متهم به قتل:
به دستور ارواح سرگردان برادرم را کشتم
گروه حوادث/ مرد جوانی که مدعی است با دستور ارواح سرگردان برادرش را به قتل رسانده، به اتهام قتل برادرش بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 2 بامداد 20 آذر، ساکنان خانهای قدیمی در محدوده نواب متوجه سر و صدایی از حیاط شدند. با شنیدن صدا آنها خود را به طبقه پایین رساندند و با بدن نیمه جان و خونین پسر 33 سالهشان مواجه شدند. پسر بزرگشان نیز بلافاصله در اتاقک 10 متری که گوشه حیاط برای خودش ساخته بود را قفل کرد و پا به فرار گذاشت. اینطور بهنظر میرسید که دو برادر باهم درگیر شدند و برادر 40 ساله بهنام هاشم، برادر کوچکش بهنام حامد را با سه ضربه چاقو مجروح کرده است.
حامد ساعاتی بعد در بیمارستان جان باخت و موضوع بلافاصله به بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد. با اعلام این خبر، بازپرس محمدجواد شفیعی دستور تحقیقات در این خصوص را صادر کرد.
در حالی که بررسیها در این خصوص ادامه داشت، امیر پسر 15 ساله هاشم که در حال رانندگی با موتورسیکلت پدرش بود دچار سانحه شد و او را به بیمارستان منتقل کردند. امیر در بیمارستان از راز جنایتی که پدرش مرتکب شده بود پرده برداشت و گفت: شب حادثه پدرم با عمویم دعوایش شد و از روی عصبانیت با چاقو به او حمله کرد. دیدن این صحنه واقعاً مرا ناراحت کرد به طوری که زبانم بند آمده بود. از ترسم سوار موتور پدرم شدم و خانه را ترک کردم. آنقدر حالم بد بود که فقط در خیابانها پرسه میزدم تا این که تصادف کردم و مرا به بیمارستان آوردند.
اظهارات امیر و مدارک بهدست آمده، نشان میداد که هاشم برادر بزرگ متوفی متهم به قتل برادرش حامد است. از اینرو او ساعت 3 بعدازظهر روز جمعه، در حوالی نواب دستگیر شد.
اعترافات عجیب
متهم به قتل پس از دستگیری منکر قتل برادرش شد اما در ادامه بازجوییها اظهارات جدیدی را مطرح کرد و گفت: مدت هاست که به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارم. سه بار ازدواج کردم و هر سه بار هم به خاطر اعتیادم ناچار به جدایی شدم. 12 سالی است که با یک روح سرگردان زندگی میکنم؛ روحهایی که به بهانههای مختلف مرا اذیت میکنند. شب حادثه وقتی با برادرم درگیر شدم ارواح سرگردان کنارم داخل حیاط بودند.
هاشم ساعاتی بعد دوباره اظهارات تازهای را بیان کرد و مدعی شد: با برادرم که درگیر شدم، روح سرگردان به سراغم آمد و از من خواست تا کاری انجام دهم. من نمیتوانستم دستورات آنها را انجام ندهم برای همین طبق خواسته آنها برادرم را با چاقو زدم.متهم جوان به دستور بازپرس محمد جواد شفیعی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد تا تحقیقات بیشتری از او صورت گیرد.
قاتل فراری مسافران اتوبوس را گروگان گرفت
گروه حوادث/ قاتلی که همسر برادر خود را به قتل رسانده بود، روز گذشته در اتوبوسی در شهرک فاطمیه قم به محاصره نیروهای ویژه پلیس درآمد.
این فرد ۲ سال قبل بهدلیل بریدن گوشهای برادر دختری که به خواستگاریاش رفته بود بازداشت شد و به زندان افتاد که پس از طی دوران محکومیت دوساله چندی پیش از زندان آزاد شده و همسر برادر خود را به قتل رسانده و تحت تعقیب بوده است.
این حادثه در انتهای بلوار بعثت شهرک فاطمیه قم روی داد که نیروهای انتظامی و امنیتی در محل حادثه حضور پیدا کردند و پس از آزادی گروگان ها ودستگیری گروگان گیر عملیات پلیس با موفقیت به سرانجام رسید.
قتل همسر به خاطر ازدواج دوم
گروه حوادث / مرد متاهل که برای ازدواج با زنی دیگر همسرش را با خوراندن قرص برنج به قتل رسانده بود، صبح روز گذشته در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال گذشته با گزارش کادر درمانی بیمارستانی در تهران مبنی بر مرگ مشکوک زن جوانی بهنام ناهید آغاز شد و مأموران پس از حضور در بیمارستان و تحقیقات اولیه متوجه شدند که ناهید بر اثر مصرف قرص برنج جان باخته است.
پزشک معالج او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: همراه او از اینکه بیمار چه مادهای مصرف کرده خبر داشته اما خود بیمار نمیدانسته که چه مادهای خورده است از اینرو احتمال قتل او قوت گرفت و همسرش سعید بازداشت شد.
او در توضیح بیشتر گفت: ناهید چند ساعتی سردرد داشت و بهدنبال قرص مسکن گیاهی بود که اشتباهی قرص برنج خورد و مسموم شد و من هم او را بلافاصله به بیمارستان رساندم که متأسفانه فوت کرد.
در ادامه مأموران تحقیقات بیشتری در خصوص زندگی شخصی این زوج انجام دادند و مشخص شد که سعید علاوه بر اینکه اعتیاد دارد مدتهاست که با زنی در ارتباط است.
سعید پس از آنکه فهمید مأموران متوجه این موضوعات شدهاند به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من و ناهید مدت زیادی بود که با هم اختلاف داشتیم چندماهی بود که با زنی بهنام سوسن ارتباط داشتم و میخواستم با او ازدواج کنم.
چند باری خواستم رابطهمان را تمام کنم اما نتوانستم. از طرفی چون همسرم از اقواممان بود قادر نبودم موضوع طلاق را مطرح کنم چون فامیل به هم میریخت. روز حادثه ناهید سردرد داشت و من هم مقداری قرص برنج را داخل کپسول ریختم و داخل جعبه داروها گذاشتم. او بهدنبال قرص مسکن بود و من هم یکی از همان کپسولها را به او دادم که خورد و همان لحظه پشیمان شدم با اورژانس تماس گرفتم و سعی کردم تا قرص را بالا بیاورد. حتی وقتی او را به بیمارستان رساندم حالش خوب بود اما به یکباره حالش بد شد و فوت کرد.
متهم افزود: دیگر از بحث و جدل با ناهید خسته شده بودم و آرامشی در زندگیام نداشتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم با دختری که دوستش داشتم ازدواج کنم. من حتی به خواستگاری سوسن هم رفته بودم.
پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و صبح روز گذشته سعید در مقابل قضات قرار گرفت.
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم با پذیرش اتهام قتل و در دفاع از خودش گفت: من معتاد بودم و بهخاطر مشکلات اعتیاد دست به چنین کاری زدم و از کارم پشیمانم. اینکه گفتم عاشق دختر دیگری شدم درست نیست. با وجود اختلافات بین ما اما من ناهید را دوست داشتم و دلم نمیخواست قاتلش باشم. اختلافات ما در حد قتل و نابود کردن او نبود اختلافات زن و شوهری بود.
متهم درباره سوسن دختری که با او رابطه داشت نیز گفت: من آن دختر را به برادرزنم معرفی کردم که با هم ازدواج کنند اما بعد خودم به او دلبسته شدم.
او و خانوادهاش نمیدانستند که من همسر دارم. من از او خواستگاری کرده بودم. هیچکدام از کارهای من از روی عقل و شعور نبود. موادی که مصرف میکردم و قرصی که میخوردم عقل را از من گرفته بود. به هر حال اگر خواستگاری رسمی میرفتم پدر و مادر دختر تحقیق میکردند و میفهمیدند که من زن دارم. ولی اصلاً به این چیزها فکر نمیکردم. اصلاً نمیدانم چرا اینکار را میکردم و هیچ انگیزهای هم برای قتل همسرم نداشتم. من شرمنده خانواده همسرم هستم و از آنها درخواست بخشش دارم.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافعش قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
برادرزن قربانی مهریه خواهر
گروه حوادث / مرد جوانی که بر سر پرداخت مهریه با برادرزنش درگیر و او را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، صبح روز گذشته در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از آبان ماه سال گذشته با گزارش یک درگیری مرگبار در یک ساختمان نیمه کاره در البرز به پلیس آغاز شد.
مأموران پس از حضور در صحنه و بررسیهای اولیه متوجه شدند که درگیری بین برادرزن و شوهرخواهر بر سر پرداخت مهریه بوده است. در ادامه پیکر نیمه جان مسعود 26 ساله به بیمارستان منتقل شد و ضارب 30 ساله با نام معروف که خودش مجروح بود نیز بازداشت شد.
ساعاتی بعد مسعود در بیمارستان تسلیم مرگ شد و معروف به اتهام قتل عمد مورد بازجویی قرار گرفت.
او در تشریح ماجرا به مأموران گفت: من چند سال قبل با دختری از یک خانواده افغان ازدواج کردم. رسم آنها این است که داماد باید در همان ابتدای وصلت کردن مهریه را به خانواده عروس پرداخت کند اما چون وضع مالی خوبی نداشتم از آنها وقت گرفتم تا در اولین فرصت مهریهام را پرداخت کنم.
مدتی قبل پدر همسرم از دنیا رفت و برادرزنم مسعود از من خواست تا مهریه خواهرش را پرداخت کنم. چندبار از او فرصت خواستم و روز حادثه برای گرفتن مهریه به سراغم آمد و من بازهم از او خواستم تا به من مهلت دهد که مسعود با چوب به جانم افتاد و چند ضربه به من زد از آنجایی که من از ناحیه پا دچار معلولیت هستم ترسیدم که او من را بکشد از اینرو چاقویی که همیشه همراهم بود را از جیبم بیرون آوردم و ضربهای به او زدم و او با همان ضربه فوت کرد.
پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، کیفرخواست علیه او صادر و صبح روز گذشته در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی محاکمه شد.
در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار قصاص متهم شدند و بعد هم متهم به جایگاه رفت و با تکرار اعترافاتش در روز بازجویی گفت: قبول دارم که من مسعود را کشتم اما او ظالمانه با یک چوب دستی به جانم افتاده بود و من تنها برای نجات جانم با چاقو ضربهای به او زدم.
رئیس دادگاه از متهم پرسید: چرا همیشه چاقو همراهت بود؟
متهم گفت: من در کارم از چاقو استفاده میکنم و به همین خاطر همیشه یک چاقو همراهم دارم.
قاضی در سؤال دیگری از متهم پرسید: آیا از قبل نقشه قتل او را کشیده بودی؟
متهم جواب داد: هرگز. من اصلاً قصد درگیری نداشتم. افرادی که در محل حضور داشتند میتوانند شهادت بدهند. اگر او دعوا را شروع نمیکرد، لازم نبود که برای دفاع از جانم به او چاقو بزنم. در آن لحظه فقط قصدم ترساندن مسعود بود، اما او آنقدر مرا زد که در آن لحظه نمیدانستم باید چه کاری انجام دهم. با این حال از اتفاقی که افتاده پشیمانم.
پس از پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
تیراندازی مرگبار به مرد موادفروش
گروه حوادث /موادفروش سابقهداری که برای مشکوک نشدن مأموران برادرزن نوجوانش را هنگام معامله با خودش میبرد، هنگام تعقیب و گریز از دست مأموران با شلیک گلوله کشته شد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 7 صبح چهارشنبه 19 آذر، مأموران کلانتری 208 پایانه، حین گشتزنی در محدوده آزادی به خودروی 405 مشکوک میشوند. استعلام شماره پلاک خودرو و بررسیهای پلیسی نشان میداد راننده جوان یکی از موادفروشان منطقه است. داخل خودرو به غیر از راننده پسر 15 سالهای نیز به عنوان سرنشین حضور داشت.
بدینترتیب مأموران کلانتری دستور ایست به راننده 30 ساله دادند، اما راننده جوان بدون توجه به اخطارهای آنها اقدام به فرار کرد.
تعقیب و گریز مأموران کلانتری با فرار راننده پژو آغاز شد. تعقیب و گریز تا بزرگراه شهید فهمیده ادامه داشت و چندین بار مأموران دستور ایست و اخطار دادند.
اما راننده بدون توجه به اخطارها به فرارش ادامه داد و اینبار مأموران دست به اسلحه شدند و بعد از چند تیر هوایی به سمت خودروی پژو نشانه رفتند. تیرها در این تعقیب و گریز به راننده جوان اصابت کرد و باعث توقف خودرو شد.مرد جوان برای درمان به بیمارستان منتقل و ساعاتی بعد تسلیم مرگ شد و پسر 15 سالهای که همراه او نیز بود، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران به دادسرای اطفال فرستاده شد.
در تحقیقات اولیه مشخص شد که راننده پژو، از مواد فروشان حرفهای میدان آزادی است و پسر 15 ساله برادر همسر متهم است.
مرد موادفروشی که سابقه دستگیری داشته و برای اینکه کسی به او مشکوک نشود، به همراه برادر همسرش برای فروش ساعات 4 تا 6 صبح مواد راهی میدان آزادی شده بود. در بازرسی از خودرو 6 گرم شیشه و حدود 2 میلیون تومان پول که از فروش مواد بهدست آورده بود کشف شد. بازپرس ساسان غلامی دستور تعیین کارشناس اسلحه و تحقیقات تکمیلی را صادر کرد.
168 ساعت حبس مهندس جوان در شرکت هرمی
گروه حوادث / مهندس جوانی که به قصد یافتن کار مناسب از یکی از شهرهای شرقی کشور به تهران آمده و در دام آدمربایی اعضای باند یکی از شرکتهای هرمی افتاده بود، با ارسال موقعیت مکانی برای خانوادهاش و دخالت یکی از همسایهها از مرگ نجات یافت؛ این در حالی است که به دستور بازپرس پرونده، تحقیقات درخصوص شناسایی عوامل این باند ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 19 آذر، با مراجعه و شکایت معلم بازنشستهای به دادسرای امور جنایی تهران که مدعی بود باندی قصد کشتن پسرش را داشتند، آغاز شد.
او در توضیح ماجرا گفت: پس از آنکه پسرم ایمان در رشته کامپیوتر فارغالتحصیل شد به دنبال کار بود تا اینکه یکی از اقواممان در تهران با او تماس گرفت و برای کار در شرکتش از او دعوت به کار کرد و در نهایت به تهران آمد، هرازگاهی به صورت تلفنی با او حرف میزدیم تا اینکه صبح روز 16 آذر با ارسال موقعیت مکانیاش به خواهرش پیام داد که جانش در خطر است.
بعد از آن هرچه با او تماس گرفتیم جواب نداد. به همین خاطر نگرانش شدیم و به تهران آمدیم. موقعیت مکانی او را پیدا کردیم اما پلاک محلی را که ایمان در آنجا بود ، نمیدانستیم. همانطور که در جستوجوی پلاک بودیم، تلفن همراهم به صدا درآمد که شخصی از پشت تلفن از ما خواست به سرعت خودمان را به نشانی که میدهد برسانیم. نشانی همان جایی بود که ما پیدا کرده بودیم و پس از گرفتن شماره پلاک به خانه مورد نظر رسیدیم، اما همان موقع متوجه شدیم که اورژانس در حال انتقال پسرم به بیمارستان است و ما هم به بیمارستان رفتیم و پس از بهبودی نسبیاش گفت که چند نفر من را در آن خانه حبس کرده بودند و بعد هم به عمد من را از طبقه دوم به پایین انداختند.
بهدنبال شکایت معلم بازنشسته و به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات درخصوص این ماجرا آغاز شد. در نخستین گام تیم تحقیق به خانه مورد نظر رفتند، اما کسی در طبقه دوم نبود. اما ساکن طبقه سوم که با پدر ایمان تماس گرفته بود، اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار داد و گفت: دو ماهی است که در طبقه دوم ساختمان افرادی ساکن شدهاند که رفتارهای مشکوکی دارند. عصر روز 16 آذر، صدایی از طبقه دوم به گوشم رسید و بهدنبال صدا من بلافاصله از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم پسر جوانی از طبقه دوم به پایین افتاده است. فوراً خودم را به طبقه همکف رساندم و دیدم که ساکنان طبقه دوم، قصد سوار کردن پسر جوان را به داخل خودروی شان دارند. من هم با دیدن این صحنه شروع کردم به داد و فریاد که مردان ناشناس از ترس فرار کردند.
حبس در شرکت خیالی
ایمان نیز در تشریح ماجرا گفت: من تصور میکردم آن خانه، شرکتی است که مسئولان آن دکتر و مهندس هستند و کارهای آی تی و کامپیوتری باید انجام بدهم، اما زمانی که به آنجا رفتم، فهمیدم که آنجا اسارتگاه است. از همان روز اول تصمیم به فرار گرفتم، حتی به دروغ گفتم حالم بده و کرونا گرفتم. اما آنها هیچ توجهی نکردند و از من خواستند چند نفر عضو برای شرکت شان پیدا کنم. تازه آن موقع بود که متوجه شدم در دام اعضای یک باند هرمی افتادهام. آنها افراد تحصیلکرده مثل من را که بهدنبال کار بودند به شرکت شان میکشاندند و با این ترفند که باید مبلغی را به عنوان حق عضویت پرداخت کنی و 5 نفر را هم به عنوان زیرمجموعه معرفی کنی، در شرکت حبس میکردند؛ حتی آنها مرا تهدید به مرگ کردند. شرایطم اصلاً خوب نبود و هر بار که میخواستم با تلفن همراهم صحبت کنم آنها کنار من بودند. تا اینکه صبح 16 آذر از فرصت استفاده کردم و موقعیت محلی که در آن بودم را برای خواهرم ارسال کردم و گفتم جانم در خطر است. ساعاتی بعد هم که دیدم شرایط خوب است، تصمیم به فرار از پنجره گرفتم، کیفم را به پایین پرتاب کردم و خواستم خودم بپرم که مرا از پنجره به پایین هل دادند. پس از اظهارات ایمان 27 ساله، بازپرس مصطفی واحدی دستور تحقیق از صاحب خانه طبقه دوم، شناسایی اعضای شرکت هرمی و دستگیری آنها را صادر کرد.
شناسایی جاعل لوگوی اعتماد الکترونیکی
گروه حوادث / رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات از شناسایی و دستگیری فردی که با راهاندازی یک سایت خرید و فروش کالا نشان نماد اعتماد الکترونیکی را جعل و از کاربران فضای مجازی کلاهبرداری میکرد، خبر داد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سرهنگ «داود معظمی گودرزی» گفت: کارشناسان پلیس فتا با رصد و پایش مستمر فضای مجازی سایتی را در فضای مجازی شناسایی کردند که نشان نماد اعتماد الکترونیکی را جعل کرده بود.وی بیان داشت: در بررسیهای انجامشده مشخص شد این سایت با طراحی جعلی نماد، اعتماد مراجعهکنندگان را جلب و طی خرید اینترنتی از شهروندان کلاهبرداری میکرده است.
رئیس پلیس فتا عنوان کرد: با تلاش کارشناسان پلیس فتا و انجام اقدامات اطلاعاتی مدیر سایت که مردی 33 ساله بود شناسایی و با شناسایی هویت و مخفیگاه وی در یکی از محلههای جنوب تهران، متهم با هماهنگیهای قضایی دستگیر و به پلیس فتا منتقل شد.
این مقام انتظامی با اشاره به اینکه متهم پس از تشکیل پرونده و تحقیقات تکمیلی به مرجع قضایی معرفی شد، افزود: شهروندان هنگام خرید اینترنتی روی تصویر لوگوی نماد اعتماد الکترونیکی کیلک کنند تا صفحه مجوز فروشگاه اینترنتی را مشاهده و مطمئن شوند که صفحه مزبور، صفحه اصلی مرورگر شماست نه یک عکس و تصویر از یک مرورگر.سرهنگ گودرزی ابراز داشت: صفحهای که مجوز دارد حتماً باید با آدرسenamad.ir آغاز شده باشد و حتماً آدرس اینترنتی (URL) سایت فروشگاه یا بازار الکترونیکی با آدرسی که در این صفحه معرفی میشود باید یکسان باشد.
اعلان قرمز پلیس اینترپل برای «نیلی افشار»
گروه حوادث / پلیس بینالملل برای نیلی افشار که یکی از تبلیغکنندگان و گردانندگان سایت های شرط بندی محسوب میشود، اعلان قرمز صادر کرده اما هنوز این متهم دستگیر نشده است.
به گزارش مهر، وی در زمان حاضر تحت تعقیب پلیس بینالملل قرار دارد.این متهم در شهر ازمیر ترکیه مخفی شده و هنوز دستگیر نشده است و اخباری که در فضای مجازی مبنی بر دستگیری نیلی افشار منتشر میشود، صحت ندارد.این متهم مدتها با یکی دیگر از گردانندگان سایتهای قمار و شرط بندی در ارتباط بوده است.