فولها دی سائوپائولو(برزیل)
کاندیداهای حامی «بولسونارو»، با تصاحب کرسی ریاست دو مجلس علیا و سفلی برزیل، آینده سیاسی رئیسجمهوری مورد انتقاد این کشور را تضمین کردند. «آرتور لیرا» در حالی با 302 رأی قاطع برای دو سال رئیس مجلس سفلی شد که پیش از او «رودریگو پاچکو»، به ریاست مجلس علیا برگزیده شده بود.
واشنگتن پست(امریکا)
جلسه دو ساعته 10 سناتور جمهوریخواه با «بایدن» درباره بندهای قانونی بسته حمایتی کرونا بهرغم روند مثبت گفتوگوها، بدون هیچ توافقنامهای برای نتیجهگیری به مذاکرات آتی موکول شد. این درحالی است که بسته حمایتی پیشنهادی بایدن به ارزش 1.9 میلیارد دلار در اختیار سنا قرار گرفته است.
ورداموستی(روسیه)
رئیس مجلس دومای روسیه از اجرای دوباره لایحه مجازات کیفری برای تحریمکنندگان افراد حقیقی و حقوقی در روسیه در چند ماه آتی خبر داد و با اشاره به اجرای این بند قانونی هشدار داد هرگونه اقدام خصمانه از سوی واشنگتن و دیگر کشورهای خارجی، با پاسخ سخت روسیه مواجه خواهد شد.
حبس خانگی 400 نماینده پارلمان در میانمار
بنفشه غلامی/ همزمان با تهدیدها و محکومیتهای جهانی علیه نظامیان کودتاچی میانمار، رسانهها از بازداشت خانگی 400 نماینده پارلمان این کشور خبر دادند. به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، یکی از این قانونگذاران به خبرگزاری «آسوشیتدپرس» گفته است، وی و حدود 400 نماینده پارلمان میانمار در خانههای خود حبس شدهاند و از طریق تلفن با یکدیگر و حوزههای انتخابی خود در ارتباط هستند. قانونگذار دیگری نیز در گفتوگو با «فرانس پرس» با اشاره به اینکه از این بازداشت خانگی بسیار نگران است، میانمار و فضای کنونی آن را یک بازداشتگاه گسترده خواند. اعضای «اتحادیه ملی دموکراسی» (NLD) نیز در پستی فیسبوکی، کودتا را محکوم کرد و خواستار آزادی «آنگ سان سوچی» و سایر افراد بازداشت شده شد. این در حالی است که تا دیروز هیچ کس از محلی که این افراد نگهداری میشوند، خبر نداشت. این حزب کودتای نظامیان را لکهای در تاریخ میانمار خواند. ارتش میانمار در دو روز گذشته قدرت را به ژنرال «مین آنگ هلینگ» تحویل داده و یک سال وضعیت اضطراری وضع کرده است.
به گفته ناظران این کودتا برای میانمار یک گام رو به عقب است. این کشور از سال 1962 تحت حکومت نظامیان بود و تا سال 2008 تحت حکومتی نظامی قرار داشت و در انزوای جهانی به سر میبرد. خونتای میانمار در اواسط دهه 2000 با ایجاد تغییراتی «آنگ سان سوچی » را که در حبس خانگی بود، آزاد و انتخاباتی برگزار کردند که ضامن دموکراسی در این کشور بود. اما اکنون با این کودتا و باطل شدن انتخابات، به نظر میرسد نظامیان این کشور قصد دارند اداره کشور را به شیوه چند دهه گذشته برگردانند. این دومین بار است که در میانمار کودتا رخ میدهد. در واقع آنچه امروز در این کشور رخ میدهد برای بسیاری از مردم این کشور یادآور وقایع اواخر دهه 1980 است. دیروز این در چشمها و رخسار مردم میانمار مشهود بود. جوان 25 سالهای که نمیخواست نام او فاش شود، به خبرنگار «بیبیسی» گفت: «من با ترس بزرگ شدم. 5 ساله بودم که پدرم جلوی چشمانم ربوده شد. او یک فعال سیاسی حامی «سوچی» بود. او را سوار کامیونی کردند و با خود بردند. من همیشه با این ترس بزرگ شدم. همیشه از سربازانی که میتوانستند پدرم را دوباره ببرند، میترسیدم. ولی خوب به یاد دارم، با همه اینها ما پنهانی به رادیو گوش میکردیم.» جوان دیگری که میگوید یک روهینگیایی است نیز میگوید: «پدرم را زندانی کردند. بعد خانواده تصمیم گرفت به یانگون برود. در آنجا وضعیت بهتری داشتیم. در راخین که اغلب مردم مسلمانان روهینگیایی هستند، شرایط خیلی بد بود. وقتی 18 ساله شدم دوباره پدرم را دستگیر کردند و این بار همه خانواده زندانی شدند. هفت سال زندان بودیم. جرم من تنها این بود که دختر یک فعال سیاسی بودم.»
اما فقط مسلمانان نبودند که از حکومت نظامیان آزار دیدند و تجربه زندگی تحت خونتای میانمار برای بسیاری از مردم این کشور ناگوار است. «یانگون» که اکنون 25 ساله است، یکی از آنها است. او که در خانوادهای مرفه بزرگ شده، میگوید، شاید او تا حد زیادی از آنچه که در کشور روی میدهد، آسودهتر باشد و اتفاق بدی برای او نیفتد. اما خاطرات تلخی از دوران کودکی خود دارد. او میگوید: «زمانی که با تلفن صحبت میکردیم، میتوانستیم صدایی را در پسزمینه مکالمه خود بشنویم که نشان میداد ارتش در حال گوش کردن به مکالمه ما است. شاید برای کسی که در این محیط بزرگ شده است، این وضعیت ترسناک نباشد. زیرا گزینه دیگری ندارد جز اینکه با تلفن صحبت نکند.»
با این حال تجربه کسانی که پیرتر هستند، تلختر از این جوانان است. «کیا وان وین» 67 ساله هنوز هم کاملاً به یاد دارد که سال 1988 هنگامی که کودتای نظامی رخ داد، کجا بود. او با این حال از حس خوبی که سال 2015 داشت، میگوید: «از اینکه فردی مثل سوچی در انتخابات پیروز شده بود و میتوانست کشور را اداره کند، بسیار خوشحال بودم. آنها خیلی خوب کار کردند. زیرساختهای عمومی بهبود یافت و زندگی کارمندان روی غلتک افتاد، اما ارتش خواست میلیونها نفر را با کودتای اول فوریه نادیده گرفت.»
اصلاحاتی که کمیسیون تلفیق از قلم انداخت
ادامه از صفحه اول
از جمله ایرادات مطرح شده از سوی نمایندگان به لایحه بودجه دولت میتوان به موارد زیر اشاره کرد: - رشد بودجه عمومی (46 درصد) لایحه نسبت به مصوب سال 99 - احتساب نرخ ارز ترجیحی 4200 تومانی و فسادآور بودن آن - عدم انجام اصلاحات ساختاری - سهم بالای منابع حاصل از صادرات نفت - افزایش مالیاتها در شرایط رکودی و تعطیلی مشاغل در شرایط کرونا - سهم بالای بودجه شرکتهای دولتی در لایحه بودجه - عدم رعایت عدالت در توزیع منابع و اعتبارات - اعمال ضریب یکسان اجرای افزایش حقوق کارمندان دولت
تراز عملیاتی منفی
هرچند روز گذشته کلیات بودجه در مجلس رد شد، اما نتایج اصلاحاتی که توسط کمیسیون تلفیق در یک مهلت دوماهه داده شد، نشان میدهد که بودجه را با مشکلات حادتری مواجه کرده بود. ازجمله نتایج لایحه تلفیق مجلس میتوان به موارد زیر اشاره کرد: - رشد 100 درصدی لایحه تلفیق نسبت به مصوب 99 و عدم اعمال هیچ گونه کاهشی در منابع و مصارف لایحه تقدیمی دولت - اعلام و اعمال نرخ تسعیر ارز 17500 تومانی و شروع آثار و تبعات تورمی آن در جامعه - عدم انجام اصلاحات ساختاری که معتقد بودند دولت انجام نداده است. - افزایش سهم ریالی منابع حاصل از صادرات نفت نسبت به لایحه دولت - افزایش مالیاتها خصوصاً در بخش مالیات بر ارزش افزوده - افزایش منابع هدفمندی یارانهها (از طریق افزایش سهم صادرات فرآوردههای نفتی و فروش داخلی) و افزایش سهم یارانههای نقدی و معیشتی حتی دهکهای بالای درآمدی به قیمت افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی. - افزایش کسری تراز عملیاتی - اجازه واردات خودروهای لوکس مناطق آزاد به سرزمین اصلی که تبعیضها را افزایش میدهد. - نقض برخی مفاد قوانین دائمی و اتخاذ تصمیماتی که از اندازه و قواره و اختیارات قانون بودجه سنواتی خارج است - افزایش غیرواقعی سرفصلهای درآمدی به جهت پوشش هزینهای مورد نظر - برهم زدن شاکله بودجه تقدیمی به گونهای که مهر تأیید سایر نمایندگان ملت را نیز نتوانست کسب کند. از دیدگاه منافع ملی میتوان گفت شاید اصلح بود نمایندگان محترم مجلس تصمیم مناسبتری درخصوص لایحه بودجه تهیه شده توسط کمیسیون تلفیق بودجه اتخاذ میکردند و اساساً از ابتدای بررسی لایحه بودجه تقدیمی دولت مباحث سیاسی را از مسائل کارشناسی بودجه منفک میکردند.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
لغو بازدید از گورستان سربازان امریکایی در پاریس
روز شنبه به اقامتگاه سفیر امریکا در پاریس رفتم تا ترامپ را که آنجا حضور داشت قبل از دیدار دوجانبهاش با مکرون توجیه کنم. هوا بد بود و من و کلی درباره امکان دیدار از بنای یادبود جنگ جهانی اول در «شاتو- تری» فرانسه و گورستانی در حوالی آن - که بسیاری از سربازان امریکایی جنگ جهانی اول در آن دفن بودند- با هم مشورت کردیم. کادر پرواز بالگرد مخصوص رئیسجمهوری - مارین وان - میگفتند که به دلیل دید بد، فرود بالگرد در این گورستان کاری غیرمحتاطانه است. سقف آنجا برای پرواز یک بالگرد رزمی چندان کوتاه نبود اما فرود آوردن بالگرد حامل رئیس جمهوری امریکا در چنین شرایطی، موضوع بسیار متفاوتی بود.
اگر به کاروان موتوری رئیسجمهوری نیاز میشد تا رسیدن آن از هر مسیری بین یک ساعت و نیم تا دو ساعت زمان لازم بود، آن هم از طریق جادههایی که اصلاً شباهتی به آزادراه نداشتند و این مسائل خطر غیرقابل توجیهی را متوجه رئیسجمهوری میکرد و در شرایط اضطراری نمیتوانستیم با سرعت کافی رئیسجمهوری را از فرانسه خارج کنیم. لغو این دیدار یک تصمیم روشن و درست بود اما توصیه آن از سوی فردی مثل کِلی که خودش قبلاً ژنرال نیروی دریایی بود، کار دشواری بهنظر میرسید؛ بویژه که نیروی دریایی امریکا نخستین بار پیشنهاد نبرد موسوم به «بلووود» را مطرح کرده بود، یک نبرد نمادین و معروف برای نیروی دریایی امریکا که در جریان آن در سال 1918 نیروهای امریکایی به همراه نیروهای بریتانیایی و فرانسوی در نزدیکی یک رودخانه در شمال فرانسه با آلمانها جنگیدند و آنها را شکست دادند.
ترامپ با لغو این دیدار موافقت کرد و تصمیم بر این شد که مقامهای دیگری به جای ترامپ از این گورستان دیدار کنند. وقتی خود را آماده میکردیم تا برای دیدار با مکرون به کاخ الیزه برویم، ترامپ من و کِلی را کنار کشید و گفت: «پست دیگری را برای میرا (ریکاردل) پیدا کنید. کارکنان ملانیا با او سر جنگ دارند.» من و کِلی فکر کردیم باید پستی برای او پیدا کنیم که علاوه بر اینکه در سطح پست فعلیاش در واشنگتن باشد، آرامش بیشتری نیز داشته باشد. رسانهها طوری موضوع لغو دیدار ترامپ را از آرامگاه سربازان امریکایی در پاریس گزارش دادند که انگار ترامپ از بارش باران ترسیده است. آنها با هیجان اخبار دیدار رهبران سایر کشورهای جهان از این مکان را در همان روز پوشش دادند؛ البته هیچ یک از رهبران این کشورها، رئیسجمهوری ایالات متحده امریکا نبودند اما رسانهها این موضوع را درک نمیکردند که مقررات حفاظتی برای رئیسجمهوری امریکا با رهبران 190 کشور دیگر جهان که فرماندهی بزرگترین ارتش جهان را برعهده ندارند، یکسان نیست. ترامپ به شکل غیرمنصفانهای کِلی را مقصر میدانست و این اتفاق احتمالاً لحظه تعیین کننده در پایان دوران خدمت کِلی در کاخ سفید بود. ترامپ در طول سفر به دلیل نتایج ناامید کننده جمهوریخواهان در انتخابات کنگره و اینکه هیچ چیز اوضاع را بهتر نکرده بود، ناراحت بود (همانطور که سارا سندرز میگفت او بدخلق شده بود.) ادامه سفر ما به پاریس نیز به همین ترتیب گذشت.