ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام عسکری(ع):
مجادله مکن که احترامت از بین می رود و شوخی مکن که بر تو گستاخ می شوند.
تحف العقول : ۴۸۶
مجادله مکن که احترامت از بین می رود و شوخی مکن که بر تو گستاخ می شوند.
تحف العقول : ۴۸۶
نرگس آبیار: داستان مادرانی که فرزندانشان از جنگ برنگشتند، جهانشمول است
در شرایط جنگی روی دیگری از زندگی عیان میشود که در شرایط عادی کمتر به چشم میآید، از این جهت جنگ برای من فیلمساز همواره مایه درنگ و تفکر است و میخواهم در فیلمهایم آن را روایت کنم. جنگ ایران و عراق با توجه بهمدت مدید و سالهای طولانی آن هنوز قصههای نشنیده و داستانهای ناگفته زیادی برای روایت دارد، این داستانها به نوعی جهانشمولند و برای هر کشور و سرزمینی که جنگ را تجربه کرده باشد، ملموس و باور پذیر. داستان مادرانی که فرزندانشان هرگز از جنگ بازنگشتهاند بین تمام تجربههای جنگی بشری مشترک است. جنگ برای برخی زنان هنوز تمام نشده، بیش از سی سال از جنگ ایران میگذرد اما هنوز که هنوز است مادران زیادی چشم انتظار فرزندان خویشند.
بخشی از سخنان فیلمساز ایرانی در میزگرد روایت تجارب زنان از مناطق جنگی در دانشگاه یورک کانادا/ایسنا
بخشی از سخنان فیلمساز ایرانی در میزگرد روایت تجارب زنان از مناطق جنگی در دانشگاه یورک کانادا/ایسنا
موزهها به مثابه قطب فرهنگی
رضا دبیری نژاد
موزهدار
بیشک موزهها میتوانند در کشور ما هم مثل سایر موزههای دنیا حال مردم را در شرایط پاندمی کرونا خوب کنند. ما همه موزهها را با یک چوب میزنیم و توقع داریم همه موزهها با معیارهای گردشگری پربازدید باشند و این امر غلطی است. به همین علت میگوییم موزههای ما مخاطب ندارند. باید موزهها را ردهبندی کنیم. موزههای تخصصی و دانشگاهی چندان موضوع گردشگری نیستند. برخی موزهها که برای کلکسیونهای خاصی ایجاد میشوند، با هدف هویتی و پژوهشی ایجاد میشوند.
نکته دوم اینکه خیلی از موزههای ما بازدیدکننده دارند. کاخ موزههای تهران مثل سعدآباد، گلستان، نیاوران و موزه ملی را به نسبت خودشان اگر در نظر بگیریم مخاطب دارند. برخی موزهها هم که برند جهانی دارند مثل موزه آبگینه برای مخاطب خارجی جذابیت دارد. قبل از کرونا بازدیدکنندگان موزههایی مثل آبگینه بیش از موزههای دیگر بود. مثل هر فیلم سینمایی و محصول فرهنگی سلیقهها فرق میکند. آدمها هم با سلیقههای متنوع موزههای متنوع میپسندند. یکی دوست دارد عمارت چهلستون در اصفهان را ببیند یکی هم دوست دارد موزه هنرهای تزئینی را ببیند. برای همین نمیتوان گفت که موزههای ما مخاطب ندارند. بخشی از موضوع پیش از اینکه به مردم برگردد به خود موزههای ما برمی گردد. موزههای ما تک محصول هستند یعنی زمانی به یک شکلی استتار شدهاند و همانطور هم ماندهاند. توقع داریم مردم با این همه تغییر سلیقه از همان موزهای که 80 سال پیش ایجاد شده، همیشه یکسان لذت ببرند. در حالی که ما با تنوعی از مخاطب سر و کار داریم. مثلاً وقتی امروز با پاندمی کرونا مواجهیم و بخش سلامت جامعه مطرح است، نقشی که موزهها میتوانند در سلامت اجتماعی و فرهنگی و روحی روانی ایفا کنند یعنی محل تنفس و آرامش و تمرکز و فراغت ذهنی مردم باشند. این اتفاق با ایجاد رویدادها و فعالیتها و تولیدات فرهنگی در موزهها اتفاق میافتد. موزهها به مثابه قطب فرهنگی برای ایجاد جاذبه باید رویدادسازی کنند. فعالیتهای متنوع ایجاد کنند تا مخاطب از آن لذت ببرد. ایرادی که موزههای ما دارند این است که با این هدف به موزههای ما نگاه نمیشود و شرایط و بستر لازم برای اینکه موزههای ما رویدادمحور و مرکز پویایی باشند ایجاد نمیشود.
در بحث موزه درمانی قرار است که موزهها نقش مکملی برای کمک به سلامت کامل داشته باشند. هم سلامت فردی و هم جمعی. در دوره پاندمی از خسارتهای پاندمی به مراکز فرهنگی صحبت میکنیم اما هیچگاه نمیگوییم این مراکز فرهنگی چه کمکی برای عبور از پاندمی میتوانند بکنند؟ همه میدانند که این پاندمی عوارض روحی روانی اجتماعی در جامعه ایجاد کرده است و موزهها با استفاده از منابع هنری زیبا حال خوبی ایجاد میکنند. یا با دیدن منابع تاریخی میفهمیم همیشه در هر برههای بشر با بحران روبهرو بوده است یا تذکر موضوعات انسانی برای همدردی کمک میکند که نقش دیگری ایجاد شود. موزه فقط محل تماشا نیست. متولیان موزه و سیاستگذاران موزهها را با نگاه چندوجهی که محل تعامل، دادوستد و رویدادسازی و پویایی است نمیبینند و موزهها، امکانات و بودجه و نیروی انسانی متخصص برای رویدادسازی ندارند.
اگر به موزهگردی بهعنوان یک عمل اجتماعی که به بهبود حال جامعه کمک میکند نگاه کنیم برای این کار نیازمند یک همت و شبکهسازی و پشتیبانی هستیم. در حالی که ما فکر میکنیم موزه یک ساختمان و در و دیوار است و همه باید آن را ببینند. مردم به برنامه نیاز دارند؛ نیاز به نمایشگاه، تکنولوژی و راهنما و توریسم که به بهبود حال عمومی جامعه کمک کند.
موزهدار
بیشک موزهها میتوانند در کشور ما هم مثل سایر موزههای دنیا حال مردم را در شرایط پاندمی کرونا خوب کنند. ما همه موزهها را با یک چوب میزنیم و توقع داریم همه موزهها با معیارهای گردشگری پربازدید باشند و این امر غلطی است. به همین علت میگوییم موزههای ما مخاطب ندارند. باید موزهها را ردهبندی کنیم. موزههای تخصصی و دانشگاهی چندان موضوع گردشگری نیستند. برخی موزهها که برای کلکسیونهای خاصی ایجاد میشوند، با هدف هویتی و پژوهشی ایجاد میشوند.
نکته دوم اینکه خیلی از موزههای ما بازدیدکننده دارند. کاخ موزههای تهران مثل سعدآباد، گلستان، نیاوران و موزه ملی را به نسبت خودشان اگر در نظر بگیریم مخاطب دارند. برخی موزهها هم که برند جهانی دارند مثل موزه آبگینه برای مخاطب خارجی جذابیت دارد. قبل از کرونا بازدیدکنندگان موزههایی مثل آبگینه بیش از موزههای دیگر بود. مثل هر فیلم سینمایی و محصول فرهنگی سلیقهها فرق میکند. آدمها هم با سلیقههای متنوع موزههای متنوع میپسندند. یکی دوست دارد عمارت چهلستون در اصفهان را ببیند یکی هم دوست دارد موزه هنرهای تزئینی را ببیند. برای همین نمیتوان گفت که موزههای ما مخاطب ندارند. بخشی از موضوع پیش از اینکه به مردم برگردد به خود موزههای ما برمی گردد. موزههای ما تک محصول هستند یعنی زمانی به یک شکلی استتار شدهاند و همانطور هم ماندهاند. توقع داریم مردم با این همه تغییر سلیقه از همان موزهای که 80 سال پیش ایجاد شده، همیشه یکسان لذت ببرند. در حالی که ما با تنوعی از مخاطب سر و کار داریم. مثلاً وقتی امروز با پاندمی کرونا مواجهیم و بخش سلامت جامعه مطرح است، نقشی که موزهها میتوانند در سلامت اجتماعی و فرهنگی و روحی روانی ایفا کنند یعنی محل تنفس و آرامش و تمرکز و فراغت ذهنی مردم باشند. این اتفاق با ایجاد رویدادها و فعالیتها و تولیدات فرهنگی در موزهها اتفاق میافتد. موزهها به مثابه قطب فرهنگی برای ایجاد جاذبه باید رویدادسازی کنند. فعالیتهای متنوع ایجاد کنند تا مخاطب از آن لذت ببرد. ایرادی که موزههای ما دارند این است که با این هدف به موزههای ما نگاه نمیشود و شرایط و بستر لازم برای اینکه موزههای ما رویدادمحور و مرکز پویایی باشند ایجاد نمیشود.
در بحث موزه درمانی قرار است که موزهها نقش مکملی برای کمک به سلامت کامل داشته باشند. هم سلامت فردی و هم جمعی. در دوره پاندمی از خسارتهای پاندمی به مراکز فرهنگی صحبت میکنیم اما هیچگاه نمیگوییم این مراکز فرهنگی چه کمکی برای عبور از پاندمی میتوانند بکنند؟ همه میدانند که این پاندمی عوارض روحی روانی اجتماعی در جامعه ایجاد کرده است و موزهها با استفاده از منابع هنری زیبا حال خوبی ایجاد میکنند. یا با دیدن منابع تاریخی میفهمیم همیشه در هر برههای بشر با بحران روبهرو بوده است یا تذکر موضوعات انسانی برای همدردی کمک میکند که نقش دیگری ایجاد شود. موزه فقط محل تماشا نیست. متولیان موزه و سیاستگذاران موزهها را با نگاه چندوجهی که محل تعامل، دادوستد و رویدادسازی و پویایی است نمیبینند و موزهها، امکانات و بودجه و نیروی انسانی متخصص برای رویدادسازی ندارند.
اگر به موزهگردی بهعنوان یک عمل اجتماعی که به بهبود حال جامعه کمک میکند نگاه کنیم برای این کار نیازمند یک همت و شبکهسازی و پشتیبانی هستیم. در حالی که ما فکر میکنیم موزه یک ساختمان و در و دیوار است و همه باید آن را ببینند. مردم به برنامه نیاز دارند؛ نیاز به نمایشگاه، تکنولوژی و راهنما و توریسم که به بهبود حال عمومی جامعه کمک کند.
مراقبت از خویش
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
«مراقبه نفس» یا «مراقبت از خویشتن» مرحلهاى از اخلاق عملی است که سالکان راه خدا را در طریق تقوا و تهذیب نفس یاری میرساند تا پیش از آن که فرشتگان الهی مراقب اعمال آنان باشند، خودشان مراقب اعمالشان باشند.
مراقبت از درون مىجوشد و امری درونی است بر این مبنا، تأثیر آن بسیار زیاد و نقش فوقالعاده مهمی در تهذیب نفس و خودسازی دارد. انسان در حیات دنیایی به کسى مىماند که داراى گوهرهای گرانبهایى بوده و ناچار بایستی از یک بازار آشفته عبور کند و در فرصت عبور مىخواهد با آن گوهرها متاعی براى خود تهیّه کند، در حالى که اطرافش را دزدان و شیّادان گرفتهاند! چنین کسى اگر لحظهاى از سرمایه نفیس خویش غافل شود، آن را به غارت مىبرند و او میماند و اندوه و حسرت سرمایهای که از دست رفته است.
آیتالله حسنزاده آملی در این رابطه نقل میکند: «در صبح دوشنبه 21 ربیعالثانی سال 1389 ه. ق بعد از نماز صبح در حال توجه نشسته بودم که واقعهاى بسیار شیرین و شگفت برایم پیش آمد. در حالی که به کلى از بدن طبیعى بى خبر بودم، خودم را مانند پرندهاى که در هوا پرواز میکند، میدیدم. به فرمان و اراده و همت خودم به هر جا که میخواهم میروم. تقریباً به هیأت انسان نشسته قرار گرفته بودم و رویم به سوى آسمان بود و به این طرف و آن طرف نگاه میکردم، گاهى هم به سوى زمین نظر میکردم، در اثناى سیر، میبینم که درختى در مسیر، پیش رویم است، خودم را بالا کشیدم تا از کنار آن عبور کنم، یعنى خودم را فرمان میدادم که این طرف برو، یا آن طرف برو، یا کمى بالاتر یا پایین تر، بدون اینکه با پایم حرکت کنم، بلکه تا اراده من تعلق به طرفى میگرفت بدنم در اختیار ارادهام به همان سمت میرفت. وقتى به سوى مشرق نگاه کردم دیدم آفتاب است که از دور از لاى درختان پیداست، فضا هم بسیار صاف بود. تا از آن حالت به در آمدهام. خیلى از این موضوع لذت بردم. در اوایل که با توجه مینشستم خیلى دیر حالت انتقال دست میداد، چه بسیار که حدود یک ساعت و بیشتر به توجه مینشستم، لکن ارتباط و انتقال و خلع حاصل نمىشد. در این اوان به فضل الهى که به توجه مینشینم زود منتقل میشوم. الحمدلله رب العالمین. پوشیده نماند که هر چه مراقبت قویتر باشد، اثر حال توجه بیشتر و لذیذتر و اوضاع و احوالى که پیش میآید صافتر است.»
شیاطین جنّ و انس در این جهان انسان را احاطه کردهاند و هوی و هوسهاى درون، او را به سوى خود میخوانند، اگر انسان خویش را به خدا نسپارد و مراقب اعمال خویش نباشد، سرمایه ایمان و تقواى او به غارت میرود و دست خالى از این جهان به سراى دیگر منتقل خواهد شد.
در آیات قرآن و روایات اسلامى اشارات فراوانى نسبت به این مرحله آمده است از جمله: در آیه 14 سوره علق میخوانیم: «اَلمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللّه یَرى؛ آیا انسان نمىداند که خدا او و اعمالش را میبیند؟» که هم اشاره به مراقبت پروردگار نسبت به اعمال انسان است و هم این که او باید مراقب خویش باشد.
بدیهى است که توجّه به این حقیقت که خداوند در همه جا و در هر حال و در هر زمان، ناظر و شاهد و مراقب اعمال ماست، روح مراقبت را در ما زنده میکند، تا پیوسته مراقب اعمال خویش باشیم. در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) آمده است که فرمود: «سزاوار است انسان بر خویشتن مسلّط و همیشه مراقب قلب خود و نگهدار زبان خویش باشد!» (غرر الحکم)
در حدیثى از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «کسى که مراقب قلبش در برابر غفلت و نفسش در برابر شهوت و عقلش در مقابل جهل باشد، نام او در دفتر بیداران و آگاهان ثبت میشود و آن کسى که مراقب عملش از نفوذ هواپرستى و دینش از نفوذ بدعت، و مالش از آلودگى به حرام بوده باشد در زمره صالحان است.» (بحارالانوار، جلد 67، صفحه 68)
دبیر گروه پایداری
«مراقبه نفس» یا «مراقبت از خویشتن» مرحلهاى از اخلاق عملی است که سالکان راه خدا را در طریق تقوا و تهذیب نفس یاری میرساند تا پیش از آن که فرشتگان الهی مراقب اعمال آنان باشند، خودشان مراقب اعمالشان باشند.
مراقبت از درون مىجوشد و امری درونی است بر این مبنا، تأثیر آن بسیار زیاد و نقش فوقالعاده مهمی در تهذیب نفس و خودسازی دارد. انسان در حیات دنیایی به کسى مىماند که داراى گوهرهای گرانبهایى بوده و ناچار بایستی از یک بازار آشفته عبور کند و در فرصت عبور مىخواهد با آن گوهرها متاعی براى خود تهیّه کند، در حالى که اطرافش را دزدان و شیّادان گرفتهاند! چنین کسى اگر لحظهاى از سرمایه نفیس خویش غافل شود، آن را به غارت مىبرند و او میماند و اندوه و حسرت سرمایهای که از دست رفته است.
آیتالله حسنزاده آملی در این رابطه نقل میکند: «در صبح دوشنبه 21 ربیعالثانی سال 1389 ه. ق بعد از نماز صبح در حال توجه نشسته بودم که واقعهاى بسیار شیرین و شگفت برایم پیش آمد. در حالی که به کلى از بدن طبیعى بى خبر بودم، خودم را مانند پرندهاى که در هوا پرواز میکند، میدیدم. به فرمان و اراده و همت خودم به هر جا که میخواهم میروم. تقریباً به هیأت انسان نشسته قرار گرفته بودم و رویم به سوى آسمان بود و به این طرف و آن طرف نگاه میکردم، گاهى هم به سوى زمین نظر میکردم، در اثناى سیر، میبینم که درختى در مسیر، پیش رویم است، خودم را بالا کشیدم تا از کنار آن عبور کنم، یعنى خودم را فرمان میدادم که این طرف برو، یا آن طرف برو، یا کمى بالاتر یا پایین تر، بدون اینکه با پایم حرکت کنم، بلکه تا اراده من تعلق به طرفى میگرفت بدنم در اختیار ارادهام به همان سمت میرفت. وقتى به سوى مشرق نگاه کردم دیدم آفتاب است که از دور از لاى درختان پیداست، فضا هم بسیار صاف بود. تا از آن حالت به در آمدهام. خیلى از این موضوع لذت بردم. در اوایل که با توجه مینشستم خیلى دیر حالت انتقال دست میداد، چه بسیار که حدود یک ساعت و بیشتر به توجه مینشستم، لکن ارتباط و انتقال و خلع حاصل نمىشد. در این اوان به فضل الهى که به توجه مینشینم زود منتقل میشوم. الحمدلله رب العالمین. پوشیده نماند که هر چه مراقبت قویتر باشد، اثر حال توجه بیشتر و لذیذتر و اوضاع و احوالى که پیش میآید صافتر است.»
شیاطین جنّ و انس در این جهان انسان را احاطه کردهاند و هوی و هوسهاى درون، او را به سوى خود میخوانند، اگر انسان خویش را به خدا نسپارد و مراقب اعمال خویش نباشد، سرمایه ایمان و تقواى او به غارت میرود و دست خالى از این جهان به سراى دیگر منتقل خواهد شد.
در آیات قرآن و روایات اسلامى اشارات فراوانى نسبت به این مرحله آمده است از جمله: در آیه 14 سوره علق میخوانیم: «اَلمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللّه یَرى؛ آیا انسان نمىداند که خدا او و اعمالش را میبیند؟» که هم اشاره به مراقبت پروردگار نسبت به اعمال انسان است و هم این که او باید مراقب خویش باشد.
بدیهى است که توجّه به این حقیقت که خداوند در همه جا و در هر حال و در هر زمان، ناظر و شاهد و مراقب اعمال ماست، روح مراقبت را در ما زنده میکند، تا پیوسته مراقب اعمال خویش باشیم. در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) آمده است که فرمود: «سزاوار است انسان بر خویشتن مسلّط و همیشه مراقب قلب خود و نگهدار زبان خویش باشد!» (غرر الحکم)
در حدیثى از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «کسى که مراقب قلبش در برابر غفلت و نفسش در برابر شهوت و عقلش در مقابل جهل باشد، نام او در دفتر بیداران و آگاهان ثبت میشود و آن کسى که مراقب عملش از نفوذ هواپرستى و دینش از نفوذ بدعت، و مالش از آلودگى به حرام بوده باشد در زمره صالحان است.» (بحارالانوار، جلد 67، صفحه 68)
شکستن مرزهای معلولیت
شهره طاعتی
مددکار اجتماعی
از ابتدای به وجود آمدن بشر در دنیا انسانهایی به دنیا آمدهاند که به دلایل مختلف از جمله ژنتیکی، تصادفات یا بیماریها، در یک یا چند عضو بدنشان دارای معلولیت شدهاند و توان استفاده از آن عضو را ندارند یا بهتر بگوییم آن عضو بدن برای آنها کارایی یک عضو سالم را ندارد.
این افراد بهدلیل تفاوت ظاهری که با دیگر انسانها از جمله دوستان، آشنایان و افراد اطرافشان دارند و همچنین محدودیت در عملکردهای جسمی، سرعت انجام کارها و فعالیتهای مختلف و روزانه برای آنها با دیگر انسانهای بدون این محدودیتها، متفاوت است ولی این مسأله گویای عدم توانمندی آنها در انجام آن کار و فعالیت نیست، اما متأسفانه دید عموم مردم حتی در گذشته نه چندان دور و حتی هم اکنون نسبت به عملکرد این افراد در فعالیتهایشان تغییرات زیادی نداشته است و این موضوع در شرایط استخدامیهای شغلی، ازدواج، دوستیها و غیره خود را نشان میدهد.
در سالهای اخیر فعالیتهای هنری که توسط افراد با محدودیت جسمی صورت گرفته باعث شده موج عظیمی در دیدگاه مردم و حتی استادان و مدیران نسبت به این افراد ایجاد شود که میتوان گفت هنر توانسته تغییر شگرفی در کیفیت زندگی افراد معلول ایجاد کند.
هنر در ذات خود آرامش، خلاقیت، حس کارآمدی، انتقال زیبایی، انتقال معانی ذهنی خالقش و غیره را دارد به همین واسطه وقتی شاخههای هنری توسط افراد معلول (انسانهای با محدودیت عملکرد جسمی) به کار برده میشوند هم بر روح و روان خود آنها تأثیرات مثبتی میگذارند و هم رسالت به نمایش گذاردن توانمندی این افراد به بیننده را بخوبی ایفا میکنند. به طور مثال وقتی یک فرد با معلولیت از ناحیه چشم و محدودیت حس بینایی که یکی از حواس پنجگانه انسان است به فعالیت و خلق آثار هنری مثلاً موسیقی یا نویسندگی میپردازد، از طرفی مهارتها و حسهای دیگر خود را تقویت میکند و از طرفی به کشف استعداد خود پرداخته است، یا مثلاً فردی که از ناحیه دست دچار معلولیت است از پاهای خود برای خلق تابلوهای نقاشی استفاده میکند یا افرادی با معلولیت در ناحیه پا با بهکارگیری دستهایشان به خلق آثار بسیار زیبایی از بافت فرش و گلیم، نقاشی، منبتکاری و غیره میپردازند بخوبی به دیگران یادآور میشوند که هنر در ذات وجودی انسانها نهفته است و فقط باید از طریق شناخت درست خود به کشف آن پرداخته و با تقویت دیگر اعضای بدن و کسب مهارتهای عملی این استعداد را در قالب یک اثر هنری به نمایش بیرونی منتقل کنند.
مددکار اجتماعی
از ابتدای به وجود آمدن بشر در دنیا انسانهایی به دنیا آمدهاند که به دلایل مختلف از جمله ژنتیکی، تصادفات یا بیماریها، در یک یا چند عضو بدنشان دارای معلولیت شدهاند و توان استفاده از آن عضو را ندارند یا بهتر بگوییم آن عضو بدن برای آنها کارایی یک عضو سالم را ندارد.
این افراد بهدلیل تفاوت ظاهری که با دیگر انسانها از جمله دوستان، آشنایان و افراد اطرافشان دارند و همچنین محدودیت در عملکردهای جسمی، سرعت انجام کارها و فعالیتهای مختلف و روزانه برای آنها با دیگر انسانهای بدون این محدودیتها، متفاوت است ولی این مسأله گویای عدم توانمندی آنها در انجام آن کار و فعالیت نیست، اما متأسفانه دید عموم مردم حتی در گذشته نه چندان دور و حتی هم اکنون نسبت به عملکرد این افراد در فعالیتهایشان تغییرات زیادی نداشته است و این موضوع در شرایط استخدامیهای شغلی، ازدواج، دوستیها و غیره خود را نشان میدهد.
در سالهای اخیر فعالیتهای هنری که توسط افراد با محدودیت جسمی صورت گرفته باعث شده موج عظیمی در دیدگاه مردم و حتی استادان و مدیران نسبت به این افراد ایجاد شود که میتوان گفت هنر توانسته تغییر شگرفی در کیفیت زندگی افراد معلول ایجاد کند.
هنر در ذات خود آرامش، خلاقیت، حس کارآمدی، انتقال زیبایی، انتقال معانی ذهنی خالقش و غیره را دارد به همین واسطه وقتی شاخههای هنری توسط افراد معلول (انسانهای با محدودیت عملکرد جسمی) به کار برده میشوند هم بر روح و روان خود آنها تأثیرات مثبتی میگذارند و هم رسالت به نمایش گذاردن توانمندی این افراد به بیننده را بخوبی ایفا میکنند. به طور مثال وقتی یک فرد با معلولیت از ناحیه چشم و محدودیت حس بینایی که یکی از حواس پنجگانه انسان است به فعالیت و خلق آثار هنری مثلاً موسیقی یا نویسندگی میپردازد، از طرفی مهارتها و حسهای دیگر خود را تقویت میکند و از طرفی به کشف استعداد خود پرداخته است، یا مثلاً فردی که از ناحیه دست دچار معلولیت است از پاهای خود برای خلق تابلوهای نقاشی استفاده میکند یا افرادی با معلولیت در ناحیه پا با بهکارگیری دستهایشان به خلق آثار بسیار زیبایی از بافت فرش و گلیم، نقاشی، منبتکاری و غیره میپردازند بخوبی به دیگران یادآور میشوند که هنر در ذات وجودی انسانها نهفته است و فقط باید از طریق شناخت درست خود به کشف آن پرداخته و با تقویت دیگر اعضای بدن و کسب مهارتهای عملی این استعداد را در قالب یک اثر هنری به نمایش بیرونی منتقل کنند.
دیدار با موجودات فضایی
راحله فاضلی
مترجم
میخواهم برایتان از یک تجربه متفاوت بنویسم: ترجمه یک رمان نوجوان بهنام «دیدار در کهکشان» نوشته «جک چنگ». همانطور که از اسم نویسنده هم معلوم است، چنگ متولد شانگهای اما بزرگ شده میشیگان است و ملیت امریکایی دارد. او سال 1983 در چین به دنیا آمده و بعدها به امریکا مهاجرت کرده. چنگ، برنده جایزه کایت طلایی است و «این روزها» نخستین کتابی بود که منتشر کرد. او در سال 2017 رمان دیدار در کهکشان را به چاپ رساند؛ یک رمان بسیار جذاب و خواندنی که زمین نمیگذارید، رمانی که در هر سن و سالی باشید میتوانید از خواندنش لذت ببرید و با شخصیتهایش همراه شوید.
شخصیت اصلی این رمان، الکس پتروسکی است؛ پسری یازده ساله اما خیلی بزرگتر از سنش. الکس عاشق فضاست. عاشق برادرش، مادرش و حیوان خانگی اش که اسم ستاره شناس محبوبش کارل ساگان را روی او گذاشته و همه جا با خودش میبرد. الکس یک آی پد طلایی رنگ دارد و بهطور منظم صدایش را ضبط میکند و گزارشهایی میدهد برای موجوداتی که در سایر سیارات زندگی میکنند. او میخواهد این گزارشها را با آی پدش به فضا بفرستد، یعنی همان کاری را بکند که کارل ساگان انجام داده. الکس سفری طولانی آغاز میکند: از کلرادو تا نیومکزیکو، از لاس وگاس تا لس آنجلس. این سفر هم او را به اطرافیانش نزدیکتر میکند هم به شناخت بهتری از خودش میرسد. شخصیت او طوری است که نمیشود دوستش نداشت. نگاهش به زندگی و تعریفی که از دنیا دارد روی همه تأثیر میگذارد.
با خواندن این رمان، وارد دنیای متفاوت الکس میشوید و ماجراهایش را دنبال میکنید. فرقی نمیکند چندساله باشید، همسفر او میشوید و تا پایان همراهش میمانید.
دیدار در کهکشان
جک چنگ
نشر هیرمند
مترجم
میخواهم برایتان از یک تجربه متفاوت بنویسم: ترجمه یک رمان نوجوان بهنام «دیدار در کهکشان» نوشته «جک چنگ». همانطور که از اسم نویسنده هم معلوم است، چنگ متولد شانگهای اما بزرگ شده میشیگان است و ملیت امریکایی دارد. او سال 1983 در چین به دنیا آمده و بعدها به امریکا مهاجرت کرده. چنگ، برنده جایزه کایت طلایی است و «این روزها» نخستین کتابی بود که منتشر کرد. او در سال 2017 رمان دیدار در کهکشان را به چاپ رساند؛ یک رمان بسیار جذاب و خواندنی که زمین نمیگذارید، رمانی که در هر سن و سالی باشید میتوانید از خواندنش لذت ببرید و با شخصیتهایش همراه شوید.
شخصیت اصلی این رمان، الکس پتروسکی است؛ پسری یازده ساله اما خیلی بزرگتر از سنش. الکس عاشق فضاست. عاشق برادرش، مادرش و حیوان خانگی اش که اسم ستاره شناس محبوبش کارل ساگان را روی او گذاشته و همه جا با خودش میبرد. الکس یک آی پد طلایی رنگ دارد و بهطور منظم صدایش را ضبط میکند و گزارشهایی میدهد برای موجوداتی که در سایر سیارات زندگی میکنند. او میخواهد این گزارشها را با آی پدش به فضا بفرستد، یعنی همان کاری را بکند که کارل ساگان انجام داده. الکس سفری طولانی آغاز میکند: از کلرادو تا نیومکزیکو، از لاس وگاس تا لس آنجلس. این سفر هم او را به اطرافیانش نزدیکتر میکند هم به شناخت بهتری از خودش میرسد. شخصیت او طوری است که نمیشود دوستش نداشت. نگاهش به زندگی و تعریفی که از دنیا دارد روی همه تأثیر میگذارد.
با خواندن این رمان، وارد دنیای متفاوت الکس میشوید و ماجراهایش را دنبال میکنید. فرقی نمیکند چندساله باشید، همسفر او میشوید و تا پایان همراهش میمانید.
دیدار در کهکشان
جک چنگ
نشر هیرمند
هنرمندان در فضای مجازی
گوهری از آسمان هفتم
نجمالدین شریعتی، مجری تلویزیون با انتشار کلیپی با نوای حاج مهدی رسولی نوشت: «فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم، فیض قبر مادری از قبر دختر میرسد... ببینید و بشنوید و زائر شوید!»
افشین اعلا، نویسنده و شاعر هم در صفحه خود با انتشار تصویری شعری را به آستان پاک حضرت فاطمه معصومه(س) تقدیم کرد: «خدا میخواست سلطان وطن تنها رضا (ع) باشد/ پس از او هم شود پشت و پناه مردم، این بانو / اگر نالیم هفده قرن، کم باشد در این ماتم/که تنها بود هفده روز مهمان قم، این بانو...»
چهرهها
بیدل پورعطایی، آهنگساز، نوازنده، سرپرست گروه موسیقی هم در صفحه خود خبر از کسب مقام نخست در چهارمین جشنواره ملی «شمس و مولانا» را داد: «خدا را شاکریم که باز در چهارمین دوره جشنواره ملی شمس و مولانا توانستیم مقام نخست را کسب کنیم. این در حالی است که در چند دوره قبل این جشنواره هم مقام اول را گروه بیدل به دست آورد. از تمام اعضای گروه بیدل نهایت تشکر را دارم که بنده رو همراهی کردن و همچنین برگزارکنندگان جشنواره شمس و مولانا در آذربایجان غربی دیار شمس تبریزی. خوی.»
محمدعلی چراغعلی هم با انتشار کلیپی از ناصر عبداللهی با شعری از ساناز صفایی نوشت: «دلتنگ دلتنگم... آخرین همکاری من با ناصر عبداللهی عزیز... حیف این صدا واقعاً دلتنگ دلتنگم.»
آهو خردمند بازیگر تلویزیون ،سینما و تئاتر ایران با انتشار عکس خواهر خود نیکو خردمند که 26 آبان سال 1388 درگذشت، یاد او را زنده کرد و نوشت: «انگار هزار سال گذشته آنقدر دلم تنگه.»
پرواز همای که این روزها خبر بستری شدن او در بیمارستان به علت کرونا به گوش میرسد، در صفحه خود خبر سلامتیاش را داد: «حال من کاملاً خوب است و بزودی از بیمارستان مرخص میشم. بابت انتشار خبرهای دروغ از سایتها و پیجهای گوناگون خیلی متأسف هستم، زیر 20 درصد درگیری ریه داشتم که به لطف پزشکان و پرستاران بیمارستان تحت درمان قرار گرفتم و کاملاً رو به بهبودم جای تأسف داره که برخی خبرگزاریها فقط دنبال ساختن حاشیه برای جلب توجه هستند و فکر نمیکنند که انتشار خبرهای دروغ چه عواقبی برای بیمار و جامعه داره.»
تازههای نشر
انتشارات چ که بخش کودک و نوجوان نشر چشمه است کتاب «تاریخ ادبیات داستانی ایران» نوشته سید علی کاشفی خوانساری را منتشر کرده در توضیح این کتاب نوشته است: «به نظر شما صد سال یا 150 سال پیش که مردم سوار درشکه میشدند و برای خبر دادن به شهرهای دیگر تلگراف میفرستادند، داستانها چه شکل و حال و هوایی داشتند؟»
چه خبر؟
- یک ماه مانده به اکران عمومی؛ «صحنهزنی» به کارگردانی علیرضا صمدی، بهرام افشاری خبر از شرکت این فیلم در نوزدهمین جشنواره «چنای» هند داد: «صحنهزنی» راهی نوزدهمین جشنواره «چنای» هند شد. نوزدهمین دوره این جشنواره از ۱۶ تا ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ برابر با ۲۵ آذر تا ۲ دی ماه ۱۴۰۰ در شهر چنای هند برگزار میشود. پیش از این و در اولین حضور بینالمللی، فیلم سینمایی «صحنهزنی» برای حضور در هفتاد و پنجمین جشنواره بینالمللی «سالرنو» ایتالیا انتخاب شده بود.»
بازیگران این فیلم عبارتند از مهتاب کرامتی، بهرام افشاری، مجید صالحی، لیندا کیانی، پیام احمدینیا، محمد نادری، امید روحانی و حمیدرضا نعیمی.
- اکران فیلم «گشت ارشاد 3» هم آغاز شد و سعید سهیلی در مقام کارگردان در صفحه خود نوشت: اکران «گشت ارشاد ۳» از امروز در سینماها آغاز شده و پیشبینی میشود ساخته جدید سعید سهیلی که در ادامه سری فیلمهای پرفروش «گشت ارشاد» ساخته شده، باعث رونق دوباره سالنهای سینما شود. در این فیلم ساعد سهیلی، پولاد کیمیایی، امیر جعفری، بهنام بانی و میرطاهر مظلومی بازی دارند.
نجمالدین شریعتی، مجری تلویزیون با انتشار کلیپی با نوای حاج مهدی رسولی نوشت: «فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم، فیض قبر مادری از قبر دختر میرسد... ببینید و بشنوید و زائر شوید!»
افشین اعلا، نویسنده و شاعر هم در صفحه خود با انتشار تصویری شعری را به آستان پاک حضرت فاطمه معصومه(س) تقدیم کرد: «خدا میخواست سلطان وطن تنها رضا (ع) باشد/ پس از او هم شود پشت و پناه مردم، این بانو / اگر نالیم هفده قرن، کم باشد در این ماتم/که تنها بود هفده روز مهمان قم، این بانو...»
چهرهها
بیدل پورعطایی، آهنگساز، نوازنده، سرپرست گروه موسیقی هم در صفحه خود خبر از کسب مقام نخست در چهارمین جشنواره ملی «شمس و مولانا» را داد: «خدا را شاکریم که باز در چهارمین دوره جشنواره ملی شمس و مولانا توانستیم مقام نخست را کسب کنیم. این در حالی است که در چند دوره قبل این جشنواره هم مقام اول را گروه بیدل به دست آورد. از تمام اعضای گروه بیدل نهایت تشکر را دارم که بنده رو همراهی کردن و همچنین برگزارکنندگان جشنواره شمس و مولانا در آذربایجان غربی دیار شمس تبریزی. خوی.»
محمدعلی چراغعلی هم با انتشار کلیپی از ناصر عبداللهی با شعری از ساناز صفایی نوشت: «دلتنگ دلتنگم... آخرین همکاری من با ناصر عبداللهی عزیز... حیف این صدا واقعاً دلتنگ دلتنگم.»
آهو خردمند بازیگر تلویزیون ،سینما و تئاتر ایران با انتشار عکس خواهر خود نیکو خردمند که 26 آبان سال 1388 درگذشت، یاد او را زنده کرد و نوشت: «انگار هزار سال گذشته آنقدر دلم تنگه.»
پرواز همای که این روزها خبر بستری شدن او در بیمارستان به علت کرونا به گوش میرسد، در صفحه خود خبر سلامتیاش را داد: «حال من کاملاً خوب است و بزودی از بیمارستان مرخص میشم. بابت انتشار خبرهای دروغ از سایتها و پیجهای گوناگون خیلی متأسف هستم، زیر 20 درصد درگیری ریه داشتم که به لطف پزشکان و پرستاران بیمارستان تحت درمان قرار گرفتم و کاملاً رو به بهبودم جای تأسف داره که برخی خبرگزاریها فقط دنبال ساختن حاشیه برای جلب توجه هستند و فکر نمیکنند که انتشار خبرهای دروغ چه عواقبی برای بیمار و جامعه داره.»
تازههای نشر
انتشارات چ که بخش کودک و نوجوان نشر چشمه است کتاب «تاریخ ادبیات داستانی ایران» نوشته سید علی کاشفی خوانساری را منتشر کرده در توضیح این کتاب نوشته است: «به نظر شما صد سال یا 150 سال پیش که مردم سوار درشکه میشدند و برای خبر دادن به شهرهای دیگر تلگراف میفرستادند، داستانها چه شکل و حال و هوایی داشتند؟»
چه خبر؟
- یک ماه مانده به اکران عمومی؛ «صحنهزنی» به کارگردانی علیرضا صمدی، بهرام افشاری خبر از شرکت این فیلم در نوزدهمین جشنواره «چنای» هند داد: «صحنهزنی» راهی نوزدهمین جشنواره «چنای» هند شد. نوزدهمین دوره این جشنواره از ۱۶ تا ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ برابر با ۲۵ آذر تا ۲ دی ماه ۱۴۰۰ در شهر چنای هند برگزار میشود. پیش از این و در اولین حضور بینالمللی، فیلم سینمایی «صحنهزنی» برای حضور در هفتاد و پنجمین جشنواره بینالمللی «سالرنو» ایتالیا انتخاب شده بود.»
بازیگران این فیلم عبارتند از مهتاب کرامتی، بهرام افشاری، مجید صالحی، لیندا کیانی، پیام احمدینیا، محمد نادری، امید روحانی و حمیدرضا نعیمی.
- اکران فیلم «گشت ارشاد 3» هم آغاز شد و سعید سهیلی در مقام کارگردان در صفحه خود نوشت: اکران «گشت ارشاد ۳» از امروز در سینماها آغاز شده و پیشبینی میشود ساخته جدید سعید سهیلی که در ادامه سری فیلمهای پرفروش «گشت ارشاد» ساخته شده، باعث رونق دوباره سالنهای سینما شود. در این فیلم ساعد سهیلی، پولاد کیمیایی، امیر جعفری، بهنام بانی و میرطاهر مظلومی بازی دارند.
عکس نوشت
مراسم تشییع و خاکسپاری حاج حبیب سنگتراش از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و از مدیران خوشنام عرصه فرهنگ و رسانه، روز چهارشنبه 26 آبان ماه در قطعه نام آوران بهشت زهرا(س) برگزار شد. زنده یاد سنگتراش در طی حیات خود ریاست جهاد دانشگاهی تربیت معلم، مدیرکل اداری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، عضویت در سپاه قدس، مسئولیت در خبرگزاری منطقهای جنوب شرق آسیای ایرنا، مسئولیتهای متعدد در دانشگاه تربیت معلم، مسئولیت امور بینالملل دانشگاه علم و فرهنگ و پارک علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی جهاد دانشگاهی را برعهده داشت. او روز دوشنبه 24 آبان ماه به قافله یاران شهیدش پیوست.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
نرگس آبیار: داستان مادرانی که فرزندانشان از جنگ برنگشتند، جهانشمول است
-
موزهها به مثابه قطب فرهنگی
-
مراقبت از خویش
-
شکستن مرزهای معلولیت
-
دیدار با موجودات فضایی
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین