عامل قتل عام خانوادگی بالای چوبه دار
گروه حوادث/ مرد جنایتکار که در اقدامی جنونآمیز همسر، پسر و دخترش را به قتل رسانده بود، پس از 7 سال، در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه 23 مهر سال 92 مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و از قتل همسر و فرزندانش توسط فرد یا افرادی ناشناس در خیابان تیموری، خیابان کمیل خبر داد. بهدنبال اعلام این خبر، بازپرس جنایی پایتخت به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند. جسد زهرا و پسرش خونین در اتاق خواب پیدا شد و آثار کبودی روی گردن پریسا، دختر 25 ساله خانواده نشان از قتل او بر اثر خفگی داشت.
حمیدرضا پدر خانواده در تحقیقات اولیه گفت: من کارگر یک شرکت صنعتی هستم و شب کارم. ساعت 5 بعد از ظهر خانه را ترک کردم و به محل کارم رفتم در حالی که همسر و فرزندانم خانه بودند. یکی از دوستان دخترم در بیمارستان بستری شده است و قرار بود که شب حادثه خانواده او از شهرستان برای دیدن دخترشان به تهران بیایند و امشب هم میهمان خانه ما بودند. حمیدرضا در حالی که پیامکی را که دخترش در این رابطه برای او ارسال کرده بود به تیم تحقیق نشان میداد، ادامه داد: ساعت 9 شب بود که با خانه تماس گرفتم اما کسی جواب نداد. نگران شدم و حضور میهمانهای ناشناس بیشتر نگرانم کرد. فوراً به خانه آمدم و به محض ورود با اجساد اعضای خانوادهام مواجه شدم.
فرضیهای برای جنایت
با این احتمال که میهمانهای ناشناس در این جنایت نقش داشته باشند، به تحقیق در این باره پرداخته شد. اما مشخص شد که حمید رضا در رابطه با دوست دخترش و خانواده او، دروغ گفته است. این در حالی بود که در تحقیق از همسایهها کسی سر و صدایی نشنیده بود و این موضوع با ادعای حمیدرضا درمورد قتل خانوادهاش از سوی میهمانان مغایرت داشت و همین مسأله حکایت از جنایت از سوی فردی آشنا داشت.
اما سرنخ اصلی برای رسیدن به قاتل را پدربزرگ خانواده در اختیار تیم تحقیق قرار داد. وی به مأموران گفت: نوهام پریسا آن روز به خانهمان آمده بود، ساعت 4:15 دقیقه عصر بود که تلفن پریسا زنگ خورد و پس از پایان مکالمه پریسا گفت پدرش با او کار دارد و باید به خانه برگردد.
تمام این مدارک، نشان از این داشت که قتلها از سوی فردی آشنا صورت گرفته است و انگشت اتهام به سمت حمیدرضا گرفته شد.
اعتراف به قتل عام خانوادگی
حمیدرضا در نهایت 6 آبان یعنی حدود دو هفته بعد به قتل عام خانوادهاش اعتراف کرد و گفت: از چند ماه پیش قصد داشتم همسرم را بکشم. حتی یک بار با همسرم به پارک چیتگر رفتیم و میخواستم او را همانجا به قتل برسانم اما نشد. روز حادثه با او درگیر شدم و با چوب دستی که از پشت بام آورده بودم، همسرم را به قتل رساندم. ساعت دو بعد از ظهر، پسر 14 سالهام بهنام محمدرضا از مدرسه به خانه آمد. او سراغ مادرش را گرفت و به او گفتم که خواب است. وقتی به اتاق رفت و با جسد مادرش مواجه شد با چوب دستی او را هم به قتل رساندم.
مرد جنایتکار ادامه داد: دیگر کنترلی بر رفتارم نداشتم جسد محمدرضا را کنار مادرش گذاشتم. بعد با دخترم تماس گرفتم و خواستم به خانه برگردد زمانی که به خانه آمد به بهانهای او را به پشت بام بردم و با طنابی خفهاش کردم و جسدش را به داخل اتاق خوابش انتقال دادم. با صحنهسازی سعی کردم که مسیر تحقیقات را تغییر دهم که موفق نشدم.
در دادگاه
با اعتراف متهم به سه جنایت، بازسازی صحنه قتل و درخواست اولیای دم برای قصاص، کیفرخواست پرونده صادر و حمیدرضا در دادگاه پای میز محاکمه رفت.
از آنجایی که اولیای دم درخواست قصاص متهم را داشتند اما توانایی پرداخت تفاضل دیه را نداشتند، متهم در دادگاه و پای میز محاکمه گفت: من باید قصاص شوم اگر اولیای دم پول دیه ندارند بدهند من حاضر هستم از این دیه گذشت کنم چرا که مستحق اعدام هستم. اما فقط بگویند که مرا بخشیدهاند.
درنهایت حکم قصاص متهم دردادگاه تأیید شد و پس از 7 سال از این جنایت فجیع حمیدرضا در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
درگیری مرگبار به خاطر ضایعات ساختمانی
گروه حوادث/محاکمه نگهبان ساختمان نیمه کاره که متهم به قتل جوان ضایعات جمع کن است، صبح روز گذشته در شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بر اساس مستندات موجود در این پرونده متهم که نگهبان یک ساختمان نیمه کاره بوده، وقتی متوجه شده مرد جوان ضایعات جمع کن در حال برداشتن چند لوله پلیکا از داخل ساختمان است با ضربه قمه وی را به قتل رسانده است.
در جلسه رسیدگی به این پرونده پس از قرائت کیفرخواست، اولیای دم درخواست قصاص کردند و پس از آن پدر مقتول به جایگاه رفت و گفت: پسرم چند وقتی بود که ضایعات جمع میکرد تا کمک خرج خانوادهمان باشد. او مدتی قبل مقابل ساختمانی در باقرشهر رفت و مقدار زیادی لوله پلیکای ضایعاتی با خود به خانه آورد. روزحادثه هم برای آوردن لوله پلیکا به همان ساختمان رفت تا باز هم ضایعات جمع کند. اما بعد از چند ساعت در حالیکه بشدت ناراحت بود به خانه آمد و گفت که نگهبان اجازه نداده ضایعات را بردارد. بعد از آن من به همراه برادر و برادرزادهام و پسرم به محل ساختمان رفتیم که نگهبان آن ساختمان به محض دیدن ما به سمتمان حمله کرد و متهم در مقابل چشمانم با قمه به سینه پسرم ضربهای زد و او را به قتل رساند. من از خون پسرم نمیگذرم و متهم باید قصاص شود.
در ادامه متهم 28ساله در دفاع از خودش گفت: مقتول یک بار دیگر قبل از این حادثه سر ساختمان ما آمده بود و ضایعات زیادی جمع کرده بود. آن روز هم وقتی آمد من خودم ضایعات را به او دادم اما او اصرار داشت خودش داخل زبالهها را بگردد که من قبول نکردم و همین موضوع باعث شد باهم درگیر شویم. او به من و دوستانم فحاشی کرد و رفت و یک ساعت بعد به همراه پدر و عمو و عموزادههایش به آنجا برگشت. پس از اینکه من را دید با قمه به سمتم حمله کرد که من برای دفاع از خودم با چوب به سرش زدم و روی زمین افتاد و قمه از دستش رها شد. در حالی که قصد داشت دوباره قمه را از روی زمین بردارد من زودتر قمه را به دست گرفتم و ضربهای به سینه او زدم. اما باور کنید قصدم کشتن او نبود. من در دفاع از جانم دست به این کار زدم. اگر این کار را نمیکردم خودم در آن درگیری کشته میشدم.
متهم در پاسخ به این سؤال قاضی که چرا جلوی جمع کردن ضایعات را گرفته گفت: در ساختمانی که کار میکردیم بعضی از وسایل ضایعات و دور ریختنی نبود اگر مقتول آن وسایل را میبرد، صاحبکارم از من شاکی میشد و پولش را از من میگرفت. بههمین خاطر هم من به مقتول گفتم صبر کند تا خودم ضایعات را به او بدهم اما او قبول نکرد میخواست چیزهایی را بردارد که ارزش بیشتری داشت.
با پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافع او، قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.
محاکمه کارگر نانوایی به اتهام قتل صاحبکارش
گروه حوادث/ کارگر نانوایی که بهدنبال اختلاف با صاحبکارش او را به بیابانهای اشتهارد کشانده و به قتل رسانده بود، در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 92 به دنبال پیدا شدن جسد مردی در بیابانهای اشتهارد توسط گشت پلیس شروع و باتوجه به مدارکی که در جیب لباس وی وجود داشت، هویت او شناسایی شد. در ادامه کارآگاهان دریافتند مقتول نانوا بوده است و در تحقیقات جنایی به کارگر وی بهنام میثم ظنین شدند.
وقتی این پسر جوان برای تحقیقات احضار شد با توجه به تناقضگوییهایش وی را بازداشت کردند و یک ماه بعد میثم لب به اعتراف گشود و به قتل صاحبکارش اقرار کرد.
میثم در تشریح ماجرا به افسر پلیس گفت: اول دبیرستان که بودم ترک تحصیل کردم و دنبال کار رفتم. او از همسایه هایمان بود و مرا به مغازه نانوایی خودش برد تا در کنار دو کارگر دیگر در آنجا مشغول کار شوم. در مدت چند ماهی که در نانوایی کار میکردم او خیلی با من بدرفتاری میکرد و همین موضوع باعث شد کینه او را به دل بگیرم تا اینکه روز حادثه به بهانهای او را به جاده اشتهارد کشانده و با تیغ موکت بری و سنگ او را کشتم و فرار کردم.
به دنبال اعترافهای این متهم، او به اتهام قتل عمد در دادگاه کیفری در دو مرحله محاکمه و هربار با حکم قصاص رو به رو شد اما رأی صادر شده از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض شد.
وکیل تسخیری متهم درباره علت نقض آرا گفت: در هر مرحله قضات دیوانعالی حکمهای قصاص را به خاطر نواقصی که در پرونده وجود داشت از جمله نتیجه جوابیه پزشکی قانونی درباره رشد کمال عقلی متهم نقض کردند.
تا اینکه سرانجام پس از 7 سال بار دیگر پرونده متهم روی میز قضات دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی رهبر نجفی قرار گرفت.
جلسه دادگاه به خاطر رعایت پروتکلهای بهداشتی دوران کرونا به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد و متهم از داخل زندان تحت محاکمه قرار گرفت.
در ابتدای جلسه دادگاه قاضی دهقانی نماینده دادستان متن کیفرخواست را بیان کرد. سپس اولیای دم که مادر، برادران، همسر و فرزندان مقتول بودند درخواست قصاص کردند.
سپس رئیس جلسه دادگاه از طریق مانیتور با متهم ارتباط تصویری برقرار کرد و از او پرسید: آیا اتهام قتل عمد را قبول داری؟ متهم پاسخ داد: بله من قبول دارم که مرحوم را کشتهام.
قاضی: چرا مرتکب قتل شدی؟
متهم: من به لحاظ مالی به کار نیاز داشتم اما او با من بدرفتاری میکرد، من هم کینه او را به دل گرفتم. روز دهم عید بود من سر کار بودم که مرحوم قرار بود تعدادی نان به یک رستوران ببرد از من خواست که با هم برویم بعد از اینکه نانها را دادیم در مسیر راه که جاده اشتهارد بود از خودرو پیاده شدیم 300 متر جلوتر پیاده رفتیم.
پشت یک تپه با تیغ موکت بری به پهلویش زدم، می خواست فرار کند که با یک سنگ به سرش کوبیدم بعد سوئیچ را از جیبش برداشتم و با خودرواش از آنجا فرار کردم. خودرو را با سوئیچ در یکی از خیابانها رها کردم و بعد به خانه رفتم....
قاضی: به محل کار برگشتی؟
متهم: بله برگشتم تا کسی به من شک نکند....
پس از پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
مرگ طلافروش سمنانی با شلیک سارقان
گروه حوادث: طلافروش سمنانی که در جریان سرقت از مغازهاش از سوی سارقان هدف شلیک گلوله قرار گرفته بود پس از دو هفته جان باخت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بعدازظهر بیست و هشتم بهمن ،دو سارق مسلح با حمله به یک مغازه طلافروشی در بازار سمنان، با تیراندازی به طلافروش و مجروح کردن وی، مقداری طلا به سرقت بردند. در این حادثه مرد طلافروش از ناحیه کتف و ریه هدف گلوله سارقان قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد. پلیس با اقدامات و تحقیقات تخصصی دو سارق را در استان گلستان ردیابی و شناسایی کرد و در نهایت روز سیام بهمن با همکاری پلیس گلستان یکی از سارقان در بندر گز و دیگری در گرگان دستگیر شدند، یکی از سارقان در برخورد با پلیس مقاومت کرد که در نهایت با تیراندازی پلیس، متهم دستگیر و طلاهای سرقتی ضبط شد.
در حالی که حدود دو هفته از این ماجرا گذشته بود، روز گذشته علی علیعسگر مدیر روابط عمومی بیمارستان کوثر از مرگ مرد طلافروش خبر داد و گفت: این مرد طلافروش از شامگاه بیست و هشتم بهمن بهدلیل مجروحیت ناشی از شلیک گلوله حین سرقت مسلحانه در بیمارستان کوثر سمنان بستری شد و با وجود تلاش کادر درمان سحرگاه یازدهم اسفند جان باخت.
این در حالی است که محمد شریف ابراهیمی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان سمنان، به محض وقوع این سرقت برای رسیدگی به پرونده این سرقت مسلحانه از طلافروشی در شهر سمنان بازپرس ویژه تعیین کرده بود. سرقت مسلحانه از طلافروشی سمنان در فضای مجازی انعکاس گستردهای داشت و ویدئوی مربوط به آن در کانالها و صفحات مجازی مختلف منتشر شده بود.
4 کشته در تصادف کامیون و سواری
گروه حوادث: تصادف کامیون با یک خودروی پژو در محور بندر شرفخانه- شبستر ۴ سرنشین خودروی سواری را به کام مرگ کشاند.
وحید شادینیا، سخنگوی اورژانس استان آذربایجان شرقی در تشریح این خبر گفت: ساعت 11:10 دوشنبه بر اثر برخورد یک دستگاه کامیون با خودروی پژو در محور بندر شرفخانه- شبستر چهار نفر جان باختند.
در این حادثه رانندگی دو مرد 36 ساله و 35 ساله و دو زن 33 ساله و 32 ساله که سرنشین پژو بودند در دم جان باختند و راننده کامیون نیز مصدوم و به بیمارستان منتقل شد.
علت این حادثه از سوی کارشناسان پلیس راه در حال بررسی است.
رئیس پلیس پیشگیری تشریح کرد:
پایان فعالیت «پوارو» در فضای مجازی
گروه حوادث/ مرد شیادی که به بهانه آموزش یافتن گنج و عتیقه در اینستاگرام کلاهبرداری میکرد از سوی پلیس دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سردار مهدی معصوم بیگی، رئیس پلیس پیشگیری ناجا روز گذشته در نشست خبری خود گفت: این فرد که با عنوان «پوآرو» در حوزه میراث فرهنگی اقدام مجرمانه انجام میداد با راهاندازی صفحهای در اینستاگرام با حدود ۳۰ الی ۴۰ هزار نفر فالوور، به آموزش درباره نحوه کشف عتیقه میپرداخت و فعالیتهای مجرمانه دیگری داشت که توسط یگان حفاظت از میراث فرهنگی در غرب کشور شناسایی و دستگیر شد.
سردار معصوم بیگی در ادامه این نشست خبری به تشریح عملکرد یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری پرداخت و از افزایش ۱۳ درصدی تشکیل پرونده برای افرادی که اقدام به حفاری غیرمجاز و خرید و فروش اقلام عتیقه میکنند خبر داد و گفت: در این حوزه میزان دستگیرشدگان رشد ۲۴ درصدی و اقلام مکشوفه اصلی در حوزه میراث فرهنگی افزایش ۱۷ درصدی داشته است. بالغ بر ۱۲ هزار قلم اقلام مکشوفه میراث فرهنگی «اصلی» و ۶۵۰۰ قلم اقلام کشف شده از نوع «تقلبی» است همچنین در ۱۱ ماهه امسال ضبط و توقیف فلزیاب رشد ۳۵ درصدی داشته است.
وی گفت: مأموریت یگان حفاظت سازمان حفاظتمحیط زیست بسیار حائز اهمیت است بهطوری که توسط این یگان و برای مقابله با شکارچیان غیرمجاز ۴۵۰۰ سلاح شکاری و جنگی کشف و ضبط شده است.
رئیس پلیس پیشگیری ناجا ادامه داد: قدرت مقابله با سارقان و مجرمان مبین هدفگذاری دقیق، هوشمندانه و سنجیده پلیس پیشگیری ناجا است بهطوری که یکی از دستاوردهای این پلیس تلاش برای «کنترل جرم» است و با تمرکز بر این راهبرد شاهد کاهش قابل توجهی از سرقتها هستیم، به طوری که سرقت محتویات و قطعات خودرو در ۱۱ ماهه سالجاری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، کاهش ۳ درصدی، جیب بری کاهش ۴۷ درصدی، سرقت احشام کاهش ۲۹ درصدی، سرقت از بانکها کاهش ۸۰ درصدی و سرقت از طلا فروشیها کاهش ۳۰ درصدی داشته است. میزان دستگیری سارقان توسط پلیس پیشگیری ناجا طی بازه زمانی اشاره شده رشد ۱۸ درصدی داشته، این در حالی است که ۸۰ درصد متهمان به سرقت توسط کلانتریها و پاسگاهها دستگیر شدهاند.
وی یادآور شد: در مجموع بالغ بر ۵۴۰ ایستگاه ایست و کنترل در سالجاری توسط همکارانم برای جلوگیری از انتقال ویروس کرونا و اجرای مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا اجرایی و عملیاتی شده است همچنین این پلیس در فرایند مقابله با احتکار مواد بهداشتی و اقلام پزشکی چون ماسک، مواد ضدعفونی کننده و... دستاوردهای مطلوبی داشته و در واقع این پلیس در فرایند مقابله با احتکار پیشرو بوده است.
رئیس پلیس پیشگیری ناجا در بخش دیگری از سخنان خود فرایند تحول در کلانتریها و پاسگاهها را تشریح کرد و گفت: قرارگاهی بهعنوان «قرارگاه تحول کلانتریها و پاسگاهها» به فرماندهی سردار «اشتری» راهاندازی شده و این قرارگاه مرکزی، ۱۰ کمیته تخصصی و فرعی دارد که در استانها فرماندهی این قرارگاه بر عهده فرماندهان انتظامی استانها است.
وی با بیان اینکه کلانتریها و پاسگاهها ویترین عملکردی نیروی انتظامی است، تأکید کرد: تداوم تحول در کلانتری و پاسگاهها همچنان از اولویتهای پلیس پیشگیری ناجا در سال ۱۴۰۰ است.
توصیههای پایان سال
معصوم بیگی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه در ماههای پایانی سال هستیم، خطاب به شهروندان توصیه کرد: از هم اکنون باید مراقب فرزندانمان بخصوص با نزدیک شدن به پایان سال و فرا رسیدن چهارشنبه پایانی سال باشیم که به تعبیری چهارشنبه سوری یا بهعبارتی چهارشنبه سوزی است که متأسفانه شاهد استفاده برخی نوجوانان و جوانان از مواد منفجره و محترقه هستیم.
معصوم بیگی با بیان اینکه پلیس مراقب است، ادامه داد: مراقبت پلیس به تنهایی کافی نیست و لازم است که مردم به کمک پلیس بیایند و مواظب فرزندان خود باشند تا از رفتارهای پرخطر در این ایام دور باشند.
رئیس پلیس پیشگیری ناجا همچنین در توصیه دیگری به شهروندان گفت: برای خانه تکانی، نظافت منزل و آپارتمان حتماً از نیروهای خدماتی شرکتهای مطمئن و معتبر استفاده کنید همچنین در این ایام از حمل غیرضروری وجوه نقد، طلاجات، اسناد مهم و... خودداری کنید.
بهگزارش پایگاه خبری پلیس، معصوم بیگی خاطرنشان کرد: بههموطنان توصیه میکنم که تا حد امکان از نگهداری طلا، ارز و وجوه در منازل پرهیز کنند و اقلام ارزشمند خود را به صندوق امانات در بانکها بسپارند.
تأیید جنون پسری که مادرش را کشت
گروه حوادث/ جنون پسر تحصیلکرده که مادرش را به قتل رسانده بود، از سوی پزشکی قانونی تأیید شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این پسر جوان روز 25 بهمن، مادرش را در خانهشان واقع در منطقه عباسآباد تهران به قتل رسانده بود. وقتی همسایهها صدای فریادهای کمک خواهی این زن را شنیدند موضوع را به مأموران کلانتری 104 عباسآباد خبر دادند. اما مأموران زمانی به خانه مورد نظر رسیدند که زن میانسال جان باخته بود. بهدنبال اعلام این خبر بازپرس مصطفی واحدی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.
پسر مقتول که در صحنه حضور داشت بهعنوان عامل جنایت بازداشت شد. وی منکر ماجرای قتل بود اما بررسیها نشان میداد او پس از بستن پای مادرش، با تلفن به سر او کوبیده و زن میانسال را بهقتل رسانده است. همچنین مشخص شد این پسر 29 ساله برای تحصیل به آلمان رفته بود اما با شیوع کرونا، از یک سال قبل به ایران آمده و هزینه زندگیاش را نیز از درآمد داروخانهای که ارث پدریاش بود تأمین میکرد.
تنها خواهر متهم که ساکن خارج از ایران بود در تحقیقات عنوان کرد که برادرش تحت درمان است و مشکل روحی و روانی دارد.
باتوجه به بیماری روانی پسر جوان، به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد تا مشخص شود هنگام جنایت از نظر روانی در چه وضعیتی بوده است. سرانجام با انجام آزمایشات از سوی متخصصان پزشکی قانونی، آنها اعلام کردند که او در زمان جنایت جنون داشته است. با تأیید جنون متهم، به دستور بازپرس پرونده، وی به بیمارستان روانی منتقل شد تا تحت درمان قرار گیرد.