مجلل ترین و دقیق ترین تلویزیون صفحه 21 اینچی . امروز از تلویزیون پای دیدن کنید. نماینده انحصاری: شرکت اریس. خیابان سعدی . تلفن 35821
چلوکباب وقتی مطبوع است که با سماق و فلفل یاقوت صرف شود. موسسه یاقوت تهیه کننده کلیه مواد غذایی در ایران.
نخستین مرکز گردهمایی شیعیان در اروپا
آغاز ساخت مسجد ایرانیان هامبورگ
مسجد ایرانیان هامبورگ بهعنوان نخستین مرکز گردهمایی شیعیان در اروپا جایگاهی مهم از نظر مذهبی و تبلیغ اسلام در نیم قرن گذشته در قاره اروپا داشته است؛ مرکزی که ساخت آن به دهه 30 باز میگردد و در بهمن سال 1338 کلنگ ساخت آن در مراسمی با حضور نماینده آیتالله العظمی سید حسین بروجردی و جمعی از ایرانیان در زمینی به مساحت 3800 متر مربع و در کنار دریاچه آلستر به زمین خورد و عملاً از سال 1344 فعالیتهای آن شروع شد.
البته ریشه شکلگیری این مسجد به سال 1332 باز میگردد زمانی که گروهی از ایرانیان مقیم هامبورگ در یک گردهمایی در هتل آتلانتیک این شهر درباره لزوم راهاندازی مرکزی اسلامی و بنای مسجدی برای ایرانیان و مسلمانان این شهر به توافق رسیدند. آنها در نامهای به آیتالله بروجردی مرجع تقلید بزرگ آن زمان پیشنهاد ساخت مسجد را مطرح کردند و ایشان هم علاوه بر موافقت با این طرح؛ مبلغ 10 هزار تومان (6 هزارمارک) برای ساخت این مجموعه اهدا و حجتالاسلام محمد محققی لاهیجی را بهعنوان نماینده خود و نخستین امام مسجد معرفی کرد؛ در سال 1334 با ورود محمد محققی فعالیتهای لازم برای ساخت مسجد سرعت بیشتری گرفت و زمینی برای ساخت مسجد با کمکهای جمعآوری شده از سوی ایرانیان و... خریداری شد. همچنین طرح معماری ساخت این مسجد که بسیار زیباست به مسابقه گذاشته شد و یک شرکت آلمانی بنای مسجد را طراحی و هنرمند ایرانی حسین لرزاده ساخت آن را برعهده گرفت، البته ساخت این بنا در میانههای راه با فوت آیتالله بروجردی (10 فرودین 1340) مدتی متوقف شد ولی دوباره با انتخاب آیتالله سید محمد بهشتی بهعنوان امام مسجد و مدیر مرکز سرعت گرفت و در نهایت در سال 1344 به بهرهبرداری رسید. مسجد هامبورگ، از دو بخش مهم و پیوسته تشکیل شده؛ بخش اصلی مسجد به شکل دایره است که بر فراز آن، گنبد بزرگی به ارتفاع 18 متر و قطر 5 متر و 13 سانتیمتر قرار دارد. این گنبد سیمانی، به وسیله روکش مسی پوشانده شده که به رنگ سبز در آمده و به مسجد زیبایی و سیمایی خاص بخشیده است. همچنین نمای داخلی مسجد به وسیله کتیبههایی از کاشیهای لاجوردی معرق پوشیده شده که بر آن آیات سوره جمعه و آیاتی از سوره اسراء با خط زیبای ثلث همراه با ترجمه آلمانی آن نقش بسته است.
عبدالکریم قاسم و اروند رود
تنش بین ایران و عراق تا مرز جنگ
در سال 1338 ایران پاییز و زمستان پر تنشی را طی کرد؛ اگر چه که شاه ایران با سفر دوایت آیزنهاور رئیسجمهوری امریکا در 22 آذرماه به ایران روابط خود با ینگه دنیا را عمیقتر از هر زمانی میپنداشت ولی در همسایگی غربی با چالشهای جدی مواجه شده بود و دولت کودتای ژنرال عبدالکریم قاسم هر روز تنشی جدید برای ایران به وجود میآورد؛در شرایطی که محمدرضا شاه با به رسمیت شناختن حکومت کودتای عبدالکریم قاسم در اوایل مرداد 1337 (چند روز بعد از کودتا در 23 تیر 1337) عملاً تلاش کرد که دست دوستی ایران را به سمت دولت جدید عراق دراز کند ولی با گذشت حدود یک سال و نیم از شروع به کار عبدالکریم قاسم، او راه دیگری را در پیش گرفت و آن دشمنی با ایران بود.
عبدالکریم قاسم با برنامههای سوسیالیستی و ادعاهای ناسیونالیستی خود تلاش میکرد هر روز به محبوبیت اش در بین مردم این کشور اضافه کند و برای این کار هر روز ماجرایی جدید را ایجاد میکرد؛ یک روز ادعاهای ارضی نسبت به خاک کویت را طرح میکرد، روز دیگر با حمایت از کردهای عراق تلاش میکرد مرزهای ایران را بهم بریزد. او حتی به قراردادهای مرزی و تعهدات بینالمللی کشورش هم پایبند نبود و همین موضوع تنش بین ایران و عراق را در آذر و دی 1338 به اوج رساند.
11 آذر سال 1338 بود که عبدالکریم قاسم برای اولین بار در جریان یکی از سخنرانیهای خود ادعای مالکیت بر 5 کیلومتر مربع از خاک ایران را مطرح کرد و این شروع ماههای پر تنش بعدی بود. عبدالکریم قاسم اروندرود را «شط العرب» خواند و آن را بخش جداییناپذیر از خاک عراق دانست و اعلام کرد: «اگر حقوق عراق در این آبراه مطابق میل دولت این کشور حل و فصل نشود، حتی آن حاشیه 5 کیلومتری که طبق عهدنامه 1937 م / 1316 ش. به ایران واگذار کردیم، پس خواهیم گرفت.» او ادعا کرد: «عراق در سال 1937 تحت فشار جدی قرار داشته و ناچار شده بود حاشیهای 5 کیلومتری به ایران واگذار کند و این عمل عراق نوعی بخشش بوده نه استرداد یک حق مکتسبه.» البته ایران واکنش تندی به این ادعاها نشان داد و وزیر امورخارجه سخنان ژنرال قاسم را مضحک خواند، اما او نه تنها دست از حرفهایش برنداشت که گستاخانهتر دامنه ادعاهایش را به شهرهای اهواز و خرمشهر هم رساند؛ اتفاقی که باعث شد روز 30 آذر 1338 ارتش ایران (نیروی زمینی، هوایی و دریایی) برای مقابله با تهدیدات احتمالی عراق و نشان دادن جدیت ایران در دفاع از تمامیت ارضی کشور در مرزهای غربی به حالت آماده باش درآید. همچنین ارتش بخشی از نیروهای نظامی خود را برای دفاع احتمالی، در پالایشگاه آبادان مستقر کرد. ژنرال عبدالکریم قاسم که انتظار این واکنش ایران را نداشت یک روز بعد در سخنرانی تندی ادعا کرد:«ایران حق همسایگی را رعایت نکرده و به ما تعرض کرده و باید مسئولیتش را بپذیرد.» و به نیروی دریایی عراق دستور داد تا در بندر فاو به حالت آماده باش درآید. همچنین حکومت عراق تلاش میکرد با ایجاد تفرقه در داخل شرایط را برای حکومت شاه سختتر کند، البته در این بین مردم اهواز با حضور در تظاهرات چند هزار نفری روز 24 دی 1338 به عبدالکریم قاسم نشان دادند که خاک ایران مقدس و غیرقابل مذاکره و... است.
همچنین در این روز تعدادی از دانشگاهیان با حضور در دفتر مؤسسه اطلاعات نسبت به استفاده از واژه «شط العرب» به جای اروندرود در مقاله روزنامه اطلاعات به عباس مسعودی مدیر اصلی این روزنامه اعتراض کردند. تنش بین ایران و عراق در ماههای پایانی سال 1338 ادامه پیدا کرد اگر چه که رویارویی دو کشور هیچگاه به نبرد و میدان جنگ کشیده نشد و در نهایت امریکا و انگلستان با میانجیگری تلاش کردند طرفین را به آرامش دعوت کنند.
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
بنای 60 میلیون تومانی
افتتاح ساختمان مجلس سنا
روز چهارشنبه 14 مرداد، شاهنشاه دهمین دوره اجلاسیه مجلس سنا را در ساختمان جدید مجلس سنا افتتاح فرمودند.
ساختمان مجلس سنا در یک مساحت بیست هزار متری ایجاد شده و در حدود شصت میلیون تومان خرج برداشته است. از این مبلغ 35 میلیون تومان آن را دولت پرداخته، ده میلیون تومان از بانک ملی وام گرفته شده و پانزده میلیون تومان دیگر برای تکمیل سرویس مجلس سنا اختصاص داده شده است که بتدریج به مصرف خواهد رسید.سالن جلسات عمومی مجلس سنا ۸۵۰ متر مربع وسعت دارد و گنجایش آن برای 3۰۳ نفر است که 6۰ صندلی برای سناتورها، ۴۳ صندلی برای وزراء و معاونین و تندنویسان، ۲۰۰ صندلی برای نمایندگان مجلس هنگام تشکیل کنگره در نظر گرفته شده است. یکی از قسمتهای جالب این بنا دیوار فلزی متحرکی است که هنگام تشکیل کنگره، بهطور خودکار پایین آمده و جایگاه نمایندگان مجلس را از جایگاه سناتورها جدا میسازد. برای نمایندگان سیاسی و روزنامه نگاران و تماشاگران نیز 360 صندلی در نظر گرفته شده است. ساختمان مجلس سنا که از روی تصویر یکی از کاخهای زمان شاهنشاهان ساسانی ساخته شده یکی از بهترین و مجللترین بناها است که بوسیله حیدر قلیخان غیایی شاملو و مهندس «محسن فروغی» و آرشیتکت معروف ایران [بین سالهای ۱۳۳۲ تا 1337 توسط دویست و پنجاه نفر کارگر] ساخته شده است.
مجله تهران مصور- جمعه 16 مهر1338
قلب طبیب و سیاستمدار برجسته از کار بازایستاد
سناتور حکیم الملک درگذشت
قلب یکی از برجستهترین نمایندگان سنا از کار بازایستاد. مردی که سه مرتبه نخستوزیر و در کابینههای مختلف کرارا وزیر شده بود، در ساعت چهار بعد از نیمه شب گذشته پس از یک زندگی طولانی جهان را بدرود گفت.مرحوم ابراهیم حکیمی داماد حکیم الملک سابق وزیر دربار مظفرالدین شاه از ابتدای جوانی مایل بود درس طب بخواند و به درمان جسم هموطنان خود اشتغال ورزد، براثر همین عشق و علاقه به حرفه پزشکی به فرانسه رفت و پس از اخذ دیپلم دکترا در علم طب به ایران مراجعت کرد و تحت نظر پدر زن خویش به طبابت مظفرالدین شاه مشغول شد و در زمره درباریان آن زمان بشمار آمد.
مرحوم حکیمی با وجودی که در سلک درباریان بود شور آزادی خواهی در سر داشت و برای بهدست آوردن آزادی با مشروطه طلبان در اوایل مشروطیت به عضویت حزب دموکرات که لیدری آن را [سید حسین]تقیزاده بعهده داشت درآمد. در جنگ بینالمللی اول و در کابینه مرحوم سپهدار تنکابنی [محمدولی خان خلعتبری] پست وزارت معارف را بعهده گرفت.در سال ۱۳۲۱ برای اولین بار به عضویت کابینه [احمد] قوام السلطنه انتخاب شد ولی چهارسال بعد یعنی در سال ۱۳۲۵ با دولت قوام السلطنه مبارزه نمود و در زمان وزارت دربار خویش نامهای سخت به او نگاشت ولی پساز مدتی با قوامالسلطنه آشتی کرد و تا آخرین روز عمر قوام، روابط حسنهای با او داشت.مرحوم حکیمی در سال ۱۳۲۸ پساز قتل مرحوم [عبدالحسین]هژیر و هنگام مسافرت شاهنشاه به امریکا به وزارت دربار منصوب شد. در اولین دوره مجلس سنا به نمایندگی تهران و ریاست سنی آن مجلس انتخاب گردید. چندین دوره نمایندگی مجلسین شورای ملی و سنا را داشت و بیش از ۱۳ بار به مقام وزارت دارایی و وزارت فرهنگ و نخستوزیری رسیده بود....
روزنامه کیهان- سهشنبه 27 مهر سال 1338
بحران زمستان سال 1338
زغال در تهران کمیاب شد
فتحالله جلالی وزیر کشور طی دستوری از شهرداری تهران خواست از حمل و تولید زغال جلوگیری شود و بجای آن مردم از نفت استفاده کنند. چون بیشتر خانوادهها بخصوص خانوادههای طبقه سوم از زغال استفاده میکنند و قدرت خرید بخاری یا دادن پول نفت ندارند این امر بحران زغال را در شهر تهران بوجود آورد.وزارت کشاورزی پساز اطلاع از کمیابی و گرانی زغال اعلامیهای صادر کرد و گرانی و کمیابی زغال را مصنوعی دانست و گفت زغال در انبار زغال فروشیها فراوان است، منتهی آنها بهخاطر استفاده بیشتر از فروش آن خودداری میکنند.این اعلامیه نه تنها در بهبود وضع زغال مؤثر نبود، بلکه برای آن بازار سیاهی بوجود آورد و قیمت زغال از خرواری 1600 ریال به خرواری 1800 ریال ترقی کرد و خاکه و مخلوط نیز خرواری 100 تا 150 ریال گرانتر شد . اینک با اینکه بیشتر زغال فروشیها باز هستند ولی داخل دکانها جز مقدار کمی زغال برای خردهفروشی موجود نیست و خاکه هم وضعی شبیه زغال دارد.
روزنامه کیهان- شنبه 13 آذر 1338
من به راه خود باید بروم
مرگ نیما یوشیج
«نیما یوشیج» بانی شعرنو روز پنجشنبه ۱۳ دی ماه در سن 62 سالگی چشم از جهان فرو بست. نام اصلی او علی و نام فامیلش اسفندیاری بود اما چون یکی از اجداد او در طبرستان بهنام «نیماور» حکومت میکرد، نیما نام او را برای خود انتخاب کرد.
فرزند میرزا ابراهیم نوری اسفندیاری، روز 21 آبان سال ۱۲۷6 در قریه «یوش» از ییلاق نور مازندران بدنیا آمد. در سال ۱۲۸۸... زادگاه خود را ترک گفت و در تهران به تحصیل پرداخت تا جایی که علاوه بر ادبیات فارسی، فرانسه و عربی را میدانست و همین دانستن زبان بیگانه باعث شد که او به چشم اندازهای تازه تری در عالم شعر و ادب دست یابد.نخستین اثری که از او به چاپ رسید «قصه رنگ پریده» بود که در سال ۱۳۰۰ منتشر شد.
با انتشار این قطعه اهل ادب متوجه طلوع یک ستاره درخشان در عالم شعر پارسی شدند. بعد از آن انتشار «افسانه» و «ای شب» که در قالب تازه و با دید بسیار بلند و چشمانداز تازهای ساخته شده بود، در حقیقت انقلابی در شعر پارسی برپا کرد.نیما از سال ۱۳۱۷ در زمره هیأت تحریریه مجله «موسیقی» درآمد و با مرحوم صادق هدایت و غلامحسین مینباشیان، همکاری و اشعار خود را در این مجله انتشار داد و در شعر نیما تخلص کرد....نیما در تاریخ و فلسفه اسلامی و لغات عرب و همچنین ادبیات جهان مطالعات فراوانی داشت، اگر چه در شیوه شعر به سبک کلاسیک چیره دست بود ولی طرح نوینی در سرودن اشعار پارسی ریخت به صورتی که بسیاری از جوانان و شعرای امروز از او الهام گرفتهاند.یک ماه پیش نیما با پسرش «شراگیم» به یوش رفت. در مراجعت سرمای سختی خورد و ذات الریه کرد و چون قبلاً هم از بیماری ورم کلیه رنج میبرد، در ساعت دو بعد از نیمه شب چشم از جهان فرو بست. در موقع مرگ، همسایه او جلال آل احمد و خانمش دکتر سیمین دانشور و پسر و خانم نیما [عالیه جهانگیری] با عدهای از اقوامش حضور داشتند....
مجله تهران مصور - جمعه 24 دی 1338
وظیفه کنترل عبور و مرور راهها از ژاندارمری گرفته شد
پلیس راه تشکیل میشود
مطالعاتی برای تشکیل «پلیس راه» در تهران و حومه در جریان میباشد و قرار است این پلیس با 50 افسر و درجه دار و پاسبان عبور و مرور وسائط نقلیه را تا شعاع ۵۰ کیلومتری تهران تحت نظر گیرند.
پلیس راه که دارای وسایل مجهز خواهد بود تحت نظر رئیس اداره راهنمایی و رانندگی انجام وظیفه خواهد کرد و کنترل عبور و مرور وسائط نقلیه را در اطراف شهر تهران که تاکنون زیر نظر مأموران ژاندارمری بود به عهده خواهد گرفت.
تجهیزات پلیس راه تهیه شده و مأموران آن که از بین افسران و درجه داران و پاسبانان اداره راهنمایی و رانندگی انتخاب میشوند با اتومبیلهای حامل بیسیم، آمبولانس و موتورسیکلتهای بیسیمدار مجهز خواهند بود و به خلافها و جرایم رانندگان در جادههای اطراف تهران تا شعاع ۵۰ کیلومتر رسیدگی خواهند کرد و رانندگان متخلف را به دادگاههای مربوط اعزام خواهند داشت.
روزنامه اطلاعات - یکشنبه 24 بهمن 1338