چند و چونی پیرامون تئاتر دفاع مقدس در گفتوگو با رحمت امینی، پژوهشگر و کارگردان تئاتر
صحنه در انتظار راویان مقاومت
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
در طول سالهای جنگ تحمیلی هنرمندان بسیاری بطور خودجوش دست به کار شدند و آثار ارزشمند و ماندگاری از خود به یادگار گذاشتند. در این ارتباط هنرمندان تئاتر با پرداختن به موضوع جنگ و مسائل رزمندگان، تئاتر دفاع مقدس را شکل دادند. با پایان گرفتن آتش جنگ هنرمندان بیشتری با اشتیاق و علاقهمندی به این نوع تئاتر روی خوش نشان دادند و توان و هنر خود را در این جهت به کار گرفتند، اما این رویکرد دوام زیادی نیاورد و تئاتر دفاع مقدس چند سالی است که به محاق فراموشی رفته و امری مربوط به گذشته تلقی میشود. پیرامون این موضوع گفتوگویی با رحمت امینی پژوهشگر حوزه تئاتر و کارگردان انجام دادهایم که پیش رویتان قرار دارد.
از تئاتر دفاع مقدس چه خبر؟ آیا فعالیتی تحت این عنوان وجود دارد؟
تئاتر دفاع مقدس تابعی از تئاتر کل کشور است و یکی از بخشهای تئاترکشور است. زمانی که کلیت تئاتر با توجه به وضعیت کرونا تقریباً یک چهارم شده، بالطبع فعالیت تئاتردفاع مقدس هم تحت تأثیر قرار گرفته است، البته تئاتر دفاع مقدس نسبت به قبل رونق چندانی ندارد، گرچه قبلاً هم رونق آنچنانی نداشت و نهادهای ذیربط سالهای زیادی است که چنانکه باید و شاید از این نوع تئاتر،حمایتی به عمل نمیآورند. با وجود این با بازگشایی «تماشاخانه سرو» که با حمایت حوزه هنری یکی دوسالی است راهاندازی شده ما شاهد به صحنه رفتن کارهایی با عنوان تئاتر دفاع مقدس هستیم که البته برای این نوع از تئاتر کشور با این همه مضامین ارزشمند کافی نیست.
تئاتر دفاع مقدس چه دورههایی را طی کرده و اوج آن چه زمانی بوده است؟
تا چند سال بعد از جنگ تحمیلی، یعنی از سال 68 به این سو یک دوره چهار، پنج ساله اوج تئاتر دفاع مقدس بود. در این دوره جنگ تازه تمام شده بود و رویدادها و خاطراتش توسط برخی از هنرمندانی که اتفاقاً خودشان در جنگ حضور داشتند تبدیل به آثار درخور توجهی شد و افرادی همچون؛ علیرضا نادری، سید حسین فدای حسین، مهرداد رایانی مخصوص و امثالهم که جنگ را دیده بودند و درامنویسی را هم بلد بودند دست به کار شدند و اتفاقات خوبی در آن دوران به وقوع پیوست. همچنین جشنواره تئاتر دفاع مقدس که توسط بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس که آن سالها برگزار میشد کمک شایانی به رونق تئاتر دفاع مقدس مینمود ،اما با دورشدن از سالهای جنگ، افراد کمی به سراغ تئاتر دفاع مقدس میروند؛ آنانی هم که قدم در این وادی میگذارند با نقدهای غالباً غیر منصفانهای روبه رو میشوند.
اساساً به چه تئاتری میتوان عنوان تئاتر دفاع مقدس داد و آیا اطلاق چنین عنوانی صحیح است؟
بله! به لحاظ موضوعی صحیح است. اگر بخواهیم تئاتر بعد از انقلاب را از نظر موضوعی تقسیمبندی کنیم مطمئناً یکی از موضوعات میتواند تئاتر دفاع مقدس باشد، اما اینکه بتوانیم آن را ژانر ویژهای در نظر بیاوریم خیر، این نوع تئاتر ژانر نیست اما بهدلیل اینکه در کشور ما جنگ بزرگی رخ داد و 8 سال مقاومت پر از خاطرات و روایت هاست، قطعاً یکی از انواع نمایشنامهها و اجراهایی که میتواند روی صحنه برود اجراهایی با موضوع دفاع مقدس است.
آیا میتوانیم از این نوع تئاتر با عنوان تئاتر فصلی یاد کنیم؟ اگر آری چه عواملی باعث فصلی شدن آن شده است؟
بلی متأسفانه! چند عامل مهم را میتوان برای این وضعیت نام برد، یکی اینکه دستگاههایی که باید بطور ویژه به این موضوع بپردازند، بودجه کافی اختصاص نمیدهند. اگر هم بودجه مختصری اختصاص دهند میخواهند دخالتهای زیادی داشته باشند و در آنچه که هنرمند مینویسد و میآفریند تأثیر مستقیم داشته باشند. این دو عامل مهم باعث شده که هنرمندان اقبال چندانی به این نوع از تئاتر نداشته باشند. تئاتر در ماهیت خود ناچار از رفتن به سوی موضوعات چالشی است و این خوشایند برخی دستگاههای اجرایی نیست. این نکته موجب شده تئاتر دفاع مقدس فصلی و در دورههای زمانی خاصی با تعداد اندکی کار روی صحنه برود و در بقیه سال پروندهاش بسته بماند.
آیا با توجه به ابعاد انسانی جنگ تحمیلی میتوان به تئاتر دفاع مقدس صورتی عینی تر بخشید؟
بله! به نظر من که درحوزه تئاتر هم پژوهش انجام میدهم هم کارگردانی میکنم، در حوزه دفاع مقدس هم کار کرده ام، موضوعات انسانی ذیل جنگ تحمیلی جای کاربسیار دارد ولی باید هنرمند را آزاد گذاشت تا بتواند ابعاد مختلف جنگ را عینیتر ببیند، اگر بخواهیم روی یک بخشهای خاص تمرکز کنیم و آنها را نشان دهیم به نظرم تئاتر دفاع مقدس هم همچون برخی از هنرهای دفاع مقدس به موزه میرود.
نقش نهادهای رسمی در پشتیبانی از تئاتر دفاع مقدس تا چه حد در احیای آن مؤثر است؟
بسیار زیاد؛ یعنی اگرحوزه هنری، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، بنیاد شهید و امثال اینها وارد گود شوند اوضاع تئاتر دفاع مقدس مطلوب میشود، البته از حق نگذریم یک دورهای هم بنیاد حفظ آثار، هم بنیاد شهید و هم حوزه هنری با جشنواره هایشان خیلی خوب عمل کردند، اما به دلیل عدم استمرار فعالیت نهادهای رسمی، چراغ تئاتر دفاع مقدس کم فروغ تر شد.
چرا تئاتر دفاع مقدس به اندازه سینمای دفاع مقدس رشد نکرد؟
به نظرم اگر بخواهیم در یک مقایسه اجمالی بین سینما و تئاتر چه در ایران و چه در جهان قیاسی انجام دهیم، سینما هم به لحاظ تکثیر فیلم و هم به لحاظ به نمایش درآمدن برپرده سینما و هم در مدیومی به نام تلویزیون جای خودش را بین مخاطبان خیلی باز کرده است. سینما یک هنرعمومی تر است، در حالی که تئاتر یک هنر فرهنگی تر و ویژه قشری از جامعه است. اگرچه در تئاتر هم در کل جهان نمونههای مردم پسندش هم وجود دارد. در هر صورت مسئولان هم گویی به سینما بیشتر روی خوش نشان میدهند و با سینما میتوانند درواقع توجهات را به خودشان جلب کنند و تئاتر بویژه تئاتر دفاع مقدس همیشه هنر مظلومی بوده است.
آیا از نبود متنهای مناسب میتوان به عنوان یکی از علل کم رونقی تئاتر دفاع مقدس نام برد؟
بله، البته! دلیل هم دارد زیرا نویسنده متن حمایت نمیشود. اگر نویسنده حمایت شود، به تبع آن اجراها هم حمایت میشوند و قاعدتاً تولید شکل میگیرد. بنابراین تقاضا برای اجرای تئاتر با موضوع تئاتر دفاع مقدس بالا رفته و چرخه تولید رونق میگرفت. حال آنکه نویسند انگیزه ندارد در موضوع دفاع مقدس نمایشنامه بنویسد یعنی با چه امید و انگیزهای بنویسد؟ بنابراین نبود متنهای مناسب برای تئاتر دفاع مقدس و نبود متنهای خوب یکی از دلایل وضعیت فعلی تئاتر دفاع مقدس است.
برای احیای تئاتر دفاع مقدس بیرون از چارچوب دستگاههای دولتی، با ایجاد رابطه میان تولیدکنندگان و هنرمندان و سوژههای دفاعی آیا میتوان اقدام مؤثری نمود؟
قطعاً بله!اما به سختی، چون حتی در این صورت هم به حمایت دستگاههای اجرایی نیاز خواهد بود. برای رونق تولید در حوزه تئاتر دفاع مقدس باید مخاطب را در نظر گرفت. اگر اجرایی مخاطب را جذب کرد احتمالاً دستگاههای اجرایی را هم مجاب به حمایت میکند و حمایت دستگاهها، نویسندگان را راغب به تولید اثر مورد توجه مینماید. برای به راه افتادن این چرخه نیروی اولیه لازم است که باید با همکاری نهادهای حامی و روحیه بسیجی وار هنرمندان شکل گیرد.
به نظر شما برای رونق بخشی به تئاتر دفاع مقدس چه مقدماتی لازم است؟
برای رونق بخشی به تئاتر دفاع مقدس، ابتدا باید رونق بخشی به اصل تئاتر وجهه همت باشد. تئاتر نزد مسئولان عالیرتبه اعم از دولتی و سایر دستگاههای ذیربط همواره به جای اینکه به عنوان یک هنر مقوم فرهنگ باشد در آیین نامه شورایعالی فرهنگ عمومی با همین عنوان از آن یاد شده، به عنوان چرخ پنجم مطرح بوده است. از اینرو ما باید ابتدا مقوم فرهنگ عمومی بودن تئاتر را در ذهنها جا بیندازیم البته ممکن است حواشیای پیرامون آن وجود داشته باشد و ممکن است تئاترهایی روی صحنه برود که واجد پیامهای نامناسب باشد، که آنها قابل حل است و آنها را میشود کنار گذاشت. باید به مجموعه هنرمندان دست اندرکار تئاتراعتماد کرد تا تئاتر بطور کلی و تئاتر دفاع مقدس که میتواند زوایای مختلف جنگ را که هنوز ناگفتههای زیادی دارد به نمایش درآورد و این مستلزم حمایت
جدی است.
بمباران شیمیایی سردشت، جراحتی که پس از گذشت سی و چهار سال هنوز بر تن بسیاری از مردم سردشت باقی مانده است
بازخوانی جنایت صدام در سردشت
مرجان قندی
خبرنگار
در جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران بیش از ۳۰ مورد حمله با تسلیحات شیمیایی توسط عراق صورت گرفت که میتوان عمدهترین آنها را فاجعه بمباران شیمیایی سردشت در تاریخ هفتم تیرماه ۱۳۶۶ دانست. پس از جنگ جهانی اول این اولین بار بود که بهصورت وسیع از سلاحهای شیمیایی در جنگ استفاده میشد و این موضوع آشکارا مغایر با پروتکل ۱۹۰۵ ژنو بود؛ به کارگیری سلاحهای شیمیایی از سوی عراق در حالی صورت میگرفت که این کشور جزو ۱۲۰ کشور امضاکننده پروتکل منع استفاده از تسلیحات شیمیایی ژنو قرار داشت.
در بعد از ظهر یکشنبه هفتم تیر ماه ۱۳۶۶ شهرستان سردشت با جمعیتی حدود ۱۲ هزار نفر توسط هواپیماهای رژیم بعث عراق مورد حمله بمبهای شیمیایی و گاز خردل و تاول زا قرار گرفت. در این تاریخ هواپیماهای عراقی با سلاحهای شیمیایی چهار نقطه پر ازدحام شهر سردشت را بمباران و هزاران زن و کودک را گرفتار گازهای شیمیایی کشنده کردند. در این حمله صدها نفر به شهادت رسیدند و بیش از ۸ هزار مصدوم و زخمی بر جای ماند و همچنان هر ساله تعدادی از این مصدومین به جمع شهدا میپیوندند. جمهوری اسلامی ایران این تهاجم را غیر انسانی اعلام کرد و شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هستهای هیروشیما و ناکازاکی نامید.
همکاری بیش از ۲۰۰ شرکت غربی در تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی
برنامه سلاحهای کشتار جمعی عراق از سال ۱۳۵۹ آغاز و در بخش شیمیایی در سال ۱۳۶۱ با کمک تعدادی از شرکتهای امریکایی با استفاده از گاز BW اعصاب و سارین توسعه یافت. توانمندی عراق در تولید گازهای شیمیایی با مشارکت و حمایت بسیاری از شرکتهای اروپایی و امریکایی و سایر کشورها صورت گرفت. بیش از ۲۰۰ شرکت غربی در تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی دست داشتند که از این میان ۴۰ شرکت متعلق به آلمان است.
طبق گزارشی به سازمان ملل در جنگ اول خلیج فارس، عراق از ۱۵۰ شرکت آلمانی، امریکایی و انگلیسی تجهیزات نظامی دریافت میکرد که آلمان با ۲۷ شرکت خصوصی و دولتی بیشترین سهم را در برنامه اتمی و شیمیایی عراق داشت و امریکا با ۲۴ شرکت و انگلیس با ۱۱ شرکت مشارکت فعال داشتند.
موافقت بیش از ۵۰ کشور با پروتکل ۱۹۲۵ طی جنگ جهانی اول مبنی بر عدم کاربرد جنگافزارهای شیمیایی
روند سریع ساخت جنگ افزارهای شیمیایی جدید و کاربرد وسیع آن طی جنگ جهانی اول و مهمتر از همه برانگیخته شدن احساسات عمومی باعث شد بیش از ۵۰ کشور معاهدهای مبنی بر عدم کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را در ژنو امضا کنند که به پروتکل ۱۹۲۵ ژنو معروف شد، اما تصمیمی درباره منع ساخت و انباشت این سلاحها گرفته نشد و موجب توسعه این سلاحها در کشورهای غربی شد و بدین شکل روشهای تولید بسیاری از ترکیبات شیمیایی به دست آمد. سرانجام پس از دو دهه مذاکرات فشرده و متعاقب استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی علیه ایران و علیه اتباع خود پیشرفت مذاکرات را سرعت بخشید که در نهایت در کنفرانس خلع سلاح سازمان ملل در ژنو کنوانسیون منع سلاحهای شیمیایی در سال ۱۹۹۳ در پاریس امضا و از سال ۱۹۹۷ به اجرا درآمد. تا کنون ۱۸۸ کشور به عضویت این کنوانسیون در آمده اند. در جنگ تحمیلی با وجود حملات مکرر شیمیایی عراق علیه ایران و با وجود تأیید هیأت اعزامی سازمان ملل مبنی بر کاربرد سلاح شیمیایی توسط عراق شورای امنیت با صدور بیانیهای در ۳۰ مارس ۱۹۸۴ یعنی دهم فروردین ۱۳۶۳ بدون ذکر نام کشور عراق، کاربرد سلاح شیمیایی را برای اولین بار در جنگ ایران و عراق بشدت محکوم کرد.
تیر ماه سال ۱۳۹۰؛ پیدا شدن یک بمب شیمیایی عمل نکرده در سردشت
در روز سیزدهم تیر ماه سال ۱۳۹۰ یک کارگر ساختمانی در سردشت در حالی که زمین را برای پیریزی ساختمان حفاری میکرد، در عمق دو متری با یک بمب شیمیایی عمل نکرده مواجه شد. این کارگر موضوع را بسرعت به مسئولان گزارش داد و مسئولان سردشت اقدامات لازم را برای بررسی موضوع توسط کارشناسان در دستور کار قرار دادند.
انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت نیز از سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی opcw در لاهه درخواست کرد تا برای بازرسی و خنثی کردن بمب به ایران سفر کنند. این موضوع باعث شد تا هیأتی از سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی بهعنوان تنها مرجع رسمی بینالمللی برای انهدام سلاحهای شیمیایی به سردشت سفر کنند. این تیم با ۵ متخصص در قالب هیأت بازرسی بینالمللی برای بررسی بمب شیمیایی کشف شده وارد ایران شد. طی سه روز بازرسی فعالیتهایی در شهر سردشت با همکاری نهادهای ذیربط در استان آذربایجانغربی صورت گرفت. خوشبختانه این بازرسی بهصورت موفقیتآمیز انجام شد و تیم بازرسی توانست اطلاعات، آمار، تحلیلها و نمونههایی که لازم داشت بهدست آورد و پس از بررسی آنها را با خود ببرد و در مقر سازمان مورد آزمایش قرار دهد و به نتیجه برسد که این سلاح شیمیایی است یا نه. پس از پایان روز سوم این کار با موفقیت و بدون حادثه انجام شد و گزارش بازرسی تنظیم و توسط طرفین امضا و نهایی شد تا نتیجه اعلام شود.
فاجعه بمباران شیمیایی سردشت در تاریخ هفتم تیرماه ۱۳۶۶ روزی که هرگز فراموش نخواهد شد
شاید کمتر کسی بداند که سردشت اولین شهری بود که بعد از جنگ جهانی اول و تصویب کنوانسیونهای منع سلاحهای شیمیایی چهار بار پیاپی در اوج جنگ تحمیلی توسط رژیم بعثی مورد هدف بمباران شیمیایی قرار گرفت. با اینکه بمباران شیمیایی سردشت با حمایت مدعیان حقوق بشر انجام شد ،انفعال نهادهای بینالمللی در برخورد با عاملان این جنایت حکایت تلخ دیگری را در این زمینه نشان داد.
بنابراین ما باید از حق مردم بیگناهی که در این بمباران به شهادت رسیدند دفاع کنیم و نگذاریم این حادثه را با گذشت زمان کمرنگ و کم اهمیت جلوه دهند. همچنین نسلهای جوان و بعدی ایران باید بدانند که این فاجعه توسط سفاکترین کشورها علیه مردم مظلوم ایران انجام شد و تا سالیان سال این فاجعه و عوارض آن ادامه دارد.
یک عکس یک خاطره
دعا کنید به شهادت برسم که مشتاق شهادتم
سردار محمد باقر نیکخواه
پیشکسوت دفاع مقدس
روز ۱۹ تا ۲۱ خرداد ۱۳۶۰ در سالن سینما ساحل، جنـــــب هتل فجـــــــــر روبــــــهروی کارون مراســــــمی با عنوان همایش جنگ و جهاد با هماهنگی و مسئولیت اینجانــــــب - مسئول تبلیغات جبهه و جنگ - برگزار شد.
برای این مراسم از آیتالله دکترسیدمحمد حسینی بهشتی، حجتالاسلام محمد منتظری و محمدعلی رجایی نخستوزیر نیز دعوت بهعمل آمده بود که عبدالله جاسبی معاون بهجای شهید رجایی در این همایش حاضر شد. این همایش با هماهنگی علی شمخانی فرمانده وقت سپاه خوزستان، محمد غرضی استاندار وقت خوزستان، غلامرضا فروزش ریاست جهاد سازندگی و معاونین ایشان و حضور آیتالله شفیعی از روحانیون تراز اول استان و آیتالله جزایری امام جمعه اهواز برگزار شد.
در این همایش که در نوع خود بینظیر بود و سه روز بهطول انجامید، مردم و مسئولان و رزمندگان بسیاری توفیق زیارت شهید مظلوم آیتالله بهشتی را از نزدیک یافتند که هریک خاطرهای از سفر ایشان به مناطق جنگی به یاد دارند. با اتمام همایش که زیر بمبارانهای گسترده عراق صورت گرفت، روز 22 خرداد سال 1360، شهید بهشتی بههمراه جمعی از برادران تبلیغات جبهه و جنگ از جمله اینجانب ابتدا به مسجد بهشت شهدا و از آنجا به منطقه عملیاتی انرژی اتمی دارخوین رفتیم و شهید بهشتی با فرماندهان آن محورشهید حسین خرازی، سیدرحیم صفوی، شهید حجتالاسلام ردانی پور، شهید محمد سلیمانی مسئول تبلیغات منطقه و سایر فرماندهان و رزمندگان اصفهانی ملاقات نمودند. آن ایام با عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا نیروهای آماده عملیات «فرمانده کل قوا خمینی، روح خدا» که فردای آن روز 23 خرداد انجام گرفت، بودند. در پایان دیدار آیتالله بهشتی را برای بدرقه به فرودگاه اهواز بردیم که به محض سوار شدن ایشان به هواپیما وضعیت قرمز شد.
ناچار ایشان را از هواپیما پیاده کردیم. شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی آنجا خطاب به جمع ما گفتند: «دعا کنید به شهادت برسم که مشتاق شهادت هستم». روز بعد شهید محمد منتظری را به منطقه عملیاتی شادگان، آبادان و ماهشهر بردیم، برای دیدار با فرماندهان و رزمندگان، ایشان آنجا برای آنها سخنرانی نمودند و فردای آن روز به تهران برگشتند.