خریداران راضی تلویزیون سیاه و سفید، فقط تلویزیون رنگی بلر می خرند. تلویزیون بلر ، جام جهان نما
پلاستر در سراسر کشور موجود است
آوار خانه های خشت و گلی
پس لرزه های سیاسی زلزله طبس
فرزانه قبادی / هشت روز بعد از حوادثی که کانون آن میدان ژاله تهران بود، طبس کانون زمین لرزهای 7.8 ریشتری شد و سمت و سوی اخبار را از التهابات تهران به فاجعهای در جنوب خراسان تغییر داد. فاجعهای که دامنه آن تا پایتخت رسید و تهرانیهای هراسان از زلزله را به خیابان کشاند. فردای آن روز مردم متوجه شدند کانون اصلی زلزلهای که دیروز عصر تهران را لرزانده بود، شهر طبس در خراسان جنوبی بود. طبسی که حالا به تلی از خاک تبدیل شده بود، ساعت 19/06 روز 25 شهریور در زمین لرزهای شدید بسیاری از ساکنان خود را در آوار خانههای خشت و گلی بلعیده بود. بسیاری از اجساد هرگز پیدا نشدند و شهر تاریخی طبس و 30 روستای اطراف آن از جمله کاشمری، احمدیه، تورغلیان، ملشجانان، جوخا، اکبرآباد و... برای همیشه به ویرانه تبدیل شدند. روزنامه اطلاعات در تیتر اول خود نوشت:
«11 تا 18 هزار نفر در زلزله کشته شدند.» اما مرکز آمار ایران تعداد تلفات این زلزله را در شهر 13 هزار نفری طبس، شش هزار و 363 نفر اعلام کرد که با توجه به ساعت وقوع زلزله آمار قابل توجهی است.
همزمانی این زلزله با وقایع پیاپی سال 1357 باعث شد تا ویرانههای این حادثه تبدیل به میدانی برای مقابله مبارزان و حاکمیت شود. از سویی شاه، نخستوزیر (جعفر شریف امامی) و همسرشاه در روزهای پس از زلزله به طبس سفر کرده و با مردم از نزدیک دیدار کردند. شاه شخصاً به ارتش دستور رسیدگی به وضعیت زلزله زدگان را داد و سه روز عزای عمومی در کشور اعلام کرد. جشنهای آبانماه را لغو و گفت هزینه این جشنها صرف رسیدگی به مردم زلزله زده خواهد شد. فرح دیبا فراخوانی ملی جهت جمعآوری کمکهای مردمی برای مردم طبس منتشر کرد. اما روایتهایی نقل شده که او در بازدید از مناطق زلزله زده طبس با بیمهری مردم مواجه شد. چرا که مردم معتقد بودند ملکه در این فاجعه نقش دارد. فرح دیبا چند سال پیش از زلزله از شهر تاریخی طبس دیدار کرده و معتقد بود بافت تاریخی شهر باید حفظ شود و حالا مردم او را در کشته شدن عزیزان شان در خانههای خشت و گلی که استحکام لازم را نداشتند، مقصر میدانستند. از سوی دیگر مراجع و چهرههای شناخته شده مبارز اقدام به برپایی پایگاههایی در مناطق زلزله زده کردند و کمکهای مردمی را جمعآوری و به دست مردم آسیب دیده از زلزله میرساندند.
پیامهایی در راستای تبلیغاتی بودن اقدامات حاکمیت در امدادرسانی به مناطق زلزله زده به مردم میدادند و آنها را به بیاعتمادی نسبت به دولت و حکومت ترغیب میکردند. هرچند مردم با پیش زمینهای که از حوادث اخیر کشور بویژه اخبار مربوط به 17 شهریور داشتند، به نیروهای مبارز مردمی بیش از نیروهای دولتی و حاکمیت اعتماد داشتند.اما هر دوسوی ماجرا خبر نداشتند که در ماههای پیش رو حوادثی رخ خواهد داد که طبس و مردم زلزله زده آن را به فراموشی خواهند سپرد. البته دست حوادث دو سال بعد باز هم نام طبس را در میان حوادث تاریخی ایران پر رنگ کرد، اما در آن حادثه کمتر کسی از زلزله زدگان یاد کرد. بازماندگان زلزله طبس تا سه سال پس از زلزله وضعیت نابسامانی داشتند. زلزلهای که هنوز هم بهعنوان شدیدترین زلزله ایران از آن یاد میشود، مدتی در میان حوادث انقلاب تیتر اخبار را به خود اختصاص داد و بعد فراموش شد.
میدان ژاله چگونه میدان شهدا شد
جمعه سیاه، جمعه خونین
17 شهریور 1357 یکی از نمادهای مهم انقلاب اسلامی است، روزی که رو در رویی نیروهای نظامی و ارتش شاهنشاهی با گروهی از تظاهرکنندگان علیه سیاستهای پهلوی؛ روزی خونین را برای تاریخ این قرن ایران رقم زد و میدان ژاله را به میدان شهدا بدل کرد. 17 شهریور را بسیاری از تاریخ نگاران و کارشناسان سیاسی بهعنوان آغاز پایان کار حکومت پهلوی میشناسند، روزی که بعد از آن حکومت محمدرضا شاه با سرعت بسیار زیاد در سراشیبی سقوط قرار گرفت و کمتر از 5 ماه انقلابیون جشن پیروزی را در ایران برگزار کردند. 17 شهریور در تاریخ وقایع انقلاب اسلامی از نظر تعداد شهدا، خونینترین روز محسوب میشود؛ اگر چه تعداد شهدا هیچگاه بهصورت رسمی از سوی بنیاد شهید اعلام نشده اما برخی از منابع تعداد شهدای این واقعه را حداقل دهها نفر عنوان میکنند.
البته تظاهرات علیه حکومت پهلوی در شهریور 57 تنها به 17 شهریور محدود نمیشد، بلکه از ابتدای شهریور 57 در شهرهای مختلف تظاهرات علیه شاه شروع شده بود و بین روزهای 13 تا 17 شهریور به اوج رسید. روز 16 شهریور بعد از برگزاری نماز عید فطر به امامت آیتالله محمد مفتح در تپههای قیطریه، تظاهرات گستردهای شکل گرفت و حاضران در نماز فریاد میزدند: «فردا صبح میدان ژاله» قراری که حتی با حکومت نظامی از سوی جعفر شریف امامی نخستوزیر از صبح 17 شهریور هم کسی نتوانست جلوی آن را بگیرد. از صبح زود کم کم میدان ژاله پر از مخالفان شاه شد؛ کسانی که آمده بودند تا سرنگونی پهلوی را فریاد بزنند و در سوی مقابل خود سربازان ارتش را دیدند که با تانک، نفربر و سلاحهای جنگی آماده حضور آنها بودند. با گذشت عقربههای ساعت و نزدیک شدن به ساعت 9 میدان ژاله و خیابانهای اطراف آن پر شده و تظاهرکنندگان و شعارها علیه شاه شدت زیادی گرفت و در این شرایط چند دقیقهای بیشتر طول نکشید که فرمان شلیک صادر شد و تظاهرکنندگان غرق خون شدند.سفارت امریکا در تهران در گزارشی برای وزارت خارجه این کشوراز وقایع 17 شهریور نوشته است: «متعاقب تظاهرات وسیع سازمانیافته ولی نسبتاً آرام در طی ۴ تا ۷ سپتامبر که مستقیماً مقامات دولت را به زیر سؤال کشیده در تاریخ ۸ سپتامبر (۱۷ شهریور) شریف امامی نخستوزیر، حکومت نظامی را در تهران و ۱۱ شهر دیگر برقرار ساخت. گزارشات اولیه اشاره بر این دارند که جمعیت بزرگی در میدان ژاله در جنوب تهران جمع شدند... مشاهدات مقامات سفارت در تمام تهران اشاره بر این دارند که به استثنای تجمع نظامیان در نزدیکی مجلس، استقرار سربازان در نقاط دیگر محتاطانه است که با تانکها و نفربرهای محدود، تقاطعهای اصلی و راههای ورودی به کاخهای سلطنتی را کنترل مینمایند.... نظامیان رودرروی تظاهرکنندگان قرار گرفتند و اولین برخورد ارتش با تظاهرات در میدان ژاله تهران منجر به قتل تعداد کثیری گردید... سربازان مجهز به کلیه وسایل جنگی بودند و بهجای سلاحهای کنترلکننده جمعیت از سلاحهای جنگی استفاده میکردند.»
یرواند آبراهامیان تاریخ نگار برجسته درباره وقایع 17 شهریور نوشته است: «شب، مقامات نظامی جان باختگان آن روز را جمعاً ۸۷ نفر و ۲۰۵ زخمی اعلام کردند اما مخالفان شاه اعلام کردند که تعداد جان باختگان به بیش از چهار هزار نفر میرسد و تنها در میدان ژاله ۵۰۰ نفر جان باختهاند.» امام خمینی بعد از واقعه 17 شهریور بیانیهای صادر کرد:«17شهریور «مِنْ ایام الله» است، باید متذکر باشید. باید یادآوری کنید این «ایام الله» را... این ایام است که جوانهای ما را از عشرتکدهها بیرون میآورد و به میدان جنگ میبرد. این ایام الهی هست که ملت ما را بیدار میکند و بیدار کرد.»
اعتصاب کارگران شرکت نفت از تهران تا آبادان
در سال 1357 ایران دومین تولیدکننده و صادرکننده نفت جهان بعد از عربستان بود و 20 درصد سهم نفت اوپک را به صورت روزانه تأمین میکرد. در این شرایط اقتصاد ایران بیش از هر زمانی وابسته به نفت شده بود و محمدرضا شاه که به فکر بلندپروازی بود؛ با درآمدهای نفتی کلان تلاش میکرد اهداف خود را پیش ببرد. اما در آن سوی میدانهای نفتی کارگران شرکت نفت و پالایشگاههای سراسر کشور که از وضعیت کاری، درآمدهای پایین و سایرمزایای خود نارضایتی شدید داشتند، یک روز پس از جمعه خونین 17 شهریور دست از کار کشیدند.
کارگران شرکت نفت پایتخت و پالایشگاه نفت تهران سر کارهای خود حاضر نشدند. اعتراضاتی که دو روز بعد به کارکنان پالایشگاه تبریز، اصفهان و شیراز هم کشیده شد و بحران سیاسی جدیدی را برای حکومت پهلوی ایجاد کرد.
این بحران زمانی برای حکومت حادتر شد که اعتصابات کارکنان شرکت نفت در اواخر مهرماه به مناطق نفتخیز جنوب (اهواز) و البته پالایشگاه آبادان به عنوان پاشنه آشیل صنعت نفت کشور رسید. این اتفاق همراستا با اوجگیری اعتراضات انقلابیون و گسترش تظاهرات خیابانی در شهرهای مختلف، آسیبهای شدیدی به حکومت پهلوی وارد کرد. روز 27مهرماه کارگران نفتی میدانهای اهواز که بزرگترین میدان نفتی کشور در آن زمان بودند با کارگران پالایشگاه آبادان در مقابل حکومت ایستاندند.
اعتصابات کارگران شرکت نفت، تحت حمایت انقلابیون و در رأس آنها امام خمینی قرار داشت و ایشان هیأتی را به میان اعتصابکنندگان فرستادند و آنها را به ادامه مسیرشان و مقاومت دعوت کردند. همچنین امام خمینی در بیانیهای اعتصاب کارگران شرکت نفت را بسیار مهم دانستند: «اعتصاب نفت بسیار مهم است... هرچه در توان دارند در ادامه آن انجام بدهند که اگر اعتصاب شکسته شود، نهضت به عقب میافتد.» اعتصاب کارگران شرکت نفت صادرات نفت ایران از جزیره خارک را هم با مشکل مواجه و کشورهایی که نفت خود را از ایران تأمین میکردند، نگران کرد. جعفر شریفامامی نخستوزیر وقت در یکی از مصاحبههای خود درباره مشکلاتی که بعد از اعتصاب کارگران شرکت نفت به وجود آمد، گفته است: «این واقعه روزانه حداکثر 57 میلیون دلار از در آمد ارزی کشور را کاهش داده و منافع متحدین حکومت را تهدید کرده است.»
فاجعه رکس آبادان
آدم سوزی در سینما
محمد گرشاسبی/ طبق رسم همه سالهای پس از سال 1332، دولت شهرها را آذین بسته بود تا سالگرد قیام ملی [اصطلاحی که شاه به کودتای 28 مرداد داده بود] را جشن بگیرد. روز 28 مرداد 1357 تلخترین سالروز کودتای 28 مرداد شد. 377 نفر از آبادانیها شامگاه این روز به سینما رکس آبادان رفتند تا فیلم گوزنهای مسعود کیمیایی را ببینند. فیلمی که ساواک آن را توقیف کرده بود و حالا پس از 5 سال اکران میشد.در میانه اکران در ساعت بیست و یک و چهل و پنج دقیقه ابتدا بوی سوختگی شدید در سالن احساس شد و سپس ناگهان آتش از بالکن سینما آغاز و به دیوارها سرایت کرد. جمعیت حاضر در سالن برای فرار از آتش به سمت درهای خروجی سینما رفتند اما درها از پشت بسته شده بودند و راه خروجی وجود نداشت. خودروهای امدادی و آتشنشانی شهر هم با تأخیر آمدند و دقیقاً زمانی رسیدند که همه چیز خاکستر شده بود.
با گذشت بیش از 42 سال از فاجعه همچنان تعداد دقیق قربانیان حادثه مشخص نیست، چرا که تعداد جمعیت داخل سالن بیش از بلیتهای فروخته شده بوده و تنها دلیل آن، آزاد بودن اطفال بوده است. گزارش سازمان آتشنشانی آبادان 377 نفرکشته بوده و اسناد ویکی لیکس 430 نفر را ذکر کردهاند. این آمارها در حالی است که در لحظه وقوع آتش ظرفیت سینما که بین 600 تا 700 صندلی ذکر شده مملو از جمعیت بوده و شواهد حاکی از این است که تنها 20 تا 40 نفر موفق شدهاند از طریق تراس و پنجره کوچک بالای سالن خود را نجات دهند و مابقی خاکستر شدهاند. تشییع کشتههای سینما رکس آبادان نه تنها خشم آبادانیها و خوزستانی ها، که شعلههای خشم را در سراسر دنیا علیه حکومت پهلوی برافروخته کرد. از آن روز به بعد بسیاری از افراد بیتفاوت نسبت به رویدادهای انقلاب هم به صحنه آمدند.
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
استعفای آموزگار و نخستوزیری جعفر شریف امامی
خبرگزاری فرانسه: مهندس جعفر شریف امامی، رئیس مجلس سنای ایران روز پنجشنبه گفت: خبر رسمی تغییر دولت ایران در دو روز آینده اعلام خواهد شد.شریف امامی حاضر نشد توضیح بیشتری در این باره بدهد. بسیاری از افراد در ایران او را جانشین جمشید آموزگار، نخستوزیر کنونی ایران میدانند. منابع مطلع میگویند آموزگار روز یکشنبه استعفا خواهد کرد.منابع اضافه کردند که آموزگار و شریف امامی روز چهارشنبه با شاهنشاه ملاقات و درباره تغییرات در دولت مذاکره کردند. رئیس 68 ساله سنای ایران قبلاً در سالهای 1960 و 1961 نخستوزیر ایران بوده است. او مهندس است و از تکنوکراتهای ایران به حساب میآید. در این احوال که نشانهای از سازش بین رهبران حکومت و رهبران مخالفان ایران بهچشم نمیخورد، ناظران سیاسی با کنجکاوی به ادامه خودداری مخالفان از همکاری با حکومت چشم دوختهاند. شایع است که آموزگار و اعضای کابینه او هماکنون استعفای خود را تقدیم کردهاند و امروز شریف امامی مأمور تشکیل کابینه شده است.
روزنامه کیهان- شنبه 4 شهریور 1357
تاریخ شمسی دوباره تاریخ رسمی شد
این بخشنامه امروز از طرف آقای مهندس جعفر شریف امامی نخست وزیر صادر شد.
وزارت. سازمان: اداره کل:شرکت:
نظر به اینکه قانون مصوب یازدهم فروردین ماه 1304 [هجری] شمسی که متن آن ذیلا نقل می شود به قوت خود باقیست. ماده اول- مجلس شورای ملی تصویب مینماید که از نوروز (۱۳۰۴) تاریخ رسمی سالیانه مملکت به ترتیب ذیل معمول گردد و دولت مکلف است که در تمام دوایر دولتی اجرا نماید:
الف - مبدأ تاریخ: سال هجرت حضرت خاتمالنبیین محمدبنعبدالله صلواتالله علیه از مکه معظمه به مدینه طیبه.
ب - آغاز سال: روز اول بهار.
ج - سال: کماکان شمسی حقیقی.
د - اسامی و عده ایام ماهها:
۱ - فروردین ۳۱ روز ۲ - اردیبهشت ۳۱ روز
۳ - خرداد ۳۱ روز ۴ - تیر ۳۱ روز
۵ - امرداد ۳۱ روز ۶ - شهریور ۳۱ روز
۷ - مهر ۳۰ روز ۸ - آبان ۳۰ روز
۹ - آذر ۳۰ روز ۱۰ - دی ۳۰ روز
۱۱ - بهمن ۳۰ روز ۱۲ - اسفند ۲۹ روز
تبصره- در سنین کبیسه اسفند ۳۰ روز خواهد بود. ماده دوم- ترتیب سالشماری ختا وایغور که در تقویمهای سابق معمول بوده از تاریخ تصویب این قانون منسوخ خواهد بود. این قانون که مشتمل بر دو ماده است در جلسه شب یازدهم ماه فروردین یک هزار و سیصد و چهار شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی - مؤتمنالملک
بنابراین اکیداً دستور فرمایید که در مکاتبات و مراسلات و اسناد و مدارکی که از حوزه آن وزارت، سازمان، اداره کل، شرکت و ادارات تابعه صادر می شود مفاد قانون فوق الذکر را مجری و منظور دارند و البته تاریخ شاهنشاهی یا هجری قمری یا میلادی را برحسب مورد بین الهلالین ذکر فرمایند.
روزنامه اطلاعات - یکشنبه 5 شهریور1357