ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
ظرفیت های فرهنگی استان ها را فعال می کنیم
گروه فرهنگی: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان سفر یک روزه خود به مازندران، با آیتالله محمدی لائینی نماینده ولی فقیه در این استان و امام جمعه ساری دیدار و گفت و گو کرد و از کارخانه صنایع چوب و کاغذ این استان در ساری بازدید کرد. اسماعیلی همچنین در آیین پایانی شانزدهمین جشنواره تلاوت های مجلسی که در مصلای شهر قائمشهر برگزار شد شرکت کرد و طی سخنانی گفت: ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همه وجود قرآن را سرلوحه همه فعالیت های خود قرار میدهیم و از همه اقدامات مردمی در راستای توسعه فرهنگ قرآنی حمایت میکنیم.
محمدمهدی اسماعیلی در جریان دیدارش با نماینده ولی فقیه استان مازندران، با اشاره به نقشه راه و شعار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: یکی از شعارهای مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع عدالت فرهنگی و مردمی کردن فرهنگ و هنر است، از این رو نگاهمان این است که به صورت ویژه ظرفیتهای استانی را فعال کنیم؛ طبق هدفگذاری اصلی با توجه به منویات مقام معظم رهبری در موضوع سبک زندگی اسلامی بهعنوان مأموریت اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید این امر در همه جای کشور بهصورت متوازن رشد کند. او افزود: در وضعیت موجود با وجود کامیابی هایی که در نظام فرهنگی جمهوری اسلامی داشتهایم، در عین حال دو موضوع؛ سبک زندگی غربی( تهاجم فرهنگی) که بنیانهای اصیل فرهنگی ما را مورد هدف قرار داده و همچنین ناکارآمدی های داخلی، فرهنگ ما را دستخوش حواشی کرده است.
حمایت از تولیدات داخلی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در جریان سفر یک روزه خود به مازندران از کارخانه صنایع چوب و کاغذ این استان در ساری بازدید کرد. اسماعیلی ضمن تقدیر از تلاش صنایع و کاغذ مازندران در تأمین بخشی از نیاز کاغذ کشور، گفت: هدف دولت حمایت از تولیدات داخلی است و از صنایع چوب و کاغذ مازندران نیز در این راستا حمایت خواهیم کرد. در این بازدید که محمود اسلامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت ارشاد و نمایندگان مردم ساری و میاندورود در مجلس شورای اسلامی وی را همراهی می کردند ، نیک نژاد مدیرعامل این کارخانه گفت: اگر دولت از ما حمایت کند متعهد می شویم در سال آینده ۴۰ هزار تن کاغذ برای چاپ کتاب های درسی تأمین کنیم. این کارخانه تا پایان سال ۸ هزار تن کاغذ وارد بازار می کند.
دیدار با ناشران مجمع دفاع مقدس
دیروز همچنین تعدادی از ناشران مجمع دفاع مقدس با محمدمهدی اسماعیلی در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیدار و گفت و گو کردند.
وزیر فرهنگ در این جلسه، اظهار داشت: در حوزه دفاع مقدس نیاز به تولید آثار و فعالیت های بیشتری داریم و آثار در این زمینه باید به بیش از ۱۰۰ برابر برسد. دفاع مقدس، بُرش های مختلف و نیروهای عاملی مانند سپاه و ارتش داشت. در مرکز اسناد انقلاب اسلامی، نزدیک به ۶۰ جلد اسناد نیروی زمینی ارتش منتشر شد، همچنین سهم نیروی هوایی ارتش در ماه های اول جنگ بی نظیر است. او با بیان اینکه دفاع مقدس را باید از دیدگاه پدران و مادران شهدا نگاه کرد، تأکید کرد: رنجی که پدران و مادران شهدا برای اعزام فرزندانشان به جبهه کشیده اند باید ثبت شود. بهگفته وزیر فرهنگ، هم اکنون ۳۳ سال از جنگ می گذرد و نسلی که درگیر جنگ بوده اند بالای ۶۰ سال هستند، از سوی دیگر بر اساس آماری که بهتازگی دریافت کردم، بیش از ۸۰ درصد از پدر و مادران شهدا فوت کردهاند. بنابراین، از تقلیل دادن کار دفاع مقدس در قالب یک تشکل حذر دارم. او با بیان اینکه از ما پذیرفته نیست که اشتباهات قبلی را تکرار کنیم، گفت: بودجه و امکانات کم اما فضا و مطالبه زیاد است اما با برنامه ریزی و تنظیم درست اهداف باید به این برنامه ها عمل کرد. همچنین پیوست رسانه ای قدرتمندی در این زمینه باید گنجانده شود. انقلاب اسلامی با پیامهای جهانی و انسانی در دنیا در غربت است و هرطور بخواهند ایران هراسی و اسلام هراسی را ترویج می دهند.
محمدمهدی اسماعیلی در جریان دیدارش با نماینده ولی فقیه استان مازندران، با اشاره به نقشه راه و شعار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: یکی از شعارهای مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع عدالت فرهنگی و مردمی کردن فرهنگ و هنر است، از این رو نگاهمان این است که به صورت ویژه ظرفیتهای استانی را فعال کنیم؛ طبق هدفگذاری اصلی با توجه به منویات مقام معظم رهبری در موضوع سبک زندگی اسلامی بهعنوان مأموریت اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید این امر در همه جای کشور بهصورت متوازن رشد کند. او افزود: در وضعیت موجود با وجود کامیابی هایی که در نظام فرهنگی جمهوری اسلامی داشتهایم، در عین حال دو موضوع؛ سبک زندگی غربی( تهاجم فرهنگی) که بنیانهای اصیل فرهنگی ما را مورد هدف قرار داده و همچنین ناکارآمدی های داخلی، فرهنگ ما را دستخوش حواشی کرده است.
حمایت از تولیدات داخلی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در جریان سفر یک روزه خود به مازندران از کارخانه صنایع چوب و کاغذ این استان در ساری بازدید کرد. اسماعیلی ضمن تقدیر از تلاش صنایع و کاغذ مازندران در تأمین بخشی از نیاز کاغذ کشور، گفت: هدف دولت حمایت از تولیدات داخلی است و از صنایع چوب و کاغذ مازندران نیز در این راستا حمایت خواهیم کرد. در این بازدید که محمود اسلامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت ارشاد و نمایندگان مردم ساری و میاندورود در مجلس شورای اسلامی وی را همراهی می کردند ، نیک نژاد مدیرعامل این کارخانه گفت: اگر دولت از ما حمایت کند متعهد می شویم در سال آینده ۴۰ هزار تن کاغذ برای چاپ کتاب های درسی تأمین کنیم. این کارخانه تا پایان سال ۸ هزار تن کاغذ وارد بازار می کند.
دیدار با ناشران مجمع دفاع مقدس
دیروز همچنین تعدادی از ناشران مجمع دفاع مقدس با محمدمهدی اسماعیلی در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیدار و گفت و گو کردند.
وزیر فرهنگ در این جلسه، اظهار داشت: در حوزه دفاع مقدس نیاز به تولید آثار و فعالیت های بیشتری داریم و آثار در این زمینه باید به بیش از ۱۰۰ برابر برسد. دفاع مقدس، بُرش های مختلف و نیروهای عاملی مانند سپاه و ارتش داشت. در مرکز اسناد انقلاب اسلامی، نزدیک به ۶۰ جلد اسناد نیروی زمینی ارتش منتشر شد، همچنین سهم نیروی هوایی ارتش در ماه های اول جنگ بی نظیر است. او با بیان اینکه دفاع مقدس را باید از دیدگاه پدران و مادران شهدا نگاه کرد، تأکید کرد: رنجی که پدران و مادران شهدا برای اعزام فرزندانشان به جبهه کشیده اند باید ثبت شود. بهگفته وزیر فرهنگ، هم اکنون ۳۳ سال از جنگ می گذرد و نسلی که درگیر جنگ بوده اند بالای ۶۰ سال هستند، از سوی دیگر بر اساس آماری که بهتازگی دریافت کردم، بیش از ۸۰ درصد از پدر و مادران شهدا فوت کردهاند. بنابراین، از تقلیل دادن کار دفاع مقدس در قالب یک تشکل حذر دارم. او با بیان اینکه از ما پذیرفته نیست که اشتباهات قبلی را تکرار کنیم، گفت: بودجه و امکانات کم اما فضا و مطالبه زیاد است اما با برنامه ریزی و تنظیم درست اهداف باید به این برنامه ها عمل کرد. همچنین پیوست رسانه ای قدرتمندی در این زمینه باید گنجانده شود. انقلاب اسلامی با پیامهای جهانی و انسانی در دنیا در غربت است و هرطور بخواهند ایران هراسی و اسلام هراسی را ترویج می دهند.
با حکم پیمان جبلی
وحید جلیلی قائم مقام رئیس رسانه ملی در امور فرهنگی شد
با حکم پیمان جبلی رئیس رسانه ملی، وحید جلیلی بهعنوان قائم مقام رئیس سازمان در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول رسانه ملی منصوب شد.
جلیلی که متولد 1352 و فارغالتحصیل رشته معارف اسلامی و اقتصاد در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه امام صادق(ع) است مسئولیتهایی چون سردبیری روزنامه ابرار، سردبیری مجلات سوره، مدیرمسئولی نشریه راه، مسئولیت دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و معاونت فرهنگی شهرداری مشهد را در کارنامه دارد.
انتشار مجله راه، تأسیس جشنواره مردمی فیلم عمار، جشنواره موسیقی ضدامریکایی طبس و راهبری دهها جریان فرهنگی دیگر محصول فعالیتهای دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به مدیریت وحید جلیلی است.
جلیلی که متولد 1352 و فارغالتحصیل رشته معارف اسلامی و اقتصاد در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه امام صادق(ع) است مسئولیتهایی چون سردبیری روزنامه ابرار، سردبیری مجلات سوره، مدیرمسئولی نشریه راه، مسئولیت دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و معاونت فرهنگی شهرداری مشهد را در کارنامه دارد.
انتشار مجله راه، تأسیس جشنواره مردمی فیلم عمار، جشنواره موسیقی ضدامریکایی طبس و راهبری دهها جریان فرهنگی دیگر محصول فعالیتهای دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به مدیریت وحید جلیلی است.
هیأتهای مذاکره کننده ایران و 1+4 به متن جدیدی رسیدند که در آن نظرات تهران لحاظ شده است
پیش نویس مشترک، دستاورد وین7
گروه سیاسی/ نشست کمیسیون مشترک مذاکرات رفع تحریم بعداز ظهر روز گذشته برگزار شد و اعضا تصمیم گرفتند پس از مذاکرات سخت و فشرده، چند روز وقفه را در دستور کار قرار دهند و سپس برای ادامه مذاکرات به وین بازگردند. در مذاکراتی که گذشت ایران و ۱+۴ به پیشنویس جدیدی که در آن نظرات ایران اعمال شده است، دست یافتند که در صورت نهایی شدن، این متن مبنای رایزنیهای آتی قرار خواهد گرفت.
علی باقری پس از پایان این دور مذاکرات وین در جمع خبرنگاران گفت: درهفته گذشته و در طی مذاکرات در موضوع لغو تحریمها و اقدامات هستهای به دو سند دست پیدا کردیم که این دو سند، دیگر سند به دست آمده در ۲۰ ژوئن (مذاکرات وین ۶) نیست بلکه دو سند جدید است که براساس مواضع ایران مبنای مذاکراتی خواهد بود که در آینده نزدیک در وین آغاز میشود. مذاکره کننده ارشد کشورمان با اشاره به پافشاری طرف مقابل روی پیشنویس قبلی و مقاومت اولیه در برابر اصلاحات ایران گفت: ما براساس منطق و استدلالی که داشتیم در مقابل این موضع غیرمنطقی ایستادگی کردیم و گفتیم مواضع ما باید لحاظ شود. در طی یک هفته گذشته مذاکرات بسیار سنگین و فشرده بین طرفها در سطوح مختلف برگزار شد و دیدگاههای طرفها مبادله شد تا در نهایت اروپاییها هم مجاب شدند که دیدگاههای ایران به عنوان مبنایی برای مذاکرات جدی و نتیجهبخش پذیرفته شود. وی تصریح کرد گفتوگوهای دور آتی میتواند آخرین دور مذاکرات باشد. طبیعی است طرف مقابل اگر دیدگاههای ما را بپذیرد، ما در کوتاهترین زمان ممکن میتوانیم به توافق برسیم. در همین خصوص «انریکه مورا» معاون دبیر کل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا پس از پایان نشست دیروز (جمعه) کمیسیون مشترک برجام در جمع خبرنگاران بیان داشت که این پیشنویس، نظرات و پیشنهادات مختلف گروه ۱+۴ و ایران درباره رفع تحریمها، مسائل هستهای و ترتیبات اجرایی را شامل میشود. وی عنوان کرد که این امر به معنای دستیابی به توافق نیست ولی مبنای ادامه گفتوگوها خواهد بود. این مقام اروپایی ابراز امیدواری کرد که گفتوگوها ظرف چند هفته آینده به نتیجه برسد. دیپلمات ارشد چین هم گفته طرفها با از سرگرفتن مذاکرات رفع تحریمها در وین قبل از پایان سالجاری میلادی موافقند. مذاکره کنندگان تروئیکای اروپایی نیز طی بیانیهای با اعلام پیشرفت در مذاکرات در وین گفتند که این سه کشور بههمراه شرکای روس، چین و امریکا آماده ادامه مذاکرات هستند.
بهنظر میرسد این دور از مذاکرات در تثبیت و به رسمیت شناخته شدن خواستههای ایران نتیجه موفقیتآمیزی داشته و به پیشرفتهای قابل قبول در زمینه نگارش متن منتهی شده و چشماندازی نسبتاً مثبت برای موفقیت تلاشهای دیپلماتیک ایجاد کرده است. مذاکرات رفع تحریم که از هشتم آذرماه شروع شده نشان میدهد برخلاف برساخت رسانهای بسیاری از منتقدان داخلی و خارجی، تیم مذاکرهکننده آماده است تا در ازای رفع همه تحریمهایی که پساز توافق سال 1394 صورت گرفته به تعهدات برجامی بازگردد.
تیم مذاکرهکننده کشورمان همزمان با گفتوگوهای وین روابط خود را با آژانس حفظ کرده است. هرچند ایران به انحراف آژانس از مسئولیتهای فنی و سایه انداختن موضوعات سیاسی بر فعالیتهای این نهاد انتقاد دارد اما همواره روابط خود را بر اساس پادمان پیش برده تا در خصوص صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای کشورمان برای جهانیان شائبهای وجود نداشته باشد. ایران همچنین در تفاهمی که چند روز قبل با آژانس داشت اجازه نصب دوربینها در سایت تسای کرج را داد. این اقدام را میتوان بهعنوان نشان دادن حسن نیت ایران معرفی کرد که آمادگی دارد تا با وجود انتقادها به توافق 2015 در صورت بازگشت امریکا به تعهدات خود محدودیتهای فراپادمانی برجام را بازگرداند.
اقتدار در حراست از منافع ملی
این انعطاف البته در چهارچوب مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بوده است؛ بدین صورت که دوربینها بهصورت آفلاین خواهند بود و تصاویر ضبط شده توسط آنها به هیچ عنوان پیش از رفع تحریمها در اختیار آژانس قرار نخواهد گرفت. سخنگوی سازمان انرژی اتمی در این خصوص خبر داده است: نصب دوربینها به این صورت انجام میشود که دوربینها عکسبرداری خواهند کرد و عکسها در حافظه دوربینها حفظ میشوند. هنگامی که حافظهها پر شوند، کارتهای حافظه استخراج میشوند و در مهر و موم مشترک ایران و آژانس قرار میگیرند. بهعبارت دیگر آژانس بههیچ وجه به این اطلاعات دسترسی نخواهد داشت. گروسی نیز این موضع را تأیید کرد و گفت «اطلاعات دوربینها زمانی با ما به اشتراک گذاشته میشود که توافق حاصل شود و این توافق زمانی حاصل میشود که تحریمها لغو شوند.» وی همچنین از اجازه دادن آژانس به ایران برای کار روی دوربینها و رفع نگرانیهای احتمالی ایران خبر داد.
از سویی، ایران با یادآوری وظیفه صیانتی آژانس در قبال اعضای خود بر لزوم واکنش مدیرکل آژانس به اقدامات تروریستی و خرابکارانه علیه برنامه هستهای کشورمان بهعنوان حداقلیترین کار ممکن تأکید داشت و به همین دلیل آژانس مجبور شد دوبار خرابکاری علیه سایتهای هستهای کشورمان را محکوم کند. بر این اساس و بهدلیل اتمام بخش اصلی بررسیهای قضایی -امنیتی روی دوربینهای آسیبدیده و همچنین نظر به اقدام آژانس در محکوم کردن خرابکاری در مجتمع تسا و پذیرش بررسی فنی دوربینها از سوی کارشناسان ایران قبل از نصب، ایران در اقدامی داوطلبانه، اجازه جایگزینی دوربینهای جدید و آفلاین را بهجای دوربینهای آسیب دیده به آژانس داده است. پیشبرد همکاری ایران با آژانس همراه با حساسیت نسبت به منافع کشورمان نشان از این دارد که ایران اهتمام ویژهای به حل مسأله از طریق همکاری و البته چهارچوبهای قانونی موجود دارد. این مسأله در ارتباط با مذاکرات رفع تحریم با 1+4 نیز صدق میکند. ایران همواره اعلام کرده که آماده بازگشت به توافق 2015 است و در صورتی که همه تحریمهای ضدایرانی وضع شده که قرار بوده از همان سال لغو شود برداشته شود و تضمینهای لازم راستی آزمایی در خصوص آن صورت بگیرد میتوان به احیای آن امیدوار بود.
اقدامات مخرب سه کشور اروپایی
با وجود اینکه طرفین مذاکرات از جمله چین، روسیه و اتحادیه اروپا همواره از سازنده بودن گفتوگوها خبر دادهاند اما شنیدهها حاکی از آن است که سه کشور اروپایی برای تخریب روند مذاکرات وین حتی با طرفهای مذاکره، از جمله اتحادیه اروپا، چین، روسیه و حتی امریکا به تنش رسیدهاند. در همین خصوص ایرنا به نقل از یک منبع آگاه از هماهنگی سه کشور اروپایی عضو برجام با رژیم صهیونیستی درباره مذاکرات وین خبر داده و گفته که سفرها و مذاکرات مستمری میان دو طرف برای اخلال در روند گفتوگوها و به نتیجه نرسیدن توافقها و تعهدات متقابل ۲۰۱۵ تشکیل شده است. این منبع آگاه مهمترین محور مشترک آنها را نگرانی از پررنگ شدن نقش ایران در قبال تحولات منطقهای و بینالمللی دانسته که موجب تضعیف حضور رژیم صهیونیستی از یک طرف و کاهش منافع اقتصادی این سه کشور اروپایی از جهت تجارت و فروش سلاح است. تروئیکای اروپا همواره در طول مذاکرات نقش مخرب خود را پیگیری کرده است اما با این حال دیپلماسی فعال کشورمان باعث شده تا دو طرف به نقاط مشترک قابل توجهی دست یابند. هیأتهای سه کشور اروپایی در حالی برای مشورت به پایتختهای خود بازمیگردند که در متون مذاکراتی پیشرفتهای مهمی به دست آمده است.
بــــرش
گفتوگوی تلفنی وزیر امور خارجه با دبیرکل سازمان ملل
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگوی تلفنی با آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد اظهار کرد: تیم مذاکره کننده ایرانی با ابتکار عمل و اختیار لازم در این مذاکرات حضور دارد و با جدیت برای رسیدن به توافق خوب تلاش میکند. امیرعبداللهیان عدم وجود ابتکار عمل در طرف غربی را از عوامل کندی پیشرفت در مذاکرات دانست. وی خاطرنشان کرد: همان طور که بارها تأکید کردهایم لازمه رفع نگرانیهای ادعایی طرفهای غربی، لغو کامل تحریمهای برجامی است. وی تأکید کرد: ما با حسن نیت و ابتکار عمل فعال، به دنبال رسیدن به یک توافق خوب هستیم، اما زبان تهدید را به هیچ وجه برنمیتابیم. دبیرکل سازمان ملل متحد نیز در این گفتوگو ضمن تشکر، گفتوگوهای وین را مهم خواند و اظهار داشت: دبیرکل سازمان ملل ضمن تقدیر از اقدام جمهوری اسلامی ایران در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و موافقت با نصب دوربینها در سایت کرج، این اقدام را نشان دهنده همکاری خوب تهران با آژانس دانست که در فرایند اعتمادسازی در جریان مذاکرات تأثیر مثبتی خواهد داشت. وی تأکید کرد: ما از تمام ابزارهای سازمان ملل متحد استفاده خواهیم کرد و تلاشهای خودمان را در پیش خواهیم گرفت تا این مذاکرات نتیجه خوبی در پی داشته باشد.
علی باقری پس از پایان این دور مذاکرات وین در جمع خبرنگاران گفت: درهفته گذشته و در طی مذاکرات در موضوع لغو تحریمها و اقدامات هستهای به دو سند دست پیدا کردیم که این دو سند، دیگر سند به دست آمده در ۲۰ ژوئن (مذاکرات وین ۶) نیست بلکه دو سند جدید است که براساس مواضع ایران مبنای مذاکراتی خواهد بود که در آینده نزدیک در وین آغاز میشود. مذاکره کننده ارشد کشورمان با اشاره به پافشاری طرف مقابل روی پیشنویس قبلی و مقاومت اولیه در برابر اصلاحات ایران گفت: ما براساس منطق و استدلالی که داشتیم در مقابل این موضع غیرمنطقی ایستادگی کردیم و گفتیم مواضع ما باید لحاظ شود. در طی یک هفته گذشته مذاکرات بسیار سنگین و فشرده بین طرفها در سطوح مختلف برگزار شد و دیدگاههای طرفها مبادله شد تا در نهایت اروپاییها هم مجاب شدند که دیدگاههای ایران به عنوان مبنایی برای مذاکرات جدی و نتیجهبخش پذیرفته شود. وی تصریح کرد گفتوگوهای دور آتی میتواند آخرین دور مذاکرات باشد. طبیعی است طرف مقابل اگر دیدگاههای ما را بپذیرد، ما در کوتاهترین زمان ممکن میتوانیم به توافق برسیم. در همین خصوص «انریکه مورا» معاون دبیر کل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا پس از پایان نشست دیروز (جمعه) کمیسیون مشترک برجام در جمع خبرنگاران بیان داشت که این پیشنویس، نظرات و پیشنهادات مختلف گروه ۱+۴ و ایران درباره رفع تحریمها، مسائل هستهای و ترتیبات اجرایی را شامل میشود. وی عنوان کرد که این امر به معنای دستیابی به توافق نیست ولی مبنای ادامه گفتوگوها خواهد بود. این مقام اروپایی ابراز امیدواری کرد که گفتوگوها ظرف چند هفته آینده به نتیجه برسد. دیپلمات ارشد چین هم گفته طرفها با از سرگرفتن مذاکرات رفع تحریمها در وین قبل از پایان سالجاری میلادی موافقند. مذاکره کنندگان تروئیکای اروپایی نیز طی بیانیهای با اعلام پیشرفت در مذاکرات در وین گفتند که این سه کشور بههمراه شرکای روس، چین و امریکا آماده ادامه مذاکرات هستند.
بهنظر میرسد این دور از مذاکرات در تثبیت و به رسمیت شناخته شدن خواستههای ایران نتیجه موفقیتآمیزی داشته و به پیشرفتهای قابل قبول در زمینه نگارش متن منتهی شده و چشماندازی نسبتاً مثبت برای موفقیت تلاشهای دیپلماتیک ایجاد کرده است. مذاکرات رفع تحریم که از هشتم آذرماه شروع شده نشان میدهد برخلاف برساخت رسانهای بسیاری از منتقدان داخلی و خارجی، تیم مذاکرهکننده آماده است تا در ازای رفع همه تحریمهایی که پساز توافق سال 1394 صورت گرفته به تعهدات برجامی بازگردد.
تیم مذاکرهکننده کشورمان همزمان با گفتوگوهای وین روابط خود را با آژانس حفظ کرده است. هرچند ایران به انحراف آژانس از مسئولیتهای فنی و سایه انداختن موضوعات سیاسی بر فعالیتهای این نهاد انتقاد دارد اما همواره روابط خود را بر اساس پادمان پیش برده تا در خصوص صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای کشورمان برای جهانیان شائبهای وجود نداشته باشد. ایران همچنین در تفاهمی که چند روز قبل با آژانس داشت اجازه نصب دوربینها در سایت تسای کرج را داد. این اقدام را میتوان بهعنوان نشان دادن حسن نیت ایران معرفی کرد که آمادگی دارد تا با وجود انتقادها به توافق 2015 در صورت بازگشت امریکا به تعهدات خود محدودیتهای فراپادمانی برجام را بازگرداند.
اقتدار در حراست از منافع ملی
این انعطاف البته در چهارچوب مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بوده است؛ بدین صورت که دوربینها بهصورت آفلاین خواهند بود و تصاویر ضبط شده توسط آنها به هیچ عنوان پیش از رفع تحریمها در اختیار آژانس قرار نخواهد گرفت. سخنگوی سازمان انرژی اتمی در این خصوص خبر داده است: نصب دوربینها به این صورت انجام میشود که دوربینها عکسبرداری خواهند کرد و عکسها در حافظه دوربینها حفظ میشوند. هنگامی که حافظهها پر شوند، کارتهای حافظه استخراج میشوند و در مهر و موم مشترک ایران و آژانس قرار میگیرند. بهعبارت دیگر آژانس بههیچ وجه به این اطلاعات دسترسی نخواهد داشت. گروسی نیز این موضع را تأیید کرد و گفت «اطلاعات دوربینها زمانی با ما به اشتراک گذاشته میشود که توافق حاصل شود و این توافق زمانی حاصل میشود که تحریمها لغو شوند.» وی همچنین از اجازه دادن آژانس به ایران برای کار روی دوربینها و رفع نگرانیهای احتمالی ایران خبر داد.
از سویی، ایران با یادآوری وظیفه صیانتی آژانس در قبال اعضای خود بر لزوم واکنش مدیرکل آژانس به اقدامات تروریستی و خرابکارانه علیه برنامه هستهای کشورمان بهعنوان حداقلیترین کار ممکن تأکید داشت و به همین دلیل آژانس مجبور شد دوبار خرابکاری علیه سایتهای هستهای کشورمان را محکوم کند. بر این اساس و بهدلیل اتمام بخش اصلی بررسیهای قضایی -امنیتی روی دوربینهای آسیبدیده و همچنین نظر به اقدام آژانس در محکوم کردن خرابکاری در مجتمع تسا و پذیرش بررسی فنی دوربینها از سوی کارشناسان ایران قبل از نصب، ایران در اقدامی داوطلبانه، اجازه جایگزینی دوربینهای جدید و آفلاین را بهجای دوربینهای آسیب دیده به آژانس داده است. پیشبرد همکاری ایران با آژانس همراه با حساسیت نسبت به منافع کشورمان نشان از این دارد که ایران اهتمام ویژهای به حل مسأله از طریق همکاری و البته چهارچوبهای قانونی موجود دارد. این مسأله در ارتباط با مذاکرات رفع تحریم با 1+4 نیز صدق میکند. ایران همواره اعلام کرده که آماده بازگشت به توافق 2015 است و در صورتی که همه تحریمهای ضدایرانی وضع شده که قرار بوده از همان سال لغو شود برداشته شود و تضمینهای لازم راستی آزمایی در خصوص آن صورت بگیرد میتوان به احیای آن امیدوار بود.
اقدامات مخرب سه کشور اروپایی
با وجود اینکه طرفین مذاکرات از جمله چین، روسیه و اتحادیه اروپا همواره از سازنده بودن گفتوگوها خبر دادهاند اما شنیدهها حاکی از آن است که سه کشور اروپایی برای تخریب روند مذاکرات وین حتی با طرفهای مذاکره، از جمله اتحادیه اروپا، چین، روسیه و حتی امریکا به تنش رسیدهاند. در همین خصوص ایرنا به نقل از یک منبع آگاه از هماهنگی سه کشور اروپایی عضو برجام با رژیم صهیونیستی درباره مذاکرات وین خبر داده و گفته که سفرها و مذاکرات مستمری میان دو طرف برای اخلال در روند گفتوگوها و به نتیجه نرسیدن توافقها و تعهدات متقابل ۲۰۱۵ تشکیل شده است. این منبع آگاه مهمترین محور مشترک آنها را نگرانی از پررنگ شدن نقش ایران در قبال تحولات منطقهای و بینالمللی دانسته که موجب تضعیف حضور رژیم صهیونیستی از یک طرف و کاهش منافع اقتصادی این سه کشور اروپایی از جهت تجارت و فروش سلاح است. تروئیکای اروپا همواره در طول مذاکرات نقش مخرب خود را پیگیری کرده است اما با این حال دیپلماسی فعال کشورمان باعث شده تا دو طرف به نقاط مشترک قابل توجهی دست یابند. هیأتهای سه کشور اروپایی در حالی برای مشورت به پایتختهای خود بازمیگردند که در متون مذاکراتی پیشرفتهای مهمی به دست آمده است.
بــــرش
گفتوگوی تلفنی وزیر امور خارجه با دبیرکل سازمان ملل
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگوی تلفنی با آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد اظهار کرد: تیم مذاکره کننده ایرانی با ابتکار عمل و اختیار لازم در این مذاکرات حضور دارد و با جدیت برای رسیدن به توافق خوب تلاش میکند. امیرعبداللهیان عدم وجود ابتکار عمل در طرف غربی را از عوامل کندی پیشرفت در مذاکرات دانست. وی خاطرنشان کرد: همان طور که بارها تأکید کردهایم لازمه رفع نگرانیهای ادعایی طرفهای غربی، لغو کامل تحریمهای برجامی است. وی تأکید کرد: ما با حسن نیت و ابتکار عمل فعال، به دنبال رسیدن به یک توافق خوب هستیم، اما زبان تهدید را به هیچ وجه برنمیتابیم. دبیرکل سازمان ملل متحد نیز در این گفتوگو ضمن تشکر، گفتوگوهای وین را مهم خواند و اظهار داشت: دبیرکل سازمان ملل ضمن تقدیر از اقدام جمهوری اسلامی ایران در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و موافقت با نصب دوربینها در سایت کرج، این اقدام را نشان دهنده همکاری خوب تهران با آژانس دانست که در فرایند اعتمادسازی در جریان مذاکرات تأثیر مثبتی خواهد داشت. وی تأکید کرد: ما از تمام ابزارهای سازمان ملل متحد استفاده خواهیم کرد و تلاشهای خودمان را در پیش خواهیم گرفت تا این مذاکرات نتیجه خوبی در پی داشته باشد.
رئیس جمهور در ادامه سفرهای استانی روز جمعه به استان یزد سفر کرد
نظارت شهر به شهر
بازدید از کارخانهها و واحدهای تولیدی فعال و غیرفعال، نخستین بخش دوازدهمین سفر استانی رئیس جمهور به استان یزد بود، امری که نشاندهنده اهتمام رئیس جمهور و دولت برای رفع موانع تولید و خنثیسازی تحریمها است. همچنان که آیتالله رئیسی در بازدید از یکی از واحدهای تولیدی یزد به نام کارخانه «الکترو کویر» این واحد تولیدی را نمونه یک کار موفق و نمونهای از خنثی کردن تحریمها دانست، واحدی که «در مقابل تحریمهایی که میخواهند از دستیابی ما به تکنولوژی جلوگیری کند، توانسته با همت و تلاش تابلوهای برق با کیفیت برتر ارائه دهد.»
نکته اینجا است که بازدید از واحدهای تولیدی و تلاش برای رفع موانع تولید، همواره نخستین و مهمترین بخش سفرهای استانی رئیس جمهور بوده است که روز گذشته در یزد تکرار شد.
البته در ابتدای این سفر نیز همچون سفرهای گذشته، رئیس جمهور با اشاره به اینکه باید در جریان برنامههای این سفر خدمت مردم در جایجای استان میرسیدیم، گفت: «اما شرایط کرونایی اجازه این کار را نمیدهد و از همین تریبون از مردم پوزش میطلبم.» باوجود این، آیت الله رئیسی گفت که «در اجتماع مدیران و نمایندگان اقشار مختلف مردم حضور خواهیم یافت و از دیدگاهها و نظرات ایشان مطلع شده و پیشنهادات و راهکارهایی را که برای رفع مشکلات مطرح میشود، خواهیم شنید و آنها را پیگیری میکنیم.» پیگیریهای مورد اشاره رئیس جمهور، نخست از سوی خود او و در بازدید از کارخانه و واحدهای تولیدی آغاز شد.
بازدید از 2 کارخانه و یک نیروگاه خورشیدی
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی در بدو ورود به استان یزد، با بیان اینکه یزد بحق با صفت دارالعباده نامیده شده، اظهار کرد: امروز کارهای خوبی در استان انجام میشود، اما نسبت به آنچه باید انجام شود هنوز تفاوت وجود دارد و باید تلاش کنیم از این تفاوت هر چه بیشتر کاسته شده و وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب نزدیکتر کنیم.
آیت الله رئیسی، پس از سخنانی کوتاه در فرودگاه، در نخستین برنامه خود، از کارخانه تعطیل شده «خوش ریس» یزد بازدید کرد، کارخانه ای که ۸ سال است که تعطیل شده است. رئیس جمهور در این بازدید، با انتقاد از تعطیلی این واحد تولیدی گفت: هر چه زودتر این کارخانه با همت و پیگیری فعال شود.
وی با بیان اینکه تعطیلی چنین واحدهای تولیدی انسان را رنج میدهد چرا که متأسفانه این ثروت معطل مانده است، اضافه کرد: بانکها اگر جایی را تملک میکنند باید یا خودشان آنجا را راه اندازی کنند یا اینکه سریعاً به افراد توانمند واگذار کنند. رئیس جمهور تأکید کرد: هیچ بانکی حق ندارد واحد تولیدی را تعطیل کند. اقدامی که در مورد این واحد تولیدی شده است تعطیل کردن تولید و اشتغال در کشور است، چه کسی پاسخگوی ۸ سال بیکاری کارگران این واحد تولیدی خواهد بود؟ آیتالله رئیسی به منظور احیای مجدد این واحد تولیدی و راهاندازی آن دستورات لازم را صادر کرد. کارخانه «خوش ریس» در سال ۸۲ افتتاح شده بود که با دارا بودن ۳۰۰ کارگر از جمله ۱۲۰ کارگر زن، از سال ۹۲ از سوی یک بانک تملک و تعطیل شده است.
بازدید از کارخانه «الکترو کویر» برنامه دوم رئیس جمهور بود. آیتالله رئیسی گفت: این کارخانه نمونهای از خنثی کردن تحریمهاست و در مقابل تحریمهایی که میخواهند از دستیابی ما به تکنولوژی جلوگیری کند، توانسته با همت و تلاش تابلوهای برق با کیفیت برتر ارائه دهد.
رئیسی گفت: کارخانه الکترو کویر نمونه یک کار موفق است که توانسته با همت و تلاش به فناوری پیچیده تولید تابلوهای برق دست پیدا کند.
حضور در نیروگاه خورشیدی فهرج
آیتالله رئیسی در بازدید از نیروگاه خورشیدی «فهرج» نیز با بیان اینکه استان یزد به دلیل نور کافی، منطقه مناسبی برای توسعه مزارع تولید انرژی خورشیدی است، بر حمایت دولت از توسعه انرژی پاک در کشور تأکید کرد.
وی گفت: با افزایش و توسعه مزارع تولید انرژی خورشیدی میتوان بخشی از انرژی مورد نیاز کشور را از این راه تأمین کرد. رئیس جمهور با دستور به وزیر نیرو و استاندار یزد تأکید کرد: این کار موفق را توسعه دهید تا نیاز کشور به انرژی از این طریق جبران شود. رئیسی همچنین بر حمایت از ساخت پنلهای خورشیدی در استان یزد تأکید کرد.
حضور در کارگاه احیای بنای تاریخی
آیتالله رئیسی در ادامه برنامههای این سفر، از یکی از کارگاههای احیای بناهای تاریخی این شهر دیدن کرد. رئیس جمهور در این بازدید، مردم یزد را مردمی خیر دانست و اظهار کرد: ایرانیهایی که خارج از کشور ساکن هستند همان طور که در بحث سلامت علاقهمند به کمک برای کشور بودند، برای کمک به میراث فرهنگی هم مشتاق هستند.
وی افزود: بهترین روش برای احیای بافتهای سنتی و فرسوده روش احیا به کمک خود مردم است که به جای زحمت برای آنان خودشان این کار را انجام دهند.
مجموعهای که روز گذشته رئیس جمهور از آن بازدید کرد، سالها پیش یک کارخانه تولیدی بوده که با انتقال تجهیزات این واحد به شهرک صنعتی یزد بنای آن در حال تخریب بود که با سرمایهگذاری بخش خصوصی قرار است به هتل سنتی ۵ ستاره تبدیل شود. آیتالله رئیسی همچنین از بافت تاریخی یزد و برخی اماکن مرمت شده یا نیازمند احیا و بازسازی در این بافت، بازدید کرد و با حضور در بازار قدیمی این شهر، از نزدیک با برخی کسبه و مردم به گفتوگو پرداخت.
در این بازدید وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و کارشناسان آثار تاریخی خواستار تسهیل در ضوابط احیا و مرمت بافتهای تاریخی در راستای افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در این امر شدند.
آزادی 100 زندانی همزمان با حضور رئیسی
در مراسم دیدار رئیس جمهور با جمعی از خیرین استان یزد که عصر دیروز برگزار شد، خیرین این استان 100 زندانی جرایم غیرعمد را آزاد کرده و 100 جهیزیه نیز به خانواده زندانیان اهدا کردند. همچنین تعدادی از دانشآموزان روستایی، تصویری از شهید حاج قاسم سلیمانی را به رئیس جمهور هدیه دادند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، تعدادی از خیرین استان یزد نیز از اقدامات خیرخواهانه خود گزارشهایی به رئیس جمهور ارائه کردند که در این راستا، آیتالله رئیسی بنا به درخواست یکی از خیرین، استاندار یزد را موظف کرد زمین مناسب برای ساخت بیمارستان را در اختیار وی قرار دهد.
رئیس جمهور نیز در این دیدار با مهم دانستن کمک به مردم و توجه به حل مشکلات آنان، با بیان اینکه باید در کنار یکدیگر مسائل و مشکلات را حل کنیم، اظهارکرد: همراه بودن دولت و خیرین میتواند باعث کارهای بزرگی برای حل مشکلات مردم شود. هیچ اشکالی ندارد وقتی خیرین طرحی را شروع میکنند، درصدی از کار را هم دولت انجام دهد تا آن امر خیر به ثمر برسد، در واقع مشارکت دولت و خیرین باعث گره گشایی از مردم میشود.
بــــرش
در جلسه ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز مطرح شد
تأکید بر حل مشکلات کولهبران و ملوانان حامل تهلنجی
رئیس جمهور در نخستین جلسه ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در دولت سیزدهم که پنجشنبه گذشته برگزار شد، با تأکید بر اینکه نیازمند یک بازنگری نسبت به روند مبارزه با قاچاق کالا در کشور هستیم، خواستار اتخاذ تدابیری برای کمکرسانی به کولهبران و ملوانانی که به صورت تهلنجی کالا وارد میکنند، شد تا مشکلات آنان کاهش یابد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی با تأکید بر شناخت دقیق و کارشناسیشده از علل و عوامل قاچاق و منابع حاصله از آن در کشور گفت: موضوع قاچاق به صورت تهلنجی و کولهبری هر چه سریعتر سامان پیدا کند و با تبیین و مشخص کردن مقررات، تعیین شود چه کالاهایی ممنوعه و غیرمجاز است و چه کالاهایی میتواند به صورت مجاز وارد کشور شده و تعیین شود چه اشخاصی، به چه میزانی و چه نوع کالایی را میتوانند وارد کشور کنند. رئیس جمهور، با طرح این پرسش که باید بررسی شود چگونه این میزان کالا به صورت قاچاق وارد کشور میشود و تا چه زمانی قرار است روند قاچاق را شاهد باشیم، بازنگاه نسبت به روند مبارزه با قاچاق کالا در کشور را ضروری خواند و گفت: باید قوانین مرتبط با ورود اجناس جلوی چشم مردم قرار گیرد و برای تمام کشور قوانین یکسان باشد. آیتالله رئیسی با تأکید بر لزوم مشخص کردن تعریف قاچاق در جهت ابهامزدایی برای مردم، افزود: تنقیح همه قوانین باید از سوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز با کمک دولت و مجلس صریح و سریع آماده شده و به مردم اعلام شود، زیرا یکی از مواردی که در زمینه قاچاق سوءاستفاده میشود، وجود همین قوانین متعدد است. رئیس جمهور با انتقاد از اقدامات ناهماهنگ در زمینه مبارزه با قاچاق کالا، بر لزوم وحدت در تصمیمات و هماهنگی در اجرای آنها تأکید کرد و گفت: باید عوامل اصلی پشت پرده قاچاق از سوی دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی شناسایی شود و با سرشبکه آنان برخورد شود. وی با بیان اینکه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز زمینهساز تسهیل تجارت باشد، به اعتقاد دولت برای شفافیت در تمامی مسائل اشاره کرد و گفت: در دولت باید نسبت به سلامت نیروها حساس باشیم که افراد سودجو و سوداگر آنان را دچار لغزش نکنند. یکی از ساز و کارهای این موضوع فعال کردن سامانهها است و حتماً باید نسبت به اجرای قوانین نظارت و مراقبت وجود داشته باشد.
نکته اینجا است که بازدید از واحدهای تولیدی و تلاش برای رفع موانع تولید، همواره نخستین و مهمترین بخش سفرهای استانی رئیس جمهور بوده است که روز گذشته در یزد تکرار شد.
البته در ابتدای این سفر نیز همچون سفرهای گذشته، رئیس جمهور با اشاره به اینکه باید در جریان برنامههای این سفر خدمت مردم در جایجای استان میرسیدیم، گفت: «اما شرایط کرونایی اجازه این کار را نمیدهد و از همین تریبون از مردم پوزش میطلبم.» باوجود این، آیت الله رئیسی گفت که «در اجتماع مدیران و نمایندگان اقشار مختلف مردم حضور خواهیم یافت و از دیدگاهها و نظرات ایشان مطلع شده و پیشنهادات و راهکارهایی را که برای رفع مشکلات مطرح میشود، خواهیم شنید و آنها را پیگیری میکنیم.» پیگیریهای مورد اشاره رئیس جمهور، نخست از سوی خود او و در بازدید از کارخانه و واحدهای تولیدی آغاز شد.
بازدید از 2 کارخانه و یک نیروگاه خورشیدی
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی در بدو ورود به استان یزد، با بیان اینکه یزد بحق با صفت دارالعباده نامیده شده، اظهار کرد: امروز کارهای خوبی در استان انجام میشود، اما نسبت به آنچه باید انجام شود هنوز تفاوت وجود دارد و باید تلاش کنیم از این تفاوت هر چه بیشتر کاسته شده و وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب نزدیکتر کنیم.
آیت الله رئیسی، پس از سخنانی کوتاه در فرودگاه، در نخستین برنامه خود، از کارخانه تعطیل شده «خوش ریس» یزد بازدید کرد، کارخانه ای که ۸ سال است که تعطیل شده است. رئیس جمهور در این بازدید، با انتقاد از تعطیلی این واحد تولیدی گفت: هر چه زودتر این کارخانه با همت و پیگیری فعال شود.
وی با بیان اینکه تعطیلی چنین واحدهای تولیدی انسان را رنج میدهد چرا که متأسفانه این ثروت معطل مانده است، اضافه کرد: بانکها اگر جایی را تملک میکنند باید یا خودشان آنجا را راه اندازی کنند یا اینکه سریعاً به افراد توانمند واگذار کنند. رئیس جمهور تأکید کرد: هیچ بانکی حق ندارد واحد تولیدی را تعطیل کند. اقدامی که در مورد این واحد تولیدی شده است تعطیل کردن تولید و اشتغال در کشور است، چه کسی پاسخگوی ۸ سال بیکاری کارگران این واحد تولیدی خواهد بود؟ آیتالله رئیسی به منظور احیای مجدد این واحد تولیدی و راهاندازی آن دستورات لازم را صادر کرد. کارخانه «خوش ریس» در سال ۸۲ افتتاح شده بود که با دارا بودن ۳۰۰ کارگر از جمله ۱۲۰ کارگر زن، از سال ۹۲ از سوی یک بانک تملک و تعطیل شده است.
بازدید از کارخانه «الکترو کویر» برنامه دوم رئیس جمهور بود. آیتالله رئیسی گفت: این کارخانه نمونهای از خنثی کردن تحریمهاست و در مقابل تحریمهایی که میخواهند از دستیابی ما به تکنولوژی جلوگیری کند، توانسته با همت و تلاش تابلوهای برق با کیفیت برتر ارائه دهد.
رئیسی گفت: کارخانه الکترو کویر نمونه یک کار موفق است که توانسته با همت و تلاش به فناوری پیچیده تولید تابلوهای برق دست پیدا کند.
حضور در نیروگاه خورشیدی فهرج
آیتالله رئیسی در بازدید از نیروگاه خورشیدی «فهرج» نیز با بیان اینکه استان یزد به دلیل نور کافی، منطقه مناسبی برای توسعه مزارع تولید انرژی خورشیدی است، بر حمایت دولت از توسعه انرژی پاک در کشور تأکید کرد.
وی گفت: با افزایش و توسعه مزارع تولید انرژی خورشیدی میتوان بخشی از انرژی مورد نیاز کشور را از این راه تأمین کرد. رئیس جمهور با دستور به وزیر نیرو و استاندار یزد تأکید کرد: این کار موفق را توسعه دهید تا نیاز کشور به انرژی از این طریق جبران شود. رئیسی همچنین بر حمایت از ساخت پنلهای خورشیدی در استان یزد تأکید کرد.
حضور در کارگاه احیای بنای تاریخی
آیتالله رئیسی در ادامه برنامههای این سفر، از یکی از کارگاههای احیای بناهای تاریخی این شهر دیدن کرد. رئیس جمهور در این بازدید، مردم یزد را مردمی خیر دانست و اظهار کرد: ایرانیهایی که خارج از کشور ساکن هستند همان طور که در بحث سلامت علاقهمند به کمک برای کشور بودند، برای کمک به میراث فرهنگی هم مشتاق هستند.
وی افزود: بهترین روش برای احیای بافتهای سنتی و فرسوده روش احیا به کمک خود مردم است که به جای زحمت برای آنان خودشان این کار را انجام دهند.
مجموعهای که روز گذشته رئیس جمهور از آن بازدید کرد، سالها پیش یک کارخانه تولیدی بوده که با انتقال تجهیزات این واحد به شهرک صنعتی یزد بنای آن در حال تخریب بود که با سرمایهگذاری بخش خصوصی قرار است به هتل سنتی ۵ ستاره تبدیل شود. آیتالله رئیسی همچنین از بافت تاریخی یزد و برخی اماکن مرمت شده یا نیازمند احیا و بازسازی در این بافت، بازدید کرد و با حضور در بازار قدیمی این شهر، از نزدیک با برخی کسبه و مردم به گفتوگو پرداخت.
در این بازدید وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و کارشناسان آثار تاریخی خواستار تسهیل در ضوابط احیا و مرمت بافتهای تاریخی در راستای افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در این امر شدند.
آزادی 100 زندانی همزمان با حضور رئیسی
در مراسم دیدار رئیس جمهور با جمعی از خیرین استان یزد که عصر دیروز برگزار شد، خیرین این استان 100 زندانی جرایم غیرعمد را آزاد کرده و 100 جهیزیه نیز به خانواده زندانیان اهدا کردند. همچنین تعدادی از دانشآموزان روستایی، تصویری از شهید حاج قاسم سلیمانی را به رئیس جمهور هدیه دادند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، تعدادی از خیرین استان یزد نیز از اقدامات خیرخواهانه خود گزارشهایی به رئیس جمهور ارائه کردند که در این راستا، آیتالله رئیسی بنا به درخواست یکی از خیرین، استاندار یزد را موظف کرد زمین مناسب برای ساخت بیمارستان را در اختیار وی قرار دهد.
رئیس جمهور نیز در این دیدار با مهم دانستن کمک به مردم و توجه به حل مشکلات آنان، با بیان اینکه باید در کنار یکدیگر مسائل و مشکلات را حل کنیم، اظهارکرد: همراه بودن دولت و خیرین میتواند باعث کارهای بزرگی برای حل مشکلات مردم شود. هیچ اشکالی ندارد وقتی خیرین طرحی را شروع میکنند، درصدی از کار را هم دولت انجام دهد تا آن امر خیر به ثمر برسد، در واقع مشارکت دولت و خیرین باعث گره گشایی از مردم میشود.
بــــرش
در جلسه ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز مطرح شد
تأکید بر حل مشکلات کولهبران و ملوانان حامل تهلنجی
رئیس جمهور در نخستین جلسه ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در دولت سیزدهم که پنجشنبه گذشته برگزار شد، با تأکید بر اینکه نیازمند یک بازنگری نسبت به روند مبارزه با قاچاق کالا در کشور هستیم، خواستار اتخاذ تدابیری برای کمکرسانی به کولهبران و ملوانانی که به صورت تهلنجی کالا وارد میکنند، شد تا مشکلات آنان کاهش یابد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی با تأکید بر شناخت دقیق و کارشناسیشده از علل و عوامل قاچاق و منابع حاصله از آن در کشور گفت: موضوع قاچاق به صورت تهلنجی و کولهبری هر چه سریعتر سامان پیدا کند و با تبیین و مشخص کردن مقررات، تعیین شود چه کالاهایی ممنوعه و غیرمجاز است و چه کالاهایی میتواند به صورت مجاز وارد کشور شده و تعیین شود چه اشخاصی، به چه میزانی و چه نوع کالایی را میتوانند وارد کشور کنند. رئیس جمهور، با طرح این پرسش که باید بررسی شود چگونه این میزان کالا به صورت قاچاق وارد کشور میشود و تا چه زمانی قرار است روند قاچاق را شاهد باشیم، بازنگاه نسبت به روند مبارزه با قاچاق کالا در کشور را ضروری خواند و گفت: باید قوانین مرتبط با ورود اجناس جلوی چشم مردم قرار گیرد و برای تمام کشور قوانین یکسان باشد. آیتالله رئیسی با تأکید بر لزوم مشخص کردن تعریف قاچاق در جهت ابهامزدایی برای مردم، افزود: تنقیح همه قوانین باید از سوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز با کمک دولت و مجلس صریح و سریع آماده شده و به مردم اعلام شود، زیرا یکی از مواردی که در زمینه قاچاق سوءاستفاده میشود، وجود همین قوانین متعدد است. رئیس جمهور با انتقاد از اقدامات ناهماهنگ در زمینه مبارزه با قاچاق کالا، بر لزوم وحدت در تصمیمات و هماهنگی در اجرای آنها تأکید کرد و گفت: باید عوامل اصلی پشت پرده قاچاق از سوی دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی شناسایی شود و با سرشبکه آنان برخورد شود. وی با بیان اینکه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز زمینهساز تسهیل تجارت باشد، به اعتقاد دولت برای شفافیت در تمامی مسائل اشاره کرد و گفت: در دولت باید نسبت به سلامت نیروها حساس باشیم که افراد سودجو و سوداگر آنان را دچار لغزش نکنند. یکی از ساز و کارهای این موضوع فعال کردن سامانهها است و حتماً باید نسبت به اجرای قوانین نظارت و مراقبت وجود داشته باشد.
«ایران» از اقدام جدید دولت برای کنترل بازار گزارش می دهد
رصد قیمت کالا از کارخانه
گروه اقتصادی / هفته گذشته ستاد تنظیم بازار تصمیم گرفت که برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده، از امروز و در فاز اول قیمت تولیدکننده 8 قلم کالا روی محصولات درج شود تا وضعیت قیمتها شفاف شود و احتمال هر گونه سودجویی کاهش پیدا کند؛ این امر قرار است تا پایان سالجاری در مورد سایر کالاها اتفاق بیفتد. محمد امیرزاده عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران درباره درج قیمت تولید بر برخی از کالاها به «ایران»، گفت: «شفافسازی قیمتها، یکی از موضوعات مهمی است که بارها به آن اشاره شده و بارها از دولتهای گذشته خواسته شده بود که قیمت، قوانین و تصمیمها شفاف باشد تا فعالان اقتصادی با شرایط بهتری فعالیت کنند؛ درج قیمت تولیدکننده به روی کالا، اتفاق خوبی است اما این امر باید بدرستی و بدون خطا اجرایی شود.» او ادامه داد: «بهطور قطع در یک محیط شفاف و عاری از هرگونه فرصت سوءاستفاده میتوان فعالیت بهتری کرد؛ نظارت به شیوهای که در گذشته انجام میشد و بازرسان به بازار میرفتند تحت هیچ شرایطی قابل قبول نبود چرا که امکان رصد کامل به این شکل وجود نداشت و تنها درگیری بین سازمانهای نظارتی و فعالان صنفی ایجاد میکرد. قطعاً هر زمان میزان عرضه کالا افزایش پیدا کند تخلف در آن کالا به حداقل میرسد، لذا ضرورت دارد که دولت سیزدهم بهسمت افزایش عرضه کالا در بازار برود تا احتمال رشد قیمت به کمترین میزان برسد.» از امروز مردم میتوانند قیمت تولیدکننده چهار قلم کالای مصرفی شامل آب معدنی، نوشابه گازدار، آبمیوه و ماءالشعیر و چهار قلم کالای سرمایهای شامل غذاساز، نوشیدنیساز، چرخ گوشت و ماکروویو را مشاهده کنند.
قیمت ۸۰ هزار قلم کالا احصا شد
محسن حسینلویی، مدیرکل نظارت بر خدمات عمومی و شبکههای توزیعی و اقتصادی سازمان حمایت درباره درج قیمت تولیدکننده روی کالا، گفت: «یکی از مشکلاتی که در مبحث قیمت وجود دارد این است که قیمتها شفاف نیست؛ قیمت کالاها باید بر اساس ضوابط قیمتگذاری و سودهای قانونی باشد اما آنچه در حال حاضر رخ میدهد، اقلام در کارخانه قیمت پایینی دارند و برای آنکه آن کالا بتواند سهم بیشتری از بازار داشته باشد، با قیمتهای بالاتری فروخته میشد، بهعنوان مثال کالای 10 هزار تومانی 20 تا 25 هزار تومان فروخته میشد.» او با بیان اینکه قیمت در کارخانه ۸۰ هزار قلم کالا احصا شده و در هرمرحله از اجرای طرح، قیمتهای واقعی روی کالاها برای عرضه درج خواهد شد، ادامه داد: «با سودی که مثال زده شد برخیها بهدنبال گرفتن سهم بیشتری از بازار بودند، لذا با درج قیمت تولیدکننده روی کالا، حاشیه سود تولیدکنندگان قانونی خواهد شد و همچنین قیمت کالاها بهسمت شفافسازی حرکت خواهد کرد.» در این میان کارگروه تنظیم بازار مقرر کرده که سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان پس از اجرای آزمایشی طرح یاد شده، ارزیابیهای لازم را انجام دهد و نتیجه را به کارگروه تخصصی تنظیم بازار ارائه تا نسبت به سایر کالاها این امر تسری پیدا کند. پیش از این سید رضا فاطمی امین، وزیر صنعت، معدن و تجارت گفته بود که با پروژه درج قیمت تأمین کننده، ساز و کارهایی شفاف برای مردم و بازرسان ایجاد میشود و در آینده با تکمیل سامانه جامع تجارت در کنار این پروژه مردم در قامت بازرس وارد عمل شده و شفافیت ایجاد خواهد شد.
سامانهای که راه نیفتاد
حسین قناعتی از کارشناسان بازار در مورد مزایای پروژه درج قیمت تأمین کننده، گفت: «طی سالهای گذشته تنها کارهایی که دولتها انجام میدادند، هدایت بازرسان سازمان حمایت و تعزیرات به بازار بود و فعالان صنفی بهجرم گرانفروشی، مشمول جریمه میشدند؛ اما این اتفاق و رویکرد تحت هیچ شرایطی قابل قبول نبود چرا که واحد صنفی هیچ تمایلی به گرانفروشی و تغییر قیمتها ندارد لذا باید از محل تولید قیمتها شفاف و روشن میشد تا بتوان مراحل نظارت را کامل کرد.» او با بیان اینکه دولت گذشته برای تغییر و اصلاح قیمت کالاها در بازار هیچ برنامهای نداشت، افزود: «از دولت گذشته خواسته شد که برای آرامش بازار و بسته شدن راههای سودجویی مسیر ورود کالا به چرخه تولید تا مصرف شفاف شود یا در قالب یک سامانه قابل رصد باشد اما این امر تا پایان دولت دوازدهم به سرانجام نرسید، اما اکنون چند وقتی است که رصد کالایی شکل گرفته و امیدواریم تا پایان سال این امر نهایی شود تا سیاستگذار مسیر کالایی را ببیند و از هر گونه تخلف و ماندگاری کالا در انبارها جلوگیری کند.» قناعتی با بیان اینکه درج قیمت تولیدکننده، میزان سود روی کالا را مشخص میکند، گفت: «با این اتفاق دیگر شاهد فرصت طلبی برخیها نیستیم و قیمتها مرحله به مرحله نمیتواند رشد قابل توجهی داشته باشد چرا که این امر از سوی مردم، ناظران بازار و سیاستگذاران قابل رصد است.»
قیمت ۸۰ هزار قلم کالا احصا شد
محسن حسینلویی، مدیرکل نظارت بر خدمات عمومی و شبکههای توزیعی و اقتصادی سازمان حمایت درباره درج قیمت تولیدکننده روی کالا، گفت: «یکی از مشکلاتی که در مبحث قیمت وجود دارد این است که قیمتها شفاف نیست؛ قیمت کالاها باید بر اساس ضوابط قیمتگذاری و سودهای قانونی باشد اما آنچه در حال حاضر رخ میدهد، اقلام در کارخانه قیمت پایینی دارند و برای آنکه آن کالا بتواند سهم بیشتری از بازار داشته باشد، با قیمتهای بالاتری فروخته میشد، بهعنوان مثال کالای 10 هزار تومانی 20 تا 25 هزار تومان فروخته میشد.» او با بیان اینکه قیمت در کارخانه ۸۰ هزار قلم کالا احصا شده و در هرمرحله از اجرای طرح، قیمتهای واقعی روی کالاها برای عرضه درج خواهد شد، ادامه داد: «با سودی که مثال زده شد برخیها بهدنبال گرفتن سهم بیشتری از بازار بودند، لذا با درج قیمت تولیدکننده روی کالا، حاشیه سود تولیدکنندگان قانونی خواهد شد و همچنین قیمت کالاها بهسمت شفافسازی حرکت خواهد کرد.» در این میان کارگروه تنظیم بازار مقرر کرده که سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان پس از اجرای آزمایشی طرح یاد شده، ارزیابیهای لازم را انجام دهد و نتیجه را به کارگروه تخصصی تنظیم بازار ارائه تا نسبت به سایر کالاها این امر تسری پیدا کند. پیش از این سید رضا فاطمی امین، وزیر صنعت، معدن و تجارت گفته بود که با پروژه درج قیمت تأمین کننده، ساز و کارهایی شفاف برای مردم و بازرسان ایجاد میشود و در آینده با تکمیل سامانه جامع تجارت در کنار این پروژه مردم در قامت بازرس وارد عمل شده و شفافیت ایجاد خواهد شد.
سامانهای که راه نیفتاد
حسین قناعتی از کارشناسان بازار در مورد مزایای پروژه درج قیمت تأمین کننده، گفت: «طی سالهای گذشته تنها کارهایی که دولتها انجام میدادند، هدایت بازرسان سازمان حمایت و تعزیرات به بازار بود و فعالان صنفی بهجرم گرانفروشی، مشمول جریمه میشدند؛ اما این اتفاق و رویکرد تحت هیچ شرایطی قابل قبول نبود چرا که واحد صنفی هیچ تمایلی به گرانفروشی و تغییر قیمتها ندارد لذا باید از محل تولید قیمتها شفاف و روشن میشد تا بتوان مراحل نظارت را کامل کرد.» او با بیان اینکه دولت گذشته برای تغییر و اصلاح قیمت کالاها در بازار هیچ برنامهای نداشت، افزود: «از دولت گذشته خواسته شد که برای آرامش بازار و بسته شدن راههای سودجویی مسیر ورود کالا به چرخه تولید تا مصرف شفاف شود یا در قالب یک سامانه قابل رصد باشد اما این امر تا پایان دولت دوازدهم به سرانجام نرسید، اما اکنون چند وقتی است که رصد کالایی شکل گرفته و امیدواریم تا پایان سال این امر نهایی شود تا سیاستگذار مسیر کالایی را ببیند و از هر گونه تخلف و ماندگاری کالا در انبارها جلوگیری کند.» قناعتی با بیان اینکه درج قیمت تولیدکننده، میزان سود روی کالا را مشخص میکند، گفت: «با این اتفاق دیگر شاهد فرصت طلبی برخیها نیستیم و قیمتها مرحله به مرحله نمیتواند رشد قابل توجهی داشته باشد چرا که این امر از سوی مردم، ناظران بازار و سیاستگذاران قابل رصد است.»
جمعی از نویسندگان امریکایی در پایگاه تحلیلی سازمان تجارت جهانی مطرح کردند
امریکا باید به ایران تضمین بدهد
بنفشه غلامی/ روز گذشته مذاکرات کمیسیون مشترک برجام ادامه پیدا کرد تا اعضا به جمعبندی نتایج این دور از مذاکرات که مهمترین آنها رایزنی بیشتر درباره پیش نویس توافق بود ، برسند با این حال مطابق نظر اغلب کارشناسان جهانی، موفقیت احیای توافق 2015 بستگی به اقداماتی دارد که امریکا باید انجام دهد تا پایبندی خود به تعهدات اش در قبال ایران و احیای واقعی برجام را تضمین کند.
در همین ارتباط «روتی تیتل»، استاد حقوق تطبیقی دانشکده حقوق نیویورک و عضو مادام العمر شورای روابط خارجی امریکا و جمعی از نویسندگان، در تحلیلی به اقداماتی که امریکا میتواند با انجام آنها احیای برجام را تضمین کند، پرداختهاند. آنها در «قانون و سیاست اقتصاد بینالملل» که یک پایگاه تحلیلی متعلق به سازمان تجارت جهانی است، متذکر شدهاند که «احیای برجام دیگر کار سادهای به نظر نمیرسد.» البته تهران نیز همین اعتقاد را دارد. زیرا با توجه به اینکه توافق اولیه برجام در ایران نیز با مقاومتهایی روبهرو شده بود و از نظر بسیاری از کارشناسان داخلی این توافقنامه، توافقنامهای کامل تلقی نمیشد، اکنون این کشور دیگر حاضر نیست براحتی توافقی را بپذیرد که در آن امتیازهای مربوط به برجام را در برابر برخی درخواستهای امریکا، دریافت نکرده باشد. مقاله حاضر با تأکید بر اینکه ایران گامهای داوطلبانه مثبتی را تاکنون برداشته، نوشته است: «یکی از گامهای مثبتی که این هفته برداشته شد، حل و فصل برخی اختلافات در زمینه اقدامات نظارتی در ایران بود.» اشاره «تیتل» به نصب دوربینی است که «بهروز کمالوندی»، سخنگوی سازمان انرژی اتمی درباره اعلام داشته است، برای بررسیهای فنی دقیق در اختیار تهران قرار میگیرد و عکسهای آن در حافظه دوربینها ذخیره میشود. اما کارت حافظه آنها در مهر و موم مشترک بین ایران و آژانس باقی مانده و طبق تأکید ایران، آژانس تا زمانی که تهران اطمینان نیابد تحریمها لغو شدهاند، به هیچ وجه به این اطلاعات دسترسی نخواهد داشت.
«تیتل» و همکارانش با اشاره به این گام داوطلبانه مثبت ایران، تأکید کردهاند که اکنون نوبت امریکا است که ثابت کند، واقعاً قصد احیای برجام را دارد و برای برآورده شدن این منظور حاضر به دادن امتیازهایی به ایران است که از نظر تهران «تضمین» احیای برجام تلقی میشود. او نوشته است: «در بحث تحریمها دولت بایدن تأکید کرده که حاضر به لغو همه تحریمهایی است که مانع احیای برجام میشوند. هر چند لغو این تحریمها که در تضاد با ماده شماره 26 برجام هستند، یکی از اصلیترین مطالبات ایران است اما همه آن نیست. ایران بیش از هرچیز خواهان تضمینهایی است که بواسطه آنها مطمئن شود، اتفاقی که در دوره ترامپ افتاد تکرار نشود و دولت بعدی امریکا نتواند این توافق را بر هم بزند.»
«تیتل» پیشنهاد داده است: «عذرخواهی بایدن بابت رفتار دولت ترامپ شاید راهگشا باشد. او ماه گذشته از رهبران جهان بابت خروج ترامپ از توافق آب و هوایی پاریس عذرخواهی کرد. اکنون نیز مورد عذرخواهی بایدن از ایران بابت خروج ترامپ از برجام، واجبتر بهنظر میرسد. زیرا ترامپ اگر هنگام خروج از توافق پاریس نهایت تشریفات را رعایت کرد، در مورد توافق برجام این کار را بدون هیچ تشریفاتی انجام داد. بنابراین از آنجا که بایدن مدتها است که از ترامپ بابت تخریب برجام انتقاد میکند، در این مرحله کاملاً منطقی است که بابت آن رفتار از ایران عذرخواهی کند.» با این حال از نگاه ایران، عذرخواهی هرچند گامی خوب و اخلاقی است اما به تنهایی نمیتواند گره گشای خواستههای آن از امریکا باشد. ایران خواهان تضمینهای عملی است تا بتواند به وضعیت اقتصادی کشور نیز کمک کند. در همین ارتباط «تیتل» و همکارانش چند پیشنهاد ارائه دادهاند که می تواند دیوار بیاعتمادی را از میان بردارد.
نخستین پیشنهاد آنها عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی تا پیش از نوامبر 2024 (پیش از انتخابات ریاست جمهوری آتی امریکا) است: «عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی به آن معنا است که ایران صاحب قدرتی میشود که میتواند با آن تحریمهای امریکا را در سازمان تجارت جهانی به چالش بکشد. بویژه که سازمان تجارت جهانی نسبت به محدودیتهایی که ناقض حقوق بشر هستند، حساس است.»
دومین راه حلی که «تیتل» و همکارانش برای ارائه تضمین به ایران عنوان کردهاند «بیمه ریسک سیاسی» است: «چنین بیمههایی بهطور معمول توسط نهادهای بین دولتی اجرایی میشوند. این نهادها متعهد میشوند که در صورت انجام نشدن توافق، خسارت مالی ناشی از آن را به دولتی که متضرر شده است، پرداخت کنند. یکی از مراکزی که میتواند برای ارائه این تضمین و بیمه در نظر گرفته شود، بانک سرمایهگذاری زیرساختهای آسیا (AIIB) است که چین و روسیه بهعنوان حامیان احیای برجام سهم قابل توجهی در آن دارند.»
سومین پیشنهاد این مقاله نیز که به گفته نویسندگان آن، بلندپروازانه است، ایجاد ساختاری برای داوری بینالمللی در موارد احتمالی بروز اختلافات بین طرفین است. همانطور که این مقاله تصریح کرده است، عملی کردن همه این تعهدات زمانبر است اما باعث ایجاد اعتماد در ایران خواهد شد.
در همین ارتباط «روتی تیتل»، استاد حقوق تطبیقی دانشکده حقوق نیویورک و عضو مادام العمر شورای روابط خارجی امریکا و جمعی از نویسندگان، در تحلیلی به اقداماتی که امریکا میتواند با انجام آنها احیای برجام را تضمین کند، پرداختهاند. آنها در «قانون و سیاست اقتصاد بینالملل» که یک پایگاه تحلیلی متعلق به سازمان تجارت جهانی است، متذکر شدهاند که «احیای برجام دیگر کار سادهای به نظر نمیرسد.» البته تهران نیز همین اعتقاد را دارد. زیرا با توجه به اینکه توافق اولیه برجام در ایران نیز با مقاومتهایی روبهرو شده بود و از نظر بسیاری از کارشناسان داخلی این توافقنامه، توافقنامهای کامل تلقی نمیشد، اکنون این کشور دیگر حاضر نیست براحتی توافقی را بپذیرد که در آن امتیازهای مربوط به برجام را در برابر برخی درخواستهای امریکا، دریافت نکرده باشد. مقاله حاضر با تأکید بر اینکه ایران گامهای داوطلبانه مثبتی را تاکنون برداشته، نوشته است: «یکی از گامهای مثبتی که این هفته برداشته شد، حل و فصل برخی اختلافات در زمینه اقدامات نظارتی در ایران بود.» اشاره «تیتل» به نصب دوربینی است که «بهروز کمالوندی»، سخنگوی سازمان انرژی اتمی درباره اعلام داشته است، برای بررسیهای فنی دقیق در اختیار تهران قرار میگیرد و عکسهای آن در حافظه دوربینها ذخیره میشود. اما کارت حافظه آنها در مهر و موم مشترک بین ایران و آژانس باقی مانده و طبق تأکید ایران، آژانس تا زمانی که تهران اطمینان نیابد تحریمها لغو شدهاند، به هیچ وجه به این اطلاعات دسترسی نخواهد داشت.
«تیتل» و همکارانش با اشاره به این گام داوطلبانه مثبت ایران، تأکید کردهاند که اکنون نوبت امریکا است که ثابت کند، واقعاً قصد احیای برجام را دارد و برای برآورده شدن این منظور حاضر به دادن امتیازهایی به ایران است که از نظر تهران «تضمین» احیای برجام تلقی میشود. او نوشته است: «در بحث تحریمها دولت بایدن تأکید کرده که حاضر به لغو همه تحریمهایی است که مانع احیای برجام میشوند. هر چند لغو این تحریمها که در تضاد با ماده شماره 26 برجام هستند، یکی از اصلیترین مطالبات ایران است اما همه آن نیست. ایران بیش از هرچیز خواهان تضمینهایی است که بواسطه آنها مطمئن شود، اتفاقی که در دوره ترامپ افتاد تکرار نشود و دولت بعدی امریکا نتواند این توافق را بر هم بزند.»
«تیتل» پیشنهاد داده است: «عذرخواهی بایدن بابت رفتار دولت ترامپ شاید راهگشا باشد. او ماه گذشته از رهبران جهان بابت خروج ترامپ از توافق آب و هوایی پاریس عذرخواهی کرد. اکنون نیز مورد عذرخواهی بایدن از ایران بابت خروج ترامپ از برجام، واجبتر بهنظر میرسد. زیرا ترامپ اگر هنگام خروج از توافق پاریس نهایت تشریفات را رعایت کرد، در مورد توافق برجام این کار را بدون هیچ تشریفاتی انجام داد. بنابراین از آنجا که بایدن مدتها است که از ترامپ بابت تخریب برجام انتقاد میکند، در این مرحله کاملاً منطقی است که بابت آن رفتار از ایران عذرخواهی کند.» با این حال از نگاه ایران، عذرخواهی هرچند گامی خوب و اخلاقی است اما به تنهایی نمیتواند گره گشای خواستههای آن از امریکا باشد. ایران خواهان تضمینهای عملی است تا بتواند به وضعیت اقتصادی کشور نیز کمک کند. در همین ارتباط «تیتل» و همکارانش چند پیشنهاد ارائه دادهاند که می تواند دیوار بیاعتمادی را از میان بردارد.
نخستین پیشنهاد آنها عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی تا پیش از نوامبر 2024 (پیش از انتخابات ریاست جمهوری آتی امریکا) است: «عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی به آن معنا است که ایران صاحب قدرتی میشود که میتواند با آن تحریمهای امریکا را در سازمان تجارت جهانی به چالش بکشد. بویژه که سازمان تجارت جهانی نسبت به محدودیتهایی که ناقض حقوق بشر هستند، حساس است.»
دومین راه حلی که «تیتل» و همکارانش برای ارائه تضمین به ایران عنوان کردهاند «بیمه ریسک سیاسی» است: «چنین بیمههایی بهطور معمول توسط نهادهای بین دولتی اجرایی میشوند. این نهادها متعهد میشوند که در صورت انجام نشدن توافق، خسارت مالی ناشی از آن را به دولتی که متضرر شده است، پرداخت کنند. یکی از مراکزی که میتواند برای ارائه این تضمین و بیمه در نظر گرفته شود، بانک سرمایهگذاری زیرساختهای آسیا (AIIB) است که چین و روسیه بهعنوان حامیان احیای برجام سهم قابل توجهی در آن دارند.»
سومین پیشنهاد این مقاله نیز که به گفته نویسندگان آن، بلندپروازانه است، ایجاد ساختاری برای داوری بینالمللی در موارد احتمالی بروز اختلافات بین طرفین است. همانطور که این مقاله تصریح کرده است، عملی کردن همه این تعهدات زمانبر است اما باعث ایجاد اعتماد در ایران خواهد شد.
تعداد پروندههای میراث ناملموس ایران در یونسکو به ۱۷ رسید
ثبت جهانی خوشنویسی ایرانی
زهرا کشوری
خبرنگار
«برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی ایران» بهعنوان هفدهمین عنصر فرهنگی ناملموس ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. با ثبت هنر خوشنویسی تعداد پروندههای ایران در میراث ناملموس جهانی به عدد ۱۷ رسید. البته این نخستینبار است که ایران در فهرست برنامههای خوب پاسداری یونسکو برای محافظت از میراث ناملموس پروندهای را به ثبت میرساند. ثبت در برنامههای خوب پاسداری یونسکو به این معنی است که هم میراث ناملموس موردنظر به جهانیان معرفی خواهد شد و هم پاسداری خوبی از آن صورت میگیرد.
شانزدهمین نشست کمیته بینالدول حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس بهصورت مجازی در پاریس برگزار شد. پرونده «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» تنها سهمیه امسال ایران است که سالجاری میلادی به یونسکو ارسال شد. در نهایت با رأی مثبت این کمیته هفدهمین میراث ناملموس کشور بهعنوان یک حرکت پاسدارانه در فهرست میراث ناملموس جهانی ثبت شد.
همزمان با بررسی پرونده پاسدارانه ایران برای هنر سنتی خوشنویسی، 17 کشور دیگر هم مدعی ثبت خوشنویسی به نام کشور خود شدند. یک روز پیش از ثبت جهانی هنر خوشنویسی ایران، 16 کشور عربی در یک پرونده مشترک با عنوان «دانش، مهارت و شیوه خوشنویسی عربی» این هنر را به نام خود جهانی کردهاند. عربستان سعودی، عراق، اردن، لبنان، فلسطین، یمن، مصر، الجزایر، تونس، مراکش، کویت، امارات، عمان، بحرین، سودان و موریتانی این پرونده مشترک را به یونسکو فرستادند.
ترکیه نیز پروندهای را با عنوان «حُسن خط، هنر باستانی خوشنویسی اسلامی» روی میز یونسکو قرار داد که آن هم در همین اجلاس و با همین عنوان ثبت شد. ترکیه در حالی این پرونده را به یونسکو برد که رسمالخط رسمی این کشور سالها قبل تغییر کرده است.
ایران سال ۲۰۲۰ نسبت به این اقدام ترکیه رسماً به یونسکو اعتراض کرد. محمدحسن طالبیان ـ معاون وقت میراث فرهنگی وزارتخانه میراث ـ گفته بود:«عنوان پرونده پیشنهادی ترکیه برای خوشنویسی، صفت اسلامی دارد، این صفت نمیتواند محدود به ترکیه باشد و منشأ خوشنویسی اسلامی در ایران است.» در نتیجه کلمه ترکیه به پرونده ارسالی این کشور اضافه و مشکل حل شد.
ایران سال گذشته نیز نگارگری (مینیاتور) و آیین «زیارت کلیسای قرهکلیسا (تادئوس)» را در فهرست جهانی یونسکو ثبت کرد. آیین زیارت با پیشنهاد مشترک ایران و ارمنستان و در یک پرونده مشترک به ثبت جهانی رسید. قره کلیسا (کلیسای سیاه) در نزدیکی چالدران و ماکو در جغرافیای آذربایجان غربی قرار دارد. پیش از این قره کلیسا سال ۱۳۸۵ به همراه کلیسای «سنت استپانوس» و «زور زور» در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفته بود.
نگارگری هم دیگر پرونده مشترک ایران با ترکیه، جمهوری باکو و ازبکستان است که عصرِ چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۹ در پانزدهمین نشست کمیته بینالدول میراث فرهنگی ناملموس در فهرست میراث جهانی ناملموس یونسکو به ثبت رسیده بود. ایران سابقه خوبی در ثبت جهانی میراث بشری با کشورهای همسایه دارد. این کشورها در سدههای گذشته بخشی از ایران بودند که طی تحولات سیاسی از سرزمین مادر جدا شدند. نخستین پرونده مشترک ایران با کشورهای ایران فرهنگی در سال ۸۸ به ثبت جهانی رسید؛ آیین باستانی نوروز. این پرونده نخستین پرونده میراث ناملموس بود که با حضور هفت کشور با عنوان یک پرونده مشترک در فهرست میراث ناملموس یونسکو به ثبت رسید. این پرونده مشترک با درخواست و مدیریت ایران و همکاری کشورهای جمهوری باکو، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان بهعنوان سومین اثر در فهرست میراث ناملموس جهانی ثبت شد. سال ۲۰۱۶ در یازدهمین اجلاس کمیته جهانی میراث فرهنگی ناملموس به میزبانی اتیوپی، نوروز برای بار دوم به ثبت رسید، چون پنج کشور افغانستان، عراق، قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان خواستار الحاق به این پرونده شدند. نوروز بزرگترین پرونده میراث ناملموس از نظر تعداد کشورهای عضو در یونسکو است.
ردیف موسیقی سنتی ایرانی، هنر نمایشی آیینی تعزیه، آیین پهلوانی و زورخانهای، موسیقی بخشهایی از خراسان شمالی، مهارت فرشبافی فارس، مهارت فرشبافی کاشان، دانش ساخت لنج و دریانوردی با لنج در خلیج فارس، نقالی ایرانی؛ قصهگویی نمایشی، آیین قالیشویی در مشهد اردهال، نوروز، فرهنگ پخت نان لواش، چوگانبازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی، هنر ساختن و نواختن کمانچه، هنر ساختن و نواختن دوتار، دیگر پروندههای ثبت شده ایران در این فهرست جهانی هستند. علاوه بر نوروز، فرهنگ پخت نان لواش و هنر ساختن و نواختن کمانچه دو پرونده پیشین مشترک ایران با کشورهای همسایه است. فرهنگ پخت نان لواش بین ایران و باکو، قزاقستان، قرقیزستان و ترکیه و هنر ساختن و نواختن کمانچه بین ایران و جمهوری باکو مشترک است.
در پانزدهمین اجلاس مجازی کمیته جهانی میراث فرهنگی ناملموس به میزبانی جامائیکا نیز ایران چهار پرونده «مراسم زیارت کلیسای تادئوس» بهصورت مشترک با ارمنستان، «جشن مهرگان» بهصورت مشترک با تاجیکستان، «هنر مینیاتور» بهصورت مشترک با کشورهای ترکیه، جمهوری باکو و ازبکستان و «هنر ساختن و نواختن عود» بهصورت مشترک با سوریه را ارائه کرده بود. در این اجلاس، دو پرونده نگارگری و مراسم زیارت کلیسای تادئوس ثبت جهانی شد و جشن مهرگان و هنر ساختن و نواختن عود رد شد. یونسکو یک سال به ایران فرصت داد تا با برطرف کردن نواقص پرونده سال دیگر شانس این دو میراث را برای ثبت جهانی بیازماید اما امسال خبری از این دو پرونده نشد. همزمان با ثبت مینیاتور دو کشور افغانستان و تاجیکستان برای پیوستن به پرونده جهانی شده «هنر مینیاتور» ابراز تمایل کردند.
هندوستان دیگر کشور آشنا با هنرنگارگری است. ایران تمایل خود را به الحاق هندوستان به پرونده میراث ناملموس نگارگری در اجلاس جهانی یونسکو در جامائیکا نشان داده بود. ثبت میراث فرهنگی ناملموس در یونسکو سال ۲۰۰۱ در میزگرد تخصصی یونسکو در تورین (ایتالیا) کلید خورد. یونسکو در ثبت جهانی پروندههای مشترک بهدنبال نزدیکی ملل و دول مختلف است. ایران فرهنگی جغرافیای کشورهای زیادی را دربر میگیرد که میتواند شمار پروندههای مشترک در این فهرست را بالا ببرد. همچنین ایران ۲۶ اثر میراث فرهنگی نیز در فهرست یونسکو دارد. بیابان لوت و جنگلهای هیرکانی نیز دو اثر میراث طبیعی ایران در این فهرست هستند. ۹۸ درصد جنگلهای هیرکانی در ایران قرار دارد و ۲ درصد آن در جمهوری باکو. پرونده ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی را ابتدا جمهوری باکو به یونسکو ارسال کرد تا بهنام این کشور ثبت جهانی شود. با توجه به گستردگی جنگلهای هیرکانی ایران، ایران رسماً به یونسکو اعتراض کرد. یونسکو اعتراض ایران را پذیرفت و پرونده بهنام ایران ثبت جهانی شد. جمهوری باکو میتواند به پرونده ایران الحاق شود. جنگلهای هیرکانی از بازماندگان جنگلهای باستانی است، فسیل زنده به حساب میآید و بهعنوان میراث بشری در یونسکو ثبت شد.
خبرنگار
«برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی ایران» بهعنوان هفدهمین عنصر فرهنگی ناملموس ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. با ثبت هنر خوشنویسی تعداد پروندههای ایران در میراث ناملموس جهانی به عدد ۱۷ رسید. البته این نخستینبار است که ایران در فهرست برنامههای خوب پاسداری یونسکو برای محافظت از میراث ناملموس پروندهای را به ثبت میرساند. ثبت در برنامههای خوب پاسداری یونسکو به این معنی است که هم میراث ناملموس موردنظر به جهانیان معرفی خواهد شد و هم پاسداری خوبی از آن صورت میگیرد.
شانزدهمین نشست کمیته بینالدول حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس بهصورت مجازی در پاریس برگزار شد. پرونده «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» تنها سهمیه امسال ایران است که سالجاری میلادی به یونسکو ارسال شد. در نهایت با رأی مثبت این کمیته هفدهمین میراث ناملموس کشور بهعنوان یک حرکت پاسدارانه در فهرست میراث ناملموس جهانی ثبت شد.
همزمان با بررسی پرونده پاسدارانه ایران برای هنر سنتی خوشنویسی، 17 کشور دیگر هم مدعی ثبت خوشنویسی به نام کشور خود شدند. یک روز پیش از ثبت جهانی هنر خوشنویسی ایران، 16 کشور عربی در یک پرونده مشترک با عنوان «دانش، مهارت و شیوه خوشنویسی عربی» این هنر را به نام خود جهانی کردهاند. عربستان سعودی، عراق، اردن، لبنان، فلسطین، یمن، مصر، الجزایر، تونس، مراکش، کویت، امارات، عمان، بحرین، سودان و موریتانی این پرونده مشترک را به یونسکو فرستادند.
ترکیه نیز پروندهای را با عنوان «حُسن خط، هنر باستانی خوشنویسی اسلامی» روی میز یونسکو قرار داد که آن هم در همین اجلاس و با همین عنوان ثبت شد. ترکیه در حالی این پرونده را به یونسکو برد که رسمالخط رسمی این کشور سالها قبل تغییر کرده است.
ایران سال ۲۰۲۰ نسبت به این اقدام ترکیه رسماً به یونسکو اعتراض کرد. محمدحسن طالبیان ـ معاون وقت میراث فرهنگی وزارتخانه میراث ـ گفته بود:«عنوان پرونده پیشنهادی ترکیه برای خوشنویسی، صفت اسلامی دارد، این صفت نمیتواند محدود به ترکیه باشد و منشأ خوشنویسی اسلامی در ایران است.» در نتیجه کلمه ترکیه به پرونده ارسالی این کشور اضافه و مشکل حل شد.
ایران سال گذشته نیز نگارگری (مینیاتور) و آیین «زیارت کلیسای قرهکلیسا (تادئوس)» را در فهرست جهانی یونسکو ثبت کرد. آیین زیارت با پیشنهاد مشترک ایران و ارمنستان و در یک پرونده مشترک به ثبت جهانی رسید. قره کلیسا (کلیسای سیاه) در نزدیکی چالدران و ماکو در جغرافیای آذربایجان غربی قرار دارد. پیش از این قره کلیسا سال ۱۳۸۵ به همراه کلیسای «سنت استپانوس» و «زور زور» در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفته بود.
نگارگری هم دیگر پرونده مشترک ایران با ترکیه، جمهوری باکو و ازبکستان است که عصرِ چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۹ در پانزدهمین نشست کمیته بینالدول میراث فرهنگی ناملموس در فهرست میراث جهانی ناملموس یونسکو به ثبت رسیده بود. ایران سابقه خوبی در ثبت جهانی میراث بشری با کشورهای همسایه دارد. این کشورها در سدههای گذشته بخشی از ایران بودند که طی تحولات سیاسی از سرزمین مادر جدا شدند. نخستین پرونده مشترک ایران با کشورهای ایران فرهنگی در سال ۸۸ به ثبت جهانی رسید؛ آیین باستانی نوروز. این پرونده نخستین پرونده میراث ناملموس بود که با حضور هفت کشور با عنوان یک پرونده مشترک در فهرست میراث ناملموس یونسکو به ثبت رسید. این پرونده مشترک با درخواست و مدیریت ایران و همکاری کشورهای جمهوری باکو، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان بهعنوان سومین اثر در فهرست میراث ناملموس جهانی ثبت شد. سال ۲۰۱۶ در یازدهمین اجلاس کمیته جهانی میراث فرهنگی ناملموس به میزبانی اتیوپی، نوروز برای بار دوم به ثبت رسید، چون پنج کشور افغانستان، عراق، قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان خواستار الحاق به این پرونده شدند. نوروز بزرگترین پرونده میراث ناملموس از نظر تعداد کشورهای عضو در یونسکو است.
ردیف موسیقی سنتی ایرانی، هنر نمایشی آیینی تعزیه، آیین پهلوانی و زورخانهای، موسیقی بخشهایی از خراسان شمالی، مهارت فرشبافی فارس، مهارت فرشبافی کاشان، دانش ساخت لنج و دریانوردی با لنج در خلیج فارس، نقالی ایرانی؛ قصهگویی نمایشی، آیین قالیشویی در مشهد اردهال، نوروز، فرهنگ پخت نان لواش، چوگانبازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی، هنر ساختن و نواختن کمانچه، هنر ساختن و نواختن دوتار، دیگر پروندههای ثبت شده ایران در این فهرست جهانی هستند. علاوه بر نوروز، فرهنگ پخت نان لواش و هنر ساختن و نواختن کمانچه دو پرونده پیشین مشترک ایران با کشورهای همسایه است. فرهنگ پخت نان لواش بین ایران و باکو، قزاقستان، قرقیزستان و ترکیه و هنر ساختن و نواختن کمانچه بین ایران و جمهوری باکو مشترک است.
در پانزدهمین اجلاس مجازی کمیته جهانی میراث فرهنگی ناملموس به میزبانی جامائیکا نیز ایران چهار پرونده «مراسم زیارت کلیسای تادئوس» بهصورت مشترک با ارمنستان، «جشن مهرگان» بهصورت مشترک با تاجیکستان، «هنر مینیاتور» بهصورت مشترک با کشورهای ترکیه، جمهوری باکو و ازبکستان و «هنر ساختن و نواختن عود» بهصورت مشترک با سوریه را ارائه کرده بود. در این اجلاس، دو پرونده نگارگری و مراسم زیارت کلیسای تادئوس ثبت جهانی شد و جشن مهرگان و هنر ساختن و نواختن عود رد شد. یونسکو یک سال به ایران فرصت داد تا با برطرف کردن نواقص پرونده سال دیگر شانس این دو میراث را برای ثبت جهانی بیازماید اما امسال خبری از این دو پرونده نشد. همزمان با ثبت مینیاتور دو کشور افغانستان و تاجیکستان برای پیوستن به پرونده جهانی شده «هنر مینیاتور» ابراز تمایل کردند.
هندوستان دیگر کشور آشنا با هنرنگارگری است. ایران تمایل خود را به الحاق هندوستان به پرونده میراث ناملموس نگارگری در اجلاس جهانی یونسکو در جامائیکا نشان داده بود. ثبت میراث فرهنگی ناملموس در یونسکو سال ۲۰۰۱ در میزگرد تخصصی یونسکو در تورین (ایتالیا) کلید خورد. یونسکو در ثبت جهانی پروندههای مشترک بهدنبال نزدیکی ملل و دول مختلف است. ایران فرهنگی جغرافیای کشورهای زیادی را دربر میگیرد که میتواند شمار پروندههای مشترک در این فهرست را بالا ببرد. همچنین ایران ۲۶ اثر میراث فرهنگی نیز در فهرست یونسکو دارد. بیابان لوت و جنگلهای هیرکانی نیز دو اثر میراث طبیعی ایران در این فهرست هستند. ۹۸ درصد جنگلهای هیرکانی در ایران قرار دارد و ۲ درصد آن در جمهوری باکو. پرونده ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی را ابتدا جمهوری باکو به یونسکو ارسال کرد تا بهنام این کشور ثبت جهانی شود. با توجه به گستردگی جنگلهای هیرکانی ایران، ایران رسماً به یونسکو اعتراض کرد. یونسکو اعتراض ایران را پذیرفت و پرونده بهنام ایران ثبت جهانی شد. جمهوری باکو میتواند به پرونده ایران الحاق شود. جنگلهای هیرکانی از بازماندگان جنگلهای باستانی است، فسیل زنده به حساب میآید و بهعنوان میراث بشری در یونسکو ثبت شد.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خبر داد
اجرای تعرفهگذاری خدمات پرستاری تا پایان سال
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، گفت: با برگزاری جلسه و جمعبندی نهایی در «کوتاه مدت» با همراهی و همیاری مجلس شورای اسلامی، کمیسیون بهداشت و درمان، سازمان برنامه و بودجه و همچنین سازمان نظام پرستاری، تعرفهگذاری خدمات پرستاری را بهصورت «موقت» تا پایان سال، اجرایی میکنیم.
بهگزارش ایسنا، دکتر بهرام عیناللهی در این باره گفت: در برنامه بلندمدت نیز برای سال آینده، پس از شناسایی و احصای خدمات، لازم است که شورای عالی بیمه مصوبه را نهایی کرده تا از طریق آن بستههای خدمتی تعریف و پرداخت کارانه نظام پرستاری بر اساس تعرفهگذاری، انجام شود.
او با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه تعرفهگذاری خدمات پرستاری، یادآور شد: یکی از تأکیدهای معظم له، در دیدار سال گذشته و امسال با پرستاران، عملیاتی کردن این تعرفهگذاری بوده است که افتخار داریم این مهم در این دولت عملیاتی میشود. امیدوارم با توجه به تأکید معظم له، سازمان برنامه و بودجه و مجلس شورای اسلامی در بودجه ۱۴۰۱، تمهیدات لازم را در واکاوی و دقتنظر به نیازهای مالی وزارت بهداشت، در حمایت از پرستاران و کادر بهداشت و درمان مورد توجه قرار داده تا مطالبات مدافعان سلامت، بخصوص جامعه پرستاری مورد توجه ویژه قرار گیرد.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان اینکه به یقین موضوع تعرفهگذاری پرستاری را با توجه به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی و تأکیدهای رئیس جمهور، تا پایان سال اجرایی خواهیم کرد، تصریح کرد: جمعبندی وزارت بهداشت تا امروز، این است که این طرح بهصورت «پایلوت» اجرا نشود و با هماهنگی که انجام شد برای عملیاتی شدن و پرداخت مابهالتفاوت آن بهصورت هماهنگ، برای همه پرستاران کشور انجام شود.
دولت ارز کافی برای دارو در اختیار وزارت بهداشت قرار داده است
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همچنین با اشاره به وضعیت دارو در شرایط حاضر گفت: دولت ارز کافی در اختیار وزارت بهداشت قرار داده است و ستادی در وزارت بهداشت به صورت شبانهروزی وضعیت دارو را رصد میکند. بهرام عیناللهی با تأکید بر اینکه امسال نسبت به دوره مشابه سال گذشته کمبودی در حوزه دارو نداریم، گفت: با تلاش دوستان نواقص در برخی از داروهای خاص برطرف خواهد شد. وی به وضعیت گردشگری سلامت در کشور اشاره کرد و افزود: از نظر پزشکی در کشور وضعیت ممتازی را دارا هستیم و بسیاری از کشورها علاقهمندند بیمارانشان در کشور ما درمان شوند که این افتخار ایران به شمار میآید که توانسته متخصصان و پزشکانی حاذق را تربیت کند. وی با اشاره به وضعیت پزشک در مناطق محروم گفت: سهمیهای در وزارت بهداشت وجود دارد که در زمان قبولی افراد متعهد میشوند در مناطق محروم مشغول به خدمت شوند اما پس از اتمام تعهد نمیتوان فرد را مجبور به خدمت در منطقه کرد.
بهگزارش ایسنا، دکتر بهرام عیناللهی در این باره گفت: در برنامه بلندمدت نیز برای سال آینده، پس از شناسایی و احصای خدمات، لازم است که شورای عالی بیمه مصوبه را نهایی کرده تا از طریق آن بستههای خدمتی تعریف و پرداخت کارانه نظام پرستاری بر اساس تعرفهگذاری، انجام شود.
او با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه تعرفهگذاری خدمات پرستاری، یادآور شد: یکی از تأکیدهای معظم له، در دیدار سال گذشته و امسال با پرستاران، عملیاتی کردن این تعرفهگذاری بوده است که افتخار داریم این مهم در این دولت عملیاتی میشود. امیدوارم با توجه به تأکید معظم له، سازمان برنامه و بودجه و مجلس شورای اسلامی در بودجه ۱۴۰۱، تمهیدات لازم را در واکاوی و دقتنظر به نیازهای مالی وزارت بهداشت، در حمایت از پرستاران و کادر بهداشت و درمان مورد توجه قرار داده تا مطالبات مدافعان سلامت، بخصوص جامعه پرستاری مورد توجه ویژه قرار گیرد.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان اینکه به یقین موضوع تعرفهگذاری پرستاری را با توجه به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی و تأکیدهای رئیس جمهور، تا پایان سال اجرایی خواهیم کرد، تصریح کرد: جمعبندی وزارت بهداشت تا امروز، این است که این طرح بهصورت «پایلوت» اجرا نشود و با هماهنگی که انجام شد برای عملیاتی شدن و پرداخت مابهالتفاوت آن بهصورت هماهنگ، برای همه پرستاران کشور انجام شود.
دولت ارز کافی برای دارو در اختیار وزارت بهداشت قرار داده است
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همچنین با اشاره به وضعیت دارو در شرایط حاضر گفت: دولت ارز کافی در اختیار وزارت بهداشت قرار داده است و ستادی در وزارت بهداشت به صورت شبانهروزی وضعیت دارو را رصد میکند. بهرام عیناللهی با تأکید بر اینکه امسال نسبت به دوره مشابه سال گذشته کمبودی در حوزه دارو نداریم، گفت: با تلاش دوستان نواقص در برخی از داروهای خاص برطرف خواهد شد. وی به وضعیت گردشگری سلامت در کشور اشاره کرد و افزود: از نظر پزشکی در کشور وضعیت ممتازی را دارا هستیم و بسیاری از کشورها علاقهمندند بیمارانشان در کشور ما درمان شوند که این افتخار ایران به شمار میآید که توانسته متخصصان و پزشکانی حاذق را تربیت کند. وی با اشاره به وضعیت پزشک در مناطق محروم گفت: سهمیهای در وزارت بهداشت وجود دارد که در زمان قبولی افراد متعهد میشوند در مناطق محروم مشغول به خدمت شوند اما پس از اتمام تعهد نمیتوان فرد را مجبور به خدمت در منطقه کرد.
«ایران» بررسی می کند
مقصر گرانی برنج کیست؟
گروه اقتصادی / اصرار بر ممنوعیت واردات و ممنوعیت ترخیص برنج (از مرداد تا آبان)، در زمان خشکسالی بیسابقه کشور، موجب افزایش قیمت برنج شد. قیمت برنج ایرانی از ابتدی امسال تا آبانماه، براساس اطلاعات مرکز آمار رشد مداوم داشته است. قیمت برنج ایرانی در فروردین بهطور متوسط ۴۸.۱ درصد، اردیبهشت ۴۴.۴، خرداد ۴۲.۳، تیر ۴۰، مرداد ۴۲ و شهریور ۵۵ درصد و در مهرماه ۶۲ درصد افزایش قیمت داشته است اما در آبانماه با لغو ممنوعیت واردات، قیمت برنج رشد کمتری داشت و به 55.9درصد رسید.
ممنوعیت واردات فصلی
دلایل مختلفی از سوی متولیان بخش تولید و عرضه برنج برای افزایش قیمت این محصول عنوان میشود. مهمترین علتی که فعالان بازار برای افزایش قیمت برنج عنوان میکنند ممنوعیت فصلی واردات برنج است. ازسال 90، به منظور حمایت از تولید داخلی، واردات برنج در فصل برداشت یعنی از اول مرداد تا آخر آبان ممنوع است.اما موضوع مهم این است که با قطع ارز 4200 تومانی واردات برنج از سال 98 و همچنین تولید بالای برنج در این سال بهخاطر مسأله بارشها، واردات برنج کاهشی بوده است. با این حال و با وجود کاهش واردات، ممنوعیت واردات فصلی همچنان پابرجا ماند. در حالی که علاوه بر کاهش واردات، توصیه فعالان بازار لغو قانون ممنوعیت واردات برنج بود. از ابتدای سال که قیمت برنج روند افزایشی داشت انتظار این بود که ممنوعیت واردات در 4 ماه برداشته شود. در این خصوص رئیس گمرک در تیرماه در نامهای به دولت، تقاضا کرده بود که بهدلیل کاهش واردات برنج، قانون ممنوعیت واردات فصلی امسال اعمال نشود. در این نامه ذکر شده بود که با توجه به کاهش واردات، ممنوعیت واردات در ماههای آینده، مشکلات تأمین و کنترل قیمت برنج را افزایش میدهد مگر اینکه در قانون ممنوعیت فصلی واردات تجدیدنظر شود. اما دولت گذشته قانون ممنوعیت واردات را در مردادماه لغو نکرد. با ادامه روند افزایشی قیمت برنج، دولت سیزدهم به منظور حمایت از مصرف کنندگان، ممنوعیت فصلی واردات را دو هفته زودتر از موعد مقرر، یعنی از 15 آبان ماه لغو کرد تا برنجهای دپو شده در گمرکات وارد کشور شود. با این اقدام، قیمت برنج که در مهرماه افزایش 62درصدی داشت در پایان آبان، رشد آن کمتر شد و به 55 درصد رسید. لغو ممنوعیت واردات فصلی برنج باعث شد ۸۵ هزار تن برنج دپو شده در گمرکات کشور به بازار مصرف برسد.
رقابت قیمتها
با اینکه بر اساس آمار، کاهش تولید برنج بهخاطر خشکسالی چشمگیر نیست، اما بهخاطر کاهش واردات و ممنوعیت ترخیص یا واردات برنج در مدت 4 ماه، قیمت برنج خارجی در بازار افزایش داشته است. افزایش قیمت برنج خارجی، قیمت برنج تولیدی را تحت تأثیر قرار داد. قیمت برنج خارجی درجه یک که در آبان سال گذشته 22 هزار تومان بود آبان امسال به 32هزار تومان رسید.
عزیزالله شهیدی فر، رئیس جهاد کشاورزی مازندران در گفتوگو با «ایران» با اشاره به افزایش قیمت برنج از زمان برداشت تا کنون گفت: در زمان برداشت قیمت برنج درجه یک مانند طارم، کمتر بین 35تا 36 هزار تومان بود و برنج با این قیمت از کشاورز خریداری شده است. اما اکنون قیمت آن در کشور با افزایش دو برابری بیشتر از 60هزار تومان به دست مصرف کننده میرسد. شهیدی فر به این موضوع هم اشاره کرده که میزان تولید برنج در مازندران و دو استان شمالی دیگر امسال نسبت به سال گذشته کاهش ندارد و کاهش تولید مربوط به استانهای دیگر است که بهخاطر کم آبی سطح زیر کشت را کاهش دادهاند اما کاهش تولید آنقدر نیست که قیمتها اینگونه نامتعارف افزایش یافته است. شهیدیفر گفت: افزایش قیمتها به ضرر کشاورزان است چون آنان برنج را نصف قیمت کنونی در بازار فروختهاند اما سال آینده، هزینه کشت، حمل و نقل و دستمزد کارگران با قیمت بازار بالا میرود.
میزان تولید برنج در کشور در دهه اخیر بهطور میانگین هر سال 2 میلیون تن است. مصرف برنج نیز حدود
3 میلیون تن است. اما در سال 98 بهخاطرپرآبی و افزایش برنجکاری در استانهای غیر از 3استان شمالی، تولید برنج 2میلیون و 900 هزار تن بود. سال 99 این میزان 2میلیون و 500 هزار و امسال هم 2میلیون و 200 هزار تن است. بنابراین میزان تولید امسال با اینکه در مقایسه با سال 98 کمتر شده اما نسبت به میانگین تولید سالانه کمتر نیست. به همین دلیل نمیتوان کمبود تولید را دلیل افزایش قیمت دانست. به نظر میرسد مهمترین دلیل افزایش قیمت برنج ایرانی، موضوع کاهش واردات و افزایش قیمت برنج خارجی است. افزایش قیمت برنج با شروع ممنوعیت فصلی از ابتدای مرداد سالجاری تا آبان ماه، تشدید شده است که تجدید نظر دولت در این قانون میتواند تعادل قیمتی را در بازار برنج برقرار کند.
قیمت دلالی
ابراهیم زارع، مدیر کل دفتر بازرگانی داخلی نیز در گفتوگو با «ایران» به افزایش قیمت برنج در بازار نسبت به زمان برداشت اشاره کرد و گفت: در حال حاضر برنجی در دست کشاورزان نیست و قیمتها در انبارها تعیین میشود. قیمت برنج عمده متعادل است ولی در انبارها و بعد بستهبندی قیمتها بیشتر میشود. بهنظر میرسد عمده دلیل افزایش کنونی قیمت برنج بهخاطر دلالی است. زارع گفت: در راستای قانون وظایف جهاد کشاورزی و تصمیم هیأت وزیران، وظیفه تنظیم بازار کالاهای کشاورزی از مرحله تولید، عرضه و مصرف به سازمان جهاد کشاورزی واگذار شدهاست. مقرر شد در راستای اجرای این طرح گشتهایی از سوی وزارت جهاد بر قیمت محصولات کشاورزی از مرحله تولید، عرضه و مصرف در بازار نظارت داشته باشند و امیدوارم با افزایش نظارتها قیمت محصولات افزایشی غیر معمول را در بازار نداشته باشد.
ممنوعیت واردات فصلی
دلایل مختلفی از سوی متولیان بخش تولید و عرضه برنج برای افزایش قیمت این محصول عنوان میشود. مهمترین علتی که فعالان بازار برای افزایش قیمت برنج عنوان میکنند ممنوعیت فصلی واردات برنج است. ازسال 90، به منظور حمایت از تولید داخلی، واردات برنج در فصل برداشت یعنی از اول مرداد تا آخر آبان ممنوع است.اما موضوع مهم این است که با قطع ارز 4200 تومانی واردات برنج از سال 98 و همچنین تولید بالای برنج در این سال بهخاطر مسأله بارشها، واردات برنج کاهشی بوده است. با این حال و با وجود کاهش واردات، ممنوعیت واردات فصلی همچنان پابرجا ماند. در حالی که علاوه بر کاهش واردات، توصیه فعالان بازار لغو قانون ممنوعیت واردات برنج بود. از ابتدای سال که قیمت برنج روند افزایشی داشت انتظار این بود که ممنوعیت واردات در 4 ماه برداشته شود. در این خصوص رئیس گمرک در تیرماه در نامهای به دولت، تقاضا کرده بود که بهدلیل کاهش واردات برنج، قانون ممنوعیت واردات فصلی امسال اعمال نشود. در این نامه ذکر شده بود که با توجه به کاهش واردات، ممنوعیت واردات در ماههای آینده، مشکلات تأمین و کنترل قیمت برنج را افزایش میدهد مگر اینکه در قانون ممنوعیت فصلی واردات تجدیدنظر شود. اما دولت گذشته قانون ممنوعیت واردات را در مردادماه لغو نکرد. با ادامه روند افزایشی قیمت برنج، دولت سیزدهم به منظور حمایت از مصرف کنندگان، ممنوعیت فصلی واردات را دو هفته زودتر از موعد مقرر، یعنی از 15 آبان ماه لغو کرد تا برنجهای دپو شده در گمرکات وارد کشور شود. با این اقدام، قیمت برنج که در مهرماه افزایش 62درصدی داشت در پایان آبان، رشد آن کمتر شد و به 55 درصد رسید. لغو ممنوعیت واردات فصلی برنج باعث شد ۸۵ هزار تن برنج دپو شده در گمرکات کشور به بازار مصرف برسد.
رقابت قیمتها
با اینکه بر اساس آمار، کاهش تولید برنج بهخاطر خشکسالی چشمگیر نیست، اما بهخاطر کاهش واردات و ممنوعیت ترخیص یا واردات برنج در مدت 4 ماه، قیمت برنج خارجی در بازار افزایش داشته است. افزایش قیمت برنج خارجی، قیمت برنج تولیدی را تحت تأثیر قرار داد. قیمت برنج خارجی درجه یک که در آبان سال گذشته 22 هزار تومان بود آبان امسال به 32هزار تومان رسید.
عزیزالله شهیدی فر، رئیس جهاد کشاورزی مازندران در گفتوگو با «ایران» با اشاره به افزایش قیمت برنج از زمان برداشت تا کنون گفت: در زمان برداشت قیمت برنج درجه یک مانند طارم، کمتر بین 35تا 36 هزار تومان بود و برنج با این قیمت از کشاورز خریداری شده است. اما اکنون قیمت آن در کشور با افزایش دو برابری بیشتر از 60هزار تومان به دست مصرف کننده میرسد. شهیدی فر به این موضوع هم اشاره کرده که میزان تولید برنج در مازندران و دو استان شمالی دیگر امسال نسبت به سال گذشته کاهش ندارد و کاهش تولید مربوط به استانهای دیگر است که بهخاطر کم آبی سطح زیر کشت را کاهش دادهاند اما کاهش تولید آنقدر نیست که قیمتها اینگونه نامتعارف افزایش یافته است. شهیدیفر گفت: افزایش قیمتها به ضرر کشاورزان است چون آنان برنج را نصف قیمت کنونی در بازار فروختهاند اما سال آینده، هزینه کشت، حمل و نقل و دستمزد کارگران با قیمت بازار بالا میرود.
میزان تولید برنج در کشور در دهه اخیر بهطور میانگین هر سال 2 میلیون تن است. مصرف برنج نیز حدود
3 میلیون تن است. اما در سال 98 بهخاطرپرآبی و افزایش برنجکاری در استانهای غیر از 3استان شمالی، تولید برنج 2میلیون و 900 هزار تن بود. سال 99 این میزان 2میلیون و 500 هزار و امسال هم 2میلیون و 200 هزار تن است. بنابراین میزان تولید امسال با اینکه در مقایسه با سال 98 کمتر شده اما نسبت به میانگین تولید سالانه کمتر نیست. به همین دلیل نمیتوان کمبود تولید را دلیل افزایش قیمت دانست. به نظر میرسد مهمترین دلیل افزایش قیمت برنج ایرانی، موضوع کاهش واردات و افزایش قیمت برنج خارجی است. افزایش قیمت برنج با شروع ممنوعیت فصلی از ابتدای مرداد سالجاری تا آبان ماه، تشدید شده است که تجدید نظر دولت در این قانون میتواند تعادل قیمتی را در بازار برنج برقرار کند.
قیمت دلالی
ابراهیم زارع، مدیر کل دفتر بازرگانی داخلی نیز در گفتوگو با «ایران» به افزایش قیمت برنج در بازار نسبت به زمان برداشت اشاره کرد و گفت: در حال حاضر برنجی در دست کشاورزان نیست و قیمتها در انبارها تعیین میشود. قیمت برنج عمده متعادل است ولی در انبارها و بعد بستهبندی قیمتها بیشتر میشود. بهنظر میرسد عمده دلیل افزایش کنونی قیمت برنج بهخاطر دلالی است. زارع گفت: در راستای قانون وظایف جهاد کشاورزی و تصمیم هیأت وزیران، وظیفه تنظیم بازار کالاهای کشاورزی از مرحله تولید، عرضه و مصرف به سازمان جهاد کشاورزی واگذار شدهاست. مقرر شد در راستای اجرای این طرح گشتهایی از سوی وزارت جهاد بر قیمت محصولات کشاورزی از مرحله تولید، عرضه و مصرف در بازار نظارت داشته باشند و امیدوارم با افزایش نظارتها قیمت محصولات افزایشی غیر معمول را در بازار نداشته باشد.
سقوط 6 کودک در کانال های روباز شهری اهواز در سالهای اخیر
کودکانی که قربانی سهلانگاری می شوند
گروه حوادث/ سقوط کودکان به کانالها و جویهای روباز آب و فاضلاب در برخی مناطق شهری و حاشیه شهرها یکی از حوادث تلخی است که هرازچندگاهی خانوادهای را داغدار میکند. هرچند به محض وقوع این حوادث مرگبار همه به دنبال معرفی مقصر هستند و نهادها و سازمانهای مربوطه نیز بلافاصله دستوراتی صادر میکنند اما قبل از اجرا به دست فراموشی سپرده میشود و تا وقوع حادثه بعدی دیگر کسی پیگیر ماجرا نمیشود و در نهایت نیز این والدین کودک قربانی هستند که به سهلانگاری متهم و مقصر شناخته میشوند.
همین چند روز قبل سقوط کودکی یک و نیم ساله به نام «فارس حیدری» در جوی فاضلاب محله گلدشت اهواز باز هم خانوادهای را داغدار کرد. پدرش میگوید یک لحظه غفلت کردم و دیدم پسرم نیست بعد از جست و جوی فراوان او را در حالی داخل جوی آب پیدا کردند که دیگر دیر شده بود. پس از این حادثه شهرداری و سازمان آبفای اهواز همدیگر را در بروز این حادثه مقصر معرفی کرده و انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه گرفتند. شرکت آب و فاضلاب اهواز گفته این کانال متعلق به شهرداری و برای دفع آبهای سطحی در منطقه است که در موازات کانال دفع فاضلاب شرکت آبفا قرارگرفته است. کانال دفع آبهای سطحی یادشده در حوزه خدمات شهرداری بوده که مراحل روپوشگذاری نیز از سوی متولی مربوطه صورت پذیرفته و به همین ترتیب بهرهبرداری از آن نیز در اختیار این نهاد است.
اما شهرداری نیز در اطلاعیهای اظهار داشته با توجه به نبود لولههای فاضلاب در منطقه مذکور، ساکنان به ناچار از جویهای آبهای سطحی که شهرداری احداث کرده است به عنوان خروجی فاضلاب استفاده میکنند که همین موضوع منجر به حادثه مذکور شده است. به محض اینکه تأسیسات شهری توسط آبفا، شرکت گاز و سایر ارگانها انجام شود، شهرداری نیز اقدام به بهسازی، آسفالت و برقراری معابر میکند. امید است شرکت آبفای اهواز نسبت به تعهدات قانونی خود در محلات اهتمام جدی داشته باشد تا شاهد حوادث اینچنینی نباشیم.
یک فعال رسانهای و اجتماعی در اهواز در این باره به ایران گفت: از سه سال قبل این پنجمین کودکی است که در این محله بر اثر سقوط به جوی فاضلاب جان باخته چرا که نه شهرداری و نه آبفا مسئولیت زیرساخت و مناسبسازی این کانال ها را بر عهده نمیگیرند و برخی خانواده ها به ناچار خودشان حفاظ های بتنی و یا آهنی در محدوده مقابل خانه هایشان نصب کرده اند اما سامان دهی به این جوی ها باید به شکل مناسب و اساسی انجام شود. تا جان مردم به خصوص کودکان به خطر نیفتد.
اما نگاهی به حوادث مشابه نشان میدهد سناریوی مرگ کودکان داستانی قدیمی و دنبالهدار است. در فروردین سال 95 وقتی پسر یک و نیم سالهای به نام محمد صادق زرگانی در خیابان ارغوان 2 محله گلدشت اهواز به درون مجاری روباز فاضلاب سقوط کرد و به دلیل خفگی جان خود را از دست داد همان زمان یکی از کارکنان شهرداری گفته بود مجاری فاضلاب محله گلدشت ماههاست که لایروبی نشده و روباز بودن مجاری فاضلاب و همچنین پوشانده شدن آنها به دلیل آبگرفتگی باعث سقوط شهروندان در آنها شده بود و عجیب اینکه با گذشت 5 سال از این ماجرای تلخ هنوز هم کانالها و جویهای روباز همچنان قربانی میگیرند.
مرداد سال 96 پسر سه ساله دیگری به نام علی نیز وقتی مادرش برای پخش نذری چند دقیقهای فرزندش را جلوی در خانه تنها گذاشت دیگر از پسرش خبری نشد بازبینی فیلم دوربینهای فیلمبرداری سازمان محیط زیست نشان داد علی به درون کانال روبازی که در نزدیکی خانهشان بود سقوط کرده است. دو روز طول کشید تا جسد علی در نزدیکی تصفیه خانه چنیبه اهواز پیدا شد. پس از شکایت و پیگیری در دادسرا شهرداری و سازمان آب فاضلاب اهواز هر یک 50 درصد مقصر شناخته شدند و پرونده به دادگاه رفت.اما باز هم اقدامی برای پوشاندن کانالها و جویهای روباز انجام نشد و چندماه بعد محمد عرفان یک و نیم ساله اوایل سال 97 در محله سیاحی اهواز قربانی سقوط در کانالهایی شد که شهرداری، آبفای اهواز و سایر دستگاهها مسئولیت آن را نمیپذیرند. صدیقه یک ساله سال 99 قربانی دیگر جوی روباز فاضلاب اهواز بود که جان باخت و چند ماه بعد نیز دانیال نواصری 2 ساله ساکن منطقه درویشیه کوت عبدالله، به داخل جوی روباز سقوط کرد و کودک دیگری به جمع قربانیان این هیولاهای آدمخوار اضافه شد. اوایل آذر امسال نیز پسری به نام بردیا به علت سقوط در کانال آب لنده در شهرستان ارومیه جان باخت. پس از این حادثه رئیس شورای اسلامی شهر ارومیه برای پوشش و ایمنسازی کانالهای داخل محدوده شهری بویژه در محلات حاشیه شهر ضرب الاجل تعیین کرد تا سازمانهای ذیربط مشکلات را برطرف کنند.
نجات پسر 2 ساله در اقدام شجاعانه دختر اهوازی
در حالی که انتشار خبر مرگ کودک یک و نیم ساله اهوازی دل هر خانوادهای را به درد آورده اما روز پنجشنبه خبری در فضای مجازی منتشر شد که بازخوردهای زیادی به همراه داشت. دختر 7 ساله اهوازی به نام «امیره بروایه» در اقدامی شجاعانه جان یک کودک 2 ساله را نجات داد. این دانشآموز پایه اول ابتدایی وقتی متوجه سقوط یک کودک 2 ساله به داخل فاضلاب کوی سادات اهواز شد در اقدامی سریع و بموقع وارد کانال شد و پسر کوچولو را بیرون کشید شاید اگر اقدام بموقع این دختر فداکار نبود باز هم کودکی دیگر قربانی سهلانگاری کسانی میشد که همچنان با بیمسئولیتی فقط نظاره گر مرگ کودکان هستند.
همین چند روز قبل سقوط کودکی یک و نیم ساله به نام «فارس حیدری» در جوی فاضلاب محله گلدشت اهواز باز هم خانوادهای را داغدار کرد. پدرش میگوید یک لحظه غفلت کردم و دیدم پسرم نیست بعد از جست و جوی فراوان او را در حالی داخل جوی آب پیدا کردند که دیگر دیر شده بود. پس از این حادثه شهرداری و سازمان آبفای اهواز همدیگر را در بروز این حادثه مقصر معرفی کرده و انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه گرفتند. شرکت آب و فاضلاب اهواز گفته این کانال متعلق به شهرداری و برای دفع آبهای سطحی در منطقه است که در موازات کانال دفع فاضلاب شرکت آبفا قرارگرفته است. کانال دفع آبهای سطحی یادشده در حوزه خدمات شهرداری بوده که مراحل روپوشگذاری نیز از سوی متولی مربوطه صورت پذیرفته و به همین ترتیب بهرهبرداری از آن نیز در اختیار این نهاد است.
اما شهرداری نیز در اطلاعیهای اظهار داشته با توجه به نبود لولههای فاضلاب در منطقه مذکور، ساکنان به ناچار از جویهای آبهای سطحی که شهرداری احداث کرده است به عنوان خروجی فاضلاب استفاده میکنند که همین موضوع منجر به حادثه مذکور شده است. به محض اینکه تأسیسات شهری توسط آبفا، شرکت گاز و سایر ارگانها انجام شود، شهرداری نیز اقدام به بهسازی، آسفالت و برقراری معابر میکند. امید است شرکت آبفای اهواز نسبت به تعهدات قانونی خود در محلات اهتمام جدی داشته باشد تا شاهد حوادث اینچنینی نباشیم.
یک فعال رسانهای و اجتماعی در اهواز در این باره به ایران گفت: از سه سال قبل این پنجمین کودکی است که در این محله بر اثر سقوط به جوی فاضلاب جان باخته چرا که نه شهرداری و نه آبفا مسئولیت زیرساخت و مناسبسازی این کانال ها را بر عهده نمیگیرند و برخی خانواده ها به ناچار خودشان حفاظ های بتنی و یا آهنی در محدوده مقابل خانه هایشان نصب کرده اند اما سامان دهی به این جوی ها باید به شکل مناسب و اساسی انجام شود. تا جان مردم به خصوص کودکان به خطر نیفتد.
اما نگاهی به حوادث مشابه نشان میدهد سناریوی مرگ کودکان داستانی قدیمی و دنبالهدار است. در فروردین سال 95 وقتی پسر یک و نیم سالهای به نام محمد صادق زرگانی در خیابان ارغوان 2 محله گلدشت اهواز به درون مجاری روباز فاضلاب سقوط کرد و به دلیل خفگی جان خود را از دست داد همان زمان یکی از کارکنان شهرداری گفته بود مجاری فاضلاب محله گلدشت ماههاست که لایروبی نشده و روباز بودن مجاری فاضلاب و همچنین پوشانده شدن آنها به دلیل آبگرفتگی باعث سقوط شهروندان در آنها شده بود و عجیب اینکه با گذشت 5 سال از این ماجرای تلخ هنوز هم کانالها و جویهای روباز همچنان قربانی میگیرند.
مرداد سال 96 پسر سه ساله دیگری به نام علی نیز وقتی مادرش برای پخش نذری چند دقیقهای فرزندش را جلوی در خانه تنها گذاشت دیگر از پسرش خبری نشد بازبینی فیلم دوربینهای فیلمبرداری سازمان محیط زیست نشان داد علی به درون کانال روبازی که در نزدیکی خانهشان بود سقوط کرده است. دو روز طول کشید تا جسد علی در نزدیکی تصفیه خانه چنیبه اهواز پیدا شد. پس از شکایت و پیگیری در دادسرا شهرداری و سازمان آب فاضلاب اهواز هر یک 50 درصد مقصر شناخته شدند و پرونده به دادگاه رفت.اما باز هم اقدامی برای پوشاندن کانالها و جویهای روباز انجام نشد و چندماه بعد محمد عرفان یک و نیم ساله اوایل سال 97 در محله سیاحی اهواز قربانی سقوط در کانالهایی شد که شهرداری، آبفای اهواز و سایر دستگاهها مسئولیت آن را نمیپذیرند. صدیقه یک ساله سال 99 قربانی دیگر جوی روباز فاضلاب اهواز بود که جان باخت و چند ماه بعد نیز دانیال نواصری 2 ساله ساکن منطقه درویشیه کوت عبدالله، به داخل جوی روباز سقوط کرد و کودک دیگری به جمع قربانیان این هیولاهای آدمخوار اضافه شد. اوایل آذر امسال نیز پسری به نام بردیا به علت سقوط در کانال آب لنده در شهرستان ارومیه جان باخت. پس از این حادثه رئیس شورای اسلامی شهر ارومیه برای پوشش و ایمنسازی کانالهای داخل محدوده شهری بویژه در محلات حاشیه شهر ضرب الاجل تعیین کرد تا سازمانهای ذیربط مشکلات را برطرف کنند.
نجات پسر 2 ساله در اقدام شجاعانه دختر اهوازی
در حالی که انتشار خبر مرگ کودک یک و نیم ساله اهوازی دل هر خانوادهای را به درد آورده اما روز پنجشنبه خبری در فضای مجازی منتشر شد که بازخوردهای زیادی به همراه داشت. دختر 7 ساله اهوازی به نام «امیره بروایه» در اقدامی شجاعانه جان یک کودک 2 ساله را نجات داد. این دانشآموز پایه اول ابتدایی وقتی متوجه سقوط یک کودک 2 ساله به داخل فاضلاب کوی سادات اهواز شد در اقدامی سریع و بموقع وارد کانال شد و پسر کوچولو را بیرون کشید شاید اگر اقدام بموقع این دختر فداکار نبود باز هم کودکی دیگر قربانی سهلانگاری کسانی میشد که همچنان با بیمسئولیتی فقط نظاره گر مرگ کودکان هستند.
گزارش «ایران» از سرانه هر ایرانی از بخشهای مختلف بودجه 1401
سهم من از بودجه چقدر است؟
سیاوش رضایی
خبرنگار
لایحه بودجه 3631 هزار میلیارد تومانی سال 1401، به عنوان نخستین بودجه دولت سیزدهم راهی مجلس شده است تا پس از طی مراحل قانونی و بررسی در کمیسیونهای مختلف و در نهایت کمیسیون تلفیق به قانون تبدیل شود. بودجههای سنواتی بهطور معمول براساس ظرفیتهایی که برای درآمدزایی وجود دارد و بر پایه اولویتهایی که درنظر گرفته میشود، میان بخشهای مختلف توزیع میشود تا در نهایت دولت با هزینه این مبلغ بتواند اهداف پیشبینی شده برای سال آینده را محقق کند.
تمام 85 میلیون ایرانی از بخشهای مختلف بودجه سهم دارند که این سهم برای هربخش و فصل متفاوت است و در واقع اولویتهای دولت را مشخص میکند.
دولت برای سال آینده بودجهای با سقف کل بیش از 3631 هزار میلیارد تومانی را تدوین کرده که از این رقم بیش از 2221 هزار میلیارد تومان سهم شرکتهای دولتی ارائهکننده خدمات عمومی است. همچنین در این لایحه درآمدها بیش از 664 هزار میلیارد تومان و هزینهها بیش از 965 هزار میلیارد تومان لحاظ شده است. در این لایحه واگذاری داراییهای سرمایهای که به صورت عمده به فروش نفت و گاز مربوط میشود، بیش از 408 هزار میلیارد تومان و واگذاری داراییهای مالی (فروش اوراق و اموال مازاد دولت) بیش از 299 هزار میلیارد تومان منظور شده است. بدین ترتیب مجموع منابع عمومی دولت به 1372 هزار میلیارد تومان میرسد. در بخش هزینهها نیز همانگونه که اشاره شد، هزینهها بیش از 965 هزار میلیارد تومان، تملک داراییهای سرمایهای یا همان بودجه عمرانی بیش از 251 هزار میلیارد تومان و تملک داراییهای مالی (بازخرید اوراق فروخته شده در سالهای قبل) 155 هزار میلیارد تومان است.
سهم من از بودجه کل
بر این اساس با درنظر گرفتن جمعیت 85 میلیون نفری کشور، سهم هر ایرانی از بودجه کل 3631 هزار میلیارد تومانی سال آینده، 42 میلیون و 718 هزار و 476 تومان است. سهم هر نفر از درآمد 664 هزار میلیارد تومانی نیز 7 میلیون و 816 هزار و 576 تومان برآورد میشود.
با توجه به درآمد 351 هزار میلیارد تومانی صادرات نفت خام در سال آینده سهم هر ایرانی از این محل به 4 میلیون و 129 هزار و 411 تومان میرسد. در لایحه بودجه 1401، فروش اوراق و اموال مازاد نیز بیش از 299 هزار میلیارد تومان است که سرانه هر ایرانی 3 میلیون و 519 هزار و 364 تومان خواهد بود. بدین ترتیب از مجموع منابع عمومی دولت با رقم 1372 هزار میلیارد تومان، سهم هر نفر 16 میلیون و 141 هزار و 176 تومان برآورد میشود.
در بخش هزینهها با رقم پیشبینی شده 965 هزار میلیارد تومان، سهم هر نفر 11 میلیون و 355 هزار و 117 تومان است. این درحالی است که از 251 هزار میلیارد تومانی که برای تملک داراییهای سرمایهای یا همان بودجه عمرانی درنظر گرفته شده است، به ازای هر ایرانی 2 میلیون و 962 هزار و 529 تومان هزینه خواهد شد. در سال آینده دولت به ازای هر ایرانی یک میلیون و 823 هزار و 529 تومان نیز برای بازخرید اوراق منتشر شده در سالهای قبل هزینه خواهد کرد که مجموع آن به 155 هزار میلیارد تومان میرسد.
در لایحه سال آینده بیش از 2221 هزار میلیارد تومان هم برای شرکتهای دولتی اعتبار تخصیص یافته است و بر این اساس سهم هر نفر از این بخش نیز به 26 میلیون و 134 هزار و 210 تومان میرسد.
در مجموع هزینهها و تملک داراییهای سرمایهای که در لایحه سال آینده به 1216 هزار میلیارد تومان بالغ میشود، میان 10 فصل اصلی شامل امور خدمات عمومی، دفاعی و امنیتی، قضایی، اقتصادی، محیط زیست، مسکن و شهرسازی، سلامت، فرهنگ، آموزش و پژوهش و رفاه اجتماعی، با نسبتهای مختلفی توزیع میشود.
سهم من از رفاه
در لایحه بودجه سال آینده دولت بیش از 342 هزار و 305 میلیارد تومان برای فصل رفاه اجتماعی در نظر گرفته است که این فصل شامل امداد و نجات، بیمههای اجتماعی، امور حمایتی، توانبخشی و تحقیق و توسعه امور رفاه اجتماعی میشود. از مجموع اعتبار پیشبینی شده بیش از 283 هزار میلیارد تومان بودجه هزینهای و 514 میلیارد تومان بودجه عمرانی است. علاوه بر این بیش از 58 هزار میلیارد تومان هم به عنوان یارانه برای این بخش اختصاص یافته است. در مجموع سهم این فصل از مجموع 1216 هزار میلیارد تومان هزینهها و تملک داراییهای سرمایهای، 28.1 درصد و از مصارف عمومی 24.9 درصد میرسد که بالاترین سهم درمیان فصول دهگانه است.
سهم هر ایرانی نیز از رفاه اجتماعی 4 میلیون و 27 هزار و 118 تومان خواهد بود.
سهم من از دفاع و امنیت
فصل امور دفاعی و امنیتی در لایحه بودجه سال آینده بیش از 198 هزار و 422 میلیارد تومان اعتبار دارد که با سهم 16.3 درصدی (سهم 14.4 درصد ازمصارف عمومی) در جایگاه دوم قرار دارد. این فصل شامل بخشهایی مانند دفاع، حفظ نظم و امنیت عمومی و تحقیق و توسعه امور دفاعی و امنیتی است. در این فصل نیز سهم هزینههای جاری 195 هزار میلیارد تومان و سهم عمران 3.2 هزار میلیارد تومان است. در این فصل سهم هر نفر 2 میلیون و 334 هزار و 380 تومان برآورد میشود.
سهم من از آموزش و پژوهش
در میان فصول دهگانه، فصل امور آموزش و پژوهش با سهم 15.4 درصد از کل بودجه هزینهای و عمرانی و 13.6 درصد از مصارف عمومی در رتبه سوم قرار دارد. آموزش و پرورش عمومی، آموزش فنی و حرفهای و مهارتآموزی، آموزش عالی، پژوهشهای پایهای، پژوهشهای توسعهای و تحقیق و توسعه آموزش و پژوهش زیربخشهای این فصل محسوب میشود. در سال آینده 179 هزار میلیارد تومان برای هزینههای جاری و 7.5 هزار میلیارد تومان برای عملیات عمرانی در نظر گرفته شده است. 1.1 هزار میلیارد تومان هم به عنوان یارانه اختصاص داده شده و بودجه کل این فصل را به بیش از 187 هزار میلیارد تومان رسانده است. در این فصل هم سهم هر ایرانی به 2 میلیون و 207 هزار و 587 تومان میرسد.
سهم من از سلامت
بودجه فصل امور سلامت بالغ بر 131 هزار میلیارد تومان است که 120 هزار میلیارد تومان آن هزینه جاری، 3.7 هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی و 6.6 هزار میلیارد تومان یارانه است. در مجموع سهم این فصل نیز از هزینهها و تملک داراییهای سرمایهای 10.7 درصد و 9.5 درصد از مصارف عمومی محاسبه شده است. بدین ترتیب سهم هر نفر از این فصل یک میلیون و 543 هزار و 49 تومان است.
سهم من از اقتصاد
دولت در لایحه خود 81.3 هزار میلیارد تومان برای فصل امور اقتصادی شامل انرژی، ارتباطات و فناوری اطلاعات، حمل و نقل، صنعت و معدن، بازرگانی، کشاورزی و منابع طبیعی، منابع آب، روابط کار، تعاون و تحقیق و پژوهش در نظر گرفته که 19.8 هزار میلیارد تومان هزینهای، 58 هزار میلیارد تومان عمرانی و 2.6 هزار میلیارد تومان یارانه منظور شده است. در مجموع سهم این فصل به 6.6 درصد (5.9 درصد از مصارف عمومی) میرسد. بدین ترتیب سهم هر ایرانی از این فصل 956 هزار و 601 تومان است.
سهم من از خدمات عمومی
فصل امور خدمات عمومی شامل قانونگذاری، اداره امور عمومی، خدمات مالی و مالیاتی و تحقیق و توسعه 35.4 هزار میلیارد تومان بودجه دارد که 31 هزار میلیارد تومان برای هزینه و 3.6 هزار میلیارد تومان برای عمران در نظر گرفته شده است و سهم این فصل را به 2.91 درصد (2.58 درصد از مصارف عمومی) میرساند. با این رقم سهم هر نفر از این فصل 417 هزار و 326 تومان است.
سهم من از امور قضایی
در سال آینده فصل امور قضایی 29 هزار میلیارد تومان برای هزینهها و 5 هزار میلیارد تومان برای امور عمرانی و در مجموع 34 هزار میلیارد تومان بودجه دارد. این بخش که شامل اداره امور قضایی و تحقیق و توسعه میشود سهم 2.82 درصد از بودجه (2.5 درصد از مصارف عمومی) دارد. بدین ترتیب سهم هر ایرانی از این فصل نیز404 هزار و 344 تومان است.
سهم من از فرهنگ
فصل امور فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری که اموری مانند دین و مذهب، ورزش و تفریحات، فرهنگ و هنر، میراث فرهنگی، رسانه، گردشگری، صنایع دستی و تحقیق و توسعه را دربر میگیرد 22.9 هزار میلیارد تومان شامل 15 هزار میلیارد تومان هزینه و 7 هزار میلیارد تومان امور عمرانی اعتبار دارد و سهم آن از بودجه به 1.88 درصد (1.67 درصد از مصارف عمومی) میرسد. سهم هر نفر از این فصل هم 269 هزار و 880 تومان محاسبه میشود.
سهم من از مسکن
در سال آینده فصل امور مسکن و عمران شهری و روستایی که بخشهایی مانند مسکن، توسعه خدمات شهری، روستایی و عشاری، آب و فاضلاب و تحقیق و توسعه را شامل میشود، 8.3 هزار میلیارد تومان اعتبار دارد که سهم هزینهها 319 میلیارد تومان و سهم عمران 7.8 هزار میلیارد تومان است. با در نظر گرفتن این مبالغ سهم این فصل از بودجه 67 صدم درصد (59 صدم درصد از مصارف عمومی) و سهم هر ایرانی از آن 96 هزار و 661 تومان است.
سهم من از محیط زیست
اعتبار پیشبینی شده برای فصل امور محیط زیست، 2.1 هزار میلیارد تومان است که 1.5 هزار میلیارد تومان آن هزینه و 638 میلیارد تومان برای امور عمرانی است و سهم این فصل را از بودجه به 17 صدم درصد (15 صدم درصد از مصارف عمومی) میرساند. بر این اساس سهم هر ایرانی از این فصل به 25 هزار و 353 تومان میرسد.
خبرنگار
لایحه بودجه 3631 هزار میلیارد تومانی سال 1401، به عنوان نخستین بودجه دولت سیزدهم راهی مجلس شده است تا پس از طی مراحل قانونی و بررسی در کمیسیونهای مختلف و در نهایت کمیسیون تلفیق به قانون تبدیل شود. بودجههای سنواتی بهطور معمول براساس ظرفیتهایی که برای درآمدزایی وجود دارد و بر پایه اولویتهایی که درنظر گرفته میشود، میان بخشهای مختلف توزیع میشود تا در نهایت دولت با هزینه این مبلغ بتواند اهداف پیشبینی شده برای سال آینده را محقق کند.
تمام 85 میلیون ایرانی از بخشهای مختلف بودجه سهم دارند که این سهم برای هربخش و فصل متفاوت است و در واقع اولویتهای دولت را مشخص میکند.
دولت برای سال آینده بودجهای با سقف کل بیش از 3631 هزار میلیارد تومانی را تدوین کرده که از این رقم بیش از 2221 هزار میلیارد تومان سهم شرکتهای دولتی ارائهکننده خدمات عمومی است. همچنین در این لایحه درآمدها بیش از 664 هزار میلیارد تومان و هزینهها بیش از 965 هزار میلیارد تومان لحاظ شده است. در این لایحه واگذاری داراییهای سرمایهای که به صورت عمده به فروش نفت و گاز مربوط میشود، بیش از 408 هزار میلیارد تومان و واگذاری داراییهای مالی (فروش اوراق و اموال مازاد دولت) بیش از 299 هزار میلیارد تومان منظور شده است. بدین ترتیب مجموع منابع عمومی دولت به 1372 هزار میلیارد تومان میرسد. در بخش هزینهها نیز همانگونه که اشاره شد، هزینهها بیش از 965 هزار میلیارد تومان، تملک داراییهای سرمایهای یا همان بودجه عمرانی بیش از 251 هزار میلیارد تومان و تملک داراییهای مالی (بازخرید اوراق فروخته شده در سالهای قبل) 155 هزار میلیارد تومان است.
سهم من از بودجه کل
بر این اساس با درنظر گرفتن جمعیت 85 میلیون نفری کشور، سهم هر ایرانی از بودجه کل 3631 هزار میلیارد تومانی سال آینده، 42 میلیون و 718 هزار و 476 تومان است. سهم هر نفر از درآمد 664 هزار میلیارد تومانی نیز 7 میلیون و 816 هزار و 576 تومان برآورد میشود.
با توجه به درآمد 351 هزار میلیارد تومانی صادرات نفت خام در سال آینده سهم هر ایرانی از این محل به 4 میلیون و 129 هزار و 411 تومان میرسد. در لایحه بودجه 1401، فروش اوراق و اموال مازاد نیز بیش از 299 هزار میلیارد تومان است که سرانه هر ایرانی 3 میلیون و 519 هزار و 364 تومان خواهد بود. بدین ترتیب از مجموع منابع عمومی دولت با رقم 1372 هزار میلیارد تومان، سهم هر نفر 16 میلیون و 141 هزار و 176 تومان برآورد میشود.
در بخش هزینهها با رقم پیشبینی شده 965 هزار میلیارد تومان، سهم هر نفر 11 میلیون و 355 هزار و 117 تومان است. این درحالی است که از 251 هزار میلیارد تومانی که برای تملک داراییهای سرمایهای یا همان بودجه عمرانی درنظر گرفته شده است، به ازای هر ایرانی 2 میلیون و 962 هزار و 529 تومان هزینه خواهد شد. در سال آینده دولت به ازای هر ایرانی یک میلیون و 823 هزار و 529 تومان نیز برای بازخرید اوراق منتشر شده در سالهای قبل هزینه خواهد کرد که مجموع آن به 155 هزار میلیارد تومان میرسد.
در لایحه سال آینده بیش از 2221 هزار میلیارد تومان هم برای شرکتهای دولتی اعتبار تخصیص یافته است و بر این اساس سهم هر نفر از این بخش نیز به 26 میلیون و 134 هزار و 210 تومان میرسد.
در مجموع هزینهها و تملک داراییهای سرمایهای که در لایحه سال آینده به 1216 هزار میلیارد تومان بالغ میشود، میان 10 فصل اصلی شامل امور خدمات عمومی، دفاعی و امنیتی، قضایی، اقتصادی، محیط زیست، مسکن و شهرسازی، سلامت، فرهنگ، آموزش و پژوهش و رفاه اجتماعی، با نسبتهای مختلفی توزیع میشود.
سهم من از رفاه
در لایحه بودجه سال آینده دولت بیش از 342 هزار و 305 میلیارد تومان برای فصل رفاه اجتماعی در نظر گرفته است که این فصل شامل امداد و نجات، بیمههای اجتماعی، امور حمایتی، توانبخشی و تحقیق و توسعه امور رفاه اجتماعی میشود. از مجموع اعتبار پیشبینی شده بیش از 283 هزار میلیارد تومان بودجه هزینهای و 514 میلیارد تومان بودجه عمرانی است. علاوه بر این بیش از 58 هزار میلیارد تومان هم به عنوان یارانه برای این بخش اختصاص یافته است. در مجموع سهم این فصل از مجموع 1216 هزار میلیارد تومان هزینهها و تملک داراییهای سرمایهای، 28.1 درصد و از مصارف عمومی 24.9 درصد میرسد که بالاترین سهم درمیان فصول دهگانه است.
سهم هر ایرانی نیز از رفاه اجتماعی 4 میلیون و 27 هزار و 118 تومان خواهد بود.
سهم من از دفاع و امنیت
فصل امور دفاعی و امنیتی در لایحه بودجه سال آینده بیش از 198 هزار و 422 میلیارد تومان اعتبار دارد که با سهم 16.3 درصدی (سهم 14.4 درصد ازمصارف عمومی) در جایگاه دوم قرار دارد. این فصل شامل بخشهایی مانند دفاع، حفظ نظم و امنیت عمومی و تحقیق و توسعه امور دفاعی و امنیتی است. در این فصل نیز سهم هزینههای جاری 195 هزار میلیارد تومان و سهم عمران 3.2 هزار میلیارد تومان است. در این فصل سهم هر نفر 2 میلیون و 334 هزار و 380 تومان برآورد میشود.
سهم من از آموزش و پژوهش
در میان فصول دهگانه، فصل امور آموزش و پژوهش با سهم 15.4 درصد از کل بودجه هزینهای و عمرانی و 13.6 درصد از مصارف عمومی در رتبه سوم قرار دارد. آموزش و پرورش عمومی، آموزش فنی و حرفهای و مهارتآموزی، آموزش عالی، پژوهشهای پایهای، پژوهشهای توسعهای و تحقیق و توسعه آموزش و پژوهش زیربخشهای این فصل محسوب میشود. در سال آینده 179 هزار میلیارد تومان برای هزینههای جاری و 7.5 هزار میلیارد تومان برای عملیات عمرانی در نظر گرفته شده است. 1.1 هزار میلیارد تومان هم به عنوان یارانه اختصاص داده شده و بودجه کل این فصل را به بیش از 187 هزار میلیارد تومان رسانده است. در این فصل هم سهم هر ایرانی به 2 میلیون و 207 هزار و 587 تومان میرسد.
سهم من از سلامت
بودجه فصل امور سلامت بالغ بر 131 هزار میلیارد تومان است که 120 هزار میلیارد تومان آن هزینه جاری، 3.7 هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی و 6.6 هزار میلیارد تومان یارانه است. در مجموع سهم این فصل نیز از هزینهها و تملک داراییهای سرمایهای 10.7 درصد و 9.5 درصد از مصارف عمومی محاسبه شده است. بدین ترتیب سهم هر نفر از این فصل یک میلیون و 543 هزار و 49 تومان است.
سهم من از اقتصاد
دولت در لایحه خود 81.3 هزار میلیارد تومان برای فصل امور اقتصادی شامل انرژی، ارتباطات و فناوری اطلاعات، حمل و نقل، صنعت و معدن، بازرگانی، کشاورزی و منابع طبیعی، منابع آب، روابط کار، تعاون و تحقیق و پژوهش در نظر گرفته که 19.8 هزار میلیارد تومان هزینهای، 58 هزار میلیارد تومان عمرانی و 2.6 هزار میلیارد تومان یارانه منظور شده است. در مجموع سهم این فصل به 6.6 درصد (5.9 درصد از مصارف عمومی) میرسد. بدین ترتیب سهم هر ایرانی از این فصل 956 هزار و 601 تومان است.
سهم من از خدمات عمومی
فصل امور خدمات عمومی شامل قانونگذاری، اداره امور عمومی، خدمات مالی و مالیاتی و تحقیق و توسعه 35.4 هزار میلیارد تومان بودجه دارد که 31 هزار میلیارد تومان برای هزینه و 3.6 هزار میلیارد تومان برای عمران در نظر گرفته شده است و سهم این فصل را به 2.91 درصد (2.58 درصد از مصارف عمومی) میرساند. با این رقم سهم هر نفر از این فصل 417 هزار و 326 تومان است.
سهم من از امور قضایی
در سال آینده فصل امور قضایی 29 هزار میلیارد تومان برای هزینهها و 5 هزار میلیارد تومان برای امور عمرانی و در مجموع 34 هزار میلیارد تومان بودجه دارد. این بخش که شامل اداره امور قضایی و تحقیق و توسعه میشود سهم 2.82 درصد از بودجه (2.5 درصد از مصارف عمومی) دارد. بدین ترتیب سهم هر ایرانی از این فصل نیز404 هزار و 344 تومان است.
سهم من از فرهنگ
فصل امور فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری که اموری مانند دین و مذهب، ورزش و تفریحات، فرهنگ و هنر، میراث فرهنگی، رسانه، گردشگری، صنایع دستی و تحقیق و توسعه را دربر میگیرد 22.9 هزار میلیارد تومان شامل 15 هزار میلیارد تومان هزینه و 7 هزار میلیارد تومان امور عمرانی اعتبار دارد و سهم آن از بودجه به 1.88 درصد (1.67 درصد از مصارف عمومی) میرسد. سهم هر نفر از این فصل هم 269 هزار و 880 تومان محاسبه میشود.
سهم من از مسکن
در سال آینده فصل امور مسکن و عمران شهری و روستایی که بخشهایی مانند مسکن، توسعه خدمات شهری، روستایی و عشاری، آب و فاضلاب و تحقیق و توسعه را شامل میشود، 8.3 هزار میلیارد تومان اعتبار دارد که سهم هزینهها 319 میلیارد تومان و سهم عمران 7.8 هزار میلیارد تومان است. با در نظر گرفتن این مبالغ سهم این فصل از بودجه 67 صدم درصد (59 صدم درصد از مصارف عمومی) و سهم هر ایرانی از آن 96 هزار و 661 تومان است.
سهم من از محیط زیست
اعتبار پیشبینی شده برای فصل امور محیط زیست، 2.1 هزار میلیارد تومان است که 1.5 هزار میلیارد تومان آن هزینه و 638 میلیارد تومان برای امور عمرانی است و سهم این فصل را از بودجه به 17 صدم درصد (15 صدم درصد از مصارف عمومی) میرساند. بر این اساس سهم هر ایرانی از این فصل به 25 هزار و 353 تومان میرسد.
درسهایی که «سیاستگذاران علم در ایران» میتوانند از همایش «علم، مرز بیانتها» بیاموزند
«علم» خانه میخواهد تا از سرگردانی نجات یابد
■علم باید با توسعه قرین شود و این امر صرفاً از طریق همکاری سیاست و حکومت با دانشگاهها و پژوهشگاهها میتواند صورت گیرد
دکتر رضا داوری اردکانی
رئیس فرهنگستان علوم
در آوریل سال گذشته میلادی «آکادمی ملی علوم امریکا» با همکاری «بنیاد کاولی» و «بنیاد آلفرد پی اسلوان» همایشی ترتیب داد تا تصویری از آینده علم در امریکا و جهان ترسیم کند. در این همایش جمعی از متخصصان سیاستگذاری و مدیریت علم و فناوری شرکت داشتند ولی حتی یک فیلسوف یا جامعهشناس علم در میان آنان نبود! محور بحث همایش گزارشی بود که «وانوار بوش» رئیس مؤسسه کارنگی واشنگتن و مشاور فرانکلین دی روزولت در سال 1945 نوشته و در آن پیشنهاد کرده بود که رابطه میان «دولت فدرال» و «نظام پژوهش» تغییر کند و این نظام از سوی دولت مورد حمایت قرار گیرد چرا که تجربه جنگ این معنی را آشکارتر کرده بود که «قدرت کشور بستگی به دانش و پژوهش دارد.»
اجرای طرح بوش، به تحول در علم و صنعت و اقتصاد امریکا سرعت بیشتر بخشید. در اجرای همین برنامه بود که وقتی فضانورد روس از جو زمین خارج شد، کندی که عبور از مرزهای دانش را پیشنهاد کرده بود دستور داد که در برنامه مدارس نیز تجدیدنظر کنند. این همایش 75 سال پس از انتشار گزارش بوش و در شرایطی تشکیل شده است که به قول برپاکنندگانش همهگیری کرونا، لطمههای نامتناسب و سنگینی را به اقلیتهای نژادی و قومی وارد کرده و نوری به نابرابریهای ساختاری نژادی و اقتصادی ناخوشایند تابانده و آنها را در کانون توجه قرار داده است. (علم، مرز بیانتها، گزارش استیو السون، ترجمه آریا متین، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با همکاری انجمن فیزیک ایران، ص 29). شرکتکنندگان در این همایش، پیشنهاد بوش را مهم و مؤثر دانسته و به استناد جملهای از گزارش او مشعر بر اینکه دورههای تغییر بزرگ، فرصتهای بزرگ پدید میآورند لازم دانستهاند که تغییری در «نحوه همکاری دولت و دانشگاه» انجام شود اما هیچ پیشنهاد خاصی نداشتند و مقدمه دفتر را با این جمله پایان دادهاند که: اگر به دقت به چگونگی کاربرد درسهایی که در گذشته آموختهایم در چالشهای کنونی و آینده بیندیشیم میتوانیم جهان قویتر و تابآورتری در سالهای آتی بسازیم (همان، ص 34).
سخنرانها نیز در سخنان خود از وضع علم و پژوهش در امریکا گفته و گاهی آن را با علم جهانی قیاس کرده و پیشنهادهایی داشتهاند. بهعنوان مثال رافائل رایف، رئیس مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT)، تذکر داده است که: «رقبای جهانی از چین تا اروپا به گونهای سنجیده برنامهریزی کردهاند تا از ما پیش بیفتند و ما تا حدود زیادی اجازه دادیم این اتفاق بیفتد چون مصرانه خواستار واکنشی از سوی دانشگاهها، صنعت و دولت نشدهایم» (همان، ص 56). او همچنین پیشنهاد کرده است که «اداره فناوری نوین» در بنیاد ملی علوم با تمرکز بر فناوریهای خطیر از طریق همکاری با علوماجتماعی و انسانی به مثابه بخشی جداییناپذیر از پژوهش... تأسیس شود و نکته مهم سخنش اینکه «حمایت از پژوهشِ هدفمند» قطعاً به عهده دولت فدرال است.
آلن لشنر، مدیرعامل سابق انجمن پیشرفت علم امریکا نیز پیشنهادهایی داشته است: «باید نسل جدید را تعلیم دهیم تا چندملیتیتر باشد... باید سیستمهایی را مستقر کنیم که بتوانند از علم بینالمللی حمایت کنند.» او گفته است که ما به تغییرات فرهنگی نیاز داریم و ایجاد این تغییرات دشوار است زیرا انسانها از تغییر بیزارند. به نظر او تا وقتی فقط به تعداد مقالات در مجلات ساینس، نیچر، سل یا سایر ژورنالهای منتخب یا تعداد بورسهایی (متأسفانه در نوشتههای رسمی ما به جای بورس، بورسیه میآید که به معنی شخص استفادهکننده از بورس است) که محقق گرفته است یا تعداد کل آثار منتشره پاداش میدهیم، چیزی تغییر نخواهد کرد».دیگران هم درباره عمومیتر کردن علم و ارتباط دانشمندان و سازمانهای علمی با مردم و نزدیک کردن علم با مردم و مردم با علم و استفاده از پژوهش برای رفع ظلم و تبعیض و رو کردن به عدالت اجتماعی مطالبی گفتهاند. این مطالب، چنان که در مقدمههای ترجمه فارسی گزارش آمده است بر این اصل قرار دارد که: سیاست علم باید به جایگاه علم در جامعه و خدمتی که علم میتواند به زندگی بکند ناظر باشد، البته مقصود این نیست که پژوهش یکسره کاربردی شود بلکه باید دریافت که نظام علم و جامعه به هم بستهاند تا آنجا که میتوان گفت جامعه و علم در تناسب با یکدیگر رشد و توسعه مییابند.
1وقتی ما ایرانیان گزارش «علم، مرز بیانتها» را میخوانیم و وضع علم خود را با روح مطالب آن میسنجیم گفتههای مدیران علم و پژوهش در امریکا باید به نظرمان مهم بیاید، زیرا آنان اغلب از نسبت علم با جامعه و زندگی و آینده میگویند و ما بیشتر در اندیشه بالا بردن تعداد مقالات و جایگاه مان در مسابقه مقالهنویسی هستیم. توجیه توجه دانشمندانمان به علم و پژوهش هم تنها میتواند این باشد که علم امری شریف و والا است. راستی اگر همایشی در باب گذشته و آینده علم در کشور تشکیل شود دانشمندان و مدیران علم و پژوهش شرکتکننده در آن چهها خواهند گفت و چرا چنین همایشی برگزار نشده است و نمیشود.
رئیس آکادمی علوم امریکا گفته است: «اگر تمامی جامعه امریکا را از نهاد علم به هیجان درنیاوریم نمیتوانیم در علم سرآمد باشیم»(همان، ص124) درست است که مسائل علم در کشور ما نمیتواند همان مسائلی باشد که امریکاییان دارند؛ امریکا میخواهد مقام جهانی اش را در علم حفظ کند، ما هم باید به وضع علم در کشور خودمان بیندیشیم. راستی ما در این باب چه میاندیشیم و چه داریم که بگوییم؟ شاید دانشمندانمان که متأسفانه کمتر اظهارنظر کردهاند سخنهای خوب داشته باشند و به نظر نمیرسد هیچکدامشان با این رأی که «علم باید به توسعه مدد کند» مخالف باشند اما حاصل کار دانشگاهها و پژوهشگاههای ما وقتی توسعه، برنامه ندارد چگونه صرف توسعه شود؟ تفاوت علم و پژوهش ما با علم در کشورهای توسعهیافته این است که اینها میخواهند بدانند علم چه قدم تازهای میتواند و باید بردارد و ما باید بیندیشیم که چرا علم و زندگی و صنعت و کشاورزی و مدیریت و اقتصاد و سیاست از هم دور و جدا افتادهاند و چگونه میتوان آنها را در یک نظام قرار داد و در این صورت گرچه سیاست مقالهپردازی را نمیتوان به هیچوجه توجیه کرد اما کار دانشمند هر جا باشد پژوهش است و هماکنون دانشمندان بهترین کاری که میتوانند انجام دهند این است که به پژوهش و نوشتن مقالات علمی مشغول باشند، هرچند که وقتی کشور برنامه هماهنگ توسعه نداشته باشد پژوهش این دانشمندان نمیتواند مددکار اجرای برنامه توسعه شود. پس این گزارش همایش «علم، مرز بیانتها» را چرا میخوانیم و از آن چه بهرهای برمیداریم؟
به این پرسش، پاسخهای متفاوت میتوان داد. کسی ممکن است بگوید که گزارش را خوانده است تا ببیند در علم امریکا چه میگذرد و امریکاییان درباره گذشته و آینده علم خود چه میاندیشند. دیگری شاید آن را میخواند که ببیند آیا دانشمندان شرکتکننده در همایش توانستهاند تصویری «از آینده علم و نحوه تعیین جایگاه نهاد پژوهش برای ارائه بهترین خدمت به کشور و جامعهشان در قرن بیست و یکم» (صص 39-40) رسم کنند. بعضی از تدوینکنندگانِ آییننامههای استخدام و ارتقای اعضای هیأت علمی دانشگاهها اگر در همایش امریکا بودند یا در تهران همایشی تشکیل میشد و سخنرانها از همبستگی علم و جامعه و زندگی و مردم میگفتند شاید افسرده میشدند که چگونه در کشوری مثل امریکا و مخصوصاً در کشور خودمان مدیران دانشگاهها و مؤسسات بزرگ علمی دور هم جمع شدهاند و از اهمیت مقالهشماری و تعداد ارجاعها هیچ نگفتهاند و یکی هم که به آن اشاره کرده حتی نوشتن مقاله در مجلات ساینس و نیچر و... را بیاهمیت دانسته است.
ما لااقل از نظر دو دانشمند که مقدمهای برای دفتر گزارش «علم، مرز بیانتها» نوشتهاند خبر داریم و کاش همایشی در باب «آینده علم ایران» تشکیل میشد که از نظرهای دیگران هم آگاه میشدیم. شاید دانشمندان مقالهنویس هم میآمدند و با صمیمیت میگفتند ما برای هر پژوهش که کشور به آن نیاز داشته باشد آمادهایم ،چنانکه همکار گرامی آقای دکتر شعبانی در مجله علوم پایه فرهنگستان مقاله خواندنی و خوبی در باب شیمی و توسعه نوشته است و این قدم خوبی است (ولی وقتی شیمی در خدمت توسعه نیست باید فکر کرد که چگونه شیمی میتواند در خدمت توسعه قرار گیرد) پس دانشمندان را از آن جهت که علم و پژوهششان در راه توسعه صرف نمیشود نباید ملامت کرد. آنها دانشمندند نه کارگزار توسعه. وقتی تقاضایی نیست دانشمندان حق دارند بگویند ما کاری که بر عهدهمان بود و میتوانستیم انجام دهیم، انجام دادیم. ما علم و پژوهش را دوست میداریم، پس چرا پژوهش نکنیم و مقاله ننویسیم. کشور باید شئون زندگی جدید را بشناسد و بداند جایگاه هر شأن کجاست و آن را در جای خود قرار دهد. در این صورت است که نظم و انتظام پدید میآید و ثمر کارها بیشتر و بهتر میشود.راستی چگونه باید علم را در جایگاه خود قرار داد؟ شاید خواندن این گزارش کوتاه ما را در این راه یاری دهد. یک جامعهشناس از خواندن گزارش دریافته است که «درک سیاستگذارانه از علم درکی صرفاً تخصصی از رشتههای علمی نیست بلکه درکی جامع از منطق علم و تحولات آن در نسبت با ضرورتها و نیازهای سیاست، جامعه و اقتصاد است» و... «رشد و توسعه علم همراه با بالندگی جامعه و سیاست صورت میگیرد و بالاخره اینکه با درکی جامع از نهاد علم و اجتماعات علمی میتوان زمینه رشد و بالندگی علوم را فراهم کرد.» (همان، صص 13 و 14)
2وقتی نخبگان سیاست علم امریکا در همایشی گرد میآیند و سخن میگویند سخنشان را باید شنید، زیرا با شنیدن سخن آنان وضع علم در امریکا و قدرت و ضعف آن کشور را میتوان دریافت، ولی گزارشی که در دست است نه گزارش صریح وضع علم در امریکاست نه از گذشته و آینده علم امریکا سخنی به میان آمده است و حداکثر میتواند آغاز راهی برای «تدوین سیاست علم امریکا» باشد. آنچه میتوان گفت این است که شرکتکنندگان در همایش از آنچه در 75 سال اخیر در علم امریکا گذشته است ناراضی نیستند اما ادامه آن راه را در شرایط کنونی کافی نمیدانند و برای اینکه امریکا در رقابت با اروپا و چین مقام خود را حفظ کند پیشنهادهایی کردهاند که بعضی از آنها رؤیایی است و راه عملیکردنشان را هنوز نمیدانند یا لااقل درباره این راهها حرفی نزدهاند، بهعنوان مثال این حرف خوبی است که علم باید به مردم نزدیک شود و به آنان خدمت کند و مردم هم باید به علم نزدیکتر شوند، اما این یک سخن اخلاقی مشهور است نه «سیاست علم» و حتی اگر عملی باشد راه علم نیست، مقصد علم است.
وقتی «وانوار بوش» پیشنهاد کرد که دولت فدرال در توسعه پژوهش و دانش کشور شریک شود نه فقط پیشنهادش عملی بود و وظیفه تازهای را بر دوش دولت میگذاشت بلکه ناظر به دورانی بود که در آن سیاست کشورباید در خدمت علم و تکنولوژی باشد. اما ایجاد شوق علمآموزی در مردم و تقویت اعتماد آنان به علم، مسئول و متصدی خاص ندارد و سازمانی را نمیتوان مأمور محقق ساختن آن کرد. دعوت به علم و شوق علمآموزی یک امر اخلاقی سیاسی است اما با آن، تکلیف سیر و سرنوشت علم معین نمیشود، حتی تأمین منابع مالی پژوهش هم که اهمیت اساسی دارد همیشه نمیتواند به پیشرفت و پیشبرد علم کمک کند و اگر زمینه روحی و اخلاقی پیشرفت نباشد منابع مالی هدر میرود.
3راقم این سطور گزارش هفتاد و پنجمین سالگرد انتشار بیانیه «علم؛ مرز بیانتها» را با دو نظر خوانده است. با یک نظر خواسته است بداند که کشوری مثل امریکا که قدرتش از علم جدا نیست چگونه به علم مینگرد؟ و از آن، چه انتظارهایی دارد؟ و نظر دیگر اینکه، امریکا چه رویکردی به آینده دارد و آیا با اعتماد به نفس قدم برمیدارد یا مردد و نگران آینده است و اگر اعتماد به نفس خود را حفظ کرده است اساس و ضامن و پشتوانهاش چیست؟
با نظر اول، تأمل در گزارش را بسیار مفید و حتی ضروری میدانم، زیرا امیدوارم بتواند ما را به تأمل در وضع علم کشور بخواند که با تاریخ و جامعه و زندگی و سیاست پیوند استوار ندارد و متصدیان و مدیران علم و پژوهش را متذکر سازد که علم زینت و زیور کشور و ملک مطلق هیچکس نیست بلکه به جامعه و کشور تعلق دارد و برای پیشرفت کشور است؛ بویژه باید توجه کرد که در کشورهایی نظیر کشور ما، علم وابستگی خاص به سیاست دارد، زیرا در وهله نخست سیاستمداران و گردانندگان امور کشورند که باید برنامه توسعه را تدوین و اجرا کنند و آنگاه جایگاه و وظیفه علم نیز در برنامه معین و روشن میشود. وقتی سیاست برای طرح و حل مسائل به دانشگاهها و دانشمندان رجوع نمیکند، دانشمندان ناگزیر در تنهایی خود مسائلی را برای پژوهش انتخاب میکنند و اگر پژوهش آنان به کار کشور نیاید، گناه آنان نیست حتی میتوان گفت اهتمام به علم در شرایطی که کشور به آن احساس نیاز نمیکند فضیلتی بزرگ است.گزارش همایش «علم، مرز بیانتها» میآموزد که علم برای جامعه و زندگی است و مسائل زندگی را حل میکند و از این پس، بیشتر باید به مسائل زندگی و حتی به رفع تبعیض و تأمین عدالت رو کند. این درسی است که سیاست علم ما از این گزارش میتواند بیاموزد. به این جهت باید سپاسگزار «مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی» و «انجمن فیزیک ایران» بود که آن را ترجمه و منتشر کرده است.
4نظر دوم من اندکی رنگ تردید دارد و به نظر میرسد که شرکتکنندگان در سمینار، افق آینده را روشن نیافته و با اعتماد و اطمینان از آینده سخن نگفتهاند و البته حق هم دارند. اگر در پایان جنگ جهانی دوم یک دانشمند امریکایی آشنا با سیاست میتوانست با خوشبینی به آینده امریکای پیروز در جنگ و مغرور از آزمایش ضد اخلاق و زشت بمباران اتمیاش در ژاپن - در زمانی که آلمان تسلیم شده بود- بنگرد، کاری بزرگ نکرده بود. امریکای آن زمان امیدوار بود و دانشمندانش میتوانستند مظاهر این امیدواری باشند، اما اکنون زمان، زمان پایان جنگ جهانی دوم نیست. در 75 سال اخیر که امریکا در همه جنگهای محلی و منطقهای دخالت و مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم داشته و در هیچیک از آنها پیروز نشده است چه اعتماد و امیدی به آینده میتواند داشته باشد (این جنگها پیروز نداشته و همه اطراف دخیل در جنگ شکست خوردهاند؛ گویی تقدیر جهان کنونی این است که همه و بخصوص مردم مناطق توسعهنیافته گرفتار نزاعها و کشتارهایی باشند که از آنها نتیجهای برای کشمکشکنندگان بهدست نمیآید. شاید برای امریکا هم بیشتر وجود جنگ و اختلاف، اصل است و نتیجهای که از آن حاصل میشود ویرانی کشورها و کشتار مردمان و فقر و بیخانمانی مردمان است که امریکا به آن اهمیت نمیدهد و گاهی آن را غنیمتی برای خودش میداند). اکنون هم امریکا در فکر آیندهنگری نیست بلکه نگران حوادثی است که در بیرون امریکا و در درون کشور پیش آمده است و ممکن است پیش آید. در مورد علم نگران است که مبادا در مسابقه علمی تکنیکی اقتصادی نتواند سبقت خود را بر چین و اروپا حفظ کند. در داخل کشور هم نگران است که اختلافهای قومی و نژادی و پدید آمدن موجهای آشوب و افزایش چشمگیر تعداد آشوبگران و اوباش نظم و ثبات را به خطر اندازد. امریکا 75 سال با برخورداری از نظم و ثبات داخلی نسبی، نظم و ثبات در سراسر جهان را برهم زده است و اکنون باید نگران نظم و ثبات خود باشد، البته در گزارش گاهی نشانههایی از امید ظاهر میشود اما این امید به «آرزو» نزدیک است و با اعتماد اظهار نمیشود.
5چیزهای دیگری هم هست که در سمینار به آن توجه نشده و مسکوت مانده است. هیچیک از شرکتکنندگان نپرسیده و نگفتهاند که در 75 سال اخیر، علم امریکا به کدامسو رفته و دستخوش چه تحولاتی بوده است. وقتی از تحولات رویداده چشم میپوشند پیداست که به وضع آینده هم توجه نمیکنند. گویی علم امری مطلق است که همیشه و همواره ثابت میماند و جوامع و کشورها میتوانند هر طور که بخواهند با آن رفتار کنند و از آن بهره ببرند. بهراستی علم در 75 سال اخیر منشأ چه آثار و تحولهایی بوده و در زندگی مردمان چه دخالتی داشته و چه بهبودها یا مشکلها و زیانها پدید آورده است؟آیا عجیب نیست که در سال بیستم قرن بیست و یکم در کشوری مثل امریکا «همایش سیاست علم» برگزار شود و در آن از آلودگی محیط زیست و هوا و دریا و زندگی در فضای مجازی و دیجیتالی حرفی به میان نیاید؟ این غفلت را چگونه باید توجیه کرد. حدس من این است که این غفلت عمدی است و اگر عمدی نباشد غفلت بسیار بزرگ و خطرناکی است. به آینده جامعه امریکا و هیچ جامعه دیگری بدون توجه به نسبتش با فضای مجازی و تکنولوژی آن نمیتوان فکر کرد.
6اما درباره غیبت مورخ و فیلسوف علم و محقق آگاه از جامعهشناسی علم در این همایش باید گفت: امریکا کشور عجیبی است؛ همه چیز دارد و از هر چیز غالباً در جای خاص و ثابت آن بهره میبرد، اما به راستی چگونه در امریکا جای چیزها و شأن و کاربرد آنها ثابت مانده است. امریکا فلسفه دارد و فلسفه آن پراگماتیسم است. پراگماتیسم فلسفه مهمی است اما با تاریخ چندان سر و کار ندارد. در پراگماتیسم، حقیقت نسبی نیست بلکه در تناسب و همبستگی امور است. تناسب و همبستگی هم نشانه و شرط بسامان بودن کارها است اما ملاک و میزان حقیقت نمیتواند باشد، زیرا نه همیشه تناسب چیزها و کارها به یک صورت است و نه به دوام تناسب و همبستگی اطمینان میتوان داشت. تناسب و همبستگی یک وضع مناسب در تاریخ است اما تاریخ را راه نمیبرد بلکه بیشتر با ثبات و نظم اتوپیک میخواند. امریکا فیلسوف علم و مورخ و جامعهشناس دارد اما آنها در جای خود به کار تخصصی خود اشتغال دارند گویی «علم» و «سیاست علم» به کسانی که در باب علم و جامعه و تاریخ تحقیق میکنند، ربطی ندارد.ژان بودریار در کتاب «امریکا» که از حیث حجم کوچک و از حیث مضمون قابل اعتنا است این کشور را با دید نقادانه و پستمدرن خود دیده و وصف کرده است. او در این کتاب نوشته است: «امریکا هرگز از نظر خشونت، رویدادها، جمعیت یا ایده کمبود نداشته است ولی این چیزها به تنهایی تاریخ را بهوجود نمیآورند. حق با «اوکتاویو پاز» است که میگوید امریکا به امید فرار از تاریخ و ساختن آرمانشهری مصون از تاریخ خلق شد و نسبتاً در این پروژه موفق بود؛ پروژهای که امروز نیز آن را تعقیب میکند. مفهوم تاریخ به مثابه استیلای عقلانی، اجتماعی و سیاسی... به آنها تعلق ندارد.»(ص 107). از شرکتکنندگان در سمینار نمیتوان و نباید توقع داشت که نوشته«بودریار» را خوانده باشند اما اینکه خود را بینیاز از مشورت با صاحبنظران علومانسانی و تاریخ و فلسفه علم بدانند اندکی جای تعجب دارد.من پس از مطالعه گزارش سمینار «علم، مرز بیانتها» برای درک بهتر مطالب آن به کتاب بودریار مراجعه کردم و البته درباره نوشته بودریار حرفها دارم اما اذعان میکنم که این مراجعه فهم معنای گزارش و تشخیص مزایا و نقصهای پنهان آن را برایم آسان کرده است. نقص بزرگ و اساسی آن چندان آشکاراست که بدون مراجعه به بودریار و امثال بودریار هم به چشم میآید. مدیران علم و متخصصان مدیریت آموزش و پژوهش امریکا گرد هم آمدهاند تا «راه آینده علم کشور» را بیابند و بگشایند اما راهی نشان نداده و صرفاً آرزوهای خود را بیان کردهاند و این یعنی نمیدانند که علم به کجا میرود. علم هم در نظرشان «تکنوسیانس» است و حرفی از «علم انسانی» و اینکه جامعه امریکا در چه حال و وضع است و... به میان نیاوردهاند. گویی مدیران علم، گرد هم آمدهاند که بگویند ما همچنان مثل گذشته علم را اداره میکنیم با این تفاوت که میخواهیم مردم بیشتر به آن توجه کنند و از فواید آن برخورداری بیشتر داشته باشند. اکنون شاید مناسب باشد نظر بدبینانه بودریار درباره آینده امریکا را نقل کنم و با آن به سخن پایانی نزدیک شوم: «...این اعتقاد بیپیرایه امریکاییها که خود را مرکز جهان، قدرت برتر و الگوی مطلق همه میدانند نادرست نیست. این اعتقاد بیش از آنکه مبتنی بر منابع طبیعی فناوریها یا نیروی نظامی باشد مبتنی بر فرض معجزهآسای آرمانشهری واقعیت یافته است. جامعهای که با صراحتی تحملناپذیر برای ما مبتنی بر این ایده است که تحقق تمام چیزهایی است که دیگران خوابش را میدیدهاند: عدالت، وفور، حکومت قانون، ثروت، آزادی...»(بودریار، ترجمه فارسی، ص 103)
7بنابراین گزارش، سمینار «آکادمی علوم امریکا» برای ما از آن جهت اهمیت دارد که در آن نسبت میان علم و جامعه و اقتصاد و زندگی هرروز مردم محرز و مسلم گرفته شده است و این میتواند به ما تذکر بدهد که علم را در حبس مراکز علمی نباید نگاه داشت و به صرف نشر مقالات در مجلات و ژورنالهای خاص نباید رضایت داد. اقتضای ذات «علم تکنولوژیک» این است که به میدان زندگی و عمل بیاید و در سامان دادن و نظمبخشی به کارها دخیل باشد. تکرار میکنم که اگر این امر در جایی محقق نشود گناهش بر گردن دانشمند نیست، زیرا او وظیفهاش پژوهش است و اگر کشور به پژوهش نیاز نداشته باشد و از آن بهره نبرد لابد نارسایی و نقصی دارد که باید آن را شناخت و علاج کرد. اگر مطالعه گزارش سمینار، بعضی از دستاندرکاران سیاستگذاری علم را به این معنی متذکر سازد آن را غنیمت باید دانست. اما اگر مطالب سمینار همین باشد که خلاصهاش در گزارش آمده است «راه آینده علم امریکا» با آن روشن نمیشود زیرا در آن معلوم نشده است که برای رسیدن به آرزوهای خیرخواهانه سخنرانهای سمینار چه باید کرد و از کدام راه باید رفت. امریکا راه گذشته خود را ادامه میدهد و دولت فدرال را در کار پژوهش بیشتر شریک میسازد، حتی اگر دانشمندان چنین تقاضایی نداشتند این اتفاق روی میداد، زیرا سیاست کنونی راهی جز سر فرود آوردن در برابر فرمان تکنیک و تکنوسیانس یا رو کردن به ویرانگری و خشونت و کشتار ندارد. سیاست دیگر «تدبیر» نیست و در بهترین صورت «برنامه تکنیک» را اجرا میکند و اگر برنامهای نباشد یا نتواند برنامهای اجرا کند به بیهودهکاری و خشونت دست میزند. علم، خانه میخواهد و باید در خانه خود سکونت کند و آن را از سرگردانی نجات باید داد. علم باید با توسعه قرین شود و این امر صرفاً از طریق همکاری سیاست و حکومت با دانشگاهها و پژوهشگاهها میتواند صورت گیرد.
نیم نــــگاه
همایش «علم، مرز بیانتها» میآموزد که علم برای جامعه و زندگی است و مسائل زندگی را حل میکند. این درسی است که سیاست علم ما از این گزارش میتواند بیاموزد. این همایش برای ما از آن جهت اهمیت دارد که به ما تذکر میدهد علم را در حبس مراکز علمی نباید نگاه داشت و به صرف نشر مقالات در مجلات و ژورنالهای خاص نباید رضایت داد. اقتضای ذات علم تکنولوژیک این است که به میدان زندگی و عمل بیاید و در سامان دادن و نظم بخشی به کارها دخیل باشد.
سیاست دیگر «تدبیر» نیست و در بهترین صورت «برنامه تکنیک» را اجرا میکند و اگر برنامهای نباشد یا نتواند برنامهای اجرا کند به بیهودهکاری و خشونت دست میزند. علم باید با توسعه قرین شود و این امر صرفاً از طریق همکاری سیاست و حکومت با دانشگاهها و پژوهشگاهها میتواند صورت گیرد.
آیا عجیب نیست که در سال بیستم قرن بیست و یکم در کشوری مثل امریکا «همایش سیاست علم» برگزار شود و در آن از آلودگی محیط زیست و هوا و دریا و زندگی در فضای مجازی و دیجیتالی حرفی به میان نیاید؟ این غفلت را چگونه باید توجیه کرد. حدس من این است که این غفلت عمدی است و اگر عمدی نباشد غفلت بسیار بزرگ و خطرناکی است. به آینده جامعه امریکا و هیچ جامعه دیگری بدون توجه به نسبت اش با فضای مجازی و تکنولوژی آن نمیتوان فکر کرد.
رئیس فرهنگستان علوم
در آوریل سال گذشته میلادی «آکادمی ملی علوم امریکا» با همکاری «بنیاد کاولی» و «بنیاد آلفرد پی اسلوان» همایشی ترتیب داد تا تصویری از آینده علم در امریکا و جهان ترسیم کند. در این همایش جمعی از متخصصان سیاستگذاری و مدیریت علم و فناوری شرکت داشتند ولی حتی یک فیلسوف یا جامعهشناس علم در میان آنان نبود! محور بحث همایش گزارشی بود که «وانوار بوش» رئیس مؤسسه کارنگی واشنگتن و مشاور فرانکلین دی روزولت در سال 1945 نوشته و در آن پیشنهاد کرده بود که رابطه میان «دولت فدرال» و «نظام پژوهش» تغییر کند و این نظام از سوی دولت مورد حمایت قرار گیرد چرا که تجربه جنگ این معنی را آشکارتر کرده بود که «قدرت کشور بستگی به دانش و پژوهش دارد.»
اجرای طرح بوش، به تحول در علم و صنعت و اقتصاد امریکا سرعت بیشتر بخشید. در اجرای همین برنامه بود که وقتی فضانورد روس از جو زمین خارج شد، کندی که عبور از مرزهای دانش را پیشنهاد کرده بود دستور داد که در برنامه مدارس نیز تجدیدنظر کنند. این همایش 75 سال پس از انتشار گزارش بوش و در شرایطی تشکیل شده است که به قول برپاکنندگانش همهگیری کرونا، لطمههای نامتناسب و سنگینی را به اقلیتهای نژادی و قومی وارد کرده و نوری به نابرابریهای ساختاری نژادی و اقتصادی ناخوشایند تابانده و آنها را در کانون توجه قرار داده است. (علم، مرز بیانتها، گزارش استیو السون، ترجمه آریا متین، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با همکاری انجمن فیزیک ایران، ص 29). شرکتکنندگان در این همایش، پیشنهاد بوش را مهم و مؤثر دانسته و به استناد جملهای از گزارش او مشعر بر اینکه دورههای تغییر بزرگ، فرصتهای بزرگ پدید میآورند لازم دانستهاند که تغییری در «نحوه همکاری دولت و دانشگاه» انجام شود اما هیچ پیشنهاد خاصی نداشتند و مقدمه دفتر را با این جمله پایان دادهاند که: اگر به دقت به چگونگی کاربرد درسهایی که در گذشته آموختهایم در چالشهای کنونی و آینده بیندیشیم میتوانیم جهان قویتر و تابآورتری در سالهای آتی بسازیم (همان، ص 34).
سخنرانها نیز در سخنان خود از وضع علم و پژوهش در امریکا گفته و گاهی آن را با علم جهانی قیاس کرده و پیشنهادهایی داشتهاند. بهعنوان مثال رافائل رایف، رئیس مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT)، تذکر داده است که: «رقبای جهانی از چین تا اروپا به گونهای سنجیده برنامهریزی کردهاند تا از ما پیش بیفتند و ما تا حدود زیادی اجازه دادیم این اتفاق بیفتد چون مصرانه خواستار واکنشی از سوی دانشگاهها، صنعت و دولت نشدهایم» (همان، ص 56). او همچنین پیشنهاد کرده است که «اداره فناوری نوین» در بنیاد ملی علوم با تمرکز بر فناوریهای خطیر از طریق همکاری با علوماجتماعی و انسانی به مثابه بخشی جداییناپذیر از پژوهش... تأسیس شود و نکته مهم سخنش اینکه «حمایت از پژوهشِ هدفمند» قطعاً به عهده دولت فدرال است.
آلن لشنر، مدیرعامل سابق انجمن پیشرفت علم امریکا نیز پیشنهادهایی داشته است: «باید نسل جدید را تعلیم دهیم تا چندملیتیتر باشد... باید سیستمهایی را مستقر کنیم که بتوانند از علم بینالمللی حمایت کنند.» او گفته است که ما به تغییرات فرهنگی نیاز داریم و ایجاد این تغییرات دشوار است زیرا انسانها از تغییر بیزارند. به نظر او تا وقتی فقط به تعداد مقالات در مجلات ساینس، نیچر، سل یا سایر ژورنالهای منتخب یا تعداد بورسهایی (متأسفانه در نوشتههای رسمی ما به جای بورس، بورسیه میآید که به معنی شخص استفادهکننده از بورس است) که محقق گرفته است یا تعداد کل آثار منتشره پاداش میدهیم، چیزی تغییر نخواهد کرد».دیگران هم درباره عمومیتر کردن علم و ارتباط دانشمندان و سازمانهای علمی با مردم و نزدیک کردن علم با مردم و مردم با علم و استفاده از پژوهش برای رفع ظلم و تبعیض و رو کردن به عدالت اجتماعی مطالبی گفتهاند. این مطالب، چنان که در مقدمههای ترجمه فارسی گزارش آمده است بر این اصل قرار دارد که: سیاست علم باید به جایگاه علم در جامعه و خدمتی که علم میتواند به زندگی بکند ناظر باشد، البته مقصود این نیست که پژوهش یکسره کاربردی شود بلکه باید دریافت که نظام علم و جامعه به هم بستهاند تا آنجا که میتوان گفت جامعه و علم در تناسب با یکدیگر رشد و توسعه مییابند.
1وقتی ما ایرانیان گزارش «علم، مرز بیانتها» را میخوانیم و وضع علم خود را با روح مطالب آن میسنجیم گفتههای مدیران علم و پژوهش در امریکا باید به نظرمان مهم بیاید، زیرا آنان اغلب از نسبت علم با جامعه و زندگی و آینده میگویند و ما بیشتر در اندیشه بالا بردن تعداد مقالات و جایگاه مان در مسابقه مقالهنویسی هستیم. توجیه توجه دانشمندانمان به علم و پژوهش هم تنها میتواند این باشد که علم امری شریف و والا است. راستی اگر همایشی در باب گذشته و آینده علم در کشور تشکیل شود دانشمندان و مدیران علم و پژوهش شرکتکننده در آن چهها خواهند گفت و چرا چنین همایشی برگزار نشده است و نمیشود.
رئیس آکادمی علوم امریکا گفته است: «اگر تمامی جامعه امریکا را از نهاد علم به هیجان درنیاوریم نمیتوانیم در علم سرآمد باشیم»(همان، ص124) درست است که مسائل علم در کشور ما نمیتواند همان مسائلی باشد که امریکاییان دارند؛ امریکا میخواهد مقام جهانی اش را در علم حفظ کند، ما هم باید به وضع علم در کشور خودمان بیندیشیم. راستی ما در این باب چه میاندیشیم و چه داریم که بگوییم؟ شاید دانشمندانمان که متأسفانه کمتر اظهارنظر کردهاند سخنهای خوب داشته باشند و به نظر نمیرسد هیچکدامشان با این رأی که «علم باید به توسعه مدد کند» مخالف باشند اما حاصل کار دانشگاهها و پژوهشگاههای ما وقتی توسعه، برنامه ندارد چگونه صرف توسعه شود؟ تفاوت علم و پژوهش ما با علم در کشورهای توسعهیافته این است که اینها میخواهند بدانند علم چه قدم تازهای میتواند و باید بردارد و ما باید بیندیشیم که چرا علم و زندگی و صنعت و کشاورزی و مدیریت و اقتصاد و سیاست از هم دور و جدا افتادهاند و چگونه میتوان آنها را در یک نظام قرار داد و در این صورت گرچه سیاست مقالهپردازی را نمیتوان به هیچوجه توجیه کرد اما کار دانشمند هر جا باشد پژوهش است و هماکنون دانشمندان بهترین کاری که میتوانند انجام دهند این است که به پژوهش و نوشتن مقالات علمی مشغول باشند، هرچند که وقتی کشور برنامه هماهنگ توسعه نداشته باشد پژوهش این دانشمندان نمیتواند مددکار اجرای برنامه توسعه شود. پس این گزارش همایش «علم، مرز بیانتها» را چرا میخوانیم و از آن چه بهرهای برمیداریم؟
به این پرسش، پاسخهای متفاوت میتوان داد. کسی ممکن است بگوید که گزارش را خوانده است تا ببیند در علم امریکا چه میگذرد و امریکاییان درباره گذشته و آینده علم خود چه میاندیشند. دیگری شاید آن را میخواند که ببیند آیا دانشمندان شرکتکننده در همایش توانستهاند تصویری «از آینده علم و نحوه تعیین جایگاه نهاد پژوهش برای ارائه بهترین خدمت به کشور و جامعهشان در قرن بیست و یکم» (صص 39-40) رسم کنند. بعضی از تدوینکنندگانِ آییننامههای استخدام و ارتقای اعضای هیأت علمی دانشگاهها اگر در همایش امریکا بودند یا در تهران همایشی تشکیل میشد و سخنرانها از همبستگی علم و جامعه و زندگی و مردم میگفتند شاید افسرده میشدند که چگونه در کشوری مثل امریکا و مخصوصاً در کشور خودمان مدیران دانشگاهها و مؤسسات بزرگ علمی دور هم جمع شدهاند و از اهمیت مقالهشماری و تعداد ارجاعها هیچ نگفتهاند و یکی هم که به آن اشاره کرده حتی نوشتن مقاله در مجلات ساینس و نیچر و... را بیاهمیت دانسته است.
ما لااقل از نظر دو دانشمند که مقدمهای برای دفتر گزارش «علم، مرز بیانتها» نوشتهاند خبر داریم و کاش همایشی در باب «آینده علم ایران» تشکیل میشد که از نظرهای دیگران هم آگاه میشدیم. شاید دانشمندان مقالهنویس هم میآمدند و با صمیمیت میگفتند ما برای هر پژوهش که کشور به آن نیاز داشته باشد آمادهایم ،چنانکه همکار گرامی آقای دکتر شعبانی در مجله علوم پایه فرهنگستان مقاله خواندنی و خوبی در باب شیمی و توسعه نوشته است و این قدم خوبی است (ولی وقتی شیمی در خدمت توسعه نیست باید فکر کرد که چگونه شیمی میتواند در خدمت توسعه قرار گیرد) پس دانشمندان را از آن جهت که علم و پژوهششان در راه توسعه صرف نمیشود نباید ملامت کرد. آنها دانشمندند نه کارگزار توسعه. وقتی تقاضایی نیست دانشمندان حق دارند بگویند ما کاری که بر عهدهمان بود و میتوانستیم انجام دهیم، انجام دادیم. ما علم و پژوهش را دوست میداریم، پس چرا پژوهش نکنیم و مقاله ننویسیم. کشور باید شئون زندگی جدید را بشناسد و بداند جایگاه هر شأن کجاست و آن را در جای خود قرار دهد. در این صورت است که نظم و انتظام پدید میآید و ثمر کارها بیشتر و بهتر میشود.راستی چگونه باید علم را در جایگاه خود قرار داد؟ شاید خواندن این گزارش کوتاه ما را در این راه یاری دهد. یک جامعهشناس از خواندن گزارش دریافته است که «درک سیاستگذارانه از علم درکی صرفاً تخصصی از رشتههای علمی نیست بلکه درکی جامع از منطق علم و تحولات آن در نسبت با ضرورتها و نیازهای سیاست، جامعه و اقتصاد است» و... «رشد و توسعه علم همراه با بالندگی جامعه و سیاست صورت میگیرد و بالاخره اینکه با درکی جامع از نهاد علم و اجتماعات علمی میتوان زمینه رشد و بالندگی علوم را فراهم کرد.» (همان، صص 13 و 14)
2وقتی نخبگان سیاست علم امریکا در همایشی گرد میآیند و سخن میگویند سخنشان را باید شنید، زیرا با شنیدن سخن آنان وضع علم در امریکا و قدرت و ضعف آن کشور را میتوان دریافت، ولی گزارشی که در دست است نه گزارش صریح وضع علم در امریکاست نه از گذشته و آینده علم امریکا سخنی به میان آمده است و حداکثر میتواند آغاز راهی برای «تدوین سیاست علم امریکا» باشد. آنچه میتوان گفت این است که شرکتکنندگان در همایش از آنچه در 75 سال اخیر در علم امریکا گذشته است ناراضی نیستند اما ادامه آن راه را در شرایط کنونی کافی نمیدانند و برای اینکه امریکا در رقابت با اروپا و چین مقام خود را حفظ کند پیشنهادهایی کردهاند که بعضی از آنها رؤیایی است و راه عملیکردنشان را هنوز نمیدانند یا لااقل درباره این راهها حرفی نزدهاند، بهعنوان مثال این حرف خوبی است که علم باید به مردم نزدیک شود و به آنان خدمت کند و مردم هم باید به علم نزدیکتر شوند، اما این یک سخن اخلاقی مشهور است نه «سیاست علم» و حتی اگر عملی باشد راه علم نیست، مقصد علم است.
وقتی «وانوار بوش» پیشنهاد کرد که دولت فدرال در توسعه پژوهش و دانش کشور شریک شود نه فقط پیشنهادش عملی بود و وظیفه تازهای را بر دوش دولت میگذاشت بلکه ناظر به دورانی بود که در آن سیاست کشورباید در خدمت علم و تکنولوژی باشد. اما ایجاد شوق علمآموزی در مردم و تقویت اعتماد آنان به علم، مسئول و متصدی خاص ندارد و سازمانی را نمیتوان مأمور محقق ساختن آن کرد. دعوت به علم و شوق علمآموزی یک امر اخلاقی سیاسی است اما با آن، تکلیف سیر و سرنوشت علم معین نمیشود، حتی تأمین منابع مالی پژوهش هم که اهمیت اساسی دارد همیشه نمیتواند به پیشرفت و پیشبرد علم کمک کند و اگر زمینه روحی و اخلاقی پیشرفت نباشد منابع مالی هدر میرود.
3راقم این سطور گزارش هفتاد و پنجمین سالگرد انتشار بیانیه «علم؛ مرز بیانتها» را با دو نظر خوانده است. با یک نظر خواسته است بداند که کشوری مثل امریکا که قدرتش از علم جدا نیست چگونه به علم مینگرد؟ و از آن، چه انتظارهایی دارد؟ و نظر دیگر اینکه، امریکا چه رویکردی به آینده دارد و آیا با اعتماد به نفس قدم برمیدارد یا مردد و نگران آینده است و اگر اعتماد به نفس خود را حفظ کرده است اساس و ضامن و پشتوانهاش چیست؟
با نظر اول، تأمل در گزارش را بسیار مفید و حتی ضروری میدانم، زیرا امیدوارم بتواند ما را به تأمل در وضع علم کشور بخواند که با تاریخ و جامعه و زندگی و سیاست پیوند استوار ندارد و متصدیان و مدیران علم و پژوهش را متذکر سازد که علم زینت و زیور کشور و ملک مطلق هیچکس نیست بلکه به جامعه و کشور تعلق دارد و برای پیشرفت کشور است؛ بویژه باید توجه کرد که در کشورهایی نظیر کشور ما، علم وابستگی خاص به سیاست دارد، زیرا در وهله نخست سیاستمداران و گردانندگان امور کشورند که باید برنامه توسعه را تدوین و اجرا کنند و آنگاه جایگاه و وظیفه علم نیز در برنامه معین و روشن میشود. وقتی سیاست برای طرح و حل مسائل به دانشگاهها و دانشمندان رجوع نمیکند، دانشمندان ناگزیر در تنهایی خود مسائلی را برای پژوهش انتخاب میکنند و اگر پژوهش آنان به کار کشور نیاید، گناه آنان نیست حتی میتوان گفت اهتمام به علم در شرایطی که کشور به آن احساس نیاز نمیکند فضیلتی بزرگ است.گزارش همایش «علم، مرز بیانتها» میآموزد که علم برای جامعه و زندگی است و مسائل زندگی را حل میکند و از این پس، بیشتر باید به مسائل زندگی و حتی به رفع تبعیض و تأمین عدالت رو کند. این درسی است که سیاست علم ما از این گزارش میتواند بیاموزد. به این جهت باید سپاسگزار «مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی» و «انجمن فیزیک ایران» بود که آن را ترجمه و منتشر کرده است.
4نظر دوم من اندکی رنگ تردید دارد و به نظر میرسد که شرکتکنندگان در سمینار، افق آینده را روشن نیافته و با اعتماد و اطمینان از آینده سخن نگفتهاند و البته حق هم دارند. اگر در پایان جنگ جهانی دوم یک دانشمند امریکایی آشنا با سیاست میتوانست با خوشبینی به آینده امریکای پیروز در جنگ و مغرور از آزمایش ضد اخلاق و زشت بمباران اتمیاش در ژاپن - در زمانی که آلمان تسلیم شده بود- بنگرد، کاری بزرگ نکرده بود. امریکای آن زمان امیدوار بود و دانشمندانش میتوانستند مظاهر این امیدواری باشند، اما اکنون زمان، زمان پایان جنگ جهانی دوم نیست. در 75 سال اخیر که امریکا در همه جنگهای محلی و منطقهای دخالت و مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم داشته و در هیچیک از آنها پیروز نشده است چه اعتماد و امیدی به آینده میتواند داشته باشد (این جنگها پیروز نداشته و همه اطراف دخیل در جنگ شکست خوردهاند؛ گویی تقدیر جهان کنونی این است که همه و بخصوص مردم مناطق توسعهنیافته گرفتار نزاعها و کشتارهایی باشند که از آنها نتیجهای برای کشمکشکنندگان بهدست نمیآید. شاید برای امریکا هم بیشتر وجود جنگ و اختلاف، اصل است و نتیجهای که از آن حاصل میشود ویرانی کشورها و کشتار مردمان و فقر و بیخانمانی مردمان است که امریکا به آن اهمیت نمیدهد و گاهی آن را غنیمتی برای خودش میداند). اکنون هم امریکا در فکر آیندهنگری نیست بلکه نگران حوادثی است که در بیرون امریکا و در درون کشور پیش آمده است و ممکن است پیش آید. در مورد علم نگران است که مبادا در مسابقه علمی تکنیکی اقتصادی نتواند سبقت خود را بر چین و اروپا حفظ کند. در داخل کشور هم نگران است که اختلافهای قومی و نژادی و پدید آمدن موجهای آشوب و افزایش چشمگیر تعداد آشوبگران و اوباش نظم و ثبات را به خطر اندازد. امریکا 75 سال با برخورداری از نظم و ثبات داخلی نسبی، نظم و ثبات در سراسر جهان را برهم زده است و اکنون باید نگران نظم و ثبات خود باشد، البته در گزارش گاهی نشانههایی از امید ظاهر میشود اما این امید به «آرزو» نزدیک است و با اعتماد اظهار نمیشود.
5چیزهای دیگری هم هست که در سمینار به آن توجه نشده و مسکوت مانده است. هیچیک از شرکتکنندگان نپرسیده و نگفتهاند که در 75 سال اخیر، علم امریکا به کدامسو رفته و دستخوش چه تحولاتی بوده است. وقتی از تحولات رویداده چشم میپوشند پیداست که به وضع آینده هم توجه نمیکنند. گویی علم امری مطلق است که همیشه و همواره ثابت میماند و جوامع و کشورها میتوانند هر طور که بخواهند با آن رفتار کنند و از آن بهره ببرند. بهراستی علم در 75 سال اخیر منشأ چه آثار و تحولهایی بوده و در زندگی مردمان چه دخالتی داشته و چه بهبودها یا مشکلها و زیانها پدید آورده است؟آیا عجیب نیست که در سال بیستم قرن بیست و یکم در کشوری مثل امریکا «همایش سیاست علم» برگزار شود و در آن از آلودگی محیط زیست و هوا و دریا و زندگی در فضای مجازی و دیجیتالی حرفی به میان نیاید؟ این غفلت را چگونه باید توجیه کرد. حدس من این است که این غفلت عمدی است و اگر عمدی نباشد غفلت بسیار بزرگ و خطرناکی است. به آینده جامعه امریکا و هیچ جامعه دیگری بدون توجه به نسبتش با فضای مجازی و تکنولوژی آن نمیتوان فکر کرد.
6اما درباره غیبت مورخ و فیلسوف علم و محقق آگاه از جامعهشناسی علم در این همایش باید گفت: امریکا کشور عجیبی است؛ همه چیز دارد و از هر چیز غالباً در جای خاص و ثابت آن بهره میبرد، اما به راستی چگونه در امریکا جای چیزها و شأن و کاربرد آنها ثابت مانده است. امریکا فلسفه دارد و فلسفه آن پراگماتیسم است. پراگماتیسم فلسفه مهمی است اما با تاریخ چندان سر و کار ندارد. در پراگماتیسم، حقیقت نسبی نیست بلکه در تناسب و همبستگی امور است. تناسب و همبستگی هم نشانه و شرط بسامان بودن کارها است اما ملاک و میزان حقیقت نمیتواند باشد، زیرا نه همیشه تناسب چیزها و کارها به یک صورت است و نه به دوام تناسب و همبستگی اطمینان میتوان داشت. تناسب و همبستگی یک وضع مناسب در تاریخ است اما تاریخ را راه نمیبرد بلکه بیشتر با ثبات و نظم اتوپیک میخواند. امریکا فیلسوف علم و مورخ و جامعهشناس دارد اما آنها در جای خود به کار تخصصی خود اشتغال دارند گویی «علم» و «سیاست علم» به کسانی که در باب علم و جامعه و تاریخ تحقیق میکنند، ربطی ندارد.ژان بودریار در کتاب «امریکا» که از حیث حجم کوچک و از حیث مضمون قابل اعتنا است این کشور را با دید نقادانه و پستمدرن خود دیده و وصف کرده است. او در این کتاب نوشته است: «امریکا هرگز از نظر خشونت، رویدادها، جمعیت یا ایده کمبود نداشته است ولی این چیزها به تنهایی تاریخ را بهوجود نمیآورند. حق با «اوکتاویو پاز» است که میگوید امریکا به امید فرار از تاریخ و ساختن آرمانشهری مصون از تاریخ خلق شد و نسبتاً در این پروژه موفق بود؛ پروژهای که امروز نیز آن را تعقیب میکند. مفهوم تاریخ به مثابه استیلای عقلانی، اجتماعی و سیاسی... به آنها تعلق ندارد.»(ص 107). از شرکتکنندگان در سمینار نمیتوان و نباید توقع داشت که نوشته«بودریار» را خوانده باشند اما اینکه خود را بینیاز از مشورت با صاحبنظران علومانسانی و تاریخ و فلسفه علم بدانند اندکی جای تعجب دارد.من پس از مطالعه گزارش سمینار «علم، مرز بیانتها» برای درک بهتر مطالب آن به کتاب بودریار مراجعه کردم و البته درباره نوشته بودریار حرفها دارم اما اذعان میکنم که این مراجعه فهم معنای گزارش و تشخیص مزایا و نقصهای پنهان آن را برایم آسان کرده است. نقص بزرگ و اساسی آن چندان آشکاراست که بدون مراجعه به بودریار و امثال بودریار هم به چشم میآید. مدیران علم و متخصصان مدیریت آموزش و پژوهش امریکا گرد هم آمدهاند تا «راه آینده علم کشور» را بیابند و بگشایند اما راهی نشان نداده و صرفاً آرزوهای خود را بیان کردهاند و این یعنی نمیدانند که علم به کجا میرود. علم هم در نظرشان «تکنوسیانس» است و حرفی از «علم انسانی» و اینکه جامعه امریکا در چه حال و وضع است و... به میان نیاوردهاند. گویی مدیران علم، گرد هم آمدهاند که بگویند ما همچنان مثل گذشته علم را اداره میکنیم با این تفاوت که میخواهیم مردم بیشتر به آن توجه کنند و از فواید آن برخورداری بیشتر داشته باشند. اکنون شاید مناسب باشد نظر بدبینانه بودریار درباره آینده امریکا را نقل کنم و با آن به سخن پایانی نزدیک شوم: «...این اعتقاد بیپیرایه امریکاییها که خود را مرکز جهان، قدرت برتر و الگوی مطلق همه میدانند نادرست نیست. این اعتقاد بیش از آنکه مبتنی بر منابع طبیعی فناوریها یا نیروی نظامی باشد مبتنی بر فرض معجزهآسای آرمانشهری واقعیت یافته است. جامعهای که با صراحتی تحملناپذیر برای ما مبتنی بر این ایده است که تحقق تمام چیزهایی است که دیگران خوابش را میدیدهاند: عدالت، وفور، حکومت قانون، ثروت، آزادی...»(بودریار، ترجمه فارسی، ص 103)
7بنابراین گزارش، سمینار «آکادمی علوم امریکا» برای ما از آن جهت اهمیت دارد که در آن نسبت میان علم و جامعه و اقتصاد و زندگی هرروز مردم محرز و مسلم گرفته شده است و این میتواند به ما تذکر بدهد که علم را در حبس مراکز علمی نباید نگاه داشت و به صرف نشر مقالات در مجلات و ژورنالهای خاص نباید رضایت داد. اقتضای ذات «علم تکنولوژیک» این است که به میدان زندگی و عمل بیاید و در سامان دادن و نظمبخشی به کارها دخیل باشد. تکرار میکنم که اگر این امر در جایی محقق نشود گناهش بر گردن دانشمند نیست، زیرا او وظیفهاش پژوهش است و اگر کشور به پژوهش نیاز نداشته باشد و از آن بهره نبرد لابد نارسایی و نقصی دارد که باید آن را شناخت و علاج کرد. اگر مطالعه گزارش سمینار، بعضی از دستاندرکاران سیاستگذاری علم را به این معنی متذکر سازد آن را غنیمت باید دانست. اما اگر مطالب سمینار همین باشد که خلاصهاش در گزارش آمده است «راه آینده علم امریکا» با آن روشن نمیشود زیرا در آن معلوم نشده است که برای رسیدن به آرزوهای خیرخواهانه سخنرانهای سمینار چه باید کرد و از کدام راه باید رفت. امریکا راه گذشته خود را ادامه میدهد و دولت فدرال را در کار پژوهش بیشتر شریک میسازد، حتی اگر دانشمندان چنین تقاضایی نداشتند این اتفاق روی میداد، زیرا سیاست کنونی راهی جز سر فرود آوردن در برابر فرمان تکنیک و تکنوسیانس یا رو کردن به ویرانگری و خشونت و کشتار ندارد. سیاست دیگر «تدبیر» نیست و در بهترین صورت «برنامه تکنیک» را اجرا میکند و اگر برنامهای نباشد یا نتواند برنامهای اجرا کند به بیهودهکاری و خشونت دست میزند. علم، خانه میخواهد و باید در خانه خود سکونت کند و آن را از سرگردانی نجات باید داد. علم باید با توسعه قرین شود و این امر صرفاً از طریق همکاری سیاست و حکومت با دانشگاهها و پژوهشگاهها میتواند صورت گیرد.
نیم نــــگاه
همایش «علم، مرز بیانتها» میآموزد که علم برای جامعه و زندگی است و مسائل زندگی را حل میکند. این درسی است که سیاست علم ما از این گزارش میتواند بیاموزد. این همایش برای ما از آن جهت اهمیت دارد که به ما تذکر میدهد علم را در حبس مراکز علمی نباید نگاه داشت و به صرف نشر مقالات در مجلات و ژورنالهای خاص نباید رضایت داد. اقتضای ذات علم تکنولوژیک این است که به میدان زندگی و عمل بیاید و در سامان دادن و نظم بخشی به کارها دخیل باشد.
سیاست دیگر «تدبیر» نیست و در بهترین صورت «برنامه تکنیک» را اجرا میکند و اگر برنامهای نباشد یا نتواند برنامهای اجرا کند به بیهودهکاری و خشونت دست میزند. علم باید با توسعه قرین شود و این امر صرفاً از طریق همکاری سیاست و حکومت با دانشگاهها و پژوهشگاهها میتواند صورت گیرد.
آیا عجیب نیست که در سال بیستم قرن بیست و یکم در کشوری مثل امریکا «همایش سیاست علم» برگزار شود و در آن از آلودگی محیط زیست و هوا و دریا و زندگی در فضای مجازی و دیجیتالی حرفی به میان نیاید؟ این غفلت را چگونه باید توجیه کرد. حدس من این است که این غفلت عمدی است و اگر عمدی نباشد غفلت بسیار بزرگ و خطرناکی است. به آینده جامعه امریکا و هیچ جامعه دیگری بدون توجه به نسبت اش با فضای مجازی و تکنولوژی آن نمیتوان فکر کرد.
ایران؛ کنشگر اصلی مذاکرات وین
مصطفی خوش چشم
کارشناس مسائل بین الملل
دور هفتم مذاکرات وین در حالی انجام شد که مشخص بود تغییر نگاه برآمده از بر سرکار آمدن دولت انقلابی در ایران ماهیت نگاه به مذاکرات را به دلیل کاسته شدن از وزن تأثیرگذاری مذاکرات در اقتصاد کشور تغییر داده و آن را به مسألهای مجزا در کنار سایر مسائل تبدیل خواهد کرد. همین تغییر تا حد زیادی بار فشار را از تیم مذاکره کننده هستهای برداشت و زمینه آن را فراهم ساخت که جمهوری اسلامی ایران بتواند در فضای جدید ایجاد شده خواستههای بحق خود را پیش روی طرف غربی بگذارد. همچنان که ابتکارعمل برآمده از ذکاوت کارشناسان تیم جدید به رهبری علی باقریکنی توانست در چند روز اول غرب را تا حدی دچار غافلگیری کند و شوک ناشی از آن زمین بازی را به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر داد. تیم ایران دو پیشنویس جدید را با خود به وین برد که دارای تفاوتهایی با پیشنویس وین 6 بود. از جمله آنکه موارد ناقض برجام در پیشنویس وین 6 اصلاح شد و مواردی که در ارتباط با لغو تحریمها باقی مانده بود، مطرح شد. البته مشخص بود که طرف غربی مقاومت خواهد کرد، اما پس از استقامت طرف ایرانی و با اجرای درست فنون مذاکراتی بالاخره طرف غربی پذیرفت که خواستههای ایران در سند نهایی پیشنویس وین 7 گنجانده شود.
بر این اساس به نظر میرسد در دور جدید مذاکرات کنشگر اصلی جمهوری اسلامی است و پاسخدهنده، طرف غربی و این میتواند برای ما دست برتر ایجاد کند. اگر چه که در مقدمه مذاکرات هستیم و از اینجا به بعد باید درباره تکتک آیتمها و موارد اختلافی مذاکره کنیم. مشخص است که طرف غربی هم بیکار نخواهد نشست و به سختی امتیاز خواهد داد. چنان که در این مدت نیز سعی کرد از همه اهرمهای فشار و جاروجنجالهای تبلیغاتی و بازی پلیس بد و خوب استفاده کند تا ما را از دستیابی به این خواستهها دور نگاه دارد.
مشخص است که پیشرفت در این مذاکرات با سرعتی آهسته انجام میشود و هیچگاه نمیتوان اعتماد کاملی بویژه به سه کشور اروپایی داشت که آیا تمامقد به مذاکره واقعی ادامه میدهند یا اینکه گاه نمایش مذاکره اجرا میکنند و گاه به مذاکره واقعی میپردازند. این هنر تیم مذاکرهکننده ماست که بتواند مسیر مذاکره با طرف غربی را در روند مثبت و رو به جلو نگاه دارد. این کار دشواری است که به نظر میرسد دیپلماتهای ما تا این زمان از پس آن برآمدهاند.
همزمان با مذاکرات وین تحول دیگری که قابل ارزیابی است، توافقی است که میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دست آمد و سبب تقویت موضع ایران در مذاکرات شد. توافق ایران و آژانس برای بازگرداندن دوربینهای سایت هستهای «تسا» مشروط به تحقق سه شرط ایران یعنی بررسی قضایی و امنیتی و محکوم کردن حمله خرابکارانه علیه تأسیسات ایران از سوی آژانس و چک دوربینهای آژانس قبل از نصب از سوی کارشناسان ما بود که محقق شد. این توافق سبب شد طرفهای روسی و چینی که در اتاق مذاکره همواره براساس اخبار قابل اعتماد از ما حمایت میکردند، بتوانند در مقابل رسانهها نیز ضمن حمایت از ایران به انتقادات شدید از طرفهای غربی بپردازند. در اتاق مذاکره هم این اقدام به کسب امتیازاتی برای ما منتهی شد. هرچند هدف از این توافق الزاماً تأثیر بر مذاکرات وین نبود. در ادامه این توافق توقع میرود دبیرکل آژانس از اعلام مواضع جانبدارانه و بعضاً زیادهخواهانه در قبال ایران دست بردارد، مواضعی غیر از این نشان از آن دارد که آژانس همچنان با ایفای نقش پلیس امریکا در برجام سعی میکند ما را مجبور به اجرای یکطرفه تعهدات هستهای در چهارچوب برجام قبل از هر توافقی با طرف غربی کند.
کارشناس مسائل بین الملل
دور هفتم مذاکرات وین در حالی انجام شد که مشخص بود تغییر نگاه برآمده از بر سرکار آمدن دولت انقلابی در ایران ماهیت نگاه به مذاکرات را به دلیل کاسته شدن از وزن تأثیرگذاری مذاکرات در اقتصاد کشور تغییر داده و آن را به مسألهای مجزا در کنار سایر مسائل تبدیل خواهد کرد. همین تغییر تا حد زیادی بار فشار را از تیم مذاکره کننده هستهای برداشت و زمینه آن را فراهم ساخت که جمهوری اسلامی ایران بتواند در فضای جدید ایجاد شده خواستههای بحق خود را پیش روی طرف غربی بگذارد. همچنان که ابتکارعمل برآمده از ذکاوت کارشناسان تیم جدید به رهبری علی باقریکنی توانست در چند روز اول غرب را تا حدی دچار غافلگیری کند و شوک ناشی از آن زمین بازی را به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر داد. تیم ایران دو پیشنویس جدید را با خود به وین برد که دارای تفاوتهایی با پیشنویس وین 6 بود. از جمله آنکه موارد ناقض برجام در پیشنویس وین 6 اصلاح شد و مواردی که در ارتباط با لغو تحریمها باقی مانده بود، مطرح شد. البته مشخص بود که طرف غربی مقاومت خواهد کرد، اما پس از استقامت طرف ایرانی و با اجرای درست فنون مذاکراتی بالاخره طرف غربی پذیرفت که خواستههای ایران در سند نهایی پیشنویس وین 7 گنجانده شود.
بر این اساس به نظر میرسد در دور جدید مذاکرات کنشگر اصلی جمهوری اسلامی است و پاسخدهنده، طرف غربی و این میتواند برای ما دست برتر ایجاد کند. اگر چه که در مقدمه مذاکرات هستیم و از اینجا به بعد باید درباره تکتک آیتمها و موارد اختلافی مذاکره کنیم. مشخص است که طرف غربی هم بیکار نخواهد نشست و به سختی امتیاز خواهد داد. چنان که در این مدت نیز سعی کرد از همه اهرمهای فشار و جاروجنجالهای تبلیغاتی و بازی پلیس بد و خوب استفاده کند تا ما را از دستیابی به این خواستهها دور نگاه دارد.
مشخص است که پیشرفت در این مذاکرات با سرعتی آهسته انجام میشود و هیچگاه نمیتوان اعتماد کاملی بویژه به سه کشور اروپایی داشت که آیا تمامقد به مذاکره واقعی ادامه میدهند یا اینکه گاه نمایش مذاکره اجرا میکنند و گاه به مذاکره واقعی میپردازند. این هنر تیم مذاکرهکننده ماست که بتواند مسیر مذاکره با طرف غربی را در روند مثبت و رو به جلو نگاه دارد. این کار دشواری است که به نظر میرسد دیپلماتهای ما تا این زمان از پس آن برآمدهاند.
همزمان با مذاکرات وین تحول دیگری که قابل ارزیابی است، توافقی است که میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دست آمد و سبب تقویت موضع ایران در مذاکرات شد. توافق ایران و آژانس برای بازگرداندن دوربینهای سایت هستهای «تسا» مشروط به تحقق سه شرط ایران یعنی بررسی قضایی و امنیتی و محکوم کردن حمله خرابکارانه علیه تأسیسات ایران از سوی آژانس و چک دوربینهای آژانس قبل از نصب از سوی کارشناسان ما بود که محقق شد. این توافق سبب شد طرفهای روسی و چینی که در اتاق مذاکره همواره براساس اخبار قابل اعتماد از ما حمایت میکردند، بتوانند در مقابل رسانهها نیز ضمن حمایت از ایران به انتقادات شدید از طرفهای غربی بپردازند. در اتاق مذاکره هم این اقدام به کسب امتیازاتی برای ما منتهی شد. هرچند هدف از این توافق الزاماً تأثیر بر مذاکرات وین نبود. در ادامه این توافق توقع میرود دبیرکل آژانس از اعلام مواضع جانبدارانه و بعضاً زیادهخواهانه در قبال ایران دست بردارد، مواضعی غیر از این نشان از آن دارد که آژانس همچنان با ایفای نقش پلیس امریکا در برجام سعی میکند ما را مجبور به اجرای یکطرفه تعهدات هستهای در چهارچوب برجام قبل از هر توافقی با طرف غربی کند.
اصل وحدت حوزه و دانشگاه؛ ضرورت تمدن ایرانی- اسلامی
حجت الاسلام داود مهدوی زادگان
سرپرست سازمان سمت
حوزه و دانشگاه، دو نهاد آموزشی و پژوهشی تأثیرگذار در پیشرفت و توسعه جامعه است. هر یک از این دو، نماد علمی تمدن اسلامی و مدرن است. حوزه در عامترین تعریف آن که شامل همه مراکز آموزشی و پژوهشی مسلمانان، اعم از شیعی و سنی می شود، نقش اساسی را در پیدایش تمدن اسلامی ایفا کرده و همچنان عهدهدار این نقش است و نمیتوان این وظیفه را از آن گرفت. چنانکه دانشگاه نیز در تعریف مدرن آن، سامانهای علمی برای بسط تمدنی غرب جدید است. طبیعی بود که صورتبندی جدید دانشگاه دیر یا زود در ایران پا بگیرد و به عنوان نهادی تأثیرگذار در سرنوشت ایران زمین به رسمیت شناخته شود. شاید اولین اقدام عملی برای ورود نهاد دانشگاه در ایران به تأسیس دارالفنون (1230ش/ 1851 م) توسط مرحوم میرزا تقیخان امیرکبیر بازگردد. از آن زمان به بعد با افزایش فارغالتحصیلان دارالفنون و نیز جوانان اعزامی به بلاد راقیه غرب، انگیزه تأسیس دانشگاه در ایران جدیتر شد تا اینکه دولت پهلوی به شکل وسیعتری دست به کار تأسیس دانشگاه در ایران شد. همین اهتمام با جدیت بیشتری پس از انقلاب اسلامی، در نظام جمهوری اسلامی پی گرفته شد. بر خلاف تصور اولیه برخیها که گمان میکردند گفتمان انقلاب اسلامی با دانشگاه به مثابه نهاد علمی غربی مواجهه مثبتی نخواهد داشت، چنین اتفاقی رخ نداد بلکه نظام اسلامی در جهت عمومیسازی دانشگاه، ایده دانشگاه آزاد اسلامی را مطرح کرد. بهطوری که امروزه این ایده در اغلب نقاط کشور عینیت پیدا کرده است و سهم بسزایی در افزایش فارغالتحصیلان دانشگاهی دارد.
بنابراین ما در یکصد و پنجاه سال گذشته در سه نظام سیاسی قاجار و پهلوی و نظام اسلامی شاهد سه تجربه حکمرانی در مواجهه با ایده دانشگاه مدرن بودهایم. در هر سه تجربه حکمرانی، خواهی نخواهی نسبتی با حوزه علمیه به مثابه نهاد علمی بومی شکل گرفته است. این نسبت به نوعی تنظیمکننده رابطه حوزه و دانشگاه بوده است. نسبت دانشگاه با حوزه در تجربه قاجاری خنثی بود. چون اصولاً نگاه قاجاری به ایده دانشگاه در حد و اندازه رفع نواقص حکومتی بوده است. قاجارها از پی شکست برابر روسها به این باور رسیدند که مهمترین نقصان حکمرانیشان، فقدان نهاد آموزشی مدرن است. لکن این درک از نقصان لزوماً به معنای سازگاری یا ستیز با نهاد حوزه تلقی نشده بود. شاید هم به دلیل نگاه حداقلی آنها به دانشگاه چنین التفاتی درباره نسبت حوزه و دانشگاه پیش نیامده بود.
اما در تجربه حکمرانی پهلوی این التفات به گونهای پررنگ وجود داشت. با این تفاوت که دولت پهلوی به دلیل ماهیت مطلقه شبه مدرنیستی در برقراری نسبت حوزه و دانشگاه، رویکرد نامهربانانه حذفی را حاکم کرده بود. پهلویها هر اندازه که به دانشگاه اقبال نشان میدادند و نیروی انسانی خود را از این نهاد تأمین میکردند، در مواجهه با حوزه علمیه برخوردی حذفی و سرکوبگرانه را پیش گرفته بودند. در نتیجه رویکرد نادیدهانگاری و سلبی نسبت به حوزه علمیه بر مدیریت دانشگاهها حاکم گشت. به همین خاطر در این دوره هیچگونه اقدام عملی برای همزیستی و نزدیکی میان حوزه و دانشگاه شکل نگرفته بود. اگرچه بزرگانی از حوزه علمیه علیرغم مانع تراشیهای زیاد، وارد دانشگاه شدند ولی حضور آنان تأثیر جدی در کنار گذاشتن رویکرد نا مهربانانه در تعامل با حوزه پدید نیاورد. مهمترین دلیل سیطره این رویکرد بر دانشگاه، ماهیت خواست قدرت در حکمرانی پهلوی بود. دولت مطلقه رضاخانی اساساً دین و نهاد حوزه را مهمترین مخالف خود تلقی میکرد. از این رو با رویکرد ابزاری به دانشگاه در پی به حاشیه بردن و حذف نهاد حوزه به مثابه رقیب
سر سخت سیاسی خود بود.
لکن در حکمرانی اسلامی که ثمره انقلاب شکوهمند مردم به رهبری امام خمینی(ره) است، رویکرد نامهربانانه و سلبی حاکم در برقراری نسبت حوزه و دانشگاه تماماً کنار گذاشته شد و رهبریت نظام اسلامی و به تبع از ایشان، مقام معظم رهبری بر اصل وحدت و همکاری حوزه و دانشگاه تأکید ورزیدند. حتی در راستای تحقق این امر در همان اوان پیروزی انقلاب اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی تأسیس شد تا در جهت تحقق این اصل اساسی گام برداشته شود. از جمله این اقدامات، تأسیس سازمانی بود با عنوان سازمان سمت که با مشارکت دادن اساتید حوزه و دانشگاه اقدام به تألیف کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی بپردازد.
نکته اساسی در تجربه جمهوری اسلامی، چرایی پیگیری رویکرد همکاری و وحدت به جای رویکرد دشمنی با نهاد دانشگاه، آنگونه که در تجربه دولت مطلقه شاهدش بودیم، است. به نظر میرسد که در جمهوری اسلامی، خواست قدرت در چنین تصمیم راهبردی هیچ نقشی نداشته است. دانشگاه در اندیشه رهبری و متفکران روشنبین نظام اسلامی به مثابه رقیب سر سخت حوزه تلقی نشده است تا رویکرد سلبی بر روابط حوزه و دانشگاه حاکم نشود. بخصوص که دانشگاهیان در شکلگیری انقلاب اسلامی و بر پایی نظام اسلامی هم تراز با حوزویان نقش بسزایی داشتهاند.
از بررسی اسناد بالا دستی نظام اسلامی کاملاً میتوان فهمید که این رویکرد محصول افق نگاه رهبری و اندیشمندان حکمرانی دینی بوده است. پهلویها از افق خواست قدرت به تنظیم نسبت نامهربانانه میان حوزه و دانشگاه پرداختند. لکن افق نگاه حکمرانی اسلامی از همان آغاز تاکنون بر پایه خواست سیاسی قدرت نبوده است و دقیقاً به همین خاطر است که در این تجربه، رویکرد ابزاری به دانشگاه کنار گذاشته شد و مقوله اصالت را که پهلویها از هویت دانشگاه ستانده بودند، به آن بازگرداند. در واقع نظام اسلامی از افق نگاه تمدنی به مسأله رابطه حوزه و دانشگاه مینگرد. چنانکه این افق نگاه را در عالیترین شکل از بیان، هم در وصیتنامه سیاسی- الهی امام خمینی(ره) و هم در بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری میتوان مشاهده کرد. بر پایه افق نگاه تمدنی، وحدت و همکاری حوزه و دانشگاه، ضرورت انکارناپذیر است. اگر ایرانیان بنای بازخوانی و شکوفایی تمدن نوین ایرانی- اسلامی را دارند؛ بدون وحدت حوزه و دانشگاه ممکن نیست به چنین آرمان و آرزویی دست یابند.
پهلویها گمان میکردند که تنها با بال دانشگاه میتوان وارد مرحله تمدنسازی شد. در حالی که این گمانی باطل و تمدنسوز بود. بگذریم که رویکرد ابزاری آنها به دانشگاه، این امکان را حتی با همان بال دانشگاه، به حکمرانی پهلوی نمیداد که در مسیر تمدن قرار گیرد. در حالی که نظام اسلامی بدرستی پی به این اصل اساسی برده است که برای قرار گرفتن در مسیر تمدن ایرانی- اسلامی به هر دو بازوی دانشگاه و حوزه نیاز است و نباید یکی را به نفع دیگر حذف کرد، بلکه باید هر دو نهاد علمی تمدن ساز را در راه پیشرفت و ترقی ایران زمین به خدمت گرفت. اگرچه نگاه نامهربانانه و خصمانه از ناحیه برخی جریانات سیاسی و فکری سکولار در حوزه و دانشگاه همچنان دامن زده میشود لکن نظام اسلامی تصمیم خود را بر ضرورت همکاری حوزه و دانشگاه گرفته است و نگاه جدا انگارانه را به رسمیت نمیشناسد. بدیهی است که تعیین روزی به نام وحدت حوزه و دانشگاه (27 آذر ماه) برای یادآوری این اصل ضروری است.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021
پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
کم کردن تبلیغات بین سریال در تلویزیون: آقای کمیجانی در پیامی گفتهاند: لطفاً صداوسیما تبلیغات بین سریالها و فیلمها را کاهش دهد.
از کار افتادن پل مکانیزه خیابان کرمان شرقی: خانم فوزی در پیامی گفتند: پل مکانیزه خیابان کرمان شرقی 2 سال است از کار افتاده و بعضی از قطعات فلزی آن هم به سرقت رفته است. از مسئولان محترم درخواست رسیدگی داریم.
کمبود آمپول زول ایر در بازار برای درمان بیماران آسم، آلرژی شدید و کهیر: آقای حسنیان از اصفهان در پیامی نوشتهاند: متأسفانه آمپول زول ایر در بازار بسیار نادر است. لطفاً مسئولان وزارت بهداشت نسبت به این موضوع رسیدگی فرمایند تا بیمارانی که دچار این وضعیت هستند بهبود یابند.
روشنایی ضعیف دربلوار کرمان خودرو: آقای حیدریان هم در پیامی گفته اند: روشنایی بلوار کرمان خودرو در جاده مخصوص کرج بسیار کم است. لطفاً به این موضوع رسیدگی فرمایید.
عدم واگذاری مسکن مهر در شهر شیراز: آقای سلامی در پیامی عنوان داشتند: بعد از گذشت 11 سال و پرداخت 38 میلیون تومان هنوز مسکن مهر در شهر شیراز تکمیل یا واگذار نشده است. لطفاً مسئولان ذیربط به این موضوع رسیدگی کنند.
تلفن: 88769075 - 021
پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
کم کردن تبلیغات بین سریال در تلویزیون: آقای کمیجانی در پیامی گفتهاند: لطفاً صداوسیما تبلیغات بین سریالها و فیلمها را کاهش دهد.
از کار افتادن پل مکانیزه خیابان کرمان شرقی: خانم فوزی در پیامی گفتند: پل مکانیزه خیابان کرمان شرقی 2 سال است از کار افتاده و بعضی از قطعات فلزی آن هم به سرقت رفته است. از مسئولان محترم درخواست رسیدگی داریم.
کمبود آمپول زول ایر در بازار برای درمان بیماران آسم، آلرژی شدید و کهیر: آقای حسنیان از اصفهان در پیامی نوشتهاند: متأسفانه آمپول زول ایر در بازار بسیار نادر است. لطفاً مسئولان وزارت بهداشت نسبت به این موضوع رسیدگی فرمایند تا بیمارانی که دچار این وضعیت هستند بهبود یابند.
روشنایی ضعیف دربلوار کرمان خودرو: آقای حیدریان هم در پیامی گفته اند: روشنایی بلوار کرمان خودرو در جاده مخصوص کرج بسیار کم است. لطفاً به این موضوع رسیدگی فرمایید.
عدم واگذاری مسکن مهر در شهر شیراز: آقای سلامی در پیامی عنوان داشتند: بعد از گذشت 11 سال و پرداخت 38 میلیون تومان هنوز مسکن مهر در شهر شیراز تکمیل یا واگذار نشده است. لطفاً مسئولان ذیربط به این موضوع رسیدگی کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
شهادت جانسوز زهرای مرضیه (س) تسلیت باد
-
ظرفیت های فرهنگی استان ها را فعال می کنیم
-
وحید جلیلی قائم مقام رئیس رسانه ملی در امور فرهنگی شد
-
پیش نویس مشترک، دستاورد وین7
-
نظارت شهر به شهر
-
رصد قیمت کالا از کارخانه
-
امریکا باید به ایران تضمین بدهد
-
ثبت جهانی خوشنویسی ایرانی
-
اجرای تعرفهگذاری خدمات پرستاری تا پایان سال
-
مقصر گرانی برنج کیست؟
-
کودکانی که قربانی سهلانگاری می شوند
-
سهم من از بودجه چقدر است؟
-
«علم» خانه میخواهد تا از سرگردانی نجات یابد
-
ایران؛ کنشگر اصلی مذاکرات وین
-
اصل وحدت حوزه و دانشگاه؛ ضرورت تمدن ایرانی- اسلامی
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین