گروه حوادث/   سه دلال دارو که با سوءاستفاده از دفترچه های بیمه و جعل مهر پزشکان داروهای خاص را از داروخانه گرفته و با قیمت های گزاف در بازار آزاد می فروختند  با شکایت شرکت بیمه به دام افتادند.
به گزارش خبرنگار حوادث ایران، چندی قبل  نماینده یک شرکت بیمه با مراجعه به کلانتری ۱۰۹ بهارستان سرنخ دستگیری یک باند کلاهبردار را به پلیس داد. وی در این شکایت گفت: مدتی است که ارائه نسخه داروهای بیماری های خاص و صعب‌العلاج مانند بیماران هموفیلی، سرطانی و ... برای دریافت هزینه از بیمه  زیاد شده است. همین مساله شک ما را برانگیخت و تصمیم به استعلام از سازمان نظام‌پزشکی گرفتیم؛ در استعلام صورت گرفته مشخص شد اسامی پزشک ها و مهرهایی که پای نسخه های ارائه شده، ثبت شده جعلی است و  پزشک هایی با این اسامی وجود خارجی ندارند و درواقع مهر پزشکان و شماره نظام پزشکی آنها جعلی است.
دستگیری دلالان دارو
به دنبال این شکایت و هماهنگی های قضایی با دادسرای ناحیه ۱۲ تهران، تحقیقات پلیسی آغاز شد؛ در نخستین گام، مأموران با هماهنگی نماینده و مأمور حراست شرکت بیمه، افرادی  را که اقدام به دریافت هزینه نسخه  بیماری‌های خاص می‌کردند  شناسایی کرده و زمانی که آنها برای دریافت  هزینه‌ به اداره بیمه رفتند دستگیر شدند. در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد اعضای این باند  سه مرد جوان هستند که از  دلالان دارو در ناصر خسرو بوده و  نه تنها با نسخه های جعلی اقدام به کلاهبرداری می کنند بلکه داروهایی را که از این طریق به دست آورده بودند در بازار آزاد  به فروش می رساندند.
کرایه میلیونی دفترچه بیمه
بهنام، یکی از اعضای این باند در تحقیقات به مأموران گفت:  در مناطق حاشیه ای تهران و محله‌های فقیر نشین پرسه می زدیم و بعد افرادی  را که دفترچه بیمه داشتند  پیدا کرده و در قبال اجاره دفترچه های آنها برای دو تا سه ماه بین  سه تا چهار میلیون تومان کرایه می دادیم.
فروش در بازار
متهم گفت: من و دو همدستم از دلالان بازار دارو هستیم و به خاطر تجربه کار در این بازار خوب می دانیم چه داروهایی در بازار آزاد فروش بالایی دارد ؛  داخل دفترچه های اجاره ای، نسخه داروی بیماری های خاص، صعب العلاج و کمیاب را می‌نوشتیم و مهر و اسم جعلی پزشکان متخصص و فوق تخصص را پای نسخه ها می زدیم ، بعد  نسخه ها را به داروخانه ها برده و داروهای مورد نظر را  با قیمت دولتی و پایین خریداری می کردیم و  داروها را در بازار آزاد مثل ناصرخسرو با مبالغ بالا به فروش می رساندیم.
او ادامه داد: اما این تنها کاری نبود که انجام می‌دادیم، بعد هم برای دریافت پولی که برای خرید داروها به داروخانه ها داده بودیم به دفاتر بیمه می رفتیم تا هزینه نسخه ها را دریافت کنیم؛ چند بار در این کار موفق شدیم اما خیلی زود لو رفتیم و دستمان رو شد.
در بررسی های صورت گرفته مشخص شد که این افراد بالغ بر2 میلیارد تومان به این شیوه کلاهبرداری و جعل کرده اند و بررسی ها برای شناسایی جرایم احتمالی اعضای این باند ادامه دارد.

گروه حوادث/پسر دانشجویی که به اتهام قتل دوستش در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد در جلسه دادگاه با اصرار بر بی‌گناهی خود مدعی شد مرد نقابداری دوستش را کشته است.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از آبان سال ۹۷ با گزارش درگیری در یک کمپ تفریحی در منطقه فیروزکوه به مأموران آغاز شد. پس‌از آن مأموران به محل درگیری رفته و مشخص شد که پسر جوانی به قتل رسیده است. در ادامه مأموران به پسر 27 ساله‌ای به‌نام فریبرز ظنین شدند که کیسه‌ای سیاه رنگ و یک سنگ خون آلود به دست داشت و در حال فاصله گرفتن از کمپ تفریحی بود، بنابراین وی به‌عنوان متهم بازداشت و جسد مقتول هم برای بررسی به پزشکی قانونی منتقل شد. متخصصان این مرکز پس از معاینه جسد اظهار داشتند که مقتول به خاطر اصابت جسم سخت به سرش فوت کرده است. پس‌از آن فریبرز مورد بازجویی قرار گرفت و به قتل دوستش سیاوش اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: من دانشجو هستم و سال‌هاست که با سیاوش دوست بودیم. روز حادثه برای تفریح و گردش به فیروزکوه رفتیم و در آنجا چادر زدیم. قرار بود چند روزی در آنجا بمانیم اما سر یک موضوع با هم به اختلاف خوردیم و سیاوش با چاقو به من حمله کرد. من هم برای دفاع از خودم با سنگ چند ضربه به او زدم که سیاوش فوت کرد، پس از آن وسایلم را برداشتم تا از آنجا فرار کنم اما پلیس از راه رسید و دستگیرم کرد.
با اعترافات صریح متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در ابتدای جلسه دادگاه مادر مقتول درخواست قصاص کرد و گفت: فریبرز یکی از دوستان پسرم بود. نمی‌دانم که با چه انگیزه‌ای سیاوش را کشته است. او برای تبرئه کردن خودش تا امروز دروغ‌های زیادی گفته و به همین خاطر اصلاً حاضر به گذشت نیستم و خواهان قصاص او هستم.
در ادامه فریبرز به جایگاه رفت و ضمن رد اعترافات قبلی‌اش ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: من تحت فشار روحی ناچار به پذیرش اتهام قتل شدم وگرنه من سیاوش را نکشتم. آن روز من و سیاوش در داخل چادر بودیم که یک مرد نقابدار به سراغمان آمد و با این بهانه که این منطقه متعلق به اوست و ما حق نداشتیم کمپ بزنیم با ما درگیر شد و کتکمان زد، من از شدت ضربات او بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم دیدم دوستم کشته شده است. در آن لحظه مرد نقابدار وقتی دید من هنوز زنده‌ام خواست مرا هم بکشد که با دیدن چند نفر عابر که از آنجا رد می‌شدند منصرف شد و فرار کرد. من هم به خاطر حفظ جانم داشتم فرارمی کردم که مأموران به من شک و بازداشتم کردند.
متهم درباره کیسه سیاهی که داخل آن سنگی خون آلود و چند تار موی مقتول بوده، گفت: در آن کیسه فقط وسایل خودم و سیاوش بود، نمی‌دانم چرا پلیس این‌طور صورتجلسه کرده، شاید می‌خواهند قتل را به گردن من بیندازند.
با پایان اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

گروه حوادث/ دومین نوجوان مصدوم در حادثه کانکس معلمان  دزفول نیز پس از 10 روز از این آتش سوزی به علت شدت سوختگی جان باخت.
علی عبدالهی شاه آبادی، بخشدار سردشت دزفول با اعلام این خبر به مهر گفت: یکی دیگر از مصدومان حادثه آتش سوزی کانکس معلمان در بخش سردشت دزفول به نام امین الیاسی شامگاه چهارشنبه 8 بهمن به دلیل شدت جراحات در بیمارستان طالقانی اهواز جان باخت که بر این اساس تعداد فوت شدگان این حادثه تاکنون به دو نفر رسیده است. وی، سن فرد فوت شده را ۱۵ سال اعلام کرد و افزود: وی دارای سوختگی بالای ۵۰ درصد بود.
بخشدار سردشت، حال عمومی سایر مصدومان این حادثه را نیز نامساعد دانست و گفت: یکی دیگر از حادثه دیدگان که یک معلم است و دچار بیش از ۸۰ درصد سوختگی شده  از همان ابتدا به خواست خانواده به اصفهان منتقل شده است.
وی تصریح کرد: قطعاً اگر مسیرهای روستایی در این بخش  آسفالت بودند روند امداد رسانی به مصدومان این حادثه هموار تر می‌شد و زودتر به مراکز درمانی منتقل می‌شدند.
ششم بهمن نیز یکی از مصدومان این حادثه به نام «نیما همتی چال گرد» با ۱۵ سال سن و با درصد سوختگی بیش از ۵۰ درصد به دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان طالقانی اهواز جان خود را از دست داد. شامگاه دوشنبه ۲۹ دی‌ آتش‌سوزی در یک کانکس واقع در روستای کنگرستان بخش کوهستانی سردشت دزفول موجب سوختگی شدید سه معلم و سه نفر از نوجوانان این منطقه شد. مدیرکل مدیریت بحران استان خوزستان  پیشتر اعلام کرد؛ آتش گرفتن کانکس معلمان در منطقه سردشت دزفول برخلاف آنچه اعلام شده، ناشی از صاعقه نبوده است.

گروه حوادث / مرد مغازه دار وقتی متوجه شد مشتری‌اش کارت بانکی خود را در مغازه وی جا گذاشته حساب او را خالی کرد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل پرونده‌ای از کلانتری 159 بی‌سیم با موضوع سرقت کارت عابر بانک به پایگاه ششم پلیس آگاهی فرستاده شد و برای بررسی موضوع در اختیار تیمی از کارآگاهان قرار گرفت.
 سرهنگ کارآگاه «علی کنجوریان» رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی در تشریح این خبر گفت: شاکی در تحقیقات اظهار داشت برای خرید مصالح ساختمانی به جنوب تهران رفته و پس‌از خرید مصالح از یک مغازه به خانه برگشته اما ناگهان متوجه شده که کارت عابر بانکش نیست دقایقی بعد هم مبلغ 19 میلیون ریال از حسابش برداشت شده است.
در نخستین بررسی‌ها مشخص شد این مبلغ از حساب شاکی توسط دستگاه کارت خوان برداشت شده است، در ادامه تحقیقات پلیسی مالک کارت خوان شناسایی و مشخص شد که وی مالک همان مغازه مصالح فروشی در جنوب تهران است. در رصد‌های اطلاعاتی مشخص شد که شاکی به‌دلیل حواس پرتی کارتش را در مغازه جا گذاشته بوده و در همانجا نیز از حسابش برداشت شده است.
سرهنگ کارآگاه علی کنجوریان افزود: مالک مصالح فروشی مورد بازجویی قرار گرفت که در تحقیقات پلیسی اظهارکرد، زمانی که شاکی برای خرید مصالح ساختمانی به مغازه‌ام مراجعه کرد کارت عابر بانکش را جا گذاشت و چون رمز کارت عابر بانک وی را به‌خاطر داشتم با خروج او از مغازه مبلغ 19 میلیون ریال برداشت کردم.
 با اعتراف صریح متهم پرونده به دادسرا ارسال که متهم در تحقیقات قضایی رضایت شاکی را جلب و به دستور قضایی آزاد شد.
این مقام انتظامی به شهروندان توصیه کرد: در خرید‌های روزانه حتماً خودشان از کارتخوان استفاده کرده و کارت و رمز آن را در اختیار فروشنده قرار ندهند تا از فراموش کردن یا برنگرداندن کارت عابر بانک در امان باشند.

گروه حوادث/   چهار افسر پلیس که به اتهام سنگ پرانی و کور کردن یک معتاد محاکمه شده بودند با نظر قضات دادگاه کیفری از این اتهام تبرئه شدند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 98 به‌دنبال شکایت مرد معتادی به‌ نام سیامک آغاز شد. وی در حالی که چشم راستش تخلیه شده بود به پلیس آگاهی رفت و از چهار افسر پلیس شکایت کرد و در توضیح ماجرا گفت: چند سالی است که اعتیاد دارم. چند وقت پیش در منطقه باقرشهر به همراه چند نفر دیگر در حال مصرف مواد مخدر بودیم که چهار افسر پلیس به قصد دستگیری به سراغ‌مان آمدند. همراهان من همگی دستگیر شدند و من تلاش کردم تا از دستشان فرار کنم اما آنها با پرتاب کردن سنگ به طرف من باعث شدند چشمم آسیب ببیند اما من بازهم فرار کردم. چند ساعت بعد که متوجه شدم چشم راستم خیلی درد دارد و باز نمی‌شود به بیمارستان رفتم و در آنجا گفتند که چون شدت جراحت زیاد بوده باید چشمم را تخلیه کنم. حالا هم یک چشمم را از دست داده‌ام و از آن چهار افسر پلیس شاکی هستم.
با طرح این شکایت، پلیس موضوع را مورد بررسی قرار داد و چهار افسر پلیس ردیابی و بازداشت شدند. اما هر چهار نفر موضوع پرتاب سنگ و کور کردن چشم شاکی را انکار کردند. ضمن اینکه شاکی نمی‌دانست که کدامیک از مأموران سنگ را پرتاب کرده است. با این حال کیفرخواست علیه آنها صادر و رسیدگی به پرونده هر 4 مأمور پلیس به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه شاکی گفت: من نمی‌دانم کدام یک از مأموران سنگ را به سمت من پرتاب کرده اما از قضات درخواست اشد مجازات را برای مأموران دارم.
در ادامه چهار افسر پلیس که همگی با قرار وثیقه آزاد بودند یک به یک به دفاع از خودشان پرداختند و منکر اتهام‌شان شدند.
یکی از آنها گفت: هوا تاریک بود که به تعقیب معتادان پرداختیم. آنجا خیلی شلوغ بود و ممکن است در شلوغی شخص دیگری اقدام به سنگ پرانی کرده باشد یا در یک حادثه این اتفاق رخ داده باشد.
پس از اظهارات مأموران قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و هر 4 مأمور پلیس از اتهام کوری چشم مرد معتاد تبرئه شدند.

گروه حوادث/  زن جوان وقتی متوجه صندوقچه طلای همسایه‌اش شد با شوهرش نقشه سرقت طلاها را طراحی و اجرا کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، حدود یک ماه قبل زن جوانی با مراجعه به کلانتری 102 پاسداران از سرقت طلاهایش به ارزش 800 میلیون تومان خبر داد. وقتی پرونده  در اختیار کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت در بررسی میدانی صحنه جرم  ردپای زن و شوهر همسایه در این سرقت شناسایی شد. بدین ترتیب کارآگاهان این زوج را برای تحقیق و بازجویی به اداره آگاهی برده و با توجه به سرنخ‌های به دست آمده از متهمان آنها که چاره‌ای جز اعتراف نداشتند  به سرقت طلاهای زن همسایه به ارزش ۸ میلیارد ریال اعتراف کردند.
سرهنگ کارآگاه «سعید مجیدی» رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی در این باره گفت: مرد همسایه در بازجویی‌های اولیه مدعی شد به خاطر رفت و آمدهای خانوادگی زیادی که با شاکی داشتند  از وضعیت مالی آنها نیز باخبر بودند تا اینکه روزی همسرش که به خانه شاکی رفته بود متوجه می‌شود این زن طلاهای خود را کجا مخفی می‌کند و با بیان موضوع به شوهر خود نقشه سرقت را ترتیب داده و قرار شد در ملاقات بعدی کلید خانه آنها را ربوده و در فرصت مناسب طلاها را سرقت کنند.
همچنین متهم در ادامه بازجویی اعلام داشت، پس از سرقت طلاهای شاکی، آن را در بازار تهران به یک دلال فروختیم و آدرس و شماره‌ای از او نداریم.
سرهنگ مجیدی ادامه داد: کارآگاهان این پایگاه با بکارگیری شیوه‌های نوین و علمی کشف جرم، مخفیگاه مالخر به نام رحمت را شناسایی کردند و در سحرگاه بیست و سوم دی  طی یک عملیات غافلگیرانه در محدوده میدان خراسان وی دستگیر و در بازرسی از محل اختفای او مقداری از طلاهای مسروقه به وزن تقریبی ۱۳۵ گرم کشف شد.
این مقام پلیسی اضافه کرد: هر ۳ متهم با قرار صادره برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار این پلیس قرار گرفتند و اقدامات تکمیلی برای آشکار شدن زوایای پنهان پرونده، شناسایی سایر شاکیان و محل‌های سرقت احتمالی کماکان در دستورکار کارآگاهان این پایگاه است.

شهادت یک مرزبان در مرزهای آبی قشم

گروه حوادث/  برخورد عمدی شناور قاچاقچیان با شناور مرزبانان پایگاه دریابانی در مرزهای آبی شهرستان قشم، منجر به شهادت یکی از مرزبانان و مجروح شدن 2 مرزبان دیگر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سید مرتضی اولادعلی معاون اجتماعی فرماندهی مرزبانی هرمزگان در این باره گفت:  اکیپ گشت دریایی پایگاه دریابانی قشم حین گشت‌ زدن در مرزهای آبی شهرستان قشم برای مقابله با قاچاقچیان با تعداد زیادی شناور روبه‌رو شدند که حامل کالای ممنوعه و قاچاق بوده و به صورت گروهی درحال حرکت به سمت نوار مرزی بودند،  مرزبانان بلافاصله به شناورها دستور توقف  دادند اما  یک فروند از شناورهای قاچاقچیان به عمد و با نیت صدمه زدن به شناور سازمانی به آنها حمله‌ور شد که  در اثر این برخورد استواریکم حسن واعظی تختی به شهادت رسید و 2 مرزبان هم به خاطر شدت جراحات وارده به بیمارستان منتقل شدند.
وی در ادامه افزود:  شناور مهاجم از محل متواری شد و تلاش مأموران برای دستگیری سرنشینان آن ادامه دارد.


تصادف مینی بوس کارگران معدن در تکاب

گروه حوادث/   تصادف دو دستگاه مینی‌بوس حامل کارگران دو معدن طلای آق‌دره و زرشوران در شهرستان تکاب، یک کشته و ۱۸ زخمی بر جا گذاشت.
به‌ گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکزآذربایجان غربی این حادثه حدود ساعت هفت و نیم صبح جمعه 10 بهمن در حالی رخ داد که کارگران معدن آق‌دره که شیفت شب بودند با مینی بوس از محل کار خود به خانه بر می‌گشتند و کارگران معدن زرشوران نیز سوار بر مینی بوس سرویس در حال رفتن به محل کار خود بودند که در ۳۵ کیلومتری شهرستان تکاب به تخت سلیمان با هم برخورد کردند؛ در این تصادف یک نفر جان باخت و 18 نفر زخمی شدند که حال۶ نفر از حادثه‌دیدگان وخیم گزارش شده است.
به‌گفته کارگران حاضر در صحنه تصادف، مصدومان به بیمارستان مهاباد و شهدای تکاب اعزام شده‌اند؛ کارگری که جان خود را از دست داده، راننده سرویس کارگران معدن طلای زرشوران و از مصدومان بیمارستان شهدای تکاب بود.
به‌گفته وی؛ تعداد مصدمان سرویس کارگران آق‌دره سه تا چهار نفر هستند اما تعداد کارگران سرویس معدن زرشوران به حدود ۱۰ تا ۱۱ می‌رسد.
علت این حادثه از سوی کارشناسان پلیس راهور در دست بررسی است.

ردپای دختر جوان در سرقت میلیاردی از مرد داروساز

گروه حوادث/   شکایت مرد داروساز که مدعی است یکی از کارکنان داروخانه‌اش عامل سرقت میلیاردی از محل کار اوست منجر به دستگیری یک دختر جوان شد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مدتی قبل مرد جوانی با مراجعه به پلیس گفت: من صاحب چند داروخانه هستم. به‌خاطر شیوع بیماری کرونا، رفت و آمدم به داروخانه‌هایم را کمتر کرده و کارکنان داروخانه برای انجام کارهای مالی به شرکت من می‌آمدند تا اینکه امروز وقتی به‌شرکت رفتم متوجه سرقت میلیاردی از دفترم شدم.
پس‌از این شکایت تحقیقات از سوی مأموران پلیس آغاز شد. در بررسی‌های اولیه دوربین‌های مداربسته شرکت، تصاویر سارقان به‌دست امد. گرچه سارقان چهره‌هایشان را با ماسک و نقاب پوشانده بودند اما بررسی‌ها نشان می‌داد که عاملان این سرقت زن و مردی جوان هستند.
خانه سه میلیاردی
وقتی تصاویر به این مرد نشان داده شد، وی گفت: من به یکی از کارکنان شرکتم ظنین هستم. مدتی قبل دو خواهر در یکی از داروخانه‌های من کار می‌کردند. یکی از آنها برای انجام امور مالی داروخانه زیاد به شرکت من می‌آمد. البته چند هفته قبل هر دو خواهر تسویه کردند و رفتند. در این تصاویر زنی وجود دارد که خیلی شبیه یکی از این خواهرها به‌نام نیوشاست.
با سرنخی که مرد مالباخته در اختیار تیم تحقیق قرار داد، به‌صورت نامحسوس دو خواهر زیر نظر قرار گرفتند.در تحقیقات پلیسی مشخص شد که نیوشا، به تازگی خانه‌ای سه میلیارد تومانی خریداری کرده است. همین موضوع ظن کارآگاهان را به وی بیشتر کرد.
بنابراین مأموران خانه نیوشا را زیر نظر گرفتند. دقایقی بعد دختر جوان با یک پسر از خانه خارج شدند تا سوار خودرویی شوند که جلوی خانه منتظر آنها بود. در همین موقع مأموران از وی خواستند همراه آنها به اداره پلیس بیاید اما نیوشا با دیدن مأموران پا به فرار گذاشت و به آپارتمانش برگشت. سپس کیفی که همراه داشت را از پنجره به بیرون پرتاب کرد و راننده‌ای که قرار بود او را سوار کند کیف را برداشته و متواری شد. درنهایت مأموران موفق به دستگیری نیوشا و پسر جوانی که همراه او بود، شدند.
پس‌از انتقال وی به اداره آگاهی نیوشا منکر سرقت شد، اما کیفی که وی از پنجره بیرون انداخت و مدارک و شواهدی که علیه وی وجود دارد احتمال دست داشتن دختر جوان در این سرقت را بیشتر کرد. بنابراین تحقیقات از وی و پسر جوان برای کشف راز این سرقت ادامه دارد.