ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام على علیهالسلام: بالاترین درجه دانایى، تشخیص و آشکار کردن اخلاق پسندیده و سرکوب اخلاق ناپسند است.
[غررالحکم، ح ۵۲۶۷]
صدا وسیما و مطبوعات شادی را فراموش کردهاند
جواد انصافی: حالا همه میدانند که من کار جدی نمیکنم و کار طنز و شاد انجام میدهم. متأسفانه تعداد و نوع کارهای شاد در تلویزیون خیلی کم است، در صورتی که از دیرباز در هر ماه جشنهای بخصوصی داشتیم. این جشنها تأثیر بسزایی در روحیه مردم میتواند داشته باشد اما نمیدانم چرا صدا وسیما یادش رفته است، حتی مطبوعات ما این شادیها را فراموش کرده اند.در گذشته دو صفحه از مجلات هفتگی به مسائل طنز اختصاص مییافت. خواهش میکنم یادآوری و تلاش شود تا در این بخش بیشتر بکوشند.
از صحبتهای این بازیگر با ایسنا
فقط کمدی نجاتدهنده نیست
مرتضی شایسته
تهیهکننده و دبیر شورای صنفی نمایش
رئیس سازمان سینمایی از پرداخت ۱۴.۵ میلیارد تومان کمک بلاعوض و ۲۶ میلیارد تومان وام ۴ درصدی به حوزه سینما بابت آسیبهای ناشی از کرونا خبر داد.همچنین سازمان سینمایی کشور جزئیات حمایتهای این مجموعه در دوران شیوع کرونا به سینماگران را منتشر کرده است. به اعتقاد من، کمکهای سازمان سینمایی در این ایام در مسیر درستی بوده است. سینماداران و صاحبان فیلمها حمایت شدند اما جای خالی حمایت از دفاتر پخش احساس میشود. اگر به دفاتر پخش کمک میشد میتوانستیم بگوییم این چرخه در حمایت کامل بوده است؛ اما این که چرا با وجود این حمایتها، سینما دچار ضرر و زیان شده است، یکی از مهمترین عواملش باز و بسته شدنهای مداوم سینما طی یک سال و نیم گذشته است. ماحصل این باز و بسته شدنهای مداوم، بیاعتمادی صاحبان فیلمها برای اکران و بیاطلاعی مخاطبان از وضعیت فعالیت سینماها بود و نتیجه این که خروجی اکران به گونهای است که انگار سینما حدود 17 ماه تعطیل بوده است.
فروش فیلمهایی که در این ایام روی پرده سینما رفتهاند، نه برای سینمادار و نه برای صاحبان آثار رضایتبخش نبوده است. به اعتقاد من بیش از هر چیز سینماها ازعدم همراهی و حمایت تلویزیون ضربه خورده است. صداوسیما نه راجع به فعالیت سینماها اطلاعرسانی درست کرد و نه فیلمهای روی پرده را تبلیغ کرد. بسیاری از مخاطبان هنوز نمیدانند سالن سینماها باز است و چه فیلمهایی اکران میشود. به این مهم باید فقدان تبلیغات شهری را هم اضافه کرد البته که اکران فقط مختص تهران نیست. انتظار میرود در تمام شهرهای بزرگ مثل مشهد، اصفهان، شیراز، اهواز، رشت، تبریز و... حداقل حدود یک ماه در فضای شهری فقط این تبلیغ دیده شود که «سینما باز است، سینما تعطیل نیست.»
تولیدات چند سال اخیر سینما در انتظار رونق گرفتن گیشههاست. صف طویلی از فیلمها پشت خط اکران مانده و در صورت عادی شدن شرایط هم بخش زیادی از این فیلمها فرصت اکران را نخواهند یافت. در چنین شرایطی، فارغ از مسئولیت صنفی بهعنوان فعال این عرصه معتقدم برای اکران فیلم نباید منتظر دوران پساکرونا بمانیم. صاحبان فیلمها از سال 98 تا 1400 فیلمهایشان را نگه داشتند؛ فیلمهایی که ممکن است با گذر زمان دیگر مخاطب نداشته باشد. برخی از فیلمها تاریخ مصرف دارند و در صورت کهنه شدن با عدم استقبال مخاطبان روبهرو خواهند شد. توصیه میکنم فیلمها را اکران کنیم و منتظر آینده نمانیم.امیدواریم این انتظار طولانی نشود و با اکران 7-8 فیلم تازه نفس، شوک تازه به سینما وارد شود و آغازگر اکرانی طوفانی باشیم.
با وجود مانور خبری روی اکران فیلمهای کمدی اما در شورای صنفی نمایش صرفاً اصرار به اکران فیلمهای کمدی نیست. مدعیان گیشه صرفاً فیلمهای کمدی نیستند. از اکران هر فیلم خوش ساختی که پتانسیل جذب مخاطب را دارد استقبال میکنیم. سینمای ایران فیلمهای غیرکمدی بسیاری در نوبت اکران دارد که اطمینان داریم مخاطب را به سالن سینما میکشاند. دیده شدن این فیلمها به حمایت تلویزیون و شهرداری در تبلیغ و اطلاعرسانی به مخاطب نیاز دارد.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#کرونا
موج پنجم کرونا و واکسن در کنار همه خبرهای سیاسی و غیرسیاسی، این روزها توجه مردم را به خودش جلب کرده است. اهالی استان سیستان و بلوچستان از شرایط بد این استان از لحاظ تعداد مبتلایان به کرونا مینویسند و کاربران زیادی سعی میکنند به مردم برای آغاز موج پنجم هشدار بدهند. در میان خبرهای موج جدید کرونا، کاربران به مسأله واکسیناسیون و پایین بودن سرعت آن هم اشاره میکنند: «وضعیت کرونا توی زاهدان وحشتناک شده. هرروز خبر فوت آشناها میاد و حتی کسانی که کرونا را باور نداشتند، ترسیدند.»، «موج پنجم کرونا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکتر است...»، «سیستان و بلوچستان داغونه از کرونا. کل نیروهای سوزن دوزیم کرونا گرفتن و تو خانواده همه شون هم حداقل یک نفر فوت کرده. اوضاع شیوع کرونا تو زاهدان وحشتناکه و تو بیمارستانها پتو پهن کردن. سرم و نوروبیون و آمپول ویتامین سی پیدا نمیشه...»، «!سیستان و بلوچستان، اهواز و خاش به وضعیت سیاه کرونایی رسیده است. بیمارستانها دیگر تخت خالی ندارند و مردم مبتلا به کرونا. این سرعت واکسیناسیون حلزونی را سرعت ببخشید، لطفاً! واکسیناسیون در ساعت اداری!»،
«موج پنجم شروع شده است. در یک تا دو هفته آینده با موج جدیدی در تهران مواجه خواهیم شد. ویروس دلتا، مطمئناً در تهران و شهرهای دیگر هم وجود دارد. موج پنجم از نواحی جنوبی استان آغاز شده و این زنگ خطری برای وضعیت قرمز در سایر نقاط استان است.»، «جای ساختن اینهمه واکسن برین از چین بپرسین این چه سمی بود ریخت وسط میدون و خودش سالم در رفت؟»، «هر روز صبح، تلخترین صحنه رو میبینم: پیرزن و پیرمردهایی که جلوی مرکز بهداشتاند. بیرون میان، ناراحتن. اونا که بیرونن دنبال یه لکه سایه میگردن و من به این فکر میکنم که اینها مگه از ساعت چند میومدن جلوی مرکز، که کاغذ زدن: لطفاً قبل از ۶ صبح تجمع نکنید.»، «همین تازگیا شنیدم که چهار نفر از یه خانواده پنج نفری که به کرونا مبتلا شده بودن از دنیا رفتن و بدتر اینکه اون یه نفر که زنده مونده یه دختر ۱۵-۱۶ ساله است. کرونا هنوز هست، بیایید بترسیم بعضی وقتا ترسیدن و نگران بودن نشانه عاقل بودنه.»، «توی سیستان و بلوچستان اوضاع کرونا بشدت خرابه. بالاتر از سیاهی دیگه رنگی نیست. خیلی از فک و فامیل و دوست آشنا مبتلا شدند.»،
«تولید واکسن بس است، واکسیناسیون را شروع کنید.»، «موج جدید بیماران کرونایی به بیمارستانهای پایتخت رسید. بعد از یک هفته افزایش تدریجی موارد بستری بیماران کرونایی، از دیشب
سیر صعود بستریها در تمام بیمارستانها به چشم آمد. خیز پنجم کرونا
شروع شد.»
هشتمین جشنواره سراسری تک نوازان در تابستان برگزار میشود
دستاندرکاران برگزاری هشتمین جشنواره سراسری تکنوازان دف روز یکشنبه ششم تیر ماه با برگزاری یک نشست رسانهای که با حضور مدیر فرهنگسرای بهمن، اعضای هیأت داوران و اعضای هیأت انتخاب جشنواره در سالن جلسات این مجموعه برگزار شد، به تشریح اهداف و برنامههای این رویدادهای موسیقایی پرداختند.
علی اصغر خسروی مدیر فرهنگسرای بهمن، مهدی غلامی دبیر جشنواره، آیدا امیری مقدم مسئول دبیرخانه جشنواره، فربد یداللهی – رضا دربندی و زانیار حسامی (اعضای هیأت داوران)، حسن آزادفر- بهروز قهاری – نیما حدادی (اعضای هیأت انتخاب) و معاونان فرهنگسرای بهمن از جمله افرادی بودند که در این نشست رسانهای حضور داشتند.
به گزارش مهر ، علیاصغر خسروی مدیر فرهنگی هنری منطقه ۱۶ تهران و مدیر فرهنگسرای بهمن عنوان کرد که جشنواره این دوره نیز همچون سال گذشته در سه رده سنی برگزار میشود، وی همچنین اظهار کرد: بنا بر این است که اگر شرایط مهیا باشد ما بخشهایی از این دوره را به صورت حضوری برگزار کنیم و منتظر دریافت مجوزهای لازم از سوی وزارت بهداشت هستیم. این در حالی است که در صورت کسب مجوزهای لازم برنامههای متفاوتی را برای مراسم اختتامیه در نظر گرفتیم که طی آن بیش از ۵۰۰ هنرمند نوازنده به اجرای برنامههایی با موضوع پیامبر گرامی اسلام و دیگر مناسبتهای مذهبی و آیینی میپردازند که در نوع خود اتفاق خوبی است. به هر حال بنده و همکارانم در تلاشیم تمام امکانات لازم را برای هرچه بهتر برگزار شدن جشنواره فراهم کنیم.
مهدی غلامی دبیر هنری این دوره علاوه بر ارائه گزارشی از روند برگزاری دوره هفتم به شرایط دوره کرونا اشاره کرد: از اردیبهشت که فعالیت را آغاز کردیم گوش به زنگ وزارت بهداشت بودیم تا بدانیم چطور جشنواره را برگزار کنیم. همانطور که صحبت شد اختتامیه را با حضور ۵۰۰ دف نواز و با استفاده از اساتید گروههای کرد حتماً برگزار میکنیم. حتی اگر لازم باشد اختتامیه را در فضای باز برگزار میکنیم.
هشتمین جشنواره سراسری تکنوازان دف تابستان امسال با حضور هنرمندان مختلف عرصه دف نوازی به میزبانی فرهنگسرای بهمن و همراهی امور موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پیش روی مخاطبان قرار داده میشود.
تابستان فصل گرم کتابخوانی
زهره نیلی
روزنامهنگار
روزهای گرم و بلند تابستان از راه رسیده؛ حالا حتی کلاسهای آنلاین هم تعطیل و زمان بازی و فراغت بچهها بیشتر شده است. دیگر بچهها زمان بیشتری در خانه هستند و سرگرمکردنشان دشوارتر. شما هم جزو پدر و مادرهایی هستید که دلتان نمیخواهد پسر یا دخترتان، مدت زمانی طولانی، تبلت به دست بگیرد یا سرگرم بازی با گوشی هوشمند خود شود؟ شما هم دوست دارید بچههاتان کتاب بخوانند و با فرهنگهای جدید آشنا شوند؟! اگر اینطور است میتوانید با آنها کتاب بخوانید.
بله کتاب خواندن برای بچهها و با بچهها، نه تنها کار دشواری نیست که بسیار لذتبخش و هیجان انگیز است. اصلاً خود ما میتوانیم کتابخوانی را به یک فرایند دلنشین و خوشایند برای بچهها تبدیل کنیم آن هم در روزهای بلند و گرم تابستان! اصلاً گرمای تابستان، فرصت خوبی برای پدر و مادرهاست تا با کودکان خود کتاب بخوانند و لذت خواندن را با بازی و شادی برای آنها دوچندان کنند چراکه کتابخوانی، فرایندی است که اگر به شیوه درست انجام شود، کودکان را به سفر در دنیای داستانها میبرد و لذت سفر به سرزمینهای دور و ناشناخته را به آنها میچشاند آن هم در روزهای قرنطینه و کرونا که امکان سفر وجود ندارد.
از سوی دیگر خانوادهها در قالب کتابخوانی میتوانند مفاهیم بسیاری را به بچهها منتقل کنند و به آنها بهطور غیرمستقیم آموزش دهند. پس پیشنهاد ما به شما پدر و مادرها این است که گروههای کتابخوانی تشکیل دهید و به شکل گروهی با کودکان کتاب بخوانید. همچنین بهتر است پیش از خواندن کتاب برای آنها یا پس از بلندخوانی، بازیهایی را در پیوند با داستان و موضوع اصلی کتاب، طراحی و با کودکان اجرا کنید.
پدر و مادرها همچنین میتوانند کودکان و نوجوانان بزرگتر را تشویق کنند که برای کودکان کوچکتر، کتاب بخوانند و گروههایی را برای این منظور تشکیل دهند. راستی شما بزرگترها میتوانید همزمان با فصل گرم، کتابهایی را انتخاب کنید و برای بچهها بخوانید که درباره تابستان و سرگرمیهای تابستانی هستند. حتی میتوان در این فصل با بچهها از سفر، گیاهان و میوههای تابستانی، مصرف بهینه آب و اهمیت حفظ منابع آبی گفت. پس کتابهایی که میخوانید نوشجان تان. ای کاش کتاب خواندن با بچهها را با یک لیوان نوشیدنی خنک، یک بستنی یا یک قاچ هندوانه، شیرینتر و خوشمزهتر کنید!
روزنامهنگار
روزهای گرم و بلند تابستان از راه رسیده؛ حالا حتی کلاسهای آنلاین هم تعطیل و زمان بازی و فراغت بچهها بیشتر شده است. دیگر بچهها زمان بیشتری در خانه هستند و سرگرمکردنشان دشوارتر. شما هم جزو پدر و مادرهایی هستید که دلتان نمیخواهد پسر یا دخترتان، مدت زمانی طولانی، تبلت به دست بگیرد یا سرگرم بازی با گوشی هوشمند خود شود؟ شما هم دوست دارید بچههاتان کتاب بخوانند و با فرهنگهای جدید آشنا شوند؟! اگر اینطور است میتوانید با آنها کتاب بخوانید.
بله کتاب خواندن برای بچهها و با بچهها، نه تنها کار دشواری نیست که بسیار لذتبخش و هیجان انگیز است. اصلاً خود ما میتوانیم کتابخوانی را به یک فرایند دلنشین و خوشایند برای بچهها تبدیل کنیم آن هم در روزهای بلند و گرم تابستان! اصلاً گرمای تابستان، فرصت خوبی برای پدر و مادرهاست تا با کودکان خود کتاب بخوانند و لذت خواندن را با بازی و شادی برای آنها دوچندان کنند چراکه کتابخوانی، فرایندی است که اگر به شیوه درست انجام شود، کودکان را به سفر در دنیای داستانها میبرد و لذت سفر به سرزمینهای دور و ناشناخته را به آنها میچشاند آن هم در روزهای قرنطینه و کرونا که امکان سفر وجود ندارد.
از سوی دیگر خانوادهها در قالب کتابخوانی میتوانند مفاهیم بسیاری را به بچهها منتقل کنند و به آنها بهطور غیرمستقیم آموزش دهند. پس پیشنهاد ما به شما پدر و مادرها این است که گروههای کتابخوانی تشکیل دهید و به شکل گروهی با کودکان کتاب بخوانید. همچنین بهتر است پیش از خواندن کتاب برای آنها یا پس از بلندخوانی، بازیهایی را در پیوند با داستان و موضوع اصلی کتاب، طراحی و با کودکان اجرا کنید.
پدر و مادرها همچنین میتوانند کودکان و نوجوانان بزرگتر را تشویق کنند که برای کودکان کوچکتر، کتاب بخوانند و گروههایی را برای این منظور تشکیل دهند. راستی شما بزرگترها میتوانید همزمان با فصل گرم، کتابهایی را انتخاب کنید و برای بچهها بخوانید که درباره تابستان و سرگرمیهای تابستانی هستند. حتی میتوان در این فصل با بچهها از سفر، گیاهان و میوههای تابستانی، مصرف بهینه آب و اهمیت حفظ منابع آبی گفت. پس کتابهایی که میخوانید نوشجان تان. ای کاش کتاب خواندن با بچهها را با یک لیوان نوشیدنی خنک، یک بستنی یا یک قاچ هندوانه، شیرینتر و خوشمزهتر کنید!
«اکسیژن» را به خاطر دیالوگهای جذابش دوست دارم
فریبا رمضانپور
دوبلور پیشکسوت
فیلم «اکسیژن» به کارگردانی الکساندر آژا را دوست دارم. فیلمــــــی علمی- تخیلـــــــــــــی که در سال 2021 توسط نتفلیکس منتشر شد. در این فیلم بـــــــه جای ملانی لوران حرف زدم و آن را دوبله کردم.
این فیلم را به خاطر دیالوگهای جذابش دوست دارم. کارگردان با ساختن داستانی چند لایه، مخاطب را برای تماشای فیلم میخکوب میکند.
در تماشای این فیلم، بیننده فقط نگران نجات یافتن قهرمان داستان نیست، بلکه ویژگیهای خاص لوکیشن نیز مایه نگرانی است.
داستان اکسیژن با زنی با بازی ملانی لوران آغاز میشود که در محفظهای برودتی از خواب بیدار میشود. اتاقک به کامپیوتری خودکار به نام میلو مجهز است که صداپیشگی آن برعهده ماتیو آمالریک است. میلو به زن اطلاع میدهد که فقط ۳۳ درصد از محتوای مخزن اکسیژن اتاق باقیمانده و این مقدار نیز هر لحظه رو به کاهش است.
زن نام خود را به خاطر ندارد؛ او در واقع هیچچیز درباره خودش به یاد نمیآورد اما مصمم است که برای نجات خود، از تمام ابزار و امکانات موجود در اتاقک استفاده کند. خانمی که جای او حرف میزدم، متوجه میشود سلولی بوده که روی آن آزمایش انجام میدادند و خود واقعی او بیرون از ماجرا بوده و بعد حتی به کمکش میآید. در انتهای فیلم او وقتی میفهمد که سلول بوده و آخر ماجرا را هم متوجه میشود، بالاخره تسلیم میشود و میخواهد که همانجا بماند و نمیخواهد به دنیایی که این همه مشکلات و رنج در آن است، برگردد.
او میفهمد که در مقابل این عظمت چقدر بی ارزش و کوچک است. برای همین دوست دارد دوباره فریز شود تا دیگر به دنیای بیرون برنگردد. او در ابتدا تلاش میکرد خودش را نجات دهد. بعد که ماجرا را میفهمد، شوکه میشود و داد و فریاد میکند ولی بعد تسلیم میشود و این برای من خیلی جالب بود.
اکسیژن
کارگردان: الکساندر آژا
بازیگران:
ملانی لوران
ماتیو آمالریک
مالک زیدی
محصول فرانسه
دوبلور پیشکسوت
فیلم «اکسیژن» به کارگردانی الکساندر آژا را دوست دارم. فیلمــــــی علمی- تخیلـــــــــــــی که در سال 2021 توسط نتفلیکس منتشر شد. در این فیلم بـــــــه جای ملانی لوران حرف زدم و آن را دوبله کردم.
این فیلم را به خاطر دیالوگهای جذابش دوست دارم. کارگردان با ساختن داستانی چند لایه، مخاطب را برای تماشای فیلم میخکوب میکند.
در تماشای این فیلم، بیننده فقط نگران نجات یافتن قهرمان داستان نیست، بلکه ویژگیهای خاص لوکیشن نیز مایه نگرانی است.
داستان اکسیژن با زنی با بازی ملانی لوران آغاز میشود که در محفظهای برودتی از خواب بیدار میشود. اتاقک به کامپیوتری خودکار به نام میلو مجهز است که صداپیشگی آن برعهده ماتیو آمالریک است. میلو به زن اطلاع میدهد که فقط ۳۳ درصد از محتوای مخزن اکسیژن اتاق باقیمانده و این مقدار نیز هر لحظه رو به کاهش است.
زن نام خود را به خاطر ندارد؛ او در واقع هیچچیز درباره خودش به یاد نمیآورد اما مصمم است که برای نجات خود، از تمام ابزار و امکانات موجود در اتاقک استفاده کند. خانمی که جای او حرف میزدم، متوجه میشود سلولی بوده که روی آن آزمایش انجام میدادند و خود واقعی او بیرون از ماجرا بوده و بعد حتی به کمکش میآید. در انتهای فیلم او وقتی میفهمد که سلول بوده و آخر ماجرا را هم متوجه میشود، بالاخره تسلیم میشود و میخواهد که همانجا بماند و نمیخواهد به دنیایی که این همه مشکلات و رنج در آن است، برگردد.
او میفهمد که در مقابل این عظمت چقدر بی ارزش و کوچک است. برای همین دوست دارد دوباره فریز شود تا دیگر به دنیای بیرون برنگردد. او در ابتدا تلاش میکرد خودش را نجات دهد. بعد که ماجرا را میفهمد، شوکه میشود و داد و فریاد میکند ولی بعد تسلیم میشود و این برای من خیلی جالب بود.
اکسیژن
کارگردان: الکساندر آژا
بازیگران:
ملانی لوران
ماتیو آمالریک
مالک زیدی
محصول فرانسه
بیم و امیدهای تلویزیون تئاتر ایران
امیر دژاکام
کارگردان تئاتر
تلویزیـــــــــــون تئاتر ایران بیشــک میتواند در آینده بسیار موفق باشد و دلیل و چرایی این امر را میتوان در چنــــــــــد بخش کوتاه مستدل و بیان کرد. کافی است یک لحظه به این فکر کنیم که روزگاری خواهد آمد که دیگر کرونایی وجود ندارد و این بیماری برای همیشه از سر جهان کم شده است. در چنین جهان و روزگاری، کسی مثل من به عنوان یک استاد دانشگاه وقتی میخواهد به دانشجویان خود بستهای پژوهشی ارائه بدهد و از آنها تحقیقی بخواهد باید بتواند آنها را به یک منبع یا به گفتهای پایگاه اطلاعاتی رهنمون کند. مثلاً فرض کنیم که موضوع تحقیق، درباره کارگردانهای تئاتر ایران است و قرار است هر کدام از دانشجویان درباره یکی از این نامداران تحقیقی ارائه کند؛ یکی درباره حمید سمندریان، یکی درباره دکتر رفیعی و... در این موقعیت، بیشک پایگاهی مثل تلویزیون تئاتر ایران میتواند اولین و بهترین مرجعی باشد که دانشجو به آن مراجعه کند و آثار این کارگردانان بزرگ را ببیند و در نهایت تحقیق و پژوهشی که مد نظر دارد را به سامان برساند. این بحث آرشیو و پایگاه آموزش و تحقیق و پژوهش یکی از خلأهای ما در حوزه هنرهای نمایشی است که تلویزیون میتواند چنین خلأیی را پر کند. از سویی دیگر، علاقهمندان به هنرهای نمایشی میدانند که محل مراجعه آنها برای تماشای نمایش یا احیاناً دیدن آثار فاخر حوزه نمایش ایرانی کجاست و دیگر نیاز نیست سرگشته از این سایت به آن سایت و پلتفرم بروند. در واقع این خانهداشتن همان چیزی است که هم محقق، هم دانشجو و هم علاقهمند به تماشای تئاتر را از سرگردانی نجات میدهد و در کنار همه اینها میتواند گنجینهای از آثار نسلهای مختلفی باشد که به نسلهای امروز و فردا خواهد رسید و خواهد ماند. تحقق چنین ایدهآلی به ایجاد بسترها و حذف موانع و از طرفی خوشفکری و دستجنبانیدن نیاز دارد. مثلاً باید بیعدالتی و عدم توازن آنچه در تئاتر اتفاق میافتد با آنچه در سینما ساری و جاری است، روزی تمام شود. مسأله هم روشن است. وقتی هنرمند تئاتر زحماتش برای اجرای یک نمایش به زور کفاف کرایه آمد و رفتش را میدهد، چگونه میشود انتظار داشت که آن سطح از ایدهآلهایی که کسی مثل من در ذهن دارد اجرایی شود. نکتههای دیگری هم البته وجود دارد تا این تلویزیون بتواند به آنچه که در ابتدای این نوشته به آن اشاره شد، یعنی موفقیت، برسد. یکی دیگر از مؤلفههایی که میتواند در کنار بحث کمی و کیفی به موفقیت چنین پلتفرمی کمک کند، بحث تبلیغات است. به عقیده من، آنطور که باید و شاید برای این پلتفرم تبلیغ درست و مناسبی نشده و خیلی از علاقهمندان تئاتر هنوز نمیدانند چنین پلتفرم اختصاصی برای تئاتر وجود دارد. این پلتفرم میتواند با پلتفرمهای دیگری که در حال حاضر فعالیت میکنند و خیلیهاشان هم مشهور هستند، وارد رقابت شود به شرط آنکه به قول و گفتهای، جنسش جور باشد. وقتی مخاطب یکبار وارد این پلتفرم میشود و از پیش میداند به تلویزیون تئاتر ایران وارد شده نباید دچار دلسردی از کم و کسریهای فراوان باشد و این آرشیو خوب و قوی، در کنار مباحث کمی و کیفی است که او را در این سایت نگه میدارد و برایش جذابیت ایجاد میکند. همه این مسائلی که تیتروار در این نوشتار به آن اشاره شد، چالشها و بایدهایی است که این تلویزیون پیش رو دارد و میتواند با حل و فصل آنها و عبور از موانع و البته نگاه مدیریتی جسورانه، به موفقیت برسد و پایگاهی برای اهل تئاتر شود.
کارگردان تئاتر
تلویزیـــــــــــون تئاتر ایران بیشــک میتواند در آینده بسیار موفق باشد و دلیل و چرایی این امر را میتوان در چنــــــــــد بخش کوتاه مستدل و بیان کرد. کافی است یک لحظه به این فکر کنیم که روزگاری خواهد آمد که دیگر کرونایی وجود ندارد و این بیماری برای همیشه از سر جهان کم شده است. در چنین جهان و روزگاری، کسی مثل من به عنوان یک استاد دانشگاه وقتی میخواهد به دانشجویان خود بستهای پژوهشی ارائه بدهد و از آنها تحقیقی بخواهد باید بتواند آنها را به یک منبع یا به گفتهای پایگاه اطلاعاتی رهنمون کند. مثلاً فرض کنیم که موضوع تحقیق، درباره کارگردانهای تئاتر ایران است و قرار است هر کدام از دانشجویان درباره یکی از این نامداران تحقیقی ارائه کند؛ یکی درباره حمید سمندریان، یکی درباره دکتر رفیعی و... در این موقعیت، بیشک پایگاهی مثل تلویزیون تئاتر ایران میتواند اولین و بهترین مرجعی باشد که دانشجو به آن مراجعه کند و آثار این کارگردانان بزرگ را ببیند و در نهایت تحقیق و پژوهشی که مد نظر دارد را به سامان برساند. این بحث آرشیو و پایگاه آموزش و تحقیق و پژوهش یکی از خلأهای ما در حوزه هنرهای نمایشی است که تلویزیون میتواند چنین خلأیی را پر کند. از سویی دیگر، علاقهمندان به هنرهای نمایشی میدانند که محل مراجعه آنها برای تماشای نمایش یا احیاناً دیدن آثار فاخر حوزه نمایش ایرانی کجاست و دیگر نیاز نیست سرگشته از این سایت به آن سایت و پلتفرم بروند. در واقع این خانهداشتن همان چیزی است که هم محقق، هم دانشجو و هم علاقهمند به تماشای تئاتر را از سرگردانی نجات میدهد و در کنار همه اینها میتواند گنجینهای از آثار نسلهای مختلفی باشد که به نسلهای امروز و فردا خواهد رسید و خواهد ماند. تحقق چنین ایدهآلی به ایجاد بسترها و حذف موانع و از طرفی خوشفکری و دستجنبانیدن نیاز دارد. مثلاً باید بیعدالتی و عدم توازن آنچه در تئاتر اتفاق میافتد با آنچه در سینما ساری و جاری است، روزی تمام شود. مسأله هم روشن است. وقتی هنرمند تئاتر زحماتش برای اجرای یک نمایش به زور کفاف کرایه آمد و رفتش را میدهد، چگونه میشود انتظار داشت که آن سطح از ایدهآلهایی که کسی مثل من در ذهن دارد اجرایی شود. نکتههای دیگری هم البته وجود دارد تا این تلویزیون بتواند به آنچه که در ابتدای این نوشته به آن اشاره شد، یعنی موفقیت، برسد. یکی دیگر از مؤلفههایی که میتواند در کنار بحث کمی و کیفی به موفقیت چنین پلتفرمی کمک کند، بحث تبلیغات است. به عقیده من، آنطور که باید و شاید برای این پلتفرم تبلیغ درست و مناسبی نشده و خیلی از علاقهمندان تئاتر هنوز نمیدانند چنین پلتفرم اختصاصی برای تئاتر وجود دارد. این پلتفرم میتواند با پلتفرمهای دیگری که در حال حاضر فعالیت میکنند و خیلیهاشان هم مشهور هستند، وارد رقابت شود به شرط آنکه به قول و گفتهای، جنسش جور باشد. وقتی مخاطب یکبار وارد این پلتفرم میشود و از پیش میداند به تلویزیون تئاتر ایران وارد شده نباید دچار دلسردی از کم و کسریهای فراوان باشد و این آرشیو خوب و قوی، در کنار مباحث کمی و کیفی است که او را در این سایت نگه میدارد و برایش جذابیت ایجاد میکند. همه این مسائلی که تیتروار در این نوشتار به آن اشاره شد، چالشها و بایدهایی است که این تلویزیون پیش رو دارد و میتواند با حل و فصل آنها و عبور از موانع و البته نگاه مدیریتی جسورانه، به موفقیت برسد و پایگاهی برای اهل تئاتر شود.
عکس نوشت
برج موسوم به لوما آرل با حدود ۱۱ هزار پنل فولادی ضد زنگ و به یاد مشهورترین ساکن شهر آرل ساخته شده است. ونسان ونگوگ نقاش نامدار هلندی چند سال از عمر خود را در این شهر جنوب فرانسه گذرانده و این برج یادآور «شبهای پرستاره» اوست. لوما آرل نخستین بنای رومی کارنامه فرانک گری معمار و طراح ۹۲ ساله امریکایی است. طبق خبر هنرآنلاین این برج قرار است بزودی در جنوب فرانسه افتتاح شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
صدا وسیما و مطبوعات شادی را فراموش کردهاند
-
فقط کمدی نجاتدهنده نیست
-
شهروند مجـــازی
-
تابستان فصل گرم کتابخوانی
-
«اکسیژن» را به خاطر دیالوگهای جذابش دوست دارم
-
بیم و امیدهای تلویزیون تئاتر ایران
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین