ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام صادق (ع):
رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه و زهد و بى میلى به دنیا سبب راحتى قلب و بدن است.
(تحف العقول، ص ۳۵۸)
میکاییل شهرستانی: دست از کار نمیکشم
تئاتر برای من خیلی جدی و شغل من است و چون تئاتر هست، من هستم. اگر خدای ناکرده بلای طبیعی دیگری نازل بشود، بازهم دست از کار نمیکشم. شخصاً با رعایت پروتکلها هم از جان بازیگرانم محافظت میکنم و هم از تماشاگران فهیمی که به تماشای نمایشنامه رادی میآیند.
کارگردان تئاتر در آستانه اجرای نمایش «لبخند با شکوه آقای گیل»
از شرایط تئاتر در این دوران صحبت کرد
نهال پرثمری به نام ادبیات پایداری
محمدرضا سنگری
استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر
خوشبختانه در حوزه دفاع مقدس با انتشار آثار متعددی روبهرو هستیم؛ بر اساس آمار تقریبی که در اختیار دارم در این بخش از عرصه کتابمان با حدود20 هزار جلد اثر روبهرو هستیم. در حدود سال 1388 که «جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس» را برگزار کردیم نزدیک به شش هزار و 725 کتاب منتشر شده بود که امروز با چنین افزایش قابل توجهی روبهرو شده است. آنطور که در جریان هستم در کتابخانه انقلاب اسلامی و موزه دفاع مقدس، نزدیک به 25 هزار جلد کتاب موجود است و از سویی حدود 19 هزار جلد کتاب هم در کتابخانه جنگ حوزه هنری در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. از سویی تعداد کتابهایی که تنها در حوزه خاطره داریم هم به بیش از 2 هزار جلد کتاب رسیده است. با نگاهی به همین آمار و ارقام میتوان متوجه شد که کدام یک از حوزههای دفاع مقدس با استقبال و توجه بیشتری روبهرو شده است. همان طور که شاید هرازگاهی در خلال خبرهای فرهنگی شنیده باشید برخی از این کتابها بیش از حتی 100 مرتبه تجدید چاپ شدهاند؛ آثاری که از جمله آنها میتوان به کتابهای مشهوری همچون «دا» یا «پایی که جا ماند» اشاره کرد. برخی از این کتابها بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفتهاند که تجدید چاپهای مکرر آنها مصداقی بر همین مسأله است که با تکیه بر آن میتوان متوجه شد برخلاف گفته برخی که معتقدند دوره داستانهای برگرفته از جنگ گذشته، دفاع مقدس زنده است و هنوز در زندگیمان حضور دارد. از جمله حوزههایی که شاهد انتشار آثار خوبی در آن و مرتبط با محور جنگ بودهایم مباحث نظری است؛ همچون کتابهایی که درباره شعر دفاع مقدس یا درباره داستاننویسی این بخش نوشته شدهاند. پژوهش نامه دو جلدی «ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» نوشته غلامرضا کافی هم یکی از بهترین نمونههای این حوزه است؛ کار بسیار ارزشمندی که اگر کسی خواهان کسب اطلاعات بیشتر درباره گونهها و قالبهای ادبی حوزه دفاع مقدس باشد میتواند به سراغ آن برود. اما کتاب خوب دیگری که بد نیست مختصری هم به آن اشاره کنم کتاب «پویه پایداری» کاری از علیرضا کمری و دربردارنده مجموعهای از گفتوگوها، خطابهها، مقالهها، یادداشتها و... درباره ادبیات پایداری، ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات جنگ و دفاع مقدس است. مطالعه این کتاب را به علاقه مندان ادبیات جنگ توصیه میکنم که در نهایت به شناخت دقیق و عمیق تری میانجامد. این کتاب حتی برای بررسی ابعاد مختلف ادبیات دفاع مقدس، اثری راهگشا خواهد بود. اما نکته آخر اینکه برای معرفی بیشتر آثاری که در این زمینه منتشر شدهاند باید از راههای مختلفی بهره گرفت که بخش مؤثر آن را میتوان عملکرد رسانهها عنوان کرد. اهالی رسانه از قدرت اثرگذاری بسیاری در این زمینه از طریق انتشار گفتوگوها، یادداشتها و حتی صفحات نقد و بررسی برخوردار هستند، در رأس این رسانهها هم صداوسیما از مسئولیتی به مراتب بیشتر از دیگران برخوردار است. برپایی جلسات نقد و بررسی هم میتواند مؤثر باشد؛ امیدوارم شرایطی فراهم شود که مردم بیش از پیش با آثار ارزشمند منتشر شده در این حوزه آشنا شوند.
از دانستن بچهها نترسیم
نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
دوران نوجوانی فرزندان برای برخی از والدین به دغدغه و دردسر تبدیل میشود. نوجوانی دورانی گذار از کودکی به بزرگسالی، گاه همراه با سرکشی، ستیزهجویی، زیادهخواهی و مخالفت و... نگرانی والدین را دوچندان میکند. نوجوانی دوره تجربه و آزمون است و همراه با پوست اندازی. این پوست انداختن درست همان لحظهای است که ممکن است نوجوان در بیپناهترین حالت به طعمه بدل شود.
معمولاً این دوره ممکن است با درگیریهایی همراه باشد که باعث عدم صمیمیت و فاصله گرفتن اعضای خانواده باشد و نوجوان با نبود الگوی مناسب رفتاری یا تنهایی و عدم همراهی والدین مجبور شود سؤالات و مشکلاتش را با گروه همسالان درمیان بگذارد یا با افراد اشتباه طرح مسأله کند. کمبودهای عاطفی، مشکلات معیشتی خانواده و این روزها محدودیتهای کرونایی، بلاتکلیفی و نداشتن برنامه منظم، قطعاً بر معضلات نوجوانان افزوده است. گاهی خانواده آنچنان دچار استیصال میشوند که نوجوان را رها میکنند و گاهی آنچنان عرصه را بر او تنگ میکنند و کنترلگر میشوند که نوجوان برای رهایی و کم کردن فشار چارهای جز گریز ندارد. اما نوجوانی با همه سختیها که گاه برای برخی از والدین کابوسی وحشتناک است و با همه بحرانهای نوجوان قابل کنترل است، اگر پایه و اصل دوستی، الگوسازی، گفتوگو، مدارا و... در کودکی بنا شده باشد. متأسفانه برخی از والدین از آگاهی دادن و مطالعه فرزندانشان و آشنایی آنها با معضلات و مشکلات اجتماعی و هر آنچه ممکن است آنها را تهدید کند میترسند. میترسند که بچهها کتاب بخوانند و در کتاب با موضوعات اعتیاد، عشق، فرار از منزل و... آشنا شوند. اما قطعاً یکی از راههای جلوگیری از آسیب ارائه تصویر ملموس و زنده از آسیب و وضعیت خطرناک پیش رو است. بچههایی که به مطالعه عادت دارند و درباره آن صحبت میکنند، میتوانند تصویرها و تجربیات زیادی از زندگیهای گوناگون کسب کنند، مطالعه نه اینکه عامل صددرصد بازدارنده باشد، اما میتواند راهکار و کورسوی امید در شرایط خاص ارائه بدهد. خواندن و دانستن چیزی نیست که از آن بترسیم. ندانستن ترسناکتر است و پرخطرتر. متأسفانه در شرایط کنونی دسترسی بچهها به همان زنگهای نصفه و نیمه انشا و کتابخوانی و گاه مربیان دلسوز و همراه کم شده، معضل خرید کتاب هم برجای خود باقی است – که البته قبلاً هم اشاره کردیم میتوانید با خلاقیت و ایجاد گروههای محلی و خانوادگی و دوستانه، کتابخانههایی کوچک راه انداخته و به تبادل کتاب بپردازید- هرچند جای برنامههای کتابخوانی نوجوان آن هم از نوع خلاق در فضای رسانهای ما بسیار خالی است تا بچهها فرصت گفتوگو و آشنایی با کتابها را داشته باشند و این مجالی باشد برای دور شدن از تنهایی، اعتیاد و تخلیه فشارهای روانی و...
بچهها در کتابها میتوانند در اوج سختی راه را از طریق شخصیت داستان پیدا کنند حتی در تلخترین تجربهها مثل کتاب «زیر نور ماه شیشهای» که ماجرای اعتیاد نوجوانان است و نویسنده (ژاکلین وودسون) برای نوشتن آن یک سال در مرکز بازپروری زندگی کرده است؛ یا «کتاب برایم شمع روشن کن» با موضوع دغدغه و تنهایی نوجوان، «زیبا صدایم کن» که از نوجوانی تنها میگوید که دردسرهای زیادی را در اوج تنهایی از سر میگذراند.
شما بهعنوان، والد، مربی و... میتوانید با توجه به مشکلات نوجوانانی که دور و برتان هست به آنها کتابهای مناسب هدیه بدهید که آن هم راه دارد؛ با مراجعه به فهرست کتابهای مناسبی که قبلاً هم اشاره کردیم مانند شورای کتاب کودک، لاکپشت پرنده، کانون پرورش، رشد و شهید غنیپور و کتاب سال جمهوری اسلامی. اما یادمان باشد دانستن ترسناک نیست از اینکه بچهها بدانند و حتی بیشتر از ما بدانند نترسیم. دانستن حق بچههاست.
مجموعهای درخشان از خاطراتی باشکوه
«فرمانده من» از مجموعه کتابهای «یادنامه» با موضوع «جنگ ایران و عراق» است. «فرمانده من» را رحیم مخدومی، احمد کاوری، داوود امیریان، علیاکبر خاورینژاد، حسن گلچین، هادی جمشیدیان و عباس پاسیار به رشته تحریر درآوردهاند. رحیم مخدومی یادوارهای از فرمانده بزرگوار، مدنی، نوشته است. مخدومی، صمیمیت و مهربانی، شجاعت و دلاوری، محبوبیت و نحوه به شهادت رسیدن مدنی را بیان کرده است. احمد کاوری نیز حدیث صلابت و یادواره سید علیرضا قوام، معاون گردان نوح از لشکر امام رضا(ع) را در این کتاب آورده است. کاوری نیز از تواضع، متانت، خوشرویی، خوشگویی و از جاذبههای شهید علیرضا قوام میگوید. داوود امیریان نیز یادواره حاج حسین طاهری، فرمانده گردان میثم را نوشته است. امیریان از اخلاق و رفتار، محبوبیت، زحمات و بیخوابیها، سختگیری و آموزش نیروها و آماده کردن آنها برای عملیات، عشق به حضرت زهرا و از تواضع و فروتنی طاهری میگوید. علیاکبر خاورینژاد یادوارهای از فرمانده محمودیان، حسن گلچین خاطرهای از فرمانده علی غفاری، هادی جمشیدیان از خادمی فرمانده سپاه بانه کردستان و عباس پاسیار از محمد بروجردی فرمانده عملیات غرب، نوشتهاند. اکنون، همه این فرماندهان که در کتاب، یادواره و خاطراتشان و شجاعتها و دلاوریهایشان آمده است به درجه رفیع شهادت رسیدهاند و این کتاب یادنامهای از آنهاست که توسط افرادی که شاهد ایثار و فداکاریها و دلاوریهایشان بودهاند، تنظیم شده است. رهبر انقلاب درباره این کتاب نوشته و چنین تقریظ کردهاند: «من کتابهایی را که میخوانم معمولاً پشتش یادداشت یا تقریظی مینویسم؛ این کتاب «فرمانده من» را که خواندم بیاختیار پشتش بخشی از زیارت نامه را نوشتم: السلام علیکم یا اولیاءالله و احبائه! واقعاً دیدم که در مقابل این عظمتها انسان احساس حقارت میکند. من وقتی این شکوه را در این کتاب دیدم در نفس خود حقیقتاً احساس حقارت کردم.» ایشان در جایی دیگر درباره این کتاب میگویند: «چقدر این کتاب فرمانده من عالی است و چقدر من را متأثر و منقلب کرد.» «فرمانده من» را رحیم مخدومی، احمد کاوری، داوود امیریان، علیاکبر خاورینژاد، حسن گلچین، هادی جمشیدیان و عباس پاسیار نوشتهاند و این فرماندهان در کنار هم یکی از لذتبخشترین کتابهای دفاع مقدس را در تاریخ آثار مکتوب این حوزه ثبت کردهاند.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#بورس
شاخص بازار بورس پس از یک روز نسبتاً آرام، دوباره سقوط کرد. صبح دیروز شاهد سقوط ۳۷ هزار واحدی در شاخص بورس بودیم و ظهر شاخص کل این بازار با کاهش ۴۳ هزار واحدی به رقم یک میلیون و ۵۷۲ هزار واحد رسید و به کارش پایان داد.
بورسیها که در شبکههای اجتماعی خیلی فعال هستند ضمن تحلیل شرایط با این افت شوخی میکردند هرچند خیلیها هم نگران هستند: «به نظر میرسه سازمان بورس و شورای عالی بورس، مسیر را گم کردند. مشکل هفتههای اخیر بازار سرمایه طرف عرضه نیست، ضعف تقاضاست.اگر قوانین و مقرراتی وضع میشود باید در جهت تقویت تقاضا باشد. کماکان معتقدم گره این کلاف سردرگم به دست رئیس محترم بانک مرکزی باز میشود.»، «بورس ایران اینطوریه که یهو دو پله صعود میکنه فرداش با مخ میخوره به زمین»، «به نظرم به جای بورس اوراق باید گفت اوراقیها در بورس»، «آقایانی که خودتون رو صاحب بازار میدونید و در نهاد ناظر قطعاً با علم و دانش بیشتر و دیتای بیشتر نشستین اینهمه کار کردی یه بارم به حرفهای تکراری ما گوش کن: - نوسانگیری روزانه رو برگردون بزار این پول بچرخه تو بازار واسه خودش- هیچ بخشنامه جدیدی فعلاً نده - پیشبینی سود شرکتها رو به هر طریقی که بلدی و میتونی برگردون - تمام مجوزهای شرکتهای سبدگردانی و صندوقهایی که معطل مجوز هستند رو بده و بزار خودشون برات مشکل بازار رو حل کنند، مجانی - قیمتگذاری تمام کالاهایی که شرکتهاشون تو بورس حداقل پذیرفته شده رو بردار»، «خدا منو شناخت بهم پول نداد، وگرنه الان یه مالباخته تو بورس بودم.»، «سالهای بعد این روزها بهعنوان اشتباهات بزرگ در بازار سرمایه در کلاسها تحلیل خواهد شد. هم اشتباه مدیران هم اشتباه سرمایهگذاران»، «مگه مشکل بازار بورس نوسانگیرا نبودن چی شد پس؟ به نظرم در مراحل بعد اختیار خرید و فروش رو از سرمایهگذار بگیرید مثلاً بگین پولتونو بدین به ما سر ماه بهتون میگیم چقدر ضرر کردین یا کلاً چقدر بدهکارین»، «ذره ذره پول هام دارن تو بورس آب میشن.»، «تلاشهای یک گرگ وال استریت برای فرار از بورس»، «اینایی که تو بورس ضرر میکنن کیا هستن؟دور و بریهای من که همهشون گرگهای وال استریت هستن و میگن «فعلاً یر به یر هستیم و نرفتیم تو ضرر. همهشون میگنا»، «یکی از جذابیتهای بورس که باعث میشود خیلیها از این بازار دل نکنند، همین استثناهاست. در روز سراسر منفی هم چند سهم پیدا میشوند که صف خرید داشته باشند.»
کرونای ترسناک
موج سوم کرونا هم ترسناک است و هم باعث شده خیلیها نکات بهداشتی و پروتکلها را در شبکههای اجتماعی به یکدیگر یادآوری کنند. پزشکان و پرستاران هم از کم توجهی به این نکات گله میکنند: «دو لایه ماسک زدم و تلوتلوخورون رفتم پایین تا مامان رو مجبور کنم خاکسپاری این فامیلمون نره. اسیر شدیم به خدا.»، «بزرگوار اومده نوشته تب دارم، سرفه هم میکنم، نفسم هم یه کم تنگه، بدنم هم درد میکنه به نظرتون کرونا گرفتم؟! نه بابا گل مژهس به دلت بد راه نده!، «در ٧ ماه گذشته حدود ٢٠٠ نفر از کادر درمان بر اثر کرونا جان باختند. کادر درمان خسته و فرسوده شدند و دیگر از آن رقصهای شادی آفرین برای بالا بردن روحیه بیماران کرونایی خبری نیست. از میهمانی رفتن، تجمع در مراکز خرید، عزاداریها و مسافرت خودداری کنیم. ماسک زدن را فراموش نکنیم»، «با وجود کرونا و بسته بودن مرزها باز امروز عدهای رو دیدم که دارن پیاده میرن سمت مرز...دلیل این پافشاری رو نمیدونم»، «موج سوم کرونا داره فاجعه درست میکنه اگه جون خودتون و اطرافیان تون رو دوس دارید تا جایی که میتونید از خونه نیاین بیرون، بچهها رو مدرسه نفرستید و به دانشجو و بقیه توصیه کنید تا حد توان سرکلاس و بیرون نرن از خونه. داریم با شتاب زیاد به سمت فاجعه میریم، فاجعه خیلی خیلی بد و بزرگ»، «همسایه پایینی مون در اثر کرونا فوت کرد دیروز. یه پیرمرد مهربون که البته خیلی هم سنش زیاد نبود. همسایه بغلی مون هم کرونا داره و دستگاه اکسیژن بهش وصله. کرونا از رگ گردن به ما نزدیکتر شده. استرس گرفتم...بعد همسایه پایینیهامون یه عالمه مهمون دارن»، «دوست پرستارم و دخترک خردسال و همسرش برای بار دوم دچار کرونا شدهاند. آنها خفیف و خودش شدید. با دستگاه اکسیژن نفس میکشد و درد وحشتناکی دارد. یکی میگفت، مثل زمان موشکباران همه فکر میکنند موشک میخورد به محل دیگری و آنها قسر در میروند. اما واقعیت عریان این است که همه در آستانهایم»، «روزانه ۵۰ نفر در اصفهان بر اثر کرونا فوت میشن. وقت یه حرکت اساسی نشده هنوز؟ تا چه عددی باید صبر کنیم؟»، «یک ماه پیش آمد. بدون ماسک. گفتم ویزیت نمیکنم. گفت دکتر خودت میدونی همه این حرفها سرکار گذاشتن مردمه. گفتم برو ماسک بخر. برگشت. گفتم تو دیابت داری، وضعت خطرناکه. ماسک بزن. خندید. گفت عمر دست خداست. امروز دختر 10 ساله و همسرش با حال جگرسوزی آمدند. با ۴۵ سال سن رفت زیر خاک.»، «شوخی گرفتن قضیه کرونا باعث شده آمارها تو اکثر کشورها داره روز به روز بیشتر میشه و بحث احتمال قرنطینه مجدد پیش بیاد. کرونا را جدی بگیرید. هر جا که هستید تو هر شرایطی. هنوز واکسن مورد تأییدی تو هیچ بازاری نیومده، تا اون روز حداقلهای پیشگیری رو رعایت کنید.»
به نام تاریخ
7 مهر
روز صد و نود و سوم را با یادی از ستارههای سینما باید بگذرانیم. البته در کنار چهرههای خاص موسیقی و ادبیات که امروز متولد شده یا درگذشتهاند.
تولدها
حسین دهلوی: موسیقیدان و آهنگساز ایرانی سال 1306 به دنیا آمد. حسین دهلوی از 5 سالگی و از پدرش موسیقی را یاد گرفت و از 9 سالگی ساز ویلن را انتخاب کرد و شاگرد ابوالحسن صبا شد. در هنرستان عالی موسیقی آهنگسازی را آموخت و پس از درگذشت ابوالحسن صبا رهبر ارکستر شماره یک اداره هنرهای زیبا شد. او نوآوریهای زیادی در موسیقی ایرانی داشت و متد تنبک را تدوین کرد که باعث بهبود جایگاه این ساز در موسیقی ایرانی شد و ارکستر مضرابی را هم پایهگذاری کرد. حسین دهلوی در زمینه ساخت موسیقی فیلم هم فعال بود و برای چند مستند ابراهیم گلستان مانند «یک آتش»، «موج و مرجان و خارا» و «گنجینههای هنر» و فیلم «هفده روز به اعدام» موسیقی ساخت و سال 82 بهعنوان چهره ماندگار موسیقی معرفی شد. دهلوی سال گذشته درگذشت.
نصرالله مدقالچی: صداپیشه شخصیت کاپیتان هادوک در «ماجراهای تن تن» و ابوسفیان در فیلم «محمد رسول الله» امروز 76 ساله میشود. نصرالله مدقالچی در پایان دبیرستان از طریق داییاش با خانواده علی محمدی که در هنر و دوبله فعال بودند، آشنا شد و کارش را در استودیو عصر طلایی آغاز کرد. پس از مدتی بهدلیل صدای خاصش از گویندگان سرشناس شد. مدقالچی دکلمههای مشهوری دارد که دکلمه سریال «آن شرلی» یکی از مشهورترین آنهاست. او گوینده نقشهای مکمل زیادی در تاریخ دوبله بوده و به جای چهرههای برجستهای مانند جین هکمن و آنتونی هاپکینز در فیلمهای «نقاب زورو» و «سکوت بره ها» صحبت کرده است.
مارچلو ماسترویانی: بازیگر ایتالیایی محبوب سال 1924 متولد شد. مارچلو ماسترویانی از اواخر دهه 40 میلادی بازی در سینما را آغاز کرد و در دهه 50 با بازی در فیلمهایی مانند «شبهای سفید» و «معامله بزرگ در خیابان مدونا» به شهرت رسید. بازی او در فیلم «زندگی شیرین» به کارگردانی فدریکو فلینی بسیار دیده شد هرچند که استعدادش در کمدی باعث شد در فیلمی مانند «طلاق به سبک ایتالیایی» بدرخشد و اولین جایزه بازیگری اش را بگیرد. مارچلو ماسترویانی از بازیگرانی بود که با اینکه میتوانست جذب هالیوود شود در سینمای اروپا کارش را ادامه داد و در این سینما ماند. «دیروز، امروز، فردا»، «چشمان سیاه» و «ساعت چنده؟» از دیگر فیلمهای مشهور اوست. مارچلو ماسترویانی سال 1996 درگذشت.
نائومی واتس: بازیگر انگلیسی- استرالیایی سال 1968 در چنین روزی به دنیا آمد. نائومی واتس کارش را در استرالیا با بازی در فیلم «تنها برای عشق» در سال 1986 آغاز کرد و پس از آن در سریالهای تلویزیونی و فیلمهایی مانند «خانه و دوری» حاضر شد. پس از مهاجرت به امریکا در فیلمهای «دختر تانک»، «زیبایی خطرناک» و «خوابگردها» بازی کرد و بازی اش در «جاده مالهالند»، «21 گرم» و «بمان» مورد توجه قرار گرفت. او برای «غیرممکن» در سال 2012 نامزد اسکار شد.
سالروز تولد بریژیت باردو بازیگر فرانسوی، بهروز مبصری مورخ موسیقی، اندیشه فولادوند بازیگر و شاعر، افسانه احمدی شاعر و داستاننویس و علی کریمی شاعر هم امروز است.
درگذشت ها
هرمان ملویل: نویسنده «موبی دیک» سال 1891 در چنین روزی درگذشت. هرمان ملویل متولد 1819 بود و براساس تجربیات دوران دریانوردیاش نوشتن داستان را آغاز کرد. «تی پی» نخستین داستان او بود که در سال 1846 منتشر شد و پس از رمان «اُمو» در سال 1851 «موبی دیک» یا «نهنگ سفید» را نوشت و منتشر کرد. کتابی که اکنون بسیار شناخته شده است اما در زمان زندگی ملویل چندان هم از آن استقبال نشد. پس از 1920 این کتاب بهعنوان یکی از برترین شاهکارهای ادبیات امریکا و جهان شناخته شد. «بارتلبی محرر»، «نیم تنه سفید» و «دکل بان» دیگر آثار ملویل بودند.
الیا کازان: کارگردان امریکایی صاحب سبک سال 2003 درگذشت. الیا کازان متولد 1909 بود و کارش را بهعنوان کارگردان با فیلم «نهالی در بروکلین میروید» در سال 1945 آغاز کرد. پس از آن با فیلمهایی مانند «اتوبوسی بهنام هوس»، «زنده باد زاپاتا» و «در بارانداز» که با بازی مارلون براندو ساخته شدند، مطرح شد. فیلمهای «توافق مردان» و «در بارانداز» برایش اسکار بهترین کارگردانی را همراه داشتند. برای این دو فیلم و فیلم «عروسک بچه» و «امریکا، امریکا» گلدن گلوب را هم برد.
بهروز مسروری بازیگر و آندره برتون نظریه پرداز سوررئالیسم در ادبیات هم در چنین روزی درگذشتند.
عکس نوشت
برای اولین بار مجسمهای از یک زن سیاهپوست برای گرامیداشت یاد یکی از قهرمانان راه مبارزه با بردهداری، در پاریس نصب میشود. «سولیتود» زنی بود که در اوایل قرن نوزدهم میلادی در جزیره گوادلوپ دریای کارائیب علیه بردهداری مبارزه کرد و به همین دلیل نیز در سیسالگی اعدام شد و قرار است بزودی از مجسمه او در پارکی که به نامش نامگذاری شده رونمایی شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
میکاییل شهرستانی: دست از کار نمیکشم
-
نهال پرثمری به نام ادبیات پایداری
-
از دانستن بچهها نترسیم
-
مجموعهای درخشان از خاطراتی باشکوه
-
شهروند مجـــازی
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین