بازرس اداره برق جاعلان را لو داد
گروه حوادث/ مراجعه بازرس اداره برق به یک ساختمان برای تذکر به ساکنان بدحساب، عامل دستگیری یک باند جاعل شد.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، چندی پیش از طریق مسئول بازرسی اداره برق منطقه بیهقی، مأموران کلانتری ۱۴۵ ونک در جریان رفت و آمدهای مشکوکی به یکی از ساختمانهای این محدوده قرار گرفتند. این مهندس که خودش برای بازرسی این ساختمان در منطقه ونک مراجعه کرده بود گفت: از مدتها پیش مشخص شده بود که افرادی ساکن ساختمانی در محدوده ونک هستند اما آنها به هیچ عنوان هزینه قبوض برق مصرفی خود را پرداخت نمیکردند تااینکه برای بررسی علت این موضوع به محل رفتم.دقایقی که آنجا بودم متوجه رفت و آمدهای مشکوکی به آپارتمان شدم. افرادی با اسناد و مدارک به این محل مراجعه و پس از انجام اقداماتی محل را ترک میکردند. با توجه به حساسیت موضوع، مأموران عملیات کلانتری بهطور ویژه به بررسی پرداختند که مشخص شد ساکنان این ساختمان، با تصرف سه واحد از این آپارتمان، محل را به مکانی برای اقداماتی غیرقانونی مانند جعل اسناد و مدارک تبدیل کردهاند.
با محرز شدن این جرایم، هماهنگی قضایی صورت گرفت و تیم عملیات کلانتری وارد عمل شده و صبح چهارشنبه وارد ساختمان شده و 10 متهم نیز دستگیر شدند.
سرهنگ جلیل موقوفهای - جانشین پلیس پیشگیری پایتخت- در تشریح این خبر بیان داشت: پس از بازداشت متهمین که در سه واحد از این ساختمان ساکن بودند، از محل مقادیر زیادی اسناد و مدارک مجعول و اوراقی که آماده جعل و اقدامات مجرمانه بودند به همراه سه قبضه سلاح سرد کشف شد که همگی به همراه متهمین به کلانتری منتقل شدند. با بررسیهای صورت گرفته توسط کارشناسان انتظامی مشخص شد که این باند که سرکرده اصلی آنها همچنان متواری است با شناسایی و آگاهی از املاکی که به دلایلی صاحبان آنها در محل حضور نداشتند آنها را با جعل و سندسازی تصاحب کرده و به مردم میفروختند.
بنابراین گزارش، با بهدست آمدن این مدارک، متهمین به مقام قضایی معرفی شدند و تحقیقات در رابطه با اقدامات مجرمانه این افراد جریان دارد.
رهایی دو اعدامی از چوبه دار
گروه حوادث/ دو متهم به قتل که از سوی قضات دادگاه محکوم به مرگ شده بودند با جلب رضایت خانواده مقتول از مجازات قصاص رهایی یافتند.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از مرداد سال 90 بهدنبال قتل پسر جوانی به نام میثم در باغی واقع در شهریار شروع شد.
خیلی زود تنها مظنون پرونده که فرید نام داشت دستگیر شد، او درشرح ماجرا گفت: من در میدان ترهبار کارمیکنم و دیروقت به خانه میروم، یک شب که به خانهام رفتم مرد غریبهای را آنجا دیدم بلافاصله در خانه را قفل کردم و همسرم و مرد غریبه را زندانی کردم و به پلیس زنگ زدم. اما وقتی کار به شکایت و دادگاه کشیده شد قضات دادگاه میثم و همسرم را تبرئه کردند. من همسرم را طلاق دادم اما ماجرا به اینجا ختم نشد چون عموی همسرم دست بردار نبود، او میگفت باید آن مرد غریبه را میکشتم....چند روز بعد او به من زنگ زد وگفت سارا -همسر سابقم - و میثم را به باغی در شهریار کشانده و از من هم خواست آنجا بروم. وقتی رفتم متوجه شدم عموی سارا به میثم جوهرنمک خورانده و در حال شکنجه او است سپس وی را خفه کرد و از من خواست جسدش را به باغ دیگری ببریم. بهدنبال اظهارات این متهم، عموی همسر او نیز بازداشت شد. این دو متهم پس از محاکمه به اتهام مشارکت در قتل به قصاص و زن جوان هم به اتهام معاونت در قتل به 15سال حبس محکوم شدند.
این درحالی بود که حکم از سوی قضات دیوانعالی تأیید نشد و بار دیگر این پرونده در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد، اما این بارهم بهدنبال دفاعیات هر سه متهم، قضات بار دیگر این دو متهم را به قصاص محکوم کردند.
اما هردومتهم درحالیکه یک قدم با چوبه دار فاصله داشتند توانستند با جلب رضایت اولیای دم از قصاص نجات یابند، بنابراین قرار است بزودی در دادگاه کیفری از نظر جنبه عمومی محاکمه شوند.
سرنخ تازه در پرونده قتل هتل ناگویا
گروه حوادث/ تحقیقات پلیس جنایی ژاپن در رابطه با قتل پسر ایرانی در هتل قدیمی ناگویا به دستگیری یک مظنون در این پرونده منجر شد.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، این جنایت 20 فروردین سال 96 رخ داد. دو دختر دوچرخه سوار در ناگویای ژاپن متوجه لکههای خون کنار هتل قدیمی شده و با دنبال کردن رد خون با جسد پسر جوان مواجه شدند. با کشف جسد خیلی زود موضوع به پلیس جنایی ژاپن اعلام شد و بررسیهای اولیه نشان میداد که 7 روز از مرگ پسر جوان گذشته است. گذشت زمان باعث شده بود تا جسد فاسد شود و همین مسأله شناسایی هویت آن را با مشکل مواجه کرده بود اما ظاهر جسد نشان میداد که مقتول ژاپنی نیست.برای شناسایی هویت مقتول، کارآگاهان به سراغ پروندههای افراد ناپدید شده رفتند که در میان آنها شکایت یک خانواده ایرانی هم دیده میشد.مشخصات جسد با عکس جوان گمشده ایرانی بهنام اشکان مطابقت داشت اما پلیس ژاپن برای اطمینان از این موضوع از خانواده وی که در ایران بودند خواست تا اثر انگشت وی را برای پلیس ژاپن ارسال کنند. با ارسال اثر انگشت و تطبیق آن با جسد، هویت مقتول شناسایی شد.
بعد از گذشت 2ماه از ماجرا جسد پسر جوان به ایران فرستاده شد و بعد از آن خانواده مقتول به دادسرای جنایی تهران رفته و خواستار شناسایی و دستگیری قاتل فرزندشان شدند.پدر اشکان گفت: پسرم سال 92 برای کار به کشور ژاپن رفت. البته گاهی هم در هتل یکی از بستگانم در شهر ناگویا کار میکرد و وضع مالی بدی نداشت. در این مدت از طریق فضای مجازی با اشکان ارتباط داشتیم و شنیده بودم که بیش از یک میلیارد تومان پول به 2نفر از دوستانش قرض داده و آنها از برگرداندن پول طفره میروند.
وی ادامه داد: آخرین بار با اشکان روز سیزدهبدر صحبت کردم. 2روز بعد از این ماجرا بود که دختر موردعلاقه پسرم که اهل فیلیپین بود با دخترم تماس گرفت و مدعی شد که دو روزی است که از اشکان بیخبر است. از بستگانمان که در آنجا بودند خواستیم پیگیر ماجرا شوند و درنهایت از قتل پسرم با خبر شدیم.ما احتمال میدهیم که همان دو نفر بدهکار و دوست دخترش دست به جنایت زده باشند تا از پرداخت بدهیشان فرار کنند.
بررسیها در این موضوع ادامه داشت تا اینکه پدر اشکان چند روز قبل بهدادسرای جنایی تهران رفت و مدعی شد که پلیس ژاپن با او تماس گرفته و اعلام کرده که فردی را بهعنوان مظنون در قتل پسرم بازداشت کرده است. با مشخص شدن این موضوع تحقیقات از سوی بازپرس جنایی در رابطه با مظنون بازداشت شده ادامه دارد.
سرقت های شاگرد مغازه به خاطر ازدواج
گروه حوادث/ شاگرد مغازه موبایل فروشی برای ازدواج با دختر مورد علاقهاش مجبور شد 15 گوشی آیفون سرقت کند.بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اوایل آذر و با شکایت مرد جوانی در رابطه با سرقت گوشی تلفن همراهش آغاز شد. شاکی به پلیس گفت: چند روز قبل گوشی تلفن همراهم که آیفون بود را برای فروش در یک سایت اینترنتی آگهی کردم. دختر جوانی تماس گرفت و برای خرید گوشی با من قرار ملاقات گذاشت. زمانی که به محل قرار رفتم دختر جوان به همراه مردی سوار بر یک خودروی پژو 206 آمدند. گوشی تلفن همراه و جعبهاش را به دختر جوان دادم تا آن را بررسی کند. بعد به بهانه مطابقت شماره سریال گوشی با جعبه داخل خودرو نشست اما در یک لحظه مرد جوان پایش را روی گاز گذاشت و فرار کردند.در ادامه تحقیقات کارآگاهان با 14 شکایت مشابه دیگر مواجه شدند. در تمام سرقتها شاکیها مشخصات همان دختر و پسر 206 سوار را به پلیس دادند.
فروشنده تلفن همراه
در ادامه بررسیها کارآگاهان دریافتند که یکی از گوشیهای سرقتی در اختیار پسر جوانی بهنام بابک است که در مغازه موبایل فروشی کار میکند. بدین ترتیب مأموران به دستور بازپرس ایرد موسی از شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، بابک را دستگیر کردند. وی ابتدا منکر سرقتها بود و مدعی شد: گوشی تلفن همراه را 15 روز قبل ازپسر جوانی خریدهام. معمولاً چون اینجا موبایل فروشی است گوشیهای زیادی برای فروش به اینجا میآورند. از آنجایی که گوشی تلفن همراه آیفون جعبه داشت من هم آن را خریدم.
ردپای یک زن
اما در ادامه کارآگاهان با بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته محل سرقتها دریافتند بابک راننده همان خودروی 206 است. بدین ترتیب به ناچار پسر جوان لب به اعتراف گشود. او مدعی شد که با دختر جوانی بهنام شیلا سرقتها را انجام داده است. با شناسایی همدستش کارآگاهان دختر جوان را نیز بازداشت کرده و او نیز به جرم خود اعتراف کرد.
گفتوگو با متهم
بابک، سابقه کیفری ندارد و به قول خودش فریب دختری را خورده و دست به سرقت زده است.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟من اصلاً اهل سرقت نیستم و تا به حال از کنار کلانتری هم رد نشدهام. همهاش تقصیر شیلا است. او آنقدر زیر پایم نشست و مرا وسوسه کرد تا دست به سرقت زدم.
چه وسوسهای؟ مدتی قبل در فضای مجازی با شیلا آشنا شدم. تصور میکردم که او وضعیت مالی خوبی دارد. از طرفی دختر مهربانی بود و همه اینها باعث شد تا تصمیم بگیرم به او پیشنهاد ازدواج دهم. اما شیلا گفت که وضع مالی خوبی ندارند و از آنجا که من هم فقط یک شاگرد مغازه بودم و وضع مالی خوبی نداشتم شیلا گفت راهی بلد است که یک شبه میتوان ره صد ساله را طی کرد و بعد که پولدار شدیم ازدواج کنیم.
چه راهی پیشنهاد داد؟او پیشنهاد سرقت گوشیهای تلفن همراه آیفون را داد. میگفت تنها گوشی تلفنی که قیمتش واقعاً زیاد شده آیفون بوده و قیمتش بالاتر هم میرود. از طرفی این مدل گوشی خریداران زیادی هم داشت. او گفت گوشیهای تلفن همراه آیفون سرقت کنیم و بعد از اینکه وضع مالیمان خوب شد باهم ازدواج کنیم. حتی پیشنهاد داد که با این شیوه میتوانیم به خارج از کشور هم برویم. خلاصه آنقدر او مرا وسوسه کرد تا بالاخره همراهش شدم.
نقشهتان چه بود؟از سایتهای فروش اینترنتی فقط فروشندگان را شناسایی میکردیم. بعد با آنها قرار میگذاشتیم و تأکید میکردیم که حتماً جعبه گوشی را هم با خودشان بیاورند. شیلا به بهانه تطبیق شماره سریال گوشی با جعبه، گوشیها را میگرفت و من که پشت فرمان منتظر بودم از یک لحظه غفلت فروشنده استفاده میکردم و پایم را روی گاز گذاشته و فرار میکردیم.
چند گوشی سرقت کردید؟15 گوشی.
پسر جوان قربانی دوستان طمعکار
گروه حوادث- معصومه مرادپور/ دو پسر شرور برای تصاحب خودروی دوستشان سناریوی قتل وی را طراحی و اجرا کردند. به گزارش خبرنگار حوادث«ایران»، 17 دی امسال بهدنبال کشف جسد پسر جوان نیمه عریان داخل خودروی پژو پارس سفید در مهرشهر کرج، بازپرس کشیک قتل در محل حاضر شد وخیلی زود جسد پسر جوان به پزشکی قانونی انتقال یافت.براساس گواهی پزشکی قانونی علت اصلی مرگ پسر جوان تزریق بیش از حد هروئین اعلام شد.
کارآگاهان در نخستین تحقیقات دریافتند پسر جوان به نام سعید 26ساله از دو روز قبل که به خاطر اختلاف و مشاجره با خانوادهاش از خانه بیرون رفته بود دیگر برنگشته و خانوادهاش خبری از او نداشتند.
در حالی که مرگ وی براثر مصرف مواد مخدر و طبیعی اعلام و پرونده مختومه شده بود اما کارآگاهان با مشاهده آثار مهر روی انگشتان سعید این فرضیه را که وی به قتل رسیده است مورد بررسی قرار دادند و بار دیگر تحقیقات آغاز شد.
با کنترل آخرین تماسهای سعید قبل از مرگش دریافتند او با فردی به نام مهرداد در تماس بوده است.مهرداد خیلی زود بازداشت شد و در بازجوییها گفت: سعید بهخاطر مصرف زیاد مشروب وموادمخدر بیهوش شد بعد که متوجه مرگ او شدیم با دوستم او را سوار خودرواش کرده و در جایی خلوت رهایش کردیم...اما بعد از مدتی او مجبور به اعتراف شد و گفت: یک روز سعید پیش من آمد وگفت به خاطر درگیری و اختلافی که با خانوادهاش دارد نمیتواند به خانه برود از من خواست به او جای خواب بدهم اما من نمیتوانستم. بعد باهم سراغ یکی دیگر از دوستانم بهنام آرش رفتیم. آرش هم گفت خانه مجردی دارد و ما را به آنجا برد.
اما همان شب وسوسه شدیم تا سعید را بکشیم و خودرواش را تصاحب کنیم. آرش در خوراکی او قرص خواب آور ریخت. کمی گیج شده بود وقتی به حمام رفت دنبالش رفتم و آمپول هروئین به او تزریق کردم.بعد با اثر انگشتی که از او گرفتیم خودرواش را با قولنامه جعلی که در اختیار داشتیم بهنام خود کردیم.نیمه شب متوجه شدم سعید جان باخته است. جنازهاش سنگین شده بود با کمک یکی دیگر از دوستانمان جسد را سوار خودرو کرده و در مهر شهر رهایش کردیم.پس از پایان اظهارات دو متهم هر دوی آنها به اتهام قتل بازداشت شده وهماکنون با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدهاند.
انفجار تریلر حمل سوخت در اردکان
برخورد یک دستگاه تریلر حمل گازوئیل با یک دستگاه کامیون بنز باعث انفجار و سوختن کامل دو خودرو و آتش گرفتن دو باب مغازه و دو خانه مسکونی و یک دستگاه پراید در روستای رباط پشتبادام بخش خرانق اردکان شد.
«جاوید عیدانی» بخشدار خرانق به ایسنا گفت: این حادثه شامگاه سهشنبه در روستای رباط پشت بادام بخش خرانق اتفاق افتاد، اما با تلاش نیروهای امدادی و انتظامی، آتشسوزی مهار شد.
وی، علت این سانحه را برخورد شدید یک کامیون حمل سوخت به علت نقص فنی و انحراف از جاده با یک کامیون بنز تک و آتش گرفتن تانکر حامل سوخت عنوان کرد و گفت: این سانحه تلفات جانی در پی نداشته و فقط به تعدادی از خودروها و خانههای مسکونی اطراف حادثه، خساراتی وارد شده است.
سقوط پنجره روی سر زن رهگذر
آرزو کیهان
مترجم
سقوط پنجره شیشهای یک هتل در هنگ کنگ جان توریست چینی را گرفت.به گزارش دیلی میل، توریست در حال عبور از نزدیکی هتل 16 طبقه میرا بوده که پنجره بر سرش سقوط کرده و جانش را گرفته است.
بنا بر گزارشهای پلیس هنگ کنگ نظافتچی هتل در حال پاک کردن پنجره بوده که پنجره از جایش جدا شده و بر سر توریست نگون بخت افتاده است.این زن نظافتچی دستگیر و برای انجام تحقیقات بیشتر با قرار وثیقه آزاد شده است.گفتنی است که زن توریست به همراه نامزدش بوده اما این مرد از حادثه جان سالم بدر برده است.
ماهیگیر استرالیایی در حالی که یک کوسه غول پیکر را صید کرده بود خبرساز شد.به گزارش دیلی استار، کوسه حدود 2.5 متر طول و 165 کیلوگرم وزن داشته. مرد ماهیگیر در حالی که کوسه را سوار خودرو کرده بود در بزرگراه «بوتانی» با این کوسه رانندگی کرد.
رانندگانی که پشت سر این ماهیگیر در حال حرکت بودهاند از کوسه درون خودرو در حال حرکت فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر کردند.
با انتشار این خبر ماهیگیر بیان کرد که کوسه صید شده میان 4 خانواده تقسیم و برای خوردن آماده خواهد شد.
مدل روس دو فرزند کوچکش را کشت و اجسادشان را سوزاند.بهگزارش دیلی میل، متهم «النا کاریموا» 27 ساله قبل از جنایات هولناکش دو فرزند خود را به فروشگاه برده و برایشان شکلات خریده بود. گزارشهای پلیس روسیه نشان میدهد وی ابتدا دو فرزند 4 و 2 ساله خود را خفه کرده و با اجاره کردن یک ماشین اجساد را به جنگل برده تا بسوزاند اما با روشن شدن آتش و بلند شدن دود وی ترسیده و باقی مانده اجساد را دوباره در پشت خودرو گذاشته و در انباری متروکه انداخته است. قاتل سپس انبار را به آتش کشیده و از محل دور شده است. در پی آتشسوزی مأموران آتشنشانی وارد عمل شده و پس از خاموش کردن آتش به پلیس گزارش دادهاند که اجساد سوخته متعلق به دو کودک بوده است.وی مدعی شده از وقتی که از همسرش جدا شده نگهداری از بچههایش کار سختی بوده است.