علی نژاد معاون او و مددی انتقاد کردند و همچون تجمعهای گذشته با هشتگ مجیدی تنها نیست، خواستار برکناری مددی شدند. طرفداران حاضر در تیم تجمع که مهدی فنونی زاده پیشکسوت استقلال نیز در جمعشان حضور داشت، شعار دادند: «پیشکسوت مجازی نمیخوایم، نمیخوایم.» آنها همچنین درخواست کردند تا شرایط رقابت عادلانه میان تیمها برقرار شود.
عبدیان و نظری: حرفهای زیادی برای گفتن داریم
عبدیان و نظری دیروز با انتشار پیامی مشترک در فضای مجازی، از ارائه پاسخهای شفاف به ابهامات و حرفهای ناگفتهشان سخن گفته و مدیران مربوط در وزارت ورزش را هم به حضور در گفتوگویی مشترک دعوت کردهاند. اعضای سابق هیأت مدیره استقلال در این پیام نوشتهاند: «از روزی که ما از هیأت مدیره خارج شدیم، مطالبی آکنده از راست و دروغ در فضای مجازی مطرح شد که برای همه آنها پاسخ روشن و شفاف داریم. همچنین مطالب مهم بسیاری وجود دارد که در مورد آنها سخنی به میان نیامده است و حتماً در مورد آنها صحبت خواهیم کرد. ما بنا داریم ظرف روزهای آینده در یک نشست خبری یا یک برنامه زنده تلویزیونی، راجع به این موضوعات با هواداران شریف باشگاه استقلال گفتوگو کنیم و در این گفتوگو، از حضور مدیران ذیربط در وزارت ورزش و جوانان استقبال میکنیم.»
دیاباته وارد تهران شد
دیروز همچنین شیخ دیاباته مهاجم اهل مالی استقلال که بعد از پایان دیدارهای این تیم قبل از شروع بازیهای تیم ملی راهی فرانسه شده و در این مدت حتی یک بار با سفر به ترکیه قصد بازگشت به تهران را داشت و موفق نشده بود، بالاخره به تهران بازگشت تا از دیروز در تمرینات آبیها شرکت کند. با این حال، وضعیت هرویه میلیچ هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. این بازیکن با اینکه مدتی است برگشته ولی در ترکیب استقلال قرار نمیگیرد و این طور عنوان شده که به دلیل مصدومیت باید استراحت کند و حتی احتمال رسیدن او به بازی پنجشنبه با آلومینیوم بسیار کم است. اما نکته مهمتری که وجود دارد، این است که حدود دو ماه پیش عبدیان خبر از توافق برای تمدید قرارداد با میلیچ داد اما این اتفاق رخ نداد و حالا شنیده میشود احتمال جدایی این بازیکن در پایان فصل وجود دارد.
مجیدی نگران پرونده استراماچونی
علی فتحاللهزاده مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال دوشنبه با حضور در تمرین استقلال، با مجیدی و بازیکنان این تیم دیدار و گفتوگو کرد. او درخصوص این دیدار به فارس اظهار داشت: «به تمرین رفتم چون احساس کردم در باشگاه بین همه فاصله ایجاد شده است. استقلال بازیکنان و کادر فنی خوبی دارد و همه در حال تلاش و زحمت هستند، اما متأسفانه دست به دست شدن مدیریت در یک سال اخیر بیسابقه بوده است. مجیدی نگرانی پرونده استراماچونی را دارد که اگر از استقلال 6 امتیاز کسر شود، این تیم لیگ قهرمانان را شاید از دست بدهد.»
عبدیان و نظری: حرفهای زیادی برای گفتن داریم
عبدیان و نظری دیروز با انتشار پیامی مشترک در فضای مجازی، از ارائه پاسخهای شفاف به ابهامات و حرفهای ناگفتهشان سخن گفته و مدیران مربوط در وزارت ورزش را هم به حضور در گفتوگویی مشترک دعوت کردهاند. اعضای سابق هیأت مدیره استقلال در این پیام نوشتهاند: «از روزی که ما از هیأت مدیره خارج شدیم، مطالبی آکنده از راست و دروغ در فضای مجازی مطرح شد که برای همه آنها پاسخ روشن و شفاف داریم. همچنین مطالب مهم بسیاری وجود دارد که در مورد آنها سخنی به میان نیامده است و حتماً در مورد آنها صحبت خواهیم کرد. ما بنا داریم ظرف روزهای آینده در یک نشست خبری یا یک برنامه زنده تلویزیونی، راجع به این موضوعات با هواداران شریف باشگاه استقلال گفتوگو کنیم و در این گفتوگو، از حضور مدیران ذیربط در وزارت ورزش و جوانان استقبال میکنیم.»
دیاباته وارد تهران شد
دیروز همچنین شیخ دیاباته مهاجم اهل مالی استقلال که بعد از پایان دیدارهای این تیم قبل از شروع بازیهای تیم ملی راهی فرانسه شده و در این مدت حتی یک بار با سفر به ترکیه قصد بازگشت به تهران را داشت و موفق نشده بود، بالاخره به تهران بازگشت تا از دیروز در تمرینات آبیها شرکت کند. با این حال، وضعیت هرویه میلیچ هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. این بازیکن با اینکه مدتی است برگشته ولی در ترکیب استقلال قرار نمیگیرد و این طور عنوان شده که به دلیل مصدومیت باید استراحت کند و حتی احتمال رسیدن او به بازی پنجشنبه با آلومینیوم بسیار کم است. اما نکته مهمتری که وجود دارد، این است که حدود دو ماه پیش عبدیان خبر از توافق برای تمدید قرارداد با میلیچ داد اما این اتفاق رخ نداد و حالا شنیده میشود احتمال جدایی این بازیکن در پایان فصل وجود دارد.
مجیدی نگران پرونده استراماچونی
علی فتحاللهزاده مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال دوشنبه با حضور در تمرین استقلال، با مجیدی و بازیکنان این تیم دیدار و گفتوگو کرد. او درخصوص این دیدار به فارس اظهار داشت: «به تمرین رفتم چون احساس کردم در باشگاه بین همه فاصله ایجاد شده است. استقلال بازیکنان و کادر فنی خوبی دارد و همه در حال تلاش و زحمت هستند، اما متأسفانه دست به دست شدن مدیریت در یک سال اخیر بیسابقه بوده است. مجیدی نگرانی پرونده استراماچونی را دارد که اگر از استقلال 6 امتیاز کسر شود، این تیم لیگ قهرمانان را شاید از دست بدهد.»
سخنگوی دولت در خصوص حادثه برای اتوبوس خبرنگاران و سربازمعلم ها مطرح کرد
عذرخواهی دولت
گروه سیاسی/ سخنگوی دولت چند ساعت بعد از حضور در منزل خبرنگاران فوت شده ایرنا و ایسنا در یک حادثه و نیز مراسم بزرگداشت آنها در ایرنا،، صبح دیروز بابت قصور احتمالی دولتیها در این خصوص و همینطور درگذشت سربازان معلم در حادثه یزد عذرخواهی کرد. علی ربیعی در نشست خبری خود به مناسبت روز صنعت اشارهای هم به عملکرد وزارت صمت و اقدامات دولت در 8 سال گذشته داشت و خبر داد که نزدیک به 9000 واحد تولیدی تعطیل شده در همین دوران احیا شده است. او درباره مذاکرات برجام هم گفت که اگر خواستههای ایران تا پایان دولت فعلی تأمین نشود، ادامه گفتوگوها به دولت بعد سپرده خواهد شد.
به گزارش ایرنا، علی ربیعی با اشاره به دو حادثه پیدرپی جانسوز در هفته گذشته یعنی درگذشت خبرنگاران ایرنا و ایسنا و سربازان معلم، گفت: مهشاد کریمی و ریحانهالسادات یاسینی دو خبرنگاری که با قلم و دوربین خود به دنبال زیست بهتر مردمانمان مینوشتند در حادثهای خونبار جان خود را حین انجام مأموریت از دست دادند. این حادثه را به خانواده داغدیدگان و همکاران رسانهای بویژه ایسناییها و ایرناییها تسلیت میگویم. وی ادامه داد: همچنین درگذشت چند سرباز معلم عزیز در مسیر دانشافروزی برای کودکان در مناطق محروم غم از دست دادن خبرنگاران محیط زیستی را مضاعف کرد. ایران این فرزندان فداکار راه علم و آگاهی بخشی را از یاد نخواهد برد. فقدان این عزیزان را به خانوادههایشان و همه ایرانیان تسلیت میگویم. دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری افزود: ضمن تأسف عمیق خود از حوادث اخیر پیش آمده برای فرزندان سرزمینمان، با تسلیت از جان و دل به خانواده این عزیزان خاضعانه از هرگونه نقصان متصوری پوزش میطلبم.
احیای نزدیک به ۹ هزار واحد تعطیل در 8 سال گذشته
سخنگوی دولت با تبریک روز صنعت و معدن به کارگران صنایع و معادن کارآفرینان و صنعتگران اظهار کرد: اقدامات و دستاوردهای مهمی را در بخش صنعت و معدن در دولتهای یازدهم و دوازدهم شاهد بودهایم ۸۹۰۰ واحد تعطیل در این دولتها احیا و ۶۰۰۰ محدوده و معدن غیرفعال در این زمان از طریق واگذاری با برگزاری مزایدههای قانونی فعال شده است.
وی اضافه کرد: در دوران جنگ اقتصادی نتایج اقدامات دولت مشخص شد. در این مدت هیچگاه فروشگاههای ما خالی از کالاها و تولیدات داخلی نبوده است. راهاندازی ۳۰۵ طرح ملی با سرمایهگذاری بسیار زیاد و اشتغال ۹۲ هزار نفر از سال ۹۲ تا ۹۹، افتتاح فاز اول پروژه شیرینسازی آب و قطعه اول انتقال آب از خلیج فارس به فلات ایران با سرمایهگذاری ۳۶۰ هزار میلیارد ریال و اشتغال 1200 نفر از دیگر اقداماتی است که آثار این پروژه تا سالهای آینده همچنان در بخش صنعت و خدمات ما باقی خواهد ماند. سخنگوی دولت ادامه داد: احیای مسئولیتهای اجتماعی شرکتها در قالب اجرای اقتصاد مقاومتی، اجرای پروژه افزایش حجم و تنوع محصولات صادراتی به ۱۵ کشور همسایه به میزان ۲۵ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۸ و انجام ۲۰.۱ میلیارد دلار صادرات به کشورهای همسایه و ۱۰.۲ میلیارد دلار به چین و هند و ۴.۶ میلیارد دلار به سایر کشورها در سال ۱۳۹۹ و امضای ۱۲ موافقتنامه با کشورهای هدف، شناسایی و اولویتبندی ۳۱۲۰ معدن، انجام اقدامات کلینیکی روی ۱۴۶۳ معدن و احیای ۳۹۹ معدن در ۳۱ استان، انجام برداشتهای ژئوفیزیک هوایی به میزان ۶۴۰ هزار کیلومتر خطی و راهاندازی سامانه جامع تجارت و زیرسامانههای آن به منظور مدیریت زنجیره تجاری کشور و انجام بیش از ۶۹۰ هزار بازرسی به منظور شناسایی و برخورد با عرضهکنندگان کالاهای قاچاق از دیگر اقدام و دستاورد شاخص هشت ساله وزارت صمت است.
دیدگاههای ایران تأمین نشود، ادامه مذاکرات به دولت آینده موکول خواهد شد
سخنگوی دولت در بخش دیگری از نشست در پاسخ به ایرنا درباره آخرین وضعیت توافق برجام، اظهار کرد: از نظر ما تاکنون هرآنچه باید در میز مذاکرات مورد گفتوگو قرار بگیرد به بحث میان طرفین گذاشته شده است. دیدگاه ما برای همه طرفها کاملاً روشن است و ما بر این دیدگاهها تأکید داریم. درباره رفع تحریمها در بخشهای اصلی اقتصاد ایران مانند انرژی، مالی، بانکی، بیمه و غیره اتفاق نظر وجود دارد. با این حال اگر در مورد همه موضوعات در دستور کار مذاکرات، توافق حاصل نشود عملاً توافقی شکل نگرفته است. ربیعی اضافه کرد: در صورتی که نتوانیم تا پایان دولت آنچه مدنظر ماست، محقق شود، بنابر تشخیص تصمیمگیرندگان عالی نظام دولت سیزدهم این قضیه را برعهده خواهد گرفت. همه اینها به سیاست نظام و آنچه در مذاکرات پیش میرود منوط است و اینکه نظرات ما تأمین شود یک لحظه هم تعلل نخواهد شد اما اگر دیدگاهها تأمین نشود، ادامه مذاکرات به دولت آینده موکول خواهد شد.
هنوز ۱۰ لایحه دولت اعلام وصول نشده است
وی در بخش دیگری افزود: اخیراً اظهارات عجیبی درباره نهاد ریاست جمهوری در حال پخش شدن است که بیشتر شبیه داستانسرایی آن هم از نوع تخیلی است. حیف است که بگویم ژولورنی است. از هرگونه تصمیم مجلس برای بررسی صادقانه، منصفانه و به دور از سیاستزدگی استقبال کرده و میکنیم اما نمیتوانم نگویم کاش به جای اینکه وقت خود را صرف اموری کنند که دهها دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی برای آن رصد دارند و نظارت میکنند، یکسری لوایحی که دولت به مجلس ارسال کرده، مورد بررسی قرار دهند. با پیگیری معاونت حقوقی دولت مشخص شد ۱۰ لایحه مورد نیاز برای زندگی روزمره مردم اعلام وصول نشده است پس به نفع کشور است که این لوایح در دستور کار مجلس قرار بگیرد.
سخنگوی دولت اظهار کرد: لایحه ارتقای نظام سلامت اداری، لایحه مدیریت تعارض منافع، لایحه تجارت لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بینالمللی مقابله با تأمین تروریسم، لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی و درخواست حذف چهار صفر، لایحه شفافیت، لایحه شوراهای حل اختلاف از جمله لوایح معطل ماندهای است که برای زندگی روزمره مردم واجبتر هستند. سخنگوی دولت در پاسخ به این سؤال که آیا از ناحیه دولت آقای روحانی، فشار و پیشنهادی برای ترکیب کابینه سیزدهم به آقای رئیسی داده شده است؟ گفت: پاسخ صریحم خیر است. البته اگر دولت طرف مشورت در این رایزنیها قرار بگیرد، دلسوزانه و بیطرفانه نظرات خود را خواهد گفت اما اینکه دولت افرادی را به رئیسجمهور منتخب پیشنهاد کرده باشد را تکذیب میکنم.
طالبان بخشی از افغانستان است
سخنگوی دولت در پاسخ به سؤالی درباره موضع ایران در برابر تحرکات اخیر طالبان در افغانستان گفت: حفظ تمامیت ارضی افغانستان، حفظ وحدت ملی و رعایت حقوق اقلیتها و دستاوردهایی که ملت افغانستان در طول دو دهه گذشته به سختی به دست آورده برای ما بسیار مهم است و همواره تأکید داریم که گفتوگوهای اصیل بینالافغانی تنها راه حل پایدار برای مسأله افغانستان است. ربیعی گفت: طالبان بخشی از افغانستان است و بخشی از راه حل آتی افغانستان است؛ آنچه برای ما مهم است تشکیل دولتی فراگیر با حضور تمامی گروههای افغانستانی و رسیدن به راه حلی مسالمتآمیز و پایدار در این کشور است.
سخنگوی دولت درباره تمدید یا عدم تمدید توافق موقت تهران و آژانس انرژی اتمی گفت: در حال بررسی ضرورت و امکان تمدید توافق با آژانس بینالمللی انرژی هستهای هستیم و در این مسیر همه گزینهها را در نظر خواهیم گرفت. البته نحوه رابطه ایران با آژانس در صورت عدم تمدید این توافق صرفاً بر اساس پادمان خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران تعهد بیشتری را برعهده نخواهد گرفت. قانون مجلس درخصوص تعهدات و وظایف دولت کاملاً روشن است و تاکنون نیز دولت در همان راستا حرکت کرده است. در مورد موضوع توافق سه ماهه با آژانس و چگونگی تداوم یا عدم تداوم آن، هنوز تصمیمی اتخاذ نشده و به محض اتخاذ تصمیم اطلاعرسانی خواهد شد. ربیعی در پاسخ به سؤالی درباره مباحث مطرح شده درخصوص کشتی حامل سوخت ایران به لبنان گفت: روابط ایران و لبنان به عنوان دو کشور برادر و دوست روشن است و علاقه دو کشور بر اساس روابط دوجانبه بنا شده و ادامه خواهد پیدا کرد. ما همیشه روابط تجاری رو به پیشرفتی با ملت لبنان داشتهایم و مصمم به تقویت این روابط در همه ابعاد هستیم که به شکوفایی و امنیت دو ملت کمک خواهد کرد. سخنگوی دولت ادامه داد: همه از ظرفیتهای جمهوری اسلامی در تأمین انرژی آگاه هستند و ایجاد بازارهای جدید همواره مورد توجه ما بوده است و لبنان میتواند بازارهای جدیدی برای ما ایجاد کند. لذا هرگاه درخواست اقتصادی مشابهی برای ما شکل بگیرد آن را با جدیت بررسی خواهیم کرد.
بهشتی واضع نظریه گفتوگو بود
ربیعی همچنین در ابتدای این نشست با گرامیداشت هفتم تیر سالروز شهادت آیتالله بهشتی و ۷۲ نفر از یاران ایشان گفت: نام شهید بهشتی یادآور مفاهیم و موضوعات متعددی است. شیوه شهادت بهشتی در مقابله با تروریستها یادآور گلوله در مقابل گفتوگو بود.
بهشتی واضع نظریه گفتوگو بود و نسلهای گذشته بحث گفتوگوی ایشان را فراموش نمیکنند.
ربیعی گفت: امروز آن دسته از دولتهای غربی که با پناه دادن به عاملان ترور شهید بهشتی و دیگر شهیدان آن حادثه تروریستی و با حمایت از صدام حسین و تجهیز او با تسلیحات شیمیایی و در سالهای اخیر نیز با وضع تحریمهای غیرانسانی و یا سکوت در برابر آن، معیشت میلیونها شهروند بیگناه ایرانی را به خطر انداختهاند، باید در برابر ملت ایران عذرخواه و پاسخگوی این جنایتها باشند؛ هرچند امروز شاهدیم که نه تنها نادم نیستند بلکه همچنان بر ادامه تحریمهای اقتصادی و آزار رساندن غیرمنصفانه به مردم ما پافشاری میکنند.
به گزارش ایرنا، علی ربیعی با اشاره به دو حادثه پیدرپی جانسوز در هفته گذشته یعنی درگذشت خبرنگاران ایرنا و ایسنا و سربازان معلم، گفت: مهشاد کریمی و ریحانهالسادات یاسینی دو خبرنگاری که با قلم و دوربین خود به دنبال زیست بهتر مردمانمان مینوشتند در حادثهای خونبار جان خود را حین انجام مأموریت از دست دادند. این حادثه را به خانواده داغدیدگان و همکاران رسانهای بویژه ایسناییها و ایرناییها تسلیت میگویم. وی ادامه داد: همچنین درگذشت چند سرباز معلم عزیز در مسیر دانشافروزی برای کودکان در مناطق محروم غم از دست دادن خبرنگاران محیط زیستی را مضاعف کرد. ایران این فرزندان فداکار راه علم و آگاهی بخشی را از یاد نخواهد برد. فقدان این عزیزان را به خانوادههایشان و همه ایرانیان تسلیت میگویم. دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری افزود: ضمن تأسف عمیق خود از حوادث اخیر پیش آمده برای فرزندان سرزمینمان، با تسلیت از جان و دل به خانواده این عزیزان خاضعانه از هرگونه نقصان متصوری پوزش میطلبم.
احیای نزدیک به ۹ هزار واحد تعطیل در 8 سال گذشته
سخنگوی دولت با تبریک روز صنعت و معدن به کارگران صنایع و معادن کارآفرینان و صنعتگران اظهار کرد: اقدامات و دستاوردهای مهمی را در بخش صنعت و معدن در دولتهای یازدهم و دوازدهم شاهد بودهایم ۸۹۰۰ واحد تعطیل در این دولتها احیا و ۶۰۰۰ محدوده و معدن غیرفعال در این زمان از طریق واگذاری با برگزاری مزایدههای قانونی فعال شده است.
وی اضافه کرد: در دوران جنگ اقتصادی نتایج اقدامات دولت مشخص شد. در این مدت هیچگاه فروشگاههای ما خالی از کالاها و تولیدات داخلی نبوده است. راهاندازی ۳۰۵ طرح ملی با سرمایهگذاری بسیار زیاد و اشتغال ۹۲ هزار نفر از سال ۹۲ تا ۹۹، افتتاح فاز اول پروژه شیرینسازی آب و قطعه اول انتقال آب از خلیج فارس به فلات ایران با سرمایهگذاری ۳۶۰ هزار میلیارد ریال و اشتغال 1200 نفر از دیگر اقداماتی است که آثار این پروژه تا سالهای آینده همچنان در بخش صنعت و خدمات ما باقی خواهد ماند. سخنگوی دولت ادامه داد: احیای مسئولیتهای اجتماعی شرکتها در قالب اجرای اقتصاد مقاومتی، اجرای پروژه افزایش حجم و تنوع محصولات صادراتی به ۱۵ کشور همسایه به میزان ۲۵ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۸ و انجام ۲۰.۱ میلیارد دلار صادرات به کشورهای همسایه و ۱۰.۲ میلیارد دلار به چین و هند و ۴.۶ میلیارد دلار به سایر کشورها در سال ۱۳۹۹ و امضای ۱۲ موافقتنامه با کشورهای هدف، شناسایی و اولویتبندی ۳۱۲۰ معدن، انجام اقدامات کلینیکی روی ۱۴۶۳ معدن و احیای ۳۹۹ معدن در ۳۱ استان، انجام برداشتهای ژئوفیزیک هوایی به میزان ۶۴۰ هزار کیلومتر خطی و راهاندازی سامانه جامع تجارت و زیرسامانههای آن به منظور مدیریت زنجیره تجاری کشور و انجام بیش از ۶۹۰ هزار بازرسی به منظور شناسایی و برخورد با عرضهکنندگان کالاهای قاچاق از دیگر اقدام و دستاورد شاخص هشت ساله وزارت صمت است.
دیدگاههای ایران تأمین نشود، ادامه مذاکرات به دولت آینده موکول خواهد شد
سخنگوی دولت در بخش دیگری از نشست در پاسخ به ایرنا درباره آخرین وضعیت توافق برجام، اظهار کرد: از نظر ما تاکنون هرآنچه باید در میز مذاکرات مورد گفتوگو قرار بگیرد به بحث میان طرفین گذاشته شده است. دیدگاه ما برای همه طرفها کاملاً روشن است و ما بر این دیدگاهها تأکید داریم. درباره رفع تحریمها در بخشهای اصلی اقتصاد ایران مانند انرژی، مالی، بانکی، بیمه و غیره اتفاق نظر وجود دارد. با این حال اگر در مورد همه موضوعات در دستور کار مذاکرات، توافق حاصل نشود عملاً توافقی شکل نگرفته است. ربیعی اضافه کرد: در صورتی که نتوانیم تا پایان دولت آنچه مدنظر ماست، محقق شود، بنابر تشخیص تصمیمگیرندگان عالی نظام دولت سیزدهم این قضیه را برعهده خواهد گرفت. همه اینها به سیاست نظام و آنچه در مذاکرات پیش میرود منوط است و اینکه نظرات ما تأمین شود یک لحظه هم تعلل نخواهد شد اما اگر دیدگاهها تأمین نشود، ادامه مذاکرات به دولت آینده موکول خواهد شد.
هنوز ۱۰ لایحه دولت اعلام وصول نشده است
وی در بخش دیگری افزود: اخیراً اظهارات عجیبی درباره نهاد ریاست جمهوری در حال پخش شدن است که بیشتر شبیه داستانسرایی آن هم از نوع تخیلی است. حیف است که بگویم ژولورنی است. از هرگونه تصمیم مجلس برای بررسی صادقانه، منصفانه و به دور از سیاستزدگی استقبال کرده و میکنیم اما نمیتوانم نگویم کاش به جای اینکه وقت خود را صرف اموری کنند که دهها دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی برای آن رصد دارند و نظارت میکنند، یکسری لوایحی که دولت به مجلس ارسال کرده، مورد بررسی قرار دهند. با پیگیری معاونت حقوقی دولت مشخص شد ۱۰ لایحه مورد نیاز برای زندگی روزمره مردم اعلام وصول نشده است پس به نفع کشور است که این لوایح در دستور کار مجلس قرار بگیرد.
سخنگوی دولت اظهار کرد: لایحه ارتقای نظام سلامت اداری، لایحه مدیریت تعارض منافع، لایحه تجارت لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بینالمللی مقابله با تأمین تروریسم، لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی و درخواست حذف چهار صفر، لایحه شفافیت، لایحه شوراهای حل اختلاف از جمله لوایح معطل ماندهای است که برای زندگی روزمره مردم واجبتر هستند. سخنگوی دولت در پاسخ به این سؤال که آیا از ناحیه دولت آقای روحانی، فشار و پیشنهادی برای ترکیب کابینه سیزدهم به آقای رئیسی داده شده است؟ گفت: پاسخ صریحم خیر است. البته اگر دولت طرف مشورت در این رایزنیها قرار بگیرد، دلسوزانه و بیطرفانه نظرات خود را خواهد گفت اما اینکه دولت افرادی را به رئیسجمهور منتخب پیشنهاد کرده باشد را تکذیب میکنم.
طالبان بخشی از افغانستان است
سخنگوی دولت در پاسخ به سؤالی درباره موضع ایران در برابر تحرکات اخیر طالبان در افغانستان گفت: حفظ تمامیت ارضی افغانستان، حفظ وحدت ملی و رعایت حقوق اقلیتها و دستاوردهایی که ملت افغانستان در طول دو دهه گذشته به سختی به دست آورده برای ما بسیار مهم است و همواره تأکید داریم که گفتوگوهای اصیل بینالافغانی تنها راه حل پایدار برای مسأله افغانستان است. ربیعی گفت: طالبان بخشی از افغانستان است و بخشی از راه حل آتی افغانستان است؛ آنچه برای ما مهم است تشکیل دولتی فراگیر با حضور تمامی گروههای افغانستانی و رسیدن به راه حلی مسالمتآمیز و پایدار در این کشور است.
سخنگوی دولت درباره تمدید یا عدم تمدید توافق موقت تهران و آژانس انرژی اتمی گفت: در حال بررسی ضرورت و امکان تمدید توافق با آژانس بینالمللی انرژی هستهای هستیم و در این مسیر همه گزینهها را در نظر خواهیم گرفت. البته نحوه رابطه ایران با آژانس در صورت عدم تمدید این توافق صرفاً بر اساس پادمان خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران تعهد بیشتری را برعهده نخواهد گرفت. قانون مجلس درخصوص تعهدات و وظایف دولت کاملاً روشن است و تاکنون نیز دولت در همان راستا حرکت کرده است. در مورد موضوع توافق سه ماهه با آژانس و چگونگی تداوم یا عدم تداوم آن، هنوز تصمیمی اتخاذ نشده و به محض اتخاذ تصمیم اطلاعرسانی خواهد شد. ربیعی در پاسخ به سؤالی درباره مباحث مطرح شده درخصوص کشتی حامل سوخت ایران به لبنان گفت: روابط ایران و لبنان به عنوان دو کشور برادر و دوست روشن است و علاقه دو کشور بر اساس روابط دوجانبه بنا شده و ادامه خواهد پیدا کرد. ما همیشه روابط تجاری رو به پیشرفتی با ملت لبنان داشتهایم و مصمم به تقویت این روابط در همه ابعاد هستیم که به شکوفایی و امنیت دو ملت کمک خواهد کرد. سخنگوی دولت ادامه داد: همه از ظرفیتهای جمهوری اسلامی در تأمین انرژی آگاه هستند و ایجاد بازارهای جدید همواره مورد توجه ما بوده است و لبنان میتواند بازارهای جدیدی برای ما ایجاد کند. لذا هرگاه درخواست اقتصادی مشابهی برای ما شکل بگیرد آن را با جدیت بررسی خواهیم کرد.
بهشتی واضع نظریه گفتوگو بود
ربیعی همچنین در ابتدای این نشست با گرامیداشت هفتم تیر سالروز شهادت آیتالله بهشتی و ۷۲ نفر از یاران ایشان گفت: نام شهید بهشتی یادآور مفاهیم و موضوعات متعددی است. شیوه شهادت بهشتی در مقابله با تروریستها یادآور گلوله در مقابل گفتوگو بود.
بهشتی واضع نظریه گفتوگو بود و نسلهای گذشته بحث گفتوگوی ایشان را فراموش نمیکنند.
ربیعی گفت: امروز آن دسته از دولتهای غربی که با پناه دادن به عاملان ترور شهید بهشتی و دیگر شهیدان آن حادثه تروریستی و با حمایت از صدام حسین و تجهیز او با تسلیحات شیمیایی و در سالهای اخیر نیز با وضع تحریمهای غیرانسانی و یا سکوت در برابر آن، معیشت میلیونها شهروند بیگناه ایرانی را به خطر انداختهاند، باید در برابر ملت ایران عذرخواه و پاسخگوی این جنایتها باشند؛ هرچند امروز شاهدیم که نه تنها نادم نیستند بلکه همچنان بر ادامه تحریمهای اقتصادی و آزار رساندن غیرمنصفانه به مردم ما پافشاری میکنند.
تأثیر واکسیناسیون در بازسازی سرمایه اجتماعی
محمد سالار کسرایی
جامعهشناس
سرمایههای اجتماعی همواره در ایجاد تعاملات اجتماعی و رفع معضلات مؤثر بودهاند و امکان حرکت به سوی توسعه، پیشرفت فرهنگی و سیاسی و انجام اقدامات مفید در جامعه را فراهم میکنند. از اینرو میتوان گفت کمرنگ شدن سرمایههای اجتماعی، جوامع بشری را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. سرمایه اجتماعی ابعاد متفاوتی دارد که از میان مهمترین آنها میتوان به اعتماد اشاره کرد. اعتماد بین فردی، بین نهادی، بین سازمانی و همچنین اعتماد به سیستمهای اجتماعی و سیاسی موضوعی نیست که به راحتی و در مدت کوتاهی از بین برود و به همین شکل بازگشت آن نیز مستلزم صرف زمان و هزینه بسیار است. متأسفانه بحران کرونا در محدوده زمانی نسبتاً طولانی مدت اتفاق افتاد و با وجود همه تلاشهایی که سیستم بهداشت و درمان کشور با جانفشانی انجام داد، ما نتوانستیم در مقابل این بیماری به شکلی قدرتمند رفتار کنیم و با موجهای مختلف و متمادی این بیماری مواجه شدیم. از سوی دیگر در مورد ایمنسازی عمومی و واکسیناسیون هم نسبت به برخی از کشورها وضعیت مطلوبی نداریم.
همه این مسائل دست به دست هم داد تا میزانی از یأس و ناامیدی در جامعه شکل بگیرد. در چنین شرایطی اعتماد و در شکل کلانتر آن سرمایه اجتماعی با چالش جدی در کشور مواجه شد. بنابراین در حال حاضر به نظر میرسد اگر سیستم اداره کشور بتواند در یک بازه زمانی کوتاه مدت واکسیناسیون و ایمنسازی مردم در مقابل بیماری کرونا را به سطحی مطلوب برساند، زخمی که بر پیکر جامعه ایجاد شده تاحدودی ترمیم خواهد شد. هرچند التیام کامل این زخم دشوار است و نیازمند گذر زمان خواهد بود. نهادها و سازمانهایی که سیستم اداره کشور را برعهده دارند، میتوانند با اقدامات مثبت و سازندهای که در جامعه انجام میدهند اعتماد کمرنگ شده و سرمایه اجتماعی زایل شده را به جایگاه خود بازگردانند. البته دراین میان برخی با شایعهسازی و بیان مسائل نادرست در مورد کیفیت واکسن یا لزوم تزریق آن تلاش میکنند در فرایند واکسیناسیون عمومی اخلال ایجاد کنند. دراین مورد باید بگویم که این موضوع فقط مختص کشور ما نیست و از دیرباز در بسیاری از کشورهای دنیا همواره افرادی وجود داشته و دارند که نه تنها خودشان مخالف تزریق واکسن هستند بلکه علیه آن تبلیغ هم میکنند.
در ایران علاوه بر افرادی که ممکن است به طور سنتی یا به هردلیل دیگری در مقابل تزریق واکسن مقاومت کنند، بدبختانه با سیاسی شدن این موضوع هم مواجه هستیم. در واقع این موضوع به یک حربه سیاسی بدل شده و ما با موضعگیری گروهی در مقابل واکسن ایرانی و تلاش برای منصرف کردن مردم از تزریق آن یا تبلیغ علیه برندی از واکسنهای موجود در کشور مواجه شدهایم. این درحالی است که همه واکسنهایی که توانستهاند تأییدیه سازمانهای بهداشتی را بگیرند، مؤثر هستند و میتوانند جان مردم را نجات دهند. ضمن اینکه این موضوع تنها به این روزها و واکسن کرونا مربوط نیست و رصد تاریخ نشان میدهد در گذشته نیز همواره افرادی با وجود اینکه تعداد زیادی از افراد جامعه براثر ابتلا به بیماریهایی نظیر سرخجه جان خود را از دست میدادند، بازهم در مقابل تزریق واکسن آن مقاومت میکردند. بنابراین دولت باید با برنامهای روشن و نه [صرفا] با تبلیغات که خود مقاومت ایجاد میکند بلکه با آموزش و روشنگری به مردم بگوید که واکسنهایی که تأییدیه سیستمهای بهداشتی را گرفتهاند مانع بروز بیماری و نجاتدهنده جان آنها هستند.
جامعهشناس
سرمایههای اجتماعی همواره در ایجاد تعاملات اجتماعی و رفع معضلات مؤثر بودهاند و امکان حرکت به سوی توسعه، پیشرفت فرهنگی و سیاسی و انجام اقدامات مفید در جامعه را فراهم میکنند. از اینرو میتوان گفت کمرنگ شدن سرمایههای اجتماعی، جوامع بشری را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. سرمایه اجتماعی ابعاد متفاوتی دارد که از میان مهمترین آنها میتوان به اعتماد اشاره کرد. اعتماد بین فردی، بین نهادی، بین سازمانی و همچنین اعتماد به سیستمهای اجتماعی و سیاسی موضوعی نیست که به راحتی و در مدت کوتاهی از بین برود و به همین شکل بازگشت آن نیز مستلزم صرف زمان و هزینه بسیار است. متأسفانه بحران کرونا در محدوده زمانی نسبتاً طولانی مدت اتفاق افتاد و با وجود همه تلاشهایی که سیستم بهداشت و درمان کشور با جانفشانی انجام داد، ما نتوانستیم در مقابل این بیماری به شکلی قدرتمند رفتار کنیم و با موجهای مختلف و متمادی این بیماری مواجه شدیم. از سوی دیگر در مورد ایمنسازی عمومی و واکسیناسیون هم نسبت به برخی از کشورها وضعیت مطلوبی نداریم.
همه این مسائل دست به دست هم داد تا میزانی از یأس و ناامیدی در جامعه شکل بگیرد. در چنین شرایطی اعتماد و در شکل کلانتر آن سرمایه اجتماعی با چالش جدی در کشور مواجه شد. بنابراین در حال حاضر به نظر میرسد اگر سیستم اداره کشور بتواند در یک بازه زمانی کوتاه مدت واکسیناسیون و ایمنسازی مردم در مقابل بیماری کرونا را به سطحی مطلوب برساند، زخمی که بر پیکر جامعه ایجاد شده تاحدودی ترمیم خواهد شد. هرچند التیام کامل این زخم دشوار است و نیازمند گذر زمان خواهد بود. نهادها و سازمانهایی که سیستم اداره کشور را برعهده دارند، میتوانند با اقدامات مثبت و سازندهای که در جامعه انجام میدهند اعتماد کمرنگ شده و سرمایه اجتماعی زایل شده را به جایگاه خود بازگردانند. البته دراین میان برخی با شایعهسازی و بیان مسائل نادرست در مورد کیفیت واکسن یا لزوم تزریق آن تلاش میکنند در فرایند واکسیناسیون عمومی اخلال ایجاد کنند. دراین مورد باید بگویم که این موضوع فقط مختص کشور ما نیست و از دیرباز در بسیاری از کشورهای دنیا همواره افرادی وجود داشته و دارند که نه تنها خودشان مخالف تزریق واکسن هستند بلکه علیه آن تبلیغ هم میکنند.
در ایران علاوه بر افرادی که ممکن است به طور سنتی یا به هردلیل دیگری در مقابل تزریق واکسن مقاومت کنند، بدبختانه با سیاسی شدن این موضوع هم مواجه هستیم. در واقع این موضوع به یک حربه سیاسی بدل شده و ما با موضعگیری گروهی در مقابل واکسن ایرانی و تلاش برای منصرف کردن مردم از تزریق آن یا تبلیغ علیه برندی از واکسنهای موجود در کشور مواجه شدهایم. این درحالی است که همه واکسنهایی که توانستهاند تأییدیه سازمانهای بهداشتی را بگیرند، مؤثر هستند و میتوانند جان مردم را نجات دهند. ضمن اینکه این موضوع تنها به این روزها و واکسن کرونا مربوط نیست و رصد تاریخ نشان میدهد در گذشته نیز همواره افرادی با وجود اینکه تعداد زیادی از افراد جامعه براثر ابتلا به بیماریهایی نظیر سرخجه جان خود را از دست میدادند، بازهم در مقابل تزریق واکسن آن مقاومت میکردند. بنابراین دولت باید با برنامهای روشن و نه [صرفا] با تبلیغات که خود مقاومت ایجاد میکند بلکه با آموزش و روشنگری به مردم بگوید که واکسنهایی که تأییدیه سیستمهای بهداشتی را گرفتهاند مانع بروز بیماری و نجاتدهنده جان آنها هستند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جـوابیه
جوابیه سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران در پاسخ به پیام منتشر شده درباره زمان مناسب آبیاری فضای سبز / با سلام و احترام، پیرو درج پیام یکی از شهروندان محترم در مورخ 25/03/1400 مندرج در آن جریده محترم با موضوع «زمان مناسب آبیاری فضای سبز» به استحضار میرساند: با توجه به کمبود شدید منابع آبی، اجرای عملیات آبیاری در فضای سبز شهر تهران طبق برنامه زمانبندی مدون و بالاخص
در ساعات خنک شب الزامی بوده و عوامل فضای سبز به گونهای برنامهریزی مینمایند که تمامی اقلام گیاهی موجود به میزان مورد نیاز، آبیاری شوند.
و منالله التوفیق
علی محمد مختاری / مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جـوابیه
جوابیه سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران در پاسخ به پیام منتشر شده درباره زمان مناسب آبیاری فضای سبز / با سلام و احترام، پیرو درج پیام یکی از شهروندان محترم در مورخ 25/03/1400 مندرج در آن جریده محترم با موضوع «زمان مناسب آبیاری فضای سبز» به استحضار میرساند: با توجه به کمبود شدید منابع آبی، اجرای عملیات آبیاری در فضای سبز شهر تهران طبق برنامه زمانبندی مدون و بالاخص
در ساعات خنک شب الزامی بوده و عوامل فضای سبز به گونهای برنامهریزی مینمایند که تمامی اقلام گیاهی موجود به میزان مورد نیاز، آبیاری شوند.
و منالله التوفیق
علی محمد مختاری / مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
رئیسی: تلاش میکنیم آرامش نسبی بر بازار حاکم شود
-
دولت سیزدهم در تأمین کالاهای اساسی مشکلی نخواهد داشت
-
دلتای هندی در نزدیکی دروازههای پایتخت!
-
اولویتهای بورسی دولت آینده
-
دادگاهی که از وکلای ایرانی شکست خورد
-
طرح ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی از دستور کار خارج شد
-
خرید فقط به وقت سفر
-
خستگی و فرسودگی از کلاسهای مجازی
-
کاهش میزان واردات سوئیچ شبکه با افزایش تولید داخلی
-
جان در برابر نان
-
اجازه رقابت عادلانه و برابر بدهید
-
عذرخواهی دولت
-
تأثیر واکسیناسیون در بازسازی سرمایه اجتماعی
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین