مرور کارنامه نیروی دریایی ارتش در گفت و گو با امیر دریادار دوم سیدحسین شریفی نسب فرمانده پایگاه منطقه سوم نیروی دریایی ارتش
اقتدار دریادلان در پهنه اقیانوسها
مرجان قندی
خبرنگار
نیروی دریایی ارتش درکنار سایرنیروها ایستاده برعرشه افتخار، با صلابت واقتدار همان روزهای اول جنگ دست ارتش عراق را از آبهای خلیج فارس کوتاه کرد. امام خمینی(ره) در تجلیل از قهرمانیهای این نیرو، هفتم آذر را که مصادف با عملیات پرافتخار «مروارید» است و طی آن نیروی دریایی عراق از صفحه روزگار محو شد بهعنوان روز نیروی دریایی اعلام ونامگذاری کرد. به مناسبت چهلمین سال این روز تاریخی «ایران» گفتوگویی با امیر سیدحسین شریفی نسب فرمانده منطقه سوم نبوت نیروی دریایی ارتش انجام داده است که فرازهایی از آن پیش رویتان قرار دارد.
نیروی دریایی ایران در روزهای نخست جنگ تحمیلی در حراست از امنیت آبهای داخلی چه نقشی داشت؟
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با گسترش ناآرامیها در مناطق مرزی و از نخستین روز آغاز جنگ با آمادگی کامل برای رویارویی با یگانهای دریایی دشمن آماده شد و در اولین گام با تشکیل قرارگاه عملیاتی در بوشهر با نام «نیروی رزمی ۴۲۱ » در سیام شهریور۱۳۵۹ یعنی یک روز قبل از آغاز حمله همهجانبه عراق به ایران همه یگانهای دریایی در کنترل عملیاتی قرارگاه مذکور درآمدند تا وحدت فرماندهی و هماهنگی در اجرای عملیات دریایی حاصل شود. با شروع هجوم دشمن یک گروهان تکاور دریایی که از قبل در خرمشهر مستقر بود به شلمچه اعزام و با اجرای کمین و شکار تانکها تلاش گستردهای جهت مقابله با دشمن و کند کردن پیشرفت آنها آغازکردند. همزمان با این تجاوز گردان یکم تکاوران دریایی بوشهر به خرمشهر اعزام و در بامداد یکم مهرماه ۱۳۵۹ در خرمشهر مستقر شدند. با توجه به تشدید درگیری گردان یکم تکاوران دریایی و فرسایش نفرات درنبرد مداوم یک گردان از تکاوران دریایی از کارکنان مرکز آموزش منجیل سازماندهی و وارد آبادان شده و به کمک مدافعان خرمشهر شتافتند. از این تاریخ شدت درگیری با دشمن به حدی میرسد که یکی از افسران عراقی پساز اسارت میگوید: «ما مدافعان خرمشهر را یک تیپ تکاور دریایی تقویتشده با پشتیبانی یگانهای زرهی تصور میکردیم.» مدافعان خرمشهر که شامل تکاوران دریایی و نیروهای پادگان دژ خرمشهر، دانشجویان دانشگاه افسری ارتش و نیروهای سپاه و بسیج مردمی و سایر مدافعان با تجهیزات سبکی که در اختیار داشتند در برابر حملات دشمن که از حجم سنگین توپخانه و سایر جنگافزارها نیز برخوردار بود توانستند ۳۴ روز مقاومت بهیادماندنی و تاریخسازرا رقم بزنند. رشادتهای نیروی دریایی در عملیات کوی ذوالفقاری(ممانعت از تکمیل محاصره آبادان)، عملیات پشتیبانی آبادان در دوران محاصره و عملیات ثامنالائمه(ع) برگ زرین دیگری از افتخارات فرزندان دریا دل این مرز وبوم است.
عملیات مروارید چه تأثیری در روند جنگ داشت؟
پساز گذشت سه هفته از عملیات موفقیتآمیز موسوم به شهید صفری(آبان ماه۵۹) بهمنظور تخریب سکوهای نفتی دشمن به نامهای «البکر و الامیه» عملیات مروارید به اجرا درآمد. پایانههای نفتی «البکر و الامیه» از بزرگترین مراکز صدور نفت رژیم بعثی عراق بود که در شمال خلیجفارس، در دهانه خور عبدالله، نزدیک جزیره «بوبیان» کویت قرارگرفته بود و از شاهرگهای حیاتی، اقتصاد رژیم بعث عراق از طریق دریا بهحساب میآمد. نیروی رزمی 421، در روز ششم آذرماه سال 1359، با بهکارگیری یک تیم عملیات ویژه و دو فروند ناوچه موشکانداز، اقدام به حمله به پایانه البکر کرد و پساز تسخیر پایانه یادشده، پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را بر فراز بلندترین دکل موجود روی این پایانه به اهتزاز درآورد. رزمندگان اسلام، با پوشش هوایی و پشتیبانی تیزپروازان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران موفق شدند در هفتم آذرماه 1359 بخش اعظم نیروی دریایی دشمن را نابود کنند.
اجرای موفق این عملیات اولین پیروزی گسترده مدافعان میهن اسلامی در مقابله با متجاوزان بعثی بود که منجر به ارتقای روحیه رزمندگان اسلام در جبهههای زمینی شد و بازتاب گسترده این پیروزی در رسانههای خارجی، قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران را به کشورهای حامی رژیم بعث نشان داد.با اجرای عملیات مروارید، سیادت نیروی دریایی در خلیج فارس و دریای عمان تا پایان جنگ تحمیلی حفظ شد و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در دریا به تمامی کشورهای جهان ابلاغ شد.(پس از این عملیات با صدور اعلامیه دریایی، جمهوری اسلامی ایران بر اساس حقوق بینالملل دریاها مجاز به بازرسی از کشتیها در منطقه جنگی شد.) خطوط مواصلاتی خودی حفظ و خطوط مواصلاتی دشمن نابود شد.دیگر دستاورد این عملیاتها، انهدام پایانههای نفتی البکر و الامیه بود که منجر به قطع کامل صادرات نفتی رژیم بعث شد. (یقیناً اگر پشتیبانیهای مالی و سیاسی حکام مرتجع منطقه نبود، با قطع منابع مالی رژیم بعث در همان ماههای نخست، دفاع مقدس با پیروزی رزمندگان اسلام به نفع جمهوری اسلامی ایران خاتمه مییافت.)دو سکوی نفتی البکر و الامیه نابود و مهمترین منابع اقتصادی دشمن از دست رفت.نیروی دریایی در عملیات مروارید، با نمایش قدرت دریایی خود به کشورهای منطقه و نیروهای فرامنطقهای، اقتدار جمهوری اسلامی ایران را در خلیج فارس و دریای عمان تثبیت کرد.
این پیروزی بزرگ در اوایل جنگ تحمیلی، ترس و واهمه شدیدی در نیروهای نظامی دشمن ایجاد کرد. با اجرای این عملیات در 67 روز اول جنگ، راهبرد نظامی رژیم بعث مبنی بر حمله برقآسا در دریا با شکست روبهرو شد و تا پایان جنگ صدور نفت دشمن متوقف شد.در عملیات مروارید، هسته اصلی نیروی دریایی متجاوزان بعثی با غرق 12 فروند کشتی جنگی و وارد کردن خسارت کلی به 3 فروند دیگر و همچنین سرنگونی 13 فروند هواپیمای جنگنده دشمن از بین رفت. با اجرای موفق این عملیاتها، حدود 600 نفراز نیروهای دشمن کشته و زخمی و 27 نفر نیز به اسارت درآمدند. پس از این پیروزی بود که تعداد معدودی از کشتیهای جنگی دشمن بعثی از ترس دلاورمردان نیروی دریایی در پایگاه امالقصر تا پایان جنگ محبوس شدند. بنادر دشمن محاصره و غیرفعال گردید و بنادر خودی باز و فعال نگه داشته شد.
بعداز عملیات مروارید حضور عراق در خلیج فارس به چه نحو بود؟
اقدامات متجاوزان بعثی پساز عملیات غرورآفرین مروارید پایان نیافت. آنان با بهرهگیری از منابع مالی کشورهای مرتجع منطقه و کمکهای تسلیحاتی کشورهای غربی و شرقی، با خریداری انواع هواپیما، بالگرد، موشک و استفاده از امکانات اطلاعاتی کشورهای منطقه و فرامنطقهای تلاش در جهت قطع خطوط مواصلاتی، قطع صادرات و جلوگیری از واردات کشور عزیزمان را آغاز کرد.
جمهوری اسلامی ایران با توجه به داشتن ارتباط با دریاهای آزاد از طریق خلیج فارس و دریای عمان، وجود بنادری فعال در جنوب ایران، واردات و صادرات بیش از 90درصد کالاهای غیر نفتی و 100درصد نفت خام و فرآوردهها از طریق دریا، اهمیت تجارت دریایی برای کشور ما، مشهود و قطعی است. در دوران دفاع مقدس این موضوع از اولویت بالاتری نیز برخوردار بود، چرا که در آن دوران علاوه بر لزوم تأمین مایحتاج عمومی، تجهیزات و مهمات دفاعی مورد نیاز بودند که نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نقش تعیین کننده ای در تأمین این موارد ایفا میکرد.
مأموریتهای نیروی دریایی ارتش شامل چه گسترهای میشود؟
شعاع فعالیت نیروی دریایی ارتش، استقرار در منطقهای با وسعت 1.3 برابر وسعت جمهوری اسلامی ایران درآبهای آزاد و اقیانوس هند تا مدار 10 درجه شمالی و 7 برابر منطقه مأموریت قبلی در ناوگان جنوب و بهطور کلی هر کجا که منابع و منافع جمهوری اسلامی ایران اقتضا کند،است.نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 11 سال گذشته با هزاران روز مأموریت دریانوردی و اعزام ده ها ناو گروه متشکل از یگانهای سطحی، زیرسطحی و پروازی، در مجموع مسافتی معادل صدها هزار مایل دریایی را به گشتزنی و اسکورت کشتیهای تجاری و نفتکش پرداخته و با انجام بازدیدهای رسمی از برخی کشورهای دوست از جمله روسیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، عمان، پاکستان، آفریقای جنوبی، سریلانکا، سوریه، تانزانیا، هندوستان، چین و... ضمن ابلاغ پیام صلح و دوستی، حضور مقتدرانه خود را در منطقه خلیج عدن، دریای سرخ، دریای مدیترانه، شمال اقیانوس هند، اقیانوس اطلس، دریای چین و دریای خزر به اثبات رسانده و با اسکورت بیش از 2000 فروند از کشتیهای داخلی و خارجی توسط ناو گروهها و اسکورت بیش از 2500 فروند توسط تکاوران نداجا، در صدها مورد با دزدان دریایی درگیر شده و ضمن ارتقای امنیت خطوط دریایی در شمال اقیانوس هند، همواره قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران را به رخ دشمنان این نظام مقدس کشانده است. در بعد داخلی نیز با مشارکت در طرحهای توسعهای سواحل مکران، زمینه رشد و شکوفایی این مناطق را فراهم آورده و همواره به ارتقای فرهنگ دریایی در کشور یاری رسانده است.
روایتی از ابتکار جهادگران دوران دفاع مقدس در طراحی و احداث «جاده ابوذر»
ناممکنی که ممکن شد
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
جهاد سازندگی با شروع جنگ تحمیلی نقش مؤثر و مهمی درارتباط با فعالیتهای فنی و مهندسی در جبههها برعهده گرفت. شاید بتوان بخش بزرگی از پیروزیهای رزمندگان اسلام را در عملیات گوناگون جنگ متأثر از ایثار و فداکاری جهادگران دانست. انتخاب واژه «سنگرسازان بیسنگر» نیز بیانگر عمق فداکاری سلحشورانی است که در زیر باران گلوله و دید مستقیم دشمن به احداث خاکریز، پل، سنگر و سایر استحکامات اقدام کردند. احداث جاده ازمیان منطقه رملی معروف به جاده ابوذر و غافلگیرکردن نیروهای عراقی در عملیات طریقالقدس (فتح بستان، سال1360) نمونهای ازعملیات مهندسی ـ رزمی جهاد سازندگی محسوب میشود که حیرت جهانیان را برانگیخت و نقش برجسته جهاد سازندگی را در جنگ نشان داد.
عملیات طریقالقدس اولین حلقه از زنجیره عملیات آزادسازی مناطق اشغالی بود که بر مبنای استراتژی جدید طراحی شد و اولین گام از سلسله عملیاتی بود که پس از بحث و بررسیهای فراوان فرماندهان ارتش و سپاه در منطقه دشت آزادگان با هدف آزادسازی شهر بستان و 70 روستای منطقه، طراحی و اجرا شد.
در طرحریزی عملیات پیشبینی شده بود که نیروهای سپاه و ارتش باید با عملیات تهاجمی وسیع و انهدام قوای دشمن در منطقه، توان رزمی نیروهای متجاوز را بشدت کاهش دهند و برای اجرای حمله نهایی به منظور بیرون راندن دشمن از کلیه سرزمینهای اشغالی آماده باشند.محورهای گوناگون عملیات با در نظر گرفتن شاخصهای متعددی مانند وضعیت دشمن، زمین، ضرورتها و تاکتیکهای ویژه تعیین و برای هر محور اهداف و سازمان رزم آن مشخص شد.
پساز این که ارزیابیهای دشمن درباره توان ایرانیان تحلیل ، بررسی و مشخص شد که عراقیها احتمال عبور نیرو و تجهیزات ایرانیان را ازمنطقه رملی نمیدهند، محور شمالی رودخانه کرخه بهعنوان بازوی اصلی مانور تک احاطهای عملیات انتخاب شد تا بدین ترتیب دشمن غافلگیر شود.
برای طراحی و شروع عملیات، فرماندهان سپاه و ارتش بهدنبال یافتن راهحلی به منظور حمله غافلگیرانه بهدشمن بودند، زیرا از استقرار دشمن در مواضع اشغالی، مدت نسبتاً طولانی میگذشت و دشمن با ایجاد میدانهای متعدد مین و تقویت مواضع و استحکاماتش برای مقابله و دفاع از هر جهت آماده بود. فرماندهان ارتش و سپاه نیز از ماههای قبل همواره بهدنبال یافتن مناسبترین راه آزادسازی مناطق اشغالی بودند.این بود که ایده احداث جاده رملی برای دستیابی به عقبه دشمن و نابودی نیروها و امکانات آنان در عملیات طریقالقدس پایهریزی شد. گزارش زیر روایتی از ساخت این جاده معروف به جاده ابوذر است که پس از عملیات طریق القدس از سوی جهاد سازندگی خراسان تهیه و بهعنوان سندی از دوران دفاع مقدس در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نگهداری میشود که ضمن تشکر از روابط عمومی این مرکز عین آن در پی میآید.
اولین اقدام برای احداث جاده (که بعدها بهنام جاده ابوذر معروف شد) شناسایی رمل های شحیطیه بود. برای انجام این مهم، تیمی به فرماندهی شــهید طرحچی به منطقه اعزام شــدند. شــهید طرحچی با همکاری تعدادی از برادران ارتشـی و سـپاهی، به وسـیله اسـب، عملیات شناسایی را از کنار رود کرخه شروع کردند و تمام تپههای رملی تا اطراف تنگه چذابه و پشـت شـهرسـتان [بسـتان] را زیر پا گذاردند. عملیات شـناسایی یک شــبانه روز طول کشــید که طی آن منطقه کاملاً شــناســایی و ابتدا و انتهای جاده و عوارض طبیعی منطقه مشخص شد. این جاده با عبور از تپههای رملی و تنگه صدر به پشت دشمن میرسید.
در مرحله بعدی جهت تقویت نیروی انسـانی سـاده از مرکز [اسـتان] درخواسـت نیرو شد که 50 نفر از خراسـان به منطقه اعزام شـدند. بهعلت وجود ماسههای روان (رمل ها)، دیوارچینی ضرورت پیدا میکرد که جهت تأمین گونی برای ایجاد دیوار از تمام امکانات مردمی در سطح استان کمک خواسته شد.
جاده طراحی شـده به وسـیله شـهید طرحچی 18 کیلومتر طول داشـت که از تپههای صعب العبور ماسهای شحیطیه میگذشت.از جهاد شـهرسـتانهایی که در احداث این جاده نقش بسیار فعالی را ایفا کردند، جهاد شهرستان دامغان بود. بهعلت اینکه جهاد دامغان هنوز در آن زمان دارای تشــکیلات مســتقلی نبود، زیر نظر جهاد خراســان فعالیت میکرد. بعد از هماهنگیهای لازم بین جهاد ســـازندگی و برادران ســـپاهی، کارهای مقدماتی برای احداث جاده ابوذر آغاز شد... . اولین گام برای احداث جاده، تشکیل تیمهای مهندسی بود که بهطور شیفتی و شــبانه روز کار را ادامه دهند. مقدمه ســاخت ابنیه جاده، دیوارچینی در دو طرف جاده بود که دراین رابطه طرحهای زیادی ارائه شــد. یکی از آنها چیدن تراورسها بهصورت عمودی بود که بهدلیل نبود امکانات و مصـالح مورد نیاز این طرح موفق نبود. طرح دوم، جمعآوری و چیدن اتومبیلهای اسقاطی و منهدم شده بود که در محور سـوسـنگرد دپو شـده بود و قسـمتی از دیوارچینی جاده به وسـیله این اتومبیلها انجام گرفت.
سـومین طرح، چیدن کیسـه گونی پرشـده از خاک و اسـتفاده از نیزارهای وسـیع بود که در سـرتاسر منطقه گسترده شده است. همچنین از کاشت درختان کویری مانند تاغ و گز برای تثبیت شن ها استفاده شد. بهعلت نرم بودن تپههای رملی، اسـتفاده از وسایل چرخدار غیرممکن یا با مشکلات عدیده ای همراه بود. بههمینعلت در تســطیح جاده فقط از بولدوزرهای زنجیری اســتفاده میشــد، ســپس تانکرهای آبپاش، جاده را آبپاشــی میکردند، با این عمل، رملها ســفت و محکم میشــد و بعد از آن، کمپرســیها خاک[ها] را که عمدتاً رس بودند، بر سطح جاده تخلیه میکردند و بعد از آن، غلتکها با کوبیدن خاک رس، جاده را تثبیت و جهت تردد آماده میکردند. در مکانهایی که بسـتر جاده بیش ازاندازه سـسـت بود، ابتدا به وسـیله تورهای ســـیمی، جاده را مفروش و روی آنها خاک رس پهن میکردند و ســـپس آن را میکوبیدند تا سفت شود. عرض جاده ابوذر به 7 متر میرسید که به ارتفاع 50 سانتیمتر خاکریزی میشد و بعد از کوبیدن ارتفاع جاده، به 30 ســانت کاهش پیدا میکرد. بهعلت کم عرض بودن جاده، کمپرســیها قادر نبودند در جاده مانور کنند و ناچار بودند با دنده عقب به جاده آمده و پس از تخلیه بار برگردند.
ساخت جاده در 21 روز با تلاش جهادگران
جهادگران مخلص، شبانه روز تلاش میکردند که هرچه زودتر تا قبل از عملیات، جاده را آماده و تحویل دهند. این جاده در 21 روز به اتمام رسید و در انتهای آن یک باند فرود هلیکوپتر احداث شد.
در طرح اولیه، تأمین تنگه چذابه به عهده آن قسـمت از نیروی سـپاه پاسداران که در حوالی دیدگاه سوم اسـتقرار مییافت، واگذار شده بود و نیروی مزبور میبایست از شمال به سمت جنوب حرکت میکرد و پس از پیمودن یک مسافت 8 کیلومتری در زمینهای رملی، به جناح دشمن در منطقه شمال بستان نزدیک میشد و پس از عبور از میادین مین، به یگانهای توپخانه دشـمن که در این منطقه مستقر بودند تک میکرد و پس از انهدام آنها به ســمت غرب تغییرجهت می داد و پس از طی یک مســافت یازده کیلومتری خود را به تنگه چذابه میرسـاند و آن را تصـرف میکرد. در تکمیل طرح و پس از شـناسـایی و بررسیهای بیشتر ملاحظه شد نیرویی که مأموریت تک به عقبه دشــمن و تنگه چذابه را دارد، احتمالاً به علت خســتگی ناشــی از درگیری با نیروهای دشـــمن و پیمودن راهی طولانی در زمینهای رملی به علت دوری تنگه چذابه و کاهش توان رزمی نمیتواند بموقع تنگه چذابه را تصرف کند.
علاوه بر همه اینها و با پذیرش خطرات احتمالی یادشـده، مشـکل عمده دیگر این بود که اصولاً چگونه [باید] این گردان را به حوالی دیدگاه شماره3 نقل مکان داد.
از حوالی دیدگاه یکم تا دیدگاه سوم، بین تپه ماهورهای رملی، زمینهای سخت شناسایی و مشخص شده بود که اگر این زمین ها به یکدیگر متصل میشدند و در 5 -6 کیلومتری اولیه از جاده اللهاکبر -تپه سبز تا دیدگاه شـماره1- که تپه ماهورهای رملی کاملاً به یکدیگر پیوسـته بودند، جادهای کشـیده میشـد، مشکلات جابهجایی یگانها برطرف میشد و گردان تانک میتوانست تا حوالی دیدگاه شماره3 بهجلو حرکت نماید، اما امکانات محدود یگانهای مهندسی ارتش برای ایجاد جاده موردنظر علاوه برآن، به هیچ وجه برای این کار کفایت نمیکرد [و] نیاز به زمان طولانی و تجهیزات فراوان و متنوع جادهسازی داشت؛ لذا کار احداث جاده به عهده جهاد ســازندگی اســتان ســمنان واگذار شــد. حدود 80 کامیون کمپرســی بدون وقفه خاک را از تپه شـحیطیه در حوالی الله اکبر حمل کردند و در مسـیر تعیین شده روی رملها ریختند و برای سهولت حرکت، تپههای بلند رملی خاکبرداری شـدند. پس از دو هفته کار مداوم و خستگیناپذیر، در بعدازظهر ششم آذرماه 1360 و در آخرین روز از ماه محرم، کار ســاختن یک جاده خاکی به ارتفاع نیم متر روی رملها و تا دیدگاه یکم به پایان رسـید. در کناره این راه برای جلوگیری از ریزش تپههای شـنی روی جاده و حرکت رملها، با هزاران کیسـه شـنی کنارهسازی شد. از این به بعد، تا دیدگاه سوم بهعلت وجود زمینهای سخت نیازی به جادهسازی نبود. همچنین از دیدگاه یکم تا ســوم برای مشــخص بودن امتداد مســیر و جلوگیری از گم یا منحرف شـدن خودروها و پرسـنل، به فاصله هر 100 متر، دستکهای چوبی یا آهنی نصب و فانوسهای بادی به آنها نصــب شد و به این ترتیب جادهای در دل رملها و به موازات و به فاصــله 5 تا 8 کیلومتر از جناح شمالی عراقیها و بهطول 16 کیلومتر احداث شد.بدین ترتیب این جاده که نقش بسیار اساسی در عملیات داشت، بعدازظهر روز 6/9/1360 به پایان رسید و آماده بهرهبرداری شـد. رحیم صـفوی چند روز پیش از اجرای عملیات در جلسه فرماندهان تیپ عملیاتی سـپاه، درباره اهمیت شـناسـاییهایی که در مدت دو ماه در این مناطق رملی صـورت گرفت و پیشنهادی که جهاد براسـاس اطلاعات جمعآوری شـده برای احداث جاده مطرح کرده بود، گفت: «نتیجه شـناساییها این بود که بچه [های اطلاعات سـپاه] پشـت رملها را توانسـتند بشناسند و اینکه بگویند اینجا باید جاده سازی شـود و در جایی که به گفته دشـمن غیرقابل عبور بود و [عراقیها] نوشـته بودند که [ایرانیها] قادر نیسـتند واحدهایشان را حرکت بدهند، به یاری خدا و با شناسایی، «نتوانستن» و «غیرمقدوربودن» منتفی شد.»