ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امیرشهاب رضویان در دومین سالمرگ عزت الله انتظامی از خاطرات 14 سال همراهی با آقای بازیگر میگوید
راحت گریه میکرد و راحت میخندید
نرگس عاشوری
خبرنگار
آشناییشان به بهمن 83 برمیگردد. در زمستان پربرفی که جرأت کرده بود سراغ بازیگری برود که از نوجوانی آرزوی همکاری با او را داشته. با دومین فیلمش «تهران ساعت هفت صبح» بهعنوان کارگردان خودش را به شکل جدی به سینما نشان داده بود و همین فیلم امتیازی برایش بود تا شاید جواب بله آقای بازیگر را بگیرد. عزتالله انتظامی پشت تلفن گفته بود «آره، یه چیزایی ازت شنیدم، یه روز بیا خونه ببینم چی میگی». امیر شهاب رضویان از همان روز تا اسفند 84 هر چند هفته یک بار راهی قیطریه شده بود تا بالاخره فیلمنامه به تأیید آقای انتظامی برسد. تمام لحظههای ساخت «مینای شهر خاموش» از همین رفت و برگشتها تا حضور در بم و کسب سیمرغ بهترین بازیگری و بهترین کارگردانی از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای امیر شهاب رضویان پر از خاطره است. او هم استعداد و شیرینی خاصی در روایت خاطرات دارد. لابد امیر شهاب رضویان با نکتهسنجی به شناخت خوبی از خلق و خوی عزتالله انتظامی رسیده که همین فیلم بهانهای میشود برای همنشینی و دوستی 14 ساله. به بهانه دومین سالمرگ عزتالله انتظامی (26 مردادماه) او در گفتوگو با «ایران» بخشی از این خاطرات را مرور کرده است.
فلور خانم، عزت آقا و خانهای که هویت داشت
فلور خانم، عزتالله انتظامی و خانهشان ترکیبی هماهنگ بود. مجموعه جوایز آقای انتظامی در پذیراییشان قرار داشت و همه اشیاء خانه قدمت داشت. جعبههای دستمال کاغذی هم حتی همان جعبههای مقوایی کلینکس قبل از انقلاب بود و فقط داخل آن دستمال جدید قرار میگرفت. خانه هویت داشت. بانوی این خانه، فلور خانم در تمام این سالها یک زن همراه بود اما در پشت پرده. بازیگری تئاتر را کنار گذاشته بود و زندگی آرامى برای آقای انتظامی ساخته بود. هر وقت به رابطهشان نگاه میکردم بیش از هر چیزی گذشت و متانت این زن برایم جالب بود. عزتالله انتظامی طناز بود و البته در زندگی خانوادگی مهربان و البته مقتدر به قاعده مردان قدیم. اما از همه اینها مهمتر اینکه معقول زندگی کرده بود. بموقع ازدواج کرده بود. بهموقع بچهدار شده بود و حاصلش هم بچههای خوبی بودند. آقا مجید، آقا شهاب، آقا رامین که هر سه آدمهای موفقی هستند. در یک کلام او، نمونه آدمی بود که معقول و درست زندگی کرده بود. از عزتالله انتظامی خیلیها گفتهاند و بسیار گفتهاند. اما در این سالها و دو سالی که از درگذشت او میگذرد کمتر کسی از فلورخانم گفته و خودش هم در این سالها اهل گفتوگو نبوده. به همین خاطر دوست داشتم حرفهایم را با ادای احترام به زنی آغاز کنم که فضای امن مناسب کار را برای آقای انتظامی ایجاد کرد. نباید از تأثیرگذاری حضور ایشان غافل شد، عمرشان طولانی باد.
هر جا لازم بود خودش را خرج میکرد
از بهمن 83 به بعد که طی پروژه «مینای شهر خاموش» با آقای انتظامی آشنا شدم، در همه این سالها برای هر کار عامالمنفعهای که از او کمک خواستم نه نگفت. ماجرای مصطفی کرمی فیلمبردار جوانی که هنگام کار دچار برقگرفتگی شده بود و هر دو دستش را از مچ قطع کرده بودند را برایش تعریف کردم. گفت بریم ببینیمش. بعد از ملاقات بلافاصله با یکی دو نهاد تماس گرفت و سعی کرد تا دست مصنوعی قابل استفاده برایش تأمین شود. در مورد اصغر شاهوردی صدابردار قدیمی سینمای ایران هم که بهدلیل سانحه رانندگی در یک فیلم، قطع نخاع شده بود هم به همین شکل عمل کرد. حتی اگر کاری از دستش بر نمیآمد، حداقل به دیدار همکار یا فرد آسیب دیده میرفت. او بدون اینکه بخواهد محبوب یا مشهور شود، هم محبوب بود و هم مشهور. هر جا که لازم بود خودش را خرج کند، خرج میکرد. تلخترین خاطره اما ماجرای بهنود شجاعی است. حوالی خرداد 87 بود که در یکی از روزنامهها نامه غمانگیز از یک جوان در آستانه اعدام چاپ شد. صبح فردا قرار بود اعدام شود. با آقای انتظامی تماس گرفتم و شرح ماجرا را گفتم. بغض کرد و گفت فردا پنج صبح اینجا باش با هم برویم اوین، شاید قبل از اعدام رضایت خانواده مقتول را بگیریم. خبر رسید حکم اعدام به تعویق افتاده است. چند شب بعد به اتفاق کیومرث پوراحمد، پرویز پرستویی و آقای انتظامی به خانه یکی از اقوام مقتول رفتیم. آقای انتظامی آنقدر با احساس، پدرانه و شاعرانه از رابطه پدر و فرزندی تعریف کرد که در نهایت مادر و پدر مقتول به گذشت رضایت دادند. آقای انتظامی اما تمام مسیر برگشت از ده ونک تا قیطریه را داخل ماشین گریه کرد. بدون اینکه احساسش را پنهان کند، خالصانهترین نقشاش را بهعنوان یک انسان بازی میکرد. فردای آن روز هم که تماس گرفتم همچنان احوالش منقلب بود. از این اتفاق خیلی خوشحال بود اگر چه متأسفانه با فضاسازی رسانهها مشکلاتی برای خانواده مقتول پیش آمد که یکباره از بخشش انصراف دادند و صبح یک چهارشنبه پاییزی با لگد به چهارپایه دار زدند.
درست تشخیص میداد که کجا باید هزینه کند
خرداد 85 فیلمبرداری بخش بم «مینای شهر خاموش» تمام شد. پسر عمویم سعید که هم مدیر تولید و هم مجری طرح بود در بم خواسته بود قسط دستمزد آقای انتظامی را پرداخت کند. گفته بود «لازم ندارم. دستتان خالی است. تهران که برگشتید پول من را هم میدهید.» از بم که برگشتیم پول من برای ادامه فیلمبرداری تمام شد. دو سه روزی به بچهها استراحت دادم. نگفتم پول کم آوردیم. خودش تماس گرفت و پرسید امیرشهاب چرا شروع نمیکنی. گفتم آقای انتظامی واقعیت این است که پول ندارم، منتظرم جورش کنم. گفت چقدر میخواهی. گفتم بیست میلیون تومان که بخش تهران را تمام کنیم. پرسید رئیس فارابی کیست. گفتم آقای علیرضا رضاداد. گفت یک وقت ازش بگیر. زنگ زدم و منشی آقای رضاداد به حرمت آقای انتظامی برای فردای همان روز وقت گذاشت. رفتیم دیدن آقای رضاداد. ایشان هم خیلی محبت کرد. هیچ وقت ندیدم مدیری با آقای انتظامی خارج از ادب و احترام صحبت کند. گفت چه خبر. انتظامی گفت که سر فیلم امیر شهابم. گفت: چه خوب. انتظامی ادامه داد: آقای رضاداد فیلم خوبی میشه. گفت: خداروشکر انشالله میبینیم. بعد از چند دقیقه جویا شد که: خب آقای انتظامی چه امری داشتین؟ گفت: این امیرشهاب، پولش تموم شده، بیست تومن بهش بده. رضاداد هم گفت: چشم. یک نامه دستنویس نوشتم و با دستور آقای رضاداد فردای همان روز پول را گرفتم. انتظامی هر جا که احساس میکرد میتواند مفید باشد دریغ نمیکرد، البته معمولاً هم درست تشخیص میداد که کجا باید از خودش خرج کند.
کلافه که بود دمپرش نمیرفتم
نمیتوان منکر مهربانی ذاتیاش شد اما در عین حال بداخلاق هم میشد. گاهی وقتها که بهشدت کلافه بود، من دَم پَرَش نمیرفتم. هر جایی که فکر میکرد غلط است بیتعارف میگفت. اگر میدید کاری با اصولش نمیخواند کلافه میشد و اعتراض هم میکرد. من نصف سن او را داشتم و طبیعی بود که با شک سر فیلم «مینای شهر خاموش» آمده است. ابتدای فیلمبرداری حدود پانزده بیست روز سخت داشتیم. سختگیری زیادی کرد. باید هر پلان را برایش اثبات میکردم. یکی از سختترین صحنهها، سکانس دکور تونل قنات بود. به نظرش چندان جذاب نمیآمد اما فردای همان شب که عکسهای دیجیتال آن روز را روی کامپیوتر دستیاش ریختم صدایم کرد و گفت: امیرشهاب فضای خوبی شده. گفتم: بله. گفت: فیلم خوبی میشه. گفتم: احتمالاً بشه. گفت: اذیتت کردم. گفتم: نه آقا شما بازیگری باید وسواس خودت را داشته باشی و من هم بهعنوان کارگردان وسواس خودم را.
ایمیل زدن را یاد گرفت و لپ تاپ خرید
جالب است بدانید که انتظامی ۸۲ساله یک دستگاه «لپتاپ» داشت. ماجرای خرید لپتاپ هم به دو سال قبل از ساخت فیلم بر میگشت. روی فیلمنامه که کار میکردیم من با لپتاپام به خانهشان میرفتم. یک روز از من پرسید، این چه دستگاهی است. توضیح دادم که با آن ایمیل میزنم، عکسهایم را ذخیره میکنم و... همان روز برایش یک ایمیل ساختیم به آدرس entezami303@yahoo.com. بهراحتی ایمیل زدن را یاد گرفت. با هم به پاساژ پایتخت رفتیم و یک لپ تاپ هم خرید. کار با لپ تاپ را یاد گرفته بود، عکسها را برایش ذخیره میکردم. هر شب عکسها را میدید. وارد اینترنت میشد، جستوجو میکرد، مطلب دانلود میکرد. هر روز هم که لپ تاپش را میبست دستمال کتان رنگی رویش میانداخت. با سلیقه تمام. بعد از دوسال هنوز همان پلاستیکی را که کمپانی روی صفحه کیبورد دوربین و بین مانیتور گذاشته بود سرجایش میگذاشت و با لپ تاپش محترمانه رفتار میکرد.
پرفورمنس بچه سنگلج در کاخ یونسکو
دلیل اینکه انتظامی، انتظامی شد و با هم نسلانش در جایگاهی ایستاد که برای نسلهای بعدی دست نیافتنی به نظر میرسد، عشق به کار بود. بدون پول و دستمزد در تئاترهای متنوع کار کردند و همه پای کارشان ایستادند. تئاتر و بازیگری برایشان مهم بود. جدیت داشتند. آقای انتظامی هیچ وقت سر صحنه بازی بداهه کار نمیکرد. هر پلان برایش مهم بود. قبل از هر پلان میگفت «امیرشهاب تو رو به هر کی دوستداری فیلمت خوب بشهها». یا اینکه دعا میکرد «خدایا خودت درستش کن، خوب بشه» مطمئن بودم هر بخش را 10 تا 20 بار مقابل آینه بازی کرده. قرار بود مراسم بزرگداشتش در سالن یونسکو در پاریس برگزار شود. متن زیبایی در مورد سابقه کاریش نوشته بود با عنوان «من عزتم بچه سنگلج». یک پرفورمنس که قرار بود در سالن یونسکو اجرا کند. دائم تمرین میکرد. بالغ بر 10 بار فقط این صحنه را من ضبط کردم. متن را مرتب میخواند، روی تمام کلمات، تأکیدهایش، مکثها، سکونها و پایین و بالا بردن صدایش، راه رفتن و ایستادن و خیره شدنهایش تمرین میکرد. نگاه این گونه به کار میشود رمز ماندگاریت. هیچوقت او را سر صحنه با موبایل ندیدم. گوشی همراهش خاموش بود. سر فیلم در خدمت فیلم بود. فقط روزی یک بار با فلور خانم صحبت میکرد.
راحت گریه میکرد و راحت میخندید
در عین اینکه یک وقتهایی جدی بود و آدمها از او فاصله میگرفتند اما وجوه کودکانه وجودش او را شیرین میکرد. در بم هر آدم یک تراژدی داشت. هر کس خاطرهاش از زلزله را که تعریف میکرد، او بغض میکرد و اشکش جاری میشد. هیچ وقت گریهاش را پنهان نمیکرد. به رسم مردان قدیم که دستمال پارچهای در جیب میگذارند، دستمالش را در میآورد و گوشه چشمش را پاک میکرد. راحت گریه میکرد و راحت میخندید. طنز و روحیه شوخی داشت. آنقدر بزرگ بود که کسی نمیتوانست بر او خرده بگیرد.
بیضایی و سمندریان گفتند سر کلاس نیا
زندگی آدمی مثل عزتالله انتظامی میتواند سرمشق نسل جوان باشد. نشان میدهد که با جیب خالی هم میتوانی بزرگ شوی. همت آدم به مراتب از امکانات والاتر و تأثیرگذارتر است. انتظامی برای تحصیل که به آلمان میرود، هیچ پشتوانه مالی نداشته است. روزها در کارگاه صنعتی کار میکرده و شبها درس هنر میخوانده. در چهل و چند سالگی با وجود اینکه بازیگر شناخته شدهای است به دانشگاه هنرهای زیبا میرود، بهرام بیضایی و حمید سمندریان که مدرس دانشگاه بودهاند با احترام از او میخواهند سر کلاس نیاید اما او کلاسهایش را ترک نمیکند و با نمره بسیار خوب پایاننامهاش را دریافت میکند. زندگینامه او را بخوانید. پر از قصههای زیباست.
شکست تحقیرآمیز و کابوسوار بارسلونا با 8 گل در لیگ قهرمانان اروپا
این بایرن بود یا ژنرال فرانکو؟
حامد جیرودی
خبرنگار
کابوس؛ این تعبیری است که میتوان از حال و هوای بازیکنان بارسلونا و هواداران این تیم در سراسر جهان داشت. اتفاقی شگفتانگیزتر از برد غیر قابل باور بایرن مونیخ. این حس را میشد از چهره لیونل مسی وقتی ناباورانه به اسکوربرد ورزشگاه دالوز بنفیکا لیسبون نگاه میکرد، کاملاً فهمید. آبی و اناریها به نقطهای رسیده بودند که حتی بدبینترین هوادار این تیم و حتی رئالیهای متعصب هم به هیچ عنوان انتظار آن را نداشتند. شکستی عجیب که میتوان آن را با باخت 8-2 بارسا مقابل رئال مادرید در ال کلاسیکو 3 فوریه 1935 (14 بهمن 1313) مقایسه کرد. یا حتی باخت سنگین 11-1 این تیم در کوپا دل ری 19 ژوئن 1943 (28 خرداد 1322). اما این بار که دیگر ژنرال فرانکویی (دیکتاتور اسپانیا ۱۹۳۹–۱۹۷۵ که طرفدار سرسخت رئال ماردید بود) در میان نبود که باخت را گردن او انداخت. کاتالانها در یک دیدار فوق تصور مقابل باواریاییها تحقیر شده بودند و 8-2 نتیجهای بود که در پایان بازی جمعه شب به ثبت رسید. اما مگر میشد فکر رخ دادن این نتیجه را کرد؟ دو تیم پرطرفدار و قدرتمند فوتبال اروپا در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به هم رسیدند تا فینالی زودهنگام در لیسبون شکل بگیرد. وقتی توماس مولر دقیقه 4 دروازه مارک آندره ترشتگن را باز کرد، شوک کوچکی به بارساییها وارد شد ولی آنها سریع ضد حمله زدند و دیوید آلابا در دقیقه 7 دروازه خودی را باز کرد تا مسابقه به تساوی کشیده شود. در این شرایط، همه انتظار داشتند تا یک بازی پایاپای را ببینند ولی این بایرن مونیخ بود که باز پیش افتاد و ایوان پریشیچ (22)، سرژ گنابری (28) و توماس مولر(31) گلزنی کردند تا بایرنی ها مقتدرانه و با نتیجه 4-1 به رختکن بروند. با این حال، هواداران بارسا هنوز کاملاً ناامید نشده بودند و امیدوار بودند تا معجزه فوتبال در نیمه دوم رخ دهد و آبی-اناریها کامبک کنند. جرقه این اتفاق هم زده شد و لوئیس سوارز (57) گل دوم بارسا را به ثمر رساند ولی باز هم این مونیخیها بودند که طوفانی ظاهر شدند و جاشوا کیمیچ (63) و رابرت لواندوفسکی (82) دو گل دیگر برای این تیم زدند. ضربات آخر را یک خودی بر تن خسته و بیرمق بارسلونا وارد کرد. فیلیپ کوتینیو که از سال 2018 بهصورت قرضی از بارسلونا راهی بایرن شد و برای این تیم بازی میکند، با ورود خود به زمین دبل کرد و دقایق 85 و 89 دروازه تیم سابق خود را گشود تا شکست تاریخی 8-2 برای کاتالانها به ثبت برسد. توماس مولر ستاره کهنه کار بایرن با دبل در این دیدار بهعنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد. حالا و با این نتیجه و پیشتر حذف یوونتوس از لیگ قهرمانان برای نخستین بار بعد از 14 سال خبری از مسی و رونالدو در نیمه نهایی این رقابتها نیست. ضمن اینکه با صعود تیمهای پاری سن ژرمن با هدایت توماس توخل، لایپزیش (یولیان ناگلزمن) و بایرن مونیخ (هانسی فلیک) 3 سرمربی آلمانی در مرحله نیمه نهایی رقابتها مسجل شده است. تنها بازی باقیمانده مرحله یک چهارم را دیشب منچسترسیتی و لیون برگزار کردند.
آمارهای منفی بارسا، رکوردهای بایرن
این نتیجه با آمارهای جالبی توأم شد. بارسلونا برای ششمین بار در طول تاریخش 8+ گل در یک مسابقه دریافت کرد اما این برای اولین بار طی 74 سال اخیر بود که در یک مسابقه رسمی 8 گل دریافت کرد و البته سنگینترین شکست این تیم در لیگ قهرمانان هم محسوب میشود. آخرین بار این تیم در مرحله یک هشتم نهایی کوپا دل ری در سال 1946 با نتیجه 8-0 مغلوب سویا شده بود. از سویی برای اولین بار است که بارسا در یک مسابقه اروپایی 7 گل یا بیشتر دریافت کرد و در نیمه اول یک مسابقه لیگ قهرمانان 4 گل خورد. ضمن اینکه سنگینترین شکست در یک مسابقه از مرحله یک چهارم نهایی تاریخ لیگ قهرمانان اروپا بهنام بارسلونا ثبت شد. بارسلونا برای اولین بار از آوریل 1951 در یک مسابقه رسمی با اختلاف 6 گل شکست خورد. نکته تلخ برای هواداران آبی- اناریها اینکه برای اولین بار از فصل 8-2007 بدون کسب حتی یک جام به کار خود در این فصل از مسابقات پایان داد. در سمت مقابل بایرن مونیخ برای اولین بار 8 گل در یک مسابقه لیگ قهرمانان اروپا زد و از سویی نخستین تیم تاریخ این رقابت هاست که در یک مسابقه مرحله حذفی 8 گل به ثمر رساند. شاگردان هانسی فلیک 155 گل در تمامی رقابتهای فصل
20- 2019 به ثمر رساندند تا رکورد جدیدی در تاریخ این باشگاه ثبت شود. بایرن با 6 برد مقابل بارسلونا بیشتر از هر حریفی این تیم را در لیگ قهرمانان اروپا شکست داده است. بایرن تنها تیم حاضر در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا فصل جاری است که پیش از این موفق به کسب قهرمانی مسابقات شده است.
بازیکنان و مربیان چه گفتند؟
هانس دیترفلیک سرمربی بایرن مونیخ گفت: «شجاع بودیم و از بازیکنانم قدردانی میکنم.» کیکه ستین سرمربی بارسلونا همچنین صحبت کرد: «بایرن مونیخ در این بازی گلهای بیشتری نسبت به آنچه مستحق بود، به ثمر رساند. شکست دردناکی بود ولی درباره آیندهام من تصمیم گیرنده نیستم.» جرارد پیکه مدافع بارسا هم صحبتهایی مبنی بر لزوم تغییرات در این باشگاه داشت: «شاید این پایان یک عصر باشد. بارسلونا باید تغییر کند. اگر لازم باشد من اولین نفری هستم که میروم.» توماس مولر مهاجم باواریاییها هم گفت:«بایرن در شکلی باورنکردنی قرار دارد. باید بدانیم که بازی بعدی صفر- صفر شروع میشود.»
تیتر رسانههای اروپا
پیروزی پرگل بایرنیها مقابل یاران لیونل مسی در رسانههای جهان بازتاب گستردهای داشت. اکیپ تیتر زد: «درسی تاریخی برای بارسلونا»، گازتا دلو اسپورت نوشت:«بارسا ورشکسته شد» و دیلی میل هم عنوان کرد: «بایرن لیسبون را به آتش کشید!». تعدادی از روزنامههای اسپانیایی از جمله مارکا نتیجه این بازی را «شرمآور»، آس و اسپورت «تحقیر تاریخی» و موندو دپورتیوو «پایان شرم آور یک عصر» توصیف کردند.
تبعات شکست بارسا
در پی این نتیجه رادیو «کادینا سر» اسپانیا خبر داد باشگاه بارسلونا بهدنبال راهکاری برای خروج از این بحران است و اولین گام آبی و اناریها برای نگه داشتن مسی، برکناری کیکه ستین از سرمربیگری است. دومین اقدام باشگاه استعفای جوزپ بارتامئو، رئیس باشگاه است. گرچه بارتامئو در مصاحبهای تأکید کرد از سمتش کنارهگیری نخواهد کرد. او گفت:«باید تصمیمات گستردهای بگیریم. فکرهایی داریم و تلاش میکنیم با تصمیمات خود در هفته آینده امید هواداران را زنده کنیم.» فابریزیو رومانو، خبرنگار ایتالیایی شبکه اسکای اسپورت هم در توئیترش مدعی شد که ستین فصل آینده روی نیمکت بارسا نخواهد بود. نشریه «اسپورت» چاپ کاتالونیا خبر داد بارسلونا در سریعترین زمان ممکن میخواهد جانشینی مناسب برای ستین پیدا کند. ژاوی هرناندز تمایل زیادی برای مربیگری در بارسلونا دارد اما اکنون نمیخواهد این کار را انجام دهد. به همین خاطر مائوریسو پوچتینو، سرمربی سابق تاتنهام نزدیکترین و اصلیترین گزینه است. ضمن اینکه احتمال اخراج اریک آبیدال از سمت مدیریت ورزشی بارسلونا نیز وجود دارد.
طی حکمی از سوی روحانی انجام شد
انتصاب سرپرست وزارت صنعت معدن و تجارت
رئیس جمهوری در حکمی دکتر «جعفر سرقینی» از معاونان وزارت صمت را به عنوان سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت منصوب کرد.به گزارش ایرنا در حکم روحانی آمده است: بر اساس اصل 135 قانون اساسی و با عنایت به مراتب تعهد و سوابق مدیریتی ارزشمندتان در حوزه صنعت و بازرگانی، به موجب این حکم جناب عالی را به «سرپرستی وزارت صنعت، معدن و تجارت» منصوب می نمایم.گفتنی است مدرس خیابانی که بعد از 3 ماه سرپرستی به عنوان گزینه پیشنهادی دولت برای این وزارتخانه به مجلس معرفی شده بود، نتوانست رأی اعتماد بگیرد.
گشتی در راسته فروشندگان لوازم عزاداری محرم در خیابان ناصرخسرو
امسال فقط پرچمها افراشته میشوند
مریم طالشی
گزارش نویس
«پارسال این موقع این پیاده رو جای سوزن انداختن نداشت. از همه جا میآمدند همین جا برای خرید؛ هیأتهای تهران و شهرستانها. بساط ابزار تعزیه فروشها هم به راه بود. چه برو و بیایی.»
این را میگوید و نگاهش روی پرچم نیمه دوخته یاحسین(ع) خیره میماند. دوباره مشغول دوختن میشود. نخ سبز روی پارچه سیاه مینشیند و قوسهای نوشته را پر میکند.
این مغازه در راسته خیابان ناصرخسرو 80 سال قدمت دارد، از وقتی که عباس جلالی، پرچمدوز قدیمی هنوز به دنیا نیامده بوده و عمویش در پرچم دوزی مشغول بوده و بعدها بیرق کسب و کار خانوادگی را به دست برادرزاده داده و خودش رفته است.
دور و برش را بیرقهای دوخته شده و پرچمهای آماده افراشتن پوشاندهاند و با صدای چرخ خیاطی دو همکار قدیمی، خوب جوردرآمدهاند. «هرسال از عید غدیر به بعد دیگر اینجا شلوغ میشد. ما 5، 6 تا مغازه هستیم که در طول سال کار میکنیم. غیر از ما در این ایام از جاهای دیگر هم میآمدند بساط میکردند. از یک ماه قبل محرم، یک قسمت از مغازههای لباس فروشی را اجاره میکردند و ابزار عزاداری دهه اول محرم را میفروختند. امسال بهخاطر بیماری کرونا و پروتکلهایی که دولت داده، مغازههایی که لوازم محرم میفروختند هم دیگر فروشی ندارند، چه برسد به آنها که موقت میآمدند و فقط در این ایام از این راه درآمد داشتند. فروش طبل و سنج و زنجیر بهخاطر اینکه ایجاد تجمع میکند، ممنوع است. فقط فروش پرچم مجاز است چون ربطی به تجمع ندارد و میتوانند در خیابان آویزان کنند، همانطور که برای عید غدیر هم پرچم گرفتند از ما و در خیابان و سر در خانهها نصب کردند. الان همین ایستگاههای صلواتی که جمع شده، کلی از درآمد همین فروشندگان بیرق و پرچم را کم کرده است چون فروشمان به آنها زیاد بود. الان گفتهاند در مساجد و هیأتها هم تجمع نکنید. از یک طرف قیمتها هم نسبت به پارسال سه برابر شده و در کنار کرونا باعث شده که کار ما کسادتر باشد.»
او به جلوی در مغازه و جایی که یک بیرق سیاه حاشیه دار آویزان است، اشاره میکند و میگوید:«الان این چاپیها را که قبلاً 8، 7 هزار تومان میفروختیم، خودمان میخریم 14 هزار تومان و 20 هزار تومان باید بفروشیم. قیمت پرچمهای دوخته هم از 150 هزار تومان برای اندازه متوسط شروع میشود.»
برای محمد صادق اورامینژاد اهل کردستان هم که سالهاست سر خیابان ناصرخسرو پر علامت میفروشد، امسال کسادترین سالی است که در ذهنش سراغ دارد. در احاطه پرهای رنگی نشسته و منظره مقابل را تماشا میکند؛ آدمهای ماسکزده که با عجله در حال آمد و شد هستند. بازار دیگر از تفرجکنندگان خالی شده و کمتر کسی را میشود دید که به قصد گشت وگذار آمده باشد. «هرسال از دو ماه قبل از محرم سرمان شلوغ میشد. امسال فروش صفر است. در واقع هنوز هیچ فروشی نداشتهام و فکر هم نمیکنم خبری بشود.» پرها در باد تکان میخورند؛ نارنجی، سبز، سرخابی، آبی. از مراکش آمدهاند. مرد حرف دیگری ندارد. سکوت میکند و دوباره بهمنظره روبهرو خیره میشود.
آن سوی خیابان بچههای هیأت شهرک ولیعصر یا به قول خودشان «شهرک ولیعصر اوشاخلاری» اما شور و حال شان دست کمی از سالهای پیش ندارد. 14، 13 سالهاند و همگی ماسک زدهاند. آمدهاند خرید برای چلچراغ هیأت. دارند با پرفروش کنار خیابان چانه میزنند که پرهایش به بزرگی و پُری پرهای مراکشی نیستند اما ارزانند و به صرفه.
هیأت امسال با سالهای قبل چه فرقی دارد؟ یکی از بچهها جواب میدهد:«باید فاصلهمان را حفظ کنیم. ماسک بزنیم و طبق پروتکل رفتار کنیم.» تقریباً از هرکه در این راسته سؤال میکنم، چه فروشنده و چه خریدار، همه نامی از پروتکل میبرند و این نشان میدهد که در جریان اخبار و اطلاعیههای وزارت بهداشت و ستاد کرونا هستند.
مرد جوان که همراه بچههاست و سرپرست گروه بهنظر میرسد، در ادامه حرف پسرنوجوان شروع میکند به توضیح دادن:«هیأت امنا گفته چلچراغ داخل هیأت میماند و اکیداً هم خارج نمیشود که باعث تجمع نشود. گفتهاند هرچه وزارت بهداشت بگوید، ما به آن عمل میکنیم و کاری غیر از آن نمیکنیم.»
فرزاد محمدی خودش خواننده است و دوتا آهنگ هم بیرون داده که یکی از آنها برای امام رضا(ع) است. او برای هیأت هم مداحی میکند. میگوید:«ما خودمان هیأتی هستیم و ایمانمان بهمان میگوید باید آیین محرم و عزاداری برای سیدالشهدا(ع) را زنده نگه داریم اما عقلمان هم حکم میکند سلامت خود و دیگران را بهخطر نیندازیم چون جان هم ارزش دارد و باید در حفظ آن تلاش کنیم. وقتی بیرون برویم به هرحال نزدیک میشویم و نفسها به هم میخورد و آنقدر نمیشود مراعات کرد و جلوی انتقال ویروس را گرفت. ما الان با حفظ فاصله در هیأت عزاداری میکنیم و اگر هیأت امنا اجازه دهد، بیرون هم با همان حفظ فاصله میرویم. الان مثلاً اگر 50 نفر داخل هیأت بودند، گفتهاند بیشتر از 30 نفر نباید توی حسینیه باشند. آن 20 نفر میتوانند در خانه عزاداری کنند. در مورد غذا هم دیگر در داخل هیأت غذایی خورده نمیشود و بستهبندی بهداشتی میشود و بیرون داده میشود که هیچ تجمعی نباشد. بههرحال این ویروس خطرناک و بسیار مسری است. دیشب شنیدم که پدر یکی از بچههای هیأت کرونا گرفته و خیلی ناراحت شدم. باید برای حفظ سلامتی همدیگر تلاش کنیم. امام حسین(ع) هم دوست ندارد ما آسیب ببینیم.»
برخلاف آنچه فکر میکردم خبری از فروش ماسکهای طرح عاشورایی نیست. یکی از مغازهدارها میگوید چند نمونه برای فروش آورده بودند اما استقبال زیادی نشد.
مسعود رازی از دیگر فروشندگان راسته پرچم فروشان که 20 سال است در این حرفه مشغول به کار است میگوید:«امسال از شهرستان هم هنوز کسی برای خرید نیامده در حالی که هرسال مشتری از شهرهای مختلف زیاد داشتیم و نمایندگان هیأتها برای خرید میآمدند. خیلی هیأتها مثل قبل برگزار نمیشوند مثلاً در یزد شنیدهام که خیلی تکیهها را برپا نمیکنند تا سلامتی مردم حفظ شود.طبعاً کرونا مثل خیلی مشاغل دیگر روی کار ما هم تأثیر گذاشته است.»
تی شرتهای سیاه بچگانه با نوشتههای سبز و قرمز یاحسین(ع) و یاابوالفضل(ع) ورودی یکی از مغازهها بهعنوان نمونه روی دیوار نصب شدهاند. کنارشان یک کارتن زنجیر کوچک هم هست. دو سال قبل که برای تهیه گزارش به این راسته آمده بودم، خیلی والدین با بچههایشان آمده بودند تا برای محرم خرید کنند؛ از پیراهن و سربند و زنجیر گرفته تا سنج و طبلهای کوچک. بچهها خصوصاً پسربچهها محرم را دوست دارند و از همان بچگی آیینهایش را فرا میگیرند. حالا با اینکه دیگر خبری از خریداران کوچک و بزرگ نیست، اما بوی محرم را میشود در همین بازار خلوت حس کرد. پرچمهای آویخته یاحسین(ع) البته هروقت سال هم که از این راسته خیابان ناصرخسرو بگذرید، شما را یاد محرم میاندازد که بهقول مرد جوان خواننده، باید توی دل آدم باشد یادش.
گزارش «ایران» درباره شرايط روحي افرادي كه تست كرونایشان مثبت شده و در قرنطینه هستند
مصایب تنهایی در جدال با ویروس هزار چهره
حمیده امینیفرد
خبرنگار
لحظههای دلهرهآور برای اغلب آنهایی که تست کرونایشان مثبت میشود، از یک «شب» آغاز میشود. فرقی نمیکند صبح تستشان مثبت شده باشد یا ظهر و یا حتی عصر! درست در همان شبی که جای خوابشان از دیگران سوا میشود، ظرفهای غذایشان از بشقابهای همیشگی به یکبار مصرفهای دوست نداشتنی تغییر میکند، لباسها و ملحفههایشان سر از کیسههای زمخت و سیاه در میآورد، صدای سرفهها بلند نشده، صدای اعتراض دیگران روی سرشان هوار میشود، درست از همان شب «درد تنهایی» آغاز میشود....
حکایت 14 روز سخت، 14 روز عجیب، 14 روز دلتنگی در ظاهر از یک اتاق ساده چند متری شروع میشود، اما هر روزش که نه! هر لحظهاش به پیچیدهترین حالت ممکن وجودت را بههم گره میزند! در این 14 روز رؤیاهایت، افکارت، آرزوهایت، حسرتها، غصهها، کینهها، دوستداشتنها و نفرتها آنقدر به جانت میپیچد، آنقدر به ذهنت چنگ میزند که یادت میاندازد، یک روز دیر یا زود با خودت خلوت خواهی کرد. خودت را بیتعارف دوست خواهی داشت و خواهی فهمید که انتهای هر آدمی روزی به همین نقطه ختم خواهد شد. روزی که «جسم» با تمام قدرتش در برابر «ذهن» میبازد. افکارت، جانت را به بازی میگیرد و ترس، برگ برنده میان زنده ماندن و نماندن میشود. در روزهای قرنطینه، از یک طرف درد، جسمت را مچاله میکند و از آن طرف، یک حس طرد شدگی شبیه همان حسهایی که تا درگیرش نشوی، به دیگران برچسب توهم میزنی، وبال افکارت میشود. این بازی اما به این سادگیها تمام نمیشود. یک روز نه! دو روز نه تا روزها ادامه مییابد و در نهایت خودت در جدال با خودت پیروز میشوی، از این 14 روز سخت که جان سالم به در بردی، شبیه همه مدالآوران جهانی، کاپ قهرمانی را در خلوتت بالا میبری و با حس غرور از این پیروزی از کنج تنهاییات بیرون میروی....
راحله حدود سه هفته پیش تست کرونایش مثبت شده، قبل از آن با علائمی که داشته فکر میکرده یک سرماخوردگی ساده است: «جواب آزمایش را که گرفتم، شوکه شدم. تا قبل از آن هیچ حس بدی نداشتم. سریع به خانوادهام خبر دادم. اتاقم را آماده کرده بودند. پنجرهها باز بود، خواهرم وسایلش را از اتاق مشترکمان برداشته بود. همین که وارد اتاق شدم، درها را محکم بستند. شب اول، احساس ترس به جانم افتاد. همه خبرهای کرونا را یک دور از بالا و پایین خواندم. غذایم را در ظرف یکبار مصرف میگذاشتند. نیمه در را باز میکردم و سریع ظرف غذا را بر میداشتم و در را قفل میکردم. با پزشکم هر لحظه تماس تلفنی داشتم. احساس میکردم اگر حالم بد شود، کسی نمیتواند نجاتم دهد. با اینکه قرص میخوردم اما دچار بیخوابی شدید شده بودم، ترس از خفگی، تا صبح بیدار نگهم میداشت. مدام تب و ضربان قلبم را اندازه میگرفتم. شنیده بودم هر لحظه ممکن است بدنت به شکل جدیدی واکنش نشان دهد. شبها قفسه سینهام سنگین میشد، مدام روی تخت دراز میکشیدم و تعداد نفسهایم را میشمردم. دچار وسواس شدید شده بودم. بیاختیار اشک میریختم. یک حس افسردگی به جانم افتاده بود. حالم که کمی تغییر میکرد، کنار پنجره میایستادم و فکر میکردم که ممکن است دیگر دوام نیاورم. حال جسمیام شبیه یک سرماخوردگی ساده بود، اما ذهنم آنقدر درگیر مرگ شده بود که مدام به روزی فکر میکردم که مردهام و هیچکس برای تشییع جنازهام نیامده. یا به روزهایی فکر میکردم که خانوادهام به خاطر من درگیر کرونا شدهاند و آنقدر ضجه میزدم تا خوابم میبرد. گوشیام را محکم به خودم میچسباندم. خبرهای کرونا را برای خانوادهام میفرستادم و با التماس از آنها میخواستم نزدیک من نشوند.»
بهراد هم تقریباً حس و حالی شبیه راحله را تجربه کرده: «تبم که بالا رفت، دچار استرس شدم. یک هفته گلو درد شدید داشتم. همهجا ماسک میزدم و در این مدت هیچ میهمانی و سفری نرفته بودم. با وجود این بازهم تست دادم. در کمال تعجب مثبت شد. سعی میکردم قوی باشم. اما با خودم تعارف نداشتم، یکدفعه خالی شدم. از یک طرف کارم، دانشگاه، خانوادهام، اصلاً با این تست تمام زندگیام بههم ریخت. دچار بلاتکلیفی و سردرگمی شدم. با اصرار من، همسرم و فرزندم به خانه مادرش رفتند. مجبور بودم به تنهایی روی پای خودم بایستم. داروهایم را خریدم و سریع به خانه برگشتم. نمیدانم چرا اما شب دوم، شرایط جسمیام تغییر کرد. بدن دردم به سردرد و معده درد تبدیل شد. نفسم داشت بند میآمد. آنقدر ترسیده بودم که نمیتوانستم از جایم بلند شوم. از درد بیکسی مدام اشک میریختم. حس قربانی بودن داشتم. بدون هیچ دلیل واضحی با خودم بلند بلند حرف میزدم و به خودم روحیه میدادم، اما دوباره کم میآوردم و میزدم زیر گریه، تا اینکه تبم به 39 رسید. نمیدانستم به کجا باید پناه ببرم. یک قرص خوردم و خوابیدم. مدام کابوسهای وحشتناک میدیدم. چندینبار از خواب پریدم، مدام دور خودم میپیچیدم. جرأت نداشتم حتی از اتاقم خارج شوم. نمیدانم این حس تا چقدر واقعی است اما حس خفگی بیچارهام کرده بود.چندی قبل یکی از همکارانم در عرض یک هفته حال جسمیاش تغییر و فوت کرده بود. مطمئن بودم سرنوشت من هم همینطور میشود. از درماندگی به همسر همان همکارم زنگ زدم، در آن لحظه فقط میخواستم یک خبر خوب بشنوم. همسرش میگفت احسان هیچ علائمی نداشت. در عرض یک هفته شرایطش تغییر کرد. حرفهای او را که شنیدم حالم بدتر شد. از ترس خانواده به هیچکس حرفی نزدم. وصیتنامهام را نوشتم و هر شب طوری میخوابیدم که اگر در خواب خفه شدم، لااقل یک نفر به دادم برسد. شاید الان از این حرفها خندهام بگیرد. میگویم مرد خجالت بکش، اما باور کنید همه این حسها را تجربه کردم.»
مژگان هم یک هفته است که تستش منفی شده، اما قبل از آن 3 هفته پر استرس را پشت سرگذاشته: «آنقدر در قرنطینه خودم را شناختم و فهمیدم از زندگی چه میخواهم که تا قبل از این هیچ وقت چنین فرصتی را تجربه نکرده بودم. حالا یک حس اعتیاد به اتاقم پیدا کردهام. با اینکه یک ماه از زمان تست اولم میگذرد بازهم در همان اتاق خودم را حبس کردهام. خانوادهام میگویند دیوانه شدهای. اما باور کنید خیلی به این حس تنهایی عادت کردهام. نسبت به گذشته کمتر با کسی حرف میزنم. حتی دیگر علاقهای ندارم تلویزیون ببینم. در دوران قرنطینه ناخودآگاه از همه آدمها دلگیر شده بودم. افکارم منفی شده بود. به خودم میگفتم چرا من؟ بعد عکس میهمانیها و سفر رفتنهای بقیه را که میدیدم، اعصابم بههم میریخت. فکر میکردم دیگر آرزوها و رؤیاهایم تمام شده، با خدا ارتباطم بیشتر شد. فکر میکردم ممکن است حتی دیگر فردا را نبینم، بعد یکدفعه دلم میخواست به زندگی چنگ بزنم. نمیخواستم به این زودیها تسلیم مرگ شوم. باور کنید چند هفته تنها ماندن در قرنطینه شوخی نیست، آدم را بشدت گوشهگیر و منزوی میکند. البته این تجربه متفاوتی برای من بود، چون متوجه ظرفیتهای درونیام شدم و حالا پر از انرژی و انگیزهام، فکر میکنم خدا به من یک فرصت دوباره داده که هر روز حدود 200 نفر آدم آن را از دست میدهند.»
سمیرا هنوز هم که حرف میزند، صدایش پر از استرس است. «بزرگترین ترس من ابتلای خانوادهام بود. تستم که مثبت شد به حدی وحشت زده شده بودم که نمیتوانستم از جایم بلند شوم. پدرم چند ماه پیش قلبش را عمل کرده بود. دچار عذاب وجدان شده بودم و مدام خودم را نفرین میکردم. نگرانی خانوادهام یک طرف، اینکه باید مثل آدمهای تنها، از خودم پرستاری میکردم هم باعث شده بود، دچار افسردگی شدید شوم. اما چند روز که گذشت به شرایط عادت کردم. قوی شدم، چون به اجبار باید روی پای خودم میایستادم. تا قبل از این حتی برای یک سردرد ساده هم، مادرم را صدا میزدم. اما حالا در یک اتاق محبوس شده بودم. همه کارهایم با خودم بود. درد عضلانی بدنم یک طرف، حس چشایی و بویاییام را هم کمکم از دست دادم. نمیدانم چرا اما فشارهای روحی شدیدی را تحمل میکردم. حتی بدون دلیل عصبی میشدم و یک روز بهقدری حالم بد بود که تمام استکانهای دم دستم را شکستم. اما هیچکس جرأت نمیکرد به اتاقم وارد شود. حس میکردم مثل جذامیها شدهام. تصور می کردم حتی عزیزانم هم مرا دوست ندارند. دلم میخواست اصرار کنند، به من توجه کنند، اما از دید من همه به فکر خودشان بودند.»
فرهاد چند روز است که به زندگی عادی برگشته، اما حالا تمام ذکر و فکرش این شده که مبادا دوباره به غار تنهاییاش برگردد: «همه از درد جسمی کرونا میترسند. اما من جز یک هفته اول که هر روز علائم تازهای داشتم، روزهای بعد که در خانه خواهرم در یک اتاق قرنطینه شدم، فقط حس معذبیت، شرم و زیادی بودن داشتم. مخصوصاً اینکه میدانستم همه نگرانند. خواهرم بچههایش را از اتاق دور میکرد، پشت در آبمیوه و خوراکی میگذاشت و میدانستم با وجود اینکه شاغل است، چقدر به زحمت افتاده. بعضی شبها از درد و حس خفگی تا صبح راه میرفتم، مبادا بخوابم و دیگر بیدار نشوم. اما برای اینکه دیگران نگران نشوند، تمام این حسها و ناراحتیها را قورت میدادم و مدام بغض داشتم.»
کرونا دیر یا زود تمام میشود، آنچه میماند، شرایطی است که هر کدام از ما چه تست مثبتیها، چه منفیها و حتی آنها که ناقلند، در این روزها پشتسر گذاشتند. روان جامعه قطعاً به یک درمان جدید نیاز خواهد داشت.
یادداشت
قرنطینه احساسات و روابط
امیر حسین جلالی ندوشن
روانپزشک
هرچند قرنطینه با آن معیارهای سختگیرانهای که در بسیاری از کشورها اجرا گردید هیچگاه در ایران اجرا نشد، یا محدود بهروزهای اندکی در تعطیلات نوروز و پس از آن بود اما نمیتوان از این موضوع به آسانی گذشت که کووید۱۹ زندگی اجتماعی ما را محدود کرده. دستکم تعطیلی مدارس، دانشگاهها و مهدکودکها و محدودیتهایی که برای سالمندان جهت رفت و آمد و روابط ایجاد شده به میزان زیادی بر روابط خانوادهها، روابط نسلی و ارتباطهای درون نسلی تأثیر جدی گذاشته است. جدا از آن، همان میزانی از کار و فعالیت و روابط اجتماعی که در دل کسب و کار روزمره، فعالیتهای اداری، علمی یا در پارهای روابط شخصی وجود دارد همواره زیر سایهای از ترس رخ میدهد. نگاه کنید به نگرانیها و کشاکشهایی که سر برگزاری کنکورهای مختلف یا برخی از آداب و آیینهای اجتماعی در طی هفتههای گذشته بروز کرده و البته نباید از این واقعیت به سادگی گذشت که ما ترسی پنهان از دیگری را در هر مواجهه اجتماعی و در هر برخورد با خویش همراه داریم. بد تنگنایی است. نه در منزل دلم شاد و نه میلی به دگر دارم! تردیدی نیست که چنین وضعیتی میتواند با میزان زیادی از احساس سرخوردگی، واهمه، اضطراب و البته خشم همراه باشد. روان ما گروگان سلامت ما شده است و حتی اگر در شهر قدم بزنیم چون امکان تجربههای اجتماعی توأم با آسودگی یا حداقلی از آسودگی وجود ندارد ما به نوعی قرنطینه روانی شدهایم. اما چه باید کرد:
اگر سابقه مشکلات روانپزشکی دارید، حتماً داروهای خود را مرتب مصرف کنید و حتماً و حتماً در اولین فرصت با پزشک معالج خود مشورت کنید و تغییرات لازم را اعمال کنید. اگر سابقه مشکلات روانپزشکی ندارید، ولی بیش از یک ماه است که میزان تنش، خشم یا غم شما از مقدار معمول چنان فراتر رفته که روی کار و روابط و احساسی که از خود دارید تأثیر جدی داشته، مشورت با پزشک عمومی، کارشناس سلامت روان، یا روانپزشک را در دستور کار خود قرار دهید.
میزانی از اضطراب و یأس و خشم عادی است. در شرایط غیر بهنجاری به سر میبریم. سعی کنید خوب بخوابید، فعالیت فیزیکی خود را افزایش دهید حتی در حد قدم زدن در فضای کوچک منزل، میزان استفاده از شبکههای اجتماعی را کاهش دهید و از تمرینات ساده تنآرامی که به سادگی در اینترنت قابل یافتن است بهره ببرید. چنین نمانده و چنین نیز نخواهد ماند. به نومیدی فرصت رخنه در وجودتان را ندهید. در لحظه زندگی کنید اما دل به آینده گرم دارید و یادمان باشد در تنگنا و فشار روانی گاهی انکار بر ما چیره میشود و به جای رویارویی با ترسهایمان ممکن است آن را ندید بگیریم. ماسک بزنیم، مراقب باشیم و تا میشود از اجتماعات دوری کنیم.
صفحه ایران قرن از شمارگان 50 عبور کرد
قاب قرن
همراه با یادداشت هایی از سیدمحمد بهشتی، سهیلا ترابی فارسانی،رضا دبیری نژاد، محسن میرزایی ، منصوره اتحادیه و...
تاریخ؛ چراغی روشن در تاریکی
منصوره اتحادیه
استاد تاریخ
تاریخ و نوشتن از تاریخ همیشه مورد علاقه نشریههای عمومی و تخصصی بوده و مخاطبان بسیاری دارد؛ اخیراً روزنامه ایران با انتشار صفحهای بهنام «ایران قرن» سعی میکند با مرور حوادث و تحولات صد سال گذشته به علاقه مخاطبان روزنامه پاسخ دهد. خواندن تاریخ و اطلاع داشتن از تاریخ برای عموم مردم مفید و ارزشمند است؛ همه باید تاریخ کشور خود را بخوانند؛ تاریخ کشورهای منطقه و همسایه و تاریخ جهان را بشناسند. شناخت تاریخ، قضاوت فرد را کامل میکند و هیچ اتفاقی در خلأ نمیافتد؛ حتماً همزمان با تحولات تاریخ ما، دنیا هم در حال تحول است همه تحولات بهگونهای به هم گره خوردهاند. برای شناخت واقعیت و شناختن ابعاد موضوع و تأثیر این تحولات باید با تاریخ آشنا بود تا نگاه و چشمانداز پیدا کرد.اگرچه روزنامههایی همچون ایران علاقه وافری به تاریخ دارند و تلاش میکنند تا به عمومیسازی تاریخ برای مردم بپردازند اما نباید فراموش کنیم که نقش روزنامهها تدریس تاریخ نیست؛ تدریس و آموزش تاریخ کار استاد تاریخ است. باید متخصصها درباره تاریخ در روزنامهها و مجلهها بنویسند؛ اما اگر روزنامهنگاری علاقهمند به نوشتن تاریخ است باید به جریانهای روز بستگی نداشته باشد. تاریخ باید در آزادی نوشته شود. البته به حقیقت محض هیچکس دسترسی ندارد و هرکسی تفسیر و تحلیل خود را دارد؛
ولی روزنامه و روزنامهنگار حوزه تاریخ باید سعی کند بدون غرضورزی، حقیقت را منتشر کند تا دید خواننده را وسیع کند و خوانندههای خود را مطلع کند. انتشار صفحه «ایران قرن» در روزنامه ایران براساس حوادث سالها هم در این قالب ارزیابی میشود. این صفحه یا صفحات مشابه میتواند مردم را با تاریخ کشور خود آشتی دهد. روزنامه باید به سلیقه همه مخاطبان خود توجه کند؛ از تاریخ تا سیاست؛ ورزش، فرهنگ و هنر. کسی که تاریخ نداند مثل کسی است که خاطرهای از بچگی خود ندارد؛ تاریخ چراغی روشن برای طی مسیر است و با شناخت تاریخ، فرد میتواند مسیر خود را درست انتخاب کند ولی شرط کلی این مسأله داشتن تخصص، مطالعه و شناخت عمیق تاریخ، بیغرض بودن و بدون وابستگی جناحی نوشتن است. باید خاطرهگویی را ازعلم تاریخ جدا کرد و آموزش تاریخ کار متخصص این حوزه است. در نوشتن گزارشهای تاریخی باید به چندین منبع رجوع شود؛ تاریخ را باید در مجموعه یک روند دید؛ باید روزنامهنگار تاریخی اهل تحقیق باشد و بداند حقیقت نزد یک نفر نیست، حتی اگر آن یک نفر فرد مجربی باشد. تاریخی که نوشته میشود نوعی تحلیل و تفسیر است؛ باید همه عوامل تأثیرگذار در یک اتفاق چه مثبت و چه منفی را در نظر گرفت. اما در کنار اینها خبر امروز و واقعه امروز تاریخ فرداست. آنچیزی که امروز روزنامهنگار آن را روایت میکند، سند فردای تاریخ است؛ باید روزنامهنگاران در روایت یک خبر همه ابعاد موضوع را در نظر بگیرند و روایتی ناب و کامل از وقایع ارائه دهند. کار مورخان و روزنامهنگاران در ارتباط با هم تعریف میشود و باید هر دو نسبت به کار خود احساس مسئولیت کنند و بهکار خود متعهد باشند. نوشتن از تاریخ و نوشتن برای تاریخ کاری ارزشمند است و مسئولیت سنگینی که باید آن را شناخت.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021 پیامک: 3000451213
جـوابیه
پاسخ به پیام درج شده در تاریخ 24 تیر 99 با عنوان: درج آیات و روایات در ایستگاههای مترو / با سلام، احتراماً ضمن تشکر از مسافر گرامی، به اطلاع میرساند معاونت امور فرهنگی و اجتماعی شرکت بهرهبرداری متروی تهران و حومه پس از شیوع ویروس کرونا در اسفندماه 1398 با توجه به اهمیت موضوع کلیه فضاهای تبلیغاتی خود اعم از تابلوهای تبلیغات فرهنگی در ایستگاهها در قالب بنر، کتیبههای تبلیغاتی قطارها و همچنین ظرفیت نمایشگرهای ایستگاهی و قطارها را به اطلاعرسانی درخصوص مقابله با ویروس کرونا اختصاص داده است. از اسفندماه سال 98 تاکنون اطلاعرسانیها در قالبهای مذکور با رویکرد آشنایی مسافران با نحوه رعایت بهداشت فردی و عمومی، شستشوی دستها، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و اهمیت استفاده از ماسک در تمامی فضاهای متروی تهران مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. امید است که به یاری خداوند متعال با از بین رفتن بیماری منحوس کرونا، توفیق خدمات بیشتر و بهتری را در حوزه فرهنگی و اجتماعی به مسافران محترم داشته باشیم.
محسن محمدیان
مشاور مدیرعامل و مدیر ارتباطات و امور بینالملل
نظــــــر مـــردم
ورود کتاب به زندان تهران بزرگ/ یک مددجو: حدود یکماه است بهدلیل شیوع بیماری کرونا ورود کتاب به زندان ممنوع شده است. از مسئولین محترم خواهشمندم پیگیریهای لازم برای ورود مجدد کتاب برای اوقات فراغت مددجویان صورت گیرد.
تلفن: 88769075 021 پیامک: 3000451213
جـوابیه
پاسخ به پیام درج شده در تاریخ 24 تیر 99 با عنوان: درج آیات و روایات در ایستگاههای مترو / با سلام، احتراماً ضمن تشکر از مسافر گرامی، به اطلاع میرساند معاونت امور فرهنگی و اجتماعی شرکت بهرهبرداری متروی تهران و حومه پس از شیوع ویروس کرونا در اسفندماه 1398 با توجه به اهمیت موضوع کلیه فضاهای تبلیغاتی خود اعم از تابلوهای تبلیغات فرهنگی در ایستگاهها در قالب بنر، کتیبههای تبلیغاتی قطارها و همچنین ظرفیت نمایشگرهای ایستگاهی و قطارها را به اطلاعرسانی درخصوص مقابله با ویروس کرونا اختصاص داده است. از اسفندماه سال 98 تاکنون اطلاعرسانیها در قالبهای مذکور با رویکرد آشنایی مسافران با نحوه رعایت بهداشت فردی و عمومی، شستشوی دستها، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و اهمیت استفاده از ماسک در تمامی فضاهای متروی تهران مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. امید است که به یاری خداوند متعال با از بین رفتن بیماری منحوس کرونا، توفیق خدمات بیشتر و بهتری را در حوزه فرهنگی و اجتماعی به مسافران محترم داشته باشیم.
محسن محمدیان
مشاور مدیرعامل و مدیر ارتباطات و امور بینالملل
نظــــــر مـــردم
ورود کتاب به زندان تهران بزرگ/ یک مددجو: حدود یکماه است بهدلیل شیوع بیماری کرونا ورود کتاب به زندان ممنوع شده است. از مسئولین محترم خواهشمندم پیگیریهای لازم برای ورود مجدد کتاب برای اوقات فراغت مددجویان صورت گیرد.
مقدمه شکست «اسنپ بک»
سید محمد صدر
کارشناس سیاست خارجی
آنچه در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به ابتکار دولت امریکا رقم خورد، در حکم یک شکست سنگین برای امریکا و دونالد ترامپ و متقابلاً یک موفقیت برای دیپلماسی ایرانی بود چرا که اقدامی که امریکا در پی آن بود یعنی تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بر خلاف توافق برجام، برهم زننده توافق هستهای بود. ابتکار ترامپ که در ابتدا از توافق هستهای خارج شد و حالا بهدنبال منتفی کردن یکی از بندهای برجام بود، مصداق رویکرد یکجانبهگرایی رئیس جمهوری امریکاست که مورد قبول اعضای شورای امنیت سازمان ملل قرار نگرفت. در حقیقت یک اجماع نسبی در جهان وجود دارد که یکجانبهگرایی امنیت جهانی را به خطر میاندازد.
همچنان که با دیگر اقدامات ترامپ مثل خروج از سازمانها و مجامع بینالمللی هم همین واکنشهای منفی دیده شده است. مشکل ترامپ این است که فکر میکند با زورگویی و فشار میتواند خواستههای غیرمنطقی و غیرقانونی خود را به دیگران تحمیل کند. در این میان البته رأی کشورهای اروپایی و همراهی نکردن آنها با قطعنامه دولت امریکا واجد اهمیت بیشتری است. اروپاییها برجام را ابتکار عمل خود میدانند. اگر چه وزیر خارجه وقت امریکا در مذاکرات منتهی به توافق هستهای نقش برجستهای یافت اما بنیانهای این گفتوگوها با ابتکار اروپا و مشخصاً مسئول سیاست خارجی آن بود. بنابر این کشورهای اروپایی همچنان نسبت به حفظ اصل برجام دغدغه دارند چرا که آن را برای امنیت منطقه و حتی جهان مهم میدانند. از همین رو رأی ممتنع آنها نشاندهنده آن است که قاره سبز هم از اقدامات و عملکرد دولت ترامپ رضایتی ندارد و به نظر میرسد به نوعی در انتظار نتیجه انتخابات ریاست جمهوری این کشور هستند. اگر ترامپ شکست بخورد – انتخابات اگر همین امروز برگزار شود ترامپ بازنده خواهد بود- اروپاییها هم اراده خود برای عملی کردن تعهدات برجامی را سرعت خواهند بخشید. شکست ترامپ و پمپئو در شورای امنیت آن هم با آن کیفیت که تنها یک کشور کوچک با آن همراهی کرد، مقدمهای است برای شکست سنگینتر کاخ سفید در برنامه بعدی خود یعنی استفاده از «اسنپ بک» یا مکانیسم ماشه که درصدد بازگرداندن همه تحریمها علیه ایران است. در حال حاضرهم چین و روسیه و هم اروپاییها یادآور شدهاند که امریکا از برجام خارج شده و حق بهره بردن از سازوکارهای این توافق را ندارد. بنابر این از هماکنون میتوان پیشبینی کرد که امریکا در صورت توسل به این راه غیرقانونی یعنی «اسنپ بک» با یک افتضاح بینالمللی دیگر روبه رو خواهد شد. نکته دیگری که یادآوری آن مهم است اینکه دولت امریکا دشمن نظام جمهوری اسلامی ایران است و شکست او در هر صحنهای قاعدتاً به نفع ایران است.توافق هستهای برجام نشانهای از فعال بودن دیپلماسی ایران بود و حالا شکست امریکا در شورای امنیت هم مصداق دیگری است از کارآمد بودن دیپلماسی دولت. اگر چه طیفهایی از مجموعههای سیاسی در ایران و مشخصاً مخالفان دولت همچنان بر بیهوده بودن برجام اصرار دارند، اما واقعیت آن است که توافق هستهای در حکم سند و سد محکمی است که تهران در مواجهه با فشارهای حداکثری امریکا میتواند به آن استناد کند و در حقیقت دست بالا را در مناسبات بینالمللی داشته باشد.
کارشناس سیاست خارجی
آنچه در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به ابتکار دولت امریکا رقم خورد، در حکم یک شکست سنگین برای امریکا و دونالد ترامپ و متقابلاً یک موفقیت برای دیپلماسی ایرانی بود چرا که اقدامی که امریکا در پی آن بود یعنی تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بر خلاف توافق برجام، برهم زننده توافق هستهای بود. ابتکار ترامپ که در ابتدا از توافق هستهای خارج شد و حالا بهدنبال منتفی کردن یکی از بندهای برجام بود، مصداق رویکرد یکجانبهگرایی رئیس جمهوری امریکاست که مورد قبول اعضای شورای امنیت سازمان ملل قرار نگرفت. در حقیقت یک اجماع نسبی در جهان وجود دارد که یکجانبهگرایی امنیت جهانی را به خطر میاندازد.
همچنان که با دیگر اقدامات ترامپ مثل خروج از سازمانها و مجامع بینالمللی هم همین واکنشهای منفی دیده شده است. مشکل ترامپ این است که فکر میکند با زورگویی و فشار میتواند خواستههای غیرمنطقی و غیرقانونی خود را به دیگران تحمیل کند. در این میان البته رأی کشورهای اروپایی و همراهی نکردن آنها با قطعنامه دولت امریکا واجد اهمیت بیشتری است. اروپاییها برجام را ابتکار عمل خود میدانند. اگر چه وزیر خارجه وقت امریکا در مذاکرات منتهی به توافق هستهای نقش برجستهای یافت اما بنیانهای این گفتوگوها با ابتکار اروپا و مشخصاً مسئول سیاست خارجی آن بود. بنابر این کشورهای اروپایی همچنان نسبت به حفظ اصل برجام دغدغه دارند چرا که آن را برای امنیت منطقه و حتی جهان مهم میدانند. از همین رو رأی ممتنع آنها نشاندهنده آن است که قاره سبز هم از اقدامات و عملکرد دولت ترامپ رضایتی ندارد و به نظر میرسد به نوعی در انتظار نتیجه انتخابات ریاست جمهوری این کشور هستند. اگر ترامپ شکست بخورد – انتخابات اگر همین امروز برگزار شود ترامپ بازنده خواهد بود- اروپاییها هم اراده خود برای عملی کردن تعهدات برجامی را سرعت خواهند بخشید. شکست ترامپ و پمپئو در شورای امنیت آن هم با آن کیفیت که تنها یک کشور کوچک با آن همراهی کرد، مقدمهای است برای شکست سنگینتر کاخ سفید در برنامه بعدی خود یعنی استفاده از «اسنپ بک» یا مکانیسم ماشه که درصدد بازگرداندن همه تحریمها علیه ایران است. در حال حاضرهم چین و روسیه و هم اروپاییها یادآور شدهاند که امریکا از برجام خارج شده و حق بهره بردن از سازوکارهای این توافق را ندارد. بنابر این از هماکنون میتوان پیشبینی کرد که امریکا در صورت توسل به این راه غیرقانونی یعنی «اسنپ بک» با یک افتضاح بینالمللی دیگر روبه رو خواهد شد. نکته دیگری که یادآوری آن مهم است اینکه دولت امریکا دشمن نظام جمهوری اسلامی ایران است و شکست او در هر صحنهای قاعدتاً به نفع ایران است.توافق هستهای برجام نشانهای از فعال بودن دیپلماسی ایران بود و حالا شکست امریکا در شورای امنیت هم مصداق دیگری است از کارآمد بودن دیپلماسی دولت. اگر چه طیفهایی از مجموعههای سیاسی در ایران و مشخصاً مخالفان دولت همچنان بر بیهوده بودن برجام اصرار دارند، اما واقعیت آن است که توافق هستهای در حکم سند و سد محکمی است که تهران در مواجهه با فشارهای حداکثری امریکا میتواند به آن استناد کند و در حقیقت دست بالا را در مناسبات بینالمللی داشته باشد.
آزادگان دلدادگانی سرشار از صبر و معرفت
سعید اوحدی
معاون رئیسجمهوری و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران
26 مـــــراد ســالــــروز ورود اولین گــــروه از آزادگــان سرافراز به میهن اســـــلامی در سال 1369 است که برخی از آنها بیش از 8 سال در زندانهای مخوف حزب بعث به سربردند تا با رسیدن به مقام «قرب» و قبولی در آزمون الهی ویژه «صابران» قدم بهخاک جمهوری اسلامی نهادند. با دقت به شرایط سخت دوران اسارت، بخصوص با نگاه کسانی که خود با پوست، گوشت و استخوان آن شرایط را از نزدیک لمس و تحمل کردهاند، بهتر میتوان گفت دفاع مقدس دارای یک جنبه نظامی نیست. مفهوم واقعی دفاع مقدس ابعاد بسیار زیادی دارد که توانست بهعنوان یک میراث ماندگار مذهبی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شود.
آنانی که دفاع مقدس را با همه وجود درک کردهاند، میدانند که رکن اصلی جهاد «معرفت» است. آن جوان و نوجوان بسیجی که در سال 1359 با مشاهده هجوم ارتش بعث به خاک جمهوری اسلامی و حمایت ابرقدرتهای شرق و غرب و حمایت مادی بیحد و اندازه کشورهای مرتجع، پا در رکاب «جهاد» با متجاوزان نهاد، عارف عاشقی بود که از مرگ نمیهراسید. او دلداده مکتبی بود که این راه سخت را با «معرفت» طی کرده و حضور در جبهههای دفاع مقدس را رسیدن به مقصد مقصود میدانست. بهگواهی تاریخ در صدر اسلام نیز بعد از آنکه پیامبر اکرم(ص) و تازه مسلمانان مراحل مختلف «صبر» را در مقابله با مشرکین، منافقین و اعراب جاهلی تحمل و طی کرده بودند، دستور «جهاد» صادر شد که نشان میدهد «صبر» لازمه و پیش شرط جهاد است. حضرت علی(ع) فرمودند: «الصبر من الایمان بهمنزله رأس من الجسد» چرا که میدانستند سختی جنگ و جهاد بسیار زیاد است و «ایمان» و «شجاعت» میخواهد تا در مقابل تیر و ترکش دشمن زانوها به لرزه در نیاید و دست و بازو توان نگه داشتن اسلحه و تیراندازی داشته باشد. این صحنه، عرصه نیایش مرگ و زندگی، مجروحیت و جانبازی، اسارت و سوختن و شهادت است و تنها کسانی میتوانند در این صحنه حاضر باشند که با کسب «مقام صبر»، «مجاهد مقاوم» در راه خدا باشند.
همه ایثارگران در تداوم حفظ نظام جمهوری اسلامی نقش اساسی داشتند و دراین میان آزادگان سرافراز نیز بهعنوان اسوههای ایمان، ایثار و شکیبایی در جهت حفظ و حراست از آرمانها و ارزشهای اسلامی و انقلابی و دفاع از کیان این مرز و بوم و پیروی از ولی خویش، علاوه بر جانفشانی در عملیاتهای هجومی و دفاعی، سالها «صبر و تحمل» شکنجه جسمی و تحقیرهای روحی و روانی را نیز در کارنامه اعمال خویش دارند. به فرموده امام خمینی(ره): «اسرا با استقامت و پایداری و پایمردی خویش به بنیانی مرصوص مبدل گشتهاند که نه تهدید ابر قدرتها آنان را به هراس میافکند و نه از محاصرهها و کمبودها به فغان میآیند... زندگی با عزت را در خیمه مقاومت و صبر بر حضور در کارخهای ذلت و نوکری ابرقدرتها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح میدهند.»1
اینان همان فرزندان واقعی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی هستند که حول محور روحانیت و سیدالاسرا مرحوم حاج آقای ابوترابی سالهای اسارت را برای خود شیرین نگه داشته بودند. اگر از تک تک آزادگان عزیز سختترین راز اسارت را بپرسید، آن را فقط پگاه ماتم و دردی میدانند که دشمن بعثی شادمانه از بلندگوهای اردوگاه خبر رحلت امام خمینی(ره) را پخش کرد. آنها تا نیمه خردادماه 68 همه دردها را به جان خریده بودند. اما داغ از دست دادن امام و پیشوای خود نتوانستند تحمل کنند و چنین واقعه دردناکی به هیچ وجه برای فرزندان صادق امام خمینی(ره)، پذیرفتنی نبود.
30 سال از بازگشت آزادگان به وطن گذشته اما هنوز آثار آن شکنجهها را بر تن رنجور خود داشته و بسیاری هم به خیل شهدا و جانبازان پیوستند ولی آنها همچنان دل در گرو آرمانهای انقلاب اسلامی، امام راحل و رهبر بزرگوار دارند. به فرموده رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) «دوران اسارت، کوتاه شده قرنهایی است که انسانهای با استعداد را تبدیل کرده است به الماسهای درخشان»2
به یقین با هیچ قلم و زبانی نمیتوان ایمان، ایثار و شهادت این اسوههای صبر و مقاومت را به نگارش درآورد و بیان کرد چرا که قلم و زبان در این عرصه قاصر است. ولی یاد و خاطره بزرگ منشی و دلاوریهای آنان همواره در تاریخ این مرز و بوم بهعنوان برگ زرینی میدرخشد و همه مردم و مسئولان ما خود را مدیون شهادتها و روحیه ایثار و جهاد این پاک سیرتان میدانند.
1- صفحه اما ج ص 198
2_ بیانات در دیدار جمعی از آزادگان 25/5/1391
معاون رئیسجمهوری و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران
26 مـــــراد ســالــــروز ورود اولین گــــروه از آزادگــان سرافراز به میهن اســـــلامی در سال 1369 است که برخی از آنها بیش از 8 سال در زندانهای مخوف حزب بعث به سربردند تا با رسیدن به مقام «قرب» و قبولی در آزمون الهی ویژه «صابران» قدم بهخاک جمهوری اسلامی نهادند. با دقت به شرایط سخت دوران اسارت، بخصوص با نگاه کسانی که خود با پوست، گوشت و استخوان آن شرایط را از نزدیک لمس و تحمل کردهاند، بهتر میتوان گفت دفاع مقدس دارای یک جنبه نظامی نیست. مفهوم واقعی دفاع مقدس ابعاد بسیار زیادی دارد که توانست بهعنوان یک میراث ماندگار مذهبی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شود.
آنانی که دفاع مقدس را با همه وجود درک کردهاند، میدانند که رکن اصلی جهاد «معرفت» است. آن جوان و نوجوان بسیجی که در سال 1359 با مشاهده هجوم ارتش بعث به خاک جمهوری اسلامی و حمایت ابرقدرتهای شرق و غرب و حمایت مادی بیحد و اندازه کشورهای مرتجع، پا در رکاب «جهاد» با متجاوزان نهاد، عارف عاشقی بود که از مرگ نمیهراسید. او دلداده مکتبی بود که این راه سخت را با «معرفت» طی کرده و حضور در جبهههای دفاع مقدس را رسیدن به مقصد مقصود میدانست. بهگواهی تاریخ در صدر اسلام نیز بعد از آنکه پیامبر اکرم(ص) و تازه مسلمانان مراحل مختلف «صبر» را در مقابله با مشرکین، منافقین و اعراب جاهلی تحمل و طی کرده بودند، دستور «جهاد» صادر شد که نشان میدهد «صبر» لازمه و پیش شرط جهاد است. حضرت علی(ع) فرمودند: «الصبر من الایمان بهمنزله رأس من الجسد» چرا که میدانستند سختی جنگ و جهاد بسیار زیاد است و «ایمان» و «شجاعت» میخواهد تا در مقابل تیر و ترکش دشمن زانوها به لرزه در نیاید و دست و بازو توان نگه داشتن اسلحه و تیراندازی داشته باشد. این صحنه، عرصه نیایش مرگ و زندگی، مجروحیت و جانبازی، اسارت و سوختن و شهادت است و تنها کسانی میتوانند در این صحنه حاضر باشند که با کسب «مقام صبر»، «مجاهد مقاوم» در راه خدا باشند.
همه ایثارگران در تداوم حفظ نظام جمهوری اسلامی نقش اساسی داشتند و دراین میان آزادگان سرافراز نیز بهعنوان اسوههای ایمان، ایثار و شکیبایی در جهت حفظ و حراست از آرمانها و ارزشهای اسلامی و انقلابی و دفاع از کیان این مرز و بوم و پیروی از ولی خویش، علاوه بر جانفشانی در عملیاتهای هجومی و دفاعی، سالها «صبر و تحمل» شکنجه جسمی و تحقیرهای روحی و روانی را نیز در کارنامه اعمال خویش دارند. به فرموده امام خمینی(ره): «اسرا با استقامت و پایداری و پایمردی خویش به بنیانی مرصوص مبدل گشتهاند که نه تهدید ابر قدرتها آنان را به هراس میافکند و نه از محاصرهها و کمبودها به فغان میآیند... زندگی با عزت را در خیمه مقاومت و صبر بر حضور در کارخهای ذلت و نوکری ابرقدرتها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح میدهند.»1
اینان همان فرزندان واقعی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی هستند که حول محور روحانیت و سیدالاسرا مرحوم حاج آقای ابوترابی سالهای اسارت را برای خود شیرین نگه داشته بودند. اگر از تک تک آزادگان عزیز سختترین راز اسارت را بپرسید، آن را فقط پگاه ماتم و دردی میدانند که دشمن بعثی شادمانه از بلندگوهای اردوگاه خبر رحلت امام خمینی(ره) را پخش کرد. آنها تا نیمه خردادماه 68 همه دردها را به جان خریده بودند. اما داغ از دست دادن امام و پیشوای خود نتوانستند تحمل کنند و چنین واقعه دردناکی به هیچ وجه برای فرزندان صادق امام خمینی(ره)، پذیرفتنی نبود.
30 سال از بازگشت آزادگان به وطن گذشته اما هنوز آثار آن شکنجهها را بر تن رنجور خود داشته و بسیاری هم به خیل شهدا و جانبازان پیوستند ولی آنها همچنان دل در گرو آرمانهای انقلاب اسلامی، امام راحل و رهبر بزرگوار دارند. به فرموده رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) «دوران اسارت، کوتاه شده قرنهایی است که انسانهای با استعداد را تبدیل کرده است به الماسهای درخشان»2
به یقین با هیچ قلم و زبانی نمیتوان ایمان، ایثار و شهادت این اسوههای صبر و مقاومت را به نگارش درآورد و بیان کرد چرا که قلم و زبان در این عرصه قاصر است. ولی یاد و خاطره بزرگ منشی و دلاوریهای آنان همواره در تاریخ این مرز و بوم بهعنوان برگ زرینی میدرخشد و همه مردم و مسئولان ما خود را مدیون شهادتها و روحیه ایثار و جهاد این پاک سیرتان میدانند.
1- صفحه اما ج ص 198
2_ بیانات در دیدار جمعی از آزادگان 25/5/1391
با اتحاد به مقابله با رژیم صهیونیستی برویم
خالد قدومی
رئیس دفتر حماس در ایران
رژیـــــم امــــارات در حالی دست به اقدام ننگین توافق عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی زد که میدانست این اقدام با خشم مردم فلسطین روبهرو میشود. از همین رو بهانه طرح الحاق را مطرح کرد. بهانهای که به چند دلیل عجیب، تأسفبار و حتی مضحک به نظر میرسد.نخست اینکه هرگز نمیتوان با یک کار زشت یک اقدام زشت را جبران کرد و با عمل منکر به جنگ عملی منکر رفت. لذا نمیتوان اقدام غیرقانونی و اشتباه الحاق بخشهایی از اراضی فلسطین را با اقدام اشتباه و خیانت آمیزی همانند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی حل و برطرف کرد.
رژیم امارات باید از طرح چنین بهانههای ادعایی دست بردارد. مسأله فلسطین، مسألهای نیست که کسی بخواهد ارزیابی سطحی از آن داشته باشد و با منافع شخصی و اهداف تنگنظرانه آن را قربانی کند. قضیه فلسطین و رژیم صهیونیستی، قضیه حق و باطل است. قضیه رویارویی با یک دشمن مشترک به نام رژیم صهیونیستی است که نه فقط دشمن فلسطین که دشمن بشریت است. جای تعجب دارد که دولتی تصور کند از یک رژیم کودککش که دست به هر نوع جنایتی میزند، اقدام خیر و منفعتی برای دیگران سر زند. داشتن نگاههایی چنین سطحی به رژیم صهیونیستی بسیار سخیف است. امروز همه ما و همه امت اسلام باید در مخالفت با این اتفاق ننگین متحد باشیم و هرگونه ارتباط با این رژیم اشغالگر را که رژیمی تحمیلی است و هیچ تاریخ و ریشه ای در منطقه ندارد، محکوم کنیم. از نظر همه گروههای فلسطینی، اعم از حماس، فتح، جهاد اسلامی و تشکیلات خودگردان، چنین اقداماتی خیانت به مردم فلسطین و محکوم است. رژیم امارات با این توافق خود را قربانی امیال انتخاباتی دونالد ترامپ کرد. رئیس جمهوری امریکا که در آستانه انتخابات ماه نوامبر قرار دارد، نیازمند پروندهای جدید بود که با آن بتواند رضایت لابی صهیونیستی در امریکا را جلب کرده و به آنها بگوید تمام تلاش خود را در سالهای اخیر کرده تا امنیت رژیم صهیونیستی را فراهم کند. او با توافقی که بین ابوظبی و تلآویو صورت گرفت، به این هدف خود رسید. اما رژیم امارات در این میان قربانی شد. این باید زنگ هشداری برای سایر دولت های عربی باشد. ما از موضع برخی کشورهای منطقه همچون ایران، قطر و ترکیه تشکر میکنیم. اما در مقابل کسانی که در جشن پایهگذاری معامله قرن شرکت کردند، از جمله بحرین و رژیم امارات باید از همان زمان متوجه میشدند که مردم فلسطین هرگز حاضر به پذیرش این طرح نیستند و آن را همچون خنجری میدانند که با دست ترامپ در سینه آنها فرو شده است. آن مردم امروز رژیم امارات را نیز در همین راستا میبینند و متأسف هستند که خنجری دیگر را در سینه خود احساس میکنند که به دست دوستان منطقهایشان بر پیکر آنها نشسته است. البته ملت فلسطین میدانند که این موضع دولتها است و همه مسلمانان همسو و همراه فلسطین هستند. ملت مسلمان، ملتی بیدار است و روزی پاسخ چنین اقداماتی را خواهد داد، چه اقدام رژیم امارات و چه اقدام هر کشور دیگری که بخواهد به بهانههای واهی دیگری دست به چنین اقدامی بزند. اما راهکار در قبال این اتفاق ننگین چیست؟ فلسطین و حامیان آن نباید بنشینند و منتظر محکوم کردنهای کشورهای مختلف باشند و به تعداد این محکومیتها افتخار کنند. همه ما باید با تمام قوا و امکاناتی که داریم، دست به حمله تبلیغاتی علیه چنین اقدامی بزنیم. قطع روابط اقتصادی با کسانی که دست به توافق زدند و افزایش فشارهای دیپلماتیک بر آنها میتواند راهکار مؤثری برای جلوگیری از اقدامهای مشابه باشد. ما باید نشان دهیم که مردم در سراسر جهان اسلام مخالف این اقدام و اقدامهای مشابه هستند و با طرح بهانههایی همچون طرح الحاق دست از موضع حمایتی خود از فلسطین برنمیدارند و یکصدا میگویند رژیم صهیونیستی، رژیمی است که هیچ تعلقی به منطقه ندارد و نباید خود را مالک بخشی از آن بداند. این رژیم متعلق به این منطقه نیست و باید از آن کوچ کند.
رئیس دفتر حماس در ایران
رژیـــــم امــــارات در حالی دست به اقدام ننگین توافق عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی زد که میدانست این اقدام با خشم مردم فلسطین روبهرو میشود. از همین رو بهانه طرح الحاق را مطرح کرد. بهانهای که به چند دلیل عجیب، تأسفبار و حتی مضحک به نظر میرسد.نخست اینکه هرگز نمیتوان با یک کار زشت یک اقدام زشت را جبران کرد و با عمل منکر به جنگ عملی منکر رفت. لذا نمیتوان اقدام غیرقانونی و اشتباه الحاق بخشهایی از اراضی فلسطین را با اقدام اشتباه و خیانت آمیزی همانند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی حل و برطرف کرد.
رژیم امارات باید از طرح چنین بهانههای ادعایی دست بردارد. مسأله فلسطین، مسألهای نیست که کسی بخواهد ارزیابی سطحی از آن داشته باشد و با منافع شخصی و اهداف تنگنظرانه آن را قربانی کند. قضیه فلسطین و رژیم صهیونیستی، قضیه حق و باطل است. قضیه رویارویی با یک دشمن مشترک به نام رژیم صهیونیستی است که نه فقط دشمن فلسطین که دشمن بشریت است. جای تعجب دارد که دولتی تصور کند از یک رژیم کودککش که دست به هر نوع جنایتی میزند، اقدام خیر و منفعتی برای دیگران سر زند. داشتن نگاههایی چنین سطحی به رژیم صهیونیستی بسیار سخیف است. امروز همه ما و همه امت اسلام باید در مخالفت با این اتفاق ننگین متحد باشیم و هرگونه ارتباط با این رژیم اشغالگر را که رژیمی تحمیلی است و هیچ تاریخ و ریشه ای در منطقه ندارد، محکوم کنیم. از نظر همه گروههای فلسطینی، اعم از حماس، فتح، جهاد اسلامی و تشکیلات خودگردان، چنین اقداماتی خیانت به مردم فلسطین و محکوم است. رژیم امارات با این توافق خود را قربانی امیال انتخاباتی دونالد ترامپ کرد. رئیس جمهوری امریکا که در آستانه انتخابات ماه نوامبر قرار دارد، نیازمند پروندهای جدید بود که با آن بتواند رضایت لابی صهیونیستی در امریکا را جلب کرده و به آنها بگوید تمام تلاش خود را در سالهای اخیر کرده تا امنیت رژیم صهیونیستی را فراهم کند. او با توافقی که بین ابوظبی و تلآویو صورت گرفت، به این هدف خود رسید. اما رژیم امارات در این میان قربانی شد. این باید زنگ هشداری برای سایر دولت های عربی باشد. ما از موضع برخی کشورهای منطقه همچون ایران، قطر و ترکیه تشکر میکنیم. اما در مقابل کسانی که در جشن پایهگذاری معامله قرن شرکت کردند، از جمله بحرین و رژیم امارات باید از همان زمان متوجه میشدند که مردم فلسطین هرگز حاضر به پذیرش این طرح نیستند و آن را همچون خنجری میدانند که با دست ترامپ در سینه آنها فرو شده است. آن مردم امروز رژیم امارات را نیز در همین راستا میبینند و متأسف هستند که خنجری دیگر را در سینه خود احساس میکنند که به دست دوستان منطقهایشان بر پیکر آنها نشسته است. البته ملت فلسطین میدانند که این موضع دولتها است و همه مسلمانان همسو و همراه فلسطین هستند. ملت مسلمان، ملتی بیدار است و روزی پاسخ چنین اقداماتی را خواهد داد، چه اقدام رژیم امارات و چه اقدام هر کشور دیگری که بخواهد به بهانههای واهی دیگری دست به چنین اقدامی بزند. اما راهکار در قبال این اتفاق ننگین چیست؟ فلسطین و حامیان آن نباید بنشینند و منتظر محکوم کردنهای کشورهای مختلف باشند و به تعداد این محکومیتها افتخار کنند. همه ما باید با تمام قوا و امکاناتی که داریم، دست به حمله تبلیغاتی علیه چنین اقدامی بزنیم. قطع روابط اقتصادی با کسانی که دست به توافق زدند و افزایش فشارهای دیپلماتیک بر آنها میتواند راهکار مؤثری برای جلوگیری از اقدامهای مشابه باشد. ما باید نشان دهیم که مردم در سراسر جهان اسلام مخالف این اقدام و اقدامهای مشابه هستند و با طرح بهانههایی همچون طرح الحاق دست از موضع حمایتی خود از فلسطین برنمیدارند و یکصدا میگویند رژیم صهیونیستی، رژیمی است که هیچ تعلقی به منطقه ندارد و نباید خود را مالک بخشی از آن بداند. این رژیم متعلق به این منطقه نیست و باید از آن کوچ کند.
باخت
برجام امریکا را دوباره در شورای امنیت شکست داد
قطعنامه پیشنهادی امریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران با ۱۱ رأی ممتنع، ۲ رأی موافق و ۲ رأی مخالف به تصویب نرسید
گروه سیاسی/ بامداد شنبه به وقت ایران نشست شورای امنیت سازمان ملل بار دیگر به محل شکست سنگین امریکا تبدیل شد و قطعنامه واشنگتن برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران مورد موافقت کشورهای عضو شورای امنیت قرار نگرفت. شکستی که ابعاد و پیامهایی فراتر از ناکامی امریکا در تصویب یک قطعنامه داشت و نشان داد کشورهایی که زمانی بر سر انزوای ایران ائتلاف کرده بودند، تکلیف تصمیم ضد ایرانی امریکا را بدون اما و اگر یکسره کردند و مانع از فروپاشی توافق هستهای شدند. شاید کمتر کسی پیشبینی میکرد که قطعنامه پیشنهادی امریکا با ۱۱ رأی ممتنع، ۲ رأی موافق و ۲ رأی مخالف به تصویب نرسد و تنها امریکا و «جمهوری دومینیکن» باشند که به این قطعنامه رأی مثبت دهند.
15 عضو شورای امنیت که در جلسه رأیگیری جمعه حضور داشتند عبارتند از امریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه به عنوان اعضای دائمی که امریکا رأی موافق و روسیه و چین رأی مخالف دادند. انگلیس و فرانسه هم رأی ممتنع دادند. اعضای غیر دائم شورای امنیت هم شامل آلمان، بلژیک، آفریقای جنوبی، جمهوری دومینیکن، استونی، اندونزی، نیجر، تونس، ویتنام، سنت وینسنت و گرنادینها است که از این میان دومینیکن رأی مثبت و بقیه رأی ممتنع دادند.
اگرچه پاسخ قاطع اعضای شورای امنیت مبنی بر نپذیرفتن قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران و در مقابل تهدید امریکا به اتخاذ تدابیر تنبیهی بیشتر، نظیر رجوع به مکانیسم ماشه آینده همچنان آیندهای پرفراز و فرود برای اجرای برجام را به تصویر میکشد اما ناگفته پیدا است که شکست اخیر امریکا در شورای امنیت خواه ناخواه صفبندی پیدا و پنهان علیه ایران در این شورا را از معنا تهی و در تحقق اهداف غاییاش ناکام خواهد کرد.
شورای امنیت در سالهای اخیر با تأسی به رویکرد منفی خود نسبت به ایران و در حالی که دیگر موضوع فعالیتهای هستهای ایران بهانهای برای تشکیل جلسه علیه آن نبود، پیرامون فعالیتهای موشکی ایران موضعگیری و چندین نشست
بی نتیجه هم برگزار کرده بود. چه نشستهای اسفند سال 94، آذر 97، آذر 98 و 25 مرداد 99 از جمله نشستهای فوقالعادهای بود که مشخصاً با هدف بررسی موضوع برنامههای موشکی ایران برگزار شد و موضعگیریها پیرامون آن تحت تأثیر دست برتر ایران در تفسیر حقوقی برجام درباره روند فعالیتهای موشکیاش بی نتیجه ماند. در این میان نباید جلسه 4 مهرماه 97 را از قلم انداخت که در آن دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا مستقیماً رهبری نشست را برعهده گرفت و حمله او به برجام و ایران نیز با اقبالی از سوی سایر کشورهای عضو شورا رو به رو نشد.
اعضای شورای امنیت در حالی روز جمعه امریکا را با بی سابقهترین موضعگیری درباره ایران نواختند که دستکم گمان نمیرفت انگلیس که بیش از سایر کشورهای اروپایی به امریکا نزدیک بود، این چنین برحفظ توافق هستهای پافشاری داشته باشد. چه اگر رأی مثبت شرکای اروپایی برجام بر پای قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران مینشست حتی اگر این قطعنامه با وتوی روسیه و چین هم راه به جایی نمیبرد، شراکت اروپا در برجام از معنای خود تهی میشد و آیندهای برای این توافق قابل تصور نبود. با این حال همه اعضای دائم شورای امنیت با عدم موافقت با طرح ضد ایرانی امریکا کوشیدند در زمین امریکا بازی نکنند تا به گفته حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران برجام نیمه جان بتواند امریکا را شکست دهد.
شکست قابل انتظار
یکی از مهمترین ابتکار عملهای قطعنامه 2231 که در تأیید توافق هستهای به تصویب شورای امنیت رسید، تعیین موعد مشخصی برای لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران بود. شورای امنیت ذیل تلاش دیپلماتیک ایران برخی محدودیتهای موجود در قطعنامههای پیشین را در قالب بند 5 پیوست دوم قطعنامه ۲۲۳۱ گنجاند و با ایجاد اصلاحاتی در این محدودیتها، تغییرات مهمی در این مورد ایجاد کرد. مطابق این بند قرار شد که 5 سال از تاریخ دستیابی به برجام محدودیتهای تسلیحاتی علیه ایران لغو شود. قابل انتظار بود که با نزدیک شدن به تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ (۲۷ مهرماه ۱۳۹۹) یعنی روز لغو این تحریمها امریکا تلاشهای سازماندهی شده خود را برای ممانعت از این رویداد آغاز کند. نخست مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا اعلام کرد که دولت امریکا در حال تدوین استدلالی حقوقی جهت بازگشت این کشور به برجام است تا از این طریق فشارهای خود را بر شورای امنیت برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران افزایش دهد. بازگشتی که از منظر امریکا به معنای آن بود که این کشور خود را همچنان عضوی از اعضای برجام تلقی میکند و میکوشد از حقوق مندرج در این سند برای اقدام علیه ایران استفاده کند.
این تفسیر مورد اعتنای اغلب کشورها و صاحبنظران سیاسی و حقوقی قرار نگرفت تا مقامهای امریکا سناریوی تصویب قطعنامه جدیدی برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را کلید بزنند. این در حالی بود که اروپاییها اگرچه مدعی شدند که در نگرانیهای امریکا نسبت به برنامه موشک بالستیک ایران و نقش منطقهای ایران احساس شراکت میکنند، اما در عین حال واشنگتن را به دلیل تضعیف توافق هستهای که از حمایت گسترده بینالمللی برخوردار بود، مقصر دانستند. موضعی که نشان میداد آنها همراهی چندانی با قطعنامه پیشنهادی امریکا در سازمان ملل نخواهند داشت. چه آنها با آگاهی از عواقب امنیتی فروپاشی توافق هستهای به این نقطه اطمینان رسیده بودند که نابودی برجام میتواند به تغییراتی جدی در راهبرد امنیتی ایران از جمله تصمیم به خروج از «ان پی تی» بینجامد و خود به بحران بزرگی برای اروپا تبدیل شود. این در حالی بود که دو کشور دیگر برجام یعنی روسیه و چین مواضعی را که اروپاییها در مخالفت با امریکا تلویحاً بر زبان میآوردند، علنی اعلام کردند. نامه صریح «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه و «وانگ یی»، وزیر خارجه چین به رئیس شورای امنیت مبنی بر اینکه تلاش امریکا برای تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی امریکا علیه ایران محکوم به شکست است، نشان داد که تنها مشکل بزرگ امریکا، اروپا نیست و احتمال میرفت به هنگام ضرورت، مسکو و پکن قطعنامه پیشنهادی امریکا را وتو کنند. هرچند امریکا در نشست روز جمعه تلاش خود پیرامون تصویب قطعنامه جدید تحریم تسلیحاتی ایران را شکست خورده دید و عملاً به عضو منزوی این شورا تبدیل شد اما نماینده این کشور بار دیگر اعلام کرد که امریکا حق دارد از مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران بهره ببرد.
این در حالی است که شرکای برجام از جمله اتحادیه اروپا پیشتر بر مشروعیت و مقبولیت ادعایی واشنگتن برای استفاده از این مکانیسم به دلیل خروج یکجانبه آن از این توافق دست رد زده است. چه امریکا که در تمدید تحریم تسلیحاتی ایران شکست خورده متعاقباً موفقیتی در جلب همراهی اعضای شورای امنیت برای استفاده از مکانیزم ماشه هم نخواهد داشت و روسیه، چین و ایران نیز بر این موضوع تصریح کردهاند.
امریکا: باختیم اما هنوز تمام نشده است
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا از اقدام شورای امنیت به عدم تمدید تحریم تسلیحاتی ایران انتقاد کرد و گفت: «شورای امنیت سازمان ملل متحد وظیفه حفظ صلح و امنیت بینالمللی را برعهده دارد. این شورا امروز نتوانست مجموعه مأموریتهای اساسی خود را محقق کند.» «رابرت اوبرایان» مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری امریکا هم امتناع فرانسه، آلمان و بریتانیا را از حمایت از رأی امریکا در شورای امنیت ناامیدکننده خواند و گفت: «ما امروز باختیم اما هنوز تمام نشده است.» «کلی کرافت» نماینده امریکا در سازمان ملل هم گفت که «دولت این کشور در روزهای آینده تلاش خواهد کرد با استفاده از مکانیسم ماشه تحریمهای بینالمللی علیه ایران را احیا کند.»
فرانسه: همچنان به برجام متعهدیم
هیأت فرانسه در سازمان ملل، پس از صدور رأی ممتنع برای تصویب قطعنامه ضد ایرانی امریکا درباره تحریم تسلیحاتی ایران در بیانیهای بر پایبندی فرانسه نسبت به توافق هستهای تأکید کرد و نوشت: «فرانسه بر تعهدش نسبت به حفظ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که پشتیبان قانونی این توافق بود، دوباره تأکید میکند.»
انگلیس: با بازگشت خودکار تحریمها مخالفیم
انگلیس در بیانیهای اعلام کرد، به پیشنویس قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران که از سوی امریکا پیشنهاد شده بود، رأی ممتنع داد؛ زیرا مشخص بود که این پیشنویس حمایت شورا را به خود جلب نخواهد کرد. انگلیس در این بیانیه افزوده است: «ما با تلاش برای بازگشت خودکار تحریمها از طریق مکانیسم ماشه که با تلاشهای فعلیمان برای حفظ برجام ناسازگار است، مخالفیم.»
آلمان:به تلاش خود برای حفظ برجام ادامه میدهیم
آلمان در بیانیهای تأکید کرد که به اجرای کامل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که برای تأیید برجام صادر شده متعهد است. این کشور اعلام کرد:«ما به همراه فرانسه و انگلیس، به رغم چالشهای ایجاد شده توسط خروج امریکا از برجام در مه۲۰۱۸ و عدم پایبندی سیستماتیک ایران به تعهدات کلیدیاش از جولای ۲۰۱۹، سرسختانه برای حفظ برجام تلاش کردهایم و به تلاشهایمان در این زمینه ادامه خواهیم داد.»
چین: زورگویی شکست خواهد خورد
ژانگ جون، نماینده چین در سازمان ملل هم ناکامی امریکا در تصویب قطعنامه را نشانه آن دانست که «یکجانبهگرایی از هیچ حمایتی برخوردار نیست و زورگویی شکست خواهد خورد.» چین ضمن حمایت مجدد از برجام، تأکید کرده از آنجا که امریکا از آن خارج شده، دیگر عضو برجام نیست و نمیتواند خواهان برگشتن تحریمها و اجرای مکانیسم ماشه شود.
روسیه: امریکا از نتیجه نشست باخبر بود
«میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین هم اقدام امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را اقدامی بی پایه و اساس تلقی کرد و افزود: «امریکا به طور کلی از نتیجه باخبر بود اما تصمیم گرفت که قطعنامهاش را اعمال کند. رویکرد ایدئولوژیک میتواند یک کشور را در وضعیت ناخوشایندی قرار دهد.» همچنین واسیلی نبنزیا، نماینده دائمی روسیه در سازمان ملل خواستار جلوگیری از شدت یافتن تقابل بر سر مسائل ایران شد.
ایران: رأی شورای امنیت نشان دهنده انزوای امریکا بود
مجید تختروانچی، نماینده ایران در سازمان ملل در سخنانی پس از رأی مخالف شورای امنیت به پیشنویس قطعنامه ضدایرانی امریکا، گفت: «رأی امروز نه تنها پروژه امریکا را در تمدید تحریم تسلیحاتی ایران با شکست مواجه کرد، بلکه نشان داد همراهی جامعه بینالملل با سوءاستفاده از قطعنامه ۲۲۳۱ که میخواهد در چارچوب آن از مکانیسم ماشه استفاده کند، چقدر مقبولیت دارد. این رأی خود نشاندهنده انزوای امریکا در استفاده از این مکانیسم بود.» سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه هم دیپلماسی فعال در کنار استحکام حقوقی برجام را دلیل شکست امریکا در شورای امنیت دانست.
15 عضو شورای امنیت که در جلسه رأیگیری جمعه حضور داشتند عبارتند از امریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه به عنوان اعضای دائمی که امریکا رأی موافق و روسیه و چین رأی مخالف دادند. انگلیس و فرانسه هم رأی ممتنع دادند. اعضای غیر دائم شورای امنیت هم شامل آلمان، بلژیک، آفریقای جنوبی، جمهوری دومینیکن، استونی، اندونزی، نیجر، تونس، ویتنام، سنت وینسنت و گرنادینها است که از این میان دومینیکن رأی مثبت و بقیه رأی ممتنع دادند.
اگرچه پاسخ قاطع اعضای شورای امنیت مبنی بر نپذیرفتن قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران و در مقابل تهدید امریکا به اتخاذ تدابیر تنبیهی بیشتر، نظیر رجوع به مکانیسم ماشه آینده همچنان آیندهای پرفراز و فرود برای اجرای برجام را به تصویر میکشد اما ناگفته پیدا است که شکست اخیر امریکا در شورای امنیت خواه ناخواه صفبندی پیدا و پنهان علیه ایران در این شورا را از معنا تهی و در تحقق اهداف غاییاش ناکام خواهد کرد.
شورای امنیت در سالهای اخیر با تأسی به رویکرد منفی خود نسبت به ایران و در حالی که دیگر موضوع فعالیتهای هستهای ایران بهانهای برای تشکیل جلسه علیه آن نبود، پیرامون فعالیتهای موشکی ایران موضعگیری و چندین نشست
بی نتیجه هم برگزار کرده بود. چه نشستهای اسفند سال 94، آذر 97، آذر 98 و 25 مرداد 99 از جمله نشستهای فوقالعادهای بود که مشخصاً با هدف بررسی موضوع برنامههای موشکی ایران برگزار شد و موضعگیریها پیرامون آن تحت تأثیر دست برتر ایران در تفسیر حقوقی برجام درباره روند فعالیتهای موشکیاش بی نتیجه ماند. در این میان نباید جلسه 4 مهرماه 97 را از قلم انداخت که در آن دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا مستقیماً رهبری نشست را برعهده گرفت و حمله او به برجام و ایران نیز با اقبالی از سوی سایر کشورهای عضو شورا رو به رو نشد.
اعضای شورای امنیت در حالی روز جمعه امریکا را با بی سابقهترین موضعگیری درباره ایران نواختند که دستکم گمان نمیرفت انگلیس که بیش از سایر کشورهای اروپایی به امریکا نزدیک بود، این چنین برحفظ توافق هستهای پافشاری داشته باشد. چه اگر رأی مثبت شرکای اروپایی برجام بر پای قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران مینشست حتی اگر این قطعنامه با وتوی روسیه و چین هم راه به جایی نمیبرد، شراکت اروپا در برجام از معنای خود تهی میشد و آیندهای برای این توافق قابل تصور نبود. با این حال همه اعضای دائم شورای امنیت با عدم موافقت با طرح ضد ایرانی امریکا کوشیدند در زمین امریکا بازی نکنند تا به گفته حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران برجام نیمه جان بتواند امریکا را شکست دهد.
شکست قابل انتظار
یکی از مهمترین ابتکار عملهای قطعنامه 2231 که در تأیید توافق هستهای به تصویب شورای امنیت رسید، تعیین موعد مشخصی برای لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران بود. شورای امنیت ذیل تلاش دیپلماتیک ایران برخی محدودیتهای موجود در قطعنامههای پیشین را در قالب بند 5 پیوست دوم قطعنامه ۲۲۳۱ گنجاند و با ایجاد اصلاحاتی در این محدودیتها، تغییرات مهمی در این مورد ایجاد کرد. مطابق این بند قرار شد که 5 سال از تاریخ دستیابی به برجام محدودیتهای تسلیحاتی علیه ایران لغو شود. قابل انتظار بود که با نزدیک شدن به تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ (۲۷ مهرماه ۱۳۹۹) یعنی روز لغو این تحریمها امریکا تلاشهای سازماندهی شده خود را برای ممانعت از این رویداد آغاز کند. نخست مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا اعلام کرد که دولت امریکا در حال تدوین استدلالی حقوقی جهت بازگشت این کشور به برجام است تا از این طریق فشارهای خود را بر شورای امنیت برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران افزایش دهد. بازگشتی که از منظر امریکا به معنای آن بود که این کشور خود را همچنان عضوی از اعضای برجام تلقی میکند و میکوشد از حقوق مندرج در این سند برای اقدام علیه ایران استفاده کند.
این تفسیر مورد اعتنای اغلب کشورها و صاحبنظران سیاسی و حقوقی قرار نگرفت تا مقامهای امریکا سناریوی تصویب قطعنامه جدیدی برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را کلید بزنند. این در حالی بود که اروپاییها اگرچه مدعی شدند که در نگرانیهای امریکا نسبت به برنامه موشک بالستیک ایران و نقش منطقهای ایران احساس شراکت میکنند، اما در عین حال واشنگتن را به دلیل تضعیف توافق هستهای که از حمایت گسترده بینالمللی برخوردار بود، مقصر دانستند. موضعی که نشان میداد آنها همراهی چندانی با قطعنامه پیشنهادی امریکا در سازمان ملل نخواهند داشت. چه آنها با آگاهی از عواقب امنیتی فروپاشی توافق هستهای به این نقطه اطمینان رسیده بودند که نابودی برجام میتواند به تغییراتی جدی در راهبرد امنیتی ایران از جمله تصمیم به خروج از «ان پی تی» بینجامد و خود به بحران بزرگی برای اروپا تبدیل شود. این در حالی بود که دو کشور دیگر برجام یعنی روسیه و چین مواضعی را که اروپاییها در مخالفت با امریکا تلویحاً بر زبان میآوردند، علنی اعلام کردند. نامه صریح «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه و «وانگ یی»، وزیر خارجه چین به رئیس شورای امنیت مبنی بر اینکه تلاش امریکا برای تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی امریکا علیه ایران محکوم به شکست است، نشان داد که تنها مشکل بزرگ امریکا، اروپا نیست و احتمال میرفت به هنگام ضرورت، مسکو و پکن قطعنامه پیشنهادی امریکا را وتو کنند. هرچند امریکا در نشست روز جمعه تلاش خود پیرامون تصویب قطعنامه جدید تحریم تسلیحاتی ایران را شکست خورده دید و عملاً به عضو منزوی این شورا تبدیل شد اما نماینده این کشور بار دیگر اعلام کرد که امریکا حق دارد از مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران بهره ببرد.
این در حالی است که شرکای برجام از جمله اتحادیه اروپا پیشتر بر مشروعیت و مقبولیت ادعایی واشنگتن برای استفاده از این مکانیسم به دلیل خروج یکجانبه آن از این توافق دست رد زده است. چه امریکا که در تمدید تحریم تسلیحاتی ایران شکست خورده متعاقباً موفقیتی در جلب همراهی اعضای شورای امنیت برای استفاده از مکانیزم ماشه هم نخواهد داشت و روسیه، چین و ایران نیز بر این موضوع تصریح کردهاند.
امریکا: باختیم اما هنوز تمام نشده است
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا از اقدام شورای امنیت به عدم تمدید تحریم تسلیحاتی ایران انتقاد کرد و گفت: «شورای امنیت سازمان ملل متحد وظیفه حفظ صلح و امنیت بینالمللی را برعهده دارد. این شورا امروز نتوانست مجموعه مأموریتهای اساسی خود را محقق کند.» «رابرت اوبرایان» مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری امریکا هم امتناع فرانسه، آلمان و بریتانیا را از حمایت از رأی امریکا در شورای امنیت ناامیدکننده خواند و گفت: «ما امروز باختیم اما هنوز تمام نشده است.» «کلی کرافت» نماینده امریکا در سازمان ملل هم گفت که «دولت این کشور در روزهای آینده تلاش خواهد کرد با استفاده از مکانیسم ماشه تحریمهای بینالمللی علیه ایران را احیا کند.»
فرانسه: همچنان به برجام متعهدیم
هیأت فرانسه در سازمان ملل، پس از صدور رأی ممتنع برای تصویب قطعنامه ضد ایرانی امریکا درباره تحریم تسلیحاتی ایران در بیانیهای بر پایبندی فرانسه نسبت به توافق هستهای تأکید کرد و نوشت: «فرانسه بر تعهدش نسبت به حفظ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که پشتیبان قانونی این توافق بود، دوباره تأکید میکند.»
انگلیس: با بازگشت خودکار تحریمها مخالفیم
انگلیس در بیانیهای اعلام کرد، به پیشنویس قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران که از سوی امریکا پیشنهاد شده بود، رأی ممتنع داد؛ زیرا مشخص بود که این پیشنویس حمایت شورا را به خود جلب نخواهد کرد. انگلیس در این بیانیه افزوده است: «ما با تلاش برای بازگشت خودکار تحریمها از طریق مکانیسم ماشه که با تلاشهای فعلیمان برای حفظ برجام ناسازگار است، مخالفیم.»
آلمان:به تلاش خود برای حفظ برجام ادامه میدهیم
آلمان در بیانیهای تأکید کرد که به اجرای کامل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که برای تأیید برجام صادر شده متعهد است. این کشور اعلام کرد:«ما به همراه فرانسه و انگلیس، به رغم چالشهای ایجاد شده توسط خروج امریکا از برجام در مه۲۰۱۸ و عدم پایبندی سیستماتیک ایران به تعهدات کلیدیاش از جولای ۲۰۱۹، سرسختانه برای حفظ برجام تلاش کردهایم و به تلاشهایمان در این زمینه ادامه خواهیم داد.»
چین: زورگویی شکست خواهد خورد
ژانگ جون، نماینده چین در سازمان ملل هم ناکامی امریکا در تصویب قطعنامه را نشانه آن دانست که «یکجانبهگرایی از هیچ حمایتی برخوردار نیست و زورگویی شکست خواهد خورد.» چین ضمن حمایت مجدد از برجام، تأکید کرده از آنجا که امریکا از آن خارج شده، دیگر عضو برجام نیست و نمیتواند خواهان برگشتن تحریمها و اجرای مکانیسم ماشه شود.
روسیه: امریکا از نتیجه نشست باخبر بود
«میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین هم اقدام امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را اقدامی بی پایه و اساس تلقی کرد و افزود: «امریکا به طور کلی از نتیجه باخبر بود اما تصمیم گرفت که قطعنامهاش را اعمال کند. رویکرد ایدئولوژیک میتواند یک کشور را در وضعیت ناخوشایندی قرار دهد.» همچنین واسیلی نبنزیا، نماینده دائمی روسیه در سازمان ملل خواستار جلوگیری از شدت یافتن تقابل بر سر مسائل ایران شد.
ایران: رأی شورای امنیت نشان دهنده انزوای امریکا بود
مجید تختروانچی، نماینده ایران در سازمان ملل در سخنانی پس از رأی مخالف شورای امنیت به پیشنویس قطعنامه ضدایرانی امریکا، گفت: «رأی امروز نه تنها پروژه امریکا را در تمدید تحریم تسلیحاتی ایران با شکست مواجه کرد، بلکه نشان داد همراهی جامعه بینالملل با سوءاستفاده از قطعنامه ۲۲۳۱ که میخواهد در چارچوب آن از مکانیسم ماشه استفاده کند، چقدر مقبولیت دارد. این رأی خود نشاندهنده انزوای امریکا در استفاده از این مکانیسم بود.» سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه هم دیپلماسی فعال در کنار استحکام حقوقی برجام را دلیل شکست امریکا در شورای امنیت دانست.
روحانی با اشاره به نتیجه جلسه شورای امنیت:
شکست تاریخی امریکا ماندگار شد
همراه با یادداشت ها و تحلیل هایی درباره شکست و انزوای جهانی امریکا از
- سید محمد صدر - رامین مهمان پرست - مهدی ذاکریان - علی ماجدی - یوسف مولایی - فریدون مجلسی
گروه سیاسی/ رئیس جمهوری در جلسه دیروز ستاد ملی مقابله با کرونا، به دو رویداد بینالمللی در روزهای اخیر اشاره کرد که یکی را شیرین و دیگری را تلخ دانست. بر اساس توضیحات روحانی، رویداد شیرین شکست امریکا در شورای امنیت و موفقیت ایران در برابر زیادهخواهی این کشور بود و حادثه تلخ هم عادی سازی روابط سیاسی با رژیم صهیونیستی از سوی کشور امارات متحده عربی بود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی با اشاره به اینکه روز جمعه روز «مباهله» بود، گفت: ما در این روز یک موفقیت بزرگ را شاهد بودیم و آن در شورای امنیت سازمان ملل برای اولین بار است که امریکاییها در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای را پیشنهاد میدهند و فقط یک کشور کوچک جزیرهای به او رأی میدهد. من به یاد ندارم که امریکا خودش را آماده کند از ماهها برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و قطعنامه تهیه کند و آن قطعنامه فقط یک رأی بیاورد آن هم دومینیکن و اگر بگویم جزیره، اشتباه گفتم که یک سوم یک جزیره است و چند کشور هستند که یکی هم دومینیکن است، یک کشور کوچک.
رئیس جمهوری افزود: ببینید کار امریکا به کجا رسیده و به چه روزگار خفتی رسیده و شما از این طرف قدرت برجام را ببینید این برجامی که این همه ضربه خورده در طول این 3 سال با جنایات امریکا و صهیونیستها. همین برجام نیمه جان، روبهروی امریکا ایستاد و امریکا را شکست داد. علت اینکه 11 کشور رأی ممتنع دادند و 2 کشور رأی مخالف دادند، به این دلیل بود که همهشان استدلال کردند که حفظ برجام برای مصالح منطقه و جهان ضرورت دارد و لازم است.
وی ادامه داد: به نظر من روز مباهله امسال 24 ذیالحجه در تاریخ ایران در مبارزه ما با استکبار جهانی یک روز ماندگاری شد.
روحانی با اشاره به ادعای اخیر امریکاییها مبنی بر توقیف کشتیهای ایران توضیح داد: امریکا گفت 4 کشتی ایرانی را در آبهای بینالمللی گرفتیم و داریم میبریم و اینها کشتیهای ایرانی بودند که البته نه کشتی ایرانی بود و نه پرچم ایرانی بود و کل حرف دروغ بود و بنابراین این دروغ بخاطر این بود که آن خفت را تا حدی بپوشانند. این به آن معناست که همان طور که بارها گفتیم، جمهوری اسلامی ایران با قدرتی که امروز در منطقه دارد و با دوستانی که در منطقه دارد و با کشورهایی که با جمهوری اسلامی ایران در اهدافی با هم مشترکاً حرکت میکنند، خوشبختانه موفقیتهای بسیار بزرگی داشته. دیروز یک موفقیت سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران و یک شکست سیاسی و حقوقی برای رژیم امریکا بود و امیدواریم کشورهای منطقه هم درس تنبه بیاموزند و خودشان را به یک رژیم غاصب و ظالم و رژیمی که علیه ملتهای مسلمان در طول هفتاد و چند سال جنایت کرده، نزدیک نکنند.
هشدار به امارات: پای صهیونیستها را به منطقه باز نکنید
رئیس جمهوری در تشریح رویداد تلخ این روزها هم گفت: این روزها مواجه شدیم که یک کشور همسایه ما متأسفانه خودش را به دشمن دنیای اسلام و دشمن منطقه و قاتل ملت فلسطین نزدیک کرد و تصمیم گرفت که روابط را با رژیم صهیونیستی برقرار کند. کشوری که کشور مسلمان است و مردم متدینی دارد، مردم بسیار خوبی دارد منتها حاکمان دچار یک مسیر اشتباه و غلطی شدند و فکر میکنند که با امریکا یا رژیم صهیونیستی امنیت آنها تأمین میشود و اقتصاد آنها رشد پیدا میکند و این کاملاً اشتباه است. اولاً این اقدام از نظر ما، اقدامی نادرست، غلط و صد درصد محکوم و خیانتی است به آرمان ملت فلسطین و به آرمان مسلمانها و قدس.
روحانی ادامه داد: ما در کنار شما بودیم ما حافظ شما بودیم.، من چند بار دیگر هم در سخنرانیها اشاره کردم. صدام از ما خواهش کرد و به ما التماس کرد که چیزی نگوییم تا او برود کل کویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات را اشغال کند و این ما بودیم که ایستادیم و نگذاشتیم. ما اولین کشوری بودیم در منطقه که تجاوز صدام را به کویت محکوم کردیم قبل از اینکه شورای همکاری خلیج فارس از خواب بیدار شود و از ترس حرفی بزند، همان روز که روز عاشورا هم بود، همان بعد از ظهر روز عاشورا شورای عالی امنیت ملی تشکیل دادیم و این تجاوز را محکوم کردیم بعد به مردم آواره کویت رسیدگی کردیم بعداً در سال بعد به مردم آواره عراق کمک کردیم. ایران همواره به عنوان حامی مسلمانها و همسایگان خودش و امنیت ساز منطقه خلیج فارس نه الان بلکه در طول قرنها و در طول هزاران سال بوده است. وی افزود: متأسفانه امارات اشتباه و خطای بسیار بزرگی مرتکب شده است و امیدواریم از این خطا اینها برگردند و توجه کنند که این مسیر غلط است. نه به نفع حاکمان است و نه به نفع امنیت خودشان است و به اینها هشدار میدهیم، مبادا بخواهند پای اسرائیل را در این منطقه باز کنند که آن وقت حساب دیگری خواهند داشت و برخورد دیگری با آنها خواهد شد. حواسشان جمع باشد تا اینجا خطای بزرگ و عمل خائنانهای انجام دادند و امیدواریم متنبه شوند و این مسیر نادرست و غلطی که انجام شده را ادامه ندهند.
مجازات عدم رعایت پروتکل های بهداشتی
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود در ستاد ملی مقابله با کرونا، توسعه زیرساختهای دیجیتال و دولت الکترونیکی، تقویت و توسعه شرکتهای دانش بنیان، برنامهریزی برای خرید واکسن تولید شده مورد تأیید در خارج از کشور، تقویت تولید و تأمین امنیت غذایی و همچنین تقویت صادرات غیرنفتی را از وظایف و اولویتهای دولت برشمرد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه ریشهکن شدن کرونا برای هیچ کس مشخص نیست، اظهار داشت: راه این است که برنامهریزی بلندمدتتری را مدنظر داشته باشیم و باید برای تمامی فعالیتهای ضروری زندگی، برنامهریزی کرده و پروتکلهای مخصوص داشته باشیم. روحانی ادامه داد: همه کسانی که تریبونی در اختیار داشته و نفوذ کلام دارند باید با انسجام و وحدت رویه مردم را به رعایت دستورالعملها تشویق کنند و همه باید متحدانه و همدلانه در این مسیر حرکت کرده و پیش برویم. رئیس جمهوری تأکید کرد: همچنان که به دنبال ساختن واکسن هستیم، باید در تحقیقات، همکاری خود را با دیگر کشورها ادامه دهیم و ضمن تقویت فعالیتها برای ساخت واکسن در داخل کشور، اگر کشوری موفق به ساخت واکسن کرونا شد باید برای خرید آن تلاش و برنامهریزی کنیم.
روحانی با اشاره به اینکه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در زمینه تخلفات از دستورالعملها و مجازاتهای پیشبینی شده، بررسیهای لازم انجام و برخی از آنها به تصویب رسیده است، گفت: باید با تخلفاتی که انجام میشود، برخورد کنیم که امروز برخی از مجازاتها و مقابله با تخلفات اداری در اصناف در ستاد ملی تبیین شد و توسط دستگاههای مسئول ابلاغ خواهد شد. رئیس جمهوری با بیان اینکه میبایست برای برگزاری کنکور و عزاداریها در ماه محرم نیز به طور دقیق از اجرای دستورالعملها مراقبت کنیم، گفت: نمیتوان میلیونها نفر اعم از دانشآموزان و خانوادههای آنان را نسبت به برگزاری کنکور در شرایط ابهام قرار دهیم.
وی افزود: البته براساس آنچه پیش از این اعلام شد، کنکور با توجه به همه شرایطی که از لحاظ بهداشتی باید انجام شود، برگزار خواهد شد اما نمیتوانیم مثل سالهای گذشته عمل کنیم و باید نسبت به بسیاری از شرایط مراعات داشته باشیم که در این راستا تجربه بسیار خوب در برگزاری 2 کنکور دکترا و کارشناسی ارشد را داریم و باید از آنها در برگزاری کنکور سراسری استفاده کنیم.
مقدمه شکست «اسنپ بک»
سید محمد صدر
کارشناس سیاست خارجی
آنچه در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به ابتکار دولت امریکا رقم خورد، در حکم یک شکست سنگین برای امریکا و دونالد ترامپ و متقابلاً یک موفقیت برای دیپلماسی ایرانی بود چرا که اقدامی که امریکا در پی آن بود یعنی تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بر خلاف توافق برجام، برهم زننده توافق هستهای بود. ابتکار ترامپ که در ابتدا از توافق هستهای خارج شد و حالا بهدنبال منتفی کردن یکی از بندهای برجام بود، مصداق رویکرد یکجانبهگرایی رئیس جمهوری امریکاست که مورد قبول اعضای شورای امنیت سازمان ملل قرار نگرفت. در حقیقت یک اجماع نسبی در جهان وجود دارد که یکجانبهگرایی امنیت جهانی را به خطر میاندازد.
همچنان که با دیگر اقدامات ترامپ مثل خروج از سازمانها و مجامع بینالمللی هم همین واکنشهای منفی دیده شده است. مشکل ترامپ این است که فکر میکند با زورگویی و فشار میتواند خواستههای غیرمنطقی و غیرقانونی خود را به دیگران تحمیل کند. در این میان البته رأی کشورهای اروپایی و همراهی نکردن آنها با قطعنامه دولت امریکا واجد اهمیت بیشتری است. اروپاییها برجام را ابتکار عمل خود میدانند. اگر چه وزیر خارجه وقت امریکا در مذاکرات منتهی به توافق هستهای نقش برجستهای یافت اما بنیانهای این گفتوگوها با ابتکار اروپا و مشخصاً مسئول سیاست خارجی آن بود. بنابر این کشورهای اروپایی همچنان نسبت به حفظ اصل برجام دغدغه دارند چرا که آن را برای امنیت منطقه و حتی جهان مهم میدانند. از همین رو رأی ممتنع آنها نشاندهنده آن است که قاره سبز هم از اقدامات و عملکرد دولت ترامپ رضایتی ندارد و به نظر میرسد به نوعی در انتظار نتیجه انتخابات ریاست جمهوری این کشور هستند. اگر ترامپ شکست بخورد – انتخابات اگر همین امروز برگزار شود ترامپ بازنده خواهد بود- اروپاییها هم اراده خود برای عملی کردن تعهدات برجامی را سرعت خواهند بخشید. شکست ترامپ و پمپئو در شورای امنیت آن هم با آن کیفیت که تنها یک کشور کوچک با آن همراهی کرد، مقدمهای است برای شکست سنگینتر کاخ سفید در برنامه بعدی خود یعنی استفاده از «اسنپ بک» یا مکانیسم ماشه که درصدد بازگرداندن همه تحریمها علیه ایران است. در حال حاضرهم چین و روسیه و هم اروپاییها یادآور شدهاند که امریکا از برجام خارج شده و حق بهره بردن از سازوکارهای این توافق را ندارد. بنابر این از هماکنون میتوان پیشبینی کرد که امریکا در صورت توسل به این راه غیرقانونی یعنی «اسنپ بک» با یک افتضاح بینالمللی دیگر روبه رو خواهد شد. نکته دیگری که یادآوری آن مهم است اینکه دولت امریکا دشمن نظام جمهوری اسلامی ایران است و شکست او در هر صحنهای قاعدتاً به نفع ایران است.توافق هستهای برجام نشانهای از فعال بودن دیپلماسی ایران بود و حالا شکست امریکا در شورای امنیت هم مصداق دیگری است از کارآمد بودن دیپلماسی دولت. اگر چه طیفهایی از مجموعههای سیاسی در ایران و مشخصاً مخالفان دولت همچنان بر بیهوده بودن برجام اصرار دارند، اما واقعیت آن است که توافق هستهای در حکم سند و سد محکمی است که تهران در مواجهه با فشارهای حداکثری امریکا میتواند به آن استناد کند و در حقیقت دست بالا را در مناسبات بینالمللی داشته باشد.
تأیید اقتدار و اعتبار ایران
رامین مهمان پرست
سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه
تلاش ناکام جدیدی را از امریکا در رابطه با قطعنامه پیشنهادی جهت تمدید تحریم تسلیحاتی ایران شاهد بودهایم. این حرکت امریکاییها، در جهت نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت بود که به دلیل مصوبه برجام در این شورا به تصویب رسید و در ماه اکتبر، ایران پس از 5 سال تعهدی که برای راستیآزمایی فعالیت هستهای داشت، مجاز به خرید و فروش سلاحهای مرسومی شد که هر کشوری برای دفاع از امنیت خود میتواند از آن استفاده کند.
دلیل اصلی امریکاییها در وارد ساختن فشار غیرمنطقی و رفتار غیرقانونی برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی، اول از همه ترس از دست دادن توطئههایی است که در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به دنبال آن هستند و همواره جمهوری اسلامی ایران اصلی ترین عامل خنثی سازی این طرحها بوده است. نقشی که ایران در مقابله با گروههای تروریستی داعش در داخل عراق و سوریه و سایر مناطقی که این گروهها در حال فعالیت بودند، داشته و موجب ثبات و امنیت منطقه شده امریکاییها را نگران میکند. آنها از اینکه جبهه مقاومت در مقابل زیادهخواهیهای رژیم صهیونیستی قویتر شده، ناراحت هستند. به همین دلایل امریکاییها مجموعهای از سناریوهای مختلف را با هدف تقویت رژیم صهیونیستی و ترساندن کشورهای مختلف منطقه از ایران، طراحی کردهاند. فروش سلاح به کشورهای عربی منطقه و در کنار آن فضاسازی و منحرف کردن افکار عمومی به سمت تهدید ساختگی که از ایران به وجود آوردهاند، از جمله اقداماتی است تا در حاشیه آن بتوانند از این مجال برای امنیت رژیم صهیونیستی و عادیسازی روابط با کشورهای عربی منطقه استفاده کنند. همانطور که دیدیم، کشور امارات خیانت بزرگی را به آرمان مردم فلسطین انجام میدهد و با عادی سازی روابط قبح این مسأله را میشکند و پیشبینی میشود که در ادامه این سناریو، بعضی از کشورهای عربی دیگر هم بخواهند اقداماتی را در جهت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی داشته باشند. در واقع به نظر میآید هدف امریکاییها از پیشنهاد قطعنامههای مختلف به شورای امنیت با وجود اینکه پاسخی نمیگیرند و کسی هم آنها را همراهی نمیکند، این است که هم میخواهند صورت مسأله را از بحث عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی عوض کنند و هم کشورهای مختلف را بدهکار خود کرده تا در قبال عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل سعی بر جبران آن و یا سکوت کنند.
همه این سیاستها ارتباط مستقیم به انتخابات ریاست جمهوری در امریکا هم دارد. آقای ترامپ و دوستانش از یک سو شکستهای بزرگی را در سیاست خارجی و همچنین در داخل کشور مانند بحث کرونا داشتهاند و از سوی دیگر شرایطشان در برابر دموکراتها اصلاً خوب نیست و تلاش میکنند که برگ برندهای را برای انتخابات آماده کنند. شاید برگ برندهای که به دنبالش هستند، امتیازاتی باشد که برای رژیم صهیونیستی فراهم میکنند و با فضاسازی و ایجاد جنگ روانی، ایران را تحت فشار میگذارند و سعی میکنند که تحریم ها را به اشکال مختلف ادامه دهند. البته ریسکی که امریکاییها میکنند و شکست سنگینی که در قطعنامه پیشنهادی اخیر داشتهاند، از اعتبار و حیثیت امریکا کم میکند. عدم همراهی کشورها و فقط حمایت یک جمهوری ذرهبینی با امریکا شکست دردناکی است. ولی از این تیمی که در ایالات متحده سر کار است، بعید نیست که همچنان رفتارهای غیرمنطقی که حاکی از یک نوع عدم تعادل روحی در بین مقامات امریکایی هست را ادامه بدهند. آنها از لطماتی که به سیاست خارجی امریکا وارد میشود، درس نمیگیرند. در هر صورت نتیجه همه این فعالیتها این است که اقتدار جمهوری اسلامی ایران و اعتبارش در بین افکار عمومی دنیا با حمایتی که در جامعه جهانی از کشور ما صورت میگیرد، پررنگ میشود و دنیا متوجه میشوند کسی که حق به جانب است، ایران است و کسی که نقض تعهدات را دارد و غیرقانونی از برجام خارج شد و سعی دارد که با تحریمهای یکطرفه به کشورها فشار بیاورد تا برخلاف قطعنامه 2231 بخواهند تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کنند، مقصر اصلی است.
مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه از بحران تئوریک امریکا در قبال ایران میگوید
توسل به مکانیسم ماشه یک تلاش تبلیغاتی است
احسان بداغی
خبرنگار
مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی، جلسه شورای امنیت و شکست فاحش ترامپ را نتیجه اشتباهات تکراری دولت امریکا میداند و معتقد است تلاشهای امریکا برای توسل به مکانیسم ماشه هم راه به جایی نخواهد برد. او بر این نکته هم تأکید دارد و به مخالفان داخلی دولت یادآوری میکند که برجام همچنان زنده است و در عرصه بینالملل برای ما فایده دارد.
٭٭٭
آیا شما به عنوان یک تحلیلگر مسائل بینالمللی چنین ترکیب رأیی را برای جلسه شورای امنیت درخصوص قطعنامه پیشنهادی امریکا پیشبینی میکردید؟ مخصوصاً اینکه امریکا تنها بتواند یک رأی مثبت برای این قطعنامه با خود همراه کند و اروپاییها یکدست رأی ممتنع دادند.
من هم مانند بسیاری پیشبینی میکردم که این قطعنامه در شورای امنیت رأی نمیآورد. قبلاً هم در گفتوگوهایی این را تأکید کرده بودم که امریکا نمیتواند در این خصوص موفق شود. ولی اینکه آرا به این صورت و به شکل یکپارچه ممتنع باشد، به گمان من قدری دور از انتظار بود. من شخصاً فکر میکردم که اروپاییها تا حدی در این موضوع با چین و روسیه همنظر و همرأی شوند. بنابراین این حجم از رأی ممتنع قدری با پیشبینیها فاصله داشت.
امریکاییها گفتهاند که این پایان راه نیست و تازه در آغاز مسیری برای حفظ تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند. روشن است که این موضع امریکاییها اشاره به توسل آنها به مکانیسم ماشه دارد. این انتظار امریکاییها از عملکرد مکانیسم ماشه با توجه به ترکیب رأیی که در جلسه شورای امنیت دیدیم، چقدر واقعبینانه است و تا چه اندازه میتوانند امید عملیاتی به آن داشته باشند؟
امریکاییها از اول و به طور مشخص از مه سال 2018 تا الان در حال اشتباه هستند. خطاهای آنها پشت سر هم در حال رخ دادن است و کسانی که به آقای ترامپ مشاوره میدهند، در این حوزه با بحران تئوریک و نظری جدی مواجه هستند. امریکاییها یک تئوری به نام power of image دارند. بر اساس آن میگویند باید تصویری هراسناک از ایران بسازیم و به همین خاطر بقیه کشورها رفتارهای ما علیه ایران را تأیید کنند. آن شکل این است که ایران یک کشور یاغی، تروریست و غیرعادی است. امریکاییها انتظار دارند این تصویر دروغی را که ساختهاند و در حال بزرگتر کردن آن هستند باعث شود به هدف خود برسند. آن هدف هم به زانو درآوردن ایران است. این یک کار تئوریک جدی است که تیم مشاوران ترامپ بشدت روی آن تمرکز کردهاند. متاسفانه در داخل هم عدهای با اظهار نظرهای غلط به این تئوری کمک کردند. طراحان این نظریه اول آمدند گفتند ایران 40 سالگی جمهوری اسلامی را نمیبیند، ولی این کار شکست خورد. بعد گفتند ما با ایران مذاکره میکنیم اما 12 تا پیش شرط داریم، این هم شکست خورد. گفتند هیچ شرطی هم نمیگذاریم و مذاکره میکنیم، دوباره تلاششان شکست خورد. بعد گفتند تحریمهای تسلیحاتی را تمدید میکنیم که این هم تا اینجا شکست خورده. یعنی هر قدمی برداشتند منجر به شکست شده. اما باید نگاه کنیم و ببینیم چه چیزی سبب شد امریکاییها شکست بخورند؟ در واشنگتن تمام دانشمندان نئوکان، اندیشکدهها، استراتژیستها و رسانهها را برای این کار بسیج کرده بودند که نهایتاً موفق نشدند.
در مقابل دولت آقای روحانی و وزارت خارجه تئوری که داشتند power of concept یا قدرت مفهوم بود. این تئوری این بود که میگفت باید مفاهیم را در روابط بینالملل بازنگری کنیم؛ شما میگویید تروریسم و ما هم قبول داریم تروریسم محکوم است اما کدام تروریسم؟ آیا کاری که ترامپ با تحریم میکند تروریسم اقتصادی نیست؟ یا کاری که خلاف نظام بینالملل است نقض عهدنامههای بینالمللی و بازیگری بد در نظام بینالمللی نیست؟ بنابراین از قدرت مفاهیم ما استفاده کردیم و پایبندی ایران هم به موارد مختلف تعریف شد. یعنی اگر ایران به برجام و NPT پایبندی دارد این کار را در برابر پایبندی باقی اعضا اجرا میکند. لذا ایران برخی از تعهدات خود را به صورت پلهای تعلیق کرد. به واسطه این فعالیت تئوریک قوی و
بی نظیر توسط ایران، آخرین تلاش ترامپ هم با شکست مواجه شد. لذا من فکر میکنم توسل به مکانیسم ماشه هم چیزی بیشتر از یک تلاش تبلیغاتی نخواهد بود.
رأی ممتنعی که اروپاییها به قطعنامه پیشنهادی امریکا دادند به نظر شما چگونه در ماجرای پیگیری مکانیسم ماشه توسط امریکا بازتاب خواهد داشت؟ یعنی نشانهای برای اختلاف جدی بین دو طرف در آن خصوص است یا نه اینکه نزدیکتر میشوند؟
ببینید مکانیسم ماشه در درون برجام تعریف شده و اروپاییها معتقدند که امریکا در جریان برجام درست عمل نکرده و رفتار اشتباهی داشته است. اساساً با خروج از برجام، توسل امریکا به ماده ۳۶ و ۳۷ برجام بی معنی است. بنابراین من معتقدم در استفاده از مکانیسم ماشه توسط امریکا تقریباً همین شکافی که در جلسه شورای امنیت دیدیم، باز هم کم و بیش بین امریکا و اروپا تکرار شود.
به اعتقاد من اروپاییها در رأی ممتنع یکدستی که داشتند همزمان میخواستند پیامی هم به ایران بفرستند. آن پیام این بود که در مسائل منطقه و بینالمللی که ایران با اروپا تفاهم نکرده، هر چند بی ربط به برجام باشد اما نظر آنها با ایران متفاوت است. اینجاست که اهمیت اجتناب از برخی سخنان تبلیغی و شعاری در برخی مسائل مشخص میشود.
ما باید دقت کنیم که موضعگیریهای ما باید با منشور سازمان ملل و موازین حقوقی جامعه بینالمللی هماهنگی داشته باشد. حرکات شعاری و ناهماهنگ در این خصوص میتواند آثار نامطلوبی برای ما به دنبال داشته باشد و از قدرت نفوذ ما در عرصه بینالملل بکاهد.
در این زمینه مخالفان نظر شما میگویند که در عرصه جهانی بازیگرانی نظیر خود امریکا یا اسرائیل بارها موازین مختلف را نقض کردهاند و آن را رعایت نمیکنند؟
بله آنها رعایت نکردهاند اما همزمان دارای سطحی از قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی هستند و حرف ناحقی که میزنند را به زور اقتصاد، اسلحه و تبلیغات و استفاده از ابزارهای بانکی جهانی به صورت حق جلوه میدهند. اما قدرت ما از منطق ما بر پایه امکانات محدودتری سرچشمه میگیرد و به همین دلیل لازم است مواضعی بگیریم که دارای پذیرش جهانی باشد. ما اگر قدرت بلامنازع اقتصادی، نظامی و مالی بودیم، میتوانستیم واقعیتهای منطقه را به خواست خودمان تغییر دهیم اما وقتی در منطقه بسیاری از همسایگان با ما نیستند، در نظام بینالملل شماری از کشورها یا با ما همکاری ندارند یا مقابل ما هستند و دارای قدرت اقتصادی فائقه نیستیم باید متوجه باشیم که در اتخاذ مواضع خود به مرز توانمندیها و داشتههایمان دقت کنیم. اروپاییها در رأی ممتنع خود میخواستند این را بگویند که در بسیاری از مسائل مانند حقوق بشر، منطقه، تروریسم و اینها نظر ما با ایران متفاوت است و ما باید به این موضوع هم دقت کنیم.
با این ترتیب فکر میکنید دلیل پیگیری مجدانه امریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه چیست؟ چرا با این صحنهای که شما تصویرسازی میکنید آنها منطق متفاوتی برای ادامه کارشان اتخاذ نمیکنند؟
به این دلیل که عرض کردم، در این مسیر دچار بحران تئوریک هستند و اساساً به نظر نمیرسد یک نقشه استراتژیک منطقی داشته باشند. امریکاییها در این سالها در موضوع برجام و ایران به صورت مداوم دچار اشتباه شدهاند و الان در موضع انزوای کامل هستند. البته من معتقدم عدهای در خود ایران به دلیل مواضع نادرست و غیرواقعبینیانهای که در قبال برجام و مسائل منطقه داشتند، ناخواسته به موضع ترامپ کمک میکردند و گهگاهی بابت همین مسائل امریکا از انزوا هم درمیآمد. مثلاً عدهای همان اول میگفتند برجام را آتش بزنیم و خارج شویم، بله آتش زدن کار سادهای است اما همراه کردن دنیا با ایران و علیه امریکا است که سخت است.
شما ببینید انگلیس متحد سنتی امریکاست و شما نمیتوانید یک قطعنامه در شورای امنیت پیدا کنید که پیشنویس آن از سوی امریکا تهیه شود و انگلیس به آن رأی ندهد. جلسه اخیر شورای امنیت در تاریخ روابط بینالملل بینظیر است، هم از نظر اختلافی که ایران و برجام بین متحدان امریکا ایجاد کردند و هم از نظر انزوایی که امریکا دچار آن شد. آن هم در شرایطی که تحریمهای امریکا در داخل هم هر چند تأثیر داشته اما به نتیجه مورد دلخواه آنها نرسیده. این تحریمها میتوانست حتی خیلی از قدرتهای اقتصادی دنیا را فلج کند اما ما هنوز روی پا هستیم. ما در داخل کشوری زندگی میکنیم که به رغم اینکه بسیاری از رسانهها مانند رسانههای امریکا و اپوزیسیون درباره برجام و دولت مینویسند، توانستهایم اهداف اقتصادی-سیاسی امریکا از تحریم را ناکام بگذاریم. بخش بزرگی از این هم البته ناشی از مقاومت سخت و جدی مردم است که تحمل میکنند و به نسبت فشارهای موجود کمتر گلایه دارند. بنابراین من معتقدم که امریکا اساساً در این موضوع دچار خطای فاحش تشخیص بوده و همین هم اشتباهات پی در پی آنها را رقم زده. نکته این است که گروهی در داخل کشور نباید به شکل دیگری در این موضوع دچار خطای تشخیص شوند و جای امیدواری است که حداقل این اتفاقی که افتاد، نشان بدهد که علی رغم خیلی از موضعگیریها هنوز برجام زنده است و در عرصه بینالملل برای ما نتیجه میدهد.
چه ارزیابی از واکنشهای آتی ایران دارید؟
واکنشهای تخصصی و حرفهای در جامعه جهانی جواب میدهد. آقای دکتر ظریف تحول مهمی در عرصه تصمیمگیری سیاست خارجی پدید آورد. واکنشهای تبلیغی به تصمیمهای دوراندیشانه، تئوریک و حقوقی تبدیل شدهاند. بر این باورم که در این مسیر سخت، واکنش آتی ما بر پایه تکنیکهای حقوقی باشد. ما تاکنون یک سنت هزینه نکردیم. برعکس با برجام پول نقد، حق غنیسازی و حتی حق خرید و فروش تسلیحات و نیز در مراحل پایانی امتیازهای دیگر را به دست میآوریم. خروج ترامپ، امروز نتایج بزرگ برای ایران خواهد داشت.
اکنون ایران تعیین میکند با چه شرایطی آماده توافق است نه آنها. کما اینکه در ۲۰۱۵ نیز ایران از موضع عزت امتیازاتی به دست آورد که چهار سال است ترامپ دوندگی میکند تا آنها را نابود کند و نتوانسته است. این یعنی شکست امریکا، اسراییل و سعودی.
اهمیت حفظ برجام؛ پیام جلسه شورای امنیت
علی ماجدی
سفیر پیشین ایران در آلمان
شکست فاحش امریکا در به تصویب رساندن قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل نقطه روشنی در اثبات ناکامی سیاست فشار حداکثری امریکا بود. سیاستی که در سالها و ماههای اخیر به واسطه بازگرداندن تحریمهای هستهای و فضاسازی علیه ایران با هدف توقف اجرای توافق هستهای دنبال شد اما سیاست درست و دیپلماسی هوشمندانه ایران در مواجهه با کارشکنیهای گسترده امریکا مانع از به ثمر رسیدن آن شد. نگاهی به روند آرای نشست جمعه شورای امنیت نشان میدهد که سیاست حفظ برجام که ذیل اتخاذ یک تصمیم هوشمندانه از سوی ایران پیگیری شد، از اتحاد کشورهای اروپایی عضو دائم و غیر دائم شورای امنیت با امریکا جلوگیری کرد. این مسأله خاصه زمانی اهمیت پیدا میکند که امریکا بر همراهی این کشورها با قطعنامه پیشنهادی خود حساب ویژهای باز کرده بود.
این اتفاق در حالی روی داد که ایران و تحقق هدف امریکا برای تضعیف موقعیت آن از جمله مهمترین موضوعات جاری سیاست خارجی امریکا به شمار میآید که دستکم برای شماری از نخبگان و روشنفکران این کشور بسیار حائز اهمیت است. ناکامی ترامپ در رابطه با ایران میتواند بشدت به موقعیت سیاسی او در میان جامعه الیت امریکا لطمه وارد کند و میزان حمایت از او در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را به حداقل ممکن برساند. چه به دنبال شکست دولت امریکا در سایر موضوعات سیاست خارجی، عمده توجه و امید آن معطوف ایران شده و تضعیف آن و شکست برجام تنها نقطه امید رئیس جمهور امریکا برای به دست آوردن امتیازی قابل ملاحظه در آستانه انتخابات است. از سوی دیگر تلاش امریکا برای به شکست کشاندن برجام درحالی صورت میگیرد که تنها چند ماه به انتخابات ریاست جمهوری امریکا باقی مانده است و ترامپ طبق نظرسنجیهای متوالی صورت گرفته در امریکا موقعیت شکنندهای در صحنه سیاست داخلی دارد. بی تردید کشورهای اروپایی طرف برجام در مواجهه با قطعنامه پیشنهادی امریکا از وضعیت ترامپ در آستانه انتخابات مطلع هستند و این ارزیابی در موضعگیری آنها در نشست اخیر شورای امنیت بی تأثیر نبود. اروپاییها نه فقط به خاطر کارشکنیهای امریکا در روند اجرای برجام که بحران جدی برای آنها ایجاد کرد بلکه به دلیل رفتارهای ترامپ با خود این کشورها نیز مایل به انتخاب مجدد او در انتخابات نیستند.
در حقیقت اروپا با پیشبینی اینکه در صورت کنار رفتن ترامپ، فضا برای اجرای همه جانبه تعهدات آنها فراهم میشود و در نتیجه ایران هم اجرای تعهدات پیشین خود را از سر میگیرد، تلاش کردند برجام را با هر شرایطی که شده حفظ کنند.
امریکا بازی را ترک نمیکند
یوسف مولایی
استاد دانشگاه و حقوقدان
شکست امریکا درخصوص قطعنامه ادامه تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران هر چند قابل پیشبینی بود اما از منظری هم میتواند جای تعجب داشته باشد. از این نظر که تقریباً هر ناظر سادهای هم میتوانست متوجه شود که تلاش امریکا در این زمینه به جایی نمیرسد، اما امریکا با اصرار بر این موضوع به مسیری رفت که نهایت آن منتهی به یکی از بدترین و تحقیرآمیزترین موقعیتهایش در شورای امنیت سازمان ملل شد. سؤالی که پیش میآید این است که آیا امریکا با آن دستگاه عریض و طویل کارشناسان سیاست خارجیاش نتوانسته بود این نتیجه روشن را پیشبینی کند و به چنین تحقیری گرفتار شد یا اینکه این موضوع را میدانست اما برای ادامه کار مسیری را طراحی کرده که ورق را برگرداند و این تنها صحنه اول نمایش او بود؟ برای این سؤال هنوز پاسخ مشخصی در دست نیست اما براساس سوابق دوره زمامداری ترامپ و حرکتهای حسابنشده فراوانی که داشته میتوان اینگونه گفت که اتفاق رخ داده برای امریکا در این خصوص ناشی از نبود یک شناخت و نداشتن یک استراتژی مشخص بوده.
امریکا میخواهد با فعال کردن مکانیزم ماشه همچنان در زمین تقابل با ایران برای به پایان رساندن برجام بماند. اروپاییها در این میدان هر چند همراهی کاملی با ایران ندارند و حتی تقابلهایی را نیز با ایران رقم میزنند اما مشخصاً به صورت سرسختانه مخالف بر هم خوردن برجام هستند. این مهم را میشد از رأی ممتنع آنها در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد دریافت. به همین اعتبار بعید است که در جریان تلاشهای امریکا برای فعال کردن مکانیز ماشه، شاهد همراهی معناداری از طرف اروپاییها با زمامداران واشنگتن باشیم. این نیز چیزی است که از الان تا حد زیادی قابل پیشبینی است.
با همه اینها اما به نظر میرسد که امریکا در این مسیر صرفاً به دنبال گرفتن نتیجه مستقیم در استفاده از این ابزارهای حقوقی نباشد. فعال کردن مکانیزم ماشه توسط امریکا با توجه به خروج این کشور از برجام یک چالش حقوقی بسیار پیچیده و احتمالاً جنجالبرانگیز خواهد بود که میتواند مباحث جدید و دارای اهمیتی را در چارچوب حقوق بینالملل را برای اولین بار ایجاد کند. بعید نیست که امریکاییها جدای از فعال شدن یا نشدن این مکانیزم در پی ایجاد فضایی تنشآلود و چالشی در عرصه بینالملل در پی طرح این مباحث باشند. یعنی چیزی که میتواند نگاهها را متوجه ایران و مسأله هستهای کند و آنها با استفاده از دیپلماسی عمومی و رسانهای خود موج جدیدی از تبلیغات سراسری علیه ایران راه بیندازند. با این وجود از یک سو نظر منفی افکار عمومی جهان و از سوی دیگر مقاومت اروپا در مقابل سیاستهایی که منتهی به مرگ برجام میشوند از جمله عوامل تأثیرگذاری هستند که باعث خنثی شدن این سیاست خواهند شد.
بررسی آثار اقتصادی قطعنامه مردود امریکا
فریدون مجلسی
کارشناس مسائل بینالملل
قطعنامه پیشنهادی امریکا برای تمدید ممنوعیت تسلیحاتی ایران در روزهای اخیر به درهای بسته خورد و با اخذ فقط دو رأی موافق نتوانست از سد شورای امنیت سازمان ملل عبور کند. این درحالی است که برای تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیاز به رأی مثبت حداقل 9 کشور عضو شورای امنیت است و در عین حال نباید قطعنامه از سوی هیچیک از اعضای دائم شورای امنیت (امریکا، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه) وتو شود.
امریکا از ابتدا پیشبینی کرده بود که احتمال وتوی روسیه و چین وجود دارد اما گمان نمیکرد که با 11 رأی ممتنع نیز مواجه شود و فقط 2 رأی مثبت که یکی خود امریکا و دومی جمهوری دومینیکن بود، به دست بیاورد. این موضوع بیش از هر چیز یک باخت برای رئیس جمهوری امریکا، دونالد ترامپ، در آستانه انتخابات این کشور بود و از انزوای آن خبر میداد.
تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل که از سال ۱۳۸۶ علیه ایران اعمال شده بود، بواسطه برجام امسال پس از گذشت 13 سال به پایان رسید و به نوعی با رد قطعنامه پیشنهادی امریکا مشخص شد که هنوز برجام آثاری بر روابط بینالمللی ایران دارد. اما اینکه این برنامه جامع اقدام مشترک و همینطور شکست قطعنامه پیشنهادی امریکا روی مسائل اقتصادی ایران اثر خواهد داشت یا خیر، موضوعی است که نمیتوان به آن نگاه هیجانی داشت.
رد پیشنهاد بازگشت تحریمهای تسلیحاتی ایران اگرچه ممکن است تأثیراتی روانی بر اقتصاد ایران نظیر بازار سرمایه داشته باشد اما مسألهای جدا از سایر تحریمهای امریکا بویژه تحریمهای بانکی و نفتی است. این تحریمها تقریباً برجام را از جهت اقتصادی بیاثر کردهاند و رأی ممتنع یا مخالف 13 کشور به قطعنامه پیشنهادی امریکا نمایانگر گشایش در بخش اقتصادی نیست.
بر این اساس اقتصاد ایران کماکان تحت تأثیر تحریمهای امریکا قرار دارد و زمانی میتوان به گشایش درهای اقتصاد جهان به روی ایران امیدوار بود که تفاهمی در چارچوب برجام برای برداشته شدن تحریمهای مؤثر بر اقتصاد از طرقی نظیر تهدید در برابر تحریم شکل بگیرد.
در مورد این تفاهم احتمالی لازم است چند نکته را مد نظر قرار بدهیم. نخست آنکه عمر دولت کنونی امریکا به گشایش در روابط ایران وامریکا و احیای برجام قد نمیدهد و ترامپ شانسی برای این موضوع ندارد. چراکه هر نوع تفاهم نیازمند ماهها مذاکره است و از اینرو نمیتوان انتظار داشت که شرایط اقتصادی کشور تحت تأثیر عوامل خارجی تغییری طی ماههای آتی داشته باشد. اما در بازهای بلند مدت تر، به نظر میرسد که شاهد یک گشایش در روابط و تغییر جهت اقتصاد ایران باشیم.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی با اشاره به اینکه روز جمعه روز «مباهله» بود، گفت: ما در این روز یک موفقیت بزرگ را شاهد بودیم و آن در شورای امنیت سازمان ملل برای اولین بار است که امریکاییها در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای را پیشنهاد میدهند و فقط یک کشور کوچک جزیرهای به او رأی میدهد. من به یاد ندارم که امریکا خودش را آماده کند از ماهها برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و قطعنامه تهیه کند و آن قطعنامه فقط یک رأی بیاورد آن هم دومینیکن و اگر بگویم جزیره، اشتباه گفتم که یک سوم یک جزیره است و چند کشور هستند که یکی هم دومینیکن است، یک کشور کوچک.
رئیس جمهوری افزود: ببینید کار امریکا به کجا رسیده و به چه روزگار خفتی رسیده و شما از این طرف قدرت برجام را ببینید این برجامی که این همه ضربه خورده در طول این 3 سال با جنایات امریکا و صهیونیستها. همین برجام نیمه جان، روبهروی امریکا ایستاد و امریکا را شکست داد. علت اینکه 11 کشور رأی ممتنع دادند و 2 کشور رأی مخالف دادند، به این دلیل بود که همهشان استدلال کردند که حفظ برجام برای مصالح منطقه و جهان ضرورت دارد و لازم است.
وی ادامه داد: به نظر من روز مباهله امسال 24 ذیالحجه در تاریخ ایران در مبارزه ما با استکبار جهانی یک روز ماندگاری شد.
روحانی با اشاره به ادعای اخیر امریکاییها مبنی بر توقیف کشتیهای ایران توضیح داد: امریکا گفت 4 کشتی ایرانی را در آبهای بینالمللی گرفتیم و داریم میبریم و اینها کشتیهای ایرانی بودند که البته نه کشتی ایرانی بود و نه پرچم ایرانی بود و کل حرف دروغ بود و بنابراین این دروغ بخاطر این بود که آن خفت را تا حدی بپوشانند. این به آن معناست که همان طور که بارها گفتیم، جمهوری اسلامی ایران با قدرتی که امروز در منطقه دارد و با دوستانی که در منطقه دارد و با کشورهایی که با جمهوری اسلامی ایران در اهدافی با هم مشترکاً حرکت میکنند، خوشبختانه موفقیتهای بسیار بزرگی داشته. دیروز یک موفقیت سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران و یک شکست سیاسی و حقوقی برای رژیم امریکا بود و امیدواریم کشورهای منطقه هم درس تنبه بیاموزند و خودشان را به یک رژیم غاصب و ظالم و رژیمی که علیه ملتهای مسلمان در طول هفتاد و چند سال جنایت کرده، نزدیک نکنند.
هشدار به امارات: پای صهیونیستها را به منطقه باز نکنید
رئیس جمهوری در تشریح رویداد تلخ این روزها هم گفت: این روزها مواجه شدیم که یک کشور همسایه ما متأسفانه خودش را به دشمن دنیای اسلام و دشمن منطقه و قاتل ملت فلسطین نزدیک کرد و تصمیم گرفت که روابط را با رژیم صهیونیستی برقرار کند. کشوری که کشور مسلمان است و مردم متدینی دارد، مردم بسیار خوبی دارد منتها حاکمان دچار یک مسیر اشتباه و غلطی شدند و فکر میکنند که با امریکا یا رژیم صهیونیستی امنیت آنها تأمین میشود و اقتصاد آنها رشد پیدا میکند و این کاملاً اشتباه است. اولاً این اقدام از نظر ما، اقدامی نادرست، غلط و صد درصد محکوم و خیانتی است به آرمان ملت فلسطین و به آرمان مسلمانها و قدس.
روحانی ادامه داد: ما در کنار شما بودیم ما حافظ شما بودیم.، من چند بار دیگر هم در سخنرانیها اشاره کردم. صدام از ما خواهش کرد و به ما التماس کرد که چیزی نگوییم تا او برود کل کویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات را اشغال کند و این ما بودیم که ایستادیم و نگذاشتیم. ما اولین کشوری بودیم در منطقه که تجاوز صدام را به کویت محکوم کردیم قبل از اینکه شورای همکاری خلیج فارس از خواب بیدار شود و از ترس حرفی بزند، همان روز که روز عاشورا هم بود، همان بعد از ظهر روز عاشورا شورای عالی امنیت ملی تشکیل دادیم و این تجاوز را محکوم کردیم بعد به مردم آواره کویت رسیدگی کردیم بعداً در سال بعد به مردم آواره عراق کمک کردیم. ایران همواره به عنوان حامی مسلمانها و همسایگان خودش و امنیت ساز منطقه خلیج فارس نه الان بلکه در طول قرنها و در طول هزاران سال بوده است. وی افزود: متأسفانه امارات اشتباه و خطای بسیار بزرگی مرتکب شده است و امیدواریم از این خطا اینها برگردند و توجه کنند که این مسیر غلط است. نه به نفع حاکمان است و نه به نفع امنیت خودشان است و به اینها هشدار میدهیم، مبادا بخواهند پای اسرائیل را در این منطقه باز کنند که آن وقت حساب دیگری خواهند داشت و برخورد دیگری با آنها خواهد شد. حواسشان جمع باشد تا اینجا خطای بزرگ و عمل خائنانهای انجام دادند و امیدواریم متنبه شوند و این مسیر نادرست و غلطی که انجام شده را ادامه ندهند.
مجازات عدم رعایت پروتکل های بهداشتی
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود در ستاد ملی مقابله با کرونا، توسعه زیرساختهای دیجیتال و دولت الکترونیکی، تقویت و توسعه شرکتهای دانش بنیان، برنامهریزی برای خرید واکسن تولید شده مورد تأیید در خارج از کشور، تقویت تولید و تأمین امنیت غذایی و همچنین تقویت صادرات غیرنفتی را از وظایف و اولویتهای دولت برشمرد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه ریشهکن شدن کرونا برای هیچ کس مشخص نیست، اظهار داشت: راه این است که برنامهریزی بلندمدتتری را مدنظر داشته باشیم و باید برای تمامی فعالیتهای ضروری زندگی، برنامهریزی کرده و پروتکلهای مخصوص داشته باشیم. روحانی ادامه داد: همه کسانی که تریبونی در اختیار داشته و نفوذ کلام دارند باید با انسجام و وحدت رویه مردم را به رعایت دستورالعملها تشویق کنند و همه باید متحدانه و همدلانه در این مسیر حرکت کرده و پیش برویم. رئیس جمهوری تأکید کرد: همچنان که به دنبال ساختن واکسن هستیم، باید در تحقیقات، همکاری خود را با دیگر کشورها ادامه دهیم و ضمن تقویت فعالیتها برای ساخت واکسن در داخل کشور، اگر کشوری موفق به ساخت واکسن کرونا شد باید برای خرید آن تلاش و برنامهریزی کنیم.
روحانی با اشاره به اینکه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در زمینه تخلفات از دستورالعملها و مجازاتهای پیشبینی شده، بررسیهای لازم انجام و برخی از آنها به تصویب رسیده است، گفت: باید با تخلفاتی که انجام میشود، برخورد کنیم که امروز برخی از مجازاتها و مقابله با تخلفات اداری در اصناف در ستاد ملی تبیین شد و توسط دستگاههای مسئول ابلاغ خواهد شد. رئیس جمهوری با بیان اینکه میبایست برای برگزاری کنکور و عزاداریها در ماه محرم نیز به طور دقیق از اجرای دستورالعملها مراقبت کنیم، گفت: نمیتوان میلیونها نفر اعم از دانشآموزان و خانوادههای آنان را نسبت به برگزاری کنکور در شرایط ابهام قرار دهیم.
وی افزود: البته براساس آنچه پیش از این اعلام شد، کنکور با توجه به همه شرایطی که از لحاظ بهداشتی باید انجام شود، برگزار خواهد شد اما نمیتوانیم مثل سالهای گذشته عمل کنیم و باید نسبت به بسیاری از شرایط مراعات داشته باشیم که در این راستا تجربه بسیار خوب در برگزاری 2 کنکور دکترا و کارشناسی ارشد را داریم و باید از آنها در برگزاری کنکور سراسری استفاده کنیم.
مقدمه شکست «اسنپ بک»
سید محمد صدر
کارشناس سیاست خارجی
آنچه در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به ابتکار دولت امریکا رقم خورد، در حکم یک شکست سنگین برای امریکا و دونالد ترامپ و متقابلاً یک موفقیت برای دیپلماسی ایرانی بود چرا که اقدامی که امریکا در پی آن بود یعنی تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بر خلاف توافق برجام، برهم زننده توافق هستهای بود. ابتکار ترامپ که در ابتدا از توافق هستهای خارج شد و حالا بهدنبال منتفی کردن یکی از بندهای برجام بود، مصداق رویکرد یکجانبهگرایی رئیس جمهوری امریکاست که مورد قبول اعضای شورای امنیت سازمان ملل قرار نگرفت. در حقیقت یک اجماع نسبی در جهان وجود دارد که یکجانبهگرایی امنیت جهانی را به خطر میاندازد.
همچنان که با دیگر اقدامات ترامپ مثل خروج از سازمانها و مجامع بینالمللی هم همین واکنشهای منفی دیده شده است. مشکل ترامپ این است که فکر میکند با زورگویی و فشار میتواند خواستههای غیرمنطقی و غیرقانونی خود را به دیگران تحمیل کند. در این میان البته رأی کشورهای اروپایی و همراهی نکردن آنها با قطعنامه دولت امریکا واجد اهمیت بیشتری است. اروپاییها برجام را ابتکار عمل خود میدانند. اگر چه وزیر خارجه وقت امریکا در مذاکرات منتهی به توافق هستهای نقش برجستهای یافت اما بنیانهای این گفتوگوها با ابتکار اروپا و مشخصاً مسئول سیاست خارجی آن بود. بنابر این کشورهای اروپایی همچنان نسبت به حفظ اصل برجام دغدغه دارند چرا که آن را برای امنیت منطقه و حتی جهان مهم میدانند. از همین رو رأی ممتنع آنها نشاندهنده آن است که قاره سبز هم از اقدامات و عملکرد دولت ترامپ رضایتی ندارد و به نظر میرسد به نوعی در انتظار نتیجه انتخابات ریاست جمهوری این کشور هستند. اگر ترامپ شکست بخورد – انتخابات اگر همین امروز برگزار شود ترامپ بازنده خواهد بود- اروپاییها هم اراده خود برای عملی کردن تعهدات برجامی را سرعت خواهند بخشید. شکست ترامپ و پمپئو در شورای امنیت آن هم با آن کیفیت که تنها یک کشور کوچک با آن همراهی کرد، مقدمهای است برای شکست سنگینتر کاخ سفید در برنامه بعدی خود یعنی استفاده از «اسنپ بک» یا مکانیسم ماشه که درصدد بازگرداندن همه تحریمها علیه ایران است. در حال حاضرهم چین و روسیه و هم اروپاییها یادآور شدهاند که امریکا از برجام خارج شده و حق بهره بردن از سازوکارهای این توافق را ندارد. بنابر این از هماکنون میتوان پیشبینی کرد که امریکا در صورت توسل به این راه غیرقانونی یعنی «اسنپ بک» با یک افتضاح بینالمللی دیگر روبه رو خواهد شد. نکته دیگری که یادآوری آن مهم است اینکه دولت امریکا دشمن نظام جمهوری اسلامی ایران است و شکست او در هر صحنهای قاعدتاً به نفع ایران است.توافق هستهای برجام نشانهای از فعال بودن دیپلماسی ایران بود و حالا شکست امریکا در شورای امنیت هم مصداق دیگری است از کارآمد بودن دیپلماسی دولت. اگر چه طیفهایی از مجموعههای سیاسی در ایران و مشخصاً مخالفان دولت همچنان بر بیهوده بودن برجام اصرار دارند، اما واقعیت آن است که توافق هستهای در حکم سند و سد محکمی است که تهران در مواجهه با فشارهای حداکثری امریکا میتواند به آن استناد کند و در حقیقت دست بالا را در مناسبات بینالمللی داشته باشد.
تأیید اقتدار و اعتبار ایران
رامین مهمان پرست
سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه
تلاش ناکام جدیدی را از امریکا در رابطه با قطعنامه پیشنهادی جهت تمدید تحریم تسلیحاتی ایران شاهد بودهایم. این حرکت امریکاییها، در جهت نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت بود که به دلیل مصوبه برجام در این شورا به تصویب رسید و در ماه اکتبر، ایران پس از 5 سال تعهدی که برای راستیآزمایی فعالیت هستهای داشت، مجاز به خرید و فروش سلاحهای مرسومی شد که هر کشوری برای دفاع از امنیت خود میتواند از آن استفاده کند.
دلیل اصلی امریکاییها در وارد ساختن فشار غیرمنطقی و رفتار غیرقانونی برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی، اول از همه ترس از دست دادن توطئههایی است که در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به دنبال آن هستند و همواره جمهوری اسلامی ایران اصلی ترین عامل خنثی سازی این طرحها بوده است. نقشی که ایران در مقابله با گروههای تروریستی داعش در داخل عراق و سوریه و سایر مناطقی که این گروهها در حال فعالیت بودند، داشته و موجب ثبات و امنیت منطقه شده امریکاییها را نگران میکند. آنها از اینکه جبهه مقاومت در مقابل زیادهخواهیهای رژیم صهیونیستی قویتر شده، ناراحت هستند. به همین دلایل امریکاییها مجموعهای از سناریوهای مختلف را با هدف تقویت رژیم صهیونیستی و ترساندن کشورهای مختلف منطقه از ایران، طراحی کردهاند. فروش سلاح به کشورهای عربی منطقه و در کنار آن فضاسازی و منحرف کردن افکار عمومی به سمت تهدید ساختگی که از ایران به وجود آوردهاند، از جمله اقداماتی است تا در حاشیه آن بتوانند از این مجال برای امنیت رژیم صهیونیستی و عادیسازی روابط با کشورهای عربی منطقه استفاده کنند. همانطور که دیدیم، کشور امارات خیانت بزرگی را به آرمان مردم فلسطین انجام میدهد و با عادی سازی روابط قبح این مسأله را میشکند و پیشبینی میشود که در ادامه این سناریو، بعضی از کشورهای عربی دیگر هم بخواهند اقداماتی را در جهت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی داشته باشند. در واقع به نظر میآید هدف امریکاییها از پیشنهاد قطعنامههای مختلف به شورای امنیت با وجود اینکه پاسخی نمیگیرند و کسی هم آنها را همراهی نمیکند، این است که هم میخواهند صورت مسأله را از بحث عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی عوض کنند و هم کشورهای مختلف را بدهکار خود کرده تا در قبال عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل سعی بر جبران آن و یا سکوت کنند.
همه این سیاستها ارتباط مستقیم به انتخابات ریاست جمهوری در امریکا هم دارد. آقای ترامپ و دوستانش از یک سو شکستهای بزرگی را در سیاست خارجی و همچنین در داخل کشور مانند بحث کرونا داشتهاند و از سوی دیگر شرایطشان در برابر دموکراتها اصلاً خوب نیست و تلاش میکنند که برگ برندهای را برای انتخابات آماده کنند. شاید برگ برندهای که به دنبالش هستند، امتیازاتی باشد که برای رژیم صهیونیستی فراهم میکنند و با فضاسازی و ایجاد جنگ روانی، ایران را تحت فشار میگذارند و سعی میکنند که تحریم ها را به اشکال مختلف ادامه دهند. البته ریسکی که امریکاییها میکنند و شکست سنگینی که در قطعنامه پیشنهادی اخیر داشتهاند، از اعتبار و حیثیت امریکا کم میکند. عدم همراهی کشورها و فقط حمایت یک جمهوری ذرهبینی با امریکا شکست دردناکی است. ولی از این تیمی که در ایالات متحده سر کار است، بعید نیست که همچنان رفتارهای غیرمنطقی که حاکی از یک نوع عدم تعادل روحی در بین مقامات امریکایی هست را ادامه بدهند. آنها از لطماتی که به سیاست خارجی امریکا وارد میشود، درس نمیگیرند. در هر صورت نتیجه همه این فعالیتها این است که اقتدار جمهوری اسلامی ایران و اعتبارش در بین افکار عمومی دنیا با حمایتی که در جامعه جهانی از کشور ما صورت میگیرد، پررنگ میشود و دنیا متوجه میشوند کسی که حق به جانب است، ایران است و کسی که نقض تعهدات را دارد و غیرقانونی از برجام خارج شد و سعی دارد که با تحریمهای یکطرفه به کشورها فشار بیاورد تا برخلاف قطعنامه 2231 بخواهند تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کنند، مقصر اصلی است.
مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه از بحران تئوریک امریکا در قبال ایران میگوید
توسل به مکانیسم ماشه یک تلاش تبلیغاتی است
احسان بداغی
خبرنگار
مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی، جلسه شورای امنیت و شکست فاحش ترامپ را نتیجه اشتباهات تکراری دولت امریکا میداند و معتقد است تلاشهای امریکا برای توسل به مکانیسم ماشه هم راه به جایی نخواهد برد. او بر این نکته هم تأکید دارد و به مخالفان داخلی دولت یادآوری میکند که برجام همچنان زنده است و در عرصه بینالملل برای ما فایده دارد.
٭٭٭
آیا شما به عنوان یک تحلیلگر مسائل بینالمللی چنین ترکیب رأیی را برای جلسه شورای امنیت درخصوص قطعنامه پیشنهادی امریکا پیشبینی میکردید؟ مخصوصاً اینکه امریکا تنها بتواند یک رأی مثبت برای این قطعنامه با خود همراه کند و اروپاییها یکدست رأی ممتنع دادند.
من هم مانند بسیاری پیشبینی میکردم که این قطعنامه در شورای امنیت رأی نمیآورد. قبلاً هم در گفتوگوهایی این را تأکید کرده بودم که امریکا نمیتواند در این خصوص موفق شود. ولی اینکه آرا به این صورت و به شکل یکپارچه ممتنع باشد، به گمان من قدری دور از انتظار بود. من شخصاً فکر میکردم که اروپاییها تا حدی در این موضوع با چین و روسیه همنظر و همرأی شوند. بنابراین این حجم از رأی ممتنع قدری با پیشبینیها فاصله داشت.
امریکاییها گفتهاند که این پایان راه نیست و تازه در آغاز مسیری برای حفظ تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند. روشن است که این موضع امریکاییها اشاره به توسل آنها به مکانیسم ماشه دارد. این انتظار امریکاییها از عملکرد مکانیسم ماشه با توجه به ترکیب رأیی که در جلسه شورای امنیت دیدیم، چقدر واقعبینانه است و تا چه اندازه میتوانند امید عملیاتی به آن داشته باشند؟
امریکاییها از اول و به طور مشخص از مه سال 2018 تا الان در حال اشتباه هستند. خطاهای آنها پشت سر هم در حال رخ دادن است و کسانی که به آقای ترامپ مشاوره میدهند، در این حوزه با بحران تئوریک و نظری جدی مواجه هستند. امریکاییها یک تئوری به نام power of image دارند. بر اساس آن میگویند باید تصویری هراسناک از ایران بسازیم و به همین خاطر بقیه کشورها رفتارهای ما علیه ایران را تأیید کنند. آن شکل این است که ایران یک کشور یاغی، تروریست و غیرعادی است. امریکاییها انتظار دارند این تصویر دروغی را که ساختهاند و در حال بزرگتر کردن آن هستند باعث شود به هدف خود برسند. آن هدف هم به زانو درآوردن ایران است. این یک کار تئوریک جدی است که تیم مشاوران ترامپ بشدت روی آن تمرکز کردهاند. متاسفانه در داخل هم عدهای با اظهار نظرهای غلط به این تئوری کمک کردند. طراحان این نظریه اول آمدند گفتند ایران 40 سالگی جمهوری اسلامی را نمیبیند، ولی این کار شکست خورد. بعد گفتند ما با ایران مذاکره میکنیم اما 12 تا پیش شرط داریم، این هم شکست خورد. گفتند هیچ شرطی هم نمیگذاریم و مذاکره میکنیم، دوباره تلاششان شکست خورد. بعد گفتند تحریمهای تسلیحاتی را تمدید میکنیم که این هم تا اینجا شکست خورده. یعنی هر قدمی برداشتند منجر به شکست شده. اما باید نگاه کنیم و ببینیم چه چیزی سبب شد امریکاییها شکست بخورند؟ در واشنگتن تمام دانشمندان نئوکان، اندیشکدهها، استراتژیستها و رسانهها را برای این کار بسیج کرده بودند که نهایتاً موفق نشدند.
در مقابل دولت آقای روحانی و وزارت خارجه تئوری که داشتند power of concept یا قدرت مفهوم بود. این تئوری این بود که میگفت باید مفاهیم را در روابط بینالملل بازنگری کنیم؛ شما میگویید تروریسم و ما هم قبول داریم تروریسم محکوم است اما کدام تروریسم؟ آیا کاری که ترامپ با تحریم میکند تروریسم اقتصادی نیست؟ یا کاری که خلاف نظام بینالملل است نقض عهدنامههای بینالمللی و بازیگری بد در نظام بینالمللی نیست؟ بنابراین از قدرت مفاهیم ما استفاده کردیم و پایبندی ایران هم به موارد مختلف تعریف شد. یعنی اگر ایران به برجام و NPT پایبندی دارد این کار را در برابر پایبندی باقی اعضا اجرا میکند. لذا ایران برخی از تعهدات خود را به صورت پلهای تعلیق کرد. به واسطه این فعالیت تئوریک قوی و
بی نظیر توسط ایران، آخرین تلاش ترامپ هم با شکست مواجه شد. لذا من فکر میکنم توسل به مکانیسم ماشه هم چیزی بیشتر از یک تلاش تبلیغاتی نخواهد بود.
رأی ممتنعی که اروپاییها به قطعنامه پیشنهادی امریکا دادند به نظر شما چگونه در ماجرای پیگیری مکانیسم ماشه توسط امریکا بازتاب خواهد داشت؟ یعنی نشانهای برای اختلاف جدی بین دو طرف در آن خصوص است یا نه اینکه نزدیکتر میشوند؟
ببینید مکانیسم ماشه در درون برجام تعریف شده و اروپاییها معتقدند که امریکا در جریان برجام درست عمل نکرده و رفتار اشتباهی داشته است. اساساً با خروج از برجام، توسل امریکا به ماده ۳۶ و ۳۷ برجام بی معنی است. بنابراین من معتقدم در استفاده از مکانیسم ماشه توسط امریکا تقریباً همین شکافی که در جلسه شورای امنیت دیدیم، باز هم کم و بیش بین امریکا و اروپا تکرار شود.
به اعتقاد من اروپاییها در رأی ممتنع یکدستی که داشتند همزمان میخواستند پیامی هم به ایران بفرستند. آن پیام این بود که در مسائل منطقه و بینالمللی که ایران با اروپا تفاهم نکرده، هر چند بی ربط به برجام باشد اما نظر آنها با ایران متفاوت است. اینجاست که اهمیت اجتناب از برخی سخنان تبلیغی و شعاری در برخی مسائل مشخص میشود.
ما باید دقت کنیم که موضعگیریهای ما باید با منشور سازمان ملل و موازین حقوقی جامعه بینالمللی هماهنگی داشته باشد. حرکات شعاری و ناهماهنگ در این خصوص میتواند آثار نامطلوبی برای ما به دنبال داشته باشد و از قدرت نفوذ ما در عرصه بینالملل بکاهد.
در این زمینه مخالفان نظر شما میگویند که در عرصه جهانی بازیگرانی نظیر خود امریکا یا اسرائیل بارها موازین مختلف را نقض کردهاند و آن را رعایت نمیکنند؟
بله آنها رعایت نکردهاند اما همزمان دارای سطحی از قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی هستند و حرف ناحقی که میزنند را به زور اقتصاد، اسلحه و تبلیغات و استفاده از ابزارهای بانکی جهانی به صورت حق جلوه میدهند. اما قدرت ما از منطق ما بر پایه امکانات محدودتری سرچشمه میگیرد و به همین دلیل لازم است مواضعی بگیریم که دارای پذیرش جهانی باشد. ما اگر قدرت بلامنازع اقتصادی، نظامی و مالی بودیم، میتوانستیم واقعیتهای منطقه را به خواست خودمان تغییر دهیم اما وقتی در منطقه بسیاری از همسایگان با ما نیستند، در نظام بینالملل شماری از کشورها یا با ما همکاری ندارند یا مقابل ما هستند و دارای قدرت اقتصادی فائقه نیستیم باید متوجه باشیم که در اتخاذ مواضع خود به مرز توانمندیها و داشتههایمان دقت کنیم. اروپاییها در رأی ممتنع خود میخواستند این را بگویند که در بسیاری از مسائل مانند حقوق بشر، منطقه، تروریسم و اینها نظر ما با ایران متفاوت است و ما باید به این موضوع هم دقت کنیم.
با این ترتیب فکر میکنید دلیل پیگیری مجدانه امریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه چیست؟ چرا با این صحنهای که شما تصویرسازی میکنید آنها منطق متفاوتی برای ادامه کارشان اتخاذ نمیکنند؟
به این دلیل که عرض کردم، در این مسیر دچار بحران تئوریک هستند و اساساً به نظر نمیرسد یک نقشه استراتژیک منطقی داشته باشند. امریکاییها در این سالها در موضوع برجام و ایران به صورت مداوم دچار اشتباه شدهاند و الان در موضع انزوای کامل هستند. البته من معتقدم عدهای در خود ایران به دلیل مواضع نادرست و غیرواقعبینیانهای که در قبال برجام و مسائل منطقه داشتند، ناخواسته به موضع ترامپ کمک میکردند و گهگاهی بابت همین مسائل امریکا از انزوا هم درمیآمد. مثلاً عدهای همان اول میگفتند برجام را آتش بزنیم و خارج شویم، بله آتش زدن کار سادهای است اما همراه کردن دنیا با ایران و علیه امریکا است که سخت است.
شما ببینید انگلیس متحد سنتی امریکاست و شما نمیتوانید یک قطعنامه در شورای امنیت پیدا کنید که پیشنویس آن از سوی امریکا تهیه شود و انگلیس به آن رأی ندهد. جلسه اخیر شورای امنیت در تاریخ روابط بینالملل بینظیر است، هم از نظر اختلافی که ایران و برجام بین متحدان امریکا ایجاد کردند و هم از نظر انزوایی که امریکا دچار آن شد. آن هم در شرایطی که تحریمهای امریکا در داخل هم هر چند تأثیر داشته اما به نتیجه مورد دلخواه آنها نرسیده. این تحریمها میتوانست حتی خیلی از قدرتهای اقتصادی دنیا را فلج کند اما ما هنوز روی پا هستیم. ما در داخل کشوری زندگی میکنیم که به رغم اینکه بسیاری از رسانهها مانند رسانههای امریکا و اپوزیسیون درباره برجام و دولت مینویسند، توانستهایم اهداف اقتصادی-سیاسی امریکا از تحریم را ناکام بگذاریم. بخش بزرگی از این هم البته ناشی از مقاومت سخت و جدی مردم است که تحمل میکنند و به نسبت فشارهای موجود کمتر گلایه دارند. بنابراین من معتقدم که امریکا اساساً در این موضوع دچار خطای فاحش تشخیص بوده و همین هم اشتباهات پی در پی آنها را رقم زده. نکته این است که گروهی در داخل کشور نباید به شکل دیگری در این موضوع دچار خطای تشخیص شوند و جای امیدواری است که حداقل این اتفاقی که افتاد، نشان بدهد که علی رغم خیلی از موضعگیریها هنوز برجام زنده است و در عرصه بینالملل برای ما نتیجه میدهد.
چه ارزیابی از واکنشهای آتی ایران دارید؟
واکنشهای تخصصی و حرفهای در جامعه جهانی جواب میدهد. آقای دکتر ظریف تحول مهمی در عرصه تصمیمگیری سیاست خارجی پدید آورد. واکنشهای تبلیغی به تصمیمهای دوراندیشانه، تئوریک و حقوقی تبدیل شدهاند. بر این باورم که در این مسیر سخت، واکنش آتی ما بر پایه تکنیکهای حقوقی باشد. ما تاکنون یک سنت هزینه نکردیم. برعکس با برجام پول نقد، حق غنیسازی و حتی حق خرید و فروش تسلیحات و نیز در مراحل پایانی امتیازهای دیگر را به دست میآوریم. خروج ترامپ، امروز نتایج بزرگ برای ایران خواهد داشت.
اکنون ایران تعیین میکند با چه شرایطی آماده توافق است نه آنها. کما اینکه در ۲۰۱۵ نیز ایران از موضع عزت امتیازاتی به دست آورد که چهار سال است ترامپ دوندگی میکند تا آنها را نابود کند و نتوانسته است. این یعنی شکست امریکا، اسراییل و سعودی.
اهمیت حفظ برجام؛ پیام جلسه شورای امنیت
علی ماجدی
سفیر پیشین ایران در آلمان
شکست فاحش امریکا در به تصویب رساندن قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل نقطه روشنی در اثبات ناکامی سیاست فشار حداکثری امریکا بود. سیاستی که در سالها و ماههای اخیر به واسطه بازگرداندن تحریمهای هستهای و فضاسازی علیه ایران با هدف توقف اجرای توافق هستهای دنبال شد اما سیاست درست و دیپلماسی هوشمندانه ایران در مواجهه با کارشکنیهای گسترده امریکا مانع از به ثمر رسیدن آن شد. نگاهی به روند آرای نشست جمعه شورای امنیت نشان میدهد که سیاست حفظ برجام که ذیل اتخاذ یک تصمیم هوشمندانه از سوی ایران پیگیری شد، از اتحاد کشورهای اروپایی عضو دائم و غیر دائم شورای امنیت با امریکا جلوگیری کرد. این مسأله خاصه زمانی اهمیت پیدا میکند که امریکا بر همراهی این کشورها با قطعنامه پیشنهادی خود حساب ویژهای باز کرده بود.
این اتفاق در حالی روی داد که ایران و تحقق هدف امریکا برای تضعیف موقعیت آن از جمله مهمترین موضوعات جاری سیاست خارجی امریکا به شمار میآید که دستکم برای شماری از نخبگان و روشنفکران این کشور بسیار حائز اهمیت است. ناکامی ترامپ در رابطه با ایران میتواند بشدت به موقعیت سیاسی او در میان جامعه الیت امریکا لطمه وارد کند و میزان حمایت از او در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را به حداقل ممکن برساند. چه به دنبال شکست دولت امریکا در سایر موضوعات سیاست خارجی، عمده توجه و امید آن معطوف ایران شده و تضعیف آن و شکست برجام تنها نقطه امید رئیس جمهور امریکا برای به دست آوردن امتیازی قابل ملاحظه در آستانه انتخابات است. از سوی دیگر تلاش امریکا برای به شکست کشاندن برجام درحالی صورت میگیرد که تنها چند ماه به انتخابات ریاست جمهوری امریکا باقی مانده است و ترامپ طبق نظرسنجیهای متوالی صورت گرفته در امریکا موقعیت شکنندهای در صحنه سیاست داخلی دارد. بی تردید کشورهای اروپایی طرف برجام در مواجهه با قطعنامه پیشنهادی امریکا از وضعیت ترامپ در آستانه انتخابات مطلع هستند و این ارزیابی در موضعگیری آنها در نشست اخیر شورای امنیت بی تأثیر نبود. اروپاییها نه فقط به خاطر کارشکنیهای امریکا در روند اجرای برجام که بحران جدی برای آنها ایجاد کرد بلکه به دلیل رفتارهای ترامپ با خود این کشورها نیز مایل به انتخاب مجدد او در انتخابات نیستند.
در حقیقت اروپا با پیشبینی اینکه در صورت کنار رفتن ترامپ، فضا برای اجرای همه جانبه تعهدات آنها فراهم میشود و در نتیجه ایران هم اجرای تعهدات پیشین خود را از سر میگیرد، تلاش کردند برجام را با هر شرایطی که شده حفظ کنند.
امریکا بازی را ترک نمیکند
یوسف مولایی
استاد دانشگاه و حقوقدان
شکست امریکا درخصوص قطعنامه ادامه تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران هر چند قابل پیشبینی بود اما از منظری هم میتواند جای تعجب داشته باشد. از این نظر که تقریباً هر ناظر سادهای هم میتوانست متوجه شود که تلاش امریکا در این زمینه به جایی نمیرسد، اما امریکا با اصرار بر این موضوع به مسیری رفت که نهایت آن منتهی به یکی از بدترین و تحقیرآمیزترین موقعیتهایش در شورای امنیت سازمان ملل شد. سؤالی که پیش میآید این است که آیا امریکا با آن دستگاه عریض و طویل کارشناسان سیاست خارجیاش نتوانسته بود این نتیجه روشن را پیشبینی کند و به چنین تحقیری گرفتار شد یا اینکه این موضوع را میدانست اما برای ادامه کار مسیری را طراحی کرده که ورق را برگرداند و این تنها صحنه اول نمایش او بود؟ برای این سؤال هنوز پاسخ مشخصی در دست نیست اما براساس سوابق دوره زمامداری ترامپ و حرکتهای حسابنشده فراوانی که داشته میتوان اینگونه گفت که اتفاق رخ داده برای امریکا در این خصوص ناشی از نبود یک شناخت و نداشتن یک استراتژی مشخص بوده.
امریکا میخواهد با فعال کردن مکانیزم ماشه همچنان در زمین تقابل با ایران برای به پایان رساندن برجام بماند. اروپاییها در این میدان هر چند همراهی کاملی با ایران ندارند و حتی تقابلهایی را نیز با ایران رقم میزنند اما مشخصاً به صورت سرسختانه مخالف بر هم خوردن برجام هستند. این مهم را میشد از رأی ممتنع آنها در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد دریافت. به همین اعتبار بعید است که در جریان تلاشهای امریکا برای فعال کردن مکانیز ماشه، شاهد همراهی معناداری از طرف اروپاییها با زمامداران واشنگتن باشیم. این نیز چیزی است که از الان تا حد زیادی قابل پیشبینی است.
با همه اینها اما به نظر میرسد که امریکا در این مسیر صرفاً به دنبال گرفتن نتیجه مستقیم در استفاده از این ابزارهای حقوقی نباشد. فعال کردن مکانیزم ماشه توسط امریکا با توجه به خروج این کشور از برجام یک چالش حقوقی بسیار پیچیده و احتمالاً جنجالبرانگیز خواهد بود که میتواند مباحث جدید و دارای اهمیتی را در چارچوب حقوق بینالملل را برای اولین بار ایجاد کند. بعید نیست که امریکاییها جدای از فعال شدن یا نشدن این مکانیزم در پی ایجاد فضایی تنشآلود و چالشی در عرصه بینالملل در پی طرح این مباحث باشند. یعنی چیزی که میتواند نگاهها را متوجه ایران و مسأله هستهای کند و آنها با استفاده از دیپلماسی عمومی و رسانهای خود موج جدیدی از تبلیغات سراسری علیه ایران راه بیندازند. با این وجود از یک سو نظر منفی افکار عمومی جهان و از سوی دیگر مقاومت اروپا در مقابل سیاستهایی که منتهی به مرگ برجام میشوند از جمله عوامل تأثیرگذاری هستند که باعث خنثی شدن این سیاست خواهند شد.
بررسی آثار اقتصادی قطعنامه مردود امریکا
فریدون مجلسی
کارشناس مسائل بینالملل
قطعنامه پیشنهادی امریکا برای تمدید ممنوعیت تسلیحاتی ایران در روزهای اخیر به درهای بسته خورد و با اخذ فقط دو رأی موافق نتوانست از سد شورای امنیت سازمان ملل عبور کند. این درحالی است که برای تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیاز به رأی مثبت حداقل 9 کشور عضو شورای امنیت است و در عین حال نباید قطعنامه از سوی هیچیک از اعضای دائم شورای امنیت (امریکا، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه) وتو شود.
امریکا از ابتدا پیشبینی کرده بود که احتمال وتوی روسیه و چین وجود دارد اما گمان نمیکرد که با 11 رأی ممتنع نیز مواجه شود و فقط 2 رأی مثبت که یکی خود امریکا و دومی جمهوری دومینیکن بود، به دست بیاورد. این موضوع بیش از هر چیز یک باخت برای رئیس جمهوری امریکا، دونالد ترامپ، در آستانه انتخابات این کشور بود و از انزوای آن خبر میداد.
تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل که از سال ۱۳۸۶ علیه ایران اعمال شده بود، بواسطه برجام امسال پس از گذشت 13 سال به پایان رسید و به نوعی با رد قطعنامه پیشنهادی امریکا مشخص شد که هنوز برجام آثاری بر روابط بینالمللی ایران دارد. اما اینکه این برنامه جامع اقدام مشترک و همینطور شکست قطعنامه پیشنهادی امریکا روی مسائل اقتصادی ایران اثر خواهد داشت یا خیر، موضوعی است که نمیتوان به آن نگاه هیجانی داشت.
رد پیشنهاد بازگشت تحریمهای تسلیحاتی ایران اگرچه ممکن است تأثیراتی روانی بر اقتصاد ایران نظیر بازار سرمایه داشته باشد اما مسألهای جدا از سایر تحریمهای امریکا بویژه تحریمهای بانکی و نفتی است. این تحریمها تقریباً برجام را از جهت اقتصادی بیاثر کردهاند و رأی ممتنع یا مخالف 13 کشور به قطعنامه پیشنهادی امریکا نمایانگر گشایش در بخش اقتصادی نیست.
بر این اساس اقتصاد ایران کماکان تحت تأثیر تحریمهای امریکا قرار دارد و زمانی میتوان به گشایش درهای اقتصاد جهان به روی ایران امیدوار بود که تفاهمی در چارچوب برجام برای برداشته شدن تحریمهای مؤثر بر اقتصاد از طرقی نظیر تهدید در برابر تحریم شکل بگیرد.
در مورد این تفاهم احتمالی لازم است چند نکته را مد نظر قرار بدهیم. نخست آنکه عمر دولت کنونی امریکا به گشایش در روابط ایران وامریکا و احیای برجام قد نمیدهد و ترامپ شانسی برای این موضوع ندارد. چراکه هر نوع تفاهم نیازمند ماهها مذاکره است و از اینرو نمیتوان انتظار داشت که شرایط اقتصادی کشور تحت تأثیر عوامل خارجی تغییری طی ماههای آتی داشته باشد. اما در بازهای بلند مدت تر، به نظر میرسد که شاهد یک گشایش در روابط و تغییر جهت اقتصاد ایران باشیم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سالروز ورود آزادگان به کشور گرامی باد
-
راحت گریه میکرد و راحت میخندید
-
این بایرن بود یا ژنرال فرانکو؟
-
انتصاب سرپرست وزارت صنعت معدن و تجارت
-
امسال فقط پرچمها افراشته میشوند
-
مصایب تنهایی در جدال با ویروس هزار چهره
-
قاب قرن
-
تاریخ؛ چراغی روشن در تاریکی
-
سلام ایران
-
مقدمه شکست «اسنپ بک»
-
آزادگان دلدادگانی سرشار از صبر و معرفت
-
با اتحاد به مقابله با رژیم صهیونیستی برویم
-
باخت
-
شکست تاریخی امریکا ماندگار شد
اخبارایران آنلاین