مترجم و ایرانشناس ایتالیایی در 65 سالگی درگذشت
گروه فرهنگی / آنا وانزان، مترجم و ایران شناس ایتالیایی و استاد دانشگاه میلان و پژوهشگر مسائل زنان در خاورمیانه در 65 سالگی درگذشت. به گزارش ایسنا، علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بینالملل مرکز فرهنگی شهر کتاب با اعلام این خبر نوشت: «آنا وانزان در معرفی ایران و آثار ادبی معاصر فارسی تلاشهای فراوانی کرد. او در شروع، داستاننویسان زن ایرانی را انتخاب میکند و در مجموعه داستانی بهنام «کلمات بیپرده» آثار آنان را به مخاطب ایتالیایی معرفی میکند تا جهان داستانی ۱۵ نویسنده زن ایرانی برای نخستینبار وارد فضای نشر ایتالیا شود. یکی از پربارترین دهههای ترجمه ادبیات داستانی ایران در سرزمین ایتالیا، در حالی با ترجمه «طوبی و معنای شب» و «زنان بدون مردان» شهرنوش پارسیپور توسط خانم «وانزان» ادامه مییابد که در سوی دیگر میدان نیز تلاشهایی برای انتشار اثری فارسی به زبان ایتالیایی انجام میگرفت تا توجه همگان به این گوشه از ادبیات فارسی جلب شود. آخرین کاری که وانزان انجام داد، ترجمه رمان «دایی جان ناپلئون» ایرج پزشکزاد به ایتالیایی بود. چه ایدههای خوب و بکری در همکاریهای فرهنگی و تحکیم پل ادبی ایران و ایتالیا در ذهن داشت. دو سال پیش هم فلیچیتا فرارو از میان ما رفت.» آنا وانزان در سال ۱۹۵۵ در ونیز متولد شد. او مدرک لیسانس زبانها و فرهنگهای شرقی خود را از دانشگاه Ca Foscari ونیز و مدرک دکترای مطالعات خاور نزدیک خود را از دانشگاه نیویورک گرفت و یکی از بنیانگذاران مجله ایتالیایی Afriche&Orienti بود. بخش عمده مطالعات او بیشتر روی زنان ایران متمرکز بود و پایان نامه دوره کارشناسی ارشد او در دانشگاه نیویورک نیز درباره زنان قاجار بویژه خاطرات تاج السطان دختر ناصرالدین شاه اختصاص داشت.
فروش مجازی آثار هنری در نگارخانههای مشهور رونق دارد
مریم سادات گوشه
خبرنگار
نزدیک به یک سال است که اپیدمی بیماری کرونا کسب و کار فرهنگ و هنر را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است. بسته شدن گالریها و نمایشگاههای عمومی در شرایط قرنطینه از یک سو و نیز مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها و کم شدن قدرت خرید مردم برای خرید کالای فرهنگی از سویی دیگر بازار هنر را با شرایط سختی مواجه کرده است.
با این حال هنرمندان و گالری دارها تلاش کردند تا در فضای مجازی با به نمایش گذاشتن آثار هنرمندان، مخاطبان بیشتری جذب کنند و نیز بتوانند با فروش اینترنتی اثر تا حدی به رونق بازار هنر کمک کنند. اما در این بین کدام گالریها موفق هستند و با مشکل فروش آثار مواجه نمیشوند؟ در ایام قرنطینه بسیاری از هنرمندان تجسمی با بحران رکود بازار کار مواجه بودند و البته بعضیها هم از فروش آثارشان راضی بودند.
سرازیری سیل تقاضای خرید
لیلی گلستان مدیر گالری گلستان که گالری اش از 15 اسفند 98 تاکنون تعطیل بوده است، از آن گالری دارانی است که در این ایام بسیار موفق عمل کرده است. او در مورد فعالیتش میگوید: «در سه چهار ماه اول گیج و درمانده بودیم و نمیدانستم تا چه وقت باید گالری بسته بماند.از همه مهمتر نگران هنرمندان جوانی بودم که از دو سه سال پیش وقت نمایشگاه گرفته بودند. خوشبختانه همهشان هنرمندان فهیمی بودند و وضع را پذیرفتند. مرداد ماه که طی سی سال گذشته نمایشگاه صد اثرصد هنرمند را برگزار میکردیم، رسید و فراخوان دادم و نمایشگاه را در کمال ناامیدی بهصورت آنلاین برگزار کردم. ناگهان سیل تقاضاهای خرید به سویم سرازیر شد. قرار بود مثل همیشه یک ماه برگزار شود اما تا چهار ماه تمدید شد! نمایشگاه خیلی موفق بود و حدود دویست و چند جوان هنرمند را خوشحال کردم.مسأله مالی قضیه آنقدر مهم نبود که موفقیت و فروش عجیبش برایمان جالب بود. بعد به چند هنرمند پیشنهاد دادم که نمایشگاه شان را آنلاین برگزار کنم؛ موافقت کردند و نمایشگاه آنلاین آرمان یعقوبپور را که دو سه سال است خیلی محبوب شده برگزار کردم. صد وسه اثر کوچک و ارزان یعنی هراثر یک میلیون تومان و سی اثر بزرگ با قیمتهایی از هجده میلیون تا سی و پنج میلیون. روز اول شصت و هفت اثر فروخته شد.»
قطعاً فروش آنلاین آثار مزایای دیگری هم دارد. اینکه تمام دنیا میتوانند سایت گالری را ببینند و حتی انتخاب و خرید کنند. گلستان در ادامه سخنانش میگوید: «در نمایشگاه صد اثر صد هنرمند حدود 10 اثر بهخارج از کشور فروختیم و در نمایشگاه یعقوبپور فقط روز اول شش اثر به پاریس و به لندن فروخته شد؛ البته تمام خریداران خارج از کشور ایرانی بودند.»
این گالری دار اما از یک تجربه لغو نمایشگاه هم صحبت کرد که مجبور شده دو نمایشگاه عکس و خوشنویسی از محمد احصایی با نمایشگاه گردانی بهزاد حاتم گرافیست معروف را لغو و به وقت دیگری موکول کند. آن هم بهدلیل شلوغی تماشاگرها. لیلی گلستان با اینکه در فروش آثار و کارش موفق است معتقد است: «کرونا ضربه سختی به تمام مشاغل زده ولی یک شیوههایی از زیست را بهوجود آورده که قبل از آن نداشتیم. کسانی که دست به دهان هستند میتوانند تمام مایحتاج شان را آنلاین بخرند و بیرون از خانه نروند! اما یادمان نرود که کسبه و دستفروشها و مشاغل کوچک به کل دارند نابود میشوند. خیلی از گالریها در ملک اجارهای هستند و آینده مبهمی دارند.»
اعتماد مردم به نگارخانههای معتبر
موفقیت گالری لیلی گلستان یک سوی ماجراست. سوی دیگر گالریدارهایی هستند که با مشکلاتی همچون اجاره گالری و البته فروش آثار مواجه شدهاند. بهارک بیگناه از آن گالری دارانی است که برای کمک به هنرمندان بخشی از خانهاش را تبدیل به گالری کرده است، از هنرمندان هم ورودی نمیگیرد اما در این مدت با اینکه مثل بعضی از گالری دارها اجاره گالری نمیدهد، اما با مشکلات فروش آثار مواجه شده است. او میگوید: «اکثر نگارخانهها که فروش آنلاین نداشتند تصمیم گرفتند فروش آنلاین را طراحی و باز کنند. البته این شرایط برای یکسری از نگارخانههای معروف که سالیان سال کار کرده و مجموعه داران خود را داشتند چندان فرقی نکرد. اما یکسری از نگارخانهها کار اصلی شان زمانی بود که نمایشگاه را برگزار میکردند. از هنرمند مبلغی برای ورودی میگرفتند و کار را یا میفروختند یا فروش نمیرفت. هنرمندان معروف اکثراً به نگارخانههای خاص میروند نه نگارخانههای کوچک و معمولی. بنابراین نگارخانههای متوسط طرفدار ندارند، حتی افرادی که گذرا از کنار تماشاخانه رد میشدند و گاه گداری هم از آنجا خریدی میشد، دیگر این اتفاق نیفتاد و نمایشگاه های آنلاین شان هم چندان موفق نبود.»
او در مورد دلایل دیگر موفق نشدن نمایشگاه های متوسط میگوید:«مشکل دیگری هم که پیش آمد این بود که هنرمند آثارش را در چند جای مختلف به نمایش میگذاشت؛ یعنی اثرش را با قیمتی در گالری ما میگذاشت و بعد همان اثر را در گالری معروف تر با قیمت پایینتر گذاشته بود و این باعث شده بود که خریدار گیج شود و اعتماد به ما از بین میرفت.»
بیگناه در مورد برخی صفحات نامعتبر در فضای مجازی توضیح میدهد:«در فضای مجازی صفحات بسیاری باز شد. بعضی از آنها اعتبار ندارند و و آثاری را میفروشند که هویت شان مجهول است و معلوم نیست که کیفیت دارند یا نه؛ چون ما قانون کپی رایت و نظارت بر فروش آنلاین نداریم، باعث میشود که عدهای سوءاستفاده کنند؛ حتی گاهی کار را از صفحات سایرین برداشتهاند و در صفحه خودشان فروختهاند. به خاطر این اتفاقات مردم سراغ گالریهای بسیار معروف و معتبر میروند تا چنین مشکلاتی برایشان پیش نیاید.»
نبودن تصویر درستی از گالری دار
حسین محسنی مدیر گالری آرتیبیشن در مورد وضعیت بازار هنر در ایام کرونا به «ایران» میگوید: «متأسفانه در سال 98 اتفاقات متعددی بر بازار هنر تأثیر منفی گذاشت و همچنین سال 99 نیز با کاهش ارزش ریال و افزایش هزینههای جاری شروع شد که این جدا از تأثیر کرونا بر بازار اقتصادی بود. بنابر این رشد بورس و افزایش دلار در ابتدای سال از جذابیت سرمایهگذاری و خرید آثار هنری کاست و باعث شد مجموعه داران و سرمایهگذاران از بازار هنر دوری کنند. همچنین با آمدن کرونا و تعطیلی خیلی از کسب و کارها، خریداران آثار هم دچار تردید شدند. و تأثیر آن علاوه بر فروش آثار داخلی بر بازار خارج از کشور هم مشهود است و با نگاهی به نتایج فروش آثار هنری ایرانی در حراجهای بینالمللی میتوان به افت بازار پی برد.»
محسنی با اشاره به چالش جدی امرار معاش هنرمندان تصریح کرد:«به رغم عددهای بالایی که در هر گالری و حراج شنیده میشود، اکثر هنرمندان از آن بهره کمی بردند و سال خوبی برای هنرمندان نبود. البته در هر جریان اقتصادی ملتهب، فروشنده آثار با قیمت جذاب برای خریداران و مجموعهداران وجود دارد که این برای خود ما در آرتیبیشن درآمدزا و پر مخاطب بوده است که البته جریان اصلی بازار هنر را از این بخش باید جدا کرد.»
این گالری دار در پاسخ به اینکه آیا فضای مجازی توانست مردم را با هنر تجسمی آشتی دهد، گفت: «برای آشتی مردم با هنر تجسمی به نظر میرسد فعالیتهای بیشتری باید کرد. هنر تجسمی نسبت به دیگر شاخههای هنر خاصتر و کم مخاطبتر است و نیازمند تعمق و تفکر بیشتر است. اما ناگفته نماند رسانه و دولت در این بخش کاملاً نقش دوست را نداشتند. در فیلمها هنرمندان و مجموعهداران چه قدر حضور دارند؟ در این ماهها مخاطب در رسانهها خریداران آثار هنری را بیشتر افراد ناسالم اقتصادی میبینند که بیدلیل و بیجهت بابت آثار هنری پول صرف میکنند! مخاطب با تصویر درستی از هنرمند یا مجموعهدار و گالریدار در رسانههای دیداری و نوشتاری مواجه نیست. جهت توسعه و افزایش مخاطب هنر تجسمی باید خیلی بیشتر و هماهنگتر کار کرد و گالری یکی از ارکان این اتفاق است و نقش دولت و رسانه باید خیلی پررنگتر باشد.»
چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت در ایستگاه پایانی
عدالت نمایشی بزرگترین دستاورد این دوره جشنواره است
گروه فرهنگی / چهاردهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» شامگاه چهارشنبه سوم دیماه با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد. آیین اختتامیه این دوره جشنواره به صورت آنلاین برگزار شد و از طریق اینستاگرام صفحه جشنواره، تلویزیون تعاملی تیوا، هاشور، آپارات و فیلمنیوز به صورت آنلاین پخش شد. در این مراسم که اجرای آن را منصور ضابطیان برعهده داشت، تعداد افراد محدودی شامل برگزیدگان و برگزارکنندگان جشنواره حضور داشتند. محمد حمیدیمقدم دبیر این دوره از جشنواره و حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی سخنرانان این مراسم بودند. حمیدی مقدم برگزاری آنلاین این دوره را ورود به دنیایی تازه و ادامه مسیر تجربهگری و تحول دانست: «جشنواره امسال این امکان بینظیر را به مردم داد تا مستندها را ببینند. فرصتی برابر و عادلانه برای مخاطبان اصلی فیلم مستند. به این ترتیب، «سینما حقیقت» تکثیر شد، این بار به وسعت همه جای ایران.» و حسین انتظامی با اشاره به تدبیر و شهامت دبیران جشنوارههای سینمایی تأکید کرد تلاش آنها باعث روشن ماندن چراغ جشنوارههای سینمایی شده است: «به این ترتیب زمینه همگرایی هنر و صنعت فراهم شد. این نوع از برگزاری ظرفیتی است که بعد از کرونا نیز میتواند ادامه پیدا کند چرا که به تحقق عدالت فرهنگی کمک میکند. همانطور که امسال این عدالت به وجود آمد و آثار درخشان جشنواره در همه جای ایران دیده شد.»
در نخستین بخش از اهدای جوایز در آیین اختتامیه چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» برگزیدگان بخش کارآفرینی معرفی شدند. «راه ناتمام» (اصغر قندچی) به کارگردانی مصطفی رزاقکریمی، «ف – الف» به کارگردانی فرشاد اکتسابی و «زیر این چتر باران میبارد» به کارگردانی کتایون جهانگیری به ترتیب جایزه اول تا سوم این بخش را کسب کردند. جایزه شبکه مستند سیما هم به «۱۸ هزارپا» به کارگردانی مهدی شامحمدی رسید. «پسقله» به کارگردانی مجید شیدا، «قطعه ۱۹» به کارگردانی مسعود دهنوی، «تنگ نای» به کارگردانی جواد یقموری و مهدی امینی برگزیده بخش کرونا شد و هیأت داوران جایزه ویژهاش را به «آنجا سپیده دم» به کارگردانی محسن جهانی و هاشم مسعودی تقدیم کرد.
در ادامه برگزیدگان بخش شهید آوینی معرفی شدند. تندیس طلایی به «۱۸ هزارپا» به کارگردانی مهدی شامحمدی، تندیس نقرهای به «چلچلای سفری» به کارگردانی حسن جعفری و تندیس برنزی به «گزارش رمادی» به کارگردانی علیمحمد ذوالفقاری اهدا شد. «جزیره ماهی» به کارگردانی رضا اعظمیان و «محسن ژاپنی» به کارگردانی وحید فرجی به صورت مشترک جایزه ویژه هیأت داوران را دریافت کردند. در این بخش همچنین به منظور یادبود سردار شهید حاج قاسم سلیمانی «چشم ایرانی» به کارگردانی ساسان فلاحفر و حسن قائدی، جایزه ویژه سرباز وطن را از آن خود کرد.
در نهایت با معرفی برگزیدگان بخش ملی، پرونده این دوره از جشنواره بسته شد. امیرمسعود حسینی و سیامک صفری (نویسنده و گوینده گفتار متن «طاهر»)، آرش قاسمی (صدا «سنجاقکهای برکه خشک»)، مهرداد شیخان (پژوهش «انیمیشن ایرانی»)، کیاوش صاحب نسق (موسیقی «آخرین نفسها»)، مصطفی گندمکار و سوگل مرادی (تدوین «هوبره»)، داوود رحمانی (فیلمبردار«کل فاطمه»)، محسن خانجهانی (جایزه ویژه هیأت داوران برای کارگردانی «بر سر خاک»)، علی اسدی و رسول داوری (کارگردانان مستند کوتاه «برانازا»)، مهدی زمانپورکیاسری (کارگردان مستند نیمهبلند «کل فاطمه»)، عطیه زارعآرندی (کارگردان مستند بلند «جاهای خالی پر شود») و راحیل صحرایی و علیرضا دهقان تهیهکنندههای مستند «ایساتیس» با دریافت جایزه ویژه دبیر جشنواره از برگزیدگان بخش ملی بودند. در این بخش «جاهای خالی پر شود» به کارگردانی عطیه زارعآرندی بهترین فیلم جشنواره شد و «کودتای ۵۳» ساخته تقی امیرانی محصول مشترک ایران، انگلیس و امریکا جایزه مستند منتخب تماشاگران را از آن خود کرد. این مستند که قرار است از روز چهارشنبه ۱۷ دی ماه در وب سایت هاشور اکران آنلاین شود بتازگی واجد شرایط شرکت در رقابتهای آکادمی اسکار و بفتا شناخته شده است. در کنار این مستند، «هجده هزارپا»، «میر و مار»، «هوبره» و «جاهای خالی پر شود» رتبههای بعدی فیلمهای برتر از نگاه تماشاگران خانه جشنواره سینما حقیقت بودند. در دو روز بعد از اختتامیه پربینندهترین و پر مخاطبترینهای جشنواره دوباره نمایش داده شد.
چهاردهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» در حالی به ایستگاه پایانی رسید که محمد حمیدیمقدم دبیر این دوره از جشنواره یک روز پس از پایان این رویداد در برنامه «شهر فرنگ» شبکه خبر، عدالت نمایشی را یکی از بزرگترین دستاوردهای این دوره دانست. به گفته حمیدی مقدم، در روز آخر جشنواره آمار بینندگان از مرز 50 هزار بازدید گذشته است. او رقم بلیتفروشی این دوره را حدود ۹۰ میلیون تومان اعلام کرد.
آغاز ثبتنام ناشران برای شرکت در نمایشگاه کتاب مجازی تهران
گروه فرهنگی / درحالی که خبرها گویای تمدید مهلت برپایی نمایشگاه کتاب جنوب کرمان، بهعنوان نخستین نمایشگاه مجازی کشورمان است؛ مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد از ناشران علاقهمند به حضور در نمایشگاه کتاب تهران خواستهاند تا در سامانه پست کتاب به نشانی www.ketab.ir ثبتنام کنند. آنطور که در سایت خانه کتاب و ادبیات ایران آمده؛ بهرهمندی از تخفیفهای پست کتاب ویژه نمایشگاه مجازی کتاب تهران و سایر نمایشگاههای مجازی کتاب، تأیید ثبتنام و شرکت در نمایشگاه مجازی کتاب تنها منوط به عضویت در سامانه «پست کتاب» است. عضویت در این سامانه رایگان است و ناشرانی که در آن ثبتنام کنند قادر به استفاده از خدمات پستی با تخفیف ویژه هستند؛ سامانه «پست کتاب» از سوی خانه کتاب و ادبیات ایران با همکاری شرکت ملی پست ایران بهمنظور ارائه خدمات پستی ارزان به ناشران و کتابفروشان و فعالان حوزه نشر کتاب راهاندازی شده است.
این روزها شاهد برپایی نخستین نمایشگاه کتاب مجازی کشور درجنوب استان کرمان هستیم؛ آنطور که مسئولان پیشتر اعلام کردهاند نمایشگاه مجازی کتاب تهران هم طی ماه جاری با همکاری صنوف نشر و از سوی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برگزار میشود.
نکته جالب توجه درباره نمایشگاه کتاب جنوب کرمان تعداد ناشرانی است که در آن شرکت کردهاند؛ بر اساس گفتههای ایوب دهقانکار در آیین افتتاحیه این نمایشگاه مجازی کتاب، در هفتمین نمایشگاه کتاب فیزیکی در کرمان که سال گذشته برگزار شد، ۱۷۲ ناشر شرکت کردند اما در نمایشگاه مجازی کتاب شاهد حضور و مشارکت ۴۸۸ ناشر از سراسر کشور هستیم. او این افزایش چند برابری را شایسته نگاه جدیتر مسئولان دانسته است.
در این نمایشگاه که فرصت برگزاریاش تا ششم دیماه تمدید شده بالغ بر ۹۴هزار عنوان کتاب در این نمایشگاه در معرض دید علاقهمندان قرارگرفته است. طی برپایی این نمایشگاه شرایطی در نظر گرفتهشده تا مردم جنوب کرمان هم از یارانه اعتباری خرید کتاب برخوردار شوند؛ البته این امکان تنها برای آنهایی فراهم شده که ثبتنام کردهاند.
در پی مخدوش کردن تابلو خیابان محمدرضا شجریان که طی روزهای گذشته توسط افرادی انجام شد، هیأت مدیره خانه موسیقی ضمن ابراز تأسف از این حرکت غیرقانونی آن هم تحت عنوان خانواده شهدا که در واقع وهن این خانوادههای محترم است، ابراز داشتند که بیاحترامی به قانون و حقوق شهروندی از سوی هیچ شخص و نهادی قابل دفاع نبوده و زیبنده هیچکس نیست علیالخصوص که نام مطهر شهدا در میان باشد./ خانه موسیقی
فیلم «پسر مریم» که در اواخر دهه ۷۰ بهعنوان اولین تجربه کارگردانی حمید جبلی و به تهیهکنندگی فرشته طائرپور ساخته شد، ۲۰ سال پس از ساخت بار دیگر اواخر ماه فوریه ۲۰۲۱ و اوایل مارس در جشنواره فیلمهای اسلامی توکیو اکران میشود. «پسر مریم» که روایتی از دوستی و همزیستی بین مسلمانان و مسیحیان ایران است در دهه ۸۰ در جشنوارههای بسیاری در اروپا، امریکا و آسیا از جمله واتیکان، توکیو، قاهره و... شرکت کرد و مورد توجه بسیاری از جشنوارهها با موضوع حقوق بشر و بینالمذاهب قرار گرفت. / ایسنا
یک «قورباغه» عجیب، خوشساخت و البته متفاوت
باران نیلی
منتقد
«قورباغه» در همان قسمت اول این پیام را به مخاطب میدهد که با یک سریال متفاوت روبهروست؛ قصهاش عجیب و ساختارش از قصه حتی عجیبتر است. دوربین خیلی جاها دنبال بازیگران میرود و سکانسپلانهایی را به تصویر میکشد که دیالوگوار پشت هم چیده شدهاند. بازیگرها در قصه غرق شدهاند و آنقدر روان حرفها را یکی پس از دیگری به هم میگویند که مخاطب حس میکند در یک قدمیاش بحثی در جریان است؛ انگار هیچ چیزی از قبل ضبط نشده و همهچیز در همان لحظه اتفاق می افتد. ساخته جدید هومن سیدی، مثل تمام کارهای دیگرش یک برچسب مشخص دارد؛ ساختار عجیب و متفاوت. تیتراژ، موسیقی، نحوه فیلمبرداری، دیالوگها، بازیها و همهچیز در یک خط و مرزی قرار گرفته که با بسیاری از سریالهای ایرانی فرسنگها فاصله دارد. قصه از جایی شروع میشود که مخاطب انتظارش را ندارد و بیشتر از آن در جایی تمام میشود که مخاطب انگشت به دهان میماند با یک مشت ابهام و علامت سؤال.
پخش اولین قسمت سریال «قورباغه» به تمامی همین دلایل سر و صدای زیادی داشت. وقتی نماوا خبر داد که مشکل «قورباغه» بالاخره حل شده و پخش میشود، خبرش همهجا پیچید. با اینکه زمان پخش اولین قسمت برخلاف اعلام قبلی بهجای دوشنبه، شب چهارشنبه انجام شد، اما در همان ساعتهای ابتدایی توئیتر پُر شد از نوشتههای مخاطبان منتظری که بالاخره موفق شده بودند این سریال را ببینند؛ همه از متفاوت بودن «قورباغه» نوشته بودند و اینکه اگر همینطور پیش برود میتواند حتی با سریالهای خارجی رقابت کند؛ بسیاری تماشای این سریال را به دیگران توصیه کرده بودند و خیلیها سؤال هاشان را با صدای بلند با دیگران در میان گذاشته بودند؛ اینکه خط آخر قصه قسمت اول قرار است چطور به قسمتهای بعدی ربط پیدا کند و تکلیف سه نقش پررنگی که در قسمت اول جان گرفتهاند در ادامه چه میشود. حالا همه چشمانتظار قسمتهای بعدی هستند و به نظر میرسد «قورباغه» راه سختی در پیش دارد. انتظار مخاطبان بعداز دیدن قسمت اول بالاتر رفته. صابر ابر را نقش اولی دیدهاند که در همان قسمت اول با روایتی که داشته یک شوک بزرگ به ذهن بیننده پرتاب کرده. نوید محمدزاده برایشان یک علامت سؤال بزرگ شده. دو بازیگر نسبتاً جدید که شاید خیلی کار زیادی قبلاً از آنها دیده نشده، با بازیهای بشدت روان و متفاوت تمام طول یک ساعت قسمت اول همراهشان بوده که میخواهند بدانند دقیقاً کجای قصه ایستادهاند. آیا هومن سیدی میتواند «قورباغه» را به یک برگ برنده بین سریالهای ایرانی تبدیل کند؟ دوشنبه همین هفته ساعت ۸ شاید خیلی چیزها معلوم شود.