فیلم سینمایی میرزا کوچک خان
کارگردان : امیر قویدل. آغاز دومین هفته نمایش در سینماهای آزادی، پارس، تهران، قدس، آسیا، اروپا، تیسفون، پیوند، ایران، توسکا، پیروزی و آستارا
نمایشنامه کمدی و درام « پابرهنه ها»
نمایشنامه کمدی و درام پابرهنهها، در هتل استقلال (هیلتون سابق).
اجرا: 29اردیبهشت 1363
هواپیماربایی در ایران، شوی تبلیغاتی در عراق
دلهره در آسمان
سازمان مجاهدین خلق(منافقین) که پیش از پیروزی انقلاب در 31 خرداد، 18 مهر و 18 آبان سال 1349 اقدام به هواپیماربایی کرده و پس از انقلاب نیز به چند فقره هواپیماربایی در 15 تیر 1362، 26 خرداد، 5 تیر و 16 مرداد 1363 دست زده بود، در شهریور 1363 اقدام به سه فقره هواپیماربایی کرد. در نخستین مورد اعضای سازمان در 6 شهریور یک فروند ایرباس هواپیمایی ایران ایر را با 195 مسافر و 11 خدمه پرواز، پس از ربودن به فرودگاه بغداد بردند. این هواپیما در بازگشت از دوبی، پس از توقف کوتاهی در فرودگاه شیراز به مقصد تهران پرواز میکرد که دقایقی پس از برخاستن از باند، دختر و پسر جوانی از اعضای سازمان، با ادعای داشتن مواد منفجره جاسازی شده در کیف دوربین، میهماندار را مجبور کردند در اتاق خلبان را بزند. او نیز بدون اینکه در جریان حقیقت امر واقع شود در را باز کرده و هواپیماربا به کابین خلبان رفته و وی را مجبور کرد تغییر مسیر داده و به سمت کویت پرواز کند. خلبان پس از نزدیک شدن به فرودگاه کویت، وقتی با ممانعت برج مراقبت برای فرود مواجه شد در حال اوجگیری بود که دو جنگنده میگ متعلق به نیروی هوایی ارتش بعث عراق در دو طرف هواپیما ظاهر شده و ایرباس مسافربری را به طرف یکی از پایگاههای نیروی هوایی عراق بردند. سپس فرمانده پایگاه، با این بهانه که این پایگاه امکانات رفاهی برای 206 سرنشین را ندارد، مسافران را مجبور کرد از هواپیما پیاده شده و با دو فروند بوئینگ راهی فرودگاه بغداد شوند. بعثیها پس از فرود ایرباس در بغداد برای مسافران کنفرانس مطبوعاتی ترتیب دادند که هیچ کدام از مسافران حاضر نشدند در شوی تبلیغاتی صدام نقشی ایفا کنند. مسافران هواپیما پس از 14 روز اسارت در بغداد، با یک فروند هواپیمای خطوط هوایی مارتین ایر به فرودگاه مهرآباد تهران بازگشتند و دولت عراق ایرباس ایرانی را در فرودگاه بغداد مصادره کرد و آن را دو سال پس از جنگ تحویل ایران داد.
در دومین مورد هواپیماربایی، 5 نفر از اعضای سازمان مسلح به نارنجک و اسلحه کمری در 18 شهریور1363 بوئینگ 727 را با 123 سرنشین به ابوظبی میبرند که پس از ممانعت فرودگاه ابوظبی از فرود، اعضای سازمان، هواپیما را برای سوختگیری به فرودگاه منامه بحرین و سپس به قاهره بردند. هواپیماربایان از 123 سرنشین، 52 نفر را آزاد و آزادی مابقی را مشروط به وعده پناهندگی به ربایندگان اعلام کردند. هواپیما سرانجام در فرودگاه بصره فرود آمد و همه مسافران آزاد شده و هواپیما به تهران بازگردانده شدند.
اعضای سازمان در آخرین هواپیماربایی روز 21 شهریور 1363، ایرباس تهران- شیراز را ربودند که در بین راه با تلاش مأموران امنیتی هر 4 هواپیماربا دستگیر شدند. در این درگیری دو نفر از اعضای سازمان مجروح و هواپیماربایان پس از فرود ایرباس در فرودگاه اصفهان به مقامات امنیتی تحویل
داده شدند.
تلاش صداوسیما برای جذب مخاطب
سلطان و شبان
در سالهای جنگ تحمیلی و در میانه موشکباران شهرها و گسترش تماشای فیلمهای ویدیویی مهمترین مأموریت تلویزیون سرگرم کردن، جذب مخاطب و حتی نشاط عمومی در میان جنگ بود و همین امر باعث شد که سریالسازی فارسی در اولویت صداوسیما قرار بگیرد و «سلطان و شبان» حاصل همین تلاش بود؛ سریالی که در سال 1362 به کارگردانی داریوش فرهنگ ساخته و در سال 1363 پخش شد و تماشاگران بسیاری را به خود جذب کرد. سریالی با تمی مفرح و گریم بسیار زیاد بازیگران که در تصاویر سریال بخوبی مشخص است و داستان لحن و فضایی متفاوت را برای مخاطب آن روزهای تلویزیون در دهه 60 به تصویر کشید. سریال سلطان و شبان شکل و شمایلی تئاتری داشت و در سالهایی که بسیاری از بازیگران قبل از انقلاب از تلویزیون اخراج شده یا ممنوع الکار بودند، با حضور تعدادی از بازیگران تئاتر ساخته شد؛ هنرمندانی همچون داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، گلاب آدینه و... که دوره آشنایی و همکاری آنها به دوره دانشجویی در دانشکده هنرهای دراماتیک میرسید و پیش از این کارهای بسیاری را روی صحنه برده بودند.
اما در سالهای ابتدایی انقلاب و جنگ، شرایط تئاتر چنگی به دل نمیزد و همین شد که داریوش فرهنگ بهعنوان یکی از سرگروههای این گروه به فکر کار در تلویزیون افتاد و با همکاری مهدی هاشمی که از قضای روزگار همسایه بودند، ایده ساخت سریال «سلطان و شبان» را به مدیران شبکه اول سیما (سید محمد بهشتی و فخرالدین انوار) که مشتاق ایدههای جدید بودند، ارائه دادند.
اما ایده اصلی قصه از کجا آمده بود؟ مهدی هاشمی هنگام خواندن کتاب «تاریخ عالم آرای عباسی» با قصه شاه ایران روبهرو میشود که منجم اش طبق طالع پیشبینی میکند 15 روز از عید گذشته بلایی سر شاه ایران میآید و برای همین تصمیم میگیرد شخصی (مجرم و گناهکار) را در آن تاریخ بر صندلی شاهانه بنشاند. مهدی هاشمی ماجرای این قصه را با داریوش فرهنگ در میان میگذارد و همین میشود که تصمیم میگیرند بر اساس این قصه کلی، فیلمنامهای تهیه کنند.
داریوش فرهنگ در مصاحبه تلویزیونی با فریدون جیرانی در برنامه «سی» گفت: «مهدی هاشمی همان گونه که نیوتن، زمانی که زیر درخت سیب خواب بود و با افتادن سیب، ناگهان فریاد زد «یافتم، یافتم»، شبی از خانهشان که در همسایگی خانه ما بود، نزد ما آمد و در حالی که کتاب «تاریخ عالم آرای عباسی» را در دست داشت، گفت «یافتم، یافتم. در آن کتاب حدود پنج خط اشاره شده بود که در زمان شاه عباس، گویا داستانی مشابه داستان سلطان و شبان اتفاق افتاده و خود شاه عباس دست به چنین کاری زده است. ما این ایده را پسندیدیم.»
آن دو برای تمرکز بیشتر تهران را به مقصد شمال ترک میکنند و در هتلی بین چالوس و نوشهر مستقر میشوند و با تغییراتی کلی در قصه «یوسف شاه» داستانی جدید خلق میکنند که در آن شاه تصمیم میگیرد یک شبان را به جای خود بگذارد. با پایان نوشتن فیلمنامه و پذیرش آن از سوی مسئولان صدا و سیما، نوبت ساخت و انتخاب بازیگر فرا میرسد و از آن جایی که مهدی هاشمی به داستان تسلط کامل داشت پذیرفت که در دو نقش اصلی یعنی شاه و شبان بازی کند. علاوه بر او گلاب آدینه، جمشید لایق، محمد مطیع، محمدعلی کشاورز، احمد آقالو و سیاوش طهمورث هم در این سریال نقش آفرینی کردند. همچنین در این سریال دو نقش مهم گریم و طراحی صحنه و لباس هم برعهده عبدالله اسکندری و ایرج رامین فر بود و بابک بیات ساخت موسیقی را برعهده داشت.
البته درمیان عوامل تولید فیلم بخصوص داریوش فرهنگ و مسعود فروتن (کارگردان تلویزیونی) اختلافهایی هم وجود داشت که به رسانهها هم کشیده شد. مهدی هاشمی در گفتوگو با مجله فیلم گفت که داریوش فرهنگ بهدلیل اختلاف با کارگردان تلویزیونی فرصت تمرین با بازیگران را نداشت و مجبور بود مدام سر کارهای فنی، دعوا و بحث کند و فروتن در شماره بعدی این مجله در جوابیه خود نوشت: «گروه تصویربرداری هر روز مجبور بود منتظر انجام تمرینهای فی البداهه بازیگران باشد و بعد برای دکوپاژ تصمیم بگیرد.»
اما به جز اختلافهای داخلی در زمان پخش سریال هم مشکلاتی به وجود آمد که داریوش فرهنگ درباره آن گفته است: «ما سال ۶۰ با این فیلمنامه که در ۱۱ قسمت نوشته شده بود، به آقایان بهشتی و انوار مراجعه کردیم، که آنها هم این فیلمنامه را پسندیدند و بسرعت وارد فاز تولید و فیلمبرداری شدیم و فیلم آماده پخش شد، اما در این مرحله تلویزیون اجازه پخش به سلطان و شبان نداد. آقای بهشتی فیلم را خدمت امام(ره) بردند و نشان دادند و ایشان گفتند «خیلی خوب است و نشان بدهید.» و سلطان و شبان پخش شد و هیچ مشکلی هم به وجود نیامد.»
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
بزرگترین کارخانه لاستیکسازی خاورمیانه در ساوه گشایش یافت
فاز اول بزرگترین و مدرنترین کارخانه لاستیکسازی در خاورمیانه با حضور نخستوزیر و سیدمصطفی هاشمیطبا وزیر صنایع رسماً مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
کارخانه لاستیک پارس مدرنترین و پیشرفتهترین کارخانه لاستیکسازی در ایران است. عملیات ساختمانی این کارخانه از سال 1355 با حضور 100 کارشناس ایتالیایی آغاز گردید و با پیروزی انقلاب اسلامی و اخراج کارشناسان خارجی پس از سه سال وقفه با دستهای توانای کارگران و مهندسین متعهد کشورمان، کلیه دستگاهها و ماشینآلات نصب شد و با سرمایهای حدود یک میلیارد تومان به مرحله تولید رسید.
این کارخانه در فاز اول تولید خود با ظرفیت حدود 20 هزار تن در سال، 20 درصد نیاز لاستیک کشور را تأمین خواهد کرد و با راهاندازی مرحله دوم، تولید آن به 45 هزار تن در سال خواهد رسید. در حال حاضر انواع لاستیک سواری و کامیون را در 14 اندازه مختلف تولید میکند و واحد تیوپسازی آن با ظرفیت 1500 تن در حال تکمیل است که درپایان سال 1363 مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.
روزنامه کیهان- سهشنبه 14 فروردین1363
در پی کشته شدن یک مار
۵۰۰ مار روستای «تازه کند» ماکو را محاصره کردند
به دنبال کشته شدن یک مار توسط یک مرد روستایی بهنام مرادعلی غلامزاده در باغی نزدیک روستای «تازه کند» حدود ۵۰۰ مار دو سر، این روستا واقع در بخش پلدشت ماکو را محاصره کردند. مرادعلی غلامزاده ضمن مراجعه به جهاد سازندگی ماکو و تحویل دادن ۲۶۰ مار زنده و مرده گفت: در کنار خانه من باغی است که برای کشت و زرع به آنجا میرفتم، هنگامی که به باغ رسیدم ماری را دیدم که پیشاپیش من حرکت میکرد که من بلافاصله آنرا کشتم و کشته او را به ده برده و به یک پیرمرد ۸۰ ساله نشان دادم. پیرمرد به محض اینکه مار را دید گفت چرا چنین کاری انجام دادی، این پادشاه مارها بوده است. سپس به اتفاق اهالی ده به باغ محل کشته شدن مار رفته و با دو تخم بزرگ مار روبهرو شدیم که پس از شکستن آن تخمها 40 مار از آنها بیرون آمدند. تعداد مارها همچنان در این باغ زیاد میشود بهطوری که تاکنون ۳۶۰ مار را گرفته و کشته یا زنده آنها را به جهاد سازند گی، کمیته کشاورزی روستای «مرجن» و بهداری ماکو تحویل دادهایم. بر اساس همین گزارش، از سوی جهاد سازندگی ماکو گروهی به منظور سم پاشی روستای «تازه کند» وازبین بردن مارها به آن منطقه اعزام شدهاند.
روزنامه کیهان- پنجشنبه 30 فروردین 1363
اولین چراغ مخصوص عابرین پیاده در تهران به کار افتاد
سازمان ترافیک تهران برای اولین بار اقدام به نصب چراغهای راهنما مجهز به دکمه مخصوص کرده است. ساختمان این چراغها به نحوی است که عابرین میتوانند با فشردن دکمهای که روی پایه چراغ نصب گردیده آن را جهت عبور خود سبز نمایند.
اطلاعیه سازمان ترافیک تهران
سازمان ترافیک تهران در نظر دارد به جهت تأمین ایمنی هر چه بیشتر محیط گذرگاههای عابر پیاده در برخی از نقاط شهر نسبت به احداث «گذرگاههای ویژه عابر پیاده» اقدام نماید. نخستین گذرگاه ویژه عابر پیاده که بهطور آزمایشی در خیابان دکتر شریعتی (بالاتر از تقاطع استاد مطهری) مقابل کوچه کلانتری سوار احداث شده، از بامداد یکشنبه ۱۳ خرداد 1363 مورد استفاده قرار میگیرد.
تفاوت گذرگاه ویژه عابر پیاده با سایر گذرگاههای همسطح در این است که گذرگاههای ویژه علاوه بر خط کشی و تابلو، مجهز به چراغهای راهنما نیز میباشند. این چراغها مجهز به دکمهای است که روی پایه چراغ نصب گردیده و عابرین میتوانند با فشردن دکمه به هنگام مواجه شدن با چراغ قرمز عابر پیاده پس از مدت زمانی کوتاه، چراغ مربوطه را سبز نمایند. بدیهی است در اینصورت چراغ برای عبور وسایط نقلیه عبوری قرمز خواهد شد.
چراغ مذکور به نحوی برنامهریزی گردیده که پس از گذشت مدت زمانی لازم برای عبور عابر از عرض خیابان، مجدداً به حالت اول باز میگردد.
سازمان ترافیک تهران از رانندگان وسایط نقلیه تقاضا دارد به هنگام عبور از محل فوق الذکر با رعایت احتیاط از خیابان عبور نمایند. از عابرین پیاده نیز درخواست میگردد فقط هنگامی که چراغ مخصوص عابرین پیاده سبز است، از روی خط کشی مخصوص عابرین عبور نمایند.
روزنامه کیهان- یکشنبه 13 خرداد
گشت امر به معروف و نهی از منکر آغاز به کار کرد
با حضور حجتالاسلام علی اکبر ناطق نوری وزیر کشور، مهندس حسین طاهری استاندار تهران، حجتالاسلام مرتضی مقتدایی عضو و سخنگوی شورایعالی قضایی، محمد نبی حبیبی شهردار تهران، دادستان عمومی تهران، فرماندهان کمیتههای ۱4گانه تهران و شهرستانهای استان و حجتالاسلام جواد الهی سرپرست کمیته انقلاب اسلامی استان تهران و سرپرست دایره امر به معروف و نهی از منکر، واحدهای مبارزه با منکرات کمیته انقلاب اسلامی در سطح شهر تهران (خواهران مستقلاً و برادران مستقلاً) از مقابل پایگاه این ستاد در خیابان شهید خالد استانبولی، کار خود را آغاز کردند.
روزنامه کیهان- شنبه 26 خرداد 1363 1363