3 ماه پس از قتل 5 کودک
مادر آلمانی به حبس ابد محکوم شد
زن آلمانی که 3 ماه قبل در اقدامی جنون آمیز 5 فرزند خود را به قتل رسانده بود پس از محاکمه به حبس ابد محکوم شد.
به گزارش دویچه وله ، این زن ۲۸ ساله که 6 فرزند داشت ماه سپتامبر گذشته بعد از دیدن عکس شوهر سابقش با یک زن دیگر با خوراندن داروی بیهوشی به 5 فرزند خود که بین 18 ماه تا 8 سال سن داشتند آنها را در وان حمام خفه کرد و اجسادشان را در حوله پیچید و روی تخت گذاشت. فقط پسر 11 ساله خانواده که در زمان قتلها در خانه نبود جان سالم به در برد.
این زن به همراه سه پسر و سه دختر خردسالش در شهر زولینگن آلمان زندگی میکردند. گزارش شده است که وی در روز ارتکاب جرم از طریق پیام کتبی به شوهر سابق خود گفته بود که هرگز فرزندانش را دوباره نخواهد دید. کریستین بعد از این اقدام هولناک خودش را به قصد خودکشی جلوی قطار مترو ایستگاه مرکزی دوسلدورف پرت کرد ، اما زنده ماند. پسرش مدعی شد مادرش از او خواسته بود تا با همدیگر جلوی قطار بپرند اما پسربچه فرار کرده و خود را به خانه مادربزرگش رسانده است.
کریستین در جریان محاکمه فقط سکوت کرده بود اما وکیل مدافع وی به دلیل نبود شواهد خواستار برائت موکلش شده و خواسته بود که اگر به موکلاش برائت داده نمیشود، به جرم قتل غیرعمد به هشت سال زندان محکوم شود.
اما کارشناس دادگاه به این نتیجه رسید که این خانم از بیماری جدی روانی رنج نمیبرد و زمان قتلها نیز جنون نداشته است. این کارشناس گفته بود که این خانم ویژگی شخصیتی نارسیستی (خودشیفتگی) دارد. به همین خاطر قاضی دادگاه در حالی که این قتلها را «غمبار» توصیف می کرد کریستین را به حبس ابد محکوم کرد.
گروه حوادث/ واژگونی یک دستگاه اتوبوس در جاده ایوانکی به گرمسار 3 کشته و 23 مصدوم برجا گذاشت. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این حادثه ساعت 22 و 58 دقیقه پنجشنبه در کیلومتر 20 جاده ایوانکی رخ داد که بلافاصله اورژانس و هلال احمر به محل حادثه اعزام و مشخص شد اتوبوس 26 سرنشین داشته که 3 نفر از آنها در دم فوت کردند و 23 سرنشین هم مصدوم شدند که مصدومان بلافاصله به مراکز درمانی منتقل شدند. مظفر محمدخانی مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان سمنان در این باره گفت: تاریکی شب، ضعف علایم راهنمایی، پیچهای خطرناک، تردد پرشمار خودروهای سنگین و ضعف زیرساختهای اقامتی و استراحتگاهی در محدوده ۶۰۰ کیلومتری استان سمنان در محور راهبردی تهران به مشهد محدوده ایوانکی در شهرستان گرمسار و میامی از جمله عوامل حادثه ساز و مرگآفرین است.
قتل داماد به خاطر اختلاف خانوادگی
گروه حوادث/مرد جوان که با همدستی دوستانش شوهر خواهر خود را کشته و فرار کرده بود یک هفته پس از این جنایت دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران» ساعت 4 صبح 7 آبان به دنبال گزارش مرگ مرد جوانی در یکی از بیمارستان های پایتخت، تحقیقات به دستور بازپرس محمد وهابی آغاز شد. بررسی ها نشان می داد مرد جوان با ضربات متعدد چاقو مجروح و پس از ساعاتی تسلیم مرگ شده است. طبق اظهارات همراهان مقتول، برادرزن وی و دو مرد دیگر عاملان این جنایت بودند. بدین ترتیب دستور بازداشت متهمان از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه یافت. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ موفق به دستگیری برادرزن مقتول و دو همدستش شدند.
وی در تحقیقات ضمن اعتراف به قتل دامادشان گفت: خواهرم از مدت ها قبل با شوهرش اختلاف و درگیری داشت شب حادثه خواهرم دوباره تلفن کرد و گفت که با شوهرش دعوا کرده و خیلی ناراحت بود من هم عصبانی شدم و به همراه دوستانم راهی خانه خواهرم شدیم. وقتی به آنجا رسیدیم دامادمان همچنان با خواهرم درگیر بود و من از دیدن این صحنه عصبانی شدم و با قمه ای که متعلق به خود مقتول بود به او چند ضربه زدم و فرار کردم.
توطئه شوم خانوادگی برای قتل مرد عتیقه فروش
گروه حوادث/ زن میانسال که از بدرفتاریهای شوهرش خسته شده بود نقشه قتل وی را با همدستی فرزندانش طراحی و اجرا کرد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح پنجشنبه 6 آبان گزارش کشف جسدی در منطقه وردیج، بازپرس محمد وهابی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم را به محل حادثه کشاند. نخستین بررسیها نشان میداد جسد مردی میانسال که با ضربههای جسمی سخت و چاقو به قتل رسیده داخل پتو و سفره پیچیده شده و متخصصان پزشکی قانونی زمان مرگ را 12 ساعت قبل از کشف جسد اعلام کردند.
در ادامه با بررسی پرونده افراد گم شده و تحقیق از خانواده آنها سرانجام هویت مقتول بهنام هرمز شناسایی شد. پسر مقتول همزمان با شناسایی جسد پدرش به مأموران گفت: چند شب قبل فرد ناشناسی زنگ خانه ما را به صدا درآورد؛ پدرم گفت دوستش با او کار دارد بعد هم از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت.
اما در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند اظهارات پسر مقتول نادرست بوده بنابراین فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت.
در حالی که این بار کارآگاهان به بازجویی از همسر مقتول پرداخته بودند وی لب به اعتراف گشود و راز قتل همسرش با همدستی اعضای خانواده را فاش کرد و گفت: شوهرم مغازه دار بود و خرید و فروش عتیقه هم میکرد. اما خیلی بداخلاق بود و ما را اذیت میکرد. آنقدر از دست رفتارهایش خسته شده بودیم که من و دختر و پسرم تصمیم گرفتیم او را از سر راه برداریم. یک بار حدود 4 سال قبل مواد مخدر داخل خودرواش جاسازی کردیم تا پلیس او را دستگیر کند اما به هدفمان نرسیدیم. این بار نقشه کشیدیم او را به قتل برسانیم. شب حادثه وقتی شوهرم خوابید پسرم با همدستی نامزد دخترم به سراغش رفته و با چوب چند ضربه به سر او زدند. ولی هنوز نفس میکشید به همین خاطر من چاقویی به آنها دادم که این بار با ضربههای کارد کشته شد. بعد هم جسد را پتو پیچ کردیم و داخل صندوق عقب خودرو گذاشته و آن را به منطقه وردیج انتقال دادند.
با اعتراف زن میانسال، دستور بازداشت وی، پسرش و دختر و نامزد او صادر شد که با دستگیری متهمان و اعتراف به این جنایت خانوادگی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
توضیح زندان سنندج در مرگ یک زندانی
گروه حوادث/ همزمان با انتشار خبر مرگ یک زندانی در زندان سنندج بهدلیل ضرب و شتم از سوی مأموران زندان روابط عمومی این زندان با تکذیب این ماجرا اطلاعیهای صادر کرد.
بهگزارش روابط عمومی زندان سنندج، خسرو جمالیفر، سابقهدار و متهم به دو فقره قتل و محاربه، در درگیری داخل بند با یک زندانی دیگر که وی نیز بهدلیل ضرب و جرح دوران محکومیت خود را طی میکند، فوت شده است.
این دو زندانی باهم درگیر میشوند که توسط مراقبین از هم جدا و خسرو جمالیفر با تصمیم شورای انضباطی و تأیید قاضی ناظر زندان جدای از سایرین نگهداری میشود، نفر دوم نیز بهدلیل صدمات وارده به مراکز درمانی منتقل میشود. در سرکشی مراقبین، مرحوم جمالیفر اظهار سردرد میکند که بلافاصله به بهداری زندان و سپس به بیمارستان اعزام میشود که متأسفانه پس از یک ساعت در بیمارستان فوت میکند. علت تامه فوت توسط پزشکی قانونی در دست بررسی است.
شایان ذکر است زندانی مذکور دارای سوابق متعدد درگیری با مددجویان و خودزنی در حضور قاضی ناظر زندان بوده است.
پسر 9 ساله از 15 روز اسارت در چنگ آدم ربایان گفت
می ترسیدم دیگر پدر و مادرم را نبینم
گروه حوادث/پسر 9 سالهای که 15 روز در چنگ آدم ربایان اسیر بود و برای آزادی اش 400 هزار دلار از خانوادهاش درخواست کرده بودند جزئیات این روزهای سخت و دلهره آور را تشریح کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران» الیاس که فرزند یک صراف افغانستانی است ،گفت: روز 27 مهر همراه دوستم به مدرسه میرفتم که پسر نوجوانی به من نزدیک شد و به این بهانه که میخواهد مرا پیش پدر و داییام ببرد مرا سوار موتور کرد اما ساعتی بعد به خانهای برد و در اتاقی مرا زندانی کرد. آنجا چند نفر دیگر هم بودند که چاقو روی گلویم میگذاشتند و با سوزن مرا زخمی میکردند. سه نفر از آنها ماسک داشتند و من نمیتوانستم چهره شان را ببینم فقط یکی از آنها که 16 سال داشت و مرا با موتور به آنجا آورده بود، چهرهاش را نپوشانده بود. آنها از من فیلم میگرفتند و میگفتند از پدرم بخواهم که به آنها پول دهد تا مرا آزاد کنند. در این مدت خیلی از نظر روحی آسیب دیدم ، دلم برای پدر و مادرم تنگ شده بود و فکر می کردم دیگر آنها و خواهر و برادرهایم را نمیبینم، اما 15 روز بعد یک روز صبح که خواب بودم پلیس مرا بیدار کرد و گفت نترس ما دوست پدرت هستیم برای نجات تو آمدهایم بعد فهمیدم که دزدها را گرفتهاند و من آزاد شدم.
پسر کوچولو در ادامه گفت: همیشه دوست داشتم وقتی بزرگ شدم پلیس شوم اما از وقتی مأموران مرا نجات دادند بیشتر دلم میخواهد که پلیس شوم.
کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت که به دستور بازپرس عظیم سهرابی از شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران مأمور رسیدگی به این پرونده بودند با ردیابیهای گسترده سرانجام توانستند در عملیاتی غافلگیرانه مخفیگاه متهمان را در خاورشهر شناسایی و آنها را دستگیر و پسربچه را آزاد کنند.
مادر الیاس در حالی که با دیدن پسرش اشک میریخت او را محکم بغل گرفته و خدا را شکر میکرد،گفت: در تمام این مدت صدای بچهام در گوشم بود. مدام فکر میکردم پسرم برگشته و مرا صدا میزند، اما در را که باز میکردم از او خبری نبود. من 5 فرزند دارم اما وقتی الیاس را ربودند، زندگی برایم سیاه شد با خودم میگفتم ممکن است یک بار دیگر او را ببینم.