صالحی در آیین امضای تفاهمنامه همکاریهای فرهنگی و هنری با استاندار کهگیلویه و بویراحمد:
فرهنگ، تاب آوری در بحران ها را افزایش می دهد
صبح دیروز سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حسین کلانتری استاندار استان کهگیلویه و بویراحمد تفاهمنامه همکاریهای فرهنگی، هنری و رسانهای میان این وزارتخانه و استانداری امضا کردند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تأکید بر اهمیت و نقش حوزه فرهنگ، هنر و رسانه در عرصههای مختلف کشور گفت:«نمیتوان توسعه منطقهای و استانی را جدا از حوزه فرهنگ، هنر و رسانه دانست و باید بر نقش و اهمیت آن توجه داشت.» صالحی در این آیین با تأکید بر نقش فرهنگ، هنر و رسانه افزود: «استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای با سابقه تمدنی و تاریخی کشور است که همواره محل توجه اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه بوده و خوشحالیم امروز با امضای تفاهمنامه همکاری با این استان گامی برای اتفاقات خوب در عرصه فرهنگ، هنر و رسانه این استان در دو سال آینده برداشته میشود.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «حوزه فرهنگ، هنر و رسانه بخشی از اقتصاد خلاق است و تأثیری که فرهنگ بر اقتصاد دارد نباید نادیده گرفت.» وی دومین نقش حوزه فرهنگ، هنر و رسانه را در بحثهای آسیبهای اجتماعی برشمرد و افزود: «همواره اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه برای مقابله با آسیبهای اجتماعی نقش و تأثیر داشتهاند و در استان کهگیلویه و بویراحمد هم این گونه بوده است. ظرفیت حوزه فرهنگی و هنری و همچنین رسانه در مواجهه با آسیبهای اجتماعی بالا است و باید از این ظرفیت استفاده بیشتری نسبت به گذشته داشته باشیم.» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «مواجهه با بحرانهای اجتماعی نقش سوم حوزه فرهنگ، هنر و رسانه است. کشور ما در معرض برخی بحرانهای ملی، منطقهای و جهانی از جمله کرونا قرار گرفته و حوزه فرهنگ، هنر و رسانه نقش قابل توجهی در تابآوری مردم در مواجهه با این بحرانها دارد.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به مفاد تفاهمنامه همکاری با استان کهگیلویه و بویراحمد، ادامه داد: «این تفاهمنامه در 3 شاخه تنظیم شده که براساس آن مسیر روشن تری را برای اتفاقات فرهنگی، هنری و رسانهای این استان در دو سال آینده رقم میزند.» او گفت: «توجه به موضوعات زیرساختی بخش اول این تفاهمنامه است از جمله تکمیل کتابخانهها، مجتمعها، تأسیس سالنها، سینما امید و... که ترکیبی را به وجود میآورد تا شرایط زیرساختی استان تا پایان این دولت مسیر رو به جلویی داشته باشد.» صالحی، شاخه دوم این تفاهمنامه را توجه به رویدادها و برنامههای فرهنگی و هنری عنوان کرد و افزود: «این حوزه تنوع بسیاری دارد و هم تأسیس و هم تکمیل رویدادها و برنامههای فرهنگی و هنری در سطح منطقهای و استانی در این تفاهمنامه مورد توجه است. اشاره به کمکهایی که میتوان به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه استان کرد شاخه سوم این تفاهمنامه است.»
جشنواره «ونیز 2020» با نمایش فیلم مجید مجیدی به نیمه راه رسید
رسانه ها و منتقدان به « خورشید» خیره شدند
وصال روحانی
خبرنگار
در حالی که جشنواره معتبر فیلم «ونیز2020» به میانه راه خود رسیده و شنبه شب آینده با اهدای جوایز برترینها پایان میگیرد، فرش قرمز خوبی را برای «خورشید» تک نماینده ایران در قسمت مسابقه این جشنواره پهن کرده و هماینک درصدد برآورد آن توسط هیأت داوران این بخش است که ریاست آن با کیت بلنشت استرالیایی است. همسو با آن بازتاب نشست خبری سازندگان این فیلم که یکشنبه برپاشد همچنان ادامه دارد.
در حالی که ایران دو نماینده هم در قسمت «افقها»ی هفتادوهفتمین دوره «ونیز» دارد (یکی «جنایت بیدقت» ساخته شهرام مکری و دیگری «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی) اما این فیلم مجیدی است که یک بار دیگر بیشترین توجه را به سینمای بالنده ایران معطوف کرده و رسانههای جهان را به تحسین خود واداشته است. خصلت مهم «خورشید» که بهمن ماه سال پیش در جشنواره فیلم فجر در تهران هم برنده سه جایزه منجمله جایزه بهترین فیلم شد، بازگشت مجید مجیدی به سوژه دلخواه و عرصههای تخصصیاش یعنی فیلمها و داستانهایی است که حول سوژه کودکان حرکت میکند و زندگیهای پر محنت آنها را به تصویر میکشد. مجیدی با ساخت فیلم «محمد رسولالله» در سال 1394 که کاری پرهزینه و از رده فیلمهای موسوم به Big Production است، از عادات و رویکردهای همیشگیاش در سینما فاصله گرفته و با فیلم بعد از آن («آنسوی ابرها» محصول 1395) هم که بواقع یک محصول هندی- ایرانی تلقی میشود، به موفقیت اضافه و خاصی دست نیافته بود اما «خورشید» چیزی در مایههای «بچههای آسمان»، «رنگ خدا» و «آواز گنجشکها» است که یا محور اصلی اتفاقات کودکان هستند یا بزرگسالانی را میبینیم که از زندگی کودکان درس میگیرند و با آنها هم آوا میشوند.
بعد از برگزاری نشست خبری و نمایش فیلم، رسانههای خارجی به فیلم مجیدی مجیدی پرداختند.
هالیوود ریپورتر: این یک فیلم تکاندهنده است
حتی اگر از نظر دقیق داوران قسمت مسابقه «ونیز 2020» به «خورشید» مطلع نباشیم، شکی نیست که برخی نشریات معروف کشور میزبان جشنواره و سایر کشورهای جهان نسبت به «خورشید» نظر مساعدی یافته و آن را ستایش کردهاند. یکی از این نشریات روزنامه معتبر و قدیمیهالیوود ریپورتر امریکاست که هر ساله یک تیم خبری 30نفره را به ونیز میفرستد و امسال هم چنین کرده و در شماره روز گذشتهاش به قلم دبورا یانگ یکی از منتقدان ارشد خود نوشت: «خورشید یکی از خیرهکنندهترین و تکاندهندهترین فیلمهایی است که تاکنون درباره کودکان کار و نوجوانان کم بضاعت ساخته شده و رنج آنها را به وسیعترین شکل به تصویر کشیده است. فیلم ،قصه تلاش کودکانی بینوا برای یافتن گنجی که وجود خارجی ندارد چنان توسط مجید مجیدی هنرمندانه تشریح شده است که باید پذیرفت «خورشید» اینک یکی از شانسداران اصلی تصاحب شیر طلایی ونیز است.»
یانگ افزوده است: «خورشید» اگرچه طراوت بصری و شاعرانگی اغواکننده فیلم «بچههای آسمان» را ندارد اما به خوبی توانسته است فقدان حمایتهای لازم از کودکان کار را که یک مشکل مبتلابه جهانی است، بیان کند. باید متذکر شد که سینمای ایران توانسته است در سالهای پس از انقلاب به شکلی شایسته به مشکلات جاری برای نوجوانان و کودکان بپردازد و نقدهای اجتماعی و تأثیرگذاری در این خصوص داشته باشد.»
ورایتی: آنها شبیه بچههای لوییس بونوئل هستند
دیروز ورایتی دیگر نشریه شاخص و قدیمی سینمایی امریکا هم با قلم پیتر دبروگ منتقد معروف خود به تمجید از «خورشید» و خالق آن پرداخت و نوشت: «مجید مجیدی همانی است که قبل از فیلم فعلیاش، «بچههای آسمان» را هم ساخت که از بهترین فیلمهای قرن بیستم درباره کودکان است.خورشید داستان پیچیدهتری را در قیاس با «بچههای آسمان» مطرح میکند اما همچون آن فیلم دغدغه نوجوانان و کودکان مستمند را دارد. این فیلم به گونهای به بیش از 150 میلیون کودک کار در سطح جهان تعلق دارد که از صبح تا شب میکوشند اما باز هم به حق خود که یک زندگی راحت همراه با حداقل امکانات رفاهی و تحصیلی است، نمیرسند. کاراکتر اصلی داستان که پسرکی بهنام علی است ماهیت سرسختی دارد و شبیه به نوجوانان کجکرداری است که سالها پیش در فیلم «فراموش شدگان» ساخته لوییس بونوئل معروف به تصویر کشیده شدهاند. خورشید کاری حرفهای است که بخش عظیمی از آن در لوکیشن تصویربرداری شده و این در حالی است که بازیگران خردسال آن برای اولین بار است که مقابل دوربین ایستادهاند.»
دبروگ در پایان نوشته است: «اگر یکی از اهداف خورشید تذکر این نکته بوده باشد که همه خردسالان باید در شرایطی برابر و معقول زندگی و رشد کنند و این حق غیرقابل ستاندن است، این فیلم به بهترین شکل به مقصود خود رسیده است.»
ایندی وایر: این فیلم نئورئالیستی شانه به شانه بزرگان میساید
نشریه ایندی وایر امریکا هم روز دوشنبه کار اخیر مجیدی را ستود و نوشت که این فیلم با خط و ربط نئورئالیستی خود شانه به شانه برخی فیلمهای اجتماعی معروف امریکا و اروپا در دهه 1980 میساید و افزود: «اگر این فیلم در امریکا و با انگارههای آنجا ساخته میشد و رابین ویلیامز هنوز زنده بود، نقش معاون دلسوز مدرسه را لابد به این بازیگر مشهور میدادند اما در فیلم مجیدی این معاون با بازی جواد عزتی جوان خوشنیتی است که پس از دیدن شوق فراوان بچهها به آنها فرصتی مجدد میدهد تا برای زندگی خود مبانی تازهای را ترسیم و محقق کنند. با این حال و بهرغم بازی قوی و ترسناک علی نصیریان در قالب سمسار فریبکار بهترین بازی در این فیلم را شمیلا شیرزاد ارائه کرده که در قالب خواهر باهوش و یکدنده به نظر میرسد که صحنه را قبضه کرده است.»
توپ در زمین رقبا
در حالی که وبسایت ایتالیایی سینماتوگرافو نیز بهرغم دادن نمره 2 از حداکثر 5 به فیلم مجیدی، تلاش این هنرمند ایرانی را برای کمک به کودکان کار امری باارزش شمرده است، خورشید روز دوشنبه دومین مرتبه نمایشاش را هم در ونیز تجربه کرد و حالا نگاه حاضران به رقبای این فیلم در بخش مسابقه هفتاد و هفتمین دوره جشنواره ونیز است و به قولی توپ در زمین آنها است تا مضمونی فراتر و قویتر از خورشید را رو کنند که البته این کار آسانی نخواهد بود.
برش
از پارازیت تا خورشید
تشخیص نوع برخورد هیأت ژوری موسترا (نام دیگری برای ونیز) با فیلم اخیر مجیدی کار دشواری است اما بههر حال مجیدی اولین سینماگری بود که یک کارش (بچههای آسمان) سالها پیش کاندیدای جایزه اسکار شد و از طرف دیگر ونیز بارها به سینماگران و بازیگران کشورهای در حال رشد ادای احترام و جوایز خود را به آنها اهدا کرده و شیر نقرهای بهترین سناریوی سال 2015 به فیلم «قصه»های رخشان بنی اعتماد نشانه روشنی از همین موضوع بوده است. ونیز سال پیش هم جایزه نخست خود (شیر طلایی) را به «پارازیت» محصولی از سینمای کره جنوبی داد و اسباب حیرت شد اما این فیلم بهقدری خوب بود که بعداً چهار جایزه اسکار شامل مجسمه طلایی بهترین فیلم سال را هم بهدست آورد و بر پیروزی ونیزیاش مهر تأیید زد.
استفاده کارگردان «خورشید» از تریبون جشنواره ونیز برای گفتن درباره مشکلات کشور
مجیدی علیه تحریم
فیلم «خورشید» نماینده قدرتمند سینمای ایران در بخش مسابقه هفتادوهفتمین دوره جشنواره فیلم ونیز است. پس از پخش این فیلم در روز یکشنبه در جشنواره ونیز نقدهای بسیار مثبتی درباره «خورشید» در نشریهها و پایگاههای معتبر سینمایی منتشر شد و آن را حامل پیام برابری همه کودکان و حق آنها برای تحصیل و تشویق دانستند.
غیر از اثرات مثبت فیلم سخنان مجید مجیدی در نشست مطبوعاتی فیلم «خورشید» در جشنواره ونیز هم مورد توجه قرار گرفت. مجیدی در این نشست از مردم ایران و کودکانش گفت و از زندگی سختی که در این سالها به دلیل تحریم های امریکا بر مردم ایران تحمیل شده است.
کارگردان فیلم «خورشید» گفت: «مردم ایران چهل سال است به خاطر تحریمهای غیرانسانی امریکا در شرایط سختی زندگی میکنند. در شرایط کرونایی که یک بحران جهانی است یکی از مشکلات ما در این شرایط سخت، عدم ورود دارو به ایران به دلیل تحریمهای امریکاست.»
او به مشکلات مردم ایران اشاره کرد و گفت: «یکی از بزرگترین چالشهای ما این است که به دلیل مرز گستردهای که با کشور افغانستان داریم بخشی از مردم آسیب دیده این کشور به شکل غیرقانونی وارد کشور ما میشوند. آمارهای رسمی بین 3 تا 4 میلیون نفر است و شاید چیزی در حدود 8 تا 9 میلیون مهاجر افغان در کشورمان داریم. از سوی دیگر به واسطه جنگ عراق مهاجرینی از عراق داشتهایم. از سوی پاکستان هم به همین صورت بوده است. مجموعه اینها باعث آسیبپذیری کشور ما و مواجههاش با چالشهای بزرگ شده است. ادامه جنگافروزیهای امریکا در خاورمیانه عامل تشدید معضلات اجتماعی در ایران شده و در این منطقه پر از بحران بیشترین آسیبها را بچهها و خانوادههای کم بضاعت دیدهاند و هرروز فقیرتر و فقیرتر شدند. این روند مشکلات و معضلات اجتماعی بزرگی برای همه جوامع بویژه کشور ما ایجاد میکند.»
مجیدی در این نشست خبری درباره داستان فیلمش صحبت کرد و آن را یک داستان جهانی دانست و گفت: «این داستان محدود به یک کشور و دولت خاص نیست. نکته دیگری که در فیلم «خورشید» هست و میخواهم بر آن تأکید کنم مسئولیتهایی است که در هر جامعهای وجود دارد و گاهی فراتر از وظایف دولتها و قانون است. من در این فیلم مسألهام حکومتها و دولتها نیستند بلکه میگویم مردم باید مسئولیت اجتماعی خود را بپذیرند. جامعه مانند یک خانواده است و وقتی یک خانواده آسیب ببیند مانند آسیب دیدن همه جامعه است. آسیبهای جامعه وارد حانواده همه ما میشود. نسبت به معضل کودکان کار در هر جامعهای هم مسئولیتپذیری مردم نقش بسیار جدی دارد. مردم باید مشارکت و کمک کنند تا این معضل حل شود. در این فیلم میگوییم که این کودکان مجبورند کار کنند و چارهای نیست اما میگوییم در کنار اینها باید آموزش ببینند و درس بخوانند. این ایده را هم از فعالیت گروهی مردمی گرفتم که خودشان مدرسهای راه انداختند و بچههایی را که امکان تحصیل نداشتند میپذیرفتند.»
او به شمیلا شیرزاد بازیگر فیلم اشاره کرد و گفت: «شمیلا مدارک هویتی نداشت و به طور طبیعی امکان تحصیل نداشت اما همین مدرسه سبب شد شمیلا درسخوان شود. آن هم با کمک مردم. مشارکت مردمی به عنوان خانواده بزرگتر این بچهها بسیار میتواند کمک کننده باشد.»
برش
پس از انتشار صحبتهای مجیدی حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی در صفحه خود در توئیتر پیامی خطاب به مجیدی منتشر کرد و با قراردادن بخشی از حرفهای این کارگردان درباره تحریمهای امریکا نوشت: «هنرمند صدای مردم است.» ابراهیم داروغهزاده، دبیر جشنواره فیلم فجر هم در همین شبکه اجتماعی و در صفحه خودش نوشت: «مجیدی از فرصت جشنواره فیلم ونیز برای رساندن صدای مظلومیت و حقانیت مردم ایران استفاده کرد: ۴۰ سال است مردم ایران در شرایط سخت ناشی از تحریمهای غیرانسانی امریکا زندگی میکنند.»
مروری بر کارنامه مجید مجیدی به بهانه حضور در جشنواره «ونیز»
کودکی و رئالیسم شاعرانه
سحر عصرآزاد
منتقد سینما
سینمای مجید مجیدی با محوریت نگاه شاعرانه به انسان و به طور خاص؛ کودک و نوجوان و بسط این نگاه بر بستری رئال، به گونه ای این دو وجه را به هم پیوند داده که منجر به ثبت قاب هایی در یاد ماندنی و همراهی برانگیز شده است.
او در فیلم هایش گذر از معصومیت دوران کودکی و چه بسا همان فطرت پاک بشری و آزمون خطیر انسان های معمولی را در مسیر چالش برانگیز زندگی های به ظاهر ساده و عادی، آنچنان دراماتیک ثبت کرده که تجربه حاصل از آن محدود به دنیای فیلم های او نمانده بلکه تبدیل به یک خاطره جمعی شده است.
در 10 فیلم کارنامه مجیدی می توان به خوبی نوع دغدغه مندی اش به جهان، انسان، مسائل و روابط آدم های پیرامونی را که کودکان و نوجوانان در رأس آنها قرار می گیرند، مورد توجه قرار داد.
او از پسِ مصائب تلخ و اجباری زندگی کودکان کولبر در «بدوک»، به چالش پسرک نوجوان «پدر» در پذیرش دیگری می رسد که باید پدر بنامدش. داغ فقر بر پیشانی آرزوهای کودکی در «بچه های آسمان»، به درد طردشدگی پسرک نابینای «رنگ خدا» پیوند می خورد و در ادامه تولد عشق مادی و زمینی در زندگی پسری نوجوان و ارتقای آن به عشق معنوی را در «باران» به تصویر میکشد. مجیدی در اثر متأخرش «خورشید» نیز رجعتی دوباره به دنیای کودکان فرودست؛ این بار کودکان کار دارد و جهان رؤیا و واقعیت زندگی آنها را به گونه ای دراماتیزه می کند که می تواند احیاگر نگاه خودش در «بدوک» باشد.
عشق مادی و زمینی مقولهای است که با تغییر موقعیت و سن قهرمان و پرداختی دراماتیک تبدیل به مسأله محوری «بید مجنون» شده تا آزمون خطیر یک مرد در دوراهی غرایز و فطرت پاک بشری را با تکیه بر نماد و استعاره به تصویر بکشد.
مجیدی همین دوراهی نفسانیات و فطریات را در «آواز گنجشک ها» از زاویه ای دیگر مورد توجه قرار داده؛ زاویه ای که محدود به غرایز جنسی نیست بلکه گستره ای وسیع از خصایل انسانی را در برمی گیرد و قهرمان بزرگسال را زیر نگاه فرزندانش در معرض آزمونی خطیر و درونی تر قرار می دهد.
اثر بعدی او؛ فیلم «محمد رسول الله (ص)» با محوریت کودکی حضرت محمد (ص) بیش از آنکه متکی بر مستندات درام پردازی شده از زندگی آن حضرت باشد، مجموعه ای از خطوط داستانی شخصیت پردازانه برای ویژه کردن کاراکتر ایشان از همان دوران کودکی است. فیلمی که تلاش می کند با نگاه شاعرانه مألوف مجیدی، ریشه های شخصیت منحصر به فرد حضرت محمد (ص) را در بزرگسالی و مبعوث شدن و پیامبری، در کودکی آن حضرت و رابطهای که با جهان، طبیعت و بُعد معصومانه فطرت انسانی خود برقرار کرده، جستوجو کند.
کار مهم مجیدی در «آن سوی ابرها» نه ساخت یک فیلم هندی در جغرافیای هندوستان با بازیگران و قصه ای متأثر از فرهنگ و روابط آنان، بلکه ساخت فیلمی از دریچه نگاه شناسنامه دار خودش از یک نوجوان هندی است. فیلمی که به فراخور درام از مؤلفه های آشنای سینمای هند بهره می برد اما آنچه به آن هویت بخشیده، نگاه انسانی و البته معنوی و متکی بر شاعرانگی فیلمساز به قهرمان فیلم و چالش او بر سر دوراهی انتخاب بین تعاریف درست و غلط در محدوده خودش است.
«خورشید» آخرین و جدیدترین فیلم مجید مجیدی است که همانطور که اشاره شد رجعتی به دغدغهمندی اولیه او به جهان طبقه فرودست و کودکان کار دارد که این بار دغدغه سرپرستی از مادری روانپریش به رؤیای گنج یابی این قهرمان ابعادی جدید می بخشد. کودک-نوجوانی که باید به این بصیرت برسد که گنج واقعی نه زیر آب انبار مدرسه شبانه روزی و دالان های تاریک و خیس و ترسناک زیرزمین، بلکه در درون خودش است.
در مرور کارنامه مجید مجیدی، به خوبی می توان به این نکته مهم رسید که سیر دغدغهمندی او متناسب با تأثیر پذیریاش از جهان اطراف بیش از هر چیز برآمده از کشف و شهودی است که در درون و با خود دارد. در واقع فیلم های او برآمده از یک ذهن واحد و منسجم هستند که به فراخور تأثیرپذیری از جهانبینی شخصی و جهان اطراف شکل گرفتهاند نه الزامات بیرونی.