ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام حسین (ع):چه دارد آن کس که تو را ندارد؟ و چه ندارد آن که تو را دارد؟ آن کس که بهجای تو چیز دیگری را پسندد و به آن راضی شود، مسلماً زیان کرده است.
دعای عرفه، بحارالانوار، ج 98، ص 228
مسعود شعاری: ارتقای سطح آموزش کیفی نوازندگان در جشنواره ملی موسیقی جوان
جشنواره ملی موسیقی جوان دارای قابلیتی است که میتواند آرام آرام سطح آموزش و کیفی نوازندگان را ارتقا بدهد زیرا شرکت کنندگان جشنواره عملاً ناچارهستند مواردی را تعلیم ببینند که درآیین نامه جشنواره تعریف شده و باید اجرا شود. براین اساس یادگیری این موارد هدفمند به نوعی آموزش حرفهای موسیقی محسوب میشود و میتواند راهی روشن برای جوانان باشد به این دلیل که درآموختن آن کنجکاوی و تلاش بیشتری خواهند داشت.
برگرفته از صحبتهای داور بخش سهتار پانزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با روابط عمومی جشنواره
برگرفته از صحبتهای داور بخش سهتار پانزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان با روابط عمومی جشنواره
نکاتی درباره «اکران حقیقت»
هوای تازه
محمد طیب
مدیر بازرگانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از سال 98 بهدنبال ساماندهی در بخش توزیع و نمایش آثار مستند بوده است. توزیع و نمایش، حلقه مفقوده در سینمای مستند است. نمایش این آثار معمولاً به جشنوارهها و شبکههای تلویزیونی محدود است، درحالی که این، همه بضاعت سینمای مستند ایران که متنوع، رنگارنگ و گسترده است، نیست. طرح اکران حقیقت محصول دو سال تلاش و برنامهریزی در مرکز است که تابستان 1400 بهثمر رسید.
در این طرح، علاوهبر نمایش آنلاین، که بهدلیل شیوع ویروس کرونا میتواند بستری تازه برای دیده شدن آثار مستند باشد، براساس الگوهای جهانی اکرانهای هنری(Art house) و سینماتکی طراحی شده است و به جای تمرکز بر اکران در سالنهای سینما، از ظرفیتهای نمایش در مراکز فرهنگی و هنری، فرهنگسراها، آمفی تئاترها و مجموعههایی که در سراسر کشور امکان اکران دارند، استفاده میکند. البته برخی سالنهای سینما نیز برای مشارکت در این طرح، ابراز تمایل کردهاند.
با توجه به این شیوه اکران به این ترتیب میتوان گفت که اکران حقیقت موجب پیوند مردم و سینمای مستند خواهد شد. یکی از مهمترین اهداف این طرح، تبدیل مستند به محصولی فرهنگی در سبد خانوادههای ایرانی است. قرار نیست مستند، همواره یک دغدغه برای مخاطب خاص باشد، این دریای وسیع و بیکران میتواند مخاطبانی پرشمار داشته باشد. در «اکران حقیقت»، امکان نمایش آثار مستند در شهرها و شهرستانهایی که دسترسی کمتری به سالن سینما دارند، نیز فراهم میشود. تجربهای که در چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» تعداد تماشاگران جشنواره را افزایش داد و دوستداران سینمای مستند را که از همراهی با جشنواره محروم بودند، به آن نزدیک کرد.
این روزها بازار نمایش آثار مستند در پلتفرمها داغ است، اما «اکران حقیقت» با نمونههای مشابه، تفاوتهای اساسی دارد. این نمایشها تنها به پلتفرمها محدود نیست. از سویی دیگر در هر بسته، پنج فیلم متنوع با مضامین و ساختارهای متفاوت نمایش داده میشوند. با توجه به ساختار و هدفگذاری اکران حقیقت، این شبکه تداخلی با اکران هنر و تجربه ندارد.
فیلمهای مستند در اکران آنلاین حقیقت با همکاری سامانه هاشور، برای علاقهمندان و ایرانیان خارج از کشور نمایش داده میشود و این فرصتی است تا دایره مخاطبان آثار مستند، از مرزهای داخلی بیرون رود. اکران حقیقت در ابتدا ویژه تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است، اما امیدواریم با انسجام در اجرای این طرح در آینده این امکان در اختیار سایر تولیدات ارزشمند مستند ایران قرار گیرد. بسته اول «اکران حقیقت» که پس از ایام سوگواری امام حسین (ع) نمایش داده خواهد شد، شامل «بانو قدس ایران» (مصطفی رزاق کریمی)، «ف. الف» (فرشاد اکتسابی)، «در جستوجوی خانه خورشید» (مهدی باقری)، «بر سر خاک» (محسن خانجهانی) و «زیر این چتر باران میبارد» (کتایون جهانگیری) است. درباره قیمتگذاری نیز براساس شرایط فیلمها، بهصورت موردی و براساس ضوابطی که در طرح معین شده اقدام خواهد شد، اما در این مرحله مبلغ بلیت نمایش آنلاین داخلی 15000 تومان است. مبلغ حاصل از فروش، پس از کسر هزینههای معمول اکران آنلاین و اکران مراکز فرهنگی و هنری، به مالک/مالکین فیلم پرداخت خواهد شد. طرح «اکران حقیقت» به کوشش واحد بازرگانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، اجرا میشود.
مدیر بازرگانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از سال 98 بهدنبال ساماندهی در بخش توزیع و نمایش آثار مستند بوده است. توزیع و نمایش، حلقه مفقوده در سینمای مستند است. نمایش این آثار معمولاً به جشنوارهها و شبکههای تلویزیونی محدود است، درحالی که این، همه بضاعت سینمای مستند ایران که متنوع، رنگارنگ و گسترده است، نیست. طرح اکران حقیقت محصول دو سال تلاش و برنامهریزی در مرکز است که تابستان 1400 بهثمر رسید.
در این طرح، علاوهبر نمایش آنلاین، که بهدلیل شیوع ویروس کرونا میتواند بستری تازه برای دیده شدن آثار مستند باشد، براساس الگوهای جهانی اکرانهای هنری(Art house) و سینماتکی طراحی شده است و به جای تمرکز بر اکران در سالنهای سینما، از ظرفیتهای نمایش در مراکز فرهنگی و هنری، فرهنگسراها، آمفی تئاترها و مجموعههایی که در سراسر کشور امکان اکران دارند، استفاده میکند. البته برخی سالنهای سینما نیز برای مشارکت در این طرح، ابراز تمایل کردهاند.
با توجه به این شیوه اکران به این ترتیب میتوان گفت که اکران حقیقت موجب پیوند مردم و سینمای مستند خواهد شد. یکی از مهمترین اهداف این طرح، تبدیل مستند به محصولی فرهنگی در سبد خانوادههای ایرانی است. قرار نیست مستند، همواره یک دغدغه برای مخاطب خاص باشد، این دریای وسیع و بیکران میتواند مخاطبانی پرشمار داشته باشد. در «اکران حقیقت»، امکان نمایش آثار مستند در شهرها و شهرستانهایی که دسترسی کمتری به سالن سینما دارند، نیز فراهم میشود. تجربهای که در چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» تعداد تماشاگران جشنواره را افزایش داد و دوستداران سینمای مستند را که از همراهی با جشنواره محروم بودند، به آن نزدیک کرد.
این روزها بازار نمایش آثار مستند در پلتفرمها داغ است، اما «اکران حقیقت» با نمونههای مشابه، تفاوتهای اساسی دارد. این نمایشها تنها به پلتفرمها محدود نیست. از سویی دیگر در هر بسته، پنج فیلم متنوع با مضامین و ساختارهای متفاوت نمایش داده میشوند. با توجه به ساختار و هدفگذاری اکران حقیقت، این شبکه تداخلی با اکران هنر و تجربه ندارد.
فیلمهای مستند در اکران آنلاین حقیقت با همکاری سامانه هاشور، برای علاقهمندان و ایرانیان خارج از کشور نمایش داده میشود و این فرصتی است تا دایره مخاطبان آثار مستند، از مرزهای داخلی بیرون رود. اکران حقیقت در ابتدا ویژه تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است، اما امیدواریم با انسجام در اجرای این طرح در آینده این امکان در اختیار سایر تولیدات ارزشمند مستند ایران قرار گیرد. بسته اول «اکران حقیقت» که پس از ایام سوگواری امام حسین (ع) نمایش داده خواهد شد، شامل «بانو قدس ایران» (مصطفی رزاق کریمی)، «ف. الف» (فرشاد اکتسابی)، «در جستوجوی خانه خورشید» (مهدی باقری)، «بر سر خاک» (محسن خانجهانی) و «زیر این چتر باران میبارد» (کتایون جهانگیری) است. درباره قیمتگذاری نیز براساس شرایط فیلمها، بهصورت موردی و براساس ضوابطی که در طرح معین شده اقدام خواهد شد، اما در این مرحله مبلغ بلیت نمایش آنلاین داخلی 15000 تومان است. مبلغ حاصل از فروش، پس از کسر هزینههای معمول اکران آنلاین و اکران مراکز فرهنگی و هنری، به مالک/مالکین فیلم پرداخت خواهد شد. طرح «اکران حقیقت» به کوشش واحد بازرگانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، اجرا میشود.
هنرمندان در فضای مجازی
اول شهریورماه همزمانی تولد سه هنرمند عرصه موسیقی، تئاتر و سینما باعث شد بالاخره در حد یک پست و استوری اهالی فرهنگ و هنر در فضای مجازی از تلخی کرونا و مسائل افغانستان فاصله بگیرند و پیام تبریک زادروز منتشر کنند، البته همزمانی این روز با زادروز بوعلی سینا و روز پزشک بهانهای بود تا قدردانی از زحمات پزشکان در کانون توجه قرار بگیرد.
مدافعان وطن
اگر قرار باشد به اسامی اهالی فرهنگ و هنر که روز گذشته در رثای تلاشها و جانفشانی تیم پزشکی در صفحات شخصیشان نوشتهاند اشاره کنیم به لیست بلند بالایی از چهرهها میرسیم از جمله نوید محمدزاده، رضاکیانیان، پرویز پرستویی، گلاره عباسی، ستاره پسیانی، شیلا خداداد، عاطفه رضوی، احمد مهرانفر، الهام حمیدی، آزاده صمدی، مصطفی کیایی، ساره بیات، فرنوش صمدی و... ،اما علاوه بر تصویر دکتر پیام طبرسی که پزشک محبوب اغلب اهالی این حوزه است، تصویر مشترک بیشتر پستها طرحی از شهاب جعفرنژاد بود که برای نخستین بار در شماره روز گذشته روزنامه ایران منتشر شد. حبیب رضایی از جمله اهالی سینما بود که با بازنشر این طرح نوشت: «ترکیب ماسک و گاهی عینک و روپوش پزشکی و چشمانی هوشیار و ذهنی تازه از معلومات بهروز و کارآمد و قلبی که میدانیم ملتهب تن بیماران است و جسم و روح این روزها فشرده و فسرده شده، با هم میشوند؛ پزشک.» رضا عطاران در استوری اش با انتشار کاغذ نوشته یک پزشک خیرخواه روی دیوار مطبش این روز را تبریک گفت. در این تابلو آمده بود: «اینجا محل خدمت است، نه محل کسب و کار، روزی رسان خداست، پرداخت ویزیت الزامی نیست.» رضا گوران کارگردان سینما و تئاتر هم پزشکان را شوالیههای زمانه خواند: «همیشه حسرت این را داشتم چرا در عصر شوالیهها زندگی نکردهام، این روزها اما دیدهام پزشکان شوالیههای راستین زمانه را که شجاعترین جنگجویان دوران خویشاند؛ بیسلاح و تنها، خستگیناپذیر جنگیدهاند.» هانیه توسلی هم با انتشار ویدیویی از تلاشهای خیرخواهانه پروفسور کیوان مزدا یاد کرد. زندهیاد کیوان مزدا پزشک و جراح فرانسوی و ایرانیتبار که سال 97 درگذشت متولد 31 مردادماه بود.
چهرهها
حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده شناخته شده موسیقی ایرانی یکی از متولدین اولین روز از آخرین ماه تابستان است. تعداد زیادی از چهرههای سینمایی و موسیقی با انتشار عکس یادگاری مشترک تولد او را تبریک گفتند. رضا کیانیان، پرویز پرستویی و الهام پاوهنژاد از جمله اهالی سینما بودند که به این بهانه از اخلاق و هنر این نوازنده نوشتند. حبیب رضایی هم در ستایش حسین علیزاده نوشت: «تولد شما میلاد خلاقیت و شرافت و آزادگی است. قدردان حضورتان هستیم.» هومان اسعدی دبیر پانزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان تصویری از حسین علیزاده در کنار سردیس او که به تازگی در بنیاد رودکی نصب شده منتشر کرد. «نغمه سر کن که جهان تشنه آواز تو بینم، چشم آن روز مبیناد که خاموش در این ساز، ساز تو بینم» این عبارات هم بخشی از متنی است که او زیر این پست نوشت. علی بوستان، گرافیست، نوازنده سهتار و از شاگردان حسین علیزاده هم با این عبارات تولد استادش را تبریک گفت: «در «خزان ما»، بهارانی هنوز… به شکرانه هفتاد طلوع ماندگارت بر آسمان هنر این سرزمین… بمانی و همچنان امید و مهر بکاری برایمان…» علی جعفری پویان نوازنده ویولن و دبیر جشنواره سال نوا هم از آغاز بهکار وبسایت رسمی این جشنواره همزمان با هفتادمین سالروز تولد استاد علیزاده، خبر داد.
گوهر خیراندیش بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون دیگر متولد اول شهریور بود که شادباش روز تولدش در صفحات بازیگرانی همچون لاله اسکندری، مهتاب کرامتی، پرویز پرستویی، الناز شاکردوست، ستاره پسیانی، هانا کامکار و... با این عبارات بازنشر شد: «گوهر کمیاب ما تولدت مبارک»، «گوهربانوی عزیز تولدتون مبارک»، «تولدت مبارک گوهر سینمای ایران»، «گوهربانوی سینمای ایران شادباش زادروزتان تا مسافر زمینید» و... زادروز رضا بهبودی دیگر فصل مشترک پست اهالی تئاتر در فضای مجازی بود. پدرام شریفی برای او نوشت: «همه چیز میگذرد، تو نمیگذری.»
محمدرضا حکیمی، از استادان و پژوهشگران بزرگ دینی کشورمان که شامگاه شنبه 31 مرداد دیده از جهان فروبست، نیز در دلنوشتههای اهالی فرهنگ تقدیر شد. دانش اقباشاوی کارگردان سینما درباره این اندیشمند بزرگ اسلامی نوشت: «علامه حکیمی، در عرصه سیاسی و اجتماعی، عدالتمحور و فقرستیز بودند. ایشان حکومت دینی را با معیار عدالتورزی و اجرای عهدنامه مالک اشتر ارزشگذاری میکردند. مجموعه مهم الحیاة تنها یکی از باقیات الصالحات این معلم کبیر شیعة انقلابی بود.» صفحه منتسب به علامه محمد رضا حکیمی هم عکسی از منزل این دانشمند وارسته منتشر کرد که در فضای مجازی بازنشر شد.
تازههای نشر
نشر نو در صفحه اینستاگرامش به خوانندگان کتاب «داستایوفسکی: جدال شک و ایمان» توصیه کرده که «میخائیل باکونین شورشی سودایی» را در فهرست مطالعهشان قرار بدهند. در معرفی این کتاب آمده: «یکی از ویژگیهای بارز این زندگینامه که آن را از آثار مشابه متمایز میکند، فضای سایهروشنی است که در آن زندگی میخائیل باکونین، آنارشیست روس و معاصرانش به تصویر کشیده شده است، آرمانگرایانی که دوپارگی شخصیتی دارند و سرشان پر سودا است اما پایشان در بند واقعیات زندگی. شاید همین امر باشد که زندگانی او را این چنین دلنشین کرده است.»
مدافعان وطن
اگر قرار باشد به اسامی اهالی فرهنگ و هنر که روز گذشته در رثای تلاشها و جانفشانی تیم پزشکی در صفحات شخصیشان نوشتهاند اشاره کنیم به لیست بلند بالایی از چهرهها میرسیم از جمله نوید محمدزاده، رضاکیانیان، پرویز پرستویی، گلاره عباسی، ستاره پسیانی، شیلا خداداد، عاطفه رضوی، احمد مهرانفر، الهام حمیدی، آزاده صمدی، مصطفی کیایی، ساره بیات، فرنوش صمدی و... ،اما علاوه بر تصویر دکتر پیام طبرسی که پزشک محبوب اغلب اهالی این حوزه است، تصویر مشترک بیشتر پستها طرحی از شهاب جعفرنژاد بود که برای نخستین بار در شماره روز گذشته روزنامه ایران منتشر شد. حبیب رضایی از جمله اهالی سینما بود که با بازنشر این طرح نوشت: «ترکیب ماسک و گاهی عینک و روپوش پزشکی و چشمانی هوشیار و ذهنی تازه از معلومات بهروز و کارآمد و قلبی که میدانیم ملتهب تن بیماران است و جسم و روح این روزها فشرده و فسرده شده، با هم میشوند؛ پزشک.» رضا عطاران در استوری اش با انتشار کاغذ نوشته یک پزشک خیرخواه روی دیوار مطبش این روز را تبریک گفت. در این تابلو آمده بود: «اینجا محل خدمت است، نه محل کسب و کار، روزی رسان خداست، پرداخت ویزیت الزامی نیست.» رضا گوران کارگردان سینما و تئاتر هم پزشکان را شوالیههای زمانه خواند: «همیشه حسرت این را داشتم چرا در عصر شوالیهها زندگی نکردهام، این روزها اما دیدهام پزشکان شوالیههای راستین زمانه را که شجاعترین جنگجویان دوران خویشاند؛ بیسلاح و تنها، خستگیناپذیر جنگیدهاند.» هانیه توسلی هم با انتشار ویدیویی از تلاشهای خیرخواهانه پروفسور کیوان مزدا یاد کرد. زندهیاد کیوان مزدا پزشک و جراح فرانسوی و ایرانیتبار که سال 97 درگذشت متولد 31 مردادماه بود.
چهرهها
حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده شناخته شده موسیقی ایرانی یکی از متولدین اولین روز از آخرین ماه تابستان است. تعداد زیادی از چهرههای سینمایی و موسیقی با انتشار عکس یادگاری مشترک تولد او را تبریک گفتند. رضا کیانیان، پرویز پرستویی و الهام پاوهنژاد از جمله اهالی سینما بودند که به این بهانه از اخلاق و هنر این نوازنده نوشتند. حبیب رضایی هم در ستایش حسین علیزاده نوشت: «تولد شما میلاد خلاقیت و شرافت و آزادگی است. قدردان حضورتان هستیم.» هومان اسعدی دبیر پانزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان تصویری از حسین علیزاده در کنار سردیس او که به تازگی در بنیاد رودکی نصب شده منتشر کرد. «نغمه سر کن که جهان تشنه آواز تو بینم، چشم آن روز مبیناد که خاموش در این ساز، ساز تو بینم» این عبارات هم بخشی از متنی است که او زیر این پست نوشت. علی بوستان، گرافیست، نوازنده سهتار و از شاگردان حسین علیزاده هم با این عبارات تولد استادش را تبریک گفت: «در «خزان ما»، بهارانی هنوز… به شکرانه هفتاد طلوع ماندگارت بر آسمان هنر این سرزمین… بمانی و همچنان امید و مهر بکاری برایمان…» علی جعفری پویان نوازنده ویولن و دبیر جشنواره سال نوا هم از آغاز بهکار وبسایت رسمی این جشنواره همزمان با هفتادمین سالروز تولد استاد علیزاده، خبر داد.
گوهر خیراندیش بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون دیگر متولد اول شهریور بود که شادباش روز تولدش در صفحات بازیگرانی همچون لاله اسکندری، مهتاب کرامتی، پرویز پرستویی، الناز شاکردوست، ستاره پسیانی، هانا کامکار و... با این عبارات بازنشر شد: «گوهر کمیاب ما تولدت مبارک»، «گوهربانوی عزیز تولدتون مبارک»، «تولدت مبارک گوهر سینمای ایران»، «گوهربانوی سینمای ایران شادباش زادروزتان تا مسافر زمینید» و... زادروز رضا بهبودی دیگر فصل مشترک پست اهالی تئاتر در فضای مجازی بود. پدرام شریفی برای او نوشت: «همه چیز میگذرد، تو نمیگذری.»
محمدرضا حکیمی، از استادان و پژوهشگران بزرگ دینی کشورمان که شامگاه شنبه 31 مرداد دیده از جهان فروبست، نیز در دلنوشتههای اهالی فرهنگ تقدیر شد. دانش اقباشاوی کارگردان سینما درباره این اندیشمند بزرگ اسلامی نوشت: «علامه حکیمی، در عرصه سیاسی و اجتماعی، عدالتمحور و فقرستیز بودند. ایشان حکومت دینی را با معیار عدالتورزی و اجرای عهدنامه مالک اشتر ارزشگذاری میکردند. مجموعه مهم الحیاة تنها یکی از باقیات الصالحات این معلم کبیر شیعة انقلابی بود.» صفحه منتسب به علامه محمد رضا حکیمی هم عکسی از منزل این دانشمند وارسته منتشر کرد که در فضای مجازی بازنشر شد.
تازههای نشر
نشر نو در صفحه اینستاگرامش به خوانندگان کتاب «داستایوفسکی: جدال شک و ایمان» توصیه کرده که «میخائیل باکونین شورشی سودایی» را در فهرست مطالعهشان قرار بدهند. در معرفی این کتاب آمده: «یکی از ویژگیهای بارز این زندگینامه که آن را از آثار مشابه متمایز میکند، فضای سایهروشنی است که در آن زندگی میخائیل باکونین، آنارشیست روس و معاصرانش به تصویر کشیده شده است، آرمانگرایانی که دوپارگی شخصیتی دارند و سرشان پر سودا است اما پایشان در بند واقعیات زندگی. شاید همین امر باشد که زندگانی او را این چنین دلنشین کرده است.»
بار دیگر «رستاخیز»
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
شاید کمتر کسی گمان میکرد سرنوشت فیلم عاشورایی احمدرضا درویش اینچنین پیچیده شود. «رستاخیز» میتوانست بسیار زودتر از این روی پرده برود، به مثابه یک فیلم سینمایی دیده و قضاوت شود. بسیاری آن را دوست بدارند و گروهی آن را نپسندند. اما سرنوشت «رستاخیز» به محاق رفتن بود. پس از اکرانی نیمهکاره در تابستان سال 94، بسیاری کوشیدند گره بسته این فیلم را باز کنند اما هر چه بیشتر تلاش کردند، بیشتر شکست خوردند.
احمدرضا درویش از نسل سینماگران پس از پیروزی انقلاب است، کارگردانی که بخش مهمی از کارنامهاش را آثاری درباره سالهای جنگ تشکیل داده و بیگ پروداکشن «دوئل» را ساخته است. «رستاخیز» فیلمی است درباره عاشورا و قیام امام حسین(ع). یک فیلم مذهبی و تاریخی که مشابهش در این چهل سال، ساخته و نمایش داده شده است. همه چیز روی کاغذ باید به نفع فیلم و سازندهاش باشد. مثل اغلب آثاری از جنس «رستاخیز» انتظار میرفت فیلم درویش، در زمان مناسب و با حمایت ارگانها و نهادها روی پرده برود و برای دیده شدنش تلاش شود. اما فیلم دچار سوء تعبیر شد؛ فیلمی که همه حساسیتها برای سلامتش در نظر گرفته شده و فراتر از قرائت آشنا و شیعی از رخداد عاشورا، حرکت نمیکند، بهشکلی عجیب برای اکران به بنبست خورد. بنبستی طولانی و تمام نشدنی. بخشهایی از فیلم که روند نمایش آن را دچار اختلال کرد، اصلاح شده، اما درویش نتوانست فیلمش را اکران کند. گفتوگوها و رایزنیها برای حل مشکل «رستاخیز» در همه این سالها بینتیجه بوده است، حتی دفاع از فیلم به نتیجه نرسیده و پرونده «رستاخیز» در سکوت بسته شد، اما هر عاشورا که میآید و میرود همه یادشان میآید تکلیف «رستاخیز» هنوز روشن نشده است.
«رستاخیز» در ادامه سینمایی است که درویش به آن اعتقاد دارد، سینمایی که هیچ وقت خالی از مفاهیم مذهبی و معنوی نبوده است. اگر ملودرامی خانوادگی مثل «کیمیا» ساخته یا متأثر از جریانهای اجتماعی پس از دوم خرداد «متولد ماه مهر» را کارگردانی کرده، درباره قهرمانهای دفاع مقدس صحبت کرده است. قهرمان اغلب فیلمهای او از نسل جنگ هستند، نسلی که درویش، خوب میشناسد و به آنها باور دارد. «رستاخیز» کوشش او برای ادای دین به سالار شهیدان است، تجربهای تازه در کارنامه فیلمسازی که در خاکریزها دنبال مردانگی و ایثار میگشت.
عاشورای 1400 هم آمد و بسیاری به یاد آوردند که یکی از مهمترین فیلمهای سینمای ایران درباره نهضت خونین امام حسین(ع) هنوز بلاتکلیف است. جمله مشهور فیلم «قصهها» (رخشان بنیاعتماد) را بسیاری از ما در ذهن داریم، «هیچ فیلمی تا ابد در کمد نمیماند.» حق با خانم بنیاعتماد است، احتمالاً بالاخره «رستاخیز» روی پرده را میبیند، اما هر توقیف و محدودیتی، روند فعالیت هنرمند را دچار مشکل میکند. درویش، پس از فیلم بزرگ و دشوار «رستاخیز» هنوز به سینمای ایران بازنگشته است. او منتظر روشن شدن سرانجام فیلم است و نزدیک به یک دهه از کارگردانی دور مانده است؛ ده سال از دوران پختگی او، در این بلاتکلیفی هدر رفته است. این ماجرا، نه تنها یک فیلم بزرگ را (با همه نقاط قوت و ضعفش) محروم کرد که فیلمسازی اثرگذار را به حاشیه راند و این، خسرانی بزرگ برای سینمای ایران است.
روزنامهنگار
شاید کمتر کسی گمان میکرد سرنوشت فیلم عاشورایی احمدرضا درویش اینچنین پیچیده شود. «رستاخیز» میتوانست بسیار زودتر از این روی پرده برود، به مثابه یک فیلم سینمایی دیده و قضاوت شود. بسیاری آن را دوست بدارند و گروهی آن را نپسندند. اما سرنوشت «رستاخیز» به محاق رفتن بود. پس از اکرانی نیمهکاره در تابستان سال 94، بسیاری کوشیدند گره بسته این فیلم را باز کنند اما هر چه بیشتر تلاش کردند، بیشتر شکست خوردند.
احمدرضا درویش از نسل سینماگران پس از پیروزی انقلاب است، کارگردانی که بخش مهمی از کارنامهاش را آثاری درباره سالهای جنگ تشکیل داده و بیگ پروداکشن «دوئل» را ساخته است. «رستاخیز» فیلمی است درباره عاشورا و قیام امام حسین(ع). یک فیلم مذهبی و تاریخی که مشابهش در این چهل سال، ساخته و نمایش داده شده است. همه چیز روی کاغذ باید به نفع فیلم و سازندهاش باشد. مثل اغلب آثاری از جنس «رستاخیز» انتظار میرفت فیلم درویش، در زمان مناسب و با حمایت ارگانها و نهادها روی پرده برود و برای دیده شدنش تلاش شود. اما فیلم دچار سوء تعبیر شد؛ فیلمی که همه حساسیتها برای سلامتش در نظر گرفته شده و فراتر از قرائت آشنا و شیعی از رخداد عاشورا، حرکت نمیکند، بهشکلی عجیب برای اکران به بنبست خورد. بنبستی طولانی و تمام نشدنی. بخشهایی از فیلم که روند نمایش آن را دچار اختلال کرد، اصلاح شده، اما درویش نتوانست فیلمش را اکران کند. گفتوگوها و رایزنیها برای حل مشکل «رستاخیز» در همه این سالها بینتیجه بوده است، حتی دفاع از فیلم به نتیجه نرسیده و پرونده «رستاخیز» در سکوت بسته شد، اما هر عاشورا که میآید و میرود همه یادشان میآید تکلیف «رستاخیز» هنوز روشن نشده است.
«رستاخیز» در ادامه سینمایی است که درویش به آن اعتقاد دارد، سینمایی که هیچ وقت خالی از مفاهیم مذهبی و معنوی نبوده است. اگر ملودرامی خانوادگی مثل «کیمیا» ساخته یا متأثر از جریانهای اجتماعی پس از دوم خرداد «متولد ماه مهر» را کارگردانی کرده، درباره قهرمانهای دفاع مقدس صحبت کرده است. قهرمان اغلب فیلمهای او از نسل جنگ هستند، نسلی که درویش، خوب میشناسد و به آنها باور دارد. «رستاخیز» کوشش او برای ادای دین به سالار شهیدان است، تجربهای تازه در کارنامه فیلمسازی که در خاکریزها دنبال مردانگی و ایثار میگشت.
عاشورای 1400 هم آمد و بسیاری به یاد آوردند که یکی از مهمترین فیلمهای سینمای ایران درباره نهضت خونین امام حسین(ع) هنوز بلاتکلیف است. جمله مشهور فیلم «قصهها» (رخشان بنیاعتماد) را بسیاری از ما در ذهن داریم، «هیچ فیلمی تا ابد در کمد نمیماند.» حق با خانم بنیاعتماد است، احتمالاً بالاخره «رستاخیز» روی پرده را میبیند، اما هر توقیف و محدودیتی، روند فعالیت هنرمند را دچار مشکل میکند. درویش، پس از فیلم بزرگ و دشوار «رستاخیز» هنوز به سینمای ایران بازنگشته است. او منتظر روشن شدن سرانجام فیلم است و نزدیک به یک دهه از کارگردانی دور مانده است؛ ده سال از دوران پختگی او، در این بلاتکلیفی هدر رفته است. این ماجرا، نه تنها یک فیلم بزرگ را (با همه نقاط قوت و ضعفش) محروم کرد که فیلمسازی اثرگذار را به حاشیه راند و این، خسرانی بزرگ برای سینمای ایران است.
در جستوجوی خوشبختی در خاورمیانه و لمس فرهنگ
بخش زیادی از ساکنان خاورمیانه، ناکامیها و نارضایتیهای خود را حاصل جبر جغرافیا و به دنیا آمدن و زندگی کردن در این منطقه میدانند اما آیا نمیتوان در خاورمیانه خوشبخت زندگی کرد؟ آیا ساکنان خاورمیانه محکوم به رنج بردن هستند؟ این گزاره پرسشهایی است که در کتاب «راهنمای رستگاری در جابلقا» مطرح شده است. علی مرسلی اهری نویسنده سعی کرده با پرداختن به این چالش از این کتاب راهنمایی بسازد برای رنج نبردن از زیست در این منطقه. به تعبیر دیگر این کتاب در جستوجوی راههایی برای خوشبخت زیستن در خاورمیانه است آن هم از نگاه یک خاورمیانهای که شاید همین نکته آن را برای مخاطب باورپذیرتر کند. همانطور که روی جلد و در عنوان فرعی کتاب آمده است «راهنمای رستگاری در جابلقا» کتاب خودیاری، خوشدلی و رضایت برای خاورمیانهایهاست؛ کتابی برای یافتن حس خوشبختی در این منطقه جغرافیایی با وجود تمام مصائبی که گریبانگیر مردمانش شده است. خواندن این کتاب که بتازگی توسط نشر اگر منتشر شده است شاید گزینه پیشنهادی مناسبی برای مخاطبان در این روزها باشد.
از دیگر آثار خواندنی این انتشارات که بتازگی وارد بازار کتاب شده، کتابی پژوهشی اما جذاب با محوریت پژوهشهای مردمنگارانه در ایران است. اگر علاقهمند به شناخت حسی و قابل لمس از فرهنگ مردم ایران بخصوص جوامع عشایری قرهداغ آذربایجان و جوامع شهری تبریز و تهران هستید «حس کردن فرهنگ» یک گزینه مناسب در این حوزه است. در این کتاب موضوعات مختلفی از هنر تا مناسک، از گردشگری تا خوانندگی و از فوتبال تا بیمارستان گردآوری شده است. نکته قابل توجه اینکه این موضوعات همانطور که از عنوان کتاب یعنی «حس کردن فرهنگ» برمیآید براساس رویکرد نظری مردمشناسی حسها یکپارچه شدهاند. طبق این رویکرد ادراکاتی چون چشیدن، لمس کردن، دیدن، حرکت کردن، شنیدن و بوییدن کردارهایی اجتماعی تلقی میشوند که میتوانند معانی و ارزشهای فرهنگی را منتقل کنند. اصغر ایزدی جیران، دکترای مردمشناسی فرهنگی و نویسنده این کتاب، نتایج پژوهشهای میدانی خود را با مخاطب درمیان گذاشته است.
راهنمای رستگاری در جابلقا
نویسنده: علی مرسلی
نشر اگر
حس کردن فرهنگ
نویسنده: اصغر ایزدی جیران
نشر اگر
از دیگر آثار خواندنی این انتشارات که بتازگی وارد بازار کتاب شده، کتابی پژوهشی اما جذاب با محوریت پژوهشهای مردمنگارانه در ایران است. اگر علاقهمند به شناخت حسی و قابل لمس از فرهنگ مردم ایران بخصوص جوامع عشایری قرهداغ آذربایجان و جوامع شهری تبریز و تهران هستید «حس کردن فرهنگ» یک گزینه مناسب در این حوزه است. در این کتاب موضوعات مختلفی از هنر تا مناسک، از گردشگری تا خوانندگی و از فوتبال تا بیمارستان گردآوری شده است. نکته قابل توجه اینکه این موضوعات همانطور که از عنوان کتاب یعنی «حس کردن فرهنگ» برمیآید براساس رویکرد نظری مردمشناسی حسها یکپارچه شدهاند. طبق این رویکرد ادراکاتی چون چشیدن، لمس کردن، دیدن، حرکت کردن، شنیدن و بوییدن کردارهایی اجتماعی تلقی میشوند که میتوانند معانی و ارزشهای فرهنگی را منتقل کنند. اصغر ایزدی جیران، دکترای مردمشناسی فرهنگی و نویسنده این کتاب، نتایج پژوهشهای میدانی خود را با مخاطب درمیان گذاشته است.
راهنمای رستگاری در جابلقا
نویسنده: علی مرسلی
نشر اگر
حس کردن فرهنگ
نویسنده: اصغر ایزدی جیران
نشر اگر
منابع نهضت عاشورا -12
روایت «احتجاج» شیخ طبرسی به شیوه اخباری گری
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
یکی از منابع تاریخ عاشورا کتاب «احتجاج» تألیف شیخ طبرسی است. ابو منصوراحمد بن ابی طالب طبرسی (متوفای 570 ق) عالم، فقیه، متکلم و محدث بزرگ شیعه که در قرون میانه می زیسته و مورد اعتماد عالمان بعد از خود بوده و نقلهایش را معتبر دانستهاند. وی مورد اعتماد بزرگانی چون «شهید اول»، « شیخ حر عاملی» ، «سیدمحمد بحرالعلوم» و «خوانساری» صاحب روضات الجنات بوده که او را به صفات عالم فاضل فقیه، محدث ثقة، ستودهاند. از شاگردان مشهور وی، ابن شهر آشوب، عالم بزرگ قرن ششم هجری قمری است. مؤلف احتجاج، معاصر با ابوالفتوح رازی و فضل بن حسن طبرسی، صاحب کتاب تفسیر مجمع البیان بوده ونباید با او اشتباه گرفته شود. کتاب احتجاج چنانکه از نامش پیداست پیرامون استدلالهای امامان شیعه در برابر مخالفانشان است که به تناسب و زمینه بحث به تاریخ عاشورا و رخدادهای آن نیز اشاره دارد.مؤلف، انگیزه خود از تألیف این کتاب را، جمعآوری احادیثی عنوان کرده که در آنها، احتجاجات پیشوایان دین، روایت شده تا ثابت کند که نهی از احتجاج، برای افراد ضعیف و قاصر در دفاع از دین و عقاید است نه برای اشخاص مبرز و توانا بر اثبات حق و دفع باطل.
بیشتر احادیث و اخباری که در کتاب احتجاج آمده، به صورت مرسل (بدون سلسله کامل اسناد) است. دلیل آن را نیز اینگونه بیان داشتهاند که چون این احادیث یا با حکم عقل موافقت داشته یا متواترند و یا درباره آنها اجماع وجود دارد. همچنین در سیرهها و کتابهای مخالف و مؤلف مشهور هستند، نیازی به ذکر سلسله روایت به صورت کامل نیست. اگرچه بسیاری از مطالب کتاب به واسطه عقل یا شواهد و قرائنی از کتاب و سنت معتبر و قابل قبول است؛ اما مواردی را که جنبه تعبدی داشته و قرینهای علمی بر صحت آن موجود نباشد، نمی توان معتبر دانست و مبنای علم یا عمل قرار داد. یکی از نکات مبهم در این کتاب آن است که کثیری از مطالب آن که ادعای شهرت و حتی اجماع درباره آنها شده است، نه در کتب قبل از احتجاج آمده و نه در کتب بعد از آن و این نقص تنها با مرام اخباری گری مؤلف کتاب قابل توجیه است.
اصل کتاب به زبان عربی و دو ترجمه از این کتاب به زبان فارسی وجود دارد. یکی ترجمه بهراد جعفری که توسط انتشارات اسلامیه در سال ۱۳۸۱ به چاپ رسیده ، دومی ترجمه احمد غفاری مازندرانی که انتشارات مرتضوی در سال ۱۳۷۱ آن را به چاپ رسانده است.
در هرحال احتجاج ازمنابع تاریخی حادثه کربلا در قرن ششم است که در پیدایی آثار در دورههای پس از خود، مؤثر بوده است. مؤلف این اثر، شاید مثل سایر عالمان شیعه، مشهور نباشد، اما کتابش از آوازه بلندی برخوردار است و روایاتی را در بردارد که شماری از آنها، یگانهاند. بنابر یافتههای محققان و پژوهشگران، بیشتر مطالب کتاب در سایر منابع معتبر و نامعتبر گوناگون شیعه یا اهل سنت ،آمده است. اما گزارشهای احتجاج درباره همان مطالب، در مقایسه با منابع دیگر، افزایشها و کاهشهایی دارد که دلیل آنها روشن نیست. همچنین بخشی از مطالب کتاب در منابع پیشین وجود ندارد و نبود منابع و سلسله راویان در این کتاب، امکان دستیابی به اسناد را ناممکن کرده است.
دبیر گروه پایداری
یکی از منابع تاریخ عاشورا کتاب «احتجاج» تألیف شیخ طبرسی است. ابو منصوراحمد بن ابی طالب طبرسی (متوفای 570 ق) عالم، فقیه، متکلم و محدث بزرگ شیعه که در قرون میانه می زیسته و مورد اعتماد عالمان بعد از خود بوده و نقلهایش را معتبر دانستهاند. وی مورد اعتماد بزرگانی چون «شهید اول»، « شیخ حر عاملی» ، «سیدمحمد بحرالعلوم» و «خوانساری» صاحب روضات الجنات بوده که او را به صفات عالم فاضل فقیه، محدث ثقة، ستودهاند. از شاگردان مشهور وی، ابن شهر آشوب، عالم بزرگ قرن ششم هجری قمری است. مؤلف احتجاج، معاصر با ابوالفتوح رازی و فضل بن حسن طبرسی، صاحب کتاب تفسیر مجمع البیان بوده ونباید با او اشتباه گرفته شود. کتاب احتجاج چنانکه از نامش پیداست پیرامون استدلالهای امامان شیعه در برابر مخالفانشان است که به تناسب و زمینه بحث به تاریخ عاشورا و رخدادهای آن نیز اشاره دارد.مؤلف، انگیزه خود از تألیف این کتاب را، جمعآوری احادیثی عنوان کرده که در آنها، احتجاجات پیشوایان دین، روایت شده تا ثابت کند که نهی از احتجاج، برای افراد ضعیف و قاصر در دفاع از دین و عقاید است نه برای اشخاص مبرز و توانا بر اثبات حق و دفع باطل.
بیشتر احادیث و اخباری که در کتاب احتجاج آمده، به صورت مرسل (بدون سلسله کامل اسناد) است. دلیل آن را نیز اینگونه بیان داشتهاند که چون این احادیث یا با حکم عقل موافقت داشته یا متواترند و یا درباره آنها اجماع وجود دارد. همچنین در سیرهها و کتابهای مخالف و مؤلف مشهور هستند، نیازی به ذکر سلسله روایت به صورت کامل نیست. اگرچه بسیاری از مطالب کتاب به واسطه عقل یا شواهد و قرائنی از کتاب و سنت معتبر و قابل قبول است؛ اما مواردی را که جنبه تعبدی داشته و قرینهای علمی بر صحت آن موجود نباشد، نمی توان معتبر دانست و مبنای علم یا عمل قرار داد. یکی از نکات مبهم در این کتاب آن است که کثیری از مطالب آن که ادعای شهرت و حتی اجماع درباره آنها شده است، نه در کتب قبل از احتجاج آمده و نه در کتب بعد از آن و این نقص تنها با مرام اخباری گری مؤلف کتاب قابل توجیه است.
اصل کتاب به زبان عربی و دو ترجمه از این کتاب به زبان فارسی وجود دارد. یکی ترجمه بهراد جعفری که توسط انتشارات اسلامیه در سال ۱۳۸۱ به چاپ رسیده ، دومی ترجمه احمد غفاری مازندرانی که انتشارات مرتضوی در سال ۱۳۷۱ آن را به چاپ رسانده است.
در هرحال احتجاج ازمنابع تاریخی حادثه کربلا در قرن ششم است که در پیدایی آثار در دورههای پس از خود، مؤثر بوده است. مؤلف این اثر، شاید مثل سایر عالمان شیعه، مشهور نباشد، اما کتابش از آوازه بلندی برخوردار است و روایاتی را در بردارد که شماری از آنها، یگانهاند. بنابر یافتههای محققان و پژوهشگران، بیشتر مطالب کتاب در سایر منابع معتبر و نامعتبر گوناگون شیعه یا اهل سنت ،آمده است. اما گزارشهای احتجاج درباره همان مطالب، در مقایسه با منابع دیگر، افزایشها و کاهشهایی دارد که دلیل آنها روشن نیست. همچنین بخشی از مطالب کتاب در منابع پیشین وجود ندارد و نبود منابع و سلسله راویان در این کتاب، امکان دستیابی به اسناد را ناممکن کرده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
مسعود شعاری: ارتقای سطح آموزش کیفی نوازندگان در جشنواره ملی موسیقی جوان
-
هوای تازه
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
بار دیگر «رستاخیز»
-
در جستوجوی خوشبختی در خاورمیانه و لمس فرهنگ
-
روایت «احتجاج» شیخ طبرسی به شیوه اخباری گری
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین