نیویورک تایمز (امریکا):
فلسطینیها بهار امسال که هواپیمای حامل کمکهای امارات در تلآویو به زمین نشست، نارضایتی خود را از هرگونه روابط یک کشور عربی با اسرائیل ولو بخاطر کمک به آنها نشان داده بودند. از همینرو اکنون نیز توافق اخیر ابوظبی و تلآویو را خیانت به خود میدانند.
الشرق (قطر):
موضع مقامات اماراتی در قبال اسرائیل در چند سال گذشته تغییرات فاحشی کرده است. انور قرقاش که زمانی التزام امارات به مردم فلسطین را تاریخی و همیشگی میدانست، حالا با آغوش باز به سمت اسرائیل میرود و سایر آنها نیز توافق با اسرائیل را تاریخی میخوانند.
دیلی صباح (ترکیه):
امارات با توافق با تلآویو خود را خائن به آرمانها و مردم فلسطین نشان داد و باعث شد تاریخ بعدها از این اقدام به عنوان اقدامی یاد کند که فلسطینیان در آن قربانی شدند. از همینرو دولت ترکیه اعلام کرده است، باید در ادامه روابط با ابوظبی بازنگری کند.
سه تحلیلگر عرب توافق عادیسازی روابط امارات با اسرائیل را بررسی کردند
توافق با اسرائیل؛ پایان اتحاد اعراب
زهره صفاری/ امارات که سالها روابط پنهانی با اسرائیل را چند روزی است با بذل توجه رئیس جمهوری امریکا رسمیت داده است، چشم و گوشش را بر اعتراض مردم ستمدیده فلسطین بسته و آن طور که «انور قرقاش»، مشاور وزارت خارجهاش میگوید برای نهایی کردن این توافق شتاب دارد. وقتی توافق صلح امارات با رژیم صهیونیستی آن هم در زمانی که نه جنگی صورت گرفته و نه منافع سرزمینی اش به مخاطره افتاده است، بزنگاه نجات رئیس جمهوری امریکا و نخست وزیر رژیم صهیونیستی از زیر بار انتقادات و اعتراضات میشود و تعبیری جز همان خیانتی که مردم فلسطین در این چند روز، روی بنرها نوشته و به خیابانها آورده اند نخواهد داشت. گسست اتحاد اعراب همان دغدغهای است که تحلیلگران به آن هشدار دادهاند؛ پدیدهای که امارات امروز با توافق صلح با اسرائیل و ترغیب دیگر کشورهای عرب به این دوستی، آن را تقویت کرده است.
حمایت آشکار، خیانت پنهان
«مروان بشاره»، تحلیلگر ارشد «الجزیره» معتقد است: «بواقع امارات با این توافق پس از 4 سال توهین و تجاوز اسرائیل و امریکا به حقوق فلسطینیها به آنها پاداش داد؛ پاداشی که نتانیاهو را برای تجاوز و اشغال اراضی اشغالی گستاختر میکند. اینکه امارات مدعی است اسرائیل را با این توافق مجبور به تعلیق طرح الحاق کرده تا فلسطین بتواند به استقلال و صلح امیدوار باشد، واقعاً مضحک است. چراکه مخالفت اعراب و شماری از کشورهای جهان و حتی «بنی گانتس»، رهبر آبی و سفیدهای اسرائیل، «نتانیاهو» را مدتی قبل مجبور به عقب نشینی کرده بود. واقعیت آن است که امارات مدتها است به فلسطین پشت کرده و با اسرائیل روابط امنیتی پنهانی دارد. اگر غیر از این بود آنها برای این توافق دست کم از رهبران فلسطینی مشورت میگرفتند یا حتی از تصمیم شان پیش از توافق خبری میدادند. این رفتار امارات ثابت کرد زمانی که پای منافع ترامپ و نتانیاهو در میان است، فلسطین موضوع قابل اهمیتی برایشان نیست. آنها نه تنها به فلسطین که به مفهوم صلح عرب نیز خیانت کردند. چراکه طبق مفاد این صلح نامه، اعراب در صورتی با اسرائیل رابطه خواهند داشت که رژیم صهیونیستی از غارتگری و اشغال دست بردارد. این توافق گرچه برای امارات هیچ سودی ندارد اما اسرائیل را در بازار غنی یکی از ثروتمندترین کشورهای عرب غرق خواهد کرد. امارات در سودای همپیمانی با امریکا و اسرائیل برای قدرت گرفتن در منطقه پیشگام این توافق شد اما با سابقه این کشور در مناقشات خاورمیانه، بحرانی دیگر در منطقه دور از ذهن نیست.»
سقوط اتحاد اعراب
«قاسم برهوم»، نویسنده فلسطینی کتاب «استقلال فلسطین، عزم ملی» در «الحیاه» نیز این توافق را سقوط نظام عرب تعبیر کرد و نوشت: «دوستی با اسرائیل و دولت امریکا سالها پس از تأسیس اتحادیه عرب کمر اعراب را شکست و مفهوم اتحاد اعراب را به رویایی دور تبدیل کرد. امروز با ساختاری در خاورمیانه روبرو هستیم که اسرائیل در آن نقش محوری یافته و اعراب را در برابر اعراب یا کشورهای منطقه و بالعکس قرار داده است. بدون شک این توافق ناگهانی به دست نیامده و امارات راه طولانی برای ورود به این قرارداد استعمارطلبی داشته است. البته نظام عربی پس از توافق اسرائیل با مصر و اردن، تجاوز امریکا به عراق و مشارکت کشورهای عرب در تعرض به سوریه، لیبی، یمن و عراق به پایانش رسیده بود اما سریال ناکامی جامعه عرب در ماههای آینده به اوج خودش میرسد؛ زمانی که کشورهای عرب برای عزیز ماندن پیش چشم ترامپ، هدایای سخاوتمندانه دیگری را به او پیشکش کنند. اما کشورهای منطقه باید بدانند که بدون اتحاد هیچ نتیجهای به دست نمیآید و بحران خاورمیانه نیز بدون حل بحران فلسطین پایان نخواهد یافت.»
چرا توافق صلح؟
«عبدالباری عطوان»، سردبیر و تحلیلگر سرشناس روزنامه «رای الیوم» نیز این توافق را اوج خیانت میداند. به گزارش ایسنا او در مقاله ای نوشته است: «کشورها وقتی صلح میکنند که جنگ یا تنشی باشد. آیا امارات در این شرایط بود یا شاید ما از آن بی اطلاع بودیم؟ این توافق عادی سازی با حمایت امریکا مانند تمام معاهدات گذشته با اسرائیل اوج خیانت بود. چراکه فلسطین را به ورطه نابودی میکشاند. شاید حالا بتوانیم دلایل توطئههای اماراتیها در عراق، یمن، لیبی، سوریه، یمن و... را درک کنیم.»
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
ساز ناکوک متیس در خروج از برجام
با گذشت زمان، در خلوت به منوچین وزیر خزانه داری، هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل، کتس مدیر اطلاعات ملی و هاسپل رئیس سیا و برخی دیگر تأکید میکردم که تا اوایل ماه مه از توافق خارج میشویم و همه نیاز داریم درباره روش مناسبی برای رونمایی از این تصمیم و گامهای بعدی در حوزههای کاری مربوط به خود، فکر کنیم. منوچین تأکید داشت که به شش ماه زمان برای بازگرداندن تحریمها نیاز است که برای من دلیل آن قابل درک نبود. چرا نمیشد تحریمها را دوباره در زمانی کمتر اعمال و اجرایی کنیم؟ مثلاً سه ماه وقت بدهیم تا صاحبان کسب و کار و فعالان تجاری نیز قراردادهای موجود خود و اموری از این دست را تنظیم و با شرایط جدید به روز کنند. این یک مشکل همیشگی با وزارت خزانهداری تحت ریاست منوچین بود. به نظر میرسید او به اندازه کم اهمیت شمردن اثربخشی تحریمها، نگران بازگرداندن تحریمها است. عجیب نبود که ایران، کره شمالی و برخی دیگر از کشورها تا این اندازه در دور زدن تحریمها مهارت داشتند: آنها با این رویکرد منوچین (که اساساً بیشباهت با اوباما نبود) زمان کافی برای مهیا کردن خود برای دوران تحریم را به دست میآوردند. وقتی منوچین مهلت لغو تدریجی قراردادهای ارائه خدمات و کالاها را از 180 به 90 روز کاهش داد ما توانستیم پیروزی کوچکی را به دست آوریم. این دستور به استثنای خدمات در زمینه نفت و بیمه بود که همان مهلت 180 روزه حفظ شد. البته (فروش) نفت مهمترین بخش تحریمهای اقتصادی را تشکیل میداد و عقب نشینی منوچین اهمیت چندانی نداشت. ما فقط در خصوص کاهش تدریجی مهلت لغو قراردادهای جاری صحبت نمیکردیم بلکه این موضوع همچنین دورهای را شامل میشد که میتوان وارد قراردادهای جدید شد و بدون هیچ ممنوعیتی آنها را اجرا کرد. این به نوعی شکست برای ما محسوب میشد و ضرورتی نداشت.
ساعت 6 صبح روز دوم ماه مه به اتفاق پمپئو وزیر خارجه و متیس وزیر دفاع اولین صبحانه کاری هفتگی خود را در پنتاگون برگزار کردیم و متیس طبق معمول اصرار داشت که نباید از توافق خارج شویم. با این حال، واضح بود که ترامپ تصمیم خود را گرفته است. مابقی آن روز و آن هفته و سراسر تعطیلات آخر هفته، مقدمه چینی برای اعلام خروج از توافق با برنامهای فشرده پیش رفت. این فشردگی کار بویژه درباره تهیه و تدوین سند رسمی تصمیم رئیسجمهوری بود تا اطمینان حاصل شود که هیچ گونه مفرَی برای بازگشت دوباره حامیان توافق به آن وجود ندارد. «استیون میلر» مشاور ترامپ و کسانی که متن سخنرانیهای ترامپ را مینوشتند، بشدت سرگرم بودند که این روند پیشرفت خوبی هم داشت. مطالب زیادی وجود داشت که ترامپ باید به نسخه پیشنویس سخنرانی اش اضافه میکرد و بنابراین درست تا زمانی که متن باید برای قرائت روی دستگاه نمایشگر ثبت شود، کارِ نوشتن پیشنویس، ادامه پیدا کرد. اگرچه من دوست داشتم ترامپ هفتم ماه مه تصمیم خروج از توافق را اعلام کند، اما سندرز سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید به من گفت که بانوی اول برای آن روز برنامهای را ترتیب داده و از اینرو ما تاریخ اعلام خروج را به هشتم موکول کردیم. بدین ترتیب امور مهم کشوری این گونه برنامهریزی میشدند. از این رو، ترامپ تا دقیقه 90 درباره تاریخ دقیق اعلام این تصمیم تردید داشت.