ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
انتقاد و پاسخ ربیعی به اتهامزنیها درباره لایحه بودجه
کسری بیاعتمادی بدتر از کسری بودجه
گروه سیاسی/ سخنگوی دولت، با برشمردن یک به یک اظهار نظرهای سیاسی درباره بودجه که به جای نقد علمی و کارشناسانه مطرح میشود، بسیاری از آنها را «اتهامات عجیب و غریب» توصیف کرد و با هشدار نسبت به پیامدهای مخرب این اظهار نظرها در افکار عمومی، از این منتقدان خواست به جای این بحثهای سیاسی از تریبونهای عمومی، نقدهای خود را در محیطهای کارشناسی، حتی میان کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس مطرح کنند.
به گزارش ایرنا، علی ربیعی در نشست خبری روز گذشته خود که همچون هفتههای پیش به صورت برخط (آنلاین) برگزار شد، با اشاره به اینکه در هیچ دورهای در بررسی لایحه بودجه با این حجم از ادبیات غیراقتصادی، غیرکارشناسی و سیاسی مواجه نبودیم، به یکی از این اتهامها، یعنی «تدوین شدن بودجه برای فروپاشی» اشاره کرد و گفت: من نمیفهمم کجای لایحه بودجه قرار بود فروپاشی کند و کجای آنچه که تاکنون (در کمیسیون تلفیق) تصویب کردید، از فروپاشی جلوگیری کرده است؟ یک شاخص به مردم بگویید تا همه بفهمند که اینجا قرار بوده فروپاشی کند. آیا قیمت ارز را در17 هزار و 500 تومان مشخص و همه چیز را بر آن مبنا تعیین کردن از فروپاشی جلوگیری کرد؟ گفتنی است الیاس نادران رئیس کمیسیون تلفیق بودجه مدعی شده بود که لایحه دولت برای فروپاشی است.
پاسخ به اتهام ذخیره ارز با اهداف سیاسی
ربیعی، «پنهان کردن ارز به خاطر انتخاب بایدن» را یک اتهامات عجیب و غریب دیگر توصیف کرد که به گفته وی، اگر ذرهای از وقوع آن هم صحت داشته باشد، هر کس این تصور را کرده خائن به ملت است. او خطاب به منتقدان که باوجود پاسخ و تکذیب دولت، باز هم این اتهام را تکرار میکنند، اظهار کرد: چرا جفاکارانه باز هم تکرار میکنید؟ و وقتی تکذیب میشود، مسخره میکنید و باز بیان میکنید؟ گفتنی است امیرحسین قاضیزاده هاشمی نایب رئیس مجلس چنین ادعایی را مطرح کرده بود و بعد از تکذیب و توضیح دولت، غلامعلی حدادعادل دوباره آن را مطرح کرد.
سخنگوی دولت درباره اتهام ذخیره ارز از سوی دولت تا درصورت روی کار آمدن دولت بایدن عرضه کند نیز گفت: اساساً نرخ ارز و طلا براساس مبانی بنیادی بازار شکل میگیرد. در دو سال و نیم گذشته تحریم و فشارحداکثری امریکا و هم بهم خوردن عرضه و تقاضای ارز بویژه تشدید انتظارات، در افزایش قیمت ارز مؤثر بوده است. او با اشاره به اینکه درصورت فروکش کردن انتظارات و نیز دسترسی بهتر بانک مرکزی به منابع مسدود شده، شرایط برای کاسته شدن از تقاضا و پاسخ به نیازهای واقعی فراهم میشود، افزود: هر فردی در کف بازار متوجه میشود که با فرو ریختن تحریمها قیمت کاذب ارز و سکه به سمت تعادل و قیمت اصلی خود نزدیک خواهد شد، اما ظاهراً برخی افراد عادت کردهاند هر موضوعی را با عینک سیاسی و تیره ببینند، حتی اگر به قیمت ضربه زدن به روح و روان جامعه باشد.
سخنگوی دولت درباره ادعای «مغشوش و نامتوازن بودن بودجه» نیز گفت: اینکه گفته میشود لایحه امسال از روی بودجه سالهای قبل کپی شده و دولت فقط نیم ساعت برای تهیه آن وقت گذاشته، از آن بحثهایی است که پاسخ دادن به آن هم فایدهای ندارد. همین بودجهها در مجالس قبل تصویب شده است و اگر کپیبرداری هست در همانجا تصویب شده که قطعاً این طور نیست. ربیعی در واکنش به آنان که برخی از تصمیمات یا بخشهای لایحه دولت را فاجعهبار میخوانند، گفت که برخی از این تصمیمات در نشستهای سران قوا هماهنگ شده است.
او درباره ادعای مشخص نبودن دخل و خرج در بودجه نیز تصریح کرد: تعجب میکنم که حتی به مفاد احکام بودجه هم توجه نکردند و صرفاً به اعداد بودجه بسنده کردند. درحالی که در متن بند «و» تبصره۲ به صراحت مصادیق مصرف ۹۰ هزار میلیارد تومان بابت متناسب سازی حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران و مواردی از این قبیل از چهار محل حق امتیاز واگذاری سهام، واگذاری طرح تملک و واگذاری داراییهای غیر منقول ذکر شده است، حال چطور میشود در بودجه پنهانکاری کرد؟ و اگر پنهان کاری شده چرا کمیسیون تلفیق در قالب بند «و» تبصره ۱ الحاقی بابت تسویه بدهیهای اشخاص حقیقی و حقوقی مبلغ ۳۰ هزار میلیارد تومان حکم مشابه برای تسویه مطالبات تصویب کرده است؟
چرایی برآورد افزایش فروش نفت در بودجه
سخنگوی دولت برآورد فروش 2میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام و میعانات گازی در لایحه بودجه را به منزله اعلام شکست سیاست فشار حداکثری و بازگشت امریکا به تعهدات برجامی خود دانست و گفت: (این مسأله از سوی منتقدان) تسلیم شدن در برابر نظام سلطه خوانده شده است، درحالی که شما میگویید حق مردم را از جامعه جهانی بگیریم.
او درباره ادعای کنار گذاشتن بودجه شرکتهای دولتی از بودجه عمومی نیز گفت: ما یک ماه زودتر از تقدیم لایحه بودجه، بودجه شرکتهای دولتی را تحویل دادیم. مجلس آن را به کمیسیون بودجه ارجاع داد، کمیسیون بودجه به دیوان محاسبات و دیوان هم گزارش را به آنان ارائه داده است.
ربیعی با بیان اینکه اکنون بودجه شرکتهای دولتی دستشان است و درباره منابع و مصارف و گردش وجوه آن میتوانند هر اظهار نظری داشته باشند و چیز پنهانی وجود ندارد، تصریح کرد: مطابق این فرآیند، اینکه گفته شود بودجه شرکتهای دولتی کنار گذاشته شده، برای کارشناسان بودجه قابل فهم نیست.
مجلس به دنبال رد بودجه در شورای نگهبان!
او با بیان اینکه از طرفی دولت را متهم میکنید از طرف دیگر شبیه مفاد لایحه دولت تصویب میشود، اضافه کرد: مجلس حق دارد درباره بودجه، البته بدون اینکه شاکله آن بهم بخورد، اظهار نظر و قضاوت بکند، هرچند شنیدههایی داریم مبنی بر آنکه آنقدر تغییر خواهند داد که شورای نگهبان هم رد میکند و ناگزیر بودجه سه دوازدهم اجرا میشود. البته اینها هم شنیدههاست که امیدواریم به هیچ عنوان صحت نداشته باشد. او تأکید کرد: اظهارات کلی، مبهم، سلبی و شعاری مشکلی از بودجه و از مردم حل نمیکند. بودجه از اختیارات دولت و رئیس جمهور است و نباید لایحه بودجه به طرح مجلس تغییر داده شود. ما امیدواریم با تعاملات بین مجلس و دولت بودجهای با تفاهم و با هماهنگی در اجرا دریافت کنیم که در غیر این صورت، اگر به زمینههای اجرایی توجه نشود دولت در اجرا با مشکل مواجه میشود.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری با ابراز تأسف از اینکه این چهرهها، توجه نمیکنند که اظهاراتی از این دست موجب بیاعتمادی به حاکمیت و نظام میشود، ادامه داد: این حجم از این اظهارات علیه بودجه با هیچ دورهای قابل مقایسه نیست. به هر حال بودجه درنهایت به نتیجهای میرسد، اما چگونه میخواهید بی اعتمادی ایجاد شده را درست کنید؟ کسریهای بیاعتمادی ناشی از این اظهارات در سرمایه اجتماعی مردم جبرانپذیر نیست.
او گفت: اقدامات خود یا تفاوتها را با شاخص مطرح کنید و بگویید این اقدام دولت این اثر را داشت و آنچه ما تصویب کردیم، این اثر اصلاحی را و نباید یک سری الفاظ و شعارها که عمدتاً اتهامی است، بشنویم.
تمرکز دولت احیای کامل برجام از سوی همه طرفهاست
سخنگوی دولت در پاسخ به سؤالی درباره آمادگی ایران برای مذاکرات با بایدن گفت: اکنون تمرکز ما بر احیای کامل برجام از سوی همه طرفهای توافق است و انتظار داریم که تمرکز دولت جدید امریکا هم بر جلب اعتماد ایران از راه انجام کامل و فوری همه تعهداتش باشد. ربیعی اضافه کرد: ضمن اینکه ما هیچ پیامی از طرف تیم آقای بایدن دریافت نکردهایم و تا وقتی اطمینان پیدا نکنیم که امریکا ضمن بازگشت بی قید و شرط به تعهدات خود، به این وظایف قانونی به طور کامل عمل خواهد کرد، مذاکره اساساً بی معناست.
اختصاص ۷۷۶ میلیون یورو برای مقابله با کرونا
ربیعی درباره فرجام اختصاص یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی برای مقابله با کرونا، اظهار کرد: بانک مرکزی تاکنون معادل ریالی ۷۷۶ میلیون یورو یعنی بیش از ۷۰ درصد معادل ریالی آن را تخصیص داده و کمتر از ۳۰ درصد تا پایان سال تخصیص داده میشود.
او با اشاره به اینکه از این رقم هزار و ۲۸۵ میلیارد تومان برای کارگران بیکار شده به صندوق بیمه بیکاری سازمان تأمین اجتماعی اختصاص یافت، افزود: بقیه هم به وزارت بهداشت اختصاص یافت تا صرف تجهیز بیمارستانها، جبران خدمات کارکنان وزارت بهداشت و تأمین دارو شود.
سخنگوی دولت درباره ادعای برخی نمایندگان مبنی بر اجرای ناقص طرح یارانه معیشتی، با اشاره به اینکه پس از تشکیل جلسه رؤسای دو قوه و نیز حضور وزیر رفاه و رئیس سازمان برنامه در مجلس، طرحهای دولت و مجلس ترکیب شدند، اظهار کرد: اصلاً بحث تفسیر قانون مطرح نبود بلکه بحث محدود بودن منابع بود.
دولت مخالف حذف غربالگری است
ربیعی در ادامه این نشست، با اشاره به اینکه بحثهایی که به تازگی درباره غربالگری پیش از زایمان مطرح شده است، غربالگری را یک وظیفه اخلاقی و انسانی برای دولتها دانست و با بیان اینکه دولت مخالف این حذف است، اظهار کرد: از سال قبل، پروژه شناسایی اختلالات ژنتیکی در خانوادههای دارای چند معلول تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور تا سال ۱۴۰۰ با هدف پیشگیری از تکرار معلولیت آغاز شده و تاکنون ۲۲۲ خانواده دارای ۵ معلول و بیشتر مشاوره ژنتیک دریافت کردند و برای تعدادی هم درخواست آزمایش ژنتیک شده است.
او با بیان اینکه باید برای غربالگری بودجه بیشتری در نظر بگیریم، گفت: البته غربالگری اجباری نیست و کسی را دست بسته برای غربالگری نمیبرند، چون هزینه غربالگری سنگین است باید به این خانوادهها کمک کنیم و اتفاقاً ما نیازمند منابع مالی بیشتری برای این غربالگری هستیم و قطعاً باید از خانوادههای کم درآمد و دارای معلولیت حمایت کنیم.
به گزارش ایرنا، علی ربیعی در نشست خبری روز گذشته خود که همچون هفتههای پیش به صورت برخط (آنلاین) برگزار شد، با اشاره به اینکه در هیچ دورهای در بررسی لایحه بودجه با این حجم از ادبیات غیراقتصادی، غیرکارشناسی و سیاسی مواجه نبودیم، به یکی از این اتهامها، یعنی «تدوین شدن بودجه برای فروپاشی» اشاره کرد و گفت: من نمیفهمم کجای لایحه بودجه قرار بود فروپاشی کند و کجای آنچه که تاکنون (در کمیسیون تلفیق) تصویب کردید، از فروپاشی جلوگیری کرده است؟ یک شاخص به مردم بگویید تا همه بفهمند که اینجا قرار بوده فروپاشی کند. آیا قیمت ارز را در17 هزار و 500 تومان مشخص و همه چیز را بر آن مبنا تعیین کردن از فروپاشی جلوگیری کرد؟ گفتنی است الیاس نادران رئیس کمیسیون تلفیق بودجه مدعی شده بود که لایحه دولت برای فروپاشی است.
پاسخ به اتهام ذخیره ارز با اهداف سیاسی
ربیعی، «پنهان کردن ارز به خاطر انتخاب بایدن» را یک اتهامات عجیب و غریب دیگر توصیف کرد که به گفته وی، اگر ذرهای از وقوع آن هم صحت داشته باشد، هر کس این تصور را کرده خائن به ملت است. او خطاب به منتقدان که باوجود پاسخ و تکذیب دولت، باز هم این اتهام را تکرار میکنند، اظهار کرد: چرا جفاکارانه باز هم تکرار میکنید؟ و وقتی تکذیب میشود، مسخره میکنید و باز بیان میکنید؟ گفتنی است امیرحسین قاضیزاده هاشمی نایب رئیس مجلس چنین ادعایی را مطرح کرده بود و بعد از تکذیب و توضیح دولت، غلامعلی حدادعادل دوباره آن را مطرح کرد.
سخنگوی دولت درباره اتهام ذخیره ارز از سوی دولت تا درصورت روی کار آمدن دولت بایدن عرضه کند نیز گفت: اساساً نرخ ارز و طلا براساس مبانی بنیادی بازار شکل میگیرد. در دو سال و نیم گذشته تحریم و فشارحداکثری امریکا و هم بهم خوردن عرضه و تقاضای ارز بویژه تشدید انتظارات، در افزایش قیمت ارز مؤثر بوده است. او با اشاره به اینکه درصورت فروکش کردن انتظارات و نیز دسترسی بهتر بانک مرکزی به منابع مسدود شده، شرایط برای کاسته شدن از تقاضا و پاسخ به نیازهای واقعی فراهم میشود، افزود: هر فردی در کف بازار متوجه میشود که با فرو ریختن تحریمها قیمت کاذب ارز و سکه به سمت تعادل و قیمت اصلی خود نزدیک خواهد شد، اما ظاهراً برخی افراد عادت کردهاند هر موضوعی را با عینک سیاسی و تیره ببینند، حتی اگر به قیمت ضربه زدن به روح و روان جامعه باشد.
سخنگوی دولت درباره ادعای «مغشوش و نامتوازن بودن بودجه» نیز گفت: اینکه گفته میشود لایحه امسال از روی بودجه سالهای قبل کپی شده و دولت فقط نیم ساعت برای تهیه آن وقت گذاشته، از آن بحثهایی است که پاسخ دادن به آن هم فایدهای ندارد. همین بودجهها در مجالس قبل تصویب شده است و اگر کپیبرداری هست در همانجا تصویب شده که قطعاً این طور نیست. ربیعی در واکنش به آنان که برخی از تصمیمات یا بخشهای لایحه دولت را فاجعهبار میخوانند، گفت که برخی از این تصمیمات در نشستهای سران قوا هماهنگ شده است.
او درباره ادعای مشخص نبودن دخل و خرج در بودجه نیز تصریح کرد: تعجب میکنم که حتی به مفاد احکام بودجه هم توجه نکردند و صرفاً به اعداد بودجه بسنده کردند. درحالی که در متن بند «و» تبصره۲ به صراحت مصادیق مصرف ۹۰ هزار میلیارد تومان بابت متناسب سازی حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران و مواردی از این قبیل از چهار محل حق امتیاز واگذاری سهام، واگذاری طرح تملک و واگذاری داراییهای غیر منقول ذکر شده است، حال چطور میشود در بودجه پنهانکاری کرد؟ و اگر پنهان کاری شده چرا کمیسیون تلفیق در قالب بند «و» تبصره ۱ الحاقی بابت تسویه بدهیهای اشخاص حقیقی و حقوقی مبلغ ۳۰ هزار میلیارد تومان حکم مشابه برای تسویه مطالبات تصویب کرده است؟
چرایی برآورد افزایش فروش نفت در بودجه
سخنگوی دولت برآورد فروش 2میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام و میعانات گازی در لایحه بودجه را به منزله اعلام شکست سیاست فشار حداکثری و بازگشت امریکا به تعهدات برجامی خود دانست و گفت: (این مسأله از سوی منتقدان) تسلیم شدن در برابر نظام سلطه خوانده شده است، درحالی که شما میگویید حق مردم را از جامعه جهانی بگیریم.
او درباره ادعای کنار گذاشتن بودجه شرکتهای دولتی از بودجه عمومی نیز گفت: ما یک ماه زودتر از تقدیم لایحه بودجه، بودجه شرکتهای دولتی را تحویل دادیم. مجلس آن را به کمیسیون بودجه ارجاع داد، کمیسیون بودجه به دیوان محاسبات و دیوان هم گزارش را به آنان ارائه داده است.
ربیعی با بیان اینکه اکنون بودجه شرکتهای دولتی دستشان است و درباره منابع و مصارف و گردش وجوه آن میتوانند هر اظهار نظری داشته باشند و چیز پنهانی وجود ندارد، تصریح کرد: مطابق این فرآیند، اینکه گفته شود بودجه شرکتهای دولتی کنار گذاشته شده، برای کارشناسان بودجه قابل فهم نیست.
مجلس به دنبال رد بودجه در شورای نگهبان!
او با بیان اینکه از طرفی دولت را متهم میکنید از طرف دیگر شبیه مفاد لایحه دولت تصویب میشود، اضافه کرد: مجلس حق دارد درباره بودجه، البته بدون اینکه شاکله آن بهم بخورد، اظهار نظر و قضاوت بکند، هرچند شنیدههایی داریم مبنی بر آنکه آنقدر تغییر خواهند داد که شورای نگهبان هم رد میکند و ناگزیر بودجه سه دوازدهم اجرا میشود. البته اینها هم شنیدههاست که امیدواریم به هیچ عنوان صحت نداشته باشد. او تأکید کرد: اظهارات کلی، مبهم، سلبی و شعاری مشکلی از بودجه و از مردم حل نمیکند. بودجه از اختیارات دولت و رئیس جمهور است و نباید لایحه بودجه به طرح مجلس تغییر داده شود. ما امیدواریم با تعاملات بین مجلس و دولت بودجهای با تفاهم و با هماهنگی در اجرا دریافت کنیم که در غیر این صورت، اگر به زمینههای اجرایی توجه نشود دولت در اجرا با مشکل مواجه میشود.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری با ابراز تأسف از اینکه این چهرهها، توجه نمیکنند که اظهاراتی از این دست موجب بیاعتمادی به حاکمیت و نظام میشود، ادامه داد: این حجم از این اظهارات علیه بودجه با هیچ دورهای قابل مقایسه نیست. به هر حال بودجه درنهایت به نتیجهای میرسد، اما چگونه میخواهید بی اعتمادی ایجاد شده را درست کنید؟ کسریهای بیاعتمادی ناشی از این اظهارات در سرمایه اجتماعی مردم جبرانپذیر نیست.
او گفت: اقدامات خود یا تفاوتها را با شاخص مطرح کنید و بگویید این اقدام دولت این اثر را داشت و آنچه ما تصویب کردیم، این اثر اصلاحی را و نباید یک سری الفاظ و شعارها که عمدتاً اتهامی است، بشنویم.
تمرکز دولت احیای کامل برجام از سوی همه طرفهاست
سخنگوی دولت در پاسخ به سؤالی درباره آمادگی ایران برای مذاکرات با بایدن گفت: اکنون تمرکز ما بر احیای کامل برجام از سوی همه طرفهای توافق است و انتظار داریم که تمرکز دولت جدید امریکا هم بر جلب اعتماد ایران از راه انجام کامل و فوری همه تعهداتش باشد. ربیعی اضافه کرد: ضمن اینکه ما هیچ پیامی از طرف تیم آقای بایدن دریافت نکردهایم و تا وقتی اطمینان پیدا نکنیم که امریکا ضمن بازگشت بی قید و شرط به تعهدات خود، به این وظایف قانونی به طور کامل عمل خواهد کرد، مذاکره اساساً بی معناست.
اختصاص ۷۷۶ میلیون یورو برای مقابله با کرونا
ربیعی درباره فرجام اختصاص یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی برای مقابله با کرونا، اظهار کرد: بانک مرکزی تاکنون معادل ریالی ۷۷۶ میلیون یورو یعنی بیش از ۷۰ درصد معادل ریالی آن را تخصیص داده و کمتر از ۳۰ درصد تا پایان سال تخصیص داده میشود.
او با اشاره به اینکه از این رقم هزار و ۲۸۵ میلیارد تومان برای کارگران بیکار شده به صندوق بیمه بیکاری سازمان تأمین اجتماعی اختصاص یافت، افزود: بقیه هم به وزارت بهداشت اختصاص یافت تا صرف تجهیز بیمارستانها، جبران خدمات کارکنان وزارت بهداشت و تأمین دارو شود.
سخنگوی دولت درباره ادعای برخی نمایندگان مبنی بر اجرای ناقص طرح یارانه معیشتی، با اشاره به اینکه پس از تشکیل جلسه رؤسای دو قوه و نیز حضور وزیر رفاه و رئیس سازمان برنامه در مجلس، طرحهای دولت و مجلس ترکیب شدند، اظهار کرد: اصلاً بحث تفسیر قانون مطرح نبود بلکه بحث محدود بودن منابع بود.
دولت مخالف حذف غربالگری است
ربیعی در ادامه این نشست، با اشاره به اینکه بحثهایی که به تازگی درباره غربالگری پیش از زایمان مطرح شده است، غربالگری را یک وظیفه اخلاقی و انسانی برای دولتها دانست و با بیان اینکه دولت مخالف این حذف است، اظهار کرد: از سال قبل، پروژه شناسایی اختلالات ژنتیکی در خانوادههای دارای چند معلول تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور تا سال ۱۴۰۰ با هدف پیشگیری از تکرار معلولیت آغاز شده و تاکنون ۲۲۲ خانواده دارای ۵ معلول و بیشتر مشاوره ژنتیک دریافت کردند و برای تعدادی هم درخواست آزمایش ژنتیک شده است.
او با بیان اینکه باید برای غربالگری بودجه بیشتری در نظر بگیریم، گفت: البته غربالگری اجباری نیست و کسی را دست بسته برای غربالگری نمیبرند، چون هزینه غربالگری سنگین است باید به این خانوادهها کمک کنیم و اتفاقاً ما نیازمند منابع مالی بیشتری برای این غربالگری هستیم و قطعاً باید از خانوادههای کم درآمد و دارای معلولیت حمایت کنیم.
ترامپ و حافظه جمعی-تاریخی ما
بهمن نامورمطلق
استاد دانشگاه
ترامپ عوامفریب ناآگاهی بود که از ناآگاهی مردم امریکا بهره برد و بر اریکه قدرت یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان تکیه زد. امپریالیسم حتی به مردم خودش نیز رحم نمیکند و میکوشد تا آگاهی آنها را نیز کنترل کند و اتفاقاً بیش از همه روی مردم خویش حساس است و بیشترین کنترلها را با ظریفترین شیوهها در مورد آنها بهکار میگیرد. ترامپ توانست از این شکاف نظام حکمرانی امریکایی استفاده نماید و با شگفتی به قدرت برسد. اما وی که شعور و تجربه حکومتداری را نداشت بهسرعت بازیچه دست قدرتهای پشتپرده و بخصوص صهیونیستها قرار گرفت و آبرویی برای ایالات متحده نگذاشت. اویی که خود را خارج از چارچوبهای متعارف قدرت معرفی میکرد بیش از همه در اختیار قدرتهای مخوف پشت پرده قرار گرفت. صحنه سیاست را به صحنه نمایشهای تلویزیونی یا کشتی کچ امریکایی تبدیل نمود. خود را قهرمان و تهیه کننده فیلمی کرده بود که کارگردانیاش را کسانی دیگر میکردند.
او از فرآیند گرهافکنی در روایت سیاسی و شگفت زده کردن مردم امریکا و دنیا لذت میبرد. دیده شدن مانند همه سیاستمداران کوچک ولی جاهطلب او را تغذیه میکرد. به همین دلیل میکوشد تا هر آن کاری غیرمنتظره و غیرمتعارف انجام دهد تا از همه تحلیلهای سنتی و آکادمیک بگریزد. او به همه معاهدات بینالمللی مانند معاهده بزرگ پاریس در مورد محیط زیست و معاهده نفسگیر برجام با ایران و حتی معاهدات منطقهای پشت پا زد و جهان را با وضعیت آشوبناکی مواجه ساخت. به کشورهای دیگر حتی کشورهای دوست و همپیمان امریکا نیز رحم نکرد و همه را زیر فشار زیادی قرار داد. مانند همه عوامفریبان منافع کوتاه مدت خود را به منافع درازمدت کشورش ترجیح داد و امریکا را در بسیاری از محافل منزوی نمود تا جایی که مجبور شد از نهادهای بینالمللی مانند یونسکو خارج شود.
بیتردید ایرانیها بیش از همه تحت فشار اقدامات این فرد قرار داشتند و البته بیش از همه نیز در مقابلش ایستادگی کردند. اکنون که دورهاش با ناباوری خود و طرفدارانش به پایان رسیده موقعیتی است تا ملتها در مورد این تجربه ناگوار که هر آن احتمال تکرار آن میرود تحلیل نماید و موضع بگیرد. مسأله این است که ما چه تصویری باید از وی داشته باشیم. همانطوری که میدانیم بخشی از ارزش هر جامعهای به ایستادگی در مقابل فراموشی رویدادهایی است که برایش هزینه برداشته و احساساتش را جریحهدار نموده است. چه چیزی از این دوره را نباید فراموش نماییم:
ما فراموش نمیکنیم که در بدترین شرایط کرونایی ترامپ کاری کرد که مردم ما نتوانند نیازهای اولیه حتی دارویی خود را از کشورهای دیگر تهیه نمایند. هر چه گفتند که برخی از این داروها برای بیماران ضروری و حتی حیاتی است وقعی ننهاد و ناجوانمردانه عرصه مقابله را به سوی بیماری و بیماران سوق داد تا بیش از پیش فشار وارد نماید.
ما فراموش نمیکنیم که پنجاه مرکز تاریخی و فرهنگی ایران را تهدید به بمباران کرد. تهدید ابلهانهای که صدای همه فرهنگدوستان جهان را برآورد. که ایران یکی از مهمترین کانونهای فرهنگی و گهوارههای تمدنی بشر محسوب میشود. اما همین تهدید ماهیت ضدفرهنگی وی را برملا کرد تا جایی که نهادهای بینالمللی نیز صدایشان درآمد. کدام فرد فرهنگدوستی میتواند چنین تهدیدی را از یاد ببرد.
ما فراموش نمیکنیم که هر روز تحریم تازهای بر کشور اعمال میکرد و بر مردم عزیز رنجور رنجهای تازهای تحمیل میکرد. به بهانه فشار بر دولت هر روز مشقتی بر مشقات این مردم میافزود. یک روز محصولات نفتی، روز دیگر فرهنگی را تحریم می کرد و بسیاری از تجار ایرانی را به ورطه ورشکستی کشاند. صنایعی مانند فرش و صنایع دستی که بهدست هنرمندانی اصیل و اغلب محروم در روستاها تولید میشدند بازارهای بزرگ جهانی را از دست دادند و رقبای آنها این بازارها را اشغال نمودند و دیگر به راحتی نمیتوان آنها را بازپس گرفت. در واقع کسی که این اقدام ترامپ را به حساب نمیآورد هم رأی کسانی است که میگفتند قطعنامههای سازمان ملل کاغذ پارهای بیش نیستند!
ما فراموش نمیکنیم که به جای نبرد مردانه در میدان جنگ به طرزی بزدلانه یکی از رشیدترین فرزندان این مرز و بوم یعنی شهید سلیمانی کسی که نامش نیز وحشت بر اندام داعش میانداخت را به شهادت رساند. سرداری که اگر نبود سرنوشت منطقه و سپس مناطق بسیاری بهدست جنایتکارانی میافتاد که به گفته خود ترامپ ساخته و پرداخته امریکا بود و خودشان از آن با نام فرانکشتاین یاد میکردند. داعشی که غرب را به لرزه انداخته بود و هر از گاهی در مقابل چشمان وحشتزده جهانیان سرهایی را مانند جلادان خونسردانه میبریدند.
ما فراموش نمیکنیم که با فشار بر مردم مظلوم منطقه و ایجاد آشوب در شرایطی حساس قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و بر اشغالگری این رژیم مهر دوباره تأیید زد و او را به تجاوزگری بیشتر تشویق کرد. سپس حکومتهای سست بنیاد کشورهای اسلامی را یکی پس از دیگری به پای میز مذاکره با اسرائیل کشاند.
ما فراموش نمیکنیم...
پدرانمان روزی فراموش کردند اسکندر چه کرد و از اسکندر اسطوره ساختند و دخترانشان (روشنک و استاتیرا) را به عقدش درآوردند، یادشان رفت چنگیز چه کرد. نام او را بر فرزندانشان نهادند، شاعرانمان اسکندرنامه و چنگیزنامهها نوشتند و نقاشانمان نیز اسکندرنگاره و چنگیزنگارهها به تصویر کشیدند. یکی از بدترین کارهایی که ممکن است یک مملکت انجام دهد تبدیل کردن شر به خیر و شرور به خیرخواه است، تبدیل کردن ویرانگری مانند اسکندر به نجات بخش مردم از دست یأجوج و مأجوج است.
حافظه تاریخی یک ملت مکانیسم دفاعی او برای صیانت از خودش است که اگر از دست بدهد مانند فردی آلزایمری از این اشتباه به آن اشتباه به تکراری سیزیفی میغلتد. ما ایرانیها باید در این خصوص حساس باشیم. حتی در اسطوره شناسی نیز اسطوره فراموشی یعنی «مرشون» فعالتر است. ملت حافظه دار و تاریخمند ملتی است که از تکرار میرهد. اما ملتی که توانایی ثبت و ضبط، نوشتن و منتشر کردن تجربیات تلخ و شیرین خود را نداشته باشد و از استعداد انباشتگی متنی عاری باشد همواره در معرض اسکندرها و چنگیزهای تازه است. ملتی که تعصب خود را از دست بدهد و بدیها و شرارتها، رنجها و مرارتها را از یاد ببرد دوباره بر سرش میبارد و این سنت الهی و تاریخی است. در مورد ترامپ و رنجهایی که به ما داده، هنوز زمان فراموشی فرا نرسیده و هیچگاه نیز فرانخواهد رسید. کسانی میتوانند فراموش کنند که دردی و رنجی را متحمل نشده باشند. ترامپ البته برای همه بد نبود حتی برخی در داخل نیز با حضور ترامپ منافعی برای خود دست و پا کرده بودند. بیشک در فضای تحریم و تهدیدی که ترامپ شکل داد همه یکسان در رنج نبودهاند و به طور طبیعی تصویری که ترامپ از خود بهجای گذارده نزد همه یکسان نیست. برعکس، به تعداد جریانها و حتی افراد تصویر از ترامپ به جای خواهد ماند زیرا ترامپ شری بود که هر کس با نگرش خود به آن نظر میافکند.
ترامپ میرود با همه آن شعارهای ابلهانهای که میداد. باید خوشحال باشیم که یکی از رؤسای ضدفرهنگی چنین مفتضحانه میرود. ما ایرانیها میتوانیم در بسیاری از موارد اختلاف نظر داشته باشیم و این امری طبیعی است اما باید در برخی مسائل نیز اشتراک نظر داشته باشیم تا یکپارچگی یک ملت نیز معنا پیدا کند. وحدت یک جامعه با اشتراکاتش تعریف میشود همانطوری که غنایش با گوناگونی نظراتش. لازمست چیزهایی مشترک وجود داشته باشد تا مفهوم «جمعی مشترک» معنا پیدا کند. خوب است بدیها را فراموش نکنیم و در آنها متفرق نباشیم. حافظه جمعی ما برای انسجام نیاز به برخی «تفاهمهای عمومی» دارد و ایستادگی در مقابل بدی و مصداقهایی مانند ترامپ یکی از تفاهمهایی است که نباید از دست داد. از زمان موریس هالبواکس جامعهشناسی بهطور نظاممند نسبت به اهمیت حافظه جمعی تأکید دارد. مهم این است که ما برخی تخیل و تصاویر مشترکی با هم داشته باشیم و این تصاویر مشترک ذهنی سرمایههای ما محسوب میشوند که برای برخی از آنها هزینههای گزافی پرداخت کردهایم و بیتدبیری است که آن را به سادگی از دست بدهیم. ملتی که ظلمهای روا شده به خود را فراموش کند آیندهای جز ظلمهای تازه پیشرویش نمیتوان متصور بود.
استاد دانشگاه
ترامپ عوامفریب ناآگاهی بود که از ناآگاهی مردم امریکا بهره برد و بر اریکه قدرت یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان تکیه زد. امپریالیسم حتی به مردم خودش نیز رحم نمیکند و میکوشد تا آگاهی آنها را نیز کنترل کند و اتفاقاً بیش از همه روی مردم خویش حساس است و بیشترین کنترلها را با ظریفترین شیوهها در مورد آنها بهکار میگیرد. ترامپ توانست از این شکاف نظام حکمرانی امریکایی استفاده نماید و با شگفتی به قدرت برسد. اما وی که شعور و تجربه حکومتداری را نداشت بهسرعت بازیچه دست قدرتهای پشتپرده و بخصوص صهیونیستها قرار گرفت و آبرویی برای ایالات متحده نگذاشت. اویی که خود را خارج از چارچوبهای متعارف قدرت معرفی میکرد بیش از همه در اختیار قدرتهای مخوف پشت پرده قرار گرفت. صحنه سیاست را به صحنه نمایشهای تلویزیونی یا کشتی کچ امریکایی تبدیل نمود. خود را قهرمان و تهیه کننده فیلمی کرده بود که کارگردانیاش را کسانی دیگر میکردند.
او از فرآیند گرهافکنی در روایت سیاسی و شگفت زده کردن مردم امریکا و دنیا لذت میبرد. دیده شدن مانند همه سیاستمداران کوچک ولی جاهطلب او را تغذیه میکرد. به همین دلیل میکوشد تا هر آن کاری غیرمنتظره و غیرمتعارف انجام دهد تا از همه تحلیلهای سنتی و آکادمیک بگریزد. او به همه معاهدات بینالمللی مانند معاهده بزرگ پاریس در مورد محیط زیست و معاهده نفسگیر برجام با ایران و حتی معاهدات منطقهای پشت پا زد و جهان را با وضعیت آشوبناکی مواجه ساخت. به کشورهای دیگر حتی کشورهای دوست و همپیمان امریکا نیز رحم نکرد و همه را زیر فشار زیادی قرار داد. مانند همه عوامفریبان منافع کوتاه مدت خود را به منافع درازمدت کشورش ترجیح داد و امریکا را در بسیاری از محافل منزوی نمود تا جایی که مجبور شد از نهادهای بینالمللی مانند یونسکو خارج شود.
بیتردید ایرانیها بیش از همه تحت فشار اقدامات این فرد قرار داشتند و البته بیش از همه نیز در مقابلش ایستادگی کردند. اکنون که دورهاش با ناباوری خود و طرفدارانش به پایان رسیده موقعیتی است تا ملتها در مورد این تجربه ناگوار که هر آن احتمال تکرار آن میرود تحلیل نماید و موضع بگیرد. مسأله این است که ما چه تصویری باید از وی داشته باشیم. همانطوری که میدانیم بخشی از ارزش هر جامعهای به ایستادگی در مقابل فراموشی رویدادهایی است که برایش هزینه برداشته و احساساتش را جریحهدار نموده است. چه چیزی از این دوره را نباید فراموش نماییم:
ما فراموش نمیکنیم که در بدترین شرایط کرونایی ترامپ کاری کرد که مردم ما نتوانند نیازهای اولیه حتی دارویی خود را از کشورهای دیگر تهیه نمایند. هر چه گفتند که برخی از این داروها برای بیماران ضروری و حتی حیاتی است وقعی ننهاد و ناجوانمردانه عرصه مقابله را به سوی بیماری و بیماران سوق داد تا بیش از پیش فشار وارد نماید.
ما فراموش نمیکنیم که پنجاه مرکز تاریخی و فرهنگی ایران را تهدید به بمباران کرد. تهدید ابلهانهای که صدای همه فرهنگدوستان جهان را برآورد. که ایران یکی از مهمترین کانونهای فرهنگی و گهوارههای تمدنی بشر محسوب میشود. اما همین تهدید ماهیت ضدفرهنگی وی را برملا کرد تا جایی که نهادهای بینالمللی نیز صدایشان درآمد. کدام فرد فرهنگدوستی میتواند چنین تهدیدی را از یاد ببرد.
ما فراموش نمیکنیم که هر روز تحریم تازهای بر کشور اعمال میکرد و بر مردم عزیز رنجور رنجهای تازهای تحمیل میکرد. به بهانه فشار بر دولت هر روز مشقتی بر مشقات این مردم میافزود. یک روز محصولات نفتی، روز دیگر فرهنگی را تحریم می کرد و بسیاری از تجار ایرانی را به ورطه ورشکستی کشاند. صنایعی مانند فرش و صنایع دستی که بهدست هنرمندانی اصیل و اغلب محروم در روستاها تولید میشدند بازارهای بزرگ جهانی را از دست دادند و رقبای آنها این بازارها را اشغال نمودند و دیگر به راحتی نمیتوان آنها را بازپس گرفت. در واقع کسی که این اقدام ترامپ را به حساب نمیآورد هم رأی کسانی است که میگفتند قطعنامههای سازمان ملل کاغذ پارهای بیش نیستند!
ما فراموش نمیکنیم که به جای نبرد مردانه در میدان جنگ به طرزی بزدلانه یکی از رشیدترین فرزندان این مرز و بوم یعنی شهید سلیمانی کسی که نامش نیز وحشت بر اندام داعش میانداخت را به شهادت رساند. سرداری که اگر نبود سرنوشت منطقه و سپس مناطق بسیاری بهدست جنایتکارانی میافتاد که به گفته خود ترامپ ساخته و پرداخته امریکا بود و خودشان از آن با نام فرانکشتاین یاد میکردند. داعشی که غرب را به لرزه انداخته بود و هر از گاهی در مقابل چشمان وحشتزده جهانیان سرهایی را مانند جلادان خونسردانه میبریدند.
ما فراموش نمیکنیم که با فشار بر مردم مظلوم منطقه و ایجاد آشوب در شرایطی حساس قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و بر اشغالگری این رژیم مهر دوباره تأیید زد و او را به تجاوزگری بیشتر تشویق کرد. سپس حکومتهای سست بنیاد کشورهای اسلامی را یکی پس از دیگری به پای میز مذاکره با اسرائیل کشاند.
ما فراموش نمیکنیم...
پدرانمان روزی فراموش کردند اسکندر چه کرد و از اسکندر اسطوره ساختند و دخترانشان (روشنک و استاتیرا) را به عقدش درآوردند، یادشان رفت چنگیز چه کرد. نام او را بر فرزندانشان نهادند، شاعرانمان اسکندرنامه و چنگیزنامهها نوشتند و نقاشانمان نیز اسکندرنگاره و چنگیزنگارهها به تصویر کشیدند. یکی از بدترین کارهایی که ممکن است یک مملکت انجام دهد تبدیل کردن شر به خیر و شرور به خیرخواه است، تبدیل کردن ویرانگری مانند اسکندر به نجات بخش مردم از دست یأجوج و مأجوج است.
حافظه تاریخی یک ملت مکانیسم دفاعی او برای صیانت از خودش است که اگر از دست بدهد مانند فردی آلزایمری از این اشتباه به آن اشتباه به تکراری سیزیفی میغلتد. ما ایرانیها باید در این خصوص حساس باشیم. حتی در اسطوره شناسی نیز اسطوره فراموشی یعنی «مرشون» فعالتر است. ملت حافظه دار و تاریخمند ملتی است که از تکرار میرهد. اما ملتی که توانایی ثبت و ضبط، نوشتن و منتشر کردن تجربیات تلخ و شیرین خود را نداشته باشد و از استعداد انباشتگی متنی عاری باشد همواره در معرض اسکندرها و چنگیزهای تازه است. ملتی که تعصب خود را از دست بدهد و بدیها و شرارتها، رنجها و مرارتها را از یاد ببرد دوباره بر سرش میبارد و این سنت الهی و تاریخی است. در مورد ترامپ و رنجهایی که به ما داده، هنوز زمان فراموشی فرا نرسیده و هیچگاه نیز فرانخواهد رسید. کسانی میتوانند فراموش کنند که دردی و رنجی را متحمل نشده باشند. ترامپ البته برای همه بد نبود حتی برخی در داخل نیز با حضور ترامپ منافعی برای خود دست و پا کرده بودند. بیشک در فضای تحریم و تهدیدی که ترامپ شکل داد همه یکسان در رنج نبودهاند و به طور طبیعی تصویری که ترامپ از خود بهجای گذارده نزد همه یکسان نیست. برعکس، به تعداد جریانها و حتی افراد تصویر از ترامپ به جای خواهد ماند زیرا ترامپ شری بود که هر کس با نگرش خود به آن نظر میافکند.
ترامپ میرود با همه آن شعارهای ابلهانهای که میداد. باید خوشحال باشیم که یکی از رؤسای ضدفرهنگی چنین مفتضحانه میرود. ما ایرانیها میتوانیم در بسیاری از موارد اختلاف نظر داشته باشیم و این امری طبیعی است اما باید در برخی مسائل نیز اشتراک نظر داشته باشیم تا یکپارچگی یک ملت نیز معنا پیدا کند. وحدت یک جامعه با اشتراکاتش تعریف میشود همانطوری که غنایش با گوناگونی نظراتش. لازمست چیزهایی مشترک وجود داشته باشد تا مفهوم «جمعی مشترک» معنا پیدا کند. خوب است بدیها را فراموش نکنیم و در آنها متفرق نباشیم. حافظه جمعی ما برای انسجام نیاز به برخی «تفاهمهای عمومی» دارد و ایستادگی در مقابل بدی و مصداقهایی مانند ترامپ یکی از تفاهمهایی است که نباید از دست داد. از زمان موریس هالبواکس جامعهشناسی بهطور نظاممند نسبت به اهمیت حافظه جمعی تأکید دارد. مهم این است که ما برخی تخیل و تصاویر مشترکی با هم داشته باشیم و این تصاویر مشترک ذهنی سرمایههای ما محسوب میشوند که برای برخی از آنها هزینههای گزافی پرداخت کردهایم و بیتدبیری است که آن را به سادگی از دست بدهیم. ملتی که ظلمهای روا شده به خود را فراموش کند آیندهای جز ظلمهای تازه پیشرویش نمیتوان متصور بود.
مخالفان «اف.ای.تی.اف» به روایت محمد صدر
محمد صدر با اشاره به توصیه و درخواست مسئولان اجرایی همچون رئیس کل بانک مرکزی برای پیوستن ایران به «اف.ای.تی.اف» گفت ایرادات به «اف.ای.تی.اف»را کسانی میگیرند که دستی در کار ندارند و به توصیه این مسئولان اجرایی هم توجه ندارند.
محمد صدر در گفتوگو با برنا با اشاره به اینکه ۱۹۰ کشور در دنیا، این کنوانسیونها را تصویب کرده و به عضویت آن درآمدهاند، افزود: اگر ما به عضویت این دو کنوانسیون درنیاییم به این معنا خواهد بود که به کل دنیا اعلام کردهایم که هم میخواهیم پولشویی کنیم و هم میخواهیم قاچاق ارز داشته باشیم و هم قاچاق انسان خواهیم داشت و نهایتاً میخواهیم برای تروریسم، تأمین مالی کنیم.
صدر با تأکید بر اینکه منظور از تروریسم در «اف.ای.تی.اف» آن چیزی است که در سازمان ملل تصویب شده و شامل داعش، طالبان و القاعده است، ادامه داد: به هیچ وجه به موضوعاتی که گروههایی از دوستان اشاره میکنند، اشاره ندارد. دوستان میگویند ما بعد از عضویت نمیتوانیم از جنبش فلسطین و لبنان حمایت کنیم این به هیچ وجه درست نیست. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: برخی میگویند استقلال ما از بین میرود در حالی که ۱۹۰ کشور این موارد را تصویب کردهاند آیا ۱۹۰ کشور نسبت به استقلال خود بی تفاوت هستند؟!
صدر همچنین در بخش دیگری از اظهارات خود، علت ترس تندروها از نامزدی محمدجواد ظریف در انتخابات را پایگاه رأی ظریف دانست و گفت: تا اینجا ظریف در عدم حضور در عرصه انتخابات بسیار جدی است. الان نمیتوانم پیشبینی کنم ظریف در انتخابات نامزد میشود یا نه و تا اینجا هر بار صحبت شده او همین مطالب را تکرار میکند.
روزنامهنویسی مسئولانه
محمود واعظی
رئیس دفتر رئیس جمهوری
از اول بهمن ماه سال 1373 که روزنامه وزین ایران «به میان مردم آمد» تا امروز که اول بهمن آخرین سال سده چهاردهم شمسی را سپری میکنیم، 26 بهار گذشته. 26 سالگی در مقیاس عمر آدمیان، تازه اول جوانی است اما در مقیاس عمر رسانهها-خصوصاً در ایران- عدد قابل توجهی است. قریبترین معنای این عدد سترگ، این است که نهالی که در سال 1373 به کوشش آقای دکتر وردینژاد و همه همکاران ایشان در سپهر اطلاعرسانی کشور غرس شد، امروز بحمدالله به درخت تنومندی تبدیل شده و در جامعه متکثر ایران، ریشه دوانده است.
برخی به اشتباه روزنامه ایران را روزنامه دولت نام مینهند. در کشوری که دولتها از رأی مردم اعتبار میگیرند، دولت تجسم اراده ملت در عرصه حکمرانی است و هر تعبیر و تعریفی که دولت و ملت را جدای از هم صورتبندی کند، رهزن ذهن و ره به خطا بردن است. به همین معنا، روزنامه ایران امروز نه روزنامه دولت، که روزنامه ملت است. جمعی از شریفترین روزنامهنگاران کشور در این رسانه مشغول کارند که با نگاهی ملی و فراجناحی، مسائل، توفیقات و بیموامیدهای مردم ایران را روایت میکنند. ما در دولت جمهوری اسلامی ایران، اگرچه انتظار داریم توفیقات و دستاوردهای کشور از سوی رسانهها به سمع و نظر مردم برسد، اما به هیچ عنوان از انعکاس مشکلات و رنجهای مردم برنمیآشوبیم. این نه صرفاً یک ادعا که مانیفست دولت در عرصه رسانه است. با یک بررسی گذرا در محتوای روزنامه ایران طی سالهای مسئولیت دولت تدبیر و امید، هر ناظر منصفی تأیید میکند که این روزنامه عملکردی متوازن و حرفهای داشته و هرگز خالی از صدای مردم و دغدغهها و مسائل و مشکلات آنان نبوده است.
روزنامه ایران به تأسی از نام باشکوهی که بر تارک خود دارد، رسانهای متعلق به ایران اسلامی است. این روزنامه برخلاف رسانههایی که با بودجه بیتالمال، نه صرفاً عملکرد که حتی موجودیت خود را در تعارض بنیادین با دولت برآمده از رأی ملت تعریف کردهاند، نگاهی منصفانه به دولت و خدمات آن دارد اما در عین حال، ابزار تبلیغاتی یا روابط عمومی دولت نیست. دولت هم البته چنین انتظاری از هیچ رسانهای ندارد. در منظومه فکری دولت، «اقناع» اکسیرِ اثرگذاری ارتباط است و از همین منظر، حتی در تبیین دستاوردها و موفقیتهای دولت، قائل به صداقت، شفافیت و رویکرد اقناعی بوده و هستیم. بر همین اساس برداشت من از کارنامه روزنامه ایران این است که دستاندرکاران این روزنامه به سنت روزنامهنویسی مسئولانه پایبند بودهاند. برخلاف رسانهها و شبهرسانههایی که بر سر شاخه نشسته و بن میبُرند، روزنامه ایران به رغم انعکاس کاستیها و انتقادات، پایههای اعتماد عمومی را تخریب نمیکند. این روزنامه نگاه کاریکاتوری به سرمایه اجتماعی ندارد و میداند، صدمه به سرمایه اجتماعی نه فقط دولت که همه را به محاق میبرد. این روزنامه در عین مطالبهگری؛ چشمان خود را به شرایط سخت اداره کشور و تنگناهای موجود نمیبندد و در صورتبندی مشکلات مردم، عملکرد دشمنان ملت را به اسم نظام حکمرانی کشور نمینویسد.
بالندگی روزنامه ایران، در گروی تداوم همین نگاه کلاننگر و معطوف به منافع ملی و مصالح مردم است. این روزنامه همچنان که مرزبندی شفاف خود را با نگاهِ یأسآفرین، تلخ و سیاهنگر رسانهای حفظ میکند، هیچ گاه نباید به دغدغهها، مشکلات و رنجهای مردم بیاعتنا باشد. روزنامه ایران به دلیل ارتباط سازمانی که با دولت دارد، میتواند و باید حلقه وصل مردم و دولت باشد. دیدهبانی دقیق از جامعه کار مهم دیگری است که میتواند در زمره مسئولیتهای روزنامه ایران قرار بگیرد و نگاه دستگاه اجرایی کشور را به تحولات اجتماعی و آنچه در زیر پوست جامعه جریان دارد، واقعبینانهتر کند. ضمن تبریک صمیمانه سالگرد 26 سالگی روزنامه ایران به همه کسانی که در طول این سالها در این روزنامه تلاش کردهاند، برای این رسانه شریف، ارزشمند، منصف و مردمگرا آرزوی موفقیت و تداوم اثرگذاری میکنم. به امید روزی که همه رسانههای ایران از عمر طولانی و اقبال عمومی برخوردار باشند.
رئیس دفتر رئیس جمهوری
از اول بهمن ماه سال 1373 که روزنامه وزین ایران «به میان مردم آمد» تا امروز که اول بهمن آخرین سال سده چهاردهم شمسی را سپری میکنیم، 26 بهار گذشته. 26 سالگی در مقیاس عمر آدمیان، تازه اول جوانی است اما در مقیاس عمر رسانهها-خصوصاً در ایران- عدد قابل توجهی است. قریبترین معنای این عدد سترگ، این است که نهالی که در سال 1373 به کوشش آقای دکتر وردینژاد و همه همکاران ایشان در سپهر اطلاعرسانی کشور غرس شد، امروز بحمدالله به درخت تنومندی تبدیل شده و در جامعه متکثر ایران، ریشه دوانده است.
برخی به اشتباه روزنامه ایران را روزنامه دولت نام مینهند. در کشوری که دولتها از رأی مردم اعتبار میگیرند، دولت تجسم اراده ملت در عرصه حکمرانی است و هر تعبیر و تعریفی که دولت و ملت را جدای از هم صورتبندی کند، رهزن ذهن و ره به خطا بردن است. به همین معنا، روزنامه ایران امروز نه روزنامه دولت، که روزنامه ملت است. جمعی از شریفترین روزنامهنگاران کشور در این رسانه مشغول کارند که با نگاهی ملی و فراجناحی، مسائل، توفیقات و بیموامیدهای مردم ایران را روایت میکنند. ما در دولت جمهوری اسلامی ایران، اگرچه انتظار داریم توفیقات و دستاوردهای کشور از سوی رسانهها به سمع و نظر مردم برسد، اما به هیچ عنوان از انعکاس مشکلات و رنجهای مردم برنمیآشوبیم. این نه صرفاً یک ادعا که مانیفست دولت در عرصه رسانه است. با یک بررسی گذرا در محتوای روزنامه ایران طی سالهای مسئولیت دولت تدبیر و امید، هر ناظر منصفی تأیید میکند که این روزنامه عملکردی متوازن و حرفهای داشته و هرگز خالی از صدای مردم و دغدغهها و مسائل و مشکلات آنان نبوده است.
روزنامه ایران به تأسی از نام باشکوهی که بر تارک خود دارد، رسانهای متعلق به ایران اسلامی است. این روزنامه برخلاف رسانههایی که با بودجه بیتالمال، نه صرفاً عملکرد که حتی موجودیت خود را در تعارض بنیادین با دولت برآمده از رأی ملت تعریف کردهاند، نگاهی منصفانه به دولت و خدمات آن دارد اما در عین حال، ابزار تبلیغاتی یا روابط عمومی دولت نیست. دولت هم البته چنین انتظاری از هیچ رسانهای ندارد. در منظومه فکری دولت، «اقناع» اکسیرِ اثرگذاری ارتباط است و از همین منظر، حتی در تبیین دستاوردها و موفقیتهای دولت، قائل به صداقت، شفافیت و رویکرد اقناعی بوده و هستیم. بر همین اساس برداشت من از کارنامه روزنامه ایران این است که دستاندرکاران این روزنامه به سنت روزنامهنویسی مسئولانه پایبند بودهاند. برخلاف رسانهها و شبهرسانههایی که بر سر شاخه نشسته و بن میبُرند، روزنامه ایران به رغم انعکاس کاستیها و انتقادات، پایههای اعتماد عمومی را تخریب نمیکند. این روزنامه نگاه کاریکاتوری به سرمایه اجتماعی ندارد و میداند، صدمه به سرمایه اجتماعی نه فقط دولت که همه را به محاق میبرد. این روزنامه در عین مطالبهگری؛ چشمان خود را به شرایط سخت اداره کشور و تنگناهای موجود نمیبندد و در صورتبندی مشکلات مردم، عملکرد دشمنان ملت را به اسم نظام حکمرانی کشور نمینویسد.
بالندگی روزنامه ایران، در گروی تداوم همین نگاه کلاننگر و معطوف به منافع ملی و مصالح مردم است. این روزنامه همچنان که مرزبندی شفاف خود را با نگاهِ یأسآفرین، تلخ و سیاهنگر رسانهای حفظ میکند، هیچ گاه نباید به دغدغهها، مشکلات و رنجهای مردم بیاعتنا باشد. روزنامه ایران به دلیل ارتباط سازمانی که با دولت دارد، میتواند و باید حلقه وصل مردم و دولت باشد. دیدهبانی دقیق از جامعه کار مهم دیگری است که میتواند در زمره مسئولیتهای روزنامه ایران قرار بگیرد و نگاه دستگاه اجرایی کشور را به تحولات اجتماعی و آنچه در زیر پوست جامعه جریان دارد، واقعبینانهتر کند. ضمن تبریک صمیمانه سالگرد 26 سالگی روزنامه ایران به همه کسانی که در طول این سالها در این روزنامه تلاش کردهاند، برای این رسانه شریف، ارزشمند، منصف و مردمگرا آرزوی موفقیت و تداوم اثرگذاری میکنم. به امید روزی که همه رسانههای ایران از عمر طولانی و اقبال عمومی برخوردار باشند.
رزمایش اقتدار ۹۹ ارتش در سواحل مکران
در ادامه سلسله رزمایشهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، روز گذشته تمرینهای نظامی نیروی زمینی ارتش با نام «اقتدار99» و با شرکت تیپهای هوابرد شیراز، نیروی مخصوص، واکنش سریع و با پشتیبانی نیروی هوایی و بهطور گسترده هوانیروز در سواحل مکران انجام شد.
به گزارش فارس، در این رزمایش که با هدف ارزیابی میزان آمادگی رزمی یگانهای نیروی زمینی ارتش در مقابله با تهدیدها و انتقال سریع نیروها از مناطق سرزمینی به منطقه مأموریت آغاز شد، انواع تاکتیکهای خلاقانه بومی بهمنظور ارزیابی مهارتهای چندگانه تیپهای حرفهای نیروی زمینی ارتش عملیاتی شد. امیر سرتیپ شرفی، معاون عملیات نیروی زمینی ارتش و سخنگوی این رزمایش درباره برخی از این تاکتیکها گفت: در مرحله اول رزمایش اقتدار ۹۹ نیروی زمینی ارتش برای نخستین بار عملیات مشترک تهاجمی تیپ هوابرد با بهرهگیری از انواع سلاحها و تجهیزات مکانیزه در سواحل مکران اجرا شد. او افزود: تیپ ۵۵ هوابرد نیروی زمینی ارتش در مرحله نخست رزمایش با اجرای عملیات چتربازی و با استفاده از نفربرهای BMP2 که برای نخستین بار در جریان این رزمایش به صورت ترکیبی انجام شد؛ طرحهای عملیات آفندی را اجرا کردند.
امیر شرفی ادامه داد: نیروهای هوابرد در قالب صدها چترباز طی یک عملیات از پیش تعیین شده از سوی چندین فروند هواپیمای سی ۱۳۰ نیروی هوایی ارتش با پرش هماهنگ و دقیق در نقاط تعیین شده فرود آمدند و همزمان با بارریزی تسلیحات و تجهیزات نظامی از جمله موتورسیکلتها، موشکاندازهای ۱۰۷ میلیمتری و توپهای ۲۳ میلیمتری در منطقه عمومی رزمایش، با بهرهگیری از این تجهیزات اهداف تعیین شده در ساحل را مورد حمله قرار داده و تصرف کردند. سخنگوی این رزمایش اضافه کرد: استفاده از نفربرهای ارتقا یافته از سوی نیروهای هوابرد، اجرای عملیات تاخت با بهرهگیری و پشتیبانی از انواع سلاحها، تصرف مناطق ساحلی، بارگیری تجهیزات زرهی و تسلیحات نیمهسنگین در کمترین زمان ممکن و اجرای یک عملیات منطبق با صحنههای واقعی از جمله نقاط قوت تیپ هوابرد و نیروهای واکنش سریع نزاجا در این مرحله از رزمایش است.
در ادامه این رزمایش، روز گذشته تیپ ۶۵ نیروی مخصوص ارتش با اجرای عملیات متحرک هوایی، به صورت ترکیبی و همزمان عملیات نفوذ و تهاجم را با موفقیت انجام داد. سخنگوی رزمایش در این باره گفت: غواصان تیپ ۶۵ نیروی مخصوص ارتش در این بخش از رزمایش به دو گروه تقسیم شده و با بالگردهای شنوک در سطح آب فرود آمده و به عمق دریا نفوذ کردند و اهداف دریایی را منهدم و گروه دوم نیز با انهدام پایگاههای تعبیه شده در ساحل، به اهداف از پیش تعیین شده دست یافتند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
کسری بیاعتمادی بدتر از کسری بودجه
-
ترامپ و حافظه جمعی-تاریخی ما
-
مخالفان «اف.ای.تی.اف» به روایت محمد صدر
-
روزنامهنویسی مسئولانه
-
رزمایش اقتدار ۹۹ ارتش در سواحل مکران
اخبارایران آنلاین