گروه حوادث / اعضای یک باند که قصد داشتند 8 تن دارو را در پوشش اتصالات لوله‌ از کشور خارج و به افغانستان منتقل کنند در فرودگاه مشهد شناسایی و سه متهم نیز در این ارتباط دستگیر شدند.
سردار ابراهیم قربانزاده، جانشین فرمانده انتظامی خراسان‌ رضوی در حاشیه بازدید از این محموله قاچاق در فرودگاه مشهد در جمع خبرنگاران گفت: به‌منظور انجام مأموریت اصلی پلیس برای مبارزه با قاچاق دارو در خارج از شبکه‌های توزیع، پلیس فرودگاه مشهد به چند نفر که همراه بار مسافران قصد انتقال دارو به خارج از کشور را داشتند مشکوک شده و آنان را تحت‌نظر قرار داد.
در ادامه مشخص شد این افراد داروها را در پوشش اتصالات لوله‌ به خارج از کشور منتقل می‌کردند و مقصد آن‌ها کشور افغانستان بود. در این عملیات هشت تن دارو به ارزش ۱۴ میلیارد ریال کشف و ضبط شد و سه نفر در این ارتباط دستگیر شدند که ۲ نفر آنان تبعه خارجی هستند و تحقیقات برای یافتن همدستان آنان در داخل کشور ادامه دارد.
جانشین فرمانده انتظامی خراسان‌ رضوی از پلمب یک داروخانه که با این باند در ارتباط بود نیز خبر داد.
در همین رابطه دکتر یوسف مهرافشان، کارشناس مدیریت نظارت بر امور دارو و مواد تحت کنترل معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم‌ پزشکی مشهد نیز به ایرنا گفت: داروها دست‌کم سه تا پنج سال تاریخ انقضا دارند. بنابراین داروخانه‌ها برای مصرف یک تا یک و نیم سال خود داروها را انبار می‌کنند و نگهداری این مقدار دارو در انبار یک دارخانه غیر طبیعی نیست اما یک داروخانه، دارو را خارج از شبکه رسمی توزیع، نگهداری کرده و به فروش رسانده و دستگاه‌های نظارتی از وجود انبار آن بی‌اطلاع بوده‌اند بنابراین پرونده قاچاق دارو تشکیل و داروخانه تعطیل شد تا پرونده آن در کمیسیون مربوطه رسیدگی شود.

به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اوایل اردیبهشت زن جوانی به پلیس رفت و از ناپدید شدن خواهر 38 ساله‌اش خبر داد. او گفت: منیژه مدتی قبل از همسرش جدا شده بود و به تنهایی زندگی می‌کرد. البته این اواخر در اینستاگرام با پسری به‌نام شاهین آشنا شده بود. آن‌طور که منیژه می‌گفت آنها می‌خواستند باهم ازدواج کنند. زن جوان ادامه داد: از دیروز هر چه به تلفن خواهرم زنگ می‌زنم، در دسترس نیست و نمی‌توانم او را پیدا کنم. به مقابل خانه‌اش رفتم، اما در را باز نکرد. همسایه‌ها می‌گفتند که از دیروز او را ندیده‌اند. از طرفی آخرین باری که با منیژه صحبت کردم به من گفت که با شاهین قرار ملاقات دارد.
ردپای یک مرد
با شکایت زن جوان تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره آگاهی آغاز شد. اما هیچ رد و اثری از او در دست نبود. در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان به دستور بازپرس عظیم سهرابی به سراغ پسر جوان رفتند. اما شاهین مدعی شد که از سرنوشت منیژه بی‌خبر است و خودش نیز نگران او است.
مرد جوان گفت: مدتی قبل در فضای مجازی با او آشنا شدم و کم کم رابطه‌مان صمیمی‌تر و به او علاقه‌مند شدم. آن روز قرار بود با منیژه بیرون برویم، اما برایم کاری پیش آمد و مجبور شدم که قرارم را کنسل کنم. به همین دلیل به منیژه خبر دادم و بعد از آن هم دیگر خبری ندارم. چندین بار به او زنگ زدم اما تلفنش در دسترس نبود و همین مسأله باعث نگرانی‌ام شده بود.
 اظهارات ضد و نقیض مرد جوان، برای بازپرس جنایی و تیم تحقیق راضی کننده نبود و به همین دلیل تحقیقات از او ادامه یافت. بررسی‌ها برای یافتن زن جوان ادامه داشت تا اینکه این بار شاهین ادعای جدیدی را مطرح کرد: آن روز منیژه را دیدم و باهم به باغ یکی از دوستانم در جاجرود رفتیم. من برای خرید از باغ خارج شدم اما وقتی به باغ برگشتم متوجه شدم که منیژه نیست. از دوستانم سراغ منیژه را گرفتم آنها گفتند که فکر می‌کردیم با تو بیرون آمده است. هر چه به جست و جو برای یافتن او پرداختیم بی‌نتیجه بود. نمی‌دانم چه اتفاقی برای او رخ داده است. با اظهارات جدید متهم، مأموران راهی باغ‌های جاجرود شدند. شاهین چندین باغ را به مأموران نشان داد که هیچ کدام از آنها باغی نبود که او مدعی ناپدید شدن منیژه در آن بود. در نهایت هم مدعی شد به خاطر تاریکی شب و اضطراب محل دقیق باغ را به یاد ندارد. اما همین تناقضات ظن مأموران را به وی بیشتر کرد.
 کشف جسد در چاه
در حالی که تحقیقات برای مشخص شدن سرنوشت نامعلوم زن جوان ادامه داشت، مرد میانسالی روز گذشته با پلیس تماس گرفت و گفت: من در جاجرود باغدار هستم. چند روزی است که متوجه بوی نامطبوعی از داخل باغم شدم. امروز به‌دنبال بو به چاه 25 متری داخل باغ رسیدم.
به‌دنبال این تماس، مأموران پلیس راهی محل شده و داخل چاه جسد زن جوان را درحالی پیدا کردند که دست‌هایش از پشت بسته شده بود. معاینات متخصصان پزشکی قانونی نیز علت اولیه مرگ را خفگی اعلام کرد. به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
با کشف جسد زن جوان، راز ناپدید شدن او برملا شد اما شاهین همچنان منکر قتل بود. وقتی تحقیقات از وی از سر گرفته شد او این‌بار سناریوی دیگری را مطرح کرد.
متهم گفت: با منیژه قرار گذاشتیم و باهم به باغ رفتیم. آن شب میهمانی بود و می‌خواستیم درباره زندگی آینده و ازدواج باهم صحبت کنیم. اما بین من و منیژه دعوا شد و او هم با عصبانیت باغ را ترک کرد. چون خیلی عصبانی بودم به‌دنبال او نرفتم، با خودم گفتم جایی برای رفتن ندارد و آرام که شد برمی گردد. اما تصورم اشتباه بود و از منیژه خبری نشد، تلفن همراهش هم در دسترس نبود. اوایل فکر می‌کردم چون از من دلخور است تلفنش را خاموش کرده اما بعد متوجه شدم گمشده است. با اینکه شاهین همچنان منکر جنایت است، اما اظهارات متفاوت و تناقض‌گویی‌هایش در رابطه با زن جوان و مدارک و شواهد پلیسی نشان می‌دهد که او در این جنایت دست دارد. به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

سگ مصدوم با پای خود  به اورژانس رفت

گروه حوادث / یک قلاده سگ مجروح که در اقدامی عجیب برای مداوای خود به یک پایگاه اورژانس جاده‌ای پناه برده بود از سوی امدادگران درمان شد. به‌ گزارش خبرگزاری صدا‌ وسیما، غروب شنبه 18 اردیبهشت در حالی که امدادگران پایگاه اورژانس جاده‌ای شهر «باشت » در کهگیلویه و بویراحمد، سر شیفت حاضر بودند ناگهان متوجه یک قلاده سگ شدند که لنگ لنگان به آنها نزدیک می‌شد. سیدمحمد تقی‌پور، تکنیسین اورژانس، درباره جزئیات این ماجرای عجیب گفت: نزدیک اذان مغرب در پایگاه جاده‌ای اورژانس دوراهی باشت با همکارم شیفت بودیم که یک سگ وارد محوطه پایگاه اورژانس شد و مقابل ما روی زمین دراز کشید، بعد دست خود را بالا آورد که پس از بررسی وضعیتش متوجه شدیم دست سگ شکسته و خونریزی دارد؛  بلافاصله وسایل امدادی را از جمله سرم  از داخل آمبولانس در آوردیم و با شست‌ و‌ شوی دست سگ اقدام به مداوا و پانسمانش کردیم، سپس می‌خواستیم سگ را به بیرون از پایگاه ببریم که هر کاری کردیم بیرون نرفت و مدام دنبال من می‌آمد، تا اینکه مقداری نان و آب به سگ دادیم و بعد بیرون رفت و پشت پایگاه دراز کشید.
تکنیسین اورژانس شهر باشت افزود: برای ما عجیب بود که این سگ چطور به اورژانس پناه آورده و هنگام انجام اقدامات درمانی هم آرام و بی‌حرکت نشست.

پایان 8 سال زندگی مخفیانه  زن کلاهبردار

گروه حوادث /زن جوان که با راه‌اندازی تعاونی مسکن از استادان و نخبگان دانشگاه 13 میلیارد تومان کلاهبرداری کرده و 8 سال فراری بود سرانجام دستگیر شد.
سرهنگ «جلیل موقوفه‌ای»، رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ در تشریح این خبر گفت: چندی پیش گزارش قضایی مبنی بر بازداشت یک زن کلاهبردار به قرارگاه جلب محکومان متواری پلیس پیشگیری تهران بزرگ ارسال شد و شناسایی مخفیگاه متهم و دستگیری وی در دستور کار قرار گرفت. بررسی‌های اولیه نشان از آن داشت، این متهم در سال ۹۳ با ثبت یک تعاونی مسکن در یکی از دانشگاه‌های معتبر کشور، از ۱۱۸ نفر از استادان و نخبگان این دانشگاه مبلغ ۱۳۰ میلیارد ریال کلاهبرداری کرده و متواری شده و از اجرای تعهدات خود مبنی بر تحویل واحد‌های مسکونی امتناع کرده است.
رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ بیان کرد: با توجه به اینکه از این کلاهبرداری هشت سال سپری می‌شد، پیدا کردن این فرد کمی سخت بود، اما مأموران قرارگاه جلب محکومان پلیس پیشگیری تهران بزرگ موفق به شناسایی مخفیگاه وی در شمال تهران و بازداشت این خانم ۴۰ ساله شدند. به گفته سرهنگ موقوفه‌ای، در نهایت متهم برای سیر مراحل قضایی در اختیار مراجع قضایی قرار گرفت.

گروه حوادث / مردی که از 7 سال پیش به جرم قتل همسرش در زندان است از دادگاه درخواست کرد به او حکم آزادی موقت بدهند تا از اولیای دم رضایت بگیرد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 93 با تماس زنی به اداره پلیس آغاز شد. وی گفت: دامادش پس از حمله به خانه او، دختر و پسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده است. پس از این تماس، مأموران بلافاصله به نشانی مورد نظر رفتند و مشخص شد که داماد خشمگین به‌خاطر اختلاف با همسرش او را به قتل رسانده و پسر جوان خانواده نیز که بر اثر ضربات چاقو بیهوش شده بود به بیمارستان منتقل شد. پس از دستگیری متهم ، مادر مقتول به مأموران گفت: دختر و دامادم بر سر اینکه بچه دار نمی‌شدند اختلاف داشتند و مدام باهم درگیر بودند و دامادم مدام دخترم را کتک می‌زد تا اینکه او از خانه قهر کرد و یک ماهی به خانه ما آمده بود تا از همسرش جدا شود. روز حادثه دامادم به خانه ما آمد و به‌جای دلجویی به سمتش حمله کرد و دوباره کتکش زد. پسرم برای کمک به خواهرش جلو رفت که دامادم با چاقو او را زد و بعد در حمام را شکست و دخترم را در داخل حمام کشت و حالا هم من و پدرش برای او درخواست قصاص داریم.
در ادامه متهم در دفاع از خودش گفت: من و همسرم از ابتدا باهم اختلاف داشتیم و چون بچه دار نمی‌شدیم این اختلاف شدیدتر شده بود. یک ماه بود که همسرم قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود. من در یکی از شهرستان‌ها کار گرفته و به شهرستان رفته بودم، بعد از یک ماه به تهران برگشتم به خانه پدرزنم رفتم تا با همسرم آشتی کنم. وقتی زنگ خانه‌شان را زدم همسرم با فحاشی و داد و فریاد من را از خانه بیرون انداخت. خانواده‌اش هم از او حمایت می‌کردند. بعد برادرش به سراغم آمد و من را هل داد. از خانه‌شان خارج شدم اما آنها بازهم به من فحاشی می‌کردند. آنقدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. به سمت ماشین رفتم یک چاقو برداشتم و به خانه برگشتم به سمت همسرم رفتم؛ او با عصبانیت و ترس فحاشی کرد و به سمت حمام رفت. برادرش جلو آمد و با من درگیر شد که او را زدم بعد هم همسرم را کشتم.
بعد از گفته‌های متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری ارسال شد و وی محاکمه شد و در نهایت هیأت قضات پس از شور متهم را به قصاص، پرداخت دیه و 3 سال و نیم حبس محکوم کردند. حکم در دیوان عالی کشور نیز تأیید شد.
به این ترتیب متهم در فهرست اعدامیان قرار گرفت و چندین بار اولیای دم برای اجرای حکم دعوت شدند اما آنها نه حاضر به گذشت شدند و نه حاضر به اجرای حکم قصاص. تا اینکه متهم از دادگاه درخواست اعمال ماده 429 کرد. او در نامه‌ای به دادگاه نوشت که چون اولیای دم حاضر به تصمیم‌گیری نیستند از دادگاه درخواست دارم تا به وضعیتم رسیدگی کنند. من سالهاست در زندانم و درخواست دارم دادگاه من را آزاد کند تا بتوانم مستقیم با اولیای دم صحبت کنم و رضایت آنها را جلب کنم.

گروه حوادث / اختلاف دو برادر بر سر دریافت تسهیلات ساخت مسکن منجر به قتل یکی از آنها شد.
سیدمسعود حسینی، فرماندار باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد در تشریح این خبر به ایلنا گفت: صبح یکشنبه فردی برادر ۲۰ ساله خود را در اداره کمیته امداد امام شهرستان باشت با ضربات چاقو از پا درآورد. بنا به گفته شاهدان عینی، اختلاف این دو برادر روی موضوع دریافت تسهیلات ساخت مسکن ۵۰ متری در بخش بوستان شهرستان باشت بوده است.
فرماندار باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: این برادران در منطقه پیچاب باشت که منطقه‌ای محروم است زندگی می‌کنند و کمیته امداد، تسهیلاتی برای ساخت مسکن به این خانواده‌ها می‌دهد که این برادران در این زمینه باهم اختلاف پیدا کرده و در نهایت برادر بزرگ‌تر برادر کوچک‌تر را با ضربات چاقو از پا درآورد و فرار کرد.
 

گروه حوادث /کیفرخواست نامادری در پرونده قتل عمد پسر 8 ساله با متادون در حالی صادر شد که وی همچنان منکر قتل این کودک است.
به‌ گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، گزارش مرگ پسر 8 ساله ساعت 10:30 صبح شنبه 8 شهریور سال گذشته از سوی مأموران کلانتری 120 سیدخندان در بیمارستان رسالت به بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت اعلام شد و با توجه به مشکوک بودن مرگ پسر بچه، بازپرس مصطفی واحدی دستور تحقیقات را در این باره صادر کرد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که علاوه بر پسر ۸ ساله، برادر ۶ ساله او نیز وضعیت جسمی بدی داشته که او را به بیمارستان لقمان انتقال داده‌اند ،اما وی بعد از چند روز بهبود یافته است؛ در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد این دو کودک بعد از طلاق مادرشان با نامادری و پدرخود زندگی می‌کردند. بچه‌ها، هرچند وقت یک بار به دیدن مادرشان می‌رفتند و آخرین بار یک روز قبل از این حادثه به دیدن مادرشان رفته بودند.
علت مرگ
پس از انجام آزمایشات، متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ کودک را نارسایی تنفسی به‌ دنبال مسمومیت با متادون و دیفن هیدرامین اعلام کردند؛در ادامه تحقیقات مادر بچه‌ها مدعی بود که آنها را سالم به پدر تحویل داده و با توجه به زمان مرگ، در این ماجرا نقش ندارد. نامادری نیز ابتدا منکر دخالت در این ماجرا بود، اما در ادامه تحقیقات اظهارات جدیدی مطرح کرد. او مدعی شد که تصمیم به خودکشی داشته و به همین دلیل شربت متادون خریده و آن را داخل ظرف نوشابه ریخته و در یخچال قرار داده است و بچه‌ها  به اشتباه متادون را به جای نوشابه خورده‌اند.
با این ادعا تحقیقات وارد مسیر جدیدی شد، اما نامادری خیلی زود حرف‌هایش را تغییر داد و عنوان کرد: من از زندگی‌ام راضی بودم. مشکل من با همسر سابقم بود و بعد از جدایی از همسر سابقم، زندگی خوبی با پدر بچه‌ها داشتم. من هیچ مشکلی نداشتم که بخواهم خودکشی کنم. تصور می‌کنم که متادون را مادر بچه‌ها تهیه کرده باشد و من در این ماجرا بی‌گناه هستم. اما اظهارات متناقض نامادری جوان، مدارک موجود در پرونده و درخواست پدر و مادر پسر 8 ساله برای قصاص، کیفرخواست نامادری به اتهام قتل عمد صادر شد.