ورود حزب جمهوریخواه به فاز سوم تاریخ خود
علی بیگدلی
کارشناس مسائل امریکا
آنچه چهارشنبه شب در امریکا رخ داد و لطمه بزرگی به ساختار اجتماعی و سیاسی و حیثیتی امریکا بود، ریشه در تاریخ حزب جمهوریخواه دارد. در واقع این رویداد را باید فاز سوم از تاریخ این حزب دانست.
فاز اول همزمان با آغاز بهکار حزب جمهوریخواه امریکا بود. از اولین روزهای تأسیس امریکا در سال 1776 که اعلامیه استقلال منتشر شد و شخصیتهایی مثل جفرسون و هانیتسون قانون اساسی امریکا را نوشتند، گروهی به وجود آمد بهنام انجمن تی پارتی بوستون که همان کسانی بودند که جرقه جنگهای داخلی امریکا را زدند. آنها گروههای تند رو و ماجراجویی بودند که ساختمانها را آتش میزدند. در آن زمان کاخ سفید و ساختمان کنگره وجود نداشت. اما این افراد مزاحمتهایی را برای مجلس مؤسسان فیلادلفیا بهوجود آوردند که باعث اعتراضهای جورج واشنگتن شد. بنابراین چنین حملاتی در تاریخ دور امریکا سابقه داشته است. ریشه آن نیز ارزشهایی است که حزب جمهوریخواه برای خود ساخته است. ارزشهایی که عموماً مبتنی بر بیگانه ستیزی، خودستایی و خود شیفتگی است. اعضای این حزب همواره معتقد بودهاند که امریکا را آنها ساختهاند. آنها که اغلب از انگلستان به امریکا مهاجرت کرده بودند و در شمال شرقی امریکا مثل دیترویت، بوستون، نیویورک و واشنگتن ساکن شده بودند، کسانی را که درایالات جنوبی ساکن بودند بیگانگانی میدانستند که باید از آنان تبعیت و اطاعت کنند. در فاز دوم حزب جمهوریخواه یعنی در سال 1865 جنگهای داخلی امریکا که به جنگهای بردهداری معروف شده است، بین شمال و جنوب این کشوررخ داد. ریشه این جنگها نیز به حزب جمهوریخواه بر میگشت. در این زمان نیز لینکلن جمهوریخواه رئیس جمهوری بود و همین حزب باعث شد که شمالیها بهجنوبیها حمله کنند و دست به خشونتهای بسیار مرارت باری بزنند. فاز سوم که هفته پیش شاهد آن بودیم نیز ناشی از همان حس خودبرتربینی و خودشیفتگی و تفکر ستایشگرانهای است که از امریکا میکنند. وقتی ترامپ میگوید نخست امریکا در واقع از ارزشهای حاکم بر حزب جمهوریخواه سخن میگوید. اینها آدمهایی مذهبی و خودستا هستند که در طول تاریخ ترکیبی مسیحی صهیونیستی و نومحافظه کاران افراطی به وجود آوردند.
از زمان رونالد ریگان تفکر نومحافظه کارانه بهوجود آمد که تفکری افراطی است. این تفکر را میتوان در سخنرانی روز چهارشنبه ترامپ دید که چگونه حامیان خود را برای انجام امر خرابکارانهای تحریک کرد که بنیانهای اخلاقی و حیثیت دموکراسی در امریکا را به لرزه در آورد و مورد اعتراض همه دنیا قرار گرفت. این اقدام از هر طرف که نگاه کنید ضربه مهلکی به حیثیت دموکراسی امریکا وارد کرده و این کشور دیگر نمیتواند مدعی محوریت دموکراسی در دنیا باشد. اگر این اتفاق در مناطقی که همواره دچار چالشهایی از این دست هستند، رخ داده بود، شاید اهمیتی نداشت. اما وقتی این رخداد در امریکا روی میدهد که خود را اولین دموکراسی و جمهوری دنیا قلمداد میکند، به معنای آن است که قصر زیبایی را که برای خود ساخته بود تقریباً فرو ریخته دید. این رویداد امریکا را در مرحلهای از افول اخلاقی و دموکراسی قرار داد که اصلاً قابل پیشبینی نبود و نتیجه تفکرات غلط و ناصحیحی بود که بر اندیشه ترامپ و اندیشه حزب جمهوریخواه حاکم است.
شوکبرانگیز و نه شگفتیساز
کودتای نافرجام در واشنگتن
مجید تفرشی
تحلیلگر مسائل بینالملل
اقدام نافرجام حامیان دونالد ترامپ، رئیس جمهور شکست خورده امریکا در تسخیر کنگره در پایتخت امریکا، اگرچه جهانیان را دچار شوک کرد، ولی ناظران پیگیر تحولات امریکای ترامپ را شگفتزده نکرد. از هر منظر که نگاه کنیم، اظهارات کاملاً حساب شده تحریکآمیز ترامپ و به دنبال آن، تلاش حامیان ترامپ برای اشغال کنگره و ممانعت از تصویب آخرین مرحله از قطعی شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری به نفع جو بایدن و کاملا هریس، یک کودتای از پیش برنامهریزی شده بود. پس از شکست حقارتبار این اقدام، ترامپ و حامیانش تلاش کردند تا نشان دهند که اظهارات ترامپ خودجوش بوده و یورش حامیان او به ساختمان کنگره، خلاف نظر او بوده است. خود ترامپ هم پس از یک دوره کوشش برای توجیه ماجرا، به تدریج تلاش کرده تا خود را مخالف حادثه نشان دهد. حال آنکه اکنون ثابت شده که اظهارات قبل از حمله او، دقیقاً بر اساس متن از پیش تنظیم شده و از روی دستگاه اتوکیو (سیستم نمایش متن برای سخنران) خوانده شده است. اگر بر اظهارات تحریکآمیز اخیر ترامپ و رفتار حامیان شورشی او دقت شود، بهراحتی میتوان ردپای آموزهها و روش و منش ترامپ مبنی بر چالش بنیادین با نهادهای دموکراتیک و قانونی امریکا که از آغاز حضورش در مبارزات ریاست جمهوری در سال 2016 تا زمان برگزاری انتخابات بیپروا بیان میشد، همچنین اظهارات مکرر او در اعلام پیشاپیش تقلب، در صورت شکست و مقابله با آن، از هر راهی و به هر بهایی را در یورش اخیر هواداران ترامپ به بنیادهای دموکراسی در واشنگتن یافت. شورش اخیر واشنگتن و اساساً کل دوران حکومت ترامپ کاملاً نشان داد که حتی ظاهراً قویترین دموکراسیهای جهان نیز با نقطه ضعفها و خللهای قانونی و اجرایی مواجهند و اربابان قدرت، با برنامهریزی و تشکیلات مافیایی-فرقهای قادر هستند تا نهادهای دیرپای لیبرال دموکراسی و جامعه مدنی را به چالش و سخره بکشند. در این شرایط، گاهی اقلیت مصمم و متحد میتواند اکثریت مخالف و خاموش را به انزوا کشانده و خواست و اراده خود را به کل کشور، اعم از سیاستورزان حاکم و اپوزیسیون، نخبگان، رسانهها و افکار عمومی، به عنوان اراده ملت تحمیل کند. امریکا یک بار دیگر در زمان چالش ریاست جمهوری بین جورج بوش پسر و ال گور تا مرز چنین تجربهای رفت، ولی خویشتنداری طرفین اجازه بروز شرایط اخیر را نداد. اقدام ترامپ، احتمالاً آخرین قمار سیاسی زندگی او بود. او در اقدامی مستأصلانه و از روی اقتدار، تلاش کرد تا ورق سرنوشت را به سود خود برگرداند. ولی این بار و در پرده آخر، با شکستی که تقریباً قابل پیشبینی بود، نه تنها آینده سیاسی خود و حامیانش را به پایان رساند، بلکه با ایجاد یک گسست سنگین و نهایی در حزب جمهوریخواه، نشان داد که تصمیم به چهار سال حمایت از او، چطور آینده مقبولیت و یکپارچگی جمهوریخواهان را دستکم در کوتاه مدت و میانمدت بهشدت تخریب کرد. از زمان افتضاح واترگیت و استعفای اجباری ریچارد نیکسون در سال 1974، تاکنون سابقه نداشته همکاران یک رئیسجمهور در قدرت در امریکا، اینگونه از او کناره بگیرند و او را تنها بگذارند. تا جایی که حتی در فاصله 11 روزه تا پایان دولتش، صحبت از استیضاح و برکناری قانونی او شود.
باید توجه داشت که در انتخابات نوامبر 2020، بیش از 74 میلیون نفر از امریکاییها به ترامپ رأی دادند و مطابق نظرسنجیها، هنوز دستکم نیمی از این تعداد همچنان به حقانیت او و تقلب رقیب در انتخابات باور دارند. این ارقام نشانگر آن است که ترامپ و ترامپیسم در امریکا هنوز کاملاً زنده است. با شکست در انتخابات، افتضاح واشنگتن و موج انزجار از اشغال کنگره، این جریان را برای مدتی به محاق و تعلیق انداخته، ولی هرگز نمیتوان آن را در میانمدت دستکم گرفت و نابود شده فرض کرد. ترامپ و ترامپیسم، نماینده بخش مهم و قابل اعتنایی از افکار عمومی امریکا هستند. اندیشه اول امریکا، برتری امریکایی سفیدپوست اروپاییتبار، نظر میلیونها امریکایی است که آمال و اهداف خود را در ترامپ جستوجو میکردند. این عده با بهره بردن از سکوت اکثریت خاموش در سال 2016 کاندیدای مطلوب خود را بر کرسی قدرت نشاندند، ولی در سال 2020، با حضور اکثریت مصمم به پایان داستان، از راه قانونی راه به جایی نبرده و متوسل به کودتا شدند. ترامپ مرده، ترامپیسم شکست خورده، ولی این روش و منش همچنان در امریکا و غرب وجود داشته، خواهد ماند و ناگزیر در آیندهای نهچندان دور باید شاهد بروز و ظهور مجدد آن به نوعی دیگر و در لباسی جدید بود. هر چند که درس تجربه و سیلی روزگار، امکان به قدرت رسیدن چنین پدیدهای را در قامت و سازوکاری مانند دونالد ترامپ بسیار دشوارتر از سال 2016 کرده است.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
بدگمانی ترامپ به خلیل زاد
پنس و همچنین من میدانستیم که ترامپ اعتقادی به این حرفها ندارد و البته مستندات زیادی هم وجود داشت که نشان میداد حرف متیس غلط است. یک بار دیگر در شرایطی قرار گرفته بودم که اساساً چیز زیادی برای موافقت با متیس در مقابلم قرار نداشت و واقعاً اینکه متیس تصمیم گرفته بود در افغانستان نیز همچون سوریه با سرعت به دیوار بکوبد، خسته کننده و ناامیدکننده بود. او هیچ استدلال جایگزینی ارائه نمیکرد تا جلوی نتایج غلط و اشتباه را بگیرد. کلوگ که در جلسه متیس و پنس حضور داشت، بعداً به من خبر داد که متیس در جلسه با معاون رئیس جمهوری فقط هر آنچه را که طی دو سال میگفت، تکرار کرد. تعجبی ندارد اگر ترامپ از کسانی که آنها را ژنرالهای خود میخواند، خسته و ناامید شده باشد. غریزه وکالت من به من میگفت این راهی است که قطعاً به شکست و باخت میانجامد. من هم پاسخ بهتری نداشتم و به همین دلیل هم اصرار میکردم جلسه توجیهی با فاصله بیشتری از انتخابات برگزار شود تا زمان لازم را برای فکر کردن داشته باشیم. ساعت دو بعداز ظهر روز هشتم نوامبر همگی در اتاق بیضی نزد ترامپ جمع شدیم؛ پنس، متیس، دانفورد، کلی، پمپئو، کتس، هاسپل، من و برخی دیگر در این جلسه حضور داشتند. پمپئو بحث را شروع کرد ولی ترامپ خیلی زود حرف او را قطع کرد و گفت: «ما (در افغانستان) زیر ضربه هستیم و آنها میدانند که ما را زیر ضربات خود گرفتهاند.» رئیس جمهوری با عصبانیت علیه گزارشهای آماری «بازرس کل امور افغانستان» واکنش نشان داد. گزارشهای این نهاد نظارتی و قانونی بهطور مکرر و مستند نشان میداد که دلارهای مالیاتدهندگان امریکایی در افغانستان حیف و میل میشود. این گزارشها همچنین اطلاعات دقیقی را در مورد جنگ ما در افغانستان بهطور علنی فاش میکرد که مطمئناً هر دولت دیگری این اطلاعات را محرمانه نگه میداشت. ترامپ گفت: «به نظرم بازرس کل در مورد هدر رفتن پولها درست میگوید ولی فکر میکنم واقعاً شرمآور است که او میتواند این اطلاعات را بهطور علنی منتشر کند.» رئیس جمهوری در ادامه با اشاره به اسم خلیل زاد گفت: «من میشنوم که او آدم کلاهبردار و تیغزنی است، هرچند که شما برای این کار به یک کلاهبردار هم نیاز دارید.» پمپئو دوباره سعی کرد چیزی بگوید که ترامپ امان نداد و گفت: «راهبرد من (منظور همان چیزهایی بود که ژنرال هایش در سال 2017 به او گفته بودند) غلط بود، اما این وضعیتی نبود که من اصلاً دوست داشته باشم در آن قرار بگیرم. ما همه چیز را از دست دادهایم. این یک ناکامی کامل بود. هدر دادن کامل منابع، یک شرمساری کامل. این همه تلفات که من حتی متنفرم راجع به آن حرف بزنم.»
شورش امریکایی
درخواستها برای برکناری ترامپ از طرف هر دو حزب امریکا بالا گرفت
بنفشه غلامی/ چهارشـــــــنبه روز شرمساری دموکراســــــــــی امریکایی بود. روزی که اوباش حامی «دونالد ترامپ» در پی سخنان تحریک برانگیز او، برای نزدیک به سه ساعت و نیم پر از دلهره و اضطراب در ساختمان کنگره امریکا تاخت و تاز کردند و عالیترین نهاد قانونگذاری امریکا را به استهزا گرفتند. با گذشت دو روز از آن وقایع، از دیروز زمزمه ها برای برکنار شدن «ترامپ» تبدیل به فریاد شده است. به گزارش «فایننشال تایمز»، وقایع چهارشنبه شب شهر واشنگتن دی سی پس از آن رخ داد که «ترامپ» در جمع حامیان خود که از ساعتها قبل مقابل کاخ سفید گرد آمده و هیجانزده شعار میدادند، حاضر شد و در سخنانی به آنها گفت: «ما هرگز تسلیم نمی شویم. ما هرگز شکست را نمیپذیریم، وقتی رأیها را دزدیدهاند.» عصر پنجشنبه، «دونالد ترامپ» لحن خود را تغییر داد و بدون اینکه به «بایدن» تبریک گوید و یا اسمی از او ببرد، شکست در انتخابات را پذیرفت و گفت: «چهار سال خدمت برای او افتخاری بزرگ بوده است.» اما این سخنان نیز خشم سیاستگذاران امریکایی را فرو ننشاند.
به گزارش «سی ان ان»، 17 نفر از اعضای کمیته قضایی مجلس نمایندگان امریکا در نامهای به «مایک پنس»، معاون اول «ترامپ» از او خواستند از متمم 25 قانون اساسی امریکا استفاده کرده و خود قدرت را در دست بگیرد تا روند انتقال قدرت در امریکا در دو هفته باقیمانده تا مراسم تحلیف بایدن، به آرامی سپری شود. اما ساعتی پس از این درخواست، «رویترز» گزارش داد «مایک پنس» با آن مخالفت و تأکید کرده است چنین اقدامی را انجام نخواهد داد. مشاوران او نیز گفتند نگران هستند چنین اقداماتی باعث شدت گرفتن آشوبها و اختلافات حزبی در کشور شود. با خودداری «پنس» از برکنار کردن «ترامپ»، «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس نمایندگان امریکا هشدار داد: «اگر پنس با اجرای متمم 25 قانون اساسی موافقت نکند، کنگره بنا بر اختیارات خود، ترامپ را استیضاح خواهد کرد. » همزمان با بالا گرفتن درخواستها برای برکناری ترامپ، رئیس جمهوری امریکا برای فرو نشاندن آتش خشم عمومی علیه خود، در پیامی ویدئویی آشوبهای چهارشنبه را محکوم کرد. به گزارش سایت شبکه خبری «بی بی سی»، ترامپ در این پیام این حمله را اقدامی وحشیانه توصیف کرد که باعث خشم او شده است. وی همچنین مدعی شد مسببان این حمله مجازات خواهند شد.
واکنشها
حمله روز چهارشنبه اوباش حامی ترامپ به ساختمان کنگره امریکا، با واکنشهای زیادی چه در داخل امریکا و چه خارج از آن مواجه شد. در صدر واکنشهای داخلی، «جو بایدن»، رئیس جمهوری منتخب امریکا در سخنانی، کسانی را که به ساختمان کنگره حمله کردند تروریستهای داخلی نامید و اقدام آنها را ادامه اقدامات رئیس جمهوری خواند که در 4 سال گذشته با هر اقدام خود به دموکراسی اهانت کرد و قانون اساسی و حاکمیت قانون در امریکا را به سخره گرفت. در حالی که گزارشها حاکی است، 2 وزیر (وزیر حمل ونقل و وزیر آموزش) و چهار مشاور دولت ترامپ، بهخاطر وقایعی که رئیس جمهوری امریکا مسئول اصلی آن شناخته میشود، استعفا کردهاند، «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی سابق امریکا این روز را یک فاجعه نامید و گفت: «ترامپ باید هرچه زودتر عرصه سیاسی کشور را ترک کند.» «جوزف دانفورد»، رئیس سابق ستاد مشترک امریکا هم بدون اشاره به نام ترامپ گفت: «همان مسئولان و رهبران کشوری که موجب تضعیف انتقال مسالمتآمیز قدرت شدند، مسئول این خشونتها هستند.» «مارک اسپر» هم که پیشتر توسط ترامپ اخراج شده بود، همچون دانفورد از ترامپ نامی نبرد اما گفت: اطلاعات و ادعاهای غلط، موجب این آشوب شد.» در خارج از امریکا نیز سیاستمداران جهان با شگفتی به وقایع امریکا نگاه کردند. «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان گفت: «ترامپ تا پایان روز چهارشنبه حاضر نشد شکست را بپذیرد و همین محیطی را فراهم آورد که مستعد خشونت بود.» «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان نیز آنچه را رخ داد مشابه آتش زدن پارلمان آلمان در سال 1933 دانست و به طور تلویحی ترامپ را به هیتلر تشبیه کرد. «بوریس جانسون»، نخستوزیر انگلیس هم در توئیتی روند مسالمتآمیز انتقال قدرت را خواستار شد. «ینس استولتنبرگ»، دبیر کل ناتو، خواستار احترام به نتایج انتخابات شد. «فیلیپه کالدورن»، رئیس جمهوری سابق مکزیک آنچه را رخ داد «ماحصل سیاستهای پوپولیستی ترامپ» دانست. «شارل میشل»، رئیس شورای اروپا نیز گفت: «ترامپ تا روز چهارشنبه یکی پس از دیگری خطوط قرمز را زیر پا گذاشت.» «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه هم در توئیتی نوشت: «امریکا دیگر هرگز نخواهد توانست خود را الگوی دموکراسی معرفی کند.» «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه هم وقایع چهارشنبه شب را یک «رسوایی برای دموکراسی» خواند.