اندیشکدههای فرانسوی درباره روابط راهبردی ایران و روسیه چه میگویند؟
رقابت بر مبنای همکاری
راضیه خوئینی
خبرنگاراندیشکدههای فرانسوی درباره روابط راهبردی
هفته گذشته کشورمان شاهد رخداد مهمی بود؛ برگزاری نشست «آستانه» و حضور رؤسایجمهور روسیه و ترکیه در ایران. اهمیت این رویداد تا اندازهای بالا بود که برخی رسانههای خارجی همچنان به تحلیل آن میپردازند.
روزنامه لزاکو با انتشار گزارشی تحلیلی با عنوان «روسیه و ایران روابط اقتصادیشان را تقویت میکنند» نوشت: دو کشور ایران و روسیه که تحتتأثیر تحریمهای شدید از سوی غرب هستند، قصد دارند روابط اقتصادی خود را گسترش بدهند، اما در پشت پرده این ماجرا نکته ظریفتری نهفته است.
سهشنبه هفته گذشته قطاری از مسکو با گذر از چند کشور، پس از سفری یک هفتهای به خاک ایران رسید؛ قطاری که با افتتاح یک مسیر جدید برای تبادلات تجاری قطعاً نماد تقویت تجارت میان ایران و روسیه خواهد بود.
این قطار حامل 39کانتینر بار، از طریق کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب به کشتی باربری در بندرعباس ملحق میشود تا به مقصد نهایی هند برسد. این راهگذر برای تجارت میان روسیه، ایران، هند و کشورهای آسیایمرکزی در زمان اعمال تحریمهای غرب راهاندازی شد؛ یک محور جدید حملونقلی چندوجهی به طول 7200 کیلومتر که از سال 2000 با هدف جایگزینی امن برای کانال سوئز و سرعتبخشی به تحویل کالاها تا دهها روز زودتر و درعین حال کاهش هزینهها تا 30درصد طراحی شده است. از طرفی ایران در این سرمایهگذاری از جایگاهی مرکزی برخوردار است، چراکه به چهارراه تجاری جدیدی تبدیل خواهد شد.
در واقع ایران به دنبال بازگشایی سیاسی و اقتصادی از طریق افزایش تجارت با روسیه است. تجارت میان دو کشور با رشدی 81درصدی به رکورد 3.3میلیارد دلار در سال گذشته رسیده است. با این حال رئیسجمهور ایران این حجم از تبادلات را همچنان ناکافی دانسته و از برنامهریزی برای افزایش تجارت دوجانبه به میزان سالانه 10میلیارد دلار پرده برداشت.
تیری کویل تحلیلگر مسائل ایران در اندیشکده روابط بینالملل و استراتژیک (ایریس-IRIS) با اشاره به رشد سریع حمل و نقل ریلی بین سالهای 2017 تا 2021 بیان کرده ایران نیز در چنین وضعیتی قرار دارد و با توجه به گفتمان دیپلماتیک کنونی ایران، چنین رشدی احتمالاً در انتظار ایران نیز خواهد بود.
«کلمنت ترم» محقق اندیشکده فرانسوی روابط بینالملل (Ifri) نیز با اشاره به وجوه اقتصادی و امنیتی توافقنامههای امضا شده میان ایران و روسیه معتقد است این دو کشور در تلاشند دو اقتصاد مکمل را ایجاد کنند. وی دراین باره میافزاید: ایران در سالهای اخیر عمدتاً کالاهای کشاورزی به روسیه صادر نموده و غلات و محصولات صنعتی وارد کرده است و در مقایسه با تجارت بین تهران و پکن این میزان هنوز جای رشد دارد، چراکه دو کشور به لطف سیستم مبادله نفت با محصولات تولیدی، سطح تجارت را تا حدود 10میلیارد دلار در سال 2020 افزایش دادهاند.
کلمنت ترم اشاره میکند که با وجود روابط عمیق دو کشور، ایران همچنان بهعنوان کشوری مستقل و پیشرو است و با ذکر نکتهای حائزاهمیت میگوید: ایران و روسیه دو کشور بزرگ صادرکننده نفت و گاز هستند که گاهی تا مرز رقابت هم پیش میروند، اما این رقابت در بازار نفت مانع از همکاری و نزدیکی دو کشور نشده است؛ در ایران شرکتهای داخلی و روس به طور مشترک چندین پروژه صنعتی را دنبال کرده و حتی در برخی رسانهها خوانده میشود که تمایل به ساخت رآکتورهای هستهای جدید نیز دارند. از طرفی روسیه کالاهایی به اصطلاح «دومنظوره» با قابلیت خدمت در عرصه نظامی به ایران عرضه میکند. باید یادآور شد این دو کشور در درجه اول دارای رابطهای امنیتی هستند، اما این ارتباط به بهبود روابط در سایر حوزهها نیز گسترش یافته است.
کلمنت ترم تحلیل میکند که مسکو و تهران بر لزوم پایان دادن به هژمونی امریکا توافق نظر دارند تا جایی که ایران از سال 1991 با مواضع روسیه همسو شده است. جمهوری اسلامی ایران در عین حال که ضد امریکایی است، از مسکو حمایت میکند.
تیری کویل نیز معتقد است اتحاد جمهوری اسلامی ایران با روسیه و چین میتواند نتایج راهبردی قابلتوجهی داشته باشد، بویژه آنکه کرملین در مذاکرات هستهای نیز حامی ایران بوده است و روسیه یک شریک استراتژیک واقعی برایش به شمار میآید. دو کشور که به دنبال انجام تبادلات تجاری بدون دلار هستند، مسیرهای تجاری جدیدی مانند کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب را گشودهاند. این در حالی است که واشنگتن تقریباً به این اطمینان رسیده که تهران حتی میتواند هواپیماهای بدون سرنشیناش را دراختیار روسیه و سایر کشورها بگذارد.
«ایران» از آخرین تحولات لبنان و مناقشات گازی با رژیم صهیونیستی گزارش میدهد
قدرت نمایی «حزب الله» در دریای مدیترانه
احمد فاضلزاده
دکترای روابط بینالملل
بعد از انتخابات پارلمانی لبنان به نظر میرسید که تشکیل دولت در این کشور با چالش روبه رو خواهد شد، بخصوص آنکه با توجه به نظام طایفهای در این کشور، همواره تشکیل دولت با چالش و بحران مواجه بوده است. اما با ابتکار حزبالله نجیب میقاتی بار دیگر بهعنوان نخستوزیر این کشور معرفی شد و حزبالله با توجه به بحرانهای مختلف لبنان بر خروج سریع از وضعیت فعلی تأکید میکرد. از سویی دیگر یکی از مسائل اصلی و جنجالی در لبنان، مناقشه گازی این کشور با رژیم صهیونیستی بر سر میدان گازی کاریش است. میدان گازی که در حال حاضر در اختیار رژیم صهیونیستی است و بهصورت یکجانبه در حال استخراج گاز از این میدان گازی است.
میدان گازی کاریش
میزان ذخایر گازی در میدان کاریش 1.3 تریلیون فوتمکعب برآورد شده است. این میدان در 100کیلومتری سواحل فلسطین اشغالی قرار دارد و آخرین منطقه اکتشافات رژیم صهیونیستی در دریای مدیترانه محسوب میشود. علاوه بر گاز طبیعی، شرکت نفت و گاز رژیم صهیونیستی تخمین زده است که این میدان شامل حدود 13 میلیون بشکه «میعانات گازی» است. میعانات گازی یک محصول جانبی برای استخراج گاز طبیعی است و هزینه تولید اضافه ندارد.
میدان کاریش چندین سال است که توسعه نیافته است و به همین دلیل حفاری و اکتشاف در آن به زمان نیاز دارد، اما کارشناسان معتقدند که دشمن صهیونیستی مصمم است از سردرگمی لبنان در پروندههای متعدد داخلی و خارجی بویژه بعد از انتخابات پارلمانی این کشور و چالشهای مربوط به انتخاب رئیسجمهور و تشکیل دولت جدید حداکثر بهرهبرداری را بکند و بدون اینکه منتظر آغاز دور جدیدی از مذاکرات غیرمستقیم با تیم لبنانی بماند، اقدام به بهرهبرداری از منابع نفت و گاز در منطقه مورد مناقشه کند.
وزیر انرژی رژیم صهیونیستی درباره میدان گازی کاریش گفت: ما میخواهیم به شکلی قاطعانه توضیح دهیم که میدان گازی کاریش در منطقه مورد مناقشه قرار ندارد و این میدان گازی قابل مذاکره نیست زیرا متعلق به اسرائیل است و گفتوگو بر سر این پرونده بیفایده است. اسرائیل آماده دستیابی به تفاهمات بهواسطه میانجیگری امریکاست، ما آماده حل این پرونده هستیم. رژیم صهیونیستی مدعی است میدان گازی کاریش که در ۸۰ کیلومتری غرب شهر حیفا قرار دارد، منطقه اقتصادی انحصاری این رژیم است و نه در آبهای مورد مناقشه با لبنان. ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۲۰ میانجیگری مذاکرات غیرمستقیم بین طرفین برای حل و فصل این مناقشه را آغاز کرد؛ مناقشهای که برای مدتهای طولانی مانع اکتشاف انرژی در شرق دریای مدیترانه شده است.
پس از ناکامی دولت لبنان و فشار امریکا، حزبالله لبنان با ارسال سه پهپاد نسبت به بلاتکلیفی و ضایع شدن منافع ملت این کشور برای صهیونیستها خط و نشان کشید. اقدام حزبالله لبنان در ارسال سه پهپاد غیرمسلح، اما مجهز به دوربین، جهت مأموریت اطلاعاتی بر فراز میدان گازی کاریش به هیچ وجه غافلگیر کننده نبود، زیرا این تصمیم از هفتهها قبل اتخاذ شده بود و در زمان مناسب به اجرا گذاشته شد. این اقدام چندین هدف داشت که این اهداف مقدمهای برای گامهای بعدی به شمار میآیند.
-ایجاد نگرانی، وحشت و احساس ناامنی در میان مهندسان و کارکنان اسرائیلی در میدانهای گازی منطقه اقتصادی که در ادامه میتواند سبب فرار آنان و متوقف شدن عملیات بهرهبرداری از میدان گازی شود تا موضوع منطقه گازی مورد اختلاف، حل شود. البته این هدف در حال حاضر کمی دور از دسترس است.
- سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله در سخنان اخیرش متعهد شد از میدان گازی لبنان حمایت خواهد کرد و در صورت لزوم با استفاده از قدرت مانع از آن خواهد شد که اسرائیل به سرقت از این میدان بپردازد. حتی تهدید کرد در صورت تداوم فعالیت اسرائیل در سرقت از منطقه گازی مورد مناقشه، کشتی اکتشافی یونانی را هدف قرار خواهد داد. بر حسب عادت اینگونه است که دبیرکل حزبالله به وعدههایش عمل میکند. اتفاق اخیر نیز دو روز پس از آن رخ داد که پاسخ اسرائیل از طریق آموس هاکشتاین میانجی امریکایی به دست دولت لبنان رسید.
- تأکید بر انتقال پرونده ذخایر گازی لبنان از دولت به مقاومت لبنان تا این بار هم مقاومت مثل آزادسازی اراضی لبنان در سال ۲۰۰۰ و شکست ارتش اسرائیل، بتواند میادین گازی را آزاد کند.
- وقتی سخنگوی حزبالله در واکنش به اقدام اسرائیل در سرنگون کردن سه پهپاد لبنانی میگوید، مأموریت با موفقیت انجام شد و پیام مورد نظر ما ارسال گردید یعنی مقاومت در گام اول از جنگ روانی در میدان جدید که میدانی دریایی است موفق عمل کرده و موجب دلهره دشمن شده است. به یقین این عملیات مراحل دیگری هم دارد و اقدام اولیه تنها یک هشدار بوده است. به یقین استفاده از این پهپادها نه اولین اتفاق بود و نه آخرین اتفاق خواهد بود و این واقعیت را میتوان از واکنش فرماندهی ارتش اسرائیل فهمید که وضعیت فوقالعاده اعلام کرده و در پی بررسی واکنشهای احتمالی است؛ واکنشهایی که برایشان هزینهبر خواهد بود. پس از آن بود که نخستوزیر موقت رژیم صهیونیستی در سفر به فرانسه خواهان فشار دولت امانوئل مکرون به دولت لبنان بود. فرانسه بازیگری بسیار مهم و تأثیرگذار در تحولات لبنان بخصوص در میان مسیحیان و اهل سنت است. لاپید در این سفر خطاب به مکرون مدعی اطلاعات امنیتی است که تأکید دارد چگونه «حزبالله ثبات و سلامت اراضی لبنان را تهدید میکند» و همچنین از طرف فرانسوی میخواهد تا بر لبنان برای اتمام مذاکرات درباره ترسیم مرزهای دریایی اعمال فشار کند.
روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» به نقل از یک منبع سیاسی نوشت: در سایه تلاشهای حزبالله در پرتاب سه پهپاد به سمت میدان گازی کاریش، اتمام این مذاکرات امکانپذیر نیست و لاپید در دیدار با مکرون تأکید خواهد کرد که در سایه فعالیت هیأت امریکایی در منطقه اکنون فرصتی برای دستیابی به توافق ترسیم مرزهای دریایی با وجود اختلافات دو طرف وجود دارد.
به گفته این منبع اسرائیلی، لاپید پیامی به فرانسه و کشورهای اروپایی مبنی بر لزوم اعمال فشار بر لبنان برای کنترل فعالیتهای حزبالله ارسال خواهد کرد زیرا هرگونه اقدامی علیه میدان گازی مذکور مستقیماً بر اروپا تأثیر خواهد گذاشت زیرا گازی که از این میادین استخراج میشود، به مصر و از آنجا به اروپا انتقال داده میشود.
بنابراین ما شاهد یک وضعیت جدید در لبنان هستیم که رژیم صهیونیستی سعی میکند از اختلاف بین گروههای سیاسی استفاده کند. بنابراین ملاحظات ذیل عنوان میشود:
1-اسرائیل میخواهد عنوان کند که بهدنبال مذاکره و گفتوگو برای حل مناقشه میادین گازی مشترک است و این حزبالله است که بهدنبال جنگ طلبی است. اسرائیل توانست در این دور با فشار دولت فرانسه جو رسانهای علیه حزبالله ایجاد کند و نجیب میقاتی نخستوزیر لبنان به فرانسه تعهد داده است که حزبالله بهدنبال مذاکره و گفتوگو است و اقدام نظامی نمیکند، در حالی که سید حسن نصرالله به صراحت اعلام کرد که ما هیچ تضمینی به هیچ کس ندادیم.
2- ارسال پهپاد بهعنوان ضامن اصلی کشاندن صهیونیستها به مذاکرات و تعیین خطوط مرزی است و این باید در کنار گفتوگو و مذاکره دنبال شود.
3- اسرائیل میخواهد بحران کاریش را بینالمللی عنوان کند بخصوص آنکه کشورهای اروپایی بشدت بعد از بحران اوکراین بهدنبال جایگزین گاز روسیه هستند.
4-اسرائیل بهدنبال ایجاد تنش در درون لبنان و ایجاد چند دستگی درباره میدان گازی مشترک است تا بتواند تا جایی که امکان دارد استخراج گاز انجام دهد.
گزارش «ایران» از باز شدن جبهه جدید علیه رژیم صهیونیستی در «نابلس» فلسطین
قهرمانی به نام ابراهیم النابلسی
عماد هلالات
پژوهشگر روابط بین الملل
آنچه در شهر نابلس بویژه شهر قدیم میگذرد، به اندازه کافی در رسانهها مورد توجه قرار نگرفته است. شاید به این دلیل است که عدهای به اهمیت درگیریهای مسلحانه اخیر بین رزمندگان مقاومت فلسطین و نیروهای اشغالگر توجه نکرده و این درگیریها را در چهارچوب کلی خود قرار نمیدهند. آنچه رخ داد، ظهور گروهی از مجاهدین مسلح در چند ماه گذشته بود که خود را «تیپ نابلس» نامیدند. این از عملکرد اعضای آن در میدان مشهود بود، زیرا آنها در استفاده از سلاح مهارت دارند و به آنها فرصت آموزش داده شد که نشان میدهد اعضای آن از پیشینه حزبی متعلق به جنبش «فتح» هستند. از آنجایی که بقیه گروههای مقاومت فلسطینی فرصت آموزش استفاده از سلاح گرم را ندارند، این با توجه به حضور مقامات رامالله است که مقاومت در برابر اشغالگری را جنایت میداند، در حالی که به نظر میرسد آنچه که به عنوان «هماهنگی امنیتی» نامیده میشود یک امر مقدس است.
توصیف رخدادها
در ماههای گذشته، تیپ نابلس در چندین درگیری مسلحانه با اشغالگران شرکت داشته است. بیش از یک عملیات علیه سربازان خود انجام داده بود که در مقبره یوسف در شهر نابلس متمرکز شده بود. در جریان آن عملیات قهرمانانه، چندین نفر از افراد دشمن کشته یا زخمی شدند.
آخرین مورد از این درگیریها در سحرگاه روز یکشنبه 24 ژوئیه در شهر قدیم رخ داد، پیش از آنکه این درگیریها با نیروهای اشغالگر به میادین دیگر شهر نابلس گسترش یابد، زیرا نیروی بزرگی از نیروهای اشغالگر در سپیده دم به شهر قدیم هجوم بردند اما با واکنش شدید مجاهدین روبهرو شدند و تیراندازی شدید به مناطق دیگر در نابلس و کرانه باختری گسترش یافت.
با وجود شهادت دو مجاهد در آن درگیریها، عملیات اشغالگری را میتوان از جهاتی ناموفق توصیف کرد، زیرا همانطور که رسانههای دشمن اعلام کردند به هدف اصلی نرسید (چون صهیونیستها نتوانستند فرد مورد نظر را دستگیر کنند) اما مهمتر از آن، گسترش دامنه مبارزات فلسطینیها به مناطق مختلف است. درگیریها بیش از عملیاتهای گذشته و تعداد نیروهای فلسطین هم به مراتب بیش از گذشته بود و این نشان از افزایش قدرت «تیپ نابلس» با گذشت روزها بر خلاف آنچه که صهیونیستها ادعا کرده بودند بود. اشغالگران سعی کردند از طریق این تهاجم و تهاجمات مشابه قبلی به شهر قدیم که با هدف از بین بردن پدیده تیپ نابلس انجام شده بود، دست یابند.
این موضوع از آنجا اهمیت دارد که محدود به شهر نابلس و شهرهای قدیم نمیشود زیرا تجربه «تیپ نابلس» امتداد تجربه «تیپ جنین» است. امروزه مناطقی در کرانه باختری اشغالی وجود دارد که از نظر کنترل اشغالگری میتوان آنها را خاکستری توصیف کرد و متوجه میشویم که اشغالگران اکنون اصرار دارند که عملیاتهای بزرگی را برای از بین بردن این پدیدهها، از اردوگاه جنین تا نابلس انجام دهند. نگرانی برای صهیونیستها از آنجاست که این موضوع برخلاف آنچه در سال 2002 علیه اردوگاه جنین انجام داد که عبارت بود از دستگیری گسترده جوانان فلسطینی و زندانی کردن آنها. در آن زمان هنگامی که تهاجم گستردهای انجام داد که منجر به تخریب بیشتر ساختمانهای آن و شهادت تعداد زیادی از مبارزان مقاومت شد که منجربه حذف کامل پدیده مسلحانه در آن زمان علیرغم مقاومت دلیرانه مجاهدین اردوگاه شد.
در کرانه باختری چه می گذرد
اشغالگران هنوز از مجاهدینی که اکنون در سراسر کرانه باختری پراکنده شدهاند از لحاظ عده و عده بیشتر است، اما آنچه تغییر کرده است در میزان کاهش توانایی رژیم موقت صهیونیستی در نتیجه جنگهای ناموفقی است که از سال 2006 تا کنون تجربه کرده و این بیانگر عدم تعادل در توازن قوا است که اکنون بر صحنه فلسطین و منطقه حاکم است و به نفع موجودیت موقت نیست.
محور مقاومت اسلامی در منطقه که با محور بیتالمقدس، بویژه گروههای مقاومت مسلحانه فلسطینی در نوار غزه شکل گرفته است، به عنصری تبدیل شدهاند که اشغالگران را در تصمیمات خود برای انجام تهاجمات بزرگ کرانه باختری تحت فشار قرار میدهد. رژیم صهیونیستی به دلیل ترس از انفجار وضعیت در مناطق کرانه باختری که احتمالاً یک صاعقه در جبهه جنوبی با جناحهای مقاومت مسلح فلسطینی خواهد بود و این چیزی است که اشغالگران تلاش میکنند از آن اجتناب کنند. همانطور که از تجربیات چند سال گذشته مشخص شده است که صهیونیستها توانایی رویارویی در چند جبهه را ندارند. با توجه به اهمیت آنچه شهر نابلس و شهر قدیمی شاهد آن است؛ در چهارچوب گستردهتر مقاومت در برابر اشغال کرانه باختری، تغییر در حال و هوای عمومی ملت فلسطین است که آن را میتوان به عنوان شعلهور شدن مجدد منطقه خواند. روحیه انقلابی در کرانه باختری اشغالی آشکار شده است که با عملیات انفرادی نیمه قهرمانانه آغاز شده است و محدود به پدیدههایی همچون دو گردان اردوگاه جنین و نابلس نیست.
مشاهده میشود که این روحیه انقلابی در میان بخشهای مهمی از جنبش فتح نیز شروع شده است. شکست راه شوم اسلو و همدست شدن مقامات رامالله در «هماهنگی امنیتی» با اشغالگران علیه مردم فلسطین احساسات بسیاری از فرزندان مردم این منطقه را برانگیخته است. بسیاری از جنبش فتحیها به دنبال بازسازی مرحله قبل از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند. این ارزیابی اگر میتواند منجربه یک نتیجه باشد؛ که آن عبارت است از این اشغال وحشیانه صهیونیستها که راه حلی جز مقاومت مسلحانه در خط مقدم ندارد.
برگ جدید در تاریخ سرزمین های اشغالی
دیروز تیپ جنین بود و امروز تیپ نابلس. این دو تجربه، در صورت موفقیت و تداوم، مرحله جدیدی را در تاریخ کرانه باختری اشغالی رقم خواهد زد؛ مرحلهای که اشغال نمیتواند برای مدت طولانی آن را تحمل کند. مردم ثابت قدم فلسطین در این دوران که موجودیت موقت در حال تجربه افول آشکار و عدم تعادل قدرت است به نفع نیروهای مقاومت در فلسطین و به طور کلی منطقه خواهند بود. از سوی دیگر ناتوانی صهیونیستها در دستگیری شبحی به نام ابراهیم النابلسی باعث شده است که موجی جدید از امیدواری در فلسطین اشغالی ایجاد شود. ابراهیم النابلسی یکی از برجستهترین چهرههای تحت تعقیب ارتش اسرائیل به حساب میآید، زیرا از ترورهایی که توسط نیروهای ارتش اسرائیل در داخل اردوگاه جنین در کشور فلسطین انجام شد جان سالم به در برد و تا به امروز نیز تحت تعقیب است.
اما ابراهیم النابلسی کیست؟ وی یکی از مردان مقاومت فلسطین در شهر جنین فلسطین و اولین تعقیبکننده ارتش اسرائیل در منطقه است. او در کشور فلسطین بهطور خاص در اردوگاه جنین در قرن بیستم به دنیا آمد و بزرگ شد. او بیست و چند ساله است و دین اسلام را پذیرفته است. ابراهیم النابلسی یکی از چهرههای اصلی تحت تعقیب ارتش اسرائیل از نوامبر گذشته است، زیرا او از چندین سوءقصد که توسط ارتش اسرائیل در منطقه انجام شد جان سالم به در برد و هنوز زنده است.
وبسایتهای خبری فلسطین تصاویری از مبارز مقاومت ابراهیم النابلسی را در مراسم تشییع پیکر دو شهید مردم نابلس که در سحرگاه روز دوشنبه 25 مه 2022 میلادی (عبود صبح، 29 ساله و محمد العزیزی، 22 ساله) قیام کردند، منتشر کردند. وی در تشییع جنازههای شهدای فلسطینی حاضر میشود و صهیونیستها در ترور وی ناکام ماندند. به نظر میرسد ابراهیم النابلسی در حال تبدیل شدن به قهرمان مقاومت فلسطین است.