پیامبرگرامی اسلام (ص):
مجاهدان در راه خدا رهبران اهل بهشتند.
مستدرک، ج ١١، ص ١٨
ابوالحسن تهامی نژاد: امیدوارم حرفه دوبله با حضور جوانان رونق بیشتری بگیرد
هرچه یک اثر بر مبنای داستان و هنرپیشه باشد، دوبله درخشش بیشتری پیدا میکند و بالعکس اگر بر مبنای جلوه ویژه پیش برود، قطعاً اتفاق خوبی نخواهد افتاد و در نتیجه درخششی هم در کار نیست. بهنظر من یک دوبلور خوب و مستعد میتواند جای هرشخصیتی صحبت کند و در واقع هر نقشی را دربیاورد. من مدتهاست که دیگر دوبله نمیکنم و به خاطر سن بالایم از این حرفه کنارهگیری کردهام؛ چراکه واقعاً توانایی همکاری ندارم. الان بالای ۸۰ سال سن دارم و دیگر جوانان باید بیایند و جای ما را پر کنند؛ اما قطع به یقین کرونا در دوبله هم مشکلاتی ایجاد کرده است، چون واقعاً یک بلای جهانسوز است که همه دنیا را درگیر خودش کرده است. در هرصورت امیدوارم در انجمن گویندگان صداهای خوبی برای دوبله داشته باشیم تا بتوانند جای صداهای خوبمان را که دیگر نیستند بگیرند و این حرفه رونق بیشتری پیدا کند.
بخشی از صحبتهای این گوینده و مدیردوبلاژ پیشکسوت با ایسنا
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
رفتن به سینما شده آرزو. اینکه برویم و بدون ترس بنشینیم روی صندلیهای سینما و از دیدن فیلم لذت ببریم یا اصلاً آدم نمیداند تئاتری روی صحنه است یا کسی به سالن تئاتر میرود یا نمیرود. همهچیز به آینده نامعلوم موکول شده است. اما این روزها سینماها باز است و میتوانید فیلمهای اکران روز را ببینید. مثلاً اگر به سینما بروید با فیلمی مثل «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان روبهرو میشوید که محصول سال 1398 است و در جشنواره فیلم فجر نیز هم نامزد شده و هم جایزه برده است. فیلم که بر تم رنج بمباران شیمیایی سردشت ساخته شده است از ابتدا تا انتها روایتی مستند به شما نشان میدهد؛ روایتی که چاشنی درام به خودش گرفته اما درام محکمی ندارد. بازی پیمان معادی در این فیلم بازی تأثیرگذاری است و از آنطرف هم مهدویان میداند چطور تماشاگرش را متقاعد کند که فیلم خوشساختی ببیند اما چیزی که فراموش میکند چاشنی قصه در این فیلم است. این فیلم قصه ندارد. این فیلم تنها روایتگر یک اتفاق است که از ابتدا که به تماشای آن نشستهاید میدانید قرار است چه اتفاقی بیفتد. میدانید قصهای شکل نمیگیرد و تعلیق و درامی هم که ایجاد میشود کافی نیست و شما از نظر قصه دست خالی از سینما بیرون میروید. اینکه شما یک قصه واقعی را بردارید و یک واقعه تلخ و آشنا را هم چاشنی آن کنید، درام و قصه محکمی شکل نگرفته است. شما به عناصر دیگری احتیاج دارید. شما روابط و آدمها را باید در خلال این اتفاقات ببینید. اما شاید من مخاطب درستی برای سینمای مهدویان نباشم و اعتقاد به قصه داشته باشم و مهدویان روایت واقعه تاریخی را با رنگ و روی سینما بیشتر بپسندد. اما این حرفها حرف اصلی من نیست. حرف اصلی آن وقتی است که به سینما رفتم و در میان گزینههای موجود دست به انتخاب زدم. انیمیشن میخواستم بر پرده سینما ببینم که بهدلیل تکمیل نشدن ظرفیت اکران نشد و نزدیکترین انتخاب همین درخت گردو بود. فیلمی که با شش نفر اکران شد؛ اکرانی خصوصی در یک سالن بزرگ. اینطور پروتکلهای بهداشتی خوب رعایت میشود و آدم با خیال راحت فیلم میبیند. دلم میخواهد به سینما برویم. دلم میخواهد فیلمها را در سینما ببینم. دلم میخواهد حال سینما و تئاتر خوب باشد و فیلم ساخته شود و فیلمها اکران شود. اما کاش آدم وقت انتخاب فیلمها بداند چطور انتخاب کند. اجازه داشته باشد بداند حق انتخاب دارد. آن انیمیشن را دلم میخواهد در سینما ببینم. این است که باید برنامه بریزم و دوستها را دور هم جمع کنم و بگویم برویم به سینما تا ظرفیت اکران تکمیل شود و با دوبله جذاب ایرانی انیمیشن ببینم. اینها آرزوهای من است. شاید سالها بعد یادمان برود که چه روزهای تلخی را پشت سر گذاشتهایم؛ روزهایی که تفریحهای سادهمان تبدیل شده است به تفریحهای پر از استرس که ترجیح میدهیم به سراغشان نرویم. حداقل میتوانیم به کتابفروشی برویم. کتاب بخریم. با گرانی کتاب کنار بیاییم و سرمان را به خواندن کتاب گرم کنیم. این روزها کتاب «روایت و کنش جمعی» نوشته فردریک دبلیو میر با ترجمه الهام شوشتریزاده از نشر اطراف کتابی خواندنی است.
دوران 8 ساله دفاع مقدس سال 1367 به پایان رسید. اما اثراث آن هرگز به پایان نرسید و در هنر راه خود را ادامه داد. فیلم و کتابهای زیادی درباره این دوره ساخته و نوشته شد. حتی نشان دادن رشادت و ماجرای این دوران به حوزه کودک و نوجوان هم رسیده است. بیان این دوران برای کودکان و نوجوانانی که آن دوره را ندیدهاند از اهمیت زیادی برخوردار است. خصوصاً که باید از جذابیتهای زیادی هم برخوردار باشد تا این قشر سنی را جذب کند و آنها را نسبت به تاریخ کشورشان آشنا کند. جمشید خانیان نویسندهای که بیشتر برای گروه سنی نوجوان داستان مینویسد. او متولد آبادان است و همواره در کتابهایش به فضای بومی زادگاهش و جنوب ایران میپردازد. او در زمان جنگ ایران و عراق نوجوان بوده است و این واقعه چنان در او اثر گذاشته که در اغلب آثارش به این رویداد پرداخته است. «شبی که جرواسک نخواند» یکی از آثار این نویسنده در حوزه رمان نوجوان است که در زمان انتشار خودش بسیار مورد توجه منتقدان وخوانندگان قرار گرفت. خانیان در کتاب «شبی که جرواسک نخواند» با انتخاب یک نوجوان و زمان آغاز جنگ در خرمشهر داستان پرکششی را برای مخاطبان روایت میکند. او یکی از نویسندگان مطرح حوزه کودک و نوجوان است که آثارش در سطح بینالمللی درخشیده و به زبانهای مختلف ترجمه شده است. سال گذشته به عنوان نامزد جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن ۲۰۲۲ معرفی شد و در کارنامه هنری او کتاب راهیافته به فهرست «کلاغ سفید» (کتابخانه بینالمللی کودک و نوجوان مونیخ) در سال ۲۰۰۵ برای «قلب زیبای بابور»، و لوح افتخار ibby در سالهای ۲۰۱۲ برای «طبقه هفتم غربی» و ۲۰۱۴ برای «عاشقانههای یونس در شکم ماهی» را داشته است. همین طور بعضی از نمایشنامههای او منتخب فستیوالهای نمایشی در آلمان، باکو و مسکو شده است. جمشید خانیان در سال ۲۰۱۸، از سوی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران به عنوان نامزد جایزه جهانی آسترید لیندگرن معرفی شد. همچنین او در سال ۲۰۲۰ نامزد همین جایزه از سوی شورای کتاب کودک شده است. اگر دوست دارید فرزند نوجوانتان از دوران جنگ و فضای حاکم بر خرمشهر مطلع شود خواندن این کتاب پیشنهاد میشود. البته خواندن این کتاب برای والدین هم جذاب است چرا که از ویژگیهای این کتاب نثر و انتخاب کلمات دقیق و البته دادن اطلاعات به صورت دقیق و تعدد شخصیتهای جذاب است.
شبی که جرواسک نخواند
جمشید خانیان
ناشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
این روزها صفحات مجازی اصحاب فرهنگ وهنر بیشتر به کارهای جدید آنها اختصاص داشت. از به روی صحنه رفتن تئاتر تا انتشار ویدیوی یک آواز سنتی و ... در این بین اما کمک به دانش آموزان مناطق محروم نیز از جمله پیامهای مهمی بود که برخی هنرمندان به آن پرداخته بودند که در ذیل بخشی از آنها را میخوانیم.
چهرهها
بهروز پناهنده بازیگر تئاتر در صفحه خود تیزر تئاتر «غلامرضا لبخند » به نویسندگی و کارگردانی کهبد تاراج به نمایش گذاشته است. او در صفحه اش نوشته: «بعد از دو ماه تعطیلی نمایش غلامرضا لبخند به ایرانشهر بازگشت و پیش فروش روزهای نخست در سایت تیوال از روز دوشنبه 29 شهریورماه آغاز میشود.» پناهنده خود جزو بازیگران این تئاتر است. تینوش صالحی، بهروز پناهنده، گیلدا حمیدی، لبخند بدیعی، مجید رحمتی، نجلا نظریان و... از بازیگران این تئاتر هستند. ضمناً تماشای این تئاتر برای افراد زیر 15 سال و بیماران قلبی و صرعی پیشنهاد نمی شود.
داریوش فرضیایی ، مجری و برنامهساز بخش کودک و نوجوان تلویزیون که به عمو پورنگ مشهور است، در صفحه شخصیاش با انتشار شعری از سهراب سپهری نوشت: «خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند/ و دست منبسط نور روی شانه آنهاست.»
نیما رئیسی این روزها کتاب «تصویر دختری در آخرین لحظه» را با صدای خود خوانده است. رادیو گوشه نیز در صفحه خود این اتفاق شنیدنی را با عکس نیما رئیسی منتشر کرده است. این کتاب نوشته سیامک گلشیری، رمان جنایی خواندنی و جذابی است که حول ماجرای دزدیده شدن یک دختر جوان میچرخد.کتاب صوتیای که سهشنبه 30 شهریورماه در بستر فیدیبو منتشر شده است.
محمدرضا فروتن نیز در صفحه خود با انتشار پیامی روز جهانی صلح را تبریک گفته است و به مخاطبانش امیدواری داده است روزی جهان امن خواهد شد.
حسامالدین سراج نیز با انتشار ویدیویی از آواز خودش با عنوان تو مرو قطعهای از این شعر را به نمایش گذاشته است. توبى من به کجابروى/من بى تو به کجابروم /پروانه به کنارگل چوبه رقص آید تومرو/ بوى گل به دل عاشق طرب افزاید تو مرو»
فرزاد موتمن کارگردان نیز در صفحه خود با اشاره به بارندگی شدید استانبول و چهرهای که ابرها در فضا ایجاد کردند، نوشت: « دوروز پیش (١٨ سپتامبر)، طى یک بارندگى شدید در استانبول، شبحى از یک چهـره خشمگین بر آسمان استانبول مشاهـده شد و سایتهـاى مربوط به هـواشناسى تصاویر آن را به طرز گستردهاى منتشر کردند تا این تصاویر تقلبى فرض نشوند. طبیعى است و سابقه داشته است که ابرهـا گاهـى توهـمى از چهـره یک انسان یا حیوانى را به وجود آوردهاند. چنین پدیدهاى در حالی که بسیار تخیلى به نظر میرسد اما حقیقت دارد و واقعى است. این اتفاق من را بى اختیار به یاد سینماى واقعگرا و درامهـاى اجتماعى سینماى خودمان انداخت که تا چه اندازه از تخیل، رمز و راز و هـر آنچه که توضیح صریحى نداشته باشد به دورند و پا از چهـارچوب تنگ چهـار عمل اصلى فراتر نمیگذارند.»
منابع نهضت عاشورا -37
ابن تیمیه و مقصر شمردن شیعیان در رخدادهای کربلا
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
«مِنهاجُ السُّنّة النَبَویُة فی نَقْضِ کلام الشّیعة و القَدَریة» یکی دیگر از منابع تاریخ عاشوراست که از این واقعه تصویری متضاد با آنچه اغلب مورخین روایت کردهاند ترسیم مینماید. مؤلف این کتاب ابن تیمیه حرانی (متوفای ۷۲۸ق)، از فقهای حنبلی قرن هفتم هجری و یکی از نظریهپردازان سلفیه است. او این کتاب را در ردّ بر کتاب «منهاج الکرامة فی معرفة الامامه» نوشته علامه حلی (۶۴۸ -۷۲۶ق)، فقیه و متکلم شیعه تألیف کرده است. منهاج السنه بر اساس ظاهرگرایی سلفیه تدوین شده و نقدهای آن بر مبانی کلامی شیعه، گاه با ادعاهای بیاساس و توهین همراه است. روش ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه موجب شده تا عدهای از علمای اهل سنت از بیانصافی و شدت توهینهای او به مذهب شیعه، انتقاد کنند.
ابنتیمیه از علمای شامات و به نحو افراطی شیعه ستیز بوده، حتی در فضایلی که در حقّ امیرالمومنین علی(ع) فریقین متفقالقولند تشکیک و گاهی با صراحت آنها را انکار میکند. وی در نقل و نقد تاریخ عاشورا دستکم به سه تحریف بزرگ دست زده است. نخست اینکه کار امام حسین(ع) را شورش و آشوب پنداشته و هیچ نیت خیر و مصلحتی برای آن قائل نیست. زیرا معتقد است، خروج بر حاکمی که در سرزمینهای اسلامی به حکومت رسیده و بر مسلمانان حکومت میکند، ولو حکومت جور، جایز نیست. چون باعث ضعف و دودستگی مسلمین میشود. او با این نگاه و با صراحت قیام امام حسین(ع) را زیر سؤال برده و با جانبداری از حاکم وقت -یزید- حق را به قاتلین امام حسین(ع) میدهد. وی بر این مطلب در اغلب کتابهایش از جمله در منهاج السنه تصریح و اصرار دارد. دومین تحریف بزرگ ابنتیمیه پیرامون حادثه عاشورا، این است که بنیامیه بویژه یزید را از جنایاتی که در کربلا رخ داده است، تبرئه میکند و همه گناهان را به گردن عبیدالله بنزیاد انداخته، حتی منکر آن است که سر امام حسین(ع) را به شام فرستاده باشند و میگوید: «این قضیه از اصل اصالت ندارد!» این در حالی است که همه تواریخ متفقالقول نوشتهاند؛ ابنزیاد سر امام حسین(ع) را از کوفه به شام فرستاد. به نظر میرسد چون در این سفر، یزید گستاخیهایی در مورد سر مقدس امام حسین(ع) مرتکب شده، ابن تیمیه نخواسته این مسائل اثبات شود و قضیه را از اصل منکر میشود. وی در رسالهای که با عنوان «رأس الحسین (ع)» منتشر کرده این مطلب را بر اساس «اصل عدالت صحابه و سلف صالح» رد میکند. همان اصلی که او بشدت به آن پایبند و معتقد است. ابنتیمیه میدانست اگر یزید را محکوم کند، بالطبع باب نقد رفتار کسانی که یزید را بر سر کار آوردند، مانند پدرش معاویه نیز مفتوح خواهد شد. از این رو وی اساساً خواندن مقتل امام حسین(ع) را نیز جایز ندانسته و فتوا به حرمتش داده است. البته ابنتیمیه در این اقدام موفق نشد و کسی نظر وی را نپذیرفت.
تحریف دیگر ابنتیمیه این است که میگوید؛ نهتنها بنیامیه و آلیزید، که حتی شامیها اعم از اینکه گرایش شامی داشته باشند و یا اهل شام باشند، هرگز دستی در وقایع پیش آمده در کربلا و عاشورا نداشتند، بلکه این مردم کوفه بودند که مرتکب اتفاقات آن هستند. یعنی همان مردمی که به پدرش علیبنابیطالب(ع) و برادرش حسن بن علی (ع)ابتدا اقبال نشان داده، آنگاه پشت کردند، همان مردم به حسین بن علی (ع) ابتدا نامه نوشته و وی (ع) را به کوفه دعوت کردند. سپس پشیمان شده و موضعشان را عوض کردند، بلکه فراتر از آن رو در روی امام خودشان ایستادند و او را به قتل رساندند. بعد از فاجعه عاشورا نیز عدهای از همان شیعیان کوفه قیام کردند و قاتلین حسین بن علی(ع) را به مجازات رساندند و انتقام او(ع) و یارانش را از کوفیان گرفتند. بنابراین دیگر چه معنا دارد که هر سال شیعیان جمع میشوند و دیگران را محکوم میکنند. وی در این تحریف آشکار گناه همه جنایات کربلا را متوجه کوفیان دانسته و مقصودش از اهل کوفه، شیعیان است. در حالی که ماجرا در اصل این طور نیست. اگرچه اهل کوفه مقصر بودند، چون پسر پیغمبر را دعوت کرده و به دلیل ترس از حاکم از او حمایت نکردند و ننگی ابدی را به خود گرفتند، ولی باید توجه داشت که اصل ماجرا به خلافت یزید بنمعاویه و پیروان او برمیگردد. بنابراین مقصر اصلی فاجعه عاشورا، یزید و پیروان یزید بودند.
مراسم قرق شکنی یک رسم سنتی در مازندران است که معمولاً پس از پایان فصل کار کشاورزی برگزار میشود. در مراسم قرق شکنی آببندان ماهی روستای رودبست بابلسر که در تالاب این روستا انجام می شود یک روز پس از پایان کار آبیاری زمینهای کشاورزی، کشاورزان به رسم قدیم درسحرگاهان، قرق شکنی کرده و با انواع وسایل ماهیگیری به آببندان میروند و برای خود ماهی صید میکنند که این کار با نشاط و تفریح همراه است و اهالی روستا برخی صیدهای خود را برای نیازمندان در نظرمیگیرند و خبرگزاری ایلنا این رسم قدیمی را به تصویر کشیده است.