ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جشنواره جهانی فیلم فجر برگزیدگانش را شناخت
گروه فرهنگی/ پرونده سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر روز چهارشنبه 12 خرداد در حالی بسته شد که دورهای متفاوت را تجربه کرد. به خاطر همهگیری ویروس کرونا بخش نمایش فیلمها بهصورت فیزیکی و بخش کارگاههای آموزشی و بازار جشنواره بهصورت مجازی برگزار شد. مهمترین رخداد این دوره از جشنواره پیوستن به فیاپف و قرار گرفتن در جمع ۱۵ جشنواره برتر رقابتی دنیا بود. خبری که در آیین افتتاحیه این جشنواره و نمایش نسخه بازسازی و ترمیم شده «آن سوی آتش» به کارگردانی کیانوش عیاری اعلام شد و با تبریک اهالی سینما همراه بود و فدراسیون بینالمللی انجمن تهیهکنندگان فیلم (فیاپف) هم با انتشار پستی در حساب توئیتر خود، آن را تبریک گفت.
آرزوی برگزیدگان جشنواره از چشیدن طعم آزادی تا دریافت شناسنامه
آیین پایانی این رویداد هم با شمایلی متفاوت از سالهای قبل بهصورت آنلاین و به زبان انگلیسی و ترجمه همزمان فارسی برگزار شد. 11:30 روز چهارشنبه 12 خردادماه امیر اسفندیاری معاون دبیر و رئیس دبیرخانه مرکزی جشنواره در پردیس سینمایی چهارسو اجرای مراسم را آغاز کرد. عسگرپور تنها سخنران این مراسم بار دیگر پیوستن به فیاپف را تبریک گفت و اعلام کرد که در این دوره از جشنواره بیش از 300 فیلم نمایش داده شد و حدود 10 هزار نفر مخاطب تماشاگر آثار جشنواره بودند. داوران در پیامهای ویدیویی برگزیدگان را اعلام کردند و برگزیدگان هم به همین شیوه اظهاراتی را که عموماً تقدیر از گروه تولید و قضاوت هیأت داوران بود، مطرح کردند. هیأت داوران جایزه بهترین فیلم اول «بوتاکس» از ایران را اثری نشاندهنده صدایی تازه در سینمای ایران عنوان کرد و کاوه مظاهری کارگردان این فیلم برای سینمای ایران، آزادی و خلاقیت بیشتر آرزو کرد. داوران بخش جلوهگاه شرق در انتخاب «بیت اللحم ۲۰۰۱» بهعنوان بهترین فیلم کوتاه عنوان کردند که این فیلم نشان داد ظلم چقدر میتواند هرج و مرج ایجاد کند. امین نایفه نویسنده «200 متر» سیمرغ نقرهای بهترین فیلمنامهاش را به مردم فلسطین تقدیم کرد و گفت: «امیدوارم روزی همه طعم آزادی را بچشیم.» مهدی حسینیوند برنده بهترین فیلم بخش جلوهگاه شرق از ثبت هویت و دریافت شناسنامه برای بازیگران فیلمش «سیارک» گفت: «ابراهیم و خانوادهاش در عالم واقعی هیچیک شناسنامه نداشتند. امیدوارم روزی فرا برسد که تعداد این بچهها که در سیستان و بلوچستان و کرمان و سایر مناطق زیاد است، بتوانند هویت خود را ثبت کنند و از مشکلات کوچک اما عدیده رها شوند.» حمید فرخنژاد برنده سیمرغ نقرهای بهترین بازیگر مرد برای بازی در «میجر» در یک پیام کوتاه ویدیویی گفت که این فیلم با عشق ساخته شده و برای دیده شدن آن در اکران اظهار امیدواری کرد. «نور طبیعی» به کارگردانی دنژ ناگ که برنده سیمرغ زرین بهترین فیلم بخش سینمای سعادت شد از سوی شهرام مکری، داور این بخش، دارای نگاهی تازه به مقوله زندگی خانوادگی معرفی شد و کارگردان این فیلم از عباس کیارستمی یاد کرد: «افتخار بزرگی برای من است که از ایران با فرهنگ سینمایی غنی و جذاب جایزهای دریافت میکنم. اولین تجربیات سینمایی من به تماشای فیلم «خانه دوست کجاست؟» فیلم شاعرانه، ساده و پاک زندهیاد عباس کیارستمی برمیگردد.»
فهرست کامل برندگان این دوره از جشنواره عبارت است از: جایزه نتپک: «میجر» به کارگردانی احسان عبدیپور/ جایزه فیپرشی به فیلم «200 متر» به کارگردانی امین نایفه از اردن/ جایزه بینالادیان: «سگها دیشب نخوابیدند» به کارگردانی رامین رسولی/ جایزه محمدامین: «هراس» به کارگردانی ایوایلو هریستف/ جایزه بهترین فیلم اول: «بوتاکس» به کارگردانی کاوه مظاهری/ جوایز بخش جلوهگاه شرق: بهترین فیلم کوتاه: «بیتاللحم ۲۰۰۱»/ تقدیر ویژه: دا این یو برای بازی در «من خودم را به آتش نمیزنم»/ بهترین دستاورد هنری: فیلمبرداری درخشان «آنیما»/ بهترین فیلمنامه: امین نایف نویسنده «۲۰۰ متر»/ بهترین کارگردانی: علیرضا صمدی کارگردان «صحنهزنی»/ جوایز بخش سینمای سعادت: بهترین فیلم: «نور طبیعی» به کارگردانی دنژ ناگ/ بهترین بازیگر مرد: حمید فرخنژاد در «میجر»/ بهترین بازیگر زن: لائورا برن در «هلن»/ بهترین فیلمنامه: فریت کاراهان و گلستان آچت برای «حافظ برادر»/ بهترین کارگردانی: دنی کوته برای «بهداشت اجتماعی»/ لوحتقدیر بهترین فیلم کوتاه: «وضعیت اورژانسی» ساخته مریم اسمیخانی/ بهترین فیلم کوتاه: «دیوار سفید» به کارگردانی مشترک آندرا بروشا و مارکو اسکوتوزی
آرزوی برگزیدگان جشنواره از چشیدن طعم آزادی تا دریافت شناسنامه
آیین پایانی این رویداد هم با شمایلی متفاوت از سالهای قبل بهصورت آنلاین و به زبان انگلیسی و ترجمه همزمان فارسی برگزار شد. 11:30 روز چهارشنبه 12 خردادماه امیر اسفندیاری معاون دبیر و رئیس دبیرخانه مرکزی جشنواره در پردیس سینمایی چهارسو اجرای مراسم را آغاز کرد. عسگرپور تنها سخنران این مراسم بار دیگر پیوستن به فیاپف را تبریک گفت و اعلام کرد که در این دوره از جشنواره بیش از 300 فیلم نمایش داده شد و حدود 10 هزار نفر مخاطب تماشاگر آثار جشنواره بودند. داوران در پیامهای ویدیویی برگزیدگان را اعلام کردند و برگزیدگان هم به همین شیوه اظهاراتی را که عموماً تقدیر از گروه تولید و قضاوت هیأت داوران بود، مطرح کردند. هیأت داوران جایزه بهترین فیلم اول «بوتاکس» از ایران را اثری نشاندهنده صدایی تازه در سینمای ایران عنوان کرد و کاوه مظاهری کارگردان این فیلم برای سینمای ایران، آزادی و خلاقیت بیشتر آرزو کرد. داوران بخش جلوهگاه شرق در انتخاب «بیت اللحم ۲۰۰۱» بهعنوان بهترین فیلم کوتاه عنوان کردند که این فیلم نشان داد ظلم چقدر میتواند هرج و مرج ایجاد کند. امین نایفه نویسنده «200 متر» سیمرغ نقرهای بهترین فیلمنامهاش را به مردم فلسطین تقدیم کرد و گفت: «امیدوارم روزی همه طعم آزادی را بچشیم.» مهدی حسینیوند برنده بهترین فیلم بخش جلوهگاه شرق از ثبت هویت و دریافت شناسنامه برای بازیگران فیلمش «سیارک» گفت: «ابراهیم و خانوادهاش در عالم واقعی هیچیک شناسنامه نداشتند. امیدوارم روزی فرا برسد که تعداد این بچهها که در سیستان و بلوچستان و کرمان و سایر مناطق زیاد است، بتوانند هویت خود را ثبت کنند و از مشکلات کوچک اما عدیده رها شوند.» حمید فرخنژاد برنده سیمرغ نقرهای بهترین بازیگر مرد برای بازی در «میجر» در یک پیام کوتاه ویدیویی گفت که این فیلم با عشق ساخته شده و برای دیده شدن آن در اکران اظهار امیدواری کرد. «نور طبیعی» به کارگردانی دنژ ناگ که برنده سیمرغ زرین بهترین فیلم بخش سینمای سعادت شد از سوی شهرام مکری، داور این بخش، دارای نگاهی تازه به مقوله زندگی خانوادگی معرفی شد و کارگردان این فیلم از عباس کیارستمی یاد کرد: «افتخار بزرگی برای من است که از ایران با فرهنگ سینمایی غنی و جذاب جایزهای دریافت میکنم. اولین تجربیات سینمایی من به تماشای فیلم «خانه دوست کجاست؟» فیلم شاعرانه، ساده و پاک زندهیاد عباس کیارستمی برمیگردد.»
فهرست کامل برندگان این دوره از جشنواره عبارت است از: جایزه نتپک: «میجر» به کارگردانی احسان عبدیپور/ جایزه فیپرشی به فیلم «200 متر» به کارگردانی امین نایفه از اردن/ جایزه بینالادیان: «سگها دیشب نخوابیدند» به کارگردانی رامین رسولی/ جایزه محمدامین: «هراس» به کارگردانی ایوایلو هریستف/ جایزه بهترین فیلم اول: «بوتاکس» به کارگردانی کاوه مظاهری/ جوایز بخش جلوهگاه شرق: بهترین فیلم کوتاه: «بیتاللحم ۲۰۰۱»/ تقدیر ویژه: دا این یو برای بازی در «من خودم را به آتش نمیزنم»/ بهترین دستاورد هنری: فیلمبرداری درخشان «آنیما»/ بهترین فیلمنامه: امین نایف نویسنده «۲۰۰ متر»/ بهترین کارگردانی: علیرضا صمدی کارگردان «صحنهزنی»/ جوایز بخش سینمای سعادت: بهترین فیلم: «نور طبیعی» به کارگردانی دنژ ناگ/ بهترین بازیگر مرد: حمید فرخنژاد در «میجر»/ بهترین بازیگر زن: لائورا برن در «هلن»/ بهترین فیلمنامه: فریت کاراهان و گلستان آچت برای «حافظ برادر»/ بهترین کارگردانی: دنی کوته برای «بهداشت اجتماعی»/ لوحتقدیر بهترین فیلم کوتاه: «وضعیت اورژانسی» ساخته مریم اسمیخانی/ بهترین فیلم کوتاه: «دیوار سفید» به کارگردانی مشترک آندرا بروشا و مارکو اسکوتوزی
در ستایش شاعرانگی انقلابیترین مرد جهان
محمود شالویی
دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی
ما ندانیم که دلبسته اوییم، همه
مست و سرگشته آن روى نکوییم، همه
فارغ از هر دو جهانیم و ندانیم که ما
در پى غمزه او بادیه پوییم، همه
ساکنان در میخانه عشقیم، مدام
از ازل، مست از آن طرفه سبوییم، همه
هر چه بوییم ز گلزار گلستان وى است
عطر یار است که بوییده و بوییم، همه
جز رخ یار، جمالى و جمیلى نبود
در غم اوست که در گفت و مگوییم، همه
خود ندانیم که سرگشته و حیران همگى
پى آنیم که خود روى به روییم، همه
(دیوان امام خمینی «ره»)
وقتی خرداد از راه میرسد، یاد او بیشتر از هر زمان دیگر به جان و دلمان میافتد، با شور و هیجان بسیاری به سراغش میرویم ، دفتر شعر این سالک الهی و عارف وحدانی را ورق میزنیم و درعمق حیرتش غوطه ور میشویم. به خود میبالیم و بیهیچ واسطهای در مییابیم: چنین گفتار نغز و رسا و دلربا، از جوهر قدسی مردی الهی و نکته بینی ربانی تراویده که البته جهانیان او را بیشتر بهعنوان یک رهبر سیاسی مقتدر و توانمند یا فقیهی روشنگر و عزتمند میشناسند تا شاعری سوخته دل، ادیبی سخندان یا حکیمی خوش بیان. بهراستی رمز و راز این حروف و کلمات سحرانگیز او چیست که انقلابیترین مرد جهان را به عارفی واصل و عاشقی صادق بدل کرده و در عمق جان پاک فطرتان عالم جای و جلالش داده است؟ تردیدی نیست که دستکم طی این سی و دو سالی که از عروج روح بلند خمینی کبیر میگذرد، همچنان وجه شاعرانگی و ذوق ادبی ایشان مغفول و در پس ابعاد و زوایای شخصیت وجودیشان مهجور و محجوب مانده است و در این باره آنچه میباید گفته و شنیده میشد، هنوز هم به میان نیامده و محمل و مجلس خویش را نیافته است. اغلب به یاد داریم که تنها چند روزی از رحلت آن انسان پاکباز خدایی میگذشت که دلسوختگان آن حضرت برای نخستین بار در روزنامه کیهان با «امام شاعر» آشنا شدند و نخستین شعر منتشر شده از ایشان را که غزلی چهارده مصراعی با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» است با خود زمزمه کردند ؛ در ادامه هم به تاریخ 23 شهریور 1368 یعنی در حالیکه سه ماه از سفر آسمانی آن مرد الهی سپری میشد، مسئولان نشر آثار، از عروس با فضیلت وی (همسر محترمه حاج احمدآقا رحمتالله علیه) خواستند تا دانستههای خود پیرامون نحوه سرودن اشعار عارفانه حضرت امام(ره) را بنگارد و دریچهای به یکی از ابعاد وجودی ایشان را پیش چشم مشتاقان بگشاید. چنین شد که بعدها دیوان عرفانی امام خمینی(ره) گردآوری و با مقدمه، اضافات و تعلیقات توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در سال 1372 به مرحله چاپ و انتشار رسید، هر چند عموم مردم ایران در همان آغازین روزهای پس از رحلت امام(ره) هم تا اندازهای با شأن شاعرانه آن حضرت آشنا شده بودند، لیکن نباید از نظر دور داشت که در اواخر عمر پربرکت وی هم جسته و گریخته اشعاری منسوب به ایشان در میان مردم بخصوص افراد تحصیلکرده دست به دست میگشت و موجب تعجب و تحسین همگان میشد. حقیقت مطلب این است که راز و رمز گیرایی اشعار امام(ره) در این امر نهفته است که ایشان در واژهگزینی، طبعی لطیف و ظریف و در عین حال فراخ نگر و پرمایه داشت که البته این ویژگی در نثر ایشان هم از دیرباز مشهود بود. از سوی دیگر، شعر او عطر شاعرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را با خود به ارمغان میآورد که هر سه از شگفتیهای عرصه شعر عرفانی به شمار میروند. از همین منظر است که امام همچون سه قله شعر فارسی، آنچه را میگفت گویی از عالم بالا و ملکوت أعلی میشنود و در حقیقت الهاماتی از همان جنس عشق و عرفان را برای شیفتگان بازگو مینمودند. همه ما نیک میدانیم که امامخمینی(ره) بهدلیل تواضع شخصیتی، هیچگاه خود را شاعر ندانستند و حتی در پاسخ به عروس خود که از ایشان درخواست شعر میکند، فروتنانه پاسخ میدهد: «اینک چون تو با اصرار خاص به خودت، از من شعر خواستی باید بحق بگویم که نه در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده و نه در فصل پیری که آن را هم پشت سرگذاشتهام و نه در حال ارذل العمر (پیری و سالخوردگی) که اکنون با آن دست به گریبانم قدرت شعرگویی نداشتم. گویند کسی گفت که من قوّهام در جوانی و پیری فرق نکرده، زیرا این سنگ را نه در جوانی توانستهام بلند کنم و نه در پیری. من نیز همین را میگویم که من در شعر و ادب فرقی نکرده ام که در جوانی شعر نتوانستم گفتن و نیز در پیری.
اینک گویم:
شاعر اگر سعدی شیرازی است، بافتههای من و تو بازی است»
(صحیفه امام خمینی، جلد 20، صفحات 166 و 167)
اگرچه با وجود همه مناعت طبعی که از این سخنان مستفاد میشود، مشهور و معروف این است که ایشان در دوران جوانی با غزلیات و قصاید خود در بین طلاب شهره بودند و شاگردان و نزدیکان وی هم تا اندازهای از قدرت و مهارت شاعری وی آگاهی داشتند.گفته میشود که امام خمینی(ره) از سنین نوجوانی شروع به استنساخ اشعار عرفانی و سیاسی ملکالشعرای بهار، میرزا اشرفالدین گیلانی و برخی دیگر از مشاهیر نموده بودند و خود هم سرودههایی داشتند، لیکن دفترهای شعری او در جریان حوادث مختلف مفقود گردید تا اینکه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و بنا به اصرار همسر گرامی مرحوم حاج سید احمد خمینی(ره)، امام اشعاری در قالبهای متنوع و با مضامین عرفانی سرودند که پس از رحلت وی در چند دفتر با عناوین «سبوی عشق»، «باده عشق»، «نقطه عطف» و «محرم راز» منتشر شد و در نهایت تمامی آثار امام در مجموعهای به نام «دیوان امام» به چاپ رسید.
لطافت کلامی که کم و بیش در 149 غزل، 117 رباعی، 3 قصیده، دو مسمط و تنها ترجیع بند دیوان امام دیده میشود، بهگونهای است که بر دل و جان مخاطب مینشیند، ذهن او را به پرواز در میآورد و با خود به دوردستها میبرد؛ بیشترین قالب شعری مورد استفاده امام، غزل است و در آنها اغلب تحت تأثیر غزلیات حافظ است، البته عِرق و علاقه ایشان به مولانا را هم نمیتوان از نظر دور داشت و اثرپذیری شان از جلاالدین را نادیده انگاشت؛ تأثیری که از جنس شهود عرفانی است و دل در مُلک و ملکوت دارد و از احساس صمیمانه او به عارف بلخی پرده برمیدارد. امام خمینی(ره) در جلد دوم تقریرات فلسفه که حاوی مباحث سطح عالی فلسفه است، میفرمایند: «کثیری از ناس شعر مثنوی را جبر میدانند و حال آن که وی مخالف با جبر است و علت آن ،این است که آقایان معنای جبر را نمیدانند و چنانکه مرحوم حاجی [سبزواری] نیز در شرح خود بر مثنوی نتوانسته در شرح و تفسیر، مرام مولوی را برساند، زیرا حکیمی قول عارفی را بیان نموده، بدون اینکه حظّ وافر از قریحه عرفانی داشته باشد؛ برای فهم و شرح قول عارف رومی، مردی صوفی که یک نحوه کشف ذوقی داشته باشد، لازم است که آن هم نه نثر بلکه با نظمی که از روی ذوق عرفانی برخاسته باشد مانند نسیمی که از سطح آبی بر میخیزد به شرح آن بپردازد.» (تقریرات فلسفه، ج 2، ص 198)
امام در این سطور، به وضوح این حقیقت را بیان میکند که برای فهم «مولوی» نیازمند «قریحه عرفانی» هستیم. حضرت امام درکتابهای دیگر خود همچون «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، «چهل حدیث» و «شرح دعای سحر» نیز شعر مولانا را مورد استناد قرار میدهد و از اشعار این شاعر بلند پایه ایرانی بهره میگیرد. امام در باب مقامات، حالات و اصطلاحات عرفانی هم آرای مشترکی با مولانا دارد، با این تفاوت که عرفان مولانا بیشر جنبه اجتماعی دارد، ولی عرفان امام فراتر از آن را در بر میگیرد، به گونهای که رهبری ملتی را در پرتو عرفانش برعهده گرفته است. از همین روی، عرفان امام، عرفانی خیالی و عاری از حرکتآفرینی نیست؛ نسبتی با تصوف آسان و بریده از مردم ندارد.مولانا در نوع نگاه به صوفی باشد. مولانا اغلب که از صوفی در مثنوی خویش نام میبرد، شخصیتی متعالی و شیفته الهی را مراد میکند:
کوه طور از نور موسی شد به رقص
صوفی کامل شد و رست او ز نقص
چه عجب گر کوه صوفی شد عزیز
جسم موسی از کلوخی بود نیز
(مثنوی - دفتر اول)
اما مشرب امام درباره صوفی به حافظ نزدیکتر است. ایشان پشمینه پوشانی که خود را صوفی مینامند ولی به موازین اخلاقی و دینی عمل نمیکنند، به دور از خوی و خصلت درویشی معرفی میکند و میفرماید:
تو و ارشاد من؟ ای مرشد بیرُشد و تباه
از برِ روی من ای صوفی غدّار برو
ای گرفتار هواهای خود، ای دیرنشین
از صفِ شیفتگانِ رُخ دلدار برو
(دیوان امام خمینی صفحه 176)
در کنار مولانا، عطر شعرهای دیگر شاعران شاخص مکتب عرفانی از جمله سنایی، عطار، سعدی و البته حافظ نیز در شعر امام آشکارا به مشام میرسد. در این بین، عرفان گرایی به سبک حافظ که شاید برای او تداعی مباحث فلسفی ملاصدرا را داشته باشد، از خصوصیات آثار ادبی ایشان به شمار میرود و در واقع آنچه بنمایه شعر امام خمینی(ره) را تشکیل میدهد همانا ترکیبی از بلاغت ادبی و ذکاوت هنری اشعار حافظ در کنار ذوق عرفانی آن حضرت است. نکته مهمی که در این میان نباید از نظر دور داشت این است که نثر امام خمینی(ره) نیز دستکمی از نظم او ندارد و در هردو زمینه مهارت و استادی وی را به تمامه از خود نشان میدهد، بهطوری که امام(ره) در نثر نیز همان مفاهیم عمیق عرفانی را به زیبایی و شیوایی همچون نظم خویش مطرح مینماید اما شاید بدان جهت که زبان نثر در ذات خود محمل خوبی برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی قلمداد نمیشود، شعر ایشان این وظیفه را بخوبی عهدهدار شده است. با همه این احوال باید به صراحت گفت: شعر برای امام قالبِ خوبی برای بازگویی مفاهیم بلند شهودی تلقی میشود و به قطع او نمیخواهد که از ظاهر وزن و قافیه آن سودی بجوید، بلکه در پی آن است تا به مثابه ظرفی برای بیان عالیترین معانی بهره گیرد و در طریق معرفت سرمدی خدمت پذیرد.
دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی
ما ندانیم که دلبسته اوییم، همه
مست و سرگشته آن روى نکوییم، همه
فارغ از هر دو جهانیم و ندانیم که ما
در پى غمزه او بادیه پوییم، همه
ساکنان در میخانه عشقیم، مدام
از ازل، مست از آن طرفه سبوییم، همه
هر چه بوییم ز گلزار گلستان وى است
عطر یار است که بوییده و بوییم، همه
جز رخ یار، جمالى و جمیلى نبود
در غم اوست که در گفت و مگوییم، همه
خود ندانیم که سرگشته و حیران همگى
پى آنیم که خود روى به روییم، همه
(دیوان امام خمینی «ره»)
وقتی خرداد از راه میرسد، یاد او بیشتر از هر زمان دیگر به جان و دلمان میافتد، با شور و هیجان بسیاری به سراغش میرویم ، دفتر شعر این سالک الهی و عارف وحدانی را ورق میزنیم و درعمق حیرتش غوطه ور میشویم. به خود میبالیم و بیهیچ واسطهای در مییابیم: چنین گفتار نغز و رسا و دلربا، از جوهر قدسی مردی الهی و نکته بینی ربانی تراویده که البته جهانیان او را بیشتر بهعنوان یک رهبر سیاسی مقتدر و توانمند یا فقیهی روشنگر و عزتمند میشناسند تا شاعری سوخته دل، ادیبی سخندان یا حکیمی خوش بیان. بهراستی رمز و راز این حروف و کلمات سحرانگیز او چیست که انقلابیترین مرد جهان را به عارفی واصل و عاشقی صادق بدل کرده و در عمق جان پاک فطرتان عالم جای و جلالش داده است؟ تردیدی نیست که دستکم طی این سی و دو سالی که از عروج روح بلند خمینی کبیر میگذرد، همچنان وجه شاعرانگی و ذوق ادبی ایشان مغفول و در پس ابعاد و زوایای شخصیت وجودیشان مهجور و محجوب مانده است و در این باره آنچه میباید گفته و شنیده میشد، هنوز هم به میان نیامده و محمل و مجلس خویش را نیافته است. اغلب به یاد داریم که تنها چند روزی از رحلت آن انسان پاکباز خدایی میگذشت که دلسوختگان آن حضرت برای نخستین بار در روزنامه کیهان با «امام شاعر» آشنا شدند و نخستین شعر منتشر شده از ایشان را که غزلی چهارده مصراعی با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» است با خود زمزمه کردند ؛ در ادامه هم به تاریخ 23 شهریور 1368 یعنی در حالیکه سه ماه از سفر آسمانی آن مرد الهی سپری میشد، مسئولان نشر آثار، از عروس با فضیلت وی (همسر محترمه حاج احمدآقا رحمتالله علیه) خواستند تا دانستههای خود پیرامون نحوه سرودن اشعار عارفانه حضرت امام(ره) را بنگارد و دریچهای به یکی از ابعاد وجودی ایشان را پیش چشم مشتاقان بگشاید. چنین شد که بعدها دیوان عرفانی امام خمینی(ره) گردآوری و با مقدمه، اضافات و تعلیقات توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در سال 1372 به مرحله چاپ و انتشار رسید، هر چند عموم مردم ایران در همان آغازین روزهای پس از رحلت امام(ره) هم تا اندازهای با شأن شاعرانه آن حضرت آشنا شده بودند، لیکن نباید از نظر دور داشت که در اواخر عمر پربرکت وی هم جسته و گریخته اشعاری منسوب به ایشان در میان مردم بخصوص افراد تحصیلکرده دست به دست میگشت و موجب تعجب و تحسین همگان میشد. حقیقت مطلب این است که راز و رمز گیرایی اشعار امام(ره) در این امر نهفته است که ایشان در واژهگزینی، طبعی لطیف و ظریف و در عین حال فراخ نگر و پرمایه داشت که البته این ویژگی در نثر ایشان هم از دیرباز مشهود بود. از سوی دیگر، شعر او عطر شاعرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را با خود به ارمغان میآورد که هر سه از شگفتیهای عرصه شعر عرفانی به شمار میروند. از همین منظر است که امام همچون سه قله شعر فارسی، آنچه را میگفت گویی از عالم بالا و ملکوت أعلی میشنود و در حقیقت الهاماتی از همان جنس عشق و عرفان را برای شیفتگان بازگو مینمودند. همه ما نیک میدانیم که امامخمینی(ره) بهدلیل تواضع شخصیتی، هیچگاه خود را شاعر ندانستند و حتی در پاسخ به عروس خود که از ایشان درخواست شعر میکند، فروتنانه پاسخ میدهد: «اینک چون تو با اصرار خاص به خودت، از من شعر خواستی باید بحق بگویم که نه در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده و نه در فصل پیری که آن را هم پشت سرگذاشتهام و نه در حال ارذل العمر (پیری و سالخوردگی) که اکنون با آن دست به گریبانم قدرت شعرگویی نداشتم. گویند کسی گفت که من قوّهام در جوانی و پیری فرق نکرده، زیرا این سنگ را نه در جوانی توانستهام بلند کنم و نه در پیری. من نیز همین را میگویم که من در شعر و ادب فرقی نکرده ام که در جوانی شعر نتوانستم گفتن و نیز در پیری.
اینک گویم:
شاعر اگر سعدی شیرازی است، بافتههای من و تو بازی است»
(صحیفه امام خمینی، جلد 20، صفحات 166 و 167)
اگرچه با وجود همه مناعت طبعی که از این سخنان مستفاد میشود، مشهور و معروف این است که ایشان در دوران جوانی با غزلیات و قصاید خود در بین طلاب شهره بودند و شاگردان و نزدیکان وی هم تا اندازهای از قدرت و مهارت شاعری وی آگاهی داشتند.گفته میشود که امام خمینی(ره) از سنین نوجوانی شروع به استنساخ اشعار عرفانی و سیاسی ملکالشعرای بهار، میرزا اشرفالدین گیلانی و برخی دیگر از مشاهیر نموده بودند و خود هم سرودههایی داشتند، لیکن دفترهای شعری او در جریان حوادث مختلف مفقود گردید تا اینکه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و بنا به اصرار همسر گرامی مرحوم حاج سید احمد خمینی(ره)، امام اشعاری در قالبهای متنوع و با مضامین عرفانی سرودند که پس از رحلت وی در چند دفتر با عناوین «سبوی عشق»، «باده عشق»، «نقطه عطف» و «محرم راز» منتشر شد و در نهایت تمامی آثار امام در مجموعهای به نام «دیوان امام» به چاپ رسید.
لطافت کلامی که کم و بیش در 149 غزل، 117 رباعی، 3 قصیده، دو مسمط و تنها ترجیع بند دیوان امام دیده میشود، بهگونهای است که بر دل و جان مخاطب مینشیند، ذهن او را به پرواز در میآورد و با خود به دوردستها میبرد؛ بیشترین قالب شعری مورد استفاده امام، غزل است و در آنها اغلب تحت تأثیر غزلیات حافظ است، البته عِرق و علاقه ایشان به مولانا را هم نمیتوان از نظر دور داشت و اثرپذیری شان از جلاالدین را نادیده انگاشت؛ تأثیری که از جنس شهود عرفانی است و دل در مُلک و ملکوت دارد و از احساس صمیمانه او به عارف بلخی پرده برمیدارد. امام خمینی(ره) در جلد دوم تقریرات فلسفه که حاوی مباحث سطح عالی فلسفه است، میفرمایند: «کثیری از ناس شعر مثنوی را جبر میدانند و حال آن که وی مخالف با جبر است و علت آن ،این است که آقایان معنای جبر را نمیدانند و چنانکه مرحوم حاجی [سبزواری] نیز در شرح خود بر مثنوی نتوانسته در شرح و تفسیر، مرام مولوی را برساند، زیرا حکیمی قول عارفی را بیان نموده، بدون اینکه حظّ وافر از قریحه عرفانی داشته باشد؛ برای فهم و شرح قول عارف رومی، مردی صوفی که یک نحوه کشف ذوقی داشته باشد، لازم است که آن هم نه نثر بلکه با نظمی که از روی ذوق عرفانی برخاسته باشد مانند نسیمی که از سطح آبی بر میخیزد به شرح آن بپردازد.» (تقریرات فلسفه، ج 2، ص 198)
امام در این سطور، به وضوح این حقیقت را بیان میکند که برای فهم «مولوی» نیازمند «قریحه عرفانی» هستیم. حضرت امام درکتابهای دیگر خود همچون «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، «چهل حدیث» و «شرح دعای سحر» نیز شعر مولانا را مورد استناد قرار میدهد و از اشعار این شاعر بلند پایه ایرانی بهره میگیرد. امام در باب مقامات، حالات و اصطلاحات عرفانی هم آرای مشترکی با مولانا دارد، با این تفاوت که عرفان مولانا بیشر جنبه اجتماعی دارد، ولی عرفان امام فراتر از آن را در بر میگیرد، به گونهای که رهبری ملتی را در پرتو عرفانش برعهده گرفته است. از همین روی، عرفان امام، عرفانی خیالی و عاری از حرکتآفرینی نیست؛ نسبتی با تصوف آسان و بریده از مردم ندارد.مولانا در نوع نگاه به صوفی باشد. مولانا اغلب که از صوفی در مثنوی خویش نام میبرد، شخصیتی متعالی و شیفته الهی را مراد میکند:
کوه طور از نور موسی شد به رقص
صوفی کامل شد و رست او ز نقص
چه عجب گر کوه صوفی شد عزیز
جسم موسی از کلوخی بود نیز
(مثنوی - دفتر اول)
اما مشرب امام درباره صوفی به حافظ نزدیکتر است. ایشان پشمینه پوشانی که خود را صوفی مینامند ولی به موازین اخلاقی و دینی عمل نمیکنند، به دور از خوی و خصلت درویشی معرفی میکند و میفرماید:
تو و ارشاد من؟ ای مرشد بیرُشد و تباه
از برِ روی من ای صوفی غدّار برو
ای گرفتار هواهای خود، ای دیرنشین
از صفِ شیفتگانِ رُخ دلدار برو
(دیوان امام خمینی صفحه 176)
در کنار مولانا، عطر شعرهای دیگر شاعران شاخص مکتب عرفانی از جمله سنایی، عطار، سعدی و البته حافظ نیز در شعر امام آشکارا به مشام میرسد. در این بین، عرفان گرایی به سبک حافظ که شاید برای او تداعی مباحث فلسفی ملاصدرا را داشته باشد، از خصوصیات آثار ادبی ایشان به شمار میرود و در واقع آنچه بنمایه شعر امام خمینی(ره) را تشکیل میدهد همانا ترکیبی از بلاغت ادبی و ذکاوت هنری اشعار حافظ در کنار ذوق عرفانی آن حضرت است. نکته مهمی که در این میان نباید از نظر دور داشت این است که نثر امام خمینی(ره) نیز دستکمی از نظم او ندارد و در هردو زمینه مهارت و استادی وی را به تمامه از خود نشان میدهد، بهطوری که امام(ره) در نثر نیز همان مفاهیم عمیق عرفانی را به زیبایی و شیوایی همچون نظم خویش مطرح مینماید اما شاید بدان جهت که زبان نثر در ذات خود محمل خوبی برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی قلمداد نمیشود، شعر ایشان این وظیفه را بخوبی عهدهدار شده است. با همه این احوال باید به صراحت گفت: شعر برای امام قالبِ خوبی برای بازگویی مفاهیم بلند شهودی تلقی میشود و به قطع او نمیخواهد که از ظاهر وزن و قافیه آن سودی بجوید، بلکه در پی آن است تا به مثابه ظرفی برای بیان عالیترین معانی بهره گیرد و در طریق معرفت سرمدی خدمت پذیرد.
مجموعهای 6 جلدی درباره زندگی بنیانگذار انقلاب
گروه فرهنگی/«پا بهپای آفتاب» نوشته امیررضا ستوده با نگاهی به زندگی شخصی بنیانگذار انقلاب نوشتهشده، کتابی که با همراهی نشر پنجره در اختیار علاقهمندان قرارگرفته است. این کتاب در قالب مجموعهای 6 جلدی روانه کتابفروشیها شده است. از نکات قابلتوجه این مجموعه، توجه ویژه امیررضا ستوده به جمعآوری خاطراتی ناب از نزدیکان امام خمینی(ره) است. با اتکا بر این خاطرات برای خوانندگان فرصت آشنایی هرچه بیشتر باشخصیت امام خمینی(ره)، آنهم در دریچه نگاه نزدیکان ایشان فراهم شده است. بستگان، اعضای دفتر ایشان در قم، نجف، پاریس و تهران، گروه پزشکی و معالج و همچنین یاران، شاگردان و دوستان ایشان ازجمله افرادی هستند که با ایشان ارتباط نزدیک داشتهاند و توانستهاند خاطرات شنیدهنشدهای را بیان کنند؛ خاطراتی که هر یک از تنوع و تازگی بسیاری برخوردار هستند. آنطور که در پرتال امام خمینی به نشانی http://www.imam-khomeini.ir هم آمده ازجمله ویژگیهایی که این مجموعه را به اثری خواندنی تبدیل کرده تنوع افرادی است که خاطرات خویش را بیان میکنند. در ویرایش نخست که به سال 1373 بازمی گردد، این مجموعه در قالب چهار جلد منتشر شده، در ویرایش دوم دو جلد دیگر به آن اضافه شده و «پا به پای آفتاب» در قالب مجموعهای 6 جلدی با محوریت بررسی سیره نظری و علمی امام خمینی(ره) و از دیدگاه نزدیکان و یاران ایشان تدوین و منتشر شده است. آنطور که در معرفی این مجموعه آمده، اطلاعات و خاطرات مندرج در این 6 جلد از آرشیو صداوسیما، روزنامههای کثیرالانتشار و مصاحبههای اختصاصی با نزدیکان و دوستان امام خمینی(ره) گردآوریشدهاند. در خلال مطالعه این کتاب با روایتهایی بینظیر و خواندنی که شخصیت والای بنیانگذار انقلاب را از زوایای گوناگون به تصویر میکشند آشنا میشوید، خاطراتی که سیره نظری و علمی ایشان را بررسی میکنند و راه و رسم زندگی میآموزند.از ستوده افزون بر کتاب «پا به پای آفتاب»، آثار دیگری هم منتشر شده که از جمله آنها میتوان به کتاب «کتاب بحران۴۴۴ روزه در تهران» اشاره کرد که آن را با همراهی حمید کاویانی نوشته است.
پا به پای آفتاب
امیررضا ستوده
نشر پنجره
پا به پای آفتاب
امیررضا ستوده
نشر پنجره
نتهای موسیقی به روایت سمفونی «روح الله»
ندا سیجانی
خبرنگار
یکی ازکارهای مورد توجه و ارزشمند درخصوص شناخت شخصیتهای مهم ملی – میهنی، دینی – مذهبی، مشاهیر، ورزشی، فرهنگی، هنری و...و معرفی بهتربزرگان این عرصه، پرداختن به زوایای زندگی این افراد ازدریچه حوزه فرهنگ وهنر است، چرا که ارتباط خوب وحسی مردم با هنر و فرهنگ موجب میشود درک بیشتری ازاین موضوعات داشته باشند. بهطورمثال روایت زندگی هنری و شخصی بزرگان نام برده شده با نتهای موسیقی که طی این سالها شاهد تولید و انتشارکارهای اینچنینی بسیاری بودهایم و آهنگسازان خوب کشورمان توانستهاند با نگاه زیبای هنری خود، زوایای زندگی این افراد را به صحنه موسیقی بیاورند. ازجمله کارهای شناخته شده هنرمندان بزرگی چون سعید شریفیان، هوشنگ کامکار، لوریس چکناواریان، شاهین فرهت و... که دراین عرصه انجام دادهاند. بهطور مثال سمفونی «روح الله» ساخته شاهین فرهت که مرتبط با روزهای پیش رو بوده و به علاقهمندان موسیقی و مخاطبان این آهنگساز پیشنهاد میشود. این اثر را ببینند و بشنوند. فرهت ازموسیقیدانان و آهنگسازان شناخته شده ایران است و کارنامه پرباری درعرصه آهنگسازی دارد که میتوان گفت بیش از هشتاد اثر موسیقی در فرمهای مختلف موسیقایی ساخته که اکثراین آثار در داخل و خارج از کشور اجرا شده است، همچنین درساخت فرمهای رایج موسیقی کلاسیک غرب چون سمفونی، کنسرتو، سوئیت، فوگ، پوئم سمفونیک و...شناخت و تبحر دارد و میتوان گفت پرکارترین سمفونی نویس ایرانی است تا آنجا که این نگاه موجب شده سمفونیهای متفاوتی چون سمفونی شماره یک (خیام) - سمفونی شماره دو - سمفونی شماره سه - سمفونی شماره چهار - سمفونی شماره پنج (ایرانی) - سمفونی شماره شش (دماوند) - سمفونی شماره هفت (ایران) - سمفونی شماره هشت امام رضا(ع) - سمفونی شماره نه (خلیج فارس) - سمفونی شماره ده (ایثار)، سمفونی شماره یازده، پیامبر(ص) و...خلق کند که هر کدام به نوعی زیبایی و نگاه هنری خود را دارد. اما در خصوص سمفونی «روح الله» ساخته شاهین فرهت باید بگویم این کار برای نخستین بار هشتم خرداد ماه سال 1396 و در آستانه فرارسیدن سالروز ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) با همکاری ارکستر سمفونیک تهران در حضور تعدادی از اعضای بیت امام اجرا و رونمایی شد. این سمفونی چهار موومان است که موومان اول به تولد و رشد و نمو حضرت امام اختصاص دارد، موومان دوم به دوران بلوغ علمی، اجتهاد و بالندگی امام در حوزه علمیه و قلههای بلند علم و معرفت شناسی میپردازد. موومان سوم هم به جریان مبارزات حضرت امام که در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد پرداخته و در موومان چهارم آهنگساز عروج ملکوتی امام خمینی را روایت میکند.
چند نکته درباره نمایشنامه «در مجلس تشرف تهران»
روایتی غیرشعاری و شاعرانه از امام خمینی(ره)
رضا وطنخواه
خبرنگار
امام خمینی(ره) چه در بعد حقیقی و چه در بعد حقوقی بهعنوان یک روحانی مرجع تقلید و رهبر انقلاب در تاریخ معاصر کشورمان دارای ویژگیها، صفات و برجستگیهای مختلف و متعددی است که متأسفانه در جامعه فرهنگی - هنری آن گونه که شایسته و بایسته این شخصیت بزرگ است چندان کاری دربارهشان صورت نگرفته است. توجه به مقام امام خمینی(ره) بهعنوان یک اسطوره در دسترس از جمله امتیازات خاصی به حساب میآید که در هر سرزمینی یافت نمیشود و بیشک کشور ما از این حیث از جایگاه ویژهای برخوردار است. این مهم تلنگری است بر متولیان حوزه فرهنگ جامعه تا با ارائه راه حلهای اساسی و به دور از کلیشه در مسیر معرفی و آشنا کردن عموم جامعه بویژه نسل جوان با سبک زندگی، تفکرات، ایدئولوژی و... امام کوشا باشند. سال ۱۳۹۸ و بعد از توصیهها و تأکیدات رهبر معظم انقلاب در راستای تولید آثاری با محوریت زندگی سیاسی و خانوادگی امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حوزه هنری تولید و نگارش اثری تئاتری باعنوان «در مجلس تشرف تهران» را در دستورکار قرار داد. این نمایشنامه در نهایت به دست تیمی سه نفره از نمایشنامهنویسان ایران به سرپرستی ایوب آقاخانی نوشته شده و قرار است توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شود. «در مجلس تشرف تهران» در واقع فرازهای مهم انقلاب اسلامی و زندگی سیاسی و خانوادگی امام خمینی(ره) قبل و بعد از تبعید به خارج از کشور، دوران طلایی حضورشان در نجف و بعد نوفللوشاتو و انقلاب اسلامی را در برمیگیرد و در نهایت روایتها به رحلت امام(ره) ختم میشود. نمایشنامه زبان شاعرانهای دارد و آنطور که کوروش زارعی میگوید وقتی نسخه اولیه نمایشنامه برای سیدحسن خمینی قرائت شده، بسیار مورد وثوق نوه امام قرار گرفته و از اینکه متن شعاری نیست و با زبانی شاعرانه روایت میشود تمجید کرده است. یکی از دلایلی که اجرای این اثر روی صحنه را دستخوش تعویق و تأخیر کرده بروز شرایط کرونایی در کشور است و بهنظر میرسد با پایان یافتن این شرایط و عادی شدن فعالیتهای فرهنگی و هنری این نمایشنامه هم روی صحنه برود.
خبرنگار
امام خمینی(ره) چه در بعد حقیقی و چه در بعد حقوقی بهعنوان یک روحانی مرجع تقلید و رهبر انقلاب در تاریخ معاصر کشورمان دارای ویژگیها، صفات و برجستگیهای مختلف و متعددی است که متأسفانه در جامعه فرهنگی - هنری آن گونه که شایسته و بایسته این شخصیت بزرگ است چندان کاری دربارهشان صورت نگرفته است. توجه به مقام امام خمینی(ره) بهعنوان یک اسطوره در دسترس از جمله امتیازات خاصی به حساب میآید که در هر سرزمینی یافت نمیشود و بیشک کشور ما از این حیث از جایگاه ویژهای برخوردار است. این مهم تلنگری است بر متولیان حوزه فرهنگ جامعه تا با ارائه راه حلهای اساسی و به دور از کلیشه در مسیر معرفی و آشنا کردن عموم جامعه بویژه نسل جوان با سبک زندگی، تفکرات، ایدئولوژی و... امام کوشا باشند. سال ۱۳۹۸ و بعد از توصیهها و تأکیدات رهبر معظم انقلاب در راستای تولید آثاری با محوریت زندگی سیاسی و خانوادگی امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حوزه هنری تولید و نگارش اثری تئاتری باعنوان «در مجلس تشرف تهران» را در دستورکار قرار داد. این نمایشنامه در نهایت به دست تیمی سه نفره از نمایشنامهنویسان ایران به سرپرستی ایوب آقاخانی نوشته شده و قرار است توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شود. «در مجلس تشرف تهران» در واقع فرازهای مهم انقلاب اسلامی و زندگی سیاسی و خانوادگی امام خمینی(ره) قبل و بعد از تبعید به خارج از کشور، دوران طلایی حضورشان در نجف و بعد نوفللوشاتو و انقلاب اسلامی را در برمیگیرد و در نهایت روایتها به رحلت امام(ره) ختم میشود. نمایشنامه زبان شاعرانهای دارد و آنطور که کوروش زارعی میگوید وقتی نسخه اولیه نمایشنامه برای سیدحسن خمینی قرائت شده، بسیار مورد وثوق نوه امام قرار گرفته و از اینکه متن شعاری نیست و با زبانی شاعرانه روایت میشود تمجید کرده است. یکی از دلایلی که اجرای این اثر روی صحنه را دستخوش تعویق و تأخیر کرده بروز شرایط کرونایی در کشور است و بهنظر میرسد با پایان یافتن این شرایط و عادی شدن فعالیتهای فرهنگی و هنری این نمایشنامه هم روی صحنه برود.
امام خمینی شخصیت محبوب کودکان
گروه فرهنگی/حتماً این روزها بچهها با توجه به آنچه که در تلویزیون درباره امام خمینی (ره) و ایام ارتحال ایشان میبینند و میشنوند، از پدر و مادرشان درباره رهبر انقلاب اسلامی سؤال میپرسند. شاید توضیح آنچه که در سالهای مبارزه امام خمینی (ره) گذشته برای بچهها کمی سخت باشد اما میتوانید از کتاب «قصههای امام خمینی و بچهها» کمک بگیرید تا درباره رفتار ایشان با کودکان با فرزندتان حرف بزنید. این کتاب داستانهایی کوتاه و اخلاقی درباره زندگی امام خمینی (ره) و ارتباط صمیمانه ایشان با کودکان به زبان خود بچهها تعریف کرده است. «قصههای امام خمینی و بچهها» یک مجموعه داستان 4 جلدی است که با عنوانهای «صورتت مثل گل است»، «من امام میشوم»، «از مدرسه سرخپوستها» و «گردنبندی که به ایران سفر کرد» منتشر شده است. این کتاب ویژه گروه سنی ب و ج است و بچهها میتوانند با داستانها و زبانی متناسب با سنشان با این شخصیت بزرگ آشنا شوند. داستانهایی که از منابعی مانند «پا به پای آفتاب»، «در سایه آفتاب»، «برداشتهایی از سیره امام» و «پرتوی از خورشید» الهام گرفته شده است. در یکی از داستانهای این مجموعه میخوانیم: «آقای پستچی من را به دست مدیر یک مدرسه داد و گفت: «این نامه از جماران است، از بیت امام خمینی.» خانم مدیر فوری از جای خود بلند شد، من را گرفت، خوب نگاهم کرد و گفت: «خیلی ممنون آقای پستچی» آقای پستچی رفت. خانم مدیر با خوشحالی گفت: «ای وای! امام خمینی به نامه بچههای ما جواب داده.»
قصههای امام خمینی و بچهها
نویسنده: مجید ملامحمدی
نشر: بهنشر
قصههای امام خمینی و بچهها
نویسنده: مجید ملامحمدی
نشر: بهنشر
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
جشنواره جهانی فیلم فجر برگزیدگانش را شناخت
-
در ستایش شاعرانگی انقلابیترین مرد جهان
-
مجموعهای 6 جلدی درباره زندگی بنیانگذار انقلاب
-
نتهای موسیقی به روایت سمفونی «روح الله»
-
روایتی غیرشعاری و شاعرانه از امام خمینی(ره)
-
امام خمینی شخصیت محبوب کودکان
اخبارایران آنلاین