گروه حوادث/ درگیری تکاوران پلیس با اشرار مسلح در دشت سمسور
- مرز کرمان و سیستان‌وبلوچستان- که از عصر سه‌شنبه آغاز و تا صبح دیروز ادامه داشت در حالی منجر به زمینگیر شدن قاچاقچیان شد که در این عملیات نفسگیر فرمانده قرارگاه عملیاتی ابوذر و دو نفر از تکاوران پلیس به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
سردار «عبدالرضا ناظری» فرمانده انتظامی استان کرمان در تشریح این عملیات ویژه در جمع خبرنگاران گفت: عصر روز سه‌شنبه تکاوران قرارگاه عملیاتی ابوذر هنگام گشت در حوزه استحفاظی در دشت سمسور واقع در مرز استان کرمان با سیستان و بلوچستان با کاروان اشرار و قاچاقچیان مسلح درگیر شدند و پس از تعقیب و گریز و درگیری مسلحانه، یگان تکاوری بم موفق به زمینگیر کردن قاچاقچیان شدند.
وی افزود: در این درگیری «سرهنگ مهدی توسنگ» فرمانده قرارگاه عملیاتی ابوذر، استواریکم «احسان شیرخانی» و سرباز وظیفه «امیر حسین خدادادی» به درجه رفیع شهادت نائل و شش نفر از مأموران مجروح شدند که حال عمومی آنها مطلوب گزارش شده است.
با توجه به میزان درگیری و حجم آتش سنگین اشرار، نیروهای تکاوری پلیس تا ظهر دیروز در حال پاکسازی منطقه بودند.
همچنین با توجه به شهادت مظلومانه سه نفر از مجاهدان غیور نیروی انتظامی، سردار حسین معروفی، فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان طی پیامی این حادثه را تسلیت گفت. در متن پیام آمده است:
 شهادت مظلومانه سه دلاور مرد نیروی انتظامی شهیدان والا مقام سرهنگ مهدی توسنگ؛ استواریکم احسان شیرخانی و سرباز وظیفه امیرحسین خدادادی در درگیری با اشرار و قاچاقچیان مسلح در دشت سمسور(مرزبم و سیستان و بلوچستان) موجب تأسف و تأثر عمیق اینجانب و دیگر سپاهیان ثارالله کرمان شد.این شهدای بزرگوار که در راه امنیت جامعه، مظلومانه جان خود را تقدیم کردند، بی‌شک از جایگاه والایی در پیشگاه خداوند متعال برخوردار خواهند بود.

گروه حوادث/مرد جوان که مدعی است به‌خاطر اختلاف خانوادگی نگهبان شهرک صنعتی را به قتل رسانده با تلاش کارآگاهان جنایی استان البرز شناسایی و دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران» رسیدگی به این پرونده از 22 آبان امسال به‌دنبال قتل مرد جوانی به‌نام احمد 26 ساله که نگهبان شهرک صنعتی در اشتهارد بود شروع شد.
خیلی زود تیمی از کارآگاهان جنایی در محل حضور یافتند و به دستور بازپرس کشیک قتل جسد مقتول که با ضربه‌های چاقو کشته شده بود برای معاینه به پزشکی قانونی منتقل شد.
عموی مقتول که در صحنه جنایت حضور داشت به‌ کارآگاهان گفت: برادرزاده‌ام به‌دنبال ورود یک سارق به شهرک به قتل رسیده است.
اما اظهارات عموی مقتول باعث سوء ظن پلیس به وی شد که سرانجام در ادامه بازجویی‌ها گفت: من شاهد این جنایت بودم، نیمه شب یکی از بستگانمان که مدعی بود خواهرش توسط مقتول مورد آزار قرار گرفته است به اتاقک نگهبانی وارد شد و برادر زاده‌ام را در خواب با چاقو به قتل رساند من سعی کردم مانعش شوم اما او با من درگیر شد و بعد مرا تهدید کرد که اگر حقیقت را برملا کنم جانم به‌خطر می‌افتد.
به‌دنبال اظهارات تنها شاهد ماجرا متهم فراری به نام ناصر 27ساله تحت تعقیب پلیس قرار گرفت. او که در کوه‌های اطراف اشتهارد مخفی شده بود طی مدت کوتاهی توسط نیروهای پلیس بازداشت شد.
 این متهم پس از بازجویی مدعی شد مقتول مزاحم خواهرش شده بود، برای همین نقشه قتل او را طراحی و اجرا کرده است.
 

گروه حوادث/   سارق حرفه‌ای وقتی فهمید همدستش به وی نارو زده سه نفر را اجیر کرد تا او را کتک زده و تنبیه کنند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مدتی قبل مرد جوانی که با ضربات متعدد چاقو و قمه مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد. پس‌ از بهبودی مرد جوان که پیمان نام داشت به مأموران پلیس مستقر در بیمارستان گفت: آخر شب قصد داشتم مغازه‌ام را تعطیل کنم و به خانه بروم که ناگهان سه مرد نقاب‌دار قمه به‌دست وارد مغازه‌ام شدند. آنها با قمه و چاقو به جانم افتاده و مرا تا حد مرگ کتک زدند. گردنبند طلا، وسایل داخل گاوصندوق و پول‌های مغازه را به سرقت بردند و من نیمه جان داخل مغازه افتادم. برادرم که از برنگشتن من به خانه نگران شده بود به مغازه آمد و مرا که بی‌هوش شده بودم به بیمارستان منتقل کرد. سارقان صورت هایشان را با ماسک پوشانده بودند و نتوانستم چهره هایشان را ببینم.
سرنخی از مردان نقاب دار
با شکایت مرد مغازه دار، تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس پایتخت آغاز شد. در نخستین گام، کارآگاهان به سراغ دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه رفته و در بازبینی دوربین‌ها، فیلمی به‌دست آمد که نشان می‌داد مردان نقاب دار، پس از سرقت خونین سوار خودروی پراید شده‌اند.
با به‌دست آمدن این سرنخ، شماره پلاک خودرو استعلام و هویت مالک آن شناسایی شد. مالک خودرو مرد جوانی به‌ نام پویا بود که در تحقیقات معلوم شد از مجرمان سابقه دار است.
با به‌دست آمدن هویت پویا، وی دستگیر و به‌ دنبال آن دو همدست دیگرش نیز بازداشت شدند. پویا در تحقیقات گفت: یکی از هم سلولی‌های قدیمی‌ام به‌ نام بهروز چند روز قبل به سراغم آمد و از من خواست در ازای دریافت 10 میلیون تومان پول مردی را کتک بزنیم و پول‌هایش را سرقت کنیم، قرار شد هر چه در این سرقت به‌دست می‌آوریم هم برای خودمان باشد. من هم با دو دوستم نقشه را اجرا کردیم. گردنبند طلای شاکی بیش از 200 میلیون تومان قیمت داشت، کلی دلار و پول هم که از گاوصندوق مغازه او سرقت کردیم برداشتیم.
با اظهاراتی که مرد شرور در اختیار تیم تحقیق قرار داد، کارآگاهان راهی خانه بهروز شده و او را بازداشت کردند.
بهروز گفت: بارها به خاطر سرقت به زندان افتادم. این دفعه آخر که از زندان آزاد شدیم قرار شد با چند نفر از هم سلولی‌ها باندی تشکیل دهیم و از خانه‌ها سرقت کنیم. من و پیمان - شاکی - سردسته باند بودیم و دو نوچه هم داشتیم که بیشتر نقش زاغزنی را به عهده داشتند و سهم زیادی از سرقت‌ها نمی‌گرفتند. فهرست اموالی را که از سرقت خانه‌ها به‌دست می‌آوردیم داخل دفتری می‌نوشتیم و آخر هفته‌ها در پاتوقمان جمع می‌شدیم و هر کسی به اندازه نقشی که داشت سهمش را دریافت می‌کرد. اما این یک ماه آخر هرچه سرقت کردیم پیمان نزد خود نگه‌داشت و گفت مالخر خوبی پیدا کرده و می‌تواند با قیمتی بالا آنها را به فروش برساند.
 اما بعد مدعی شد که مالخر تمام طلاها را برای خودش برداشته و ناپدید شده است. من باورم نشد و احساس کردم به من نارو زده است به همین خاطر من هم سه نفر را اجیر کردم تا او را تنبیه کنند.
با اعتراف مرد جوان، متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

گروه حوادث/ کشاورز «دزپارتی» که به اتهام تخریب شیشه‌های بالگرد اورژانس هوایی به 18 ماه حبس و تبعید محکوم شده بود، آزاد شد.
به‌گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز خوزستان، دادگستری کل خوزستان اعلام کرد: در پی شکایت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی جندی شاپور اهواز و شبکه بهداشت دهدز در خرداد سال گذشته علیه مردی کشاورز به اتهام تخریب شیشه‌های بالگرد اورژانس هوایی، پرونده در این دادگاه تشکیل شد.
این بالگرد برای انتقال یک بیمار قلبی به منطقه صعب العبور اعزام و به ناچار در زمین کشاورزی متهم فرود آمده بود و وی در اعتراض به این ماجرا شیشه بالگرد را شکسته بود.با توجه به نبود متهم در دادگاه بدوی و تجدیدنظر، رأی در خصوص وی به‌صورت غیابی صادر و با ارسال پرونده به اجرای احکام، حکم جلب متهم در خردادماه جاری صادر و محکوم علیه ضمن پذیرش محکومیت و عدم اعتراض، روانه زندان رامهرمز شد.
بنا به درخواست قاضی اجرای احکام، از دادگاه صادرکننده رأی قطعی محکومیت تخریب شیشه‌های بالگرد و اعمال ماده ۷۷ قانون مجازات اسلامی، در نهایت این فرد مشمول کاهش مجازات شد و کل مجازات حبس و تبعید محکوم علیه به سه ماه حبس تقلیل یافت و اجرای مابقی مدت حبس برای مدت سه ماه به طورموقت متوقف شد که با این حکم، دیروز محکوم علیه از زندان آزاد شد.

گروه حوادث / همزمان با فرار پسر جوانی که به اتهام آزار یک زن به شلاق و تبعید محکوم شده بود قضات دستور بازداشت وی را صادر کردند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از دو سال قبل با شکایت زن 42 ساله‌ای به‌نام سحر که مدعی بود در پارکینگ یک مرکز تجاری مورد آزار و اذیت قرار گرفته آغاز شد. او در تشریح بیشتر ماجرا گفت: مدتی قبل آگهی استخدام یک مرکز تجاری حوالی اتوبان همت را دیدم. فردای آن روز برای پیگیری آگهی به آنجا رفتم که نگهبان مجموعه اجازه نداد وارد شوم در همان لحظه یکی از کارمندان مجموعه با نشان دادن کارتش به نگهبان، مرا همراه خودش به داخل پاساژ برد.
پس از آن به نشانی آگهی دهنده رفتم اما به توافق نرسیدیم. پس از آن همان مرد جوان به من پیشنهاد داد تا با ماشینش من را به خانه‌ام برساند اما وقتی به پارکینگ مجتمع رسیدیم او با تهدید چاقو من را به اتاقکی در پارکینگ برد و قصد داشت تا آزارم دهد که با فریادهای من مأموران حراست سر رسیدند.
به‌دنبال اظهارات شاکی، متهم بازداشت شد و پرونده پس از تکمیل به‌شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. او در ابتدای جلسه با رد اتهامش، ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: این زن خودش به من پیشنهاد برقراری ارتباط نامشروع داد اما وقتی نگهبانان سررسیدند شروع به داد و فریاد کرد و مرا متهم کرد.
با پایان اظهارات این متهم، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده وی را به 99 ضربه شلاق و 2سال تبعید محکوم کردند.
متهم برای گذراندن دوره محکومیتش راهی منطقه‌ای بدآب و هوا شد اما مدتی بعد از تبعیدگاه گریخت. با افشای این ماجرا مشخص شد متهم به مکان نامعلومی گریخته است و خانواده‌اش نیز از وی خبری ندارند. با این حال قضات حکم بازداشت وی را صادر کردند.

گروه حوادث/ انفجار یکی از خطوط لوله گاز در خوزستان پس‌از یک ساعت بدون تلفات جانی مهار شد.
این انفجار درساعت 15 / 7 دقیقه صبح روز گذشته در یکی از خطوط لوله 16 اینچ خروجی ایستگاه تزریق گاز مارون در روستای رمیص بخش مشراگه رامشیر خوزستان رخ داد و با تلاش آتش‌نشانان بعد از یک ساعت مهار شد.
علی اکبر چهرازی سخنگوی شرکت نفت مارون در این باره به ایلنا، گفت: بلافاصله پس‌از وقوع حادثه کارگروه ایمنی و عملیات وارد منطقه شدند و تا ساعت 15 / 8 دقیقه صبح چهارشنبه آتش‌سوزی کاملاً مهار شد. دلایل بروز حادثه در دست بررسی است و شواهد حاکی از آن است که خوردگی لوله باعث این حادثه شده است.
وی افزود: این حادثه تلفات جانی نداشته و هم اکنون خط و محوطه ایمن‌سازی شده و پس از کنترل کامل و تعمیرات لازم خط وارد مدار خواهد شد.

گروه حوادث/ راننده پرایدی که به اتهام آزار و اذیت دو دختر جوان دستگیر شده در تحقیقات مدعی شد آنها برای انتقامجویی از او شکایت کرده‌اند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل دختر جوانی به اداره پلیس رفت و از راننده پرایدی شکایت کرد و گفت: از میهمانی شبانه برمی گشتم و در کنار بزرگراه به انتظار خودرو ایستاده بودم که راننده پرایدی مقابل پایم توقف کرد. به تصور اینکه مسافربر است سوار شدم اما راننده ناگهان تغییر مسیر داد و با کشاندن من به بیابان‌های اطراف تهران مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و طلا و پول‌هایم را سرقت کرد.
با شکایت دختر جوان، تحقیقات به دستور بازپرس علیرضا بهشتی برای شناسایی راننده شرور آغاز شد. در حالی که بررسی‌ها در این خصوص ادامه داشت، کارآگاهان با شکایتی مشابه مواجه شدند. دومین شاکی نیز دختر جوانی بود که از محل کار به خانه برمی‌گشت اما در دام راننده پراید گرفتار شده بود. بدین ترتیب مأموران با دو شکایت در یک هفته مواجه شدند.دومین شاکی مدعی شده بود وقتی راننده خودرو او را به بیرون پرتاب کرده موفق شده تعدادی از شماره پلاک خودروی پراید را به‌خاطر بسپارد. با سرنخی که دختر جوان در اختیار مأموران قرار داد، آنها پس از چند روز بررسی موفق به شناسایی و دستگیری راننده جوان شدند.
پسر جوان که خود را کارمند یک مجتمع دندانپزشکی معرفی کرد در حالی که منکر اتهام خود بود، گفت: این دختران دروغ می‌گویند. من مدتی قبل با آنها دوست بودم و به بهانه‌های مختلف آنها از من پول می‌گرفتند. بعد از مدتی که متوجه شدم قصد اخاذی از من را دارند تصمیم گرفتم  با آنها قطع رابطه کنم. همین موضوع هم باعث شد کینه مرا به دل بگیرند و از من با این ادعا شکایت کنند.
باتوجه به شکایت دو دختر جوان، به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت، پرونده برای رسیدگی و تحقیقات بیشتر درباره ادعای طرفین ماجرا به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.

محمد بلوری/ آنچه گذشت: با راه‌اندازی نخستین فرودگاه در جنوب شهر تهران، یک هواپیمای نظامی در برخورد با کبوتران سرنگون شد و دادگاه‌های نظامی، محاکمه کبوتربازان را آغاز کردند. دختری که با یکی از کارکنان فنی امریکایی در فرودگاه آشنا شده بود در جریان قرار با او به‌دست ناشناسی به قتل رسید و جسدش را در بیابان پیدا کردند. حیدر برادر این دختر برای حفظ آبروی‌شان پا به فرار گذاشت تا خودش را قاتل خواهر نشان دهد و در جریان فرار شبانه وارد یک مقبره در بیابان شد...
٭٭٭
درویش بلند شد، فانوس روشن را در دست گرفت و با گذشتن یک دالان حیدر را به خوابگاهی که مخصوص زائران و مسافران در راه مانده بود راهنمایی کرد.
فانوس را کنار تخت گذاشت و گفت: راحت بخواب پسرم تا ببینم فردا چه خواهد شد. حق نگهدارت باشد.
حیدر تن خسته‌اش را روی تخت رها کرد و روبه‌ سقف دراز کشید، اما چشم‌هایش خواب را لجوجانه پس می‌زد، پلک‌هایش را که بهم فشرد چشم‌های خواهرش اقدس را دید که با صورتی خون‌آلود به او خیره شده است. هراسان بلند شد و بر لب تخت نشست. صدای ناله‌ای می‌آمد. ترس گنگی برجانش چنگ انداخته بود. به‌گمانش گرفتار کابوس شده است. گوش خواباند و به در اتاق زل زد، ناله خفیف مردی را می‌شنید. با پاهای برهنه از اتاق بیرون رفت و به ته راهرو نگاه کرد. در قاب آخرین پنجره، پرتو زرد و پژمرده چراغی پرپر می‌زد. پاورچین تا ته راهرو رفت و پشت در اتاقی ایستاد. صدای ناله مردی از این اتاق می‌آمد. با احتیاط لنگه در را باز کرد و نگاهش را توی اتاق گرداند. جوانی را روی یک تخت دید که در میان ناله‌هایش، زیرلب هذیان می‌گفت . صورت لاغر و پریده رنگش خیس عرق بود و به‌ سختی نفس می‌کشید. پا در اتاق گذاشت و کنار تخت زانو زد. جوان بیمار با چشم‌های خمار تب دارش، نگاهی دردمندانه به او کرد و لب‌های آماسیده و کبودش را جنباند: -‌آب، تشنه‌ام، آتش گرفتم.
لبه پتویی که روی سینه‌اش کشیده بودند خیس خون بود. حیدر آرام پتو را از روی سینه لخت جوان کنار زد و از هول و هراس سرش را پس کشید. از زیر لبه پارچه‌ای که روی سینه‌اش بسته بودند خون تازه‌ای بیرون می‌تراوید و روی تشک نشت می‌کرد. حیدر دست و پایش را گم کرده بود و گیج و منگ در اطرافش پی چیزی می‌گشت. کاسه آب را از لب تاقچه برداشت و با دو دست لرزان به لب‌های داغمه بسته جوان چسباند. -‌بخور آب بخور. تب‌ات میاد پایین!
جوان مجروح چشم‌های نیمه باز خمارش را به‌صورت حیدر گرفت، سرش را روی بالش به جلو لغزاند و جرعه‌ای که نوشید،  صورتش را روبه سقف برگرداند و هاله‌ای از مردمک چشم‌هایش از لای پلک‌ها بیرون ماند. حیدر سراسیمه از اتاق بیرون دوید تا درویش را خبر کند، بغض در گلویش گلوله شده بود و حنجره‌اش را درد می‌آورد. درویش با کمری خمیده روی تشکچه نشسته بود، لب‌هایش در تلاوت کلام خدا بود و با نوسان سروشانه‌ها، تسبیح می‌چرخاند. حیدر مقابل او روی یک زانو نشست و خم زانوی دیگری را به سینه چسباند. کف دست‌ها را به زمین خواباند و از پشت پرده اشک‌ لرزان درویش پیر را نگاه کرد.
ادامه مطلب پنجشنبه آینده

فرمانده نیروی انتظامی:
تحول در کلانتری‌ها یک تکلیف است

گروه حوادث/ فرمانده نیروی انتظامی بر ارتقای خدمت‌رسانی به مردم با تقویت و ایجاد تحول در کلانتری و پاسگاه‌ها و هوشمند‌سازی پلیس به‌عنوان یک تکلیف تأکید کرد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سردار اشتری در نهمین جلسه قرارگاه مرکزی تحول کلانتری و پاسگاه‌ها با اشاره به پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت هفته نیروی انتظامی گفت: ایشان در این پیام نیروی انتظامی را یکی از ستون‌های استوار امنیت در کشور عنوان کرده‌اند؛ به‌دنبال پیام مقام عظمای ولایت وظایف ما نیز دوچندان خواهد شد و در جهت محقق شدن فرمایشات ایشان تمامی ظرفیت‌ها را باید به‌کارگیریم.فرمانده نیروی انتظامی در ادامه گفت: ایجاد تحول در کلانتری و پاسگاه‌ها به‌عنوان یک تکلیف بر عهده ما قرار داده شده است، از این‌رو باید در این حوزه از تمامی ظرفیت‌ها برای ایجاد تغییر و تحول و تقویت کلانتری و پاسگاه‌ها بهره ببریم.  کلانتری و پاسگاه‌ها باید به‌عنوان امن‌ترین و پاک‌ترین محیط برای مردم تلقی شود و مردم بدانند که دلسوزترین و پاسخگوترین افراد در کلانتری‌ها مشغول خدمت‌رسانی هستند.
سردار اشتری در ادامه بر لزوم توجه به صیانت از کارکنان و ارتقای معیشت آنها تأکید کرد و گفت: ارتقای معیشت کارکنان خصوصاً افرادی که در کلانتری و پاسگاه‌ها مشغول خدمت‌رسانی هستند در نیروی انتظامی از اولویت‌ها بوده و هست و باید برای احقاق این امر بیش از گذشته تلاش کنیم.

سخنگوی ناجا:
 جمع آوری معتادان متجاهر  سخت نیست

گروه حوادث/ سخنگوی ناجا آخرین وضعیت پرونده سرباز وظیفه‌ای که از نماینده مجلس سیلی خورده بود، آمادگی پلیس برای جمع‌آوری معتادان متجاهر و برخورد پلیس با دارندگان سلاح غیرمجاز را تشریح کرد.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح دیروز سردار مهدی حاجیان در نشست برنامه‌ها و تمهیدات سی و پنجمین دوره مسابقات کشتی نظامیان جهان (سیزم) گفت: هدف سیزم صلح بین‌المللی، ایجاد اتحاد و همبستگی بین نیروهای نظامی جهان است؛ ضمن اینکه شعار آن دوستی از طریق ورزش است.

آمادگی پلیس برای جمع‌آوری معتادان
سخنگوی ناجا درباره جمع‌آوری معتادان متجاهر نیز گفت: بارها گفته شده و همه می‌دانید که ناجا این آمادگی را دارد که ظرف کمتر از یک هفته تمامی معتادان متجاهر را در سراسر کشور جمع‌آوری کرده و به مراکز نگهداری از این معتادان تحویل دهد و این اقدام زمان و هزینه چندانی برای پلیس ندارد اما مسأله این است که این معتادان در کجا باید نگهداری شوند. چرا در سال‌های گذشته که باید بر بحث پیشگیری و درمان اعتیاد تأکید می‌شد اقدامی انجام ندادند و حالا باید تمامی سازمان‌های دارای مسئولیت پاسخگو باشند.وی ضمن قدردانی از حضور رئیس جمهور در مرکز بازپروری سروش که در بازداشتگاه سابق کهریزک بنا شده، گفت: حضور رئیس جمهور باعث دلگرمی ما شد و ان‌شاءالله ایشان دستوری دهند که این معضل برای همیشه حل شود. ما معتقدیم که باید با علل آسیب‌های اجتماعی مقابله کرد. متأسفانه در حال حاضر روند درمان معتادان ناقص است. حداقل طول درمان باید یک سال باشد و وقتی فردی به کمپ برده می‌شود باید بر این موارد نظارت شود. سازمان‌های مسئول باید علاوه بر ترک برای بازگردان فرد معتاد به جامعه نیز برنامه جامع و کاملی داشته باشند.

نگهداری هر نوع سلاح فاقد مجوز جرم است
حاجیان درباره موضوع نگهداری سلاح غیرمجاز نیز گفت: پلیس هم در مرزها و هم در مرکز شهر با قاچاقچیان سلاح برخورد کرده و ما اشراف خوبی روی این موضوع داریم. البته لازم است که مجازات واردکنندگان سلاح نیز بازدارنده باشد ضمن اینکه ناجا نیز با این رفتار و به طور کلی با اراذل و اوباش و تمام کسانی که بخواهند امنیت و آرامش مردم را مختل کنند برخورد خواهد کرد. هر نوع سلاح فاقد مجوز در هر شکلی اعم از سلاح ساچمه‌ای و... جزو موارد ممنوعه محسوب می‌شود و دارنده چنین سلاحی مجرم است حتی اگر آن سلاح نه جنگی و نه شکاری باشد اما همین که مجوز نداشته باشد حمل آن مجرمانه است.

رضایت سربازی که سیلی خورده بود
سردار حاجیان درباره آخرین وضعیت پرونده سرباز ناجا نیز گفت: در این پرونده نماینده مجلس با جلب رضایت سربازی که سیلی خورده بود و دلجویی از وی موفق شد رضایت او را جلب کند و صلح و سازش بین شاکی و متشاکی انجام شد.