«منصور» چراغ سینمای اردکان را روشن کرد
اکران فیلم به نیت کتاب
نیلوفر ساسانی
آخرین فیلمی که در سینما هنر اردکان اکران شده مربوط به سال 98 و ایام اکران فیلم «مطرب» است. تنها سالن سینمای این شهرستان همین سینما هنر است که با شیوع کرونا درش بسته شده و برای دیدن فیلم باید به میبد رفت. با اکران «منصور» به مدت 10 روز سینما میهمان اردکان شد و پس از آن دوباره چراغ سالن این شهرستان خاموش شده است. حالا با تجربه تماشای فیلم روی پرده عریض سینما آن هم بعد از دو سال علاقهمندان سینما بخصوص جوانترها از اکران کنندگان این فیلم سراغ فیلمهای پرفروش را میگیرند اما مهدیه ابویی که به همت او و دوستانش سینما به شهر برگشته میگوید، فکر نمیکنم حالا حالاها اکران سینما در این شهرستان راه بیفتد. او که کمتر از سی سال دارد و مهندسی شیمی خوانده از فعالان فرهنگی اردکان است. ابویی از تجربه اکران فیلم «منصور» و چالشهایش به «ایران» گفته است.
10 روز سالن سینما را اجاره کردیم
پس از اکران خصوصی که برای فیلم «منصور» در دفتر خودمان (تاریخ شفاهی شهید محمدعلی قانعی شهرستان اردکان) داشتیم به این نتیجه رسیدیم فیلم را برای عموم مردم اکران کنیم تا بچهها هم با شخصیت شهید ستاری آشنا شوند. قبلاً اردکان دو سالن سینما داشت: هویزه و هنر. هویزه در ساختمان سپاه است که تغییر کاربری داده چون معتقدند فیلمهای اکران شده در سینما درشأن این نهاد نیست. اول از همه هم سراغ همین سینما رفتیم، اگرچه به لحاظ تعداد صندلی، ظرفیت کمتری دارد اما مرکز شهر است و میشد مخاطب بیشتری آورد اما با وجود اینکه فیلم درباره شهید ستاری بود موافقت نکردند، گفتند فعلاً نمیخواهیم فیلمی اکران کنیم، نه سانسی از ما گرفتند و نه خودشان تشریف آوردند. رفتیم سراغ سالن هنر اردکان که متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ سالنی که حدود دو سال تعطیل بود. برای 10 روز سالن سینما را اجاره کردیم، بابتش چندین ضمانت دادیم از جمله چک سفید امضا. سالن را هم خودمان راه انداختیم. ساعت کار کارمند مربوطه به زمان اکران فیلم نمیخورد و خودمان اپراتور آوردیم و دستگاه را فعال کردیم.
اپراتور راضی شد جهادی کار کند
شرکت پخش کننده به جای اینکه هارد فیلم را به اردکان یزد بفرستند به اردکان فارس فرستاده بود. یک هفته درگیر بودیم که هارد برگردد. فیلم که به دستمان رسید بلیت 10 تومانی فروختیم. 50 درصد به شرکت پخش میرسید و 50 درصد هم برای خودمان. اول کار قرار بود اجاره هم بدهیم اما در نهایت مسئولان سالن را راضی کردیم که لوگویی از ارشاد در بنر بزنیم و در عوض اجاره ندهیم. فیلم راجع به شهید منصور ستاری بود و اپراتور قبول کرد جهادی کار کند و دستمزد کمتری بگیرد. به کمک شهرداری دو بنر تبلیغاتی در شهرستان زدیم و دو تا تیزر هم خودمان آماده کردیم. سانس اول ظرفیت سینما تکمیل شد. بعد از آن هم تقریباً هر شب نصف سالن پر میشد. از شهرهای دیگر اردکان هم برای تماشای فیلم آمدند از جمله پایگاه بسیج ترک آباد و حوزه علمیه احمدآباد. امامجمعه احمدآباد درخواست کرده که فیلم را در شهرشان اکران کنیم. بعد از اکران تیزری از نظرات مردم ساختیم. 99 درصد راضی بودند. میگفتند عالی بود و با توجه به محتوای فیلم انگیزه گرفتیم. اکثر مخاطبان شهید ستاری را فقط به اسم میشناختند. همراه اکران فیلم سه کتاب برای معرفی شهید ستاری فروختیم.
فکر نکنم حالا حالاها سینما در این شهرستان راه بیفتد
اکران که تمام شد دائم تماس میگرفتند که فیلم بعدی چیست و کی اکران میشود. ما که فعلاً چنین تصمیمی نداریم. نمیدانستیم اکران فیلم این همه دردسر دارد. همین الان باید یک میلیون تومان به ساختمان ارشاد اردکان بدهیم تا چک سفید امضایمان را پس بدهند. میگویند از شوفاژخانه استفاده کردهاید در حالی که طبق هماهنگی قبلی فقط میخواستیم تأسیسات را چک کنیم که به مشکل برنخوریم اما همان زمان مسئول مربوطه در را قفل کرده و رفته بود. هر چقدر تماس گرفتیم که برگردد و پمپ را خاموش کند نیامد و حالا از ما خسارت میخواهند. در حالی که در 10 شب اجرا اصلاً شوفاژخانه را روشن نکردیم. مردم در سرما فیلم دیدند حتی یکی دو نفر اعتراض کردند که هوای سالن سرد است. با چالشهایی که داشتیم تصور نمیکنم دیگر قدمی برای اکران برداریم. صاحب دستگاه هم گفته کلید را که تحویل دادید خبر بدهید من هم بیایم دستگاه را جمع کنم. فکر نکنم حالا حالاها سینما در این شهرستان راه بیفتد.
اکران فیلم به نیت فروش کتاب
بخش زیادی از درآمدمان را برای پرداخت بدهیهای کتابفروشیمان گذاشتیم. اصلاً اکران فیلم را بههمین نیت انجام دادیم که درآمدی برای کتابفروشیمان باشد. برای کتابفروشی که البته جای ثابتی هم ندارد. هر مراسم جشن یا عزاداری در مدارس و جاهای مختلف که باشد مخاطب شناسی میکنیم و بر اساس نیاز با خودمان کتاب میبریم. در سرما و گرما دو، سه ساعت پشت میز میایستیم و کتاب به مردم پیشنهاد میکنیم. خیلی از ارگانها میگویند مردم کتابخوان نیستند در حالی که خودشان کتاب نمیخوانند یا اینکه در مسابقات کتابخوانی، آنقدر کتابهایی با متن و روایت بد دست مردم دادهاند که آنها فکر میکنند همه کتابها همین طور هستند. مشکل اینجاست که در همین دو، سه کتابفروشی اردکان کتابفروشها نشستهاند تا مردم سراغشان بروند. اما ما این نگاه غالب را شکستیم و خودمان سراغ مردم رفتیم. نوجوانان و کودکان استقبال کننده اصلی هستند. خودم شاهد بودم بچهای کتاب میخواست و مادرش میگفت بیا بریم برات پفک میخرم اما بچه کوتاه نیامد، آنقدر اصرار کرد تا مادرش راضی شد برایش کتاب بخرد.
مسئول سایت عماریار در گفت و گو با «ایران» از ساز و کار و سابقه اکران مردمی فیلمهای سینمایی میگوید
5 دقیقه تا سینما
فرهنگی/ اکران فیلمها در شهرهای فاقد سینما یا مناطقی که دسترسی به سینما مشکل است چند سالی است که توسط «عماریار» در قالب اکران مردمی انجام میشود؛ البته اکران در این مناطق هم بر مبنای بلیت فروشی است و تنها در بخشی از شهرستانها بلیتها با تخفیفهای ویژه ارائه میشود. در این طرح ظرفیت بالقوهای از تماشاگران سینما که از نگاه فیلمسازان و سیاستگذاران سینمایی پنهان مانده مورد توجه قرار گرفته و هدف گذاری متولیان این اکران، افزایش نفوذ آثار سینمای انقلاب است. به همین منظور سامانه تخصصی انتشار و اکران این آثار هم راهاندازی شده است. حجت غیب اللهزاده مسئول سایت عماریار درباره ساز و کار اکران مردمی عمار یار به «ایران» گفته است.
اکران عماریار امسال با نمایش فیلم «منصور» مورد توجه قرار گرفت. از سابقه اجرای این طرح بگویید؟
سابقه این کار بهسال 89 برمیگردد و در واقع پایه شکلگیری این طرح در جشنواره عمار وجود داشت. نمایش فیلمها در مساجد، پایگاههای مقاومت، سالنها و دانشگاهها و... آغاز شد و در نهایت از سال 90 به شکل جدی شبکه اکران مردمی فعالیتش را آغاز کرد. بعد اقتصادی اکران و به عبارت دیگر گیشه و بلیت فروشی از سال 94 و 95 استارت خورد. اولین فیلم «خانهای کنار ابرها» بود که با اکران چند مستند و فیلم «هنگامه» با موضوع مدافعان حرم ادامه پیدا کرد. در همان بحبوحه، غائله خان طومان در جبهه مقاومت اتفاق افتاد و برای این فیلم نیم ساعته نزدیک 700 سانس اکران و حدود 80 میلیون تومان بلیت فروشی شد.
این روند با اکران مستندهایی چون «عابدان کهنز»، «بانو»، «تهران دمشق»، «قائم مقام» و... ادامه پیدا کرد. با فیلم «منطقه پرواز ممنوع» بیشترین فروش را تجربه کردیم که بیش از یک میلیارد و 150 میلیون تومان شد همزمان با این فیلم، انیمیشن «بنیامین» و «بیست و سه نفر» را هم اکران کردیم. با شیوع کرونا همچون سالنهای سینما، اکران عمار یار هم تحت تأثیر این بحران قرار گرفت. در نهایت هفته دفاع مقدس سال گذشته فیلم «آبادان یازده شصت» را اکران کردیم که میزان فروش این فیلم با فروش در تمام سالنهای سینما برابری میکرد. سال گذشته همچنین «دیدن این فیلم جرم است» را اکران کردیم که متأسفانه فروش فیلم توفیقی نداشت چون نسخه قاچاق آن به بازار آمده بود. آخرین فیلمی که در این طرح اکران شده «منصور» است که استقبال خوبی از آن شده و نزدیک به 600 میلیون فروش داشته است. این طرح تا اواخر دی ماه ادامه دارد و به احتمال زیاد فروش میلیاردی را تجربه خواهد کرد.
از ساز و کار اکران بگویید؟ فیلم در چه مراکزی نمایش داده میشود آیا با فعالان فرهنگی شهرستانها ارتباط دارید یا اینکه نمایش فیلم بر عهده نیروهای خودتان است؟
این روزها بهخاطر برودت هوا و شرایط کرونا، امکان نمایش فیلم در فضای باز مثل پارک و گلزار شهدا فراهم نیست. اغلب اکرانهای ما شامل مساجد، هیأتهای مذهبی، پایگاههای مقاومت، دانشگاهها و... میشود. بخش زیادی از مخاطبان «منصور» قشر نظامی از جمله سپاه و ارتش بود و تلاش کردیم در پادگانهای ارتش فیلم را نمایش بدهیم. در تمام مناطق، فعالان فرهنگی همت میکنند تا در فضایی مناسب از جمله مساجد، سالنهای شهر، سالنهایی که در اختیار وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی یا سازمان تبلیغات است و به هر دلیلی امکان استفاده از آنها برای فعالیتهای فرهنگی مهیا نیست، آماده نمایش کنند. بهعنوان مثال در شهرستان ازنا بعد از مدتها توانستیم سالن ارشاد شهر را فعال کنیم و یک فیلم سینمایی در این شهر نمایش دهیم.
در این شهر نه سینما وجود دارد و نه امکان دسترسی به آن، ساکنانش اکران هیچ فیلمی را به خاطر نمیآوردند. یک اکران کننده و متولی فرهنگی خانم در شهر اردکان داریم که خیلی پای کار و مصر است. ایشان هم سینما را در اردکان فعال کرده و با نمایش فیلم «منصور» روزانه به طور متوسط 300 تا 400 مخاطب را به اردکان آورده در حالی که سینمای این شهرستان در زمانی که فعال بود در بهترین شرایط بیش از 100 مخاطب هم نداشت. این اتفاق باعث شد سینمای این شهرستان بعد از مدت ها تعطیلی رونق بگیرد. در شهرهای دیگر هم شاهد وقایع مشابه هستیم مثلاً در ایام اکران «منصور» اتفاق جالبی در بجنورد رخ داد. سعی ما بر این است که آورده فیلم در کل سینماهای کشور سرریز شود یعنی در مناطقی که امکان دسترسی و رفتن سینما برای مردم وجود دارد، تشویق میکنیم که مردم حتماً در سالن سینما فیلم را ببینند. در سینما گلشن بجنورد بههردلیلی امکان نمایش فیلم فراهم نبود و پس از مدتها پیگیری، از طریق پخش کننده اصلی فیلم این اتفاق رخ داد و «منصور» در این شهر نمایش داده شد.
با تبلیغاتی که انجام شد یکی از روستاهای شهرستان بجنورد علاقهمند شدند با هم فیلم را در سینما تماشا کنند. کل روستا با هزینه شخصی خودشان دو سانس از سینما را رزرو کردند و باز با هزینه شخصی خودشان وسیله نقلیهای اجاره کردند و به سینما آمدند. در سینمای ایران از این دست اقدامات به ندرت اتفاق میافتد.
قیمت بلیتها مسلماً نباید در همه جا یکسان باشد. در مناطق مختلف بر چه مبنایی قیمتگذاری میشود؟
بله، هزینه بلیت در مراکز استان، روستا، شهرهای کوچک و بزرگ نرخ فرق میکند و مثلاً در روستا نسبت به شهرهای بزرگتر با شهرهایی که متوسط جمعیتشان کمتر است فرق دارد. بر اساس نرخ نامه فروش بلیت را انجام میدهیم و در عین حال این امر کاملاً توافقی است. اکران کنندههایی که در مناطق مختلف بهعنوان فعالان فرهنگی حضور دارند طبق شناختی که از منطقه خودشان دارند تصمیم میگیرند و به یک عدد توافقی میرسیم. در واقع فروش بلیت نیم بها محسوب میشود. الان بلیت سینما در سالن شهرهای بزرگ 30 و حداقل 25 هزار تومان و در شرایط نیم بها 15 هزارتومان است. در برخی شهرهای کوچک این رقم به 10 هزار تومان هم میرسد. متوسط فروش ما حداکثر بین 12 تا 15 هزارتومان است و در مناطق کم برخوردار سقف بلیت 6 یا 7 هزار تومان هم بوده است.
آیا دایره انتخاب فیلمهایتان را وسیعتر نمیکنید؟
این اکران برای کمک به سینمای انقلاب شکل گرفته است. طبق قاعدهای که بر جریان اکران سینما حاکم است همه فیلمها فرصت و شرایط مساوی و برابر برای نمایش عمومی ندارند. قدرتنمایی فیلمهای اصطلاحاً گیشهای باعث میشود در حق این فیلمها جفا شود. سعی ما بر این است برای هر فیلمی که در حوزه سینمای انقلاب پتانسیل، کشش و ظرفیت آن را دارد که در چنین شرایطی اکران شود، شرایط نمایش فراهم کنیم.
این موضوع را مدنظر داشته باشید ما در شرایطی داریم درباره فروش 600 میلیونی «منصور» در این طرح اکران حرف میزنیم که با یک جستوجوی ساده در سامانه سمفا متوجه میشوید که این عدد با کل فروش برخی از فیلمها در تمام سالنهای سینمای کشور برابری میکند. امسال نزدیک به 30 فیلم در سینماهای ایران اکران شده و بیش از 50 درصد فیلمها کمتر از این عدد فروخته است. قطعاً ظرفیت سینمای انقلاب زیاد است و کارهای بیشتری میتوان انجام داد. ما در حال تجربه و شناسایی این ظرفیت هستیم. یک نمونهاش پایگاههای نماز جمعه در کل کشور است که حدود 1000 پایگاه است. اگر هر کدام از این پایگاهها به جریان سینمای انقلاب کمک کند، اتفاق خوبی شکل میگیرد.
چرا از این امکانات و ظرفیت برای نسل کودک و نوجوان مناطق محروم استفاده نمیکنید آن هم در شرایطی که سینمای کودک و نوجوان نیاز به حمایت جدی دارد و همین تولیدات اندک در دسترس کودکان نیست.
هدف ما این است که به جریان سینمای انقلاب کمک کنیم، البته دغدغه شما به جاست و ما هم در این حوزه تجربه موفق اکران فیلم «منطقه پرواز ممنوع» را داشتیم که پرفروشترین فیلم این جریان بود یا فیلم «بنیامین» یا حتی «23 نفر». در همین دو سال اخیر که حدود 6 الی 7 فیلم اکران کردیم سه تای آن مربوط به سینمای کودک و نوجوان بوده است.
در بین فیلمهایی که مجوز اکران شان صادر شده سعیمان بر این است با توافق تهیهکننده و پخش این روند را ادامه دهیم و یک فیلم خوب حوزه کودک و نوجوان داشته باشیم. یکی از ظرفیتهای مهم مدارس کل کشور است، اگر فیلم مناسب این حوزه داشته باشیم و آموزش و پرورش هم حمایت کند و پروانه حمایتی صادر کند، میتوانیم در تکتک مدارس اکران داشته باشیم.
نحوه دسترسی اکران کنندگان شهرستانی به آثار چطور است و آیا برای این منظور زیرساختی تعریف شده است؟
بله. علاوه بر تسهیل فرایند اکران در شهرهایی که فاقد سینما هستند ما نسبت به امر صیانت و امنیت فیلمها هم مسئولیت داریم و متعهد هستیم فیلم قاچاق نشود. به همین منظور سامانه «سینما مردم» راهاندازی شده که از نظر کارکردی شبیه همان اکرانهای معمول سینمایی است که در کل سالنهای کشور اتفاق میافتد. برای هر شخصی که تقاضای اکران دارد و البته قابلیتها و زیرساختهای لازم فراهم است از طریق این نرمافزار مجوز اکران میدهیم بدون اینکه نسخه فیلم را در اختیارش قرار بدهیم.
نسخه فیلم بهصورت کد ارسال میشود و بدون این نرمافزار امکان اکران وجود ندارد. برای هر کس هم طبق درخواست اعلام شده، تعداد نمایش فیلم مشخص است یعنی اگر کسی 5 سانس اکران بخواهد، بر اساس کدی که دادهایم برای سانس ششم امکان نمایش فیلم وجود ندارد. با تمهیدی که اتخاذ شده مبحث مهم صیانت فیلم هم لحاظ شده و نگرانی در این باره وجود ندارد. از نظر امنیت اکران عمار یار عین اکرانهای سینمایی است حتی در برخی جهات امنیت آن بالاتر و دو برابر دیسیپی در سامانه اکرانهای سینمایی است.
بلیت فروشی در یک روستای محروم
از روستای علی آباد شهر بجنورد زنگ زدند برای رزرو یک سانس اکران فیلم منصور، ابتدا گفتم شاید نتوانند جمعیت قابل قبولی را برای تماشای فیلم بیاورند، اما با تبلیغات خوبی که اکران کننده این روستا انجام داد توانست یک سانس خوب و پرجمعیت را برای این روستای تقریباً محروم با بلیت فروشی رزرو کند.
زوج سالمند پیگیر فیلم
اواخر اکران فیلم بود که زوج سالمندی تقاضای ورود به سالن نمایش فیلم را داشتند و به آنها گفتم چیزی از فیلم نمانده و تقریباً انتهای فیلم است و در صورت امکان روز دیگر برای تماشای فیلم تشریف بیاورید، فکر نمیکردم که دوباره آنها را ببینم، بههرحال سختی راه و کهولت سن باعث شده بود این برداشت را بکنم، در اکران دو روز بعد از اولین نفراتی بودند که وارد سالن شدند و به علامت این که این بار زود آمدیم دستشان را از دور برایم بلند کردند.
نوجوانانی که نخستین بار به تماشای دسته جمعی فیلم نشستند
دغدغه برای مناطق محروم همیشه برای تیم اکران مردمی مسأله بوده و دوستان ما همیشه در شهرهای مختلف خاطراتی از این مناطق داشتهاند، یکی از اکرانکنندگان استان لرستان تعریف میکرد که در یک اکران نوجوانانی مخاطب ما بودند که برای نخستین بار پرده سینما را میدیدند و از این بابت هیجان زده بودند و بعضاً چند بار به تماشای فیلم نشستند و این مسأله، از یک جهت تلخ و از جهت دیگر برایمان شیرین بود.
رونمایی از نامه برادر به خواهر در اکران زادگاه شهید ستاری
شهید ستاری اهل روستای ولی آباد ورامین است روستایی کوچک که میزبان فیلم منصور شد. شور و اشتیاق اهالی روستا و استقبال بینظیر این روستا از فیلم «منصور» یک روز به یاد ماندنی را برای تیم اکران مردمی عمار به یادگار گذاشت، بعد از این اکران بود که خواهر شهید نامهای از سالهای دور که شهید ستاری از امریکا برایش فرستاده بود برایمان قرائت کرد.
پرمخاطبترین اکران در پادگان نوژه
بزرگترین و پر جمعیتترین اکران فیلم منصور با حضور 1200 مخاطب در پادگان نوژه اتفاق افتاد، جایی که سربازان و سرداران در کنار هم به تماشای فیلم نشستند و گاهی اشک ریختند و گاهی تشویق کردند.
هم فیلم دیدن و هم کتاب خریدن
از دو هفته قبل از اکران دنبال کتابهایی با محوریت زندگی شهید ستاری بودم. خیلی سعی کردم و از کتابفروشیهای معروف در شهرهای بزرگ هم پرسو جو کردم، بالاخره موفق شدم از یک سایت کتابفروشی، کتاب ها را تهیه کنم؛ آن هم فقط سه عنوان کتاب و با تعداد خیلی کم. در عین حال نگران بودم که نکند کتابها بموقع به دستم نرسد و از آنجایی که خاطره خوبی از اداره پست نداشتم مدام پیگیر بودم که اگر به پست رسید، کتابها را شخصاً تحویل بگیرم. در نهایت هم ۶ روز بعد از اولین اکران کتابها به دستم رسید. دوباره دلشوره تازه شروع شد که نکند مردم از فیلم خوششان نیاید و بگویند اصلاً کتابش را هم نمیخواهیم و همین تعداد کتاب روی دستم بماند اما بالعکس، تشکرها و تشویقها و خداقوتهای مردم که از تماشای فیلم به وجد آمده بودند به پرسوجوی بیشتر درباره شهید ستاری منتهی شده بود؛ دائم سؤال میکردند که شهید ستاری چطور شهید شد، کتابی از زندگینامه کاملشان داریم یا نه و... به شکل باورنکردنی بعد از گذشت سه سانس از فیلم همه کتابها فروش رفت و من تا آخرین روز اکران شرمنده مردم شده بودم که چرا کتاب بیشتری نداشتیم. به قولی مردم هم فیلم دیدند و هم کتاب خریدند. آن هم در شرایطی که هیچ تبلیغات و اطلاعرسانی برای کتابفروشی نداشتیم. برای جبران، نشانکهای کتاب را که عکس شهید روی آن نقش بسته بود با روبان و جملهای از کتابهای شهید ستاری یا دیالوگ فیلم بر پشت آن، بهعنوان یادگار به مردم دادیم، حتی آنهایی که بهلحاظ ظاهر مذهبی نبودند هم با اشتیاق استقبال کردند.