اعضای ارشد اندیشکدههای جهان پاسخ میدهند
جهان پسا کرونا، عصر غربت یا اعتماد؟
این دوران هراس
مترجم: وصال روحانی
کرونا چند ماهی است، آمده، میهمان ناخوانده جهان شده و تأثیرات غیر قابل انکاری بر بخشهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گذاشته است. اما تحلیلگران هشدار میدهند، آنچه میبینیم، تنها نوک قله کوه یخ است و نباید با ساده انگاری تصور کنیم، تأثیرات کرونا بر جهان به همان چیزی که تاکنون دیدهایم همچون رکود اقتصادی فعلی و فشارهای روانی ناشی از قرنطینهها ختم شود. آن تحلیلگران هشدار میدهند، آثار کرونا تا یک دهه آینده بر وضعیت جهان کاملاً مشهود خواهد بود و به همین نسبت بر آینده سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جهان تأثیر میگذارد. در این بین برخی با خوشبینی نگاه میکنند و معتقدند، هر چند کرونا رویدادی وحشتناک بود اما میتواند باعث ایجاد روحیه همبستگی در جهان شود. اما برخی هم بدبینانهتر نگاه میکنند و معتقدند، آثار منفی کرونا بیش از آثار مثبت آن خواهد بود. مجله «اشپیگل»، چاپ آلمان، به سراغ شش نفر از دیپلماتهای پیشین و اندیشمندان اندیشکدهها رفته و از آنها در خصوص تأثیر کرونا بر جهان فردا پرسیده است.
توجه اجباری به قشرهای ضعیف
مارتا لاگوس
بنیانگذار انستیتوی مطالعات نژادی در شیلی
در نگاه اول درمییابیم که کرونا، جهان را و بویژه کشورهای ثروتمند و پرمدعا را ساقط کرده است. گزارشها نشان میدهد همه ادعاهای قبلی در مورد قدرتمند بودن امریکا و انگلیس و آلمان در ستیز با ناملایمات طبیعی چیزی جز ادعا نبوده است و در این هنگامه هیچ کس نتوانسته است یک رهبر موفق و واقعی در دفع کرونا باشد و هر ملتی به سهم خود کشتههایی داده و با سست شدن زنجیره بیماری در آنجا، نفسی کشیده است. بدتر از همه، تفاوت و تفرقی است که در سیستم مبارزاتی کشورها در مقابل کرونا دیده میشود. حال آنکه بدون یک هماهنگی جمعی و خط مشی کلی امکان ندارد، بتوان پشت این بیماری مخوف را به خاک مالید. شاید فقط یک حسن در این میان مشاهده شده باشد. و آن، لزوم توجه دولتها به قشرهای ضعیف پس از کشتارهای کرونایی بوده است. این بار حکومتها در دل یک بحران فقط حواسشان را به طبقه ثروتمند معطوف نکرده و مجبور شدهاند دست فقرا را بگیرند. این روال میتواند پایهگذار یک نگرش تازه در سطح مسائل سیاسی و ایجاد نگرههای جدید اقتصادی باشد و شاهد دنیایی باشیم که پس از افول کرونا به سوی عدالتی بیش از گذشته پیش میتازد. این را نیز فراموش نکنیم که قشرهای زحمتکش بهیاران و پرستاران که پیشتر توجه لازم به آنها مبذول نمیشد، حالا به حق خویش رسیده و دنیا را به تشکر از خود وا داشتهاند.
با چینیها قهر نکنیم
میشل فلورنوی
بنیانگذار اندیشکده امنیت جدید امریکا
شاید بدون سر برآوردن کرونا در دنیا و آثار هولناک آن، امریکا و جهان به سوی فتح بابهایی تازه با چین بخصوص در مورد مسائل اقتصادی پیش میرفتند اما همه دیوارهای ساخته شده در این خصوص با بالا رفتن آمار کشتهها فرو ریخته و یک بار دیگر حائل بدبینی بین غربیها و این غول شرق آسیایی استوار شده است. شاید امریکا بر سر فرصتطلبی اقتصادی چینیها قصد مشارکت در این صلح را نداشت اما سایر نقاط جهان و بویژه اروپاییها قصد داشتند مناسباتی تازه را با چین پی ریزند و حالا آن روال بر هم ریخته و دیوار بیاعتمادی بین دو سو در حال قد برافراشتن هر چه بیشتر است. جامعه جهانی که چین را متهم به راهاندازی سهوی ویروس «کووید19» میکند، خودش چقدر صرافت و خوشفکری در محدودسازی آن داشته است؟ وقتی در امریکا یک ناسیاستمدار مثل دونالد ترامپ سر کار میآید، چطور میتوان توقع داشت که یک خط فکری قوی با انواع عوامل پشتیبانی در اختیار سران غرب برای طراحی روابط بینالمللیشان چه بهلحاظ سیاسی و چه اقتصادی باشد. در اروپا هم وضع چندان بهتر نیست و انگلیس و فرانسه چنان غیرمسئولانه با کرونا برخورد کردند که اسباب تأسف شد و ایتالیا و اسپانیا مسابقهای پایاپای در تعداد کشتهها داشتهاند. در این شرایط نمیتوان صرافت لازم برای دیالوگ برقرار کردن با چین را یافت اما اگر ذهنها هوشیارتر باشد، غربیها اجازه نخواهند داد کرونا فرصت همیاری با اژدهای پر تحرک صنعت و اقتصاد چین را از آنها بگیرد و به جای قهر از «در» آشتی- ولو مصلحتآمیز- درخواهند آمد.
امریکا و چین، دشمن باقی خواهند ماند
یان ژونگ هوانگ
عضو ارشد بهداشت جهانی در شورای روابط خارجی امریکا
باور من این است که کرونا لااقل در کوتاه مدت هیچتغییری را در روابط امریکا و چین ایجاد نخواهد کرد. دونالد ترامپ همچنان در پی نابود کردن چین است و چینیها با سیاستی عاقلانهتر به تلاش خود برای تسخیر بازارهای امریکا ادامه میدهند، چه باک که کاخ سفید یکپارچه درباره آنها بدبگوید، از وقتی ترامپ به قدرت رسید امریکا با شم اقتصادی قویتر درصدد محدود کردن نفوذ اجناس چینی به بازارهای بیدر و پیکر خویش بوده است اما عوامل چند آنها را از این مهم بازداشته است. از یک سو آسان مصرف بودن محصولات چینی و بویژه البسه آنها و از طرف دیگر امساک امریکاییها در تولید پوشاک ارزانتر اجناسی را در بازارهای نیویورک و فیلادفیا و لسآنجلس باب کرده است که شاید مدل و الگوی آنها زیبا نباشد اما جوانترها آن را بیشتر میپسندند. شروع کرونا از چین و بسط آن به سطح جهان بهانه خوبی در دست سران امریکا بوده است تا این کشور را به سوءمدیریت و پنهانکاری متهم کرده و از هر سو بگویند ولی سایر کشورهای عمدتاً غربی در این ستیز با امریکا همراه نیستند و باورهای خود را دارند، تعرفه گذاریهای سنگین ترامپ روی اجناس چینی شاید کارخانههای بزرگ امریکا را از برخی مناسبات با طرف آسیایی بازدارد اما اثر آن در بین مردم عادی امریکا اندک است. کسی خیال صلح ندارد و پکن و واشنگتن همچنان دشمنانی در قالب رقبای اقتصادی باقی خواهند ماند. اما کرونا گوشزد کرد که اگر در انتخابات 2020 امریکا جوبایدن سرکارآمد، میزان تسلیم بودن وی و بازارهای این کشور مقابل هجوم اجناس چینی اگر بیشتر نشود، فقط کمتر از امروزهم نخواهد شد.
آغاز عصر غربت و بیاعتمادیها
برونو ترترایس
معاون بنیاد پژوهشهای استراتژیک پاریس
مردم جهان حق دارند که سیاست متخذه کشورها را در مبارزه سراسری با کرونا ناکارآمد پندارند و بههمین سبب به یک ناآرامی اجتماعی فراگیر دست بزنند و از این طریق فریاد کنند که دولتها دیر و از سر خوشخیالی وتکبر با این بیماری مهلک برخورد کردند و چوب آن را ملتها به شکل بدی خوردهاند. عوارض کرونا از این هم فراتر میرود. پیشتر کشورها به سوی یکی شدن و برداشتهشدن مرزها پیش میرفتند و میخواستند به یک اصول مشترک برسند اما حالا جورج اورول وار به یکدیگر نگاه میکنند و پشت خود یک خنجر پنهان کردهاند تا اگر خطری از راه رسید، غافلگیر نشوند. پوپولیسم و سیاستهای افراطی که در سالهای اخیر اوج گرفته و دولتهای متظاهری را در امریکا و فرانسه سرکار آورده بود، مجبور به عقبنشینی موقتی شدهاند و کار در دست افرادی افتاده است که به بهانههای امنیتی و بهداشتی، خارج شدن از مسئولیتهای جمعی را بههمگان توصیه میکند. مردم در سطح جهان برای یکدیگر دلسوزی کرده و کمک میفرستند و محمولههای پزشکی تنها مواردی هستند که برای رساندن آنها به مقصد شاهد تیک اف هواپیماها در هفتههای اخیر هستیم اما همسو با آن دولتها در حال تدوین مقرراتی تازه برای ادامه حیات خود هستند. مرزها به روی کشورهای دیگر مسدود شدهاست و از این پس کمتر توریستی با نگاه یک میهمان نوازی مهربانانه به دیار غربت قدم خواهد گذاشت. ما به عصری قدم میگذاریم که دوره غربتها و بیاعتمادیها است و این خصلتهای منفی به این زودیها فروکش نخواهد کرد. این پروسهای است که دنیا را در سالهای پیش رو متأثر و منقلب خواهد کرد.
ما فقیرتر و ضعیفتر شدهایم
شیو شانکار
مشاور امنیت ملی سابق هند
پساز آنچه کرونا طی ماههای اخیر با جهان انجام داد، ما به سوی دنیای تازهای میرویم که کوچکتر و فقیرتر از سابق خواهد بود. شاید کرونا در صورت برخورد درستتر مقامهای مسئول تبدیل به عاملی برای همافزایی و دوستی بیشتر ملتها میشد اما سوء مدیریتها، فاصله بین ملتها را فزونتر کرده است. مشکل از آنجا ناشی میشود که هر مقامی در کشورهای جهان فقط براساس باورهای خویش، طرح مبارزه با کرونا را میچیند و یک هماهنگی جهانی و مبتنی بر اصول در روند این مبارزه مشاهده نمیشود و برعکس آدمها و سران کشورها مشغول محکوم کردن یکدیگر در مسیر این مبارزه هستند. هند که پیشتر هم بهسبب فقر مطلق از رسیدن به آرمانشهر مورد نظرش محروم مانده بود، حالا با ضایعات کرونا احساس عجز بیشتری میکند. ما میخواستیم هند را به کشوری تبدیل کنیم که هر تبعه آن بتواند ضمن رسیدن نسبی به اهداف شخصیاش، از حداقل سلامت فردی و اجتماعی برخوردار باشد اما طوفان کرونا ریشه تازه شکل گرفته امنیت اجتماعی را از جا کند. در همین چند ماه نه تنها افراد فقیر و زاغهنشینان هند قربانی این اپیدمی مخوف شدهاند بلکه بر فقر عمومی افزوده شده است.
هیچکشور و دولتی مصون نیست
جکی سیلیرز
رئیس شورای حکام انستیتوی مطالعات امنیتی
برخی میگویند اقتصادهای قویتر مانند آنچه در آلمان، امریکا و چین مشاهده شده، از مهلکه کرونا زودتر و بهتر رها خواهند شد اما این صرفاً یک گمانهزنی سطحی و توأم با امیدواریهای بیشاز حد در این دوران هراس عمومی و بیحد و حصر است. در کشورهای فقیر هر کشتهای دولت را بیشتر ضعیف خواهد کرد اما آنجا مرگ و میرها بلیهای آشنا هستند. حال آنکه در کشورهای نامدار اروپایی و امریکا که هر مرگ ناقض ادعاهای موجود درباره یک جامعه امن است، این رویداد بازتاب اساسیتری خواهد داشت. در یک نگاه کلی هیچکشوری در جهان از انعکاسها و پسلرزههای کرونا مصون نخواهد ماند و از اروپا گرفته تا آسیا و از اقیانوسیه گرفته تا امریکایجنوبی با کشورهایی طرف هستیم که یا در مبارزه با «کووید19» سوءمدیریت داشتهاند یا با اتخاذ روشهای غلط بر حجم ضایعات افزودهاند. تا قبل از شروع کشتارهای کرونا جهان در تسخیر ترسی بود که گروههای تروریستی و بویژه داعش و القاعده آفریده بودند ولی امروز دنیا با خطری مواجه است که بسیار ناشناختهتر از گروههای پلید فوق است و اصلاً نمیتوان آن را برآورد کرد و معلوم نیست که کمی و چگونه به انسانها ضربه میزند.
الزامات کاهش درآمدهای نفتی
ادامه از صفحه اول
پساندازها معمولاً محدود است و در بهترین حالت برای چند ماه میتوان تأمین کرد، بیش از آن قابل تأمین نیست. قرض هم نمیتواند راه خوبی باشد، چون منبعی برای پرداخت بعدی وجود ندارد. آن را هم فقط در حد ضرورت و کوتاهمدت میتوان گرفت. کاهش هزینهها حتماً انجام میشود، ولی برای چنین خانوادهای چقدر میتوان کاهش داد؟ مسکن، خوراک، بهداشت، حملونقل، آب، برق، مخابرات، آموزش و... اینها نیازهای ضروری است و بیش از 80 تا 90 درصد هزینههای خانوار را تشکیل میدهند و نمیتوان خیلی کم کرد. بنابراین تنها راه ایجاد منابع درآمدی جدید و پایدار است. حال اگر اعضای خانواده نخواهند دنبال این منابع جدید درآمدی باشند، یا به تبعات آن ملتزم نباشند در این صورت نباید انتظار داشته باشند که زندگی آنان چون گذشته بچرخد. اگر قرار است از پسانداز بخورند، همه اعضای خانواده باید پساندازها را به میان آورند، اگر قرار است صرفهجویی کنند، هر کدام از اعضا باید نسبت به هزینههایشان صرفهجویی کنند. اگر قرار است منابع جدید درآمدی تعریف کنند، همه باید نسبت به الزامات آن متعهد باشند.
حالا قضیه نفت و بودجه دولت است. ردیف هزینههای دولت شناخته شده است. هر دستگاهی برای خودش ردیفی دارد تعریف شده، معلوم است که چقدر قرار است دریافت کند. ولی در ردیف درآمدها قضیه فرق میکند. مهمترین ردیف درآمدی که فروش نفت است دچار مشکل شده است. هم به لحاظ صادرات و هم به لحاظ قیمت و هم به لحاظ دسترسی به مبلغ فروش. حالا باید چه کار کرد؟ یک راه کاهش هزینههای بودجهای است. این کار شدنی است، ولی در دو بخش جداگانه. هزینههای جاری و عمرانی. بخش اعظم هزینههای جاری حقوق و دستمزد است که هیچ راهی برای کاهش آنها وجود ندارد. سایر هزینهها، برای نگهداری تأسیسات، حمل و نقل، پذیرایی و خرید تجهیزات و... است که رقم زیادی نیست، ولی حتی اگر 50 درصد صرفهجویی در این ارقام رخ دهد بعید است که بتوان کل هزینه جاری را بیش از 5 تا 10 درصد کاهش داد. کاستن از هزینههای عمرانی ممکن است، ولی عوارض شدیدی دارد. رشد بیکاری و کاهش تولید و سپس کاهش درآمدهای آینده دولت، از عوارض این سیاست است که هیچ کس این سیاست را توصیه نمیکند. در مجموع کاستن جدی از هزینهها قابل تصور نیست. راه دیگر استفاده از پسانداز و فروش ثروت است. دولت پسانداز چندانی ندارد، ولی ثروت آن کم نیست. فروش کارخانجات و بنگاههای دولتی اقدام مناسبی است. مشروط بر اینکه همراه با رشد بخش خصوصی واقعی و نه خصولتیهای غرق در رانت و روابط دولتی باشد. ضمن اینکه منظور از دولت کل حکومت است و همه آنان باید پا در این میدان بگذارند. این سیاست نیز تأثیرات کوتاهمدت دارد و باید به فکر درآمدهای پایدار بود. راه دیگر قرض است. دولت میتواند از خارج یا بانک مرکزی قرض کند. راه استقراض از خارج به عللی که پنهان نیست فعلاً مسدود است، استقراض از بانک مرکزی نیز عوارض جدی خود را دارد و موجب اوجگیری تورم خواهد شد. با وضعیت فعلی خرید اوراق قرضه دولتی نیز احتمالاً با استقبال مواجه نشود.
بنابراین هیچ راهی جز بهبود شرایط اقتصادی و افزایش تولید و گرفتن مالیات از آن وجود ندارد. این راه نیز الزامات خاص خود را دارد. به معنای دقیق باید جهش تولید داشت، ولی چقدر آماده پذیرش الزامات این سیاست هستیم؟ در این باره باید جداگانه نوشت. مسأله اصلی این است که برای عبور از این وضع نیازمند یک اراده ملی و فراجناحی هستیم.
سناریوهای محتمل درباره کرهشمالی
از شایعه مرگ «کیم جونگ اون» تا فرضیه حمله هستهای
زهره صفاری
خبرنگار
«زندگی در پیونگ یانگ با آرامش در جریان است». این تمام آن چیزی است که پس از داغ شدن شایعات بیماری و مرگ «کیم جونگ اون»، از این سوی دیوارهای نامریی دژ نفوذناپذیر کره شمالی سر تیتر رسانههای همسایه جنوبی شده است.
براساس گزارش خبرگزاری «انکینیوز» کرهجنوبی؛ سرنوشت رهبر 36 ساله کرهشمالی از حدود دو هفته قبل دستاویز رسانههای داخلی و خارجی شده است. آخرین تصویری که از «کیم جونگ اون» توسط رسانه رسمی کرهشمالی منتشر شد مربوط به جلسهای سیاسی با حزب کارگران کشورش بود اما از آنجا که این عکس تاریخی نداشت، جرقه وقوع اتفاقی مشکوک را در پیونگ یانگ روشن کرد. چند روز بعد در مراسم سالروز تولد پدربزرگ «اون» و بنیانگذار کره شمالی که مهمترین مراسم سیاسی این کشور بهشمار میرود همان عکس پرابهام نیز منتشر نشد تا فرضیه بیماری سخت دیکتاتور جوان کرهشمالی قوت بیشتری بگیرد.
اما با وجود تلاش رسانهها، همه راههای نفوذ به محل زندگی «کیم جونگ اون» به بنبست رسید چراکه سوابق گذشته نشان میدهد محدودیت رسانهای و مجازات سخت افشای اطلاعات در کرهشمالی حتی مردم این کشور را نیز از سرنوشت رهبرانشان بیاطلاع نگه میدارد.
در پی این ابهامات، گزارش شبکه تلویزیونی ماهوارهای هنگ کنگ از مرگ «کیم جونگ اون»، در چند روز اخیر خوراک جدیدی به کاربران توئیتری داده است. در این فضای پرابهام بسیاری با این خبر شوخی کردند و شماری نیز مدعی بودند تا منبعی رسمی آن را تأیید نکند نمیتوان اظهارنظری درباره آن داشت.
در این شرایط سایت «دیلی میل» و «رویترز» به نقل از منابع آگاه چینی از سفر هیأت بلندپایه سیاسی حزب کمونیست و پزشکی این کشور به کرهشمالی خبر دادهاند. اما اینکه هدف این سفر مشخص نشده است گمانههای بیشتری را درباره اتفاقات جدید در کشور هستهای کرهشمالی رقم زده است. در این میان کرهجنوبی که نگران لطمه به مذاکرات صلح با همسایه شمالی است، با رفتاری محتاطانه با این شایعات برخورد میکند. بهطوری که دولت کره جنوبی ضمن تأیید سفر هیأت چینی، در واکنشی محتاطانه اوایل هفته از بهبودی نسبی «کیم» خبر داد و هر گونه وضعیت غیرمعمول در کرهشمالی را تکذیب کرد.
«دونالد ترامپ» نیز که با وجود دیدارهای به ظاهر دوستانه با رهبر جوان کره شمالی هرگز نتوانست او را به خلع سلاح هستهای وادار کند، در نشست روز پنجشنبه با خبرنگاران در حالی که خود را دوست نزدیک «کیم» معرفی کرد، گفت: «فکر میکنم همه خبرها در این باره کذب باشد.» همزمان وزیر خارجه او نیز مدعی شد امریکا وقایع کره شمالی را تحت کنترل دارد. اما همین اظهارات بر ابهام کشورها از شرایط داخلی کره شمالی صحه میگذارد. به نوشته «سیانان»، تنها چند نفر خارج از خانواده رهبر کره شمالی از وضعیت سلامت او اطلاع دارند که فاش شدن این اطلاعات مساوی با مرگ آنها است.
هشدار به امریکا
کرهشمالی کشوری محدود و غیرقابل نفوذ است. به نوشته «فارین پالسی»، همین مبهم بودن شرایط، رقبا را بیشتر تهدید میکند. به باور ناظران انتشار شایعات درباره مرگ احتمالی «کیم جونگ اون» را میتوان هشداری برای آنها دانست چراکه ممکن است فرضیه اقامت «کیم» با افسران عالیرتبهاش در نقطهای دور از پایتخت-با توجه بهگزارش تأیید نشده سیانان-، پیش درآمد حمله هستهای کرهشمالی باشد که با توجه به فراز و نشیبهای روابط پیونگ یانگ و واشنگتن، دولت ترامپ آسیب زیادی از این بابت خواهد دید.
تلاش برای لغو نشستهای کرونایی «ترامپ» با رسانهها
گروه جهان/ چند هفته پس از همهگیری کرونا در امریکا، مشاوران دونالد ترامپ پیشنهاد توقف نشستهای خبری روزانه رئیس جمهوری امریکا را روی میز گذاشتند. بهگزارش سیانان به نقل از سایت «آکسیوس»، به نظر میرسد این تصمیم دو روز پس از اظهارنظر جنجالی ترامپ درباره تزریق مواد ضدعفونی به افراد برای پیشگیری از کرونا گرفته شده است اما منابع آگاه از کاخ سفید علت این تصمیم را طولانی شدن نشستهای خبری بهدلیل سؤالات خارج از چارچوب کرونا اعلام کردند که فرصت رسیدگی به مسائل روز امریکا را از رئیس جمهوری سلب میکند. برخی گمانه زنیها نیز درباره علت این تصمیم، عادیسازی شرایط وخیم بحران کرونا در سراسر امریکا و بازگشت به شرایط عادی میدانند. دونالد ترامپ که پس از نشست روز پنجشنبه مورد انتقاد شدید دانشمندان و کارشناسان درمانی قرار گرفته بود، روز جمعه تنها 22 دقیقه به سؤالات پاسخ داد و کوتاهترین زمان نشست را ثبت کرد. هر چند ترامپ در این جلسه سعی داشت روش جنجالی اش برای پیشگیری از کرونا را یک شوخی نشان دهد اما انتقادات از او سبب شد تا مشاورانش تبعات این اظهارنظرها را برای موقعیت رئیس جمهوری چالش برانگیز بدانند.