ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
رسول خدا (ص):
روزه سپر آتش (جهنم) است. «یعنی به واسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»
الکافی، ج 4 ص 162
روزه سپر آتش (جهنم) است. «یعنی به واسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»
الکافی، ج 4 ص 162
با عددسازی از مخاطب در نمایشگاه قرآن مخالفم
علیرضا معاف: مردم در نمایشگاه قرآن به دنبال محیط معنوی هستند که تفریح کنند و نمایشگاه قرآن بهترین فرصت است. برخی به دنبال خریدن قرآن، مفاتیح، چادر یا تابلویی نفیس هستند و لذا با عددسازی از مخاطب در نمایشگاه قرآن مخالفم. در آن دورههایی که در نمایشگاه کتاب و قرآن نیز مسئولیت داشتم، مخالف این کار بودم و اکنون نیز به دنبال مخاطب کیفی هستیم. یعنی همین که نوجوان یا کودکی در نمایشگاه حضور پیدا کند و خاطره خوشی داشته باشد، برای ما کافی است و اینکه بگوییم چه تعداد آمدند و رفتند، مهم نیست.
بخشی از صحبتهای معاون قرآن و عترت
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با ایرنا
بخشی از صحبتهای معاون قرآن و عترت
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با ایرنا
دعای روزچهاردهم
ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ لا تُؤَاخِذْنِی فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ وَ أَقِلْنِی فِیهِ مِنَ الْخَطَایا وَ الْهَفَوَاتِ وَ لا تَجْعَلْنِی فِیهِ غَرَضاً لِلْبَلایا وَ الْآفَاتِ بِعِزَّتِک یا عِزَّ الْمُسْلِمِینَ
خدایا مرا در این ماه بر لغزشها سرزنش مکن و از خطاها و افتادن در گناهان دور بدار و هدف بلاها و آفات قرار مده، به عزّتت ای عزّت
مسلمانان.
به مناسبت روز بزرگداشت عطار نیشابوری
روح عرفان
محمود شالویی
دستیار وزیر فرهنگ و دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی
عشق را گوهر زِ کانی دیگر است/ مرغ عشق از آشیانی دیگر است
هرکه با جان عشق بازد این خطاست/ عشق بازیدن ز جانی دیگر است
عطار نیشابوری، غزلیات
فرهنگ گرانسنگ ایرانی و زبان دلاویز پارسی و ادبیات شکوهمندش به سخنورانی نامبُردار است که آوازه سخنان دلنشین و کلام شیرینشان مرزهای زمان را در هم شکسته و از گستره ایران بزرگ فراتر رفته است.
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، بزرگمرد شعر و ادب و عرفان ایرانی، با آثار گرانبها و مانای خود، از غزلیات پرشور گرفته تا تذکرةالاولیای منثور و از مختارنامه تا مثنویهای بدیع و پرمایهاش منطقالطیر، الهینامه، اسرارنامه و مصیبتنامه، نام خویش را به نیکی و ستودگی بر جریده معنا و معرفت انسانی رقم زده و در این وادی عارف و عامی را وامدار و منتپذیر خود ساخته است. شخصیتی که تحولی شگرف در عرفان اسلامی پدید آورده و پس از سنایی زمینهساز خلق آثار درخشان عرفانی در شعر مولانا شده است. ﺍﺯ ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻋﻄﺎﺭ ﺭﻭﺡ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﻨﺎﻳی ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﺁﻥ. همانگونه که استادانی همچون دکتر شفیعی کدکنی اشاره کردهاند، شعر عطار و مولانا، پالوده از هر شائبهای در خدمت جهانبینی عرفانی- ایرانی است که نخستین تجربههای آن با شطحیات و اشعار منثور بایزید بسطامی، حلاج، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابوالخیر، احمد غزالی و عینالقضات همدانی آغاز میشود و رودخانهای است که از کوهسارِ بلندِ وجودِ این عارفان سرچشمه میگیرد تا تشنگی روح آدمیان را در طول سالیان و اعصار فروبنشاند و از زمزم معرفت سیرابشان سازد.
این شاعر گرانمایه در وادی معرفت و سلوک، خود، صاحبنظری تامّ و تمام است. او نهتنها مقلد دیگر عرفا و ادبا نیست که به عبارتی مبتکر و نظریهپرداز عرفان نیز هست. منطقالطیرش نخستین منظومه رمزی عرفانی ایران و زبان فارسی است. عرفان وی پوینده و تپنده است و نسبتی با گوشهنشینی خانقاه و هوی حق کشیدن ندارد. شعر عطار و مولانا را تازیانههای سلوک خواندهاند، زیرا که بر گُرده رهروان مینشیند و این بیت دفتر سوم مثنوی معنوی را به یاد میآورد: «از تَبَتُّل تا مقاماتِ فنا / پله پله تا ملاقات خدا.»
عطار نیشابوری افزون بر دارا بودن یک منظومه ذهنی خاص، از یک نظام زبانی ویژه نیز بهره برده است که به لحاظ ساختار آوایی کلمات بیشوکم از زبان معیار سبک خراسانی ـ که عیناً با تغییراتی اساس سبک سعدی و حافظ و دیگران را تشکیل میدهد ـ متمایز است. جایگاه وی در غزل به سعدی و حافظ پهلو میزند و برخی از پژوهشگرانِ شعر و ادب فارسی بر این باورند که اگر در ادبیات کلاسیک از دیوان شمس تبریزی چشمپوشی کنیم، غزلیات عطار مهمترین نمونه غزل عرفانی فارسی به شمار میرود. بر ماست که با بررسی همهجانبه احوال و آثار شیخ نیشابور و شناخت دقیق ابعاد گوناگون شخصیت و ژرفاندیشی در رمز و راز منش چندگانه او و شرایط و زمینههای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی پرورش این سخنور نامدار در دامن فرهنگ پربار ایرانی ـ اسلامی، چگونگی بازآفرینی آن را رهنمون شویم.
ضمن گرامیداشت روز بزرگداشت عطار نیشابوری از همه کوشندگان راه شناخت این سخنور نامی و اصحاب علم و خرد و فرهنگ و ادب قدردانی میکنیم. امید است که از ژرفنای خاک تا سویدای افلاک با راهیان «هفت شهر عشق» همراه شویم و توفیق بیابیم تا در مسیری گام بگذاریم که او پس از سالها تجربت معرفتی پیمود، یا چون پرندگان تمثیلیاش وادی کثرت را به مقصد وحدت پشت سر نهیم.
دستیار وزیر فرهنگ و دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی
عشق را گوهر زِ کانی دیگر است/ مرغ عشق از آشیانی دیگر است
هرکه با جان عشق بازد این خطاست/ عشق بازیدن ز جانی دیگر است
عطار نیشابوری، غزلیات
فرهنگ گرانسنگ ایرانی و زبان دلاویز پارسی و ادبیات شکوهمندش به سخنورانی نامبُردار است که آوازه سخنان دلنشین و کلام شیرینشان مرزهای زمان را در هم شکسته و از گستره ایران بزرگ فراتر رفته است.
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، بزرگمرد شعر و ادب و عرفان ایرانی، با آثار گرانبها و مانای خود، از غزلیات پرشور گرفته تا تذکرةالاولیای منثور و از مختارنامه تا مثنویهای بدیع و پرمایهاش منطقالطیر، الهینامه، اسرارنامه و مصیبتنامه، نام خویش را به نیکی و ستودگی بر جریده معنا و معرفت انسانی رقم زده و در این وادی عارف و عامی را وامدار و منتپذیر خود ساخته است. شخصیتی که تحولی شگرف در عرفان اسلامی پدید آورده و پس از سنایی زمینهساز خلق آثار درخشان عرفانی در شعر مولانا شده است. ﺍﺯ ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻋﻄﺎﺭ ﺭﻭﺡ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﻨﺎﻳی ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﺁﻥ. همانگونه که استادانی همچون دکتر شفیعی کدکنی اشاره کردهاند، شعر عطار و مولانا، پالوده از هر شائبهای در خدمت جهانبینی عرفانی- ایرانی است که نخستین تجربههای آن با شطحیات و اشعار منثور بایزید بسطامی، حلاج، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابوالخیر، احمد غزالی و عینالقضات همدانی آغاز میشود و رودخانهای است که از کوهسارِ بلندِ وجودِ این عارفان سرچشمه میگیرد تا تشنگی روح آدمیان را در طول سالیان و اعصار فروبنشاند و از زمزم معرفت سیرابشان سازد.
این شاعر گرانمایه در وادی معرفت و سلوک، خود، صاحبنظری تامّ و تمام است. او نهتنها مقلد دیگر عرفا و ادبا نیست که به عبارتی مبتکر و نظریهپرداز عرفان نیز هست. منطقالطیرش نخستین منظومه رمزی عرفانی ایران و زبان فارسی است. عرفان وی پوینده و تپنده است و نسبتی با گوشهنشینی خانقاه و هوی حق کشیدن ندارد. شعر عطار و مولانا را تازیانههای سلوک خواندهاند، زیرا که بر گُرده رهروان مینشیند و این بیت دفتر سوم مثنوی معنوی را به یاد میآورد: «از تَبَتُّل تا مقاماتِ فنا / پله پله تا ملاقات خدا.»
عطار نیشابوری افزون بر دارا بودن یک منظومه ذهنی خاص، از یک نظام زبانی ویژه نیز بهره برده است که به لحاظ ساختار آوایی کلمات بیشوکم از زبان معیار سبک خراسانی ـ که عیناً با تغییراتی اساس سبک سعدی و حافظ و دیگران را تشکیل میدهد ـ متمایز است. جایگاه وی در غزل به سعدی و حافظ پهلو میزند و برخی از پژوهشگرانِ شعر و ادب فارسی بر این باورند که اگر در ادبیات کلاسیک از دیوان شمس تبریزی چشمپوشی کنیم، غزلیات عطار مهمترین نمونه غزل عرفانی فارسی به شمار میرود. بر ماست که با بررسی همهجانبه احوال و آثار شیخ نیشابور و شناخت دقیق ابعاد گوناگون شخصیت و ژرفاندیشی در رمز و راز منش چندگانه او و شرایط و زمینههای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی پرورش این سخنور نامدار در دامن فرهنگ پربار ایرانی ـ اسلامی، چگونگی بازآفرینی آن را رهنمون شویم.
ضمن گرامیداشت روز بزرگداشت عطار نیشابوری از همه کوشندگان راه شناخت این سخنور نامی و اصحاب علم و خرد و فرهنگ و ادب قدردانی میکنیم. امید است که از ژرفنای خاک تا سویدای افلاک با راهیان «هفت شهر عشق» همراه شویم و توفیق بیابیم تا در مسیری گام بگذاریم که او پس از سالها تجربت معرفتی پیمود، یا چون پرندگان تمثیلیاش وادی کثرت را به مقصد وحدت پشت سر نهیم.
یک دقیقه با خدا
عبدالرحیم سعیدی راد
شاعر و پژوهشگر
ای خدای آفریننده روزها و شبها.
روزهای زیادی از عمرم را پشت سر گذاشتهام. تلخیها و شیرینیهای فراوانی دیدهام. انسانهای خوب و بد وارد زندگیام شدهاند و از آنها تجربههای بیاندازهای گرفته ام. اما با وجود این، هنوز هم پایش که بیفتد به گناه میافتم و از یاد تو غافل میشوم.
ای خدای توانا، به من قدرتی عنایت کن تا بتوانم به وسوسههای شیطان نه بگویم و دست رد به سینه او بزنم.
در چهاردهمین روز از ماه عزیز رمضان، مرا از شر گناهانی که از تو دورم میکنند رهایی بخش! همین.
شاعر و پژوهشگر
ای خدای آفریننده روزها و شبها.
روزهای زیادی از عمرم را پشت سر گذاشتهام. تلخیها و شیرینیهای فراوانی دیدهام. انسانهای خوب و بد وارد زندگیام شدهاند و از آنها تجربههای بیاندازهای گرفته ام. اما با وجود این، هنوز هم پایش که بیفتد به گناه میافتم و از یاد تو غافل میشوم.
ای خدای توانا، به من قدرتی عنایت کن تا بتوانم به وسوسههای شیطان نه بگویم و دست رد به سینه او بزنم.
در چهاردهمین روز از ماه عزیز رمضان، مرا از شر گناهانی که از تو دورم میکنند رهایی بخش! همین.
مناسبتهای تقویمی خوب، اما ناکافی
حسین قربانزاده
نویسنده و چهره سال هنر انقلاب اسلامی
به تازگی «هفته هنر انقلاب اسلامی» را پشت سر گذاشتهایم، ایامی که در تقویم فرهنگی کشورمان فرصتی برای تبیین شخصیت و دیدگاه هنرشناختی شهید آوینی نیز به شمار میآید. در همین دوره، شاهد برپایی ویژه برنامههای خوبی نیز به این مناسبت بودیم. هرچند نظر شخصی من است اهدافی که در پی برپایی چنین روز یا هفتههایی در نظر داریم نباید محدود به زمان خاص یا محدودی شود. مناسبتهای تقویمی اتفاق خوبی است که در همه دنیا شاهد توجه به آنها هستیم، از بهترین مصداقهای آن در سایر کشورها میتوان به روز گرامیداشت مادر و روز کتاب و کتابخوانی اشاره کرد. حتی در مواردی نظیر کشور خودمان درباره برخی از این مناسبتها پای را فراتر گذاشته و متولیان امر دست به برپایی هفته کتاب میزنند. از همین رو تأکید دارم که درج این قبیل مناسبتها در تقویم فرهنگیمان و درنظر گرفتن ویژهبرنامههایی برای پاسداشت آنها اتفاق خوبی است، منتها مسألهای که من بر آن تأکید دارم این است که مگر با در نظر داشتن یک روز برای درخت و درختکاری میتوان به جنگل دستیافت؟ برنامهریزی برای این قبیل مناسبتها باید وجود داشته باشد اما برای کل سال. میتوان فقط یک روز یا یک هفته به طور ویژه درباره آنها کار کرد و باقی سال نیز به آنها توجه داشت. از این مباحث که بگذریم هفته هنر انقلاب اسلامی هم یکی از ایام مهم در تقویم فرهنگیمان به شمار میآید.
ولی نباید تنها به 7روز محدود شود، وقوع انقلاب و اهدافی که در پی آن دنبال میشود از مهمترین وقایعی به شمار میآید که در ایران رخ داده، از همین بابت هم نباید آن را به یک روز و یک هفته محدود کرد. ویژهبرنامههای مرتبط با انقلاب باید در کل 365 روز سال اجرا شوند و هفته هنر انقلاب میتواند تنها در حکم یک یادآوری و تلاش برای درنظر گرفتن مسیر لازم برای باقی سال باشد. متولیان و همه آنهایی که در این زمینه کاری از عهدهشان ساخته است میتوانند تصمیمگیریهای لازم را در این ایام انجام دهند و مابقی سال را برای عملی کردن آنها بکوشند. حتی به بهانه روزهای تقویم میتوان دست به آسیبشناسی موضوع مرتبط با آن زد که درباره بحث مورد نظر ما، درباره انقلاب و اهداف آن نیاز به بررسیهای سازماندهی شده است. اتفاقی که متأسفانه به اندازه کافی به آن توجه و پرداخته نشده است.
در آخر نکتهای که نمیتوان از آن صرفنظر کرد این است که در راستای اهداف مرتبط با برپایی هفته هنر انقلاب، مسأله بسیار مهمی که نباید مورد غفلت قرار بگیرد این است که برای برخورداری از آثار و مخلوقات فاخر نویسندگان و هنرمندان متعهد باید از تربیت نسل کودک و نوجوانمان، آن هم از مدارس شروع کنیم. در این بین تلویزیون و رسانهها نیز قادر به اثرگذاری زیادی هستند. نکتهای که متأسفانه از آن غفلت کردهایم این است که کتابخواندن، فیلم دیدن و تماشای تئاتر و... را به فرزندانمان یاد ندادهایم. کودک و نوجوانی که کتابخواندن را از مدرسه و سن کم بیاموزد کتاب بد را کنار میزند. همین سبب میشود که از میان چنین نسل آموزشدیدهای، نویسندگان و هنرمندانی متعهد قدم به عرصه بگذارند. بنابراین بهتر است به جای توقعات نامعقول از نتیجه برگزاری روزها و هفتههایی که مناسبتهای تقویمی دارند به فکر تربیت نسلی کارآمد، آن هم از سن کم باشیم.
نویسنده و چهره سال هنر انقلاب اسلامی
به تازگی «هفته هنر انقلاب اسلامی» را پشت سر گذاشتهایم، ایامی که در تقویم فرهنگی کشورمان فرصتی برای تبیین شخصیت و دیدگاه هنرشناختی شهید آوینی نیز به شمار میآید. در همین دوره، شاهد برپایی ویژه برنامههای خوبی نیز به این مناسبت بودیم. هرچند نظر شخصی من است اهدافی که در پی برپایی چنین روز یا هفتههایی در نظر داریم نباید محدود به زمان خاص یا محدودی شود. مناسبتهای تقویمی اتفاق خوبی است که در همه دنیا شاهد توجه به آنها هستیم، از بهترین مصداقهای آن در سایر کشورها میتوان به روز گرامیداشت مادر و روز کتاب و کتابخوانی اشاره کرد. حتی در مواردی نظیر کشور خودمان درباره برخی از این مناسبتها پای را فراتر گذاشته و متولیان امر دست به برپایی هفته کتاب میزنند. از همین رو تأکید دارم که درج این قبیل مناسبتها در تقویم فرهنگیمان و درنظر گرفتن ویژهبرنامههایی برای پاسداشت آنها اتفاق خوبی است، منتها مسألهای که من بر آن تأکید دارم این است که مگر با در نظر داشتن یک روز برای درخت و درختکاری میتوان به جنگل دستیافت؟ برنامهریزی برای این قبیل مناسبتها باید وجود داشته باشد اما برای کل سال. میتوان فقط یک روز یا یک هفته به طور ویژه درباره آنها کار کرد و باقی سال نیز به آنها توجه داشت. از این مباحث که بگذریم هفته هنر انقلاب اسلامی هم یکی از ایام مهم در تقویم فرهنگیمان به شمار میآید.
ولی نباید تنها به 7روز محدود شود، وقوع انقلاب و اهدافی که در پی آن دنبال میشود از مهمترین وقایعی به شمار میآید که در ایران رخ داده، از همین بابت هم نباید آن را به یک روز و یک هفته محدود کرد. ویژهبرنامههای مرتبط با انقلاب باید در کل 365 روز سال اجرا شوند و هفته هنر انقلاب میتواند تنها در حکم یک یادآوری و تلاش برای درنظر گرفتن مسیر لازم برای باقی سال باشد. متولیان و همه آنهایی که در این زمینه کاری از عهدهشان ساخته است میتوانند تصمیمگیریهای لازم را در این ایام انجام دهند و مابقی سال را برای عملی کردن آنها بکوشند. حتی به بهانه روزهای تقویم میتوان دست به آسیبشناسی موضوع مرتبط با آن زد که درباره بحث مورد نظر ما، درباره انقلاب و اهداف آن نیاز به بررسیهای سازماندهی شده است. اتفاقی که متأسفانه به اندازه کافی به آن توجه و پرداخته نشده است.
در آخر نکتهای که نمیتوان از آن صرفنظر کرد این است که در راستای اهداف مرتبط با برپایی هفته هنر انقلاب، مسأله بسیار مهمی که نباید مورد غفلت قرار بگیرد این است که برای برخورداری از آثار و مخلوقات فاخر نویسندگان و هنرمندان متعهد باید از تربیت نسل کودک و نوجوانمان، آن هم از مدارس شروع کنیم. در این بین تلویزیون و رسانهها نیز قادر به اثرگذاری زیادی هستند. نکتهای که متأسفانه از آن غفلت کردهایم این است که کتابخواندن، فیلم دیدن و تماشای تئاتر و... را به فرزندانمان یاد ندادهایم. کودک و نوجوانی که کتابخواندن را از مدرسه و سن کم بیاموزد کتاب بد را کنار میزند. همین سبب میشود که از میان چنین نسل آموزشدیدهای، نویسندگان و هنرمندانی متعهد قدم به عرصه بگذارند. بنابراین بهتر است به جای توقعات نامعقول از نتیجه برگزاری روزها و هفتههایی که مناسبتهای تقویمی دارند به فکر تربیت نسلی کارآمد، آن هم از سن کم باشیم.
از نمایشنامه به فیلم
علیرضا نراقی
منتقد
جملات گاه به سادگی در فضای فرهنگی و نقد هنری کشور جا میافتند، تکرارشده و از حوزهای به حوزه دیگر منتقل می شوند، بدون اینکه درستی آنها به شکل مداوم ارزیابی شود و با واقعیت اصلاح شوند. یکی از این گزارههای متداوم در سینمای ایران این است که «مشکل سینمای ما فیلمنامه است». این گزاره درستی است. نگاهی به فیلمهای پر هزینهای که برخی از آنها همین الآن در سالنها نمایش داده میشوند، نشان میدهد که پروژههای بزرگ و مهم سینمای ایران اغلب از فیلمنامه ضربه میخورند؛ گویی که در میان این هزینههای زیاد، چیز قابل توجهی برای پیریزی و استوار کردن محصول در نظر گرفته نمیشود و ترکیب مضمون و اجرای خوب کافی به نظر میرسد تا فیلم موفق شود. این دیدگاه غلط است و به طور قطع هیچ فیلم خوبی با یک فیلمنامه ضعیف ساخته نخواهد شد.
اما همین جمله بارها برای تئاتر ایران هم به کار رفته است. اینکه «مشکل تئاتر ایران نمایشنامه است». اما نگاهی به تاریخ معاصر ادبیات نمایشی و متونی که در ایران منتشر میشوند نشان میدهد مشکل تئاتر ایران به هیچ وجه نمایشنامه نیست. ما نمایشنامههای درخشانی داریم که هنوز حسرت اجرا شدن آنها در دلمان مانده است. نمایشنامههایی که حتی بدنه اجرایی تئاتر ایران با همه تفاخر فرهنگی خود جرأت نزدیک شدن به آنها را ندارند. نمایشنامههایی که گاه برخی از آنها خاصه آنهایی که در فضاهای تاریخی یا انتزاعی میگذرند و زبانی ویژه و غیر روزمره دارند، حتی بدرستی توسط بازیگران از رو خوانده نمیشوند. مشکل تئاتر اجراست ،نه نمایشنامه. نمایشنامه فراوان است اما اجرا در تئاتر ایران ضعیف و فقیر است. بسیاری از متون خوب اجرا نمیشوند و بسیاری از نمایشنامهنویسان مهم ظرف مدت کوتاهی فعالیت مداوم در این عرصه کار را رها میکنند.
حال وضعیت تئاتر را که کنار بگذاریم - که حدیثی مفصل و پرجزئیات میطلبد- در مورد سینما که وضعیتی زندهتر و روشنتر دارد یکی از راه حلهای برون رفت از مشکل فیلمنامه، رجوع به گنجینه غنی ادبیات نمایشی معاصر ایران است. آثاری که اقتباس از آنها میتواند درامپردازی سینمایی ما را که مشکلاتی متعدد دارد نجات دهد و بنیان آثار پر خرج سینمایی را قوی سازد. رجوع به نمایشنامهها و ادبیات دراماتیک ایران و حتی جهان یکی از راههایی است که میتواند به فیلمنامهنویسی ایران در یک شرایط پویا و درازمدت هویت و ویژگی خاص خود را ببخشد. برای مثال یکی از مشکلات سینمای ایران عدم تنوع گونههاست یا گونههایی مثل کمدی که با وجود تولید انبوه از آثار شاخص و ماندگار تهی هستند. رجوع به ادبیات نمایشی میتواند گونههای راکد مانده را با پشتوانهای قوی رونق بخشد و به گونههایی مثل کمدی که مدتهاست اثر شاخصی در آنها تولید نمیشود کیفیت و ماندگاری عطا کند.
منتقد
جملات گاه به سادگی در فضای فرهنگی و نقد هنری کشور جا میافتند، تکرارشده و از حوزهای به حوزه دیگر منتقل می شوند، بدون اینکه درستی آنها به شکل مداوم ارزیابی شود و با واقعیت اصلاح شوند. یکی از این گزارههای متداوم در سینمای ایران این است که «مشکل سینمای ما فیلمنامه است». این گزاره درستی است. نگاهی به فیلمهای پر هزینهای که برخی از آنها همین الآن در سالنها نمایش داده میشوند، نشان میدهد که پروژههای بزرگ و مهم سینمای ایران اغلب از فیلمنامه ضربه میخورند؛ گویی که در میان این هزینههای زیاد، چیز قابل توجهی برای پیریزی و استوار کردن محصول در نظر گرفته نمیشود و ترکیب مضمون و اجرای خوب کافی به نظر میرسد تا فیلم موفق شود. این دیدگاه غلط است و به طور قطع هیچ فیلم خوبی با یک فیلمنامه ضعیف ساخته نخواهد شد.
اما همین جمله بارها برای تئاتر ایران هم به کار رفته است. اینکه «مشکل تئاتر ایران نمایشنامه است». اما نگاهی به تاریخ معاصر ادبیات نمایشی و متونی که در ایران منتشر میشوند نشان میدهد مشکل تئاتر ایران به هیچ وجه نمایشنامه نیست. ما نمایشنامههای درخشانی داریم که هنوز حسرت اجرا شدن آنها در دلمان مانده است. نمایشنامههایی که حتی بدنه اجرایی تئاتر ایران با همه تفاخر فرهنگی خود جرأت نزدیک شدن به آنها را ندارند. نمایشنامههایی که گاه برخی از آنها خاصه آنهایی که در فضاهای تاریخی یا انتزاعی میگذرند و زبانی ویژه و غیر روزمره دارند، حتی بدرستی توسط بازیگران از رو خوانده نمیشوند. مشکل تئاتر اجراست ،نه نمایشنامه. نمایشنامه فراوان است اما اجرا در تئاتر ایران ضعیف و فقیر است. بسیاری از متون خوب اجرا نمیشوند و بسیاری از نمایشنامهنویسان مهم ظرف مدت کوتاهی فعالیت مداوم در این عرصه کار را رها میکنند.
حال وضعیت تئاتر را که کنار بگذاریم - که حدیثی مفصل و پرجزئیات میطلبد- در مورد سینما که وضعیتی زندهتر و روشنتر دارد یکی از راه حلهای برون رفت از مشکل فیلمنامه، رجوع به گنجینه غنی ادبیات نمایشی معاصر ایران است. آثاری که اقتباس از آنها میتواند درامپردازی سینمایی ما را که مشکلاتی متعدد دارد نجات دهد و بنیان آثار پر خرج سینمایی را قوی سازد. رجوع به نمایشنامهها و ادبیات دراماتیک ایران و حتی جهان یکی از راههایی است که میتواند به فیلمنامهنویسی ایران در یک شرایط پویا و درازمدت هویت و ویژگی خاص خود را ببخشد. برای مثال یکی از مشکلات سینمای ایران عدم تنوع گونههاست یا گونههایی مثل کمدی که با وجود تولید انبوه از آثار شاخص و ماندگار تهی هستند. رجوع به ادبیات نمایشی میتواند گونههای راکد مانده را با پشتوانهای قوی رونق بخشد و به گونههایی مثل کمدی که مدتهاست اثر شاخصی در آنها تولید نمیشود کیفیت و ماندگاری عطا کند.
تأملی در اشعار «پابلو نرودا»
منیژه آرمین
نویسنده و مجسمهساز
زندگی در جهان امروز به لطف نگرانیها از بابت شیوع پاندمی کرونا و از سویی دغدغههای اقتصادی چندان آرام سپری نمیشود، از همین بابت رجوع به ادبیات، بویژه شعر قادر است بخشی از این سرگشتگی روحمان را آرام سازد. کرونا با وجود همه بدیها و مشکلاتی که ایجاد کرد تا اندازه قابلتوجهی سبب افزایش توجه مردم به تولیدات فرهنگی - هنری شد. در این بین آنطور که خود فعالان این عرصهها و از سویی متولیان میگویند، سهم کتاب در سبد کالاهای فرهنگی خانواده بیش از سایر تولیدات هنری بوده است. این عادت تازهای که میان برخی از مردم شکل گرفته و آنان را به جمع کتابخوانها اضافه کرده اتفاق بسیار خوبی است که با برنامهریزیهای هدفمند میتواند ماندگار شود؛اما بگذارید از تجربهای که این روزها کسب کردهام بگویم. من پیشتر نیز شعرهای «پابلو نرودا» را خوانده بودم، آشناییام با اشعار وی اتفاق تازهای نیست، اما این روزها با تأمل بیشتری سراغشان رفتهام و همین سبب شده به نکات جالبتوجهی درباره سرودههای این شاعر نوگرا و سیاستمدار شیلیایی پی ببرم. نرودا در کنار شهرتی که بهعنوان شاعر دارد به فعالیتهای سیاسیاش نیز معروف است، با این حال کارهایی که از وی به یادگار مانده مضامینی برخلاف انتظار معمولی دارند که از یک شاعر دیپلمات میرود؛ آنهم در شرایطی که میدانیم او نقش مهمی در اتفاقات سیاسی شیلی داشته است! «پابلو نرودا» با وجود کمونیست بودن، در اشعارش نگاه جالبتوجهی به هستی داشته است. تا جایی که فرصت مطالعه مجدد آنها را داشتهام، حتی در مواردی شباهتهایی میان کارهای نرودا با غزلیات شمس یافتهام. شاید در ظاهر، سرودههای این دو از نظر مضمونی بسیار متفاوت باشند چراکه اشعار شمس بیشتر عاشقانهاند و اشعار نرودا دایره موضوعی گستردهتری را شامل میشود، با این حال هر دو بسیار شورانگیز هستند و از سویی ذهن مخاطب را متوجه برخی سؤالات میسازند. از سوی دیگر اشعار هر دو اینها برای مخاطبان در هر دورهای خواندنی و تازه هستند. فارغ از بحث این شباهتی که شاید به نظر برخی چندان ملموس نباشد، اشعار نرودا اغلب درباره طبیعت، جامعه و حتی روابط انسانی است. او توانسته با هنرمندی هر چه تمامتر میان مضامینی از این دست ارتباط ایجاد کند. اشعار نرودا را بهواسطه ترجمه خواندهام، با اینکه طبیعتاً بخشی از روح شعر در ترجمه ناگزیر از بین رفته اما همچنان حاصل کار، آهنگین و بسیار گوشنواز است. همین است که مطالعه اشعار نرودا را به مخاطبان توصیه میکنم، حتی اگر اهل شعر هم نباشید خواندن آنها روح تازهای به وجودتان میدمد که ارزش صرف بخشی از اوقات شبانهروزتان را دارد. ترجمههای متعددی از آثار نرودا در دست است، آنهایی که من به تازگی خواندهام کتاب «سِفر پرسش» به ترجمه «کیوان نریمانی» از نشر نیلوفر و کتاب «اسپانیا در قلب ما» به ترجمه مشترک «احمد کریمیحکاک و فرامرز سلیمانی»، از نشر گویا هستند.
نویسنده و مجسمهساز
زندگی در جهان امروز به لطف نگرانیها از بابت شیوع پاندمی کرونا و از سویی دغدغههای اقتصادی چندان آرام سپری نمیشود، از همین بابت رجوع به ادبیات، بویژه شعر قادر است بخشی از این سرگشتگی روحمان را آرام سازد. کرونا با وجود همه بدیها و مشکلاتی که ایجاد کرد تا اندازه قابلتوجهی سبب افزایش توجه مردم به تولیدات فرهنگی - هنری شد. در این بین آنطور که خود فعالان این عرصهها و از سویی متولیان میگویند، سهم کتاب در سبد کالاهای فرهنگی خانواده بیش از سایر تولیدات هنری بوده است. این عادت تازهای که میان برخی از مردم شکل گرفته و آنان را به جمع کتابخوانها اضافه کرده اتفاق بسیار خوبی است که با برنامهریزیهای هدفمند میتواند ماندگار شود؛اما بگذارید از تجربهای که این روزها کسب کردهام بگویم. من پیشتر نیز شعرهای «پابلو نرودا» را خوانده بودم، آشناییام با اشعار وی اتفاق تازهای نیست، اما این روزها با تأمل بیشتری سراغشان رفتهام و همین سبب شده به نکات جالبتوجهی درباره سرودههای این شاعر نوگرا و سیاستمدار شیلیایی پی ببرم. نرودا در کنار شهرتی که بهعنوان شاعر دارد به فعالیتهای سیاسیاش نیز معروف است، با این حال کارهایی که از وی به یادگار مانده مضامینی برخلاف انتظار معمولی دارند که از یک شاعر دیپلمات میرود؛ آنهم در شرایطی که میدانیم او نقش مهمی در اتفاقات سیاسی شیلی داشته است! «پابلو نرودا» با وجود کمونیست بودن، در اشعارش نگاه جالبتوجهی به هستی داشته است. تا جایی که فرصت مطالعه مجدد آنها را داشتهام، حتی در مواردی شباهتهایی میان کارهای نرودا با غزلیات شمس یافتهام. شاید در ظاهر، سرودههای این دو از نظر مضمونی بسیار متفاوت باشند چراکه اشعار شمس بیشتر عاشقانهاند و اشعار نرودا دایره موضوعی گستردهتری را شامل میشود، با این حال هر دو بسیار شورانگیز هستند و از سویی ذهن مخاطب را متوجه برخی سؤالات میسازند. از سوی دیگر اشعار هر دو اینها برای مخاطبان در هر دورهای خواندنی و تازه هستند. فارغ از بحث این شباهتی که شاید به نظر برخی چندان ملموس نباشد، اشعار نرودا اغلب درباره طبیعت، جامعه و حتی روابط انسانی است. او توانسته با هنرمندی هر چه تمامتر میان مضامینی از این دست ارتباط ایجاد کند. اشعار نرودا را بهواسطه ترجمه خواندهام، با اینکه طبیعتاً بخشی از روح شعر در ترجمه ناگزیر از بین رفته اما همچنان حاصل کار، آهنگین و بسیار گوشنواز است. همین است که مطالعه اشعار نرودا را به مخاطبان توصیه میکنم، حتی اگر اهل شعر هم نباشید خواندن آنها روح تازهای به وجودتان میدمد که ارزش صرف بخشی از اوقات شبانهروزتان را دارد. ترجمههای متعددی از آثار نرودا در دست است، آنهایی که من به تازگی خواندهام کتاب «سِفر پرسش» به ترجمه «کیوان نریمانی» از نشر نیلوفر و کتاب «اسپانیا در قلب ما» به ترجمه مشترک «احمد کریمیحکاک و فرامرز سلیمانی»، از نشر گویا هستند.
هنرمندان در فضای مجازی
سال گذشته هنرمندان از روزهای تلخ کرونا میگفتند اما این روزها هنرمندان از کارهای جدید خود میگویند که نشان از امید به زندگی در کنار کرونا است که به مدد واکسن صورت گرفته است.
کیهان کلهر
کیهان کلهر آهنگساز و نوازنده کمانچه، فصل جدید کنسرتهای خود را آغاز کرده است. این آهنگساز در صفحه اینستاگرام خود برنامههای خود را اعلام کرد: 29 فروردین (18 آوریل 2022) در شهر خنت بلژیک اجرای کنسرت دارد. اجرای بعدی او با کیا طبسیان است که 31 فروردین ماه (20 آوریل) در شهر لوکزامبورگ آلمان برگزار میشود همچنین در تاریخهای 13، 14 و 15 خرداد (3، 4 و 5 ژوئن) اجرای دیگری با همین هنرمند در شهرهای وست ونکوور و ونکوور کانادا و همچنین شهر ویکتوریا (بریتیش کلمبیا) خواهد داشت. 19 و 20 خرداد ماه نیز (9 و10 ژوئن) در موزه آقاخان تورنتوآنتاریو، 21 خرداد (11ژوئن) در مونترال کانادا و 22 خرداد (12 ژوئن) در شهر کبک کانادا با کیا طبسیان، نوازنده معاصر سهتار و سرپرست گروه موسیقی کنستانتینوپل اجرای برنامه دارد. کیهان کلهر همچنین کنسرتی با گروه رامبرانت تریو در کوتانس و فرانسه دارد که 7 خرداد ماه (28 مه) برگزار میشود.
چهرهها
غلامرضا رمضانی عکسی از فیلم سینمایی «گنجشگک اشی مشی» منتشر کرده است. این فیلم با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی در 3 اپیزود توسط غلامرضارمضانی - مسعود کرامتی - وحید نیکخواه آزاد ساخته شده است. رمضانی درباره فیلم نوشت: « این فیلم جهت حمایت از بچههای کار و بدسرپرست تولید شده است و در جشنواره کودک و نوجوان و فجر مورد تشویق قرار گرفت و جوایزی در بخش کارگردانی به خود اختصاص داد. بهترین فیلم کودک از نگاه داوران کودک و بزرگسال. بهترین فیلم از نگاه منتقدان و.... جوایز بسیار جنبی.»
محمدرضا سرشار هم در صفحه خود با انتشار عکس خود ازبخشی از مجموعه قصههای طنز دفاع مقدس جلد دوم را منتشر کرد. در بخشی از این قصه آمده است: «ظهر کسلکنندهای بود یک جوری هیچ روحیهای نداشتیم. انگار آن روز، عصر دلگیر معروف جمعه از آفتاب ظهر طلوع کرده بود و با یک دنیا غم آمده بود به سراغ دلهای ما، خودمان هم نمیدانسیتم چرا این طوری شده بودیم.» ادامه داستان «ظهر جمعه زیر کاتیوشا» را در صفحه این نویسنده و گوینده بخوانید.
عیسی یوسفپور که این روزها به عنوان عروسکگردان در مجموعه «مهمونی» شرکت دارد پوستر سریال تلویزیونی «مستوران» به کارگردانی سیدجمال سید حاتمی و مسعود آب پرور و بازی حمیدرضا آذرنگ، نازنین فراهانی، رؤیا میرعلمی، بیژن بنفشه خواه، الهام جعفر نژاد، عیسی یوسفیپور، علی دهکردی و رابعه اسکویی را منتشر کرده است. فصل اول این سریال که محصول سازمان هنری رسانهای اوج است برگرفته از قصههای کهن ایرانی در 26 قسمت است.
تازههای نشر
انتشارات علمی و فرهنگی در یکی از پستهای خود به معرفی کتاب «واقعگرایی اسلامی به مثابه نظریه فیلم» اثر مرتضی آوینی پرداخته است. در این پست نوشته شده: «به مناسبت سالروز شهادت سید مرتضی آوینی یکی از کتابهای علمی و فرهنگی را به شما معرفی کردهایم که از جهان سینمایی او میگوید.»
نشر ثالث از انتشار ترجمه تازهای از بختیارعلی، شاعر و نویسنده اهل کردستان عراق خبر داده است. نکته قابل توجه درباره ترجمه این رمان که «به دوزخ... ای بیگناهان» نام دارد دریافت حق کپیرایت از صاحب امتیاز اصلی کتاب است. آنطور که این مؤسسه نشر در صفحه خود اطلاعرسانی کرده، حق انحصاری ترجمه و انتشار این کتاب در ایران همچون سایر آثار بختیار علی برای ثالث محفوظ است. این کتاب یگانه نوشتار نمایشی «بختیار علی» است که به ترجمه مریوان حلبچهای است. مریوان حلبچهای پیشتر هم آثاری از این نویسنده به فارسی ترجمه کرده است.
کیهان کلهر
کیهان کلهر آهنگساز و نوازنده کمانچه، فصل جدید کنسرتهای خود را آغاز کرده است. این آهنگساز در صفحه اینستاگرام خود برنامههای خود را اعلام کرد: 29 فروردین (18 آوریل 2022) در شهر خنت بلژیک اجرای کنسرت دارد. اجرای بعدی او با کیا طبسیان است که 31 فروردین ماه (20 آوریل) در شهر لوکزامبورگ آلمان برگزار میشود همچنین در تاریخهای 13، 14 و 15 خرداد (3، 4 و 5 ژوئن) اجرای دیگری با همین هنرمند در شهرهای وست ونکوور و ونکوور کانادا و همچنین شهر ویکتوریا (بریتیش کلمبیا) خواهد داشت. 19 و 20 خرداد ماه نیز (9 و10 ژوئن) در موزه آقاخان تورنتوآنتاریو، 21 خرداد (11ژوئن) در مونترال کانادا و 22 خرداد (12 ژوئن) در شهر کبک کانادا با کیا طبسیان، نوازنده معاصر سهتار و سرپرست گروه موسیقی کنستانتینوپل اجرای برنامه دارد. کیهان کلهر همچنین کنسرتی با گروه رامبرانت تریو در کوتانس و فرانسه دارد که 7 خرداد ماه (28 مه) برگزار میشود.
چهرهها
غلامرضا رمضانی عکسی از فیلم سینمایی «گنجشگک اشی مشی» منتشر کرده است. این فیلم با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی در 3 اپیزود توسط غلامرضارمضانی - مسعود کرامتی - وحید نیکخواه آزاد ساخته شده است. رمضانی درباره فیلم نوشت: « این فیلم جهت حمایت از بچههای کار و بدسرپرست تولید شده است و در جشنواره کودک و نوجوان و فجر مورد تشویق قرار گرفت و جوایزی در بخش کارگردانی به خود اختصاص داد. بهترین فیلم کودک از نگاه داوران کودک و بزرگسال. بهترین فیلم از نگاه منتقدان و.... جوایز بسیار جنبی.»
محمدرضا سرشار هم در صفحه خود با انتشار عکس خود ازبخشی از مجموعه قصههای طنز دفاع مقدس جلد دوم را منتشر کرد. در بخشی از این قصه آمده است: «ظهر کسلکنندهای بود یک جوری هیچ روحیهای نداشتیم. انگار آن روز، عصر دلگیر معروف جمعه از آفتاب ظهر طلوع کرده بود و با یک دنیا غم آمده بود به سراغ دلهای ما، خودمان هم نمیدانسیتم چرا این طوری شده بودیم.» ادامه داستان «ظهر جمعه زیر کاتیوشا» را در صفحه این نویسنده و گوینده بخوانید.
عیسی یوسفپور که این روزها به عنوان عروسکگردان در مجموعه «مهمونی» شرکت دارد پوستر سریال تلویزیونی «مستوران» به کارگردانی سیدجمال سید حاتمی و مسعود آب پرور و بازی حمیدرضا آذرنگ، نازنین فراهانی، رؤیا میرعلمی، بیژن بنفشه خواه، الهام جعفر نژاد، عیسی یوسفیپور، علی دهکردی و رابعه اسکویی را منتشر کرده است. فصل اول این سریال که محصول سازمان هنری رسانهای اوج است برگرفته از قصههای کهن ایرانی در 26 قسمت است.
تازههای نشر
انتشارات علمی و فرهنگی در یکی از پستهای خود به معرفی کتاب «واقعگرایی اسلامی به مثابه نظریه فیلم» اثر مرتضی آوینی پرداخته است. در این پست نوشته شده: «به مناسبت سالروز شهادت سید مرتضی آوینی یکی از کتابهای علمی و فرهنگی را به شما معرفی کردهایم که از جهان سینمایی او میگوید.»
نشر ثالث از انتشار ترجمه تازهای از بختیارعلی، شاعر و نویسنده اهل کردستان عراق خبر داده است. نکته قابل توجه درباره ترجمه این رمان که «به دوزخ... ای بیگناهان» نام دارد دریافت حق کپیرایت از صاحب امتیاز اصلی کتاب است. آنطور که این مؤسسه نشر در صفحه خود اطلاعرسانی کرده، حق انحصاری ترجمه و انتشار این کتاب در ایران همچون سایر آثار بختیار علی برای ثالث محفوظ است. این کتاب یگانه نوشتار نمایشی «بختیار علی» است که به ترجمه مریوان حلبچهای است. مریوان حلبچهای پیشتر هم آثاری از این نویسنده به فارسی ترجمه کرده است.
عکس نوشت
با گذشت بیش از یک ماه از اکران فیلم سینمایی موقعیت مهدی به کارگردانی هادی حجازیفر و تهیهکنندگی حبیب والینژاد، دومین پوستر رسمی این فیلم سینمایی با تصویری از برادران باکری اثر محمد روحالامین رونمایی شد.این فیلم سینمایی با استقبال و حضور بیش از ۲۷۵ هزار مخاطب در سینماها با فروش ۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان و ۴۵ هزار مخاطب در اکرانهای سیار با فروش ۷۰۰ میلیون تومان به فروش کلی
۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی رسید./ایرنا
۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی رسید./ایرنا
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
با عددسازی از مخاطب در نمایشگاه قرآن مخالفم
-
دعای روزچهاردهم
-
روح عرفان
-
یک دقیقه با خدا
-
مناسبتهای تقویمی خوب، اما ناکافی
-
از نمایشنامه به فیلم
-
تأملی در اشعار «پابلو نرودا»
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین