ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندیشکده اختصاصی وزارت جنگ امریکا در تازه ترین گزارش خود نوشت
بایدن درباره فعال کردن گزینه نظامی لاف میزند!
تهران از هیچ فرصتی برای بهبود روابط با کشورهای دنیا غافل نمیشود
گروه سیاست /«مرکز مطالعات راهبردی غرب و جنوب آسیا» (نسا) طی گزارشی به قلم «آندرهآ زنینی» و هیأت پژوهشی این اندیشکده، دیپلماسی منطقهای و جهانی ایران در اوج بحرانهای بینالمللی بهخصوص جنگ در اوکراین را بررسی کرد. به نوشته این مرکز وابسته به وزارت جنگ امریکا، دولت ابراهیم رئیسی در حالی دیپلماسی منطقهای ایران را فعال کرده که تنشهای میان غرب و جمهوری اسلامی بر سر برنامه هستهای همچنان در حال افزایش است.
به بیان این مطلب، دولت انقلابی ایران از آغاز کار با اتخاذ «رویکردی متوازن در سیاست خارجی»، خواهان دوستی و همکاری با همسایگان و بازیگران منطقهای بود. تهران از هیچ فرصتی برای بهبود روابط با کشورهای دنیا غافل نمیشود.
در ادامه با اشاره به بنبست ایجاد شده در مذاکرات هستهای، خاطرنشان شد مقامات تهران همواره تأکید کردهاند که ایران مصمم است بهشکلی «قوی و پایدار» به مذاکرات ادامه دهد. «حسین امیرعبداللهیان» در این باره تصریح کرد: «اگر امریکا واقعبین باشد، توافق دستیافتنی خواهد بود.»
عبداللهیان با رد ادعاهای «رابرت مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در مذاکرات «خواستههای تازهای» مطرح کرده، افزود که یکی از موضوعات اصلی «تضمین مؤثر» طرف امریکایی برای کسب «منافع اقتصادی» تهران از توافق است. مقامات ایران بارها گوشزد کردهاند که از تداوم دیپلماسی استقبال میکنند. نویسندگان یادآوری کردند که دولت رئیسی از زمان آغاز به کار، خطاب به طرف غربی تأکید کرده به خواستههای کلیدی خود برای گرفتن تضمین و رفع تحریمها پایبند است. همچنین هشدار داده کارزار «فشار حداکثری» در دوران «دونالد ترامپ» که در دولت «جو بایدن» نیز ادامه یافت، منجر به انعقاد توافق نخواهد شد. به تحلیل کارشناسان این مرکز، هیأت مذاکرهکننده جدید ایران از زمانی که وارد مذاکرات هستهای شد، سیاست «قبول مخاطره» و بردن حریف تا لبه پرتگاه را دنبال کرد! زنینی و همکارانش در ادامه یادآوری کردند که تهران در واکنش به قطعنامه ضدایرانی «شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی» در ژوئن ۲۰۲۲، دوربینهای نظارتی مرتبط با برجام را غیرفعال کرد. سپس با تشریح پیشرفتهای هستهای ایران نوشتند که بایدن در جریان سفر به «فلسطین اشغالی» لاف زد که اگر مذاکرات شکست بخورد و ایران به توافق تن ندهد، واشنگتن برای فعال کردن «گزینه نظامی» آمادگی دارد! این در حالی بود که به گزارش این اندیشکده، «کمال خرازی» مشاور رهبر معظم انقلاب تصریح کرد که ایران از نظر فنی توانایی ساخت سلاح هستهای را دارد، اما درصدد نیست چنین جنگافزاری تولید کند. به اذعان این گزارش، پس از اینکه امریکا به خواستههای اصلی ایران در مذاکرات بیتوجهی کرد، مقامات تهران هشدار دادند که این گفتوگوها چشمانداز روشنی نخواهد داشت. با وجود این، جمهوری اسلامی همچنان روند دیپلماسی خود را حفظ کرده و به ادعای مؤلفان، با هراسِ همتایان غربی خود در مورد توانایی ایران برای رسیدن به نقطه «گریز هستهای» بازی میکند!
این اندیشکده نظامی احتمال داد که محاسبه تهران این باشد که درگیر شدن امریکا با جنگ اوکراین و منافع راهبردیاش برای مهار چین در «اقیانوس آرام»، باعث میشود که واشنگتن بهدنبال خروج از مسیر دیپلماتیک و تشدید تنش با ایران نباشد. به گزارش این مرکز امنیتی، به موازات مذاکرات هستهای در دو سال اخیر، ایران و عربستان نیز گفتوگوهای سیاسی خود را با تمرکز بر ایجاد آتشبس در یمن آغاز کردند. این مذاکرات پیشرفتهایی داشته که نشان میدهد دیپلماسی منطقهای دولت رئیسی، فارغ از مذاکرات هستهای ادامه دارد.
زنینی و پژوهشگران همکارش افزودند که مذاکره تهران و ریاض در حالی است که به نظر دولت رئیسی، محور مقاومت منطقه در دیپلماسی منطقهای و «تقویت وزن سیاسی ایران» نقش حیاتی دارد. بنابراین از منظر تهران، «کلید حل بحرانهای متعدد منطقه»، تقویت محور مقاومت است. در ادامه تشریح شد، آیتالله العظمی خامنهای نیز از «دیپلماسی فعال» دولت با بازیگران غرب آسیا برای حل مسائل منطقهای حمایت کردند. طبق تأکیدات ایشان، مسائل سوریه و یمن با گفتوگو قابل حل است. البته در این زمینه افزودند که مذاکره با امریکا و شرکایش که به «قدرت نظامی و مالی» خود تکیه دارند، نباید از «موضع ضعف» صورت گیرد. نگارندگان هشدار دادند که دولت رئیسی با تکیه بر سیاست تقویت همسایگی، درصدد است «تحریمهای اقتصادی امریکا» و «انزوای دیپلماتیک» ایران را بیاثر کند. جمهوری اسلامی همچنین میخواهد مانع گسترش «ائتلاف راهبردی اسرائیل و بازیگران حاشیه خلیج فارس» علیه ایران شود. این اندیشکده امنیتی در ادامه یادآوری کرد که سفر اخیر بایدن به منطقه، برای تشکیل ائتلاف منطقهای بین تلآویو و رژیمهای حاشیه خلیج فارس به سرکردگی امریکا بود.
در همین حین، برخی از این رژیمها میخواهند با نزدیک شدن به رژیم اشغالگر قدس، ایران را متقاعد کنند که در مورد «مسائل امنیتی منطقه» با آنها وارد گفتوگو شود! در همین راستا، «ابوظبی» قصد دارد سفیر خود را به تهران بفرستد و برای «رفع نگرانیهای خود در مورد فعالیتهای منطقهای ایران» به دنبال «راه حل دیپلماتیک» است. به اذعان این گزارش، رژیمهای منطقه مایل نیستند که عملیات موشکی و پهپادی مقاومت علیه زیرساختهای حیاتی آنها دوباره تکرار شود.
همکاری مستمر برای یافتن راه حل سیاسی
نویسندگان آوردند که همزمان با این تحولات و بلافاصله بعد از سفر بایدن به منطقه، اجلاس سهجانبهای با حضور روسیه و ترکیه با محوریت حل بحران سوریه در تهران برگزار شد. هر سه کشور در این اجلاس بهدنبال اجتناب از درگیری جدید در سوریه بودند. آنها تأکید کردند که مبارزه با گروههای تروریستی و تجزیهطلب، حفظ تمامیت ارضی سوریه و مقابله با تهدیدها علیه امنیت ملی کشورهای همسایه، با «همکاری مستمر» برای «یافتن راه حل سیاسی» میسر است. سپس تصریح شد که ایران و روسیه همچنین خواهان آن بودند که «حضور توجیهناپذیر» نیروهای اشغالگر امریکایی از شرق رود «فرات» در شمال شرق سوریه پایان یابد.
تهران و مسکو گوشزد کردند که حاکمیت دولت دمشق باید به شمال شرق سوریه نیز گسترش یابد تا از غارت منابع نفت و گاز این سرزمین توسط امریکا و شرکایش در منطقه جلوگیری شود. این در حالی است که کرملین در چند ماه اخیر، تجاوز رژیم صهیونیستی به آسمان و خاک سوریه را بشدت محکوم کرده است. به اذعان زنینی و همکارانش، دولت رئیسی همزمان با پیگیری «دیپلماسی هستهای مؤثر» در منطقه، توانسته از «پیامدهای اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین» به شکلی درست و موفق بهره بگیرد.
بحران اوکراین و تحریمهای غرب علیه روسیه، باعث شده که تجارت بینالمللی مختل شود. از این رو، ایران به واسطه «گذرگاه حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب» که میتواند چین و آسیای مرکزی را به اروپا وصل کند و روسیه و هند را نیز به هم پیوند بزند، اهمیت فوقالعادهای یافته است. سپس بیان شده از آنجا که روسیه بر جنگ اوکراین متمرکز شده، تهران مراقب است که امریکا از «خلأ امنیتی در آسیای مرکزی» سوء استفاده نکند. بنابراین، جمهوری اسلامی از «تلاشهای منطقهای جمعی برای مقابله با تروریسم و قاچاق مواد مخدر در افغانستان» حمایت میکند. مؤلفان سپس یادآوری کردند در سه دهه گذشته که کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی استقلال یافتند، ایران خواهان «همکاریهای دوجانبه و چندجانبه و پیوندهای منطقهای» بوده است.
ایران؛ قطب انسجام بخش در منطقه
ایران درصدد است از موقعیت جغرافیایی خاص خود بین «دریای مازندران»، آسیای مرکزی و «خلیج فارس» بهترین بهره را ببرد. طبق تحلیل این مرکز، جمهوریاسلامی در فضای جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) پس از دوران جنگ سرد، در پی ارتقای «تعامل منطقهای و روابط بینامنطقهای» است تا غرب آسیا از نظر اجتماعی و اقتصادی توسعه یابد؛ ثبات و امنیت منطقهای نیز برقرار شود. در این حالت، میتوان با گسترش سلطه (هژمونی) قدرتهای فرامنطقهای مقابله کرد. پیشنهاد ایران برای ارتقای همکاریهای منطقهای، بویژه در زمینه توسعه حمل و نقل و سوخت، تا حد زیادی مورد استقبال کشورهای آسیای مرکزی و حوزه «دریای مازندران» قرار گرفته است. استقبال از مشارکت با ایران در حالی است که بازیگران رقیب مانند «اتحادیه اروپا» و ترکیه، برای تضعیف نفوذ تهران و مسکو، همکاریهای مشابهی در این حوزه داشتهاند. این اندیشکده تشریح کرد که راهبرد جغرافیای اقتصادی (ژئواکونومیک) ایران این است که «مسیرهای پایدار و رقابتی» متعددی پدید آورد تا همسایگان «محصور در خشکی» خود در آسیای مرکزی را به بازارهای بینالمللی در اروپا و آسیا وصل کند. دولت رئیسی تقویت روابط همسایگی را عنصری کلیدی در «اقتصاد مقاومتی» ایران میداند که از طریق آن تحریمهای امریکا علیه کشور بیاثر میشود.
به نوشته مرکز «نسا»، رئیسی اخیراً توضیح داد که دیپلماسی منطقهای، «سیاست راهبردی» دولت اوست و با «تحولات بینالمللی» تغییر نخواهد کرد. نویسنده سپس اشاره کرد که ایران در اجلاس سال گذشته «سازمان همکاری اقتصادی» (اکو) با قزاقستان و ترکمنستان یادداشت تفاهم سهجانبه در زمینه «همکاری در زمینه حمل و نقل راهآهن» امضا کردند. هماکنون گذرگاه حمل و نقلی قزاقستان-ترکمنستان-ایران نیز فعال شده است. کارشناسان این مرکز توضیح دادند که روسیه هماکنون پس از بسته شدن مرزهایش با اروپا، با «چالشهای بزرگی در زمینه آماد و پشتیبانی (لجستیکی)» روبهرو است. چند ماه قبل، وزیر حمل و نقل روسیه اعلام کرد که همه گذرگاههای حملونقل تجاری روسیه به سبب تحریمهای غرب، عملاً مسدود شده است. در نتیجه، اولویت تازه مسکو، اتصال به اوراسیا و تسریع در برقراری مسیرهای حمل و نقل جایگزین به سوی جنوب آسیا است. مرکز پژوهشی وزارت جنگ امریکا در ادامه نوشت تهران از درگیری و تنش با طالبان در افغانستان اجتناب میکند. جمهوری اسلامی در تعامل با طالبان در زمینه «مسائل پناهجویان، تروریسم، امنیت مرزها، تقسیم آب» و غیره سیاست عملگرایانهای اتخاذ کرده است.
به اقرار نویسندگان، مسکو و تهران بهخوبی آگاهاند که امریکا از «نگرانیهای امنیتی همسایگان افغانستان برای تقویت مشارکتهای امنیتی با این کشورها و به هزینه خود آنها» سوء استفاده میکند. ایران و تاجیکستان سال گذشته با تشکیل هیأت مشترک نظامی و دفاعی، چرخشی بزرگ در روابط دوجانبه پدید آوردند. با تأسیس کارخانه پهپادسازی برای تولید پهپادهای «ابابیل-۲» در تاجیکستان، این همکاری به «نقطه عطف جدیدی» رسید.
زنینی و همکارانش با استناد به نظر تحلیلگران افزودند که این اقدام، اولین گام جدی تهران بهسوی صادرات رسمی محصولات دفاعی خود پس از لغو تحریمهای تسلیحاتی متعارف «سازمان ملل» علیه ایران بود.
چند روز قبل از گشایش این کارخانه، سفیر امریکا در «دوشنبه» ادعا کرد که واشنگتن میخواهد پهپادهای شناسایی «پوما» را در اختیار نیروهای مرزی تاجیکستان قرار دهد و در امتداد مرز تاجیکستان با افغانستان پاسگاه مرزی تأسیس و در آنجا نیرو مستقر کند.
این اندیشکده در ادامه القای نگرانی کرد که عملیات ویژه روسیه در اوکراین باعث شده که کشورهای آسیای میانه نسبت به «خواستههای بدخواهانه روسیه و پیامدهای منفی جنگ بر اقتصاد خود» نگران باشند. امریکا درصدد است از این فرصت استفاده کند تا با نفوذ روسیه در آسیای مرکزی مقابله کند. همزمان با این شرایط، ایران نیز بیکار ننشسته و تنها چند هفته پس از آنکه هیأتی از امریکا به منطقه رفت، «حسن کاظمی قمی» نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان از کشورهای آسیای مرکزی دیدار کرد تا بر «اهمیت روندهای سیاسی منطقهای در مواجهه با تحولات پس از جنگ در افغانستان» تأکید کند.
«کاظمی قمی» همچنین در سفر به تاشکند بر ضرورت اجرای طرحهای مشترک زیرساختی ایران و ازبکستان در زمینه حملونقل و سوخت در افغانستان تأکید کرد. پیش از این، ایران و ازبکستان توافق کردند که برای تسهیل «همکاری امنیتی و اطلاعاتی» بین دو کشور «کارگروه مشترک امنیتی» تشکیل دهند.
اقتصاد ایران به مذاکرات وابسته نیست
به اعتراف نگارندگان، دولت رئیسی سیاستهای اقتصادی ایران را به سرنوشت مذاکرات گره نزده و ارتقای «دیپلماسی اقتصادی با قدرتهای شرقی» بخصوص روسیه و چین را در اولویت سیاست خارجی کشور قرار داده است. بهعلاوه، دولت او برای «بهبود ارتباطات زیرساختی با همسایگان آسیای مرکزی» اقدامات مفیدی انجام داده است.
به گزارش «مرکز مطالعات راهبردی غرب و جنوب آسیا» (نسا)، اخلال در مسیرهای حملونقل بینالمللی بهخاطر بسته شدن مرز کشورهای اروپایی با روسیه و بلاروس، باعث شد که روسیه، قزاقستان و ترکمنستان همکاری با ایران در زمینه حملونقل را در اولویت برنامههای خویش قرار دهند. به اذعان مؤلفان، تهران در «مرکز تحولات بلندمدت اقتصادی و سیاسی» منطقه قرار گرفته است. به نظر این مرکز امنیتی، افزایش فشار امریکا و اروپاییها به روسیه در جنگ اوکراین، ناخواسته پیامدهای مثبتی برای ایران به همراه داشته است. جمهوری اسلامی میتواند از این فرصت بهره ببرد و راهبردهای در حال تحول خود در این منطقه وسیع و غنی از منابع را بازبینی و اصلاح کند.
به بیان این مطلب، دولت انقلابی ایران از آغاز کار با اتخاذ «رویکردی متوازن در سیاست خارجی»، خواهان دوستی و همکاری با همسایگان و بازیگران منطقهای بود. تهران از هیچ فرصتی برای بهبود روابط با کشورهای دنیا غافل نمیشود.
در ادامه با اشاره به بنبست ایجاد شده در مذاکرات هستهای، خاطرنشان شد مقامات تهران همواره تأکید کردهاند که ایران مصمم است بهشکلی «قوی و پایدار» به مذاکرات ادامه دهد. «حسین امیرعبداللهیان» در این باره تصریح کرد: «اگر امریکا واقعبین باشد، توافق دستیافتنی خواهد بود.»
عبداللهیان با رد ادعاهای «رابرت مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در مذاکرات «خواستههای تازهای» مطرح کرده، افزود که یکی از موضوعات اصلی «تضمین مؤثر» طرف امریکایی برای کسب «منافع اقتصادی» تهران از توافق است. مقامات ایران بارها گوشزد کردهاند که از تداوم دیپلماسی استقبال میکنند. نویسندگان یادآوری کردند که دولت رئیسی از زمان آغاز به کار، خطاب به طرف غربی تأکید کرده به خواستههای کلیدی خود برای گرفتن تضمین و رفع تحریمها پایبند است. همچنین هشدار داده کارزار «فشار حداکثری» در دوران «دونالد ترامپ» که در دولت «جو بایدن» نیز ادامه یافت، منجر به انعقاد توافق نخواهد شد. به تحلیل کارشناسان این مرکز، هیأت مذاکرهکننده جدید ایران از زمانی که وارد مذاکرات هستهای شد، سیاست «قبول مخاطره» و بردن حریف تا لبه پرتگاه را دنبال کرد! زنینی و همکارانش در ادامه یادآوری کردند که تهران در واکنش به قطعنامه ضدایرانی «شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی» در ژوئن ۲۰۲۲، دوربینهای نظارتی مرتبط با برجام را غیرفعال کرد. سپس با تشریح پیشرفتهای هستهای ایران نوشتند که بایدن در جریان سفر به «فلسطین اشغالی» لاف زد که اگر مذاکرات شکست بخورد و ایران به توافق تن ندهد، واشنگتن برای فعال کردن «گزینه نظامی» آمادگی دارد! این در حالی بود که به گزارش این اندیشکده، «کمال خرازی» مشاور رهبر معظم انقلاب تصریح کرد که ایران از نظر فنی توانایی ساخت سلاح هستهای را دارد، اما درصدد نیست چنین جنگافزاری تولید کند. به اذعان این گزارش، پس از اینکه امریکا به خواستههای اصلی ایران در مذاکرات بیتوجهی کرد، مقامات تهران هشدار دادند که این گفتوگوها چشمانداز روشنی نخواهد داشت. با وجود این، جمهوری اسلامی همچنان روند دیپلماسی خود را حفظ کرده و به ادعای مؤلفان، با هراسِ همتایان غربی خود در مورد توانایی ایران برای رسیدن به نقطه «گریز هستهای» بازی میکند!
این اندیشکده نظامی احتمال داد که محاسبه تهران این باشد که درگیر شدن امریکا با جنگ اوکراین و منافع راهبردیاش برای مهار چین در «اقیانوس آرام»، باعث میشود که واشنگتن بهدنبال خروج از مسیر دیپلماتیک و تشدید تنش با ایران نباشد. به گزارش این مرکز امنیتی، به موازات مذاکرات هستهای در دو سال اخیر، ایران و عربستان نیز گفتوگوهای سیاسی خود را با تمرکز بر ایجاد آتشبس در یمن آغاز کردند. این مذاکرات پیشرفتهایی داشته که نشان میدهد دیپلماسی منطقهای دولت رئیسی، فارغ از مذاکرات هستهای ادامه دارد.
زنینی و پژوهشگران همکارش افزودند که مذاکره تهران و ریاض در حالی است که به نظر دولت رئیسی، محور مقاومت منطقه در دیپلماسی منطقهای و «تقویت وزن سیاسی ایران» نقش حیاتی دارد. بنابراین از منظر تهران، «کلید حل بحرانهای متعدد منطقه»، تقویت محور مقاومت است. در ادامه تشریح شد، آیتالله العظمی خامنهای نیز از «دیپلماسی فعال» دولت با بازیگران غرب آسیا برای حل مسائل منطقهای حمایت کردند. طبق تأکیدات ایشان، مسائل سوریه و یمن با گفتوگو قابل حل است. البته در این زمینه افزودند که مذاکره با امریکا و شرکایش که به «قدرت نظامی و مالی» خود تکیه دارند، نباید از «موضع ضعف» صورت گیرد. نگارندگان هشدار دادند که دولت رئیسی با تکیه بر سیاست تقویت همسایگی، درصدد است «تحریمهای اقتصادی امریکا» و «انزوای دیپلماتیک» ایران را بیاثر کند. جمهوری اسلامی همچنین میخواهد مانع گسترش «ائتلاف راهبردی اسرائیل و بازیگران حاشیه خلیج فارس» علیه ایران شود. این اندیشکده امنیتی در ادامه یادآوری کرد که سفر اخیر بایدن به منطقه، برای تشکیل ائتلاف منطقهای بین تلآویو و رژیمهای حاشیه خلیج فارس به سرکردگی امریکا بود.
در همین حین، برخی از این رژیمها میخواهند با نزدیک شدن به رژیم اشغالگر قدس، ایران را متقاعد کنند که در مورد «مسائل امنیتی منطقه» با آنها وارد گفتوگو شود! در همین راستا، «ابوظبی» قصد دارد سفیر خود را به تهران بفرستد و برای «رفع نگرانیهای خود در مورد فعالیتهای منطقهای ایران» به دنبال «راه حل دیپلماتیک» است. به اذعان این گزارش، رژیمهای منطقه مایل نیستند که عملیات موشکی و پهپادی مقاومت علیه زیرساختهای حیاتی آنها دوباره تکرار شود.
همکاری مستمر برای یافتن راه حل سیاسی
نویسندگان آوردند که همزمان با این تحولات و بلافاصله بعد از سفر بایدن به منطقه، اجلاس سهجانبهای با حضور روسیه و ترکیه با محوریت حل بحران سوریه در تهران برگزار شد. هر سه کشور در این اجلاس بهدنبال اجتناب از درگیری جدید در سوریه بودند. آنها تأکید کردند که مبارزه با گروههای تروریستی و تجزیهطلب، حفظ تمامیت ارضی سوریه و مقابله با تهدیدها علیه امنیت ملی کشورهای همسایه، با «همکاری مستمر» برای «یافتن راه حل سیاسی» میسر است. سپس تصریح شد که ایران و روسیه همچنین خواهان آن بودند که «حضور توجیهناپذیر» نیروهای اشغالگر امریکایی از شرق رود «فرات» در شمال شرق سوریه پایان یابد.
تهران و مسکو گوشزد کردند که حاکمیت دولت دمشق باید به شمال شرق سوریه نیز گسترش یابد تا از غارت منابع نفت و گاز این سرزمین توسط امریکا و شرکایش در منطقه جلوگیری شود. این در حالی است که کرملین در چند ماه اخیر، تجاوز رژیم صهیونیستی به آسمان و خاک سوریه را بشدت محکوم کرده است. به اذعان زنینی و همکارانش، دولت رئیسی همزمان با پیگیری «دیپلماسی هستهای مؤثر» در منطقه، توانسته از «پیامدهای اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین» به شکلی درست و موفق بهره بگیرد.
بحران اوکراین و تحریمهای غرب علیه روسیه، باعث شده که تجارت بینالمللی مختل شود. از این رو، ایران به واسطه «گذرگاه حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب» که میتواند چین و آسیای مرکزی را به اروپا وصل کند و روسیه و هند را نیز به هم پیوند بزند، اهمیت فوقالعادهای یافته است. سپس بیان شده از آنجا که روسیه بر جنگ اوکراین متمرکز شده، تهران مراقب است که امریکا از «خلأ امنیتی در آسیای مرکزی» سوء استفاده نکند. بنابراین، جمهوری اسلامی از «تلاشهای منطقهای جمعی برای مقابله با تروریسم و قاچاق مواد مخدر در افغانستان» حمایت میکند. مؤلفان سپس یادآوری کردند در سه دهه گذشته که کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی استقلال یافتند، ایران خواهان «همکاریهای دوجانبه و چندجانبه و پیوندهای منطقهای» بوده است.
ایران؛ قطب انسجام بخش در منطقه
ایران درصدد است از موقعیت جغرافیایی خاص خود بین «دریای مازندران»، آسیای مرکزی و «خلیج فارس» بهترین بهره را ببرد. طبق تحلیل این مرکز، جمهوریاسلامی در فضای جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) پس از دوران جنگ سرد، در پی ارتقای «تعامل منطقهای و روابط بینامنطقهای» است تا غرب آسیا از نظر اجتماعی و اقتصادی توسعه یابد؛ ثبات و امنیت منطقهای نیز برقرار شود. در این حالت، میتوان با گسترش سلطه (هژمونی) قدرتهای فرامنطقهای مقابله کرد. پیشنهاد ایران برای ارتقای همکاریهای منطقهای، بویژه در زمینه توسعه حمل و نقل و سوخت، تا حد زیادی مورد استقبال کشورهای آسیای مرکزی و حوزه «دریای مازندران» قرار گرفته است. استقبال از مشارکت با ایران در حالی است که بازیگران رقیب مانند «اتحادیه اروپا» و ترکیه، برای تضعیف نفوذ تهران و مسکو، همکاریهای مشابهی در این حوزه داشتهاند. این اندیشکده تشریح کرد که راهبرد جغرافیای اقتصادی (ژئواکونومیک) ایران این است که «مسیرهای پایدار و رقابتی» متعددی پدید آورد تا همسایگان «محصور در خشکی» خود در آسیای مرکزی را به بازارهای بینالمللی در اروپا و آسیا وصل کند. دولت رئیسی تقویت روابط همسایگی را عنصری کلیدی در «اقتصاد مقاومتی» ایران میداند که از طریق آن تحریمهای امریکا علیه کشور بیاثر میشود.
به نوشته مرکز «نسا»، رئیسی اخیراً توضیح داد که دیپلماسی منطقهای، «سیاست راهبردی» دولت اوست و با «تحولات بینالمللی» تغییر نخواهد کرد. نویسنده سپس اشاره کرد که ایران در اجلاس سال گذشته «سازمان همکاری اقتصادی» (اکو) با قزاقستان و ترکمنستان یادداشت تفاهم سهجانبه در زمینه «همکاری در زمینه حمل و نقل راهآهن» امضا کردند. هماکنون گذرگاه حمل و نقلی قزاقستان-ترکمنستان-ایران نیز فعال شده است. کارشناسان این مرکز توضیح دادند که روسیه هماکنون پس از بسته شدن مرزهایش با اروپا، با «چالشهای بزرگی در زمینه آماد و پشتیبانی (لجستیکی)» روبهرو است. چند ماه قبل، وزیر حمل و نقل روسیه اعلام کرد که همه گذرگاههای حملونقل تجاری روسیه به سبب تحریمهای غرب، عملاً مسدود شده است. در نتیجه، اولویت تازه مسکو، اتصال به اوراسیا و تسریع در برقراری مسیرهای حمل و نقل جایگزین به سوی جنوب آسیا است. مرکز پژوهشی وزارت جنگ امریکا در ادامه نوشت تهران از درگیری و تنش با طالبان در افغانستان اجتناب میکند. جمهوری اسلامی در تعامل با طالبان در زمینه «مسائل پناهجویان، تروریسم، امنیت مرزها، تقسیم آب» و غیره سیاست عملگرایانهای اتخاذ کرده است.
به اقرار نویسندگان، مسکو و تهران بهخوبی آگاهاند که امریکا از «نگرانیهای امنیتی همسایگان افغانستان برای تقویت مشارکتهای امنیتی با این کشورها و به هزینه خود آنها» سوء استفاده میکند. ایران و تاجیکستان سال گذشته با تشکیل هیأت مشترک نظامی و دفاعی، چرخشی بزرگ در روابط دوجانبه پدید آوردند. با تأسیس کارخانه پهپادسازی برای تولید پهپادهای «ابابیل-۲» در تاجیکستان، این همکاری به «نقطه عطف جدیدی» رسید.
زنینی و همکارانش با استناد به نظر تحلیلگران افزودند که این اقدام، اولین گام جدی تهران بهسوی صادرات رسمی محصولات دفاعی خود پس از لغو تحریمهای تسلیحاتی متعارف «سازمان ملل» علیه ایران بود.
چند روز قبل از گشایش این کارخانه، سفیر امریکا در «دوشنبه» ادعا کرد که واشنگتن میخواهد پهپادهای شناسایی «پوما» را در اختیار نیروهای مرزی تاجیکستان قرار دهد و در امتداد مرز تاجیکستان با افغانستان پاسگاه مرزی تأسیس و در آنجا نیرو مستقر کند.
این اندیشکده در ادامه القای نگرانی کرد که عملیات ویژه روسیه در اوکراین باعث شده که کشورهای آسیای میانه نسبت به «خواستههای بدخواهانه روسیه و پیامدهای منفی جنگ بر اقتصاد خود» نگران باشند. امریکا درصدد است از این فرصت استفاده کند تا با نفوذ روسیه در آسیای مرکزی مقابله کند. همزمان با این شرایط، ایران نیز بیکار ننشسته و تنها چند هفته پس از آنکه هیأتی از امریکا به منطقه رفت، «حسن کاظمی قمی» نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان از کشورهای آسیای مرکزی دیدار کرد تا بر «اهمیت روندهای سیاسی منطقهای در مواجهه با تحولات پس از جنگ در افغانستان» تأکید کند.
«کاظمی قمی» همچنین در سفر به تاشکند بر ضرورت اجرای طرحهای مشترک زیرساختی ایران و ازبکستان در زمینه حملونقل و سوخت در افغانستان تأکید کرد. پیش از این، ایران و ازبکستان توافق کردند که برای تسهیل «همکاری امنیتی و اطلاعاتی» بین دو کشور «کارگروه مشترک امنیتی» تشکیل دهند.
اقتصاد ایران به مذاکرات وابسته نیست
به اعتراف نگارندگان، دولت رئیسی سیاستهای اقتصادی ایران را به سرنوشت مذاکرات گره نزده و ارتقای «دیپلماسی اقتصادی با قدرتهای شرقی» بخصوص روسیه و چین را در اولویت سیاست خارجی کشور قرار داده است. بهعلاوه، دولت او برای «بهبود ارتباطات زیرساختی با همسایگان آسیای مرکزی» اقدامات مفیدی انجام داده است.
به گزارش «مرکز مطالعات راهبردی غرب و جنوب آسیا» (نسا)، اخلال در مسیرهای حملونقل بینالمللی بهخاطر بسته شدن مرز کشورهای اروپایی با روسیه و بلاروس، باعث شد که روسیه، قزاقستان و ترکمنستان همکاری با ایران در زمینه حملونقل را در اولویت برنامههای خویش قرار دهند. به اذعان مؤلفان، تهران در «مرکز تحولات بلندمدت اقتصادی و سیاسی» منطقه قرار گرفته است. به نظر این مرکز امنیتی، افزایش فشار امریکا و اروپاییها به روسیه در جنگ اوکراین، ناخواسته پیامدهای مثبتی برای ایران به همراه داشته است. جمهوری اسلامی میتواند از این فرصت بهره ببرد و راهبردهای در حال تحول خود در این منطقه وسیع و غنی از منابع را بازبینی و اصلاح کند.
«ایران» از خیزش مردمی در کرانه باختری گزارش میدهد
از ابراهیم النابلسی تا عدی التمیمی
گروه سیاست / «کرانه باختری دیگر سرزمین امن برای صهیونیستها نیست»؛ این تیتر اکثر روزنامههای صهیونیستی در چندماه گذشته است. برای سالیان سال بود که صهیونیستها گمان میکردند مسأله اصلی و چالش بزرگ در سرزمینهای اشغالی، غزه است و اگر غزه مهار شد دیگر خیال شهرکنشینان صهیونیست راحت خواهد بود.
اما ماجرا چیز دیگری بود؛ اکنون کرانه باختری به یکی از بحرانیترین منطقهها برای سران صهیونیستی تبدیل شده و آنها اذعان میکنند که رشد گروههای مقاومت در این منطقه چشمگیر بوده است. این رشد در حالی صورت گرفته که اسرائیل با همکاری تشکیلات خودگردان یک فضای کاملاً امنیتی بر منطقه حکمفرما کرده و تمام تحولات را رصد میکند. اما مقاومت در کرانه باختری رشد کرده و برخلاف روال سابق مبارزان فلسطینی فرماندهان این مقاومت را جوانان فلسطینی بین ١٨ تا ٢٥ سال تشکیل میدهند. جوانانی همچون شهید ابراهیم النابلسی و شهید رعد التمیمی در این فضا رشد کرده و اکنون به قهرمانان مبارزه علیه رژیم صهیونیستی تبدیل شدهاند. این موضوع از چند جهت برای اسرائیل قابل ارزیابی است؛
١- مسأله مقاومت و مبارزه علیه اشغالگری نه تنها در کرانه باختری افول نکرده است، بلکه به شریان حیاتی مقاومت تبدیل شده است.
٢- اتاق هماهنگی بین غزه و سایر مناطق فلسطین اشغالی شکل گرفته و وحدت میادین مبارزه تشکیل شده است.
٣- اکنون مسأله مقاومت مسلحانه طبق آمار مراکز مطالعات صهیونیستی در فلسطین اشغالی از سنین نوجوانی آغاز میشود و اکنون نوجوانان و جوانان میدانداری میکنند.
٤- با کشته شدن فرماندهان مقاومت در کرانه باختری، بسرعت فرماندهان دیگر جایگزین میشوند و مسیر مبارزه ادامه دارد.
٥- اسرائیل بشدت نگران کشیده شدن مبارزات مسلحانه از کرانه باختری به سرزمینهای سال ١٩٤٨ است.
چهارشنبه شب، نظامیان صهیونیست پس از نزدیک به 10روز تعقیب و گریز عامل عملیات شعفاط که به کشته شدن یک نظامی صهیونیست و زخمی شدن یک نظامی دیگر منجر شد، اعلام کردند که وی را در هنگام انجام عملیاتی جدید به شهادت رساندهاند. به نوشته خبرگزاری فلسطینی «شهاب»، «عدی التمیمی» جوان فلسطینی که به گفته رژیم صهیونیستی عامل عملیات هفته پیش شعفاط بود، در ورودی شهرک صهیونیستنشین «معالیه ادومیم» در شرق قدس اشغالی، شب گذشته به شهادت رسید. نظامیان صهیونیست پس از تیراندازی به التمیمی، اجازه ندادند آمبولانس وارد این منطقه شود و در نتیجه خونریزی شدید، وی به شهادت رسید.
رسانههای عبری میگویند که التمیمی چهارشنبه شب گذشته هنگام یک عملیات جدید در حالی که یک نگهبان اسرائیلی را در ورودی معالیه ادومیم هدف گلوله قرار داد و وی را زخمی کرد، هدف گلوله نظامیان قرار گرفت و به شهادت رسید. شهید التمیمی از سطح بالایی از آگاهی امنیتی برخوردار بود، زیرا توانست برای چند روز از چشمان اشغالگران، دستگاهها، هلیکوپترها و دستیاران آنها پنهان بماند که این نشاندهنده سطح بالای آگاهی امنیتی در میان مقاومت فلسطین است. رشد روزافزون باور مردمی مقاومت در کرانه باختری و بیتالمقدس اشغالی، بدان معناست که مواجهه با سیستم امنیتی اشغالگر صهیونیستی افزایش خواهد یافت. شهید التمیمی با دو عملیات خود صلابت و استواری مقاومت فلسطین و ماهیت نسل جدید را به نمایش گذاشت؛ نسلی که از مقابله با اشغالگری هراسی ندارد و از آن و موانعی که در مقابل آن قرار میدهد، نمیهراسد. سبک مبارزات چریکی در کرانه باختری رویکرد و مرحله جدید مبتنی بر نسل جدید فلسطینی است که آمادگی رویارویی با اشغالگران حتی با کمترین ابزاری که در اختیارشان است را به آنها میدهد.
این بدان معناست که ما به سمت تشدید عملیات مقاومت در کرانه باختری اشغالی پیش میرویم، زیرا قهرمانی مانند رعد التمیمی نماد و الگوی جوانان فلسطینی است که اکنون اعلام میکنند تسلیم اشغال صهیونیست ها نمیشوند و رویارویی تا آخرین نفس ادامه خواهد داشت.
در دوره آتی، ممکن است با یکسری عملیات چریکی جدید در کرانه باختری، بیتالمقدس و مناطق 1948 مواجه باشیم که بر سطوح امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی فشار وارد خواهد کرد زیرا ارتش صهیونیستی در حال حاضر بیش از نیمی از نیروهای خود را در کرانه باختری برای کنترل اوضاع بدون توانایی انجام این کار مستقر کرده است.
تمام شاخصها حاکی از پیوستن روزافزون جوانان به گردانهای مقاومت فلسطین در شهرهای کرانه باختری اشغالی است که به این معناست که در دوره آتی با ظهور گروههای جدید در شهرهای جدید بویژه در مرکز و جنوب کشور مواجه خواهیم بود.
در ارزیابی صهیونیستها، مسأله و موضوع اصلی این است که فلسطینیها و بخصوص نوجوانان و جوانان فلسطینی اکنون در تمامی مناطق این سرزمین به این جمعبندی رسیدهاند که تنها گزینه موجود برای رهایی از اشغالگرایی متجاوزان، مبارزه مسلحانه است.
عدی التمیمی هم حاصل رشد همین اندیشه و فکر در میان فلسطینیان است؛ اندیشهای که پویا بودن خود را در عرصه میدان بخوبی ثابت کرده است و این مسیر همچنان ادامه دارد. شهادت شهید ابراهیم النابلسی توسط صهیونیستها به نقطه عطفی برای جوانان فلسطینی تبدیل شده و اکنون از دل همان نقطه عطف عدی التمیمی بیرون آمده است. آنچه در این موضوع اهمیت دارد این است که اکنون غزه بهعنوان تنها تهدید اصلی برای برای صهیونیستها در سرزمین اشغالی محسوب نمیشود بلکه کرانه باختری نیز به اندازه غزه یک تهدید بزرگ است، بخصوص اینکه یک اتصال جغرافیایی با مناطق ١٩٤٨ دارد.
رسانههای صهیونیستی اذعان میکنند در صورتی که دولتمردان صهیونیستی به فکر چاره برای تأمین امنیت صهیونیستها نباشند، باید شاهد شکلگیری جنگهای خیابانی در تمام مناطق سرزمینهای اشغالی باشیم؛ امری که میتواند در کنار سایر عوامل، موضوع فروپاشی از درونی که برخی از اندیشمندان صهیونیستی به آن اعتقاد دارند را به واقعیت نزدیکتر کند.
اما ماجرا چیز دیگری بود؛ اکنون کرانه باختری به یکی از بحرانیترین منطقهها برای سران صهیونیستی تبدیل شده و آنها اذعان میکنند که رشد گروههای مقاومت در این منطقه چشمگیر بوده است. این رشد در حالی صورت گرفته که اسرائیل با همکاری تشکیلات خودگردان یک فضای کاملاً امنیتی بر منطقه حکمفرما کرده و تمام تحولات را رصد میکند. اما مقاومت در کرانه باختری رشد کرده و برخلاف روال سابق مبارزان فلسطینی فرماندهان این مقاومت را جوانان فلسطینی بین ١٨ تا ٢٥ سال تشکیل میدهند. جوانانی همچون شهید ابراهیم النابلسی و شهید رعد التمیمی در این فضا رشد کرده و اکنون به قهرمانان مبارزه علیه رژیم صهیونیستی تبدیل شدهاند. این موضوع از چند جهت برای اسرائیل قابل ارزیابی است؛
١- مسأله مقاومت و مبارزه علیه اشغالگری نه تنها در کرانه باختری افول نکرده است، بلکه به شریان حیاتی مقاومت تبدیل شده است.
٢- اتاق هماهنگی بین غزه و سایر مناطق فلسطین اشغالی شکل گرفته و وحدت میادین مبارزه تشکیل شده است.
٣- اکنون مسأله مقاومت مسلحانه طبق آمار مراکز مطالعات صهیونیستی در فلسطین اشغالی از سنین نوجوانی آغاز میشود و اکنون نوجوانان و جوانان میدانداری میکنند.
٤- با کشته شدن فرماندهان مقاومت در کرانه باختری، بسرعت فرماندهان دیگر جایگزین میشوند و مسیر مبارزه ادامه دارد.
٥- اسرائیل بشدت نگران کشیده شدن مبارزات مسلحانه از کرانه باختری به سرزمینهای سال ١٩٤٨ است.
چهارشنبه شب، نظامیان صهیونیست پس از نزدیک به 10روز تعقیب و گریز عامل عملیات شعفاط که به کشته شدن یک نظامی صهیونیست و زخمی شدن یک نظامی دیگر منجر شد، اعلام کردند که وی را در هنگام انجام عملیاتی جدید به شهادت رساندهاند. به نوشته خبرگزاری فلسطینی «شهاب»، «عدی التمیمی» جوان فلسطینی که به گفته رژیم صهیونیستی عامل عملیات هفته پیش شعفاط بود، در ورودی شهرک صهیونیستنشین «معالیه ادومیم» در شرق قدس اشغالی، شب گذشته به شهادت رسید. نظامیان صهیونیست پس از تیراندازی به التمیمی، اجازه ندادند آمبولانس وارد این منطقه شود و در نتیجه خونریزی شدید، وی به شهادت رسید.
رسانههای عبری میگویند که التمیمی چهارشنبه شب گذشته هنگام یک عملیات جدید در حالی که یک نگهبان اسرائیلی را در ورودی معالیه ادومیم هدف گلوله قرار داد و وی را زخمی کرد، هدف گلوله نظامیان قرار گرفت و به شهادت رسید. شهید التمیمی از سطح بالایی از آگاهی امنیتی برخوردار بود، زیرا توانست برای چند روز از چشمان اشغالگران، دستگاهها، هلیکوپترها و دستیاران آنها پنهان بماند که این نشاندهنده سطح بالای آگاهی امنیتی در میان مقاومت فلسطین است. رشد روزافزون باور مردمی مقاومت در کرانه باختری و بیتالمقدس اشغالی، بدان معناست که مواجهه با سیستم امنیتی اشغالگر صهیونیستی افزایش خواهد یافت. شهید التمیمی با دو عملیات خود صلابت و استواری مقاومت فلسطین و ماهیت نسل جدید را به نمایش گذاشت؛ نسلی که از مقابله با اشغالگری هراسی ندارد و از آن و موانعی که در مقابل آن قرار میدهد، نمیهراسد. سبک مبارزات چریکی در کرانه باختری رویکرد و مرحله جدید مبتنی بر نسل جدید فلسطینی است که آمادگی رویارویی با اشغالگران حتی با کمترین ابزاری که در اختیارشان است را به آنها میدهد.
این بدان معناست که ما به سمت تشدید عملیات مقاومت در کرانه باختری اشغالی پیش میرویم، زیرا قهرمانی مانند رعد التمیمی نماد و الگوی جوانان فلسطینی است که اکنون اعلام میکنند تسلیم اشغال صهیونیست ها نمیشوند و رویارویی تا آخرین نفس ادامه خواهد داشت.
در دوره آتی، ممکن است با یکسری عملیات چریکی جدید در کرانه باختری، بیتالمقدس و مناطق 1948 مواجه باشیم که بر سطوح امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی فشار وارد خواهد کرد زیرا ارتش صهیونیستی در حال حاضر بیش از نیمی از نیروهای خود را در کرانه باختری برای کنترل اوضاع بدون توانایی انجام این کار مستقر کرده است.
تمام شاخصها حاکی از پیوستن روزافزون جوانان به گردانهای مقاومت فلسطین در شهرهای کرانه باختری اشغالی است که به این معناست که در دوره آتی با ظهور گروههای جدید در شهرهای جدید بویژه در مرکز و جنوب کشور مواجه خواهیم بود.
در ارزیابی صهیونیستها، مسأله و موضوع اصلی این است که فلسطینیها و بخصوص نوجوانان و جوانان فلسطینی اکنون در تمامی مناطق این سرزمین به این جمعبندی رسیدهاند که تنها گزینه موجود برای رهایی از اشغالگرایی متجاوزان، مبارزه مسلحانه است.
عدی التمیمی هم حاصل رشد همین اندیشه و فکر در میان فلسطینیان است؛ اندیشهای که پویا بودن خود را در عرصه میدان بخوبی ثابت کرده است و این مسیر همچنان ادامه دارد. شهادت شهید ابراهیم النابلسی توسط صهیونیستها به نقطه عطفی برای جوانان فلسطینی تبدیل شده و اکنون از دل همان نقطه عطف عدی التمیمی بیرون آمده است. آنچه در این موضوع اهمیت دارد این است که اکنون غزه بهعنوان تنها تهدید اصلی برای برای صهیونیستها در سرزمین اشغالی محسوب نمیشود بلکه کرانه باختری نیز به اندازه غزه یک تهدید بزرگ است، بخصوص اینکه یک اتصال جغرافیایی با مناطق ١٩٤٨ دارد.
رسانههای صهیونیستی اذعان میکنند در صورتی که دولتمردان صهیونیستی به فکر چاره برای تأمین امنیت صهیونیستها نباشند، باید شاهد شکلگیری جنگهای خیابانی در تمام مناطق سرزمینهای اشغالی باشیم؛ امری که میتواند در کنار سایر عوامل، موضوع فروپاشی از درونی که برخی از اندیشمندان صهیونیستی به آن اعتقاد دارند را به واقعیت نزدیکتر کند.
یک مؤسسه صهیونیستی بررسی کرد
نقش حماس در راهبرد کلان ایران برای نظم نوین در غرب آسیا
گروه سیاست / مؤسسه آموزش و تحقیقات «آلما» با انتشار یادداشتی از «یاکوف لاپین» تحلیلگر مسائل نظامی کوشید اهداف بلندمدت جنبش «حماس» را فراتر از نوار «غزه» و برای تسلط نهایی بر «کرانه باختری» بررسی کند.
این مؤسسه صهیونیستی بیان کرده که هدف مهمتر حماس در «چشمانداز راهبردی کلان ایران» قابل تعریف است. راهبردی که طی آن، در غفلت سران صهیونیست، با عملیات سنگین و همزمان در چند جبهه علیه رژیم اشغالگر قدس صورت خواهد گرفت.
لاپین هشدار داد که حماس قصد ندارد به تسلط بر غزه بسنده کند، بلکه میخواهد بر کرانه باختری نیز دست یابد و راهبری فلسطینیها در «راماللّه» و «جنین» را نیز بر عهده گیرد. درست به همین دلیل است که حماس پیوسته علیه صهیونیستها در قدس اشغالی و کرانه باختری عملیات میکند.
لاپین شرح داد که هدف اساسی و درازمدت حماس، نابودی قطعی رژیمصهیونیستی و تشکیل دولت اسلامی فلسطین است. طی دههها، اهلتسنن فلسطین و شیعیان ایران برای تحقق این هدف، همکاری جدی داشتهاند. نویسنده با اشاره به اینکه ایران از جنبشهای مقاومت «حماس» و «جهاد اسلامی فلسطین» حمایت میکند، یادآوری کرد که «جهاد اسلامی فلسطین» دومین جنبش بزرگ مقاومت در «غزه» است که چند ماه قبل بهتنهایی در نبردی سهروزه با صهیونیستها هماورد شد.
این کارشناس نظامی بهزعم خود تخمین زد که ۹۰ درصد دانش تولید موشک، پهپاد و سایر تواناییهای حماس و «جهاد اسلامی فلسطین» از ایران سرچشمه میگیرد. سپس تشریح شده که تهران این دانش را به گروههای مقاومت در غزه منتقل میکند تا بتوانند پیوسته علیه اهداف صهیونیستی عملیات کنند.
طبق تحلیل «مؤسسه آلما»، برنامه بلندمدت «سپاه پاسداران انقلاباسلامی» این است که در آینده جنبشهای مقاومت «حماس»، «جهاد اسلامی فلسطین»، «حزبالله لبنان»، «انصاراللّه یمن» و گروههای مقاومت در سوریه و عراق، همزمان و از همه جهتها بر سر صهیونیستها آتش سنگین بریزند تا توان نظامی رژیمصهیونیستی مختل شود.
به ادعای لاپین، ایران همچنین درصدد است که در آینده با توسعه برنامه هستهای خویش، روی این «حلقه آتش» مقاومت که صهیونیستها را محاصره کرده، «چتر هستهای» بگستراند! به همین دلیل، تلآویو «هدف راهبردی اصلی» خود را «جلوگیری از استقرار ایران در سوریه» قرار داده. زیرا بهزعم لاپین، هر اندازه حضور ایران در این منطقه پررنگتر شود «بیثباتی» نیز بیشتر خواهد شد!
به گزارش این مؤسسه صهیونیستی، ایران به رزمندگان حماس یاد داد که با «روغن کرچک»، «گرده آلومینیوم» و «اکسید آهن»، پیشران موشک بسازند. حماس همچنین فرایند شیمیایی تبدیل نمک معمولی به مادهای در پیشران موشک را نیز از مهندسان ایرانی آموخت.
نگارنده یادآوری کرد که طی سالها، حماس راکتهای ۱۰۷ میلیمتری و ۱۲۲ میلیمتری را از ایران وارد کرد؛ پرتابههایی که حماس بعدها با کمک مهندسان ایرانی، توانست آنها را بسازد. قبل از اینکه مصر مرز خود با غزه را ببندد، حماس توانست موشکهای میانبُرد «فجر۴» و «فجر۵» را که بُرد آنها تا مرکز سرزمینهای اشغالی میرسد، به زرادخانه موشکی خود اضافه کند.
نویسنده سپس با عصبانیت از ادای احترام رزمندگان جنبش حماس به سردار شهید «حاجقاسم سلیمانی» در اوایل سالجاری میلادی، نوشت: این ابراز ارادت «بازتابی از منافع مشترک و همپوشانی اعتقادی» این جنبش و جمهوریاسلامی در زمینه مبارزه با رژیمصهیونیستی است.
مؤسسه آموزش و تحقیقات «آلما» در ادامه با استناد به برآورد جاسوسان رژیمصهیونیستی، مدعی شد که ایران سالانه ۱۵۰ میلیون دلار به «حماس» و «جهاد اسلامی فلسطین» کمک مالی میکند. این کمکها مستقیماً برای تولید موشک، حفر مسیرهای زیرزمینی و سایر فعالیتها اختصاص مییابد.
این کارشناس صهیونیست در ادامه کوشید القا کند که حماس در اصل جنبشی اهلتسنن است و با محور مقاومت شیعه با راهبری ایران همسو نیست و میتواند در آینده موانعی بر سر راه محور مقاومت پدید آورد! حماس پس از ۱۰ سال قطع ارتباط با دولت «بشار اسد»، روابط دیپلماتیک خود را با دمشق ازسرگرفت. در بیانیه حماس در خصوص برقراری مجدد رابطه با سوریه آمده بود:
«سوریه دههها پذیرای مردم فلسطین و جناحهای مقاومت بوده، ما باید امروز در برابر هجوم بیرحمانه دشمنان، در کنار دمشق بایستیم.»
این مؤسسه اسرائیلی در ادامه با اشاره به نزدیکی روزافزون ایران و جنبش حماس، القا کرد که مقامات ارشد حماس در خصوص ایران دچار اختلاف نظر هستند. به گزارش مرکز «آلما»، روابط ایران و حماس به اوایل دهه ۷۰ شمسی (۹۰ میلادی) بازمیگردد. در سال ۲۰۰۷، زمانی که حماس جانشین جنبش «فتح» در غزه شد، حمایت ایران از حماس افزایش یافت. در نتیجه، با الگوگیری از حزبالله لبنان، حماس نیز توانست قدرت آتش خود را علیه شهرکنشینان صهیونیست افزایش دهد.
نویسنده در پایان خاطرنشان کرد که «خالد مشعل» رئیس سابق دفتر سیاسی حماس در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد که «حماس فرزند معنوی امام خمینی(ره) است.» به تعبیر نگارنده این اظهار ارادت نشاندهنده این است که ایران و مقاومت فلسطین برای نابودی رژیمصهیونیستی و شکلدهی به «نظم نوین اسلامی در غربآسیا»، مصمم هستند.
این مؤسسه صهیونیستی بیان کرده که هدف مهمتر حماس در «چشمانداز راهبردی کلان ایران» قابل تعریف است. راهبردی که طی آن، در غفلت سران صهیونیست، با عملیات سنگین و همزمان در چند جبهه علیه رژیم اشغالگر قدس صورت خواهد گرفت.
لاپین هشدار داد که حماس قصد ندارد به تسلط بر غزه بسنده کند، بلکه میخواهد بر کرانه باختری نیز دست یابد و راهبری فلسطینیها در «راماللّه» و «جنین» را نیز بر عهده گیرد. درست به همین دلیل است که حماس پیوسته علیه صهیونیستها در قدس اشغالی و کرانه باختری عملیات میکند.
لاپین شرح داد که هدف اساسی و درازمدت حماس، نابودی قطعی رژیمصهیونیستی و تشکیل دولت اسلامی فلسطین است. طی دههها، اهلتسنن فلسطین و شیعیان ایران برای تحقق این هدف، همکاری جدی داشتهاند. نویسنده با اشاره به اینکه ایران از جنبشهای مقاومت «حماس» و «جهاد اسلامی فلسطین» حمایت میکند، یادآوری کرد که «جهاد اسلامی فلسطین» دومین جنبش بزرگ مقاومت در «غزه» است که چند ماه قبل بهتنهایی در نبردی سهروزه با صهیونیستها هماورد شد.
این کارشناس نظامی بهزعم خود تخمین زد که ۹۰ درصد دانش تولید موشک، پهپاد و سایر تواناییهای حماس و «جهاد اسلامی فلسطین» از ایران سرچشمه میگیرد. سپس تشریح شده که تهران این دانش را به گروههای مقاومت در غزه منتقل میکند تا بتوانند پیوسته علیه اهداف صهیونیستی عملیات کنند.
طبق تحلیل «مؤسسه آلما»، برنامه بلندمدت «سپاه پاسداران انقلاباسلامی» این است که در آینده جنبشهای مقاومت «حماس»، «جهاد اسلامی فلسطین»، «حزبالله لبنان»، «انصاراللّه یمن» و گروههای مقاومت در سوریه و عراق، همزمان و از همه جهتها بر سر صهیونیستها آتش سنگین بریزند تا توان نظامی رژیمصهیونیستی مختل شود.
به ادعای لاپین، ایران همچنین درصدد است که در آینده با توسعه برنامه هستهای خویش، روی این «حلقه آتش» مقاومت که صهیونیستها را محاصره کرده، «چتر هستهای» بگستراند! به همین دلیل، تلآویو «هدف راهبردی اصلی» خود را «جلوگیری از استقرار ایران در سوریه» قرار داده. زیرا بهزعم لاپین، هر اندازه حضور ایران در این منطقه پررنگتر شود «بیثباتی» نیز بیشتر خواهد شد!
به گزارش این مؤسسه صهیونیستی، ایران به رزمندگان حماس یاد داد که با «روغن کرچک»، «گرده آلومینیوم» و «اکسید آهن»، پیشران موشک بسازند. حماس همچنین فرایند شیمیایی تبدیل نمک معمولی به مادهای در پیشران موشک را نیز از مهندسان ایرانی آموخت.
نگارنده یادآوری کرد که طی سالها، حماس راکتهای ۱۰۷ میلیمتری و ۱۲۲ میلیمتری را از ایران وارد کرد؛ پرتابههایی که حماس بعدها با کمک مهندسان ایرانی، توانست آنها را بسازد. قبل از اینکه مصر مرز خود با غزه را ببندد، حماس توانست موشکهای میانبُرد «فجر۴» و «فجر۵» را که بُرد آنها تا مرکز سرزمینهای اشغالی میرسد، به زرادخانه موشکی خود اضافه کند.
نویسنده سپس با عصبانیت از ادای احترام رزمندگان جنبش حماس به سردار شهید «حاجقاسم سلیمانی» در اوایل سالجاری میلادی، نوشت: این ابراز ارادت «بازتابی از منافع مشترک و همپوشانی اعتقادی» این جنبش و جمهوریاسلامی در زمینه مبارزه با رژیمصهیونیستی است.
مؤسسه آموزش و تحقیقات «آلما» در ادامه با استناد به برآورد جاسوسان رژیمصهیونیستی، مدعی شد که ایران سالانه ۱۵۰ میلیون دلار به «حماس» و «جهاد اسلامی فلسطین» کمک مالی میکند. این کمکها مستقیماً برای تولید موشک، حفر مسیرهای زیرزمینی و سایر فعالیتها اختصاص مییابد.
این کارشناس صهیونیست در ادامه کوشید القا کند که حماس در اصل جنبشی اهلتسنن است و با محور مقاومت شیعه با راهبری ایران همسو نیست و میتواند در آینده موانعی بر سر راه محور مقاومت پدید آورد! حماس پس از ۱۰ سال قطع ارتباط با دولت «بشار اسد»، روابط دیپلماتیک خود را با دمشق ازسرگرفت. در بیانیه حماس در خصوص برقراری مجدد رابطه با سوریه آمده بود:
«سوریه دههها پذیرای مردم فلسطین و جناحهای مقاومت بوده، ما باید امروز در برابر هجوم بیرحمانه دشمنان، در کنار دمشق بایستیم.»
این مؤسسه اسرائیلی در ادامه با اشاره به نزدیکی روزافزون ایران و جنبش حماس، القا کرد که مقامات ارشد حماس در خصوص ایران دچار اختلاف نظر هستند. به گزارش مرکز «آلما»، روابط ایران و حماس به اوایل دهه ۷۰ شمسی (۹۰ میلادی) بازمیگردد. در سال ۲۰۰۷، زمانی که حماس جانشین جنبش «فتح» در غزه شد، حمایت ایران از حماس افزایش یافت. در نتیجه، با الگوگیری از حزبالله لبنان، حماس نیز توانست قدرت آتش خود را علیه شهرکنشینان صهیونیست افزایش دهد.
نویسنده در پایان خاطرنشان کرد که «خالد مشعل» رئیس سابق دفتر سیاسی حماس در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد که «حماس فرزند معنوی امام خمینی(ره) است.» به تعبیر نگارنده این اظهار ارادت نشاندهنده این است که ایران و مقاومت فلسطین برای نابودی رژیمصهیونیستی و شکلدهی به «نظم نوین اسلامی در غربآسیا»، مصمم هستند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بایدن درباره فعال کردن گزینه نظامی لاف میزند!
-
از ابراهیم النابلسی تا عدی التمیمی
-
نقش حماس در راهبرد کلان ایران برای نظم نوین در غرب آسیا
اخبارایران آنلاین