ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اقبال خوب آهنگسازان به تولیدات ملی- میهنی و خروجی کمارزش
حامد اسماعیلی
سردبیر سایت سینوا
تهیه و تولید آثار موزیکال استکبارستیزی از سالهای ابتدایی پس از انقلاب شروع شد. یکی از معروفترینهای آنها اثر «امریکا امریکا، ننگ به نیرنگ تو» بود. این اثر با صدای اسفندیار قرهباغی در سال 58 و پس از تسخیر لانه جاسوسی امریکا خوانده شد. این خواننده بعد از سالها فعالیت و تولید بیش از 350 اثر در دهه نود، اثر دیگری به نام «مرگ بر اسرائیل» خواند.
یکی دیگر از خوانندههای پراقبال در سالهای اخیر که آثار ضداستکباری قابلتوجهی در کارنامه خود دارد، حامد زمانی است. او با همکاری شاعران و مشاوران خوشذوق آثاری به نامهای «مرگ بر امریکا»، «گزینههای روی میز»، «میکشیم» و... دارد. از دیگر آثار سروده شده به این مناسبت، سرود «مرگ بر امریکا» است که به مناسبت 13 آبان و در سال 95 تهیه شد. گروه سرود شهید فرجی تهران به همراه تکخوان نوجوانی از خمینیشهر اصفهان به نام محمدحسین رضایی در خلق این اثر نقش داشتند. همچنین یکی از آثار فاخر با موضوع ضداستکباری، اثر «ایستادهایم تا آخرین قطره خون» است. این اثر با خوانندگی حسین حقیقی و با همراهی گروه کر و به مناسبت سالروز انفجار هواپیمای ایرانی توسط ناو امریکایی تهیه و منتشر شد.
اما در خصوص اینکه این موسیقیها بیشتر باید در قالب سرود باشد یا در گونههای دیگر موسیقی هم تعریف شود باید بگویم در بین همه این آثار و البته آثار بیشتری که نام نبردم، تعدادی سرود و تعدادی ترانه بودند. گاهی ممکن است یک حرف از زبان مردم و نشانه یک حرف واحد از سوی عده متکثری باشد که در این صورت بهتر است در شعر، آهنگ، تنظیم و اجرای وکال از قالب سرود استفاده کرد وگرنه نه تولیداتی که موجود است، لزوماً یا غالباً سرود است و نه لزومی دارد در همه موارد سرود باشد. کما اینکه تعداد قابل توجهی از این آثار ترانههای اعتراضی هستند.
درباره این موضوع هم که چرا آهنگسازان به تولید کارهای ملی- میهنی کمتر میپردازند نیز باید بگویم غالباً در بین سفارشهای آهنگسازان، آثار ملی و میهنی دیده میشود و اتفاقاً برای فرار از ساختن یکسری آثار به اصطلاح ارزشی، به تولید این آثار اقبال نشان میدهند. آثار موسیقایی بسیاری تولید میشود ولی متأسفانه به معنای واقعی کلمه ارزشی یا ارزنده نیست. در حال حاضر بار موسیقی ارزنده و خوشمضمون در موسیقی کشور بخصوص موسیقی پاپ را چه کسی یا چه کسانی بر دوش میکشند؟ آیا تعداد بسیار اندکی همچون محسن چاوشی و تعداد معدود دیگری کافی است؟! به نظرم وضعیت موسیقی به لحاظ محتوایی نسبت به دهه هشتاد و هفتاد بسیار افت داشته است. ما در سایت سینوا که مرجع تخصصی سرود و جمعخوانی است در دو بخش عمده فعالیت میکنیم: 1. رسانه و تبلیغات (رویدادهای حضوری و مجازی، سایت و شبکههای اجتماعی)، 2. واحد تولیدات (تولید انواع قالبهای صوتی و تصویری سرود، ترانه و تصنیف.)
ما در سینوا سعی داریم تمامی آثار تولید شده در حوزه سرود و جمعخوانی را با بالاترین کیفیت و به همراه شناسنامه و شعر اثر، در اختیار علاقهمندان قرار دهیم. علاوه بر این، در بخش تحریریه سینوا؛ اخبار، تحلیلها و آموزشهای مرتبط با سرود و جمعخوانی را تقدیم مخاطبان میکنیم. سینوا تقریباً با تمام گروههای مولد کشور در ارتباط است و هر کسی که بخواهد از آخرین آثار سرود و جمعخوانی در کشور با خبر شود میتواند نگاهی به این سایت داشته باشد. در سایت سینوا سرود و جمعخوانیهای دیگری همچون: آثار خارجی، آثار سرود-نمایش، آثار کودک و... ارائه میشود. واحد تولیدات در این سه سال بیش از 30 اثر موسیقی و موزیکویدیو تهیه کرده است که در بین آنها تیتراژهای سینمایی و تلویزیونی و آثار ملی، بینالمللی و... دیده میشود. معروفترین اثر سینوا در داخل کشور موسیقی تیتراژ فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» است.
سردبیر سایت سینوا
تهیه و تولید آثار موزیکال استکبارستیزی از سالهای ابتدایی پس از انقلاب شروع شد. یکی از معروفترینهای آنها اثر «امریکا امریکا، ننگ به نیرنگ تو» بود. این اثر با صدای اسفندیار قرهباغی در سال 58 و پس از تسخیر لانه جاسوسی امریکا خوانده شد. این خواننده بعد از سالها فعالیت و تولید بیش از 350 اثر در دهه نود، اثر دیگری به نام «مرگ بر اسرائیل» خواند.
یکی دیگر از خوانندههای پراقبال در سالهای اخیر که آثار ضداستکباری قابلتوجهی در کارنامه خود دارد، حامد زمانی است. او با همکاری شاعران و مشاوران خوشذوق آثاری به نامهای «مرگ بر امریکا»، «گزینههای روی میز»، «میکشیم» و... دارد. از دیگر آثار سروده شده به این مناسبت، سرود «مرگ بر امریکا» است که به مناسبت 13 آبان و در سال 95 تهیه شد. گروه سرود شهید فرجی تهران به همراه تکخوان نوجوانی از خمینیشهر اصفهان به نام محمدحسین رضایی در خلق این اثر نقش داشتند. همچنین یکی از آثار فاخر با موضوع ضداستکباری، اثر «ایستادهایم تا آخرین قطره خون» است. این اثر با خوانندگی حسین حقیقی و با همراهی گروه کر و به مناسبت سالروز انفجار هواپیمای ایرانی توسط ناو امریکایی تهیه و منتشر شد.
اما در خصوص اینکه این موسیقیها بیشتر باید در قالب سرود باشد یا در گونههای دیگر موسیقی هم تعریف شود باید بگویم در بین همه این آثار و البته آثار بیشتری که نام نبردم، تعدادی سرود و تعدادی ترانه بودند. گاهی ممکن است یک حرف از زبان مردم و نشانه یک حرف واحد از سوی عده متکثری باشد که در این صورت بهتر است در شعر، آهنگ، تنظیم و اجرای وکال از قالب سرود استفاده کرد وگرنه نه تولیداتی که موجود است، لزوماً یا غالباً سرود است و نه لزومی دارد در همه موارد سرود باشد. کما اینکه تعداد قابل توجهی از این آثار ترانههای اعتراضی هستند.
درباره این موضوع هم که چرا آهنگسازان به تولید کارهای ملی- میهنی کمتر میپردازند نیز باید بگویم غالباً در بین سفارشهای آهنگسازان، آثار ملی و میهنی دیده میشود و اتفاقاً برای فرار از ساختن یکسری آثار به اصطلاح ارزشی، به تولید این آثار اقبال نشان میدهند. آثار موسیقایی بسیاری تولید میشود ولی متأسفانه به معنای واقعی کلمه ارزشی یا ارزنده نیست. در حال حاضر بار موسیقی ارزنده و خوشمضمون در موسیقی کشور بخصوص موسیقی پاپ را چه کسی یا چه کسانی بر دوش میکشند؟ آیا تعداد بسیار اندکی همچون محسن چاوشی و تعداد معدود دیگری کافی است؟! به نظرم وضعیت موسیقی به لحاظ محتوایی نسبت به دهه هشتاد و هفتاد بسیار افت داشته است. ما در سایت سینوا که مرجع تخصصی سرود و جمعخوانی است در دو بخش عمده فعالیت میکنیم: 1. رسانه و تبلیغات (رویدادهای حضوری و مجازی، سایت و شبکههای اجتماعی)، 2. واحد تولیدات (تولید انواع قالبهای صوتی و تصویری سرود، ترانه و تصنیف.)
ما در سینوا سعی داریم تمامی آثار تولید شده در حوزه سرود و جمعخوانی را با بالاترین کیفیت و به همراه شناسنامه و شعر اثر، در اختیار علاقهمندان قرار دهیم. علاوه بر این، در بخش تحریریه سینوا؛ اخبار، تحلیلها و آموزشهای مرتبط با سرود و جمعخوانی را تقدیم مخاطبان میکنیم. سینوا تقریباً با تمام گروههای مولد کشور در ارتباط است و هر کسی که بخواهد از آخرین آثار سرود و جمعخوانی در کشور با خبر شود میتواند نگاهی به این سایت داشته باشد. در سایت سینوا سرود و جمعخوانیهای دیگری همچون: آثار خارجی، آثار سرود-نمایش، آثار کودک و... ارائه میشود. واحد تولیدات در این سه سال بیش از 30 اثر موسیقی و موزیکویدیو تهیه کرده است که در بین آنها تیتراژهای سینمایی و تلویزیونی و آثار ملی، بینالمللی و... دیده میشود. معروفترین اثر سینوا در داخل کشور موسیقی تیتراژ فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» است.
روایتی داستانی درباره گروگانهای سفارت امریکا
«گروگانکشتگی» یکی از تازههای نشر سوره مهر است که بهتازگی روانه کتابفروشیها شده؛ رمانی برآمده از واقعه تاریخی مهمی در سرزمینمان. نوید ظریفکریمی در این کتاب سراغ ماجرای گروگانهای سفارت امریکا در تهران رفته که از سوی دانشجویان پیرو خط امام(ره) اسیر میشوند؛ اتفاقی که واکنش امریکا را با تلاش برای بازپسگیری این افراد سبب میشود، هرچند در نهایت عملیات امریکایی «پنجه عقاب» که آن را «طبس» هم میخوانند به رغم روانه شدن چندین بالگرد به حریم هوایی ایران شکست خورده و امریکاییها باز میگردند. در همین ایام گروگانها به شهرهای مختلفی از جمله شیراز، مشهد و... برده میشوند تا جلوی موفقیت عملیاتهای احتمالی مشابه گرفته شود. درباره عملیات پنجه عقاب و وقایع بعد از آن آثار تحقیقی متعددی در دست است، اما نکته قابل توجه بکر بودن آن در دنیای ادبیات داستانی و عرصه رمان است؛ مسألهای که نویسندهاش نیز از آن به عنوان دلیلی مهم برای تألیف «گروگانکشتگی» یاد کرده است. داستان این رمان از میان مصاحبههای متعددی برخاسته که با گروه پنج- شش نفره گروگانهای انتقالی به مشهد انجام میشود. با این حال نمیتوان منکر شد که همچون دیگر آثار داستانی، در «گروگانکشتگی» هم ردپایی از بهرهمندی نویسنده از تخیل دیده میشود، بر همین اساس میتوان مدعی شد که «گروگانکشتگی» یک مستند تاریخی در قالب داستانی تخیلی است تا هم قادر به جلب نظر علاقهمندان داستانی شود و هم نکات قابل توجهی در اختیار آنهایی بگذارد که خواهان اطلاع از وقایعی هستند که بر کشورمان گذشته است. «گروگانکشتگی» در 48 بخش نوشته شده که هر یک از این بخشها نام یکی از شخصیتهای داستان آن به شمار میآید؛ نامهایی که از جملهشان سالومه، فرازی، حبیب، سهیلا، رشید و.... هستند. آنچه در این نوشته داستانی- تاریخی میخوانید روایتگر سه روز از حضور پنج شش گروگان مذکور در مشهد است. همانطور که ظریفکریمی هم پیشتر گفته، هدفش از تألیف این اثر روایتی صرفاً تاریخی نبوده، او کوشیده است از تاریخ به عنوان بستری برای خلق داستان خود بهره بگیرد. از همین رو ماجرایی که در این کتاب میخوانید مجموعه درهم تنیدهای از وقایع و شخصیتهایی است که با ایده یاد شده و بهرهمندی ظریفکریمی از تخیل شکل گرفته است. در بخشی از کتاب آمده: «تَله بود؛ اما آن دو روحشان هم خبر نداشت و فکرش را هم نمیکردند گیر خواهند افتاد. هنگام ورود هیچکدام حتی حس بدی هم نداشتند. مثل دو نفر آدم غالب و پیروز وارد شدند. مثل دو نفر اسبسوار فیلمهای وسترن که بعد از یک سفر طولانی و گذر از دشت و رودخانه و دره و بیابان بالاخره به شهر رسیده باشند؛ شهری که میدانستند کلانتر ندارد. پشتشان هم به کلتهای کمریشان گرم بود و اطلاعاتی که با ایجاد رعب و وحشت و کمی هم چاشنی وعده و وعید از مزدورها و ترسوهای شهر گرفته بودند؛ عین دو جایزهبگیر.»
گروگانکشتگی/ نویسنده: نوید ظریفکریمی/ انتشارات سوره مهر
گروگانکشتگی/ نویسنده: نوید ظریفکریمی/ انتشارات سوره مهر
عکس نوشت
انیمیشن سینمایی لوپتو به تهیهکنندگی محمدحسین صادقی و کارگردانی عباس عسکری که اولین محصول مرکز انیمیشن سوره است، از دیروز 11 آبانماه توسط پخش بهمن سبز روی پرده سینماهای سراسر کشور رفته است.
سازندگان لوپتو این انیمیشن را با هدف شادیآفرینی برای کودکان و خانوادههای ایرانی و با شعار «شادی ساختنی است» همزمان با فرارسیدن روز دانشآموز راهی سینماها کردند .همزمان با آغاز اکران سینمایی انیمیشن لوپتو، تیزر رسمی این اثر نیز رونمایی شد. / ایرنا
سازندگان لوپتو این انیمیشن را با هدف شادیآفرینی برای کودکان و خانوادههای ایرانی و با شعار «شادی ساختنی است» همزمان با فرارسیدن روز دانشآموز راهی سینماها کردند .همزمان با آغاز اکران سینمایی انیمیشن لوپتو، تیزر رسمی این اثر نیز رونمایی شد. / ایرنا
هدایت عملی؛ سر فصل اقدامات امام حسن عسکری(ع)
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
امروز- هشتم ربیع الثانی – مصادف با سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع) یازدهمین خورشید فروزان هدایت از خاندان رسول گرامی اسلام(ص) است. امام همامی که دارای صفات اخلاقی والا و یکی از الگوهای عینی هدایت بود. برخورد امام حسن عسکری(ع) با دوست و دشمن همواره آمیخته با مکارم اخلاقی و رفتارش با آحاد جامعه یکی از بارزترین جلوههای شریعت اسلامی بود، تا آنجا که از سلوک آن حضرت(ع) به عنوان ساختار برنامهای مؤثر در هدایت جامعه یاد میشود. هدایت به عنوان مهمترین رکن مکاتب الهی، عنصر جهت دهنده حرکت آدمی به سوی کمال مطلوب است. حیات بشر با عنصر هدایت آغاز و بعثت انبیای الهی نیز دروازه گسترده معارفی به شمار میروند که حرکت به سوی کمال انسانی را تسهیل نموده و مینمایند. قرآن کریم به صراحت بیان میدارد که دوران مختلف حیات بشر با پدیده هدایت همراه بوده و فرستادگان الهی سعی بلیغی را صرف هدایت جوامع در جهت زندگی برتر و انسانیتی کاملتر نمودهاند. بدین ترتیب حکمت و رحمت الهی به فرستادن پیامبرانی تعلق گرفته است که برنامههای هدایتگرانه داشتند و بشریت را از وادی غریزه به ساحت عقل و از منطق نزاع و کشمکش که بنیانش غریزه و زور بود به منطق قانونمندی سوق دادند. هدایت معنوی عرصههایی نو در برابر اندیشه انسانی گشوده است تا دریافتهای فکر و عقل آدمی، با ایمان معنوی درآمیخته و در رفتارها ظهور و بروز یابند. ارمغان هدایت برای آدمی طرح پیوندی فراتراز پیوند خونی و زیستی و برخاسته از اعتقاد است. به همین دلیل روابط انسانی را دگرگون ساخته و از روابط مادی به روابط معنوی ارتقا میدهد. حضرت علی (ع) در این ارتباط میگوید: «درخشش نبوت و پیاپی بودن آن در گذر زمان محور تاریخ انسان و حرکت وی به سوی کمال به شمار میآید.» (نهجالبلاغه خطبه یکم)
تعالیم الهی که در بستر رسالت انبیا پدید آمده و هدایت سرفصل آن تعالیم محسوب میشود، نسخه شفابخش گرفتاریهای فردی و اجتماعی بوده و به زندگی بشر جهت ومعنا میبخشد. جملگی این تعالیم در اصل با پیریزی برنامههایی زندگی ساز، ابعاد و زوایای کمال انسانی را مد نظر داشته وراه رسیدن به زندگی سعادتمندانه را میشناساند. از آنجایی که سرشت رخدادهای تاریخی تحریف در طول اعصار و زمانه بوده و ابرهای تیره بتدریج بر اصالت و حقیقت آن سایه میافکند، ارسال رسل با آیینی جامعتر استمرار یافته است. تا اینکه نوبت به خاتم آنان، حضرت محمد بن عبدالله(ص) رسول گرامی اسلام میرسد. رسالت اسلامی به پیریزی اصولی غیر قابل تغییر که اندیشه انسان توان پا فراتر نهادن از آنها را ندارد، پرداخته که این اصول در زمره حقایق ثابت و روشنی قرار دارند و شک و تردید بدانها راه ندارد.
این اصول برنامههای کلی و احکام اساسی زندگی ساز را که گنجایشی فراتر از جهان ماده دارند تشکیل میدهند و هر یک به ریشههای درونی و فطری انسان بازمیگردند. براین اساس آدمی در برابر آنها موضعی مناسب و درخور برگزیده و در عمل نیز میان طهارت ذاتی انسان و فتنه انگیزی فاصله ایجاد کرده و با بروز جوهره آدمی، کرانههای روح آدمی را به روی آفاق اندیشه میگشاید. بدین ترتیب است که انسان تراز اسلام، عینیت مییابد و در پرتو عقل به پروردگار خویش ایمان آورده و در پی انحراف برنخواهد آمد، زیرا از موضعی حکیمانه به دستیابی حقیقت اقدام کرده و به موفقیت نایل شده و در عرصه تاریخ که عرصه درهم آمیختگی حق و باطل است قادر به تشخیص حق از باطل در هر شرایط خواهد بود.
اصول ثابت هدایت که دلایل عقلی و مستندات نقلی آن را تأیید میکند، خاستگاه هرگونه هدایت مادی و معنوی و منطبقسازی زندگی با واقعیتهای موجود برپایه رشد و تعالی انسان است که با سیره امام حسن عسکری نیز همخوانی دارد، چراکه اساس شخصیت آن حضرت (ص) دارای ویژگیهای خاصی بود که وی را شایسته گزینش از جانب پروردگار هستی قرار داد. این ویژگیها عبارتند از کمال، عقل و خرد، تقوی، شکیبایی در راه رسیدن به اهداف مطلوب و بندگی کامل خدا که با بینش و آگاهی همراه بود.
یکی از امتیازات امام حسن عسکری(ع) آن است که با رفتار خود و در عمل به کار هدایتگری میپرداخت. شیخ مفید به نقل از منابع خود مینویسد: «زمانی که ابومحمد(ع) زندانی بود، عباسیان نزد صالح بن وصیف آمدند و گفتند بر او سخت بگیر! صالح گفت: چگونه چنین کنم! من دو نفر از بدترین انسانها را که میشناختم، مأمور او کردم، ولی آن دو حالا به عبادت و روزه روی آوردهاند و در حدی عالی به آن پایبندند. صالح دستور داد آن دو را حاضر کنند و آن گاه پرسید: وای بر شما! چرا با این مرد چنین مهربانانه رفتار میکنید؟! گفتند« او مردی است که روزها را روزه میگیرد و تمام شب را بهعبادت میگذراند! و ساکت است و عبادت میکند و هر لحظه به او مینگریم، لرزه به انداممان میافتد.» عباسیان وقتی این سخنان را شنیدند، ناامید شدند و بازگشتند.
امام حسن عسکری (ع) در هدایتگری به دلیل محصور بودن در منطقهای نظامینشین، با مشکلات بسیاری رویارو بود. از این رو، وظیفه هدایتگری را با ابزارها و شیوههای بسیار متنوع که متناسب با شرایط عصر و زمان بود، به پیش میبرد.
دبیر گروه پایداری
امروز- هشتم ربیع الثانی – مصادف با سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع) یازدهمین خورشید فروزان هدایت از خاندان رسول گرامی اسلام(ص) است. امام همامی که دارای صفات اخلاقی والا و یکی از الگوهای عینی هدایت بود. برخورد امام حسن عسکری(ع) با دوست و دشمن همواره آمیخته با مکارم اخلاقی و رفتارش با آحاد جامعه یکی از بارزترین جلوههای شریعت اسلامی بود، تا آنجا که از سلوک آن حضرت(ع) به عنوان ساختار برنامهای مؤثر در هدایت جامعه یاد میشود. هدایت به عنوان مهمترین رکن مکاتب الهی، عنصر جهت دهنده حرکت آدمی به سوی کمال مطلوب است. حیات بشر با عنصر هدایت آغاز و بعثت انبیای الهی نیز دروازه گسترده معارفی به شمار میروند که حرکت به سوی کمال انسانی را تسهیل نموده و مینمایند. قرآن کریم به صراحت بیان میدارد که دوران مختلف حیات بشر با پدیده هدایت همراه بوده و فرستادگان الهی سعی بلیغی را صرف هدایت جوامع در جهت زندگی برتر و انسانیتی کاملتر نمودهاند. بدین ترتیب حکمت و رحمت الهی به فرستادن پیامبرانی تعلق گرفته است که برنامههای هدایتگرانه داشتند و بشریت را از وادی غریزه به ساحت عقل و از منطق نزاع و کشمکش که بنیانش غریزه و زور بود به منطق قانونمندی سوق دادند. هدایت معنوی عرصههایی نو در برابر اندیشه انسانی گشوده است تا دریافتهای فکر و عقل آدمی، با ایمان معنوی درآمیخته و در رفتارها ظهور و بروز یابند. ارمغان هدایت برای آدمی طرح پیوندی فراتراز پیوند خونی و زیستی و برخاسته از اعتقاد است. به همین دلیل روابط انسانی را دگرگون ساخته و از روابط مادی به روابط معنوی ارتقا میدهد. حضرت علی (ع) در این ارتباط میگوید: «درخشش نبوت و پیاپی بودن آن در گذر زمان محور تاریخ انسان و حرکت وی به سوی کمال به شمار میآید.» (نهجالبلاغه خطبه یکم)
تعالیم الهی که در بستر رسالت انبیا پدید آمده و هدایت سرفصل آن تعالیم محسوب میشود، نسخه شفابخش گرفتاریهای فردی و اجتماعی بوده و به زندگی بشر جهت ومعنا میبخشد. جملگی این تعالیم در اصل با پیریزی برنامههایی زندگی ساز، ابعاد و زوایای کمال انسانی را مد نظر داشته وراه رسیدن به زندگی سعادتمندانه را میشناساند. از آنجایی که سرشت رخدادهای تاریخی تحریف در طول اعصار و زمانه بوده و ابرهای تیره بتدریج بر اصالت و حقیقت آن سایه میافکند، ارسال رسل با آیینی جامعتر استمرار یافته است. تا اینکه نوبت به خاتم آنان، حضرت محمد بن عبدالله(ص) رسول گرامی اسلام میرسد. رسالت اسلامی به پیریزی اصولی غیر قابل تغییر که اندیشه انسان توان پا فراتر نهادن از آنها را ندارد، پرداخته که این اصول در زمره حقایق ثابت و روشنی قرار دارند و شک و تردید بدانها راه ندارد.
این اصول برنامههای کلی و احکام اساسی زندگی ساز را که گنجایشی فراتر از جهان ماده دارند تشکیل میدهند و هر یک به ریشههای درونی و فطری انسان بازمیگردند. براین اساس آدمی در برابر آنها موضعی مناسب و درخور برگزیده و در عمل نیز میان طهارت ذاتی انسان و فتنه انگیزی فاصله ایجاد کرده و با بروز جوهره آدمی، کرانههای روح آدمی را به روی آفاق اندیشه میگشاید. بدین ترتیب است که انسان تراز اسلام، عینیت مییابد و در پرتو عقل به پروردگار خویش ایمان آورده و در پی انحراف برنخواهد آمد، زیرا از موضعی حکیمانه به دستیابی حقیقت اقدام کرده و به موفقیت نایل شده و در عرصه تاریخ که عرصه درهم آمیختگی حق و باطل است قادر به تشخیص حق از باطل در هر شرایط خواهد بود.
اصول ثابت هدایت که دلایل عقلی و مستندات نقلی آن را تأیید میکند، خاستگاه هرگونه هدایت مادی و معنوی و منطبقسازی زندگی با واقعیتهای موجود برپایه رشد و تعالی انسان است که با سیره امام حسن عسکری نیز همخوانی دارد، چراکه اساس شخصیت آن حضرت (ص) دارای ویژگیهای خاصی بود که وی را شایسته گزینش از جانب پروردگار هستی قرار داد. این ویژگیها عبارتند از کمال، عقل و خرد، تقوی، شکیبایی در راه رسیدن به اهداف مطلوب و بندگی کامل خدا که با بینش و آگاهی همراه بود.
یکی از امتیازات امام حسن عسکری(ع) آن است که با رفتار خود و در عمل به کار هدایتگری میپرداخت. شیخ مفید به نقل از منابع خود مینویسد: «زمانی که ابومحمد(ع) زندانی بود، عباسیان نزد صالح بن وصیف آمدند و گفتند بر او سخت بگیر! صالح گفت: چگونه چنین کنم! من دو نفر از بدترین انسانها را که میشناختم، مأمور او کردم، ولی آن دو حالا به عبادت و روزه روی آوردهاند و در حدی عالی به آن پایبندند. صالح دستور داد آن دو را حاضر کنند و آن گاه پرسید: وای بر شما! چرا با این مرد چنین مهربانانه رفتار میکنید؟! گفتند« او مردی است که روزها را روزه میگیرد و تمام شب را بهعبادت میگذراند! و ساکت است و عبادت میکند و هر لحظه به او مینگریم، لرزه به انداممان میافتد.» عباسیان وقتی این سخنان را شنیدند، ناامید شدند و بازگشتند.
امام حسن عسکری (ع) در هدایتگری به دلیل محصور بودن در منطقهای نظامینشین، با مشکلات بسیاری رویارو بود. از این رو، وظیفه هدایتگری را با ابزارها و شیوههای بسیار متنوع که متناسب با شرایط عصر و زمان بود، به پیش میبرد.
راه رفتن با چشمان بسته در میدان مین
نفیسه سادات موسوی
شاعر و نویسنده
حکایت سروکله زدن با نوجوان در این روزگار، از آن دست حکایتهایی است که باید دربارهشان گفت:«الهی مسلمان نشنود، کافر نبیند.» یعنی ما اگر پدر و مادر یا معلم و مربی تماموقت هم باشیم و بجز سروکله زدن با یک نوجوان، هیچ مشغله دیگری (اعم از غذا خوردن و خوابیدن و حتی نفس کشیدن) هم نداشته باشیم، بازهم نمیتوانیم خودمان را به سرعت حرکت گزینههایی که روزگار پیش پای نوجوان میگذارد، برسانیم. مسأله هم فقط سرعت نیست، کمیت گزینههایی که نوجوان برای سرگرمی و وقت گذراندن با آنها مواجه است به قدری بالاست که هم خودش گیج میشود، هم ما و هم احتمالاً فروشندهای که قرار است به او در انتخاب کمک کند!
اصلاً چرا راه دور برویم؟ تا همین چند سال پیش که خودمان نوجوان بودیم، موقع کتاب خریدن، یک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داشتیم و چهار پنج انتشارات شناخته شده و خوشنام که هم خودمان و هم پدر و مادرمان خیالشان راحت بود اگر کتابی از زیر دست آنها بیرون بیاید و ما بخوانیم، اگر به راه راست هدایت نشویم، لااقل به انحراف هم کشیده نخواهیم شد؛ اما این روزها وقتی قصد کتاب خریدن برای نوجوان را داشته باشیم، در اولین خان از این هفت خان عجیب و غریب با انبوهی از اسامی ناشران مواجهیم که حتی جستوجو در اینترنت هم برای شناخت خطمشی و جهانبینی حاکم بر تألیف و ترجمهشان به ما کمکی نمیکند. دور خرید برخط برای نوجوان را که قطعاً با این شرایط باید خط بکشیم. موقع خرید حضوری هم آنچنان تبلیغات و رسانهها خوب و بد را به بهای چندهزار ریال بیشتر درهم میآمیزند و به ما غالب میکنند که ناچار باید چشم خودمان و نوجوانمان را بر ویترینها و عناوین دهن پرکنی مثل برگزیده فلان جشنواره و چاپ چندم و پرفروشترین کتاب قاره بودن آثار ببندیم و دانه به دانه تورق کنیم، بلکه چیزی باب طبع و مناسب روان یک نوجوان دستمان را بگیرد. تازه قبلاً ته تهش یک هری پاتر و ارباب حلقهها بود که نویسنده، آنها را در دنیای خودشان برای ما روایت میکرد و مادر و پدرها را نگران میکرد نکند بچهشان در خیالات خوشش غرق شود و مرز فانتزی و واقعیت را نتواند از هم تشخیص بدهد، ولی این روزها با انبوهی از دنیای جادوگری و اشباح و ارواح و خونآشامها و زامبیها و حتی موجودات جدیدالخلقهای به نام گریشا مواجهیم که در همین دنیا و کنار ما زندگی میکنند و چه بسا همسایه یا معلم یا حتی خواهر و برادرمان باشند! خلاصه که روشنگری درباره فانتزی و خیال را از هر کجا که آغاز کنیم، باز هم نمیتوانیم به پایانش برسیم؛ چون این داستان از اساس پایان ندارد! بماند که نوجوانهایی که به اصطلاح بچه مثبتتر هستند و جای کتابهای داستانی، دنبال کتابهای علمی میگردند هم از این مسائل دور نیستند! کتابی با موضوع تاریخ بشر میخرند و تمام مفاهیم دینی را بیپایه و اساس برداشت میکنند و مایی که از نسل آدم ابوالبشریم را نوه نتیجههای میمونهای آفریقایی میپندارند یا کتابی با موضوع زندگی شمس و مولانا میخرند و تاریخ ادبیات تحریف شده در ذهنشان جا خوش میکند و خلاصه از هر طرف که برویم جز به وحشتمان افزوده نخواهد شد!
فقط هم که کتاب و داستان نیست. روی دیگر سکه سرگرمی برای نوجوانان، بازی است! همین صنعت به اصطلاح گیمیفیکیشن و مشتقاتش را عرض میکنم. قبلاً یک fifa بود و یک need for speed. سونیک و قارچخور و اینها هم که برای سن نوجوانی مناسب نبودند. پدر و مادر نهایتاً بین نسخه امسالی و پارسالی مردد میشدند اما این روزها نیم بیشتر بازیهای نوجوانانه(!) بر پایه کشت و کشتار و خشونت بنا شده و تازه همینها هم یکی در میان پر است از صحنههای اروتیک و مواد مخدردار و هر آنچه که نه برای نوجوان مناسب است و نه حتی برای یک انسان سالم ولو بزرگسال! بماند که هویت ملی و فرهنگی و حتی استقلالی ما را هم بعضی از این بازیها در صحنههای جانبی و غیرضروری وسط بازی به راحتی خدشهدار میکنند و ما احتمالاً خیلی زرنگ باشیم و کلی پالایش موقع انتخاب بازی برای نوجوان لحاظ کنیم، باز هم چند تایی از اینها از زیر دستمان رد خواهد شد!
باری، چاره چیست؟ چه کنیم؟ کتاب را تعطیل کنیم و یک تابلو بزنیم بالای در اتاق نوجوان که سرگرمی ممنوع؟! نمیشود که! آن هم در دنیایی که به خودی خود وقتی یک نوجوان ترجیح میدهد جای پرسه و هرزگردی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، وقتش را به سرگرمی مفیدتری مثل کتاب و بازی راهبردی اختصاص دهد، یعنی خودشناسی بهتری دارد و کمتر مایل به بطالت وقت است.
پیشنهاد من به عنوان کسی که مادر یک نوجوان است این است که از ظرفیتهای ارتباطی رسانههای تعاملی، نهایت استفاده را ببریم؛ پدر و مادرها و حتی مربی و معلمهایی شبیه خودمان، با تفکر و جهانبینی و دغدغه و خط قرمزهای خودمان پیدا کنیم و تجربیاتمان را باهم به اشتراک بگذاریم. تبادل تجربه کنیم و نقاط قوت و ضعف خوراک سرگرمی نوجوان را به هم بشناسانیم. خیالتان را هم راحت کنم که تجربیات واقعی و خالص را در هیچ دکانی به ما نمیفروشند، تجربه فروشی هم اگر پیدا کنید حتم داشته باشید بیطرف و خالص چیزی برای ارائه نخواهد داشت!
شاعر و نویسنده
حکایت سروکله زدن با نوجوان در این روزگار، از آن دست حکایتهایی است که باید دربارهشان گفت:«الهی مسلمان نشنود، کافر نبیند.» یعنی ما اگر پدر و مادر یا معلم و مربی تماموقت هم باشیم و بجز سروکله زدن با یک نوجوان، هیچ مشغله دیگری (اعم از غذا خوردن و خوابیدن و حتی نفس کشیدن) هم نداشته باشیم، بازهم نمیتوانیم خودمان را به سرعت حرکت گزینههایی که روزگار پیش پای نوجوان میگذارد، برسانیم. مسأله هم فقط سرعت نیست، کمیت گزینههایی که نوجوان برای سرگرمی و وقت گذراندن با آنها مواجه است به قدری بالاست که هم خودش گیج میشود، هم ما و هم احتمالاً فروشندهای که قرار است به او در انتخاب کمک کند!
اصلاً چرا راه دور برویم؟ تا همین چند سال پیش که خودمان نوجوان بودیم، موقع کتاب خریدن، یک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داشتیم و چهار پنج انتشارات شناخته شده و خوشنام که هم خودمان و هم پدر و مادرمان خیالشان راحت بود اگر کتابی از زیر دست آنها بیرون بیاید و ما بخوانیم، اگر به راه راست هدایت نشویم، لااقل به انحراف هم کشیده نخواهیم شد؛ اما این روزها وقتی قصد کتاب خریدن برای نوجوان را داشته باشیم، در اولین خان از این هفت خان عجیب و غریب با انبوهی از اسامی ناشران مواجهیم که حتی جستوجو در اینترنت هم برای شناخت خطمشی و جهانبینی حاکم بر تألیف و ترجمهشان به ما کمکی نمیکند. دور خرید برخط برای نوجوان را که قطعاً با این شرایط باید خط بکشیم. موقع خرید حضوری هم آنچنان تبلیغات و رسانهها خوب و بد را به بهای چندهزار ریال بیشتر درهم میآمیزند و به ما غالب میکنند که ناچار باید چشم خودمان و نوجوانمان را بر ویترینها و عناوین دهن پرکنی مثل برگزیده فلان جشنواره و چاپ چندم و پرفروشترین کتاب قاره بودن آثار ببندیم و دانه به دانه تورق کنیم، بلکه چیزی باب طبع و مناسب روان یک نوجوان دستمان را بگیرد. تازه قبلاً ته تهش یک هری پاتر و ارباب حلقهها بود که نویسنده، آنها را در دنیای خودشان برای ما روایت میکرد و مادر و پدرها را نگران میکرد نکند بچهشان در خیالات خوشش غرق شود و مرز فانتزی و واقعیت را نتواند از هم تشخیص بدهد، ولی این روزها با انبوهی از دنیای جادوگری و اشباح و ارواح و خونآشامها و زامبیها و حتی موجودات جدیدالخلقهای به نام گریشا مواجهیم که در همین دنیا و کنار ما زندگی میکنند و چه بسا همسایه یا معلم یا حتی خواهر و برادرمان باشند! خلاصه که روشنگری درباره فانتزی و خیال را از هر کجا که آغاز کنیم، باز هم نمیتوانیم به پایانش برسیم؛ چون این داستان از اساس پایان ندارد! بماند که نوجوانهایی که به اصطلاح بچه مثبتتر هستند و جای کتابهای داستانی، دنبال کتابهای علمی میگردند هم از این مسائل دور نیستند! کتابی با موضوع تاریخ بشر میخرند و تمام مفاهیم دینی را بیپایه و اساس برداشت میکنند و مایی که از نسل آدم ابوالبشریم را نوه نتیجههای میمونهای آفریقایی میپندارند یا کتابی با موضوع زندگی شمس و مولانا میخرند و تاریخ ادبیات تحریف شده در ذهنشان جا خوش میکند و خلاصه از هر طرف که برویم جز به وحشتمان افزوده نخواهد شد!
فقط هم که کتاب و داستان نیست. روی دیگر سکه سرگرمی برای نوجوانان، بازی است! همین صنعت به اصطلاح گیمیفیکیشن و مشتقاتش را عرض میکنم. قبلاً یک fifa بود و یک need for speed. سونیک و قارچخور و اینها هم که برای سن نوجوانی مناسب نبودند. پدر و مادر نهایتاً بین نسخه امسالی و پارسالی مردد میشدند اما این روزها نیم بیشتر بازیهای نوجوانانه(!) بر پایه کشت و کشتار و خشونت بنا شده و تازه همینها هم یکی در میان پر است از صحنههای اروتیک و مواد مخدردار و هر آنچه که نه برای نوجوان مناسب است و نه حتی برای یک انسان سالم ولو بزرگسال! بماند که هویت ملی و فرهنگی و حتی استقلالی ما را هم بعضی از این بازیها در صحنههای جانبی و غیرضروری وسط بازی به راحتی خدشهدار میکنند و ما احتمالاً خیلی زرنگ باشیم و کلی پالایش موقع انتخاب بازی برای نوجوان لحاظ کنیم، باز هم چند تایی از اینها از زیر دستمان رد خواهد شد!
باری، چاره چیست؟ چه کنیم؟ کتاب را تعطیل کنیم و یک تابلو بزنیم بالای در اتاق نوجوان که سرگرمی ممنوع؟! نمیشود که! آن هم در دنیایی که به خودی خود وقتی یک نوجوان ترجیح میدهد جای پرسه و هرزگردی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، وقتش را به سرگرمی مفیدتری مثل کتاب و بازی راهبردی اختصاص دهد، یعنی خودشناسی بهتری دارد و کمتر مایل به بطالت وقت است.
پیشنهاد من به عنوان کسی که مادر یک نوجوان است این است که از ظرفیتهای ارتباطی رسانههای تعاملی، نهایت استفاده را ببریم؛ پدر و مادرها و حتی مربی و معلمهایی شبیه خودمان، با تفکر و جهانبینی و دغدغه و خط قرمزهای خودمان پیدا کنیم و تجربیاتمان را باهم به اشتراک بگذاریم. تبادل تجربه کنیم و نقاط قوت و ضعف خوراک سرگرمی نوجوان را به هم بشناسانیم. خیالتان را هم راحت کنم که تجربیات واقعی و خالص را در هیچ دکانی به ما نمیفروشند، تجربه فروشی هم اگر پیدا کنید حتم داشته باشید بیطرف و خالص چیزی برای ارائه نخواهد داشت!
هنرمندان در فضای مجازی
از جمله خبرهای قابل توجه در حوزه فرهنگ و هنر یکی اکران فیلم «بیرو» و رونمایی از پوستر آن است و دیگری رکوردشکنی مجموعه شعری از زندهیاد قیصر امینپور که هنوز مخاطبان بیشماری دارد و این مسأله نشان میدهد شعر این شاعر چقدر در بین نسلهای مختلف جامعه جا دارد و هنوز خوانده میشود، حتی سالها پس از غیاب شاعرش. مروری به خبرهای فرهنگی و هنری این روزها داشته باشیم.
چهرهها
خیلیها با تصویر و مخصوصاً صدا و لهجه شیرین هوشنگ حریرچیان، بازیگر پیشکسوت ایرانی خاطره دارند. بازیگری که مدتهاست بهدلیل شرایط جسمی نتوانسته مقابل دوربین برود و در گفتوگویی که با ایسنا داشته از دلتنگیهایش گفته و آرزوهایش برای مردم کشورش. او در بخشی از این گفتوگو میگوید: این روزها را بیشتر با تماشای تلویزیون سر میکنم و با اینکه هنوز با سن و سال بالا به من پیشنهادهای بازیگری زیادی میشود اما نمیتوانم دیگر کار کنم و از این بابت واقعاً ناراحت هستم. من عاشق صحنه و دوربین هستم ولی قسمت ما هم این است. دلم برای بازیگری تنگ شده است. حریرچیان درباره آخرین پیشنهادی که داشته هم میگوید: اخیراً آقای سروش صحت تماس تلفنی با من داشت و گویا یک کاری قرار بود در اصفهان داشته باشد از من هم دعوت کرد گفت اگر شرایطش را دارم مقابل دوربین بروم ولی در عین حال گفت اگر نمیتوانی اصرار نمیکنم، سلامتی شما از همه چیز مهمتر است که متأسفانه نتوانستم با ایشان همکاری کنم اما خیلی خوشحال شدم که صدایش را شنیدم و هنوز به یاد من هستند. دوستان زیادی به من لطف دارند و تماس میگیرند و جویای حالم میشوند. از همه ممنونم.
مزدک میرعابدینی کارگردان و بازیگر سینمای ایران در گفتوگو با مهر از فرایند 10 ساله دریافت پروانه ساخت فیلم «کچومثقال» حرف زده و گفته هنوز هم فکری برای کلید زدن و شروع ساخت آن ندارد. او میگوید: این روزها مشغول بازی در سریالی برای شبکه نمایش خانگی هستم و این مسأله هم مزید برعلت است که فعلاً فیلم را کلید نزنم. میرعابدینی درباره وجه تسمیه فیلم جدید خود هم گفت: کچومثقال نام روستای پدری من است که از روستاهای کویری در ایران محسوب میشود. داستان فیلم هم درباره خانوادهای است که بهدلیل بیماری پدر، دور هم جمع میشوند. یکی از دختران خانواده، دلبسته پرستار پدر شده و میخواهد با او ازدواج کند.
سینما
پوستر فیلم سینمایی «بیرو» به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی همزمان با آغاز اکران سراسری این فیلم منتشر شد. «بیرو» سومین فیلم سینمایی مرتضی علی عباس میرزایی و روایتی از زندگی علیرضا بیرانوند دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران از دوران کودکی تا ورود به فوتبال حرفهای و عضویت در تیم ملی فوتبال ایران است. حسین بیرانوند، رضا داوودنژاد، سیاوش چراغیپور، سعید داخ، صحرا اسداللهی، محمد علیمحمدی، سهیل قنادان، مهدی زمینپرداز، ستایش تارانی، سارا والیانی، ابوذر فرهادی، مبین بهاروند، محمد نیکبخت، مجید پتکی، مهران نائل، محمد عسگری، امین میری، مرتضی تقیزاده، وحید نفر، حامد نساج و علیرضا جلیلی از جمله بازیگران این فیلم هستند. فیلم سینمایی «بیرو» با سرمایهگذاری بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده است.
آنسوی خبر
پلیس ایالات متحده امریکا از کشته شدن «تیکآف» رپر امریکایی پس از خروج از یک میهمانی و به ضرب گلوله خبر داد. به گزارش سیانان، یک منبع نزدیک به «سیانان» اعلام کرد، «تیکآف» (Takeoff) یکی از اعضای گروه رپ سهنفره «Migos» روز سهشنبه در تگزاس هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. این خواننده ۲۸ساله بود. رئیس پلیس اداره پلیس هیوستون در کنفراس خبری اعلام کرد، پلیس در ساعت ۲:۳۴ بامداد به وقت محلی گزارشی درباره شلیک دریافت کرده است. مأموران پلیس به ساختمان «بیلیارد و بولینگ ۸۱۰ هیوستون» یعنی محل برگزاری یک میهمانی خصوصی رسید و با جسد یک مرد در صحنه مواجه شد. دو نفر دیگر، یک مرد ۲۳ ساله و یک زن ۲۴ ساله نیز که در جریان تیراندازی زخمی شده بودند با وجود جراحات مرگبار خود را به بیمارستان رساندند. با اعلام خبر درگذشت این رپر، جامعه «هیپ هاپ» که هنوز در شوک خبر درگذشت «پیانبی راک» دیگر رپر امریکایی بر اثر شلیک مرگبار گلوله بود، بار دیگر در بهت فرورفت و چهرههای سرشناس این حوزه با اعلام پیامهایی در فضای مجازی به «تیکآف» ادای احترام کردند.
خیلیها با تصویر و مخصوصاً صدا و لهجه شیرین هوشنگ حریرچیان، بازیگر پیشکسوت ایرانی خاطره دارند. بازیگری که مدتهاست بهدلیل شرایط جسمی نتوانسته مقابل دوربین برود و در گفتوگویی که با ایسنا داشته از دلتنگیهایش گفته و آرزوهایش برای مردم کشورش. او در بخشی از این گفتوگو میگوید: این روزها را بیشتر با تماشای تلویزیون سر میکنم و با اینکه هنوز با سن و سال بالا به من پیشنهادهای بازیگری زیادی میشود اما نمیتوانم دیگر کار کنم و از این بابت واقعاً ناراحت هستم. من عاشق صحنه و دوربین هستم ولی قسمت ما هم این است. دلم برای بازیگری تنگ شده است. حریرچیان درباره آخرین پیشنهادی که داشته هم میگوید: اخیراً آقای سروش صحت تماس تلفنی با من داشت و گویا یک کاری قرار بود در اصفهان داشته باشد از من هم دعوت کرد گفت اگر شرایطش را دارم مقابل دوربین بروم ولی در عین حال گفت اگر نمیتوانی اصرار نمیکنم، سلامتی شما از همه چیز مهمتر است که متأسفانه نتوانستم با ایشان همکاری کنم اما خیلی خوشحال شدم که صدایش را شنیدم و هنوز به یاد من هستند. دوستان زیادی به من لطف دارند و تماس میگیرند و جویای حالم میشوند. از همه ممنونم.
مزدک میرعابدینی کارگردان و بازیگر سینمای ایران در گفتوگو با مهر از فرایند 10 ساله دریافت پروانه ساخت فیلم «کچومثقال» حرف زده و گفته هنوز هم فکری برای کلید زدن و شروع ساخت آن ندارد. او میگوید: این روزها مشغول بازی در سریالی برای شبکه نمایش خانگی هستم و این مسأله هم مزید برعلت است که فعلاً فیلم را کلید نزنم. میرعابدینی درباره وجه تسمیه فیلم جدید خود هم گفت: کچومثقال نام روستای پدری من است که از روستاهای کویری در ایران محسوب میشود. داستان فیلم هم درباره خانوادهای است که بهدلیل بیماری پدر، دور هم جمع میشوند. یکی از دختران خانواده، دلبسته پرستار پدر شده و میخواهد با او ازدواج کند.
سینما
پوستر فیلم سینمایی «بیرو» به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی همزمان با آغاز اکران سراسری این فیلم منتشر شد. «بیرو» سومین فیلم سینمایی مرتضی علی عباس میرزایی و روایتی از زندگی علیرضا بیرانوند دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران از دوران کودکی تا ورود به فوتبال حرفهای و عضویت در تیم ملی فوتبال ایران است. حسین بیرانوند، رضا داوودنژاد، سیاوش چراغیپور، سعید داخ، صحرا اسداللهی، محمد علیمحمدی، سهیل قنادان، مهدی زمینپرداز، ستایش تارانی، سارا والیانی، ابوذر فرهادی، مبین بهاروند، محمد نیکبخت، مجید پتکی، مهران نائل، محمد عسگری، امین میری، مرتضی تقیزاده، وحید نفر، حامد نساج و علیرضا جلیلی از جمله بازیگران این فیلم هستند. فیلم سینمایی «بیرو» با سرمایهگذاری بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده است.
آنسوی خبر
پلیس ایالات متحده امریکا از کشته شدن «تیکآف» رپر امریکایی پس از خروج از یک میهمانی و به ضرب گلوله خبر داد. به گزارش سیانان، یک منبع نزدیک به «سیانان» اعلام کرد، «تیکآف» (Takeoff) یکی از اعضای گروه رپ سهنفره «Migos» روز سهشنبه در تگزاس هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. این خواننده ۲۸ساله بود. رئیس پلیس اداره پلیس هیوستون در کنفراس خبری اعلام کرد، پلیس در ساعت ۲:۳۴ بامداد به وقت محلی گزارشی درباره شلیک دریافت کرده است. مأموران پلیس به ساختمان «بیلیارد و بولینگ ۸۱۰ هیوستون» یعنی محل برگزاری یک میهمانی خصوصی رسید و با جسد یک مرد در صحنه مواجه شد. دو نفر دیگر، یک مرد ۲۳ ساله و یک زن ۲۴ ساله نیز که در جریان تیراندازی زخمی شده بودند با وجود جراحات مرگبار خود را به بیمارستان رساندند. با اعلام خبر درگذشت این رپر، جامعه «هیپ هاپ» که هنوز در شوک خبر درگذشت «پیانبی راک» دیگر رپر امریکایی بر اثر شلیک مرگبار گلوله بود، بار دیگر در بهت فرورفت و چهرههای سرشناس این حوزه با اعلام پیامهایی در فضای مجازی به «تیکآف» ادای احترام کردند.
بحرانها نباید باعث تعطیلی و خاموشی فعالیت هنرمندان بویژه اهالی تئاتر باشد
کوروش زارعی: خداوند را شاکر هستیم که با توجه به شرایط و التهابات جامعه، مخاطبان از این اثر نمایشی استقبال خوبی داشتند و امیدواریم توانسته باشیم سهمی به حد وسع این اثر نمایشی در بخشیدن آرامش و تلطیف احساس مخاطبان داشته باشیم. بحرانها نباید باعث تعطیلی و خاموشی فعالیت هنرمندان بویژه اهالی تئاتر باشد که هنرمندان و اهالی تئاتر نیز جزئی از مردم هستند. معیشت و زندگی آنها در گرو فعالیت، تولید و اجرای آثار نمایشی است. روشن نگه داشتن چراغ تئاتر و دیگر فعالیتهای هنری جزئی از رسالت ذاتی هنرمندان تمامی عرصهها است و اتفاقات و ناآرامیهای اخیر هم نباید مانع روند تولید و اجرای آثار نمایشی شود. چرا که طی دو سال دوران کرونا، هنرمندان به سبب تعطیلی تئاتر روزگار بسیار سختی را سپری کردند و اگر باز هم شاهد تعطیلی سالنهای نمایشی باشیم قطعاً این آسیب و روند آن به شکل مستقیم، معیشت و اقتصاد زندگی بخشی از مردمان جامعه ما یعنی جامعه هنرمندان را به شکل مستقیم هدف قرار خواهد داد. نباید از خاطر دور داشت که سهم هنر و محصولات فرهنگی و هنری در تلطیف فضای جامعه و به آرامش رساندن آن غیر قابل انکار است.
بخشی از صحبتهای کارگردان برنامه سینمایش «410» و دبیر چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر با ایرنا
بخشی از صحبتهای کارگردان برنامه سینمایش «410» و دبیر چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر با ایرنا
سخن روز
امام حسن عسکری(ع):
جدال مکن که ارزشت میرود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند.
(تحف العقول، ص 486)
جدال مکن که ارزشت میرود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند.
(تحف العقول، ص 486)
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
اقبال خوب آهنگسازان به تولیدات ملی- میهنی و خروجی کمارزش
-
روایتی داستانی درباره گروگانهای سفارت امریکا
-
عکس نوشت
-
هدایت عملی؛ سر فصل اقدامات امام حسن عسکری(ع)
-
راه رفتن با چشمان بسته در میدان مین
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
بحرانها نباید باعث تعطیلی و خاموشی فعالیت هنرمندان بویژه اهالی تئاتر باشد
-
سخن روز
اخبارایران آنلاین