ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هنرمندان در فضای مجازی
فعالیت اهالی فرهنگ و هنر در فضای مجازی همچنان به اطلاعرسانی درباره فعالیتهای تازهشان مربوط میشود و هنرمندان از این فضا برای در جریان قرار دادن مخاطبانشان درباره آثار تازهشان بهره میبرند.
چهرهها
تورج اصلانى، مدیر فیلمبرداری فیلم سینمایى «مالیخولیا» جایزه بهترین فیلمبرداری دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «بالیوود» ۲۰۲۱ در کشور هندوستان را از آن خود کرده. او این خبر را در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته. فیلم سینمایى «مالیخولیا» به کارگردانى و تهیهکنندگى مرتضی آتش زمزم، با فیلمبرداری حسن اصلانی و مدیریت فیلمبرداری تورج اصلانى در جدیدترین حضور بینالمللی خود به نمایندگی از سینمای ایران در بخش رقابتی دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «بالیوود» در کشور هندوستان روی پرده رفت و جایزه بهترین فیلمبرداری و لوح تقدیر این رویداد معتبر سینمایی به تورج اصلانى اهدا شد.
مهلقا باقری تصویری از گریمش در نمایش «هوس و هفت دقیقه» را منتشر کرده که در تابستان سال 98 روی صحنه رفت. او در کپشن عکس، این جمله از زیگموند فروید را بازنشر کرده است: «ما هیچکس را به طور تصادفی انتخاب نمیکنیم، بلکه ما فقط با آنهایی ملاقات میکنیم که از قبل در ناخودآگاه ما حضور داشتهاند.»
نیکی کریمی همزمان با اکران آخرین ساختهاش، «آتابای»، در صفحه شخصیاش در فضای مجازی، اطلاعات و تصاویری از این فیلم منتشر میکند. او در تازهترین پست اینستاگرامیاش ویدیویی از پشت صحنه این فیلم را به اشتراک گذاشته. از فیلم «آتابای» در گیشه استقبال شده و این فیلم در هفته گذشته صدرنشین فروش هفتگی فیلمهای غیرکمدی بود.
حمیدرضا شکارسری، شاعر و پژوهشگر تخفیف 15 درصدی خرید آثارش از سایت رسمی انتشارات ایهام را اطلاعرسانی کرده است. «شعر و آزادی»، «استمرار تازگی» و «به داشتن تو ادامه میدهم» از آثار این نویسنده در حوزه شعر و نقد و بررسی شعر است.
حسین علیشاپور با انتشار عکس دونفره خود با سیامک جهانگیری خبر از ضبط تصنیف قدیمی «ازین دلم بیخبری» را دارد. او در این پست نوشت بازتنظیم و نوازندگی نی را سیامک جهانگیری برعهده دارد و علی بهرامیفرد سنتور را برعهده دارد. حمید فتابی نوازندگی تنبک، حمید خوانساری نوازندگی تنبک و صدابرداری کار برعهده امیر مردانه است. حسین علیشاپور خواننده این قطعه است. این قطعه در آلبوم «نگارینه» قابل شنیدن است.
حسامالدین سراج در استوری اینستاگرامش تصویری از خود به همراه ایرج خواجهامیری را منتشر کرده و برای او آرزوی سلامتی و نشاط کرده است. آنطور که او نوشته تاریخ عکس مربوط به دوازدهم آذرماه امسال در اصفهان است. او نوشته: «استاد نازنین آوازهایت همیشه زنده است.»
دیگه چه خبر
فصلنـــامه ترجمـــــــان در صفحــــــه اینستاگرامش به جنجالبرانگیز شدن رمان «دنیای زیبا، تو کجایی» نویسنده 30 ساله ایرلندی پرداخته است. طبق اطلاعات منتشر شده در این پست، سومین کتاب سالی رونی که امسال منتشر شده درباره چند دوست است که در دهه چهارم زندگیشان تلاش میکنند تا هدف از دوستی، سیاست و عشق را بفهمند. داستان داغ شدن بحث این کتاب در رسانهها از آنجا شروع شد که یک نشر اسرائیلی قصد داشت «دنیای زیبا، تو کجایی» را به عبری ترجمه کند، اما سالی رونی اجازه ترجمه رمانش به زبان عبری را نداد و اعلام کرد این تصمیم را بهخاطر حمایت از فلسطینیان گرفته است. او در مصاحبه با میدلایستآی درباره تصمیمش گفت: «تنها چیزی که لازم داریم دو تا چشم است تا ببینیم آنجا چه خبر است؛ تحقیر و سبعیتی که در ایست بازرسیهاست، شهرکنشینانی که فریاد میکشند و اسلحههایشان را تاب میدهند، دیوار حائل، سیمهای خاردار، اردوگاههای پناهندگان» رونی اولین بار سال 2009 به فلسطین رفت و 8 ساعت لب مرز معطل شد، اما به تعبیر خودش «پرخاشگری که در آن ساعات تجربه کردیم، پیش غذای سبکی بود برای آنچه بعداً قرار بود ببینیم» تصمیم رونی انتقادهای زیادی در اسرائیل برانگیخت. بیرون از اسرائیل نیز تصمیم او را «پرمخاطره» خواندند. اما «دنیای زیبا، تو کجایی» در صدر پرفروشترین کتابهای بریتانیا بود، همچنان با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان مواجه شده است.
چهرهها
تورج اصلانى، مدیر فیلمبرداری فیلم سینمایى «مالیخولیا» جایزه بهترین فیلمبرداری دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «بالیوود» ۲۰۲۱ در کشور هندوستان را از آن خود کرده. او این خبر را در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته. فیلم سینمایى «مالیخولیا» به کارگردانى و تهیهکنندگى مرتضی آتش زمزم، با فیلمبرداری حسن اصلانی و مدیریت فیلمبرداری تورج اصلانى در جدیدترین حضور بینالمللی خود به نمایندگی از سینمای ایران در بخش رقابتی دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «بالیوود» در کشور هندوستان روی پرده رفت و جایزه بهترین فیلمبرداری و لوح تقدیر این رویداد معتبر سینمایی به تورج اصلانى اهدا شد.
مهلقا باقری تصویری از گریمش در نمایش «هوس و هفت دقیقه» را منتشر کرده که در تابستان سال 98 روی صحنه رفت. او در کپشن عکس، این جمله از زیگموند فروید را بازنشر کرده است: «ما هیچکس را به طور تصادفی انتخاب نمیکنیم، بلکه ما فقط با آنهایی ملاقات میکنیم که از قبل در ناخودآگاه ما حضور داشتهاند.»
نیکی کریمی همزمان با اکران آخرین ساختهاش، «آتابای»، در صفحه شخصیاش در فضای مجازی، اطلاعات و تصاویری از این فیلم منتشر میکند. او در تازهترین پست اینستاگرامیاش ویدیویی از پشت صحنه این فیلم را به اشتراک گذاشته. از فیلم «آتابای» در گیشه استقبال شده و این فیلم در هفته گذشته صدرنشین فروش هفتگی فیلمهای غیرکمدی بود.
حمیدرضا شکارسری، شاعر و پژوهشگر تخفیف 15 درصدی خرید آثارش از سایت رسمی انتشارات ایهام را اطلاعرسانی کرده است. «شعر و آزادی»، «استمرار تازگی» و «به داشتن تو ادامه میدهم» از آثار این نویسنده در حوزه شعر و نقد و بررسی شعر است.
حسین علیشاپور با انتشار عکس دونفره خود با سیامک جهانگیری خبر از ضبط تصنیف قدیمی «ازین دلم بیخبری» را دارد. او در این پست نوشت بازتنظیم و نوازندگی نی را سیامک جهانگیری برعهده دارد و علی بهرامیفرد سنتور را برعهده دارد. حمید فتابی نوازندگی تنبک، حمید خوانساری نوازندگی تنبک و صدابرداری کار برعهده امیر مردانه است. حسین علیشاپور خواننده این قطعه است. این قطعه در آلبوم «نگارینه» قابل شنیدن است.
حسامالدین سراج در استوری اینستاگرامش تصویری از خود به همراه ایرج خواجهامیری را منتشر کرده و برای او آرزوی سلامتی و نشاط کرده است. آنطور که او نوشته تاریخ عکس مربوط به دوازدهم آذرماه امسال در اصفهان است. او نوشته: «استاد نازنین آوازهایت همیشه زنده است.»
دیگه چه خبر
فصلنـــامه ترجمـــــــان در صفحــــــه اینستاگرامش به جنجالبرانگیز شدن رمان «دنیای زیبا، تو کجایی» نویسنده 30 ساله ایرلندی پرداخته است. طبق اطلاعات منتشر شده در این پست، سومین کتاب سالی رونی که امسال منتشر شده درباره چند دوست است که در دهه چهارم زندگیشان تلاش میکنند تا هدف از دوستی، سیاست و عشق را بفهمند. داستان داغ شدن بحث این کتاب در رسانهها از آنجا شروع شد که یک نشر اسرائیلی قصد داشت «دنیای زیبا، تو کجایی» را به عبری ترجمه کند، اما سالی رونی اجازه ترجمه رمانش به زبان عبری را نداد و اعلام کرد این تصمیم را بهخاطر حمایت از فلسطینیان گرفته است. او در مصاحبه با میدلایستآی درباره تصمیمش گفت: «تنها چیزی که لازم داریم دو تا چشم است تا ببینیم آنجا چه خبر است؛ تحقیر و سبعیتی که در ایست بازرسیهاست، شهرکنشینانی که فریاد میکشند و اسلحههایشان را تاب میدهند، دیوار حائل، سیمهای خاردار، اردوگاههای پناهندگان» رونی اولین بار سال 2009 به فلسطین رفت و 8 ساعت لب مرز معطل شد، اما به تعبیر خودش «پرخاشگری که در آن ساعات تجربه کردیم، پیش غذای سبکی بود برای آنچه بعداً قرار بود ببینیم» تصمیم رونی انتقادهای زیادی در اسرائیل برانگیخت. بیرون از اسرائیل نیز تصمیم او را «پرمخاطره» خواندند. اما «دنیای زیبا، تو کجایی» در صدر پرفروشترین کتابهای بریتانیا بود، همچنان با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان مواجه شده است.
عکس نوشت
نمایشگاه آثار نقاشی سیلوستر استالونه که بهتازگی در آلمان افتتاح شده است جامعترین نمایش از تمام آثار هنری بازیگر و کارگردان هالیوودی است که از ۶ دهه پیش شروع به نقاشی کرد. استالونه نقاشی را از سنی پایین با الهام از آثار تجربی نقاشهایی مانند جکسون پولاک آغاز کرد. او در گالری تعریف کرد که وقتی جوان بود نقاشیهایش را به قیمت پنج دلار برای درآوردن پول بلیت اتوبوس میفروخت اما بعدها به نویسندگی روی آورد و بعد مسیر حرفهای کاریاش را در عرصه بازیگری آغاز کرد. / هالیوود ریپوتر
«فرگشت» انسان قرن بیستویکم
فاطمه پرچگانی
نویسنده و عضوهیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی
در این روزها که «خانه ماندگی» ما تا حد زیادی ادامه دارد و باوجود باز شدن سالنهای تئاتر و سینما، هنوز هم از حضور در چنین مکانهای بستهای بیم داریم، دانشجویان در کانون تئاتر دانشگاه خوارزمی، با برنامهریزی برای دیدن یک تئاتر، سبب خیر شدند تا بتوانیم پس از مدتها، زیر ماسکهای مان، نفسی تئاتری بکشیم، آن هم با انتخاب خوبشان از نمایشی به کارگردانی «مهدی خلیلزاده» در خانه نمایش «مهرگان» با عنوان «فرگشت» که صرف عنوانش برای کنار گذاشتن ترس کرونایی مؤثر بود. فرگشت به یادمان میآورد که طی میلیونها سال انسانهایی آمدهاند و رفتهاند و فراموش شدهاند و حتی بهعنوان عدد و رقم دقیق هم در ذهن تاریخ نماندهاند، پس بهتر است تا فرصت از دست نرفته چند تئاتر بیشتر ببینیم.
فرگشت (Evolution) که در عربی به «تطوّر» موسوم است، گاهی با واژه عربی «تکامل» در فارسی به کار میرود که البته به «تحول» بیشتر شبیه است و لزوماً «به کمال رسیدن» نیست، اگرچه به ادعای انسان، حرکت بهسوی کمال است. همان نظریهای که داروین درباره تکامل گونهها مطرح کرد. همان سیر چرخشی و دورانی که این بار در لباس چند پرسوناژ نمایشی با بازیای قوی و پخته درآمد و بهمدت هفتاد و پنج دقیقه، ما را میخکوب صندلیهایمان کرد تا بار دیگر، در گردش بودن روزگار را به ما گوشزد کند: «إنّ الدهر دوّار».
فرگشت در حیطه روانشناسی، فلسفه و انسانشناسی نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. اینکه انسانها (زن و مرد) در هر جای دنیا و از هر نسلی که باشند، ریشههای اندیشهای و روانی نسبتاً مشترک دارند که شاید طی سالیان بسیار، اجداد ما برای بقا، ژنهای آن را کسب کردهاند.
مردی عاشق از خانوادهای اسم و رسمدار بهنام «استفان راینهارت»، دانشمندی که برای ابداع شیوههای نوین لالی اقدام میکند، عاشق یکی از بیمارانش به نام لورا میشود و تحقیقاتش را بهدلایلی نامعلوم، نیمه تمام میگذارد. حالا به قول جراح همسر آیندهاش دچار «سندروم شوق زیاد برای شنیدن صدای همسر» شده اما تناقض اینجاست که میگوید گنگ بودن همسر آیندهاش را قبول دارد و تنها به اصرار خود زن، به درمان او اقدام میکند و به جراحی او راضی میشود. دست کشیدن او از تحقیقات و نارضایتیاش از درمان همسرش، نشانه ترسی درونی است. آیا از وقوع اتفاقی ناگوار در حین جراحی میترسد و یا از اینکه اگر همسر آیندهاش زبان به حرف بگشاید، دنیای رؤیاهای او زیر و رو شود و تحولی دردناک در عشقشان رخ دهد، بیم دارد؟
همسر درمان میشود، ازدواج صورت میگیرد و هر دو به ظاهر به آرزوهایشان میرسند اما طولی نمیکشد که سقف آرزوهای مرد عاشق ویران میشود، همسرش برای پروژه بازیگری مهمی باید به نیویورک برود. اگرچه زن از همسرش میخواهد که با هم سفر کنند، اما در هر حال، مرد، خود را فرسنگها دور از همسر محبوبش میبیند. «تنازع بقا» رخ میدهد، «خشونت» در چهره خشونت مردانه قرن بیستویکم رخ مینماید و هر دو شخصیت، همچون همه انسانها و انسان واران، در جستوجوی فرایندی فرگشتی هستند.
خلیلزاده البته بخش مهمی از انرژی تئاتر را روی دیالوگهایی گذاشته که در فضایی سرخ نمود پیدا میکنند اما همین دیالوگها، گاه به مونولوگهای درونی شخصیتها بدل شده که گویی فقط با صدای بلند فکر میکنند: «نبرد برای خوشبخت کردن همسر»، «جهنم خالی است، همه شیاطین اینجا هستند»، «لورای من! حقیقت ناب زندگی»، «خیانت به سکوت و حقیقت»...
نویسنده و عضوهیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی
در این روزها که «خانه ماندگی» ما تا حد زیادی ادامه دارد و باوجود باز شدن سالنهای تئاتر و سینما، هنوز هم از حضور در چنین مکانهای بستهای بیم داریم، دانشجویان در کانون تئاتر دانشگاه خوارزمی، با برنامهریزی برای دیدن یک تئاتر، سبب خیر شدند تا بتوانیم پس از مدتها، زیر ماسکهای مان، نفسی تئاتری بکشیم، آن هم با انتخاب خوبشان از نمایشی به کارگردانی «مهدی خلیلزاده» در خانه نمایش «مهرگان» با عنوان «فرگشت» که صرف عنوانش برای کنار گذاشتن ترس کرونایی مؤثر بود. فرگشت به یادمان میآورد که طی میلیونها سال انسانهایی آمدهاند و رفتهاند و فراموش شدهاند و حتی بهعنوان عدد و رقم دقیق هم در ذهن تاریخ نماندهاند، پس بهتر است تا فرصت از دست نرفته چند تئاتر بیشتر ببینیم.
فرگشت (Evolution) که در عربی به «تطوّر» موسوم است، گاهی با واژه عربی «تکامل» در فارسی به کار میرود که البته به «تحول» بیشتر شبیه است و لزوماً «به کمال رسیدن» نیست، اگرچه به ادعای انسان، حرکت بهسوی کمال است. همان نظریهای که داروین درباره تکامل گونهها مطرح کرد. همان سیر چرخشی و دورانی که این بار در لباس چند پرسوناژ نمایشی با بازیای قوی و پخته درآمد و بهمدت هفتاد و پنج دقیقه، ما را میخکوب صندلیهایمان کرد تا بار دیگر، در گردش بودن روزگار را به ما گوشزد کند: «إنّ الدهر دوّار».
فرگشت در حیطه روانشناسی، فلسفه و انسانشناسی نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. اینکه انسانها (زن و مرد) در هر جای دنیا و از هر نسلی که باشند، ریشههای اندیشهای و روانی نسبتاً مشترک دارند که شاید طی سالیان بسیار، اجداد ما برای بقا، ژنهای آن را کسب کردهاند.
مردی عاشق از خانوادهای اسم و رسمدار بهنام «استفان راینهارت»، دانشمندی که برای ابداع شیوههای نوین لالی اقدام میکند، عاشق یکی از بیمارانش به نام لورا میشود و تحقیقاتش را بهدلایلی نامعلوم، نیمه تمام میگذارد. حالا به قول جراح همسر آیندهاش دچار «سندروم شوق زیاد برای شنیدن صدای همسر» شده اما تناقض اینجاست که میگوید گنگ بودن همسر آیندهاش را قبول دارد و تنها به اصرار خود زن، به درمان او اقدام میکند و به جراحی او راضی میشود. دست کشیدن او از تحقیقات و نارضایتیاش از درمان همسرش، نشانه ترسی درونی است. آیا از وقوع اتفاقی ناگوار در حین جراحی میترسد و یا از اینکه اگر همسر آیندهاش زبان به حرف بگشاید، دنیای رؤیاهای او زیر و رو شود و تحولی دردناک در عشقشان رخ دهد، بیم دارد؟
همسر درمان میشود، ازدواج صورت میگیرد و هر دو به ظاهر به آرزوهایشان میرسند اما طولی نمیکشد که سقف آرزوهای مرد عاشق ویران میشود، همسرش برای پروژه بازیگری مهمی باید به نیویورک برود. اگرچه زن از همسرش میخواهد که با هم سفر کنند، اما در هر حال، مرد، خود را فرسنگها دور از همسر محبوبش میبیند. «تنازع بقا» رخ میدهد، «خشونت» در چهره خشونت مردانه قرن بیستویکم رخ مینماید و هر دو شخصیت، همچون همه انسانها و انسان واران، در جستوجوی فرایندی فرگشتی هستند.
خلیلزاده البته بخش مهمی از انرژی تئاتر را روی دیالوگهایی گذاشته که در فضایی سرخ نمود پیدا میکنند اما همین دیالوگها، گاه به مونولوگهای درونی شخصیتها بدل شده که گویی فقط با صدای بلند فکر میکنند: «نبرد برای خوشبخت کردن همسر»، «جهنم خالی است، همه شیاطین اینجا هستند»، «لورای من! حقیقت ناب زندگی»، «خیانت به سکوت و حقیقت»...
۶۰ سال ترورهای موساد
سامان مقیمی
نویسنده
چاپ دوم کتاب «تو زودتر بکش» نوشته رونین برگمن، از روایات نیروهای عملیاتی و اطلاعاتی اسرائیل از ۶۰ سال ترورهای موساد، از ترور مبارزین فلسطینی تا ترور عماد مغنیه و دانشمندان هستهای و موشکی ایران توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد. گرچه موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی، در اخبار جامعه ما حضوری هر روزه دارد و با اینکه دهها کتاب و مقاله درباره این قضایا نوشته شده، اما هنوز هم جای کار فراوانی در این حوزه به چشم میخورد. یکی از ابعادی که خلأ موجود در آن بهطور ملموس حس میشود، بررسی روایت طرف مقابل است. بررسی روایت صهیونیستها فایدههای متعددی دارد. حداقل اهمیت آن را میتوان در این نکته جست که «مقابله» با دشمن، یقیناً فرعِ بر «شناخت» دشمن است و شناخت دشمن نیز، هرگز بدون بررسی روایت او کامل نخواهد بود. کتاب چهارجلدی «تو زودتر بکش» که جلد اول آن منتشر شده و جلد دوم تا چهارم آن بزودی روانه بازار میشود، توسط یکی از سرشناسترین نویسندگان به اصطلاح «اسرائیلی» بهنام رونین برگمن نوشته و توسط وحید خضاب(مترجم کتب جریان مقاومت و جریان تکفیری) ترجمه شده است. برگمن سالیان طولانی است که در عرصه «ژورنالیسم تحقیقی» فعالیت دارد و مقالات و کتب او (خصوصاً آنها که به زبان انگلیسی منتشر میشود) در سراسر جهان خوانندگان فراوانی دارد. کتاب حاضر، آخرین اثر تحقیقی برگمن است که دو سال پیش منتشر شده از همان آغاز، نظرهای فراوانی را به خود جلب کرده است. دو کتاب، روایتی «اسرائیلی» از پیشزمینهها و روند تشکیل سازمانهای اطلاعاتی این رژیم است و در این بین بیش از هر چیز بر ترورهای صورت گرفته از سوی این دستگاهها (یا به تعبیر خود کتاب، «قتلهای هدفمند» آنها) تمرکز دارد. برگمن، برای بهدست آوردن تصویری از سیر و عملکرد این دستگاهها، هزاران سند (که برخی از آنها، محرمانه بوده و به صورت غیرقانونی در اختیار او قرار گرفته) و تعداد بیشماری کتاب و مقاله را بررسی کرده است. اما اهمیت بیشتر این کتاب، به صدها مصاحبه اختصاصی نویسنده با کسانی برمیگردد که خود بهصورت مستقیم در این سازمانها (یا در وقایع مورد اشاره در کتاب) حضور داشتهاند و رتبه سازمانی یا عملیاتی برخی از آنها نیز در بالاترین سطح بوده و همین، اطلاعات آنها را به معنای دقیق کلمه «دست اول» کرده است. چاپ دوم جلد اول از مجموعه چهارجلدی کتاب «تو زودتر بکش»؛ روایت نیروهای عملیاتی و اطلاعاتی اسرائیل از ۶۰ سال ترورهای موساد، از ترور مبارزین فلسطینی تا ترور عماد مغنیه و دانشمندان هستهای و موشکی ایران به قلم نویسنده سرشناس اسرائیلی (رونین برگمن) و ترجمه وحید خضاب در ۴۱۶ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.
تو زودتر بکش
نوشته رونین برگمن
مترجم: وحید خضاب
انتشارات شهیدکاظمی
نویسنده
چاپ دوم کتاب «تو زودتر بکش» نوشته رونین برگمن، از روایات نیروهای عملیاتی و اطلاعاتی اسرائیل از ۶۰ سال ترورهای موساد، از ترور مبارزین فلسطینی تا ترور عماد مغنیه و دانشمندان هستهای و موشکی ایران توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد. گرچه موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی، در اخبار جامعه ما حضوری هر روزه دارد و با اینکه دهها کتاب و مقاله درباره این قضایا نوشته شده، اما هنوز هم جای کار فراوانی در این حوزه به چشم میخورد. یکی از ابعادی که خلأ موجود در آن بهطور ملموس حس میشود، بررسی روایت طرف مقابل است. بررسی روایت صهیونیستها فایدههای متعددی دارد. حداقل اهمیت آن را میتوان در این نکته جست که «مقابله» با دشمن، یقیناً فرعِ بر «شناخت» دشمن است و شناخت دشمن نیز، هرگز بدون بررسی روایت او کامل نخواهد بود. کتاب چهارجلدی «تو زودتر بکش» که جلد اول آن منتشر شده و جلد دوم تا چهارم آن بزودی روانه بازار میشود، توسط یکی از سرشناسترین نویسندگان به اصطلاح «اسرائیلی» بهنام رونین برگمن نوشته و توسط وحید خضاب(مترجم کتب جریان مقاومت و جریان تکفیری) ترجمه شده است. برگمن سالیان طولانی است که در عرصه «ژورنالیسم تحقیقی» فعالیت دارد و مقالات و کتب او (خصوصاً آنها که به زبان انگلیسی منتشر میشود) در سراسر جهان خوانندگان فراوانی دارد. کتاب حاضر، آخرین اثر تحقیقی برگمن است که دو سال پیش منتشر شده از همان آغاز، نظرهای فراوانی را به خود جلب کرده است. دو کتاب، روایتی «اسرائیلی» از پیشزمینهها و روند تشکیل سازمانهای اطلاعاتی این رژیم است و در این بین بیش از هر چیز بر ترورهای صورت گرفته از سوی این دستگاهها (یا به تعبیر خود کتاب، «قتلهای هدفمند» آنها) تمرکز دارد. برگمن، برای بهدست آوردن تصویری از سیر و عملکرد این دستگاهها، هزاران سند (که برخی از آنها، محرمانه بوده و به صورت غیرقانونی در اختیار او قرار گرفته) و تعداد بیشماری کتاب و مقاله را بررسی کرده است. اما اهمیت بیشتر این کتاب، به صدها مصاحبه اختصاصی نویسنده با کسانی برمیگردد که خود بهصورت مستقیم در این سازمانها (یا در وقایع مورد اشاره در کتاب) حضور داشتهاند و رتبه سازمانی یا عملیاتی برخی از آنها نیز در بالاترین سطح بوده و همین، اطلاعات آنها را به معنای دقیق کلمه «دست اول» کرده است. چاپ دوم جلد اول از مجموعه چهارجلدی کتاب «تو زودتر بکش»؛ روایت نیروهای عملیاتی و اطلاعاتی اسرائیل از ۶۰ سال ترورهای موساد، از ترور مبارزین فلسطینی تا ترور عماد مغنیه و دانشمندان هستهای و موشکی ایران به قلم نویسنده سرشناس اسرائیلی (رونین برگمن) و ترجمه وحید خضاب در ۴۱۶ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.
تو زودتر بکش
نوشته رونین برگمن
مترجم: وحید خضاب
انتشارات شهیدکاظمی
به بهانه انتشار تازهترین کتاب فوکویاما
توسعه مقدم بر دموکراسی
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
نام فرانسیس فوکویاما با ارائه نظریه «پایان تاریخ» بر سر زبانها افتاد. نظریه جسورانهای که از او متفکری قرن بیست و یکمی ترسیم نموده و بر آثار بعدیاش سایه انداخت. طوری که همه فوکویاما را با نظریه پایان تاریخش میشناسند و سه اثر بعدی وی «هویت»، «نظم و زوال سیاسی» و«اعتماد» با درجه اهمیت بیشتر از اقبالی همچون کتاب پایان تاریخ برخوردار نشدند. شاید دلیل آن را بتوان همزمانی دو پیشآمد با انتشار کتاب پایان تاریخ وی برشمرد؛ یکی انتشار نظریه «برخورد تمدنها» از سوی هانتینگتون و دیگری فضای حاصل از سقوط شوروی سابق بود که بستر وقوع پیشبینیهای آیندهنگرانه را حداقل برای بخشی از جهان مسکون فراهم کرده بود. نظریه «پایان تاریخ» برای آینده جهان استقرار لیبرال دموکراسی به عنوان مدلی برای حکومت با سقوط بلوک شرق را پیشبینی میکرد. چشماندازی خوشبینانه از حیات جمعی که بهتدریج جهانگیر شده و به تب و تاب بشر برای کسب انتظاراتش پایان خواهد بخشید. این نظریه با موج دموکراسیخواهی از اواخر دهه ۷۰ میلادی تا سال ۲۰۰۰ که تعداد کشورهایی که دارای حکومتی انتخابی شده بودند، از ۳۵ به ۱۱۰ رسیده بود، توضیح داده میشد و فروریخت دیوار برلین و آغاز سقوط حکومتهای کمونیستی تأییدی بر آن بود. یخ این پیشگویی خوشبینانه اما خیلی زود آب شد و حوادث جهان به سمتوسوی دیگری ره سپرد و آنچه فوکویاما وعده وقوعش را داده بود، اتفاق نیفتاد. روند دموکراسی در کشورهای بیشتر در معرض آن، متوقف مانده و در کشورهای استقلالیافته از قبل فروپاشی شوروی چهرههای کاریزما به جای مدلهای لیبرال دموکراسی به حاکمیت رسیدند. خاورمیانه همچنان دژ تسخیرناپذیر باقی ماند. حتی در مغرب زمین نیز روند رأیآوری ملیگراها و احزاب افراطی راستگرا فزونی یافت. این همه تحولاتی بودند که فوکویاما را به سمت تفسیر تازهای از آینده جهان کشاند و وی را به توضیح نظریه پایان تاریخ خود در کتاب «هویت» واداشت. «نظم و زوال سیاسی»، کتاب دیگری است که بعد از کتاب هویت از وی منتشر شده است؛ کتابی که میتوان گفت به بسط مفاهیم توسعه اختصاص دارد. فوکویاما در این کتاب بر مفاهیم دولت مدرن، حاکمیت قانون و دولت پاسخگو متمرکز شده و نکته محوری آن این است که وی دولتهای مدرن را بیشتر محصول دورانی میداند که از دولتی اقتدارگرا برخوردار بوده تا ملتزم به اصول دموکراسی. وی در ارتباط با کشورهایی همچون سنگاپور به صراحت میگوید: «هواداران دموکراسی با دلایلی محکم، تلاشهایشان را برای محدود کردن قدرت دولتها متمرکز میسازند اما چندان انرژی و توانی صرف اندیشیدن درباره شیوه کارآمد حکمرانی نمیکنند.»
تازهترین کتاب فوکویاما با عنوان «اعتماد» در دفاع از خود منتقدین کتاب نظم و زوال سیاسی را متهم به بدفهمی کرده و میگوید؛ آنچه در نظم و زوال سیاسی گفته به معنی حمایت از اقتدارگرایی نیست و متذکر میشود: «منتقدان آنقدر به بریدن دست و پای دولت مشغول بودهاند که یادشان رفته ابتدا باید دولتی ساخته شود.»
فوکویاما در کتاب تازه خود، «اعتماد»، از توضیح کامل به منتقدانش طفره مىرود. اما با دقت و تیزبینی میتوان نشانههایی مبنی براینکه وی دلبسته توسعه آمرانه است را یافت. شیوهای که او آن را مقدم بر دموکراسى و مهمتر از آن مىداند! او مىگوید: «اگر در کشورى دولت مدرن از نوع وبرى آن (حاکمیت یک بوروکراسى کارآمد) وجود نداشته باشد، دموکراسى باعث رواج ویژهپرورى و حامىپرورى و به دنبال آن فساد ادارى مىشود. به عبارت دیگر چون یک بوروکراسى قدرتمند غیرفاسد شکل نگرفته است، سیاسیون براى تحقق اهداف سیاسى خود و کسب رأى بهراحتى منابع عمومى را در بین حامیانشان توزیع مىکنند تا آراى آنها را در انتخابات از آن خود سازند، و بدینگونه فساد ادارى و حامىپرورى دوش به دوش هم حرکت کرده، ظهور دولت مدرن کارآمد را به تأخیر مىاندازند.»
فوکویاما در کتاب تازه خود «اعتماد» از توضیح کامل به منتقدانش طفره مىرود. اما با دقت و تیز بینی می توان نشانه هایی مبنی براینکه وی دلبسته توسعه آمرانه است را یافت. شیوه ای که او آن را مقدم بر دموکراسى و مهمتر از آن مىداند! او مىگوىد:« اگر در کشورى دولت مدرن از نوع وبرى آن (حاکمیت یک بوروکراسى کارآمد) وجود نداشته باشد، دموکراسى باعث رواج وىژه پرورى و حامى پرورى و به دنبال آن فساد ادارى مىشود. به عبارت دیگر چون یک بوروکراسى قدرتمند غیرفاسد شکل نگرفته است، سیاسیون براى تحقق اهداف سیاسى خود و کسب رأى به راحتى منابع عمومى را در بىن حامیانشان توزیع مىکنند تا آراى آنها را در انتخابات از آن خود سازند، و بدىنگونه فساد ادارى و حامىپرورى دوش به دوش هم حرکت کرده، ظهور دولت مدرن کارآمد را به تأخىر مىاندازند.»
فوکویاما در تازه ترین کتاب خود توجه ویژهاى به الگوى بوروکراسى ىا خدمات کشورى پروس/آلمان دارد و آن را نمونه اعلایى از یک بوروکراسى مستقل و کارآمد مىداند که تاکنون در برابر تلاش سىیاستمداران براى تحمیل افراد حزبى وابسته خود مقاومت کرده است. فوکویاما در این راستا داستان جذاب و طولانى اصلاح نظام ادارى و به تعبیر دقیقتر نظام خدمات کشورى را در کشورهایى چون انگلستان و امریکا بازگو مىکند و نشان مىدهد چگونه شکلگیرى یک ائتلاف قدرتمند حامى اصلاح نظام ادارى باعث شد قوانین و مقررات خدمات کشورى تغییر کرده و شایستهسالار شود و این شایستهسالارى در خدمت تقویت قدرت بوروکراتیک دولت و به تعبیرى ظهور دولت مدرن قرار گیرد.
دبیر گروه پایداری
نام فرانسیس فوکویاما با ارائه نظریه «پایان تاریخ» بر سر زبانها افتاد. نظریه جسورانهای که از او متفکری قرن بیست و یکمی ترسیم نموده و بر آثار بعدیاش سایه انداخت. طوری که همه فوکویاما را با نظریه پایان تاریخش میشناسند و سه اثر بعدی وی «هویت»، «نظم و زوال سیاسی» و«اعتماد» با درجه اهمیت بیشتر از اقبالی همچون کتاب پایان تاریخ برخوردار نشدند. شاید دلیل آن را بتوان همزمانی دو پیشآمد با انتشار کتاب پایان تاریخ وی برشمرد؛ یکی انتشار نظریه «برخورد تمدنها» از سوی هانتینگتون و دیگری فضای حاصل از سقوط شوروی سابق بود که بستر وقوع پیشبینیهای آیندهنگرانه را حداقل برای بخشی از جهان مسکون فراهم کرده بود. نظریه «پایان تاریخ» برای آینده جهان استقرار لیبرال دموکراسی به عنوان مدلی برای حکومت با سقوط بلوک شرق را پیشبینی میکرد. چشماندازی خوشبینانه از حیات جمعی که بهتدریج جهانگیر شده و به تب و تاب بشر برای کسب انتظاراتش پایان خواهد بخشید. این نظریه با موج دموکراسیخواهی از اواخر دهه ۷۰ میلادی تا سال ۲۰۰۰ که تعداد کشورهایی که دارای حکومتی انتخابی شده بودند، از ۳۵ به ۱۱۰ رسیده بود، توضیح داده میشد و فروریخت دیوار برلین و آغاز سقوط حکومتهای کمونیستی تأییدی بر آن بود. یخ این پیشگویی خوشبینانه اما خیلی زود آب شد و حوادث جهان به سمتوسوی دیگری ره سپرد و آنچه فوکویاما وعده وقوعش را داده بود، اتفاق نیفتاد. روند دموکراسی در کشورهای بیشتر در معرض آن، متوقف مانده و در کشورهای استقلالیافته از قبل فروپاشی شوروی چهرههای کاریزما به جای مدلهای لیبرال دموکراسی به حاکمیت رسیدند. خاورمیانه همچنان دژ تسخیرناپذیر باقی ماند. حتی در مغرب زمین نیز روند رأیآوری ملیگراها و احزاب افراطی راستگرا فزونی یافت. این همه تحولاتی بودند که فوکویاما را به سمت تفسیر تازهای از آینده جهان کشاند و وی را به توضیح نظریه پایان تاریخ خود در کتاب «هویت» واداشت. «نظم و زوال سیاسی»، کتاب دیگری است که بعد از کتاب هویت از وی منتشر شده است؛ کتابی که میتوان گفت به بسط مفاهیم توسعه اختصاص دارد. فوکویاما در این کتاب بر مفاهیم دولت مدرن، حاکمیت قانون و دولت پاسخگو متمرکز شده و نکته محوری آن این است که وی دولتهای مدرن را بیشتر محصول دورانی میداند که از دولتی اقتدارگرا برخوردار بوده تا ملتزم به اصول دموکراسی. وی در ارتباط با کشورهایی همچون سنگاپور به صراحت میگوید: «هواداران دموکراسی با دلایلی محکم، تلاشهایشان را برای محدود کردن قدرت دولتها متمرکز میسازند اما چندان انرژی و توانی صرف اندیشیدن درباره شیوه کارآمد حکمرانی نمیکنند.»
تازهترین کتاب فوکویاما با عنوان «اعتماد» در دفاع از خود منتقدین کتاب نظم و زوال سیاسی را متهم به بدفهمی کرده و میگوید؛ آنچه در نظم و زوال سیاسی گفته به معنی حمایت از اقتدارگرایی نیست و متذکر میشود: «منتقدان آنقدر به بریدن دست و پای دولت مشغول بودهاند که یادشان رفته ابتدا باید دولتی ساخته شود.»
فوکویاما در کتاب تازه خود، «اعتماد»، از توضیح کامل به منتقدانش طفره مىرود. اما با دقت و تیزبینی میتوان نشانههایی مبنی براینکه وی دلبسته توسعه آمرانه است را یافت. شیوهای که او آن را مقدم بر دموکراسى و مهمتر از آن مىداند! او مىگوید: «اگر در کشورى دولت مدرن از نوع وبرى آن (حاکمیت یک بوروکراسى کارآمد) وجود نداشته باشد، دموکراسى باعث رواج ویژهپرورى و حامىپرورى و به دنبال آن فساد ادارى مىشود. به عبارت دیگر چون یک بوروکراسى قدرتمند غیرفاسد شکل نگرفته است، سیاسیون براى تحقق اهداف سیاسى خود و کسب رأى بهراحتى منابع عمومى را در بین حامیانشان توزیع مىکنند تا آراى آنها را در انتخابات از آن خود سازند، و بدینگونه فساد ادارى و حامىپرورى دوش به دوش هم حرکت کرده، ظهور دولت مدرن کارآمد را به تأخیر مىاندازند.»
فوکویاما در کتاب تازه خود «اعتماد» از توضیح کامل به منتقدانش طفره مىرود. اما با دقت و تیز بینی می توان نشانه هایی مبنی براینکه وی دلبسته توسعه آمرانه است را یافت. شیوه ای که او آن را مقدم بر دموکراسى و مهمتر از آن مىداند! او مىگوىد:« اگر در کشورى دولت مدرن از نوع وبرى آن (حاکمیت یک بوروکراسى کارآمد) وجود نداشته باشد، دموکراسى باعث رواج وىژه پرورى و حامى پرورى و به دنبال آن فساد ادارى مىشود. به عبارت دیگر چون یک بوروکراسى قدرتمند غیرفاسد شکل نگرفته است، سیاسیون براى تحقق اهداف سیاسى خود و کسب رأى به راحتى منابع عمومى را در بىن حامیانشان توزیع مىکنند تا آراى آنها را در انتخابات از آن خود سازند، و بدىنگونه فساد ادارى و حامىپرورى دوش به دوش هم حرکت کرده، ظهور دولت مدرن کارآمد را به تأخىر مىاندازند.»
فوکویاما در تازه ترین کتاب خود توجه ویژهاى به الگوى بوروکراسى ىا خدمات کشورى پروس/آلمان دارد و آن را نمونه اعلایى از یک بوروکراسى مستقل و کارآمد مىداند که تاکنون در برابر تلاش سىیاستمداران براى تحمیل افراد حزبى وابسته خود مقاومت کرده است. فوکویاما در این راستا داستان جذاب و طولانى اصلاح نظام ادارى و به تعبیر دقیقتر نظام خدمات کشورى را در کشورهایى چون انگلستان و امریکا بازگو مىکند و نشان مىدهد چگونه شکلگیرى یک ائتلاف قدرتمند حامى اصلاح نظام ادارى باعث شد قوانین و مقررات خدمات کشورى تغییر کرده و شایستهسالار شود و این شایستهسالارى در خدمت تقویت قدرت بوروکراتیک دولت و به تعبیرى ظهور دولت مدرن قرار گیرد.
بازگشت «سینماحقیقت» به زندگی
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران، «سینماحقیقت» پنجشنبه این هفته آغاز به کار میکند. پس از پشت سر گذاشتن دوره آنلاین که با موفقیت و استقبال دوستداران سینمای مستند همراه بود، دوره پانزدهم با توجه به واکسیناسیون عمومی و کاهش ابتلا به کرونا در هفتههای اخیر قرار است حضوری و در پردیس چهارسو برگزار شود.
اگرچه بخشهایی از این دوره جشنواره، همچنان آنلاین و غیرحضوری است، اما بازگشت جشنواره به سینماها و تجربه نمایش فیلم روی پرده، نوید بازگشت به زندگی است. موهبتی که پس از زمستان 98 و در دوران اوج کرونا آهسته آهسته از یاد میرفت. «سینماحقیقت» یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جشنوارههای سینمایی ایران است که با وجود فراز و فرودها و انتقادهایی که به آن در همه ادوار وارد بوده، بهدلیل یک امتیاز بزرگ، همیشه مورد توجه و جذاب است. سینمای مستند، در ذات، بدیع و تازه است.
هرچند که افزایش تعداد مستندسازان و آسان شدن فیلمسازی در این حوزه هم، آفتهایی داشته و نسل تازه فیلمسازی بیش از آنکه سینماگر باشند، کشفکننده سوژه هستند و اغلب با زبان سینما آشنا نیستند. اما برخلاف سینمای داستانگو که بسیار در ساز وکارهای تجاری گرفتار آمده و به فروش و پسند بازار دل خوش کرده ، سینمای مستند هنوز ماهیت مستقل خود را حفظ کرده است. سینمایی که در مواجهه با آن و با وجود همه محدودیتها میتوان روزنههایی از استعداد و نوآوری را دید. فیلمهای مستند سینمای ایران، معمولاً جسورانه، خلاق و مبتکرانه هستند.
«سینماحقیقت» اصلیترین تریبون این سینما و سینماگرانش است و به همین دلیل اهمیت ویژهای دارد. در هفت روز جشنواره است که توجه عمومی بهدلیل فضاسازی به این رویداد جلب میشود و دایره مخاطبان جشنواره، خارج از دورهمیها، جلسههای نقد و بررسی و فضای رسانهای گسترده شده و موضوع مستند عمومیت مییابد. در سالهای اخیر، سینماگران بسیاری از حوزه مستند به سینمای داستانی رفته و مورد توجه قرار گرفتهاند، جوانانی که در «سینماحقیقت» دیده شدند، مسیری سهلتر برای ورود به سینمای داستانی داشتند و توفیق در «سینماحقیقت» آنها را به فضای حرفهای نزدیک کرد. با همه اینها و با جذابیتهایی که سینمای مستند دارد، همه بضاعت سینمای مستند ایران در هفت روز جشنواره خلاصه نشده است.
این جشنواره مثل همه جشنوارهها، بایدها و نبایدهایی دارد و پشت این واژهها، فیلمها و فیلمسازانی باقی میمانند که شاید در گذشته برای دیده شدن فیلمشان فرصتی نداشتند اما امروز به کمک پلتفرمها راحتتر به مخاطب میرسند و این موضوع، ممکن است در طولانی مدت مرجعیت جشنواره «سینماحقیقت» در حوزه سینمای مستند را کمرنگ کند.
روزنامهنگار
پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران، «سینماحقیقت» پنجشنبه این هفته آغاز به کار میکند. پس از پشت سر گذاشتن دوره آنلاین که با موفقیت و استقبال دوستداران سینمای مستند همراه بود، دوره پانزدهم با توجه به واکسیناسیون عمومی و کاهش ابتلا به کرونا در هفتههای اخیر قرار است حضوری و در پردیس چهارسو برگزار شود.
اگرچه بخشهایی از این دوره جشنواره، همچنان آنلاین و غیرحضوری است، اما بازگشت جشنواره به سینماها و تجربه نمایش فیلم روی پرده، نوید بازگشت به زندگی است. موهبتی که پس از زمستان 98 و در دوران اوج کرونا آهسته آهسته از یاد میرفت. «سینماحقیقت» یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جشنوارههای سینمایی ایران است که با وجود فراز و فرودها و انتقادهایی که به آن در همه ادوار وارد بوده، بهدلیل یک امتیاز بزرگ، همیشه مورد توجه و جذاب است. سینمای مستند، در ذات، بدیع و تازه است.
هرچند که افزایش تعداد مستندسازان و آسان شدن فیلمسازی در این حوزه هم، آفتهایی داشته و نسل تازه فیلمسازی بیش از آنکه سینماگر باشند، کشفکننده سوژه هستند و اغلب با زبان سینما آشنا نیستند. اما برخلاف سینمای داستانگو که بسیار در ساز وکارهای تجاری گرفتار آمده و به فروش و پسند بازار دل خوش کرده ، سینمای مستند هنوز ماهیت مستقل خود را حفظ کرده است. سینمایی که در مواجهه با آن و با وجود همه محدودیتها میتوان روزنههایی از استعداد و نوآوری را دید. فیلمهای مستند سینمای ایران، معمولاً جسورانه، خلاق و مبتکرانه هستند.
«سینماحقیقت» اصلیترین تریبون این سینما و سینماگرانش است و به همین دلیل اهمیت ویژهای دارد. در هفت روز جشنواره است که توجه عمومی بهدلیل فضاسازی به این رویداد جلب میشود و دایره مخاطبان جشنواره، خارج از دورهمیها، جلسههای نقد و بررسی و فضای رسانهای گسترده شده و موضوع مستند عمومیت مییابد. در سالهای اخیر، سینماگران بسیاری از حوزه مستند به سینمای داستانی رفته و مورد توجه قرار گرفتهاند، جوانانی که در «سینماحقیقت» دیده شدند، مسیری سهلتر برای ورود به سینمای داستانی داشتند و توفیق در «سینماحقیقت» آنها را به فضای حرفهای نزدیک کرد. با همه اینها و با جذابیتهایی که سینمای مستند دارد، همه بضاعت سینمای مستند ایران در هفت روز جشنواره خلاصه نشده است.
این جشنواره مثل همه جشنوارهها، بایدها و نبایدهایی دارد و پشت این واژهها، فیلمها و فیلمسازانی باقی میمانند که شاید در گذشته برای دیده شدن فیلمشان فرصتی نداشتند اما امروز به کمک پلتفرمها راحتتر به مخاطب میرسند و این موضوع، ممکن است در طولانی مدت مرجعیت جشنواره «سینماحقیقت» در حوزه سینمای مستند را کمرنگ کند.
ایدههای زیادی برای فیلمسازی دارم
مجید مجیدی: اصولاً همه فکر میکنند که بهترین قصه دنیا را داشته و اسیر این احساسات میشوند. باید بدانیم چگونه از آن عبور کنیم و بدانیم که تا چه حدی واقعی است؛ من وقتی به این حس میرسم از انسانهایی از طیفهای مختلف تعدادی را انتخاب میکنم و با زبان قصه آن را تعریف میکنم. اگر قصه را خوب تعریف کرده و تأثیر آن را بتوانید ببینید میتوانید بفهمید که تقریباً در مسیر درستی قرار دارید. فیلمنامه خوب به این معنی است که بیش از نیمی از این مسیر عبور کرده باشیم البته در بخش اجرا هم بسیار مهم است. اما عکس آن شما را به موفقیت نخواهد رساند. خود من ایدههای زیادی برای فیلمسازی دارم که دوست دارم به عرصه ظهور برسد. ما همیشه در واقع یک مسیر را ادامه میدهیم که آن توجه به انسان و اهمیت به انسان است. انسان ابعاد بسیار زیبایی دارد که باید به آن پرداخته شود.
بخشی از صحبتهای این کارگردان در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه استانبول
سخن روز
امام محمد باقر(ع):
سه چیز پشت انسان را میشکند: مردی که عمل خویش را زیاد شمارد، گناهانش را فراموش کند و به رأی خویش، خشنود باشد.
بحارالانوار، دار احیاءالترا العربی، ج 69، ص (314)
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
-
«فرگشت» انسان قرن بیستویکم
-
۶۰ سال ترورهای موساد
-
توسعه مقدم بر دموکراسی
-
بازگشت «سینماحقیقت» به زندگی
-
ایدههای زیادی برای فیلمسازی دارم
-
سخن روز
اخبارایران آنلاین