ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبراکرم (ص):
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
ایرج راد: خانه تئاتر ویژه کسانی است که این هنر منبع اصلی درآمدشان است
خانه تئاتر تنها ویژه کسانی است که کار تئاتر، منبع اصلی درآمدشان است. به این معنا که اگر کسی در استخدام کشوری باشد و بهعنوان نمونه کارمند جایی باشد و منبع درآمد اصلیاش، از جای دیگری بهجز کار تئاتر تأمین شود و در کنار آن کار اصلی، گاهی هم در تئاتر فعالیت کند، حضور در این انجمن، منفعتی برایش ندارد. پیشتر خانه تئاتر بهعنوان مؤسسه فرهنگی و هنری فعالیت داشت و از نظر صنفی نمیتوانست فعالیتی داشته باشد. البته فعالیتهای صنفی هم داشتیم که محدود و حتی فراقانونی بود. انجمن صنفی بر چند موضوع مهم تمرکز دارد که یکی امنیت شغلی اعضای آن است در تمام زمینهها از تعیین حقوق تا اشتغالزایی، ساعات کار، امکانات مورد نیاز برای انجام کار مانند تولید تئاتر و... و بخش دیگری از آن بر مسائل حقوقی تمرکز دارد همچون به رسمیت شناختن کار هنری بهعنوان شغل و حقوق ایام بیکاری که بسیار مهم است و قبلاً در فعالیتهای تشکیلاتی، تعریف نشده بود و اموری از این دست. انجمن صنفی بازیگران تئاتر تلاش دارد تا برنامههایی برای بالا بردن سطح توانمندی اعضای خود طراحی و اجرا کند.
بخشی از گفتههای رئیس هیأت مدیره خانه تئاتر در ایسنا
نگاهی به فیلم «پوست»به کارگردانی بهمن و بهرام ارک
جرأت یا حقیقت
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
کتابی دارد اصغر عبداللهی با نام «قصهها از کجا میآیند؟» که عبداللهی در آن شرح داده که چطور قصههای فیلمنامههایش را پیدا کرده. اما واقعاً قصهها از کجا میآیند؟ پاسخ من به این پرسش این است که قصهها همهجا هستند. کافی است آدم دستش را دراز کند و یک قصه از میان همین زندگی پیدا کنیم. به گمان من قصه فیلم سینمایی «پوست» ساخته بهمن و بهرام ارک حاصل همین دست دراز کردن در زندگی است. داستان یک عشق پیچیده شده در خرافات. اینجا پای واقعیت و خیال در میان است. اصلاً قصه چیزی جز درهمآمیزی واقعیت و خیال نیست. ویژگیهای فیلم سینمایی پوست آنقدر هست که آدم وقت بگذارد و آن را در سینما ببیند. این روزها این فیلم سینمایی در سینماها اکران شده است. فیلمی با زبان ترکی و روایتی جذاب که شما را با زیرنویس همراه میکند. اینکه میگویم روایتی جذاب برای این است که راوی فیلم زبانی ویژه است. استفاده از قصهپردازی عاشیقهاست و همین قصهپردازی است که آن را میان خیال و واقعیت در نوسان نگه میدارد. داستانهایی که عاشیقها نقل میکنند همین خاصیت را دارد. خاصیت درهمآمیزی خیال و واقعیت. افسانهها همین هستند. نقل افسانهها به شکل فیلم یکی از جذابترین ترفندهای سینمایی است که برادران کارت از آن استفاده کردهاند. با بردن فضای فیلمبرداری به میان یک فرهنگ متفاوت توانستهاند فضای فیلم را جذاب کنند. اگر همه عناصر بصری فیلم را کنار هم بگذاریم همه چیز به نفع فیلم است. فضاسازی، شخصیتسازیها، اتمسفر و... همه در خدمت متفاوت کردن فیلم هستند. این است که میشود در سینما نشست و این فیلم را با خیال راحت تماشا کرد. فیلمی که میخواهد عشق را از پس قصهها و افسانهها بیرون بکشد و به آدم بگوید چه راه سختی در راه است تا عشق به سرانجام برسد.
مهمترین اتفاقی که در این فیلم میافتد استفاده از خرافه است. خرافاتی که در زندگی روزمره ما وجود دارد و ما به سادگی از کنار آن عبور میکنیم. همین است که این شکل از فیلم را متفاوت کرده و به ما میگوید چطور میشود به سراغ خرافات رفت و روایتی دیگرگونه آفرید. ماجرای عشق و خرافات، رسیدنها و نرسیدنها، طلسمها و جادوهایی که در فیلم هست به ما این شکل از داستان را یادآوری میکند که سینمای ایران ظرفیت بسیاری برای خلق قصه دارد اگر کمی به فرهنگ عامه توجه کنیم و قومیتهای مختلف و آداب و رسوم آنها را مد نظر داشته باشیم. همین قصههای دست به دست شده از قدیم میتواند یکی از نقاط عطف سینمای ایران باشد گاهی مثل فیلم پوست میتواند در ژانر وحشت قرار بگیرد و گاهی هم میتواند یک ملودرام عاشقانه باشد که آدم را سر وجد بیاورد. این است که پوست میخواهد با تکیه بر خرافات فضای خوفآور ایجاد کند و موفق هم میشود. این فیلم در نشان دادن فضای خیالی موفق عمل میکند و زندگی روزمره را با خیال و خرافه توأم میکند. خرافهای که فکر نمیکنیم واقعی است اما گاه آنقدر اسیر این فضا میشویم که خودمان در آن گیر میکنیم و زندگی بر ما سخت و تنگ میشود. این قصهها وجود دارند و فقط و فقط باید فیلمنامهنویسها و کارگردانها جرأت پرداختن به آنها را داشته باشند که برادران ارک این جرأت را به سینما پیشنهاد میکنند.
داستاننویس
کتابی دارد اصغر عبداللهی با نام «قصهها از کجا میآیند؟» که عبداللهی در آن شرح داده که چطور قصههای فیلمنامههایش را پیدا کرده. اما واقعاً قصهها از کجا میآیند؟ پاسخ من به این پرسش این است که قصهها همهجا هستند. کافی است آدم دستش را دراز کند و یک قصه از میان همین زندگی پیدا کنیم. به گمان من قصه فیلم سینمایی «پوست» ساخته بهمن و بهرام ارک حاصل همین دست دراز کردن در زندگی است. داستان یک عشق پیچیده شده در خرافات. اینجا پای واقعیت و خیال در میان است. اصلاً قصه چیزی جز درهمآمیزی واقعیت و خیال نیست. ویژگیهای فیلم سینمایی پوست آنقدر هست که آدم وقت بگذارد و آن را در سینما ببیند. این روزها این فیلم سینمایی در سینماها اکران شده است. فیلمی با زبان ترکی و روایتی جذاب که شما را با زیرنویس همراه میکند. اینکه میگویم روایتی جذاب برای این است که راوی فیلم زبانی ویژه است. استفاده از قصهپردازی عاشیقهاست و همین قصهپردازی است که آن را میان خیال و واقعیت در نوسان نگه میدارد. داستانهایی که عاشیقها نقل میکنند همین خاصیت را دارد. خاصیت درهمآمیزی خیال و واقعیت. افسانهها همین هستند. نقل افسانهها به شکل فیلم یکی از جذابترین ترفندهای سینمایی است که برادران کارت از آن استفاده کردهاند. با بردن فضای فیلمبرداری به میان یک فرهنگ متفاوت توانستهاند فضای فیلم را جذاب کنند. اگر همه عناصر بصری فیلم را کنار هم بگذاریم همه چیز به نفع فیلم است. فضاسازی، شخصیتسازیها، اتمسفر و... همه در خدمت متفاوت کردن فیلم هستند. این است که میشود در سینما نشست و این فیلم را با خیال راحت تماشا کرد. فیلمی که میخواهد عشق را از پس قصهها و افسانهها بیرون بکشد و به آدم بگوید چه راه سختی در راه است تا عشق به سرانجام برسد.
مهمترین اتفاقی که در این فیلم میافتد استفاده از خرافه است. خرافاتی که در زندگی روزمره ما وجود دارد و ما به سادگی از کنار آن عبور میکنیم. همین است که این شکل از فیلم را متفاوت کرده و به ما میگوید چطور میشود به سراغ خرافات رفت و روایتی دیگرگونه آفرید. ماجرای عشق و خرافات، رسیدنها و نرسیدنها، طلسمها و جادوهایی که در فیلم هست به ما این شکل از داستان را یادآوری میکند که سینمای ایران ظرفیت بسیاری برای خلق قصه دارد اگر کمی به فرهنگ عامه توجه کنیم و قومیتهای مختلف و آداب و رسوم آنها را مد نظر داشته باشیم. همین قصههای دست به دست شده از قدیم میتواند یکی از نقاط عطف سینمای ایران باشد گاهی مثل فیلم پوست میتواند در ژانر وحشت قرار بگیرد و گاهی هم میتواند یک ملودرام عاشقانه باشد که آدم را سر وجد بیاورد. این است که پوست میخواهد با تکیه بر خرافات فضای خوفآور ایجاد کند و موفق هم میشود. این فیلم در نشان دادن فضای خیالی موفق عمل میکند و زندگی روزمره را با خیال و خرافه توأم میکند. خرافهای که فکر نمیکنیم واقعی است اما گاه آنقدر اسیر این فضا میشویم که خودمان در آن گیر میکنیم و زندگی بر ما سخت و تنگ میشود. این قصهها وجود دارند و فقط و فقط باید فیلمنامهنویسها و کارگردانها جرأت پرداختن به آنها را داشته باشند که برادران ارک این جرأت را به سینما پیشنهاد میکنند.
«صدر»، خاندانی در خدمت معارف دینی
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
خاندان صدر یا صدر عاملی، شاخهای از سادات موسوی از ذریه «سید صدرالدین محمد» (۱۱۹۳-۱۲۶۴ق) از اعاظم فقهای اصولی و رجالی عالَم تشیع در قرن سیزدهم (ه. ق) است. این خاندان از نوادگان امام موسی کاظم(ع) بوده و از دیرباز به علم و اجتهاد شهرت دارند و در طول چند قرن اخیر عالمان و شخصیتهای مؤثری از این خاندان برخاستهاند. جبل عامل لبنان خاستگاه اولیه خاندان صدر بوده و جد اعلای آنان، «سید صالح موسوی عاملی» (۱۱۲۲-۱۲۱۷) از علمای بزرگ شیعه در لبنان بود. سید صالح به سبب دشمنی حاکمان عثمانی با تشیع مجبور به ترک لبنان و اقامت در عراق شد. در پی مهاجرت سید صالح به عراق، خاندان صدر به سه دسته تقسیم شدند، عدهای در جبل عامل باقی ماندند، برخی به کاظمین رفتند که سیدحسن، سید اسماعیل جد امام موسی صدر و سید محمدباقر صدر از این جملهاند. در اواسط سلطنت فتحعلیشاه دو نفر از چهار پسر سید صالح، «سید محمدعلی» و «سید صدرالدین موسوی عاملی» به اصفهان هجرت کردند که تعدادی زیادی از علمای مطرح شیعه در دو قرن اخیر، از نوادگان آن دو هستند. همچنین صدها شخصیت فرهیخته دانشگاهی در عرصههای علم، ادب، فرهنگ، صنعت، طب، اجتماع و سیاست از این خاندان به جامعه تقدیم و بارها در طول تاریخ هزینه پایبندی بر باورهای خود را به صورت تحمل زندان، تبعید یا شهادت پرداختهاند.
پس از درگذشت میرزای شیرازی بزرگ تا پایان دوران قاجاریه، حتی پس از آن خاندان صدر همواره در بالاترین سطح زعامت و هدایت مردم را برعهده داشتهاند که از آن جملهاند: سید صدرالدین موسوی عاملی (۱۱۹۳ - ۱۲۶۴ق) داماد شیخ جعفر کاشفالغطا، سید حسن صدر (۱۲۷۲-۱۳۵۴ ق) فقیه، اصولی، محدث و از مراجع بزرگ تقلید، مشهور به محدث کاظمینی که کتاب تأسیسالشیعه العلومالاسلام با موضوع «نقش شیعیان در تأسیس علوم اسلامی» مشهورترین اثر اوست. سید محمدعلی صدر عاملی اصفهانی (۱۲۳۹-۱۲۷۴ق) معروف به آقا مجتهد، عالم، عارف، شاعر و ادیب، که در ۱۲ سالگی به اجتهاد رسید. سید اسماعیل صدر؛ (۱۲۵۸- ۱۳۳۸) از مراجع تقلید قرن اخیر که در برابر تهاجمات روسیه، انگلیس و ایتالیا به ممالک اسلامی به همراه دیگر علمای نجف، فتاوای جهاد صادر کرد.
سید محمدباقر صدر (۱۳۱۳- ۱۴۰۰ق)، از علما و فعالان سیاسی عراق، سید اسماعیل صدر، سید حیدر صدرعاملی و...
بانوان بسیاری از این خاندان نیز درعرصههای مختلف علمی و اجتماعی به شهرت رسیدند که از آن جملهاند، رباب و آمنه صدر، رباب صدر، فرزند سید صدرالدین صدر و خواهر امام موسی صدر است که فعالیتهای اجتماعی خود را بنا به درخواست امام موسی صدر برای مشارکت در ایجاد شاخه زنان مؤسسات آغاز کرد و بعد از آن مدیریت «بیت الفتاه» را نیز بهعهده گرفت. پس از ناپدید شدن سید موسی صدر در شهریور ۱۳۵۷ مسؤلیت اداره مؤسسات امام صدر عملاً بهعهده وی قرار گرفت. آمنه صدر، معروف به بنتالهدی و شهیده صدر (۱۹۳۷-۱۹۸۰م) از زنان نویسنده و فعال فرهنگی-سیاسی عراق که سرپرستی مدارس الزهرای نجف و کاظمین، تشکیل جلسات خانگی دینی، نوشتن مقاله در مجله الاضوا، داستاننویسی و سرایش اشعار مذهبی از فعالیتهای فرهنگی-دینی اوست، بهدنبال اعتراض به دستگیری برادرش و سخنرانی در حرم حضرت علی(ع) که به تظاهرات در شهرها و کشورهای مختلفی انجامید، توسط رژیم بعث زندانی و پس از شکنجه طولانی اعدام شد.
امام موسی صدر
سید موسی صدر معروف به امام موسی صدر، از عالمان و اندیشمندان تأثیرگذار شیعه در عرصه فرهنگی و سیاسی است که پس از هجرت از ایران به لبنان، مجلس اعلای شیعیان لبنان و جنبش امل را تأسیس کرد و رهبری فکری و سیاسی شیعیان این کشور را عهدهدار شد.
سید رضا صدر
سید رضا صدر (۱۳۰۰- ۱۳۷۳ش) که امروز مصادف با بیست وهفتمین سالگرد درگذشت وی میباشد، مجتهد و از مدرسان حوزه علمیه قم و نویسنده کتابهای دینی، فرزند سید صدرالدین صدر و برادر سید موسی صدر بود. وی در قم نزد عالمانی همچون سید شهابالدین مرعشی نجفی، سید محمد محقق داماد، سید محمد حجت کوه کمرهای و سید حسین بروجردی تحصیل کرد. فلسفه و عرفان را نیز نزد امام خمینی شاگردی کرد. وی در طول عمر نسبتاً کوتاه خود موفق به تألیف قریب 50 عنوان کتاب شد. شهید مطهری، در نامهای به هیأت مؤسس حسینیه ارشاد برای تشکیل شورای عالی روحانی به عنوان یک مرکز اجتهادی و فتوایی دوازده نفر از بزرگان علما را معرفی میکند که سید رضا صدر یکی از آنان است. صدر هیچگاه خود را در معرض مرجعیت قرار نداد و با وجود خواهش و اصرار زیاد دوستان برای انتشار رساله، آن را چاپ و منتشر نکرد. سید رضا صدر از سال ۱۳۲۸ ش. درسهای اخلاق را شبهای پنجشنبه در قم منزل پدری خود شروع کرد. این درس تا سال ۱۳۴۶ ش. که به تهران عزیمت کرد، ادامه داشت.
دبیر گروه پایداری
خاندان صدر یا صدر عاملی، شاخهای از سادات موسوی از ذریه «سید صدرالدین محمد» (۱۱۹۳-۱۲۶۴ق) از اعاظم فقهای اصولی و رجالی عالَم تشیع در قرن سیزدهم (ه. ق) است. این خاندان از نوادگان امام موسی کاظم(ع) بوده و از دیرباز به علم و اجتهاد شهرت دارند و در طول چند قرن اخیر عالمان و شخصیتهای مؤثری از این خاندان برخاستهاند. جبل عامل لبنان خاستگاه اولیه خاندان صدر بوده و جد اعلای آنان، «سید صالح موسوی عاملی» (۱۱۲۲-۱۲۱۷) از علمای بزرگ شیعه در لبنان بود. سید صالح به سبب دشمنی حاکمان عثمانی با تشیع مجبور به ترک لبنان و اقامت در عراق شد. در پی مهاجرت سید صالح به عراق، خاندان صدر به سه دسته تقسیم شدند، عدهای در جبل عامل باقی ماندند، برخی به کاظمین رفتند که سیدحسن، سید اسماعیل جد امام موسی صدر و سید محمدباقر صدر از این جملهاند. در اواسط سلطنت فتحعلیشاه دو نفر از چهار پسر سید صالح، «سید محمدعلی» و «سید صدرالدین موسوی عاملی» به اصفهان هجرت کردند که تعدادی زیادی از علمای مطرح شیعه در دو قرن اخیر، از نوادگان آن دو هستند. همچنین صدها شخصیت فرهیخته دانشگاهی در عرصههای علم، ادب، فرهنگ، صنعت، طب، اجتماع و سیاست از این خاندان به جامعه تقدیم و بارها در طول تاریخ هزینه پایبندی بر باورهای خود را به صورت تحمل زندان، تبعید یا شهادت پرداختهاند.
پس از درگذشت میرزای شیرازی بزرگ تا پایان دوران قاجاریه، حتی پس از آن خاندان صدر همواره در بالاترین سطح زعامت و هدایت مردم را برعهده داشتهاند که از آن جملهاند: سید صدرالدین موسوی عاملی (۱۱۹۳ - ۱۲۶۴ق) داماد شیخ جعفر کاشفالغطا، سید حسن صدر (۱۲۷۲-۱۳۵۴ ق) فقیه، اصولی، محدث و از مراجع بزرگ تقلید، مشهور به محدث کاظمینی که کتاب تأسیسالشیعه العلومالاسلام با موضوع «نقش شیعیان در تأسیس علوم اسلامی» مشهورترین اثر اوست. سید محمدعلی صدر عاملی اصفهانی (۱۲۳۹-۱۲۷۴ق) معروف به آقا مجتهد، عالم، عارف، شاعر و ادیب، که در ۱۲ سالگی به اجتهاد رسید. سید اسماعیل صدر؛ (۱۲۵۸- ۱۳۳۸) از مراجع تقلید قرن اخیر که در برابر تهاجمات روسیه، انگلیس و ایتالیا به ممالک اسلامی به همراه دیگر علمای نجف، فتاوای جهاد صادر کرد.
سید محمدباقر صدر (۱۳۱۳- ۱۴۰۰ق)، از علما و فعالان سیاسی عراق، سید اسماعیل صدر، سید حیدر صدرعاملی و...
بانوان بسیاری از این خاندان نیز درعرصههای مختلف علمی و اجتماعی به شهرت رسیدند که از آن جملهاند، رباب و آمنه صدر، رباب صدر، فرزند سید صدرالدین صدر و خواهر امام موسی صدر است که فعالیتهای اجتماعی خود را بنا به درخواست امام موسی صدر برای مشارکت در ایجاد شاخه زنان مؤسسات آغاز کرد و بعد از آن مدیریت «بیت الفتاه» را نیز بهعهده گرفت. پس از ناپدید شدن سید موسی صدر در شهریور ۱۳۵۷ مسؤلیت اداره مؤسسات امام صدر عملاً بهعهده وی قرار گرفت. آمنه صدر، معروف به بنتالهدی و شهیده صدر (۱۹۳۷-۱۹۸۰م) از زنان نویسنده و فعال فرهنگی-سیاسی عراق که سرپرستی مدارس الزهرای نجف و کاظمین، تشکیل جلسات خانگی دینی، نوشتن مقاله در مجله الاضوا، داستاننویسی و سرایش اشعار مذهبی از فعالیتهای فرهنگی-دینی اوست، بهدنبال اعتراض به دستگیری برادرش و سخنرانی در حرم حضرت علی(ع) که به تظاهرات در شهرها و کشورهای مختلفی انجامید، توسط رژیم بعث زندانی و پس از شکنجه طولانی اعدام شد.
امام موسی صدر
سید موسی صدر معروف به امام موسی صدر، از عالمان و اندیشمندان تأثیرگذار شیعه در عرصه فرهنگی و سیاسی است که پس از هجرت از ایران به لبنان، مجلس اعلای شیعیان لبنان و جنبش امل را تأسیس کرد و رهبری فکری و سیاسی شیعیان این کشور را عهدهدار شد.
سید رضا صدر
سید رضا صدر (۱۳۰۰- ۱۳۷۳ش) که امروز مصادف با بیست وهفتمین سالگرد درگذشت وی میباشد، مجتهد و از مدرسان حوزه علمیه قم و نویسنده کتابهای دینی، فرزند سید صدرالدین صدر و برادر سید موسی صدر بود. وی در قم نزد عالمانی همچون سید شهابالدین مرعشی نجفی، سید محمد محقق داماد، سید محمد حجت کوه کمرهای و سید حسین بروجردی تحصیل کرد. فلسفه و عرفان را نیز نزد امام خمینی شاگردی کرد. وی در طول عمر نسبتاً کوتاه خود موفق به تألیف قریب 50 عنوان کتاب شد. شهید مطهری، در نامهای به هیأت مؤسس حسینیه ارشاد برای تشکیل شورای عالی روحانی به عنوان یک مرکز اجتهادی و فتوایی دوازده نفر از بزرگان علما را معرفی میکند که سید رضا صدر یکی از آنان است. صدر هیچگاه خود را در معرض مرجعیت قرار نداد و با وجود خواهش و اصرار زیاد دوستان برای انتشار رساله، آن را چاپ و منتشر نکرد. سید رضا صدر از سال ۱۳۲۸ ش. درسهای اخلاق را شبهای پنجشنبه در قم منزل پدری خود شروع کرد. این درس تا سال ۱۳۴۶ ش. که به تهران عزیمت کرد، ادامه داشت.
تئاتر را با تصویرهای پوچ گره نزنیم
سوده ازقندی
بازیگر تئاتر
چندسالپیش «بیوههای غمگین سالار جنگ» را دیدم و نمایشی بهکارگردانی سوسن پرور باعنوان «هایلایت» که شاید بتوان گفت نمایشهایی بودند با دغدغه و موضوعاتی پیرامون زنان. همیشه با خود فکر میکردم که فرصت خوبی خواهد بود اگر بتوانم در آثاری با این موضوعات کار کنم اما بعدازمدتی از این ایده منصرف شدم چون معمولاً کارهایی که میدیدم در سطح میماندند و پرداختها به مقوله زنان در آنها ابتدایی بود. ازسویی، من یک بازیگرم و در حیطه کارگردانی و نویسندگی نیز فعالیتی نداشتهام که بخواهم بگویم خودم جریانسازی کنم. یک موضوعی که مورد توجهم بوده اینکه دلم میخواست اگر قرار است در نمایشی به مسائل زنان نگاه شود، شخصیتی که از «زن» در آنها ترسیم میشود، عمق داشته باشد؛ اتفاقیکه در بعضی از رمانهایی که میخوانم بهدرستی میافتد و ما با تصویری از یک زن متفکر، موفق، فعال و پویا در خانه و در اجتماع مواجهیم. بهنظر من باید کارهایی بسازیم تا تجلی «زن» در آن نمود داشته باشد و نه صرفاً مواجهه و دوئلی بین مردان و زنان باشد. بهنظرم معمولاً دو سر یک طیف را نشان میدهیم؛ یعنی یا مدام از زنان تباهشده، فلکزده و بدبخت حرف میزنیم یا زنانیکه نگاهشان به کسب جایگاه اجتماعی، با هویتهای پوچ گره خورده و دنبال ظاهرسازی هستند. احساس میکنم تئاتر میتواند نمایانگر توانایی زنان باشد و در مورد آن فرهنگسازی کند و وجهه درست و منطقی آن را بهجامعه منتقل کند و در سویی دیگر هم از بروز خشونتهای انباشته و پنهان نسبت به آنان جلوگیری کند. بهنظرم لزومی هم ندارد که مشکلات و مسائل حتماً ازسوی یک نگاه زنانه مطرح شود؛ چون ممکن است اگر خانمی بهفرض بعد از مشقات فراوان بتواند نمایشی را روی صحنه ببرد، فیلمی را بسازد یا متنی را دراینزمینه بنویسد، بهخاطر آنچه برایش رخ داده یا تجربیاتی که از سر گذرانده تا با دشواری جایگاه تازهای پیدا کند، محصولی که ارائه میدهد ناشی از همین نگاه و بیان فقط رنج و تیرگی باشد و آنچه از ذهن او بیرون میآید، شعارزده خواهد بود. معتقدم خوب است کارهایی درهرزمینه از هنر و البته تئاتر ساخته شود با رویکرد فرهنگسازی و تغییر نگاهها؛ اما از نوع خوب و سازنده. اگر این اتفاق نیفتد؛ باز شاهد تکرار کلیشههای رایج خواهیم شد و ممکن است حتی نتیجه معکوس عایدمان شود. در کارنامه کاری خودم نمایشی بود بهنام «تروکاژ» که نقشم در آن (طلا) را خیلی دوست داشتم و بهنظرم میتوان گفت زنی تأثیرگذار در یک فضای نمایشی بود یا در نمایش «14/3» که البته فضایی شیرین و کمدی داشت؛ اما نقش «نازار» در «رپرتاژ اندیشههای کال» برایم چیز دیگری است؛ دختری شهرستانی که سعی میکند از شرایط دشواری که بر او گذشته، سربلند بیرون بیاید و زندگی دوبارهای برای خودش تعریف میکند؛ این نقش برایم نمونهای از یک زن قدرتمند بود. هرچند اگر بانگاهیبه کارنامهام بخواهم بگویم در قامت یک بازیگر آیا توانستهام دین خود را به جامعه زنان ادا کنم و در تبیین یک نگاه درست به شخصیت زن قدم برداشته باشم، میتوانم بگویم با نقش یک مادر در نمایش «فیلم خانوادگی» (که بعدها نسخهای سینمایی از آن متن باعنوان «ما همه خوبیم» ساخته شد) چنینکاری کردم؛ زنی ناشنوا که متأهل بوده و فرزندی دارد و بهرغم محدودیتی که نقص عضو برایش ایجاد کرده؛ اما در جامعه زندگی میکند و یک «زن» است.
بازیگر تئاتر
چندسالپیش «بیوههای غمگین سالار جنگ» را دیدم و نمایشی بهکارگردانی سوسن پرور باعنوان «هایلایت» که شاید بتوان گفت نمایشهایی بودند با دغدغه و موضوعاتی پیرامون زنان. همیشه با خود فکر میکردم که فرصت خوبی خواهد بود اگر بتوانم در آثاری با این موضوعات کار کنم اما بعدازمدتی از این ایده منصرف شدم چون معمولاً کارهایی که میدیدم در سطح میماندند و پرداختها به مقوله زنان در آنها ابتدایی بود. ازسویی، من یک بازیگرم و در حیطه کارگردانی و نویسندگی نیز فعالیتی نداشتهام که بخواهم بگویم خودم جریانسازی کنم. یک موضوعی که مورد توجهم بوده اینکه دلم میخواست اگر قرار است در نمایشی به مسائل زنان نگاه شود، شخصیتی که از «زن» در آنها ترسیم میشود، عمق داشته باشد؛ اتفاقیکه در بعضی از رمانهایی که میخوانم بهدرستی میافتد و ما با تصویری از یک زن متفکر، موفق، فعال و پویا در خانه و در اجتماع مواجهیم. بهنظر من باید کارهایی بسازیم تا تجلی «زن» در آن نمود داشته باشد و نه صرفاً مواجهه و دوئلی بین مردان و زنان باشد. بهنظرم معمولاً دو سر یک طیف را نشان میدهیم؛ یعنی یا مدام از زنان تباهشده، فلکزده و بدبخت حرف میزنیم یا زنانیکه نگاهشان به کسب جایگاه اجتماعی، با هویتهای پوچ گره خورده و دنبال ظاهرسازی هستند. احساس میکنم تئاتر میتواند نمایانگر توانایی زنان باشد و در مورد آن فرهنگسازی کند و وجهه درست و منطقی آن را بهجامعه منتقل کند و در سویی دیگر هم از بروز خشونتهای انباشته و پنهان نسبت به آنان جلوگیری کند. بهنظرم لزومی هم ندارد که مشکلات و مسائل حتماً ازسوی یک نگاه زنانه مطرح شود؛ چون ممکن است اگر خانمی بهفرض بعد از مشقات فراوان بتواند نمایشی را روی صحنه ببرد، فیلمی را بسازد یا متنی را دراینزمینه بنویسد، بهخاطر آنچه برایش رخ داده یا تجربیاتی که از سر گذرانده تا با دشواری جایگاه تازهای پیدا کند، محصولی که ارائه میدهد ناشی از همین نگاه و بیان فقط رنج و تیرگی باشد و آنچه از ذهن او بیرون میآید، شعارزده خواهد بود. معتقدم خوب است کارهایی درهرزمینه از هنر و البته تئاتر ساخته شود با رویکرد فرهنگسازی و تغییر نگاهها؛ اما از نوع خوب و سازنده. اگر این اتفاق نیفتد؛ باز شاهد تکرار کلیشههای رایج خواهیم شد و ممکن است حتی نتیجه معکوس عایدمان شود. در کارنامه کاری خودم نمایشی بود بهنام «تروکاژ» که نقشم در آن (طلا) را خیلی دوست داشتم و بهنظرم میتوان گفت زنی تأثیرگذار در یک فضای نمایشی بود یا در نمایش «14/3» که البته فضایی شیرین و کمدی داشت؛ اما نقش «نازار» در «رپرتاژ اندیشههای کال» برایم چیز دیگری است؛ دختری شهرستانی که سعی میکند از شرایط دشواری که بر او گذشته، سربلند بیرون بیاید و زندگی دوبارهای برای خودش تعریف میکند؛ این نقش برایم نمونهای از یک زن قدرتمند بود. هرچند اگر بانگاهیبه کارنامهام بخواهم بگویم در قامت یک بازیگر آیا توانستهام دین خود را به جامعه زنان ادا کنم و در تبیین یک نگاه درست به شخصیت زن قدم برداشته باشم، میتوانم بگویم با نقش یک مادر در نمایش «فیلم خانوادگی» (که بعدها نسخهای سینمایی از آن متن باعنوان «ما همه خوبیم» ساخته شد) چنینکاری کردم؛ زنی ناشنوا که متأهل بوده و فرزندی دارد و بهرغم محدودیتی که نقص عضو برایش ایجاد کرده؛ اما در جامعه زندگی میکند و یک «زن» است.
«کرونا و ارتباطات سیاسی» منتشر شد
کتاب «کرونا و ارتباطات سیاسی» با ترجمه مسعود میرزایی و بهجت عباسی از سوی انتشارات روزنامه ایران منتشر شد. این کتاب جزو جدیدترین آثاری است که بحران کرونا را با نگاهی متفاوت از نگاه صرف پزشکی و بهداشتی در کشورهای مختلف بررسی کرده و از این نظر یک منبع تطبیقی منحصر به فرد به شمار میرود که حاوی تجربیات ارزندهای بویژه برای مواجهه با شرایط مشابه در آینده میباشد. «کرونا و ارتباطات سیاسی» توسط جمعی از استادان و پژوهشگران حوزه ارتباطات، روزنامه نگاری، جامعه شناسی و مدیریت بحران از کشورهای مختلف به رشته تحریر درآمده و یکی از نخستین کارهای پژوهشی است که پس از شیوع کرونا در جهان منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از پژوهشهای 44 استاد دانشگاه و محقق برجسته از دانشگاههای معتبر جهان است که بحران کرونا را از بُعد راهبردهای ارتباطی، مدیریت بحران، روانشناسی سیاسی و مدیریت ریسک بررسی کردهاند. نویسندگانِ مجموعه مقالات این کتاب با استفاده از نظریههای ارتباطات سیاسی وضعیت مدیریت بحران کرونا و واکنش مقامات سیاسی و سایر بازیگران دولتی و غیردولتی در 27 کشور از پنج قاره جهان (از جمله جمهوری اسلامی ایران) و دو نهاد مهم فراملی شامل سازمان جهانی بهداشت و اتحادیه اروپا را بررسی کردهاند. تحقیقات این پژوهشگران نشان میدهد که جهان برای مقابله با چنین بحرانی بخوبی مهیا نشده بود؛ برخی رهبران بحران کرونا را خوب مدیریت کردند، برخی خوش شانس بودند و برخی دیگر نیز اجازه دادند مسائل سیاسی در این قضیه هم غلبه پیدا کند. به این ترتیب تحلیل نتایج بررسیهای انجام شده در کشورهای مختلف در زمینه مقابله با کرونا درسهای زیادی برای ارتباطات سیاسی هم بهعنوان یک رشته مطالعاتی و هم بهعنوان یک کار عملیاتی دارد. «کرونا و ارتباطات سیاسی» زیر نظر دکتر «دارن لیلِکر» استاد ارتباطات سیاسی در دانشگاه بورنموث بریتانیا، دکتر «ایونا کومَن» استاد روزنامه نگاری و روابط عمومی در دانشگاه تگزاس امریکا، دکتر «میلوش گریگور» استاد ارتباطات سیاسی و تبلیغات در دانشگاه «ماساریک» جمهوری چک و دکتر «ادواردو نوولی» استاد ارتباطات سیاسی و جامعه شناسی رسانه در دانشگاه رم ایتالیا، گردآوری و ویراستاری شده است. ترجمه فارسی کتاب «کرونا و ارتباطات سیاسی» در 400 صفحه و به قیمت 950 هزار ریال در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.
هنرمندان در فضای مجازی
فضای مجازی در شبانهروز گذشته خبر از نخستین اثر سینمایی مهرداد صدیقیان در مقام کارگردان خبر داده که در این باره بهرام رادان هم اشارهای به اثر جدید همکار و دوست قدیمیاش داشته، اهالی موسیقی هم با انتشار تصاویری از نوید افقه، از تولد این نوازنده یاد کردهاند که 11 آبان ماه بوده. در بخش ادبیات هم نویسندگان نام آشنای ایران آثار جدید بازار کتاب را به مخاطبان معرفی کردهاند.
چهرهها
مهرداد صدیقیان پس از سالها حضور درعرصه سینما به عنوان بازیگر این بار از تجربه جدید خود در مقام کارگردان نوشته و از نخستین تجربه فیلمسازی خود خبر داده در فیلمی با عنوان «پارک ارم» که فیلمبرداری آن چند روز گذشته به پایان رسیده. تهیهکننده این فیلم کوتاه شیما قهرودی است. این فیلم نخستین تجربه فیلمسازی صدیقیان پس از سالها حضور در عرصه سینما به عنوان بازیگر است. تدوین فیلم توسط میثم میرزایی آغاز شده و قرار است با پایان مراحل فنی، فیلم برای حضور در فستیوالهای جهانی آماده نمایش شود. بهرام رادان هم در راستای این کار جدید مهرداد صدیقیان آورده: «اصولاً بحث کردن با مهرداد لذتبخشه، وقتی مخالف چیزی باشه حرفی نمیزنه، وقتی موافق باشه هم چیزی نمیگه، کلاً سعی میکنه دخالتی تو بحث نداشته باشه، حتی اگه بحثو خودش از اول راه انداخته باشه!!! آخرش هم یه جوری نگات میکنه و لبخند میزنه که یعنی «حالا مثلاً که چی؟!» با همه اینا بحث کردن باهاش لذتبخشه. لذت بردم که میگم تازگی فیلم کوتاه ساخته، میدونم که فیلمساز خوبی میشه، دیوونگی های جذابی تو مغزش هست، دیدم که میگم.»
بهرنگ بقایی فرزند بهروز بقایی هم با انتشار تصویری، یادی از سالروز تولد پدربزرگش مرتضی احمدی داشته و درباره او نوشته: «در خیالِ منی. ایستاده با پیراهنی روشن که نخ به نخش با عطر اهواز و ریلهای راهآهن و دوریها و اندوهت قاطی عطر همای فیلتردار و ادکلن فرانسوی همیشگیات آمیخته. بلند ایستادهای و عزت شانههای مبارکت، هوای تا همین حالای ماست. ایستادهای و به ما نگاه میکنی. نگران و پُرامید و مطمئن. که میدانی آنچه میراث توست، نه من، که مملکتی را نمکگیرِ اعجازِ حیاتت کرده. که تا این مُلک برپا باشد و این شهر، با همه زبریهاش تابی برای ماندن داشته باشد، صدا و صورتت، کو به کو مکرر و در تکثیر است... 97 ساله شدی امروز. بیدارِ بزرگِ معصوم! مرتضا!»
علی قمصری نوازنده تار نیز اشاره داشته پنجشنبه 13 آبان، در شهر کاشمر که همزمان با جشن باستانی انار در کاشمر است برای هنردوستان خراسان نوازندگی خواهد کرد. این هنرنمایی برای عموم آزاد است و جدا از اجراهایش در پروژه تار ایرانی است.
گوهر خیراندیش، بازیگر سینما و تئاتر ایران هم با انتشار یک ویدئو از پشت صحنه فیلم جدیدش خبر داده که در امریکا فیلمبرداری شده. عنوان این فیلم «فصل قاصدک» نام دارد. این بازیگر عوامل این کار را در شرح این کار معرفی کرده.
اسماعیل امینی، نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی در صفحه مجازی خود با انتشار تصویری با مضمون کمپین مبارزه با نشر جعلیات نوشته: «جعلیات، افیونِ تخدیرکننده و معجون آرامبخشِ کسانی است که سر و صورت و کفش و لباس و عینک و ساعت و کیفشان، امروزی و شیک است. مدرک تحصیلی و عناوین دهان پرکن و رشکبرانگیز دارند، اما از مطالعه و کتاب و خواندن و نوشتن گریزانند... با کمک جعلیات آنها میتوانند بگویند: همانطور که از رنگ سال و مدل مو و برندهای کیف و کفش و لباس خبر دارند، از دنیای کتاب و ادبیات و فلسفه هم خبر دارند...»
مجید قیصری نویسنده معاصر ایران هم از اثر جدید خود خبر داده که قرار است در مجله اینترنتی کافه داستان منتشر شود. عنوان این اثر «ساحل تهران» بوده و گفت وگوی کار را شایسته نوروزی انجام داده است.» محمود آموزگار هم در صفحه مجازی خود به کتابها و نویسندگان ژانر پلیسی - جنایی اشاره داشته و نوشته: «آشنایی شما با ژانر پلیسی جنایی تا چه حد هست؟ کدام نویسندههای این سبک را میپسندید؟»
هادی معیری نژاد نویسنده ایرانی هم از انتخاب اثرش در جایزه ادبی نوفه نوشته: «برای دومین سال متوالی در جایزه ادبی نوفه کتاب داشتم و برای دومین بار به همراه دیگر دوستان نویسندهام داستانم شایسته تقدیر شد.»
فیدیبو، کتاب الکترونیک و صوتی هم به مخاطبان خود ۸ کتاب برای سه ماه پیشنهاد کرده که شامل 40 درصد تخفیف است.
مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا با همکاری بنیاد آسترید لیندگرن در سوئد فعالیت جدیدی را با نام «پیپی جوراب بلند» آغاز کردهاند. پیپی جوراب بلند شخصیت قصهای است که ۷۵ سال پیش توسط آسترید لیندگرن نوشته شد. دختری که به تنهایی راهی شهری میشود تا بتواند تواناییهای خود را نشان دهد. پی پی جوراب بلند همیشه نماد جسارت، شجاعت و تلاش برای توانمندسازی بوده است.
چهرهها
مهرداد صدیقیان پس از سالها حضور درعرصه سینما به عنوان بازیگر این بار از تجربه جدید خود در مقام کارگردان نوشته و از نخستین تجربه فیلمسازی خود خبر داده در فیلمی با عنوان «پارک ارم» که فیلمبرداری آن چند روز گذشته به پایان رسیده. تهیهکننده این فیلم کوتاه شیما قهرودی است. این فیلم نخستین تجربه فیلمسازی صدیقیان پس از سالها حضور در عرصه سینما به عنوان بازیگر است. تدوین فیلم توسط میثم میرزایی آغاز شده و قرار است با پایان مراحل فنی، فیلم برای حضور در فستیوالهای جهانی آماده نمایش شود. بهرام رادان هم در راستای این کار جدید مهرداد صدیقیان آورده: «اصولاً بحث کردن با مهرداد لذتبخشه، وقتی مخالف چیزی باشه حرفی نمیزنه، وقتی موافق باشه هم چیزی نمیگه، کلاً سعی میکنه دخالتی تو بحث نداشته باشه، حتی اگه بحثو خودش از اول راه انداخته باشه!!! آخرش هم یه جوری نگات میکنه و لبخند میزنه که یعنی «حالا مثلاً که چی؟!» با همه اینا بحث کردن باهاش لذتبخشه. لذت بردم که میگم تازگی فیلم کوتاه ساخته، میدونم که فیلمساز خوبی میشه، دیوونگی های جذابی تو مغزش هست، دیدم که میگم.»
بهرنگ بقایی فرزند بهروز بقایی هم با انتشار تصویری، یادی از سالروز تولد پدربزرگش مرتضی احمدی داشته و درباره او نوشته: «در خیالِ منی. ایستاده با پیراهنی روشن که نخ به نخش با عطر اهواز و ریلهای راهآهن و دوریها و اندوهت قاطی عطر همای فیلتردار و ادکلن فرانسوی همیشگیات آمیخته. بلند ایستادهای و عزت شانههای مبارکت، هوای تا همین حالای ماست. ایستادهای و به ما نگاه میکنی. نگران و پُرامید و مطمئن. که میدانی آنچه میراث توست، نه من، که مملکتی را نمکگیرِ اعجازِ حیاتت کرده. که تا این مُلک برپا باشد و این شهر، با همه زبریهاش تابی برای ماندن داشته باشد، صدا و صورتت، کو به کو مکرر و در تکثیر است... 97 ساله شدی امروز. بیدارِ بزرگِ معصوم! مرتضا!»
علی قمصری نوازنده تار نیز اشاره داشته پنجشنبه 13 آبان، در شهر کاشمر که همزمان با جشن باستانی انار در کاشمر است برای هنردوستان خراسان نوازندگی خواهد کرد. این هنرنمایی برای عموم آزاد است و جدا از اجراهایش در پروژه تار ایرانی است.
گوهر خیراندیش، بازیگر سینما و تئاتر ایران هم با انتشار یک ویدئو از پشت صحنه فیلم جدیدش خبر داده که در امریکا فیلمبرداری شده. عنوان این فیلم «فصل قاصدک» نام دارد. این بازیگر عوامل این کار را در شرح این کار معرفی کرده.
اسماعیل امینی، نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی در صفحه مجازی خود با انتشار تصویری با مضمون کمپین مبارزه با نشر جعلیات نوشته: «جعلیات، افیونِ تخدیرکننده و معجون آرامبخشِ کسانی است که سر و صورت و کفش و لباس و عینک و ساعت و کیفشان، امروزی و شیک است. مدرک تحصیلی و عناوین دهان پرکن و رشکبرانگیز دارند، اما از مطالعه و کتاب و خواندن و نوشتن گریزانند... با کمک جعلیات آنها میتوانند بگویند: همانطور که از رنگ سال و مدل مو و برندهای کیف و کفش و لباس خبر دارند، از دنیای کتاب و ادبیات و فلسفه هم خبر دارند...»
مجید قیصری نویسنده معاصر ایران هم از اثر جدید خود خبر داده که قرار است در مجله اینترنتی کافه داستان منتشر شود. عنوان این اثر «ساحل تهران» بوده و گفت وگوی کار را شایسته نوروزی انجام داده است.» محمود آموزگار هم در صفحه مجازی خود به کتابها و نویسندگان ژانر پلیسی - جنایی اشاره داشته و نوشته: «آشنایی شما با ژانر پلیسی جنایی تا چه حد هست؟ کدام نویسندههای این سبک را میپسندید؟»
هادی معیری نژاد نویسنده ایرانی هم از انتخاب اثرش در جایزه ادبی نوفه نوشته: «برای دومین سال متوالی در جایزه ادبی نوفه کتاب داشتم و برای دومین بار به همراه دیگر دوستان نویسندهام داستانم شایسته تقدیر شد.»
فیدیبو، کتاب الکترونیک و صوتی هم به مخاطبان خود ۸ کتاب برای سه ماه پیشنهاد کرده که شامل 40 درصد تخفیف است.
مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا با همکاری بنیاد آسترید لیندگرن در سوئد فعالیت جدیدی را با نام «پیپی جوراب بلند» آغاز کردهاند. پیپی جوراب بلند شخصیت قصهای است که ۷۵ سال پیش توسط آسترید لیندگرن نوشته شد. دختری که به تنهایی راهی شهری میشود تا بتواند تواناییهای خود را نشان دهد. پی پی جوراب بلند همیشه نماد جسارت، شجاعت و تلاش برای توانمندسازی بوده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
ایرج راد: خانه تئاتر ویژه کسانی است که این هنر منبع اصلی درآمدشان است
-
جرأت یا حقیقت
-
«صدر»، خاندانی در خدمت معارف دینی
-
تئاتر را با تصویرهای پوچ گره نزنیم
-
«کرونا و ارتباطات سیاسی» منتشر شد
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین