پس فردا ساعت 6/5 صبح روز اول خردادماه 1340اتوبانک پارس افتتاح می‌شود. سازمان فاکوپا، فردا شب برای دوستداران و علاقه‌مندان اتوبانک پارس خبر مسرت بخشی را منتشر خواهد کرد.

 تماشایی ترین بازی های سال . تیم مادوریرا با تیم دارایی . مادوریرا برزیل با شاهین . مادوریرا برزیل با تاج . بلیت را تهیه فرمایید

آیت‌الله العظمی سید حسین بروجردی ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ (12شوال ۱۳۸۰) در سن ۸۶ سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت. در پی این واقعه از سوی علما چند روز عزای عمومی اعلام و بازار قم یک هفته تعطیل شد. مرحوم حجت‌الاسلام محمد تقی فلسفی که از حاضران در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله بروجردی بود، مشاهداتش را این گونه توصیف کرده است: «در مراسم تشییع مرحوم آیت‌الله بروجردی جمعیت به قدری وسعت و تراکم داشت که اصلاً کسی به کسی نبود. ماشین‌های کسانی که از تهران به قم آمده بودند تقریباً در طول جاده تهران - قم متصل به هم بودند. من خودم در میان امواج جمعیت در مضیقه واقع شدم و تنفس برایم مشکل شده بود. وقتی به صحن مطهر رسیدیم، به دفتر آستانه مقدسه رفتم و بعد برای اینکه وضع را ببینم، روی بام مقبره‌های صحن بزرگ رفتم. از آنجا می‌دیدم چنان صحن و بیرون صحن مملو از جمعیت است که واقعاً ذره‌ای فاصله در بین مردم نیست. شهرستان قم تا آن روز چنان جمعیتی به خود ندیده بود.»آیت‌الله سید حسین بروجردی در  سال 1254 هجری شمسی -  ماه صفر ۱۲۹۲ هجری قمری در شهر بروجرد به دنیا آمد.او مقدمات علوم اسلامی را در همین شهر فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه اصفهان رفت و از محضر بزرگان این شهر استفاده کرد و سپس راهی نجف شد و از درس آیات محمدکاظم خراسانی‌، سید محمدکاظم یزدی‌ و شیخ فتح الله شریعت اصفهانی (شیخ الشریعه) بهره برد. آیت‌الله بروجردی بعد از چند سال اقامت در نجف به اصرار پدر و مردم بروجرد، به زادگاهش بازگشت و ۳۶ سال در این شهر به فعالیت‌های مذهبی، علمی و اجتماعی پرداخت. در سال ۱۲۶۴ هجری قمری به‌دلیل بیماری و کسالت به تهران منتقل شد و پس از بهبود و با اصرار علما و بزرگان حوزه علمیه قم، در این شهر ساکن شد و سرپرستی حوزه علمیه قم را برای 15 سال برعهده داشت. آیت‌الله بروجردی علاوه بر تربیت طلاب، رونق دادن به حوزه علمیه‌ و تألیف کتاب‌های متعدد‌، دستور ساخت بنای مسجد و کتابخانه اعظم قم‌، احداث مدرسه علمیه در نجف‌، تأسیس مسجد هامبورگ در آلمان و بنای بیمارستان نکویی قم را داد.
حجت‌الاسلام فلسفی درباره روزهای آخر حیات آیت‌الله بروجردی نقل می‌کند: «دکتر نبوی پزشک مخصوص قلب، از اول کسالت ایشان تا آخر حضور داشت. اطبای تهران و قم مصلحت دیدند که پروفسور موریس فرانسوی متخصص و جراح معروف قلب را که شهرت جهانی داشت، از اروپا بخواهند تا او نظر بدهد. او هم آمد و به نظرم دو، سه بار نیز ایشان را معاینه کرد و گفت: کسالت قلبی ایشان شدید است. در اواخر کسالت ایشان حدوداً یک هفته به طور متوالی در قم بودم. طی این مدت سه شب به دستور ایشان در مسجد اعظم منبر رفتم، برای اینکه عامه مسلمین در پیشگاه الهی دعا کنند و از خداوند شفای ایشان را بخواهند. روز قبل از فوت، حال عمومی ایشان قدری بهبود یافته بود و چون چند روز متوالی در قم بودم، به من فرمودند: «شما بروید تهران و به کار‌هایتان برسید.» صبح روز بعد، رادیو خبر فوت ایشان را پخش نمود.»
همچنین آیت‌الله سید محمد حسین علوی بروجردی در کتاب «خاطرات زندگانی حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی» ساعت‌های پایانی زندگی این مرجع تقلید بزرگ شیعیان را اینگونه شرح داده است: «تازه از نماز فارغ شده بودند که حقیر وارد اتاق شدم. اظهار می‌‌فرمودند دیشب خوابی دیده‌‌ام که من در اطراف امامزاده جعفر که از اولاد امام سجاد(ع) و در بروجرد است خانه‌‌ای تهیه کردم که خانه من از همه خانه‌‌هایی که آنجا است، بزرگتر است. البته کسی سخنی نگفت، اظهار تمایل فرمودند که چیزی میل کنند. عرض شد شیر میل دارید فرمودند: یک استکان چای کم‌‌ رنگ برایشان آوردند. اطبای معالج‌شان اطرافشان بودند، چند جمله با آقایان صحبت کردند و فرمودند امروز چه روزی است؟ عرض شد روز پنجشنبه است. فرمودند: شب جمعه؟ و در دو سه روز آخر کسالت‌شان مکرر این سؤال را فرموده بودند که شب جمعه چه وقت است. آن شب هم در اواخر شب که خانواده ایشان خدمتشان می‌‌رسیدند فرموده بودند من خلعت و کفنی داشته‌‌ام که در جوف آن چیزی است که حالا به آن احتیاج دارم و اصرار کرده بودند که آن کفن را بیاورند. و در اثر اصرار ایشان با زحماتی کفن را که در گوشه صندوقی بوده است پیدا و خدمتشان می‌‌‌آورند و بعد از اینکه کفن را باز می‌‌کنند و همه خصوصیات آن را می‌‌بینند و ظاهراً مختصر تربتی که بوده است در جوف آن می‌‌گذارند آن را دوباره به خانواده‌‌‌شان می‌‌دهند و می‌‌فرمایند این را جلو دست بگذارید. چون فردا صبح دوباره با آن کار دارم و پنهانش نکنید که وقتی مورد احتیاج شد به زحمت نیفتید و لذا صبح فردا که کفن مورد احتیاج شد بلافاصله کفن در اختیار گذاشته شد. به هر حال استکان چای را در کنار ایشان به زمین گذاشتند، ولی ناگهان حال ایشان منقلب شد، رنگ چهره پرید و التهاب و اضطراب فراوانی به ایشان دست داد.
 اطبا که شاید انتظار این حالت را داشتند بسرعت دست به کار شده و سعی می‌‌نمودند با ماساژ قلبی و دیگر فنون علمی این حمله را هم  برطرف کنند ولی با کمال تأسف و تأثر این کار امکان پذیر نگردید. آخرین جمله‌‌‌‌ای که بر زبان آن مرد بزرگ جاری شد این بود که خطاب به پزشکان و اطرافیان که هنوز مشغول تلاش بودند چنین فرمودند: «مرگ است، مرگ ... رها کنید ... «یا الله، لااله الا‌ الله ...»

در 12 اردیبهشت سال 1340 گروهی از معلمان تهران در اعتراض به میزان حقوق و چالش‌های صنفیشان بعد از چند روز اعتراض در میدان بهارستان جمع شدند. شلیک‌های رئیس کلانتری بهارستان سرگرد ناصر شهرستانی جان یکی از معلمان به‌نام «ابوالحسن خانعلی» را گرفت و دو معلم هم مجروح شدند.
پیکر خانعلی از سوی معلمان حاضر در اعتراض و روی دست آنها با شعار «کشتند یک معلم را» به بیمارستان بازرگانان منتقل شد ولی کاری از دست پزشکان ساخته نبود و او جانش را از دست داده بود. معلمان پیکر خانعلی را که 29 ساله و دانش آموخته دکتری رشته فلسفه از دانشگاه تهران و معلم عربی و فلسفه بود، از بیمارستان به مسجد اسکندری منتقل کردند و با حضور بسیار گسترده مانع از آن شدند که به دست مأموران ساواک و پهلوی بیفتد. روز 13 فروردین خانعلی در آرامگاه ابن بابویه در شهرری به خاک سپرده شد و اعتراض معلمان به شرایط صنفی و جان باختن خانعلی علاوه بر برکناری رئیس کلانتری به استعفای جعفر شریف امامی نخست‌وزیر وقت و تشکیل کابینه از سوی علی امینی به دستور شاه منجر شد. امینی به معلمان قول داد حقوقشان افزایش پیدا کند و همین به تحصن یازده روزه معلمان پایان داد.

 تهیه و تنظیم:حسن مجیدی

دکتر امیراعلم درگذشت

ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب گذشته سناتور دکتر امیر اعلم [متولد 1255] استاد دانشگاه، در بیمارستان پارس بدرود زندگی گفت.سناتور دکتر امیر اعلم که پدر طب ایران محسوب می‌شد یک ماه قبل دچار سکته مغزی گردید و از آن تاریخ در بیمارستان مذکور بستری بود و تحت معالجه پزشکان قرار داشت. امروز جنازه فقید سعید طی مراسمی از بیمارستان به مسجد سپهسالار انتقال داده شد. مراسم تشییع جنازه مرحوم دکتر امیر اعلم فردا ساعت 9 صبح از مسجد سپهسالار بعمل خواهد آمد.
روزنامه اطلاعات - شنبه 2 اردیبهشت 1340


تشکیل نهضت آزادی ایران

بنا به دعوتی که توسط آقای مهندس مهدی بازرگان از طرف هیأت مؤسسین «نهضت آزادی ایران» بعمل آمده بود، از ساعت 6 بعدازظهر دیروز، اجتماعی در منزل آقای سید صادق فیروزآبادی تشکیل شد و طی آن تأسیس نهضت آزادی ایران اعلام گردید.
در این جلسه آقای مهندس بازرگان پس از اعلام موجودیت و آغاز فعالیت نهضت آزادی ایران اظهار داشت: باید از موقعیت مساعد جهانی و ایران استفاده کرد و مملکت را از این وضع نجات داد و این امر را از وظایف شرعی و اخلاقی و وطنی مردم دانست.
سپس آقای حسن نزیه ضمن تشریح مرامنامه نهضت آزادی ایران و تحلیل اوضاع سیاسی داخلی و خارجی نتیجه گرفت که در جهان پرآشوب امروز آخرین راه حل که هم به نفع ملت ایران و هم به صلاح صلح دنیا باشد بیطرفی در مقابل دو بلوک شرق و غرب است و افزود این روشی بود که آقای دکتر محمد مصدق در پیش گرفت و در همان موقع از طرف دنیا پذیرفته شد آن روز وضع ایران بهتر از وضع موجود بود.
هیأت مؤسسین نهضت آزادی ایران عبارتند از: آقایان سید محمود طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس منصور عطائی، حسن نزیه، رحیم عطایی و عباس معینی....
روزنامه کیهان - پنجشنبه 28 اردیبهشت 1340

«پاسبان مصنوعی» چهارراه‌های تهران

دیشب یک دستگاه حیرت‌انگیز در یکی از چهارراه‌های تهران بکار افتاد و چون نقش پاسبان راهنمایی را بازی کرد، حضار آن را پاسبان مصنوعی خواندند!
این پاسبان برخلاف چراغ‌های خودکار که هر دقیقه یکبار سبز و قرمز می‌شوند، چشم و مغز دارد و به محض آنکه چهار اتومبیل را پشت سر هم معطل دید، چراغ قرمز را سبز می‌کند.
این دستگاه عجیب که «ترافیک کانتاکت» نام دارد،  یکی از اختراعات تازه است و اگر در چهارراه‌ها نصب شود، هر گونه معطلی را بخصوص هنگام شب برطرف خواهد کرد و عیب چراغ های راهنمایی کنونی را رفع خواهد نمود.
اخیرا اداره راهنمایی و رانندگی تصمیم گرفته است که در تقاطع شاهراه‌هایی که تراکم وسایل نقلیه زیاد است، به جای چراغ راهنما از ترافیک کانتاکت استفاده کنند. این دستگاه برای نمونه بزودی طی هفته آینده در سه راه ضرابخانه نصب خواهد شد.
شب گذشته این دستگاه به مدت یک ساعت و نیم با حضور رئیس شهربانی، رئیس راهنمایی و رانندگی و متخصصین، دستگاه مزبور در سه راه ضرابخانه به مرحله آزمایش درآمد و نتیجه مثبت از آن گرفته شد.
ëطرز کار ترافیک کانتاکت
طرز کار چراغ های راهنمایی که هم اکنون در تقاطع‌های چهارراه‌ها و دیگر نقاط نصب شده بدین ترتیب است که دستگاه به‌طوراتوماتیک هر یک دقیقه یکبار جهت عبور یک جهت چراغ سبز روشن می‌کند و تابع زمان است اما دستگاه جدید ترافیک کانتاکت، هم تابع زمان و هم تابع تراکم وسایل نقلیه است. بدین ترتیب که هر گاه چهار اتومبیل به‌دنبال هم قرار گیرند و قصد عبور از تقاطع را داشته باشند، چراغ خود به خود سبز و راه عبور برای اتومبیل‌ها باز خواهد شد.
البته باید توجه داشت که هرگاه کمتر از چهار اتومبیل در آن قسمت قرار گیرند آن وقت چراغ تابع زمان خواهد بود. مقدار طولی که برای ایستادن چهار اتومبیل در نظر گرفته می‌شود از چراغ راهنما به طرف جنوب سی متر می‌باشد و چهار اتومبیل باید این طول را پر کنند. در طول این سی متر راه، کابلی زیر آسفالت کف خیابان نصب می‌شود که آن دستگاه دستور تعویض و باز نمودن راه عبور را برای چراغ راهنما خواهد داد.
اداره راهنمایی و رانندگی فعلاً در نظر دارد این دستگاه را در سه راه ضرابخانه، یوسف آباد و ونک نصب کند و پس از آن نسبت به سه راه‌ها و چهارراه‌های مشابه نیز اقدام نماید.
روزنامه اطلاعات- چهارشنبه 11 مرداد ۱۳4۰

چاه شماره 9 قم به نفت رسید


کاوش مهندسین و متخصصین ایرانی در منطقه البرز به نتیجه رسیده و چاه شماره ۹ این منطقه در عمق ۲67۹ متری به نفت رسید. بلافاصله پس از به نفت رسیدن این چاه به آقای عبدالله انتظام رئیس هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران و مقامات دولتی اطلاع داده شد. از طرف مهندسین ایرانی همه گونه اقدامات احتیاطی و لازم برای جلوگیری از پیش آمد‌های احتمالی صورت گرفته است.
امروز شرکت ملی نفت ایران ضمن یک اطلاعیه رسمی خبر به نفت رسیدن چاه شماره 9 قم (منطقه البرز) را منتشر کرد.متن اعلامیه از این قرار است: در تاریخ پنجشنبه 26 مرداد ماه ۱۳4۰ عملیات حفاری چاه شماره ۹ در منطقه البرز پایان یافت و چاه مزبور که در نزدیکی چاه شماره 5 قرار دارد در عمق ۲6۷۹ متری به نفت رسید. عمق نهایی چاه ۲6۸۳ متر است.
آزمایش‌های مقدماتی که تا این تاریخ برروی چاه بعمل آمده نشان می‌دهد که فشار منبع نفت درته چاه پانصد و چهل اتمسفر و در سر چاه سیصد و هفتاد اتمسفر می‌باشد. عملیات آزمایشی روی چاه به منظور تعیین قدرت تولید ادامه دارد. حفاری چاه‌های نفت در منطقه البرز مستقیماً بوسیله مهندسان و کارگران ایرانی شرکت ملی نفت ایران انجام گرفته و کوشش آنان قابل تحسین است.
روزنامه اطلاعات- یکشنبه29 مرداد 1340

نیمی از خانه‌ها تبدیل به خاکستر شد
بندر شاهپور در کام آتش

ازساعت یک و نیم بعد ازظهر دیروز دوشنبه 30 مرداد، آتش‌سوزی مدهشی در بندر شاهپور [بندر امام(ره)] رخ داد که بر اثر آن بیش از نیمی از خانه‌های اهالی این شهرستان تبدیل به خاکستر شد و جز تل خاکستر چیزی برجا نماند. این آتش‌سوزی که بعد از ظهر دیروز از یکی از خانه‌های چوبی کمپ بندر شاهپور شروع شد و ظرف اندک مدتی به خانه‌های اطراف سرایت کرد و طی سه ساعت، متجاوز از یکصد و پنجاه خانه چوبی را در کام آتش فرو برد، تا پاسی از شب گذشته ادامه داشت و میلیون‌ها ریال خسارت وارد و بیش از دو هزار نفر از اهالی را بی‌خانمان کرد....
اتومبیل‌های آتش‌نشانی بندر شاهپور و کارگران شرکت نفت، افراد انتظامی و اهالی بندر شاهپور برای اطفای حریق به فعالیت پرداختند. حدود یک هزار نفر از اهالی شهر، اثاثیه خانه خود را با کامیون‌های گمرک بندر شاهپور از قسمت شرقی شهر به طرف جنوب منتقل کرده و در بیابان سکنی گرفته‌اند. تاکنون در این حریق مدهش تلفات جانی وارد نیامده است ولی مجروحینی که در شرف مرگ هستند، بسیارند.
وضع بندر شاهپور براثر این آتش‌سوزی بسیار درهم و آشفته است. دهها وسیله نقلیه و اتومبیل‌های آتش‌نشانی و صد‌ها نفر از اهالی برای خاموش کردن آتش فعالیت می‌کنند. حرارت آتش بحدی است که از دویست متری محدوده حریق، هیچکس قادر به جلو رفتن نیست. خانه‌هایی که طعمه حریق شده متعلق به کارگران کشتیرانی، راه‌آهن و کسبه و بازرگانان می‌باشد. حدود ساعت ۸ دیشب، پس از فعالیت‌های زیاد و سوختن و خراب شدن بیش از دویست دستگاه خانه‌های چوبی و آجری شعله‌های آتش فرونشست و از توسعه دامنه حریق جلوگیری شد.
روزنامه اطلاعات- سه‌شنبه 31 مرداد 1340