تریاک هایی که در تانکر قیر جاسازی شده بود
گروه حوادث/ قاچاقچی حرفهای که 850 کیلو تریاک را در تانکر حمل قیر جاسازی کرده بود در عملیات پلیس پایتخت به دام افتاد.
سردار حمید هداوند- جانشین فرمانده انتظامی پایتخت - با اشاره به دستگیری یک قاچاقچی مواد مخدر در جنوب تهران، گفت: در بررسیهای انجام شده از سوی مأموران مبارزه با مواد مخدر پایتخت، در خصوص فعالیتهای یک قاچاقچی حرفهای مواد مخدر مشخص شد که این متهم با همدستی چند نفر دیگر که در یکی از استانهای جنوبی کشور هستند، قصد دارند مقادیری مواد مخدر را به تهران منتقل کنند.
در تحقیقات تکمیلی پلیس مشخص شد که متهم به وسیله یک دستگاه کامیون حامل تانکر در پوشش حمل قیر، اقدام به جاسازی مواد مخدر کرده و به سمت تهران در حرکت است که با هماهنگیهای انجام شده مسیر تردد خودرو تحت کنترل درآمد و در نهایت پس از 48 ساعت مراقبتهای ویژه، این خودرو در بزرگراه آزادگان – تندگویان شناسایی و متوقف شد.
سردار هداوند با بیان اینکه متهم دستگیر و خودرو برای بازرسی به پایگاه دهم پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ منتقل شد، تصریح کرد: در بازرسیهای انجام شده از بخشهای مختلف کامیون 695 کیلوگرم تریاک و 156 کیلو و 740 گرم حشیش کشف شد.
بهگفته جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ، تحقیقات و بررسیهای پلیس برای شناسایی همدستان متهم همچنان ادامه دارد.
شهادت مأمور پلیس در ریگان
اشرار مسلح ریگان شامگاه سهشنبه در جریان درگیری با یگان تکاوری بم، یک مأمور پلیس را به شهادت رساندند.یگان تکاوری ۱۱۴ بم حدود ساعت ۲۲:۳۰ سهشنبه در حال گشتزنی در محورهای فرعی و مواصلاتی ریگان بود که به خودروی قاچاقچیان و اشرار مسلح برخورد کرده و منجر به درگیری شد.در این درگیری مسلحانه ، استوار امینافشاری از نیروهای یگان تکاوری ۱۱۴ بم پلیس کرمان، در درگیری با اشرار به شهادت رسید و سرباز محمدحسین سلجوقی نیز مجروح شد.
وصول چک های مسروقه دست قاتل را رو کرد
گروه حوادث/مرد جوان که شب چهارشنبه آخر سال پیرمردی را در خانهاش به قتل رسانده و متواری شده بود پساز گذشت۹۹۰ روز دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار «ایران»، بیست وپنجم اسفند سال ۹۴ خبر مرگ مردی 88 ساله در منطقه شهران خیابان شهید طوقانی بهکلانتری ۱۴۲ کن اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری در محل موضوع به اداره دهم قاضی کشیک دادسرای ناحیه ۲۷ تهران اعلام شد.
کارآگاهان اداره دهم و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ در بررسی صحنه کشف جسد، اطمینان پیدا کردند که پیرمرد بر اثر اصابت جسم سخت به قتل رسیده است؛ بنابراین پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» تشکیل و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری قاتل در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.دختر مقتول در نخستین تحقیقات به پلیس گفت: قرار بود پدرم برای حضور در مراسم چهارشنبه پایانی سال در خانه ما باشد؛ بههمین علت چندین نوبت با تلفن همراهش تماس گرفتم تا بهدنبال او بروم، اما بر خلاف انتظارم پدر پاسخگوی تماسهای من و دیگر اعضای خانواده نبود تا اینکه من برای پیگیری موضوع به خانه پدرم رفته و در آنجا با جسد وی در آشپزخانه روبهرو شدم.
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که چکهای بانکی متعلق به مقتول در حال وصول در شعب بانکی شهر تهران است که بلافاصله طی هماهنگی با سیستم بانکی، افراد مراجعهکننده به شعب مختلف بانکی شناسایی و در تحقیقات از آنها مشخص شد تمامی آنها رانندگان پیکهای موتوری هستند که جوانی از آنها درخواست کرده تاچکهای بانکی را برایش وصول کند. با توجه به تحقیقات به عمل آمده از رانندگان پیکهای موتوری و انجام چهره نگاریهای متعدد، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی اطمینان پیدا کردند که در تمامی موارد جوانی حدوداً ۴۰ ساله چکهای بانکی متعلق به مقتول را به رانندگان پیکهای موتوری تحویل داده است.
با بهدست آمدن تصویر اولیه این شخص، تصویر وی به اعضای خانواده مقتول نشان داده شد که بلافاصله این جوان بهنام امیر (متولد ۱۳۵۹) را که از بستگانشان بود شناسایی کردند. اعضای خانواده مقتول گفتند که پدرشان چندی قبل یک آپارتمان در شهر جدید پرند از امیر خریده بود اما پس از آن با وی درگیری و اختلاف مالی پیدا کرد.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با مراجعه به محل سکونت امیر در غرب تهران اطلاع پیدا کردند که او پس از وقوع جنایت بهصورت ناگهانی ناپدید شده به گونهای که حتی اعضای خانوادهاش نیز اطلاعی از محل سکونت جدید وی ندارند؛ اقدامات پلیسی برای شناسایی مخفیگاه امیر ادامه داشت تا اینکه اطلاع پیدا کردند که امیر به تازگی به تهران آمده و در حال حاضر در فاز چهارم شهر جدید پردیس مخفی شده است؛ بدین ترتیب ظهر روز بیستم آذر وی را دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
در اظهارات اولیه وی به سرقت دسته چک و جعل امضای مقتول برای برداشت غیرمجاز از حساب بانکی اعتراف کرد، اما منکر قتل شد تا اینکه در نهایت راز جنایت را برملا کرد .
متهم در اعترافاتش در خصوص انگیزه و نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: یک خانه را به همراه وسایل داخلش در شهر جرید پرند به مقتول فروخته بودم، اما پس از گذشت مدت کوتاهی از زمان خرید خانه وی مدعی شد که من قسمتی از لوازم داخل خانه را سرقت کردم. به این بهانه، به من و اعضای خانوادهام نسبت دزدی داد و زمانی که به این رفتارش اعتراض کردیم شروع به ناسزاگویی و فحاشی کرد تا اینکه روز حادثه به قصد صحبت به خانه مقتول رفتم. زمانی که وارد خانه شدم او حتی اجازه صحبت به من نداد و شروع به ناسزاگویی به من و اعضای خانوادهام کرد و همین موضوع باعث عصبانیت من شد. در یک لحظه مقتول را به عقب هل دادم که وی تعادل خودش را از دست داد و روی زمین افتاد و سرش محکم به زمین برخورد کرد. وقتی بالای سرش رفتم متوجه شدم که او نفس نمیکشد. برای آنکه صحنه را سرقت نشان دهم اقدام به سرقت قسمتی از مدارک مقتول از جمله دسته چکهای بانکی او کردم و بسرعت از خانه خارج شدم.
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
جنـایت به خاطر پول آب و برق
گروه حوادث- معصومه مرادپور/ مرد جوان که با همدستی کارگرش سناریوی قتل شریک مالیاش را طراحی کرده بود برای اینکه راز جنایت مخفی بماند با یک دبه بنزین جسد را به آتش کشید.صبح دیروز این متهمان در شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست متین راسخ پای میز محاکمه ایستادند.
بهگزارش خبرنگار حوادث«ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 95 وقتی شروع شد که مرد جوانی با پای خودش به اداره پلیس رفت و راز جنایتی را که هفت ماه پیش با همدستی کارگرش مرتکب شده بود برملا کرد.
«فرخ» به افسرپلیس گفت: از اسفند 94 وقتی شریک مالیام که در یک سوله باهم کارمی کردیم هزینه انشعاب آب و برق را پرداخت نکرد با هم اختلاف پیدا کردیم تا اینکه هر روز این اختلافات بیشتر شد... برای همین با همدستی کارگرم تصمیم به قتل او گرفتیم.روز حادثه او را سوار خودرو کرده و به اطراف ورامین بردیم ابتدا با هم حرف زدیم اما در نهایت درگیرشدیم. کارگرم دستان «فرهاد» را گرفت و من طنابی را که در خودرو داشتم به دور گردنش پیچیدم و او خفه شد برای اینکه راز این جنایت مخفی بماند جسدش را با بنزین سوزاندیم و بعد بقایای جسد را دفن کردیم. سپس کیف او که یک چک و یک گوشی تلفن همراه داخلش بود سرقت کردیم، چک را من بردم و گوشی را به کارگرم دادم.
هفت ماه از این ماجرا گذشت اما هر روز عذاب وجدان بیشتر آزارم میداد و تمام ذهنم را درگیر کرده بود، هر جا میرفتم صحنه قتل روبهرویم بود برای همین نتوانستم تحمل کنم...با اعترافهای تکان دهنده فرخ، همدست او هم دستگیر شد و هر دو متهم با صدور کیفرخواست به اتهام مشارکت در قتل عمد، جنایت برمیت و سرقت مقرون به آزار صبح دیروز در شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی متین راسخ و با حضور قاضی حسینی - مستشار ارشد دادگاه – تحت محاکمه قرار گرفتند.در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار قصاص متهمان شدند، آنگاه فرخ پشت میز محاکمه ایستاد و در حالی که اتهامهایش را قبول داشت، گفت این کارگرم بود که پیشنهاد قتل فرهاد را داد. من همه اتهام هایم را قبول دارم.سعید هم با انکار اظهارات فرخ گفت: من کارگر سادهای بودم ،او از من خواست در این کار کمکش کنم. قبول دارم که در این جنایت حضور داشتم ولی من فقط دستان مرحوم را گرفتم این فرخ بود که فرهاد را خفه کرد.پس از پایان اظهارات دو متهم، قضات ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور حکم وارد شور شدند.
تصادف مرگبار در سیدنی استرالیا
آرزو کیهان
مترجم
تصادف یک دستگاه کامیون با یک ون و تعدادی از عابران پیاده در یکی از خیابانهای سیدنی 2 کشته و 6 مجروح برجا گذاشت.بهگزارش دیلی میل، اطلاعات پلیس نیوساوت ولز نشان میدهد که راننده کامیون بهدلیل سرعت بالا و ناتوانایی در کنترل خودرو با چند عابرپیاده و پس از آن خودروی ون برخورد میکند و در ادامه تیر چراغ برق باعث توقف کامیون میشود. در پی این حادثه پلیس و اورژانس به حالت آماده باش درآمدند.
مادر روانی دخترش را به رودخانه انداخت
مادر بیرحم امریکایی دختر 4 سالهاش را در حالی که با فریاد از سایرین درخواست کمک میکرد به رودخانه «هیلزبروگ» فلوریدا پرت کرد. به گزارش مترو، متهم «شاکایلا دنسون» 26 ساله به جرم قتل دخترش توسط مأموران پلیس فلوریدا بازداشت شد.
گزارشهای پلیس نشان میدهد که این زن از سوی 3 پزشک مورد معاینه قرار گرفت تا وضعیت روحی - روانی او بررسی شود. با این حال اطلاعات پرونده پزشکی این زن محرمانه مانده است.
سخنگوی پلیس اعلام کرد خودرویی که مادر قاتل خود را با آن به رودخانه رسانده سرقتی بوده و متهم تاکنون هیچ صحبتی از انگیزه جنایت هولناک خود نکرده است.
لحظه محاصره یک شیر ماده توسط بوفالوهای وحشی در پارک ملی نایروبی سوژه عکاس 56 ساله حیات وحش شد.بهگزارش دیلی میل، «لاماک» در این باره گفت: «شیر ماده ناگهان با گله بوفالوهای مهاجم محاصره شد و مدام سعی میکرد تا با غرش بوفالوها را از خود دور کند. اما بوفالوها توجهی به غرش شیر ماده نداشتند تا اینکه دقایقی بعد دو شیر دیگر به کمک شیر ماده آمدند و بوفالوها مجبور به عقب نشینی شدند و شیر محاصره شده موفق شد از هجوم بوفالوها نجات یابد.»
زن امریکایی که حلقه عروسیاش را در سرویس بهداشتی گم کرده بود پس از 9 سال آن را پیدا کرد.به گزارش گوود نیوز، «پائولا استونتون» 60 ساله که اهل نیوجرسی است، گفت: 9 سال پیش هنگامی که در حال نظافت سرویس بهداشتی بودم، حلقه ازدواجام در داخل چاهک افتاد پس از آن سالها تلاش کردم تا آن را پیدا کنم اما موفق نشدم تا اینکه روز گذشته کارگران هنگام حفاری فاضلاب حلقه را پیدا کردند و به من بازگرداندند.
پلیس مکزیک یک زوج را بهدلیل سهلانگاری که منجر به مرگ فرزندشان شده بود، بازداشت کرد.بهگزارش اسکای نیوز، پسر 3 ساله این زوج وقتی در اتاق هتلی در مکزیکوسیتی بودند بهصورت برادر 8 ماههاش شلیک کرده و او را به قتل رسانده است.پلیس اعلام کرد که قتل این کودک درپی سهلانگاری پدر و مادرش رخ داده و پسر 3 ساله به خاطر بازیگوشی اسلحه پدرش را برداشته و شلیک کرده است.
مادر از خون فرزندش گذشت
گروه حوادث/ مرد جوان که بهخاطر درگیری خانوادگی برادرش را کشته بود با رضایت مادرش یک قدم از مجازات مرگ فاصله گرفت.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، شامگاه ٢٠ آذر مرد جوانی به اداره آگاهی رفت و خود را بهعنوان قاتل برادرش معرفی کرد.او گفت: ١٥ آذر برادرم درحالی که حال خوبی نداشتم به مقابل خانهام آمد و فحاشی کرد. مدتی بود که این رفتار را انجام میداد و به ما آزار میرساند. روز حادثه هم این اتفاق افتاد و ما با پلیس تماس گرفتیم واما برادرم فرار کرد. ساعاتی بعد دوباره او آمد و شروع به داد و فریاد کرد. برای سومین بار که برادرم آمد چون میدانستم که چاقو به همراه دارد من هم برای دفاع از خودم چاقو برداشتم و به سراغش رفتم. قصدم کشتن او نبود فقط میخواستم او را بترسانم برای همین ضربهای به کمرش زدم. ناگهان او روی زمین افتاد، ترسیده بودم و از مردم کمک خواستم اما کسی توجه نمیکرد. درنهایت یکی از همسایهها او را داخل خودرواش گذاشت و به بیمارستان برد. از ترس فرار کردم و وقتی با خانوادهام تماس گرفتم متوجه شدم که برادرم کشته شده است. در این مدت عذاب وجدان داشتم و میخواستم خودم را معرفی کنم اما ترسیده بودم.با اعتراف مرد جوان بلافاصله او به دستور بازپرس جنایی بازداشت شد. این درحالی بود که روز گذشته مادر مقتول با حضور در دادسرای جنایی از خون پسرش گذشت کرد. از آنجا که مقتول دو فرزند نیز دارد با رضایت آنها، متهم این جنایت از قصاص رهایی یافته و پس از تکمیل تحقیقات از جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد.
وقتی شاکی، متهم شد
گروه حوادث/ بوفه دار سینما که به اتهام گروگانگیری از صاحبکارش شکایت کرده بود نمیدانست خودش به اتهام سرقت بازداشت خواهد شد.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ١٩ آذر مرد جوانی به شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران رفت و از گروگانگیری ٦ ساعتهاش خبر داد. او گفت: در بوفه یکی از سینماهای یک مرکز تجاری مشغول به کار هستم. دیشب صاحب بوفه مرا ٦ ساعت در اتاقکی زندانی کرد و مدعی شد که اموالش را دزیده ام. هر چه اصرار کردم که اشتباه میکند باور نکرد و مرا آنجا حبس کردم. من شروع کردم به داد و بیداد و او برای اینکه تماشاچیان فیلم در سینما صدای مرا نشنوند به ناچار آزادم کرد.
با شکایت مرد فروشنده تحقیقات به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران آغاز و صاحب بوفه به دادسرای جنایی احضار شد اما اظهارات فروشنده جوان را انکار کرد و گفت: دو ماه قبل پدرام در بوفهام مشغول به کار شد. در این مدت متوجه شدم که از صندوق بوفه پول کم میشود. از طرفی در بوفهام شکلاتهای مخصوصی نیز داریم که کمتر جایی آنها را میفروشند. اما من این شکلاتهای خاص را در چند مغازه اطراف هم دیدم و به نظرم آمد که فروشنده جوان آنها را بر میدارد و مخفیانه میفروشد. فیلمهای دوربین مداربسته را که بررسی کردم شکام به یقین تبدیل شد. چرا که زاویه تصویربرداری دوربینها تغییر کرده بود و دوربینها فضایی را میگرفتند که دخل را نشان نمیداد.برای اطمینان بیشتر از سرقتها یک دوربین مخفی داخل بوفه جاسازی کردم و فروشنده هم بیخبر از همه جا به سرقتهایش ادامه داد. او در این مدت ٤٠ میلیون تومان پول و ١٠ میلیون تومان هم جنس از مغازهام سرقت کرد. زمانی که فیلم را به او نشان دادم فروشنده جوان اعتراف کرد و قرار شد پولهای دزدی را برگرداند. اما پیش دستی کرده و بعد از آن هم به دادسرا آمده و چنین سناریویی را مطرح کرده تا از سرقت تبرئه شود.با اظهارات صاحب بوفه و ارائه فیلم دوربین مخفی و اعترافات فروشنده جوان، بازپرس جنایی دستور بازداشت پدرام را صادر کرد.
دردسر لاغر شدن زن جوان
زن جوان که برای لاغر شدن در دام یک مشاور قلابی تغذیه افتاده و با پیشنهاد غیراخلاقی او روبهرو شده بود با مراجعه به پلیس همدان ماجرا را برای مأموران فاش کرد.این بانوی 35 ساله به افسر بازجو گفت: 3 سال پیش به علت اعتیاد همسرم از او جدا شدم و حالا به همراه دو فرزند 4 ساله و 7 سالهام، سربار زندگی مادر و برادرم هستم.
پس از جدایی از همسرم به وضعیت جسمانی خودم حساس شدم، چون از ظاهرم رضایت نداشتم به همین خاطر بهدنبال راهی میگشتم تا لاغر شوم. مدام در فضای مجازی و تلگرام بهدنبال راهکاری ساده بودم تا اینکه در یک گروه تلگرامی با فردی بهعنوان مشاور تغذیه آشنا شدم. تا به تناسب اندام برسم این مشاور تقاضا کرد عکسی از بدنم بگیرم و برایش بفرستم تا برای لاغری راهنماییام کند.بتدریج این مشاور تغذیه از سادگی من سوءاستفاده کرد و با درخواستهای مکرر از من خواست عکسهای مختلف از قسمتهای مختلف بدنم تهیه کنم و در نهایت تصویر کاملی از بدنم برایش فرستادم تا بتواند نسخه دارویی مناسبی برایم تجویز کند.
مدتی از این موضوع گذشت، یک روز در حال خواندن مطالبی درباره همین گروه مشاورهای تغذیه، متوجه درگیری لفظی یکی از اعضای گروه با همین مشاور تغذیه شدم، بلافاصله با دیدن پیامهای رد و بدل شده به صفحه شخصی (PV) فرد معترض رفتم و علت را پرسیدم، او گفت مشاور تغذیهای که این گروه را تشکیل داده یک مشاور قلابی و کلاهبردار است و از این طریق ضمن برقراری ارتباطات نامتعارف با اعضا، از آنها عکسهایی نگه داشته و در نهایت اقدام به اخاذی میکند. تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده و وقتی مشاور تغذیه متوجه شد که قضیه را فهمیدهام، تهدیدم کرد که در صورت عدم رابطه پنهانی با وی، اقدام به انتشار عکسهای خصوصیام خواهد کرد. من نیز بلافاصله به پلیس مراجعه و از وی شکایت کردم.
به گزارش پلیس با اقدام بموقع این زن و پیگیریهای کارشناسان مرکز مشاوره و پلیس فتا متهم دستگیر شد.
مزاحمت اینترنتی پسر بچه برای یک زن
پسر ۹ساله که با فرستادن پیامهای اینترنتی به یک زن برای او مزاحمت ایجاد میکرد از سوی پلیس دستگیر شد.
سرهنگ علی اصغر افتخاری - رئیس پلیس فتا هرمزگان- درباره دستگیری خردسالترین مزاحم اینترنتی چنین گفت: چندی قبل زنی جوان به پلیس شکایت کرده بود که فرد ناشناسی در شبکه اجتماعی واتساپ و تلگرام برایش مزاحمت ایجاد میکند. در بررسیهای بهعمل آمده مشخص شد متهم اینترنتی با ارسال مطالب ضد اخلاقی برای این خانم درخواست تصاویر خصوصی از او میکند و سعی در ایجاد رابطه دارد. ضمن تحقیق روشن شد این مزاحم پسربچهای 9 ساله است که در بندرعباس با هویت پدرش برای این زن جوان مزاحمت ایجاد کرده بود.