خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
ترامپ در مخمصه قولهایش
موضوع مهاجرت با تلاشها برای مذاکره و تصویب اصلاحیه توافق تجارت آزاد امریکای شمالی موسوم به «نفتا» با کانادا و مکزیک، برنامه کمکهای خارجی در امریکای مرکزی و اختلافات بیشمار بین وزارتخانههای دادگستری، امنیت داخلی، بهداشت و خدمات انسانی، امور خارجه و سازمانهای دیگری که در این زمینه مسئولیتی داشتند، در هم آمیخته بود. این مشکلات عمدتاً بهدلیل آشفتگی حاکم بر روندهای تصمیمگیری درباره سیاستهای داخلی بود که نشانهای دال بر کمرنگ شدن این مشکلات هم مشاهده نمیشد.
با وجود اینکه تلاش میکردم خود را از مسائل مهاجرتی دور نگه دارم، اما ظاهراً این موضوع خودش بهدنبال من میآمد. کوشنر که اکنون بهدلیل تأثیر تنشها درباره بازنگری در نفتا، درگیر مسائل مهاجرتی شده بود به دیدار من آمد و گفت نیلسن و وزارت امنیت داخلی با دولت مکزیک در حال مذاکره هستند در حالی که مجوز وزارت خارجه را ندارند. این موضوع اگر صحت داشت به معنای دور زدن وزارت خارجه بود. کوشنر چند روز بعد از این دیدار، در روز شنبه به من زنگ زد تا بگوید ترامپ از او خواسته مسئولیت طرح مهاجرتی را برعهده بگیرد اما او نپذیرفته است زیرا احساس میکند کِلی باوجود بیکفایتی نیلسن و تبعات منفی اقداماتش همچنان از او حمایت میکند. چنین حمایتی باعث شده بود مهاجرت به معضلی حل نشدنی تبدیل شود. ترامپ از کوشنر پرسیده بود: «بولتون چطور؟ او میتواند این مسئولیت را برعهده بگیرد؟» کوشنر پاسخ داده بود شک دارد که من علاقهای به این کار داشته باشم. ترامپ در مقابل به کوشنر گفته بود که «جان فوقالعاده است. او از عهده این کار بر میآید. همه این چیزها و تصمیمات را از بولتون دارم. او واقعاً فوقالعاده است. میتوانی از او بپرسی که آیا این مسئولیت را قبول میکند، یا نه؟» کوشنر گفته بود که به هر حال هر کسی که انتخاب شود با کلی درگیری خواهد داشت و ترامپ پاسخ داده بود؛ «بولتون از کلی نمیترسد و بر او غلبه خواهد کرد.» با خودم فکرمی کردم این عالی است. این یک «شنبه فوقالعاده» برای من است.
صبح روز دوشنبه که با «روز کلمب» (جشن سالروز ورود کریستف کلمب به امریکا) مصادف شده بود، با «استفن میلر» مسئول اصلی سیاست مهاجرتی کاخ سفید دیدار کردم. وقتی مشغول صحبت بودیم کوشنر وارد شد و پرسید «من هم میتوانم به توطئههای شما ملحق شوم!؟» پیش از آن من پیامی را برای پمپئو ایمیل کرده بودم. پمپئو موافق این بود که مسائل مهاجرتی مربوط به مکزیک باید به شکل کارآمدتری در دستور کار شورای امنیت ملی قرار بگیرد. این شورا اگر نگوییم سالها، دستکم ماهها از همکاری نکردن وزارت امنیت داخلی مستأصل شده بود. وزارت امنیت داخلی نمیخواست هماهنگ باشد. نظر شخصی من این بود که مهاجرت قانونی کنترل شده منافع بیشتری برای امریکا دارد در حالی که مهاجرت غیرقانونی، اصل حاکمیت کشور را تضعیف میکند؛ اصلی که در آن تأکید شده امریکا و نه مهاجران بالقوه، درباره اینکه چه کسی وارد این کشور شود، تصمیم میگیرد.
موضع من کاملاً روشن بود: تلاش نیلسن برای جلب کمک کمیسیونر عالی سازمان ملل در امور مهاجران برای تصمیمگیری درباره اینکه چه کسی اجازه ورود به خاک امریکا را داشته باشد، به شکل بدی معیوب بود. نمیشد چنین تصمیمی را که به مسائل بنیادین حاکمیتی کشور مربوط بود به یک نهاد بینالمللی واگذار کنیم.
در روزهای پایانی هفته در جلسه دیگری در اتاق بیضی که ربطی به این موضوع نداشت و من، نیلسن، پمپئو و برخی دیگر از مقامات در آن شرکت داشتیم، ترامپ بار دیگر با لحنی انتقادآمیز گفت: «ما نسبت به هر دولت دیگری، بدترین عملکرد را در مرزها داشتهایم. من با شعار تأمین امنیت مرزها در انتخابات شرکت کردم و پیروز شدم. ما وضعیت ملی اضطراری را داریم که میتوانیم آن را اجرا کنیم.» ترامپ سپس به موضوع یافتن مبلغی در بودجه پنتاگون و اختصاص آن به ساخت دیوار مرزی که از مدتها قبل وعده آن را داده بود، پرداخت. ناراحتی و خشم ترامپ تا حدی بهدلیل گزارشهای هیجانی رسانهها درباره «کاروانهای مهاجران غیرقانونی» بود که از طریق امریکای مرکزی راهی مرزهای ما شده بودند. ترامپ هجوم مهاجران غیرقانونی را دلیلی روشن برای اثبات محقق نشدن تعهدات انتخاباتی اش در سال 2016 قلمداد میکرد.
ترامپ در مخمصه قولهایش
موضوع مهاجرت با تلاشها برای مذاکره و تصویب اصلاحیه توافق تجارت آزاد امریکای شمالی موسوم به «نفتا» با کانادا و مکزیک، برنامه کمکهای خارجی در امریکای مرکزی و اختلافات بیشمار بین وزارتخانههای دادگستری، امنیت داخلی، بهداشت و خدمات انسانی، امور خارجه و سازمانهای دیگری که در این زمینه مسئولیتی داشتند، در هم آمیخته بود. این مشکلات عمدتاً بهدلیل آشفتگی حاکم بر روندهای تصمیمگیری درباره سیاستهای داخلی بود که نشانهای دال بر کمرنگ شدن این مشکلات هم مشاهده نمیشد.
با وجود اینکه تلاش میکردم خود را از مسائل مهاجرتی دور نگه دارم، اما ظاهراً این موضوع خودش بهدنبال من میآمد. کوشنر که اکنون بهدلیل تأثیر تنشها درباره بازنگری در نفتا، درگیر مسائل مهاجرتی شده بود به دیدار من آمد و گفت نیلسن و وزارت امنیت داخلی با دولت مکزیک در حال مذاکره هستند در حالی که مجوز وزارت خارجه را ندارند. این موضوع اگر صحت داشت به معنای دور زدن وزارت خارجه بود. کوشنر چند روز بعد از این دیدار، در روز شنبه به من زنگ زد تا بگوید ترامپ از او خواسته مسئولیت طرح مهاجرتی را برعهده بگیرد اما او نپذیرفته است زیرا احساس میکند کِلی باوجود بیکفایتی نیلسن و تبعات منفی اقداماتش همچنان از او حمایت میکند. چنین حمایتی باعث شده بود مهاجرت به معضلی حل نشدنی تبدیل شود. ترامپ از کوشنر پرسیده بود: «بولتون چطور؟ او میتواند این مسئولیت را برعهده بگیرد؟» کوشنر پاسخ داده بود شک دارد که من علاقهای به این کار داشته باشم. ترامپ در مقابل به کوشنر گفته بود که «جان فوقالعاده است. او از عهده این کار بر میآید. همه این چیزها و تصمیمات را از بولتون دارم. او واقعاً فوقالعاده است. میتوانی از او بپرسی که آیا این مسئولیت را قبول میکند، یا نه؟» کوشنر گفته بود که به هر حال هر کسی که انتخاب شود با کلی درگیری خواهد داشت و ترامپ پاسخ داده بود؛ «بولتون از کلی نمیترسد و بر او غلبه خواهد کرد.» با خودم فکرمی کردم این عالی است. این یک «شنبه فوقالعاده» برای من است.
صبح روز دوشنبه که با «روز کلمب» (جشن سالروز ورود کریستف کلمب به امریکا) مصادف شده بود، با «استفن میلر» مسئول اصلی سیاست مهاجرتی کاخ سفید دیدار کردم. وقتی مشغول صحبت بودیم کوشنر وارد شد و پرسید «من هم میتوانم به توطئههای شما ملحق شوم!؟» پیش از آن من پیامی را برای پمپئو ایمیل کرده بودم. پمپئو موافق این بود که مسائل مهاجرتی مربوط به مکزیک باید به شکل کارآمدتری در دستور کار شورای امنیت ملی قرار بگیرد. این شورا اگر نگوییم سالها، دستکم ماهها از همکاری نکردن وزارت امنیت داخلی مستأصل شده بود. وزارت امنیت داخلی نمیخواست هماهنگ باشد. نظر شخصی من این بود که مهاجرت قانونی کنترل شده منافع بیشتری برای امریکا دارد در حالی که مهاجرت غیرقانونی، اصل حاکمیت کشور را تضعیف میکند؛ اصلی که در آن تأکید شده امریکا و نه مهاجران بالقوه، درباره اینکه چه کسی وارد این کشور شود، تصمیم میگیرد.
موضع من کاملاً روشن بود: تلاش نیلسن برای جلب کمک کمیسیونر عالی سازمان ملل در امور مهاجران برای تصمیمگیری درباره اینکه چه کسی اجازه ورود به خاک امریکا را داشته باشد، به شکل بدی معیوب بود. نمیشد چنین تصمیمی را که به مسائل بنیادین حاکمیتی کشور مربوط بود به یک نهاد بینالمللی واگذار کنیم.
در روزهای پایانی هفته در جلسه دیگری در اتاق بیضی که ربطی به این موضوع نداشت و من، نیلسن، پمپئو و برخی دیگر از مقامات در آن شرکت داشتیم، ترامپ بار دیگر با لحنی انتقادآمیز گفت: «ما نسبت به هر دولت دیگری، بدترین عملکرد را در مرزها داشتهایم. من با شعار تأمین امنیت مرزها در انتخابات شرکت کردم و پیروز شدم. ما وضعیت ملی اضطراری را داریم که میتوانیم آن را اجرا کنیم.» ترامپ سپس به موضوع یافتن مبلغی در بودجه پنتاگون و اختصاص آن به ساخت دیوار مرزی که از مدتها قبل وعده آن را داده بود، پرداخت. ناراحتی و خشم ترامپ تا حدی بهدلیل گزارشهای هیجانی رسانهها درباره «کاروانهای مهاجران غیرقانونی» بود که از طریق امریکای مرکزی راهی مرزهای ما شده بودند. ترامپ هجوم مهاجران غیرقانونی را دلیلی روشن برای اثبات محقق نشدن تعهدات انتخاباتی اش در سال 2016 قلمداد میکرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه