ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هنرمندان در فضای مجازی
صفحات شخصی هنرمندان در فضای مجازی منبعی برای اطلاعرسانی درباره تولیدات تازهشان یا اخبار مرتبط به عرضه آنها شده است. اکران سینماها تا حدودی سامان گرفته و آنچه در رسانههای رسمی بر صدر اخبار قرار دارد فیلمهای اضافه شده بر چرخه اکران است. بالطبع شمارش معکوس برای آغاز نمایش فیلمها موضوع مشترک اغلب پستهای اهالی سینما در فضای مجازی است. تنور بازار کتاب و صحبت درباره کتابخوانی با توجه به هفته کتاب گرم شده و اهالی این حوزه به این موضوع پرداختهاند. فعالان و علاقهمندان جدی تئاتر، تماشای آثار نمایشی را توصیه و تبلیغ میکنند و اهالی موسیقی هم از آثار تازهشان و اجراهای زنده نوشتهاند.
این غم تمامی ندارد
نیکنام حسینیپور، مدیرعامل سابق مؤسسه هنرمندان پیشکسوت خبر از درگذشت سجاد رزمجویی یکی از هنرمندان خوب موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد داد. او در صفحه خود نوشت: «این غم تمامی ندارد و یکی از هنرمندان خوب موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد در گذشت. سجاد رزمجویی خواننده لری متولد سال ۱۳۵۹ در یاسوج اهل نورآباد ممسنی بود.» او در ادامه درباره این خوانند صاحب سبک لرری و شروه خوانی نوشت: «قطعات محلی و لری بویراحمدی او بسیار مشهور است. از جمله آثار خوانندگی استاد رزمجویی میتوان به آهنگ لری برگ ریواس با سنتور و کمانچه و آهنگ هی بو کو یارم، آهنگ بیکس، آهنگ ایلل و باره، آهنگ شروه سجاد رزمجویی، آهنگ دستمال بازی و … اشاره کرد. این خواننده بهدلیل آتشسوزی منزلش و با وجود تلاش کادر پزشکی روز ٢٥آبان ١٤٠٠رخ در نقاب خاک کشید.
چهرهها
فرهاد حسنزاده نویسنده نامآشنای حوزه کودک از چاپ چهارم مجموعه «گروه ۱+ ۵» خبر داده است. او در این باره نوشته: «مجموعه چهار جلدی 1+5 به چاپ چهارم رسید و خواستم تشکر کنم از بچهها و آموزگاران و مروجان کتابخوانی و همچنین نشر افق و تصویرگر کتاب خانم زینب حسینی.» مجموعه چهارجلدی «گروه ۱+ ۵» این نویسنده شامل ماجراهای کارآگاهبازی پنج پسر و یک دختر در یک مجتمع آپارتمانی است که هر بار مشکلات خود را با بهرهگیری از شم کارآگاهی خود حل میکنند، توسط واحد کودک انتشارات افق - کتابهای فندق - راهی بازار شده است. «جنازه... با اجازه»، «مردی که خودش را پیدا کرد»، «جشن تولد پُردردسر» و «بیز...بیز... بیزینس» عناوین فرعی «گروه ۱+ ۵» هستند.
حجت اشرفزاده قطعه جدیدی منتشر کرده و در استوری اینستاگرام آن را خبری کرده است. ترانه اثر تازه او با نام «دورت بگردم» را مرتضی نجفی سروده و تنظیم کنندگی آن را علی دینه به عهده داشته است.
الناز شاکردوست تصویری از خودش و پارسا پیروزفر در فیلم تحسین شده آیدا پناهنده منتشر کرده و خبر موفقیت این فیلم در جشنواره تصویری «تصاویر نو پارسی» را بازنشر کرده است. «تی تی» که در بخش مسابقه جشنواره فرانسوی «تصاویر نو پارسی» حضور داشت دوشنبه شب جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران این جشنواره را از آن خود کرد.
نوید افقَه نوازنده تنبک و محقق موسیقی مخاطبانش را به تماشای اجرای چهارم این هفته «کنسرتهای کوچک چهارشنبهها» دعوت کرده است. در این برنامه که ساعت 17 تا 19 چهارشنبه 26 آبانماه برگزار میشود میلاد محمدی (سنتور) و حسین ایزدی (تنبک) اجرا خواهند داشت. «کنسرتهای کوچک چهارشنبهها» هر چهارشنبه، در «اتاق آربی» مجموعه هنرشهرآفتاب برگزار میشود.
بهرام رادان با انتشار ویدیویی از پشت صحنه «گربه سیاه» از آغاز شمارش معکوس برای اکران این فیلم خبر داده است. در این فیلم که به کارگردانی کریم امینی از چهارشنبه 10 آذرماه به روی پرده خواهد رفت بهرام رادان، ترلان پروانه، بهاره کیان افشار، علیرضا استادی و کیا رکنی ایفای نقش کردهاند.
هنگامه قاضیانی تصاویری از پشت صحنه سریال «جزیزه» را منتشر کرده و از فضای دوستانه و یکدست آن سوی دوربین نوشته و آن را ماحصل مدیریت سیروس مقدم عنوان کرده است. در بخشی از نوشته او آمده: «هر چی از خوبیهای آقای مقدم بگم، کمه، معنای شرافت، مدیریت بحران، روانشناسی بازیگر، حرمت، تعادل رفتاری در هفت ماه با این همه بازیگر اتفاق کمی نیست.» سریال «جزیره» این روزها بهصورت اختصاصی از پلتفرم فیلیمو در حال پخش است.
نوید محمدزاده در یک سلسله استوری، مخاطبانش را به تماشای آثار روی صحنه دعوت کرده است. سه اثر از میان کارهای پیشنهادی او نمایشهایی است که خودش تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد. نمایش «باب بارا» به کارگردانی نیما ایمانزاده، «درس بیپایان» بهکارگردانی میلاد نیکآبادی و «بعد از افتادن» به کارگردانی حسین حسینیان؛ به تهیهکنندگی محمدزاده این روزها روی صحنه است. نمایش «بیل من» به کارگردانی مهدی چاکری و «دن کیشوت» به نویسندگی و کارگردانی جواد مولانیا دیگر آثاری است که این بازیگر بهدنبال کنندگان صفحه اینستاگرامش معرفی کرده است.
هدی زینالعابدین عکسی از خودش به همراه ارسلان امیری منتشر کرده که مربوط به حضور فیلم «زالاوا» در هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم دهوک است. این جشنواره از تاریخ ۲۰ تا ۲۷ آبان در کردستان عراق برگزار میشود، «زالاوا»به کارگردانی ارسلان امیری در بخش مسابقه فیلمهای کردی این رویداد سینمایی به نمایش درمیآید. اکران فیلم تحسین شده «زالاوا» از 24 آذرماه در سینماهای ایران آغاز میشود.
این غم تمامی ندارد
نیکنام حسینیپور، مدیرعامل سابق مؤسسه هنرمندان پیشکسوت خبر از درگذشت سجاد رزمجویی یکی از هنرمندان خوب موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد داد. او در صفحه خود نوشت: «این غم تمامی ندارد و یکی از هنرمندان خوب موسیقی استان کهگیلویه و بویراحمد در گذشت. سجاد رزمجویی خواننده لری متولد سال ۱۳۵۹ در یاسوج اهل نورآباد ممسنی بود.» او در ادامه درباره این خوانند صاحب سبک لرری و شروه خوانی نوشت: «قطعات محلی و لری بویراحمدی او بسیار مشهور است. از جمله آثار خوانندگی استاد رزمجویی میتوان به آهنگ لری برگ ریواس با سنتور و کمانچه و آهنگ هی بو کو یارم، آهنگ بیکس، آهنگ ایلل و باره، آهنگ شروه سجاد رزمجویی، آهنگ دستمال بازی و … اشاره کرد. این خواننده بهدلیل آتشسوزی منزلش و با وجود تلاش کادر پزشکی روز ٢٥آبان ١٤٠٠رخ در نقاب خاک کشید.
چهرهها
فرهاد حسنزاده نویسنده نامآشنای حوزه کودک از چاپ چهارم مجموعه «گروه ۱+ ۵» خبر داده است. او در این باره نوشته: «مجموعه چهار جلدی 1+5 به چاپ چهارم رسید و خواستم تشکر کنم از بچهها و آموزگاران و مروجان کتابخوانی و همچنین نشر افق و تصویرگر کتاب خانم زینب حسینی.» مجموعه چهارجلدی «گروه ۱+ ۵» این نویسنده شامل ماجراهای کارآگاهبازی پنج پسر و یک دختر در یک مجتمع آپارتمانی است که هر بار مشکلات خود را با بهرهگیری از شم کارآگاهی خود حل میکنند، توسط واحد کودک انتشارات افق - کتابهای فندق - راهی بازار شده است. «جنازه... با اجازه»، «مردی که خودش را پیدا کرد»، «جشن تولد پُردردسر» و «بیز...بیز... بیزینس» عناوین فرعی «گروه ۱+ ۵» هستند.
حجت اشرفزاده قطعه جدیدی منتشر کرده و در استوری اینستاگرام آن را خبری کرده است. ترانه اثر تازه او با نام «دورت بگردم» را مرتضی نجفی سروده و تنظیم کنندگی آن را علی دینه به عهده داشته است.
الناز شاکردوست تصویری از خودش و پارسا پیروزفر در فیلم تحسین شده آیدا پناهنده منتشر کرده و خبر موفقیت این فیلم در جشنواره تصویری «تصاویر نو پارسی» را بازنشر کرده است. «تی تی» که در بخش مسابقه جشنواره فرانسوی «تصاویر نو پارسی» حضور داشت دوشنبه شب جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران این جشنواره را از آن خود کرد.
نوید افقَه نوازنده تنبک و محقق موسیقی مخاطبانش را به تماشای اجرای چهارم این هفته «کنسرتهای کوچک چهارشنبهها» دعوت کرده است. در این برنامه که ساعت 17 تا 19 چهارشنبه 26 آبانماه برگزار میشود میلاد محمدی (سنتور) و حسین ایزدی (تنبک) اجرا خواهند داشت. «کنسرتهای کوچک چهارشنبهها» هر چهارشنبه، در «اتاق آربی» مجموعه هنرشهرآفتاب برگزار میشود.
بهرام رادان با انتشار ویدیویی از پشت صحنه «گربه سیاه» از آغاز شمارش معکوس برای اکران این فیلم خبر داده است. در این فیلم که به کارگردانی کریم امینی از چهارشنبه 10 آذرماه به روی پرده خواهد رفت بهرام رادان، ترلان پروانه، بهاره کیان افشار، علیرضا استادی و کیا رکنی ایفای نقش کردهاند.
هنگامه قاضیانی تصاویری از پشت صحنه سریال «جزیزه» را منتشر کرده و از فضای دوستانه و یکدست آن سوی دوربین نوشته و آن را ماحصل مدیریت سیروس مقدم عنوان کرده است. در بخشی از نوشته او آمده: «هر چی از خوبیهای آقای مقدم بگم، کمه، معنای شرافت، مدیریت بحران، روانشناسی بازیگر، حرمت، تعادل رفتاری در هفت ماه با این همه بازیگر اتفاق کمی نیست.» سریال «جزیره» این روزها بهصورت اختصاصی از پلتفرم فیلیمو در حال پخش است.
نوید محمدزاده در یک سلسله استوری، مخاطبانش را به تماشای آثار روی صحنه دعوت کرده است. سه اثر از میان کارهای پیشنهادی او نمایشهایی است که خودش تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد. نمایش «باب بارا» به کارگردانی نیما ایمانزاده، «درس بیپایان» بهکارگردانی میلاد نیکآبادی و «بعد از افتادن» به کارگردانی حسین حسینیان؛ به تهیهکنندگی محمدزاده این روزها روی صحنه است. نمایش «بیل من» به کارگردانی مهدی چاکری و «دن کیشوت» به نویسندگی و کارگردانی جواد مولانیا دیگر آثاری است که این بازیگر بهدنبال کنندگان صفحه اینستاگرامش معرفی کرده است.
هدی زینالعابدین عکسی از خودش به همراه ارسلان امیری منتشر کرده که مربوط به حضور فیلم «زالاوا» در هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم دهوک است. این جشنواره از تاریخ ۲۰ تا ۲۷ آبان در کردستان عراق برگزار میشود، «زالاوا»به کارگردانی ارسلان امیری در بخش مسابقه فیلمهای کردی این رویداد سینمایی به نمایش درمیآید. اکران فیلم تحسین شده «زالاوا» از 24 آذرماه در سینماهای ایران آغاز میشود.
عکس نوشت
سریال «عاشورا (ل ۳۱)» که به زندگی برادران باکری میپردازد، این روزها به کارگردانی هادی حجازیفر در تهران و شهرک دفاع مقدس در حال تصویربرداری است و تا نیمههای آذر ماه ساخت آن به پایان میرسد. هادی حجازیفر که نقش مهدی باکری را ایفا میکند، کارگردانی این مجموعه را نیز عهدهدار است.
بلیت ردیف اول
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
دیدن فیلم سینمایی «قهرمان» چه سودی دارد؟ این سؤال را پیش از دیدن فیلم از خودم پرسیدم و بعد از دیدن فیلم هم از خودم پرسیدم. برای منی که در یک سینمای شلوغ و در ردیف اول و با گردن کج در گوشه سالن این فیلم را تماشا کردم، این سؤال پررنگتر است. یک وقتی بود بعد از تماشای فیلم سینمایی «گذشته» داشتم از پله برقیهای سینما آزادی پایین میآمدم و با خودم فکر میکردم گذشته دیگر برنمیگردد و نمیتوانم به زمان قبل از وارد شدن از سینمایم برگردم و آن فیلم را نبینم، اما فیلم را دیده بودم و راضی نبودم ولی خودم را تسلی میدادم که بالاخره اصغر فرهادی است و باید فیلمش را دید. اصلاً نمیشود فیلمهای او را ندید، حتی اگر با یک فیلم او زاویه داشته باشی. الان به گمان من، فرهادی به اینجای ماجرا رسیده که سودش در فرهادی بودن است. چه او را دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم. این است که با مشقتهای بسیار این فیلم را تماشا کردم و برای خودم تجزیه و تحلیل کردم. از این و آنی هم که فیلم را دیدهاند، پرسیدهام که نظرشان درباره فیلم چیست و همهشان میگویند فیلم «درباره الی» هنوز هم بهترین کاری است که فرهادی ساخته است.
بعد من میگویم «شهر زیبا» هم فیلم خوبی است. آنها هم میگویند بله بله این فیلم خوبی است اما برای من «شهر زیبا» هنوز فیلم بهتری است از دیگر فیلمها. شاید یک جوری نوستالژی داشتن است با فرهادی که او را دارد آرام آرام به سمت کارگردان شدن و بودن و تثبیت پیش میبرد. این است که وقتی از سینما بیرون آمدم و «قهرمان» را مرور میکردم، فکر کردم که در سینما با آن شرایط سخت اذیت نشدهام. فیلم نرم پیش میرود و خودش را تحمیل نمیکند. اطلاعات را به وقت به آدم میدهد و فضا و اتمسفری هم که ساخته، خوب است. برای همین است که شما با فیلم همراه میشوید اما من نتوانستم خودم را مجاب کنم که این حجم از گرفتاری برای «قهرمان» از کجا میآید. نمیتوانم با جاهایی از فیلم همراه شوم اما فکر میکنید نظر من مهم است؟ بعید میدانم. چیزی که مهم است، این است که اصغر فرهادی دارد کار خودش را میکند. این بار کمی سرراستتر از فیلمهای دیگرش پیش رفته است و آن انتقادهای گذشته را از او نمیکنند. اصلاً نمیدانم انتقادی میکنند یا نمیکنند اما فیلم در شیراز میگذرد و فرهادی شیراز و روح شیراز را در این فیلم آورده. برای منی که با شیراز الفت دارم، دیدن این فیلم با آن اتمسفر و لهجههای شیرازی کلی خاطرهساز بود. بیخیالی و بیهوایی شخصیت اصلی فیلم برایم قابل درک بود. این همه خوب بودن برای یک آدم برایم کلی خاطره زنده کرد که ممکن است بعضیها با آن ارتباط برقرار نکنند؛ اصلاً این نوشته را برای شیراز نوشتهام و نه اصغر فرهادی که یک فیلم تازه ساخته و بعد از مدتها آدمهای بسیاری را به سینما کشانده و حال سینما را یک جورهایی عوض کرده است. سینمایی که تو را وادار میکند بلیت در ردیف اول و درست در دل پرده سینما بخری و به تماشای آن بنشینی.
داستاننویس
دیدن فیلم سینمایی «قهرمان» چه سودی دارد؟ این سؤال را پیش از دیدن فیلم از خودم پرسیدم و بعد از دیدن فیلم هم از خودم پرسیدم. برای منی که در یک سینمای شلوغ و در ردیف اول و با گردن کج در گوشه سالن این فیلم را تماشا کردم، این سؤال پررنگتر است. یک وقتی بود بعد از تماشای فیلم سینمایی «گذشته» داشتم از پله برقیهای سینما آزادی پایین میآمدم و با خودم فکر میکردم گذشته دیگر برنمیگردد و نمیتوانم به زمان قبل از وارد شدن از سینمایم برگردم و آن فیلم را نبینم، اما فیلم را دیده بودم و راضی نبودم ولی خودم را تسلی میدادم که بالاخره اصغر فرهادی است و باید فیلمش را دید. اصلاً نمیشود فیلمهای او را ندید، حتی اگر با یک فیلم او زاویه داشته باشی. الان به گمان من، فرهادی به اینجای ماجرا رسیده که سودش در فرهادی بودن است. چه او را دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم. این است که با مشقتهای بسیار این فیلم را تماشا کردم و برای خودم تجزیه و تحلیل کردم. از این و آنی هم که فیلم را دیدهاند، پرسیدهام که نظرشان درباره فیلم چیست و همهشان میگویند فیلم «درباره الی» هنوز هم بهترین کاری است که فرهادی ساخته است.
بعد من میگویم «شهر زیبا» هم فیلم خوبی است. آنها هم میگویند بله بله این فیلم خوبی است اما برای من «شهر زیبا» هنوز فیلم بهتری است از دیگر فیلمها. شاید یک جوری نوستالژی داشتن است با فرهادی که او را دارد آرام آرام به سمت کارگردان شدن و بودن و تثبیت پیش میبرد. این است که وقتی از سینما بیرون آمدم و «قهرمان» را مرور میکردم، فکر کردم که در سینما با آن شرایط سخت اذیت نشدهام. فیلم نرم پیش میرود و خودش را تحمیل نمیکند. اطلاعات را به وقت به آدم میدهد و فضا و اتمسفری هم که ساخته، خوب است. برای همین است که شما با فیلم همراه میشوید اما من نتوانستم خودم را مجاب کنم که این حجم از گرفتاری برای «قهرمان» از کجا میآید. نمیتوانم با جاهایی از فیلم همراه شوم اما فکر میکنید نظر من مهم است؟ بعید میدانم. چیزی که مهم است، این است که اصغر فرهادی دارد کار خودش را میکند. این بار کمی سرراستتر از فیلمهای دیگرش پیش رفته است و آن انتقادهای گذشته را از او نمیکنند. اصلاً نمیدانم انتقادی میکنند یا نمیکنند اما فیلم در شیراز میگذرد و فرهادی شیراز و روح شیراز را در این فیلم آورده. برای منی که با شیراز الفت دارم، دیدن این فیلم با آن اتمسفر و لهجههای شیرازی کلی خاطرهساز بود. بیخیالی و بیهوایی شخصیت اصلی فیلم برایم قابل درک بود. این همه خوب بودن برای یک آدم برایم کلی خاطره زنده کرد که ممکن است بعضیها با آن ارتباط برقرار نکنند؛ اصلاً این نوشته را برای شیراز نوشتهام و نه اصغر فرهادی که یک فیلم تازه ساخته و بعد از مدتها آدمهای بسیاری را به سینما کشانده و حال سینما را یک جورهایی عوض کرده است. سینمایی که تو را وادار میکند بلیت در ردیف اول و درست در دل پرده سینما بخری و به تماشای آن بنشینی.
نمایشگاهی با نشانههای حضور انسان در طبیعت
حسین محسنی
گالری دار
در نمایشگاه نقاشیهای جواد علیمحمدی اردکانی در مجموعه «زمین» با نگاهی متفاوت به طبیعت و یادآوری «زمین» بهعنوان بستر اصلی و اولیه زیست بشریت، این آثار خلق شدهاند.
این مجموعه از 21آبان ماه در گالری آرتیبیشن به نمایش درآمده است. اردکانی که پژوهش هنر را در مقطع دکترا آموخته، پیش از این مجموعه آثارش در هفده نمایشگاه گروهی و انفرادی از جمله گالریهای لاله، باران، درسا، اکو و فرمانفرما به نمایش در آمده است و طی سه دهه فعالیت، اکنون با مجموعه «زمین» در بین علاقه مندان به هنر تجسمی
آمده است.
در آثار او، انسان بهصورت ملموس، حضوری عینی ندارد، اما نشانههای حضور انسان در بسیاری از کارها وجود دارد. در دوردست و در لحظاتی که در واقع حس غروب یا طلوع را تداعی میکند، چراغهایی روشن است. آنجا که حس غروب و تاریکی به انسان رخ میدهد. در دل این کوهها زندگیهایی جریان دارد؛ یعنی آدمهایی سکونت دارند و آن کلونیها به تعبیری کلونیهای کامل از یک زندگی گروهی کوچک است. در برخی از کارها جادهای وجود دارد یا المانهای دیگری که حاکی از حضور انسان در آن طبیعت است.
مجموعه زمین محصول کار حدود هفت یا هشت سال پیش هستند. مجموعههای کاری اردکانی به توالی شکل میگیرند. مجموعهای که الان هنرمند روی آن کار میکند، با عنوان کیهان است که در ادامه این مجموعه زمین قرار دارد و آن هم باز برمیگردد به چیزهایی که در کودکی در وجود او در زادگاهش شهر یزد شکل گرفته است.
نمایشگاه زمین از ۲۱ آبان تا ۳۰ آبان ماه برای نمایش عمومی برپاست و بازدید از این نمایشگاه هرروز از ساعت ۱۱ صبح تا ۲۰ و در روزهای تعطیل از ساعت ۱۶ تا ۲۰ با هماهنگی قبلی امکانپذیر خواهد بود.
نمایشگاه زمین
نقاش: جواد علیمحمدی اردکانی
گالری آرتیبیشن
گالری دار
در نمایشگاه نقاشیهای جواد علیمحمدی اردکانی در مجموعه «زمین» با نگاهی متفاوت به طبیعت و یادآوری «زمین» بهعنوان بستر اصلی و اولیه زیست بشریت، این آثار خلق شدهاند.
این مجموعه از 21آبان ماه در گالری آرتیبیشن به نمایش درآمده است. اردکانی که پژوهش هنر را در مقطع دکترا آموخته، پیش از این مجموعه آثارش در هفده نمایشگاه گروهی و انفرادی از جمله گالریهای لاله، باران، درسا، اکو و فرمانفرما به نمایش در آمده است و طی سه دهه فعالیت، اکنون با مجموعه «زمین» در بین علاقه مندان به هنر تجسمی
آمده است.
در آثار او، انسان بهصورت ملموس، حضوری عینی ندارد، اما نشانههای حضور انسان در بسیاری از کارها وجود دارد. در دوردست و در لحظاتی که در واقع حس غروب یا طلوع را تداعی میکند، چراغهایی روشن است. آنجا که حس غروب و تاریکی به انسان رخ میدهد. در دل این کوهها زندگیهایی جریان دارد؛ یعنی آدمهایی سکونت دارند و آن کلونیها به تعبیری کلونیهای کامل از یک زندگی گروهی کوچک است. در برخی از کارها جادهای وجود دارد یا المانهای دیگری که حاکی از حضور انسان در آن طبیعت است.
مجموعه زمین محصول کار حدود هفت یا هشت سال پیش هستند. مجموعههای کاری اردکانی به توالی شکل میگیرند. مجموعهای که الان هنرمند روی آن کار میکند، با عنوان کیهان است که در ادامه این مجموعه زمین قرار دارد و آن هم باز برمیگردد به چیزهایی که در کودکی در وجود او در زادگاهش شهر یزد شکل گرفته است.
نمایشگاه زمین از ۲۱ آبان تا ۳۰ آبان ماه برای نمایش عمومی برپاست و بازدید از این نمایشگاه هرروز از ساعت ۱۱ صبح تا ۲۰ و در روزهای تعطیل از ساعت ۱۶ تا ۲۰ با هماهنگی قبلی امکانپذیر خواهد بود.
نمایشگاه زمین
نقاش: جواد علیمحمدی اردکانی
گالری آرتیبیشن
سوسنگرد بر مدار حماسه
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
بزنگاههای خطرو مهلکه گاه امتحان و بروز جوهرههاست، جوهرههایی که میزان و معیار اصالتهای ارزشمند یک ملت است. صحنه رهانیدن سوسنگرد از خطر حتمی سقوط به دست ارتش متجاوز عراق ازجمله بزنگاههایی است که جوهره ایثار و همبودی مردم ایران را بروز داد و در تراز حماسهای بزرگ و ملی در تاریخ به ثبت رسید. تانکهای سوخته عراقی که این روزها وسیله بازی و سرگرمی بچههای سوسنگردی شده، روزی به همراه دهها تانک دیگر برای اشغال شهرشان آمده بودند و با وجود سه بار هجوم و اشغال بخشهایی از شهر فرصت به اشغال درآوردن سوسنگرد و استمرار حضور در این پاره تن ایران عزیز را نیافتند و با برجا گذاشتن تلفات بسیار مجبور به عقبنشینی شدند.
هدف اولیه ارتش بعث عراق در هجوم از محور چزابه، تصرف شهرهای مرزی همچون سوسنگرد و بستان در روزهای آغازین جنگ بود. در هفتمین روز جنگ نیز به دلیل غافلگیر شدن مدافعان تمامیت ارضی، موفق به اشغال بخشهای زیادی از شهر شد. نقشه دشمن در برنامهریزی حمله به ایران تصرف اهواز به عنوان عاصمه استان خوزستان و تعمیم اهداف جنگی خود در سطح کلان بود و برای تأمین اهداف شوم خود نیاز مبرمی به در اختیار داشتن سوسنگرد داشت. چرا که دسترسترین و نزدیکترین مسیر برای رسیدن به مرکز استان، اهواز بود. به همین دلیل صدام این مأموریت را به زبدهترین یگان خود یعنی لشکر ۹ زرهی ارتش عراق واگذار کرد.
ارتش عراق پس ازاشغال سوسنگرد به پیشروی خود به سمت اهواز ادامه داد و در این محور از حمیدیه عبور کرده و خود را به اهواز نزدیک کرد. دشمن که انتظار حماسه آفرینی و مقاومت نیروهای مردمی را نداشت و تصور میکرد که میتواند به سرعت به پیشروی خود ادامه دهد، در تدارک بود تا گام بعدی را به سمت اهواز بردارد. اما پاسداران شرف و غیرت فرصت هر اقدامی را از او گرفته و سه روز بعد طی یک عملیات به فرماندهی شهید علی غیور اصلی دشمن را از سوسنگرد بیرون راند و عقبه نیروهای آماده حمله به اهواز را متزلزل نمود. در این شبیخون ۲۲ دستگاه تانک و نفربر ارتش عراق به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد. گرچه ارتش عراق در تصرف سوسنگرد شکست خورد ولی برای کامل کردن نقشههای شوم خود نمیتوانست از اشغال این شهر صرف نظر کند. این بود که واحدهایی از لشکر ۹ زرهی عراق در روز ۲۳ آبان ماه پیشروی خود را از شمال رودخانه کرخه کور به طرف جاده حمیدیه - سوسنگرد آغاز کردند و شهر سوسنگرد را در ۲۴ آبان ۵۹ از شرق، جنوب و غرب به محاصره خود درآوردند. در این هنگام نبردهای خیابانی بین مدافعان شهر با تانکهای عراقی آغاز و حماسههای بسیاری خلق شد.
خبر محاصره سوسنگرد و خطر اشغال این شهر به گوش امام (ره) رسید و فرمان تاریخساز امام که «تا فردا باید سوسنگرد آزاد شود» صادر گردید. پس ازصدور این فرمان موجی در میان مردم منطقه و مدافعان کشور اعم از سپاه، ارتش و نیروهای مردمی به پا شد و هرکس هر کاری از دستش برمیآمد، آن را مأموریتی سترگ پنداشته و وارد میدان شد و دفاع از این بخش از کیان ملی رنگ حماسه به خود گرفت.
حماسه فرزندان میهن دردفع خطر سقوط سوسنگرد از آن دست ماجراهایی است که شنیدن و خواندن آن میتواند درسهای بزرگی از رشادتها و دلاورمردیهای مردان مرد را برای نسلهای حال و آینده نمایان سازد. داستانی شورانگیز و اسطورهای فراموش نشدنی که ضمن آن صحنههایی عجیب و معجزهآسا خلق شد. یکی از ابعاد این حماسه حضور مرد و زن ایرانی چه ارتشی چه سپاهی و چه نیروهای مردمی از سراسر کشور بود. سقوط سوسنگرد برای ما اهمیت زیادی داشت، زیرا معبری به سوی اهواز و سقوط عاصمه استان و در پی آن جدایی استان را تسهیل میکرد. دشمن توان زیادی را پای کار آورده بود و به جای نیروی پیاده از نیروهای زرهی و توپ و تانک استفاده میکرد. علاوه برآن از طریق هوا نیز مدام شهر را بمباران میکرد. اما مدافعان شهر که در محاصره بودند با سخت جانی مقاومت میکردند. عراق قبلاً دوبار به سوسنگرد حمله کرده بود که یکبار آن، تا حمیدیه هم به پیش رفت، و اهواز را در خطر سقوط قطعی قرارداد، ولی نتوانست کاری از پیش ببرد. اکنون مصممتر از دو بار قبل همه توان خود را جمع کرده بود تا با قدرتی بزرگ سوسنگرد را به تصرف درآورد و آن را پایگاه خود برای حمله به اهواز قرار دهد.
دشمن بشدت شهر و اطراف شهر را زیر آتش گرفته بود و گلولههای توپ فراوانی در گوشه و کنار بر زمین میخورد. رزمندگان جنگهای نامنظم با شیوههای چریکی خود را به تانکهای دشمن رسانده و آرایش دشمن را برهم زدند. با این اقدام شجاعانه برتری دشمن نادیده گرفته شده و فرماندهان ارتش بعث را به هراس از مواجهه با نیروهای تازه نفس و پرتعداد انداخت. حضور بالگردهای هوانیروز و شکار تانکهای دشمن صحنه جنگ را تغییر داد و محرکی برای سایر رزمندگان شد.
گروههای مختلف با فشار آوردن به قوای دشمن آنان را عقب رانده و فراری دادند. در این عملیات دشمن متحمل خسارتهای زیادی شد گرچه نیروهای خودی نیز شهدای بزرگی را تقدیم نمودند از جمله خلبانان هوانیروز که هریک با اقدامات خود کار یک یگان رزمی را انجام دادند. با استقرار رزمندگان اسلام در شهر سوسنگرد این شهر به یکی از جبهههای فعال جنگ تبدیل شده و احتمال حمله مجدد ارتش عراق به آن از میان میرفت.
دبیر گروه پایداری
بزنگاههای خطرو مهلکه گاه امتحان و بروز جوهرههاست، جوهرههایی که میزان و معیار اصالتهای ارزشمند یک ملت است. صحنه رهانیدن سوسنگرد از خطر حتمی سقوط به دست ارتش متجاوز عراق ازجمله بزنگاههایی است که جوهره ایثار و همبودی مردم ایران را بروز داد و در تراز حماسهای بزرگ و ملی در تاریخ به ثبت رسید. تانکهای سوخته عراقی که این روزها وسیله بازی و سرگرمی بچههای سوسنگردی شده، روزی به همراه دهها تانک دیگر برای اشغال شهرشان آمده بودند و با وجود سه بار هجوم و اشغال بخشهایی از شهر فرصت به اشغال درآوردن سوسنگرد و استمرار حضور در این پاره تن ایران عزیز را نیافتند و با برجا گذاشتن تلفات بسیار مجبور به عقبنشینی شدند.
هدف اولیه ارتش بعث عراق در هجوم از محور چزابه، تصرف شهرهای مرزی همچون سوسنگرد و بستان در روزهای آغازین جنگ بود. در هفتمین روز جنگ نیز به دلیل غافلگیر شدن مدافعان تمامیت ارضی، موفق به اشغال بخشهای زیادی از شهر شد. نقشه دشمن در برنامهریزی حمله به ایران تصرف اهواز به عنوان عاصمه استان خوزستان و تعمیم اهداف جنگی خود در سطح کلان بود و برای تأمین اهداف شوم خود نیاز مبرمی به در اختیار داشتن سوسنگرد داشت. چرا که دسترسترین و نزدیکترین مسیر برای رسیدن به مرکز استان، اهواز بود. به همین دلیل صدام این مأموریت را به زبدهترین یگان خود یعنی لشکر ۹ زرهی ارتش عراق واگذار کرد.
ارتش عراق پس ازاشغال سوسنگرد به پیشروی خود به سمت اهواز ادامه داد و در این محور از حمیدیه عبور کرده و خود را به اهواز نزدیک کرد. دشمن که انتظار حماسه آفرینی و مقاومت نیروهای مردمی را نداشت و تصور میکرد که میتواند به سرعت به پیشروی خود ادامه دهد، در تدارک بود تا گام بعدی را به سمت اهواز بردارد. اما پاسداران شرف و غیرت فرصت هر اقدامی را از او گرفته و سه روز بعد طی یک عملیات به فرماندهی شهید علی غیور اصلی دشمن را از سوسنگرد بیرون راند و عقبه نیروهای آماده حمله به اهواز را متزلزل نمود. در این شبیخون ۲۲ دستگاه تانک و نفربر ارتش عراق به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد. گرچه ارتش عراق در تصرف سوسنگرد شکست خورد ولی برای کامل کردن نقشههای شوم خود نمیتوانست از اشغال این شهر صرف نظر کند. این بود که واحدهایی از لشکر ۹ زرهی عراق در روز ۲۳ آبان ماه پیشروی خود را از شمال رودخانه کرخه کور به طرف جاده حمیدیه - سوسنگرد آغاز کردند و شهر سوسنگرد را در ۲۴ آبان ۵۹ از شرق، جنوب و غرب به محاصره خود درآوردند. در این هنگام نبردهای خیابانی بین مدافعان شهر با تانکهای عراقی آغاز و حماسههای بسیاری خلق شد.
خبر محاصره سوسنگرد و خطر اشغال این شهر به گوش امام (ره) رسید و فرمان تاریخساز امام که «تا فردا باید سوسنگرد آزاد شود» صادر گردید. پس ازصدور این فرمان موجی در میان مردم منطقه و مدافعان کشور اعم از سپاه، ارتش و نیروهای مردمی به پا شد و هرکس هر کاری از دستش برمیآمد، آن را مأموریتی سترگ پنداشته و وارد میدان شد و دفاع از این بخش از کیان ملی رنگ حماسه به خود گرفت.
حماسه فرزندان میهن دردفع خطر سقوط سوسنگرد از آن دست ماجراهایی است که شنیدن و خواندن آن میتواند درسهای بزرگی از رشادتها و دلاورمردیهای مردان مرد را برای نسلهای حال و آینده نمایان سازد. داستانی شورانگیز و اسطورهای فراموش نشدنی که ضمن آن صحنههایی عجیب و معجزهآسا خلق شد. یکی از ابعاد این حماسه حضور مرد و زن ایرانی چه ارتشی چه سپاهی و چه نیروهای مردمی از سراسر کشور بود. سقوط سوسنگرد برای ما اهمیت زیادی داشت، زیرا معبری به سوی اهواز و سقوط عاصمه استان و در پی آن جدایی استان را تسهیل میکرد. دشمن توان زیادی را پای کار آورده بود و به جای نیروی پیاده از نیروهای زرهی و توپ و تانک استفاده میکرد. علاوه برآن از طریق هوا نیز مدام شهر را بمباران میکرد. اما مدافعان شهر که در محاصره بودند با سخت جانی مقاومت میکردند. عراق قبلاً دوبار به سوسنگرد حمله کرده بود که یکبار آن، تا حمیدیه هم به پیش رفت، و اهواز را در خطر سقوط قطعی قرارداد، ولی نتوانست کاری از پیش ببرد. اکنون مصممتر از دو بار قبل همه توان خود را جمع کرده بود تا با قدرتی بزرگ سوسنگرد را به تصرف درآورد و آن را پایگاه خود برای حمله به اهواز قرار دهد.
دشمن بشدت شهر و اطراف شهر را زیر آتش گرفته بود و گلولههای توپ فراوانی در گوشه و کنار بر زمین میخورد. رزمندگان جنگهای نامنظم با شیوههای چریکی خود را به تانکهای دشمن رسانده و آرایش دشمن را برهم زدند. با این اقدام شجاعانه برتری دشمن نادیده گرفته شده و فرماندهان ارتش بعث را به هراس از مواجهه با نیروهای تازه نفس و پرتعداد انداخت. حضور بالگردهای هوانیروز و شکار تانکهای دشمن صحنه جنگ را تغییر داد و محرکی برای سایر رزمندگان شد.
گروههای مختلف با فشار آوردن به قوای دشمن آنان را عقب رانده و فراری دادند. در این عملیات دشمن متحمل خسارتهای زیادی شد گرچه نیروهای خودی نیز شهدای بزرگی را تقدیم نمودند از جمله خلبانان هوانیروز که هریک با اقدامات خود کار یک یگان رزمی را انجام دادند. با استقرار رزمندگان اسلام در شهر سوسنگرد این شهر به یکی از جبهههای فعال جنگ تبدیل شده و احتمال حمله مجدد ارتش عراق به آن از میان میرفت.
فهرستهایی راهگشا برای والدین
جعفر توزنده جانی
نویسنده کودک و نوجوان
طی روزهای گذشته پنجمین سالروز درگذشت «توران میرهادی» را پشت سر گذاشتیم؛ از بنیانگذاران شورای کتاب کودک، تشکلی مردم نهاد که در عرصه کتاب از جهات بسیاری منشأ اثر بوده است. یکی از اقدامات ارزشمند این تشکل را میتوان در انتشار فهرست سالانه آثار برگزیده تألیفی و ترجمه شده دانست. با اینکه زمان چندانی از قدم به عرصه گذاشتن ادبیات کودک و نوجوان، حتی در عرصه جهانی آن نمیگذرد با این حال خود من از همان سالهای ابتدایی فعالیتم در این حوزه با مادران و پدرانی مواجه میشدم که علاقهمند تهیه کتابهای مناسب فرزندان خود بودند. در دهههای گذشته، والدین گمان میکردند هر کتابی که بهعنوان آثار این گروه سنی به فروش میرسد مناسب است. کتابهایی که گاه جز تصاویری زیبا و طرح جلدی مخاطب پسند از محتوای ارزشمندی برخوردار نبودند. با وجود این همان قدر که سطح تحصیلات در میان عموم جامعه بیشتر شد، خانوادهها هم بیش از پیش متوجه ضرورت در نظر گرفتن برخی اما و اگرها در خرید کتابهای گروه سنی کودک و نوجوان شدند. نه تنها در آن سالها، حتی هم اکنون هم والدین جوان از این میپرسند که چه کتابهایی سطح قابل قبولی از استانداردهای خاص این گروه سنی را برخوردار هستند. من بیشتر مواقع در مواجهه با چنین سؤالی تأکید میکنم که ترجیح میدهم کتابی معرفی نکنم چراکه کتابهای مذکور از سلیقه خودم نشأت میگیرند. با این حال آنها را به فهرستهایی همچون فهرست شورای کتاب کودک ارجاع میدهم، البته در این زمینه با فهرستهای خوب دیگری همچون «لاک پشت پرنده» یا فهرستهای «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و«آموزش و پرورش» هم مواجه هستیم که والدین را از این سردرگمی در انتخاب کتابهای خوب نجات میدهند. در این بین اما فهرست «شورای کتاب کودک» جایگاهی ارزشمند دارد چراکه تلاش کارشناسان و استادان بسیاری پشتوانه انتشار آن است؛ افرادی که اغلب به شکل داوطلبانه با شورای کتاب کودک همکاری دارند. از همین بابت با قاطعیت میتوانم بگویم که این فهرست، یکی از فهرستهای اصولی در پاسخ به این سؤال والدین است که چه کتابی برای فرزندان خود بخرند. هرچند که فعالیت شورای کتاب کودک تنها به انتشار این فهرست محدود نمیشود و ما شاهد فعالیتهای دیگری از جمله انتشار «فرهنگنامه کودک و نوجوان» هم از سوی آن هستیم. زنده یاد میرهادی افزون بر آنکه استادی شاخص در زمینه ادبیات کودک و همچنین نویسندهای شاخص بهشمار میآمد، در ارتباط با شیوه آموزش در مدارس هم حرفهای بسیار و تجربههای گرانبهایی داشت. ای کاش مسئولان وزارت آموزش و پرورش برای بهره گرفتن از این تجربیات کاری بکنند. اما به گمانم یکی از مهمترین خدمات او را باید در مجموع اقداماتی دانست که در نهایت تغییر نگاه نسبت به کودکان را سبب شد. او تأکید بسیاری بر این داشت که کودک بدتر یا بهتر نداریم و معتقد به ضرورت پرهیز از چنین نگاههایی بود. از سوی دیگر نمیتوان فراموش کرد که این چهره شاخص عرصه فرهنگمان سبب جدی گرفتن فعالان کودک نیز شد؛ شاید پیشتر آنگونه که باید و شاید کارها و تلاش این قشر دیده نمیشد.
نویسنده کودک و نوجوان
طی روزهای گذشته پنجمین سالروز درگذشت «توران میرهادی» را پشت سر گذاشتیم؛ از بنیانگذاران شورای کتاب کودک، تشکلی مردم نهاد که در عرصه کتاب از جهات بسیاری منشأ اثر بوده است. یکی از اقدامات ارزشمند این تشکل را میتوان در انتشار فهرست سالانه آثار برگزیده تألیفی و ترجمه شده دانست. با اینکه زمان چندانی از قدم به عرصه گذاشتن ادبیات کودک و نوجوان، حتی در عرصه جهانی آن نمیگذرد با این حال خود من از همان سالهای ابتدایی فعالیتم در این حوزه با مادران و پدرانی مواجه میشدم که علاقهمند تهیه کتابهای مناسب فرزندان خود بودند. در دهههای گذشته، والدین گمان میکردند هر کتابی که بهعنوان آثار این گروه سنی به فروش میرسد مناسب است. کتابهایی که گاه جز تصاویری زیبا و طرح جلدی مخاطب پسند از محتوای ارزشمندی برخوردار نبودند. با وجود این همان قدر که سطح تحصیلات در میان عموم جامعه بیشتر شد، خانوادهها هم بیش از پیش متوجه ضرورت در نظر گرفتن برخی اما و اگرها در خرید کتابهای گروه سنی کودک و نوجوان شدند. نه تنها در آن سالها، حتی هم اکنون هم والدین جوان از این میپرسند که چه کتابهایی سطح قابل قبولی از استانداردهای خاص این گروه سنی را برخوردار هستند. من بیشتر مواقع در مواجهه با چنین سؤالی تأکید میکنم که ترجیح میدهم کتابی معرفی نکنم چراکه کتابهای مذکور از سلیقه خودم نشأت میگیرند. با این حال آنها را به فهرستهایی همچون فهرست شورای کتاب کودک ارجاع میدهم، البته در این زمینه با فهرستهای خوب دیگری همچون «لاک پشت پرنده» یا فهرستهای «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و«آموزش و پرورش» هم مواجه هستیم که والدین را از این سردرگمی در انتخاب کتابهای خوب نجات میدهند. در این بین اما فهرست «شورای کتاب کودک» جایگاهی ارزشمند دارد چراکه تلاش کارشناسان و استادان بسیاری پشتوانه انتشار آن است؛ افرادی که اغلب به شکل داوطلبانه با شورای کتاب کودک همکاری دارند. از همین بابت با قاطعیت میتوانم بگویم که این فهرست، یکی از فهرستهای اصولی در پاسخ به این سؤال والدین است که چه کتابی برای فرزندان خود بخرند. هرچند که فعالیت شورای کتاب کودک تنها به انتشار این فهرست محدود نمیشود و ما شاهد فعالیتهای دیگری از جمله انتشار «فرهنگنامه کودک و نوجوان» هم از سوی آن هستیم. زنده یاد میرهادی افزون بر آنکه استادی شاخص در زمینه ادبیات کودک و همچنین نویسندهای شاخص بهشمار میآمد، در ارتباط با شیوه آموزش در مدارس هم حرفهای بسیار و تجربههای گرانبهایی داشت. ای کاش مسئولان وزارت آموزش و پرورش برای بهره گرفتن از این تجربیات کاری بکنند. اما به گمانم یکی از مهمترین خدمات او را باید در مجموع اقداماتی دانست که در نهایت تغییر نگاه نسبت به کودکان را سبب شد. او تأکید بسیاری بر این داشت که کودک بدتر یا بهتر نداریم و معتقد به ضرورت پرهیز از چنین نگاههایی بود. از سوی دیگر نمیتوان فراموش کرد که این چهره شاخص عرصه فرهنگمان سبب جدی گرفتن فعالان کودک نیز شد؛ شاید پیشتر آنگونه که باید و شاید کارها و تلاش این قشر دیده نمیشد.
طنزاندیشی یک نوع جهانبینی است
جواد مجابی: طنز خوشمزگی نیست، خندهانگیزی نیست و قلقلک دادن آدمهای افسرده نیست. طنز نوعی شک و دید فلسفی است و به تعبیری جهانبینی خاص است. طنزپرداز عملاً جهان را خندهآور میبیند و نه اینکه بخواهد از آن روابط خنده بیافریند؛ او در بطن خنده گریه میبیند و فاجعه و در بطن رویندگی زوال را میبیند و از حال خوب سقوط را مینگرد و در امر جدی وضعیت غیرجدی را. طنز محدود به رسانه ادبیات و نمایش و نقاشی و سینما نیست، ابررسانه است و دیدی فراگیر و نوعی جهانبینی متفاوت است که شخص را به دگرگونه دیدن جهان احضار میدارد.
بخشی از صحبتهای این شاعر و نویسنده در گفتوگو با ایسنا
بخشی از صحبتهای این شاعر و نویسنده در گفتوگو با ایسنا
سخن روز
امام باقر (ع) : تمام کمال در سه چیز است : فراگرفتن علم دین و شکیبایی در پیش آمدها و ناگواری ها و اندازه نگه داشتن در زندگی.
انوارالبهیه صفحه ۱۴۳
انوارالبهیه صفحه ۱۴۳
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
-
بلیت ردیف اول
-
نمایشگاهی با نشانههای حضور انسان در طبیعت
-
سوسنگرد بر مدار حماسه
-
فهرستهایی راهگشا برای والدین
-
طنزاندیشی یک نوع جهانبینی است
-
سخن روز
اخبارایران آنلاین