احضار 3مسئول معدن هجدک به دادستانی
گروه حوادث/ دادستان عمومی و انقلاب شهرستان راور از احضار رئیس معدن هجدک به همراه پیمانکار و سرپرست کارگاه به دادستانی خبر داد.
به گزارش میزان ، «ابوالفضل فرحبخش» با بیان اینکه در حادثه ریزش تونل معدن زغال سنگ که ساعت 11 و نیم صبح یکشنبه رخ داد و منجر به مرگ 4 معدنچی شد با مقصران احتمالی برخورد قضایی خواهد شد گفت: تاکنون دلایلی از جمله آزاد شدن حفره گازی و همچنین رانش زمین مطرح شده است که هیچ کدام دلیل قطعی نیست و در این رابطه تحقیقات آغاز شده است صبح دوشنبه دو گروه از بازرسین از تهران و مرکز استان به محل حادثه اعزام شدند.این مقام قضایی با اشاره به اینکه مسئول فنی معدن نیز در بین جانباختگان این حادثه قرار دارد، افزود: پیکر ۴جان باخته این حادثه که ۳ نفر از آنان کارگر معدن بودهاند تحویل خانوادههایشان شده است.
حال عمومی تنها مصدوم حادثه نیز که مردی ۳۹ ساله است و بلافاصله بعد از حادثه ریزش معدن به بیمارستان شهید باهنر کرمان منتقل شده مساعد است.
طبق نظر بازرسین اداره کار تا زمانی که نکات ایمنی معدن به حالت استاندارد برنگردد و امنیت جان معدن کاران تضمین نشود این معدن زغال سنگ تا اطلاع ثانوی تعطیل خواهد بود.
وی بیان کرد: از لحظات اولیه وقوع حادثه ریزش در تونل شماره ۲ معدن زغال سنگ هجدک دادستانی در محل حادثه حضور داشته و دستورات قضایی لازم صادر شده است.اکبر سلطانی، مدیر روابط عمومی شرکت معادن زغالسنگ کرمان نیز آزاد شدن حفره گازی را موجب وقوع حادثه خفگی چهار کارگر پیمانکاری در معدن زغالسنگ هجدک راور این استان عنوان کرد.
وی به ایرنا، گفت: گاز حفره زغالی با برداشت از معدن در این حادثه تخلیه و موجب انفجار شد. برداشت از معادن زغالسنگ موجب تخلیه حفره گازی نزدیک به سطح و انفجار شده، بهنحوی که بین لایههای زغالی، گاز CO تجمع میکند و با برداشت زغالسنگ این گاز آزاد میشود.
وی با تأکید بر اینکه کارگران جانباخته، نیروهای شرکت زغالسنگ منطقه کرمان نیستند، گفت: این شرکت برخی معادن را به پیمانکار واگذار میکند و آنان نیز تمامی امور از جمله مانیتورینگ و ایمنی را برعهده دارند و شرکت هیچ تعهدی در خصوص تأمین ایمنی معادن واگذار شده بهپیمانکار ندارد.
سلطانی ادامه داد: پیمانکار نیز در این حادثه امور مربوط به ایمنی را بهصورت مطلوب رعایت کرده اما اینگونه حوادث در تخلیه گاز حفرههای زغالی معادن زغالسنگ حادثهای طبیعی تلقی میشود و بهندرت پس از دههها اتفاق میافتد. این حادثه در هفت متری دهانه معدن زغالسنگ منطقه هجدک شهرستان راور رخ داده و در عمق نبوده است.
مرگ سارق در سقوط از پشت بام
گروه حوادث/ مرد سابقه دار که از خانه پدر یکی از مدیران تلویزیونی سرقت کرده بود هنگام فرار از دست مأموران پلیس از پشت بام به پایین افتاد و جان باخت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، حدود دو هفته قبل مدیر یکی از شبکههای تلویزیونی ایران به پلیس زنگ زد و از سرقت خانه پدرش خبر داد. او گفت: من و پدر و مادرم و چند نفر از اعضای خانوادهام همگی در یک ساختمان زندگی میکنیم. امشب پدر و مادرم به میهمانی رفته بودند و من داخل خانه بودم که ناگهان از طبقه پایین صدایی شنیدم؛ چون پدر و مادرم خانه نبودند، با شنیدن صدا فوراً خودم را به طبقه پایین که محل سکونتشان بود رساندم اما با صحنه عجیبی مواجه شدم، در خانه شکسته بود و با ورود به خانه با بهم ریختگی و سرقت طلاها و دلارهای آنها مواجه شدم. با عجله خودم را به خیابان رساندم که متوجه شدم سه مرد در حال فرار هستند. آنها سوار خودروی پژویی شده و من هم چند لحظهای آنها را با پای پیاده تعقیب کردم اما موفق نشدم. من طلاها و دلارهایم را در خانه پدر یام نگه میداشتم سارقان بیش از دو میلیارد تومان سرقت کردهاند.
با شکایت مدیر تلویزیونی، تحقیقات از سوی مأموران پایگاه یکم پلیس پایتخت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کاراگاهان به سراغ دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت رفته و موفق شدند شماره پلاک خودروی پژو را بهدست آورند. شماره پلاکی که نه تنها مالکش بلکه اعضای باند سرقت از منازل شمال پایتخت را به دام انداخت. سروش مرد سابقهداری بود که چندین بار به زندان افتاده بود و تاریخ آزادی اش نشان میداد که مدت کمی است که از زندان آزاد شده است.
با هماهنگی بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت، مأموران به سراغ سروش رفته و مرد سابقه دار را دستگیر کردند.سروش که راه را برای کتمان و انکار سرقتها بیفایده میدید، به سرقتهای سریالی با همدستی ۷ متهم دیگر اعتراف کرد و گفت: با اعضای باند در زندان آشنا شدم و در همان زندان هم بود که تصمیم گرفتیم بعد از آزادی سرقت از منازل را انجام دهیم. من و همدستانم شبانه به سراغ خانههای شمال تهران میرفتیم. خانههایی را که چراغ هایشان خاموش بودند ، انتخاب میکردیم و زنگشان را میزدیم. اگر کسی در را باز نمیکرد به شیوه توپیزنی وارد خانهها شده و سرقت را انجام میدادیم. سردسته ما شاهرخ است اما گاهی اوقات بدون اینکه به شاهرخ حرفی بزنیم من و دو نفر از اعضای باند که پدر و پسر هستند باهم به دزدی میرفتیم و وسایل سرقتی را تقسیم بر سه میکردیم.
او ادامه داد: شبی هم که از خانه مدیر یکی از شبکههای تلویزیونی سرقت کردیم با همان پدر و پسر سه نفری برای سرقت رفتیم. البته من اصلاً نمیدانستم که خانه محل سرقت خانه یک مدیر تلویزیونی است.
فرار مرگبار
بهدنبال اعتراف مرد سابقه دار تحقیقات برای بازداشت اعضای باند ادامه یافت؛ زمانی که مأموران برای دستگیری پدر و پسر سارق وارد عمل شدند، آنها سعی کردند که از طریق پشت بام خانه فرار کنند. در این فرار مأموران پدر را بازداشت کردند اما پسر جوان حین فرار از دست مأموران تعادلش را از دست داد و به پایین افتاد و این سقوط مرگ پسر جوان را رقم زد.بررسیها نشان میدهد که متهمان تا کنون ۱۰ سرقت منزل در پرونده خود دارند و بررسیها برای شناسایی شاکیها ادامه دارد.
زندان و شلاق مجازات توهین به مردم مازندران
گروه حوادث/ مرد جوان که چند روز قبل با انتشار یک ویدیو به مردم کلاردشت مازندران توهین کرده بود از سوی قاضی دادگستری مازندران به سه سال حبس، ۱۴۸ ضربه شلاق تعزیری، مجازات تکمیلی منع اقامت و تردد در استانهای ساحلی شمال کشور و اقامت اجباری در مناطق محروم بمدت ۲ سال محکوم شد.
به گزارش روابط عمومی دادگستری مازندران، با تشکیل پرونده در حوزه قضایی مرزن آباد، مقرر شد با توجه به اظهار ندامت متهم نیمی از مجازات حبس وی بابت تشویش اذهان عمومی، توهین و افترا بهصورت مراقبتی با الزام به انجام کارگری برای احداث مسکن ایتام و نیازمندان اجرا شود.
در پی انتشار کلیپی در فضای مجازی مبنی بر توهین به مردم مازندران با رصد نیروهای اطلاعاتی، عامل هتاکی بازداشت و پس از پیگیریهای متعدد دستگیر و متهم برای رسیدگی به جرم ارتکابی تحویل مراجع قضایی استان شد.
دستگاه قضایی استان مازندران اعلام کرد که با هرگونه ناهنجاری و اهانت که موجب جریحه دار شدن احساسات مردم شود جدی و قاطعانه برخورد میکند و در این مسیر هیچ گونه مماشاتی ندارد.
تشدید مقابله پلیس با اراذل و اوباش
گروه حوادث/ فرمانده نیروی انتظامی کشور از تشدید مقابله با اراذل و اوباش و برخورد قاطع پلیس با عربده کشان خبر داد.
سردار «حسین اشتری» صبح دیروز در حاشیه حضور در یگانهای ویژه ناجا گفت: نیروی انتظامی حافظ نظم و امنیت و جان، مال و ناموس مردم است؛ هرکجا ما مشاهده یا گزارشی دریافت کنیم که کسانی مخل نظم و امنیت هستند یا به حقوق حقه مردم تعرض و تعدی میکنند قطعاً با اقتدار عمل میکنیم.
وی با تأکید بر اینکه در مقابل اراذل و اوباش با پنجه اقتدار ظاهر میشویم، خاطرنشان کرد: در مقابل قانون شکنان و متعرضان به حقوق مردم براساس قانون و البته با پشتیبانی قوه قضائیه عمل کرده و افراد سودجو و متعرض را شناسایی و با آنها برخورد میکنیم. این موضوع همواره در دستور کار ناجا بوده و هست و امروز تشدید اقدامات را بهعنوان یک اولویت دنبال و اجرایی میکنیم.
عالیترین مقام انتظامی کشور افزود: به هیچ فردی اجازه عربده کشی، قانون شکنی و تعدی به حقوق مردم را نمیدهیم و اراذل و اوباش بدانند که در برابرشان کوتاه نمیآییم و با اقتدار برخورد میکنیم.
سردار اشتری با اشاره به اقدامات نیروی انتظامی در مقابله با شیوع ویروس کرونا، مطرح کرد: نیروهای یگان ویژه که در همه عرصهها در کنار مردم و همراه آنان هستند در عرصه مقابله با شیوع ویروس کرونا نیز خوش درخشیدند و شاهد اقداماتی چون ضدعفونی کردن معابر و سایر فعالیتهای دیگر بودیم.
براساس گزارش پایگاه خبری پلیس، فرمانده نیروی انتظامی با بیان اینکه خدمت به مردم را توفیق میدانیم، بیان کرد: ارائه مطلوبترین خدمات به مردم را وظیفه خود میدانیم و از طرفی برای ارتقای امنیت در کشور تلاش روزافزون میکنیم.
مردی با چشمان حادثه ساز
ممنوعیت ساز و آواز در مراد آباد
محمد بلوری/ روزنامه نگار
در مرادآباد، تنها سگ گزیدهها نیستند که بهعنوان مریدان شیطان دستگیر میشوند بلکه آنهایی هم کهسازی در خانهشان کشف میشود یا در دسته مطربهای دورهگرد با ساز و آواز در کوچهها میگردند به اتهام طرب انگیزی برای اجنه و شیاطین همراه سگگزیدهها روانه اردوگاه مخصوص مبتلایان به ویروس هاری میشوند. رمالان و دعانویسان ابتدا با صدور دستورالعملی اعلام کردند با ممنوعیت ساز و آواز جلوگیری از شادی و نشاط شیاطین، یکهفته به ساکنان مرادآباد مهلت داده میشود که هر نوع ساز طربانگیزی که دارند به قاضی «دارالعدل» مراجعه کنند و با شکستن ساز در حضور ایشان توبهنامهای تقدیم کنند که در صورت شکستن توبه، مریدان شیاطین شناخته خواهند شد. سپس این توبهنامه را با تأیید قاضی «دارالعدل» به طالعبین تقدیم خواهند کرد.
این اخطار و هشدار به مردم مرادآباد بازرسی با خانه توسط سیاهپوشان مسلح خنجر پرشال کمرشان، آغاز شد که با کشف هر نوع «آلت ساز و طرب» و هر خانهای اقدام به دستگیری صاحبخانه میکردند...!
٭٭٭
پهلوان حیدر با رسیدن به درمانگاه با صحنه غمانگیزی روبهرو شد که دسته خشونت طلبان مخالف تزریق واکسن ضد هاری به بار آورده بودند. این گروه با ورود به درمانگاه پساز مضروب کردن دانشجوی جوان که مسئول درمانگاه بود هرچه بهدستشان رسیده از قفسهها گرفته تا میز و صندلی را درهم شکستند، اوراق و پروندههای پزشکی بیماران را پارهپاره کردند و آمپول واکسن ضدهاری را زیر پاهایشان خرد کردند. پهلوان با ورود به سالن درمانگاه و دیدن چنین صحنه درهم ریختهای، سهراب، دانشجوی جوان رشته پزشکی را دید که با صورتی زخمی و چهرهای کتک خورده و آشفته بر لبه تخت مخصوص بیماران نشسته و با سر خمیده روی زانو، انگشتانش را به موهای پریشان خود فرو برده است. آنگاه سهیلا دختری که معلم مکتبخانه بچههاست، با زبیده دختر زیبای میرزا کریم دباغباشی، تکیه به دیوار داده بودند و وحشت و اضطراب از دیدن صحنه هجوم خشونت بار، بر چهرههای پریشانشان پیداست. پهلوان بهتزده نگاه سرگشتهاش را به چهرهها برگرداند و بعد بالحن سرزنش آمیزی که ناشی از مهربانی و غمخواری بود از دانشجوی جوان پرسید: چرا بچهها را خبر نکردی؟ تو که میدانستی اراذل آرام نمینشینند؟ جوان دانشجو دستی به موهای خاکی و پریشانش کشید و گفت: صبح کار تزریق واکسن را شروع کرده بودیم و چند زن و مرد به انتظار در صف ایستاده بودند که ناگهان همهمه و فریاد خشونت طلبان به گوشمان خورد در یک لحظه همهچیز را بهم ریختند و من هم از خشونتشان بینصیب نماندم.
پهلوان از سهیلاپرسید: خانم معلم خبر رسیده که اول به مکتبخانه شما هجوم آوردهاند. سهیلا گفت: بله پهلوان اما خوشبختانه بچهها در کلاس نبودند چون چند روزی است که خانوادهها از ترس سگهای وحشی هار جرأت نمیکنند بچههایشان را به مکتب بفرستند و کلاسها تعطیل شده. این وحشیهای فریب خورده رمالها هم ریختند و هرچی بوده غارت کردند.
زبیده گفت: من امروز به خانم معلم قول دادم، هر روز کالسکهای را بفرستم بچهها را در امنیت کامل به مکتبخانه برساند و بهخانهشان برگرداند. با این ترتیب خیال خانوادهها آسوده خواهد شد. پهلوان روکرد به دانشجوی جوان و پرسید: حالا که مهاجمان واکسنها را نابود کردند، برای تأمین جان و سلامت مردم چه باید کرد؟ سهراب جواب داد: باید هرچه زودتر واکسن مورد نیاز را از بهداری نزدیکترین شهر تهیه کنیم. مطمئن هستم آقای دکتر صادقی در این مورد به ما کمک خواهد کرد. پهلوان گفت: درست! اما میدانیم رمالها و دعانویسها از این میترسند که اگر مردم از خرافات نجات پیدا کنند بازار رمالی و دعانویسیشان کساد میشود. بنابراین باید تلاش کنیم خانوادهها از خرافات رویگردان شوند و بفهمند با دم روباه و پنجه گرگ یا دخیل بستن به یک درخت صدساله یا دعا چال کردن در قبرستان نه بیماری معالجه میشود و نه کسی به مرادش میرسد. باید تلاش کنیم تا مردم از خرافات نجات پیدا کنند.
ادامه دارد...
ترس و فرار از زلزله 34 مصدوم داشت
گروه حوادث/ زمین لرزه 1/5ریشتری بامداد دوشنبه در رامیان گلستان 34مصدوم بر جا گذاشت.
بر اساس اعلام مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، این زمین لرزه ساعت ۲ و ۴ دقیقه بامداد دوشنبه ۱۷شهریور در عمق ۹ کیلومتری زمین به وقوع پیوست. مرکز این زمین لرزه در ۳ کیلومتری رامیان، ۹ کیلومتری آزادشهر و ۱۰ کیلومتری خان ببین در گلستان بوده است. سیدرضا قادری مدیرکل مدیریت بحران استان گلستان اظهار کرد: بلافاصله بعد از وقوع زمین لرزه ۵.۱ ریشتری در رامیان، عوامل امدادی هلال احمر، اورژانس و مدیریت بحران شهرستانها به مناطق زلزله زده اعزام شدند. بر اساس گزارشها، چند مورد ترک خوردگی خانه را در پی این زمین لرزه در روستای «قورچای» رامیان داشتیم. همچنین در این روستا تنها چند مورد مصدومیت بر اثر ترس هنگام فرار از زلزله گزارش شده است. قادری گفت: در محور آزادشهر به شاهرود نیز در محدوده معدن زمستان یورت ریزش کوه را داشتیم که مسیر با کمک عوامل راهداری بازگشایی شد.
رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی گلستان اظهار کرد: پس از وقوع زلزله بر اثر ترس و در هنگام فرار، ۳۴ نفر مصدوم شدند. محمدجواد مقسمی با اعلام این خبر گفت: ۱۷ مصدوم بهصورت سرپایی درمان و ۱۷مصدوم به بیمارستان انتقال یافتند. وی افزود: در حال حاضر فقط یک مصدوم در بیمارستان شهید مطهری گنبد کاووس بستری است. در پی این زمین لرزه مصدوم بدحال یا فوتی نداشتیم. اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور دراین باره گفت: دقایقی پس از زلزله 5.1 ریشتری سازمان مدیریت بحران کشور دستگاههای امداد و خدماتی را به حالت آمادهباش درآورد و چندین تیم ارزیاب نیز به محل اعزام شد که طبق بررسیهای میدانی انجام شده در شهرستان رامیان و روستاها و مناطق زلزله زده، زمین لرزه سبب ایجاد ترک در برخی واحدهای مسکونی که غالباً کاهگلی بودند، شده است.
نجار با بیان اینکه خوشبختانه این زلزله مورد فوتی نداشته است، افزود: پس از برآورد دقیق از میزان خسارات اقدامات لازم برای جبران خسارات زلزله زدگان انجام خواهد شد. تیمهای امدادی در محل حضور داشته و دستگاههای مختلف اعم از امداد و خدماتی نیز در آماده باش کامل هستند.
عاملان قتل کارشناس دادگستری در انتظار صدور حکم
گروه حوادث/ مرد جوان که با وعده دریافت آپارتمان یک میلیاردی، یک کارشناس دادگستری را به قتل رسانده بود، صبح دیروز برای دومین بار در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد تا آخرین دفاعیاتش را قبل از صدور رأی بیان کند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از فروردین سال گذشته با اعلام گزارش ناپدید شدن مرد بنگاه داری به نام حمید در منطقه بومهن آغاز شد.
همسر وی به پلیس گفت: شوهرم کارشناس دادگستری است و دفتر مشاور املاک نیز دارد. اما از دیروز که به محل کارش رفت دیگر خبری از او نداریم.
با این شکایت مأموران تحقیقات شان را آغاز کردند تا اینکه مشخص شد حمید دفتر کار دیگری هم در همان منطقه داشته که آن را به جوانی به نام قاسم سپرده است. مأموران برای پیدا شدن سرنخ این ماجرا به سراغ قاسم رفتند و او را مورد بازجویی قرار دادند.
وی در ابتدا گفت که خبری از حمید ندارد اما وقتی در مقابل مستندات پلیسی قرار گرفت لب به اعتراف گشود و گفت: من قربانی یک اختلاف مالی شدم و به ناچار او را به قتل رساندهام. حمید مدتی بود که با فردی به نام سینا اختلاف مالی داشت. سینا چندی پیش ملکی را به حمید فروخته بود که پس از چند ماه آن ملک گران شد سینا معتقد بود که باید بابت گران شدن آن ملک حمید به او پول بدهد.
با اینکه حمید به سینا گفته بود که مبلغی بابت گران شدن ملک پرداخت می کند اما سینا به آن مبلغ قانع نبود به همین خاطر سراغ من آمد و با وعده یک آپارتمان من را وسوسه کرد تا در یک نقشه طراحی شده اثر انگشت از حمید بگیرم و سینا بتواند ملک را از او پس بگیرد من هم چون به آن پول نیاز داشتم قبول کردم. من طبق نقشه ای که سینا کشیده بود داروی بیهوشی خریدم در فرصتی مناسب آن را داخل آبمیوه ریختم و به حمید دادم و اثرانگشت از او گرفتم اما در ادامه سینا گفت با توجه به اینکه او کارشناس دادگستری است اگر زنده بماند می تواند برایمان دردسر درست کند به همین خاطر به دستور سینا به حمید آمپول هوا تزریق کردم و بعد با دستمالی که دور گردنش پیچیدم او را خفه کردیم. پس از آن حمید را به بیابانی بردیم و دفن کردیم.بعد از اظهارات متهم، سینا بازداشت شد اما همه اتهامات وارده را رد کرد با این حال کیفرخواست علیه دو متهم پرونده صادر شد و متهمان در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. در ابتدای جلسه دادگاه اولیای دم درخواست قصاص کردند و سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و ضمن تکرار ادعایش اظهار ندامت کرد.
با توجه به اینکه سینا با وثیقه آزاد بود قضات شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران حکم بازداشت او را نیز صادر کردند تا از او تحقیقات بیشتری به عمل آید.
سرانجام در جلسه محاکمه که در شعبه 10 برگزار شد سینا به عنوان متهم ردیف دوم به جایگاه رفت و گفت: من با مقتول اختلاف مالی داشتیم اما در موضوع قتل هیچ دخالتی نداشتم و متهم اصلی قصد دارد با دروغگویی جرمش را به گردن من بیندازد.قاسم متهم ردیف اول هم در آخرین دفاعیاتش گفت: من خیلی پشیمانم. اما طراح نقشه قتل سینا بود و با اصرار او مجبور به این کار شدم.
پس از اظهارات متهمان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
دو متهم قتل زن مطلقه را انکار کردند
گروه حوادث/ دومین جلسه محاکمه دو مرد ایرانی و افغانستانی که متهم به قتل یک زن مطلقه در پارک چیتگر هستند در حالی پایان یافت که هر کدام دیگری را به عنوان قاتل معرفی کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از شامگاه بیست و چهارم شهریور سال ۹۶ همزمان با کشف جسد زنی جوان در حاشیه پارک چیتگر آغاز شد. تیم جنایی با حضور در محل دریافتند زن جوان خفه شده و به قتل رسیده است. در حالی که تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و شناسایی قاتل ادامه داشت، مأموران ساعتی بعد مرد جوانی را که در همان حوالی کنار یک دستگاه پراید ایستاده و رفتار مشکوکی داشت، دستگیر کردند. مسعود ۳۰ ساله مدعی شد ماشین متعلق به یکی از دوستانش است اما در استعلام خودرو پراید مشخص شد متعلق به زن جوانی به نام رویا است. شواهد نشان میداد زن جوان با مسعود در رابطه بوده و همان شب به طرز مرموزی ناپدید شده است. با تکمیل تحقیقات نیز روشن شد جسد زن ناشناس که در حاشیه پارک چیتگر کشف شده متعلق به رویا است. با افشای این ماجرا مسعود لب به اعتراف گشود و پرده از جنایت برداشت. مسعود گفت: مدتی قبل با رویا آشنا شدم. او زنی مطلقه و پولدار بود که میخواستم با او ازدواج کنم اما دو نفر از دوستانم به نامهای ارسلان و امان که افغانستانی هستند نقشه کشیدند تا از رویا سرقت کنند. روز حادثه با رویا به چیتگر رفتیم. امان و ارسلان که قصد سرقت پولها و گوشی موبایل او را داشتند، با رویا درگیر شدند و با روسری او را خفه کردند. من هم سوار خودروی رویا شدم و آنجا را ترک کردم اما چون رانندگی بلد نبودم به ناچار توقف کردم که مأموران گشت پلیس رسیدند و مرا دستگیر کردند.
به دنبال اظهارات این مرد دو همدستش نیز ردیابی و بازداشت شدند. اما چند روز بعد مسعود ادعا کرد خودش به تنهایی رویا را کشته و امان و ارسلان در این ماجرا دستی نداشتهاند.
به این ترتیب مسعود به اتهام قتل و امان و ارسلان به اتهام مباشرت در سرقت در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.اما در دادگاه مسعود اظهارات جدیدی را مطرح کرد.
وی گفت: من رویا را نکشتم. در بازداشتگاه امان مرا کتک زد و تهدید به قتل کرد. او چکی به من داد که مجبور شدم قتل را گردن بگیرم. اما حالا میخواهم واقعیت را بگویم. امان به تنهایی روسری را دور گردن رویا پیچید و او را کشت.
سپس امان به دفاع پرداخت و گفت: مسعود دروغ میگوید. او خودش به تنهایی رویا را کشت و ماشین را سرقت کرد. ارسلان نیز که با قرار وثیقه آزاد بود، گفت: من قبلاً هم در بازجوییها گفته بودم در این ماجرا هیچ دخالتی نداشتم. من فقط همراه امان به پارک چیتگر رفته بودم.
با پایان اظهارات ضد و نقیض متهمان، قضات ادامه جلسه را به بعد موکول کردند تا تحقیقات درباره این پرونده تکمیل شود.
دومین دادگاه
در جلسه دوم دادگاه فقط مسعود و امان به اتهام قتل بار دیگر پای میز محاکمه ایستادند و اولیای دم برای متهمان حکم قصاص خواستند.
سپس دو متهم اظهارات قبلیشان را تکرار کردند و انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه رفتند. مسعود گفت: امان در غیاب من زن جوان را کشت و من از این ماجرا بی اطلاع بودم. اما متهم دیگر مسعود را دروغگو خواند و گفت او به تنهایی رویا را کشته است.
بدین ترتیب با پایان یافتن جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.