ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیام رهبر معظم انقلاب:
از مدالآوران المپیک که با تلاش خود ملت ایران را خوشحال کردند تشکر میکنم
با پایان کار کاروان وزرشی ایران در المپیک ۲۰۲۰ توکیو، حضرت آیتالله خامنهای در پیامی از مدالآوران کشورمان تشکر کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب در این پیام آمده است: بسمه تعالی
از مدالآوران المپیک که با تلاش خود، ملت ایران را خوشحال کردند تشکر میکنم.سیّدعلی خامنهای/ ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
کاروان ایران در المپیک ۲۰۲۰ توکیو موفق به کسب هفت مدال (۳طلا، ۲ نقره، ۲ برنز) در رشتههای تیراندازی، کشتی آزاد و فرنگی، وزنهبرداری و کاراته شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب در این پیام آمده است: بسمه تعالی
از مدالآوران المپیک که با تلاش خود، ملت ایران را خوشحال کردند تشکر میکنم.سیّدعلی خامنهای/ ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
کاروان ایران در المپیک ۲۰۲۰ توکیو موفق به کسب هفت مدال (۳طلا، ۲ نقره، ۲ برنز) در رشتههای تیراندازی، کشتی آزاد و فرنگی، وزنهبرداری و کاراته شد.
بازدید سرزده اژهای از بندهای امنیتی زندان اوین
روی خوش قاضیالقضات به متهمان امنیتی
گروه سیاسی/ غلامحسین محسنی اژهای برای به ثمر رساندن برنامهها و وعدههای خود در مسیر تحول در قوه قضائیه عزم جدی دارد. توصیهها، دستورات و اقدامات و بازدیدهای همین چند هفته ابتدایی در دستگاه قضایی مؤید این ادعاست که او شروع خوب و قابل دفاعی به عنوان قاضیالقضات داشته است. در ادامه همین مسیر او عصر جمعه به صورت سرزده از زندان اوین بازدید کرد و در اقدامی کمنظیر با برخی متهمان امنیتی چهره به چهره گفتوگو کرد و پای حرفهای آنها نشست. همزمان دادستان تهران هم به همراه 125 قاضی در زندان تهران بزرگ حضور پیدا کرد تا از نزدیک و رودرروی متهمان و بازداشتیها در جریان مشکلات آنها قرار گیرد. او البته این خبر را هم داد که پیشنهاد آزادی تعداد دیگری از محکومان امنیتی به دادگاهها ارائه شده است.
رئیس قوه قضائیه عصر جمعه در بازدید سرزده از زندان اوین از بخشهای مختلف این زندان بویژه هر سه بند امنیتی آن (بندهای2 الف - ۲۰۹ - ۲۴۱) بازدید کرد و با برخی از متهمان بازداشت موقت بهصورت چهره به چهره به گفتوگو پرداخت.
آنطور که مرکز اطلاعرسانی قوه قضائیه گزارش داده، حجتالاسلام محسنی اژهای در مدت حضور خود در زندان اوین، عمدتاً با «متهمین بازداشت شده تحت قرار تأمین» به صورت چهره به چهره دیدار و گفتوگو کرد. بر اساس این گزارش محسنی اژهای هنگام حضور در بندهای امنیتی زندان اوین، تعداد روزهای بازداشتی متهمان را از آنها جویا و در همین زمینه خواستار ارائه توضیحات لازم از سوی مقامات قضایی و ضابطین شد. همچنین محسنی اژهای در گفتوگوی چهره به چهره با متهمین از نوع اتهام، مدت بازداشت موقت و شرایط بهداشتی و غذایی زندان سؤال کرد.در جریان این بازدید تعدادی از متهمین تقاضا کردند به تنهایی با رئیس قوه قضائیه گفتوگو کنند که قاضیالقضات در خلوت با آنها به گفتوگو نشست. رئیس قوه قضائیه در ادامه در مورد یکی از پروندههای مهمی که اخیراً تشکیل شده و شش نفر بازداشتی دارد، با قاضی و کارشناسان پرونده که به فوریت به زندان دعوت شده بودند، به صورت تفصیلی به گفتوگو پرداخت. حجتالاسلام محسنی اژهای در پایان حضور در زندان به زندانبانان و نگهبانان توصیه کرد پیوسته خدا را ناظر و حاضر بر اعمال خود ببینند و مواظب باشند که حق کسی ضایع نگردد و به کسی ظلم نشود.بازدید سرزده از اوین سومین بازدید رئیس قوه قضائیه از زندان در سی و پنجمین روز خدمت در کسوت قاضیالقضاتی بود. محسنی اژهای طی یک ماه شروع به کار در کسوت رئیس دستگاه قضا بارها در جمعهای مختلف مسئولین قضایی کشور به موضوع قرار بازداشت موقت اشاره کرده است. این گزارش حاکی است رئیس قوه قضائیه در همین خصوص در جمع اعضای شورای عالی قضایی و یا با حضور در دادگستری شهر قدس دستور داد: قرار بازداشت موقت تا آنجایی که ضرورت دارد صادر نشود و آنهایی هم که ضروری است با ملاحظه دقیق قانون باشد. رئیس قوه قضائیه خاطرنشان کرد: در اینگونه موارد بازداشت موقت هم پروندهها باید زودتر و سریعتر رسیدگی شود تا زمان بازداشت کمتر شود.
محمدمهدی حاج محمدی، رئیس سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور با انتشار پیامی در صفحه توئیتری خود درباره این بازدید نوشت: «عالیترین مقام قضایی در نظام اسلامی، در اقدامی بیسابقه، سرزده از بندهای امنیتی ۲ الف، ۲۰۹ و ۲۴۱ زندان اوین بازدید و وضعیت متهمین را بررسی کردند. پیام بازدید از سومین زندان در سی و پنجمین روز خدمت و تأکید بر حقوق بازداشت شدگان و تسریع بر تعیین تکلیف متهمین بسیار روشن است.»
دادستان تهران به همراه 125 قاضی در زندان تهران بزرگ
همچنین در پی اجرای دستورات رئیس قوه قضائیه در زمینه کاهش جمعیت کیفری و تعیین تکلیف پروندههایی که در آن متهم زندانی حضور دارد، روز جمعه دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان تهران به همراه مقامات قضایی و ۱۲۵ قاضی در زندان تهران بزرگ حضور پیدا کردند تا در دیداری چهره به چهره با زندانیان مشکلات قضایی آنان را بررسی و اقدامات لازم را انجام دهند. به گزارش میزان القاصی المهر، دادستان تهران در این دیدار با بیان اینکه به دنبال دستور رئیس قوه قضائیه تعدادی از محکومین امنیتی با آزادی مشروط و یا عفو آزاد شدهاند، گفت: پیشنهاد آزادی مشروط تعداد دیگری محکوم امنیتی به دادگاهها داده شد.
القاصی مهر در ادامه با اشاره به اینکه ریاست قوه قضائیه در جلسه شورای عالی قوه قضائیه دستوری درباره مسأله زندانیان و کسانی که نگهداری و بازداشت آنها طولانی شده و تحت قرار هستند و هنوز حکم آنها صادر نشده و یا بهعبارتی بلاتکلیف هستند صادر و تأکید ویژهای داشتند که دادستانها در سراسر کشور به این موضوع ورود جدی داشته باشند، از تشکیل کمیتهای در دادستانی تهران برای بررسی این قبیل پروندهها خبر داد. وی گفت: در این کمیته که بنده نیز حضور دارم تمام درخواستهای زندانیان یک به یک بررسی میشود. پرونده مربوط به بعضی از این درخواستها باید مطالعه و بررسی شود. علت تأخیر و طولانی شدن فرایند رسیدگی حتماً بهطور دقیق بررسی میشود و مکاتباتی با قضات محاکم خواهیم داشت. القاصی مهر اضافه کرد: تصمیمگیری در خصوص افراد زندانی با همین قضاتی است که امروز اینجا حضور دارند. این ۱۲۵ قاضی امروز در زندان حضور پیدا کردند تا از تمام ظرفیتهای قانونی و تأسیسات ارفاقی که قانونگذار در اختیار آنها گذاشته حداکثر استفاده را داشته باشند.
دادستان عمومی و انقلاب تهران در ادامه زندانیانی که جرائم امنیتی دارند را مورد توجه قرار داد و گفت: اخیراً درباره زندانیان امنیتی ریاست قوه قضائیه دستور ویژهای صادر کرده که وضعیت این افراد بررسی شود تا در مورد کسانی که استحقاق کمک دارند و اصلاح شدند و توبه کردند از نهادهای ارفاقی و همچنین از عفو و آزادی مشروط استفاده شود. وی ادامه داد: همین هفته قبل پیشنهاد آزادی مشروط تعدادی را به دادگاه ارائه دادیم و آنها نیز موافقت کردند. براساس دستور آقای محسنی اژهای لیست تعدادی که شرایط آزادی مشروط نداشتند، ولی رفتار و اخلاق و عملکرد آنها در داخل زندان اثربخش بوده و امیدوارکننده هست و آثار اصلاحی را در رفتار آنها میبینیم به ریاست قوه قضائیه دادهایم تا آنان از رأفت اسلامی برخوردار و در کمیسیون عفو مطرح شوند. القاصی مهر اضافه کرد: امروز نگاه و رویکرد شخص ریاست قوه قضائیه و دیگر همکاران این است که در مجموعه زندان تا جایی که امکانپذیر است و قانون اجازه میدهد هم زمینه اصلاح و بازگشت افراد را به جامعه فراهم کنیم و هم از آثار آلام و درد و رنج خانواده زندانی کاسته شود.
دادستان عمومی و انقلاب تهران در ادامه با بیان اینکه پرونده تمامی کسانی که محکومیت آنها جرایم خاص امنیتی است را تک به تک بررسی کردیم و وضعیت رفتاری آنها در داخل زندان مورد ارزیابی قرار گرفت افزود: با همین رویکرد چهارشنبه هفته گذشته ۷ نفر از محکومین امنیتی با آزادی مشروط و یا عفو آزاد شدهاند. ریاست قوه قضائیه دستور ویژهای در این ارتباط صادر کرده است و دستور دادهاند که پرونده مابقی هم بررسی شود و آنهایی که واقعاً استحقاق و شرایط دارند حتماً مشمول عفو قانونی قرار گیرند.
رئیس قوه قضائیه عصر جمعه در بازدید سرزده از زندان اوین از بخشهای مختلف این زندان بویژه هر سه بند امنیتی آن (بندهای2 الف - ۲۰۹ - ۲۴۱) بازدید کرد و با برخی از متهمان بازداشت موقت بهصورت چهره به چهره به گفتوگو پرداخت.
آنطور که مرکز اطلاعرسانی قوه قضائیه گزارش داده، حجتالاسلام محسنی اژهای در مدت حضور خود در زندان اوین، عمدتاً با «متهمین بازداشت شده تحت قرار تأمین» به صورت چهره به چهره دیدار و گفتوگو کرد. بر اساس این گزارش محسنی اژهای هنگام حضور در بندهای امنیتی زندان اوین، تعداد روزهای بازداشتی متهمان را از آنها جویا و در همین زمینه خواستار ارائه توضیحات لازم از سوی مقامات قضایی و ضابطین شد. همچنین محسنی اژهای در گفتوگوی چهره به چهره با متهمین از نوع اتهام، مدت بازداشت موقت و شرایط بهداشتی و غذایی زندان سؤال کرد.در جریان این بازدید تعدادی از متهمین تقاضا کردند به تنهایی با رئیس قوه قضائیه گفتوگو کنند که قاضیالقضات در خلوت با آنها به گفتوگو نشست. رئیس قوه قضائیه در ادامه در مورد یکی از پروندههای مهمی که اخیراً تشکیل شده و شش نفر بازداشتی دارد، با قاضی و کارشناسان پرونده که به فوریت به زندان دعوت شده بودند، به صورت تفصیلی به گفتوگو پرداخت. حجتالاسلام محسنی اژهای در پایان حضور در زندان به زندانبانان و نگهبانان توصیه کرد پیوسته خدا را ناظر و حاضر بر اعمال خود ببینند و مواظب باشند که حق کسی ضایع نگردد و به کسی ظلم نشود.بازدید سرزده از اوین سومین بازدید رئیس قوه قضائیه از زندان در سی و پنجمین روز خدمت در کسوت قاضیالقضاتی بود. محسنی اژهای طی یک ماه شروع به کار در کسوت رئیس دستگاه قضا بارها در جمعهای مختلف مسئولین قضایی کشور به موضوع قرار بازداشت موقت اشاره کرده است. این گزارش حاکی است رئیس قوه قضائیه در همین خصوص در جمع اعضای شورای عالی قضایی و یا با حضور در دادگستری شهر قدس دستور داد: قرار بازداشت موقت تا آنجایی که ضرورت دارد صادر نشود و آنهایی هم که ضروری است با ملاحظه دقیق قانون باشد. رئیس قوه قضائیه خاطرنشان کرد: در اینگونه موارد بازداشت موقت هم پروندهها باید زودتر و سریعتر رسیدگی شود تا زمان بازداشت کمتر شود.
محمدمهدی حاج محمدی، رئیس سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور با انتشار پیامی در صفحه توئیتری خود درباره این بازدید نوشت: «عالیترین مقام قضایی در نظام اسلامی، در اقدامی بیسابقه، سرزده از بندهای امنیتی ۲ الف، ۲۰۹ و ۲۴۱ زندان اوین بازدید و وضعیت متهمین را بررسی کردند. پیام بازدید از سومین زندان در سی و پنجمین روز خدمت و تأکید بر حقوق بازداشت شدگان و تسریع بر تعیین تکلیف متهمین بسیار روشن است.»
دادستان تهران به همراه 125 قاضی در زندان تهران بزرگ
همچنین در پی اجرای دستورات رئیس قوه قضائیه در زمینه کاهش جمعیت کیفری و تعیین تکلیف پروندههایی که در آن متهم زندانی حضور دارد، روز جمعه دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان تهران به همراه مقامات قضایی و ۱۲۵ قاضی در زندان تهران بزرگ حضور پیدا کردند تا در دیداری چهره به چهره با زندانیان مشکلات قضایی آنان را بررسی و اقدامات لازم را انجام دهند. به گزارش میزان القاصی المهر، دادستان تهران در این دیدار با بیان اینکه به دنبال دستور رئیس قوه قضائیه تعدادی از محکومین امنیتی با آزادی مشروط و یا عفو آزاد شدهاند، گفت: پیشنهاد آزادی مشروط تعداد دیگری محکوم امنیتی به دادگاهها داده شد.
القاصی مهر در ادامه با اشاره به اینکه ریاست قوه قضائیه در جلسه شورای عالی قوه قضائیه دستوری درباره مسأله زندانیان و کسانی که نگهداری و بازداشت آنها طولانی شده و تحت قرار هستند و هنوز حکم آنها صادر نشده و یا بهعبارتی بلاتکلیف هستند صادر و تأکید ویژهای داشتند که دادستانها در سراسر کشور به این موضوع ورود جدی داشته باشند، از تشکیل کمیتهای در دادستانی تهران برای بررسی این قبیل پروندهها خبر داد. وی گفت: در این کمیته که بنده نیز حضور دارم تمام درخواستهای زندانیان یک به یک بررسی میشود. پرونده مربوط به بعضی از این درخواستها باید مطالعه و بررسی شود. علت تأخیر و طولانی شدن فرایند رسیدگی حتماً بهطور دقیق بررسی میشود و مکاتباتی با قضات محاکم خواهیم داشت. القاصی مهر اضافه کرد: تصمیمگیری در خصوص افراد زندانی با همین قضاتی است که امروز اینجا حضور دارند. این ۱۲۵ قاضی امروز در زندان حضور پیدا کردند تا از تمام ظرفیتهای قانونی و تأسیسات ارفاقی که قانونگذار در اختیار آنها گذاشته حداکثر استفاده را داشته باشند.
دادستان عمومی و انقلاب تهران در ادامه زندانیانی که جرائم امنیتی دارند را مورد توجه قرار داد و گفت: اخیراً درباره زندانیان امنیتی ریاست قوه قضائیه دستور ویژهای صادر کرده که وضعیت این افراد بررسی شود تا در مورد کسانی که استحقاق کمک دارند و اصلاح شدند و توبه کردند از نهادهای ارفاقی و همچنین از عفو و آزادی مشروط استفاده شود. وی ادامه داد: همین هفته قبل پیشنهاد آزادی مشروط تعدادی را به دادگاه ارائه دادیم و آنها نیز موافقت کردند. براساس دستور آقای محسنی اژهای لیست تعدادی که شرایط آزادی مشروط نداشتند، ولی رفتار و اخلاق و عملکرد آنها در داخل زندان اثربخش بوده و امیدوارکننده هست و آثار اصلاحی را در رفتار آنها میبینیم به ریاست قوه قضائیه دادهایم تا آنان از رأفت اسلامی برخوردار و در کمیسیون عفو مطرح شوند. القاصی مهر اضافه کرد: امروز نگاه و رویکرد شخص ریاست قوه قضائیه و دیگر همکاران این است که در مجموعه زندان تا جایی که امکانپذیر است و قانون اجازه میدهد هم زمینه اصلاح و بازگشت افراد را به جامعه فراهم کنیم و هم از آثار آلام و درد و رنج خانواده زندانی کاسته شود.
دادستان عمومی و انقلاب تهران در ادامه با بیان اینکه پرونده تمامی کسانی که محکومیت آنها جرایم خاص امنیتی است را تک به تک بررسی کردیم و وضعیت رفتاری آنها در داخل زندان مورد ارزیابی قرار گرفت افزود: با همین رویکرد چهارشنبه هفته گذشته ۷ نفر از محکومین امنیتی با آزادی مشروط و یا عفو آزاد شدهاند. ریاست قوه قضائیه دستور ویژهای در این ارتباط صادر کرده است و دستور دادهاند که پرونده مابقی هم بررسی شود و آنهایی که واقعاً استحقاق و شرایط دارند حتماً مشمول عفو قانونی قرار گیرند.
رئیس جمهوری در نخستین اقدام تأکید کرد
ضربالاجل برای تحول در مقابله با کرونا
باید از انفعال در نحوه مقابله با کرونا خارج شویم و رویکردهای فعالانه اتخاذ شود
در عین حمایت از تولید داخلی واکسن، برای واردات واکسن از خارج نیز از هیچ اقدامی فروگذار نخواهیم کرد
رئیسجمهوری با دادن ضربالاجل یک هفتهای برای نهایی کردن طرح تحول در نحوه مقابله با کرونا گفت: طرح جامع تحول در نحوه مقابله با ویروس کرونا با استفاده از تجربیات یکسال و نیم اخیر کشور در کمیته ویژهای تدوین و هفته آتی در دستور کار جلسه ستاد ملی قرار خواهد گرفت. به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با تأکید بر اینکه باید از انفعال در نحوه مقابله با کرونا خارج شویم و رویکردهای فعالانه اتخاذ شود، تصریح کرد: ضروری است که سازوکارهای متناسب برای بسیج نیروهای داوطلب و نهادهای مردمی طراحی شود. رئیس دولت سیزدهم با اشاره به ضرورت دریافت پیشنهادات تخصصی دانشگاههای علوم پزشکی و تجربیات عملی دستگاههای اجرایی سراسر کشور برای نهایی کردن طرح تحول در مقابله با کرونا، خاطرنشان کرد: دانشگاههای علوم پزشکی و استانداریهای سراسر کشور هرچه زودتر تجارب یک سال و نیم اخیر در مقابله با کرونا، موانع پیشرو و پیشنهادات تحولی خود را به وزارت بهداشت و وزارت کشور ارسال کنند.
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: طرح جامع تحول شامل پروتکلهای بهداشتی، سازوکارهای درمانی، فرایند تأمین و تولید واکسن، سازوکار واکسیناسیون عمومی، برآورد وضعیت آینده کرونا و راهکارهای پیشگیری و نحوه مواجهه با انواع جهش یافته ویروس، سازوکارهای حمایت از کسب و کارهای متضرر از کرونا، نحوه حمایت شایسته از کادر درمان و افزایش مشارکت مردم و نهادهای مردمی در بخشهای مختلف خواهد بود. آیتالله رئیسی با بیان اینکه تدوین طرح تحول در نحوه مقابله با کرونا بلافاصله پس از پایان انتخابات، زیر نظر دفتر رئیس جمهور آغاز شده بود، اظهار داشت: با دریافت نظرات کارگروههای تخصصی و فراخوان پیشنهادات نو و اخذ تجربیات از مجامع علمی و تخصصی سراسر کشور، این طرح وارد مرحله نهایی و تصویب در ستاد ملی کرونا خواهد شد.
مقام عالی دولت سیزدهم با بیان اینکه باید خودمان را مجهز کنیم که اگر کرونا ادامه داشت چگونه کشور را اداره کنیم، گفت: در عین حمایت از تولید داخلی واکسن، برای واردات واکسن از خارج نیز از هیچ اقدامی فروگذار نخواهیم کرد. رئیسی همچنین در این جلسه وضعیت برخی استانها از جمله گلستان و خراسان رضوی را که شرایط حادتری دارند درارتباط ویدیو کنفرانسی و در گفتوگوی مستقیم با استانداران این استانها، پیگیری کرد. اعضای ستاد ملی کرونا نیز در سخنانی با قدردانی از اهتمام آیتالله رئیسی در تشکیل جلسه کمیتههای تخصصی و ستادملی کرونا بلافاصله بعد از مراسم تنفیذ و تحلیف، گزارشی از عملکرد حوزههای خود ارائه کردند.
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: طرح جامع تحول شامل پروتکلهای بهداشتی، سازوکارهای درمانی، فرایند تأمین و تولید واکسن، سازوکار واکسیناسیون عمومی، برآورد وضعیت آینده کرونا و راهکارهای پیشگیری و نحوه مواجهه با انواع جهش یافته ویروس، سازوکارهای حمایت از کسب و کارهای متضرر از کرونا، نحوه حمایت شایسته از کادر درمان و افزایش مشارکت مردم و نهادهای مردمی در بخشهای مختلف خواهد بود. آیتالله رئیسی با بیان اینکه تدوین طرح تحول در نحوه مقابله با کرونا بلافاصله پس از پایان انتخابات، زیر نظر دفتر رئیس جمهور آغاز شده بود، اظهار داشت: با دریافت نظرات کارگروههای تخصصی و فراخوان پیشنهادات نو و اخذ تجربیات از مجامع علمی و تخصصی سراسر کشور، این طرح وارد مرحله نهایی و تصویب در ستاد ملی کرونا خواهد شد.
مقام عالی دولت سیزدهم با بیان اینکه باید خودمان را مجهز کنیم که اگر کرونا ادامه داشت چگونه کشور را اداره کنیم، گفت: در عین حمایت از تولید داخلی واکسن، برای واردات واکسن از خارج نیز از هیچ اقدامی فروگذار نخواهیم کرد. رئیسی همچنین در این جلسه وضعیت برخی استانها از جمله گلستان و خراسان رضوی را که شرایط حادتری دارند درارتباط ویدیو کنفرانسی و در گفتوگوی مستقیم با استانداران این استانها، پیگیری کرد. اعضای ستاد ملی کرونا نیز در سخنانی با قدردانی از اهتمام آیتالله رئیسی در تشکیل جلسه کمیتههای تخصصی و ستادملی کرونا بلافاصله بعد از مراسم تنفیذ و تحلیف، گزارشی از عملکرد حوزههای خود ارائه کردند.
۱۷ مرداد روز خبرنگار است
روزگار تلخ و شیرین اهالی حقیقت
۱۷ مرداد روز خبرنگار است؛ از ۲۳ سال قبل که محمود صارمی، خبرنگار ایران جان شریف خود را در مزار شریف گذاشت و نام شریفش را برد در لوح شهدای قلم و در تقویم ماندگار شد. حالا هر ساله به یاد شهید صارمی، در هفدهم مرداد از خبرنگاران یاد و از کارشان تقدیر میشود. خبرنگاران در دو سال اخیر اما در فصل تازهای از حیات کاری خود قرار گرفتند؛ با شیوع کرونا این خبرنگاران بودند که قلم و دوربین را به مراکز درمان بردند تا شاهد و راوی جدال نفسگیر بیماران و کادر پزشکی با ویروس مرگ باشند.
به تعبیر مهدی شفیعی، مدیرعامل مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران «خبرنگار، خطرنگار است و بیترس جان، نسخه مراقبت مینویسد و به دلسوزی و بیتوقع، کلمه به کلمه نگرانیاش را فریاد میزند. سخاوت لایزالی که بهرغم رنج معیشت، نجاتجوی مردمی است که چشم به خوشخبری خبرنگاران دارند.
این روزهای دشوار، خبرنگاران راویان در سایهای هستند که باید روایت شوند و ناگفته باقی نمانند.» خبرنگارانی بودند که در این خطرنگاری خود خبر شدند و چونان ریحانه یاسینی و مهشاد کریمی، جان شریف در راه شریف نهادند. خبرنگارانی که بیتاب ثبت وقایع و ضبط حقایقی هستند که روزگار تلخ و شیرین ما را میسازند. امروز روز اهالی حقیقت و راویان واقعیت است.
همراه با آثار و گفتاری از محمد بلوری، پرستو رفیعی، محمد آقازاده، فرامرز سیدآقایی، فرامرز قراباغی، ابراهیم بهشتی، حجت حکیمی، سمیه افشین فر، صادق دهقان، فرناز قلعهدار، مهدی ملکی، اسماعیل علوی، محمد مطلق، ندا انتظامی، فریبا خاناحمدی، یوسف حیدری، سپیده پیری، سهیلا یادگاری، ندا سیجانی، محبوبه مصرقانی، حامد جیرودی، محمد محمدی سدهی، مریم طالشی، کامران علمدهی، مهسا قوی قلب، داریوش آزاد، محدثه جعفری.
این ویژهنامه را در آدرس irannewspaper.ir ببینید و بخوانید و دانلود کنید.
به تعبیر مهدی شفیعی، مدیرعامل مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران «خبرنگار، خطرنگار است و بیترس جان، نسخه مراقبت مینویسد و به دلسوزی و بیتوقع، کلمه به کلمه نگرانیاش را فریاد میزند. سخاوت لایزالی که بهرغم رنج معیشت، نجاتجوی مردمی است که چشم به خوشخبری خبرنگاران دارند.
این روزهای دشوار، خبرنگاران راویان در سایهای هستند که باید روایت شوند و ناگفته باقی نمانند.» خبرنگارانی بودند که در این خطرنگاری خود خبر شدند و چونان ریحانه یاسینی و مهشاد کریمی، جان شریف در راه شریف نهادند. خبرنگارانی که بیتاب ثبت وقایع و ضبط حقایقی هستند که روزگار تلخ و شیرین ما را میسازند. امروز روز اهالی حقیقت و راویان واقعیت است.
همراه با آثار و گفتاری از محمد بلوری، پرستو رفیعی، محمد آقازاده، فرامرز سیدآقایی، فرامرز قراباغی، ابراهیم بهشتی، حجت حکیمی، سمیه افشین فر، صادق دهقان، فرناز قلعهدار، مهدی ملکی، اسماعیل علوی، محمد مطلق، ندا انتظامی، فریبا خاناحمدی، یوسف حیدری، سپیده پیری، سهیلا یادگاری، ندا سیجانی، محبوبه مصرقانی، حامد جیرودی، محمد محمدی سدهی، مریم طالشی، کامران علمدهی، مهسا قوی قلب، داریوش آزاد، محدثه جعفری.
این ویژهنامه را در آدرس irannewspaper.ir ببینید و بخوانید و دانلود کنید.
گنجزاده، سومین طلایی ایران در توکیو
گروه ورزشی/ شانزدهمین و آخرین روز از مسابقات المپیک 2020 توکیو دیروز برگزار شد و در این روز 2 کاراتهکا کشورمان در بخش بانوان و آقایان به مصاف رقبای خود رفتند. در کاراته بانوان حمیده عباسعلی در وزن 61+ کیلوگرم، در نخستین مبارزه «لامیا ماتوب» الجزایری را 4-0 برد و در دومین مبارزه از «الینا کویریچی» سوئیسی 4-0 شکست خورد. ملیپوش کاراته کشورمان در سومین مبارزه مقابل «فریال عبدالعزیز» از مصر9-7 پیروز شد اما از «گانگ لی» از چین 8-4 باخت و شانس صعود به نیمهنهایی و کسب مدال برنز را از دست داد. عباسعلی در این رقابت از ناحیه زانوی پای چپ مصدوم شد و نزدیک به نیمی از زمان مبارزه مقابل حریف چینیاش را با مصدومیت دنبال کرد. او در فینال لیگ برتر کاراتهوان 2019 اتریش دچار مصدومیت شده بود و این مصدومیت کهنه منجر به حذف او از المپیک شد. عباسعلی پس از باخت لنگانلنگان و در حالی که گریه میکرد، همراه با مربیاش سمانه خوشقدم به سالن گرم کردن رفت و پس از آن به بیمارستان انتقال یافت تا وضعیت مصدومیت او مورد بررسی قرار بگیرد. گفتنی است دو روز پیش نیز سارا بهمنیار در وزن ۵۵- کیلوگرم از دور رقابتها کنار رفته بود. اما در کاراته مردان سجاد گنجزاده در وزن 75+ کیلوگرم در نخستین مبارزهاش «ایوان کوویچ» را 3-1 شکست داد. گنجزاده در دومین مسابقه مقابل «طارق حمدی» از عربستان به تساوی 0-0 رسید. «برایان ایر» از امریکا سومین حریف گنجزاده در مرحله گروهی بود که ملیپوشان کشورمان مقابل این کاراتهکا 6-0 پیروز شد. گنجزاده در چهارمین مبارزه خود «دانیل گایسینسکی» از کانادا را 2-1 شکست داد و به عنوان صدرنشین به مرحله بعدی راه یافت تا مدال برنزش قطعی شود. این کاراتهکا کشورمان در مرحله نیمهنهایی هم در یک دیدار جذاب و تماشایی مقابل اوگور آکتاش به تساوی ۲ - ۲ دست یافت و با امتیاز سانشو به برتری رسید و به فینال راه یافت. ملیپوش شایسته ایران در فینال برابر«طارق حمدی» قرار گرفت و در حالی که 4-1 عقب بود، با ضربه محکم پای چپ حریف عربستانی بر روی صورتش به روی تاتامی افتاد و در حالت بیهوشی قرار گرفت. گنجزاده سپس با برانکارد از تاتامی خارج شد. پس از این اتفاق ۵ داور میدان وارد شور شدند و در نهایت کاراتهکای عربستانی به دلیل ضربه غیرورزشی، هانسوکو شد و مدال طلا به گنجزاده رسید. گنج زاده کاروان ایران را صاحب سومین مدال طلا کرد. کاروان ورزشی ایران که به نام ستارگان ایران زمین با ۶۶ ورزشکار در ۱۷ رشته ورزشی در توکیو حضور داشت با کسب ۳ طلا (جواد فروغی در تیراندازی، سجاد گنج زاده در کاراته و محمدرضا گرایی در کشتی فرنگی)، ۲ نقره (حسن یزدانی در کشتی آزاد و علی داودی در وزنه برداری) و ۲ برنز (حسین زارع در کشتی آزاد و محمدعلی ساروی در کشتی فرنگی) به کار خود پایان داد.
به مناسبت روز خبرنگار
خبرنگاران، دیدهبانان دانایی
مهدی شفیعی
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران
خبرنـــــــــگار؛ دیدهبان دانایی است که به تماشا میایستد و به تماشا تعارف میکند. جهادگری که راستی را طلب میکند و آرزومند رستگاری است. دشوار است چشم در چشم خطر و دست در دست بلا بایستی و بنویسی و بی هیچ منتی بباری و نشماری. این روزها که جهان؛ پای در برزخ بیماری دارد، خبرنگار، خطرنگار است و بیترسِ جان، نسخه مراقبت مینویسد و به دلسوزی و بیتوقع، کلمه به کلمه؛ نگرانیاش را فریاد میزند. سخاوتِ لایزالی که بهرغم رنج معیشت، نجاتجوی مردمی است که چشم به خوشخبری خبرنگاران دارند. این روزهای دشوار، خبرنگاران؛ راویان در سایهای هستند که باید روایت شوند و ناگفته باقی نمانند.
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران
خبرنـــــــــگار؛ دیدهبان دانایی است که به تماشا میایستد و به تماشا تعارف میکند. جهادگری که راستی را طلب میکند و آرزومند رستگاری است. دشوار است چشم در چشم خطر و دست در دست بلا بایستی و بنویسی و بی هیچ منتی بباری و نشماری. این روزها که جهان؛ پای در برزخ بیماری دارد، خبرنگار، خطرنگار است و بیترسِ جان، نسخه مراقبت مینویسد و به دلسوزی و بیتوقع، کلمه به کلمه؛ نگرانیاش را فریاد میزند. سخاوتِ لایزالی که بهرغم رنج معیشت، نجاتجوی مردمی است که چشم به خوشخبری خبرنگاران دارند. این روزهای دشوار، خبرنگاران؛ راویان در سایهای هستند که باید روایت شوند و ناگفته باقی نمانند.
تحقق اهداف هر دولتی در گرو آزادی رسانه است
فریدون صدیقی
استاد ارتباطات
بر این باورم که وضعیت کرونایی درحال دربرگیری همه عرصـــــــــــههای زندگــــــی انسان است و با هاضمهای قوی عرصههــــــــــای زیست اجتماعی، فرهنگــــــی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را به درون خود میکشد. این درحالی که به نظر میرسد انسانها در موقعیتی نیستند تا در جدال و مبارزه با وضعیت کرونایی از پس این هیولا برآیند و پیروز میدان باشند. ویروس کرونا با جهشهای متفاوتش به عنوان هیولای بیرون باعث ایجاد پریشان خاطری، افسردگی و آزردگی شده و توانسته به هیولای درون بدل شود.
به گونهای که حتی اگر از نظر جسمی به بیماری کرونا مبتلا نباشیم از درون گرفتار یأس، افسردگی، اضطراب و همچنین مشکلات اقتصادی و بیکاری ناشی از تحریمها هستیم که همانا کرونای درون است.
در چنین وضعیتی طبیعتاً حرفه روزنامهنگاری که پیشتر از اعلام حضور کرونا و هجوم ویرانگرش از نظر زیست رسانهای اعم از کاغذی و غیر کاغذی در بحران به سر میبرد، در شرایط وخیمتری قرار گرفته است.
چراکه آستانه تحمل مخاطب از دادههای ناچیز، حداقلی و در یک کلام کلی گویی رسانهها که بدون درون کاوی و ایجاد چالش ارائه میشود به سر آمده است. از این رو بتدریج اعتماد مخاطب نسبت به رسانههای داخلی کم شده و دیگر رسانه داخلی را نمیبینند، نمیخوانند و نمیشنوند و خواسته و ناخواسته به شنیدن و دیدن رسانههای برون مرزی و شبکههای مجازی و... روی میآورند.
طبیعی و بدیهی است که آن رسانهها هم در راستای اهداف خود به حرفهایترین شکل و کاملاً کنشمند نسبت به اتفاقات رفتار میکنند و به نیازهای مخاطبان پاسخ میدهند. این درحالی است که رسانههای ما نه تنها کنشمند نیستند بلکه واکنشی به مسائل میپردازند. درحقیقت این شرایط، تلخترین و قویترین کرونایی به شمار میآید که از مدتها قبل جامعه رسانهای ما را درگیر کرده است. تلاشها و تکاپوها، نگاهها و تلقیهای تازه روزنامهنگاران برای تداوم و تثبیت جایگاه و حتی امتداد وضعیت کنونی کمتر ثمربخش است چراکه این مشکلات تنها به کارکرد روزنامه، سایت، خبرگزاری و حتی خبرنگاران مؤثر بازنمیگردد و بخشی از آن به چگونگی دیدگاه مدیریت کلان رسانهها نسبت به کارکرد رسانه مربوط میشود.
نگاه حداقلی، ناچیز و تحقیرآمیز به رسانههای داخلی به از دست دادن نقش رسانه منجر میشود از سوی دیگر رسانه بدون مخاطب معنایی ندارد حال میخواهد روزنامه باشد یا رادیو و تلویزیون که با هزینه هنگفت فعالیت میکنند. هنگامی که مخاطب آنچه دوست دارد نمییابد، از رسانه رویگردان میشود.
البته این به معنای پایان یافتن کار روزنامهنگاری نیست و روزنامهنگار میتواند در مدیاهای مختلف از دریچههای جدید به مسائل بپردازد. من همچنان امیدوارم فرصتهای تازهای برای انجام وظیفه رسانهها ایجاد شود، چراکه تردیدی نیست تحقق اهداف هر دولتی در گرو آزادی رسانهها است.
استاد ارتباطات
بر این باورم که وضعیت کرونایی درحال دربرگیری همه عرصـــــــــــههای زندگــــــی انسان است و با هاضمهای قوی عرصههــــــــــای زیست اجتماعی، فرهنگــــــی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را به درون خود میکشد. این درحالی که به نظر میرسد انسانها در موقعیتی نیستند تا در جدال و مبارزه با وضعیت کرونایی از پس این هیولا برآیند و پیروز میدان باشند. ویروس کرونا با جهشهای متفاوتش به عنوان هیولای بیرون باعث ایجاد پریشان خاطری، افسردگی و آزردگی شده و توانسته به هیولای درون بدل شود.
به گونهای که حتی اگر از نظر جسمی به بیماری کرونا مبتلا نباشیم از درون گرفتار یأس، افسردگی، اضطراب و همچنین مشکلات اقتصادی و بیکاری ناشی از تحریمها هستیم که همانا کرونای درون است.
در چنین وضعیتی طبیعتاً حرفه روزنامهنگاری که پیشتر از اعلام حضور کرونا و هجوم ویرانگرش از نظر زیست رسانهای اعم از کاغذی و غیر کاغذی در بحران به سر میبرد، در شرایط وخیمتری قرار گرفته است.
چراکه آستانه تحمل مخاطب از دادههای ناچیز، حداقلی و در یک کلام کلی گویی رسانهها که بدون درون کاوی و ایجاد چالش ارائه میشود به سر آمده است. از این رو بتدریج اعتماد مخاطب نسبت به رسانههای داخلی کم شده و دیگر رسانه داخلی را نمیبینند، نمیخوانند و نمیشنوند و خواسته و ناخواسته به شنیدن و دیدن رسانههای برون مرزی و شبکههای مجازی و... روی میآورند.
طبیعی و بدیهی است که آن رسانهها هم در راستای اهداف خود به حرفهایترین شکل و کاملاً کنشمند نسبت به اتفاقات رفتار میکنند و به نیازهای مخاطبان پاسخ میدهند. این درحالی است که رسانههای ما نه تنها کنشمند نیستند بلکه واکنشی به مسائل میپردازند. درحقیقت این شرایط، تلخترین و قویترین کرونایی به شمار میآید که از مدتها قبل جامعه رسانهای ما را درگیر کرده است. تلاشها و تکاپوها، نگاهها و تلقیهای تازه روزنامهنگاران برای تداوم و تثبیت جایگاه و حتی امتداد وضعیت کنونی کمتر ثمربخش است چراکه این مشکلات تنها به کارکرد روزنامه، سایت، خبرگزاری و حتی خبرنگاران مؤثر بازنمیگردد و بخشی از آن به چگونگی دیدگاه مدیریت کلان رسانهها نسبت به کارکرد رسانه مربوط میشود.
نگاه حداقلی، ناچیز و تحقیرآمیز به رسانههای داخلی به از دست دادن نقش رسانه منجر میشود از سوی دیگر رسانه بدون مخاطب معنایی ندارد حال میخواهد روزنامه باشد یا رادیو و تلویزیون که با هزینه هنگفت فعالیت میکنند. هنگامی که مخاطب آنچه دوست دارد نمییابد، از رسانه رویگردان میشود.
البته این به معنای پایان یافتن کار روزنامهنگاری نیست و روزنامهنگار میتواند در مدیاهای مختلف از دریچههای جدید به مسائل بپردازد. من همچنان امیدوارم فرصتهای تازهای برای انجام وظیفه رسانهها ایجاد شود، چراکه تردیدی نیست تحقق اهداف هر دولتی در گرو آزادی رسانهها است.
میراث تهران در دست خبرنگاران
احمد مسجدجامعی
عضو شورای پنجم شهر تهران
در آخرین جلسه شورای شهر پیشین، چاپ جدید کتاب «در راه کشف تهران» را به همکارانم اهدا کردم و از آنها خواستم تا نقدها و پیشنهادهای خود را ارائه کنند.
کاری که از دیگر خوانندگان هم توقع دارم. آنجا گفتم که تهرانگردی در آغاز یک اتفاق بود ولی به همت خبرنگاران و اصحاب رسانه و عکاسان خبری به جریانی در راه کشف تهران تبدیل شد. جالب آن که این عنوان «کشف تهران» را هم آنها انتخاب کردند و در هر تهرانگردی از کشفیات خود سخن میگفتند. این حرکت موجب شد بسیاری از آنچه در تهران بود و کمتر کسی از آن اطلاع داشت، از سایه درآید. روی جلد کتاب، عکسی است که این روزها به عنوان تنها پل آجری تهران شناخته میشود ولی در آن موقع کسی آن را نمیشناخت. این پل نزدیک به یک قرن پیش به دست یکی از خیرین به نام حاج محمدعلی کنی در آنجا ساخته شد و ساکنان دو سوی رودخانه را به هم وصل میکرد. خبرنگاران و عکاسان گزارش آن را دادند. آنقدر پی آن را گرفتند تا به ثبت میراث فرهنگی رسید. وقتی سیل به این پل آسیب زد، خبرنگاران گفتند که یک سرمایه شهری در آستانه نابودی است و شهرداری و میراث ناچار به میدان آمدند تا تخریب پل به گردن دوره آنها نیفتد.
در همین تهرانگردی، از باغهای مستمر و به هم پیوسته کن هم دیدار کردیم. کن، میراثدار چنارستان تهران است. زمانی که دانشنامه تهران در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی پایهگذاری شد، این کار سه بخش تهران، شمیران و ری داشت.
همانجا این پرسش پیش آمد که آیا کن میتواند بخش چهارم دانشنامه باشد و گفته شد چون کن مرکز اداری شمیران بوده، آن را جدا نکنیم. به هر حال در یکی از باغهای موقوفه حاج محمدعلی کنی، «باغ یکه» درخت تناوری چشم را خیره میکرد؛ شاید کهنترین چنار چنارستانهای باقی مانده تهران بود.
هنرمندان، عکاسان و خبرنگاران در پی آن برآمدند تا شکوه این درخت را به تصویر کشند و بالاخره تصمیم بر این شد که هشت نفر دست به دست هم دهند و دور تنه درخت حلقه زنند تا عظمت آن را نشان دهند. این حلقه با پیگیری همان اصحاب رسانه معنای مفهومی جدیدی یافت و به منزله زنجیره حفاظت باغات به هم پیوسته کن تلقی شد. در اینجا بود که کلید نگهداری از این باغات زده شد و بعدها کمیسیون حامی سلامت و محیط زیست و «شهرسازی» شورای اسلامی شهر و بالاخره شورای عالی شهرسازی وزارت مسکن و شهرسازی این کار را پیگیری و به نام خود ثبت کردند ولی نشانی از رد پای خبرنگاران دیده نشد. در تهرانگردیها معمولاً شهردار هر منطقه به جمع ما میپیوست اما شهردار آن زمان منطقه آقای پشمچیزاده که ساعت 7 صبح بیآنکه من بدانم، در منزل حاضر بود و چون بیرون آمدم، از همانجا همراه من شد. در کن راستهای که بعدها خیابان شده، دیدیم و چنارهایی که سر به فلک کشیده و مشابه آن در خیابان ولیعصر تهران هم وجود ندارد. میدانیم که قلمههای چنارهای خیابان ولیعصر هم از مخازن باغات کن است که به گفته سیدحسین، فرزند سیدعقیل، پیرمرد کهنسال و گلفروش قدیمی خیابان امیریه (ولیعصر) از قلمستانهای ارباب کندی خریداری و با چارپایان به تهران آورده میشد. سیدحسین اصرار دارد که فامیل او کندی است نه کنی، به قرینه سولقان بالای کنده احتمال دارد همان کندی درست باشد که کن کوتاه شده آن است.
به هر روی در آن خیابان کن مغازهای دیدم که فضای زیست چنارها را تنگ کرده بود به آقای شهردار گفتم میشود یک بار هم که شده به جای آن که درخت را فدا کنیم، مغازه را برداریم؟ ایشان بسیار پسندید و البته نمیدانم کار به کجا کشید. اگر این سخن را در جمع خبرنگاران گفته بودم، قطعاً آن هم همچون موارد پیشین به نتیجه میرسید.
روز خبرنگار مبارک
عضو شورای پنجم شهر تهران
در آخرین جلسه شورای شهر پیشین، چاپ جدید کتاب «در راه کشف تهران» را به همکارانم اهدا کردم و از آنها خواستم تا نقدها و پیشنهادهای خود را ارائه کنند.
کاری که از دیگر خوانندگان هم توقع دارم. آنجا گفتم که تهرانگردی در آغاز یک اتفاق بود ولی به همت خبرنگاران و اصحاب رسانه و عکاسان خبری به جریانی در راه کشف تهران تبدیل شد. جالب آن که این عنوان «کشف تهران» را هم آنها انتخاب کردند و در هر تهرانگردی از کشفیات خود سخن میگفتند. این حرکت موجب شد بسیاری از آنچه در تهران بود و کمتر کسی از آن اطلاع داشت، از سایه درآید. روی جلد کتاب، عکسی است که این روزها به عنوان تنها پل آجری تهران شناخته میشود ولی در آن موقع کسی آن را نمیشناخت. این پل نزدیک به یک قرن پیش به دست یکی از خیرین به نام حاج محمدعلی کنی در آنجا ساخته شد و ساکنان دو سوی رودخانه را به هم وصل میکرد. خبرنگاران و عکاسان گزارش آن را دادند. آنقدر پی آن را گرفتند تا به ثبت میراث فرهنگی رسید. وقتی سیل به این پل آسیب زد، خبرنگاران گفتند که یک سرمایه شهری در آستانه نابودی است و شهرداری و میراث ناچار به میدان آمدند تا تخریب پل به گردن دوره آنها نیفتد.
در همین تهرانگردی، از باغهای مستمر و به هم پیوسته کن هم دیدار کردیم. کن، میراثدار چنارستان تهران است. زمانی که دانشنامه تهران در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی پایهگذاری شد، این کار سه بخش تهران، شمیران و ری داشت.
همانجا این پرسش پیش آمد که آیا کن میتواند بخش چهارم دانشنامه باشد و گفته شد چون کن مرکز اداری شمیران بوده، آن را جدا نکنیم. به هر حال در یکی از باغهای موقوفه حاج محمدعلی کنی، «باغ یکه» درخت تناوری چشم را خیره میکرد؛ شاید کهنترین چنار چنارستانهای باقی مانده تهران بود.
هنرمندان، عکاسان و خبرنگاران در پی آن برآمدند تا شکوه این درخت را به تصویر کشند و بالاخره تصمیم بر این شد که هشت نفر دست به دست هم دهند و دور تنه درخت حلقه زنند تا عظمت آن را نشان دهند. این حلقه با پیگیری همان اصحاب رسانه معنای مفهومی جدیدی یافت و به منزله زنجیره حفاظت باغات به هم پیوسته کن تلقی شد. در اینجا بود که کلید نگهداری از این باغات زده شد و بعدها کمیسیون حامی سلامت و محیط زیست و «شهرسازی» شورای اسلامی شهر و بالاخره شورای عالی شهرسازی وزارت مسکن و شهرسازی این کار را پیگیری و به نام خود ثبت کردند ولی نشانی از رد پای خبرنگاران دیده نشد. در تهرانگردیها معمولاً شهردار هر منطقه به جمع ما میپیوست اما شهردار آن زمان منطقه آقای پشمچیزاده که ساعت 7 صبح بیآنکه من بدانم، در منزل حاضر بود و چون بیرون آمدم، از همانجا همراه من شد. در کن راستهای که بعدها خیابان شده، دیدیم و چنارهایی که سر به فلک کشیده و مشابه آن در خیابان ولیعصر تهران هم وجود ندارد. میدانیم که قلمههای چنارهای خیابان ولیعصر هم از مخازن باغات کن است که به گفته سیدحسین، فرزند سیدعقیل، پیرمرد کهنسال و گلفروش قدیمی خیابان امیریه (ولیعصر) از قلمستانهای ارباب کندی خریداری و با چارپایان به تهران آورده میشد. سیدحسین اصرار دارد که فامیل او کندی است نه کنی، به قرینه سولقان بالای کنده احتمال دارد همان کندی درست باشد که کن کوتاه شده آن است.
به هر روی در آن خیابان کن مغازهای دیدم که فضای زیست چنارها را تنگ کرده بود به آقای شهردار گفتم میشود یک بار هم که شده به جای آن که درخت را فدا کنیم، مغازه را برداریم؟ ایشان بسیار پسندید و البته نمیدانم کار به کجا کشید. اگر این سخن را در جمع خبرنگاران گفته بودم، قطعاً آن هم همچون موارد پیشین به نتیجه میرسید.
روز خبرنگار مبارک
تصویر آینده روزنامه نگاری در وب٣
مجید رضاییان
استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم
یکم: روزنامه نگاری را باید در ترازوی «تکنولوژی» و «خرد» مورد سنجش قرار بدهیم. اگر از وب هوشمند، دیتاها و دیتاهای بزرگ، روباتها و روباتهای هوشمند برای عصر وب 3 تاکنون بسیار شنیدهایم؛ ولی هنوز تصویر روشنی از آن در دست نداریم، با وجود این، امر مسلم آن است که «روزنامه نگاری آینده» به میزانی که تکنولوژی محور است؛ انسان محور نخواهد بود و این بزرگترین چالش روزنامه نگاری و در عین حال تصویر روزنامه نگاری آینده است. در اینجا یک نکته ظریف باقی میماند: «تکلیف هویت روزنامه نگاری با اتکای به انسان و خرد چه میشود؟»
دوم: ما در ایران مبحث «مطالعات روزنامه نگاری» را با «مطالعات رسانه» مخلوط میکنیم؛ در حالی که در همه جای دنیا، بین این دو، تفاوت اساسی وجود دارد. زیرا یکی، محتوا محور و دیگری فرم محور است. پاسخ پرسش پیش گفته، در اینجا با شناخت تفاوت این دو با یکدیگر، روشن میشود. «تکنولوژی»، مطالعات رسانه را و اشکال مربوط به آن را - بیش از آنچه در وب 2 و شبکههای اجتماعی دیدیم - تغییر اساسی خواهد داد؛ اما مطالعات روزنامه نگاری، اتکای به انسان و خردورزی را هرگز از دست نمیدهد، گرچه با چالش مواجه خواهد شد.
سوم: این روزها سخن از «دیتا ژورنالیسم» بسیار به گوش میرسد: گرچه تعریف واحدی درباره آن هنوز ارائه نشده است، اما واقعیت آن است که ما وارد عصر دادهها میشویم و همین امر، ما را وارد نوع جدیدی از روزنامه نگاری تکنولوژی محور خواهد کرد که از نظر من، بقایی نخواهد داشت. چنانچه در ابتدای اوجگیری شبکههای اجتماعی – در حوالی سال 2010 - در کلاسها، بارها این مضمون را نقد کردم که «روزنامهنگاری جایگزین» (روزنامه نگاری شبکهای) چندان پا نخواهد گرفت و دیدیم چنین شد.
ارزیابی من نیز، درباره دیتا ژورنالیسم این است که تکنولوژی هوشمند، وب هوشمند و روباتها نمیتوانند در رقابت با انسان و خرد پا به عرصه محتوا بگذارند و مانند انسان در روزنامه نگاری، تولید محتوای عمیق داشته باشند.
آخر: اینجاست که تعارض تکنولوژی و خرد - روزنامهنگاری و رسانه هوشمند- تحلیل و روباتها و نرم افزارها و نهایتاً جنگ انسان و روزنامه نگار با دادهها، تکلیف را برای روزنامه نگاران فردای ما روشن کرده است: «هیچ راهی شایستهتر و کارآمدتر از روزنامه نگاری تحلیلی نیست.»
روزنامه نگاری تحلیلی، تنها ژانری است که به همه ما روزنامه نگاران، می آموزد چه تکنولوژی، هوشمند باشد یا نباشد؛ ما برای مخاطبان باید درباره دو عنصرآخر روزنامه نگاری – چگونگی و چرایی- سخن بگوییم. این همان راز پویایی روزنامه نگاری در آینده است که تکنولوژی توان پاسخگویی به آن را ندارد. افزون بر آن، به یاد داشته باشیم که «انفجار دادهها و دادههای بزرگ» با ظهور اینترنت اشیا هرگز به معنای این نیست که میتوان روی پرسشهای اصلی انسان، مخاطب و جامعه، خط قرمز کشید. مگر شبکههای اجتماعی در عمر 15 ساله خود، توانستند پاسخ پرسشهای اصلی مخاطب را بدهند؟ آیا توانستند جای روزنامه نگاری حرفهای را بگیرند و با اتکا به ژانر روزنامه نگاری تحلیلی، پاسخ چگونگیها و چراییهای رویدادها، تحولات و ابهامها را بدهند؟ واقعیت آن است که پاسخ منفی است و نتیجه اینکه روزنامه نگاری تحلیلی در عصر وب 2 عمیقتر شد و در عصر وب هوشمند، قطعاً کارآمدتر
میشود.همه اینها به مناسبت روز خبرنگار به ما این درس را میدهد که هرگز نمیتوان، نه روزنامه نگار و نه رسانه را محدود کرد و آزادی را از او گرفت؛ چرا که ژانرهای متعدد و سبکهای فراوانی وجود دارد که روزنامه نگاران، براساس آن میتوانند راه حرفهای خود را بیابند و پویا و تحلیلی، ادامه مسیر دهند.
استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم
یکم: روزنامه نگاری را باید در ترازوی «تکنولوژی» و «خرد» مورد سنجش قرار بدهیم. اگر از وب هوشمند، دیتاها و دیتاهای بزرگ، روباتها و روباتهای هوشمند برای عصر وب 3 تاکنون بسیار شنیدهایم؛ ولی هنوز تصویر روشنی از آن در دست نداریم، با وجود این، امر مسلم آن است که «روزنامه نگاری آینده» به میزانی که تکنولوژی محور است؛ انسان محور نخواهد بود و این بزرگترین چالش روزنامه نگاری و در عین حال تصویر روزنامه نگاری آینده است. در اینجا یک نکته ظریف باقی میماند: «تکلیف هویت روزنامه نگاری با اتکای به انسان و خرد چه میشود؟»
دوم: ما در ایران مبحث «مطالعات روزنامه نگاری» را با «مطالعات رسانه» مخلوط میکنیم؛ در حالی که در همه جای دنیا، بین این دو، تفاوت اساسی وجود دارد. زیرا یکی، محتوا محور و دیگری فرم محور است. پاسخ پرسش پیش گفته، در اینجا با شناخت تفاوت این دو با یکدیگر، روشن میشود. «تکنولوژی»، مطالعات رسانه را و اشکال مربوط به آن را - بیش از آنچه در وب 2 و شبکههای اجتماعی دیدیم - تغییر اساسی خواهد داد؛ اما مطالعات روزنامه نگاری، اتکای به انسان و خردورزی را هرگز از دست نمیدهد، گرچه با چالش مواجه خواهد شد.
سوم: این روزها سخن از «دیتا ژورنالیسم» بسیار به گوش میرسد: گرچه تعریف واحدی درباره آن هنوز ارائه نشده است، اما واقعیت آن است که ما وارد عصر دادهها میشویم و همین امر، ما را وارد نوع جدیدی از روزنامه نگاری تکنولوژی محور خواهد کرد که از نظر من، بقایی نخواهد داشت. چنانچه در ابتدای اوجگیری شبکههای اجتماعی – در حوالی سال 2010 - در کلاسها، بارها این مضمون را نقد کردم که «روزنامهنگاری جایگزین» (روزنامه نگاری شبکهای) چندان پا نخواهد گرفت و دیدیم چنین شد.
ارزیابی من نیز، درباره دیتا ژورنالیسم این است که تکنولوژی هوشمند، وب هوشمند و روباتها نمیتوانند در رقابت با انسان و خرد پا به عرصه محتوا بگذارند و مانند انسان در روزنامه نگاری، تولید محتوای عمیق داشته باشند.
آخر: اینجاست که تعارض تکنولوژی و خرد - روزنامهنگاری و رسانه هوشمند- تحلیل و روباتها و نرم افزارها و نهایتاً جنگ انسان و روزنامه نگار با دادهها، تکلیف را برای روزنامه نگاران فردای ما روشن کرده است: «هیچ راهی شایستهتر و کارآمدتر از روزنامه نگاری تحلیلی نیست.»
روزنامه نگاری تحلیلی، تنها ژانری است که به همه ما روزنامه نگاران، می آموزد چه تکنولوژی، هوشمند باشد یا نباشد؛ ما برای مخاطبان باید درباره دو عنصرآخر روزنامه نگاری – چگونگی و چرایی- سخن بگوییم. این همان راز پویایی روزنامه نگاری در آینده است که تکنولوژی توان پاسخگویی به آن را ندارد. افزون بر آن، به یاد داشته باشیم که «انفجار دادهها و دادههای بزرگ» با ظهور اینترنت اشیا هرگز به معنای این نیست که میتوان روی پرسشهای اصلی انسان، مخاطب و جامعه، خط قرمز کشید. مگر شبکههای اجتماعی در عمر 15 ساله خود، توانستند پاسخ پرسشهای اصلی مخاطب را بدهند؟ آیا توانستند جای روزنامه نگاری حرفهای را بگیرند و با اتکا به ژانر روزنامه نگاری تحلیلی، پاسخ چگونگیها و چراییهای رویدادها، تحولات و ابهامها را بدهند؟ واقعیت آن است که پاسخ منفی است و نتیجه اینکه روزنامه نگاری تحلیلی در عصر وب 2 عمیقتر شد و در عصر وب هوشمند، قطعاً کارآمدتر
میشود.همه اینها به مناسبت روز خبرنگار به ما این درس را میدهد که هرگز نمیتوان، نه روزنامه نگار و نه رسانه را محدود کرد و آزادی را از او گرفت؛ چرا که ژانرهای متعدد و سبکهای فراوانی وجود دارد که روزنامه نگاران، براساس آن میتوانند راه حرفهای خود را بیابند و پویا و تحلیلی، ادامه مسیر دهند.
دولت سیزدهم و آسیبهای برنامههای فقرزدایی در ایران
راه مبارزه با فقر
گروه اقتصادی / طی دهههای اخیر همواره ریشهکنی فقر مطلق در کشور، یکی از برنامههایی اصلی دولتها اعلام شده است. هرچند براساس شاخصهای جهانی وضعیت ایران درمقایسه با برخی از کشورهای منطقه از نظر فقر، نامناسب نیست، اما به دلایل مختلف مقابله با فقر نیازمند یک برنامه جامع و فوری است. از یکسو به دلیل نبود یک تعریف جامع از فقر در کشور، اطلاعات دقیقی از گسترش فقر درکشور در دسترس نیست، یعنی همان معضلی که باعث شده تا برنامههای مقابله با فقر نیز کارایی لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، در طول سالهای گذشته با رشد بالای نرخ تورم و نرخ ارز، بهطور قطع شاخصهای فقر در ایران با تغییرات ملموسی همراه شده است بهطوری که برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که در یک دهه اخیر، درکنار بدترشدن شاخصهای برابری اقتصادی و اجتماعی، بخش دیگری از مردم به دهکهای درآمدی پایین درجامعه سقوط کردهاند.
در همین زمینه پایگاه خبری تحلیلی «نورنیوز» با توجه به آغاز به کار دولت سیزدهم، برنامههای فقرزدایی در ایران را مورد آسیبشناسی قرار داده است. براساس این گزارش، حضور ادبیات و متدولوژیهای متعدد در تعریف و حل مسأله فقر یکی از موانع اصلی رفع فقر است. در واقع همین تنوع و تکثر روش شناختی باعث سردرگمی سیاستگذار شده است و تصویری غیر دقیق از فقر در ایران جلوی چشمان سیاستگذاران گذاشته است.
مسأله فقر در ایران معاصر یکی از چالشهای اساسی پیشروی سیاستگذاران بوده است. در طول سالیان طولانی علیرغم دستاوردهای علمی و عملی در این حوزه همچنان با چالشهای زیادی روبهرو هستیم. میتوان گفت یکی از آسیبهای اساسی برنامههای فقرزدایی در ایران از گذشته تاکنون، فقدان یک اراده ملی برخاسته از درون دولت، ملت، بخش خصوصی و نهادهای مدنی بوده که باعث شده نحوه برخورد ما با این پدیده به دلیل عدم اجماع میان صاحب نظران در خصوص چیستی فقر و راههای درمان این بیماری اجتماعی، ناکارآمد، متعارض و پیچیده باشد.
به نظر میرسد درکشور ما به دلایل متعددی هدایت سکان سیاستهای فقر زدایی بدون در اختیار داشتن یک قطب نمای صحیح در حال گذران امور است. برای نمونه ما در حوزه نظری، حضور ادبیات ومتدولوژیهای متعدد در تعریف و حل مسأله فقر یکی از موانع اصلی رفع فقر است. در واقع همین تنوع و تکثر روش شناختی باعث سردرگمی سیاستگذار شده است و تصویری غیر دقیق از فقر در ایران جلوی چشمان سیاستگذاران گذاشته است.
میتوان گفت از آنجایی که وضعیت فقر در ایران، به شکل منسجم و مورد تأیید و تصدیق تمام کارشناسان و متخصصین این امر وجود ندارد لذا در مرحله سیاستگذاری نیز هر دولت یا نهادی با توجه به یکی از تعاریف و وضعیت سنجی و اولویت بخشی و راه حلهای برآمده از آن اقدام به سیاستگذاری و اجرا میکند و همین سیاستهای مختلف و بعضاً متعارض حل مسأله فقر را پیچیدهتر خواهد کرد.
همچنین نبود برنامه واحد و یکپارچه و مورد اجماع فقرزدایی باعث شده تا برخی برنامههای اجرایی غیرهدفمند بوده و حتی به تعمیق فقر بینجامد. چنین رویکردی در برنامههای توسعه کشور باعث شده تا صرفاً به احکام دستوری بدون توجه به ابعاد آن و به صورت جزایری جداگانه به سیاستگذاری در حوزه فقر پرداخته شود.
عدم پایبندی به برنامهها
برپایه این گزارش، یکی دیگر آسیبهای مهم برنامههای سیاستگذاری فقر در ایران عدم پایبندی به اجرای برنامههای مصوب است. این عدم اجرا نیز عموماً به دلیل تعارض میان اهداف اعلام شده با رویکردهای اقتصادی و عملی دولتها در اقتصاد کلان است برای مثال در دهه هفتاد برنامههای مصوب اهدافی مانند ارتقای سطح رفاه و محرومیتزدایی داشتند اما به دلیل اجرای برنامه تعدیل ساختاری دولت سازندگی در کشور عملاً شرایط زندگی افراد جامعه بخصوص مستضعفین با بحران مواجه شد.
دلایل اصلی آسیبهای سیاستهای فقرزدایی
در این گزارش آمده است که ریشههای آسیبهای سیاستهای فقرزدایی در ایران بهطور خلاصه در محورهای عدم اجماع روی پدیده فقر و تعریف و انواع آن بین نخبگان علمی و اجرایی کشور، آشفتگی و پراکندگی و تعارض در سیاستها و برنامههای فقرزدایی و تعدد نهادهای متولی فقرزدایی که باعث تداخل سیاستها و نگاههای جزیرهای شده است، دسته بندی کرد. مناسب است تا دولت سیزدهم برای حل معضل فقر در ایران به دنبال همسو کردن تمام فعالیتهای فقرزدایی در ایران باشد و برای این کار اقدام به تشکیل کمیته ملی فقرزدایی کند. از وظایف اصلی این کمیته باید ایجاد توافق ملی و اجماع از مفهوم و ماهیت فقر در ایران، ارائه توصیههای سیاستی به مسئولان، اعلام رسمی آمار خط فقر و تهیه و تکمیل بانک اطلاعاتی فقر باشد. جایگاه این کمیته نیز قاعدتاً باید بهگونهای باشد که تمامی مصوبات آن برای دستگاهها و بخش خصوصی و نهادهای مدنی جنبه قانونی و الزامی داشته باشد. به همین دلیل قطعاً در این کمیته نمایندگانی از دولت بخش خصوصی و نهادهای مدنی باید حضور داشته باشند.
محاسبات و گزارشی از وضعیت فقر در ایران نداریم
در همین خصوص رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران در درباره وضعیت فقر در ایران میگوید: طبق قانون نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی محاسبات مربوط به خط فقر باید هر ساله توسط وزارت رفاه و سازمان برنامه و بودجه تهیه و نتایج آن اعلام و منتشر شود که لازمه آن این است که وضعیت بعد خانوار و محاسبات دقیق خط فقر در سطح ملی و استانی و حتی شهرستانهای کشور انجام شود، اما چنین محاسبات و گزارشهایی اکنون وجود ندارد. محمدرضا واعظ مهدوی با بیان اینکه بهطور کلی محاسبات مربوط به خط فقر به چند گروه طبقهبندی میشود؛ این محاسبات را حداقل برای برآورد ۱-خط فقر شدید یا کمرشکن، ۲-خط فقر نسبی و ۳-خط فقر مطلق و به تفکیک کلیه استانها برای سیاستگذاری درخصوص جمعیت زیر هر سه نوع خط فقر مذکور ضروری دانست.
حدود ۲ درصد ایرانیان زیر خط فقر شدید هستند
وی اظهار میکند: خط فقر شدید یا کمرشکن عبارت از کسانی است که درآمد روزانهشان کمتر از یک دلار به نرخ محاسبات برابری قدرت خرید یاppp است. محاسبات موجود در این زمینه، حکایت از این دارد که کمتر از ۲ درصد جامعه ایران زیر این خط فقر شدید هستند. البته در برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه هدفگذاری شده بود که افرادی که زیر خط فقر شدید هستند میزانشان به صفر برسد و سیاستهای حمایتی بتواند آنها را به طور کامل پوشش دهد. واعظ مهدوی با اشاره به خط فقر نسبی، تصریح میکند: خط فقر نسبی عبارت از کسانی است که درآمدشان کمتر از یکدوم میانه درآمدی باشد. براساس تحلیل محاسبات درآمد هزینه خانوار، در سال ۱۳۹۷ میانه درآمدی حدود ۳۰۹ میلیون ریال محاسبه میشود که یکدوم میانه درآمدی حدود ۱۵۴ میلیون ریال خواهد بود و تعداد خانوارهایی که زیر این یک دوم میانه درآمدی قرار میگیرند، حدود ۲۴ درصد خانوارهای جامعه خواهد بود.
وی تأکید میکند: در این زمینه باید توجه کرد که سیاستهای تورمزا مهمترین عامل پیدایش فقر در جامعه هستند. بخش مهمی از سیاستهای تورمزا به دستکاریهای قیمتی در جامعه که در ساختارهای حکومتی شکل میگیرد، برمیگردد. دستکاری قیمت حاملهای انرژی و افزایش قیمت بنزین و گاز و برق که در سال ۱۳۸۹ با عنوان هدفمندسازی یارانهها انجام شد و در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۶ تکرار شد، یکی از مهمترین عوامل ایجاد تورم در جامعه بوده است.
افزایش قیمت ارز؛ عامل دیگر ایجاد تورم
رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران همچنین افزایش قیمت ارز را عامل مهم دیگر تورم در جامعه میداند و میگوید: اقتصاددانان تورم را مالیات فقرا قلمداد کردهاند؛ مالیاتی که فقرا به ثروتمندان میدهند، چراکه در اثر سیاستهای تورمی قدرت خرید دستمزدبگیران، بازنشستگان، معلمان، کارگران و کشاورزان به طور مرتب کاهش پیدا میکند و برعکس ارزش سرمایههای ثابت در جامعه افزایش مییابد.
مهمترین سیاست برای کاهش فقر
رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران با تأکید بر اینکه مهمترین سیاست برای کاهش فقر، مبارزه با فقر نیست، بلکه پیشگیری از فقر است، میگوید: پیشگیری از فقر یعنی سیاستهایی را دنبال کنیم که تورم را به دنبال خود نیاورد، ارزش پول ملی را حفظ کنیم، سعی کنیم قیمتها بالا نروند، تورم را کنترل کنیم و از سیاستهای تورمزا به طور جدی احتراز کنیم. واعظ مهدوی ادامه داد: باید سعی کنیم کاری کنیم که نرخ ارز افزایش نیابد و از افزایشهای نابخردانه قیمت حاملهای انرژی دست برداریم. همچنین تولید را محور قرار دهیم و کاری کنیم که تولید واقعی و فناورانه برای تولیدکنندگان به صرفه باشد و سرمایهها به تولید جذب شود. تولید فناورانه، اشتغال مولد را به دنبال خواهد آورد و اشتغال باعث ایجاد درآمد برای نیروی کار میشود و قدرت خرید کارگران بالا میرود و این خود بهطور مضاعف باعث افزایش رونق اقتصادی و تولید بیشتر میشود. در سایه تولید فناورانه؛ توزیع عادلانه درآمدها صورت میپذیرد و فقر کاهش مییابد و تورم مهار و امید به آینده ایجاد میشود؛ همچنین اعتماد اجتماعی شکل میگیرد و اینها همه اثرات فزاینده هم را تشدید میکنند. بنابراین مؤثرترین سیاست فقر زدایی، سیاست ضد تورمی و حمایت از تولید فناورانه ملی است.
در همین زمینه پایگاه خبری تحلیلی «نورنیوز» با توجه به آغاز به کار دولت سیزدهم، برنامههای فقرزدایی در ایران را مورد آسیبشناسی قرار داده است. براساس این گزارش، حضور ادبیات و متدولوژیهای متعدد در تعریف و حل مسأله فقر یکی از موانع اصلی رفع فقر است. در واقع همین تنوع و تکثر روش شناختی باعث سردرگمی سیاستگذار شده است و تصویری غیر دقیق از فقر در ایران جلوی چشمان سیاستگذاران گذاشته است.
مسأله فقر در ایران معاصر یکی از چالشهای اساسی پیشروی سیاستگذاران بوده است. در طول سالیان طولانی علیرغم دستاوردهای علمی و عملی در این حوزه همچنان با چالشهای زیادی روبهرو هستیم. میتوان گفت یکی از آسیبهای اساسی برنامههای فقرزدایی در ایران از گذشته تاکنون، فقدان یک اراده ملی برخاسته از درون دولت، ملت، بخش خصوصی و نهادهای مدنی بوده که باعث شده نحوه برخورد ما با این پدیده به دلیل عدم اجماع میان صاحب نظران در خصوص چیستی فقر و راههای درمان این بیماری اجتماعی، ناکارآمد، متعارض و پیچیده باشد.
به نظر میرسد درکشور ما به دلایل متعددی هدایت سکان سیاستهای فقر زدایی بدون در اختیار داشتن یک قطب نمای صحیح در حال گذران امور است. برای نمونه ما در حوزه نظری، حضور ادبیات ومتدولوژیهای متعدد در تعریف و حل مسأله فقر یکی از موانع اصلی رفع فقر است. در واقع همین تنوع و تکثر روش شناختی باعث سردرگمی سیاستگذار شده است و تصویری غیر دقیق از فقر در ایران جلوی چشمان سیاستگذاران گذاشته است.
میتوان گفت از آنجایی که وضعیت فقر در ایران، به شکل منسجم و مورد تأیید و تصدیق تمام کارشناسان و متخصصین این امر وجود ندارد لذا در مرحله سیاستگذاری نیز هر دولت یا نهادی با توجه به یکی از تعاریف و وضعیت سنجی و اولویت بخشی و راه حلهای برآمده از آن اقدام به سیاستگذاری و اجرا میکند و همین سیاستهای مختلف و بعضاً متعارض حل مسأله فقر را پیچیدهتر خواهد کرد.
همچنین نبود برنامه واحد و یکپارچه و مورد اجماع فقرزدایی باعث شده تا برخی برنامههای اجرایی غیرهدفمند بوده و حتی به تعمیق فقر بینجامد. چنین رویکردی در برنامههای توسعه کشور باعث شده تا صرفاً به احکام دستوری بدون توجه به ابعاد آن و به صورت جزایری جداگانه به سیاستگذاری در حوزه فقر پرداخته شود.
عدم پایبندی به برنامهها
برپایه این گزارش، یکی دیگر آسیبهای مهم برنامههای سیاستگذاری فقر در ایران عدم پایبندی به اجرای برنامههای مصوب است. این عدم اجرا نیز عموماً به دلیل تعارض میان اهداف اعلام شده با رویکردهای اقتصادی و عملی دولتها در اقتصاد کلان است برای مثال در دهه هفتاد برنامههای مصوب اهدافی مانند ارتقای سطح رفاه و محرومیتزدایی داشتند اما به دلیل اجرای برنامه تعدیل ساختاری دولت سازندگی در کشور عملاً شرایط زندگی افراد جامعه بخصوص مستضعفین با بحران مواجه شد.
دلایل اصلی آسیبهای سیاستهای فقرزدایی
در این گزارش آمده است که ریشههای آسیبهای سیاستهای فقرزدایی در ایران بهطور خلاصه در محورهای عدم اجماع روی پدیده فقر و تعریف و انواع آن بین نخبگان علمی و اجرایی کشور، آشفتگی و پراکندگی و تعارض در سیاستها و برنامههای فقرزدایی و تعدد نهادهای متولی فقرزدایی که باعث تداخل سیاستها و نگاههای جزیرهای شده است، دسته بندی کرد. مناسب است تا دولت سیزدهم برای حل معضل فقر در ایران به دنبال همسو کردن تمام فعالیتهای فقرزدایی در ایران باشد و برای این کار اقدام به تشکیل کمیته ملی فقرزدایی کند. از وظایف اصلی این کمیته باید ایجاد توافق ملی و اجماع از مفهوم و ماهیت فقر در ایران، ارائه توصیههای سیاستی به مسئولان، اعلام رسمی آمار خط فقر و تهیه و تکمیل بانک اطلاعاتی فقر باشد. جایگاه این کمیته نیز قاعدتاً باید بهگونهای باشد که تمامی مصوبات آن برای دستگاهها و بخش خصوصی و نهادهای مدنی جنبه قانونی و الزامی داشته باشد. به همین دلیل قطعاً در این کمیته نمایندگانی از دولت بخش خصوصی و نهادهای مدنی باید حضور داشته باشند.
محاسبات و گزارشی از وضعیت فقر در ایران نداریم
در همین خصوص رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران در درباره وضعیت فقر در ایران میگوید: طبق قانون نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی محاسبات مربوط به خط فقر باید هر ساله توسط وزارت رفاه و سازمان برنامه و بودجه تهیه و نتایج آن اعلام و منتشر شود که لازمه آن این است که وضعیت بعد خانوار و محاسبات دقیق خط فقر در سطح ملی و استانی و حتی شهرستانهای کشور انجام شود، اما چنین محاسبات و گزارشهایی اکنون وجود ندارد. محمدرضا واعظ مهدوی با بیان اینکه بهطور کلی محاسبات مربوط به خط فقر به چند گروه طبقهبندی میشود؛ این محاسبات را حداقل برای برآورد ۱-خط فقر شدید یا کمرشکن، ۲-خط فقر نسبی و ۳-خط فقر مطلق و به تفکیک کلیه استانها برای سیاستگذاری درخصوص جمعیت زیر هر سه نوع خط فقر مذکور ضروری دانست.
حدود ۲ درصد ایرانیان زیر خط فقر شدید هستند
وی اظهار میکند: خط فقر شدید یا کمرشکن عبارت از کسانی است که درآمد روزانهشان کمتر از یک دلار به نرخ محاسبات برابری قدرت خرید یاppp است. محاسبات موجود در این زمینه، حکایت از این دارد که کمتر از ۲ درصد جامعه ایران زیر این خط فقر شدید هستند. البته در برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه هدفگذاری شده بود که افرادی که زیر خط فقر شدید هستند میزانشان به صفر برسد و سیاستهای حمایتی بتواند آنها را به طور کامل پوشش دهد. واعظ مهدوی با اشاره به خط فقر نسبی، تصریح میکند: خط فقر نسبی عبارت از کسانی است که درآمدشان کمتر از یکدوم میانه درآمدی باشد. براساس تحلیل محاسبات درآمد هزینه خانوار، در سال ۱۳۹۷ میانه درآمدی حدود ۳۰۹ میلیون ریال محاسبه میشود که یکدوم میانه درآمدی حدود ۱۵۴ میلیون ریال خواهد بود و تعداد خانوارهایی که زیر این یک دوم میانه درآمدی قرار میگیرند، حدود ۲۴ درصد خانوارهای جامعه خواهد بود.
وی تأکید میکند: در این زمینه باید توجه کرد که سیاستهای تورمزا مهمترین عامل پیدایش فقر در جامعه هستند. بخش مهمی از سیاستهای تورمزا به دستکاریهای قیمتی در جامعه که در ساختارهای حکومتی شکل میگیرد، برمیگردد. دستکاری قیمت حاملهای انرژی و افزایش قیمت بنزین و گاز و برق که در سال ۱۳۸۹ با عنوان هدفمندسازی یارانهها انجام شد و در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۶ تکرار شد، یکی از مهمترین عوامل ایجاد تورم در جامعه بوده است.
افزایش قیمت ارز؛ عامل دیگر ایجاد تورم
رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران همچنین افزایش قیمت ارز را عامل مهم دیگر تورم در جامعه میداند و میگوید: اقتصاددانان تورم را مالیات فقرا قلمداد کردهاند؛ مالیاتی که فقرا به ثروتمندان میدهند، چراکه در اثر سیاستهای تورمی قدرت خرید دستمزدبگیران، بازنشستگان، معلمان، کارگران و کشاورزان به طور مرتب کاهش پیدا میکند و برعکس ارزش سرمایههای ثابت در جامعه افزایش مییابد.
مهمترین سیاست برای کاهش فقر
رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران با تأکید بر اینکه مهمترین سیاست برای کاهش فقر، مبارزه با فقر نیست، بلکه پیشگیری از فقر است، میگوید: پیشگیری از فقر یعنی سیاستهایی را دنبال کنیم که تورم را به دنبال خود نیاورد، ارزش پول ملی را حفظ کنیم، سعی کنیم قیمتها بالا نروند، تورم را کنترل کنیم و از سیاستهای تورمزا به طور جدی احتراز کنیم. واعظ مهدوی ادامه داد: باید سعی کنیم کاری کنیم که نرخ ارز افزایش نیابد و از افزایشهای نابخردانه قیمت حاملهای انرژی دست برداریم. همچنین تولید را محور قرار دهیم و کاری کنیم که تولید واقعی و فناورانه برای تولیدکنندگان به صرفه باشد و سرمایهها به تولید جذب شود. تولید فناورانه، اشتغال مولد را به دنبال خواهد آورد و اشتغال باعث ایجاد درآمد برای نیروی کار میشود و قدرت خرید کارگران بالا میرود و این خود بهطور مضاعف باعث افزایش رونق اقتصادی و تولید بیشتر میشود. در سایه تولید فناورانه؛ توزیع عادلانه درآمدها صورت میپذیرد و فقر کاهش مییابد و تورم مهار و امید به آینده ایجاد میشود؛ همچنین اعتماد اجتماعی شکل میگیرد و اینها همه اثرات فزاینده هم را تشدید میکنند. بنابراین مؤثرترین سیاست فقر زدایی، سیاست ضد تورمی و حمایت از تولید فناورانه ملی است.
ایران در واکنش به بیانیه وزرای امور خارجه کشورهای گروه ٧:
در دفاع از حقوق حاکمیتیمان تردید نخواهیم کرد
گروه سیاسی/ سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در واکنش به بیانیهای علیه ایران که به امضای وزرای امور خارجه کشورهای گروه ٧ و نماینده عالی سیاسی خارجی اتحادیه اروپا رسیده، اتهامات طرح شده در این بیانیه را بیاساس دانست و آن را محکوم کرد.
بهگزارش ایرنا، سعیدخطیبزاده با بیان اینکه «قابل توجه است که این حادثه تنها چند روز قبل از مراسم تحلیف رئیسجمهوری جدید جمهوری اسلامی ایران که جلوهای از انتقال دموکراتیک قدرت در ایران است، سناریوسازی شده است»، گفت: اینگونه سناریوسازیهای بیپایه که غالباً رژیم صهیونیستی در پشت آن قرار دارد، با هدف مشوه ساختن فضا طراحی میشود و متأسفانه مشتریانی را که بلافاصله آماده نتیجه گیریهای غیر واقعی و نابخردانه هستند نیز بههمراه دارد. در واقع برای اهل فن و آشنایان به تاریخ این منطقه، طراحی چنین توطئههایی در مقاطع مختلف از سوی رژیم صهیونیستی تازگی ندارد.
سخنگوی وزارت امور خارجه در عین حال تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران به تأمین امنیت آبراه راهبردی خلیج فارس و تنگه هرمز کاملاً متعهد است و آن را جزئی از امنیت خود دانسته و کماکان آماده مشارکت با کشورهای منطقه در زمینه ایجاد، استقرار و تضمین پایداری نظام امنیت دسته جمعی در منطقه میباشد و در عین حال در دفاع از حقوق حاکمیتی خود در این حوزه حتی اندکی تردید نخواهد کرد. واکنش سعید خطابزاده پس از آن بود که شامگاه روز جمعه وزیران خارجه کشورهای گروه هفت تحت تأثیر داستانپردازی رژیم صهیونیستی پیرامون حمله به کشتی
«مرسر- استریت» و تلاشش برای ایجاد جبهه بینالمللی علیه ایران موضع گرفتند و مدعی شدند که «تمامی شواهد موجود آشکارا به ایران اشاره دارند.» آنها با این ادعا که «رفتارهای ایران در کنار حمایتش از گروههای نیابتی تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشود» از ایران خواستند «به تمامی فعالیتهای مغایر با قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل خاتمه دهد.»
بعد از ظهر روز جمعه شورای امنیت سازمان ملل نیز درباره حادثه کشتی «مرسر ـ استریت» نشست برگزار کرد. همزمان با این نشست مجید تخت روانچی سفیر ایران در سازمان ملل در توئیتی با بیان اینکه «امروز اسرائیل و حامیانش اطلاعات جعلی در مورد حوادث اخیر در آبهای منطقه ارائه کرده تا شورای امنیت را متقاعد کنند ایران را محکوم کند و شکست خوردند»، نوشت: «ما این ادعاها را بشدت رد میکنیم. شورای امنیت باید با ماجراجویی اسرائیل در منطقه برخورد کرده و فریب و جعل سازیهای آن را رد کند.»
زهرا ارشادی، سفیر و معاون نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل نیز در حاشیه نشست شورای امنیت سازمان ملل در جمع خبرنگاران ضمن همدردی با خانواده کسانی که عزیزانشان را در این حادثه از دست دادهاند، گفت: «این رویه همیشگی و معمول رژیم اسرائیل است. هدف آن نیز منحرف کردن افکار عمومی جهان از جنایات این رژیم و اقدامات غیر انسانی آن در منطقه است. بدین منظور، آنها دیگران را به انجام کارهای نادرست متهم میکنند. تقریباً بعد از تمام حوادث در خاورمیانه، اسرائیل بلافاصله و بدون هیچ مدرکی ایران را متهم میکند.» او تأکید کرد که «مظلومنمایی، دروغ و فریب بخشی از ابزارهای آنها است. هدف جار و جنجال اسرائیل در حادثه مرسر- استریت نیز بویژه پنهانکردن اعمال تروریستی خود علیه ناوبری تجاری است، زیرا تنها در کمتر از دو سال این رژیم بیش از ۱۰ کشتی تجاری در دریاهای منطقه را مورد حمله قرار داده است.»
ارشادی در پایان با بیان اینکه «این رژیم همچنان گستاخانه تهدید میکند که علیه کشورهای منطقه از زور استفاده خواهد کرد»، گفت: «ایران در مورد هرگونه ماجراجویی و اشتباه محاسباتی هشدار میدهد، در عین حال، ما در دفاع از خود و تأمین منافع ملی خویش تردید به خود راه نخواهیم داد.»
بهگزارش ایسنا، روز گذشته بهرام قاسمی سفیر ایران در فرانسه نیز طی موضعگیری با تأکید بر اینکه «صلح و ثبات و آزادی کشتیرانی و تأمین امنیت آبراههای راهبردی در خلیج فارس و دریای عمان و حتی در دیگر نقاط جهان یک اصل و ضرورت غیرقابل انکار برای ایران محسوب میگردد» در توئیتی نوشت: «تکیه بر اتهامات واهی و بیاساس و سناریوهای خودساخته عناصر ثالث نوعی مینگذاری در مسیر عقلانیت و اخلال در روندهای دیپلماتیک و رفتاری نابخردانه است. ماجراجوییهای اخیر آنان در حادثه کشتی «مرسر -استریت» نه نخستین توطئه و نه آخرین اقدام ایران ستیزانه آنان خواهد بود. ایران هوشیارتر از هر روز از اینگونه دامهای چند منظوره جنگ طلبانه عبور خواهد کرد.»
جسارت کنند، جواب سخت خواهیم داد
دو چهره بلندپایه نظامی کشورمان هم نسبت به ادعای دست داشتن ایران در حمله به کشتی متعلق به اسرائیل و تهدیدهای مطرح شده اخیر از سوی سران این رژیم واکنش نشان دادند. سردار حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه در این باره گفت که اسرائیل چنین غلطی نخواهد کرد. همزمان سردار شکارچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح هم تأکید کرد: اگر قرار باشد با دشمنان مقابله کنیم، مانند اقدامی که در عینالاسد انجام دادیم، بهشکل آشکار اعلام میکنیم. در روزهای اخیر بنی گانتز، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی گفته بود که «آمادگی حمله به ایران را داریم». سخنگوی وزارت خارجه کشورمان دو روز پیش در واکنش به همین تهدید در توئیتر خود به مقامات اسرائیل هشدار داد: «ما را نیازمایید.»
بهگزارش ایسنا دیروز فرمانده نیروی هوافضای سپاه در رابطه با همین موضوع تأکید کرد: ایران امتحان پس داده است و نیازی به آزمایش مجدد ندارد؛ اگر دوست دارند، ایران را آزمایش کنند. وی گفت: آنها پیش از این ما را آزمایش کردند و میدانند که با چه پاسخی روبهرو خواهند بود؛ ما هم قدرت و هم اراده به کارگیری از قدرت را داریم؛ بنابراین بدانند که اگر بخواهند جسارتی [علیه جمهوری اسلامی ایران] بکنند، حتماً جواب سختی خواهیم داد و آنها چنین غلطی نخواهند کرد.
عینالاسد را تکرار میکنیم
همزمان سخنگوی ارشد نیروهای مسلح کشورمان نیز دشمنان را نسبت به تکرار اقدامی نظیر آنچه در عین الاسد انجام شد، هشدار داد. بهگزارش ایرنا، سردار پاسدار ابوالفضل شکارچی روز شنبه در آیین قدردانی از اصحاب رسانه که به مناسبت روز خبرنگار برگزار شد، گفت: برخلاف راهبرد امریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی که هدفشان ایجاد ناامنی است بویژه رسانههای سعودی که به جمع آنها اضافه میشوند تا ایرانهراسی را تشدید کنند در حالی که راهبرد ایران تقویت امنیت در خلیجفارس است. وی تصریح کرد: اگر بخواهیم با دشمنان تقابل داشته باشیم صحنه نبرد را نمیگذاریم پیرامون خودمان باشد؛ در چارچوب جنگ رسانهای همزمان با تحلیف، این جنگ رسانهای را آغاز میکنند و امروز هم بهدنبال سندسازی برای اقدامات خود هستند. بر همین اساس است که امروز امریکاییها عنوان میکنند قطعاتی از پهپادهای ایران را از آب خارج کردند؛ این برای آنها سند میشود ولی این سند در کدام آزمایشگاه تشخیص داده شده که متعلق به ایران است. شکارچی عنوان کرد: روش امریکاییها همین شیوه است که داستانسرایی میکنند تا بواسطه آن ایران را متهم سازند و این اقدام آنها هم ناشی از یکپارچگی و یکدستی در مجموعه نظام است؛ بنابراین راهکاری که برای فشار به ایران انتخاب کردهاند چنین شیوهای است. سخنگوی ارشد نیروهای مسلح اضافه کرد: اگر قرار باشد با دشمنان مقابله کنیم مانند اقدامی که در عینالاسد انجام دادیم، بهصورت آشکار آن را اعلام میکنیم؛ بنابراین داستانسرایی اخیر دشمنان، عملیات روانی است و این هم ناشی از وحشت آنها از یکپارچگی نظام اسلامی ایران است. شکارچی گفت: البته تهیه سند جعلی کار زیاد سختی نیست چون صهیونیستها دست بالایی برای تهیه اسناد جعلی دارند. حتی ایجاد یک انفجار روی یککشتی هم کار سختی نیست.
بهگزارش ایرنا، سعیدخطیبزاده با بیان اینکه «قابل توجه است که این حادثه تنها چند روز قبل از مراسم تحلیف رئیسجمهوری جدید جمهوری اسلامی ایران که جلوهای از انتقال دموکراتیک قدرت در ایران است، سناریوسازی شده است»، گفت: اینگونه سناریوسازیهای بیپایه که غالباً رژیم صهیونیستی در پشت آن قرار دارد، با هدف مشوه ساختن فضا طراحی میشود و متأسفانه مشتریانی را که بلافاصله آماده نتیجه گیریهای غیر واقعی و نابخردانه هستند نیز بههمراه دارد. در واقع برای اهل فن و آشنایان به تاریخ این منطقه، طراحی چنین توطئههایی در مقاطع مختلف از سوی رژیم صهیونیستی تازگی ندارد.
سخنگوی وزارت امور خارجه در عین حال تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران به تأمین امنیت آبراه راهبردی خلیج فارس و تنگه هرمز کاملاً متعهد است و آن را جزئی از امنیت خود دانسته و کماکان آماده مشارکت با کشورهای منطقه در زمینه ایجاد، استقرار و تضمین پایداری نظام امنیت دسته جمعی در منطقه میباشد و در عین حال در دفاع از حقوق حاکمیتی خود در این حوزه حتی اندکی تردید نخواهد کرد. واکنش سعید خطابزاده پس از آن بود که شامگاه روز جمعه وزیران خارجه کشورهای گروه هفت تحت تأثیر داستانپردازی رژیم صهیونیستی پیرامون حمله به کشتی
«مرسر- استریت» و تلاشش برای ایجاد جبهه بینالمللی علیه ایران موضع گرفتند و مدعی شدند که «تمامی شواهد موجود آشکارا به ایران اشاره دارند.» آنها با این ادعا که «رفتارهای ایران در کنار حمایتش از گروههای نیابتی تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشود» از ایران خواستند «به تمامی فعالیتهای مغایر با قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل خاتمه دهد.»
بعد از ظهر روز جمعه شورای امنیت سازمان ملل نیز درباره حادثه کشتی «مرسر ـ استریت» نشست برگزار کرد. همزمان با این نشست مجید تخت روانچی سفیر ایران در سازمان ملل در توئیتی با بیان اینکه «امروز اسرائیل و حامیانش اطلاعات جعلی در مورد حوادث اخیر در آبهای منطقه ارائه کرده تا شورای امنیت را متقاعد کنند ایران را محکوم کند و شکست خوردند»، نوشت: «ما این ادعاها را بشدت رد میکنیم. شورای امنیت باید با ماجراجویی اسرائیل در منطقه برخورد کرده و فریب و جعل سازیهای آن را رد کند.»
زهرا ارشادی، سفیر و معاون نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل نیز در حاشیه نشست شورای امنیت سازمان ملل در جمع خبرنگاران ضمن همدردی با خانواده کسانی که عزیزانشان را در این حادثه از دست دادهاند، گفت: «این رویه همیشگی و معمول رژیم اسرائیل است. هدف آن نیز منحرف کردن افکار عمومی جهان از جنایات این رژیم و اقدامات غیر انسانی آن در منطقه است. بدین منظور، آنها دیگران را به انجام کارهای نادرست متهم میکنند. تقریباً بعد از تمام حوادث در خاورمیانه، اسرائیل بلافاصله و بدون هیچ مدرکی ایران را متهم میکند.» او تأکید کرد که «مظلومنمایی، دروغ و فریب بخشی از ابزارهای آنها است. هدف جار و جنجال اسرائیل در حادثه مرسر- استریت نیز بویژه پنهانکردن اعمال تروریستی خود علیه ناوبری تجاری است، زیرا تنها در کمتر از دو سال این رژیم بیش از ۱۰ کشتی تجاری در دریاهای منطقه را مورد حمله قرار داده است.»
ارشادی در پایان با بیان اینکه «این رژیم همچنان گستاخانه تهدید میکند که علیه کشورهای منطقه از زور استفاده خواهد کرد»، گفت: «ایران در مورد هرگونه ماجراجویی و اشتباه محاسباتی هشدار میدهد، در عین حال، ما در دفاع از خود و تأمین منافع ملی خویش تردید به خود راه نخواهیم داد.»
بهگزارش ایسنا، روز گذشته بهرام قاسمی سفیر ایران در فرانسه نیز طی موضعگیری با تأکید بر اینکه «صلح و ثبات و آزادی کشتیرانی و تأمین امنیت آبراههای راهبردی در خلیج فارس و دریای عمان و حتی در دیگر نقاط جهان یک اصل و ضرورت غیرقابل انکار برای ایران محسوب میگردد» در توئیتی نوشت: «تکیه بر اتهامات واهی و بیاساس و سناریوهای خودساخته عناصر ثالث نوعی مینگذاری در مسیر عقلانیت و اخلال در روندهای دیپلماتیک و رفتاری نابخردانه است. ماجراجوییهای اخیر آنان در حادثه کشتی «مرسر -استریت» نه نخستین توطئه و نه آخرین اقدام ایران ستیزانه آنان خواهد بود. ایران هوشیارتر از هر روز از اینگونه دامهای چند منظوره جنگ طلبانه عبور خواهد کرد.»
جسارت کنند، جواب سخت خواهیم داد
دو چهره بلندپایه نظامی کشورمان هم نسبت به ادعای دست داشتن ایران در حمله به کشتی متعلق به اسرائیل و تهدیدهای مطرح شده اخیر از سوی سران این رژیم واکنش نشان دادند. سردار حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه در این باره گفت که اسرائیل چنین غلطی نخواهد کرد. همزمان سردار شکارچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح هم تأکید کرد: اگر قرار باشد با دشمنان مقابله کنیم، مانند اقدامی که در عینالاسد انجام دادیم، بهشکل آشکار اعلام میکنیم. در روزهای اخیر بنی گانتز، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی گفته بود که «آمادگی حمله به ایران را داریم». سخنگوی وزارت خارجه کشورمان دو روز پیش در واکنش به همین تهدید در توئیتر خود به مقامات اسرائیل هشدار داد: «ما را نیازمایید.»
بهگزارش ایسنا دیروز فرمانده نیروی هوافضای سپاه در رابطه با همین موضوع تأکید کرد: ایران امتحان پس داده است و نیازی به آزمایش مجدد ندارد؛ اگر دوست دارند، ایران را آزمایش کنند. وی گفت: آنها پیش از این ما را آزمایش کردند و میدانند که با چه پاسخی روبهرو خواهند بود؛ ما هم قدرت و هم اراده به کارگیری از قدرت را داریم؛ بنابراین بدانند که اگر بخواهند جسارتی [علیه جمهوری اسلامی ایران] بکنند، حتماً جواب سختی خواهیم داد و آنها چنین غلطی نخواهند کرد.
عینالاسد را تکرار میکنیم
همزمان سخنگوی ارشد نیروهای مسلح کشورمان نیز دشمنان را نسبت به تکرار اقدامی نظیر آنچه در عین الاسد انجام شد، هشدار داد. بهگزارش ایرنا، سردار پاسدار ابوالفضل شکارچی روز شنبه در آیین قدردانی از اصحاب رسانه که به مناسبت روز خبرنگار برگزار شد، گفت: برخلاف راهبرد امریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی که هدفشان ایجاد ناامنی است بویژه رسانههای سعودی که به جمع آنها اضافه میشوند تا ایرانهراسی را تشدید کنند در حالی که راهبرد ایران تقویت امنیت در خلیجفارس است. وی تصریح کرد: اگر بخواهیم با دشمنان تقابل داشته باشیم صحنه نبرد را نمیگذاریم پیرامون خودمان باشد؛ در چارچوب جنگ رسانهای همزمان با تحلیف، این جنگ رسانهای را آغاز میکنند و امروز هم بهدنبال سندسازی برای اقدامات خود هستند. بر همین اساس است که امروز امریکاییها عنوان میکنند قطعاتی از پهپادهای ایران را از آب خارج کردند؛ این برای آنها سند میشود ولی این سند در کدام آزمایشگاه تشخیص داده شده که متعلق به ایران است. شکارچی عنوان کرد: روش امریکاییها همین شیوه است که داستانسرایی میکنند تا بواسطه آن ایران را متهم سازند و این اقدام آنها هم ناشی از یکپارچگی و یکدستی در مجموعه نظام است؛ بنابراین راهکاری که برای فشار به ایران انتخاب کردهاند چنین شیوهای است. سخنگوی ارشد نیروهای مسلح اضافه کرد: اگر قرار باشد با دشمنان مقابله کنیم مانند اقدامی که در عینالاسد انجام دادیم، بهصورت آشکار آن را اعلام میکنیم؛ بنابراین داستانسرایی اخیر دشمنان، عملیات روانی است و این هم ناشی از وحشت آنها از یکپارچگی نظام اسلامی ایران است. شکارچی گفت: البته تهیه سند جعلی کار زیاد سختی نیست چون صهیونیستها دست بالایی برای تهیه اسناد جعلی دارند. حتی ایجاد یک انفجار روی یککشتی هم کار سختی نیست.
طالبان برای اولین بار وارد مرکز ولایت ها شد
غروب امید در نیمروز و جوزجان
بنفشه غلامی/ چند هفته مانده به خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، طالبان پس از بیش از سه ماه حملات بیامان در جای جای این کشور، برای نخستین بار سد ارتش در مراکز ولایات را شکست و در کمتر از 24 ساعت شهرهای زرنج مرکز ولایت نیمروز و شبرغان، مرکز ولایت جوزجان را تصرف کرد. تصاویر نیروهای امنیتی کشته شده در زرنج که چشمانشان از حدقه بیرون کشیده شده، بیم کشتارهایی کم سابقه در این شهرها را افزایش داده است.
بهگزارش سایت شبکه خبری «فرانس 24»، در حالی که تا عصر جمعه شایعاتی در فضای مجازی از استیلای طالبان بر شهر زرنج، مرکز ولایت نیمروز در غرب افغانستان و نزدیکی مرز ایران شنیده میشد، روح گل خیرزاد، معاون والی نیمروز سقوط این شهر را تأیید کرد. سخنگوی پلیس در این ولایت دلیل سقوط زرنج را نرسیدن نیروهای تقویتی دانست و شایعات درباره اینکه طالبان بدون درگیری این شهر را تصرف کرد، اشتباه خواند. گزارش «طلوع نیوز» نیز حاکی از مقاومت نیروهای امنیتی افغانستان مقابل طالبان در این شهر و سایر ولسوالیهای نیمروز بود. بنابر این گزارش طالبان توانسته 3 ولسوالی از 5 ولسوالی نیمروز را تصرف کند و دست به کشتار و شکنجه نظامیان و غیر نظامیان بزند. طوری که اکنون اجساد برخی از کشته شدگان قابل شناسایی نیست و چشمان بسیاری از اجساد نظامیان نیز از حدقه بیرون کشیده شده است. اما طالبان این گزارشها را رد کرده و مدعی است تاکنون هیچ شکنجهای اعمال نکرده است.
سقوط دومین مرکز ولایت در کمتر از 24 ساعت
سقوط زرنج بهعنوان نخستین مرکز ولایتی که به تصرف طالبان در آمده است، باعث تقویت روحیه سایر نیروهای طالبان در دیگر مناطق افغانستان شد. طوری که در کمتر از 24 ساعت پس از تصرف زرنج، نیروهای این گروه در ولایت جوزجان که 9 ولسوالی از 10 ولسوالی این ولایت را در دست دارند، توانستند وارد شهر شبرغان، مرکز این ولایت و زادگاه ژنرال دوستم از جنگسالاران قدیمی افغانستان شوند. به گزارش «فرانس پرس»، قادر مالیه، معاون والی جوزجان در شهر شبرغان خبر داد، نیروهای دولتی مجبور شدند شهر را تسلیم طالبان کرده و تا فرودگاه این شهر که در حومه آن قرار دارد عقب نشینی کنند. ژنرال دوستم که در این شهر زندگی میکند، چندی پیش برای درمان به ترکیه سفر کرد، اما هفته پیش به افغانستان بازگشت و تا عصر دیروز مشخص نشد او به زادگاهش بازگشته و یا هنوز در کابل به سر میبرد.
منابع مختلف به «فرانس پرس» گفتهاند که نسبت به زرنج، مقاومت بیشتری در شبرغان صورت گرفت اما در نهایت نیروهای امنیتی افغانستان شکست خوردند و شهر و تمامی مراکز دولتی آن از جمله ساختمان رادیو و تلویزیون آن در اختیار طالبان قرار گرفت. دیروز همچنین کار خبری 15 رسانه فعال دراین شهر متوقف شد.
امنیت فراموش شده، کابل درمانده
در حالی که طالبان تاکنون تنها موفق به پیشروی در مناطق روستایی شده بود، سقوط زرنج و شبرغان بهعنوان مراکز دو ولایت مهم افغانستان میتواند منجر به وخیمتر شدن شرایط امنیتی این کشور شود. بویژه که گزارشها حاکی است، یکی از اولین اقداماتی که طالبان در زرنج انجام داد، بازکردن درهای زندان این شهر بود. زندانی که برخی از اعضای طالبان بههمراه قاتلان و سارقان در آن به سر میبردند و اکنون آزادی این افراد میتواند بر میزان خشونتها بیفزاید.
دولت افغانستان هنوز هیچ اظهار نظری درباره سقوط این دو شهر نکرده است. اما تصور میشود، عقب نشینی ارتش و نیروهای امنیتی از زرنج و شبرغان امیدهای کابل را برای تقویت ارتش با استفاده از غیرنظامیان داوطلب مبارزه با طالبان را کمرنگ کرده باشد. شاید از همین رو بود که همزمان با این رخدادها از اسلام آباد خواست، برای نابودی خطوط تدارکاتی طالبان به افغانستان کمک کرده و به سازو کار مشترکی با افغانستان در این خصوص دست یابد. این در حالی است که پس از سقوط زرنج، واشنگتن و بریتانیا از شهروندان خود خواستند بسرعت از افغانستان خارج شوند.
بهگزارش سایت شبکه خبری «فرانس 24»، در حالی که تا عصر جمعه شایعاتی در فضای مجازی از استیلای طالبان بر شهر زرنج، مرکز ولایت نیمروز در غرب افغانستان و نزدیکی مرز ایران شنیده میشد، روح گل خیرزاد، معاون والی نیمروز سقوط این شهر را تأیید کرد. سخنگوی پلیس در این ولایت دلیل سقوط زرنج را نرسیدن نیروهای تقویتی دانست و شایعات درباره اینکه طالبان بدون درگیری این شهر را تصرف کرد، اشتباه خواند. گزارش «طلوع نیوز» نیز حاکی از مقاومت نیروهای امنیتی افغانستان مقابل طالبان در این شهر و سایر ولسوالیهای نیمروز بود. بنابر این گزارش طالبان توانسته 3 ولسوالی از 5 ولسوالی نیمروز را تصرف کند و دست به کشتار و شکنجه نظامیان و غیر نظامیان بزند. طوری که اکنون اجساد برخی از کشته شدگان قابل شناسایی نیست و چشمان بسیاری از اجساد نظامیان نیز از حدقه بیرون کشیده شده است. اما طالبان این گزارشها را رد کرده و مدعی است تاکنون هیچ شکنجهای اعمال نکرده است.
سقوط دومین مرکز ولایت در کمتر از 24 ساعت
سقوط زرنج بهعنوان نخستین مرکز ولایتی که به تصرف طالبان در آمده است، باعث تقویت روحیه سایر نیروهای طالبان در دیگر مناطق افغانستان شد. طوری که در کمتر از 24 ساعت پس از تصرف زرنج، نیروهای این گروه در ولایت جوزجان که 9 ولسوالی از 10 ولسوالی این ولایت را در دست دارند، توانستند وارد شهر شبرغان، مرکز این ولایت و زادگاه ژنرال دوستم از جنگسالاران قدیمی افغانستان شوند. به گزارش «فرانس پرس»، قادر مالیه، معاون والی جوزجان در شهر شبرغان خبر داد، نیروهای دولتی مجبور شدند شهر را تسلیم طالبان کرده و تا فرودگاه این شهر که در حومه آن قرار دارد عقب نشینی کنند. ژنرال دوستم که در این شهر زندگی میکند، چندی پیش برای درمان به ترکیه سفر کرد، اما هفته پیش به افغانستان بازگشت و تا عصر دیروز مشخص نشد او به زادگاهش بازگشته و یا هنوز در کابل به سر میبرد.
منابع مختلف به «فرانس پرس» گفتهاند که نسبت به زرنج، مقاومت بیشتری در شبرغان صورت گرفت اما در نهایت نیروهای امنیتی افغانستان شکست خوردند و شهر و تمامی مراکز دولتی آن از جمله ساختمان رادیو و تلویزیون آن در اختیار طالبان قرار گرفت. دیروز همچنین کار خبری 15 رسانه فعال دراین شهر متوقف شد.
امنیت فراموش شده، کابل درمانده
در حالی که طالبان تاکنون تنها موفق به پیشروی در مناطق روستایی شده بود، سقوط زرنج و شبرغان بهعنوان مراکز دو ولایت مهم افغانستان میتواند منجر به وخیمتر شدن شرایط امنیتی این کشور شود. بویژه که گزارشها حاکی است، یکی از اولین اقداماتی که طالبان در زرنج انجام داد، بازکردن درهای زندان این شهر بود. زندانی که برخی از اعضای طالبان بههمراه قاتلان و سارقان در آن به سر میبردند و اکنون آزادی این افراد میتواند بر میزان خشونتها بیفزاید.
دولت افغانستان هنوز هیچ اظهار نظری درباره سقوط این دو شهر نکرده است. اما تصور میشود، عقب نشینی ارتش و نیروهای امنیتی از زرنج و شبرغان امیدهای کابل را برای تقویت ارتش با استفاده از غیرنظامیان داوطلب مبارزه با طالبان را کمرنگ کرده باشد. شاید از همین رو بود که همزمان با این رخدادها از اسلام آباد خواست، برای نابودی خطوط تدارکاتی طالبان به افغانستان کمک کرده و به سازو کار مشترکی با افغانستان در این خصوص دست یابد. این در حالی است که پس از سقوط زرنج، واشنگتن و بریتانیا از شهروندان خود خواستند بسرعت از افغانستان خارج شوند.
شهردار تهران به جلسه هیأت دولت دعوت شد
شهردار تهران به جلسه امروز هیأت دولت دعوت شد
پیروز حناچی شهردار تهران به نشست هیأت دولت که امروز یکشنبه ۱۷ مردادماه به ریاست آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی تشکیل می شود، دعوت شد.
گفته می شود که شهردار تهران از مردادماه سال قبل به جلسات هیأت دولت دعوت نشده بود.
پیروز حناچی شهردار تهران به نشست هیأت دولت که امروز یکشنبه ۱۷ مردادماه به ریاست آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی تشکیل می شود، دعوت شد.
گفته می شود که شهردار تهران از مردادماه سال قبل به جلسات هیأت دولت دعوت نشده بود.
رؤیای این روزها؛ پیدا کردن خانهای مناسب برای اجاره
خانه به خانه گشتم
محمد معصومیان
گزارش نویس
پشت در حیاط آپارتمان، زوجی جوان منتظر رسیدن صاحبخانه هستند. ساعت از یک بعدازظهر گذشته و رد پنجه تیز آفتاب تابستان را میشود روی پیشانی قرمز آنها دید. زن و مرد عرق کرده و خسته از گشتن و پیدا نکردن خانهای برای شروع زندگی به من که تازه از راه رسیدهام تا مانند آنها منتظر آمدن صاحبخانه باشم، میگویند: «هیچ موردی که یک خانه آبرومند رو به قیمت مناسب باشد پیدا نمیشود. تمام روز چهارچشمی توی موبایل از این اپلیکیشن به آن اپلیکیشن دنبال گزینه هستم اما تا تماس میگیرم میگویند اجاره رفته است. ماندهایم چه کنیم؟» پیدا کردن خانه اجارهای در تهران همیشه سخت بوده و حالا با شیوع کرونا سختتر شده است. کرایهها نیز مانند برجی بلند و دست نیافتنی سر به فلک کشیدهاند.
آن طور که آمارها میگویند اجاره بهای امسال رکوردهای تازهای را جا به جا کرده است. با اینکه میزان مجاز اضافه مبلغ اجاره در تهران 25 درصد اعلام شده اما آمارها از افزایش تا سقف 36درصد و حتی در مواردی 50 درصد خبر میدهند. اما یکی از دلایل افزایش قیمت اجاره بها آنطور که علی سرمدی یکی از بنگاهداران تهران به ما میگوید جابهجایی کمتر مستأجران به خاطر شیوع کرونا است:«دولت این امکان را ایجاد کرده که مستأجران با حکم تخلیه روبهرو نشوند. به موجب این قانون اگر مالکی اجاره را بیش از میزان مصوب بالا ببرد، مستأجر میتواند نپذیرد و به شورای حل اختلاف برود، شورا هم حق دادن حکم تخلیه را ندارد.»
البته این قانون استثناهایی هم دارد. سرمدی با خنده میگوید: «این اولین بار است که مستأجران با یک قانون حمایتی مواجه شدهاند و همین باعث شده از حق خود نگذرند.» اما این کم شدن جابهجایی برای کسانی که به هر دلیلی دنبال مسکن جدید هستند یا زوجهای جوان گران تمام شده است: «با این وضعیت فایل کمتری موجود است و مؤجرانی که خانه خالی دارند از این کمبود جا و استیصال مستأجران استفاده میکنند و قیمت را بالا میبرند. البته آنها هم حق دارند و نگران آینده هستند.»
یکی از مشکلاتی که این وضعیت ایجاد کرده صف مستأجران پشت درهای خانههای خالی است. کافی است آگهی در یک سایت به روز شود تا همه بیخانههای شهر پشت هم به آن خانه سر بزنند. فروغ و سهیل یکی از آن زوجها هستند که ابتدای گزارش از آنها گفتم. آنها یک ساعت روبهروی در خانهای 60 متری در طبقه چهارم یک آپارتمان بدون پارکینگ و آسانسور منتظر آمدن صاحبخانه هستند و من هم یکی دیگر از مشتریان آن خانه که به قیمت گزاف 100 میلیون ودیعه و کرایه ماهی 5 میلیون آگهی شده است. صاحبخانه که بعد از یک ساعت کاشتن آنها و نیم ساعت معطلی من از راه میرسد بدون نگاه کردن و حتی عذرخواهی بابت دیر رسیدن در را باز میکند. سهیل و فروغ به خودشان حق میدهند که تندتر پلهها را بالا بروند و من هم میدانم که باید ابتدا منتظر نظر آنها در مورد خانه باشم تا اگر خانه باب طبعشان نبود من وارد ماجرا شوم.
خانه کوچک و تاریک در محاصره آپارتمانهای اطراف است. آنها خانه را قبول میکنند اما آیفون باز هم به صدا درمیآید و در فاصله 10 دقیقه دو زوج جوان و مسنتر وارد میشوند. فروغ و سهیل از خانه بیرون نمیروند تا همه بدانند از همین حالا خانه مال آنهاست. صاحبخانه هم از فرصت استفاده میکند و سریع میگوید: «اگر از خانه خوشتان آمده من همین الان بگویم از تخفیف خبری نیست.» سریع شماره کارت بانکی میدهد تا بیعانه بگیرد؛ سرافراز و مقتدر.
مجید که دوسالی است در خانهای 50 متری و یک خوابه با همسرش زندگی کرده خسته از کوچکی جا و بهخاطر فرزندی که در راه دارد مجبور شده تن به جابه جایی بدهد اما به قول خودش در بدترین تابستان قرن تصمیم به کاری سخت گرفته است: «همسرم باردار است و جرأت نمیکنم او را برای بازدید خانه ببرم. خودم با دوتا ماسک وارد خانه مردم میشوم و با اجازه مستأجر ساکن خانه سریع با همسرم تماس تصویری میگیرم. بعضیها خوش شان نمیآید اما وقتی شرایط را توضیح میدهم درک میکنند. انگار همه مستأجران بهخاطر درد مشترکشان در نقاطی مجبور به درک همدیگر هستند» او جمله معروف بنگاهداران را که دائم میگویند «فایل کم است پس هر چه دیدی سریع تصمیم بگیر و بنشین پای قرارداد» را ترفندی برای بازار گرمی و زودتر دست پیدا کردن به مبلغ کمیسیون میداند: «بخشی از تنشهای بازار بهخاطر همین همدستی مؤجر و بنگاهدار است. یکی میخواهد قیمت را بالا ببرد و آن یکی هم کمیسیون بیشتر میخواهد.» با ترکیب این دو منفعت فرمول طلایی «زودتر قرارداد ببند تا از دستت در نرود.» بهوجود آمده است.
اما کیست که این روزها تنش از شوکهای قیمتی نلرزیده باشد. کافی است تنها شایعهای از اتفاقی قریب الوقوع راه بیفتد تا قیمتها بالاتر برود. مرجان که دو ماه است دنبال خانه میگردد از اجاره بهای بالا و چند بار تا پای قرارداد رفتن تعریف میکند: «صاحبخانه هفته پیش قیمت خانه را در سایت یک قیمتی میگذارد اما تا میبیند شما مشتری هستید و سریع خانه را میخواهید در عرض یک هفته 500 هزار تومان به مبلغ اضافه میکند. انگار وقتی میفهمد مشتری زیاد است طمع میکند. تا حالا دو بار پای قرارداد رفتیم اما صاحبخانه زده زیر حرفش. بعد این راه هم بگویم که بیشتر خانههایی که من دیدم در مقایسه با پارسال قیمتشان دو برابر شده است. در این بازار شانس با کسی است که خانه داشته و قصد بلند شدن ندارد.»
البته صاحبخانه ها هم دلایل خودشان را دارند آرش که صاحبخانه است کرایه را منبع درآمدش میداند که با توجه به افزایش قیمت همه چیز باید پاسخگوی نیاز او و خانوادهاش باشد: «من چهار سال خانهام را با کمترین افزایش اجاره به خانوادهای کرایه داده بودم اما امسال که آنها قصد بلند شدن دارند و با مشورتی که کردهام قیمت را 50 درصد بالا بردم. راستش را بخواهید وقتی میبینم در همان ساختمان این اتفاق افتاده کار برایم سختتر میشود. واقعاً در این وضعیت این تنها منبع درآمد ماست و نمیتوانم با زندگی خودم ریسک کنم. کسی را هم زور نکردهام که حتماً خانهام را اجاره کند.»
آرش معتقد است شرایط کشور و تحولات طوری است که آینده مبهم است و در این شرایط منصف بودن و به فکر دیگران بودن سختتر میشود: «باور کن گاهی خودم را جای مستأجر میگذارم میدانم چقدر سخت است یک بخش بزرگ درآمد را برای اجاره خانه از دست دادن. اما چه کنم؟ اگر قیمت پایین بدهم و دوباره کشور به شوک تورمی بخورد من چطور به خرج و مخارجم برسم؟ آدم حق دارد اول به منافع خودش فکر کند وقتی حس میکند کسی به فکر نیست.»
به نظر میرسد در این وضعیت همه حق دارند و درعین حال ندارند. صاحبخانه افزایش قیمتها را دلیل بالا رفتن اجاره بها میداند و مستأجر در این بازار نابسامان فکر میکند چطور قرار است هم از پس اجارههای بالا بربیاید و هم هر روز پول بیشتری بپردازد و خانهای قدیمیتر و کم امکاناتتر از خانه قبلی، محل سکونتاش شود. البته هستند صاحبخانههایی که سعی کردهاند منصف باشند و مستأجرانی که با چاشنی شانس توانستهاند خانهای مناسب بهدست بیاورند. نمیتوان منکر شد که شرایط کرونایی هم شبیه به تیغ دولبه عمل کرده از طرفی به نفع کسانی که قصد جابهجایی ندارند و از سمتی به ضرر تازه واردان به بازار و کسانی که دنبال خانه جدید هستند.
گزارش نویس
پشت در حیاط آپارتمان، زوجی جوان منتظر رسیدن صاحبخانه هستند. ساعت از یک بعدازظهر گذشته و رد پنجه تیز آفتاب تابستان را میشود روی پیشانی قرمز آنها دید. زن و مرد عرق کرده و خسته از گشتن و پیدا نکردن خانهای برای شروع زندگی به من که تازه از راه رسیدهام تا مانند آنها منتظر آمدن صاحبخانه باشم، میگویند: «هیچ موردی که یک خانه آبرومند رو به قیمت مناسب باشد پیدا نمیشود. تمام روز چهارچشمی توی موبایل از این اپلیکیشن به آن اپلیکیشن دنبال گزینه هستم اما تا تماس میگیرم میگویند اجاره رفته است. ماندهایم چه کنیم؟» پیدا کردن خانه اجارهای در تهران همیشه سخت بوده و حالا با شیوع کرونا سختتر شده است. کرایهها نیز مانند برجی بلند و دست نیافتنی سر به فلک کشیدهاند.
آن طور که آمارها میگویند اجاره بهای امسال رکوردهای تازهای را جا به جا کرده است. با اینکه میزان مجاز اضافه مبلغ اجاره در تهران 25 درصد اعلام شده اما آمارها از افزایش تا سقف 36درصد و حتی در مواردی 50 درصد خبر میدهند. اما یکی از دلایل افزایش قیمت اجاره بها آنطور که علی سرمدی یکی از بنگاهداران تهران به ما میگوید جابهجایی کمتر مستأجران به خاطر شیوع کرونا است:«دولت این امکان را ایجاد کرده که مستأجران با حکم تخلیه روبهرو نشوند. به موجب این قانون اگر مالکی اجاره را بیش از میزان مصوب بالا ببرد، مستأجر میتواند نپذیرد و به شورای حل اختلاف برود، شورا هم حق دادن حکم تخلیه را ندارد.»
البته این قانون استثناهایی هم دارد. سرمدی با خنده میگوید: «این اولین بار است که مستأجران با یک قانون حمایتی مواجه شدهاند و همین باعث شده از حق خود نگذرند.» اما این کم شدن جابهجایی برای کسانی که به هر دلیلی دنبال مسکن جدید هستند یا زوجهای جوان گران تمام شده است: «با این وضعیت فایل کمتری موجود است و مؤجرانی که خانه خالی دارند از این کمبود جا و استیصال مستأجران استفاده میکنند و قیمت را بالا میبرند. البته آنها هم حق دارند و نگران آینده هستند.»
یکی از مشکلاتی که این وضعیت ایجاد کرده صف مستأجران پشت درهای خانههای خالی است. کافی است آگهی در یک سایت به روز شود تا همه بیخانههای شهر پشت هم به آن خانه سر بزنند. فروغ و سهیل یکی از آن زوجها هستند که ابتدای گزارش از آنها گفتم. آنها یک ساعت روبهروی در خانهای 60 متری در طبقه چهارم یک آپارتمان بدون پارکینگ و آسانسور منتظر آمدن صاحبخانه هستند و من هم یکی دیگر از مشتریان آن خانه که به قیمت گزاف 100 میلیون ودیعه و کرایه ماهی 5 میلیون آگهی شده است. صاحبخانه که بعد از یک ساعت کاشتن آنها و نیم ساعت معطلی من از راه میرسد بدون نگاه کردن و حتی عذرخواهی بابت دیر رسیدن در را باز میکند. سهیل و فروغ به خودشان حق میدهند که تندتر پلهها را بالا بروند و من هم میدانم که باید ابتدا منتظر نظر آنها در مورد خانه باشم تا اگر خانه باب طبعشان نبود من وارد ماجرا شوم.
خانه کوچک و تاریک در محاصره آپارتمانهای اطراف است. آنها خانه را قبول میکنند اما آیفون باز هم به صدا درمیآید و در فاصله 10 دقیقه دو زوج جوان و مسنتر وارد میشوند. فروغ و سهیل از خانه بیرون نمیروند تا همه بدانند از همین حالا خانه مال آنهاست. صاحبخانه هم از فرصت استفاده میکند و سریع میگوید: «اگر از خانه خوشتان آمده من همین الان بگویم از تخفیف خبری نیست.» سریع شماره کارت بانکی میدهد تا بیعانه بگیرد؛ سرافراز و مقتدر.
مجید که دوسالی است در خانهای 50 متری و یک خوابه با همسرش زندگی کرده خسته از کوچکی جا و بهخاطر فرزندی که در راه دارد مجبور شده تن به جابه جایی بدهد اما به قول خودش در بدترین تابستان قرن تصمیم به کاری سخت گرفته است: «همسرم باردار است و جرأت نمیکنم او را برای بازدید خانه ببرم. خودم با دوتا ماسک وارد خانه مردم میشوم و با اجازه مستأجر ساکن خانه سریع با همسرم تماس تصویری میگیرم. بعضیها خوش شان نمیآید اما وقتی شرایط را توضیح میدهم درک میکنند. انگار همه مستأجران بهخاطر درد مشترکشان در نقاطی مجبور به درک همدیگر هستند» او جمله معروف بنگاهداران را که دائم میگویند «فایل کم است پس هر چه دیدی سریع تصمیم بگیر و بنشین پای قرارداد» را ترفندی برای بازار گرمی و زودتر دست پیدا کردن به مبلغ کمیسیون میداند: «بخشی از تنشهای بازار بهخاطر همین همدستی مؤجر و بنگاهدار است. یکی میخواهد قیمت را بالا ببرد و آن یکی هم کمیسیون بیشتر میخواهد.» با ترکیب این دو منفعت فرمول طلایی «زودتر قرارداد ببند تا از دستت در نرود.» بهوجود آمده است.
اما کیست که این روزها تنش از شوکهای قیمتی نلرزیده باشد. کافی است تنها شایعهای از اتفاقی قریب الوقوع راه بیفتد تا قیمتها بالاتر برود. مرجان که دو ماه است دنبال خانه میگردد از اجاره بهای بالا و چند بار تا پای قرارداد رفتن تعریف میکند: «صاحبخانه هفته پیش قیمت خانه را در سایت یک قیمتی میگذارد اما تا میبیند شما مشتری هستید و سریع خانه را میخواهید در عرض یک هفته 500 هزار تومان به مبلغ اضافه میکند. انگار وقتی میفهمد مشتری زیاد است طمع میکند. تا حالا دو بار پای قرارداد رفتیم اما صاحبخانه زده زیر حرفش. بعد این راه هم بگویم که بیشتر خانههایی که من دیدم در مقایسه با پارسال قیمتشان دو برابر شده است. در این بازار شانس با کسی است که خانه داشته و قصد بلند شدن ندارد.»
البته صاحبخانه ها هم دلایل خودشان را دارند آرش که صاحبخانه است کرایه را منبع درآمدش میداند که با توجه به افزایش قیمت همه چیز باید پاسخگوی نیاز او و خانوادهاش باشد: «من چهار سال خانهام را با کمترین افزایش اجاره به خانوادهای کرایه داده بودم اما امسال که آنها قصد بلند شدن دارند و با مشورتی که کردهام قیمت را 50 درصد بالا بردم. راستش را بخواهید وقتی میبینم در همان ساختمان این اتفاق افتاده کار برایم سختتر میشود. واقعاً در این وضعیت این تنها منبع درآمد ماست و نمیتوانم با زندگی خودم ریسک کنم. کسی را هم زور نکردهام که حتماً خانهام را اجاره کند.»
آرش معتقد است شرایط کشور و تحولات طوری است که آینده مبهم است و در این شرایط منصف بودن و به فکر دیگران بودن سختتر میشود: «باور کن گاهی خودم را جای مستأجر میگذارم میدانم چقدر سخت است یک بخش بزرگ درآمد را برای اجاره خانه از دست دادن. اما چه کنم؟ اگر قیمت پایین بدهم و دوباره کشور به شوک تورمی بخورد من چطور به خرج و مخارجم برسم؟ آدم حق دارد اول به منافع خودش فکر کند وقتی حس میکند کسی به فکر نیست.»
به نظر میرسد در این وضعیت همه حق دارند و درعین حال ندارند. صاحبخانه افزایش قیمتها را دلیل بالا رفتن اجاره بها میداند و مستأجر در این بازار نابسامان فکر میکند چطور قرار است هم از پس اجارههای بالا بربیاید و هم هر روز پول بیشتری بپردازد و خانهای قدیمیتر و کم امکاناتتر از خانه قبلی، محل سکونتاش شود. البته هستند صاحبخانههایی که سعی کردهاند منصف باشند و مستأجرانی که با چاشنی شانس توانستهاند خانهای مناسب بهدست بیاورند. نمیتوان منکر شد که شرایط کرونایی هم شبیه به تیغ دولبه عمل کرده از طرفی به نفع کسانی که قصد جابهجایی ندارند و از سمتی به ضرر تازه واردان به بازار و کسانی که دنبال خانه جدید هستند.
فرهاد مجیدی و جواد نکونام این بار از هم جام می خواهند
دوئل 6 و 7 معروف فوتبال ایران
حامد جیرودی / دیدار فینال جام حذفی، محل تقابل دو مربی جوان و آینده دار فوتبال ایران است. فرهاد مجیدی 45 ساله سرمربی استقلال و جواد نکونام 40 ساله سرمربی فولاد که میخواهند اولین جام قهرمانی دوران مربیگریشان را به دست آورند. مجیدی و نکونام در شرایطی برابر هم قرار میگیرند که زمانی در استقلال همبازی بودند. تیر ماه سال ۱۳۹۱ بود که نکونام پس از 8 فصل لژیونر بودن و 6 فصل بازی برای اوساسونا در لالیگای اسپانیا، به ایران برگشت و با قراردادی یک ساله به عضویت استقلال درآمد. امیر قلعهنویی که در آن مقطع دوباره سرمربی آبی پوشان پایتخت شده بود، از او بهعنوان کاپیتان جدید این تیم نام برد. موضوعی که با واکنش مجیدی که در آن موقع برای الغرافه قطر بازی میکرد، همراه شد و او در مصاحبهای انتقادی اعلام کرد شرط قلعهنویی مبنی بر کاپیتان بودن نکونام در این تیم را نمیپذیرد. پس از مصاحبه مجیدی، نکونام نیز گفت:«برای مربیگری یا کاپیتانی به استقلال نیامدهام، اما هر تصمیمی که سرمربی تیم بگیرد، همه باید اطاعت کنند.» در آن مقطع مجیدی تصمیم به خداحافظی از فوتبال گرفت ولی پس از مدتی از تصمیمش صرفنظر کرد. در استقلال هم که بحث کاپیتانی داغ بود و پس از کش و قوسهای فراوان و در حالی که پژمان منتظری از همه قدیمیتر بود، قلعه نویی بازوبند را به سید مهدی رحمتی سپرد. البته مجیدی در نیم فصل دوم لیگ دوازدهم به استقلال برگشت و بازوبند کاپیتانی به او داده شد و در نهایت استقلالیها در آن فصل به قهرمانی لیگ رسیدند. عنوانی که آخرین قهرمانی آبیها در لیگ برتر تاکنون بوده است. جالب اینکه در هفته سی و سوم آن فصل فولاد 1-0 و با گلی که نکونام از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند مغلوب استقلال شد تا آبی پوشان با وجود شکست در بازی هفته آخر برابر داماش به قهرمانی برسند و مجیدی جام قهرمانی را بالای سر ببرد. اما حالا مجیدی و نکونام به جای شراکت بر سر کسب جام با هم رقابت دارند. نکونام که مربیگری را با دستیاری کوتاه مدت کارلوس کیروش در تیم ملی آغاز کرد، اولین گام سرمربیگریاش را با تیم لیگ یکی خونه به خونه در سال ۱۳۹۶برداشت ولی در نیم فصل دوم همان فصل به نساجی رفت و موفق شد با این تیم به لیگ برتر صعود کند.
نکونام اولین بار در هفته هفتم لیگ هجدهم بهعنوان سرمربی نساجی رودرروی استقلال تحت مربیگری وینفرد شفر قرار گرفت که آن دیدار با تساوی بدون گل به پایان رسید. نکو قبل از شروع لیگ نوزدهم هدایت فولاد را بر عهده گرفت و در این فصل دو بار با استقلال ملاقات کرد. یکی بازی رفت و بازی برابر استقلال تحت هدایت آندره آ استراماچونی که با تساوی 1-1 به پایان رسید ولی بازی برگشت در اهواز که اولین تقابل جواد و فرهاد بهعنوان سرمربی بود، فولاد به پیروزی 2-1 دست یافت. دیداری که در آن علی کریمی، عارف غلامی و خود مجیدی از استقلال در آن توسط سید مهدی سید علی داور بازی اخراج شدند و حاشیههای زیادی را در پی داشت. استقلال در بازی رفت لیگ بیستم و این بار با مربیگری محمود فکری هم مقابل فولاد قرار گرفت ولی آن بازی را هم به شاگردان نکونام 2-1 باخت که آن مسابقه هم پرحاشیه شد. فولاد در بازی برگشت مقابل استقلالی قرار گرفت که دوباره مجیدی را روی نیمکتش داشت. این در حالی بود که قبل از انتخاب مجیدی، نکونام یکی از گزینههای سرمربیگری استقلال بود اما فولاد با جدایی او مخالفت کرد. با این حال، مجیدی در بازگشت دوبارهاش به نیمکت استقلال، فولاد را 1-0 شکست داد تا اولین بردش برابر نکونام را تجربه کند. نکونام هم در کل 5 بار برابر استقلال قرار گرفته که حاصل آن برایش 2 پیروزی، یک باخت و 2 تساوی بوده است. او یک بار مجیدی را برده و یک بار هم به او باخته و حالا باید دید دوئل 6 و 7 معروف فوتبال ایران در فینال جام حذفی چه سرانجامی خواهد داشت.
نکونام اولین بار در هفته هفتم لیگ هجدهم بهعنوان سرمربی نساجی رودرروی استقلال تحت مربیگری وینفرد شفر قرار گرفت که آن دیدار با تساوی بدون گل به پایان رسید. نکو قبل از شروع لیگ نوزدهم هدایت فولاد را بر عهده گرفت و در این فصل دو بار با استقلال ملاقات کرد. یکی بازی رفت و بازی برابر استقلال تحت هدایت آندره آ استراماچونی که با تساوی 1-1 به پایان رسید ولی بازی برگشت در اهواز که اولین تقابل جواد و فرهاد بهعنوان سرمربی بود، فولاد به پیروزی 2-1 دست یافت. دیداری که در آن علی کریمی، عارف غلامی و خود مجیدی از استقلال در آن توسط سید مهدی سید علی داور بازی اخراج شدند و حاشیههای زیادی را در پی داشت. استقلال در بازی رفت لیگ بیستم و این بار با مربیگری محمود فکری هم مقابل فولاد قرار گرفت ولی آن بازی را هم به شاگردان نکونام 2-1 باخت که آن مسابقه هم پرحاشیه شد. فولاد در بازی برگشت مقابل استقلالی قرار گرفت که دوباره مجیدی را روی نیمکتش داشت. این در حالی بود که قبل از انتخاب مجیدی، نکونام یکی از گزینههای سرمربیگری استقلال بود اما فولاد با جدایی او مخالفت کرد. با این حال، مجیدی در بازگشت دوبارهاش به نیمکت استقلال، فولاد را 1-0 شکست داد تا اولین بردش برابر نکونام را تجربه کند. نکونام هم در کل 5 بار برابر استقلال قرار گرفته که حاصل آن برایش 2 پیروزی، یک باخت و 2 تساوی بوده است. او یک بار مجیدی را برده و یک بار هم به او باخته و حالا باید دید دوئل 6 و 7 معروف فوتبال ایران در فینال جام حذفی چه سرانجامی خواهد داشت.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
از مدالآوران المپیک که با تلاش خود ملت ایران را خوشحال کردند تشکر میکنم
-
روی خوش قاضیالقضات به متهمان امنیتی
-
ضربالاجل برای تحول در مقابله با کرونا
-
روزگار تلخ و شیرین اهالی حقیقت
-
گنجزاده، سومین طلایی ایران در توکیو
-
خبرنگاران، دیدهبانان دانایی
-
تحقق اهداف هر دولتی در گرو آزادی رسانه است
-
میراث تهران در دست خبرنگاران
-
تصویر آینده روزنامه نگاری در وب٣
-
راه مبارزه با فقر
-
در دفاع از حقوق حاکمیتیمان تردید نخواهیم کرد
-
غروب امید در نیمروز و جوزجان
-
شهردار تهران به جلسه هیأت دولت دعوت شد
-
خانه به خانه گشتم
-
دوئل 6 و 7 معروف فوتبال ایران
اخبارایران آنلاین